مشاهده نسخه کامل
: سفر در زمان چطور انجام می شود؟
حامدرضائی
27-01-2009, 19:04
یکی از جالب ترین افکار بشر ایده ی جابجایی در بعد زمان است.
البته اگر از بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ی ما مسافر زمان هستیم همین الان که سما این را می خوانید زمان در حول حوش و به پیش میرود و آینده به حال وحال به گذشته تبدیل میشود.نشانه اش هم رشد موجودات است ما بزرگ می شویم ومیمیریم پس زمان در جریان است.
آلبرت انیشتین با ارایه ی نظریه ی نسبیتنشان داد که این کار از نظر تیوری شدنی است.بر طبق این نظریه اگر شیی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت می گیرد.بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کردزمان به عقب برمیگردد.مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی آن به بی نهایت میل می کند لذا نمی شود سرعتی بیش از سرعت نور پیدا کرد.اما شاید یک روز این مشکل هم حل شود. برخلاف نویسنده ها و خیال پردازان که فکر می کنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شود،دانشمندان بر این عقیده هستند که این کاربه کمک یک پدیده ی طبیعی صورت می گیرد.در این خصوص سه پدیده مد نظر است:سیاه چاله های دوار،کرم چاله ها و ریسمان های کیهانی.
سیاه چاله ها:اگر یک ستاره چند برابر خورشید باشد و همه ی سوختش را بسوزاند،از آن جا که یک نیروی جاذبه ی قو ی دارد،لذا جرم خودش در خودش فشرده می شود و یک حفره ی سیاه رنگ مثل یک قیف درست میکند که نیروی جاذبه ی فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور نیز نمی تواند از آن فرار کند.
اما این حفره ها بر دو نوع هستند یک نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است در آن جا هر جسمی که به حفره مکش شده باشد نابود میشود.اما یک نوع دیگر سیاه چاله نوعی است که در حال دوران است و برای همین ته قیف قاعده دارد که به شکل یک حلقه است مثل یک قیف واقعی است که تهش باز است.همین نوع سیاه چاله است که می تواند سکوی پرتاب به گذشته و یا آینده باشد .انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفید چاله می رسد که درست عکس آن عمل می کند ععنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب می کند.از همین جاست پا به زمان ها و جهان های دیگر بگذاریم.
کرم چاله: یک سکوی دیگر گذر از زمان است که می تواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابه جا کند.
فرض کنید دو نفر دو طرف ملافه را گرفته اند و می کشند.اگر یک توپ تنیس بر روی ملافه قرار بدهیم یک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد می شود.اگر یک تیله بر روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای که آن توپ ایجاد کرده میرود.
این نظر انیشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد می کنند؛(درست مثل همان توپ روی ملافه).
حالا اگر فرض کنیم فضا به صورت یک لایه ی دو بعدی،روی یک محور تا شده باشدو بین نیمه یبالا و پایین آن خالی باشدو دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرند ان وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتوانند به همدیگر رسیده و ایجاد یک تونل کند؛مثل اینکه یک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد.به این تونل می گویند کرم چاله.
این امید است که یک کهکشانی که ظاهرا میلیون ها سال نوری از ما دور است از راه یک چنین طونلی بیش از چند هزار کیلومتر دور از ما نباشد.در اصل می توان گفت:کرم چاله تونل ارتباطی بین یک سیاه چاله و یک سفید چاله است و می تواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند و در نتیجه به همان ترتیب می تواند ما را در زمان جا به جا کند.
اخرین راه سفر در زمان،ریسمان های کیهانی است.طبق این نظریه یک سری رشته هایی به ضخامت یک اتم در فضا وجود داردکه کل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند.این ها هم یک نیروی جاذبه ی خیلی قوی دارند که هر جسمی را سرعت می دهند و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش می کنند لذا می شود از آن ها برای گذر از زمان استفاده کرد.
omid2020-com
20-03-2009, 21:14
یکی از جالب ترین افکار بشر ایده ی جابجایی در بعد زمان است.
البته اگر از بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ی ما مسافر زمان هستیم همین الان که سما این را می خوانید زمان در حول حوش و به پیش میرود و آینده به حال وحال به گذشته تبدیل میشود.نشانه اش هم رشد موجودات است ما بزرگ می شویم ومیمیریم پس زمان در جریان است.
آلبرت انیشتین با ارایه ی نظریه ی نسبیتنشان داد که این کار از نظر تیوری شدنی است.بر طبق این نظریه اگر شیی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت می گیرد.بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کردزمان به عقب برمیگردد.مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی آن به بی نهایت میل می کند لذا نمی شود سرعتی بیش از سرعت نور پیدا کرد.اما شاید یک روز این مشکل هم حل شود. برخلاف نویسنده ها و خیال پردازان که فکر می کنند سفر در زمان باید با یک ماشین انجام شود،دانشمندان بر این عقیده هستند که این کاربه کمک یک پدیده ی طبیعی صورت می گیرد.در این خصوص سه پدیده مد نظر است:سیاه چاله های دوار،کرم چاله ها و ریسمان های کیهانی.
سیاه چاله ها:اگر یک ستاره چند برابر خورشید باشد و همه ی سوختش را بسوزاند،از آن جا که یک نیروی جاذبه ی قو ی دارد،لذا جرم خودش در خودش فشرده می شود و یک حفره ی سیاه رنگ مثل یک قیف درست میکند که نیروی جاذبه ی فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور نیز نمی تواند از آن فرار کند.
اما این حفره ها بر دو نوع هستند یک نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یک نقطه است در آن جا هر جسمی که به حفره مکش شده باشد نابود میشود.اما یک نوع دیگر سیاه چاله نوعی است که در حال دوران است و برای همین ته قیف قاعده دارد که به شکل یک حلقه است مثل یک قیف واقعی است که تهش باز است.همین نوع سیاه چاله است که می تواند سکوی پرتاب به گذشته و یا آینده باشد .انتهای قیف به یک قیف دیگر به اسم سفید چاله می رسد که درست عکس آن عمل می کند ععنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب می کند.از همین جاست پا به زمان ها و جهان های دیگر بگذاریم.
کرم چاله: یک سکوی دیگر گذر از زمان است که می تواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابه جا کند.
فرض کنید دو نفر دو طرف ملافه را گرفته اند و می کشند.اگر یک توپ تنیس بر روی ملافه قرار بدهیم یک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد می شود.اگر یک تیله بر روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای که آن توپ ایجاد کرده میرود.
این نظر انیشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد می کنند؛(درست مثل همان توپ روی ملافه).
حالا اگر فرض کنیم فضا به صورت یک لایه ی دو بعدی،روی یک محور تا شده باشدو بین نیمه یبالا و پایین آن خالی باشدو دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرند ان وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتوانند به همدیگر رسیده و ایجاد یک تونل کند؛مثل اینکه یک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد.به این تونل می گویند کرم چاله.
این امید است که یک کهکشانی که ظاهرا میلیون ها سال نوری از ما دور است از راه یک چنین طونلی بیش از چند هزار کیلومتر دور از ما نباشد.در اصل می توان گفت:کرم چاله تونل ارتباطی بین یک سیاه چاله و یک سفید چاله است و می تواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند و در نتیجه به همان ترتیب می تواند ما را در زمان جا به جا کند.
اخرین راه سفر در زمان،ریسمان های کیهانی است.طبق این نظریه یک سری رشته هایی به ضخامت یک اتم در فضا وجود داردکه کل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند.این ها هم یک نیروی جاذبه ی خیلی قوی دارند که هر جسمی را سرعت می دهند و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش می کنند لذا می شود از آن ها برای گذر از زمان استفاده کرد.
می دونیم که در مورد خیلی چیزها خیال پردازی شده و بعد همون خیال ها تبدیل به واقعیت شدن
اما در مورد سفر به گذشته تنها مشکل که جلوی خیال پردازی ها رو میگیره همون تضاد معروف هستش
که مثلا یکی بره به گذشته و پدر خودش رو در سن کودکی بکشه . اینجا تضاد پیش میاد و هنوز راهی برای این تضاد نیست
mehdi_1981
13-07-2009, 19:40
این یه رویاییه که بشر هرگز بهش دست نخواهد یافت
ولی این رویا اونقدر شیرینه که من میخوام باور کنم.
shabe.saket
16-08-2009, 00:36
می دونیم که در مورد خیلی چیزها خیال پردازی شده و بعد همون خیال ها تبدیل به واقعیت شدن
اما در مورد سفر به گذشته تنها مشکل که جلوی خیال پردازی ها رو میگیره همون تضاد معروف هستش
که مثلا یکی بره به گذشته و پدر خودش رو در سن کودکی بکشه . اینجا تضاد پیش میاد و هنوز راهی برای این تضاد نیست
این مشکل با یه تئوری حل شده. مشکل پدر بزرگ.
تو شاید بتونی با گذر از مرز سرعت نور به گذشته سفر کنی اما نمیتونی چیزیو تغییر بدی. فقط یه ناظری.
xero.1992
16-08-2009, 01:33
می دونیم که در مورد خیلی چیزها خیال پردازی شده و بعد همون خیال ها تبدیل به واقعیت شدن
اما در مورد سفر به گذشته تنها مشکل که جلوی خیال پردازی ها رو میگیره همون تضاد معروف هستش
که مثلا یکی بره به گذشته و پدر خودش رو در سن کودکی بکشه . اینجا تضاد پیش میاد و هنوز راهی برای این تضاد نیستچیزی که در چزشته اتفاق افتاده،اتفاق افتاده...یعنی چی یعتی حتی اگر به گزشته بری و حتی اگر بتونی کاری انجام بدی برای مثال نمی تونی پدرتو بکشی..شاید بگید که نه من چاقو رو بر می دارمو می رم طرفش ولی هرگز نمی تونید این کارو کنید چون در اون زمان بی نهایت اتفاق می تونه بیوفته...مثلا می تونه اصلا چاقویی نباشه(دیروزش مادر اونها رو تو جعبه گزاشت)می تونی همونجا بیوفتی زمین و پات بشکنه و ................پس گزشته رو به هییییچ وجه نمیشه تغییر داد (بحث رو خیلی خیلی خیلی میشه بازش کرد و از هر نظر بهش نگاه کرد که باز به نتیجه آخر میرسیم ، ولی در همین حد کافیه)
این یه رویاییه که بشر هرگز بهش دست نخواهد یافت
ولی این رویا اونقدر شیرینه که من میخوام باور کنم. کاملا اشتباه به 3 دلیل :
1-شما هیچ وقت نمی توانید بگویید چه چیزی قابل دست یافتن هست یا که نیست چون شما دارید به زمان حال می نگرید (مانند چند صد سال پیش که مردم پرواز در آسمان را در خوابها یشان میدیدند و مانند حرف شمابرایشان رویا بود
2-انسان اشرف مخلوقات است .. از کسی که اشرف مخلوقات پروردگار باشد و از روح او در ما دمیده باشد می توان هر کاری را انتظار داشت....
3-به علوم دنیا قبل از ظهور منجی عالم مراجعه کنید...(از منبع معتبر)
shabe.saket
17-08-2009, 13:55
کاملا اشتباه به 3 دلیل :
1-شما هیچ وقت نمی توانید بگویید چه چیزی قابل دست یافتن هست یا که نیست چون شما دارید به زمان حال می نگرید (مانند چند صد سال پیش که مردم پرواز در آسمان را در خوابها یشان میدیدند و مانند حرف شمابرایشان رویا بود
2-انسان اشرف مخلوقات است .. از کسی که اشرف مخلوقات پروردگار باشد و از روح او در ما دمیده باشد می توان هر کاری را انتظار داشت....
