PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : پرسش و بحث در مورد مسائل نجوم



SR72
11-11-2008, 10:01
سلام عزیزان



اینجا میتونید در مورد مسئله هایی که براتون پیش میآد بحث و تبادل نظر کنید ...

و سوال هایی که در تاپیک آموزش نجوم برای همهدارید رو در اینجا مطرح کنید .

از اینکه در اینجا از بحث متفرقه با نجوم خودداری میکنید , متشکریم . . .

ممنون

SR72
11-11-2008, 10:47
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام

قانون دوم کپلر رو میشه توضیح بیشتری بدید ؟

"خط واصل سیاره و خورشید در زمانهای مساوی مساحتهای مساوی را جاروب می كند."


برداشتی که من داشتم :

کمی میخوره به قوانین گرانشی و اینکه موقعی که سیاره در نزدیکترین فاصله به خورشید هست بیشترین سرعت رو داره و زمانی که در نیمدور بزرگتر هست سرعتش به همون نسبت کم میشه ...


و قانون سومم همینطور ...

نسبت مجذور زمان تناوب گردش هر دو سیاره برابر است با نسبت مكعب متوسط فاصله ان سیاره تا خورشید."




مرتضی جان لینکی که مربوط به نرم افزار قوانین کپلر بود کار نکرد ...



خیلی ممنون

seymour
11-11-2008, 14:41
در مورد قانون دوم : نتیجه اش همونی میشه که گفتی ... یعنی اگه فرض کنیم تغییر مکان سیاره روی مدارش در هر روز ، از نقطه الف به ب باشه ؛ و این تغییر مکان، یه مثلت رو تشکیل بده (سه راس : نقاط الف ، ب و خورشید) ، بدون توجه به اینکه الان سیاره در کدوم قسمت مدارشه ، باید مساحت مساوی ای رو در روزهای مختلف جارو کنه (مساحت مثلث باید یه اندازه باشه)...


حالا با توجه به اینکه طبق قانون اول ، مدار به شکل بیضی هستش (=فاصله سیاره و ستاره در زمانهای مختلف یکسان نیست) ، نتیجه اش میشه همونی که گفتی


//


در مورد قانون سوم : در واقع داره در قالب ریاضی ، این مساله رو مطرح می کنه که "هرچه یه سیاره از خورشید دورتر باشه ، زمان بیشتری طول می کشه تا دور بزنه (=زمان تناوبش بیشتره)"

در این قانون از وزن سیارات صرف نظر شده و فرض می کنیم که وزنشون تاثیر چندانی در این قضیه نداره ؛ چون وزنشون نسبت به وزن خورشید ، کسر خیلی کوچکی میشه ...

مرتضی nvcd
12-11-2008, 05:49
مرتضی جان لینکی که مربوط به نرم افزار قوانین کپلر بود کار نکرد ...


ویرایش شد ... می تونید دانلود كنید

SR72
12-11-2008, 09:23
در مورد قانون دوم : نتیجه اش همونی میشه که گفتی ... یعنی اگه فرض کنیم تغییر مکان سیاره روی مدارش در هر روز ، از نقطه الف به ب باشه ؛ و این تغییر مکان، یه مثلت رو تشکیل بده (سه راس : نقاط الف ، ب و خورشید) ، بدون توجه به اینکه الان سیاره در کدوم قسمت مدارشه ، باید مساحت مساوی ای رو در روزهای مختلف جارو کنه (مساحت مثلث باید یه اندازه باشه)...
حالا با توجه به اینکه طبق قانون اول ، مدار به شکل بیضی هستش ، نتیجه اش میشه همونی که گفتی
//
در مورد قانون سوم : در واقع داره در قالب ریاضی ، این مساله رو مطرح می کنه که "هرچه یه سیاره از خورشید دورتر باشه ، زمان بیشتری طول می کشه تا دور بزنه (=زمان تناوبش بیشتره)"
در این قانون از وزن سیارات صرف نظر شده و فرض می کنیم که وزنشون تاثیر چندانی در این قضیه نداره ؛ چون وزنشون نسبت به وزن خورشید ، کسر خیلی کوچکی میشه ...


آیا هنوز قوانین کپلری به طور دقیق در نجوم نوین مورد استفاده هستند یا نقض یا تحریف شده اند ؟

و انیکه فرمول های ریاضی قوانین 2 و 3 رو میتونید بذارید .. ممنون

seymour
12-11-2008, 16:05
آیا هنوز قوانین کپلری به طور دقیق در نجوم نوین مورد استفاده هستند یا نقض یا تحریف شده اند ؟

و انیکه فرمول های ریاضی قوانین 2 و 3 رو میتونید بذارید .. ممنون
هنوز کاربرد دارن ... اما واژه "دقیق" رو نمیشه استفاده کرد ... یعنی تصحیحاتی موجوده (برای افزایش دقت) ...

اما اینکه نقض یا تحریف شده باشن ، خیر ... میشه مدار تقریبی اقمار (وقتی که یه جسم نسبتا کوچیک دور یه جسم خیلی بزرگ می چرخه - مثلا اقمار مصنوعی) رو باهاش محاسبه کرد ...


//

قانون دوم که بیان ریاضی خاصی نداره ... قانون سوم : (چند فرمش موجوده)


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

azerdimah
12-11-2008, 23:51
بیان ریاضی قانون دوم به این شکله که:
dA/dt=const. & dA/dt=(r^2)dv/2dt=L/2m
که در فرمول های بالا A مساحت t زمان r فاصله جسم(مثلا زمین)تا کانون(مثلا خورشید) v زاویه خط واصل زمین خورشید با جهت حضیض که پادساعتگرد حساب میشه و L و m به ترتیب تکانه زاویه ای جسم در مدار و جرم جسم (مثلا زمین) است

در واقع قانون دوم بیان دیگری از پایستگی تکانه زاویه ای هست

SR72
13-11-2008, 10:15
سلام ...
ممنون از seymour , Azerdimah عزیز ...

قانون هارمونی رو تا حدودی فهمیدم ...

N^2*A^3 = GM
جایی که n حرکت دوار a زیگمای محور و g ثابت گرانش و M جرم ...

سوال : حرکت اجرام دیگه در یک منظومه یا وجود ستاره های با جرم بالا اطراف این سیاره ها اثری روی حرکت اون ها داره ؟ اگه بله چطور ؟
یعنی اینکه اون رو از مدار خودش جابجا میکنه ؟

( البته ببخشید که همچین سوال ساده ای رو میپرسم ... اما برای من که فیزیک نخوندم یکم پیچیدس .. )

ممنون ....

azerdimah
13-11-2008, 18:28
اتفاقا این یکی از پیچیده ترین سوالاتی است که ذهن دانشمندان رو مشغول کرده و بهش مساله سه جسم هم می گن و فکر کنم اثبات میشه که حل کلی نداره(حداقل اینکه تا حالا نداشته رو مطمئنم)
به طور ساده میشه بگیم که حتما تاثیر می ذاره ولی اگر این تاثیر زیاد بود می شد نقش اونو در طبیعت ببینیم ولی چون با آزمایش ها چیز زیادی رو ندیدیم یعنی اثرش خیلی کمه

safasml
19-11-2008, 19:16
سلام
خسته نباشید ...
من یه سوال دارم :
چرا حرکت وضعی زهره با توجه به این که حرکت وضعی عطارد 54 روز و حرکت وضعی زمین 24 ساعت می باشد , 243 روز است .
مرسی متشکرم

seymour
20-11-2008, 14:39
سلام
خسته نباشید ...
من یه سوال دارم :
چرا حرکت وضعی زهره با توجه به این که حرکت وضعی عطارد 54 روز و حرکت وضعی زمین 24 ساعت می باشد , 243 روز است .
مرسی متشکرم
مشاهده درستی داشتی .. یعنی زهره ، کندترین حرکت وضعی رو در بین سیاران اصلی داره ...اینکه دلیل اصلی اش چیه (و کلا توضیح خیلی از پدیدها و خصوصیات سیارات) ، بستگی به تئوری ها مطروحه داره که خیلی وقتا هم قطعی نیستن ...


دلایل عمده ای که برای چرخش بسیار کند زهره مطرحه :


*. یه دلیل کلی که کشش جاذبه خورشید هستش که این چرخش رو کند می کنه ... (عطارد هم فقط 3 روز در هر بار چرخش دور خورشید داره) ...


*. در راستای دلیل بالا ، و بخاطر اتمسفر بسیار سنگین و غلیظ زهره ، جریانهای کشندی هم می تونن باعث کند شدن این حرکت شده باشن ... به این ترتیب که زهره در اوایل شکل گیری اش سرعت معمولی داشته و بعدها بخاطر این قضیه کند شده (مثل جریانهای حرارتی سطح زهره که با هم اصطکاک پیدا می کنن) ... جایی خوندم که دو حالت پایانی برای این سناریو وجود داشته (براساس محاسبات): حرکت معمولی 77 روزه و حرکت برعکس 224 روزه ... که حالت دوم برای زهره اتفاق افتاده ... این عکسها رو ببینید :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



*. یک (یا چند) برخورد شدید ... که می تونه مسوول چرخش برعکس زهره هم باشه ...کلا بین چرخش سیاره و نحوه شکل گیری اش (ترکیب تکه های اولیه اش) رابطه وجود داره ... مثلا یه تحقیق اخیر پیشنهاد کرده که بیش از یه برخورد رخ داده ، و حداقل یکی اش از سوی قمر زهره بوده... (اینطوری هم حرکت اهسته رو توضیح میدن و هم برعکس چرخیدنش رو)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
(پیشنهاد می کنه که برخورد دوم در جهت مخالف برخورد اول بوده)



طی سالهای اخیر ، دلیل سومی (برخورد) محبوب تر شده ..



