مشاهده نسخه کامل
: دانستنيهاي حيوانات
technophile
29-09-2007, 14:33
كوسه ماهي
كوسه ماهي يكي از انواع ماهي ها ي غضروفيست كه به همين دليل هم حركات موجي وپرشي زيبايي در آب نمايش ميدهد وآن را انعطاف پذير ميكند
جالب لينه كه كوسه نميخوابه چرا كه اگه بخوابه ته آب فرو ميره معمولا روسطح آب زياد پرسه ميزنه واين به دليل كيسه هواييشه كه بايدرو سطح آب پر يا خاليش بكنه لذا دايم در سطح آب در گذره باله يدميش هم متقارن نيست واين ساختار مناسبي براي ايجاد زنش هايي روي آب و پرش به بيرون آبه
technophile
29-09-2007, 14:49
كوسه ماهي
كوسه يكي از انواع ماهي هاي غضروفيست لذا موجودي داراي قابليت انعطاف با لاست وحركات موجي وپرشي زيبايي به نمايش ميگذارد در ضمن كوسه نميخوابد اگر بخوابد در عمق فرو ميرود واين به دليل كيسه هوايي است كه براي اكسيژن رساني مرتب بايد پرو خالي شود
moontoise
29-09-2007, 23:00
پرنده ای دراز و دو پا موسوم به (کی) بومی نیوزیلند عاشق خوردن نوارهای پلاستیکی اطراف پنجره های اتومبیل ها است.
moontoise
29-09-2007, 23:00
طولانی ترین زمان پرواز یک مرغ در هوا سیزده ثانیه بوده است.
moontoise
29-09-2007, 23:01
محل قرار گرفتن چشمهای الاغ ها در کله هایشان به نحوی است که آنان را قادر میسازد تا تمام مدت هر چهار پای خود را ببینند.
moontoise
29-09-2007, 23:02
یک اسب آبی قادر است دهانش را به اندازه ای باز کند که یک بچه با قد 140 سانتی متر در آن جا دهد.
moontoise
29-09-2007, 23:03
وزن مرغان مگس از وزن یک سکه یک سنتی هم کمتر است.
moontoise
29-09-2007, 23:04
سالانه بیش از 10000 پرنده در اثر برخورد به شیشه ها و پنجره ها می میرند.
moontoise
29-09-2007, 23:04
فیلها تنها حیوانهایی هستند که چهار زانو دارند.
moontoise
29-09-2007, 23:05
لاک پشتها کم ترین ضربان قلب را در میان همه حیوانات دارند در هر دقیقه قلب یه لاک پشت سیزده مرتبه می زند.
moontoise
29-09-2007, 23:06
اگر هفتاد میلیون دفعه گربه ای را ناز و نوازش کنید الکتریسیته ایستا کافی برای روشن یک لامپ شصت وات به مدت یک دقیقه به وجود خواهید آورد.
moontoise
29-09-2007, 23:07
گربه ماهیان رود نیل به صورت سر و ته و وارونه شنا می کنند.
moontoise
29-09-2007, 23:09
لاک پشتان دریایی پیر و سالخورده نمی شوند. در واقع آنها به علت کهولت سن نمیمیرند مگر آنکه دچار یک بیماری شوند یا توسط حیوان بزرگتری شکار شود.
moontoise
29-09-2007, 23:10
لاک پشتان دریایی پیر و سالخورده نمی شوند. در واقع آنها به علت کهولت سن نمیمیرند مگر آنکه دچار یک بیماری شوند یا توسط حیوان بزرگتری شکار شود.
moontoise
29-09-2007, 23:14
-مرغ مگس تنها پرنده ای است که می تواند به عقب هم پرواز کند ولی در عوض نمی تواند راه برود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خون خرچنگ ها به رنگ آبي است.
عمر مگس ها ده هفته است.
فيل ها هر روز 2 ساعت ميخوابند.
moontoise
29-09-2007, 23:18
گوش هاي جيرجيرك زير زانويش قرار دارد.
چشم يك شترمرغ از مغزش بزرگ تر است.
مورچهها نميخوابند
مورچهها در مقايسه با اندازهي بدنشان بزرگ ترين مغز را بين جانوران دارند.
moontoise
29-09-2007, 23:19
مورچهها ميتوانند 2 برابر وزنشان را بلند كنند.
ماهيها تنها مهره داراني هستند كه در آب زندگي مي كنند.
ستارههايدريايي مغز ندارند.
ككها ميتوانند 130 برابر قدشان به هوا بپرند.
قلب ميگو درسرشان قرار دارد.
دندانهاي كوسه دقيقا به محكمي فولاد است.
moontoise
29-09-2007, 23:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moontoise
29-09-2007, 23:28
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moontoise
03-10-2007, 17:30
اولین دوره مسابقات جدال سگ ها در افغانستان برگزار شد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزنامه "دیلی تلگراف" چاپ انگلیس نوشت: افغان ها تمایل زیادی به مسابقات جدال سگ دارند و حتی در زمان جنگ نیز از علاقه آنها کاسته نشده است.این روزنامه افزود: سگ های جنگنده بعد از صرف گوشت های خون آلوده به مدت دو روز گرسنه نگه داشته می شوند تا زمان رویارویی با حریف، انگیزه لازم برای دریدن طرف مقابل را داشته باشند.با گذشت دو روز از آغاز این رقابت ها، تاکنون 17 سگ جان خود را از دست داده اند. عصر ایران
سوسک ها فعالیت صبحگاهی را دوست ندارند!
تحقيقات نشان مي دهد فقط انسانها نيستند که بيدار شدن و فعاليت صبحگاهي برايشان مشکل است بلکه سوسکها هم مانند انسانها با اين مشکل مواجه هستند.
به گزارش خبرگزاري رويترز ، در تحقيقاتي که دانشمندان زيست شناسي دانشگاه وندربيلت انجام دادند مشخص شد توان يادگيري سوسکها در طول روز متفاوت است.
اين تحقيقات نشان مي دهد که سوسکها در صبح نمي توانند چيزي ياد بگيرند اما در بعد از ظهر وضع فرق مي کند.
تري بيگ استاد زيست شناسي مي گويد اين اولين نمونه از حشرات است که توان يادگيري ان محدود به ساعت بيولوژيک اين جانور است.
در اين تحقيقات آمده است در حقيقت سوسکها مي توانند ياد بگيرند حتي با وجود اينکه نمي توان گفت اين حشرات داراي ميانگين هوشي بالايي هستند اما ساعات مختلف جسمي اين موجودات بر توان يادگيري انها تاثير دارد.
محققان در اين بررسي که دو سال به طول انجاميد و نتايج آن در مجله انجمن ملي علوم منتشر شد ، دريافتند سوسکها از بوي فلفل بيزارند اما بوي وانيل را دوست دارند.
محققان در اين بررسي صدها سوسک را در ساعتهاي مختلف روز آموزش دادند و آنها را آزمايش کردند تا دريابند که زمان چه تاثيري بر روي يادگيري آنها دارد.
سوسکهايي که در بعد از ظهر و در شب اموزش ديده بودند تمايل داشتند که از آموخته خود تا چند روز استفاده کنند اما سوسکهايي که در صبح آموزش ديده بودند نمي توانستند چيز جديدي ياد بگيرند و آن را به خاطر بسپارند.
استاد بيگ که اين تحقيقات را رهبري کرده است مي گويد ما از اينکه سوسکها در صبح تا اين مقدار از يادگيري عاجزند تعجب کرديم و اين سوال براي ما به وجود امد که چرا اين جانور در اين ساعت از روز نمي تواند ياد بگيرد ما اين را نمي دانيم.
اين تحقيقات مي تواند شناخت درباره ارتباط بين ساعتهاي بيولوژيک و حافظه و يادگيري ديگر جانواران و انسان را افزايش دهد.
چگونگی ساختن کندوی عسل!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ghazal_ak
15-10-2007, 16:55
اسبها متعلق به خانواده (equus یا تندروها) هستند. کلمه مزبوراز کلمه ًیونانی قدیمی به معنای سرعت گرفته شده .اسبها پستاندارانی هم خانوادهً گورها، استر( قاطر)والاغها می باشند.
اسب مادر یا مادیان برای مدت 11 ماه در بارداری (کره آوری) است بیشتر مادیانها در بهار یک بچه (کره) می زایند گرچه دوقلوزائی هم غیر طبیعی نیست.مادیانها برای نوزادشان تولید شیر کرده وچندین ماه انها را تغذیه میکنند.
هر کره در عرض یکی دو ساعت پس از تولد می تواند سرپا بایستد وراه برود.پاهای کره ها در موقع تولد
تقریباُ به همان بلندی زمانی است که به رشد کامل می رسند ،این پاها اینقدر بلند است که برایشان رسیدن به علف، برای خوردن سخت است.چشمهای کره اسبها می تواند تقریباًِ به محض تولد متمرکز شود و دندانهای اولیه شان در عرض یک هفته در می آید.رشد انها در 3 تا 4 سالگی کامل می شود.
اسبها علفهای کوتاه وآ بدار را برای خوردن دوست دارند آنها همچنین علفهای خشک را در زمستان یا درزمانی که در اصطبل نگاهداری می شوند می خورند به علاوه غذاهای حاوی انرژی زیاد از قبیل جو ،جو دو سر،ذرت، کاه ،سبوس و خوراک اسب فرآوری شده برای اسبهای باری (کار کن)خوب است. اسبها نسبت به هیکلشان معده های کوچکی دارندو نیاز کمی به غذا دارند واغلب اگردر یک چراگاه باشندبیشتر روز را خواهند چرید.
دورهً متوسط زندگی یک اسب در اطراف 20تا25 سال می چرخدگرچه که آنها می توانند تا سن30 سالگی نیز، زندگی کنند.پیرترین رکورد سن اسب مربوط به [بیلی پیر]یک اسب بارکش انگلیسی بود که تا62 سال زندگی کرد. سن اسب را می توان با دقت حدود ده سال به وسیله دندانهایشان معین کرد.شیری بودن یا دائمی بودن دندانها ، وجود دندانهای پیشین ، طول وشیب دندانهاهمه به تشخیص سن اسب کمک می کند تعیین سن اسبهای بالغ به وسیله ًدندانهایشان سخت تر است .
متجاوز از350نژاد مختلف ازاسب و اسبهای کوتوله وجود دارد که به 4 دسته تقسیم میشوند:
· اسبهای سبک بااستخوانهای کوچک که وزنشان 590 کیلو است.
· اسبهای سنگین با استخوانهای تنومند که وزنشان تا908 کیلو می رسد.
· کوتوله اسبها که کوچکتر از یک اسب هستند وبلندی ان تا 145 سانتیمتر می رسد.
· اسبهای نیمه وحشی
اسبهائی که کار می کنند یا در جاده های سخت وناهموارحرکت می کنندنیاز دارند که سم هایشان به وسیله نعل های فلزی محا فظت شود.سم اسبها هم مانند انگشتان دست وپای ما مرتباً رشد می کند و نیازمند کوتاه کردن واصلاح کردن است .برای انجام این کارنعل اسبها برداشته می شوند سم هایشان هر4تا6 هفته پیراسته می شوند بعد از پیرایش سمها نعلهای جدید نصب می شوند. چهار نحوه گام زنی اسبها عبارتند از:راه رفتن،یورتمه رفتن،چهار نعل و تاخت.
moontoise
16-10-2007, 21:44
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گله خوک ها در حومه دهلی نو پسر 3 ساله ای را زنده زنده خوردند.
به گزارش بی بی سی ، آجای هنگامی که والدین و سایر اعضای خانواده اش مشغول خوردن ناهار بودند ، از خانه بیرون رفت.
وقتی مادر متوجه غیبت آجای شد ، از منزل خارج شد و لباس های جویده شده فرزندش را زیر دست وپای خوک های خانه همسایه پیدا کرد.
او به طرف خوک ها سنگ انداخت اما آنها به او حمله کردند. فریادهای او سبب شد دیگران به کمکش بیایند.
اقوام آجای در روستای سامای پور بادلی در شمال غربی دهلی گفتند: احتمالا چون بچه یک نان در دست داشته حیوانات را تحریک کرده است!یک مقام پلیس گفت: صاحب خوک ها به اتهام کوتاهی در نگهداری آنها دستگیر شده است.
وی گفت: هنگام وقوع این حادثه 3 بچه جلوی خانه آنها مشغول بازی بودند.
moontoise
16-10-2007, 21:48
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]شو لباس سگ های مسکو با حضور 220 مانکن از نژادهای مختلف این حیوان آغاز شد.
به گزارش روزنامه "مسکوتایمز" ، حضور سگ ها در برنامه شو لباس حیوانات، جذابیت آنرا چند صد برابر کرده و حتی کسانی که به لباس علاقه نداشتند، برای دیدن حیوانات با لباس تشویق شده اند.
این روزنامه در بخش دیگری از خبر خود نوشت: تنها در یک هفته برگزاری شو لباس سگ ها، 170 هزار نفر از آن دیدن کرده اند. عصر ایران
moontoise
16-10-2007, 21:50
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
يك مارگير مشهور كه به خود لقب شاه مار مالزي را داده بود بر اثر نيش يك شاه كبرا كشته شد!
به گزارش شبكه BBC ، صمصمالدين، 48 ساله بارها ركورد گذراندن با مارها و عقربها را شكسته بود و نامش را در كتاب ركوردهاي گينس ثبت كرده بود.
علي خان در اوايل دهه 1990 پس از اين كه روزي 12 ساعت را براي مدت 40 روز با 400 مار كبرا در يك اتاق كوچك سپري كرد ، به شهرت رسيد و به خود لقب شاه مار مالزي را داد.
در سال 1997 ميلادي او مدت سه هفته را با 6000 عقرب در يك اتاقك گذراند و اين بار خود را ملقب به شاه عقرب كرد.
او در طول دوران عمرش 99 بار توسط مارها و عقربها گزيده شده بود.
سرانجام سهشنبه هفته گذشته ، علي خان هنگام نمايش با يك شاه كبرا توسط اين مار گزيده شده و پس از انتقال به بيمارستان دو روز بعد سرانجام شاه مار مالزي بر اثر نيش شاه كبرا جان سپرد! جام جم
moontoise
16-10-2007, 21:52
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
در يك پديده استثنايى يك مزرعه دار كاشانى تخم مرغ ها را توسط گربه به جوجه تبديل مى كند.
ایران به نقل ازيكى از كارگران اين مزرعه نوشت : چندى پيش متوجه همزيستى ميان اين گربه با يك مرغ شديم و پس از اينكه اين مرغ بنا به دلايلى از بين رفت، گربه مذكور روى ۶ تخم مرغ به جا مانده از اين مرغ خوابيد تا در ميان حيرت و شگفتى همگان پس از ۲۱ روز تخمها به جوجه تبديل شدند.
وى افزود: كنجكاوى و پشتكار، ما را به تكرار اين عمل واداشت تا آنجا كه تاكنون موفق شده ايم با قراردادن بيش از ۱۰۰تخم مرغ در سبد محل خواب گربه، جوجه هاى جديدى از اين گربه جوجه كشى كنيم. البرز
moontoise
16-10-2007, 21:54
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وزارت كشاورزي هلند دوشيدن شير شتر را براي يك پرورش دهنده شتر ممنوع كرده به اين بهانه كه شترها در فهرست حيواناتي كه ميتوان شيرشان را دوشيد ، قرار ندارند! به گزارش سوييس انفو، اين پرورشدهنده 3 شتر ماده را از مجمعالجزاير قناري اسپانيا به هلند آورده بود. او ميخواست با دوشيدن مكانيزه شير شترها آن را به بازار عرضه كند.به گفته او شير شتر براي افراد مبتلا به ديابت مفيد بوده و ميتواند توسط افرادي كه به شير گاو آلرژي دارند ، مورد مصرف قرار گيرد.يك سازمان دفاع از حيوانات طرح شير شتر دوشيدن اين مرد را به وزارت كشاورزي هلند اطلاع داد!وزارت كشاورزي هلند هم دوشيدن شير شتر را ممنوع كرد. اكنون، اين مرد حيران مانده كه چه كند، دوشيدن شير شتر به سازمان دفاع از حيوانات چه ارتباطي دارد! جام جم
moontoise
16-10-2007, 21:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موزه سلطنتي اسكاتلند يك ماهي قرمز حوض را پس از اين كه بازديدكنندگان وجود يك كيست را در چشم ماهي تشخيص داده و احساس كردند ماهي رنج ميبرد، تحت عمل جراحي قرار داد!
به گزارش خبرگزاري فرانسه، يك سخنگوي موزه سلطنتي اسكاتلند گفت، ما با دامپزشكان مشورت كرديم و آنها توصيه كردند ماهي قرمز تحت عمل جراحي چشم قرار گيرد. او افزود، جراحان كيست چشم ماهي را جراحي كردند و اكنون ماهي به حوضچهاش بازگشته و به نظر بسيار شادمان است!
هزينه جراحي اين ماهي قرمز از محل سكههايي كه بازديدكنندگان داخل حوضچه موزه مياندازند، تامين شده است! جام جم
moontoise
16-10-2007, 21:56
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موزه سلطنتي اسكاتلند يك ماهي قرمز حوض را پس از اين كه بازديدكنندگان وجود يك كيست را در چشم ماهي تشخيص داده و احساس كردند ماهي رنج ميبرد، تحت عمل جراحي قرار داد!
به گزارش خبرگزاري فرانسه، يك سخنگوي موزه سلطنتي اسكاتلند گفت، ما با دامپزشكان مشورت كرديم و آنها توصيه كردند ماهي قرمز تحت عمل جراحي چشم قرار گيرد. او افزود، جراحان كيست چشم ماهي را جراحي كردند و اكنون ماهي به حوضچهاش بازگشته و به نظر بسيار شادمان است!
هزينه جراحي اين ماهي قرمز از محل سكههايي كه بازديدكنندگان داخل حوضچه موزه مياندازند، تامين شده است! جام جم
moontoise
16-10-2007, 21:57
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] يك دادگاه شهر لسآنجلس ايالت كاليفرنيا روز دوشنبه 11 سپتامبر يك مرد 28 ساله كه سگ كوچولو از نژاد چيهواهوا نامزدش را از پنجره آپارتمان بيرون انداخته بود و سگ بينوا در اين سقوط آزاد تلف شده بود رابه يك سال زندان قطعي و 5 سال مراقبت ويژه محكوم كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه ، اميديو خسوس مدينا، 28 ساله در ماه ژانويه گذشته به اتهام بيرحمي نسبت به يك حيوان مجرم شناخته شده بود.
او در 30 اوت سال 2005 پس از مشاجره با نامزدش در شهرك كامپتون در جنوب لسآنجلس خشمگين شد و خشم خود را بر سر سگ كوچك نژاد چيهواهوا نامزدش خالي كرد. مدينا سگ كوچك را بلند كرد و از پنجره آپارتمان بيرون انداخت! سگ علاوه بر سقوط آزاد زير چرخهاي يك خودروي عبوري له شد! جام جم
moontoise
16-10-2007, 21:58
سازمان حمايت از حيوانات بريتانيا اعلام كرد يك جوان 18 ساله بريتانيايي به اتهام كشتن سگ مادربزرگش به 4 ماه زندان و 10 سال ممنوعيت از داشتن يك حيوان خانگي محكوم شد. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري فرانسه، كريستوفر مانس، 18 ساله ساكن ساهام هيلز در نورفولك در شرق انگلستان در ماه مارس گذشته پس از اين كه «فلوس» سگ نژاد تريه مادربزرگش او را گاز گرفت يك چوب ميخدار را برداشت و چندين بار با اين چوب به سگ ضربه زد. وقتي كه حيوان زير ضربات چوب تلف شد، كريستوفر جسد سگ را برداشت و آن را به سوي مادربزرگش پرتاب كرد و گفت: «اين هم از سگ لعنتيات»!
دادگاه اين جوان را به 4 ماه زندان و 10 سال ممنوعيت از داشتن حيوانات خانگي محكوم كرد. جام جم
moontoise
16-10-2007, 22:00
تصادف فیل با قطار[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مراسم بزرگداشت یک فیل هندی که بر اثر تصادف با قطار جان خود را از دست داده بود در دهلی نو برگزار شد. این فیل مسن حین ورود به خطوط راه آهن درگیر خوردن غذا بود و نتوانست در زمان مقتضی از قطار دور شود به همین دلیل جان خود را از دست داد.این روزنامه افزود: بسیاری از گروه های گردشگری برای تقدیم احترام و دسته گل بر سر جنازه این فیل حاضر می شوند و حتی عاج های حیوان نیز دست نخورده باقی مانده است. عصر ایران
moontoise
16-10-2007, 22:02
شواهد مبنی بر این است که حیوانات وحشی از سونامی مهیب هند فرار کرده اند متخصصان حیوانات اعلام کردند که حیوانات برای پیش بینی حوادث دارای حس ششم هستند. ماموران حیات وحش سریلانکا اعلام کردند که در حالیکه در اثر امواج سهمگین دریا که از اقیانوس هند به سمت خشکی می آمدند بیش از 24 هزار نفر کشته شدند اینطور به نظر می رسید که حیات وحش منطقه کاملا نابود شده اما در کمال تعجب لاشه حتی یک حیوان را هم تا کنون پیدا نکرده ایم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"راتنایاکی" ،معاون سازمان حیات وحش سریلانکا گفت: ما تا کنون یک فیل مرده و حتی یک خرگوش مرده را پیدا نکرده ایم. من گمان می کنم که حیوانات می توانند این قبیل حوادث را پیش بینی کنند. حیوانات دارای حس ششم هستند و بدین وسیله می فهمند که اتفاقی در حال وقوع است."
این در حالی است که امواج سهمگین دریا تا 2 مایلی پارک ملی یالا که بزرگترین پارک حفاظت از حیوانات وحشی است و در آن زیستگاه صدها فیل و پلنگ وحشی است، پیشروی کرده است.
"ماتیو وان لیروپ" ،متخصص رفتارهای حیوانات می گوید: "تا کنون شواهد روشنی در مورد صدای پارس کردن سگ ها و یا کوچ ناگهانی پرندگان قبل از وقوع زمین لرزه و آتشفشان در دست است. اما هیچ کدام از این یافته ها به اثبات نرسیده است."
به گفته "کلیو واکر" _که تالیفات بسیاری در زمینه حیات وحش آفریقا را به انجام رسانیده است_ دیگر صاحب نظران این امر هم به این نتیجه رسیده اند که "حیات وحش ،علی الخصوص پرندگان، می تواند بسیاری از پدیده های طبیعی را پیش بینی کند و بسیاری از پرندگان تا کنون توانسته اند سوانح و فجایع طبیعی را پیش بینی کنند."
واضح است که حیوانات از طریق حس بویایی، شنوایی و غیره می تواند خطرات را شناسایی کرده و از آنها بگریزد اما وجود حس ششم در حیوانات به اسطوره ها و افسانه های گذشتگان باز می گردد ولی امروزه با تحقیق در این مورد این مساله می بینیم که حیوانات واقعا قدرتی غیر قابل انکار در پیش بینی این سوانح طبیعی دارند.
nightmare
21-10-2007, 04:49
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یا تا به حال سگ یا گربهای را دیدهاید که علف بخورد؟ سگها و گربهها همانند وابستگان وحشی خود، از جمله گرگها، ببرها و شیرها، گاهی علف میخورند. چرا این جانوران گوشتخوار گاهی به گیاهخواری روی میآورند؟ با شگفتی فراوان، هنوز پژوهشی گزارش نشده است که بتواند به این پرسش پاسخ کامل و روشنی بدهد. با وجود این، دانشمندان عقیده دارند گیاهخواری ممکن است نوعی روش خود درمانی در جانوران باشد.
دانشمندان رشتههای گوناگون، در حال بررسی این احتمال هستند که گونههای زیادی از پرندگان، حشراهها و پستانداران، از گیاهان، خاک، حشرهها و قارچها به عنوان دارو بهره میگیرند و از این راهخود را در برابر بیماریهای احتمالی محافظت میکنند (پیشگیری از بیماری) یا حالت ناخوشایندی را که دچار آن شدهاند، آرامش میدهند(درمان دارویی).
اغلب دانشمندانی که در این زمینهی علمی نوین پژوهش میکنند، باور دارند جانوران نمیتوانند با تکیه بر نوعی خرد ذاتی دریابند، چه گیاهی برای آنها سودمند است بلکه راهبردهای خوددرمانی مهارتهای حیاتی هستند که انتخاب طبیعی آن را نیرو میبخشد.
در بیشتر موارد، میل به کاهش احساس ناخوشایند، بروز رفتارهای خوددرمانی را بر میانگیزد . بعضی گونههای جانوان، به ویژه میمونهای انساننما، در درمان خود اندکی هدفدار عمل میکنند. در این گونه موردها، اغلب واژهی زوئوفارماکوگنوزی (درک جانوران از داروها) به کار میر ود. البته، این واژه برای توصیف همهی راههایی که جانوران دیگر برای تعامل با داروخانهی طبیعت بر میگزینند، مناسب نیست
.
● نخستین مشاهدات
در فرهنگ عامه مردم چین این داستان مشهور است که قرن ها پیش کشاورزی کنار کلبه خویش مار ی می بیند و از ترس جان با چوب دستی مار را مجروح می کند و به خیال آن که خواهد مرد , آن را به حال خود وا می گذارد . چند روز بعد , بار دیگر همان مار را می بیند و دوباره تلاش می کند آن را از بین ببرد. چند روزی می گذرد و برای بار سوم مار دیده می شود . این بار کشاورز پس از مجروح کردن مار ،آن را دنبال می کند و مار زخمی را می بیند که در میان بوته ها مشغول خوردن علف است . کشاورز مشاهدات خود را پیگیری می کند و در می یابد که زخم های مار خیلی زودتر از آن چه که تصور می کرد ، بهبود می یابند .
در پزشکی سنتی چین از پودر سفید رنگی برای بهبودی سریع تر زخم ها ، بریدگی ها و خونریزی های سطحی استفاده می شود . این پودر را از گیاهی با نام Panex notoginseng به دست می آورند . گمان می رود مار داستان کشاورز کنجکاو از آن می خورده است.
شاید مشاهدات مردم عادی را آمیخته به خیال پردازی و افسانه سازی بدانیم ،اما از مشاهدات دانشمندان نمی توانیم به آسانی چشم بپوشیم . برخی از دانشمندان مشاهداتی داشته اند مبنی بر این که بعضی از جانوران می توانند ، تولید مثل خود را کنترل کنند . برای مثال ، هالی دوبلین گزارش کرده است ، برخی از فیل های آفریقایی از گونه های خاص یک درخت برای القای زایمان استفاده می کنند. او بیش از یکسال فیل حامله ای را در شرق آفریقا دنبال و مشاهده کرد که جانور تا نزدیک زمان وضع حمل ،برنامه غذایی ثابتی را پی گرفت . اما در این زمان ، شاخ و برگ گیاهی از خانواده Boraginaceae را خورد . چهار روز بعد , نوازد خود را به سلامت به دنیا آورد .
کارن استرایر مشاهدات مشابهی را در مورد میمون های موریک ( Brachyteles arachinoides ) در برزیل گزارش کرده است . او با تعقیب این میمون ها دریافت که آن ها گاهی از برگ های دو گیاه با نام های Apulia leiocarpand و Platypodium elegans و گاهی از میوه گیاهی با نام Enterlobium contortisiliquim استفاده می کنند . دو گیاه اول نوع ترکیبات ایز وفلا ونتوئیدی دارند که ساختمان آن ها شبیه استروژن است . به نظر می رسد میمون ها از این دو گیاه برای جلوگیری از بارداری استفاده می کنند ، اما خوردن میوه گیاه سوم که حاوی نوعی پیش ساز پروژسترون به نام استیگما سترول است ، به نحوی شانس بارداری را در این میمون ها افزایش می دهد .
● پیشگیری از بیماری ها
تاکنون محققان مرز مشخصی بین رفتارها ی خود درمانی از لحاظ پیشگیری یا درمان دارویی مشخص نکرده اند . از این رو ، ممکن است روزی برخی از رفتارهایی که در این جا به عنوان پیشگیری مطرح می شوند، به عنوان خود درمانی از نوع درمانی دارویی نیز معرفی شوند . منظور از آن، رفتارهایی ا ست که تنها جانوران بیمار از خود نشان می دهند .
الف ) خاک خوری : گونه های زیادی از پستانداران ، پرندگان، خزندگان و حتی حشرات،خاک می خورند . از مدت ها پیش، گمان می رفت این رفتار در واقع تلاشی برای تامین مواد معدنی ضروری است . اما بررسی های جدید نشان می دهند که خاک خوری همیشه به این منظور صورت نمی گیرد . تنظیم pH معده ، سم زدایی متابولیت های ثانویه گیاهان و مقابله با نارحتی های گوارشی، از جمله اسهال ، از دلایل جدیدی هستند که برای توجیه رفتار خاک خوری جانوران مطرح شده اند.
ب) استفاده از حشرات : بسیاری از حشرات سم هایی می سازند یا از رژیم غذایی خود به دست می آورند . آنها سم را در بخش هایی از بدن خود ذخیره می کنند و به کمک آن از شکار شدن به وسیله پرندگان محفوظ می مانند یا با انگل ها و میکروب ها مقابله می کنند . تاکنون بیش از ۲۰۰ گونه پرنده شناسایی شده اند که مورچه ها را بر پرهای بدن خود می مالند .
گاهی نیز روی لانه های تپه مانند مورچه ها می غلطند تا به این طریق مورچه ها روی پرهای آن کشیده شوند. مورچه هایی که پرندگان به پرهای خود می مالند ،اغلب از گونه هایی هستند که اسید فورمیک تولید می کنند . این اسید به راحتی شپش های لای پرها را از بین می برد. میمون های ونزوئلایی در فصل گرم و مرطوب سال که نیش زدن حشرات بسیار آزار دهنده می شود، ترشحات فوق العاده سمی نوعی هزار پا را روی کرک های بدن خویش می مالند . ترشحات هزار پا حاوی بنزوکوئینون هستند که در دفع حشرات بسیار موثر است .
ج) میوه های ضد انگل : در رودخانه آواش واقع در اتیوپی , آبشاری وجود دارد که این منطقه را به دو زیستگاه متفاوت تقسیم می کند . در بالا دست آبشار , گونه ای میمون با نام Papio anubis و در پائین آن گونه ای با نام Papio hamadryas و دورگه هایی از این دو گونه , زندگی می کنند . خطر آلودگی به انگل شیستو زوما در این میمون ها متفاوت است , زیرا میزبان واسط این انگل , یعنی حلزون های جنس Biomphalaria , در پایین دست آبشار بسیار زیادند و در بالا دست آن , کم تر یافت می شوند .
از این رو , آلودگی به این انگل در پائین آبشار بیش تر است . هر چند درختچه ای با نام Balanites aegyptica در هر دو زیستگاه وجود دارد , اما تنها میمون های پائین آبشار از میوه های آن استفاده می کنند . این میوه ها حاوی نوعی پیش ساز هورمونی به نام دیوز جنین هستند که به نظر می رسد از رشد شیستوزوما جلوگیری می کند.
د) لانه های ضد انگل : بسیاری از پرندگان در لانه های خود از گیاهان تازه ای استفاده می کنند که جز و ساختمان آن ها محسوب نمی شود . به نظر می رسد گیاهان تازه مواد فراری دارند که در دفع و کشتن انگل های پوستی موثرند. برخی سا ر ها , در لانه های خود از هویج وحشی ( Daucus Carota ) استفاده می کنند که باعث کاهش قابل ملاحظه تعداد کنه های موجود در لانه می شود . هر چند کاهش تعداد کنه ها بر میزان رشد جوجه ها تاثیری ندارد ، اما جوجه هایی که در لانه های حاوی هویج وحشی رشد و نمو می کنند ، مقدار هموگلوبین بیش تری دارند.
● درمان دارویی در شامپانزه ها
درمان دارویی جانوران در مقایسه با خود درمانی به منظور پیشگیری , مورد توجه بیش تری قرار گرفته و مطالعات دقیق تری روی آن انجام شده ا ست . این مطالعات بیش تر روی شامپانزه ها و از طریق بررسی رفتار آن ها در محیط وحشی ، تجزیه و تحلیل مدفوع آن ها و مقایسه داروهای سنتی با گیاهانی که آن ها مصرف می کنند ، صورت گرفته است .
سال ۱۹۸۷ میلادی ، میشل هافمن در تانزانیا در حال مشاهده گروهی از شامپانزه ها بود که غذا می خوردند . در میان آن ها شامپانزه ماده ای، حال خوشی نداشت و در کناری آرمیده بود . وقتی بیدار شد، به سوی درختچه ای به نام Vernonia amygdalina راه افتاد . مردم محلی این گیاه سمی را " قاتل بز " می نامند .