3-به علوم دنیا قبل از ظهور منجی عالم مراجعه کنید...(از منبع معتبر)
منم باهات موافقم ولی به خرافات گره نزن بحث و.
در ضمن انسان قادر به انجام "هر" کاری نیست. انسان تا ابد نمیتونه کاری کنه که 5=2+2 بشه. بعضی چیزا قانون داره که فراتر از اون نمی شه رفت. اون منبع علوم دنیا قبل ظهور سراغ داری لطف کن معرفی کن.
isadeghi
31-08-2009, 14:34
به نظر من سفر در زمان امكان پذير است. اما نكته اي كه ميتونه مورد توجه قرار بگيره اينه كه آيا با سفر به گذشته و يا آينده قادر به تغيير سرنوشت خواهيم بود يا نه؟؟؟
هنوز به نتيجه خاصي نرسيدم. ظاهرا انيشتن تونسته بود بصورت تئوريك يك همچنين فرضيه اي رو مطرح بكنه!!
keykavoos
04-10-2009, 17:26
سیاه چاله های دوار،کرم چاله ها و ریسمان های کیهانی.
سیاه چاله ها:اگر یک ستاره چند برابر خورشید باشد و همه ی سوختش را بسوزاند،از آن جا که یک نیروی جاذبه ی قو ی دارد،لذا جرم خودش در خودش فشرده می شود و یک حفره ی سیاه رنگ مثل یک قیف درست میکند که نیروی جاذبه ی فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور نیز نمی تواند از آن فرار کند.
وجود سفيد چاله ها و كرم چاله ها هنوز از لحاظ علمي فكر كنم ثابت نشده (تو مجله ي دانشمند راجع به اش خوندم)
اما سياه چاله ها هم وقتي يك جرمي در مركز جاذبه داشته باشه و بخواد سطح خودش رو به سمت خودش بكشه نيرويي كه به سطحش وارد مي كنه از همه ي جهات يكسانه و تنها شكي كه اين نيرو رو منتقل مي كنه يك كره است.
سياه چاله ها هم بايد قاعدتا كروي باشن. همونطوركه افق رويدادشون هم كرويه.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
راستي من يه مقاله يه بار خوندم كه توش نوشته بود اصلا چيزي به اسم زمان وجود نداره و اين يك قرار داده و تصوريه كه ما از اتفاقاتمون داريم رو زمان نام گذاري كرديم. مثل دما كه حاصل عملكرد تك تك مولكول هاي يك جسمه
چیزی که در چزشته اتفاق افتاده،اتفاق افتاده...یعنی چی یعتی حتی اگر به گزشته بری و حتی اگر بتونی کاری انجام بدی برای مثال نمی تونی پدرتو بکشی..شاید بگید که نه من چاقو رو بر می دارمو می رم طرفش ولی هرگز نمی تونید این کارو کنید چون در اون زمان بی نهایت اتفاق می تونه بیوفته...مثلا می تونه اصلا چاقویی نباشه(دیروزش مادر اونها رو تو جعبه گزاشت)می تونی همونجا بیوفتی زمین و پات بشکنه و ................پس گزشته رو به هییییچ وجه نمیشه تغییر داد (بحث رو خیلی خیلی خیلی میشه بازش کرد و از هر نظر بهش نگاه کرد که باز به نتیجه آخر میرسیم ، ولی در همین حد کافیه)
ممكن هم هست نشه. يعني تو چاقو رو برداري و هيچ اتفاقي جز قتل نيفته! احتمالشون هم با هم برابره.
ولي اي كاش مي شد. من حاضرم همه ي زندگيمو بدم برگردم اوايل مرداد امسال كه يه روزي رو به 4 تا از بهترين كارمندام مرخصي بدم...
سلام اگر در آینده انسان بتواند به گذشته سفر کند پس پرا هیچ کس مثلا از هزار سال دیگر به زمان ما نمی آید؟
:47:
مصطفي آقايي
07-10-2009, 18:02
من درباره نجوم و فیزیک چیزی نمیدونم.ولی اینها تیوریه یا واقعاً عملی میشه؟
آخه مگه میشه از یک زمان که رد شد ،دوباره به همون زمان برگشت.
منظورم چند سال آینده است آیندگان
سلام اگر در آینده انسان بتواند به گذشته سفر کند پس پرا هیچ کس مثلا از هزار سال دیگر به زمان ما نمی آید؟
:47:
من درباره نجوم و فیزیک چیزی نمیدونم.ولی اینها تیوریه یا واقعاً عملی میشه؟
آخه مگه میشه از یک زمان که رد شد ،دوباره به همون زمان برگشت.
بله - تا الان صرفاً این قضیه پایه تئوریک داره ...
اینکه دوستمون گفتن "اگه عملی هستش چرا کسی از آینده به گذشته نمیاد" ، مشاهده درستیه و اتفاقا یکی از مواردی که منتقدین روش بحث دارن همینه .. فرض اینکه که سفر به آینده نیاز به این داره که سریعتر حرکت کنیم و به سرعت نور نزدیک بشیم و خلاصه مستدل تر به نظر میاد ...
اما سفر به گذشته سوالات بسیار بیشتری رو در سطوح مختلف مطرح می کنه ... مثلا از نقطه نظر علیت موضع ما چیه ؟ (اگه بری به گذشته و بابات رو بکشی، چی میشه؟ - یا خودت رو بکشی) ... یا همین که شما گفتی : اگه عملی هستش چرا چند نفر گردشگر از آینده بحال نمیان ؟ ... خلاصه اینکه در قبال سفر به گذشته میشه بیشتر از سفر به آینده بدبین بود ...
(البته پاسخ من شامل مقدار قابل توجهی ساده سازی هستش - می بخشید...)
Aref_2008
08-10-2009, 18:34
تا سال 2040 زنده بمونید چنین چیزی واقعیت خواهد پیوست چون که دیگه کسی نخواهد مُرد!!!!!!!!!
به خدا راست می گم!
امکان دارد ما از آخرین نسل های بشر بر روی زمین باشیم؟ و دیگر هزار سال دیگر انسانی روی زمین نباشد؟
farbod123
09-10-2009, 09:42
امکان دارد ما از آخرین نسل های بشر بر روی زمین باشیم؟ و دیگر هزار سال دیگر انسانی روی زمین نباشد؟
از لحاظ نجومی نه خیر چون پدیده ای که موجب این کار بشه پیش بینی نشده
تا سال 2040 زنده بمونید چنین چیزی واقعیت خواهد پیوست چون که دیگه کسی نخواهد مُرد!!!!!!!!!
به خدا راست می گم!
با دلیل توضیح بدین چرا
Aref_2008
09-10-2009, 09:45
دانشمندان گفتند تا سال 2040 می توانند سلول های انسان رو جوان کنند یعنی کسی 100 سالشه مثل اینکه 20 سالشه!!!
بعد شما می گویید ما آخرین نسل انسان هستیم!!! حالا حالا هستیم دیگه نمی میریم!
farbod123
09-10-2009, 09:46
دانشمندان گفتند تا سال 2040 می توانند سلول های انسان رو جوان کنند یعنی کسی 100 سالشه مثل اینکه 20 سالشه!!!
بعد شما می گویید ما آخرین نسل انسان هستیم!!! حالا حالا هستیم دیگه نمی میریم!
منبع این حرف؟
Aref_2008
09-10-2009, 09:56
منبع شبکه 4 صدا و سیما [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اخبار علمی فرهنگی وهنری
farbod123
09-10-2009, 10:00
منبع شبکه 4 صدا و سیما [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اخبار علمی فرهنگی وهنری
خوبه اگه این طور چیزی بش که :دی
البته احتمالات دیگه ای هم هست که نشه گفت هیچ وقت نمی میره چون ممکنه یه پدیده ی طیعی موجب این کار شه
Aref_2008
09-10-2009, 10:04
تا 30 سال دیگه اینقدر انسان پیشرفت کرده که بتونه جلوی پدیده طبیعی رو بگیره![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی خدا می دونه چه اتفاق هایی رخ خواهد داد ... من که از سن زیاد خوشم نمیاد! چون می خوام خیلی زود بفهمم بعد از این دنیا به کجا می روم![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
farbod123
09-10-2009, 10:12
تا 30 سال دیگه اینقدر انسان پیشرفت کرده که بتونه جلوی پدیده طبیعی رو بگیره![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی خدا می دونه چه اتفاق هایی رخ خواهد داد ... من که از سن زیاد خوشم نمیاد! چون می خوام خیلی زود بفهمم بعد از این دنیا به کجا می روم![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعضی چیزا هستن که انسان نمی تونه جلوسونو بگیره
مثل تموم شدن سوخت یه ستاره مثل خورشید که اول موجب تورمش و در برگرفتن زمین توسطش و بعد تبدیل شدن به ستاره ی نوترونش منتج می شه
Aref_2008
09-10-2009, 10:16
تا اون وقت انسان کوچ کرده به یک کهکشان دیگه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
farbod123
09-10-2009, 10:18
تا اون وقت انسان کوچ کرده به یه کهکشان دیگه!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:دی
اوکی
اما دیگه بهته این بحثو که مثله چت شد تموم کنیم چون ممنوعه
Codename 77
12-10-2009, 23:06
سلام .
تو این تاپک هم درباره سفر در زمان به صورت علمی بحث شده .
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دانشمندان گفتند تا سال 2040 می توانند سلول های انسان رو جوان کنند یعنی کسی 100 سالشه مثل اینکه 20 سالشه!!!
بعد شما می گویید ما آخرین نسل انسان هستیم!!! حالا حالا هستیم دیگه نمی میریم!
این در صورتی هست که سلول های دستکاری شده ی ژنتیکی رو بشه جایگزین سلول های معمولی بدن کرد ...
در برهی از نقاط بدن این امکان پذیره ولی سلول های عصبی و ماهیچه ای که قابل تقسیم نیستند فکر نکنم قایل جایگزین کردن باشن ... یعنی وقتی بافت ماهیچه ای قلب شما از کار بیافته دیگه مهم نیست سلول های تشکیل دهنده ی پوست شما جوون هستن یا نه !!
FaridDodin
11-12-2009, 18:40
با سلام
بابا این حرفا چیه که دانشمندان تا جند سال دیگه انسان رو جوان می کنند اگه از نظر تئوری بخواین تا اونجایی که من یادم مییاد و بلدم برای مسافرت در زمان باد بتوان از یک طرف سیاهچال های فضایی به طرف دیگه اش رفت یعنی کهاز آن رد شد که این کار غیرممکن است ولی تازگی ها چیزی به نام کرم حفره ها در درون سیاهچاله ها گشف کردند که اگر بتوان یک سفینه ساخت و از میان آن کرم حفره ها که دارای جاذبه زیادی هستند سالم رد شد می توان به طرف دیگر سیاهچاله رفت .