ایده های دیگه ای که در این زمینه دیدم (که البته همه شون مرتبط با بحثهای بالا هستن): اصطکاک بین پوسته و هسته سیاره - جریان کشندی سایر سیارات .

safasml
20-11-2008, 21:34
با سلام
با تشکر از جواب سریعتون . سوال دیگری داشتم:
مریخ به زمین نزدیک تر است یا زهره؟لطفا با دلیل بنویسید
مرسی ممنون

seymour
21-11-2008, 15:06
با سلام
با تشکر از جواب سریعتون . سوال دیگری داشتم:
مریخ به زمین نزدیک تر است یا زهره؟لطفا با دلیل بنویسید
مرسی ممنون
خب این بستگی داره به وضعیت همون لحظه شون در مدار ... بهرحال سایت ناسا ، فاصله های حداقل و حداکثری شون رو اینطوری ذکر کرده :

برای زهره:
Minimum (10^6 km) 38.2
Maximum (10^6 km) 261.0

برای مریخ :
Minimum (10^6 km) 55.7
Maximum (10^6 km) 401.3



اصولا زهره نزدیکتره ... هرچند در سالهای اخیر ، مریخ یکی از نزدیکترین فواصلش (approach) تا زمین رو تجربه کرد : 55.7 میلیون کیلومتر در سال 2003 که طی چند ده هزار سال اخیر بی سابقه بوده ...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
28-11-2008, 12:09
در ادامه بحث پست 11 ، مقایسه کنید تیتان رو با زهره ... تیتان هم جو ضخیم داره و تیتان هم اتمسفرش سریعتر از خود سیاره می چرخه ....


(اصطلاحا به این تیپ سیاره ها میگن super-rotator = ابَر چرخنده)

safasml
30-11-2008, 15:19
سلام
خسته نباشید
در ادامه ی بحث 11 :با توجه به گفته ی شما نیرو ی جاذبه ی خورشید در فضا تاثیر داره.
پس چرا اجسام در فضا در حالت بی وزنی قرار می گیرند؟

مرتضی nvcd
30-11-2008, 21:30
سلام

ممنون از دوست و همکار خوبم ... که پاسخ گویی دوستان هست ... و شرمنده از اینکه مشکلات شخصی باعث شده نتونم به موقع به عنوان همکار بخش نجوم به سوالات جواب بدم ....


پس چرا اجسام در فضا در حالت بی وزنی قرار می گیرند؟

با اجازه seymour جان ...

خورشید در محدوده منظومه شمسی و ورای اون تاثیر گرانشی داره ... و این تاثیر هم در سیارات و گردش اونها بدور خورشید معلومه ...

اما اجسامی که شما اونها رو بی وزن در فضا فرض کردید اجسامی کم جرم هستن و طبق قوانین گرانش ،نیروی گرانش وارده بر جسم به جرم ان بستگی داره ... یعنی جسمی مثل انسان یا فضا پیما انقدر جرم ندارن که تحت تاثیر گرانش خورشید تغییر محسوسی داشته باشند ... هر چند بدون تاثیر نیست ...

...............................................

در ادامه بحث 11 دوستم ..

نظریه دیگه ای هم در مورد گردش عجیب زهره وجود داره ... که اون رو از برخورد شدید اولیه جسمی بزرگ با زهره در اوایل تشکیلش می دونن ... به نوعی برخوردی شدید که خلاف گردش اولیه و سریعش بوده و باعش شده گردش رو کند کنه ...

هرچند هنوز هیچ کدوم از نظریات به طور دقیق پذیرفته یا رد نشده ...

ممنون

safasml
05-12-2008, 12:37
سلام
در ادامه ی بحث 11 سوال دیگری داشتم:
با توجه به گفته ی شما علت حرکت کند زهره برخورد جسمی بزرگ با اون بوده. پس چطور رو حرکت وضعیش تاثیر داشته ولی روی حرکت انتقالیش تاثیر نذاشته؟

libra21
07-12-2008, 11:30
سلام من چند تا سوال دارم
1-اگر زمين در جهت عكس بچرخد يك روز خورشيدي چقدر طول مي كشد؟

libra21
07-12-2008, 11:33
2- در چه روزي از سال طو لاني ترين شب را در استوا داريم؟

مرتضی nvcd
08-12-2008, 02:18
با توجه به گفته ی شما علت حرکت کند زهره برخورد جسمی بزرگ با اون بوده. پس چطور رو حرکت وضعیش تاثیر داشته ولی روی حرکت انتقالیش تاثیر نذاشته؟

منم گفتم :


هرچند هنوز هیچ کدوم از نظریات به طور دقیق پذیرفته یا رد نشده ...


.................................................. .......

سلام به دوست عزیزم libra21

لطفا سوالات حداقل یه روزت رو تو یه پست بنویس ! ...


-اگر زمين در جهت عكس بچرخد يك روز خورشيدي چقدر طول مي كشد؟

کدوم چرخش؟... انتقالی یا وضعی؟ ... من همه حالت ها رو می نویسم تا خودتون حالت مورد نظرتون رو انتخاب کنید :

1. اگه حرکت بدور خود ( وضعی) زمین برعکس بشه ... یک روز خورشیدی تقریبا 23 ساعت و 56 دقیقه می شه ( همون مقدار کم شدن معروف رو باید از 24 ساعت کم کنیم )

2. اگه حرکت بدور خودش همینجوری باقی بمونه و حرکت بدور خورشیدش برعکس بشه ( انتقالی ) ... باز هم مثل بالا 23 ساعت و 56 دقیقه می شه

3. اگه هم حرکت بدور خودش و هم حرکت بدور خورشیدش برعکس بشه ( انتقالی و وضعی) ... 24 ساعت طول می کشه

حتما تعریف روز خورشیدی ور می دونید که این سوال رو پرسیدید ؟!



2- در چه روزي از سال طو لاني ترين شب را در استوا داريم؟


فکر کنم اول خرداد و اول دی باشه ... یعنی زمان انقلاب تابستانی و زمستانی ... چون خورشید رد این زمانها در استوا به افق شمال و جنوب نزدیکتره ... و مدت بیشتری رو در شب باقی می مونه ...

ممنون

seymour
08-12-2008, 13:38
سلام
در ادامه ی بحث 11 سوال دیگری داشتم:
با توجه به گفته ی شما علت حرکت کند زهره برخورد جسمی بزرگ با اون بوده. پس چطور رو حرکت وضعیش تاثیر داشته ولی روی حرکت انتقالیش تاثیر نذاشته؟
در راستای جواب مرتضی جان ، توجه کنیم که این برخورد فرضی 4-5 میلیارد سال پیش رخ داده ؛ بنابراین اولا بخاطر اینکه خیلی از اون موقع گذشته ، همه چیز در حد فرضیه اس همونطور که اشاره شد ... ثانیا بخاطر همین مدت زمان طولانی ، بهرحال کل سیستم به ثبات و تعادل رسیده ... مثلا زمین هم بطور مشابه برخوردی از جانب ماه داشته ، اما هر تاثیری که قرار بوده رخ بده ، خیلی سال پیش رخ داده و ما الان شاهد حالت ثباتی هستیم و در نتیجه ی این ثبات ، برای بررسی اون حالت بی ثبانی صرفا باید به حدس و فرضیه سازی متوسل بشیم ...


ثالثا به فرض که ما قبول کنیم برخوردی انجام شده ، ماهیت برخورد خیلی مهمه .. یعنی لزوما اینطوری که شما گفتی (=زهره داشته می چرخیده ، بعد یه چیزی بهش خورده نیست) ... مثلا یه فرضیه اینه که اصلا اساس تشکیلش اینطوری بوده که دو جسم بهم خورده ان و در نتیجه زهره با همین فرم چرخش عجیب به وجود اومده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



(اتفاقا زهره خیلی خوب تونسته این تجربه تلخ رو از سر بگذرونه و الان یکی از گردترین و کروی ترین سیارات منظورمه ما به حساب میاد!)

safasml
08-12-2008, 14:00
خیلی ممنون از جواب ها
ولی اگرهمه چیز به حالت اول برگشته پس چرا هنوز هیچ تغییری روی حرکت وضعیش رخ نداده؟چندین سال می گذره و کوچکترین تغییری روی سریعتر شدن حرکت وضعیش حاصل نشده؟
باز هم ممنون

s2010
08-12-2008, 14:20
باسلام میخواستم بپرسم منظورازیک سال نوری چیه؟:11:

farbod123
08-12-2008, 15:54
باسلام میخواستم بپرسم منظورازیک سال نوری چیه؟:11:
منظور مسافتیه که نور در مدت زمان یک سال طی می کنه...

seymour
09-12-2008, 12:45
خیلی ممنون از جواب ها
ولی اگرهمه چیز به حالت اول برگشته پس چرا هنوز هیچ تغییری روی حرکت وضعیش رخ نداده؟چندین سال می گذره و کوچکترین تغییری روی سریعتر شدن حرکت وضعیش حاصل نشده؟
باز هم ممنون
نه - رسیدن به ثبات یا تعادل ، لزوما به این معنی نیست که" همه چیز به حالت اول برگرده ، " بلکه " همه چیز به سمت تعادل میره " ... یعنی دانشمندها باید بشینن و حالات پایانی(=ثبات) را پیش بینی و محاسبه کنن و مثلا با شبیه سازی ببینن که تئوری شون به صحت نزدیکتره یا به سقم ...


این مقاله بسیار خوب رو مثلا ببینید که 4 حالت پایانی برای چرخش زهره پیش بینی کرده (و البته فوکوس اصلی اش در زمینه علت چرخش غیرعادی زهره ، اتمسفر این سیاره اس)


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

نهایتا گفته که احتمال اینکه در همین حالت چرخش معکوس بمونه بالای 50 درصده ...

---

مقاله دوم هم روی همون 4 حالت کار کرده و گفته که احتمال رسیدن به 3 حالت از این 4 حالت پایانی بیشتره که باز 2 حالتش چرخش معکوسه !! ...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

SR72
17-12-2008, 18:52
سلام ...

اینو یکی از دوستان لطف کردند گذاشتند ... جالب بود ....