تلخی بسیار زیاد برگ های این گیاه هشداری جدی به جانورانی است که قصد دارند شاخ و برگ های آن را مصرف کنند. اما شامپانزه بیمار بدون توجه به این هشدار , شاخه ای از این گیاه را چید و با دقت پوست آن را جدا کرد تا به مغز داخلی ساقه رسید . سپس طی ۲۰ دقیقه مغز آن را کاملا جوید و شیره آن را مکید . هافمن رفتار دیگری را نیز بین شامپانزه ها مشاهده کرد . برخی از آن ها هنگام بیماری ، برگ های گیاهان خاصی را بدون آن که بجوند ، می بلعیدند .این برگ ها تقریبا دست نخورده دفع می شدند .
هافمن در مطالعات وسیعی که در جنگل های تانزایا انجام داد ، به این نتیجه رسید که رفتار خود درمانی در شامپانزه ها اغلب با آلودگی آن ها به انگلی با نام Oesophagotomum stephanostomum ارتباط دارد .
بررسی های او نشان دادند ، ساقه یا برگ گیاهانی که شامپانزه ها هنگام بیماری مصرف می کنند، به دفع این انگل از بدن آن ها کمک می کند. شامپانزه ای که مغز تلخ ساقه V. amygdalina را بجود ، بدون شک بیمار است . جویدن مغز ساقه این گیاه پس از ۲۰ الی ۲۴ ساعت باعث از بین رفتن احساس ناخوشی در شامپانزه می شود.
اما چرا شامپانزه با دقت پوست گیاه را جدا می کند و تنها مغز ساقه را مصرف می کند ؟ در پیکره این گیاه دو دسته ترکیب کشنده به نام سسکیوترپن لاکتون و گلیکوزیدهای استروئیدی یافت می شوند . غلظت این مواد سمی در پوست ساقه و برگ های گیاه از مغز آن بیش تر است . از این رو , شامپانزه این بخش های گیاه را برای جلوگیری از مسمویت شدید مصرف نمی کند . ترکیبات دسته نخست ، اثرات ضد انگی شدیدی دارند اما ترکیبات دسته دوم خواص کشندگی کم تری دارند و باعث مهار تحرک و تخم گذاری در انگل ها می شوند.
شامپانزه ها برای دفع انگل های خود از گیاهان دیگری نیز استفاده می کنند . هافمن ۳۴ گونه گیاه را گزارش کرده است که شامپانزه ها برگ آن ها را درسته می بلعند . هر چند این گیاهان به شکل های گوناگون ( بوته, درختچه , درخت و پیچک ) می رویند ، اما همه آن ها خصوصیت مشترکی دارند : سطح برگ هایشان بسیار زیر و پوشیده از کرک است .هافمن درمطالعات خود دریافت ، در مدفوع شامپانزه به ازای هر ۲۰ برگ بلعیده شده حدود ۱۰ کرم زنده یافت می شود . بنابراین با وجودی که برگ های بلعیده شده کرم ها را دفع کرده بودند ، آن ها را از بین نبرده بودند . در واقع سطح زیر و کرکدار برگ ها اتصال کرم های بالغ به جدار روده را سست می کند. به علاوه بسیاری از کرم های نابالغ لابه لای کرک ها به دام می افتند و به این ترتیب از بدن جانور دفع می شوند.
● خود درمانی و یادگیری
اغلب محققان بر این باورند که راهبردهای خود درمانی مهارت هایی حیاتی هستند که انتخاب طبیعی آن ها را نیرو می بخشد . با وجود این ، در برخی گونه ها ، به ویژه میمون های انسان نما ، رگه هایی از یادگیری مشاهده می شود. در این میمون ها ، افراد خام و بدون تجربه رفتارهای خود را با کسب اطلاعات از تجربیات دیگران کامل می کنند . وقتی فردی اثرات مفید ماده ای را برای سلامتی خود درمی یابد، این تجربه میان اعضای گروه به تدریج گسترش می یابد.
به نظر می رسد اولین برخورد با رفتارهای خود درمانی در سنین پائین اتفاق می افتد . وقتی میمون بالغی بیمار می شود و رفتار خود درمانی را از خود بروز می دهد، میمون های جوان متوجه این رفتار می شوند و سعی می کنند خودشان نیز آن را انجام دهند. میمون بالغ نیز اغلب مادرشان است .
اگر خود درمانی را حاصل یادگیری بدانیم، با پرسش های عمیقی روبه رو می شویم . جانور پس از بیماری باید گیاه دارویی را شناسایی کند، بخش هایی را که موثر هستند انتخاب و آن را به شیوه مناسبی مصرف کند . شامپانزه ها در عادت های غذایی بسیار محافظه کارانه عمل می کنند و حتی هنگامی که بیمار هستند ، مواد غذایی جدید را به طور تصادفی انتخاب نمی کنند . شاید رفتار خود درمانی از آن جا شروع می شود که در یک دوره کمیابی غذا ، میمون های گرسنه و بیمار به غذاهای جدیدی روی می آورند . در نتیجه سلامتی خود را باز می یابند و این بهبودی زمینه ای برای مصرف غذای جدید در هنگام بیماری می شود.
● خود درمانی و پزشکی سنتی
حدود یک قرن پیش ، طبیبی تانزانیایی توانست با کشف شیوه درمانی مهمی جان بسیاری از مردم روستایش را نجات دهد که به یک بیماری شبیه اسهال مبتلا شده بودند . او جوجه تیغی بیماری را در اطراف روستا مشاهده کرد که وضعیتی مشابه اهالی روستا داشت و از ریشه گیاهی می خورد . اهالی روستا آن گیاه را سمی می پنداشتند اما طبیب عقیده داشت می توان از آن برای درومان بیماری استفاده کرد. از این رو ، پس از این که خود مقداری از گیاه را خورد ، ماجرا را برای مردم تعریف کرد و آنان را متقاعد کرد از آن برای درمان بیماری خود استفاده کنند . از آن زمان تاکنون مردم آن روستا از آن گیاه به عنوان دارو استفا می کنند . به نظر می رسد , رویدادهای مشابه ، بر کارایی پزشکی سنتی افزوده اند و شاید منشا پزشکی سنتی بوده اند .
● کلام آخر
همان طور که یک قرن پیش آن طبیب تانزانیایی توانست داروی جدیدی را برای مردم روستای خود پیدا کند ، مطالعه رفتارهای خود درمانی در جانوران می تواند منیع مهمی برای کشف داروهای جدید باشد. آفریقا، محل تولد بشر، ممکن است نقطه شروع تکامل پزشکی مدرن باشد . شناخت بهتر این قاره می تواند نقش مهمی در آینده جهان ایفا کند.
کپی پیست (منبع ) : آفتاب
تا بعد ...
ghazal_ak
21-10-2007, 14:08
ماهي چگونه حركت ميكند؟
بيشتر جانداران اين توانايي را دارند كه انواع مانورهاي حركتي را انجام دهند و همچنين ميتوانند بخشي و يا همه بدن خود را در وضعيت خاص تعادلي نگهدارند. حركت و تعادل جانداران يك مسئله مهم مكانيكي است. جانداران دستگاهها و ماشينهايي هستند كه به كمك نيروهايي به حركت درميآيند و كار را انجام ميدهند و ساختمانهايي هستند كه تحت اثر نيروهاي وارده در حالت تعادل قرار ميگيرند. هر كدام از انواع جانوران داراي اعضاء و دستگاههايي هستند كه حركت و تعادل آنها را امكانپذير ميسازد. براي نمونه جانوران زميني مانند انسان و چهارپايان به كمك سيستم استخوانبندي و ماهيچههاتوانايي انجام حركات گوناگوني بر روي زمين را دارند. جانداران دريايي مانند ماهيها و نهنگها داراي اعضايي مانند بالهها هستند و شكل عمومي آنها طوري است كه براي شرايط دريايي و حركت در آن مناسبت تمام دارد. در كل ميتوان چنين گفت كه فرم ساختماني و عملكرد هريك از انواع جانوران با شرايط محيطي آن جانور هماهنگي دارد و به عبارت مهندسي، جانوران ماشينهايي هستند كه در طبيعت براي شرايط خاص محيطي خود و نيازهاي حياتي وابسته به آن طراحي و ساخته شدهاند. همچنين رديابي انواع جانوران در طي دوران گذشته اين نتيجه را بدست داده است كه از ديدگاه تكاملي نيز تغييرات فرمي جانوران در طول زمان همواره در جهتي صورت گرفته است كه كارآيي مكانيكي آنها را به عنوان يك كاشين كامل افزايش بدهد.
بررسي و مطالعه مربوط به حركت و تعادل جانوران از ديدگاه مكانيكي داراي وجوه و مسائل مكانيكي مشتركي است كه در مورد انواع جانوران يكسان است. علاوه بر آن حركت و تعادل هريك از انواع جانوران از ويژگيهايي برخورداراست كه ويژه آن جانور بهخصوص است.
از ديدگاه مكانيكي (پويشي) ماهيها چگونه حركت ميكنند؟
ماهيان، برحسب شكل، اندازه و چگونگي حركت داراي انواع گوناگوني هستند. انواع گوناگون ماهي براي حركت رو به جلو و انجام مانورهاي حركتي از بخشي و يا تمام بدن خود سود ميجويند. اندام محركه در ماهيها داراي حركت نوساني است. به كمك همين حركت نوساني است كه نيروي جلوبرنده ماهي تامين ميشود. علاوه بر آن، ماهيها داراي پردههاي غضروفي بهنام باله هستند كه تعداد و اندازه آنها در ماهيان گوناگون متفاوت است. گذشته از آن، داراي دمهاي ارتجاعي و نيرومندي هستند. ماهيها از بالهها، دم و يا تمامي بدن براي انجام حركت در آب سود ميجويند. براي نمونه حركت مارماهيها بهكمك امواجي كه در طول بدن آنها انتشار مييابد انجام ميشود، ماهي قزلآلا از حركات نوساني بالهها براي حركت خويش كمك ميگيرد. در ارهماهي، باله به صورت نواري طويل در طول بدن قرار گرفته و حركت موجي اين باله به ماهي توانايي حركت به پسوپيش را ميدهد.
نه تنها انواع گوناگون ماهي از مكانيزم (سازوكار)هاي گوناگون براي شنا يهره ميگيرند، بلكه حتي در يك ماهي خاص نيز مكانيزمهاي حركتي در آغاز حركت و در سرعتهاي گوناگون متفاوت است. از اين روست كه بيان فرضيه كلي مكانيكي توجيهپذير حركت ماهي دشوار است.
اما هدف تمامي اين مكانيزمها و مانورها، ختثي نمودن نيروي مقاوم در برابر حركت روبهجلو، يا جهت دلخواه، و ايجاد شتاب مطلوب به بدن جانور است. نكته بسيار مهم در اين است كه اين جانور از شاره (سيال) پيرامون خود، براي ايجاد نيروي محركه كمك ميگيرد. بدون وجود شاره پيرامون جانور، حركت آن امكانپذير نيست. همانند هواپيما و زيردريايي و برخلاف راكت و موشك كه اندركنش گاز خارج شده به صورت پيشرانه (جت) به بدنه جسم است كه آن را ميراند و براي حركت نيازمند شارهاي پيرامون خويش نيست.
برخي از انواع ماهيان از حركات موجي تمام بدن خويش در ايجاد نيروي تكيهگاهي و محركه سود ميجويند و بعضي به كمك حركات بالهها و دم به اين هدف ميرسند.
در مكانيزم نوع نخست، حركت موجي تمام بدن همچون مارماهي، جركت موجي توسط ماهيچههاي بدن جانور از سر ماهي آغاز شده بهسوي دم انتشار مييابد. مكانيزم نوع دوم، ايجاد نيروي مجركه به كمك باله و دم، انواع گوناگوني دارد. حركت ماهي به دو نوع حركت خمشي، درون دم حول محور عمود بر صفحه باله، و حركت پيچشي، درون دم حول محور واقع در صفحه باله، تقسيم ميشود. در بعضي ماهيان، اين دو مكانيزم به صورت تركيبي با يكديگر به كار ميروند.
ماهي در مكانيزم حركتي دم و بالهها با حركت نوساني بالهها و دم خود گردابههايي ايجاد مينمايد. از ديدگاه مكانيك شارهها، اين گردابهها كه در آب آرام ايجاد ميشوند، نمايشگر ميدانهاي سرعتي هستند كه بخشي از آب را در حول محورهايي بهدوران در ميآورد.
نتيجه حركت آب نسبت به بالهها چنان است كه نيروي جلوبرنده بر بدن ماهي اثر كرده، جانور را پيش ميراند. ماهي با حركت بالهها و دم، آب را چنان جابهجا ميكند كه نتيجه آن اعمال نيروي واكنشي از سوي آب به بدن ماهي، در جهت موردنظر است.
نيروي محركه حركت ماهيان، از انرژي كششي كه در ماهيچهها ايجاد ميشود تامين ميگردد. از ديدگاه مكانيكي، در حركت عادي، مقدار انرژي مفيد توليدي برابر است با حاصلضرب سرعت ماهي در مقاومتي كه آب پيرامون سطوح جانبي بدن ماهي اعمال ميدارد. اين مقاومت تا حد بسيار زيادي بستگي به آن دارد كه جانور بتواند بدون ايجاد گردابههاي غير ضروري در آب حركت نمايد. اين مقاومت بستگي به جهت حركت و شكل هندسي بدن ماهي دارد. توان ماهيچه به نيروي كششي ايجاد شده در آن و سرعت انقباض ماهيچه ارتباط دارد و اين توان براي مقدار خاصي از نيروي كششي و سرعت انقباض به بيشينه خود ميرسد. سرعت حركت بستگي به طول بدن، بسامد و ارتعاش دم ماهي دارد. هراندازه كه طول بدن ماهي بلندتر باشد، بيشينه بسامد حركت دم بيشتر شده و در نتيجه نسبت بيشينه سرعت به طول، با افزايش طول بدن كم ميشود. در نتيجه در سرعتهاي برابر 8 تا 10 برابر طول جانور در ثانيه، تنها براي 6 ثانيه ادامه مييابد. سرعتهاي عادي (نيممتردرثانيه) ماهيان كوچك (تا حدود 30 سانتيمتر) براي مدت بيش از 20 ثانيه قابل تداوم هستند.
موذی ترین حیوان پشه می باشد
moontoise
31-10-2007, 11:24
آیا میدانستید: لاک پشت در بین جانوران جهان، طولانی ترین عمر را دارد و ممکن است تا 150 سال عمر کند.
آیا میدانستید: باز مهاجر، یا عقاب اردکی، تیز پروازترین پرنده است و میتواند دقیقهای چهار تا هشت کیلومتر پرواز کند.
آیا میدانستید: مرغ زرین بال کوچکترین پرنده است وزن نوع سرخ گلوی بالغ آن کمتر از وزن یک دو ریالی است
آیا میدانستید: پروانه هرکول استرالیای که فاصله دو نوک بالهای آن در حالت گسترده سی و پنج سانتی متراست، بزرگترین پروانه جهان است.
آیا میدانستید: نیروی نگهدارنده در پاهای عنکبوت که تعداد آنها هشت عدد میباشد، حتی بر روی یک سطح صاف و صیقلی به اندازهای است که قادر است وزنی معادل صد و شصت برابر وزن خود را تحمل کند.
آیا میدانستید: کنه که حشرهای ریز است، میتواند یک سال تمام بدون غذا زنده بماند.
آیا میدانستید: بیشترین سرعتی که یک جسم میتواند در اثر سقوط آزاد داشته باشد حدود ۱۲۰ مایل در ساعت است و دیگر از این سرعت تجاوز نمی کند، دلیل این امر اصطکاک هوا میباشد.
آیا میدانستید: حداکثر سرعت لاک پشتهای غول پیکر چهار و نیم متر در دقیقه است که خرگوش این فاصله را در کمتر از نیم ثانیه میپیماید.
آیا میدانستید: پل خواجو در زمان سلاطین صفویه در اصفهان ساخته شده است.
آیا میدانستید: گوش و بینی در تمام طول عمر انسان در حال رشد میباشد و بزرگتر میشود.
آیا میدانستید: نام پایتخت قرقیزستان بیشکک است و مساحت آن از استان کرمان کمتر است.
آیا میدانستید: بیش از صد میلیارد کهکشان تا به اکنون در جهان شناسایی شدهاند.
آیا میدانستید: اسب ماده سی دندان و اسب نر سی و شش دندان دارد.
آیا میدانستید: آب دریا بهترین ماسک زیبای پوست است، البته بخاطر منیزیم و املاح معدنی موجود در آب دریا میباشد.
آیا میدانستید: سیاره اورانوس پانزده قمر «ماه» دارد.
آیا میدانستید: زمین از حیث بزرگی پنجمین و از حیث فاصله با خورشید، سومین سیاره منظومه شمسی است.
آیا میدانستید: کنگوکینشاسا همان کشور زئیر میباشد.
آیا میدانستید: زهر مار کبری بیشتر بر روی مراکز تنفسی اثر کرده و باعث خفگی صید میشود.
آیا میدانستید: بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب میباشد.
آیا میدانستید: کشور بلغارستان از نصف استان کرمان هم کوچکتر است.
آیا میدانستید: اندونزی چهارمین کشور پر جمعیت دنیا بعد از چین و هند و آمریکا میباشد.
آیا میدانستید: ایرانیها روزانه بطور متوسط حتی نصف استکان هم شیر نمیخورند.
آیا میدانستید: شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن میکرده است.
آیا میدانستید: انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمرش را تلویزیون نگاه میکند و شش سالش را هم صرف غذا خوردن میکنیم و یک سومش را هم میخوابد.
آیا میدانستید: نامهای قدیمی ترکیه، روم شرقی و عثمانی بوده است.
آیا میدانستید: دود سیگار موجود در محیط بیشتر از مصرف مواد قندی در پوسیدگی دندانهای کودکان نقش دارد.
آیا میدانستید: پروانهها، چشمهای مرکب دارند که تعداد آنها گاهی به هجده هزار میرسد.
آیا میدانستید: بی رحم ترین حشره دنیا حشره دعا خوان ماده است. هنگامی که حشـره ماده از همسرش باردار میشود، به آن نیش میزند و همسر نیمه جان پس از جفتگیری غذای لذیـذی برای حشره ماده میشود.
آیا میدانستید: ما حتی در روزهای ابری هم در معرض اشعه بنفش خورشید میباشیم، بین هفتاد تا هشتاد درصد از این نور میتواند به راحتی از ابرها ردّ شوند.
آیا میدانستید: یک نوع پشه وجود دارد که در ثاتیه هزار بار بال میزند.
آیا میدانستید: نمک از پنج هزار سال پیش در سفره ما انسانها بوده است.
آیا میدانستید: خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتراز دیگران است.
آیا میدانستید: ستارگان آبی داغتر از خورشید و قرمزها سردتر از آن هستند.
آیا میدانستید: استرس تا 5 برابر سیستم ایمنی بدن را پایین میآورد.
آیا میدانستید: پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما میخواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی آن میگذاریم.
آیا میدانستید: اگر روند شیوع سرطان در همین حد بماند حدود سی و پنج درصد احتمال دارد که شما در طول زندگی تان به یکی از انواع سرطان مبتلا شوید.
آیا میدانستید: اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا 97000 کیلو متر میشود.
آیا میدانستید: قویترین نیروهای دنیا بترتیب عبارتند از: نیروی هسته ای، الکترو مغناطیس و نیروی جاذبه.
آیا میدانستید: 1.260.000.000.000.000.000.000 لیتر آب بروی کره زمین وجود دارد که این مقدار در چرخه آب در گردش است.
آیا میدانستید: دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود.
آیا میدانستید: فقط یک نفر از یک میلیارد نفر بیش از 116 سال عمر میکند.
آیا میدانستید: قلب انسان میتواند خون را 10 متر به بیرون پرتاب کند.
آیا میدانستید: متداولترین نام در دنیا محمد است.
آیا میدانستید: زبان قویترین ماهیچه در بدن است.
آیا میدانستید: روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکی است.
آیا میدانستید: ستاره دریایی مغز ندارد.
آیا میدانستید: زنان تقریبا 2 برابر مردان چشمک میزنند.
آیا میدانستید: شما نمیتوانید با حبس کردن نفستان خودکشی کنید.
آیا میدانستید: انسانهای راست دست به طور میانگین 9 سال بیش از چپ دستها عمر میکنند.
آیا میدانستید: درآمد مایکل جوردن از کمپانی نایک، بیش از درآمد تمام کارکنان این کمپانی در کشور مالزی است.
آیا میدانستید: مورچهها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست میافتند.
آیا میدانستید: هر انسانی در طول زندگیاش به طور میانگین 8 عنکبوت را در حال خواب میخورد.
آیا میدانستید: گربه ماهی بیش از 27000 عضو چشایی دارد.
آیا میدانستید: کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالن سوختی که میسوزاند فقط 1.5 متر حرکت میکند.
آیا میدانستید: صندلی الکتریکی را یک دندانپزشک اختراع کرد.
آیا میدانستید: هر آمریکایی به طور میانگین 2 کارت اعتباری دارد.
آیا میدانستید: انسان سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرتبه پلک میزند!
آیا میدانستید: خورشید ۳۳۰۳۳۰ مرتبه بزرگتر از زمینه!
moontoise
31-10-2007, 11:33
آیا میدانستید: یک گالن روغن سوخته، میتواند تقریبا یک میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند!
آیا میدانستید: ناخنهای انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخنهای پا رشد میکنند!
آیا میدانستید: خوردن یک عدد سیب اول صبح، بیشتر از یک فنجان قهوه باعث دور شدن خواب آلودگی میشود!
آیا میدانستید: دلفینها هم مانند گرگها هنگام خواب یک چشمشان را باز میگذارند!
آیا میدانستید: قدیمیترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است!
آیا میدانستید: اسکیموها هم از یخچال استفاده میکنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن!
آیا میدانستید: سرعت آب دهانی که هنگام عطسه از دهان شما خارج میشود، حدود ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت است!
آیا میدانستید: ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول میکشد تا نور خورشید به زمین برسد!
آیا میدانستید: جویدن آدامس هنگام خوردن پیاز، مانع از اشکریزی شما میشود!
آیا میدانستید: در تایوان بشقابهای گندمی درست میشود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقابشان را هم میخورند!
آیا میدانستید: یکچهارم استخوانهای بدن انسان، در پای او قرار دارد!
آیا میدانستید: اثر لب و زبان هر کس، مانند اثر انگشت او منحصر به فرد است!
آیا به طور متوسط روزانه، 12 نوزاد به خانوادههای اشتباه داده میشوند.
آیا میدانستید: هیچکس نمیداند چرا صدای اردکها اکو نمیشود!
آیا میدانستید: لئوناردو داوینچی میتوانسته با یک دستش بنویسد و با دست دیگرش نقاشی کند!
آیا میدانستید: به دلیل اینکه فلز کمیاب بود، اسکارهایی که در طی جنگ جهانی دوم داده شد، از چوب ساخته شده بود.
آیا میدانستید: بروسلی خیلی سریع بود، به طوری که باید فیلم را واقعاً آهسته میکردند تا بتوانی حرکاتش را ببینی!
آیا میدانستید: سس کچاپ در سال 1830 به عنوان یک دارو به فروش میرفته است.
آیا میدانستید: لئوناردو داوینچی مخترع قیچی بود، همچنین 10 سال طول کشید تا لبهای مونالیزا را نقاشی کند.
آیا میدانستید: وقتی پاهایت را آرام بالا بیاوری و به پشت بخوابی، در ماسه فرو نمیروی.
آیا میدانستید: پشهکشها پشه را نابود نمیکنند، بلکه تو را مخفی میکنند! آنها حس پشهها را از کار میاندازند، بنابراین پشهها نمیتوانند بفهمند که تو کجایی!
آیا میدانستید: دندانپزشکها توصیه میکنند که زمان مسواک زدن، تا 6 قدم از توالت دور شوید تا از ورود ذرات معلّق که بوسیله هوا منتقل میشوند، در هنگام شستشوی دهان، جلوگیری شود.
آیا میدانستید: اکثر افراد در کمتر از 7 دقیقه خوابشان میبرد!
آیا میدانستید: 56% افرادی که دست چپ هستند، تایپیستند.
آیا میدانستید: غیر ممکن است که بتوانی با چشمان باز، عطسه کنی!
آیا میدانستید: ما در طول زندگیمان، 18 کیلو پوست میاندازیم.
آیا میدانستید: رنگ مورد علاقه 80% از آمریکاییها، آبی میباشد!!
آیا میدانستید: اگر میخواهی از آرواره یک تمساح جان سالم به در ببری، انگشتهایت را در چشمانش فرو کن. فورا به شما اجازه میدهد که فرار کنی!
آیا میدانستید: وقتی شخصی در سریلانکا سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان میدهد، یعنی «باشه»!
آیا میدانستید: در این دنیا تعداد جوجهها از آدمها بیشتر است.
آیا میدانستید: یکی از شگفتیهای ریاضی این است که وقتی عدد 111111111 را در خودش ضرب کنی، جواب خواهد شد؛ 12345678987654321
آیا میدانستید: «گربه» تنها حیوان خانگی هست که در کتاب مقدس به آن اشارهای نشده است.
آیا میدانستید: نوارهای لاستیکی خیلی طول میکشد تا سرد شوند.
آیا میدانستید: «یویو» اولین بار به عنوان یک سلاح در فیلیپین استفاده میشد!
آیا میدانستید: شهر مکزیک هر سال 25.5 سانتیمتر، نشست میکند.
آیا میدانستید: مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون میبینید.
آیا میدانستید: ناخن انگشت وسط زودتر از ناخن انگشت شصت، رشد میکند.
آیا میدانستید: در واشنگتن بیشتر از مردمانش، تلفن وجود دارد.
آیا میدانستید: یک سوسک حمام میتواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.
آیا میدانستید: یک کوروکودیل نمیتواند زبانش را بیرون بیاورد.
آیا میدانستید: حلزون میتواند 3 سال بخوابد.
آیا میدانستید: به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر میترسند تا از مرگ!
آیا میدانستید: اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچوقت تمام نخواهد شد.
آیا میدانستید: خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفهجویی کند.
آیا میدانستید: ملت آمریکا به طور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا میخورند.
آیا میدانستید: چشمهای شتر مرغ از مغزش بزرگتر است.
آیا میدانستید: بچهها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشککها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر میشوند.
آیا میدانستید: پروانهها با پاهایشان میچشند.
آیا میدانستید: گربهها میتوانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگها کمتر از 10 تا!
آیا میدانستید: ادرار گربه زیر نور سیاه میدرخشد.
آیا میدانستید: تعداد چینیهایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکاییهایی که انگلیسی بلدند، بیشتر است!!
آیا میدانستید: دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند.
آیا میدانستید: فیلها تنها حیواناتی هستند که نمیتوانند بپرند.
آیا میدانستید: فوریه 1865 تنها زمانی بود که ماه کامل نشد.
آیا میدانستید: اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید میشود.
آیا میدانستید: اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کردهاید.
آیا میدانستید: در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را میکندند حتی ابروها و موژهها.
آیا میدانستید: کوتاهترین جنگ در تاریخ در سال 1896 بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید.
آیا میدانستید: در 4000 سال گذشته هیچ حیوان جدیدی رام نشده است.
آیا میدانستید: تعداد انسانهایی که به وسیله خر کشته میشوند، از انسانهایی که در سانحه هوایی میمیرند بیشتر است.
آیا میدانستید: چشمهای ما از بدو تولد همین اندازه بودهاند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچوقت متوقف نمیشوند
ghazal_ak
09-11-2007, 20:38
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Axolotl شناخته شده ترین گونه از سمندرهای ببری (Tiger Salamander) می باشد که در مکزیک یافت می شود. محل اولیه زندگی این جانور در دریاچه های اطراف مکزیکوسیتی می باشد. Axolotl از نظر قابلیت منحصر به فرد در بازسازی اعضای از دست رفته و بزرگ بودن جنین این جانور مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ghazal_ak
14-11-2007, 19:56
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قاره قطب جنوب, قاره یخ زده ای است که قطب جنوب زمین را فراگرفته و دریاهای بسیار سرد و منجمد آن را احاطه کرده اند. این قاره خانه بسیاری از حیوانات است. به ویژه, دریاهای قاره قطب جنوب سرشار از حیات اند و از پلانکتون های میکروسکوپی تا بزرگ ترین حیوانی که تاکنون بر روی زمین زندگی کرده است یعنی نهنگ آبی در آن زندگی می کنند.
قاره قطب جنوب سردترین, بادخیزترین و خشک ترین مکان روی زمین است. سردترین دمایی که تا کنون بر روی کره زمین ثبت شده در قاره قطب جنوب بوده. این دما نزدیک به 129- درجه فارنهایت (89- درجه سانتی گراد) بوده است! سرزمین قاره قطب جنوب نمی تواند بسیاری از اشکال زندگی را در خود داشته باشد. زیرا بیشتر سرزمین قاره قطب جنوب بیابان یخ زده, با بارش هایی کمتر از "بیابان صحرا" (کمتر از پنج سانتی متر در سال) است. اما نکته جالب دیگر این است که 70 درصد آب شیرین جهان به شکل منجمد شده در منطقه قطب جنوب وجود دارد.
همه حیوانات قاره قطب جنوب با زندگی در شرایط بی نهایت سرد تطبیق پیدا کرده اند. بعضی از آنها مثل نهنگ ها, سیل ها و پرندگان یک لایه عایق چربی برای حفاظت آنها در مقابل سرما دارند. حیوانات دیگر مثل بسیاری از ماهی ها و حشرات, مواد شیمیایی مخصوصی در خونشان دارند (پروتئین های ضد انجماد طبیعی) که آنها را از انجماد حفظ می کند. بسیاری از حیوانات (مثل پنگوئن ها و سیل ها) فرم بدن فشرده و پوست ضخیمی دارند که به حفظ گرمای بدنشان کمک می کند. پرندگان هم بال های ضد آب و پرهای کرکی و ریز ضد آب دارند.
بعضی از حیوانات, قاره قطب جنوب را در طول سردترین ماه های این قاره ترک می کنند. حیواناتی مثل نهنگ کوهان دار به آب های گرم تر مهاجرت می کنند تا در آب های قاره قطب جنوب تولید مثل کنند. بسیاری از حیوانات دیگر (مثل پنگوئن امپراتور) در سراسر سال در قاره قطب جنوب می مانند.
منبع:
enchantedlearning.com/school/Antarctica/Animalprintouts.shtml
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همستر (HAMSTER) حيواني كوچك و بسيار زيبا و جذاب در رنگ هاي گوناگون ازجمله سفيد، طلائي، سياه،
كرم، زرد و . . . بوده و از خانواده جوندگان است كه همه چیزخوار(omnivorous) ميباشد. همسترها جوندگان
کوچک متعلق به خانواده کرستیده میباشند. اعضای این خانواده در طبیعت وحش در اروپای شرقی، خاور میانه،
شمال آفریقا، چین و سیبری مشاهده میشوند. نگهداری همستر در قفس دارای احتیاجات ساده ای بوده و بدون بو
می باشد. هسمترها به عنوان حیوان خانگی در نظر گرفته میشوند. این حیوانات شبزی بوده و معمولا جهت
جلوگیری از نزاع به صورت انفرادی نيز نگهداری میشوند. به این جانور انواع میوه، سبزیجات و دانه ها را بعنوان غذا
میتوان داد. براي نگهداري از همستر از ظروف شيشه اي (شبيه به آكواريم) استفاده مي شود كه ميتواند درب آن نيز ب سته شود. زير كف پاي حيوان نرمه چوب نجاري ريخته ميشود. اين حيوان روز خواب است و از غروب شروع به
بازيگوشي مي كند. در صورتي كه در قفس آن يك عدد چرخ و فلك يا سطح شيبدار مخصوص و يا تونل مخصوص
قرار گيرد بازي كردن آن را مي توانيد بخوبي مشاهده نمائيد. همستر براحتي به شما عادت ميكند و از سر و كول شما بالا ميرود. بر روي دو پاي خود مي ايستد و در هنگام خوابيدن خود را ولو مي كند بگونه اي كه شما فكر مي كنيد
كاملاٌ بيجان شده است. در خيلي از مواقع خوابيدن آن مانند انسانها به پشت است و خواب عميقي دارد بطوري كه
اگر شما به آرامي دستش را بگيرد و آن را از جاي خود بلند كنيد ممكن است هنوز خواب بماند و بيدار نشود.