اما یک چیزی که باید بهتون یاد آوری کنم اینه که طبق نظریه ی انیشتین انسان اگر به سرعت نزدیک به نور برسد میتواند فاصله ها را برای خود کوتاه کند که این خود سبب بلند شدن زمان می شود .برای اطلاعات بیشتر می تونید کتاب نسبیت های انیشتین رو بخرید و مطالعه کنید .:20::31::20::31::20:
keykavoos
16-12-2009, 11:08
يه سوالي كه من دارم اينه كه ما هميشه اين ايراد رو وارد مي كنيم كه اگه يكي بره به گذشته و مثلا جد خودش رو بكشه بعد چي ميشه. حالا سوال اينجاست كه اگه يكي بره به گذشته و خودش بميره چي ميشه؟ اصلا وقتي من ميرم به 10 سال پيش، اونوقت من كوچيك ميشم يا دوتا ميشم؟
يه سوالي كه من دارم اينه كه ما هميشه اين ايراد رو وارد مي كنيم كه اگه يكي بره به گذشته و مثلا جد خودش رو بكشه بعد چي ميشه. حالا سوال اينجاست كه اگه يكي بره به گذشته و خودش بميره چي ميشه؟ اصلا وقتي من ميرم به 10 سال پيش، اونوقت من كوچيك ميشم يا دوتا ميشم؟
این بحث رو البته در تاپیک دیگه ای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم داشتیم، من اونجا هم گفتم که پاسخ های قوی تر این تناقض چیه ... حالا اینجا قدری بازش می کنم:
قاعده قائمیت بالذات نوویکوف: بزبان بسیار ساده، همون چیزیه که بهش میگیم تقدیر ... شخص نمیتونه کاری بکنه که تاریخ رو تغییر بده .. هر اتفاقی که افتاده، افتاده... اگه پیشامدی داشته باشیم که بتونه موجب تناقض بشه، احتمال وقوع اون پیشامد برابر صفر خواهد بود... این یکی از قوی ترین تئوری ها در این زمینه اس و حتی در حیطه مکانیک کوآنتوم هم به نوعی تست و تایید شده...
بطور مشابه و در سطح بالاتر، مفهومی در فلسفه داریم به نام Compossibility... لایب نیتز (فیلسوف آلمانی) میگه یک موجودیت (مثلاً یه انسان) و تمام ویژگی ها و ارتباطاتش با موجودیت های دیگه، باید سازگار باشه... (در راستای تناقض ما: ) نمیتونی در گذشته کاری رو انجام بدی که با موجودیتت ناسازگار باشه... فقط اونچه با موجودیتت سازگاری داره (یا موجب ناساگازی نشه) میتونه رخ بده.
اگه بخوایم خوش بین تر باشیم و پاسخ های دیگه این تناقض رو بررسی کنیم:
تئوری جهان های موازی: این هم تئوری پرطرفداریه .. چنین تغییری (=کشته شدن فرد) در گذشته باعث بوجود آمدن یه خط زمانی جدید از اون لحظه به بعد میشه .. توی اون خط زمانی جدید شما دیگه وجود نداری ... (یه رودخانه رو فرض کن که انشعابی ازش ایجاد بشه) ...
اثر تماشاگر: میتونی خودت رو در گذشته بکشی... اما بعدش تنها کسی که تفاوت در خط زمانی رو میفهمه خودتی .. اگه به "زمان حال" (جدید) بیای ، یه غریبه خواهی بود که هیچ اثر و سابقه ای ازت وجود نداره ... این تئوری ضعیفیه و کم طرفدارتره.
بعضی چیزا هستن که انسان نمی تونه جلوسونو بگیره
مثل تموم شدن سوخت یه ستاره مثل خورشید که اول موجب تورمش و در برگرفتن زمین توسطش و بعد تبدیل شدن به ستاره ی نوترونش منتج می شه
مردن خورشید که فکر می کنم مال چند میلیون سال دیگه باشه...
مطمئن باشید تا اون موقع آدما خودشون همدیگه رو نابود کردن و کسی نیست نابود شدن خورشیدو ببینه.. چه برسه بخواد جلو شو بگیره!
keykavoos
17-12-2009, 10:22
این بحث رو البته در تاپیک دیگه ای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم داشتیم، من اونجا هم گفتم که پاسخ های قوی تر این تناقض چیه ... حالا اینجا قدری بازش می کنم:
قاعده قائمیت بالذات نوویکوف: بزبان بسیار ساده، همون چیزیه که بهش میگیم تقدیر ... شخص نمیتونه کاری بکنه که تاریخ رو تغییر بده .. هر اتفاقی که افتاده، افتاده... اگه پیشامدی داشته باشیم که بتونه موجب تناقض بشه، احتمال وقوع اون پیشامد برابر صفر خواهد بود... این یکی از قوی ترین تئوری ها در این زمینه اس و حتی در حیطه مکانیک کوآنتوم هم به نوعی تست و تایید شده...
بطور مشابه و در سطح بالاتر، مفهومی در فلسفه داریم به نام Compossibility... لایب نیتز (فیلسوف آلمانی) میگه یک موجودیت (مثلاً یه انسان) و تمام ویژگی ها و ارتباطاتش با موجودیت های دیگه، باید سازگار باشه... (در راستای تناقض ما: ) نمیتونی در گذشته کاری رو انجام بدی که با موجودیتت ناسازگار باشه... فقط اونچه با موجودیتت سازگاری داره (یا موجب ناساگازی نشه) میتونه رخ بده.
اگه بخوایم خوش بین تر باشیم و پاسخ های دیگه این تناقض رو بررسی کنیم:
تئوری جهان های موازی: این هم تئوری پرطرفداریه .. چنین تغییری (=کشته شدن فرد) در گذشته باعث بوجود آمدن یه خط زمانی جدید از اون لحظه به بعد میشه .. توی اون خط زمانی جدید شما دیگه وجود نداری ... (یه رودخانه رو فرض کن که انشعابی ازش ایجاد بشه) ...
اثر تماشاگر: میتونی خودت رو در گذشته بکشی... اما بعدش تنها کسی که تفاوت در خط زمانی رو میفهمه خودتی .. اگه به "زمان حال" (جدید) بیای ، یه غریبه خواهی بود که هیچ اثر و سابقه ای ازت وجود نداره ... این تئوری ضعیفیه و کم طرفدارتره.
ممنون سيمور جان
در واقع من اين مد نظرم بود كه كاووس 22 ساله بره مثلا به 10 سال پيش و اونموقع كاووس 22 ساله كشته بشه نه كاووس 12 ساله. پس در نتيجه اين دوتا شدنه كلا منتفي ميشه و اون كوچيك شدنه جانشينش ميشه؟ پس اگه اينطوري باشه من نمي تونم به زمانهاي قبل از تولد خودم برگردم؟ (در واقع اين سؤال با لاست برام ايجاد شده كه اون افراد دارن الان خودشون رو تو گذشته مي گذرونن. مي خوام بدونم اين چقدر علميه؟)
ممنون سيمور جان
در واقع من اين مد نظرم بود كه كاووس 22 ساله بره مثلا به 10 سال پيش و اونموقع كاووس 22 ساله كشته بشه نه كاووس 12 ساله. پس در نتيجه اين دوتا شدنه كلا منتفي ميشه و اون كوچيك شدنه جانشينش ميشه؟ پس اگه اينطوري باشه من نمي تونم به زمانهاي قبل از تولد خودم برگردم؟ (در واقع اين سؤال با لاست برام ايجاد شده كه اون افراد دارن الان خودشون رو تو گذشته مي گذرونن. مي خوام بدونم اين چقدر علميه؟)
اگه خود مسافر زمان در گذشته بمیره، اختلال زمانی خاصی پیش نمیاد—از نظر دوستانش در زمان حال، اون به گذشته رفته و هیچوقت برنگشته (مثل فیلم تایم لاین)... براساس تئوری نوویکوف، اصلاً این "تقدیر" شما این بوده که به گذشته برگردی و اونجا بمیری. (قسمت سوم هری پاتر هم از ایده استفاده می کنه) ..
وجود چند نسخه از یک نفر، "کلاً" منتفی نیست ... همونطور که گفتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تئوری جهان های موازی میگه به محض اینکه فرد شروع به دستکاری گذشته بکنه، یه خط زمانی جدید بوجود میاد (همون انشعاب از رودخانه).. این با اصل نوویکوف به هیچ وجه سازگار نیست، اما می تونه خیلی اختلالات زمانی رو توجیه کنه (بدرد سینما میخوره!) و البته یک سوال مهم هم پیش میاره: خود مسافر زمان در کدوم خط زمانی قرار می گیره؟ .. می تونه بین شون جابجا بشه؟
اگه سفر به گذشته عملی باشه، سفر به قبل تر از زمان تولدت هم عملی باید باشه و مشکلی نیست.
//
سریال Lost سعی کرده اساساً به تئوری قائمیت بالذات نوویکوف وفادار بمونه ... نمی دونم تا کجای Lost رو دیدی، اما اگه فصل 5 رو هم دیده باشی، حتماً این جملات دنیل فارادی یادت هست که میگه "زمان مثل یه خیابونه.. میتونی توش جلو یا عقب بری، اما نمی تونی یه خیابون جدید درست کنی .. نمی تونی چیزی رو تغییر بدی... هر اتفاقی که افتاده، افتاده. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). "(اپیزود اول)
البته سریال انحرافاتی هم داره، اما قابل درکه (هدف اصلی، سرگرمیه – نه کنفرانس علمی!) و بهرحال به اون قاعده وفادار مونده .. مثلا دزموند در فصل سوم چندین بار تلاش می کنه که چارلی رو از مرگ نجات بده، اما نهایتاً اونچه باید رخ بده، رخ میده... براساس ایده سریال، زمان این توانایی رو داره که تغییرات این شکلی رو اصلاح کنه؛ پس اگه بری و هیتلر رو در بچگی اش بکشی، یه نفر دیگه عین اون دنیا رو به آشوب می کشه و سرنوشت دنیا چندان عوض نمیشه.
msshamraz
17-12-2009, 17:46
دوست من شاید حرفی که میزنم به موضوع ربط نداشته باشه
ولی شما در زمان سفر می کنید بدون اینکه متوجه باشید
مولکول های بدن شما شاید روزی در دم دایناسوری بودند و اتم های گوش شما در بدن گربه ! در آینده هم همچنان این اتفاق خواهد افتاد .
در ضمن مگر وقتی به ستارگان نگاه می کنید گذشته را نمی بینید !
ستاره بالای سر شما میلیون ها سال پیش مرده !
...... البته اگر شما سرعتی بالاتر از سرعت نور داشته باشید می تونید به نتایج جالبی برسید .
گذر از سیاه چاله ها ، کرم چاله ها و سفید چاله ها شاید خیلی چیزها را به بشر یاد بدهد .
ghahremanimehdi
17-12-2009, 22:42
تحلیل جالبی کردید seymour جان.
keykavoos
19-12-2009, 09:55
اگه خود مسافر زمان در گذشته بمیره، اختلال زمانی خاصی پیش نمیاد—از نظر دوستانش در زمان حال، اون به گذشته رفته و هیچوقت برنگشته (مثل فیلم تایم لاین)... براساس تئوری نوویکوف، اصلاً این "تقدیر" شما این بوده که به گذشته برگردی و اونجا بمیری. (قسمت سوم هری پاتر هم از ایده استفاده می کنه) ..
وجود چند نسخه از یک نفر، "کلاً" منتفی نیست ... همونطور که گفتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تئوری جهان های موازی میگه به محض اینکه فرد شروع به دستکاری گذشته بکنه، یه خط زمانی جدید بوجود میاد (همون انشعاب از رودخانه).. این با اصل نوویکوف به هیچ وجه سازگار نیست، اما می تونه خیلی اختلالات زمانی رو توجیه کنه (بدرد سینما میخوره!) و البته یک سوال مهم هم پیش میاره: خود مسافر زمان در کدوم خط زمانی قرار می گیره؟ .. می تونه بین شون جابجا بشه؟
اگه سفر به گذشته عملی باشه، سفر به قبل تر از زمان تولدت هم عملی باید باشه و مشکلی نیست.