مطالعات جديد عنوان مي كنند زمانيكه ماده توسط سياهچاله بلعيده مي شود ، ممكن است به درون كيهاني ديگري كه داخل سياهچاله قرار دارد فرو بريزد يا درون گذرگاه كرم چاله مانندي كه به سياهچاله ديگري ارتباط دارد به دام بيافتد.
يكي از يزرگترين اسرار علم فيزيك اين است كه چه چيزي درون يك سياهچاله وجود دارد. فرضيه اي كه وجود سياهچاله ها را پيش بيني كرد – نسبيت عام- عنوان مي كند كه تمام مواد درون سياهچاله با فشرده شدن تبديل به يك نقطه مركزي با چگالي بينهايت مي گردند كه "تكينگي" ناميده مي شود. كريستين بوهمر از دانشگاه لندن مي گويد" اما بعد از آن همه چيز از نظر رياضي تجزيه و خرد مي شود. ما مي خواهيم كه اين "تكينگي" از پديده سياهچاله حذف شود".
پژوهشگران زيادي بر اين عقيده هستند كه يك فرضيه جديد و جهانشمول كه گرانش و تاثيرات كوانتمي را به هم پيوند دهد قادرخواهد بود اين موضوع را حل كند. فرضيه تار از شناخته شده ترين اين جايگزين ها مي باشد.
اما بوهمر و همكاران وي از فرضيه ديگري بنام " گرانش كوانتوم حلقوي" استفاده مي كنند كه رقيب فرضيه تار مي باشد. بر اساس اين فرضيه فضا-زمان بعنوان شبكه اي از حلقه هاي انتزاعي تعريف مي شود كه بخش هاي كوچكي از فضا را به هم متصل مي كنند.
قبلا از فرضيه گرانش كوانتوم حلقوي در مقابل ايده تكينگي استفاده شده بود. اين فرضيه پيشنهاد مي كند كه بجاي يك مهبانگ ، كيهاني اوليه دچار رمبش شده و سپس طي يك "جهش بزرگ" به سمت بيرون منفجر شد.



فرضیه ی تار و فرضيه گرانش كوانتوم حلقوي رو میشه به زبون ساده بیان بفرمایید ؟

ممنون

safasml
18-12-2008, 13:52
با سلام
خسته نباشید...
در ادامهی بحث پست16...
علت بی وزن بودن اجسام رو در فضابه خاطر جرم کم(کوچک)بودن اونها در نظر گرفتید. ولی این اجسام کم جرم در زمین دارای وزن هستند ولی جاذبه ی خورشید که سیارات رو می تونه نگه داره تا در مسیر معینی حرکت کنند بر این اجسام تاثیر نداره؟
ممنونم

Babak
18-12-2008, 19:37
سلام
خسته نباشید
در ادامه ی بحث 11 :با توجه به گفته ی شما نیرو ی جاذبه ی خورشید در فضا تاثیر داره.
پس چرا اجسام در فضا در حالت بی وزنی قرار می گیرند؟


با سلام
خسته نباشید...
در ادامهی بحث پست16...
علت بی وزن بودن اجسام رو در فضابه خاطر جرم کم(کوچک)بودن اونها در نظر گرفتید. ولی این اجسام کم جرم در زمین دارای وزن هستند ولی جاذبه ی خورشید که سیارات رو می تونه نگه داره تا در مسیر معینی حرکت کنند بر این اجسام تاثیر نداره؟
ممنونم
سلام
کدوم جرم در فضا بی وزنه ؟ همه اجرام بدون استثنا تحت تاثیر پرجرمترین جرم اطرافشون هستن . ماهواره ها و فضانوردان و ماه تحت تاثیر گرانش زمین . زمبن و همه اجرام منظومه شمسی تحت تاثیر گرانش خورشید . خورشید تحت تاثیر گرانش کلی جرم کهکشان . کهکشان ها تحت تاثر مجموعه جرم گروه کهکشانیشون .
مفهوم وزن و گرانش رو در این مطلب توضیح دادم : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

seymour
19-12-2008, 12:39
فرضیه ی تار و فرضيه گرانش كوانتوم حلقوي رو میشه به زبون ساده بیان بفرمایید ؟
ممنون
دوست جان ، این تعاریفی که شما می خوای رو باید در قالب یه کتاب مطرح کرد ، نه مثلا سه خط پست توی فوروم ... هر چیزی که الان گفته بشه شدیدا ناقصه ...(فرقی با این سوال نداره :" انتگرال رو در چند خط به زبان ساده بیان کنید!")



فرضیه تار (؟) : (فرضیه ریسمان - string اسم درست تریه)

این مدل سعی می کنه بجای ذرات کوانتومی (صفر بعدی) ، از ریسمانهای (یک بعدی) برای توضیح مسایل استفاده کنه ... این ریسمانها ، با فرکانسهای مشخصی ارتعاش دارن (واسه همین خیلی وقتا از مثال گیتار برای توضیحش استفاده میشه)... فرمولهایی که توی این قضیه مطرحه ، فضاهای 4 بعد به بالا رو پیش بینی کرده (در اکثر مدلها : 10 و 11 بعدی - که البته در بعضی مدلها 26 بعدی هم شده --- اینو قبلا توی یه تاپیک دیگه بحث کردم روش)


مشکل چیه ؟ ... همون مشکل فیزیک کوانتومی ... یعنی جوابها تقریبی هستن ، فرضیه های ما قطعی نیستن و ممکنه غلط/درست باشن ... و برای رسیدن به همون جوابها قطعی هم راه معمولی وجود نداره (باید یه سری اختلال و اشفتگی رو وارد مدل کرد تا به این جوابهای تقریبی برسیم)



اهمیتش چیه ؟ ... چیزایی که این تئوری سعی می کنه توضیح بده ، در قالب مدلهای موجود فیزیک کوانتومی ، قابل توضیح نیست ! ... بعضی ها میگن اثباتش باعث یه وحدت نظری اساسی در کل فیزیک میشه !(نسبیت عام + فیزیک کوانتوم) ... و بعضی ها هم میگن عمراً ! (بخصوص به این خاطر که نمیشه از نظر تجربی ثابتش کرد)



ارتباطش با سیاهچاله ها چیه ؟
یه راه خوب برای پیشرفت در زمینه حل این تئوری ، آزمایش تجربیه ... مشکل اینه که انرژی لازم برای انجام این آزمایش ها خیلی زیاده و الان در دسترس نیست ... (شاید در آینده نزدیک - یکی اش همین تونل LHC که در اروپا اخیرا راه افتاده)

مشاهده و بررسی سیاهچاله ها ، می تونه همون آثار آزمایش های تجربی رو بدست بده ... چون همون کاری که ما نمی تونیم در ابعاد کوچک و آزمایشگاهی انجام بدیم ... داره اونجا در ابعاد واقعی نمایش داده میشه ! ...



گرانش كوانتوم حلقوي این وسط چی کاره اس؟
رقیب همین تئوری که البته ادعای وحدت نظری چندانی هم نداره ... متواضع تره (نمیگه که باید 10 تا بعد جدید به فرض مساله اضافه کنیم!) ...


میشه گرانش کوانتوم حلقوی رو هم توضیح بدید ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Antonio Andolini
19-12-2008, 13:20
سلام ...
فرضیه ی تار و فرضيه گرانش كوانتوم حلقوي رو میشه به زبون ساده بیان بفرمایید ؟

ممنون
هان؟... همون Loop quantum gravity(LQG(منظورتون هست؟
اگه حوصله ی ترجمه دارین این دوتا لینک به دور از فرمولای ریاضی این نظریه و چندتا نظریه ی دیگه ی مربوط به گرانش کوانتومی رو مقادیری توضیح داده ..

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
توی همون سایت einstein-online بگردین چیزای خوبی در مورد گرانش کوانتومی و نظریه و ریسمان و... پیدا می کنید

SR72
19-12-2008, 18:35
دوست جان ، این تعاریفی که شما می خوای رو باید در قالب یه کتاب مطرح کرد ، نه مثلا سه خط پست توی فوروم ... هر چیزی که الان گفته بشه شدیدا ناقصه ...(فرقی با این سوال نداره :" انتگرال رو در چند خط به زبان ساده بیان کنید!")
فرضیه تار (؟) : (فرضیه ریسمان - string اسم درست تریه)
این مدل سعی می کنه بجای ذرات کوانتومی (صفر بعدی) ، از ریسمانهای (یک بعدی) برای توضیح مسایل استفاده کنه ... این ریسمانها ، با فرکانسهای مشخصی ارتعاش دارن (واسه همین خیلی وقتا از مثال گیتار برای توضیحش استفاده میشه)... فرمولهایی که توی این قضیه مطرحه ، فضاهای 4 بعد به بالا رو پیش بینی کرده (در اکثر مدلها : 10 و 11 بعدی - که البته در بعضی مدلها 26 بعدی هم شده --- اینو قبلا توی یه تاپیک دیگه بحث کردم روش)
مشکل چیه ؟ ... همون مشکل فیزیک کوانتومی ... یعنی جوابها تقریبی هستن ، فرضیه های ما قطعی نیستن و ممکنه غلط/درست باشن ... و برای رسیدن به همون جوابها قطعی هم راه معمولی وجود نداره (باید یه سری اختلال و اشفتگی رو وارد مدل کرد تا به این جوابهای تقریبی برسیم)
اهمیتش چیه ؟ ... چیزایی که این تئوری سعی می کنه توضیح بده ، در قالب مدلهای موجود فیزیک کوانتومی ، قابل توضیح نیست ! ... بعضی ها میگن اثباتش باعث یه وحدت نظری اساسی در کل فیزیک میشه !(نسبیت عام + فیزیک کوانتوم) ... و بعضی ها هم میگن عمراً ! (بخصوص به این خاطر که نمیشه از نظر تجربی ثابتش کرد)
ارتباطش با سیاهچاله ها چیه ؟
یه راه خوب برای پیشرفت در زمینه حل این تئوری ، آزمایش تجربیه ... مشکل اینه که انرژی لازم برای انجام این آزمایش ها خیلی زیاده و الان در دسترس نیست ... (شاید در آینده نزدیک - یکی اش همین تونل LHC که در اروپا اخیرا راه افتاده)
مشاهده و بررسی سیاهچاله ها ، می تونه همون آثار آزمایش های تجربی رو بدست بده ... چون همون کاری که ما نمی تونیم در ابعاد کوچک و آزمایشگاهی انجام بدیم ... داره اونجا در ابعاد واقعی نمایش داده میشه ! ...
گرانش كوانتوم حلقوي این وسط چی کاره اس؟
رقیب همین تئوری که البته ادعای وحدت نظری چندانی هم نداره ... متواضع تره (نمیگه که باید 10 تا بعد جدید به فرض مساله اضافه کنیم!) ...
میشه گرانش کوانتوم حلقوی رو هم توضیح بدید ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ممنون seymour جان


فرضیه ی تار
فکر کردم فرضیه ی دیگه ای هست...