اين حيوان در صورت خود جیب های گونه ای (cheek pouch) دارد. این جیبها در دو طرف صورت واقع شده اند و کار حمل مواد غذایی و مخفی کردن نوزادان تازه متولد شده در هنگام خطر را بر عهده دارند. همستر قسمت عمده اي از غذائي كه شما براي آن ميگذاريد را در ابتدا بشكلي حريصانه در اين جيب ها قرار ميدهد و سپس در گوشه اي از قفس آنها را خارج كرده و شروع به خوردن مي نمايد.
همستر بالغ در هر روز 5 تا 10 گرم غذا و مقدار كمي آب احتیاج دارد. چنانچه در جيره غذائي آن مقداري سبزي يا ميوه مانند هويج يا سيب در نظر گرفته شود لازم به آب دادن نيست. وزن بالغ حدود 100 تا 130 گرم و طول عمر آن 2 تا 5 سال است. دندانهای پیشین همستر بطور مداوم در حال رشد بوده و برای کوتاه کردن آن احتیاج به جويدن مواد جامد از قبيل چوب و كارتن و ... دارد. همستر در هر زايمان 5 تا 9 نوزاد بدنيا مي آورد. در گاهي موارد تعداد نوزادان بيشتر از اين نيز بوده و در منابع تا ۲۴ عدد هم در يك زايمان ذكر شده است. نوزاد این حیوان از سن7 تا 10 روزگی شروع به خوردن مواد جامد خواهد كرد.
از همستر بيماري خاصي در انتقال به انسان گزارش نشده است و واکسن خاصی نيز برای آن وجود ندارد اما بهتر است هر شش ماه یکبار داروی انگلی لازم به آن داده شود. البته در صورتي كه غذاي آنرا بخوبي بشوئيد امكان آلودگي به انگل را نداشته و نياز به داروي انگل هم نخواهد داشت.
مدتي است كه به دليل سهولت نگهداري و زيبائي بالاي اين حيوان و مشخصات بهداشتي آن از نظر امكان انتقال بيماري به انسان، نگهداري از آن در كشورهاي متعدد اروپائي و آمريكائي رواج چشمگيري داشته است. براي اطلاعات بيشتر مي توانيد كلمه همستر (Hamster) را در اينترنت (فارسي يا انگليسي) جستجو كنيد. در صورتي كه نگهداري از اين حيوان را تجربه كنيد بطور حتم علاقه زيادي به آن خواهيد يافت. علي رغم آنكه از رواج همستر در ايران چندين سال مي گذرد بسياري از مردم آن را با موش اشتباه مي كنند و در خيلي از موارد با نگاهي چندش آور و نامطلوب به آن مي نگرند.
انتخاب همستر در هنگام خريد آن
دو نوع همستر به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود. همستر طلائی یا سوری و همستر کوتوله يا چيني. همستر کوتوله تقریبا به اندازه نصف همستر طلائی می باشد. همستر طلائی در تنهایی نیز زندگی شادی خواهد داشت و اغلب اگر بصورت گروهی نگهداری شوند با هم در گیر می شوند. همستر کوتوله اجتماعی تر بوده و شاید برای نگهداری آنها بصورت دوتایی (از یک جنس) بهتر باشد.از بقیه جهات نگهداری آنها شبیه به هم می باشد. امروزه به دليل جهش هاي ژنتيكي تعداد رنگ های زیاد و الگوهای متفاوت پوشش مویی همستر طلائي يا سوري در انواع رنگ هاي ديگر از جمله سفيد، سياه، كرم، خاكستري و . . . و با موي صاف يا پشمالو يا دم جارو و . . . يافت ميشود. از نژادهای فوق عمومی ترین همستر جهت نگهداری همستر طلایی است. درطبیعت وحش همستر طلایی دارای پوشش کوتاه، ضخیم و به رنگ قهوه ای مایل به قرمز میباشد. همسترهای اهلی برای اولین بار از یک نر و دو ماده خواهر در سال ١٩٣١ ازسوریه به انگلستان منتقل گردید.
موقع انتخاب همستر به رفتار و شرایط آنها بخوبي دقت کنید. از خرید همسترهایی که بی حال و ساکت می باشند اجتناب ورزید وآنها باید زبل، کنجکاو و فعال باشند (البته در ساعت بيداري يعني غروب به بعد). پوشش بدنی باید صاف و چشم ها تمیز باشند. نفس کشیدن حیوان نباید صدادار و با زحمت صورت گيرد.اگر متوجه شدید در درون قفس یکي از همسترها به اسهال یا بیماری تنفسی دچار شده است آن را قرنطينه كنيد زيرا همه همسترها در درون آن قفس در معرض یک بیماری واگیر دار قرار ميگيرند.
خانه همستر
سه نوع خانه برای همستر رایج میباشد. قفس های سیمی، قفس پلاستیکی و آکواریوم.
۱-قفس سیمی با میله های افقی با فاصله ۱ تا ۲سانتي متر برای نگهداری مناسب میباشد زيرا همستر به بالا رفتن علاقه زيادي دارد و از میله ها برای بالا رفتن از دیواره استفاده میکند. از قفس هایی که کف آنها به صورت شبکه ای و سوراخدار است اجتناب کنید چرا پاي او در آنها گير كرده و حیوان در این قفس راحت نيست و تمیز کردن این قفس ها نیز مشکل است.
۲- قفس هاي پلاستيكي كه معمولاٌ با تجهيزات ديگري همراه است. اين قفس ها خارجي بوده و ضمن گران بودن براي شرايط آب و هوائي گرم و خشك ايران مناسب نيستند. لانه هاي پلاستیکی با چندين تونل ومحل خوابنیز مناسب میباشند و حیوان میتواند از آن برای ورزش و تفریح استفاده کند ولی ضمن برخورداري از ايراد فوق، تهویه هوا و نظافت آن مشکل است. بعلاوه بسیاری از همسترهای طلائی بزرگتر از آن هستند که در تونلها جاي گیرند ولي برای همسترهای کوتوله مشکلی پیش نخواهد آمد. به این نکته نیز توجه داشته باشید که محل سکونت این حیوان باید آنقدر محکم باشد که در مقابل جویدن مقاومت کند و بعضا لانه های پلاستیکی به راحتی توسط آنها جویده خواهد شد.
۳- نوع رايج تر و ارزانتر قفس همستر در ايران آکواریوم است و تمیز کردن آن نیز راحت است. اما گردش هوا در آن کمتر بوده و همچنين این فرصت را به حیوان نمی دهد که ازدیواره ها بالا رود. یکدرپوشنیز برای ممانعت از خروج همستر از آکواریوم و همچنین جلوگیری از دسترسی دیگر حیوانات خانگی به آن نیاز می باشد. "دنياي همستر" اقدام به طراحي انواع جديدي از اين آكواريم ها نموده است كه به تجهيزات مناسب از قبيل چرخ و فلك، سرسره، تونل و نردبان و اتاق بالا مجهز است. دو مدخل جريان هوا در دو طرف پيش بيني شده است.
نگهداري از همستر
همستر حیوانی آرام و ساکت است و نگهداری از آن کار سختی نیست. نگهداری از این حیوان مانند سایر حیوانات خانگی باعث شادابی روح و تمدد اعصاب می گردد و سرگرمی مناسبی برای کودکان و سالمندان (برای جلوگیری از افسردگی) است .
برای نگهداری از همستر میتوان از یک قفس یا آکواریوم استفاده کرد. بستر باید ماده جاذب الرطوبه مثل خاک اره، کاه، پوشال کولر، ماسه بادی مخلوط و ... باشد. استفاده از روزنامه و پارچه پشمی بسیار مضر است.
بهتر است آکواریوم دور از جریان مستقیم هوا و در یک دمای ثابت و معتدل (دمای 20- 24 درجه و رطوبت 60-50 درصد) قرار گیرد و همواره یک تکه چوب یا شاخه بریده در آکواریوم باشد زیرا حیوان به وسیله آن دندان های خود را میتراشد.
همستر در طول روز بیشتر میخوابد و اکثراً شب ها فعالیت دارد. اگر در شب دما پایین آید همستر بی هوش شده و و شاید به خواب زمستانی فرو رود. در طول روز هم آکواریوم در جریان مستقیم تابش نور خورشید نباشد زیرا چشمان این حیوان برای نور ساخته نشده است.
قفس همستر باید هفته ای 2 بار بصورت موضعي و 2 هفته يكبار بطور كلي تمیز گردد و غذاهای فاسد نشدنی که حیوان انبار کرده است دوباره سر جایش برگردد چون همستر حیوان تمیز و مرتبی است.
همستر حیوانی است که به تنهایی زندگی آرام و راحتی دارد و نیازی به جفت ندارد و در صورتی که جفت باشند همواره به درگیری و جنگ میپردازند مگر اینکه از نوزادی در کنار هم باشند. هم چنین توصیه می شود در صورت تمایل به نگه داشتن دو همستر در کنار هم از دو همستر هم جنس استفاده شود.
بستر سازی
اغلب از تراشه چوب برای پوشاندن کف قفس استفاده میشود ولی باید از تراشه سرو اجتناب نمود. درخت کاج نیز بدلیل امکان ترشح مواد تحریک کننده و معطر مناسب نمیباشد. خرده هاي چوب درخت اشنگ یا دیگر درختان جنگلی برای استفاده در کف قفس بهتر است. ميتوانيد به نجاري محل خود مراجعه و مقداري خرده چوب بگيريد (معمولاٌ رايگان است اما مي توانيد انعام كوچكي به شاگرد نجار بدهيد). خرده هاي چوب را كف قفس بريزيد و لازم استهر دو هفته يكبارعوض شوند. از آنجا که همسترها معمولا از گوشه قفس خود برای دسشوئي استفاده میکنند تمیز کردن آن قسمت بصورت مداوم (چند روز يكبار) به تمیز ماندن محل زندگی آنها کمک میکند. همسترها دوست دارند در زمین تونل حفر کنند بنابراین عمق پوشش کف باید آنقدر باشد که حیوان بتواند درون آن تونل حفر کند (۵ سانتي متر و بيشتر).
لازم است مکان قفس در خانه در محل مناسب انتخاب گردد. معمولاٌ در صورتي كه قفس در بلندي قرار گيرد براي همسترها خوشايندتر است. از آنجا که همسترها شبگرد هستند محل زندگیشان در روز باید ساکت باشد. قفس باید دور از تابش مستقیم آفتاب و منابع گرما بوده وبهتر استحدود نيم متر بالاتر از سطح زمین بر روی تاقچه یا یک میز باشد.
لوازم زندگی
یک فضاي بسته به عنوان آشیانه در گوشه ای از قفس برای همستر مطلوب میباشد که میتوان از یک جعبه مقوایی برای اینکار استفاده نمودو هر چند وقت یک بار عوض شود. کف جعبه را میتوانید با چیزی نرم مثل دستمال کاغذی بپوشانید. مواد کف این جعبه بایدحدود یک بار در ماه عوض شود. عوض نمودن بيشتر باعث برهم زدن آرامش همستر خواهد شد. بازرسي منظم جعبه و برداشتن مواد غذائی که حیوان ذخیره نموده و در حال فاسد شدن استميتواند به بهداشت بيشتر قفس كمك كند.
به همستر باید فرصت جویدن و ورزشكردن داده شود. تقریبا تمام همسترها با شوق و ذوق از یک چرخ و فلک مخصوص همستر استقبال میکنند. مقداری تونل و لوله (مثل لوله دستمال توالت) نیزمفيد است. شاخه های تازه درختاني مانند بید و درختهای میوه که برای آنها از سموم ضد آفت استفاه نشده است وجعبه های کوچک مقوائی برای جویدن و بالا رفتن مناسب هستند.
برای آبخوری حیوان نیز میتوان از یک بطری با سری که بتواند حیوان به راحتی از آن آب بخورد استفاده نمود. بدینوسیله آب حیوان تمیز مانده ونمیتواند ظرف آب را سرازیر نماید. همستر نياز كمي به آب دارد و چنانچه در رژيم غذائي او سبزي قرار گيرد كافي ميباشد. آب زياد براي حيوان خطر مرگ دارد. یک ظرف غذای کم عمق از سرامیک یا چینی بهترین انتخاب برای ظرف غذای همستر می باشد تا حیوان نتواند ظرف را برگرداند. تمیز نمودن چنین ظرفی نيز راحت تر است.
20 نكته كاربردي در نگهداري همستر
1- هيچگاه آب فراوان در اختيار آن قرار ندهيد. اين ميتواند باعث مرگ او گردد.
2- در صورتيكه در جيره غذائي او از سبزي استفاده ميكنيد (مخصوصاٌ در هواي سرد و معتدل) ديگر به آب نيازي ندارد.
3- در ميان سبزيجات به گشنيز بيش از ديگران علاقه دارد. توجه كنيد كه كاهوي زياد ممكن است باعث اسهال شده و خطرناك است.
4- ذرت غذايي ارزان و مناسب است. بهتر است مقداري از آن را كمي بپزيد تا نرم شود و پس از خشك كردن به مرور به او بدهيد. شيريني، نمك، چربي زياد و بعضي از ميوه ها ازجمله گوجه فرنگي در جيره غذايي همستر مضراست.
5- غذاي همستر را تميز كرده و به او بدهيد. هيچگاه از سبزي نشسته و غذاي آلوده استفاده نكنيد. در اينصورت ممكن است آلوده به انگل گردد.
6- يك روز در ميان محتوي انباري خانه همستر را در كف خانه اش پهن كنيد تا از پوسيدگي و فاسد شدن آن جلوگيري شود.
7- غذاي همستر را در نوبت هاي متوالي (حداقل 3 بار در شبانه روز) و بمقدار كم به او بدهيد.
8- چرخ و فلك از بهترين و ضروري ترين تجهيزات در خانه همستر است. بازيگوشي حيوان در واقع يك ورزش و براي سلامتي او بسيار مهم است.
9- تكه هاي مقوا، چوب نرم، كاغذ مچاله و . . . جهت جويدن را فراموش نكنيد. رشد دندانهاي همستر هيچگاه متوقف نميشود.
10-تميز كردن آكواريم بصورت جزيي 2 بار در هفته و بصورت كلي هر 2 ماه يكبار انجام گيرد.
11- چون همستر ادرار خود را در گوشه اي از آكواريم انجام ميدهد نسبت به تعويض خرده چوب مربوط به اين ناحيه (2 بار در هفته) اقدام كنيد. براي اين منظور ميتوانيد يكي از ظروف خالي پنيري را از وسط نصف كنيد تا ابزاري شبيه به بيل مكانيكي بدست آيد و از آن استفاده كنيد.
12-براي گرفتن همستر به آرامي اقدام كنيد تا استرس و ترس براي او ايجاد نشود. همستري كه بترسد ممكن است در دست شما ادرار كند. براي بلند كردن و در دست گرفتن همستري كه با بوي بدن شما آشنا نيست دقت كنيد حركت آرام همراه با نوازش و دست گرفتن در بالاي سر حيوان براي جلوگيري از سقوط آن لازم است. اين موضوع مخصوصاٌ در مورد بچه ها ضرورت بيشتري دارد.
13-براي زايمان همستر باردار حداقل 1 هفته براي خانه سازي لازم است لذا قبل از اين خانه او را مستقل كنيد.
14-ضمن زايمان لازم است شرايط آرامش براي مادر فراهم شود. مكاني بدون سر و صدا و حتي الامكان تاريك مطلوب است. طول مدت زايمان 20 دقيقه تا 1 ساعت طول ميكشد.
15-هيچگاه در روزهاي نزديك به زايمان و چند روز پس از آن به همستر مادر و فرزندان او دست نزنيد.
16-جابجا كردن همستر مادر در روزهاي نزديك به زايمان باعث خونريزي و سقط جنين و مرده زايي و يا بچه خواري خواهد شد.
17-شستشوي همستر پس از مدتي كه با محيط جديد عادت كرد بلامانع است. بدين منظور از آب ولرم ومقدار كمي شامپو بچه استفاده كنيد. مواظب باشيد حيوان زياد نترسد. سپس با حوله نرم و سشوا در فاصله مناسب آنرا خشك كنيد.
18-نور مستقيم آفتاف بمدت طولاني (بيشتر از چند دقيقه) ميتواند براي همستر خطرناك باشد و در صورت استمرار منجر به مرگ آن گردد.
19-همستر نسبت به سرماخوردگي و مخصوصاٌ واگير از انسان حساس است. مواظب باشيد خانه او را گرم نگه داريد.
20-دقت كنيد اگر همستري دعوايي بود آنرا از ديگران جدا كنيد. حمله همستر مادر (پس از زايمان) چنانچه به محدوده همسترهاي ديگر وارد شود بسيار خطرناك و وحشيانه است و چنانچه سريعاٌ خارج نشود ممكن است با دندانهاي خود شكم حيوان مقابل را پاره كند.
20 جاذبه و زيبايي در همستر
1- دست و پاي او شبيه انسانها و داراي انگشت است.
2- در بسياري از مواقع بر روي دو پاي خود مي ايستد و به بيرون نگاه ميكند.
3- خواب سنگيني دارند و بصورت هاي گوناگون و بر روي هم و لابلاي هم مي خوابند.
4- ممكن است در هنگام خواب آنرا به آرامي از محل خود بلند كنيد و بيدار نشود.
5- در دهان خود دو لپ بزرگ دارد. ابتدا غذا را با ولع در داخل آنها جاي ميدهد. سپس آنرا به انباري خود برده و با فشار دستان خود، غذا را از لپ هاي خود خارج ميكند. آنگاه در گوشه اي نشسته و مقداري از آن را با دو دست خود گرفته و ريزريز جويده و ميخورد.
6- تمايل به كندن تونل دارد و لذا در بسياري از مواقع خرده چوبهاي نجاري موجود در كف آكواريم را ميجورد.
7- تخمه آفتابگردان (بصورت خام) را خيلي دوست دارد. آنرا با دو دست خود ميگيرد و بكمك دندان پوست آن را گرفته و مغز آنرا ريزريز جويده و ميخورد.
8- براي تميز كردن خود، با دندان پوست خود را ميجورد. بدين منظور براي بعضي از نواحي بدن كه دسترسي آساني ندارند ابتدا پاي خود را در دهان برده و پس از مرطوب كردن با آب دهان، بسرعت به محل مورد نظر مي مالد. در گاهي موارد نيز بر روي پاهاي خود مينشيند و خود را تميز ميكند.
9- براي سائيدن دندان خود چيزهايي مانند تكه هاي كارتن يا كاغذ يا چوب نرم را كه در آكواريم آن قرار ميگيرد ميجود.
10- همستر از ابتداي شب فعال و بازيگوش شده و مرتب بر روي اسباب بازي هاي خود از قبيل چرخ و فلك، سطح شيبدار، اتاقك فوقاني و . . . حركت ميكند.
11- پس از بيدار شدن از خواب خميازه هاي بلندي دارد. در اين حالت دهان خود را تا حد ممكن (در حدود 150 درجه) باز ميكند و بدن خود را بطور كامل ميكشد.
12- براي توالت كردن به گوشه اي خاص از آكواريم خود رفته و پاي خود را كمي بالا گرفته و ادرار ميكند.
13- براي خانه سازي، دستمال كاغذي يا كاغذ را در دهان خود مرطوب ميكند و بصورت يك گودي مناسب براي خود خانه ميسازد.
14- هنگام ترسيدن بر اثر دعوا يا از بيرون، ابتدا جست و خيز شديدي كرده و سپس همگي با هم بطور ناگهاني روي دو پاي خود يا بصورت خوابيده ساكن مي شوند.
15- جفتگيري همستر در مدت زماني نسبتاٌ طولاني (گاهي موارد تا چندين ساعت) بطول مي انجامد. در اين حالت ماده كاملاٌ ساكن و بي حركت و خمار يا با چشمان بسته در جلو نر قرار گرفته و دمب خود را كاملاٌ سفت و بالا ميگيرد. حيوان نر با ليس زدن به ترشحات ماده و نرگي خودش، عمل جفتگيري را مرتب تكرار ميكند. در اين بين گاهي موارد پوست گردن يا گوش ماده را نيز گاز ميگيرد.
16- چند روز قبل از زايمان، پهلوي ماده داراي برآمدگي كاملاٌ واضحي ميگردد. در اين شرايط لازم است ماده مستقل گردد تا خانه سازي را شروع كند و غذاي كافي را در انباري خود ذخيره نمايد.
17- زايمان ممكن است تا نيم ساعت بطول انجامد. معمولا هر نوزادي كه بدنيا مي آيد با يك جيغ (توسط نوزاد) همراه است. مادر بند ناف را بريده و پس از مقداري تميز كاري، استراحتي كوتاه دارد و به او شير ميدهد. سپس نوزاد بعدي را بدنيا مي آورد. ممكن است تا 12 نوزاد بدنيا بيايند.
18- چشم و گوش بچه ها در ابتداي تولد بسته است و هيچ پشمي بر روي بدن آنها وجود ندارد. پس از گذشت 1 هفته، پشم روي بدن بمرور ظاهر مي شود و شما مي توانيد رنگ بچه ها را تا حدي تشخيص دهيد. بمرورچشم ها و گوش ها به آرامي باز ميشوند و بچه ها بزرگ مي شوند و از سن 2 هفتگي شوخي و كشتي با يكديگر را آغاز ميكنند.
19- بچه ها براي شير خوردن به دو رديف سينه هاي مادر كه بيش از 14 عدد است مي چسبند بطوري كه هنگام جابجايي مادر ممكن است بچه ها از سينه او جدا نشوند.
20- پس از حدود 1 هفته، بچه هائي كه تازه راه رفتن را آموخته اند مرتب از خانه دور ميشوند و مادر آنها را با دهان خود بلند كرده و به خانه باز ميگرداند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه هاي همستر 2 روزه بر روي نرمه ي دستمال كاغذي
كاربرد همستر در مطالعات پزشكي و بافت شناسي
به دليل زمان بارداري بسيار كوتاه همستر كه 16 تا 18 روز بطول مي انجامد (كمترين درميان پستانداران) و ديگر نكات پزشكي از همستر در بسياري از موارد بعنوان موش آزمايشگاهي استفاده مي شود.
بیهوشی
وضعیت بیهوشی بستگی به مقصود مورد نظر دارد بطوریکه عمل های کوچک نیاز به بیهوشی کوتاه مدت و اعمال جراحی طولانی نیز به زمان بیهوشی طولانی تری نیاز دارد.
1- بیهوشی استشمامی
مناسب ترین و بی خطر ترین داروی استشمامی به عنوان بیهوشی در همسترها بنام متوکسی فلوران می باشد که از طریق فضای محصور استشمامی اجرا می گردد و جهت تداوم بیهوشی نیز از روش ماسک روی صورت استفاده می شود. این دارو دارای بی حسی کامل و سریع بوده و حالت برگشت از بیهوشی نیز بدون استرس می باشد. این دارو بعنوان بهترین انتخاب در اعمال جراحي کوتاه مدت استفاده می گردد. هالوتان نیز به عنوان ماده موثر دیگری نیز استفاده می گردد ولی در صورت مصرف بایستی مراقبت کامل از حیوان انجام پذیرد زیرا این ماده دارای قابلیت افزایش میزان بالای دارو در حیوان را دارا می باشد. از ماده اتر نیز بدلیل تحریک پذیری بیش از حد حیوان نبایستی استفاده نمود. ماده ایزوفلوران نیز موثر و بدون خطر می باشد.
مناسب ترین دارو جهت بیهوشی در اعمال جراحی فنتانیل / فلونیزونمی باشد. جهت کاهش اختلالات تنفسی می توان از طریق ماسک صورت اکسیژن مصرف نمود. در انتهای اعمال جراحی جهت از بین بردن تائیر فنتانیل می توان از داروی نالوکسون (٠١/٠ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن به روش تزریق داخل صفاقی ) استفاده نمود. داروی بوپرنورفین نیز یک ماده تخدیری بوده و در صورتیکه پس از عمل جراحی جهت کاهش درد مصرف گردد می تواند اثرات فنتانیل را کاهش داده و حالت برگشت از بیهوشی سریعتر انجام می پذیرد. در صورتیکه اختلال تنفسی در خلال بیهوشی ایجاد گردد می توان با مصرف داروی دوکساپرام به صورت تزریقی ( ١٠ - ١٥ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش تزریق زیر جلدی یا داخل عضلانی ) و یا بصورت چکاندن قطره بر روی زبان، مرکز تنفس را تحریک نمود. دوکساپرام دارای مدت زمان اثر کوتاه ( ٥ - ١٥ دقیقه ) بوده و بنابراین نیازمند مصرف مجدد می باشد.
داروی مسکن و درمان حمایتی
در صورتیکه اعمال جراحی منجر به ایجاد درد در زمان برگشت از حالت بیهوشی گردد بایستی از مواد مسکن استفاده نمود. بهترین داروی انتخابی بوپرنورفین (٥/٠ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن با تزریق زیرجلدی) می باشد زیرا زمان اثر آن طولانی و بمدت ٦ الی ٨ ساعت است. مصرف مسکن منجر به افزایش مصرف غذا و آب در زمان بعد از عمل شده و بهبودی از بیهوشی را تسریع می نماید. لازم است برگشت از حالب بیهوشی در مکانی با تابش نور کم و در یک محیط گرم و آرام انجام پذیرد. جهت فراهم نمودن محیط گرم می توان از لامهای گرمازا و یا بستر گرم کننده استفاده نمود. البته مي بایست از گرم شدن بیش از حدمحیط جلوگیری نمود بنابراین دمای محیط و حیوان بایستی تحت مراقبت قرار گیرد.حیوانات را نبایسیتی به پشت بر روی کف قفس که دارای الیاف چوبی یا خاک اره قرار داد زیرا ممکن است به بینی ، دهان و چشمها آسیب رسانند. بهترین بستر یک قطعه حوله یا الیاف پشمی مصنوعی می باشد.
در صورتیکه اختلال تنفسی مشاهده گردد موثر ترین روش استفاده از ماسک اکسیژن بهمراه مصرف دوکساپرام می باشد. در صورتیکه در خلال جراحی مقادیری از خون حیوان نیز از دست رفته باشد می توان از مایع درمانی جهت جلوگیری از دست دادن آب بدن حیوان استفاده نمود. میزان مورد نیاز ٨ الی ١٠ میلیلیتر به ازای هر روز می باشد. در حیوان هوشیار میتوان مایع درمانی را از طریق مصرف داخل دهانی استفاده نمود ولی این عمل ممکن است منجر به حالت استرس در او شود. همچنین می توان از سرم دکستروز سالین ( ٤% دکستورز - ١٨/٠ % سالین ) و یا سرم سالین ( ٩/٠%) به صورت تزریق زیر جلدی یا داخل صفاقی استفاده نمود.
دست آموز کردن و لمس همستر
برقراری ارتباط لازمه نگهداری از هر حیوانی است و بهترین زمان برای برقراری ارتباط هنگام غذا دادن به حیوان است (بهترین زمان برای غذا دادن به همستر صبح زود و یا هنگام غروب است). نخست یک تخمه به او بدهید. ابتدا خجالت میکشد سپس آرام آرام شروع به شکستن میکند. بعد از آن دست را به آرامی وارد آکواریوم کرده و پشت گردنش را لمس کنید و بازی کنید. پس از رضایت حیوان را در دست بگیرید. این کار را حداقل روزی 3 بار انجام دهید زیرا همستر ها به بازی کردن علاقه زیادی دارند.
هیچگاه همستر را از بالا رها نکنید زیرا دست و پایش به راحتی میشکند. هم چنین بیدار کردن همستر و ترساندن آن موجب ناراحتی او میشود و این امکان وجود دارد که همستر دست شما را گاز بگیرد ولی گاز گرفتن معمولا بر اثر اضطراب و ترس او می باشد. چنانچه حیوان را با آرامی و ملایمت همراه با مقداری باج دهی (مثلاٌ دادن مقداري غذاي مورد علاقه موقع و در دست گرفتن) معمولا بر کمرویی و تمایل گزندگی آن غلبه میکنید. همچنین همستری که بدلیل محیط نامناسب زندگی و یا صداهای اضافی تحت فشار قرار دارد اغلب اوقات آشفته بوده و تمایل گاز گرفتن در او بیشتر است. کار کردن بر روی حیوان برای اهلی و دست آموز کردن او را فقط در هنگامیکه حیوان از لانه خود بیرون می آید انجام دهید. بیدار نمودن همستر ميتواند باعث عصبانیت و بدخلقیاو گردد.
همستر بخوبي با شما انيس ميشود. ابتدا به همستر اجازه دهید به محیط جدید خو بگیرد. زمانی که آرام به نظر رسید شروع به گذراندن وقت خود در اطراف قفس نمائید و به آرامی با حیوان صحبت نمائید تا به صدای شما عادت نماید. هنگامی که در حضور شما احساس راحتی نمود با دست خود شروع به دادن مقداری غذای خوشمزه (مثل تخمه آفتابگردان- کشمش یا هر خشکبار دیگر) به او نمائید. هنگامیکه غذا را با خوشی از دست شما گرفت شما میتوانید تلاش خود را برای گرفتن اوشروع کنید. اجازه دهید کف دست شما راه برود. زمان برای این پیشرفت متغییر است و مخصوصا به سن حیوان بستگی دارد. همستر شما ممکن است براحتی بپذیرد که شما او را در دست گیرید و یا ممکن است یک ماه یا بیشتر طول بکشد
ghazal_ak
15-11-2007, 19:03
رژيم غذايی همستر:برای رژيم همستر بهتر است از غذاهای آماده موجود در بازار استفاده نمود که معمولا بصورت مخلوطی از دانه گياهان يا بصورت يک جيره غذايی به شکل گلوله های کوچک و يکدست درون بسته بندی آماده می باشد. جيره آماده گلوله ای از نظر مواد غذائی متعادل بوده و همستر نمی تواند دانه های مورد علاقه خود را دست چين کند به همين دليل اين غذا در بعضی مواقع حيوان را دلزده کرده و بعضی از همسترها اصلا آنرا نمی خورند. دانه های مخلوط آماده برای همستر معمولا از طرف حيوان بهتر پذيرفته می شوند و پايه خوبی برای رژيم همستر می باشد. ولی مواظب باشيد از غذايی که تنها شامل دانه گياهان است اجتناب کنيد بلکه غذا بايد شامل مواد مختلفی مثل سبزيجات خشک باشد. از اين غذای آماده برای حيوان بيش از اندازه نريزيد چرا که با اين کار حيوان دانه های مورد علاقه اش را دست چين نموده و باقيمانده غذا را نمی خورد. اين ايده خوبی است که در هر زمان مقدار کمی غذا بريزيم و اجازه دهيم همستر تقريبا ظرف غذای خود را قبل از اينکه دوباره غذا بريزيد خالی کند. علاوه بر اين ، به غذای حيوان بايد تکه های کوچکی از سبزيجات و ميوه های تازه بعنوان مکمل غذايی افزوده شود. همچنين خوب است بعضی مواقع يک غذای سفارشی مثل کرم ، جيرجيرک يا يونجه خشک به همستر داده شود. همچنين بعضی مواقع می توان مقداری ماست تازه يا تکه ای مرغ پخته به حيوان داد. از دادن لوبيای نپخته ، چشم سيب زمينی، سيب زمينی سبز ، گوجه فرنگی ، سير ، شکلات و هر غذای حاوی شکر و نمک خودداری ورزيد.
چگونه همستر را بگيريم:بهترين روش برای گرفتن همستر اين است که همستر را در کف دست قرار داده و دست ديگر را به آرامی روی پشت حيوان قرار دهید تا از پريدن به بيرون و آسيب احتمالی همستر جلوگيری کنيد. بويژه در ابتدا بهتر است حيوان را بالای دامنتان يا يک سطح نرم نگهداشته تا در صورت پرش يا سقوط آسيب نبيند. به همستر اجازه دهيد تا ازيک دست به دست ديگر خزيده تا بتدريج در دستتان احساس راحتی نمايد.
چگونه همستری را که اهلی نيست بگيريم:اگر می خواهيد همستری را که هنوز اهلی نشده بگيريد، يک قوطی يا فنجان روبروی حيوان قرار داده سپس حيوان را با ملايمت درون آن برانيد و به اين وسيله حيوان را انتقال دهيد. اغلب همسترها بدون حس کنجکاوی درون فنجان خواهند رفت. در صورت لزوم اگر می خواهيد همستری را در دست گيريد که احتمال دارد گاز بگيرد می توانيد از دستکش استفاده کنيد. البته دقت کنيد که دستکش زبر نبوده و حيوان در اثر گرفته شدن با دست چار اضطراب نگردد.