//
سریال Lost سعی کرده اساساً به تئوری قائمیت بالذات نوویکوف وفادار بمونه ... نمی دونم تا کجای Lost رو دیدی، اما اگه فصل 5 رو هم دیده باشی، حتماً این جملات دنیل فارادی یادت هست که میگه "زمان مثل یه خیابونه.. میتونی توش جلو یا عقب بری، اما نمی تونی یه خیابون جدید درست کنی .. نمی تونی چیزی رو تغییر بدی... هر اتفاقی که افتاده، افتاده. ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). "(اپیزود اول)
البته سریال انحرافاتی هم داره، اما قابل درکه (هدف اصلی، سرگرمیه – نه کنفرانس علمی!) و بهرحال به اون قاعده وفادار مونده .. مثلا دزموند در فصل سوم چندین بار تلاش می کنه که چارلی رو از مرگ نجات بده، اما نهایتاً اونچه باید رخ بده، رخ میده... براساس ایده سریال، زمان این توانایی رو داره که تغییرات این شکلی رو اصلاح کنه؛ پس اگه بری و هیتلر رو در بچگی اش بکشی، یه نفر دیگه عین اون دنیا رو به آشوب می کشه و سرنوشت دنیا چندان عوض نمیشه.
اگه مشكلي پيش نياد اين به صورت يه چرخه تكرار ميشه دائماً. درسته؟ يعني هربار مسافر زمان كشته ميشه و كپي جوونترش بزرگ ميشه و بر حسب تقدير به گذشته بر ميگرده و مي ميره و ...
سريال لاست رو هم كامل ديدم. تو اپيزود 15 يا 16 فارادي ميگه ما همه ي تمركز مون روي ثابت ها بوده. شايد متغير ها (يعني ما) بتونيم چيزي رو تغيير بديم. (البته نتيجه ي اين، شد اون گندي كه تو قسمت آخر به بار اومد. يعني تو همين چرخه هه دفعه ي اول بمب رو منفجر كردن و اين خرابكاري رو به بار آوردن و هربار كه زمان به اين موقع ميرسه دوباره همه چيز تكرار ميشه.)
حالا تو دفعات چرخش اين چرخه اگه يه بار آلوئيز، دنيل رو قانع نكنه كه بايد برگرده به جزيزه يا زودتر از اين ماجرا اتفاقي بيفته و مثلا آلويز يا دنيل يكيشون بميره، اونوقت اين چرخه متوقف ميشه كه اونم با تئوري جهان هاي موازي قابل توجيه ميشه.
ممنون از توضيحات كاملت محمد جان. تقريباً همه ي جوابمو گرفتم.
mehdi_1981
25-12-2009, 12:58
خوب وقتی گفته میشه سفر تو زمان شاید این طوری نباشه که یکی به صورت فیزیکی بره به
گذشته.
شاید دستگاهی ساخته بشه که عکسهایی از یک منطقه در زمانهایه مختلف بگیره مثلا تو یه
تخت جمشید عکسهایی از دوران مختلف زمانی اون محل به ما نشون بده.
mehdi_1981
25-12-2009, 13:03
به هر حال زمان یک بعد هست و گذشت زمان ربطی به طلوع و غروب خورشید نداره.
با اینکه انسان و کلاغ و لاکپشت تو یه سیاره زندگی میکنن ولی گذشت زمان برایه همشون یکی
نیست .انسان متوسط 60 سال زندگی میکنه ولی کلاغ و لاکپشت بیش از 200 سال
به هر حال زمان یک بعد هست و گذشت زمان ربطی به طلوع و غروب خورشید نداره.
با اینکه انسان و کلاغ و لاکپشت تو یه سیاره زندگی میکنن ولی گذشت زمان برایه همشون یکی
نیست .انسان متوسط 60 سال زندگی میکنه ولی کلاغ و لاکپشت بیش از 200 سال
دوست عزیز از نظر زیست شناسی هر چه قدر موجود مورد ( جمعیت فرصت طلب ) نظر سرعت بیشتری در زندگی داشته باشه برای حد اکثر تولید نوزادان و بقای نسل در کمترین زمان ممکن عمر کمتری هم به طبع میکنه ( و برای بقای نسل طبیعتا اندازش هم باید کوچک تر باشه ) مثلا عمر موش ها حد اکثر 1.5 تا 2 ساله ...
بر همین مبنا لاکپشت هم انواع مختلفش عمر های مختلفی میکنن : لاکپشت های برکه ای هم حد اکثر 55 سال در بهترین شرایط زندگی میکنن ... ولی لاکپشت های قول پیکر گالاپاگوس به دلیل مقاومت بسیار بالا و سرعت زندگی بسیار پایین بیشتر از 200 سال عمر میکنن ...
بنابراین گذشت زمان برای همه ی موجودات یکسانه . و فقط نوع (نحوه ) زیست و زیست بوم جانور این عمر رو تایین میکنه .
شاید بشه قضیه رو از این دیدگاهم بررسی کرد که... با پذیرش اصل قانون بقای انرژی... در واقع دیدن اشیاء و تصاویر چیزی نیست جز انعکاس نور از سطح اشیا و چیزهای مختلف و دریافت این انوار توسط چشم ما... با توجه به اصل بقای انرژی می تونیم تصور کنیم که این انوار انعکاس یافته از بین نرفتن و در فضا انتشار یافتن...شاید با ساخت دستگاهی که بتونه این انوار رو بگیره و تبدیل به تصاویر کنه بشه به گذشته برگشت و ناظر وقایع در زمانها و ادوار مختلف تاریخ بود.... به نظر تغییر در گذشته و دست بردن در سرنوشت و تاریخ منطقی و امکان پذیر نیستش...
خب اگه شما بري به گذشته و پدربزرگ خودتون رو بكشيد اونوقت چي؟؟!؟؟؟:5:
اونوقت شما ديگه نبايد به دنيا بياد مگه نه؟؟
mehdi_1981
03-01-2010, 15:07
دوست عزیز از نظر زیست شناسی هر چه قدر موجود مورد ( جمعیت فرصت طلب ) نظر سرعت بیشتری در زندگی داشته باشه برای حد اکثر تولید نوزادان و بقای نسل در کمترین زمان ممکن عمر کمتری هم به طبع میکنه ( و برای بقای نسل طبیعتا اندازش هم باید کوچک تر باشه ) مثلا عمر موش ها حد اکثر 1.5 تا 2 ساله ...
بر همین مبنا لاکپشت هم انواع مختلفش عمر های مختلفی میکنن : لاکپشت های برکه ای هم حد اکثر 55 سال در بهترین شرایط زندگی میکنن ... ولی لاکپشت های قول پیکر گالاپاگوس به دلیل مقاومت بسیار بالا و سرعت زندگی بسیار پایین بیشتر از 200 سال عمر میکنن ...
بنابراین گذشت زمان برای همه ی موجودات یکسانه . و فقط نوع (نحوه ) زیست و زیست بوم جانور این عمر رو تایین میکنه .
خیلی ممنون دوست عزیز روشن شدم
ولی خوب همون سرعت پایین زندگی ایا به گذشت زمان ربط نداره
مثلا من اگه یواش راه برم یواش غذا بخورم اهسته صحبت کنم عمرم زیاد میشه:31:
خیلی ممنون دوست عزیز روشن شدم
ولی خوب همون سرعت پایین زندگی ایا به گذشت زمان ربط نداره
مثلا من اگه یواش راه برم یواش غذا بخورم اهسته صحبت کنم عمرم زیاد میشه:31:
اگر در روز سه پارچ آب بخورید ( کار کشیدن بیش از حد از کلیه ) در سن 50 سالگی- شاید خیلی زودتر- هر دو تا کلیه تون از کار میافته ... در حالی که همین آب رو شاید یه انسان در طول سه روز مصرف کنه بدون اینکه کلیه هاش کوچکترین مشکلی براش در آینده ایجاد کنند . ( در جواب سوالتون نمیشه قطعا جواب مثبت داد چون اینهایی که شما گفتید از عوامل مهم کاهش عمر نیستن .. مثلا کسی با بلند بلند حرف زدن زودتر از دیگران نمیمیره ولی با عصبیت بیش از حد چرا )
بحث زیاد کار کشیدن از ارگان های بدن دقیقا با نوع زندگی و نوع زیست افراد رابطه ی مستقیم داره ..
خیر به گذشت زمان ربط نداره .. اگر از زاویه ی دید من به موضوع نگاه کنید میبینید که حرف شما کاملا منتفی هست ... یعنی در یک زمان خیلی کوتاه میشه خیلی کار ها رو کرد ولی دلیل بر این نمیشه که زمان برای ما کند تر از دیگران میگذره ...
نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ..
mehdi_1981
06-01-2010, 12:50
اگر در روز سه پارچ آب بخورید ( کار کشیدن بیش از حد از کلیه ) در سن 50 سالگی- شاید خیلی زودتر- هر دو تا کلیه تون از کار میافته ... در حالی که همین آب رو شاید یه انسان در طول سه روز مصرف کنه بدون اینکه کلیه هاش کوچکترین مشکلی براش در آینده ایجاد کنند . ( در جواب سوالتون نمیشه قطعا جواب مثبت داد چون اینهایی که شما گفتید از عوامل مهم کاهش عمر نیستن .. مثلا کسی با بلند بلند حرف زدن زودتر از دیگران نمیمیره ولی با عصبیت بیش از حد چرا )
بحث زیاد کار کشیدن از ارگان های بدن دقیقا با نوع زندگی و نوع زیست افراد رابطه ی مستقیم داره ..
خیر به گذشت زمان ربط نداره .. اگر از زاویه ی دید من به موضوع نگاه کنید میبینید که حرف شما کاملا منتفی هست ... یعنی در یک زمان خیلی کوتاه میشه خیلی کار ها رو کرد ولی دلیل بر این نمیشه که زمان برای ما کند تر از دیگران میگذره ...
نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه ..
خیلی ممنون گرفتم چی میگی.
ولی خوب مواقعی هست که گذر زمان برایه همه یکی نیست مثلا وقتی یه نفر 3 ساعت خوابیده باشه و
یکی دیگه در این مدت کنار او بیدار باشه و مشغول کاری باشه گذشت این 3 ساعت واسه هر دو نفر یکی
نیست.
یعنی اونی که خوابیده این 3 ساعت واسش مثل یک لحظه میگذره
Soheil-Green
06-01-2010, 17:45
گذر زمان برای هر شخصی متفاوت است(اصل نسبیت)
شاید بشه قضیه رو از این دیدگاهم بررسی کرد که... با پذیرش اصل قانون بقای انرژی... در واقع دیدن اشیاء و تصاویر چیزی نیست جز انعکاس نور از سطح اشیا و چیزهای مختلف و دریافت این انوار توسط چشم ما... با توجه به اصل بقای انرژی می تونیم تصور کنیم که این انوار انعکاس یافته از بین نرفتن و در فضا انتشار یافتن...شاید با ساخت دستگاهی که بتونه این انوار رو بگیره و تبدیل به تصاویر کنه بشه به گذشته برگشت و ناظر وقایع در زمانها و ادوار مختلف تاریخ بود.... به نظر تغییر در گذشته و دست بردن در سرنوشت و تاریخ منطقی و امکان پذیر نیستش...
