Consul 141
08-02-2009, 16:43
زمینشناسی رسوبی برای اکتشاف و تکمیل اطلاعات مربوط به مخازن نفت و گاز مهم میباشد. اطلاعات زمینشناسی برای برای پیشبینی مکانهای احتمالی ايالتهاي نفتی مورد استفاده قرار میگیرد. مخازن نفت و گاز در مناطق بسیاری در حوزههای رسوبی مشاهده شده است. هیدروکربنها در اعماق کم لبههای حوزه، در مناطق عمیق مرکزی حوزه، در لبههایی که حرکت تکتونیکی تلههای نفتی را ایجاد میکند، تجمع پیدا میکنند.
حوزه ها
حوزههای رسوبی در منشا تشکیل و نوع سنگهای موجود در حوزه متمایز میشوند. هر کدام بصورت واحد متفاوت و مستقل مطالعه میشود. ولی ویژگیهای مشترکی میان همه حوزهها وجود دارد. حوزهها مکان تجمع مواد آواری و تبخیری را در ناحیه فشرده شده (ناحیهای که دچار فرو افتادگی نسبت به محیطهای اطراف است) یا ناحیه شیبدار دریایی میباشند. آنها دارای لایههای ضخیم در مرکز حوزه و لایههای نازک در کنارهها میباشند.لایههای موجود وقایع رسوبگذاری متوالی را نشان میدهند.
حوزه های رسوبی دینامیکی همزمان با افزایش مقدار رسوبات دچار فروافتادگی میشوند. نیروی ایجاد کننده این فروافتادگیهای محلی هنوز بطور کامل شناخته نشدهاند، ولی به تنظیمات غیر تعادلی نیروهای ثقلی ربط داده شدهاند. طبق تئوری تعادل ایزوتوپی خارجیترین و سبکترین بخش زمین که پوسته خارجی آن میباشد، بر روی جبه شناور بوده و با آن در تعامل میباشد. بنابراین پوسته زمین از قسمتی وارد جبه شده و در قسمتی دیگر از آن خارج میگردد.
تا به حال تقطه تمرکز زلزله پایینتر از 1600 کیلومتر ثبت نشده است. در این عمق فشار و دما برای تغییر حالت جبه به مواد پلاستیکگونه که باعث ایجاد جریانهای همرفتی آرام درون جبهای میشود، مناسب میباشد. این جریانات همرفتی موجب ایجاد تعادل ثقلی در پوسته زمین خواهد شد. ناحیه گریت لیک ایالات متحده امریکا، کانادا و شبه جزیره اسکاندیناوی هنوز در اثر آب شدگی پلیستوسن در حال بالا آمدن میباشد.
درون توده قارهای حاوی مواد پایداری است که به عنوان کراتن و یا صفحات تشکیل شده از سنگهای دگرگون قدیمی، شناخته میشوند. صفحات کانادا، برزیل، فنواسکانیا، و هند از این نمونهاند. رسوبات کراتنها بصورت زمینهای خشک سطحی، پرکننده فروافتادگیها و تجمع بر صفحات کنار قاره، نهشته میشوند.
حوزه ها
حوزههای رسوبی در منشا تشکیل و نوع سنگهای موجود در حوزه متمایز میشوند. هر کدام بصورت واحد متفاوت و مستقل مطالعه میشود. ولی ویژگیهای مشترکی میان همه حوزهها وجود دارد. حوزهها مکان تجمع مواد آواری و تبخیری را در ناحیه فشرده شده (ناحیهای که دچار فرو افتادگی نسبت به محیطهای اطراف است) یا ناحیه شیبدار دریایی میباشند. آنها دارای لایههای ضخیم در مرکز حوزه و لایههای نازک در کنارهها میباشند.لایههای موجود وقایع رسوبگذاری متوالی را نشان میدهند.
حوزه های رسوبی دینامیکی همزمان با افزایش مقدار رسوبات دچار فروافتادگی میشوند. نیروی ایجاد کننده این فروافتادگیهای محلی هنوز بطور کامل شناخته نشدهاند، ولی به تنظیمات غیر تعادلی نیروهای ثقلی ربط داده شدهاند. طبق تئوری تعادل ایزوتوپی خارجیترین و سبکترین بخش زمین که پوسته خارجی آن میباشد، بر روی جبه شناور بوده و با آن در تعامل میباشد. بنابراین پوسته زمین از قسمتی وارد جبه شده و در قسمتی دیگر از آن خارج میگردد.
تا به حال تقطه تمرکز زلزله پایینتر از 1600 کیلومتر ثبت نشده است. در این عمق فشار و دما برای تغییر حالت جبه به مواد پلاستیکگونه که باعث ایجاد جریانهای همرفتی آرام درون جبهای میشود، مناسب میباشد. این جریانات همرفتی موجب ایجاد تعادل ثقلی در پوسته زمین خواهد شد. ناحیه گریت لیک ایالات متحده امریکا، کانادا و شبه جزیره اسکاندیناوی هنوز در اثر آب شدگی پلیستوسن در حال بالا آمدن میباشد.
درون توده قارهای حاوی مواد پایداری است که به عنوان کراتن و یا صفحات تشکیل شده از سنگهای دگرگون قدیمی، شناخته میشوند. صفحات کانادا، برزیل، فنواسکانیا، و هند از این نمونهاند. رسوبات کراتنها بصورت زمینهای خشک سطحی، پرکننده فروافتادگیها و تجمع بر صفحات کنار قاره، نهشته میشوند.