قبلا فرضیه String یا ریسمان رو یه چیزایی خونده بودم درموردش " اگه استباه نکنم مال استیفن هاو کینگ هست ....

البته که با یکی دو بار فکر کردن روی این مسئله نمیشه زیاد متوجه شد...

در حد فرضیه خیلی راحت میشه (imagine:31:) تصور کرد ..
حتما نیاز به یه سری مقدمه دارم تا بتونم سر در بیارم ...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فعلایکمی زوده ...

بازم ممنون




هان؟... همون Loop quantum gravity(LQG(منظورتون هست؟
اگه حوصله ی ترجمه دارین این دوتا لینک به دور از فرمولای ریاضی این نظریه و چندتا نظریه ی دیگه ی مربوط به گرانش کوانتومی رو مقادیری توضیح داده ..

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
توی همون سایت einstein-online بگردین چیزای خوبی در مورد گرانش کوانتومی و نظریه و ریسمان و... پیدا می کنید
ممنون
یکی از لینکا کار نکرد

safasml
20-12-2008, 23:24
سلام
خسته نباشید
خیلی ممنون از مطلب جالبتون
اما سوال من این بود که: با توجه به این که جاذبه ی خورشید در فضا تاثیر داره, پس چرا اجسام ( مثل فضا پیما ها) در فضا در حالت بی وزنی قرار می گیرند؟
که مرتضی جان این جواب رو دادند: یکی از علت هاش کم بودن جرم اجسام هست.
حالا سوال من اینه که چرا این اجسام کم جرم در زمین دارای وزن هستند ولی در فضا که نیرو ی خورشید خیلی قوی تر از زمینه بی وزن هستند؟
خیلی ممنون

Babak
21-12-2008, 13:39
سلام
عزیز مقاله ای که من بهش لینگ دادم رو خوندی ؟ بی وزنی با نبود جاذبه فرق داره. شما در شدید ترین میدان جاذبه هم ممکنه بی وزن باشید. توی یک آسانسور در حال سقوط ( سقوط میکنه چون جاذبه هست) شما چه وزنی دارید؟ صفر.
ماهواره ها و فضانوردان تحت تاثیر گرانش زمین هستند. در این فاصله گرانش زمین به گرانش خورشید غلبه میکنه.
فضاپیماهایی مثل ویه‌جر ها ، کاسینی، گالیله و پایونیر ها ، تحت تاثیر نیروی پیشران به گرانش خورشید غلبه میکنند.

safasml
21-12-2008, 16:00
مقالتونو خوندم
ممنون خیلی جالب بود. ولی تا اونجایی که من می دونم اجسام وقتی دارای وزن هستند که نیروی جاذبه(گرانش) روشون تاثیر داشته باشه.
و اما در مورد مسئله ی دوم که ماهواره ها و فضا نوردان تحت تاثیر گرانش زمین هستند...
منظور من در همه ی این مطالب خارج از جو زمین بوده . در غیر این صورت که مشکلی نیست!!!!

Babak
23-12-2008, 00:26
سلام بله اجسام وقتی وزن دارن که نیروی جاذبه باشه . اما وقتی وزن ندارن لزوما بدون جاذبه نیستن. خارج از جو: هر جرمی یا تحت تاثیر نیروی پیشران خودش قرار داره ( مثل فضاپیماها ) یا تحت اثر گریز از مرکز داره دور خورشید میچرخه. مثل سیارات ، سیارک ها و شهاب‌واره ها

franch
01-01-2009, 00:38
سال 2009 و آغاز سال نجوم / سال نجوم؛ پر حادثه ترین سال برای اخترشناسان



سال 2009 که از جانب سازمانهای جهانی به عنوان سال نجوم نام گذاری شده است با در بر داشتن حوادثی بزرگ در علم اخترشناسی یکی از پر حادثه ترین سالها برای اخترشناسان خواهد بود. به گزارش خبرگزاری مهر، جهان در حال آماده شدن برای استقبال از سال جدید میلادی است، سالی که توسط اتحادیه بین المللی نجوم و سازمان یونسکو به عنوان سال جهانی نجوم نام گذاری شده است.
هزاران رویداد که طی این سال رخ خواهد داد در سایتهای مختلف اینترنتی از جمله سایت astronomy2009.org شرح داده شده اند. همچنین مراسم رسمی آغاز این سال بزرگ در روزهای 15 و 16 ژانویه 2009 در شهر پاریس برگزار خواهد شد. طی این مراسم افراد مختلفی از جمله برندگان جوایز نوبل به سخنرانی پرداخته و تصاویر زنده ای از فعالیت دانشمندان در مناطق دور افتاده پخش خواهد شد.
با وجود برگزاری این مراسم رسمی در شهر پاریس، بسیاری از دیگر کشورها به منظور نمایش عزم خود در سهیم بودن در دستاوردهای این سال بزرگ مراسمی را به صورت مجزا و طی ماههای ژانویه و فوریه در کشور خود برگزار خواهند کرد.
از فعالیتهایی که طی این سال انجام خواهد شد پروژه دفتر یادداشت روزانه نجومی است که در آغاز سال جدید در سایت رسمی سال نجوم قرار خواهد گرفت. هدف از ایجاد این پروژه ثبت لحظه به لحظه زندگی اخترشناسان است. تا به حال بالغ بر 50 نفر از 35 کشور مختلف که در سازمانهایی مانند سازمان فضایی اروپا و سازمان ناسا مشغول به کارند، نوشتن در این دفتر یادداشت را آغاز کرده اند.
از دیگر فعالیتهای قابل توجه تلاش 150 نفر از اختر شناسان بین المللی برای ایجاد پایگاه هایی در سرتاسر جهان به منظور آشنایی مردم جهان با سیاره های مختلف و ستاره خورشید است.
طی این سال جوامع مختلف به منظور افزایش دستاوردهای فضایی در فعالیتهای مختلف مورد استفاده قرار خواهند گرفت و به همین منظور از بسیاری از اختر شناسان جوان و تازه کار برای شرکت در این فعالیتها استفاده خواهد شد.
از میان حوادث نجومی که طی این سال باید در انتظار آن بود می توان به بزرگترین خورشید گرفتگی جهانی قرن 21 اشاره کرد که در 22 جولای 2009 و به مدت 6 دقیقه و 39 ثانیه و برفراز کشورهایی مانند هند، بنگلادش و چین رخ خواهد داد.
از دیگر حوادث مهم این سال می توان به شهاب بارانی اشاره کرد که در اواسط نوامبر 2009 رخ خواهد داد. طی این پدیده زیبا و علمی آسمان در هر ساعت میزبان بیش از 500 شهاب آسمانی خواهد بود.
بر اساس گزارش استرونومی، همچنین در سال نجوم و در اواسط ماه اکتبر سیاره مشتری در تاریکی قرار خواهد گرفت که این زمان فرصتی مناسب برای نمایش عظمت این سیاره و قمرهای آن خواهد بود.

Babak
02-01-2009, 12:46
همچنین در سال نجوم و در اواسط ماه اکتبر سیاره مشتری در تاریکی قرار خواهد گرفت که این زمان فرصتی مناسب برای نمایش عظمت این سیاره و قمرهای آن خواهد بود.

من الان نگاه کردم. نیمه اکتبر مشتری در مقابله است و حرکت رجوعیش شروع میشه.

time prince
04-01-2009, 21:57
ممنون seymour جان


فکر کردم فرضیه ی دیگه ای هست...

قبلا فرضیه String یا ریسمان رو یه چیزایی خونده بودم درموردش " اگه استباه نکنم مال استیفن هاو کینگ هست ....

البته که با یکی دو بار فکر کردن روی این مسئله نمیشه زیاد متوجه شد...

در حد فرضیه خیلی راحت میشه (imagine:31:) تصور کرد ..
حتما نیاز به یه سری مقدمه دارم تا بتونم سر در بیارم ...

نظریه ریسما ( ابر ریسمان ، تار ، ... ) تا جایی که من یادمه ماله این استیفن هاوکینگ نیست
یک یارویی این نظریه رو گفت ، بعد همه دانشمندا رفتن دنبالش و ...
الان به جایی رسیسده که هرکی یک چیزی میگه یکی میگه ما 10 بعد داریم یکی میگه ما 20 بعد ! و ...
هدف این نظریه اینه که ثابت کنه همه چیز از یک منشاء هستند و ...
می خواد بوزون هیگز ثابت کنه ! میخواد بگه که ذره garaviton با فوتون در ارتباطه و غیره !