مشاهده ای که مطرح کردی قشنگه و در یک نگاه منطقی به نظر میاد .. اما توجه کنیم که قانون بقای انرژی لزوماً نمیگه " نور از بین نرفته و به همین فرم باقیه"، بلکه روی تغییر شکل انرژی دلالت داره ... و این همون اتفاقی هستش که برای نور در واقعیت میفته: بخش زیادی از اون بر اثر برخورد به اشیاء تغییر فرم میده (تبدیل به گرما میشه مثلاً – یا انگیزش الکترونهای سطح اون ماده).. فرضاً در یه حالت ایده آل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که در خلاء به مسیرشون ادامه بدن و هیچی سر راهشون نباشه هم، شدت نور (چگالی فوتونها) با افزایش فاصله بسرعت کم میشه (چون باید سطح بیشتری رو بپوشونه)... نتیجه اینکه کارآیی همچین سیستمی حتی در بهترین حالت هم بسیار بسیار پایینه.
عیناً یه فرضیه مشابهی رو سالها قبل مطرح کرده بودند که شاید بشه اثر امواج صوتی ای که گذشتگان تولید کرده اند رو روی اشیاء باستانی ردگیری کرد (مشابه عملکرد یه نوار کاست مغناطیسی) و بعد دوباره به صوت تبدیلش کرد .. حتی hoax ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هایی (داستانهای ساختگی و دروغ) هم مطرح شد که مثلاً دانشمندهای اروپایی چنین کاری رو کرده اند و یه صداهایی هم ضبط کرده ان!! (البته بعداً معلوم شد دروغ سیزده بوده!) ...
اینطور ایده ها حداقل در حوزه علمی-تخیلی محبوبه و خیلی وقتا استفاده شده؛ مثلا سریال Fringe (فصل اول) یا X Files ... یا CSI، ولی مبنای علمی نداره و اصولاً صدایی که انسان یا اشیاء معمولی تولید می کنن قدرت بسیار کمی دارند و قادر نیستند اون اثر قابل تشخیصی که بدرد ما بخوره ایجاد کنند.
خب اگه شما بري به گذشته و پدربزرگ خودتون رو بكشيد اونوقت چي؟؟!؟؟؟:5:
اونوقت شما ديگه نبايد به دنيا بياد مگه نه؟؟
نمی دونم گشتی در تالار زدی یا نه، اما بهرحال در مورد "تناقض پدربزرگ" مکرراً صحبت شده .. اگه دوست داشتی میتونی این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من (قاعده قائمیت بالذات و مفهوم سازگاری) ، این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست و ضمناً این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])یکی (سناریوهای مختلف سفر در زمان) رو بخونی ...
mehdi_1981
07-01-2010, 14:38
کسی اگه میتونه درباره تئوری انیشتین که میگه کسی که با سرعت نور درون موشکی در فضا حرکت میکنه زمان براش
کندتر از زمینیها میگذره یه چند تا مطلب بدردبخور و کلی بزاره.وقت ندارم برم سرچ کنم
rezakarimy
10-04-2010, 20:59
میشه بگید این سفر چقدر خرج داره
میشه بگید این سفر چقدر خرج داره
خرج اینه که از تعلقات بدنی دست برداری
فقط یه حقیقت جو میتونه بهش برسه
خرج اینه که از تعلقات بدنی دست برداری
فقط یه حقیقت جو میتونه بهش برسه
راه هايي ديگر هم وجود داره مثلا استفاده از كوانتوم
اين روشي كه شما ميگي ماله انسان هاي عادي نيست.
Framason
28-05-2010, 09:24
استفاده از كوانتوم
اين روش احتياج به مطالعه ي زياد داره
اين روش احتياج به مطالعه ي زياد داره
نابرده رنج گنج ميسر نميشود مزدآن گرفت جان برادر كه كاركرد
satrianism
06-06-2010, 00:40
همه تایپیک را خوندم واقعا لذت بردم. از همه شما بچه های دانا تشکر میکنم.
mahmood_evil
13-07-2010, 17:27
چون من عضو تازه هستم دکمه سپاس برای من فعال نیست برا همین مجبور شدم بنویسم سپاس
با تشکر فراوان از همه دوستانی که با بحث های زیباشون تاپیک رو جلو بردن. نمیدونم اینجا جای درستی برای پرسیدن این سوال هست یا نه ! ولی بالاخره به زمان مربوط میشه !
گفته میشه ستاره هایی که ما توی آسمون می بینیم , چند میلیون سال پیش مُردن و الآن تازه نور اونها به ما رسیده. یعنی به دلیل فاصله خیلی زیادی که با ما دارن , اونها رو به این شکل می بینیم در حالی که شاید الآن اصلآ وجود نداشته باشن.
حالا سوال من اینه که اگه ما فاصله فوق العاده زیادی با کره زمین داشته باشیم (مثلآ علم جوری پیشرفت کنه که بتونیم چند میلیارد کیلومتر از زمین دور بشیم) اون وقت کره زمین رو به شکل چند میلیون سال قبلش می بینیم ؟! یعنی مثلآ دوره ژوراسیک رو توی کره زمین مشاهده میکنیم ؟!!
Alireza SM
18-07-2010, 11:31
با تشکر فراوان از همه دوستانی که با بحث های زیباشون تاپیک رو جلو بردن. نمیدونم اینجا جای درستی برای پرسیدن این سوال هست یا نه ! ولی بالاخره به زمان مربوط میشه !
گفته میشه ستاره هایی که ما توی آسمون می بینیم , چند میلیون سال پیش مُردن و الآن تازه نور اونها به ما رسیده. یعنی به دلیل فاصله خیلی زیادی که با ما دارن , اونها رو به این شکل می بینیم در حالی که شاید الآن اصلآ وجود نداشته باشن.
حالا سوال من اینه که اگه ما فاصله فوق العاده زیادی با کره زمین داشته باشیم (مثلآ علم جوری پیشرفت کنه که بتونیم چند میلیارد کیلومتر از زمین دور بشیم) اون وقت کره زمین رو به شکل چند میلیون سال قبلش می بینیم ؟! یعنی مثلآ دوره ژوراسیک رو توی کره زمین مشاهده میکنیم ؟!!
طبق تئوري نسبيت اگه سرعتي كه باهاش از زمين دور شده باشين بيشتر از سرعت نور باشه بله اينطوره و اگر هم شما همون موقع تلسكوپي داشته باشين كه بتونه زمين رو نشون بده تصويري كه از زمين ميبينين مال زمان گذشته هست
نه!
چون ما نمی تونیم سریعتر از نور حرکت کنیم...
در واقع دلیل اینکه ما ستاره های دور دست رو در گذشته شون میبینیم اینه که سرعت نور محدوده و تصویری که ما الان از اون ستارهها می بینیم نوریه که در گذشته از اونا ساطع(امیدوارم دیکته اش درست باشه!)شده و مثلا 1000 سال توی راه بوده تا به ما برسه و دیگه الان که اون نور به ما رسیده ستارهه به اون شکل نیست
حالا در مورد زمینم همینطوره ... شما که از زمین حرکت می کنی نمی تونی از نوری که در همون زمان از زمین ساطع شده جولو بزنی و نور هایی رو که قبل از شما حرکت کردن ببینی
اما حالا اگه شما بتونی از یه مسیر میونبر در فضا-زمان حرکت کنی و نور رو به دلیل مسیر کوتاهترت جا بذاری ....
بله اون موقع میتونی گذشته رو ببینی ...
و البته این به نوعی به این معناست که شما در زمان سفر کرده اید!
امیدوارم خوب گفته باشم!:31:
با تشکر فراوان از همه دوستانی که با بحث های زیباشون تاپیک رو جلو بردن. نمیدونم اینجا جای درستی برای پرسیدن این سوال هست یا نه ! ولی بالاخره به زمان مربوط میشه !
گفته میشه ستاره هایی که ما توی آسمون می بینیم , چند میلیون سال پیش مُردن و الآن تازه نور اونها به ما رسیده. یعنی به دلیل فاصله خیلی زیادی که با ما دارن , اونها رو به این شکل می بینیم در حالی که شاید الآن اصلآ وجود نداشته باشن.
حالا سوال من اینه که اگه ما فاصله فوق العاده زیادی با کره زمین داشته باشیم (مثلآ علم جوری پیشرفت کنه که بتونیم چند میلیارد کیلومتر از زمین دور بشیم) اون وقت کره زمین رو به شکل چند میلیون سال قبلش می بینیم ؟! یعنی مثلآ دوره ژوراسیک رو توی کره زمین مشاهده میکنیم ؟!!
سلام
به شرطی که همین الان اونجا باشیم بله. اگر شما الان در جایی فرضا با فاصله 65 میلیون سال نوری از زمین باشید، و با یک تلسکوپ بسیار قوی زمین رو نگاه کنید دایناسور ها رو میبینید.
دو تا نکته
نمیشه سریع تر از نور حرکت کرد.( با افزایش سرعت جرم هم افزایش پیدا میکنه، جرم در سرعت نور به بینهایت میرسه و جرم بینهایت، بینهایت نیرو لازم داره برای حرکت. تامین بینهایت نیرو ممکن نیست) پس عملا چنین چیزی ممکن نیست.
نکته اینکه در این حرف که ستاره هایی که میبینیم الان اونجا نیستن و مردن چندان درست نیست. ستاره های که ما مبینیم عموما در فاصله نزدیکی به ما هستن در مقیاس کیهانی . در نهایت دورترین ستاره هایی که میشه با چشم دید 100 تا 200 هزا سال نوری با ما فاصله دارن( در کهکشان های ابر ماژلانی). بیشترشون در فاصله های کمتر از 1000 سال نوری قرار گرفتن و بسیاریشون در میانه یا ابتدای عمرشون هستن. راحت میتونید تصور کنید که بخشی بزرگ از ستاره هایی که با چشم میبینید سر جاشون هستن.
در مقیاس های بزرگتر ( فواصل کهکشانی) موضوع فرق میکنه. 65 میلیون سال قبل میشه فاصله کهکشانهایی خارج از گروه محلی ما. که باز هم با میانگین عمر ستاره مثل خورشید (10 تا 15 میلیاد سال) بزرگ نیست. در مقیاس های چند صد میلیون سال نوری به بعد ه که واقعا غالم واقعی با انچه ما الان میبینیم تفاوت آشکار به وجود میاد.
A.M.D.D.E.V.I.L
18-07-2010, 12:25
به نظر من دیگه وقتی رسیدی به سرعت نور یا حتی بیشتر دیگه حالت انسانی و ماده رو از دست میدی و تبدیل به انرژی میشی و دیگه به دردی نمیخوری دیگه .. یعنی زحمات به هیچ دردی نمیخوره یا حتی اگر هم هنوز قادر باشی که ببینی و بشنوی مثل یک روح خواهی بود که فقط داری اتفاقاتی که تو گذشته افتاده رو میبینی نه جسمی داری و نه چیز دیگری فقط حس ممکنه داشته باشی
Bret_Hart
20-08-2010, 17:49
عالی بودعالی عالی
در مورد سفر در زمان و پارادوکس پدر بزرگ(اینکه برگردی عقب و پدر بزرگت رو بکشی)تئوری دیگه ای رو باید بهش توجه کرد که اون جهانهایموازی هست و فکر می کنم اصلا به خاطر همین پارادوکس نظریه اش بنا نهاده شد.شما اگه بر فرض با کرم چاله و ... بتونی به عقب برگردی چون با سرعت نور غیر ممکنه)بر اساس این نظریه شما دیگه تو این جهان نخاهید بود و به یک جهان دیگه خواهید رفت که مطمئنا نیم تونید چیزی رو که به این جهان مربوطه تغییر بدید یا پدر بزرگتون رو بکشید و ....
shabe.saket
23-08-2010, 13:15
جالب شد این تاپیک ها مدتها بود پایین بودن یه دفعه همگی اومدن بالا!