ضد همستر کردن محيط:اگر تصميم داريد به همستر خود اجازه دهيد گاها از قفس خود خارج شود، بايد اتاق خود را ضد همستر نمائيد. ابتدا مطمئن شويد هيچ چيزی که حيوان بتواند داخل آن شده و شما قادر به بيرون آودن حيوان از آنجا نباشيد وجود ندارد(از قبيل زير تخت يا يک فضا تنگ بين اسباب و اثاثيه خانه). همستر بايد در يک فضای کوچک که قابليت فرار نداشته باشد محدود گردد و گرنه ممکن است برای گرفتنش دچار دردسر شويد. مطمئن شويد کليه سيم های برق دور از دسترس حيوان هستند. مطمئن شويد هيچ چيز که بتواند به همستر آسيب برساند(از قبيل گياهان سمی) وجود ندارد.ضمنا هر چيزی را که نمی خواهيد همسترتان بجود از دسترسش دور نگاه داريد.
فرار طولانی: بعضی اوقات همستر از قفس خود فرار می کند برای گرفتن حيوان می توانيد بدين گونه عمل نمائيد: يک سطل را در گوشه ای که احتمال می دهيد حيوان رفت و آمد کند قرار دهيد. کف سطل يک ملحفه انداخته ، سپس درون سطل مقداری غذای مورد علاقه حيوانتان را بگذاريد.يک چوب را برداشته يک سر آن را بر زمين و سر ديگر آانرا بر لبه سطل بگذاريد.بدين گونه حيوان برای خوردن غذا از چوب بالا رفته وقتی درون سطل افتاد ديگر نمی تواند خارج شود. اين نيز ايده خوبی است که درب قفس حيوان را باز گذاشته و غذا و آب را درون قفس بگذاريد. مراقب قفس باشيد تا هنگاميکه حيوان برای تغذيه وارد قفس شد درب قفس را ببندید
(منبع:persianpet.blogr.com/stories/5866[/URL)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
vahid2253
17-11-2007, 01:04
بچه ها می خواستم بدونم شکارچی تمساح (irwin) که با نیش ماهی کشته شد همون rub هست که در برنامه مستند حیات وحش بود یا نه ؟ :11:
ghazal_ak
22-11-2007, 23:43
گربه ها همه جا هستند. بعضی از مردم آنها را خیلی دوست دارند و بعضی ها هم از آنها متنفرند. امروزه گربه ها مثل سگ ها جزو حیوانات خانگی حساب می شوند. اما به طورکلی گربه ها از کجا آمده اند و چگونه راهشان را به خانه های مردم پیدا کرده اند؟
استخوان هایی از گربه در محل یک گور در قبرس پیدا شده که تاریخش به حدود 7500 پیش از میلاد می رسد. پیدا شدن این استخوان ها حاکی از این است که نوعی از اهلی شدن گربه ها ممکن است خیلی زود در گونه های گربه وحشی رخ داده باشد. اما بسیاری هم اعتقاد دارند که اهلی کردن واقعی گربه ها در حدود 4000 سال پیش از میلاد در در دره نیل مصر قدیم شروع شده است. مصری ها گربه را مخلوق مفیدی دیدند که می تواند از غلات ذخیره شده در مقابل موش های صحرایی محافظت کند و گربه ها هم فهمیدند که موش های صحرایی جایی پیدا می شوند که انسان ها در آنجا هستند. این برای هردو طرف روابط سودمندی بود.
اگرچه مصری ها حیوانات زیادی داشتند, اما گربه تنها حیوانی بود که اجازه داشت وارد اتاق شود. مصری ها موقعی که از غلات باارزش شان حفاظت می کردند هم آنها را داخل ساختمان نگهداری می کردند. سپس مصری ها شروع کردند به این که گربه ها را به عنوان حیوانات مقدس ببینند. چنان که سمبل الهه "باستت" (Bastet) با سر گربه تصویر می شد. گربه به موقعیت بسیار احترام آمیز و گرامی ای در جامعه رسید و صدمه زدن به گربه یا کشتن آن جرم محسوب می شد. کشتن یک گربه نتیجه اش می توانست مرگ یا سنگسار شدن باشد. مرگ یک گربه واقعه بی نهایت غم آوری برای خانواده بود. اعضای داخلی بسیاری از گربه ها خارج می شد. گربه ها در تابوت گذاشته می شدند و حتی مومیایی می شدند.
در نهایت اهلی کردن گربه ها گسترش پیدا کرد. قایقرانان نیل گربه ها را روی کشتی هایشان نگه می داشتند تا جمعیت جوندگان را کنترل کنند. بعضی اوقات موقعی که کالاهایشان را تخلیه می کردند, گربه ای اطرافشان پرسه می زد و هنگامی که قایقشان مستقر می شد, قلمرو جدیدی برای زندگی پیدا می کردند. در امپراتوری رم گربه ها برای کنترل جمعیت موش های صحرایی و موش ها مورد استفاده قرار می گرفتند. گربه ها به عنوان حیوانات خانگی هم نگهداری می شدند. کم کم در آنجا هم گربه ها به حیوانی اهلی تبدیل شدند. کشورهای اسلامی هم رعایت حال گربه ها را می کردند.
دوره قرون وسطی درعقیده عمومی درباره گربه سانان تغییری وجود آورد. به گربه ها با این دید نگاه می شد که قدرت جادویی دارند و با شیطان همکار وشریک اند. مالکان گربه ها هم جادوگر فرض می شدند. پاپ گریگوری نهم جنگی را بر ضد گربه ها راه انداخت و حتی تا آنجا پیش رفت که به گربه برچسب "مخلوق بد ذات و شیطان صفت" زد. گربه ها به مرگ محکوم شدند و بعضی اوقات همراه با صاحبانشان سوزانده می شدند. این کارها تقریباً جمعیت گربه اروپا را نابود کرد و باور بر این است که همین امر در آن زمان باعث شیوع طاعون گاوی در اروپا شده است. چون که به خاطر نابودی گربه ها جمعیت جوندگان زیاد شدند. امروز هم هنوز خرافه ها حاکی از این هستند که گربه ها یک نیروی بدیمن دارند, چنان که اغلب ما فکر می کنیم که اگر یک گربه سیاه سر راهمان سبز شود بدشانسی می آوریم.
قرن نوزدهم باز هم تغییر دیگری در افکار مردم به وجود آورد و گربه یک بار دیگر به حیوان اهلی دوست داشتنی ای تبدیل شد. اهلی شدن گربه ها در ایالات متحده آمریکا تا زمانی که ساکنان اروپایی به آمریکا نرسیدند, شروع نشد. گربه ها بر روی قایق ها از آن طرف دریاها به آمریکا آورده شدند تا جمعیت جوندگان را در محل های سکونت جدید کنترل کنند. گربه ها حالا در سراسر جهان با شادی روزگار می گذرانند.
منبع: enter-system.com/36126/car-history1
moontoise
24-11-2007, 13:47
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در طبیعت نوعی عنكبوت وجود دارد كه پس از تخمگذاری در پوست درخت، با تنیدن تار بر تخمهای بیشمارش آنانرا از انظار پنهان نگه می دارد. پس از مدتی كه بچه عنكبوتها از تخم بیرون آمدند، عنكبوت مادر بی آنكه كوچكترین گرایشی برای آسایش خود داشته باشد، در پی یافتن غذای بچه هایش تكاپو می كند.
وقتی كه بچه عنكبوتها رشد نموده و آنقدر نیرومند شدند كه خود در پی شكار روند، مادر از فرط خستگی و ناتوانی از پای درآمده و میمیرد.
نوع دیگری عنكبوت هست كه پس از اینكه بچه هایش از تخم بیرون آمدند، بدن خود را كه از لحاظ غذایی، ماده ای مقوِی برای بچه عنكبوتها است، به خورد آنان می دهد!
با مشاهده این گذشت در بین موجودات حقیری چون عنكبوت، آیا جای خود خواهی برای انسان باقی می ماند؟
دستتون درد نکنه
واقعا زحمت کشیدین...........................
بازم عکسای قشنگ از حیوونا داشتین نشون بدید
مرسی
naeimeh.s
06-12-2007, 08:48
بزرگترین گونه ی عنکبوت
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
feli اخبار بیشتری در این مورد دارین؟
moontoise
11-12-2007, 15:37
Photo in the News: New Boarlike Animal Found in Amazon
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]]
November 5, 2007—A huge, undiscovered animal lurking in the Amazon rain forest? When pigs fly, you might say.
But recently, Dutch biologist Marc van Roosmalen spotted a new species of peccary—a type of large wild pig—in the Rio Aripuanã region of southeastern Brazil.
The newly christened giant peccary shares few similarities with its two relatives, the white-lipped and collared peccaries, both found in the same area.
For one thing, the new peccary doesn't eat like a pig—instead of snuffling on the ground for seeds and roots, it munches on fruits that grow in dry, wooded areas.
And unlike its gregarious counterparts, which form family groups of up to hundreds of animals, these timid giants only live in pairs or small family groups.
Giant peccaries also do not defend themselves from hunters, making them easy prey in a region undergoing unprecedented development and illegal logging, van Roosmalen and colleagues write in their report on the discovery.
"In view of these recent developments, we fear that commercial hunters using trained dogs will focus first on [the giant peccary]," the authors write.
The researchers recommend that the new species be placed on the World Conservation Union's (IUCN) Red List of Threatened Species.
"If the largest member of the pigs-related New World family of Tayassuidae, the giant peccary ... could have been overlooked so far, what else can [we] expect to roam around in this huge terra incognita named Amazonia?" van Roosmalen told National Geographic News in an email.
"With the current rate of habitat destruction in the Amazon, many creatures not yet scientifically described could go extinct without even knowing," he added.
—Christine Dell'Amore
ghazal_ak
10-01-2008, 14:11
تميز بودن به همان اندازه كه براي ما مهم است، براي جانوران نيز اهميت دارد. يورش پيوستهي انگلها، باكتريها و قارچها، باعث به وجود آمدن شيوههايي براي دور ماندن از آنها در جانوران شده است. حمام گرفتن با روغن، گل و لاي، گرد و غبار و آب دهان، از جملهي آنهاست. برخي از جانوران نيز به تميز كردن جانوران ديگر ميپردازند و براي اين كار سودمند خود، غذا دريافت ميكنند.
برخي از اين راهكارهاي بهداشتي ممكن است براي سلامتي انسان نيز سودمند باشد. براي مثال، اگر بدانيم كه يك جانور براي دور ماندن از باكتريها از چه مادهي شيميايي بهره ميبرد، ميتوان از آن به عنوان داروي پادزي(آنتيبيوتيك) استفاده كنيم. همچنين اگر بدانيم كه يك جانور براي دور كردن حشرهها از چه ماده يا راهكاري كمك ميگيرد، ميتوانيم حشرهكشهاي قدرتمندي بسازيم.
حمام آب داغميمونهاي مكاك ( Macaca fuscata )، كه در ژاپن يافت ميشوند، در روزهاي سرد زمستان به چشمههاي آب داغ پناه ميبرند. آنها با حمام كردن در اين چشمهها از سرماي شديدي كه گاه به 15 درجه زير صفر ميرسد، در امان ميمانند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمام روغن مرغماهيخوار( Alcedo atthis ) پرهايش را با روغني مالش ميدهد كه باكتريها را از بين ميبرد. اين روغن در پايهي دم پرنده ترشح ميشود و علاوه بر اين كه پرها را در برابر آب مقاوم ميكند، آنها را ضد عفوني نيز ميكند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمام آب دهان ببرها مانند بسياري از گربهسانان ديگر با زبان زبر خود گوشت را از استخوان جدا ميكنند. آنها با اين زبان برس مانند، پوست كركي خود را نيز تميز ميكنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمام شلپ شلوپي وال گوژپشت ( Megaptera novaeangliae ) آن قدر در آب دريا بالا و پايين ميپرد تا انگلها را از پوست خود جدا كند. اين رفتار در والهاي ديگر و پستانداران آبزي ديگر نيز ديده ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمام گرد و غبار گورخر آفريقايي( Equus burchelli ) خودش را به زمين ميمالد و حسابي گرد و خاك راه مياندازد تا از اين راه حشرهها، پوست مرده و موهاي قديمي را از پوستش جدا كند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمام گل و لاي فيلهاي آفريقايي( Loxodonta africana ) خودشان را با گل و لاي شست و شو ميدهند. وقتي گل و لاي خشك ميشود، پوشش سختي روي پوست ميسازد كه حشرهها را دور نگه ميدارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ماهي جراح لاكپشت دريايي سبز ، رابطهي دوستانهاي با ماهي جراح( Chelonia mydas ) دارد. ماهي با خوردن انگلهاي روي پوست لاكپشت حسابي سير و لاكپشت هم حسابي تميز ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پرندهي فراش
ايمپالا( Aepyceros melampus )، كه در آفريقا يافت ميشود، به پرندهي فراش(اُكسپيكر) اجازه ميدهد حشرهها لابهلاي موهاي پوستش را شكار كند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مارماهي مسواكزن مارماهي زرد رنگ( Gymnothorax flavimarginatus ) دهانش را باز نگه ميدارد تا ميگوي فراش( {Lysmata amboinensis ) لابهلاي دهانش را تميز كند. البته شكم ميگو نيز حسابي سير ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موم ضد انگل نوزاد كرمي شكل بيد اطلس( Attacus atlas )، كه در مالزي يافت ميشود، براي دور ماندن از انگلها پوششي از موم سفيد ترشح ميكند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تميزي لانه سينه سرخ( Erithacus rubecula ) فضلههاي جوجههايش و مادههاي سمي ديگر را با كيسهي ويژهاي از لانه دور ميكند. اين پرنده با تميز نگه داشتن لانهاش از بيمار شدن جوجهها جلوگيري ميكند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پاككردن رودههاشامپانزهي آلفا( Pantroglodytes schweinfurtheii )، كه در آفريقا زنگي ميكند، با خوردن برگهاي گياهان ويژهاي، انگلها را از رودههاي خود پاك ميكند و از دلدرد نجات پيدا ميكند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع: جزیره دانش
moontoise
16-01-2008, 14:12
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببخشید که دیر به دیر مطلب می نویسم....
چون کنکور دارم کمتر می رسم به سایت سر بزنم...
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:14
این گروه از پستانداران باهوش شامل میمونهای پوزه دار بوزینه ها (میمونهای معمولی) و میمونهای دراز دست و انسان می شود نخستیان عموما" دید خوبی دارند آنها دارای پاهای ناخن دار و دستهای پنج انگشتی هستند که برای گرفتن اشیاء سازگاری یافته است بیشتر نخستیان روی درختان زندگی می کنند بعضی ها فقط از پوشش های گیاهی تغذیه می کنند و دیگران هم گیاهخوار و هم گوشتخوار هستند.
هر چند بیشتر میمونها در آب و هوای گرم زندگی می کنند میمون ژاپنی در قسمتهایی از شمال ژاپن که در طول 6 ماه از سال توسط برف پوشیده شده است می تواند زنده بماند این میمونها یاد گرفته اند که در زمستان بوسیله نشستن در چشمه های آب گرم آتشفشانی خود را گرم نگهدارند.
میمونها راسته ای از پستانداران هستند که شامل انسان نیز می شود و بدین جهت به این نام خوانده می شوند که برترین نمونه پستاندارانند و مغزشان کاملتر و پیچیده تر از هر جانور دیگری است. نخستینها از جهتی دیگر نیز ممتازترین نمونه پستاندارانند زیرا که از جمله اولین راسته هایی هستند که از نخستین شاخه نیاکان پستاندار خود جدا شده اند.
نزدیک به 65 میلیون سال پیش وقتی دوره خزندگان غول پیکر یعنی دایناسورها به پایان رسید پستانداران موجوداتی کوچک، نسبتاً به اهمیت و حشره خوار بودند و در سرزمنیهای مرطوبی زندگی می کردند که در آنها جنگل به صورتی که ما امروزه می شناسیم وجود نداشت. گیاهان اصلی آن دوره سرخسها و مخروطیها بودند. گیاهان گلداری نیز اینجا و آنجا می روییدند که بعدها مبداء و منشاء جنگلهای عظیمی شدند و به رستنیهای سبز و قهوه ای رنگ کره زمین روشنی خاصی دادند. پیش از پیدایش این جنگل ها بیشتر جاها را آب فرا گرفته بود و در هر گوشه ای چندین باتلاق یا دریای جدا افتاده دیده می شد.
در دوره ای که کره زمین دستخوش تغییرات بزرگ جغرافیایی شده بود نخستین پستانداران از نوع نخستیها پا به عرصه زندگی گذاشتند این تغییر یا انقلاب بزرگ که میلیونها سال به درازا کشید و دگرگونی هایی در خشکی ها، آب و هوا و پوشش گیاهی کره زمین پدید آورد انقلاب لارامید نامیده می شود. در جریان این انقلاب تعادلی که تا آن زمان در دنیای جانوران وجود داشت به هم خورد دایناسورها برای همیشه از میان رفتند و پستانداران، پرندگان و حشره ها بر جهان حیوانات مسلط شدند جنگلهای پوشیده از درختان خزان دار و گلدار، حشره ها را به سوی خود جب کردند و حشره ها نیز پرندگان و پستانداران را به سوی خود کشیدند.
تقریباً 60 میلیون سال پیش یعنی در دروه پائوسن انواع پستانداران اولیه بیش و کم شبیه به هم بودند آنها بدنی کشیده و بلند، دست و پای کوتا، چشمانی کوچک و لی بینی ای فوق العاده بلند و متحرک داشتند. حشره خوارانی که چون تشی یا شرو و نخستیها یا گوشتخواران تفاوت جسمانی چندانی با هم نداشتند آنها همگی غذای نسبتاً مشابهی اشتند وانواع حشره ها، کرمها، و بزمجه های کوچک را می خوردند و زندگی یکنواختی هم داشتند.
پس از آن جنگلها سر از خاک برآوردند واین پستانداران اولیه نیز رفته رفته به گروههای جداگانه و کاملاً مشخصی تقسیم شدند بستر جنگلها زیستگاه حشره خواران و پستانداران کوچک باقی ماند در حالی که آسمانه آنها یعنی روی درختهایشان جایگاه نخستیها شد. نخستیها با گزینش یک چنین زیستگاهی مجبور شدند خود را به غذاهای جوراجور تازه عادت دهند به جای حشره هایی که به حد وفور در روی زمین یافت می شد انواع محصولات درختی مانند برگ ، میوه ، جوانه و گل هم به فهرست غذاهایشان افزودند همچنان که جثه نخستیها در جریان تکامل تدریجی بزرگتر می شد گیاهان جای حشره ها را در غذای روزانه آنها گرفتند امروزه فقط کوچکترین نخستیها مانند مارموزتهای آمریکای جنوبی بخش عمده ای از خوراکشان را از حشره ها تامین می کنند.
زندگی درختی نسبتاً سریع شکل ظاهر نخستیها را دگرگون ساخت و پس از 10 میلیون سال یعنی در دوره ائوسن تقریباً مسلم بود که موجوداتی که می توانند از درختان بالا بروند از آبها شنا کنان بگذرند ودر روی شاخساران جست و خیز کنند همان میمونها و آدم نماهای آینده خواهند بود.
نخستیهای دوره ما به دو گروه اصلی تقسیم می شوند پروزیمین ها وآدم سانان که آنها را نخستیهای پست و عالی هم می نامند. پروزیمین ها که معنای لغوی آن پیش از میمونها یا میمونهای اولیه است نماینده مرحله انتقال از پستانداران حشره خوار اولیه به میمونها هستند. پروزیمین ها که در افریقا و ماداگاسکار و آسیای جنوب شرقی زندگی می کنند به شش خانواده اصلی تقسیم می شوند شروهای درخت زی( که تصور می شد بیش از همه شبیه پستانداران اولیه ای باشند که آدم سانان شاخه ای از آنهایند) شبروحها، ایندریس ها، آی آی ها، لوریس ها و سرانجام تارسیه ها. در این کتاب ما به بررسی آدم سانان عالی به استثنای انسان می پردازیم که به 5 تیره تقسیم می شوند. این جانوران از نظر پراکندگی جغرافیایی اندازه جثه، چگونگی زندگی اجتماعی رفتار و مهمتر از همه میزان هوش با هم اختلاف فراوان دارند از 5 خانواده آدم سانان عالی، سه خانواده در افریقا و آسیا و دو خانواده در آمریکای جنوبی یافت می شوند.
روی هم رفته میمونهای آمریکای جنوبی را میمونهای دنیای جدید و میمونهای دیگر بخشهای جهان یعنی بابونها ، لانگورها و ماکاک ها را میمونهای دنیای قدیم می نامند بین میمونهای دنیای قدیم و دنیای جدید از نظر اندازه بدن، شکل دندانها، بینی، جای انگشت شست، دم و نشیمنگاه تفاوتهای اساسی وجود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میمونهای دنیای قدیم خانواده بسیار بزرگ و گوناگونی را تشکیل می دهند که به دو شاخه اصلی تقسیم می شود. شاخه اول در برگیرنده گنونها، ماکاک ها و عنترها و بابونهای همه چیزخوار است. شاخه دوم شامل لانگورهای جنوب شرقی آسیا ومیمونهای کولوبوس افریقا می شود این میمونها فقط از برگ درختان تغذیه می کنند و به همین دلیل، برگخوار نامیده می شوند. دستگاه گوارشی این میمونها با میمونهای همه چیز خوار بکلی تفاوت دارد مثلاً لانگورها معده دگرگونی یافته ای دارند که بی شباهت به معده گاو و دیگر جانوران علفخوار نیست.
در حدود 200 گونه از نخستیان (میمونها)در آفریقا آسیا و نواحی مرکزی آمریکای جنوبی وجود دارد این شش نمونه تعدادی از گونه های مختلف و رفتارهای اجتماعی آنها را که در گروه وجود دارد نشان می دهد
سبیدها ومارموزت های دنیای جدید تمام غذای خود را تقریباً از خوردن برگ درختان بدست می آورند و بیشتر اوقاتشان را روی درخت می گذرانند و جثه آنها عموماً از جثه میمونهای افریقایی کوچکتر است.
سرانجام آدم نماها به دو خانواده تقسیم می شوند: آدم نماهای کوچک که شامل گیبون و سیامانگ و آدم نماهای بزرگ که شامل گوریل ، شامپانزه و اورانگوتان می شوند با وجود تفاوتهایی که 5 خانواده نخستیهای عالی را از هم متمایز می سازد همگی صفات مشترکی دارند که آنها را از دیگر پستانداران مشخص می کند.
بیشتر خانواده میمونها روی درختان زندگی می کنند آنها عمدتا" در جنگلهای استوایی آفریقا آسیا و آمریکای شمالی زندگی می کنند چشمهایی رو به جلو آنها را قادر می سازد تا زمانی که روی شاخه تاب می خورند و وقتی که حشرات تیز پرواز را برای خوردن شکار می کنند بتوانند فاصله ها را دقیقا" تشخیص دهند میمونها از دستهای گیره ای و پاهای خود برای گرفتن شاخه ها و گرفتن غذای خود استفاده می کنند برای یک میمون درخت نشین مشکل است که بتوان از میان شاخ و برگ متراکم درختان دیگران را به خوبی ببیند در نتیجه آنها از طریق صحبت کردن با همدیگر ارتباط برقرار می کنند.
حس بویایی
به طور کلی می توان گفت جانوران درخت زی برای بقای خود کمتر از جانوران زمین زی به حس بویایی خود متکی اند. برای جانوران درنده، چه شب رو و چه روز رو داشتن حس بویایی قوی بسیار ضروری است. نخستیهای عالی، جانوران دیگر را شکار نمی کنند و به جز میمون دوروکولی آمریکای جنوبی هیچ یک شب رو نیستند.
در نخستیهای عالی حس بویایی از نخستین روزهای گام نهادن در مسیر تکامل اهمیتش را از دست داد و در نتیجه ساختمان بینی شان ساده تر و نوک آن کوتاهتر شد. از همین جاست که صورت بیشتر نخستیها پهن است یکی از ویژگیهای بینی پستانداران این است که نوک آن از یک ورقه پوست مرطوب و بی مو پوشیده شده است. لب بالایی پستاندارانی مانند سگ و گربه شیاردار است و لثه پشتی چسبیده است. نوک بینی نخستیهای عالی خشک و مودار و لب بالا آزاد است. این آزادی لب بالا ابهت بیشتری به چره جانور می دهد.
حس بینایی
معمولاً ضعیف شدن یک حس یه قوی تر شدن حس دیگری منجر می شود و این درست همان چیزی است که در نخستیهای عالی دیده می شود. حس بینایی نخستیهای عالی بسیار قوی است و می توانند هر چیز دور یا نزدیک را به خوبی ببیند رنگها را از هم تشخیص می دهند و طول و عرض و ارتفاع را هم متوجه می شوند(دید سه بعدی دارند). این خصوصیت زاییده تغییر محل حدقه های چشم در جمجمه است چشمهای بیشتر پستانداران در طرفین صورت قرار دارند و میدان دید دو چشم بر هممنطبق نمی شود و نمی توانند اشیاء را سه بعدی ببینند در نخستیهای عالی حدقه چشمها به هم نزدیکتر شده است و نتیجتاً میدان دید چشم ها تا حدودی نتیجه کوتاه و باریک شدن بینی و ضعیف تر شدن حس بویایی بود. دگرگونی تکاملی حس بینایی به بزرگتر شدن مرکز بینایی در پشت مغز(لبه پس سری) منجر گردید و شکل پیازی پشت جمجمه نخستیهای عالی نیز از همین دگرگونی ناشی شده است.
حس شنوایی
بر خلاف گوشهای بزرگ و پر تحرک پستاندارانی چون خرگوش صحرایی که مثل رادار بشقاب مانندی دائماً به این سو و آن سو تغییر جهت
می دهند گوش نخستیهای عالی کوچک، ساده و بی حرکت است. جانور با چرخاندن سر از یک سو به سوی دیگر می تواند بفهمد که منبع صدا کجاست
طبیعی است که پستاندارانی که می توانند هردو گوش خود را به طرف منبع صدا بگردانند بر جانورانی که نمی توانند چنین کنند امتیاز دارند، ما قدرت دید استثنایی نخستیها این نقیصه را جبران می کند.
حس بساوایی
به موازات تکامل حس بینایی همترین اصلاح در حس بساوایی خستیها حساس شدن سر انگشتان به عنوان اندامهای لامسه بود. پستانداران دیگر برای تماس با جهان پیرامونشان از بینی، دهان و موهای بسیار حساس سبیل خود استفاده می کنند اما نخستیها می توانند از 20 سر انگشت بسیار حساس دست و پا نیز بهره گیری کنند. جانور معمولاٌ از پاهای خود برای نگاهداشان بدنش و از انگشتان دستهایش برای کشف حسی و تماس با اشیاء استفاده می کند.
شالوده این پیشرفت تکمل و چنگالی شدن ناخنها است. چنگالها که از نوک انگشتان بیرون می آیند برگشته و بلند و اغلب خیلی تیز هستند در حالی که ناخنها که در پشت نخستین بند سر انگشتان می رویند کوتاه و نسبتاً مسطح هستند. در نتیجه نوک انگشتان که دیگر مانعی مانند چنگالهای برآمده بر سر راهشان نبود، توانستند به عنوان اندامهای لامسه تکامل یابند.
علاوه بر نقش مهمی که انگشتان در لمس کردن اشیاء دارند قدرت گیرندگی شان نیز زیاد است گرفتن با حرکات هماهنگ همه انگشتان از جمله انگشت شست که به دور شئ می پیچند و آن را محکم یه کف دست می چسبانند میسر میشود و این حالتی است که فقط در صورت نبودن چنگال تحقق پیدا کند. شست از چهار انگشت دیگر مجزا است و تا حدودی مستقلاً حرکت می کند و این ویژگی مخصوصاً در آدم نماها و میمونهای دنیای قدیم خیلی تکامل یافته است. در این گروه از نخستیها می گویند شست حالت تقابل دارد. انگشت شست هنگامی که برای گرفتن یک شئ به طرف کف دست می چرخد در حول حور خودش 90 درجه گردش می کند به طوری که پس از پایان حرکت، نوک شست درست رو در روی نوک چهار انگشت دیگر قرار می گیرد. شست میمونهای دنیای جدید قدرت چنین گردشی را در حول محور خود ندارد و در نتیجه نمی تواند کاملاً در مقابل چهار انگشت دیگر قرار بگیرد. شستی که در مقابل انگشتان دیگر قرار بگیرد. انجام دادن کارهای بسیار حساس دستی را ممکن می سازد. مثال جالب این توانایی جوییدن بدن یکدیگر در نزد میمونهای دنیای قدیم است. که با کمال دقت لا به لای موهای یکدیگر را برای در دور کردن ذرات ریز کثافات و پوسته های شوره بدن جستجو می کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرانجام باید از مهمترین و برجسته ترین صفت اختصاصی نخستیهای عالی یعنی توانایی راست نشستن، راست ایستادن و حتی راست راه رفتن روی دو پا نام برد. البته پستاندارانی مانند کانگورو روی دو پا راه می روند یا درست تر آنکه جست میزنند راه نمی روند. ققط خرسها به طور طبیعی روی دو پا راه می روند ولی آنها نیز چنانچه در سیرکها تربیت نشده باشند نمی توانند بیش از چند قدم روی پاهای خود راه بروند برخی از نخستیهای عالی به دلایل مختلف مثلاً برای حمل خوراک در بغلشان مسافات زیادی را روی دو پا راه می روند یا می دوند، شامپانزه ها ، میمونهای ماکاک ، میمونهای عنکبوتی، گیبن و گوریل به واسطه مهارتی که که در راه رفتن روی دو پا دارند معروفند ولی در مقایسه با راه رفتن انسان، خیلی ناشی به
نظر می رسند.
توجه مخصوصی که دانشمندان به نخستیها نشان می دهند بیشتر به این جهت است که انسان از انواع آنها است. جالینوس فیلسوف بزرگ یونانی اهل پرگامو، نخستین کسی است که 2000 سال پیش به این موضوع پی برد و به شاگردان خود یاد داد تا به جای شکافتن کلبد انسان کالبد میمون را بشکافد زیرا به گفته خود او آدمسانان بیشترین همسانی را به انسان دارند. این همسانی چیزی به مراتب بیش از شباهت در ساختمان ظاهری بدن است. زیرا شامل بیماریهایی نیز می شود که انسان و دیگر آدم نماها مستعد ابتلا به آنها هستند ولی پستانداران دیگر مستعد ابتلا به آنها نیستند به این ترتیب نخستیها از یک جهت بررسی گذشته انسان و میراث تکاملی او است.
بیشتر نخستیان در گروههای اجتماعی زندگی می کنند گروههای اجتماعی از گروههای 2نفره (یک جفت میمون دراز دست)تا گروه بوزینه زشت درنده خوی آفریقا و عنترهای دم کوتاه که گروههای چند صد تایی را تشکیل می دهند متغیر هستند نخستیان جزء هوشیارترین حیوانات هستند رفتار درون اجتماعی آنها معمولا" پیچیده بوده و مکاملات بین افراد گروه همگی دارای اهمیت می باشند آنها بوسیله تعدادی سیگنال(علامت بصری)صدا بو و لمس کردن با یکدیگر مکالمه می کنند.
دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:16
این میمون آمریکای جنوبی صدای قابل توجهی از خود تولید می کند که از فاصله 5 کیلومتری(3 مایلی) قابل شنیدن است او در گروههای 6 تا 8 تایی زندگی می کند وبرای حفظ قلمرو خود در مقابل گروههای رقیب جیغ می کشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:19
این میمون بزرگ دومین میمون بزرگ خانواده نخستیان بعد از گوریل می باشد بوزینه های دراز دست بیشتر وقت خود را روی درختان و قدم زدن روی شاخه ها می گذرانند و با
استفاده از دستهای درازشان از شاخه ها آویزان شده و از این شاخه به آن شاخه می پرند در طول شب آنها درون لانه درختی که از شاخه و برگ ساخته شده می خوابند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:22
این میمون بزرگ آفریقایی در دسته های فامیلی از 10 تا چند صد تایی زندگی می کند. نرها و ماده های غالب بهترین غذا را می خورند و بیشتر از حیوانات دیگر جفت گیری می کنند و رهبری گروه را به عهده دارند. عنتر دم کوتاه اغلب روی زمین زندگی می کند ولی در طول شب روی درختان به دنبال پناهگاه می گردد و یا برای فرار از دست شکارچیانی مثل پلنگها روی سنگها پناه می گیرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:25
مقدمه
گوریل متعلق به راسته نخستیان میباشد. نخستیان شامل لمورها (Lemurs) ، میمونها (Monkeys) ، آپیسها (Apes) و انسان میباشد. اندامهای حرکتی بلند است. دست و پا بزرگ بوده و هر یک دارای 5 انگشت بوده که انگشت میانی بلندتر است و انگشت شست در دست و پا مقابل سایر انگشتان قرار دارد. انتهای انگشتان ناخنهای صاف یا برجسته وجود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دستها و پاها برای گرفتن و بالا رفتن بکار میرود. حفره چشم معمولا در بخش پیشین سر قرار دارد و بوسیله بخش استخوانی احاطه شده است. دندانهای آسیا دارای برجستگی بوده و معمولا یک بچه میزایند. از پالئوسن تاکنون بوده و هستند. بیشتر در نواحی گرم و مجاور نواحی گرم زندگی میکنند. اغلب گونهها درختی هستند. ساختمان بدنی آنها از سایر پستانداران تکامل یافتهتر است، بویژه دستگاه عصبی. از میوهها ، دانهها و بعضی اوقات از جانوران تغذیه میکنند.