کل نظریه یک چیزی تو این مایه ها بود ( امید وارم فهمیده باشی :27: )
توصیه می کنم زیاد بهش فکر نکنی ! :21:

شرمنده اگه چرت و پرتش یک کم زیاد شد ! :31:

SR72
05-01-2009, 09:22
نظریه ریسما ( ابر ریسمان ، تار ، ... ) تا جایی که من یادمه ماله این استیفن هاوکینگ نیست
یک یارویی این نظریه رو گفت ، بعد همه دانشمندا رفتن دنبالش و ...
الان به جایی رسیسده که هرکی یک چیزی میگه یکی میگه ما 10 بعد داریم یکی میگه ما 20 بعد ! و ...
هدف این نظریه اینه که ثابت کنه همه چیز از یک منشاء هستند و ...
می خواد بوزون هیگز ثابت کنه ! میخواد بگه که ذره garaviton با فوتون در ارتباطه و غیره !
کل نظریه یک چیزی تو این مایه ها بود ( امید وارم فهمیده باشی :27: )
توصیه می کنم زیاد بهش فکر نکنی ! :21:
شرمنده اگه چرت و پرتش یک کم زیاد شد ! :31:
سلام..

البته اولین بار من این موضوع رو تو کتاب تاریخچه زمان دیدم ( از اونجایی که کتاب مربوط به دهه های پیشین هست . حدس زدم اول ایشون مطرح کردن)
BTW تا چند روز پیش تا همین قدر میدونستم ...
با راهنمایی دوستان پیشتر متوجه شدم ...

به زبان ساده : تئوری String هر آنچه که در هستی وجود داره از رشته هایی یک بعدی که ریسمان ( STRING ) نامیده می شود ساخته می شن .




نظریهٔ ریسمان شاخه‌ای از فیزیک نظری و بیشتر مربوط به حوزه فیزیک انرژی‌های بالاست .این نظریه در ابتدا برای توجیه کامل نیروی قوی به وجود آمد ولی پس از مدتی با گسترش کرومودینامیک کوانتومی کنار گذاشته شد و در حدود سالهای ۱۹۸۰ دو باره برای اتحاد نیروی گرانشی و برطرف کردن ناهنجاری‌های تئوری ابر گرانش وارد صحنه شد. بنا بر آن ماده در بنیادین‌ترین صورت خود نه ذره بلکه ریسمان مانند است. یعنی تمام ذرات بنیادین (مثل الکترون، پوزیترون و فوتون) اگر با بزرگنمایی خیلی خیلی زیاد نگریسته‌شوند ریسمان‌دیس هستند. ریسمان می‌تواند بسته (مثل حلقه) یا باز (مثل بند کفش) باشد.
همانطور که حالت‌های مختلف نوسانی در سیمهای سازهای زهی مثل گیتار صداها(نتها)ی گوناگونی ایجاد می‌کند، حالتهای مختلف نوسانی این ریسمانهای بنیادین نیز به صورت ذرات بنیادین گوناگون جلوه‌گر می‌شود.
خاصیت مهم ابرریسمان که فیزیکدانان را به سمت خود کشاند این بود که این نظریه به طرزی بسیار طبیعی گرانش(نسبیت عام) و مدل استاندارد نظریه میدان کوانتم که سه نیروی دیگر موجود در طبیعت (یعنی الکترو مگنت نیروی ضعیف و نیروی هسته‌ای قوی) را توصیف می‌کند به هم مرتبط می‌سازد.

به طور سنتی فضایی که ریسمان‌ها در آن می‌زیند بیست و شش بعدی است (البته همیشه اینطور نیست چنان که در زیر توضیح داده خواهد شد). عدد بیست و شش از روی ضوابط ریاضی و نظریهٔ گروهها (برای حفظ تقارن لورنس به‌ دست می‌آید. این امر ممکن است در ابتدا کمی ثقیل و مشکل‌زا به نظر برسد چرا که به هرحال ما در اطراف خود چهار بعد (سه بعد مکانی و یک بعد زمانی) بیشتر احساس نمی‌کنیم پس این بعدهای اضافه کجایند؟ جوابی که معمولاً به این سوال داده می‌شود اینست که این بعدها برخلاف چهار بعد دیگر) کوچک و نیز فشرده (معادل انگلیسی compact) هستند. فشرده یعنی آنکه اگر در جهت آنها به اندازهٔ کافی پیش‌روی کنید به جای اول خود باز می‌گردید. کوچک بودن هم معنایش اینست که برای آنکه به جای نخست بازگردید باید مسافت خیلی کمی را طی کنید.
برای نمونه یک لولهٔ بینهایت دراز را در نظر بگیرید. سطح این لوله مسلما دوبعدی است. یعنی مورچه‌ای که روی سطح این لوله قرار دارد می‌تواند در دو راستای مستقل از هم حرکت کند. فرض کنید که سر مورچه در راستای طول لوله‌است. مورچه می‌تواند یا عقب-جلو برود یا چپ-و-راست. اما اگر به‌فرض این مورچه به اندازهٔ کافی (یعنی به اندازهٔ محیط لوله) در جهت چپ حرکت کند به جای اول خود باز می‌گردد اما قضیه در مورد عقب جلو رفتن صدق نمی‌کند. پس یکی از بعدهای این فضای دوبعدی (یعنی یکی از بعدهای سطح لوله) فشرده و یکی نافشرده است.
اینک فرض کنید که این مورچه روی یک توپ قرار دارد. باز هم می‌تواند در دو راستای مستقل از هم حرکت کند منتهی این‌بار در هر جهتی روی سطح کره مستقیم حرکت کند، پس از طی مسافتی (برابر با محیط دایرهٔ عظیمهٔ کره) به جای نخست بازمی‌گردد. پس این بار هر دو بعد این فضای دوبعدی (یعنی سطح توپ) فشرده است.
بازگردیم به فضای دوبعدی سطح لوله. این بار فرض کنید که محیط این لوله خیلی کم باشد یا مثلاً به جای لوله یک کابل برق داشته‌باشیم. برای مورچه (اگر به اندازهٔ کافی کوچک باشد)این کابل هنوز یک سطح دو بعدی است یعنی وقتی که روی سطح کابل قرار دارد می‌تواند در دو راستای مستقل از هم حرکت کند. اما برای ما انسان‌ها کابل برق یک شی یک بعدی محسوب می‌شود چون فقط درازای آن قابل درک است.
حالتی بسیار شبیه به این در مورد این بعدهای اضافه در نظریه ریسمان رخ می‌دهد. به این معنی که ما به خاطر اندازهٔ بزرگ خود از درک این ابعاد اضافی عاجز هستیم اما این ابعاد برای ‌بعضی از ذره‌ها با انرژی زیاد قابل دسترسی است.




انواع نظریه ریسمان
باید گفت که چندین نظریه ریسمان وجود دارد.اما تنها تعداد کمی از آنها می‌توانند نامزدی برای توصیف طبیعت باشند. برای مثال نظریهٔ ریسمانی که در طیف ذراتش (یعنی در حالت‌های مختلف نوسانی‌اش) ذره‌ای دارد که سریع‌تر از نور حرکت می‌کند نمی‌تواند مدل خوبی از طبیعت باشد. چون هیچ چیز نمی‌تواند سریع‌تر از سرعت نور حرکت کند. اما حتی نظریه‌های ریسمانی که مدل خوبی از طبیعت نیستند می‌توانند به فهم فیزیکدانان از این نظریه و نظریه‌هایی که می‌توانند به فهم طبیعت کمک کنند، مدد برسانند.

به طور کلی دو گونه نظریه‌ ریسمان وجود دارد:
ریسمان بوزونی
اَبَرریسمان

منبع : WIKIpedia

SR72
10-02-2009, 09:35
سلام ..
یه سوال که خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده اینه که

نور که از کنار سیاه چاله ها در حرکته .. قدرت جاذبه ی سیاه چاله اونو به درون میکشه ...
و با توجه به اینکه هنوز ماهیت دقیقی از نور ( photon) تعریف نشده (البته اگه اشتباه نکنم) ...میخواستم بدونم که آیا نور وزن داره که سیاه چاله اونو به طرف خودش میکشه ؟


ممنون

farbod123
10-02-2009, 09:38
سلام ..
یه سوال که خیلی وقته ذهنمو مشغول کرده اینه که

نور که از کنار سیاه چاله ها در حرکته .. قدرت جاذبه ی سیاه چاله اونو به درون میکشه ...
و با توجه به اینکه هنوز ماهیت دقیقی از نور ( photon) تعریف نشده (البته اگه اشتباه نکنم) ...میخواستم بدونم که آیا نور وزن داره که سیاه چاله اونو به طرف خودش میکشه ؟


ممنون
این یکی از اثباتای اینه که نور ماهیت ذره ای داره یا به قول شما جرم داره...
اما بعضی خواص نور هم هستن که ماهیت ذره ای نور رو رد و ماهیت موجی اون رو اثبات می کنن....
به همین دلیل هم هست که می گیم نور ماهیت دو گهنه یا موجی - ذره ای داره...

SR72
10-02-2009, 10:02
این یکی از اثباتای اینه که نور ماهیت ذره ای داره یا به قول شما جرم داره...
اما بعضی خواص نور هم هستن که ماهیت ذره ای نور رو رد و ماهیت موجی اون رو اثبات می کنن....
به همین دلیل هم هست که می گیم نور ماهیت دو گهنه یا موجی - ذره ای داره...

میشه بیشتر توضیح بدید ؟

از اینکه ماهیت موجی داره شکی نیست ...( با آزمایشات تجربی مشخص شده) ولی اینکه دارای ریز ذره باشه ....

و با توجه به
این یکی از اثباتای اینه که نور ماهیت ذره ای داره مشیه گفت که جرم هم داره ...
ولی در اینصورت یه سری مسائل پیش میاد .

farbod123
10-02-2009, 10:39
میشه بیشتر توضیح بدید ؟

از اینکه ماهیت موجی داره شکی نیست ...( با آزمایشات تجربی مشخص شده) ولی اینکه دارای ریز ذره باشه ....

و با توجه به مشیه گفت که جرم هم داره ...
ولی در اینصورت یه سری مسائل پیش میاد .

واسه همین مسائل هستش که می گیم نور هم ماهیت ذره ای داره هم ماهیت موجی...