تا اون جایی که من میدونم پارادوکس پدر بزرگ و جهانهای موازی ربطی به هم ندارن و هر کدوم یه چیز دیگه میگن.
پارادوکس پدر بزرگ مربوط به سفر به گذشته است که میگه یه دنیا وجود داره با یه خط زمانی. شما میتونی در طول این خط زمانی به جلو و عقب سیر کنی اما نمیتونی چیزیو تغییر بدی.
توی نظریه جهان های موازی میگه دو جهان وجود داره (3-4-5...بینهایت) با دو خط زمانی (3-4-5...بینهایت). شما میتونی در طول یه خط زمانی مربوط به خودت جلو و عقب بری و خیلی چیزا رو تغییر بدی ولی در مورد خطوط زمانی سایر جهانها که تغییراتی توش بواسطه کارهای تو بوجود اومده اصلا هیچ اطلاعی نداری.
به نظر میرسه نظریه جهانهای موازی اصلا نمیتونه واقعیت داشته باشه.
Soheil-Green
23-08-2010, 20:27
تا اون جایی که من میدونم پارادوکس پدر بزرگ و جهانهای موازی ربطی به هم ندارن و هر کدوم یه چیز دیگه میگن.
!!!
اتفاقا یکی از عوامل پیدایش نظریه جهانهای موازی، پیدا کردن پاسخی برای پارادوکس پدر بزرگ بود!
پارادوکس پدر بزرگ میگه اگه شما برید گذشته و پدربزرگتون رو بکشید اونوقت چطوری شما بوجود میاین که بخواین به گذشته سفر کنید و پدر بزرگتون رو بکشید؟!
ولی در جواب تئوری جهان های موازی میگه وقتی به گذشته سفر کنید در واقع به جهان دیگه ای رفتید و کس دیگه ای رو که مثل پدر بزرگتونه کشتید و هیچ تاثیری رو دنیای خودتون و بوجود اومدن شما نداره!
شما میتونی در طول این خط زمانی به جلو و عقب سیر کنی اما نمیتونی چیزیو تغییر بدی.
این یه سناریو دیگه درباره سفر زمان هست که seymour عزیز راجبش توضیح دادن(قائمیت باالذات)
به نظر میرسه نظریه جهانهای موازی اصلا نمیتونه واقعیت داشته باشه.
شما با توجه به چه منبع یا شواهدی این حرف رو میزنید؟!
تئوری جهان های موازی پایه ریاضیات خیلی قوی داره... و تا الان کسی نتونسته ردش کنه
shabe.saket
23-08-2010, 23:52
پایه ریاضیات جهان های موازی رو تشریح کنید.
ghahremanimehdi
24-08-2010, 14:45
پایه ریاضیات جهان های موازی رو تشریح کنید.
جدای از پایه های علمی ای که برای جهان موازی هست ، تمام ادیان و مذاهب دنیا ، به نوعی دنیای موازی رو به عنوان یکی از اصول دینشون قبول دارند ، حالا شما چطور ردش میکنید ؟
من خودم آدم مذهبی نیستم ولی در هر صورت معاد یکی از اصول دینمون هستش . در واقع بعد از مرگ همه ی انسانها وارد جهان موازی ای میشوند که ما مسلمونها بهش برزخ میگیم. حتی ادیان غیر ابراهیمی و گذشتگان هم به نوعی به زندگی در دنیای موازی اعتقاد داشتند! (حتی فرعون:27:)
نظریه ی دنیای موازی رو تئوری مینکوفسکی - کلموگروف، نسبیت انشتین و نظریه کوانتومی توجیه میکنه .
ضمنا بد نیست سریال فرینج رو هم ببینید.
سایتهای زیر رو هم یه نگاه بیاندازید :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Soheil-Green
24-08-2010, 14:50
پایه ریاضیات جهان های موازی رو تشریح کنید.
والا من سوادم اونقدر نیست که بخوام پایه ریاضیات یکی از بزرگترین تئوری های دنیا رو تشریح کنم!
اگه این کارو بکنم که دیگه میشم Hugh Everett!
شما اگه یه گشت کوچیک توی سایتای دانشگاهی بزنید اطلاعات خوبی بدست میارید
پیشنهاد میکنم لینک های زیر رو هم مطالعه کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
shabe.saket
24-08-2010, 23:06
مرسی از مطالب شما دو عزیز.
همون طوری که میدونید توی این تاپیک فقط ادعاهایی مورد بررسی قرار میگیره که پایه های علمی داشته باشه.
نظریات ادیان مورد توجه نیست. چون پایه های علمی نداره.(البته این جمله برای رد ادیان نیست).
پس نمیشه بنا بر نظریات ادیان مختلف بر قبول یا رد جهانهای موازی تمایل کرد.
در ضمن فکر نکنم نسبیت انیشتین چندان صحه ای بر جهان های موازی بذاره.
MasterGeek
24-08-2010, 23:38
ای بابا! واقعا که!!!! :31: (شوخی بود)
خدائیش دوستان بالائی که اینهمه علاقمند هستند چقدر راجع به این نظریه میدونن؟!
تئوری جهان های موازی پایه ریاضیات خیلی قوی داره... و تا الان کسی نتونسته ردش کنه
جدای از پایه های علمی ای که برای جهان موازی هست ، تمام ادیان و مذاهب دنیا ، به نوعی دنیای موازی رو به عنوان یکی از اصول دینشون قبول دارند ، حالا شما چطور ردش میکنید ؟
من خودم آدم مذهبی نیستم ولی در هر صورت معاد یکی از اصول دینمون هستش . در واقع بعد از مرگ همه ی انسانها وارد جهان موازی ای میشوند که ما مسلمونها بهش برزخ میگیم. حتی ادیان غیر ابراهیمی و گذشتگان هم به نوعی به زندگی در دنیای موازی اعتقاد داشتند! (حتی فرعون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نظریه ی دنیای موازی رو تئوری مینکوفسکی - کلموگروف، نسبیت انشتین و نظریه کوانتومی توجیه میکنه .
:41:
تقریبا پست مشابهی توی تاپیک UFO ها زدم ولی ازونجائی که ما ایرانیان کلا خیلی اهل تحقیق و مطالعه و فرهنگ هستیم اینجا دوباره کپیش میکنم:
با این قضیه که سفر در زمان با مکانیسمهائی که فعلا واسه اش ارائه میدن چندان قابل قبول نیست موافقم.
اما ایراد من به اشاره ی شما به جهانهای موازیست:
1) جهان های موازی بحثی در نظریه ابرریسمانهاست و باید این رو هم بدونیم که این نظریه فعلا فقط ریاضیاته و فیزیک نیست. اما باور من اینه که یک چنین بنای شکوهمندی از ریاضیات که در حالت نظری خیلی هم جالب هست قطعا در آینده گوشه ای از فیزیک رو خواهد گرفت ولو اینکه نتونه نظریه ای جهان شمول باشه اما قطعا وارد فیزیک خواهد شد.
2) جهان های موازی بر طبق این نظریه تعریف دقیقی دارند و حتی فاصله بین جهان ها رو هم پیش بینی میکنه (عدد دقیق رو نمیدونم ولی چیزی مثلا در حد 10 به توان 21- در طول بعد یازدهم و ...) تعدادشون هم بینهایت تاست.....مشکلی که وجود داره اینه که دیدم خیلی ها که اطلاع دقیقی ازین مسئله ندارن و یا حتی اصولا چیزی ازش نمیدونن به خاطر اسم غلط انداز این مبحث اونو با بهشت و دوزخ و... قاطی میکنن و برخی دیگر هم اونو با کپی هائی از خودمون قیاس میکنن که این هم غلط هست در واقع دانشمندان مثال هائی راجع به الکترون یا ذره فرضی گراویتون میکنند و ... و به خاطر تنیدگی ای که جهان های کنار هم دارن مثلا میگن یه کپی از ما در جهان موازی هست و ... ولی مسئله اینه که بدن ما از دید نانونانونانو متریک در بعد یازدهم ریسمانهاش در جهانهای کناری سیر میکنن بنابراین من در بعد بعد یازدهم یه گستردگی به شکل یه متغیر تصادفی دارم و .... این به معنی جهان موازی و ... نیست.
3) طبق یه فرضیه در این بحث جائی که جهانهای موازی با هم برخورد میکنند (تداخل در بعد یازدهم یا یه جور تکینگی) در اون دو جهان بیگ بنگ شکل میگیره
و...
بنابراین این قدر ساده از جهانهای موازی مایه نذارید....
خوب پس یه سری چیزا معلوم شد البته من فیزیکدان نیستم ولی کمی و فقط کمی راجع به این بحثها توی متون علمی خوندم و این اولین باری نیست که با برداشتهای غلط ازین نظریه مواجه میشم البته بگذریم که 99 درصد جامعه ما اصولا همون کوانتوم رو هم تقریبا نمیدونن تو چه مایه ای هست و تقریبا همین مقدار اسم یه چنین چیزی هم به گوششون نخورده...
ولی بازم میگم این بحثها رو با هم قاطی نکنین....ضمنا اون فرضیه ای که راجع به جهان های موازی در توجیه سفر زمان هست با بحث جهان های موازی در نظریه M یا M-Theory فرق داره...اون فقط یه ایده است ولی این یه نظریه ریاضی راجع به جهان هست و منشاء اش هم همون بعد یازدهمی هست که ویتن در اون کنفرانس مشهورش ارائه داد و انواع مختلف نظریه ابرریسمان رو متحد کرد....
پس من و شما الان در چندین جهان شاید ملیاردها جهان گسترانیده شده باشیم ولی جالب اینجاست جائی که تکینگی بین این جهان ها شکل میگیره بیگ بنگ میشه.....این نظریه در واقع پاسخی رو به این سوال که قبل از بیگ بنگ چی بوده؟ داره میده...
بهرحال بحث راجع بهش زیاد هست (نکته 1 پست قبل رو هم فراموش نکنین)
حالا این کجا بحثهای دینی و تلقی های دینی کجا؟ اینا حتی از نظر عامی هم بسیار با هم متفاوتند... آخه بینهایت جهان موازی که به شکل فیزیکی و مادی وجود دارند...قابل اندازه گیری و مشاهده پذیرند (البته هنوز نه اگر هم نباشه که کل این نظریه میره رو هوا) چه ربطی به بهشت و دوزخ داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اتفاقا دارم از دین محافظت میکنم آخه کی میخوایم بفهمیم که علوم تجربی و ریاضی که از اسمش هم پیداست (خود علم نه عالم) هیچ نظری راجع به خدا و بهشت و معاد و رسالت و ... نداره و اصولا نباید هم داشته باشه....نه میتونه رد کنه....نه اثبات...چون موضوعی که دارن راجع بهش بحث میکنن متفاوته....فیزیک کارش با ماده است و انرژی..و نه چیز دیگه....البته اگه اعتقاد دارین خدا انرژی است (تفکراتی که از اصطلاحات فلسفه وحدت وجود استفاده میکنن و اخیرا مد شدند) اونوقت من نمیتونم قبول کنم که خدای من در حد انرژی پست باشه (البته این نظریه به لحاظ شکل و ادبی و دید انسانی میتونن زیبا باشن ولی به نظر من خدا و مسائل مشابهش چیزی فراتر از این بحثهاست) پس اینا رو با هم قاطی نکنیم...