زیر راسته آدم نمایان Anthropoideae
شامل انسان ، میونها و آپیسها است. انگشتان آنها دارای ناخنهای پهن یا برجسته است. درختزی یا زمینزی هستند و موجوداتی هستند که در روز کارآیی فعالیت دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بالا خانواده آدم نمایان Holi niodeae
بدون دم هستند. آنتروپوئید ، آپیس ، هیلوباتس ، ژیبون و سیامانگا در جنوب شرقی آسیا زندگی میکنند، بدنی کشیده دارند. دست و پای آنها بلند است، قد آنها تا 92 سانتیمتر میرسد. منحصرا درختزی هستند و به آسانی از روی درختان راه میروند ولی روی زمین به آهستگی قدم برمیدارند و فقط از پا برای راهرفتن استفاده میکنند، صدای قوی دارند، همه چیز خوار هستند.
گوریلا گوریلا ، در جنگلهای آفریقا زندگی میکند، دارای بدن و دست و پای سنگین است. نرها به بلندی 165 سانتیمتر میرسند بیش از 500 کیلو وزن دارند. پوست و مو سیاه رنگ است با کف پا و به کمک بند انگشتان دست با بدن خمیده راه میرود. منحصرا روی زمین زندگی میکند و دارای گروههای خانوادگی هستند و از مواد گیاهی تغذیه میکنند.
دانشنامه رشد
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:29
این پستانداران تنبل گیاهخوار هستند اما آنها را مربوط به گروه گورکنها و مورچه خوارهای حشره خوار می دانند آنها به صورت سرو ته از شاخه آویزان می شوند و برای این کار از پنجه های قلابی شکل استفاده می کنند و با به ترتیب پایین آوردن پاها به سمت پایین حرکت می کنند میمونهای تنبل 3 چنگالی حیواناتی هستند با قدرت دید ضعیف که برای پیدا کردن غذا از بو و لمس کردن استفاده می کنند .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Boye_Gan2m
09-02-2008, 23:31
این فامیل میمونهای بزرگ و معمولی تنها میمون پوزه داری است که هم بر روی زمین زندگی می کند و هم یک درخت نشین چابک و زرنگ است این میمون در طول روز فعال است و در گروههای خانوادگی 12 تا 20 تایی زندگی می کند در گروه او ماده ها بر همه نرها غالب هستند این میمون پوزه دار روی چهار دست و پایش به شکلی که دمش را مستقیم بلند می کند راه می رود او قلمرو زندگیش را توسط غده هایی که از خود بوهایی به جا می گذارند نشانه گذاری و مشخص می کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ghazal_ak
10-02-2008, 13:57
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هزاران سال است كه زبان چنگالمانند مارها توجه مردم را به خود جلب كرده و به پيشنهاد فرضيههاي گوناگوني پيرامون آن انجاميده است. در بسياري از فرهنگها و آيينها، زبان چنگالمانند نمادي از بدجنسي و فريبكاري است. ارسطو، نخستين پژوهشگري است كه در مورد اهميت كاركردي زبان چنگالمانند مارها نظر داده است. به نظر او، اين ويژگي باعث دو برابر شدن لذت احساس چشايي ميشود. 19 قرن پس از او، هوديرنا بيان كرد كه زبان چنگالمانند براي پاك كردن ذر ههاي خاك از سوراخهاي بيني به كار گرفته ميشود؛ زيرا مارها هميشه روي زمين ميخزند يا در سوراخها و غارچههاي زيرزميني پيش ميروند. نظريههاي ديگري نيز بيان شد. از جمله، مارها با چالاكي حشر ههاي كوچك را بين نوكهاي زبان چنگالمانندشان به دام مياندازند. در آغاز قرن بيستم نيز برخي بر اين باور بودند كه زبان مار يك اندام لامسه است كه جانور آن را براي ضربه زدن به زمين به كار ميگيرد (درست مانند كاري كه يك نابينا با عصايش انجام ميدهد.)
از ميان اين خيالپردازيها، نظر ارسطو به واقعيت نزديكتر است. امروزه ما ميدانيم كه مارها از زبانشان براي دريافت پيامهاي شيميايي بهره ميگيرند. اما، بر خلاف نظر ارسطو، اين اندام به احتمال زياد در حس چشايي دخالتي ندارد. در سال 1920، برومن نظريهاي پيشنهاد كرد كه به نظر مي رسيد از پختگي زيادي برخوردار است: هنگامي كه مار زبانش را به درون دهانش ميكشد، نوكهاي زبان چنگالمانندش را درون دو سوراخ ريز در دو سوي سقف دهانش ميگذارد. از اين راه، مواد شيميايي محركي كه در اثر تماس نوكهاي زبان با زمين يا چيزهاي گوناگون، گردآوري شده است، از راه آن سوراخها به اندامهاي بويايي ويژهاي به نام اندامهاي جاكوبسون يا ومرونازال(VNO) ميرسند. اين اندامها در مارها، سوسمارها و بيشتر پستاندارن بهخوبي توسعه پيدا كردهاند. آنها دستگاههاي بويايي ثانويه هستند كه به طور ويژه براي شناسايي فرومونها، يعني مواد شيميايي كه جانور به عنوان پيغام براي ديگر جانوران هم گونهاش ميفرستد، تكامل يافتهاند. اما در دههي 1980 ميلادي، شواهد آزمايشگاهي و مقايسهاي، نظريهي برومن را با پرسشهاي مهمي روبهرو كردند:
1. تهيهي فيلم با كمك پرتوهاي ايكس نشان داد كه وقتي زبان به درون دهان كشيده ميشود، پيش از بسته شدن دهان، در غلاف ويژهي خود قرار ميگيرد. در حقيقت، نوكهاي زبان به سوراخهاي VNO وارد نميشوند. در عوض، مولكولهاي شيميايي روي يك جفت برآمدگي بالشتك مانند در كف دهان جاي ميگيرند. بسته شدن دهان، اين بالشتكها را به سوي سوراخهاي VNO ميراند و از اين راه مولكولهاي محرك به اين اندامها راه مييابند.
2. هر چند اندامهاي VNO در بسياري از خزندگان از جمله سوسمارها بهخوبي توسعه يافتهاند، اما شمار اندكي از آنها داراي زبان چنگالمانند هستند. به علاوه، در بيشتر خزندگان زبان تنها مقدار اندكي شكافته شده است. روشن است كه نوكهاي اين گونه زبانها نميتوانند به سوراخهاي اندامهاي VNO وارد شوند. با وجود اين، چنين گونههايي به نحو كارآمدي مواد شيميايي را در اختيار اين اندامها ميگذارند.
اگر زبان براي جايگيري در اندامهاي VNO چنگالمانند نشده است، چه نقشي را براي شكل چنگالمانند آن ميتوان در نظر گرفت ؟ در سال 1994، شوينگ پاسخ مستندي را براي اين پرسش فراهم كرد. به نظر او زبان چنگالمانند به مار توان درك محركهاي شيميايي موجود در دو نقطه را به طور همزمان ميدهد. بدين خاطر مار ميتواند شيبي از مواد شيميايي محرك را دنبال كند. به دست آوردن دو برداشت همزمان، توانايي مار را در دنبال كردن دقيقتر مسير فرمونها افزايش ميدهد. اين توانايي در جست و جوي شكار و جفت از اهميت زيادي برخوردار است. اين درك شيميايي فضايي، شبيه ديگر دستگاههاي درك فضايي است كه بر اساس تحريك همزمان دو اندام حسي جدا از هم كار ميكنند. براي نمونه، فاصلهي زماني بين ورود صدا به يك گوش و به گوش ديگر و اختلاف شدت صداهاي رسيده به دو گوش، توانايي تعيين دقيق جهت صدا را به ما ميدهد.
شواهد زيادي از نظريهي شوينگ پشتيباني ميكنند:
1.مارها و سوسمارهايي كه زبان آنها چنگال مانند است، با مهارت بسيار زياد مسيرهاي بودار را دنبال ميكنند، اما سوسمارهايي كه زبان آنها تنها اندكي شكاف دارد، اين مسسيرها را پيگيري نميكنند.
2. مارها و سوسمارهاي با زبان چنگالمانند، وقتي با مواد بودار روبهرو ميشوند، نوكهاي زبانشان را از هم دور ميكنند تا با اين كار فاصله بين نقطههاي نمونهبرداري را افزايش دهند و شيب مادهي شيميايي را بهتر درك كنند.
3. بريدن بخش چنگالمانند زبان باعث مي شود جانور نتواند مسيرهاي بودار را دنبال كند. با وجود اين، آزمايشها نشان ميدهند كه در اين حالت اندامهاي VNO مواد شيميايي را دريافت ميكنند و بروز پيامهاي عصبي در آنها ديده است.
4. اگر يكي از سوراخهاي VNO را ببنديم، جانور نميتواند مسيرهاي بودار را دنبال كند و در عوض به سوي سوراخ بسته نشده گردش ميكند.
5. بررسي دستگاه عصبي نشان ميدهد كه هر يك از نوكهاي زبان با يك هستهي عصبي در سوي ديگر مغز مرتبط است و دو هسته از راه دو نيمكرهي مغز با هم در ارتباط هستند. اين آرايش همانند وضعيت مركزهاي شنوايي در پستانداران و پرندگان است كه اجازه تعيين موقعيت صدا را به آنها ميدهد.
6. در سوسمارها بين ميزان چنگال بودن زبان و روش جست و جوي شكار رابطه معنيداري وجود دارد. دستهاي از سوسمارها در كمين شكار مينشيند و نيازي به دنبال كردن آن ندارند. در حالي كه گروه ديگر، با تكاپوي گسترده در محيط به شكار خود دست مييابند. توانايي دنبالكردن دقيق مسيري كه به منبع غذا ميرسد، براي جانوري كه بخش زيادي از انرژياش را در راه جست و جوي شكار هزينه مي كند، از اهميت زيادي برخوردار است. زبان چنگال مانند در اين گروه به خوبي توسعه يافته است.
در راستههاي ديگر نيز گيرندههاي شيميايي دوتايي براي هدايت جانور به سوي شكار يا جفت تكامل يافتهاند. براي نمونه، شبپرههاي كولي نر (Porthetria dispar) داراي دو آنتن بزرگ، ظريف و حساس به مواد شيميايي هستند كه با كمك آنها جفتشان را در مسافتهاي بسيار دور هم شناسايي ميكنند. يك نوع سوسك حشرهخوار هم با كمك يك جفت آنتن قاشق مانند كه از دو سوي سرش بيرون زدهاند، مسير فرمونهاي مورچهها را دنبال و آنها را شكار ميكند.
منبع:
Schwenk,Kurt;"Why Snakes Have Forked Tongues," Science,263:1573,1994
__________________
aquaquest
13-02-2008, 16:14
سلام
در مورد ماهیان آکواریومی هم می تونید به یکی از مراجع فارسی آنها برید .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
--------------------------------------------
سایت تخصصی ماهیان آکواریومی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
انجمن های تخصصی ماهی و آکواریوم
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ببخشید پریمات ها یا نخستی هایی که به اسان خیلی نزدیک هستن رو میشه نام ببرید ؟
به نظر شما انسان از کدوم اینها تکامل یافته یا اصلا انسان تکامل نیافته :دی ؟
ویرایش شد!
Marichka
22-02-2008, 16:16
ببخشید پریمات ها یا نخستی هایی که به اسان خیلی نزدیک هستن رو میشه نام ببرید ؟
به نظر شما انسان از کدوم اینها تکامل یافته یا اصلا انسان تکامل نیافته :دی ؟
ویرایش شد!
سلام
به طور خلاصه انسان نئاندرتال، همو ارکتوس (انسان راست قامت=Homo erectus) و همو ساپینس (انسان ذی شعور = Homo sapience). که گونه ی آخری خود ما هستیم.
برا یاطلاعات بیشتر به این تاپیک هم می تونید مراجعه داشته باشید:
نظريات و مباحث تكاملي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
موفق باشید :20:
ghazal_ak
23-02-2008, 11:48
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عنکبوت بيوه سياه از معروفترين عنکبوتهاي سمي است که گونههاي مختلف آن در سراسر جهان از جمله آسياي ميانه و منطقه مديترانه انتشار دارد. اين عنکبوت در منطقه شمالشرقي ايران (خراسان) با نام عمومي "دلمک " شناخته ميشود. در اين بررسي 216 عنکبوت بيوه به روش جستجو و صيد مستقيم جمعآوري و با استفاده از خصوصيات مرفولوژي و بيواکولوژي تعيين هويت گرديدند. عنکبوتهاي مورد نظر از جنس Latrodectus و گونههاي سمي آن L,tredecimguttas با بيشترين وفور و پراکندگي (61/57 درصد)، L,dahli(31/48 درصد)، L,geometricue (5ˆ1درصد)L,pallidus (39ˆ1) تشخيص داده شد. بيشترين موارد صيد مربوط به شهرستان بجنورد با 69ˆ22 درصد و شهرستان چناران با30ˆ21 درصد وکمترين آن مربوط به شهرستان فريمان با93ˆ0 درصد و تربتجام با 85ˆ1 درصد بود. بررسي اپيدميولوژيک يک پرونده 195 نفر از افراد عنکبوت گزيده که در بيمارستان امام رضا (ع) بستري شده بودند. نشان داد70/8 درصد آنها مرد و 29/2 درصد آنها زن و بين 1تا 8 روز در بيمارستان بستري بودهاند. بيشترين موارد گزش از نظر فصلي مربوط به تابستان، از نظر شغلي مربوط به کشاورزان (36/4 درصد) و بعد مربوط به گروه زنان خانهدار(. 7/9 درصد، از نظر سنتي مربوط به سنين 15 تا 45، ازنظر موضع گزش مربوط به پاها (45 درصد) و از نظر مکاني مربوط به شهرستان مشهد (60 درصد) بوده است . بيشترين علائم مشاهده شده عبارت بودند از: درد موضعي (96/5 درصد)، درد منتشر در يک عضو(95/3 درصد)، درد منتشر در بدن (87 درصد)، لرز (83 درصد) و خستگي
در حال حاضر سه گونه عنكبوت از جمله عنكبوت بيوه سياه ماده (female black widow spider) كه شهره است پس از جفتگيري شوهر خود را ميكشد، توجه دانشمندان را به خود جلب كرده است.
پزشكان اورولوژيست، در حال بررسي تاثير زهرعنكبوت بر ناتواني جنسي افراد هستند.
به گزارش ايسنا از خوزستان، انگيزه اين پزشكان در انجام اين بررسي، دريافت گزارشهاي مكرر از تاثيرات متفاوت نيش عنكبوت در افراد بوده است.
در حال حاضر سه گونه عنكبوت از جمله عنكبوت بيوه سياه ماده (female black widow spider) كه شهره است پس از جفتگيري شوهر خود را ميكشد، توجه دانشمندان را به خود جلب كرده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جالب است بدانید راز بیوه سیاه در خدمت فیزیک و صنعت در می آید
گروهی از دانشمندان آمریکایی موفق شدند ژن هایی را شناسایی کنند که دو پروتئین کلیدی را برای ساختار تارتنیدن عنکبوت "بیوه سیاه" رمزگذاری می کند. این کشف به دنیای فیزیک و صنعت کمک شایانی خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه کالیفرنیا ژن هایی را که دو پروتئین کلیدی با عنوانMaSp1 و MaSp2 رمزگذاری می کنند، کشف کنند.
این دانشمندان که نتایج تحقیقات خود را در مجله PLoS ONE منتشر کرده اند در خصوص این کشف اظهار داشته اند: این دو پروتئین مسئول ساخت تارهای عنکبوت بیوه سیاه و مسئول یکی از استثنایی ترین ویژگی های فیزیکی هستند.
اکنون که ساختار شیمیایی و اطلاعات ژنتیکی تولید تارهای این عنکبوت شناسایی شده است، این دانشمندان امیدوارند با وارد کردن این ژن ها در ارگانیسم های دیگری چون باکتری ها بتوانند این پروتئین ها را به میزان زیاد تولید کنند.
درحقیقت این پروتئین ها به دلیل برخورداری از توانایی ارتجاعی بودن و جذب بالای انرژی می توانند موادی ایده آل برای ساخت ابزارهای پزشکی، ورزشی یا حفاظتی در صحنه های جنگ باشند.
منبع: oloom4u
ghazal_ak
23-02-2008, 12:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر شما در باغچه منزلتان بوته گلی داشته باشید ، شاید متوجه حشرات ریزی که روی سطح بعضی از آنها وجود دارند شده باشید .
این حشرات شته هستند ، بدن شته ها شفاف و درخشان است و دارای دهان نوک تیزی هستند ، گاهی تعداد آنها به حدی زیاد است گه روی غنچه ها را کاملا می پوشانند . آنها کاملا بی آزار به نظر می رسند اما در واقع از بوته گل مخصوصا گل سرخ تغذیه می کنند . شته ها دهان نوک تیز خود را در گیاه فرو کرده و شیره گیاه را می مکند .
گاهی غنچه ها آنقدر مقاومت ندارند و پژمرده می شوند . در فصل بهار تعداد اندکی از شته ها دارای بال هستند و قادرند پرواز کنند ، و روی بوته گل مناسب دیگری بنشینند و از آن گیاه تغذیه کرده و آنجا تخم ریزی کنند . سپس نسل دیگری از شته ها از تخم بیرون آمده و شروع به تغذیه از گیاه می کنند و به این ترتیب در همه جای باغچه پراکنده می شوند .
شته ها به عنوان دشمن گل ها عمل می کنند ، ولی آنها نیز دشمنی طبیعی به نام کفشدوزک دارند .
کفشدوزک ها سوسک های مسطح یا گردی هستند که دارای رنگ های متفاوتی از نارنجی کمرنگ گرفته تا قرمز با نقاط تیره هستند .
اگر با دقت به کفشدوزک ها نگاه کنید متوجه یک جفت بال ظریف می شوید که بال های پرواز کفشدوزک هستند .
آنها در زمستان به علت سرمای زیاد و در تابستان به علت گرمای زیاد مخفی می شوند و در بهار که شته های زیادی وجود دارد روی بوته های گل دیده می شوند .
کفشدوزک ها می توانند شته های زیادی را بخورند ، و در واقع به اندازه ای به خوردن شته ها علاقه مندند که بعضی از کشورها برای کنترل حشراتی که به محصولاتشان آسیب می رسانند از آنها استفاده می کنند .
شته ها در میان حشرات دوستانی نیز دارند ، و آنها مورچه ها هستند ، از دنباله های شته ها قطرات مایع چسبناک و معطری خارج می شود که نوعی ماده شیرین و چسبنده است که در برگ یا ساقه ی برخی از گیاهان یافت می شود و مورچه ها به حدی این ماده شیرین را دوست دارند که شته ها را دنبال می کنند و حتی تخم شته ها را به لانه هایشان حمل کرده و تا وقتی نوزادان از تخم بیرون می آیند از آنها مراقبت می کنند . در واقع مورچه ها شته ها را پرورش می دهند ، همانطور که ما مرغ ها و گاوها را پرورش می دهیم .
ghazal_ak
30-03-2008, 13:36
مهمترين دليل مرگ و مير بالاي ماهيان قرمز عدم آشنايي مردم با نحوه نگهداري و مراقبت از ماهي قرمز است.
بر خلاف آنچه که تصور ميشود بسياري از مردم کشورمان اطلاعاتشان در مورد اين حيوان بسيار مختصر است و بعضاً داراي اطلاعاتي غلط هستند.
ماهي قرمز نسبت به ديگر ماهيان آکواريومي مقاومت بالايي دارد و درصورت رعايت نکاتي ساده و آسان ميتواند سالهاي زيادي عمر کند و اينكه اين ماهيها نازك نارنجي و مردني به حساب ميآيند ناشي از اين است كه مردم روش نگهداري آنها را نميدانند. آشنايي با بيماريهاي اين گونه ماهيها و روشهاي پيشگيري و بعضا درمان آنها ميتواند مفيد باشد.
بيماريها سبب بروز رفتار غير طبيعي در ماهي و همچنين تغيير شكل بدن ماهي ميشوند. برخي از عفونتهاي ناشي از وجود باكتري، قارچ و پروتوزوئرها سبب مرگ و مير در مقياس بالا در ماهيان ميشوند.
در بسياري مواقع فاکتورهاي حياتي آب و تغييرات ايجاد شده در آن بهطور عمدي يا سهوي موجب بروز بيماري در ماهيهاست؛گرچه غذا ي مورد استفاده در تغذيه ماهي نيز يکي از عوامل ايجاد بيماري است. ايجاد بيماري و بروز برخي تغييرات در رفتار ماهي در اثر بروز بيماري بسيار مشهود است و توجه به آنها ميتواند از مرگ ماهي و يا سرايت بيماري به ديگر ماهيان جلوگيري كند.
کنترل دقيق محيط زيست ماهي ودقت در برخي رفتارهاي ماهي نظير آمدن ماهي به سطح آب، شناي غيرطبيعي، تنفس سخت، تنفس سريع باز و بسته کردن مکرر دهان و سرپوش آبششي به دفعات زياد، عكس العمل نشان ندادن نسبت به محرك خارجي، شنا در سطوح پايين، قرار گرفتن ماهي در كف آب و باقي ماندن بدون تحرک در آنجا، پرش به ديواره و واردآوردن ضربه به اشياي داخل ظروف نگهداري ماهي، حرکات سريع بالهها، شناي عمودي، تغيير شکل بدن آنان نظير پوسيدگي دم و باله، تجمع مايعات در بدن يا آب آوردگي شكم، خونريزي پوست، ايجاد انحناي دمي و تغيير محوطه دهان و ايجاد لكههاي سياه در دم ماهي، كمرنگي پوست و ريزش فلس و بلند شدن پوست، برآمدگيهاي غير طبيعي در آبششها و خونريزي آبشش، کاهش وزن و متورم بودن شکم، تحليل شكم و پريدگي رنگ و انحنا در قسمت قدامي ستون مهرهها، کدورت چشم، بيرون زدگي چشمها و لکههاي پوستي و... همه ميتواند دليل بر وجود بيماري در ماهي بوده و شما را وادارکند که با دکتر دامپزشک براي نجات جان اين حيوان کوچک ودوست داشتني مشورت کنيد.
بيماريهاي محيطي
ماهيان قرمز عمدتا به علت نگهدارى در ظروف نامناسب، غذادهى اشتباه و عدم توجه به فاکتورهاي آب شامل حرارت آب، ميزان اکسيژن محلول در آب، اسيديته آب، آمونياک- که بهطور طبيعي سميترين ترکيب موجود در آب است و از متابوليسم بدن ماهي ناشي ميشود- نيتريتها -که بعد از آمونياک سميترين ترکيب آب است- و نيتراتها و نگهدارى ماهي در حجم کم آب در داخل تنگها تلف مىشوند.
ماهىهاى قرمز در درجه حرارت بالاى 25 درجه سانتيگراد آسيبپذيرهستند حتى تغييرات ناگهانى دما نيز باعث مرگ ماهى مىشود. سطح آب اهميت بيشترى نسبت به حجم آب دارد زيرا سبب ميشود تا اکسيژن مورد نياز ماهى بيشتر در آب حل شود، استفاده از ظروف دهان گشاد ميتواند براي طولاني کردن عمر آنها مؤثر باشد.
براي شناخت بيشتر شما با بيماريهاي ماهي که شايد عامل بهوجود آورنده آن خودمان باشيم، شايعترين بيماريهاي مربوط به محيط زندگي ماهيهاي قرمز را مرور ميكنيم:
1 - خفگي:
عامل: كمبود اكسيژن (زير 6 ميليگرم در ليتر)
علائم: ماهي به سطح آب آمده و تنفس سريع دارد.
درمان و رفع مشکل: افزايش ميزان هوادهي، كاهش تراكم ماهي، كاهش درجه حرارت و در آكواريومها رعايت فاصله مناسب از منابع حرارتي
2 - بيماري تغذيه اي:
عامل: نبود غذا و يا جيره غذايي نامتعادل
علائم: فرورفتگي شكم و بياشتهايي و ساييدگي بالهها و رشد ضعيف و سستي همراه با بيحالي
درمان و رفع مشکل: استفاده از جيره متعادل و كافي و استفاده از غذاي زنده در تغذيه و افزودن مولتي ويتامين و مواد كمكي به جيره غذايي
3 - اسيدي شدن آب:
عامل: تغيير اسيديته (PH) به زير 5/6
علائم: شناي غير طبيعي، بهطوري كه ماهي در مسيري كوتاه شنا كرده و سپس متوقف ميشود. ماهي به سطح آب آمده و هوا را ميبلعد و موكوس زياد در آبشش ترشح ميشود. پديد آمدن نقاط سفيد و خاكستري در سر، سستي و بيحالي و تنفس سريع و خونريزيهاي نقطهاي زير جلدي
درمان و رفع مشکل: كنترل ميزان PH و بالا بردن آن از طريق افزودن محلول آهك به آب.
4 - قليايي شدن آب:
عامل: بالارفتن (PH )بيش از 4/8
علائم: خوردگي بالهها، تغيير رنگ قهوهاي در آبششها، نداشتن تعادل، بروز نقاط سفيد خاكستري در اطراف سر، موكوس زياد پوستي و نيز خونريزي نقطهاي زير جلدي
درمان و رفع مشکل: تعويض آب و کنترل PH
5 - ضربه:
عامل: حملونقل، دستكاري ماهي، برخورد ماهي با اشيا، استرس حمل ونقل و...
علائم: ريزش فلسها و ماندن در كف آب، از بين رفتن شعاع بالهها، تيرگي كامل بالهها، تيرگي قرنيه، جراحت روي بدن، خونريزي چشمي، بياشتهايي و سستي و بيحالي
درمان و رفع مشکل: کاهش تراکم ماهي و افزايش حجم ظرف نگهداري با افزايش آب
6 - مسموميت آمونياكي:
عامل: تغذيه بيش از حد، وجود ماندههاي غذايي تجمع يافته در كف ظرف
علائم: شناي غير طبيعي، باز بودن دهان و سرپوش آبششي در ماهي، تنفس در سطح آب، پرش ماهي، خوردگي باله، ترشح موكوس زياد پوستي و سستي و بيحالي
درمان و رفع مشکل: كاهش ميزان PH و تعويض آب و استفاده از زئوليت در سيستم مداربسته و آكواريومها
7 - مسموميت با دي اكسيد كربن:
عامل: اكسيژن كمتر از 6 و دي اكسيد كربن بيشتر از 60 ميلي گرم در ليتر
علائم: به پهلو افتادن ماهي، كندي تنفس، سستي، بيحالي و بياشتهايي
درمان و رفع مشکل: استفاده از مواد بافري
8 - مسموميت با كلر:
عامل: افزايش ميزان كلر بيشتر از 5/ 0 ميليگرم در ليتر
علائم: كمرنگي ماهي، نداشتن تعادل، رنگپريدگي آبششها، گود افتادگي چشمها، تنفس آهسته که درسطح آب صورت ميگيرد.
درمان و رفع مشکل: تعديل كردن آب با استفاده از مواد خنثيكننده كلر(تيوسولفات سديم)
بيماريهاي عفوني
غير از بيماريهاي يادشده، گروهي ديگري از بيماريها از عوامل زنده ويروسي و باکتريايي و قارچي و انگلي ناشي ميشوند که البته مشورت با دامپزشک براي درمان اين بيماريها ضروري است. پوسيدگي دم و باله، آبله پوستي، استسقاي عفوني (تجمع مايعات در بدن يا آب آوردگي شكم)، بيماري چشمي، بيماري چرخش، ايجاد انحناي دمي و تغيير محوطه دهان و ايجاد لكههاي سياه در دم ماهي، شناي غيرطبيعي و كمرنگي پوست و ريزش فلس و بلند شدن پوست، برآمدگيهاي غير طبيعي در آبششها و خونريزي آبشش، كمي تحرك و تحليل شكم و پريدگي رنگ و انحنا در قسمت قدامي ستون مهرهها و بيرون زدگي چشمها همه از علائم بيماريهاي ميكروبي هستند.
ماهي قرمزدر حالت طبيعي ميتواند ۱۲ تا ۲۰ سال زندگي کند که متأسفانه بهدليل شرايط نگهداري بد در منازل عمر بسيار کوتاهي دارد. درصورتيکه جزو آن گروه از خانوادهها هستيد که صرفا ماهي را براي ايام نوروز خريداري ميکنيد و امکان فراهم کردن شرايط زيستي مناسب را براي اين حيوان نميتوانيد فراهم کنيد، بايد با رعايت حقوق حيوانات و براي حمايت از اين حيوانات زيبا با خود عهد کنيم که پس از ايام نوروز آنها را در روز سيزده نوروز همراه با روز طبيعت به آغوش طبيعت باز گردانيم.
توصيههاي آخر
نكات زير را هم به خاطر داشته باشيد:
از بيش از يك جفت ماهي دريک ظرف نگاهداري نکنيد، ظروف نگهداري ماهي هم بايد به صورت دورهاي شسته شود. براي اين منظور ميتوانيد از محلول نمك طعام 3درصد يا ترکيبات آمونيوم به مقدار 1/0 تا يك گرم در ليترآب به مدت 15 تا 10 دقيقه و يا ترکيبات يددار به مقدار 200 ميليگرم در ليتر آب به مدت 10 ثانيه استفاده كنيد.
بايد توجه داشت که مواد ضدعفونى کننده براى ماهىها خطرناک است، لذا بايد حتما ظروف در انتهاي کار به دقت شستوشو داده شده و زماني براي آبگيري مجدد و رهاسازي ماهي براي آن پيشبيني شود، هر ماهي قرمز براي ماندگاري طولاني حداقل به يك ليتر آب نياز دارد كه ترجيحا ميبايست روزانه تعويض شود، توجه داشته باشيد تغيير ناگهاني دماي آب تعويضي موجب ايجاد استرس براي ماهي ميشود، آب مناسب براي نگاهداري ماهي آب نرم است.
درصورتيکه از آب لوله کشي شهري استفاده ميکنيد چون داراي کلر است و ماهي قرمز در مقابل افزودنيهاي شيميايي همانند کلر بسيار حساس است، اين آبها بايد قبل از استفاده براي ظروف نگهداري ماهي کلرزدايى شود.
براي اين منظور بايد آب را قبل از استفاده حداقل به مدت 48 ساعت در ظروف دهان گشاد نگهداري تا ضمن برقراري تعادل گازها در آب کلر موجود در آب خارج گردد، از ريختن نمک يا انداختن حبه قند در آب خودداري کنيد، از انداختن سکه و ديگر فلزات در آب خودداري کنيد، ريشههاي بامبو، صدفهاي ريز و گوشماهي منابع خوبي به جهت تامين مواد معدني آب محسوب ميشوند، از ريختن سنگريزه به داخل ظرف ماهي خودداري کنيد زيرا علاوه براينکه ميتوانند سبب آلودگي محيط شوند، لبههاي ناصاف آن نيز ميتواند موجب آسيب رساندن به ماهي و ايجاد عفونتهاي ثانويه شود.
منبع: همشهری
Metalzadeh
07-04-2008, 11:13
سلام
چرا اینجا ادامه پیدا نکرده ؟ :20:
ممنون میشم یه رژیم غذایی دقیق و مناسب به من بگید (نه واسه خودم :46:)
خوش باشید
پدرام
سلام
من جدیدا خیلی به همستر علاقه مند شدم
میشه در مورد راضی کردن خانواده ها واسه خرید همستر هم بگید؟؟
مامان و بابای من راضی نیستن بخرم
البته فقط واسه همستر اینجوریه نظرشون
بابام میخواست سنجابم بخره!!!!
میگن نگهداری می خواد و بهونه میارن
ولی من میدونم که مشکل اینه که فکر میکنن همستر موشه!!!!