SR72
10-02-2009, 10:55
واسه همین مسائل هستش که می گیم نور هم ماهیت ذره ای داره هم ماهیت موجی...
فربد جان سوالی که پیش میآد اینه که :

با تعریف ذره ای نور ( نور دارای جرم) و

e = m*c^2

1. انرژی نور بینهایت میشه
2.جرم یک ذره نور ( فتون) بینهایت هستش

؟


اشتباه میکنم ...؟

farbod123
10-02-2009, 11:59
فربد جان سوالی که پیش میآد اینه که :

با تعریف ذره ای نور ( نور دارای جرم) و

e = m*c^2

1. انرژی نور بینهایت میشه
2.جرم یک ذره نور ( فتون) بینهایت هستش

؟


اشتباه میکنم ...؟
وب مسلما بر اثر رسیدن به سرعت نور جرم اون به بی نهایت می گراید...
پس باید برای بررسی نور از این بعد از ماهیت موجی استفاده کرد...

SR72
11-02-2009, 08:46
وب مسلما بر اثر رسیدن به سرعت نور جرم اون به بی نهایت می گراید...
پس باید برای بررسی نور از این بعد از ماهیت موجی استفاده کرد...

هنوز قانع نشدم ....

یعنی هرجا که خواستیم با مبانی ذره ای وارد آزمایش و تحلیل بریم و هر جا خواستیم با موج ؟؟؟؟


اگر الان تو این مسئله ای که پیش اومد بگیم نور موج هست ... دیگه نمیشه گفت که قوانین جاذبه ای روی اون اثر میذاره ..


ممنون

farbod123
11-02-2009, 21:01
هنوز قانع نشدم ....

یعنی هرجا که خواستیم با مبانی ذره ای وارد آزمایش و تحلیل بریم و هر جا خواستیم با موج ؟؟؟؟


اگر الان تو این مسئله ای که پیش اومد بگیم نور موج هست ... دیگه نمیشه گفت که قوانین جاذبه ای روی اون اثر میذاره ..


ممنون
چون نور هر دو ماهیت رو داره قابل قبوله که این کار رو کرد...

SR72
12-02-2009, 08:29
ممنون

کس دیگه ای اگه نظری داره در این مورد بفرمایید . ( هنوز متوجه نشدم)

مرتضی nvcd
12-02-2009, 10:30
با اجازه فربد جان ..

می شه اینجوری تعریف کرد که نور عامل کاملا شناخته شده ای نیست ... چون ماهیت دو گانه ای داره ...

ولی نمی شه به همین دلیل بگیم خوب پس بیخیال نور ... باید راه حلی برای بررسی پیدا کرد

یه زمانی نور بهتره که موجی به نظر بیاد تا بشه قضایا رو حل کرد ... یه وقتی و هم بهتره که ذره به نظر بیاد تا مشکل حل بشه ..

این نیست که نور رو هر جور که دلمون خواست در نظر بگیریم ... بلکه نمی دونیم واقعا نور کدوم ماهیت رو داره ...

یه نظری هم می گه این که نمی دونیم کدوم ماهیت رو داره ( موجی یا ذره ) درست نیست ... بهتره بگیم نمی دونیم چه ماهیتی داره ... یعنی شاید داریم یه ماهیت دیگه ای از ماده رو می بینیم که نه موجه نه ذره بلکه یه موقع هایی شبیه ذره می شه ما فکر می کنم ذره است و یه زمانی هم شبیه موج می شه ما فکر می کنیم موجه ... !!!!!!!!

هنوز نشاختیم که کی موجه کی ذره ...

farbod123
12-02-2009, 14:25
با اجازه فربد جان ..

می شه اینجوری تعریف کرد که نور عامل کاملا شناخته شده ای نیست ... چون ماهیت دو گانه ای داره ...

ولی نمی شه به همین دلیل بگیم خوب پس بیخیال نور ... باید راه حلی برای بررسی پیدا کرد

یه زمانی نور بهتره که موجی به نظر بیاد تا بشه قضایا رو حل کرد ... یه وقتی و هم بهتره که ذره به نظر بیاد تا مشکل حل بشه ..

این نیست که نور رو هر جور که دلمون خواست در نظر بگیریم ... بلکه نمی دونیم واقعا نور کدوم ماهیت رو داره ...

یه نظری هم می گه این که نمی دونیم کدوم ماهیت رو داره ( موجی یا ذره ) درست نیست ... بهتره بگیم نمی دونیم چه ماهیتی داره ... یعنی شاید داریم یه ماهیت دیگه ای از ماده رو می بینیم که نه موجه نه ذره بلکه یه موقع هایی شبیه ذره می شه ما فکر می کنم ذره است و یه زمانی هم شبیه موج می شه ما فکر می کنیم موجه ... !!!!!!!!

هنوز نشاختیم که کی موجه کی ذره ...
مرتضی جان حالا برا من سوال پیش اومد...
این که مگه این طور نیست که ما هر کدوم از ماهیت هارو دلمون می خواد انتخاب کنیم تا بشه مساله رو اثبات کرد؟!

مرتضی nvcd
12-02-2009, 16:41
این که مگه این طور نیست که ما هر کدوم از ماهیت هارو دلمون می خواد انتخاب کنیم تا بشه مساله رو اثبات کرد؟!

نمی شه همه جا گفت ... ولی خوب اخرش همینه دیگه .. یکی رو انتخاب می کنی برای حل مساله ...

مثلا همین قضیه ای که دوست خوبمون ارائه کرد .. اگه بخوایم ذره بودن رو در نظر بگیریم که دیگه باید نصف فیزیک رو بریزیم دور !!! دی:

seymour
13-02-2009, 00:15
با اجازه ، منم در مورد سوال اولیه دوستمون توضیح میدم:


یه مساله رو میشه از چند زاویه بررسی کرد؛ معادله e=m.c^2 میگه که می تونیم جرم رو بعنوان صورتی از انرژی هم نگاه کنیم = هرچی درباره جرم بگیم می تونیم در مورد انرژی هم بگیم و برعکس ... (جرم = شکل بسیار بسیار متراکمی از انرژی) .. این نکته اول ...


حالا ، (براساس ابهامی که مطرح شد) می دونیم که فوتون دارای جرم ساکن (rest mass) نیست ، در نتیجه مثلا توی معادله نیوتونی f=g.m1.m2/d^2 ، نیرو برابر صفر خواهد بود چون m2 (=جرم فوتون) برابر صفره ...


اما براساس همون نکته ای که عرض کردم: فوتونی که سرعت نور رو داره ، انرژی ای داره که این انرژی تقریبا 3 الکترون ولته ... با استفاده از فرمول e=m.c^2 می تونیم این مقدار رو به جرم تبدیل کنیم که البته خیلی کوچیکه (در مقایسه، مثلا الکترون حدود 510 هزار الکترون ولت انرژی داره) ...

پس حالا میشه این معادلِ جرمِ فوتون رو گذاشت توی معادله کلاسیک و اون ابهام رو حل کرد ...


بنابراین تئوری نسبیت عام انیشتین اینی که میگید رو پیش بینی کرده که نور چگونه از خط مستقیم منحرف میشه (مثلا وقتی از کنار یه ستاره عظیم رد میشه) یا نمی تونه از سیاهچاله بگریزه ... یعنی با اینکه فوتون ها جرم ندارن اما معادلِ انرژی شون باعث میشه که همون اثر پیش بیاد .. و از اونجا که فضا در اثر وجود انرژی دارای انحناهایی هست ، فوتون ها هم این انحناها رو دنبال می کنن (همون شکلی که اجرام برحسب جرمشون در بافت فضا-زمان انحنا ایجاد می کنن رو حتما دیده این - شکل زیر)


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

SR72
13-02-2009, 10:04
با اجازه فربد جان ..
می شه اینجوری تعریف کرد که نور عامل کاملا شناخته شده ای نیست ... چون ماهیت دو گانه ای داره ...
ولی نمی شه به همین دلیل بگیم خوب پس بیخیال نور ... باید راه حلی برای بررسی پیدا کرد
یه زمانی نور بهتره که موجی به نظر بیاد تا بشه قضایا رو حل کرد ... یه وقتی و هم بهتره که ذره به نظر بیاد تا مشکل حل بشه ..
این نیست که نور رو هر جور که دلمون خواست در نظر بگیریم ... بلکه نمی دونیم واقعا نور کدوم ماهیت رو داره ...
یه نظری هم می گه این که نمی دونیم کدوم ماهیت رو داره ( موجی یا ذره ) درست نیست ... بهتره بگیم نمی دونیم چه ماهیتی داره ... یعنی شاید داریم یه ماهیت دیگه ای از ماده رو می بینیم که نه موجه نه ذره بلکه یه موقع هایی شبیه ذره می شه ما فکر می کنم ذره است و یه زمانی هم شبیه موج می شه ما فکر می کنیم موجه ... !!!!!!!!
هنوز نشاختیم که کی موجه کی ذره ...

سلام مرتضی جان.