اگه دین اقناعتون نمیکنه توی فیزیک به دنبال دلایلش نگردین....
يكي از دوستان گفتن كه سفر در زمان به بينهايت انرژي نياز داره ولي يه سوال :
خوب اگه اينطور باشه خدا هم نميتونه اينكار رو انجام بده :20:؟
خدا که سفر تو زمان نمی کنه!خدا خارج از این چارچوبه فضا-زمانه و تو این محدودیت نیست.شما مثلا فکر کن داری یه فنجان چایی رو توش شکر می ریزی و حل می کنی.قوانین شیمی و فیزیک که داخل فنجان برقراره به شما که بیرون از فنجانی ارتباطی پیدا نمی کنه.خداوند هم خارج از این جهان مادی هست و قوانین این دنیا ربطی بهش نداره.در ثانی حتی اگه اینجا هم بود باز خدا نه ماده است و نه انر÷ی و ... .کسی که نمی دونه خدا چه طوریه!ما حد اقل قائلیم به اینکه واسه خدا محدودیتی وجود نداره و از نظر فیزیکی هم نمی شه توضیحش داد.چون یه چیز جداست و کسی نمیتونه در موردش بحث کنه!
مرگ همه ی انسانها وارد جهان موازی ای میشوند که ما مسلمونها بهش برزخ میگیم
دوست من، شما یک ادعایی میکنید ، وقتی بقیه جواب میدن به 100 تا چیز بی ربط متهم میشن. این وصل کردن جهان های موازی به آخرت و معاد بر چه مبناییه؟ از کجا به این نتیجه رسیدید که برزخ همون جهان موازیه؟ این تصور شماست. دو مقوله بی ربط رو به هم ربط ندید لطفا.
دلیل همین جوری بیربطی: اگر فردا داشنمندان به این نتیجه برسن که جهان موازی وجود نداره ، آیا شما هم به این نتیجه میرسید که برزخ وجود نداره؟
يكي از دوستان گفتن كه سفر در زمان به بينهايت انرژي نياز داره ولي يه سوال :
خوب اگه اينطور باشه خدا هم نميتونه اينكار رو انجام بده :20:؟
دوست عزیزمون جواب دادن من یه نکته اضافه کنم با اجازه. اگه نظریه تورم رو بررسی کنید متوجه میشید که سرعت تورم هزاران برابر سرعت نور بوده. آیا این نقض نظزیه نسبیته؟ نخیر. نظریه نسبیت فقط و فقط داره درباره محدودیت های ماده صحبت میکنه. ماده به سرعت نور نمیرسه چون در سرعت نور جرم ماده به بینهایت میرسه و نیرویی برای حرکت دادن بینهایت جرم وجود نداره (بینهایت نیرو) .
ghahremanimehdi
03-09-2010, 12:43
دوست من، شما یک ادعایی میکنید ، وقتی بقیه جواب میدن به 100 تا چیز بی ربط متهم میشن. این وصل کردن جهان های موازی به آخرت و معاد بر چه مبناییه؟ از کجا به این نتیجه رسیدید که برزخ همون جهان موازیه؟ این تصور شماست. دو مقوله بی ربط رو به هم ربط ندید لطفا.
دلیل همین جوری بیربطی: اگر فردا داشنمندان به این نتیجه برسن که جهان موازی وجود نداره ، آیا شما هم به این نتیجه میرسید که برزخ وجود نداره؟
علم و مذهب همیشه در یک جهت نیستند.
مثلا ما در کتاب آسمانی خودمون داستانهای متعددی داریم که توجیه علمی نداره ولی قلبا قبولش داریم و بهش اعتقاد داریم. مثلا اینکه چطور اصحاب کهف 300 سال خوابیدند و بعدش بیدار شدند ؟ از لحاظ علمی توجیه پذیر نیست ولی ما بهش اعتقاد داریم.
این وصل کردن جهان های موازی به آخرت و معاد بر چه مبناییه؟ از کجا به این نتیجه رسیدید که برزخ همون جهان موازیه؟ این تصور شماست. دو مقوله بی ربط رو به هم ربط ندید لطفا.
به این دلیل که مذهبیون معتقدند که دقیقا پس از مرگ انسان وارد جهان دیگری میشود که در اون دنیا حضور جسمانی و هم روحانی دارد.
در واقع از لحاظ تعریف مذهبی برزخ دنیایی موازی با این دنیا است که همه ی انسانها بعد از مرگ وارد آن میشوند یعنی درحال حاضر که ما در این دنیا زندگی میکنیم برزخ نیز جاری است.
خدا که سفر تو زمان نمی کنه!خدا خارج از این چارچوبه فضا-زمانه و تو این محدودیت نیست.شما مثلا فکر کن داری یه فنجان چایی رو توش شکر می ریزی و حل می کنی.قوانین شیمی و فیزیک که داخل فنجان برقراره به شما که بیرون از فنجانی ارتباطی پیدا نمی کنه.خداوند هم خارج از این جهان مادی هست و قوانین این دنیا ربطی بهش نداره.در ثانی حتی اگه اینجا هم بود باز خدا نه ماده است و نه انر÷ی و ... .کسی که نمی دونه خدا چه طوریه!ما حد اقل قائلیم به اینکه واسه خدا محدودیتی وجود نداره و از نظر فیزیکی هم نمی شه توضیحش داد.چون یه چیز جداست و کسی نمیتونه در موردش بحث کنه!
پس اثباتهايي هم كه در فلسفه صورت گرفته درست نيست .
لطفا به پست اول اين صفحه نگاهي بياندازيد :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دوست عزیزمون جواب دادن من یه نکته اضافه کنم با اجازه. اگه نظریه تورم رو بررسی کنید متوجه میشید که سرعت تورم هزاران برابر سرعت نور بوده. آیا این نقض نظزیه نسبیته؟ نخیر. نظریه نسبیت فقط و فقط داره درباره محدودیت های ماده صحبت میکنه. ماده به سرعت نور نمیرسه چون در سرعت نور جرم ماده به بینهایت میرسه و نیرویی برای حرکت دادن بینهایت جرم وجود نداره (بینهایت نیرو) .
لطفا اگه ميشه بازترش كنيد.
سرعت تورم هزاران برابر سرعت نور بوده. آیا
لطفا اين قسمت :11:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بخشی از نظریه مهبانگ . برای توصیف همگنی عالم. در سیر مهبانگ، عالم رشدی ناگهانی داشته.
MasterGeek
04-09-2010, 00:16
علم و مذهب همیشه در یک جهت نیستند.
مثلا ما در کتاب آسمانی خودمون داستانهای متعددی داریم که توجیه علمی نداره ولی قلبا قبولش داریم و بهش اعتقاد داریم. مثلا اینکه چطور اصحاب کهف 300 سال خوابیدند و بعدش بیدار شدند ؟ از لحاظ علمی توجیه پذیر نیست ولی ما بهش اعتقاد داریم.
به این دلیل که مذهبیون معتقدند که دقیقا پس از مرگ انسان وارد جهان دیگری میشود که در اون دنیا حضور جسمانی و هم روحانی دارد.
در واقع از لحاظ تعریف مذهبی برزخ دنیایی موازی با این دنیا است که همه ی انسانها بعد از مرگ وارد آن میشوند یعنی درحال حاضر که ما در این دنیا زندگی میکنیم برزخ نیز جاری است.
دوست عزیز نمیدونم این تاپیک بحثش موضوعات دینیه؟! فکر نمیکنم...پس ما به خود اون حوزه کاری نداریم و داریم در قلمرو علم (فیزیک) صحبت میکنیم و نه متافیزیک.
شما دارین آسمون ریسمون میکنین!!! این که نشد استدلال....
مسئله برزخ هیچ ربطی به بحث جهانهای موازی در فیزیک نداره دلیل اول که کلا بحثهای مذهبی بحثهای متفاوتی هستند با آجرهای متفاوت و موضوع و جای بحث متفاوت.....چیز جالبی هم نیست که بهشت و دوزخ و برزخ رو توی این دنیا دنبالش بگردی...(یه جائی همین دور ورها) این از این...
اما یه مسئله که بازهم میگم:
الان من و شما به طور همزمان به شکل یه متغیر تصادفی در هزاران جهان(در واقع ابرصفحه) توزیع شدیم
تعداد این جهانها بینهایت (در واقع هر کوانتوم از بعد یادزدهم یه صفحه است که توش به اصطلاح جهانیه)
فاصله این جهانها در حد کوانتوم این بعد هست (چیزی مثل 10 به توان - مثلا 30 ...)
تنها گراویتون هست که میتونه بین این برشها عبور کنه (به همین خاطر جاذبه نیروئی ضعیفیتری در مقایسه با سه نیروی بنیادین دیگه است (در واقع اون سه تا رو متحد کردن ولی جاذبه تا حالا وحدت نیافته...)
یه نکته هم اینه که ازونجائی که فیزیکدانها نظریه ریسمان ذوق کردن و اسم این برشها رو جهان های موازی گذاشتن و باعث گیج شدن کشیش ها و مبلغین شدن (در غرب) .... (مثلا x=2 رو در فضای سه بعدی در نظر بگیرید...یه صفحه است درسته؟ خوب حالا x11=3 هم یه ابرصفحه ی 10 بعدی در فضای 11 بعدی هست که این ابر صفحه خودش از حیث بعد واسه خودش جهانیه ولی بعضی ذرات بین این جهانها در نوسان اند...
بحث برزخ اینجا نیست....خیلی ساده است:
موضوع علم مربوط به این دنیاست و ابزارش و هدفش و روشش مربوط به جهان فیزیک ماست...دین و ... مربوط به هرآنجه قابل اندازه گیری و قابل دیدن (از دید فیزیکی) و هر آنچه تکرار پذیر نیست، هست...اینا دو زمینه جدا هستن...البته دانشمند میتونه نظر مذهبی داشته باشه ولی دانش هیچ حرفی له یا علیه دین نداره چون در حیطه کارش نیست....الان جدیدا استیفن هاوکینگ در کتاب جدیدش اومده و گفته که جهان لزومی نداره دارای آفریننده باشه!!!!! خوب این حرفش به عنوان یه انسان این جامعه هست نه به عنوان موضع فیزیک در قبال آقریدگار....قبلا هم این توی کتاب تاریخجه زمانش گفته بود که جهان ممکنه خودمحتوی self-contained باشه...الان اینو با قطعیت بیشتری گفته ولی این برداشت هاوکینگ بوده از بحثهای مربوط به بیگ بنگ....ممکنه از دید فیزیک مرزهای دانش ما به قبل از بیگ بنگ (در واقع بیگ بنگ ها جائی که صفحات به هم میخورن و تکینگی پیش میاد) رفته باشه ولی این به معنی نبود آفریدگار نیست...حالا مثلا من مذهبی میتونم بگم خیلی خوب قبلا ظرف یا مساحت این دنیا تا لحظه بیگ بنگ بود ولی حالا این ظرف خیلی خیلی بزرگتر شده اما لزوما میشه نتیجه گرفت آفریدگاری نبوده؟ نه و هیچ وقت فیزیک نخواهد گفت هست یا نیست....
پس اثباتهايي هم كه در فلسفه صورت گرفته درست نيست .
لطفا به پست اول اين صفحه نگاهي بياندازيد :
لطفا اين قسمت :11:
دوست عزیر من کلا کاری به فلسفه ندارم.چون اصولا زیاد قبولش ندارم.چون برای توجیه یه چیز آسمون رو به زمین می بافن!اگه بحث فلسفی بشه این تاپیک به بینهایت خواهد رفت!