به هیچ وجه هم راضی نمیشن
همستر دوستمو اوردم نشونشون دادم
فیلم هاش و بازی کردنش با چرخ و فلک و...
البته مامانم یه خورده راضی شده...:27:
ولی بابام راضی نمیشه!!!!:18::41:
من چی کار کنم؟؟؟
راستی یه سوال دیگه:
ممکنه انسان به موهای همستر حساسیت داشته باشه و یا کلا به خودش؟؟؟
(البته منظورم بیماری نیست فقط حساسیت مثل خارش و...)
ممنون:11::11:
سَمَندَر یا آتشخوار[1 یکی از انواع دوزیستان است.
در میان دوزیستان بزرگترین آنها سمندر غول آسای چینی(Andrias davidianus) است این دوزیست در رودهای سرد کوهستانهای شمال شرقی، مرکزی و جنوبی چین و مردابهایدوزیست بالغ ۱٫۱۴ متر و وزن آن بین ۲۵ تا ۳۰ کیلوگرم است نمونهٔ بزرگ شکارشده طولی برابر ۱٫۸۰ و وزنی برابر ۸٫۶۴ کیلوگرم داشتهاست.
کوچکترین سمندر: سمندر کوتوله که در ایالتهای تنسی، [U]کارولینای شمالیویرجینیا یافت میشود کوچکترین نوع خود میباشد. اندازهٔ نمونههای بالغ این سمندر بین ۳٫۶۸ تا ۵٫۸۰ سانتی متر است.
از ویکی پدیا:دانشنامه ی آزاد
سمندر آتشی
پوست بدن این سمندر که ساکن خشکی است دارای رنگهای روشن و لکه های روشن متنوع یا نوارهای رنگی است . علایم روی بدنش به شکارچیان احتمالی اخطار می دهد که پوست این سمندر در صورت تهدید ، ماده ای تولید می کند که اگر قصد خوردن او را داشته باشند ، دهان و چشمهایشان را آزار خواهد داد . سمندرهای آتشی شکارچیان شب زی هستند که در طول روز در سایه ای به استراحت می پردازند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اسم علمی: سالاماندرا ، سالاماندرا
اندازه: طول بدن 15 تا 32 سانتیمتر (6 تا اینچ)
محل زیست: نواحی مرطوب در جنگلها ،کوهها تا تپه ها
پراکندگی: اروپا (غیر از بریتانیای کبیر یا ایرلند) شمالغربی [ آفریقا و قسمتهایی از جنوب غربی آسیا.
نحوه تولید مثل: ماده 10 تا 50 بچه زنده در آب به دنیا می آورد.
رژیم غذایی: بی مهرگانی که به آهستگی حرکت می کنند مثل کرمهای خاکی
سمندر لرستانی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سمندر لرستانی گونه ای میباشد که فقط در کشور ایران- شهبازان لرستان وجود دارد. این گونه در حال انقراض میباشد. نتایج تحقیقات جدید موضوعاتی بسیار ناراحت کننده را در مورد سمندر لرستانی پیش گویی میکند که به شرح زیر میباشد.
بر اساس نتایج تحقیقات نویسنده روی گونه های سمندر كردستانی Neurergus microspilotus و سمندر لرستانی Neurergus kaiseri سن نمونه های موزه ای بیشتر از نمونه های موجود در طبیعت میباشد و تراكم جمعیتی این دو گونه سمندر ایرانی به خصوص سمندر لرستانی به حداقل ممكن رسیده است (Torki ۲۰۰۷; Torki in press) . بر اساس نتایج تحقیقاتی تاریخ زندگی روی دو گونه اندمیك سمندر ایرانی(Torki in press) نشان دهنده صید بی رویه این دو گونه سمندر اندمیك ایران میباشد و نمونه های جوان تا به سن تولید مثلی خود برسند زمانی را بایستی طی كنند. به احتمال زیاد و بر اساس پیش بینی های نویسنده (Torki ۲۰۰۷) گونه سمندر لرستانی كه توسط نویسنده فرشته لرستانی نامیده شده است (Torki in press) در آینده ای نه چندان دور به دلیل نرسیدن به سن فعال تولید مثلی منقرض خواهد شد. بیان نمودن انقراض یك گونه سمندر در كشور پهناور ایران بسیار وحشتناك.
سمندر لرستانی در كره جنوبی، و یا كشورهای اروپایی و ایالات متحده هر نمونه به قیمت بین ۳۵۰ تا ۸۵۰ دلار فروخته میشود. بسیار جای تاسف و نگرانی برای این موضوع وجود دارد.
از طرفی دیگر كشور های اروپایی و آمریكای هزینه بالایی را روی تكثیر سمندر لرستانی گذاشته اند؟ برای مثال كشور آلمان هزینه تحقیقاتی چندین صد میلیون دلاری را روی گونه سمندر لرستانی (اندمیك ایران) برای تكثیر در اختیار آزمایشگاه های دانشگاه های محتلف آلمان گذاشته است.
امید است که با توجه مسئولین امر سمندر لرستانی که بسیار زیبا میباشد منقرض نگردد و کشور ایران نیز بتواند برنامه هایی مستحکم برای پرورش و تکثیر این گونه بگذارد.
(منبع:سایت آفتاب)
ghazal_ak
02-06-2008, 13:03
ترجمه و تاليف: سيد مرتضي ابراهيم زاده، كارشناس ارشد شيلات
ساختار چشم ماهيان همانند ساير مهره داران مي باشد. نور ساطع شده از اشياء در ابتدا ، بايد از قرنيه ي شفاف گذر كند. از آنجايي كه شرايط اپتيكي آب خيلي شبيه به مايعات داخلي چشم ماهيان مي باشد، لذا براي ايجاد تصويري واضح در چشم ماهي ، نيازي به شكست نور در هنگام ورود به چشم نمي باشد. بنابراين قرنيه ي ماهي در مقايسه با قرنيه ي مهره داران خشكي زي خيلي ضخامت كمتري دارد. عنبيه ي چشم بوسيله ي افزايش يا كاهش قطر مردمك ، مقدار نور ورودي به چشم را تنظيم مي كند. ماهيان غضروفي مي توانند عنبيه چشم خود را تنظيم كرده و شكل مردمك را تغيير دهند ، اما اين توانايي در ماهيان استخواني وجود ندارد. عدسي چشم ماهيان ، كه بيشتر كروي شكل مي باشند، مانند عدسي محدب مهره داران خشكي زي ، نور دريافت شده از اشياء را در شبكيه ي چشم متمركز مي نمايد. عدسي چشم ماهيان غضرفي تا اندازه اي پهن مي باشد.اين در حالي است كه عدسي چشم مارماهي دهان گرد(لامپري) و ماهيان استخواني گرد و كروي است. ماهي اشياء را در فواصل دور بوسيله حركت عدسي به جلو و عقب ، مي بيند ، اما در مهره داران خشكي زي تمركز تصاوير بر روي شبكيه چشم در اثر تغيير انحناء و خميدگي عدسي انجام مي گيرد.
لايه ي بيروني چشم (صلبيه يا Sclera) وظيفه ي حفظ ساختار ظريف بخش داخلي را بر عهده دارد. صلبيه ي ماهيان فاقد آرواره ، فيبري و سخت مي باشد. در ماهيان غضرفي صلبيه از صفحات غضرفي و در ماهيان استخواني از ساختار استخواني تشكيل شده است.
لايه ي مشيميه يا لايه عروقي در بين دو لايه ي صلبيه (لايه ي حفاظتي ) و لايه ي شبكيه (لايه ي داراي گيرنده هاي نوري ) قرار گرفته است. اين لايه حاوي تامپتوم لوسيديوم (لايه ي انعكاسي) - ساختار تشكيل شده از كريستال هاي انعكاسي گوانين – مي باشد كه حساسيت بينايي را در شرايط نوري پايين ، افزايش مي دهد. لايه ي انعكاسي در بيشتر ماهيان غضرفي ، هولوسفال ها ، كلوكانت ها ، ماهيان خاوياري و بعضي از ماهيان استخواني ديده شده است. تامپتوم ، باعث تابش انعكاسي در چشم كوسه ها و بسياري از ماهيان شب گرد مي گردد.
دريافت نور ساطع شده از اشياء توسط گيرنده هاي موجود در شبكيه انجام مي گيرد. شبكيه داراي ساختار پيچيده اي است كه از هفت لايه تشكيل شده است. اين لايه ها از بيرون به داخل عبارتند از :
اپتليوم رنگدانه اي (رنگدانه ي سطحي ) ؛، كه حاوي رنگدانه هاي نقره اي و سياه مي باشد؛
لايه ي گيرنده هاي نوري؛ كه داراي سلول هاي استوانه اي و مخروطي مي باشد؛
لايه ي دوقطبي ؛ اين لايه از سلول هايي تشكيل شده است كه با سلول هاي گيرنده ي نور سيناپس حاصل مي كنند؛
لايه ي غده اي ؛ سلول هاي اين لايه با سلول هاي دو قطبي اتصال برقرار مي كنند؛
لايه ي رشته هاي عصبي؛ اين لايه حاوي سلول هايي است كه با لايه ي غده اي سيناپس دارند و رشته هاي عصبي را از طريق عصب بينايي به مغز مي فرستند.
لايه ي شبكيه ي چشم در مقايسه با ساير بافت هاي بدن نياز اكسيژني بيشتري دارد. در بيشتر ماهيان استخواني بالاترين سطح اكسيژني در غده ي كوروئيد(Choroid gland) وجود دارد. اين غده ي U شكل ، عصب بينايي را در بخش خروجي چشم مي پوشاند. جريان خون از طريق" رت ميرابل"به غده ي كوروئيد مي رسد. مكانيسم جريان متقابل در رت ميرابل سطح بالاي از اكسيژن را در اين غده فراهم كرده و اكسيژن مورد نياز شبكيه را تامين مي نمايد. غده ي كوروئيد خون اكسيژن دار را از ساختار آبشش مانند در سطح داخلي سرپوش آبششي ماهيان دريافت مي كند. برداشت شبه آبشش در ماهي قزل آلا باعث كاهش اكسيژن در شبكيه و تنزل تصاعدي رنگدانه هاي بينايي شده است.
مانند ساير مهره داران ، شبكيه ي چشم ماهيان داراي دو نوع سلول حساس به نور ؛ يعني سلول هاي مخروطي و استوانه اي مي باشد.سلول هاي استوانه اي به نور كم خيلي حساس مي باشد. ماهياني كه در سپيده دم و غروب در هواي گرگ و ميش فعاليت مي كنند ، در شبكيه ي چشم ، سلول هاي استوانه اي غالبيت دارند. ماهيان قسمت هاي عميق دريا و بسياري از گونه هاي شب گرد ، تنها داراي سلول هاي استوانه اي هستند. در نور شديد، رنگدانه ي ملانين در لايه ي سطحي، از سلول هاي استوانه اي چشم ماهيان استخواني محافظت مي كند. در نور با شدت كمتر، حركات فتوشيميايي رنگدانه ي ملانين ، موقعيت نسبي لايه هاي سطحي و گيرنده هاي نوري را تغيير مي دهد و سلول هاي استوانه اي را در معرض نور موجود قرار مي دهد. بعضي از ماهيان غضرورفي و بيشتر ماهيان استخواني داري سلول هاي مخروطي مي باشند. سلول هاي مخروطي در ماهيان روزگرد بالاترين تعداد را داراست. چهار نوع سلول مخروطي در چشم ماهيان ديده شده است ، كه هر كدام از آنها بيشترين جذب نوري خود را در بخش هاي مختلفي از طيف الكترومغناطيسي نشان مي دهند.
سلول هاي مخروطي قرمز به نورهايي با طول موج 600 نانومتر (نور قرمز) پاسخ مي دهند؛
سلول هاي مخروطي سبز بيشترين حساسيت را به نورهايي با طول موج در حدود 530 نانومتر(نور سبز) نشان مي دهند؛
سلول هاي مخروطي آبي بهترين طول موجي كه به آن پاسخ مي دهند در حدود 460 نانومتر مي باشد؛
سلول هاي مخروطي ماوراء بنفش بيشتري فعاليت خود را در طول موج 380 نانومتر در محدوده ي طيف نوري ماوراء بنفش نشان مي دهند. بنابراين، ماهيان داراي اين نوع سلول هاي مخروطي مي توانند نورهاي ماوراء بنفش را ببينند.
نوع سلول هاي مخروطي با كيفيت نور محيط در ارتباط مي باشد. براي مثال، ماهيان آب هاي كم عمق معمولا سلول هاي مخروطي قرمز ، آبي و سبز را دارا مي باشند. دليل وجود اين سلول ها در اين ماهيان اينست كه ماهي بتواند محدوده ي وسيعي از طيف نوري كه وارد سطح آب مي گردد، را دريافت كند. هرچه عمق آب افزايش يابد از ميزان نفوذ نور ماوراء بنفش كم مي شود، از اين رو ، عجيب نيست كه ماهياني كه سلول هاي مخروطي ماوراء بنفش دارند، در سطح آب زندگي مي كنند.
در مقايسه با انسان ها و ديگر جانوران خشكي زي ، ماهيها ديد كوتاه دارند. چشم آنها فاصله ي كانوني كوتاه تري داشته و اشياء را در فاصله ي يك متري به وضوح مي بينند. با وجود اين ، حداكثر فاصله ا ي كه آنها قادر به ديدن آن هستند ، بيشتر از 15 متر نيست. كروي تر بودن عدسي چشم ماهيان در مقايسه با جانوران خشكي زي دليل اصلي اين پديده است. ميدان ديد افقي ماهيان بالغ 160-170 درجه (در ماهي قزل الا) مي باشد كه در مقايسه با ديد افقي انسان(154 درجه) بيشتر است. ميدان ديد عمودي در ماهيان 150 و در انسان 120 درجه مي باشد. البته قابل ذكر است كه اين نوع ديد ، ديد تك چشمي مي باشد. ميدان ديد دو چشمي در قزل آلا تنها 20 -30 درجه مي باشد كه درمقايسه با انسان (120 درجه) ميدان ديد دو چشمي محدود تري دارند.حداكثر تيز بيني در ماهيان در شدت نور 35 لوكس حاصل مي شود ولي انسان ها در شدت نور 300 لوكس بهترين شرايط تيز بيني را دارا مي باشند.
همانطوري كه در تصوير شماتيك زير ديده مي شود، ماهي بيرون از آب را بصورت يك پنجره ي مدور مي بيند. اين پنجره زماني كه ماهي به اعماق پايين تر مي رود وسيع تر شده و در هنگاميكه به سطح آب مي آيد تنگ تر و محدود تر مي گردد. اكثر ماهيان با زاويه ي 6/97 درجه نسبت به بيرون ديد دارند.
منابع
ستاري، مسعود؛ ماهي شناسي(تشريح و فيزيولوژي)؛ جلد اول، انتشارات نقش مهر،چاپ اول 1381 .
Nikolsky G. V.; Ecology of fish. ALLED SCIENTIFIC PUBLISHERS, P.320
Kumar S., Tembhre M.; Anatomy and Physiology of fish; VIKAS PUBLISHING HOSE PVT LTD.1998
خيلي مطلب جالب و با حايه ممنون از پستس كه گزاشتي
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگهداری از حیوانات خانگی این روزها با توجه به زندگی آپارتماننشینی و معضلاتی كه در پی دارد، تقریبا در اغلب موارد سخت و حتی غیرقابل تصور است. در اغلب مجتمعهای بزرگ مسكونی هم یكی از اولین شروط زندگی نداشتن حیوانات خانگی است. با این حال روانشناسان در كنار وجود گیاهان طبیعی در هر خانهای توصیه میكنند كه از حیوانات خانگی كوچك كه نگهداری از آنها چندان دشوار نیست در خانههای آپارتمانی و كمجمعیت نگهداری كنیم. در این میان بازار همسترها و موشخرماهای كوچك از همه داغتر است، زیرا به دلیل فضای كوچكی كه این حیوانات به آن نیاز دارند نگهداری از آنها هم چندان دشوار نیست. همستر حیواناتی كوچك و بسیار زیبا و جذاب در رنگهای گوناگون ازجمله سفید، طلایی، سیاه، كرمی، زرد و... بوده و از خانواده جوندگان است كه همه چیز خوار میباشد. همسترها جوندگان كوچك متعلق به خانواده كرستیدهاند. اعضای این خانواده در طبیعت وحش در اروپای شرقی، خاورمیانه، شمال آفریقا، چین و سیبری مشاهده میشوند. نگهداری همستر در قفس دارای احتیاجات سادهای است. همسترها به عنوان حیوان خانگی در نظر گرفته میشوند. این حیوانات شبزی بوده و معمولا جهت جلوگیری از نزاع به صورت انفرادی نیز نگهداری میشوند. به این جانور انواع میوه، سبزیجات و دانهها را به عنوان غذا میتوان داد. برای نگهداری از همستر از ظروف شیشهای (شبیه به آكواریوم) استفاده میشود كه میتواند درب آن نیز بسته شود. زیر كف پای حیوان نرمهچوب نجاری ریخته میشود. این حیوان روزخواب است و از غروب شروع به بازیگوشی میكند. در صورتی كه در قفس آن یك عدد چرخوفلك یا سطح شیبدار مخصوص یا تونل مخصوص قرار گیرد بازی كردن آن را میتوانید بهخوبی مشاهده كنید. همستر به راحتی به شما عادت میكند، روی دو پای خود میایستد و در هنگام خوابیدن خود را ولو میكند بهگونهای كه شما فكر میكنید كاملا بیجان شده است، در خیلی از مواقع خوابیدن آن مانند انسانها به پشت است و خواب عمیقی دارد بهطوری كه اگر شما به آرامی دستش را بگیرید و آن را از جای خود بلند كنید ممكن است همچنان خواب باشد و بیدار نشود.
ویژگیهای همستر
همستر بالغ در هر روز 5 تا 10 گرم غذا و مقدار كمی آب احتیاج دارد. چنانچه در جیره غذایی آن مقداری سبزی یا میوه مانند هویج یا سیب در نظر گرفته شود همستر دیگر نیازی به آب نخواهد داشت. وزن بالغ حدود 100 تا 130 گرم و طول عمر آن 2 تا 5 سال است. دندانهای پیشین همستر بهطور مداوم در حال رشد بوده و برای كوتاه كردن آن احتیاج به جویدن مواد جامد از قبیل چوب و كارتن و... دارد.
همستر در هر زایمان 5 تا 9 نوزاد به دنیا میآورد. در گاهی موارد تعداد نوزادان بیشتر از این نیز بوده و در مواقعی تا ۲۴ عدد هم در یك زایمان ذكر شده است. نوزاد این حیوان از سن7 تا 10 روزگی شروع به خوردن مواد جامد خواهد كرد.
از همستر بیماری خاصی در انتقال به انسان گزارش نشده است و واكسن خاصی نیز برای آن وجود ندارد اما بهتر است هر شش ماه یكبار داروی انگلی به آنها داده شود. البته در صورتی كه غذای آن را بهخوبی بشویید امكان آلودگی به انگل را نداشته و نیاز به داروی انگل هم نخواهد داشت.
مدتی است كه به دلیل سهولت نگهداری و زیبایی بالای این حیوان و مشخصات بهداشتی آن از نظر امكان انتقال بیماری به انسان، نگهداری از آن در كشورهای متعدد اروپایی و آمریكایی رواج چشمگیری داشته است.
خانه همستر
سه نوع خانه برای همستر رایج است. قفسهای سیمی، قفس پلاستیكی و آكواریوم.
۱- قفس سیمی با میلههای افقی با فاصله ۱ تا ۲ سانتیمتر برای نگهداری مناسب است، زیرا همستر به بالا رفتن علاقه زیادی دارد و از میلهها برای بالا رفتن از دیواره استفاده میكند. از خرید قفسهایی كه كف آنها به صورت شبكهای و سوراخدار است اجتناب كنید، چرا كه پای او در آنها گیر كرده و حیوان در این قفس راحت نیست و تمیز كردن این قفسها نیز مشكل است.
۲- قفسهای پلاستیكی كه معمولا با تجهیزات دیگری همراه است. این قفسها در كشورهای اروپایی بسیار متداول است و ضمن گران بودن برای شرایط آب و هوایی گرم و خشك ایران نیز مناسب نیستند. بهعلاوه بسیاری از همسترهای طلایی بزرگتر از آن هستند كه در تونلها جای گیرند ولی برای همسترهای كوتوله مشكلی پیش نخواهد آمد. به این نكته نیز توجه داشته باشید كه محل سكونت این حیوان باید آنقدر محكم باشد كه در مقابل جویدن مقاومت كند و بعضا لانههای پلاستیكی به راحتی توسط آنها جویده خواهد شد.
۳- نوع رایجتر و ارزانتر قفس همستر در ایران آكواریوم است و تمیز كردن آن نیز راحت است. اما گردش هوا در آن كمتر بوده و همچنین این فرصت را به حیوان نمیدهد كه از دیوارهها بالا رود. یك درپوش نیز برای ممانعت از خروج همستر از آكواریوم و همچنین جلوگیری از دسترسی دیگر حیوانات خانگی به آن نیاز است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگهداری از همستر
برای نگهداری از همستر میتوان از یك قفس یا آكواریوم استفاده كرد. بستر باید ماده جاذبالرطوبه مثل خاكاره، كاه، پوشال كولر، ماسه بادی مخلوط و... باشد. استفاده از روزنامه و پارچه پشمی برای همستر بسیار مضر است بهتر است آكواریوم دور از جریان مستقیم هوا و در یك دمای ثابت و معتدل (دمای 24- 20 درجه و رطوبت 60-50 درصد) قرار گیرد و همواره یك تكه چوب یا شاخه بریده در آكواریوم باشد زیرا حیوان به وسیله آن دندانهای خود را میتراشد. همستر در طول روز بیشتر میخوابد و اكثرا شبها فعالیت دارد. اگر در شب دما پایین آید همستر بیهوش شده و شاید به خواب زمستانی فرو رود. در طول روز هم آكواریوم در جریان مستقیم تابش نور خورشید نباشد زیرا چشمان این حیوان برای نور ساخته نشده است. قفس همستر باید هفتهای دو بار به صورت موضعی و دو هفته یكبار بهطور كلی تمیز گردد و غذاهای فاسدنشدنی كه حیوان انبار كرده است دوباره سر جایش برگردد چون همستر حیوان تمیز و مرتبی است.
لوازم زندگی
یك فضای بسته به عنوان آشیانه در گوشهای از قفس برای همستر شما بسیار مطلوب است، كه میتوان از یك جعبه مقوایی برای این كار استفاده كرد و هر چند وقت یك بار عوض شود. كف جعبه را میتوانید با چیزی نرم مثل دستمال كاغذی بپوشانید. مواد كف این جعبه باید حدودا یك بار در ماه عوض شود. عوض نمودن بیشتر باعث برهم زدن آرامش همستر خواهد شد. بازرسی منظم جعبه و برداشتن مواد غذایی كه حیوان ذخیره نموده و در حال فاسد شدن است میتواند به بهداشت بیشتر قفس كمك كند. به همستر باید فرصت جویدن و ورزش كردن داده شود. تقریبا تمام همسترها با شوق و ذوق از یك چرخوفلك مخصوص همستر استقبال میكنند. مقداری تونل و لوله نیز مفید است. شاخههای تازه درختانی مانند بید و درختهای میوه كه برای آنها از سموم ضدآفت استفاده نشده است و جعبههای كوچك مقوایی برای جویدن و بالا رفتن مناسب هستند. برای آبخوری حیوان نیز میتوان از یك بطری با سری كه بتواند حیوان زبانبسته به راحتی از آن آب بخورد استفاده نمود. به این ترتیب آبخوری حیوان تمیز مانده و نمیتواند ظرف آب را سرازیر نماید. همستر نیاز كمی به آب دارد و چنانچه در رژیم غذایی او سبزی قرار گیرد دیگر به آب نیازی نیست. آب بیش از اندازه برای حیوان خطر مرگ دارد. یك ظرف غذای كمعمق از سرامیك یا چینی بهترین انتخاب برای ظرف غذای همستر است تا حیوان نتواند ظرف را برگرداند. تمیز نمودن چنین ظرفی نیز راحت تر است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رژیم غذایی همستر
برای رژیم غذایی همستر میتوان از غذاهای آماده موجود در بازار استفاده نمود كه معمولا به صورت مخلوطی از دانه گیاهان یا بهصورت یك جیره غذایی به شكل گلولههای كوچك و یكدست درون بستهبندی آماده میباشد. جیره آماده گلولهای از نظر مواد غذایی متعادل است اما همستر نمیتواند دانههای مورد علاقه خود را دستچین كند و به همین دلیل این غذا در بعضی مواقع حیوان را دلزده كرده و بعضی از همسترها اصلا آن را نمیخورند. دانههای مخلوط آماده معمولا از طرف او بهتر پذیرفته میشوند و پایه خوبی برای رژیم همستر هستند. ولی باید از غذایی كه تنها شامل دانه گیاهان است اجتناب كرد، بهترین غذا برای همستر غذایی است كه شامل مواد مختلفی مثل سبزیجات خشك نیز باشد. از این غذای آماده برای حیوان بیش از اندازه نریزید چرا كه با این كار حیوان دانههای مورد علاقهاش را دستچین نموده و باقیمانده غذا را نمیخورد. این ایده خوبی است كه در هر زمان مقدار كمی غذا بریزیم و اجازه دهیم همستر تقریبا ظرف غذای خود را قبل از اینكه دوباره غذا بریزید خالی كند. علاوه بر این، به غذای حیوان باید تكههای كوچكی از سبزیجات و میوههای تازه به عنوان مكمل غذایی افزوده شود. همچنین خوب است بعضی مواقع یك غذای سفارشی مثل یونجه خشك به همستر داده شود. همچنین بعضی مواقع میتوان مقداری ماست تازه یا تكهای مرغ پخته به حیوان داد. از دادن لوبیای نپخته، چشم سیبزمینی، سیبزمینی سبز، گوجهفرنگی، سیر، شكلات و هر غذای حاوی شكر و نمك خودداری ورزید. هیچگاه همستر را از بالا رها نكنید زیرا دست و پایش به راحتی میشكند. همچنین بیدار كردن همستر و ترساندن آن موجب ناراحتی او میشود و این امكان وجود دارد كه همستر دست شما را گاز بگیرد ولی گاز گرفتن معمولا بر اثر اضطراب و ترس اوست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روش گرفتن همستر
بهترین روش برای گرفتن این است كه او را در كف دست قرار داده و دست دیگر را به آرامی روی پشت آن قرار دهید تا از پریدن به بیرون و آسیب احتمالی جلوگیری كنید. در ابتدا بهتر است حیوان را بالای یك سطح نرم نگهداشته تا در صورت پرش یا سقوط آسیب نبیند. به او اجازه دهید تا از یك دست به دست دیگر خزیده تا بهتدریج در دستتان احساس راحتی كند.
چگونه همستری را كه اهلی نیست بگیریم
اگر میخواهید همستری را كه هنوز اهلی نشده بگیرید یك قوطی یا فنجان روبهروی حیوان قرار داده سپس حیوان را با ملایمت درون آن برانید و به این وسیله حیوان را انتقال دهید. اغلب همسترها برای حس كنجكاوی درون فنجان خواهند رفت. در صورت لزوم اگر میخواهید همستری را در دست گیرید كه احتمال دارد گاز بگیرد میتوانید از دستكش استفاده كنید. البته دقت كنید كه دستكش زبر نبوده و حیوان در اثر گرفته شدن با دست دچار اضطراب نگردد.
ضدهمستر كردن محیط
اگر تصمیم دارید به همستر خود اجازه دهید از قفس خود خارج شود باید اتاق خود را ضدهمستر نمایید. ابتدا مطمئن شوید هیچ چیزی كه حیوان بتواند داخل آن شده و شما قادر به بیرون آوردن او از آنجا نباشید وجود ندارد. همستر باید در یك فضای كوچك كه قابلیت فرار نداشته باشد محدود گردد و گرنه ممكن است برای گرفتنش دچار دردسر شوید. مطمئن شوید تمامی سیمهای برق دور از دسترس حیوان هستند. مطمئن شوید هیچ چیز كه بتواند به همستر آسیب برساند (از قبیل گیاهان سمی) وجود ندارد. ضمنا هر چیزی را كه نمیخواهید همسترتان بجود از دسترسش دور نگاه دارید چون ممكن است پس از مدتی با نرمههای تشك و پتوی خود كه جویده شده است روبهرو شوید. جدول زیر خلاصهای از مشخصات دورههای زندگی را نشان میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تولیدمثل
جوندگان حیواناتی هستند كه تولیدمثل راحتی دارند و میتوانند چند نوبت در سال تولیدمثل كنند. همستر نیز از این قاعده مستثنا نیست. این حیوان در هر دوره بارداری كه حدودا 2 هفته(۱۵تا ۱۶ روز) طول میكشد بین 5 تا 18 بچه به دنیا میآورد. نوزادان در ابتدای تولد تا چند روز توانایی بینایی و شنوایی ندارند و بدنشان بیمو است. به نوزادان تازهمتولدشده تا 2 یا 3 هفته دست نزنید. نوزادان باید تا یك ماه پیش مادرشان باشند اما پس از یك ماه میتوانند به طور مستقل زندگی كنند. همسترها بین 2 تا 4 ماه بالغ میشوند و خود میتوانند تولیدمثل كنند. بهتر است در دوران بارداری و پس از آن به همستر باردار غذاهای مقوی داد. همستر كوتاهترین دوره بارداری را در میان تمام پستانداران داراست. همانگونه كه قبلا نیز بیان شد دوره بارداری این حیوان 15 تا 16 روز است. همسترهای ماده در تمامی سال به غیر از هنگام خواب زمستانی فعالیت تولیدمثلی دارند. قدرت باروری در فصل زمستان بهدلیل میزان تابش نور كمی كاهش مییابد.
در صورتی كه ماده با سایر مادهها نگهداری میشود توصیه میگردد ماده باردار را به قفس جداگانه منتقل كنید.
دكتر مهرداد حلوایی ـ متخصص فیزیولوژی جانوری
منبع: kargozaaran.com
جام جم آنلاين: پستانداران ميتوانند خود و تك تك ديگر اعضاي گونههاي مشابه را با هويتهاي مستقل تشخيص دهند آنها اين كار را با استفاده از صداي سوت خاص هر دلفين انجام ميدهد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش ايبيسي نيوز، محققان دانشگاه سنت اندروس در فلوريداي امريكا دريافتند دلفينهاي دماغ بطري براي معرفي يكديگر بيش از استفاده از علائم صوتي، از نام يكديگر استفاده ميكنند!
اين تحقيقات سه ساله توسط جامعه سلطنتي لندن حمايت مالي شده است. «وين سنت جانيك» از واحد پستانداران دريايي دانشگاه اندروس ميگويد: اين محققان تحقيقات خود را بر روي دلفينهاي وحشي انجام داده و پس از گرفتن اين جانوران بوسيله تور در نواحي نزديك ساحل صداي آنها را در آبهاي كمعمق ضبط كرده و آن را در كامپيوتر تركيب كردهاند و بدين ترتيب محققان يك صداي كامپيوتري از يك دلفين به دست آوردهاند. آنها اين صدا را دوباره براي دلفينها پخش كردند و در پي واكنش دلفينها دريافتند كه آنها يكديگر را از علائم صوتي خاص هم ميشناسند.
وي ميگويد: اين يك كشف بسيار هيجانانگيز و بدين معني است كه حيوانات نيز تواناييهاي انسانها را از خود نشان ميدهند. محققان در اين تحقيقات پي بردند كه هركدام از دلفينها براي خودشان نشانه و به عبارتي اسم خاصي دارند.
نتايج اين تحقيقات در مجله امريكايي «بررسي آكادمي ملي علوم» (PNAS) منتشر شده است.
moontoise
22-07-2008, 21:01
سنجابي كه بلوط نمي خورد...!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك سنجاب خاكستري در حالي كه دم پرپشت و زيبايش را تكان مي دهد، با صداي تهديدآميزي به سنجاب ديگري كه در آن حوالي براي يافتن غذا در تكاپوست، هشدار مي دهد.