البته این که دانشمندا هنوز روی ماهیت نور بحث دارن (تا 4 -5 ماه پیش صحبت هنوز سر ماهیت نور به طور جزئی ) مشخص کننده این هست که با قطعیت نمیشه مسئله رو حل کرد . ( شاید تا الان جوابی براش <به طور علمی - تجربی> پیدا شده ... چون در عرض ثانیه ها مطالب جدید یا عوض میشن)

این دو مطلب رو هم در مورد نور نمیشه رد کرد :
1. خاصیت موجی نور ( با توجه به آزمایش < که نور رو از یه سوراخ و بعد از دوتا رد مکنن و نتیجه رو مشاهده میکنن>

2.خاصیت ذره ای نور ( با توجه به کشیده شدن نور به سیاه چاله و انحراف اون در فضا )


یعنی شاید داریم یه ماهیت دیگه ای از ماده رو می بینیم
امکانش خیلی بالاست .... چند ماه پیشم بعضی دانشمندا نظریه هایی در این مورد داده بودن ( ساختار پایه ای کوارتز-فتونی)

بیایم سر مسئله دوم ... ( این نظر شخصی من هست)
اینکه نور دارای جرم هست که به اجرام سنگین فضا انحراف پیدا میکنه از نظر من یکم اثباتش ضعیف میزنه - با توجه به اینکه انسان نمیتونه یه چنین آزمایش های دقیقی و محاسبات منظمی رو در فضا انجام بده ...
( با توجه به مشاهده)از طرفی هم به هیچ عنوان نمیشه نظریه گرانش نیوتونی رو رد کرد ..==> گرانش نور به جرم به دلیل جرم داشتن خود نور

حرف آخر که فکر کنم اکثرا موافق هستند ... در ابعاد فضا-زمانی محاسبات و برخی فرمول ها تفاوت پیدا میکنه با حالت استاتیک




با اجازه ، منم در مورد سوال اولیه دوستمون توضیح میدم:
یه مساله رو میشه از چند زاویه بررسی کرد؛ معادله e=m.c^2 میگه که می تونیم جرم رو بعنوان صورتی از انرژی هم نگاه کنیم = هرچی درباره جرم بگیم می تونیم در مورد انرژی هم بگیم و برعکس ... (جرم = شکل بسیار بسیار متراکمی از انرژی) .. این نکته اول ...
حالا ، (براساس ابهامی که مطرح شد) می دونیم که فوتون دارای جرم ساکن (rest mass) نیست ، در نتیجه مثلا توی معادله نیوتونی f=g.m1.m2/d^2 ، نیرو برابر صفر خواهد بود چون m2 (=جرم فوتون) برابر صفره ...
اما براساس همون نکته ای که عرض کردم: فوتونی که سرعت نور رو داره ، انرژی ای داره که این انرژی تقریبا 3 الکترون ولته ... با استفاده از فرمول e=m.c^2 می تونیم این مقدار رو به جرم تبدیل کنیم که البته خیلی کوچیکه (در مقایسه، مثلا الکترون حدود 510 هزار الکترون ولت انرژی داره) ...
پس حالا میشه این معادلِ جرمِ فوتون رو گذاشت توی معادله کلاسیک و اون ابهام رو حل کرد ...
بنابراین تئوری نسبیت عام انیشتین اینی که میگید رو پیش بینی کرده که نور چگونه از خط مستقیم منحرف میشه (مثلا وقتی از کنار یه ستاره عظیم رد میشه) یا نمی تونه از سیاهچاله بگریزه ... یعنی با اینکه فوتون ها جرم ندارن اما معادلِ انرژی شون باعث میشه که همون اثر پیش بیاد .. و از اونجا که فضا در اثر وجود انرژی دارای انحناهایی هست ، فوتون ها هم این انحناها رو دنبال می کنن (همون شکلی که اجرام برحسب جرمشون در بافت فضا-زمان انحنا ایجاد می کنن رو حتما دیده این - شکل زیر)



سلام seymour عزیز ...
توضیحاتت کامل بود و برخی ابهامات رو رفع کرد ....
و تنها جوابی که میشه به این مسئله داد ( فعلا) همینه ...



فوتونی که سرعت نور رو داره ، انرژی ای داره که این انرژی تقریبا 3 الکترون ولته ... با استفاده از فرمول e=m.c^2 می تونیم این مقدار رو به جرم تبدیل کنیم که البته خیلی کوچیکه (در مقایسه، مثلا الکترون حدود 510 هزار الکترون ولت انرژی داره) ...

یه سوال ( چون نمیدونم این سوال برام پیش اومد ) : این عدد همون عدد e اپسیلون هست ؟




خیلی ممنون از تمامی دوستان : مرتضی جان , فربد عزیز و Seymour گرامی

seymour
13-02-2009, 23:20
من توی پست قبلی ام فقط در مورد سوال اولیه دوستمون حرف زدم ... با اجازه در مورد بحث ماهیت ذره یا انرژی بودن نور هم نظرم رو بگم : (فقط چون بحث جالبه دوست دارم نظرم بدم و قصد جسارت ندارم)


این مساله به نوعی حل شده اس و ما الان می دونیم که نور یه ماهیت دوگانه داره (همونطور که دو دوستمون گفتن) ... انیشتین روی همین قضیه کار کرد و نوبلش رو بخاطر همین گرفت (توضیح پدیده فوتوالکتریک که ادامه بحث ماهیت دوگانه فوتون ها بود) که نور و حتی به تعمیم اون : هرچیزی ، هم ماهیت موجی داره و هم ذره ای ... که خب ، ماهیت ذره ای هر چیزی وقتی که جرم کافی داشته باشه متمایزتره ؛ چون امواجش طول موج بسیار کوچکتری دارن ..


این قضیه ، یکی از مفاهیم بنیادی بحث مکانیک کوآنتومی هم هست (حتی اونجا اسمش هم مشخص کردن؛ میگن نور، نه دقیقاً ذره اس و نه موج، بلکه یک "میدان برداری کوانتومیه"!!)... الان می دونیم که هرچیزی این ماهیت دوگانه رو داره (اول فوتون بود - بعد فهمیدن الکترون هم همینطوره - بعدش حتی اتم و مولکول - و حتی ذرات ماکروسکوپی هم موجی/ذره ای دارن) و همونطور برحسب موقعیت رفتار مناسب نشون میده (آسیموف اینطور مثال می زنه: مثل یه مرد که هم پسر مامانشه و هم همسر زنش و برحسب موقعیت رفتار نشون میده!)

نظریات در باب تنها-ذره ای بودن یا تنها-موجی بودن هم مطرحه ، اما در اقلیت هستند ...

یه سوال ( چون نمیدونم این سوال برام پیش اومد ) : این عدد همون عدد e اپسیلون هست ؟
اون عدد، همون e انرژی هستش ...

amin666
21-08-2010, 16:22
یه مسئله رو در مورد نور بگم و اون اینکه اگه نور رو بخوایم ذره در نظر بگیریم باید براش جرم داشته باشیم.همونطور که می دونید فوتون فقط بسته کوانتومی انر÷ی هست (فقط انر÷ی)و هیچ جرمی نداره.پس نمی تونه ذره باشه.چون ذره بنا به تعریفش باید جرم داشته باشه!از طرفی هیچ ذره ای نمی تونه با سرعت نور حرکت کنه.حتی الکترون با اون جرم کم چون ذره است.0البته الکترون بسته به موقعیتش می تونه فقط موجی رفتار کنه که در اون لحظه دیگه ذره نیست!)ولی همچین اتفاقی رو من شخصا در مورد نور نشنیدم که یه جا نور مثل ذره عمل کنه!نور فقط میدان الکتیریکی و مغناطیسی که عمود بر هم اون رو رو به جلو گسترش می دن و فکر نمی کنم درست باشه که نور رو مثل الکترون خاصیت دو گانگی براش قائل بشیم
کلا همونطور که می دونید هر ذره ای رو (حتی تریلر 18چرخ!)می تونیم بهش یه طول موج دوبروی نسبت بدیم.ولی خب واسه مواد به این بزرگی و کلا غیر کوانتومی این طول موج به در ما نمی خوره.چون فوق العاده بزرگه.ولی در ابعاد الکترون در موارد خواص می تونیم الکترون رو که در حالت عادی ذره است(چون جرم داره و فضا رو اشغال می کنه)به صورت موجی در نظر بگیریم.کما اینکه در عمل ه واقعا در سرعتهای بالا و با مثلا زمانی که می خواد از یه شکاف که ضخامتش از صول موجش کوچکتره رد بشه به صورت موج در میاد الکترون که هنوز فک نمی کنم دلیلش رو کسی فهمیده باشه

Soheil-Green
21-08-2010, 16:36
یه مسئله رو در مورد نور بگم و اون اینکه اگه نور رو بخوایم ذره در نظر بگیریم باید براش جرم داشته باشیم.همونطور که می دونید فوتون فقط بسته کوانتومی انر÷ی هست (فقط انر÷ی)و هیچ جرمی نداره.پس نمی تونه ذره باشه.چون ذره بنا به تعریفش باید جرم داشته باشه!

طبق نسبیت خاص و معادله معروف E=m.C^2، جرم و انرژی هم ارزند.(یعنی 2 شکل متفاوت از 1 چیز واحد هستن)


اتفاقی رو من شخصا در مورد نور نشنیدم که یه جا نور مثل ذره عمل کنه!نور فقط میدان الکتیریکی و مغناطیسی که عمود بر هم اون رو رو به جلو گسترش می دن و فکر نمی کنم درست باشه که نور رو مثل الکترون خاصیت دو گانگی براش قائل بشیم

در های برقی و شیرآب های دارای چشمی بر اساس خاصیت ذره ای نور عمل میکنن

شما طبق چه منبعی میگید که نور فقط موج هست و خاصیت دوگانگی نداره؟

amin666
21-08-2010, 22:29
درسته.منم نگفتم جرم و انر÷ی هم ارز نیستند.پس بنده و شما هم که جرم هستیم در واقع انر÷ی هستیم.پس نباید مشکلی با حرکت با سرعت نور داشته باشیم!پس جرم بی نهایت در سرعت نور و... میشه کشک!
من اگه در مورد ذره بودن نور منبع داشتم مطمئنا می ذاشتم.مشکل اینجاست که ندارم و هم نشنیدم که نور ذره باشه!البته شاید کم اطلاعی من باشه.ولی تا اونجا که یادمه نیوتن اولین کسی بود که گفت نور جریانی از ذرات است.(200 و خورده ای سال پیش)بعد ماکسول گفت که موج الکترو مغناطیسیه و وقتی می گه موجه مسلما دیگه نمی تونه ذره باشه.اگه ذره باشه و با سرعت نور حرکت کنه که همون فرمولهای نسبیت زیر سوال می ره دوست عزیز!اگه بر فرض خاصیت دو گانگی داشته باشه مثل الکترون(که من نشنیدم)و در مواقعی خاصیت ذره بودن داشته باشه دیگه نمی تونه انر÷ی باشه و با سرعت نور حرکت کنه.پس دیگه نور نیست!
اینه جرم و انر÷ی هم ارزن و به هم تبدیل می شن شکی درش نیست.ولی انر÷ی دیگه الکترون و پروتون و... نیست و محدودیتهای ماده و جرم رو نداره.اگه دقیقا مثل هم بودن که ما به جای m تو فرمولهای فیزیک معادل انر÷یش رو می ذاشتیم دیگه!گفته می شه جرم و انر÷ی با هم هم ارز هستند و از یک جنس.نه دقیقا مثل هم
در مورد درهای برقی و ... هم تا اونجا که من می دونم سنسور های حساس به ارتعاش یا صوت یا هر چیز دیگه درشون به کار رفته.به خاصیت ذره ای نور فکر نمی کنم ارتباط داشته باشه

greena
22-08-2010, 23:44
سلام ودرود
یه فایل پی دی اف میخوام که اطلاعات اصولی و اولیه برای شروع نجوم شناسی مفید باشه
ممنون میشم دوستان

Cleeev
04-10-2010, 16:49
Is this one galaxy or two? Astronomer Art Hoag first asked this question when he chanced upon this unusual extragalactic object. On the outside is a ring dominated by bright blue stars, while near the center lies a ball of much redder stars that are likely much older. Between the two is a gap that appears almost completely dark. How Hoag's Object formed remains unknown, although similar objects have been identified and collectively labeled as a form of ring galaxy. Genesis hypotheses include a galaxy collision billions of years ago and the gravitational effect of a central bar that has since vanished.