من خیلی ساده گفتم خداوند اصلا تو این چارچوب نیست.دلیلش هم ساده ست.چون اگه ما قائلیم که خداوند این کائنات رو آفریده پس قبل از بیگ بنگ هم بوده.این چارچوب فضا-زمان هم که بعد از اون بوجود اومده.پس نیازی نداره تو این چارچوب سفر کنه.البته من ساده گفتم.وگر نه هیچ کس نمی دونه خدا چیه یا کجاست یا چه طور این کارها رو می کنه.من یه مثال مادی و زمینی زدم.البته شما هم می تونی با فلسفه بپیچونیش و بگی نه خدا همینجاست و... .به نظر من علم یه چیزه و فلسفه یه چیز متفاوت.شاید بعضیها با من مخالف باشن و بگن فلسفه هم اثبات داره و از علم قویتره و ... .من همچین نظری ندارم.واسه همینه که اکثرا علم و فلسفه در مقابل هم قرار می گیرن.البته بعضی ها هم می گن فلسفه خودش علمه.به هر حال هر کی نظری داره.در این مورد بحث نشه به نظرم بهتره!
دوست عزیر من کلا کاری به فلسفه ندارم.چون اصولا زیاد قبولش ندارم.چون برای توجیه یه چیز آسمون رو به زمین می بافن!اگه بحث فلسفی بشه این تاپیک به بینهایت خواهد رفت!
من خیلی ساده گفتم خداوند اصلا تو این چارچوب نیست.دلیلش هم ساده ست.چون اگه ما قائلیم که خداوند این کائنات رو آفریده پس قبل از بیگ بنگ هم بوده.این چارچوب فضا-زمان هم که بعد از اون بوجود اومده.پس نیازی نداره تو این چارچوب سفر کنه.البته من ساده گفتم.وگر نه هیچ کس نمی دونه خدا چیه یا کجاست یا چه طور این کارها رو می کنه.من یه مثال مادی و زمینی زدم.البته شما هم می تونی با فلسفه بپیچونیش و بگی نه خدا همینجاست و... .به نظر من علم یه چیزه و فلسفه یه چیز متفاوت.شاید بعضیها با من مخالف باشن و بگن فلسفه هم اثبات داره و از علم قویتره و ... .من همچین نظری ندارم.واسه همینه که اکثرا علم و فلسفه در مقابل هم قرار می گیرن.البته بعضی ها هم می گن فلسفه خودش علمه.به هر حال هر کی نظری داره.در این مورد بحث نشه به نظرم بهتره!
خيلي ممنون از اين كه جواب داديد :11:
ولي فلسفه اين قدر هم كه گفتيد غير علمي نيست :20:
خيلي ممنون از اين كه جواب داديد :11:
ولي فلسفه اين قدر هم كه گفتيد غير علمي نيست :20:
خواهش می کنم.من هم تا حدودی که با عقل و منطقم جور بشه فلسفه قبولش دارم.منظورم اون قسمتهایی هست که با علم تقابل داره که من ترجیحا حرف علم رو می پذیرم.فقط می خواستم همین نکنه رو بگم.وگر نه من هم کلا نمی گم فلسفه اشتباهه.اتفاقا خیلی چیزهاشم درسته.کلی عرض کردم.ببخشید اگه از موضوع اصلی خارج شد!
خواهش می کنم.من هم تا حدودی که با عقل و منطقم جور بشه فلسفه قبولش دارم.منظورم اون قسمتهایی هست که با علم تقابل داره که من ترجیحا حرف علم رو می پذیرم.فقط می خواستم همین نکنه رو بگم.وگر نه من هم کلا نمی گم فلسفه اشتباهه.اتفاقا خیلی چیزهاشم درسته.کلی عرض کردم.ببخشید اگه از موضوع اصلی خارج شد!
تعبير هاي فلسفي وقتي به كار ميره كه علم توانايي اثبات نداره :20:
يعني درواقع وقتي منطق نميتونه كار رو پيش ببره بايد دست به دامان فلسفه شد :20:
کاملا درسته و تایید میشه.یه چیز یا علمی ثابت می شه یا فلسفی.من منظورم این بود که تا علم یامنطق ثابت نکنه صددرصد بهش اعتماد نمی کنم.البته شاید هم اشتباه می کنم.نمی دونم.ولی اینجوریم دیگه!همیشه علمگرایی رو ترجیح دادم.چون از نظرم پایه ریاضی و علم قابل اطمینان تره
caca_caca888
09-09-2010, 11:31
آدم یاد لاست میافته.
اگه انیشتن گفته لابد هست دیگه!!!
خوب این نظریه ها رو از کجا دراوردن؟!
Milad4171
09-09-2010, 21:12
منم با دوستان موافقم. اگه قرار بود بشه به گذشته یا آینده رفت. حتما کسی از آینده با معولمات و اطلاعات بالاتری باید به گذشته بیاد.چرا نمیاد؟
من بعید میدونم انسان بتونه در زمان حرکت کنه .شاید بتونه در یک مقطع کوتاهی زمان رو برای خودش کندتر کنه یا شاید متوقف کنه ولی بعید میدونم بتونه به عقب برگرده.
:13:
Soheil-Green
09-09-2010, 23:39
اگه قرار بود بشه به گذشته یا آینده رفت. حتما کسی از آینده با معولمات و اطلاعات بالاتری باید به گذشته بیاد.چرا نمیاد؟
من نمیدونم چرا تو این انجمن یه بحث 2000 بار تکرار میشه و یه سوال 50000 بار پرسیده میشه!:31:
اگه تو همین صفحات بگردید 500 بار به این سوال جواب داده شده!
حالا باز تکرار میکنیم!
چندتا احتمال ممکن:
1-اومدن ولی خودشون رو تابلو نمیکنن!
ممکنه خیلیا از آینده اومده باشن ولی ما نفهمیم و اونا هم نگن!
2-اومد و گفتن که "ما از آینده هستیم!" و سریعا به تیمارستان منتقل شدن!(اگه همین الان تو تیمارستان های دنیا رو بگردید خیلی ها هستن که ادعا میکنن از آینده اومدن!)
3-دروازه ورود به زمان ما هنوز باز نشده(که اینم اگه بگردید زیاد راجبش توضیح داده شده)
Scary Feelings
10-09-2010, 00:30
منم با دوستان موافقم. اگه قرار بود بشه به گذشته یا آینده رفت. حتما کسی از آینده با معولمات و اطلاعات بالاتری باید به گذشته بیاد.چرا نمیاد؟
من بعید میدونم انسان بتونه در زمان حرکت کنه .شاید بتونه در یک مقطع کوتاهی زمان رو برای خودش کندتر کنه یا شاید متوقف کنه ولی بعید میدونم بتونه به عقب برگرده.
:13:
سعی میکنم تا اونجایی که میتونم قانعت کنم :46:
ببین عزیز بینهایت واگن رو در نظر بگیر با مشخصات یکسان که دارن پست سر هم بر اساس یه سرعتی به نام زمان حرکت میکنند,حالا شما توی یکی از این واگن ها هستی و وارد یه تونل میشی,حالا به نحوی به وسیله ی یه ماشین یا یه ترفند سعی میکنی بری به گذشته که نزاری واگنت بره به تونل,اما درواقع شما نرفتی به گذشته رفتی به اون واگن پشتیه که هنوز وارد تونل نشده,حالا اگه موفق شدی که واگنی که الان توش هستی مسیرش عوض میشه , اگه نتونستی هم باز وارد تونل میشی...پس احتمالش خیلی کمه یکی بین این بینهایت واگن دقیقا بیاد تو واگن ما!!!! نزدیک به صفر هست اما صفر نیست
تا 30 سال دیگه اینقدر انسان پیشرفت کرده که بتونه جلوی پدیده طبیعی رو بگیره![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی خدا می دونه چه اتفاق هایی رخ خواهد داد ... من که از سن زیاد خوشم نمیاد! چون می خوام خیلی زود بفهمم بعد از این دنیا به کجا می روم![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطمئن باش اگر این اتفاق بیوفته.
جمعیت زمین به قدری زیاد میشه که غیر قابل کنترل میشه و همه از گرسنگی میمیرند
---------- Post added at 06:29 AM ---------- Previous post was at 06:24 AM ----------
این بحث رو البته در تاپیک دیگه ای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم داشتیم، من اونجا هم گفتم که پاسخ های قوی تر این تناقض چیه ... حالا اینجا قدری بازش می کنم:
قاعده قائمیت بالذات نوویکوف: بزبان بسیار ساده، همون چیزیه که بهش میگیم تقدیر ... شخص نمیتونه کاری بکنه که تاریخ رو تغییر بده .. هر اتفاقی که افتاده، افتاده... اگه پیشامدی داشته باشیم که بتونه موجب تناقض بشه، احتمال وقوع اون پیشامد برابر صفر خواهد بود... این یکی از قوی ترین تئوری ها در این زمینه اس و حتی در حیطه مکانیک کوآنتوم هم به نوعی تست و تایید شده...
بطور مشابه و در سطح بالاتر، مفهومی در فلسفه داریم به نام Compossibility... لایب نیتز (فیلسوف آلمانی) میگه یک موجودیت (مثلاً یه انسان) و تمام ویژگی ها و ارتباطاتش با موجودیت های دیگه، باید سازگار باشه... (در راستای تناقض ما: ) نمیتونی در گذشته کاری رو انجام بدی که با موجودیتت ناسازگار باشه... فقط اونچه با موجودیتت سازگاری داره (یا موجب ناساگازی نشه) میتونه رخ بده.
اگه بخوایم خوش بین تر باشیم و پاسخ های دیگه این تناقض رو بررسی کنیم:
تئوری جهان های موازی: این هم تئوری پرطرفداریه .. چنین تغییری (=کشته شدن فرد) در گذشته باعث بوجود آمدن یه خط زمانی جدید از اون لحظه به بعد میشه .. توی اون خط زمانی جدید شما دیگه وجود نداری ... (یه رودخانه رو فرض کن که انشعابی ازش ایجاد بشه) ...
اثر تماشاگر: میتونی خودت رو در گذشته بکشی... اما بعدش تنها کسی که تفاوت در خط زمانی رو میفهمه خودتی .. اگه به "زمان حال" (جدید) بیای ، یه غریبه خواهی بود که هیچ اثر و سابقه ای ازت وجود نداره ... این تئوری ضعیفیه و کم طرفدارتره.
شما اثر پروانه ای را فراموش کردی.
لازم نیست که حتما پدرت را بکشی.
طرف کافی هست تو خیابون یک عطسه کنه
باعث توجه یک پیرزن بشه.به خاطر همین این پیرزن مکس کنه ودیرتر به خونه برسه.تو راه خونه پدر طرف را ببینه و باهاش سلام و علیک کنه.
همین مکس باعث بشه که پدر طرف بطور اتفاقی تو خیابون مادر طرف را نبینه و عاشقش نشه.
البته این یک مثال ساده بود
---------- Post added at 06:33 AM ---------- Previous post was at 06:29 AM ----------
من اعتقاد دارم که رفتند به اینده که اصلا امکان پذیر نیست
و رفتن به گذشته هم همینطور.ولی امکان این هست که ما بتونیم گذشته را ببینیم.همانطور که داریم 8 دقیقه قبل خورشید را میبینیم که این باز یکم دشوار هست.چون ما باید با چندین برابر سرعت نور در یک فاصله کوچک حرکت کنیم تا گذشته را ببینیم
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.