اين صحنه، يكي از منظره هاي عادي در يك روز بهاري در كالج همپشاير است، با اين تفاوت كه اين حيوان جونده كوچك كه مرزهاي قلمرواش را به ديگران اعلام مي كند، انرژي مورد نيازش را از باتري تامين مي كند نه از خوردن بلوط. چند محقق از فاصله چند متري با استفاده از لپ تاپ و دوربين اين سنجاب روباتي را هدايت مي كنند. اين سنجاب روباتي كه «راكي» نام دارد، رفته رفته جاي خود را در ميان جمع سنجاب هاي زنده باز مي كند. سارا پارتان استاديار « رفتارشناسي جانوران » در همپشاير اميدوار است راكي بتواند با گرفتن تصويرهاي دقيق و نزديك از سنجاب هاي زنده در طبيعت، در كشف شيوه هاي ارتباطي سنجاب ها، رفتارهاي اجتماعي و غرايز اين حيوانات براي بقاي نسل خود، به گروه او كمك كند. در حال حاضر علاوه بر راكي، حيوانات روباتيك زيادي در سراسر جهان به محققان كمك مي كنند تا بتوانند حيوانات را به جاي آزمايشگاه در زيستگاه هاي طبيعي شان تحت نظر داشته باشند.
اين تحقيقات مي تواند به پژوهشگران ياري دهد از نحوه زيست دسته جمعي حيوانات، مقابله با رقيبان و هشدار به متحدان در مورد خطرات احتمالي درك بهتري پيدا كنند. محققان مي گويند اين تحقيق ممكن است برخي از رفتارهاي مشابه انسان را كه جنبه غريزي دارند، مشخص كند.
استفاده از موجودات مصنوعي براي رخنه كردن به داخل گروه هاي حيوانات به قدري جديد است كه شمار شركت هايي كه اين قبيل ابزار را مي سازند يا به محققان مي فروشند بسيار كم است. حركت هاي راكي توسط برنامه هاي رايانه يي كنترل مي شود و بلندگوهاي كوچك كار گذاشته شده درون آنها، صداهايي را پخش مي كند كه پارتان نوار صوتي آن را از كتابخانه اصوات حيوانات در دانشگاه كرنل خريده است. روزي پارتان به همراه مايا كنراد 20ساله و اندرو فالمر 19ساله، راكي را براي آزمايش در محيط طبيعي به هواي آزاد بردند و آن را در محلي نزديك به سنجاب هاي واقعي قرار دادند. راكي روي يك تخته قرار گرفت و يك پوشش استتاري آن را از نظرها پنهان مي كرد و يك سيم آن را به لپ تاپ محققان مرتبط مي ساخت. با فعال شدن برنامه كامپيوتر، پوشش استتاري از هم باز شد و راكي به اجراي چند برنامه پي درپي پرداخت كه شامل تكان دادن دم، پارس كردن و ديگر حركاتي بود كه سنجاب ها آن را به عنوان هشدار در مورد احتمال نزديك بودن خطر مي شناسند.
پارتان گفت موفق ترين آزمايش ها وقتي است كه سنجاب هاي واقعي حركات عادي خود را متوقف مي كنند تا ببينند خطر از چه جانبي آنها را تهديد مي كند، از درخت بالامي روند يا رفتارهاي ديگري انجام مي دهند كه نشان مي دهد علائم ارسال شده را دريافتند. وي گفت: «ما منتظر مشاهده يك رفتار براي كاستن خطر هستيم.» و توضيح داد اگر بعد از شنيدن صداهاي راكي، سنجابي روي دو پا بجهد و بي حركت بماند و چشمانش دور تا دور محيط را جست وجو كند، اين واكنشي است كه ما آن را يك واكنش قابل تشخيص تلقي مي كنيم.
آنان مي خواهند دريابند آيا سنجاب ها بيشتر نسبت به صداهاي راكي واكنش نشان مي دهند يا نسبت به حركات يا نسبت به تركيبي از اين دو عامل يا به قول پژوهشگران «علائم چند مودالي». يك فايده ديگر حيوانات روباتي آن است كه به محققان كمك مي كند دريابند يك گونه جانوري را تا چه حد مي توان از غريزه بقاي خود دور كرد. براي مثال محققان دانشگاه آزاد بروكسل دريافتند سوسك هاي مصنوعي كه به فرمون (همان ماده شيميايي كه بوي حيوان آشنا را به مشام ديگر حيوانات آن گونه مي رساند) آغشته شده بودند، به قدري در ميان ديگر سوسك ها پذيرفته شدند، كه سوسك هاي واقعي ناچار شدند از نقاط تاريكي كه در آنها پناه گرفته بودند، خارج شوند و به ناچار در نور قرار گيرند.
از ديرباز در امر تحقيق دو مساله در مقابل هم قرار داشته است: امتياز بوم شناختي تحقيق در شرايط طبيعي در مقابل بررسي در شرايط آزمايشگاهي كه در آن محيط مي توان تمامي عوامل موثر را كنترل كرد.
دماس مي گويد اكنون با استفاده از حيوانات مصنوعي در محيط طبيعي، محققان مي توانند گام هاي تازه يي در كار تحقيق بردارند. به گفته پژوهشگران كاربرد و درجه تاثير استفاده از حيوانات مصنوعي در تحقيق، به ميزان هوش، بزرگي و كوچكي، قدرت بينايي و بويايي حيوانات طبيعي هم گونه با حيوان مصنوعي بستگي دارد. جك برادبري استاد پرنده شناسي دانشگاه كرنل مي گويد هر قدر حيوان بزرگ تر و پيچيده تر باشد، ساختن روبات مناسبي كه بتواند با دقت، علائم و حركات حيوان را تقليد كند و ويژگي هاي دقيق ظاهري آن را داشته باشد، دشوارتر مي شود. برادبري تاكنون در ارتباط با حيوانات آزمايش هاي گسترده و متنوعي انجام داده است كه از تقليد صداي طوطي هاي وحشي گرفته تا بررسي نحوه جفت يابي حلزون هاي دريايي دوجنسيتي را شامل مي شود.
او در تحقيقات خود از روبات استفاده نمي كند، اما صداهاي ساختگي يا ضبط شده را از بلندگوهايي كه در ميان بوته ها پنهان شده اند پخش مي كند تا اثر آنها را روي حيواناتي كه در طبيعت زندگي مي كنند، مشاهده كند. او گفت: «طوطي هاي وحشي نسبتاً باهوش هستند، ولي محققان توانستند ساعت ها با آنها تعامل داشته باشند.» طوطي ها با شنيدن صدا به جنگل مي آيند و به اطراف نگاه مي كنند، بي آنكه اثري از آنها ببينند با اين حال همچنان سعي مي كنند با طوطياني كه گمان مي كنند در همين گوشه و كنار پنهان شده باشند، ارتباط برقرار كنند. اين پژوهشگر گفت: از نقطه نظر يك دانشمند، مساله اين است كه آيا مي توان با استفاده از روبات، پاسخ پرسشي را پيدا كرد كه بدون آن اين كار غيرممكن است؟
moontoise
22-07-2008, 21:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ركورد بيشترين طول عمر در ميان حيوانات را بايد به يك صدف دوكفه اي داد كه در آب هاي سرد ايسلند در سال 2007 صيد شد.
اين نرم تن كوچك 400 ساله بود. البته ميانگين عمر اين گروه صدف ها كمتر از اين مقدار است.
هنگامي كه دانشمندان از طولاني ترين عمر يا كوتاه ترين طول عمر يك جاندار صحبت مي كنند، به ميانگين سني اشاره مي كنند كه انتظار مي رود آن جاندار قبل از مرگ داشته باشد.
ميانگين طول عمر لاك پشت گالاپاگوس بيش از 150 سال است. آنها مطمئنا از اين عمر طولاني نهايت استفاده را مي برند و با سرعتي تنها در حد 0/26 كيلومتر در ساعت به اين طرف و آن طرف مي روند!
برخي ديگر جانوران با طول عمر زياد اينها هستند:
لاك پشت جعبه اي آمريكايي - 120 سال.
نهنگ سركماني - 60 تا 70 سال ( طول عمر 200 سال هم دراين گونه گزارش شده است.)
فيل - 70 تا 80 سال.
برخي از حيواناتي كه در چشم به هم زدني به دنيا مي آيند و مي ميرند، اينها هستند:
مگس خانگي بالغ - چهار هفته.
زنبور كارگر - 5 هفته.
مورچه كارگر - شش ماه.
اوپوسوم (جانوري از راسته كانگوروها ) - يكسال.
مورچه ملكه - 3 سال.
موش صحرايي و همستر - 2 تا 3 سال.
moontoise
22-07-2008, 21:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اعتماد: خانم ژانگ كه در استان يونان چين زندگي مي كند مدعي شده سگ دوست داشتني اش علاقه فراواني به خوردن پول دارد. ژانگ مي گويد:«يك بار 10 يوان را روي ميزي در خانه ام گذاشته بودم كه سگم روي ميز پريد، اسكناس را تكه تكه كرد و سپس آن را خورد. بعدها متوجه شدم او 50 يوان ديگر را هم خورده است.» خانم ژانگ با مراجعه به يك دامپزشك دليل اين رفتار عجيب سگش را پرسيد. به گفته دامپزشك اين سگ از كمبود برخي مواد معدني در بدنش در رنج است و چون مقادير اندكي از اين مواد معدني در اسكناس وجود دارد او به خوردن اسكناس روي آورده است. اين دامپزشك به ژانگ توصيه كرده سگش را براي درمان به يك بيمارستان مخصوص حيوانات ببرد.
moontoise
25-07-2008, 01:14
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ايسنا: به گفته يك محقق دانشگاه كابرياي انگليس، نسل دلقك ماهي كه با نمونه آن در فيلم سينمايي انيميشني با نام <در جست وجوي نمو> آشنا شديم، به دليل صيد بي رويه و تغيير شرايط اقليمي رو به انقراض گذاشته است. دكتر بيلي سينكلر اظهار مي كند، مشتري 50 درصد دلقك ماهي هايي كه از دريا صيد مي شوند خانواده ها هستند.
به باور او، با افزايش دماي آب درياها، تپه هاي مرجاني كه زيستگاه دلقك ماهي ها است شرايط سكونت را از دست داده اند و نسل اين نوع ماهي از شش تا 25 درصد منقرض شده است. سينكلر مي گويد: پيام من براي كودكاني كه فيلم <در جست وجوي نمو> را دوست دارند اين است كه از پدر و مادر خود بخواهند تا دلقك ماهي هاي موجود در خانه هايشان را در درياها رها كنند؛ هرچند شرايط اقيلمي مناسبي در انتظار آنها نيست.
منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moontoise
25-07-2008, 01:19
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Infundibulum
این قسمت از مجرا حدود ۷ سانتی متر و مدت قرارگیری تخم در آن ۱۵ دقیقه است شامل دو قسمت Fannel part و chalaziferous region می شود که یک لایه Albomina بر روی فولیکول بالغ می کشد.
Magnum
این بخش حدود ۳۴ سانتی متر طول دارد و مدت قرارگیری تخم در آن ۳ ساعت است. رنگ سفید صدفی دارد که ترشح عمده سفیده تخم مرغ در آن صورت می گیرد.
Isthmous
این قسمت نیز ۸ سانتی متر طول دارد و مدت قرارگیری تخم در آن ۷۵ دقیقه است و در تشکیل Inner & outer shell membane نقش دارد.
Uterous or shell gland
در این بخش که ۸ سانتی متر طول و ۳ سانتی متر قطر دارد تخم مرغ ۲۰ ساعت قرار می گیرد تا پوسته آهکی آن تشکیل شود.
Vagina
قسمت آخر مجرا نیز ۸ سانتی متر طول داشته و فقط ۲ تا ۱۰ ثانیه طول می کشد تا تخم مرغ از آن عبور کند و در ضمن عبور کردن لایه ای کوتیکولی بر روی آن کشیده می شود که به همین دلیل نیز هنگام برداشتن تخم مرغ تازه رطوبتی بر سطح آن حس می شود.
به طور کلی یک تخم مرغ در مدت زمان ۲۴ تا ۲۸ ساعت بوجود می آید.
نام علمی : varanus griseus
نام انگلیسی: desert monitor
نام فارسی: بزمجه بیابانی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مشخصات: در زيرگونه V.g.griseus دم در تمام طول خود در برش عرضي مدور است؛ در زيرگونه V.g.caspius نيمه پيشين دم در برش عرضي كم و بيش مدور در نيمه خلفي باريك و در برش عرضي از دو طرف فشرده و داراي يك تيغه مشخص در سطح فوقاني است. فلسهاي شكمي در 110 تا 125 رديف عرضي از يقه تا كشاله ران.
رنگ آميزي: ناحيه پشتي با 5 تا 8 (معمولا 6) نوار عرضي باريك بعلاوه يك يا دو نوار عرضي پشت گردني؛ در زيرگونه V.g.riseus اين نوارها خاكستري و دم تقريبا تا انتها با 19 تا 28 نوار عرضي تيره؛ در زيرگونه V.g.caspius نوارهاي عرضي روي ناحيه پشت قرمز قهوهاي و دم با 13 تا 19 نوار عرضي تيره، انتهاي دم (معمولا يك سوم انتهايي) در بالغها بدون طرح و در نمونههاي جوان در تمام طول دم داراي نوار.
زيستگاه: نواحي بياباني و نيمه بياباني، زمينهاي ماسهاي با سطوح ناهموار، خاكهاي رسي، در دامنه كوهها، تپهها و دشتها با پوشش گياهي استپي شامل بوتهها، درختها و نيز اطراف زمينهاي كشاورزي و باغها.
عادات و رفتار: در ساعات اوليه روز فعاليت ميكنند؛ از لانههاي زيرزميني پستانداران و ديگر جانوران بعنوان پناهگاه استفاده ميكنند، و يا خودشان لانههايي به طول 500 سانتيمتر و عمق 50 تا 120 سانتيمتر در زمينهاي ماسهاي يا رسي حفر ميكنند؛
تغذيه آنها از پستانداران كوچك، خزندگان، پرندگان، تخم پرندگان و خزندگان، عقربها، حشرات بزرگ، وزغها است. گاهي لاشه خواري نيز ميكنند؛ در جستجوي غذا ممكن است تا چند صد متر از لانهشان دور شوند، و براي شكار حيوانات وارد هر حفرهاي ميشوند و يا زمين را ميكنند؛
در مواقع خطر و مقابل دشمن پاها را سيخ كرده و بدن را بالا نگه ميدارد، بدن و زير گلو را به طور متناوب باد كرده و فشرده ميكند، زبان را دائم بيرون ميآورد و صداي فيس فيس توليد كرده و با ضربات قوي و شلاق مانند دم به اطراف سعي در دور كردن دشمن دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فصل جفتگيري پس از خواب زمستاني و در ماههاي فرودين تا خرداد است؛ در ماههاي خرداد تا مرداد مادهها 10 تا 25 تخم در حفرههايي كه به عمق 70 تا 120 سانتيمتر حفر كردهاند و يا حفرههاي امن ديگر ميگذارند (اغلب در نزديكي لانه بزمجه ماده ميباشد)، روي تخمها را با مواد گياهي و خاكروبه ميپوشانند، و تا چند هفته تحت مراقبت مادر قرار ميگيرند؛ مدت زمان باز شدن تخمها بسته به درجه حرارت محيط، از 130 تا 220 روز متغير است، ولي اغلب در اواخر شهريور تا اواخر آبان تخمها باز ميشوند، معمولا جوانها در همان نقبهاي زيرزميني تا بهار غيرفعال بوده و ميخوابند؛ عمر آنها تا 15 سال گزارش شده است.
پراكندگي جهاني: شمال آفريقا، بيابانهاي آسياي مركزي و جنوب و جنوب غربي آسيا و شمال غربي هند.
اندازه: نوك پوزه تا مخرج 600 ميليمتر دم 900 ميليمتر
ملاحظات: محل نمونه تيپيك از مصر گزارش شده است. اين سوسمار يكي از گستردهترين پراكنشها را در بين تمامي سوسماران داشته و از مراكش تا قزاقستان و غرب چين يافت ميشود؛ بنابر شواهد موجود، زير گونه V.g.griseus در غرب زاگرس V.g.caspius در شرق زاگرس پراكنش دارند، اما مرز دقيق دو زيرگونه هنوز بخوبي مشخص نيست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع: irandeserts.com
moontoise
21-08-2008, 16:29
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنها انسانها نيستند كه براي بچههاي خود اسم انتخاب ميكنند بلكه حيوانات هم فرزندان خود را به اسم صدا ميكنند .
بهگزارش شبكه تلويزيوني الجزيرهدانشمندان دانشگاه هامبورگ آلمان كه درباره رفتار حيوانات تحقيق كردهاند مي گويند: طوطي هاي رنگارنگ هر يك از جوجه هاي خود را با لحن خاصي صدا مي كنند و اين لحن كاملا براي هر يك از جوجه ها متفاوت است.
اين دانشمندان مدتها رفتار اين طوطي ها را در محيط زيست طبيعي خود در كلمبيا زير نظر گرفته و پي بردهاند كه جوجهها نيز صداي مادر يا پدر خود را تشخيص و به آن عكس العمل نشان مي دهند.
moontoise
21-08-2008, 16:30
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروهي از زيست شناسان آلماني کشف کردند که لمورهاي ماده شريک زندگي خود را برپايه ابيات عاشقانه اي که لمورهاي نر ميخوانند انتخاب ميکنند. دانشمندان دانشگاه هانوفر که نتايج يافته هاي خود را در مجله Bmc Biology منتشر کرده اند با بررسي لمورهاي کوچک ساکن جنگلهاي ماداگاسکار اين موضوع را کشف کردند.
لمور گونه اي بسيار کوچک از رسته نخستيها است که بيشتر ساکن مادگاسکار است. اين تحقيق نشان مي دهد جنس نر اين حيوان کوچک در سيستم صوتي خود داراي يک آلبوم موسيقي است که درفصل جفتگيري براي جلب توجه جنس ماده از اين مجموعه، آوازهايي را انتخاب مي کند و مي خواند و براساس اين آوازها جنس ماده شريک مناسب خود را انتخاب مي کند.
براساس گزارش ساينس ديلي، اين دانشمندان صداي آوازهاي سه گروه از لمورهاي خويشاوند شامل لمورهاي خاکستري، لمورهاي طلايي و لمورهاي "گودمن" را ضبط کردند. لمورهاي گودمن ساکن جنگل ديگري بودند. سپس آوازهاي نرهاي اين گونه را براي ماده هاي دو گونه ديگر پخش کردند. در اين تحقيقات مشاهده شد که ماده هاي لمورهاي طلايي از اين آوازها خوششان نيامد درحالي که ماده هاي گونه خاکستري به دليل اينکه شباهتهايي ميان اين آوازها و صداي جنسهاي نر گونه خود وجود داشت از اين آوازها استقبال کردند.
نتايج اين بررسيها تائيد مي کند که تشخيص آواز تنها در انحصار قورباغه ها و پرندگان نيست و مي تواند در بسياري از گونه هاي حيواني نقش مهمي در حفظ نسلها ايفا کند.
Bmc Biology
moontoise
21-08-2008, 16:32
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به تازگي دانشمندان طي كاوش در ژرفاي 2300 متري در 1500 كيلومتري آبهاي جنوب جزيرهي استر، كه نزديك ساحل شيلي قرار دارد، به سختپوست كوچك، سفيد رنگ و ابريشمي ناشناختهاي برخورد كردند. اين جاندار، كه نزديك چاههاي آبداغ پيدا شد، آن اندازه نامعمول است كه به نظر ميرسد براي طبقهبندي آن بايد خانوادهي تازهاي را در فرمانروي جانوران در نظر گرفت. نام رسمي اين جاندار نابينا را Kiwa hirsute برگزيدهاند.
نام خانوادهي كه اين خرچنگ 15 سانتيمتري نخستين گونهي آن است، از نام Kiwaida، آفرينندهي سختپوستان در اسطورههاي پولپونزيايي گرفته شده است و نام گونهاي hirsute، به معناي مويين است كه به موهاي ريز روي دست و پاي اين جاندار اشاره دارد.
با اين كه يكسال از آغاز پژوهش روي اين خرچنگ ميگذرد، هنوز دانشمندان ميگويند چيزهاي زيادي دربارهي اين جاندار هست كه ما نميدانيم. يكي از رازهاي اين جاندار اين است كه اين رشتههاي نازك و مومانند كه دست و پاي اين خرچنگ را ميپوشانند، به چه كار جاندار ميآيند. برخي بر اين باورند كه اين رشتهها، باكتريهايي را كه ممكن است غذاي خرچنگ باشند، به دام مياندازند. اما برخي دانشمندان بر اين نظر هستند كه باكتريهايي كه لابهلاي اين رشتههاي مويين پيدا شدهاند، مواد سمي را كه از چاههاي ژرفاي دريا بيرون ميآيند، پاكسازي ميكنند.
moontoise
21-08-2008, 16:42
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اندازه واقعی عکس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
زيستشناسان آمريكايي در تحقيقي تازه دريافتهاند كه مورچههاي قرمز جوان براي دفاع از خود در برابر حمله دشمن خود را به مردن ميزنند.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، تحقيقات اين محققان نشان داده است كه مورچههاي مسنتر از اين ترفند مورچههاي قرمز كارگر و جوان براي دفاع از خود در برابر حملات كلونيهاي همسايه از استراتژي موثري استفاده نميكنند، بلكه بيشتر يا فرار ميكنند و يا مقابله به مثل ميكنند.
اين پژوهشگران دريافتند تاكتيك مورچههاي جوان باعث ميشود كه چهار برابر بيشتر از مورچههاي مسن شانس نجات يافتن پيدا كنند. به اين ترتيب مورچههاي جوان قادر خواهند بود زنده بمانند و تناسب كلوني ملكه را حفظ كنند.
اين پژوهشگران دريافتند مورچههايي كه چند روز سن دارند در برابر حمله دشمن خود را به مردن ميزنند، مورچههايي كه چند هفته سن دارند معمولا در صورت حمله ميگريزند و بالاخره مورچههايي كه چند ماهه هستند و از همه مسنتر محسوب ميشوند، ميايستند و مبارزه ميكنند.
مورچههاي جوان مي دانند چون رشد فيزيكي كاملي نداشتهاند، اگر وارد مبارزه شوند؛ مطمئنا از پاي در خواهند آمد؛ در نتيجه، با اين تاكتيك زنده ميمانند و به اين ترتيب به افزايش رشد كلوني خود كمك مي كنند.
رشد كلوني براي نجات و حفظ تناسب كلوني ملكه حائز اهميت است.
نتايج اين پژوهش در مجله Naturwissenschaften منتشر ميشود
یک جفت آلباتروس (مرغ طوفان) از نوع لیسان که در اوآهو هاوایی لانه کردهاند. نکته شگفت آور برای دانشمندان این است که هر دو اینها ماده هستند. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که تقریبا یک سوم تمامی پرنده ها در این مکان در جفت های ماده - ماده زندگی میکنند. آنها بر این باورند که وقتی تعداد نرها رو به کاهش میگذارد، ماده ها با یکدیگر لانه سازی می کنند تا عمل پرورش جوجه ها را بطور مشترک انجام دهند.
منبع: BBC News
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
DaRiOuShJh
21-08-2008, 19:23
به به به
چه تاپیکی!
کجا بود ندیده بودم من!×!
میگما منم از این میمونای تو امضام مطلبی داشتید میخوام
بلندترین صدا در دنیای حیوانات متعلق به وال آبی است. ضربانهای بمی که این حیوان تولید میکند، به بلندی ١٨٨ دسیبل میرسد که از یک هواپیمای جت نیز بلندتر است و میتواند از فاصله ٨٠٠ کیلومتری در زیر آب شنیده شود. بر روی خشکی، بلندترین صدا متعلق به میمون زوزهکش جنگلهای آمازون بولیوی است که صدای زوزه آن از فاصله ٥ کیلومتری شنیده میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کشندهترین حیوان پشه ماده آنوفیلیس است که هرسال بیش از یک میلیون نفر بر اثر نیش این حشره و ابتلا به مالاریا میمیرند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قویترین حیوان، سوسک کرگدنی rhinoceros beetle است که میتواند باری ٨٥٠ برابر وزن خود را حمل کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
طولانیترین دوره عمر در میان حیوانات را لاک پشت جزایر گالاپاگوس دارد که میتواند تا ١٥٠ سال عمر کند.
بزرگترین پستانداری که تا بحال در خشکی زندگی می کرده است، بلوچیتریوم (BALUCHITHERIUM) نام دارد. این پستاندار در ناحیه بلوچستان ایران و پاکستان، در دوره پلی استوسین (از ١.٨ میلیون تا ده هزارسال پیش) می زیسته است. طول حیوان بالغ حداکثر به ٨ متر، ارتفاع به ٥.٥ متر و وزن آن به ١٦ تن می رسیده است. این پستاندار دارای سه انگشت در هر پا بوده و از برگهای بلندترین شاخه های درختان استفاده می کرده است.
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میگما منم از این میمونای تو امضام مطلبی داشتید میخوام
پیدا کردی ما رو هم خبر کن :دی
moontoise
29-08-2008, 18:29
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moontoise
29-08-2008, 18:44
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
moontoise
24-09-2008, 01:19
با سلام
من يك لاكپشت بياباني دارم و فكر كنم كه 17 سالشه.
سؤال من اينه كه وقتي من پيداش كردم مثل اينكه در زمستان سال قبل كه به خواب زمستاني رفته بود و در خاك بود پشت لاكش بيرون از خاك مونده بود و يخ زده بود و سفيد شده بود.
اما سفيد ها ريخت و لاك خوب شد اما بازم مثل اينكه اون قسمت از لاكش كه سفيد شده بود حالا با قسمت هاي ديگه رنگش و شكلش فرق مي كنه. لطفا به من بگيد كه بايد چه كار كنم...
اگه عكش هم لازمه بگيد تا در اين تاپيك قرار بدم...
لطفا جواب منو بديد
-------------------------------
امروز، 2/مهر/87
( البته باید عید این متن رو می نوشتم)
دیگه زحمت نکشید، چون لاکپشتم مرد... و من بازم تنها شدم...:18:
نمی دونم چرا، ولی وقتی سه تاییشون( امسال 3 تا شدن) رفتن به خواب زمستونی، دیگه بیدار نشدن، :44: و وقتی از زیر خاک بیرون اومدن، از دماغشون خون بیرون زد و ............ :41:
حیف، یک دوست عزیز رو از دست دادم...:37:
hamed_f65
26-09-2008, 22:15
سلام
من جدیدا خیلی به همستر علاقه مند شدم
میشه در مورد راضی کردن خانواده ها واسه خرید همستر هم بگید؟؟
مامان و بابای من راضی نیستن بخرم
البته فقط واسه همستر اینجوریه نظرشون
بابام میخواست سنجابم بخره!!!!
میگن نگهداری می خواد و بهونه میارن
ولی من میدونم که مشکل اینه که فکر میکنن همستر موشه!!!!
به هیچ وجه هم راضی نمیشن
همستر دوستمو اوردم نشونشون دادم
فیلم هاش و بازی کردنش با چرخ و فلک و...
البته مامانم یه خورده راضی شده...:27:
ولی بابام راضی نمیشه!!!!:18::41:
من چی کار کنم؟؟؟
راستی یه سوال دیگه:
ممکنه انسان به موهای همستر حساسیت داشته باشه و یا کلا به خودش؟؟؟
(البته منظورم بیماری نیست فقط حساسیت مثل خارش و...)
ممنون:11::11:
می تونید جواب سوالاتون رو اینجا ببینید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاه بوف
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شاه بوف
شاه بوف با نام علمی Bubo bubo از شاخه مهره داران، رده پرندگان، راسته جغدسانان و خانواده جغدها می باشد. شاه بوف عمدتاٌ در آفریقای شمالی، اروپا، خاور میانه و آسیا یافت می شود. مناطقی که این گونه در آنها زندگی می کند، عبارتند از:
افغانستان، آلبانی، ارمنستان، اتریش، آذربایجان، بلاروس، بلژیک، بوسنی و هرزگوین، بلغارستان، چین، جمهوری چک، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، هنگ کنگ، هند، ایران، عراق، اسرائیل، ایتالیا، ژاپن، قزاقستان، کره، قرقیزستان، لبنان، لیتوانی، لوگزامبورگ، یوگسلاوی، هلند، نروژ، پاکستان، مجارستان، پرتغال، روسیه، رومانی، اسلواکی، اسپانیا، سوئد، سوئیس، سوریه، تاجیکستان، ترکیه، اکراین، ازبکستان، یوگسلاوی، گرجستان، لهستان، انگلستان.
لازم به ذکر است نسل این گونه در بخش هایی از کشور ترکمنستان منقرض شده است.
این جغد در زیستگاههای متفاوتی شامل مناطق جنگلی، بیابان های گرم، کوهستان ها و کنار رودخانه ها قادر به زندگی است. همچنین ممکن است در زمین های باز که دارای درختان کمی هستند مانند علفزارها نیز دیده شوند. البته ترجیح می دهد به خصوص هنگام لانه سازی از مناطق صخره ای به عنوان زیستگاه استفاده کند. شاه بوف به دنبال زیستگاههایی با ذخیره غذایی کافی و مکان های مناسب برای لانه سازی است.
شاه بوف ها بزرگترین جغدها در جهان هستند. شاه بوف ها به واسطه بزرگی و چشمهای نارنجی رنگ به خوبی قابل شناسایی هستند.
شاه بوف ها عمر نسبتاٌ طولانی دارند. این گونه هیچ دشمن طبیعی واقعی ندارد. در طبیعت تقریباٌ 20 سال و در اسارت حدود 60 سال زندگی می کند.
شاه بوف به جز در زمان جفت گیری گونه ای منزوی است. آنها از قلمرو خود در مقابل سایر جغدها دفاع می کنند و تنها اگر با کمبود غذا مواجه شوند، قلمرو خود را با سایر جغدها شریک می شوند. شاه بوف ها ترجیح می دهند در قلمرو خود باقی بمانند مگر اینکه با کمبود غذا مواجه شوند و یا توسط سایر جغدها از قلمرو خود رانده شوند. با وجود اندازه بزرگش به خوبی می تواند بگریزد و همین مسئله موجب گردیده که مطالعه ویژگی ها و عادات آنها در زیستگاه طبیعی مشکل شود. شاه بوف ها بیشتر روز را به صورت غیر فعال روی درختان مرتفع سپری می کنند. آنها شب فعال هستند و هنگام غروب و در طی شب فعال می شوند. البته وقتی با کمبود غذا مواجه می شوند، هنگام روز نیز به شکار می پردازند.
شاه بوف ها گوشتخوار هستند. آنها شب شکار هستند و برای شکار از تکنیک های متفاوت استفاده می کنند. آنها صید خود را در هوا و یا روی زمین می گیرند. ترجیح می دهند در مکانهای باز و وسیع شکار کنند تا در جنگل. بیشتر جغدها شکارچیان قابلی هستند و شاه بوف نیز از این قاعده مستثنی نیست. بالهای جغد هنگام پرواز صدای بسیار کمی تولید می کند. با داشتن بینایی شبانه خوب، شنوایی قوی و پرواز آرام و بی صدا صاحب قلمرو خود هستند. آنها تقریباٌ از هر چیزی که بدست می آورند، تغذیه می کنند مانند موش، ول، سوسک و حتی شکارهای بزرگ نظیر گوزن و روباه. همچنین از سایر پرندگان نظیر کلاغ، مرغابی و حتی سایر جغدها نیز تغذیه می کنند. شکار غالب معمولا از زیستگاهی به زیستگاه دیگر متفاوت است اما اغلب از جوندگان کوچک تغذیه می کنند.
شاه بوف ها بالاترین حلقه زنجیره غذایی در اکوسیستم هستند. شاه بوف ها در کنترل تعداد جوندگان در اکوسیستم های مختلف نقش اساسی دارند. حذف این گونه ها می تواند به طور قابل توجهی موجب افزایش جمعیت جوندگان شود
کوسه
آبششها تقریبا در تمام ماهیها ، محل اصلی تبادل گازها هستند. آنها از کمانهای استخوانی یا غضروفی سفت تشکیل ش" href="mavara-index.php?page=%D8%A2%D8%A8%D8%B4%D8%B4" class="daneshnameh">سوراخ آبششی یا روزن در عقب هر چشم موجود است. مخرج میان بالههای لگنی وجود دارد. !پوشش بدن پوست به رنگ خاکستری بوده و بطور یکنواخت بوسیله ردیفهای موربی از شبه پولکهای کوچک پوشیده است. هر یک از شبه پولکها دارای یک خار متوجه به عقب میباشد که از مینا درست شده است و یک صفحه قاعدهای از جنس عاج دارد. در دهان یک حالت تغییر از پولکها به سوی دندانها وجود دارد که نشانه منشا احتمالی دندانهای مهرهدار است. !استخوان بندی مجموعه اسکلت از بافت غضروفی است که کم و بیش بوسیله ته نشینهای آهکی تقویت میشود. اسکلت شامل موارد زیر است. !!قسمتهای محوری عبارت است ازجمجمه و ستون مهره ای بند بندی ، هر مهره دارای یک قسمت مرکزی قرقره مانند است که در دو انتها ، کاو میباشد و بالای این قسمت یک کمان پی وجود دارد که رشته پی در آن قرار دارد. در سطح شکمی هر مهره دمی یک کمان خونی وجود دارد که آئورت و سیاهرگ دمی را میپوشاند. مازه همیشه در فضای میان مهرهها باقی میمانند. جمجمه از قسمتهای زیر تشکیل میشود: *کاسه سر که مغز را در خود جای میدهد.