This image, taken by the Hubble Space Telescope in July 2001, reveals unprecedented details of Hoag's Object and may yield a better understanding. Hoag's Object spans about 100,000 light years and lies about 600 million light years away toward the constellation of the Snake (Serpens). Coincidentally, visible in the gap (at about one o'clock) is yet another ring galaxy that likely lies far in the distance.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Full Size Image - 278KB

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

A Strange Ring Galaxy
Image Credit: NASA, R. Lucas (STScI/AURA) z


What Do You Guys Think? z

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

bakhishman
14-10-2010, 13:12
سلام دوستان یه سوالی برام پیش اومه هرچی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه: چرا خورشید موقع غروب که زاویه اش با زمین زیادتره نسبت به ظهرها که تقریبا نود درجه میتابه بزرگتر به نظر میرسه؟ ماه هم همینطور؟؟؟

Soheil-Green
14-10-2010, 18:52
سلام دوستان یه سوالی برام پیش اومه هرچی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه: چرا خورشید موقع غروب که زاویه اش با زمین زیادتره نسبت به ظهرها که تقریبا نود درجه میتابه بزرگتر به نظر میرسه؟ ماه هم همینطور؟؟؟
علتش همون شکست نور هست(مثلا اگه با زاویه ی کمی از بالا نگاه کنی ماهی رو توی آب بزرگ تر میبینی)

Babak
14-10-2010, 19:33
سلام دوستان یه سوالی برام پیش اومه هرچی فکر میکنم چیزی به ذهنم نمیرسه: چرا خورشید موقع غروب که زاویه اش با زمین زیادتره نسبت به ظهرها که تقریبا نود درجه میتابه بزرگتر به نظر میرسه؟ ماه هم همینطور؟؟؟

ماه، خورشید و صورت های فلکی نزدیک افق بزرگتر دیده میشن. دلیلش صرفا خطای دیده. اگر با یک زاویه سنج قطر زاویه ای شون رو اندازه بگیرید متوجه عدم تفاوتشون با اندازه اصلی میشید.
دلیلی این خطا احتمالا اینه که مغز ما آسمان رو نه یک کره بلکه مسطح فرض میکنه. پس اجسامی که در افق قرار دارن باید دور تر باشن و نتیجتا بزرگ تصور میشن.
به این شکل:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

احتمال دیگه هم اینه که در نزدیکی افق اجرام رو با مناظر طبیعی میسنجیم. در زمانی که جرم در ارتفاعه امکان این مقایسه نیست.

عکسی از مراحل مختلف طلوع ماه در نزدیکی افق تا ارتفاع گرفتن. تغییری در قطر زاویه ای ماه دیده نمیشه.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


با وجودیکه آزمایش زاویه سنجی اثباتی هست بر خطای چشم. اما حتی اگر عامل جو و تاثیرش رو واقعی بدونیم در طی مراحل طلوع باید ماه یا خورشید به شکلی شبه تخم مرغی دیده بشه. چون از ضخامت جو (عامل ذره بین فضایی) در ارتفاع کاسته میشه. و خب اینطور هم نیست.
( برای زاویه سنجی میتونید از یک لوله توخالی استفاده کنید)

برای مطالعه بیشتر:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

satttanism
18-10-2010, 20:19
مطلب جالبی بود

اما آیا نمیتوان گفت که به دلیل همین زاویه دید، جو زمین یه جورایی به صورت ذره بین عمل میکنه که باعث میشه ما خورشید یا ماه رو بزرگتر ببینیم؟

Mohammad Hosseyn
18-10-2010, 20:59
مطلب جالبی بود

اما آیا نمیتوان گفت که به دلیل همین زاویه دید، جو زمین یه جورایی به صورت ذره بین عمل میکنه که باعث میشه ما خورشید یا ماه رو بزرگتر ببینیم؟
نه ... اینطوری نیست ... یادم میاد یه روز من همینو به بابک گفته بودم . از یه سری منابع خونده بودم که معلوم شد درست نیست .

بیشتر این ذهنیت در دیدن فیلم ها و عکسهایی که از این اجرام در هنگام غروبشون گرفته میشه بوجود میاد . اونم علتش بخاطر اثر برگنمایی این دوربین هاست . چون بزرگنمایی که میکنی ماه و خورشید میزان بزرگشدنشون بیشتر از اجرام نزدیکتره !!!

موفق باشید ...

Farshadd
28-10-2010, 18:15
پس اجسامی که در افق قرار دارن باید دور تر باشن و نتیجتا بزرگ تصور میشن.


البته من با این یه قسمت مخالفم... اجسام دور، کوچکتر به نظر میان.

Babak
28-10-2010, 19:09
سلام
بله درست میگی .
اما مطلب اینجاست که داریم درباره جسمی صحبت میکنیم که اندازش عوض نشده. ( با آزمایش زاویه سنجی این مطلب رو متوجه شدیم) اندازه همونیه که هست ، اما مغز ما تصور میکنه (خطا میکنه) که دورتره. وقتی زاویه ای ثابت، دورتر یا نزدیک تر با اندازه ثابت باشه باید گزاره دیگه تغییر کنه .
توی این رابطه اون جسم رو بزرگتر هم تصویر میکنه مغز ما.

Farshadd
29-10-2010, 18:03
سلام
بله درست میگی .
اما مطلب اینجاست که داریم درباره جسمی صحبت میکنیم که اندازش عوض نشده. ( با آزمایش زاویه سنجی این مطلب رو متوجه شدیم) اندازه همونیه که هست ، اما مغز ما تصور میکنه (خطا میکنه) که دورتره. وقتی زاویه ای ثابت، دورتر یا نزدیک تر با اندازه ثابت باشه باید گزاره دیگه تغییر کنه .
توی این رابطه اون جسم رو بزرگتر هم تصویر میکنه مغز ما.

بابک جان با کلیت حرفت موافقم که ایراد از ماست...(چشم، مقایسه و ...).

ولی با اون جمله که نقل کردم نه.


پس اجسامی که در افق قرار دارن باید دور تر باشن و نتیجتا بزرگ تصور میشن.

== پس اجسامی که دور تر باشن بزرگ تر تصور میشن

در حالی که:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Nocturne
14-11-2010, 23:15
ماه، خورشید و صورت های فلکی نزدیک افق بزرگتر دیده میشن. دلیلش صرفا خطای دیده. اگر با یک زاویه سنج قطر زاویه ای شون رو اندازه بگیرید متوجه عدم تفاوتشون با اندازه اصلی میشید.
دلیلی این خطا احتمالا اینه که مغز ما آسمان رو نه یک کره بلکه مسطح فرض میکنه. پس اجسامی که در افق قرار دارن باید دور تر باشن و نتیجتا بزرگ تصور میشن.
...


این مطلب ناقصه.

یه علتش که همون خطای دیده (که البته فکر کنم درست تر هست که همون اصطلاح شکست نور رو به کار ببریم).
ولی یه علت دیگه ش تغییر فاصله است. مثلا ماه و زمین فاصله شون ثابت نیست.
برای همین هم بعضی مواقع که ماه خیلی گنده دیده میشه واسه اینه که واقعا به ما فاصله ش نزدیک تره.

Babak
25-11-2010, 10:28
یه علتش که همون خطای دیده (که البته فکر کنم درست تر هست که همون اصطلاح شکست نور رو به کار ببریم).فرایند خطای دید از چشم آغاز میشه و در مغز به پایان میرسه . شکست نور هر نوع تغییر در نور به دلیل گذر از فضای با ضریب شکست متفاوته که از منشا نور آغاز میشه و تا رسیدن به چشم به پایان میرسه. این دو با هم ارتباطی ندارند.


ولی یه علت دیگه ش تغییر فاصله است. مثلا ماه و زمین فاصله شون ثابت نیست.
برای همین هم بعضی مواقع که ماه خیلی گنده دیده میشه واسه اینه که واقعا به ما فاصله ش نزدیک ترهاختلاف در قطر طاویه ای ماه کاملا درسته . اختلاف قطر زاویه ای ماه در کمترین فاصله و بیشترین فاصله به حدود 5 دقیقه قوسی میرسه. با لحاظ کردن اینکه چشم افراد با دید مناسب توات تفکیکی حدود 3 دقیقه قوس دارن و چشم افراد عادی چیزی حدود 6 دقیقه ( افراد بسیار بسیار تیز بین میتونن نزدیک به 1 دقیقه قوسی رو تفکیک کنن) نتیجه میگیرم که تشخیص اختلاف قطر زاویه ای ماه بدلیل افزایش و کاهش فاصله اون به راحتی میسر نیست.
پس موضوع تغییر اندازه از این محدوده خارج میشه