*محفظههای جفت برای اندامهای بویایی ، بینایی و شنوایی.
*اسکلت اندرونهای مرکب از آروارهها ، کمان لامی و پنج جفت کمانهای آبششی که ناحیه آبششها را تقویت میکند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
!!اسکلت ضمیمهای شامل قسمتهای زیر است: *کمربند سینهای به شکل U که بالههای سینهای را نگهداری میکند.
*کمربند لگنی که پهنتر است و بالههای لگنی به آن اتصال دارند.
*تعداد زیاد غضروفهای بندبند کوچک در داخل هر باله کناری وجود دارد و باعث استحکام باله میگردد. بالههای میانی بوسیله پرههای بالههای پوستی تقویت میشود. !دستگاه ماهیچهای ماهیچههای بدن و دم بند بند است و به کار تولید حرکات جانبی تنه و دم که برای شنا لازم است میآید. بالههای جفت ناحیه آبشش و تشکیلات سر توسط ماهیچههای مخصوصی بکار میافتد. !دستگاه گوارش دهان پهن بوده و دور آن را ردیفهای عرضی از دندانهای نوک تیز فرا گرفته است. این دندانها در گوشت آروارهها فرو رفته است. دندانها برای گرفتن شکار از قبیل ماهیهای کوچک که غالبا بطور کامل بلعیده میشوند بکار میرود. یک زبان پهن به کف دهان میچسبد. در کنارههای گلو ، سوراخهایی وجود دارد که به شکافهای آبششی جداگانه و اسپیراکلها منتهی میشوند. مری کوتاه به معده که به شکل J میباشد، میپیوندد. روده در امتداد معده بوده و مستقیما به کلواک و مخرج متصل میشود. کبد بزرگ بوده و از دو لب دراز که به انتهای جلوی اندرونه بدن متصل میباشد. !دستگاه گردش خون قلب در زیر ناحیه آبششی در کیسهای به نام دلپوش جای دارد. این اندام از قسمتهای زیر درست میشود. یک سینوس سیاهرگی با دیواره نازک که خون را از سیاهرگهای گوناگون میگیرد. دهلیز با دیواره نازک ، شکمچه که دیواره کلفت دارد و مخروط آئورتی که در ابتدای آئورت قرار دارد و خون از مخروط آئورتی رو به جلو به داخل آئورت شکمی حرکت میکند.
از آنجا 5 جفت سرخرگ آبششی آوران به مویرگهای موجود در آبششها به منظور هواگیری منتهی و پخش میشود. سپس 4 سرخرگ آبششی وابران خون را در آئورت پشتی که در طول دیواره میانی اندورنه امتداد دارد، جمع میکند. در هر گردش کامل در بدن ، خون فقط یکبار از قلب عبور میکند و این کیفیت در دهان گردان و بیشتر ماهیها وجود دارد و خون قلب ، سیاهرگی (بدون اکسیژن ) است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !دستگاه تنفسی کوسه ماهی بوسیله باز و بسته کردن دهان آب را به داخل کشیده و آن را با فشار از شکافهای آبششی اسپیراکلها خارج میسازند. آبششها 5 جفت هستند و در داخل شکافهای آبششی قرار دارد. خون از آئورت شکمی از مویرگهای آبششها عبور کرده و CO2 خود را از دست میدهد و اکسیژن محلول در آب را جذب مینماید و سپس در آئورت پشتی جریان مییابد. !دستگاه وازنش دو گرده باریک بلافاصله در بالای اندرونه در هر طرف آئورت پشتی جای دارد. پیشاب یا میزراه هر گرده در یک رشته لولههای کوچک بندبندی که به یک لوله بلند یا میزنای میپیوندد جمع میشود. دو میزنای به طرف عقب امتداد یافته و توسط برجستگی وازنشی هم آوری واحدی که در پشت کلواک واقع است پیشاب را تخلیه میکند. !دستگاه عصبی مغز کوسه کاهی پیشرفتهتر از مغزمار ماهی است. از دو کیسه بویایی واقع در پوزه ، مجاری بویایی تا لبهای بویایی امتداد مییابد. لبهای بویایی به نیمکرههای مغزی جفت در مغز میانجی اتصال دارد. در پشت مغز میانجی ، پایه خاجی و جسم خاجی وجود دارد و در سطح شکمی آن اندام تکاوی شکل واقع است که به آن هیپوفیز چسبیده است. همه این ساختمانها قسمتی از مغز پیشین را تشکیل میدهند. دو لب میانی مدور در رویه پشتی مغز میانی واقع است. مغز پسین شامل مخچه بزرگ است که روی پیاز مغز تیره قرار گرفته است. !اندامهای حسی کوسه ماهی بیشتر به محرکات بویایی بستگی و تکیه دارند. محرکات بویایی از آبی که از دو کیسه سطحی بویایی واقع در پوزه عبور میکند دریافت میشود. چشمها بوسیله 3 جفت ماهیچه که کره چشم را به حفره چشم متصل میسازد حرکت میکند. گوشها کاملا درون سر قرار دارند و دو کار مشخص دارد، دریافت تاثیرات صوتی و جهتیابی.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
!دستگاه تولید مثل جنسهای نر و ماده جدا هستند مجزا هستند. در جنس نر ، اسپرم در دو بیضه که در بخش جلوی اندرونه بدن واقع است درست میشود. از هر بیضه چندین لوله آوران به یک لوله وابران پیچاپیچ منتهی میشود. لوله وابران در سطوح شکمی گرده به طرف عقب رفته و بر روی برجستگی و ازنشی تولید مثلی به خارج مربوط میشود. به هنگام جفتگیری ، اسپرم از ماهی نر به کمک گیرهها (Claspers) به داخل کلواک ماهی ماده میریزد.
دستگاه تولید مثلی ماده عبارت است از یک تخمدان بزرگ که بوسیله غشای ستبری از پشت چسبیده است و دو تا اویداکت بزرگ در طول اندرونه امتداد دارد و هر یک در انتهای جلوی خود تکاو بزرگی دارد که تخمها بوسیله آن از اندرونه داخل میشود. قسمت جلوی هر لوله گشادتر شده و یک غده قشری تشکیل میدهد و در گونههای تخمگذار بچهزا مانند سگ ماهی ، قسمت پشتی آن بزرگ شده و رحم را دست میکند.
کوسه ماهیها (sharks) ، سفره ماهیها یا چارگوش ماهیها (Rays) و شیمرا (Chimaera) متعلق به رده ماهیهای غضروفی هستند. پستترین مهرهداران زندهای هستند که مهرههای کامل و جداگانه ، آروارههای متحرک و ضمایم جفت دارند، همه آنها شکاری هستند و بطور کلی در اقیانوسها بسر میبرند. این گروه در دوره سیلورین بوجود آمدهاند و نشانه آنها بقایای سنگواره بسیاری بویژه دندانها ، خارهای بالهای و پولک میباشد. کوسه ماهی به علت ویژگیهای اساسی کالبدشناسی ، از نظر زیست شناسی بسیار جالب است.
ویژگیهای خارجی کوسه ماهی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سر بطور واضح نوک تیز است تنه به شکل دوک میباشد. نزدیک باله سینهای از همه جا بزرگتر است و در عقب باریک میشود. دو باله پشتی میانی و مجزا دارد. باله دمی دارای دو قسمت نامساوی میباشد. در سطح شکمی سر دو کیسه بویایی و دهان عرضی پهن وجود دارد. چشمها جانبی بوده و پلک ندارند. پنج شکاف آبششی تخم مرغی شکل در جلوی هر باله سینهای باز میشود
:11:
سلام
این یک نمونه اختابوس است این نمونه اختابوس معروف است به اختابوس ستاره ی
وخیلی خطر ناک
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کوسه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
amin arasteh
01-11-2008, 19:26
سَمَندَر یا آتَشخوار[۱] یکی از انواع دوزیستان است.
در میان دوزیستان بزرگترین آنها سمندر غول آسای چینی(Andrias davidianus) است این دوزیست در رودهای سرد کوهستانهای شمال شرقی، مرکزی و جنوبی چین و مردابهای اطراف آنها زندگی میکند. طول متوسط یک دوزیست بالغ۱٫۱۴ متر و وزن آن بین ۲۵ تا ۳۰ کیلوگرم است نمونهٔ بزرگ شکار شده طولی برابر ۱٫۸۰ و وزنی برابر ۸٫۶۴ کیلوگرم داشتهاست.
کوچکترین سمندر: سمندر کوتوله که در ایالتهای تنسی، کارولینای شمالی و ویرجینیا یافت میشود کوچکترین نوع خود میباشد. اندازهٔ نمونههای بالغ این سمندر بین ۳٫۶۸ تا ۵٫۸۰ سانتی متر است.
amin arasteh
01-11-2008, 19:27
قورباغه جانوری دوزیست از راسته بیدمان (Anura).
رایجترین دوزیستان جهان قورباغهها و وزغها هستند. نوع بالغ قورباغهها عموما بدون دم و چمباته زده هستند، آنها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه، دارند. معمولاَ قورباغهها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آبها زندگی میکنند. وزغهاپوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی میکنند.
فهرست مندرجات
[نهفتن]
<LI class=toclevel-1>۱ تولید مثل <LI class=toclevel-1>۲ قورباغه درختی <LI class=toclevel-1>۳ دانستنیها<LI class=toclevel-1>۴ گونهها
۵ منابع
[ویرایش] تولید مثل
قورباغهها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود باز میگردند. عموما نرها زودتر از مادهها به آبگیرها میرسند و محدوده جفت گیری خود را مشخص میکنند. هنگامی که مادهها به محل میرسند، نرها بهوسیله آوازهای مخصوص آنها را به درون آبگیر دعوت میکنند. در صورتی که مادهها به آواز نرها جواب بدهند، نرها بهوسیله پاهای جلویی آنها را میگیرند. وقتی مادهها تخم ریزی میکنند، نرها بهوسیله اسپرم تخمها را بارور میکنند.
نحوه بغل کردن برای جفت گیری که به نام اتصال معروف است، به این شکل است که نر در سمت راست قرار میگیرد تا بتواند تخمها را بارور کند. این حالت ممکن است چند روز طول بکشد.
[ویرایش] قورباغه درختی
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قورباغهای بر شاخه
بعضی از قورباغههای مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوتهها سازگاری پیدا کردهاند. بعضی از گونههاهرگز درختان را ترک نمیکنند و حتی روی درختان، تولید مثل میکنند. بیشتر قورباغههای درختی دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آنها صفحههای چسبناکی برای گرفتن شاخهها و برگهای نرم وجود دارد. بعضی از قورباغهها با استفاده از انگشتان پرده دارشان که به عنوان بال پرواز به کار میبرند، از این درخت به آن درخت میپرند. این قورباغه درختی جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرندهاست که از این درخت میپرد. او در حالی که روی شاخهها راه میرود، حشرات را شکار میکند.
[ویرایش] دانستنیها
وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسکهای نیشکر که آفت ساقههای نیشکرهستند، به نواحی شمالشرقی استرالیابرده شده. متاسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونههای حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خود. بعضی از این گونهها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیر قابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد.
نمونههای اندکی از قورباغههایی که شش ندارند نیز یافت شدهاست[۱].
[ویرایش] گونهها
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قورباغه طلایی
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گونهای قورباغه سمی
۳۷۰۰ گونه از قورباغهها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان(قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا میتوان آنها را یافت. برخی از آنها عبارتاند از:
قورباغه سبز
وزغ سبز
وزغ بیلچهپای
قورباغه نیزه سمی
[ویرایش] منابع
دانشنامه رشد
اطلاعات جدول از ویکیپدیای انگلیسی.
(انگلیسی). وبگاه نشریه نشنال جئوگرافیک (در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۰۸). بازدید در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۰۸.
amin arasteh
02-11-2008, 20:48
جگوار
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
جگوار[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک جگوار در باغهای جانورشناسي شهرستان میلواکی آمریکا
طبقهبندی علمیفرمانرو:جانوران
شاخه:طنابداران
رده:پستانداران
راسته:گوشتخواران
خانواده:گربهسانان
سرده:پلنگشکلان
گونهها:جگوار
نام علمیPanthera onca
کارولوس لینائوس، ۱۷۵۸[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیستگاه جگوار
جَگوار یا پلنگ خالدار آمریکایی بزرگترین جانور از تیرهٔ گربهسانان در قارّهٔ آمریکا محسوب میشود. محّل زندگی جگوار از شمال آرژانتین در آمریکای جنوبی تا جنوب غربی ایالات متّحده در آمریکای شمالی است. جنگلها و جلگهها زیستگاه این جانوران هستند. اندازهٔ بدن آنها ۱۵۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و اندازهٔ دم آنها ۷۱ تا ۹۱ سانتیمتر است. جگوار شباهت زیادی به "]پلنگ دارد. پاهای جگوار نسبتاً کوتاه ولی حجیم و نیرومند هستند. رنگ بدن آنها از زرد روشن تا قهوهای مایل به سرخ متغیّر است و حاوی خالهای سیاه میباشد. جگوار میتواند مانند پلنگ از درختها بالا برود و در آنجا کمین کند. آنها شناگران خوبی نیز هستند.
این جانور میتواند مانند سایر گربهسانان به سرعتهای بالا رسیده و آن را برای زمان کوتاهی حفظ کند. به همین دلیل باید به طعمهٔ خود بسیار نزدیک شود تا بتواند او را شکار کند. جگوارها از جانوران بسیاری از جمله بزکوهی، آهو، سمور، پرندگان، لاک پشت و ماهی تغذیه میکنند.
این جانوران تنها زندگی میکنند. جگوارهای ماده پس از ۹۳ تا۱۰۵ روز بارداری یک تا چهار توله میزایند و در مکانی امن از آنها نگهداری میکنند.
amin arasteh
02-11-2008, 20:51
شیر کوهی (نام علمی: Felis concolor) جانوری مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهساناند است. این پلنگ، کوگر (به انگلیسی: Cougar) و پوما (به انگلیسی: Puma) نیز نامیده میشود، و نام دیگر شیر کوهی، یوز پلنگ امریکایی میباشد.
شیر کوهی ار بین گربهسانان کوچک که میتوانند خرخر کنند ولی قادر به نعره کشیدن نیستند، بزرگترین جثه را دارد. شیر کوهی یک شکارچی تنها میباشد که در پگاه و شامگاه بیشترین فعالیت را دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][
زیستگاه شیر کوهی
هر شیر کوهی قلمرو خاص خود را دارد. آنها به آرامی به طعمه خود نزدیک میشوند و بعد از روی یک درخت یا سنگ به روی شکار میپرند. آنها طعمه خود را بهوسیله پنجههای بسیار تیز خود نگه میدارند و بهوسیله یک ضربه روی گردن، طعمه را میکشند.
amin arasteh
02-11-2008, 20:53
پلنگ (نام علمی: Panthera pardus) جانوری از پستاندارهای معروف جهان است. در حدود ۲۱ سال عمر میکند. زیستگاه و قلمرو ومحیط جنگلها، درخت زارهای باز و بیشه زارها، دشتها و کوهستانها در بخشهایی از افریقا ، خاورمیانه و آسیا زیست میکند. پلنگ بطور آرام درمیان علفهای بلند ایست کرده دمش را تکان میدهد. آنگاه این گربه بزرگ بسوی شکار میتازد، یک بز کوهی یا یک آهوئی با چنگالهایش باشکار خود درحال جنگ است. پلنگ شکار را روی زمین میکشد وبا ضربه زدن به گردن و گلوی بز کوهی جانور را میکشد. پلنگ بجای اینکه شکار را در محل صید بخورد آن را به نقطه دیگری میبرد، معمولاً شکار را از محل شکار دور میسازد. و در جائی امن و محفوظ از چنگ کفتارها کرکسها و روباهها قرار میدهد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
amin arasteh
02-11-2008, 20:56
یوزپلنگ یا یوز(نام علمی: Acinonyx jubatus) جانوری است مهرهدار از رده پستانداران، راسته گوشتخواران، خانواده گربهسانان.
بدن این گربه سان بیهمتا طی چندین میلیون سال تکامل طوری طراحی شده است که به این حیوان امکان حرکت با سرعتی برابر با ۱۱۰ کیلومتر در ساعت را میدهد. سرعت یوزپلنگ در عرض 3.5 ثانیه از 0 به 100 كیلومتر می رسد كه از شتاب بسیاری از ماشین های مسابقه ای نيز بیشتر است. اندام باریک، پاهای لاغر و بلند، قفسه سینهای کم پهنا ولی عمیق و جمجمهای کوچک، ظریف و گرد، یوز را به سریعترین جانور روی زمین تبدیل کرده است. یوزها به آسانی از دیگر گربه سانان تشخیص داده میشوند. این امر تنها به دلیل وجود خالهای روی بدن او نیست بلکه بدن باریک و کشیده، سر کوچک، چشمهای بالا قرار گرفته و گوشهای کوچک و تا حدودی پهن است که آنها را متمایز میکند. طعمه معمول آنها غزالها (به ویژه غزال تامسون)، ایمپالا، آنتیلوپها و دیگر پستانداران سم دار حداکثر تا ۴۰ کیلوگرم وزن هستند. یک نر بالغ تنها هر چند روز یک بار شکار میکند اما مادههای دارای توله تقریباً هر روز به شکار میپردازند. در حالی که سایر گربه سانان شکارچیان شب هستند یوزها عمدتاً روز فعال بوده و اغلب در اوایل بامداد و غروب آفتاب به سراغ طعمههای خود میروند. تاکتیک او در شکار مخفی شدن و نزدیک شدن به طعمه است. زمانی که او به حدود ۳۰ متری طعمه خود رسید .
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با حرکتی سریع به طرف او یورش میبرد. تعقیب طعمه به طور متوسط بیست تا شصت ثانیه به طول میانجامد و این زمان در یک فاصله ۱۶۰ متری صرف میشود. (حداکثر ۵۰۰ متر) و پس از آن دیگر طعمه را دنبال نمیکند. ضریب موفقیت او در شکار پنجاه درصد اندازه گیری شده است. میزان تغذیه روزانه آنها به طور متوسط در روز دو کیلوگرم است که به نظر غذای زیادی نیست. طول سر و بدن او بین ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتیمتر، طول دمش ۶۶ تا ۸۴ سانتیمتر و وزن او بین ۳۹ تا ۶۵ کیلوگرم اندازه گیری شده است. (نرها ۱۵ درصد درشت جثه تر از مادهها هستند) طول دوره عمر آنها در طبیعت هفت سال گزارش شده اما به نظر میرسد حداکثر تا ۱۲ سال هم عمر کنند. عمر آنها در اسارت تا ۱۶ سال هم گزارش شده است. مادهها هر دو سال یک بار زایمان دارند و نرها در سه سالگی به سن بلوغ میرسند. یوزها به دو حالت در طبیعت دیده میشوند: گروه خانوادگی و نرهای سرگردان. نرهای سرگردان معمولاً برادر بوده و اغلب یک ائتلاف دو یا سه نفره را تشکیل میدهند؛ به ندرت اتفاق میافتد که یک نر تنها زندگی کند. این ائتلاف در کنار هم قرار داشته، با هم به شکار رفته و معمولاً محدوده زندگی آنها با قلمرو چند ماده هم پوشانی دارد. پیش از زایمان، یوز ماده یک ناحیه یا کنام مناسب را که معمولاً علفزار بلندی در یک ناحیه مرطوب است انتخاب کرده و یک تا شش توله ۲۵۰ تا ۳۰۰ گرمی میزاید. این تولهها از ۱۴ تا ۱۶ ماه پس از تولد تحت مراقبت مادر قرار دارند و یوز ماده به جز هنگام شکار لحظهای آنها را تنها نمیگذارد. در سه یا چهار ماهگی تولهها از شیر گرفته شده و توسط غذای حاصل از طعمه تغذیه میشوند. نرها در مراقبت والدینی نوزادان هیچ دخالتی ندارند. بچهها همیشه در حال بازی با یکدیگر بوده و مهارتهای شکار را با طعمههای زندهای که مادر به کنام باز میگرداند فرا میگیرند، هر چند این تولهها همچنان در شکار طعمه آماتور باقی میمانند. یوزهای جوان در سنین بعد از نوجوانی و در هنگام جدا شدن از مادر به مدت شش ماه به جهت ایمن بودن از خطرات احتمالی با هم باقی میمانند. اما پس از این دوره خواهرها گروه را ترک کرده اما برادرها به زندگی در کنار هم ادامه میدهند.
amin arasteh
02-11-2008, 20:59
پیدایش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توله چیتا
انجمنهاي تخصصي محيط زيست
زمان پیدایش یوز به حدود ۴ تا۵ میلیون سال پیش باز میگردد و شواهد حاکی از آن است که آنها زودتر از دیگر گربههای بزرگ تکامل یافته اند. قدیمیترین سنگوارههای آنها در امریکای شمالی و در ایالتهای تگزاس، نوادا و وایومینگ امریکا مشاهده شده است. زمانی آنها در سرتاسر آسیا، افریقا، اروپا امریکای شمالی گشت میزدند اما در انتهای دوره یخبندان (در حدود ۱۰ هزار سال قبل) تغییرات اقلیمی عظیم باعث نابودی بخش بزرگی از پستانداران شد که یوزها هم از این فاجعه بی نصیب نماندند. همگی یوزهای امریکای شمالی و اروپا و بیشتر جمعیت آسیایی و افریقایی این موجود از بین رفت و برخی از متخصصان عقیده دارند که جمعیتهای کنونی آن از اندک حیوانات بقایافته و خویشاوند نزدیک اشتقاق پیدا کرده اند. ازدواج خویشاوندی بالا در تعداد پایین گروههای باقی مانده وضعیت وخیم کنونی این گونه را سبب شده است. این جانور دارای تنوع ژنتیکی بسیار پایینی بوده و جمعیتهای جانوری این چنین دچار مرگ ومیرهای زیادی میشوند. با وجود قدرت تکثیر بالای یوزها در طبیعت، تکثیر در اسارت این جانوران در جهت تکثیر آنها در بعضی نقاط مانند امریکای شمالی جواب نداده است. گونه یوز دارای دو زیرگونه است: زیرگونه آسیایی و زیرگونه افریقایی. هر چند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد و برخی متخصصان تعداد بیشتری زیرگونه را در نظر میگیرند. در بین این دو، زیرگونه افریقایی که در بسیاری از بخشهای این قاره پراکندگی دارد وضعیت نسبتاً بهتری را دارد. به نظر میرسد که در حدود ۵ تا ۱۵ هزار یوز هنوز در افریقا باقی مانده اند. اما زیرگونه آسیایی آن که به یوزپلنگ ایرانی یا یورپلنگ آسیایی مشهور است و روزگاری در بخشهای وسیعی از خاورمیانه و هند پراکندگی داشت، اکنون تنها محدود به 50 الی 60 عدد در نواحی شرقی ایران شده است. پراکندگی یوز در بخشهای مرکزی ایران و در محدوده دشت کویر و دشت لوت و نواحی اطراف آن قرار دارد. بیژن فرهنگ دره شوری متخصص کارکشته و قدیمی حیات وحش ایران درباره وضعیت گذشته نه چندان دور این جانور گفته است: «مدیریت، حفاظت و طبیعت مناطق پراکندگی یوز آنچنان تقویت و ترمیم یافته بود که هیچ گونه نگرانی برای بقای یوز و همین طور دیگر جانوران کشور وجود نداشت. در زمان انقلاب پارکها و مناطق حفاظت شده کشور مورد هجوم شکارچیان، دامداران، کشاورزان و زمین خواران قرار گرفت. مناطق حفاظت شده و پارکهایی که در مجاورت شهرها قرار داشتند علاوه بر مهاجمان فوق مورد هجوم ادارات دولتی و ارگانهای نظامی نیز بودند و بخشهای زیادی از آن مناطق به منازل مسکونی، کارخانه و پادگانهای نظامی تبدیل شدند. سازمان حفاظت محیط زیست علاوه بر اینکه بخشهایی از مناطق خود را از دست داد، در بخش باقیمانده نیز امنیت سابق بربادرفته بود. تهاجم به همه مناطق کشور لطمه زد ولی به مناطق دشتی بیش از دیگر مناطق آسیب وارد آمد.» او علاوه بر اینها شکار یوز، صید طعمههای بالقوه جانور، هجوم دامداران و سگهای گله؛ اشغال آبشخورهارا نیز از جمله تهدیدهای این جانور میداند. ۲۴ ناحیه به عنوان زیستگاههای یوز در سال ۶۴ توسط همین متخصص و دکتر بهرام کیابی و بهرام زهزادمورد ارزیابی قرار گرفتند که این پروژه مورد پشتیبانی سازمان محیط زیست قرار نگرفت و پس از مدتی نیمه کاره ماند. یکی ازمناطق و زیستگاههای اشاره شده در این بررسی، دشت شیطور یزدبود که در همین اواخر خبر تاسف انگیز کشتار سه یوز از آن گزارش شد. هماکنون پروژهای که زیر نظر مجامع بین المللی انجام میشود برنامه بررسی وضعیت یوز در ایران را در دست اقدام دارد. این بررسیها در جهت جلوگیری از کاهش تعداد این جانور انجام میشود اما به نظر میرسد با وجود شرایط حاکم بر محیط زیست ایران نمیتوان امیدی به بقای آن داشت. شاید تا چند وقت دیگر از یوزهای خرامان دشتهای گرم سرزمین مان تنها چند عکس و خاطره یادگار بمانند و این مرکب شاهان و بزرگان به سرنوشت بسیاری از دیگر جانداران انقراض یافته دچار شود. «ماریتا» تنها یوز آسیایی در اسارت موجود در پارک پردیسان تهران چند سال قبل بر اثر بیماریهای ناشی از اسارت، چشم از جهان بست.
[ویرایش] یوزپلنگ ایرانی
شهريورماه سال ۱۳۷۲، ماده يوزى به همراه سه توله تشنه خود براى نوشيدن آب وارد باغ هاى اطراف شهر بافق شد. تعدادى افراد غيرمحلى با چوب به مادر و تولههايش حمله كردند، مادر موفق شد از اين مهلكه جان سالم به در ببرد، اما تولهها اسير دست انسانهاى ناآگاه شدند.
دو توله زير ضربات چوب جان خود را از دست دادند و توله ديگر زخمى و ضرب خورده با كمك مردم بافق و ماموران حفاظت از محيط زيست آن شهرستان نجات يافتند، اين توله كه بعدها ماريتانام گرفت به پارك پرديسان تهران منتقل شد و بعد از ۹ سال اسارت، در سال ۸۲ به دليل عفونت ريوى جان باخت. به گفته شاهدان عينى، ماده يوز تا مدتها به نزديكى محل واقعه مىآمد و تولههايش را صدا مىزد.
امسال علاقمندان به يوز آسيايى روز نهم شهريور (سالروز نجات ماريتا) را روز حفاظت از يوزپلنگ ناميدند و در مراسمى يك روزه يوز آسيايى را به عنوان سمبل و ميراث طبيعى ايرا[يان معرفى كردند.
نسل يوزپلنگ آسيايى در تنها زيستگاهش ايران، در حال انقراض است. خبر جديدى نيست، اما اين خبر در ايران به جز تعدادى علاقهمند به محيط زيست، واكنشى را برنيانگيخته است.
وضعيت يوز آسيايى چندان اميدواركننده نيست، البته اقداماتى برای حفظ این گونه در حال انجام است. در گذشته، زيستگاه يوز پراكندگى وسيعى از شبه جزيره عربستان تا هندوستان و تركمنستان داشته است. اما در قرن اخير بر اساس اطلاعات موجود نسل يوز آسيايى جز در ايران در ساير كشورها منقرض شده است: عراق ۱۹۲۹، كويت۱۹۴۲، هند ۱۹۴۷، قزاقستان ۱۹۷۰، پاكستان ۱۹۷۲، تركمنستان ۱۹۷۳، عربستان ۱۹۷۳، عمان ۱۹۷۷
[ویرایش] یوزپلنگ آسیایی
زيستگاههاى يوز در ايران: گستره اى از بمپور در بلوچستان تا طبس، پارك ملى گلستان در خراسان، منطقه حفاظت شده خوش ييلاق، پارك ملى توران و پارك ملى كوير (سمنان)، نفت شاه در باختران، منطقه حفاظت شده موته در اصفهان، تمام مناطق يزد، منطقه بهرام گور فارس، حاجى آباد در بندرعباس و پارك ملى خبر روچون و راور در كرمان در سالهاى قبل زيستگاه يوز آسيايى به شمار مى آمد.
اما در سالهاى اخير يوز فقط در مناطق نايبندانِ طبس، بافق، دره انجير و كالمند در استان يزد، ذخيره گاه زيستكره توران و پارك ملى كوير در سمنان، مياندشت در خراسان شمالى و بجستان در خراسان رضوى مشاهده شده است.
[ویرایش] مشخصات یوز آسیایی
يوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار مى آيد كه به دليل داشتن دست و پايى بلند، بدنى كشيده و باريك و سينه اى فراخ تا حدود زيادى به سگ هاى تازى شبيه است. رنگ بدن يوز نخودى است و خالهاى ريز و درشتى آن را پوشانده است.
بسيارى از مردم يوز را با پلنگ اشتباه مى گيرند، اما تفاوت بارز اين دو گونه در شكل خالهايشان است. در يوز خالها توپر و گرد است، در حالى كه خالهاى پلنگ درشت و توخالى و گل مانند است. وجود نوار سياه رنگى كه از گوشه چشم يوز تا دهان امتداد يافته و به "خط اشك" معروف است نيز از مشخصات بارز يوز به شمار ميايد که پلنگ این خط را ندارد. فرق دیگر یوز پلنگ با پلنگ این است که یوز پلنگ در پشت گردن یال دارد ولی پلنگ ندارد.
يوز سر كوچكى دارد و چشمانش براى بهتر ديدن از پشت بوتهها، نسبتاً بالا قرار گرفتهاند. همچنين يوز مى تواند با سرعت ۱۱۰ كيلومتر در ساعت ۵۰۰ متر بدود. يوزپلنگ آسيايى در طبيعت حدود ۱۲ سال زندگى مى كند. يوز ماده مى تواند يك تا هشت مرتبه بين سه تا چهار نوزاد به دنيا بياورد. نوزاد يوز تا ۲۰ ماهگى بايد در كنار مادر باشد تا نحوه شكار و گرفتن طعمه را آموزش ببيند.
يوزپلنگ يك گربه سان است؛ گربه اى كه سرى گرد و كوچك و گربه مانند و بدنى شبيه به سگ دارد؛ دست و پا و بدنى بلند و كشيده. مانند سگ ها شكارش را تعقيب مى كند؛ بر خلاف گربه هايى مانند ببر و پلنگ كه به كمين كردن معرف هستند. بدن يوزپلنگ از مو هايى زبر و به رنگ نخودى تا زرد روشن پوشيده شده كه روى آن تعداد زيادى خال هاى سياه رنگ تو پر نقش بسته تعداد خال هاى روى بدن هر يوزپلنگ آفريقايى به بيش از سه هزار عدد مى رسد، ولى تعداد آن در يوزپلنگ آسيايى (ايرانى) كمتر است، چون خال هاى آن بزرگ تر و در نتيجه تعداد آن كمتر است. يوزپلنگ هاى آفريقايى و ايرانى تفاوت هاى ديگرى هم با هم دارند. يوزپلنگ ايرانى نسبت به يوزپلنگ آفريقايى داراى هيكل بزرگ تر و رنگش روشن تر است. به همين خاطر خيلى زيبا تر از يوزپلنگ آفريقا و در عين حال خيلى كمياب است. به همين خاطر در حال حاضر كارشناسان گوناگون از سر تا سر ايران و جهان بر روى آن تحقيق مى كنند. اين حيوان كه بر خلاف اسمش كه ممكن است براى خيلى ها وحشت ايجاد كند، خيلى آرام است. يعنى امكان دارد شما يك روز در طبيعت شانس داشته باشيد كه يوزپلنگ را از فاصله يكى دو مترى ببينيد، ولى اين حيوان كوچكترين آسيبى به شما نرساند وخيلى راحت بتوانيد از آن عكس بگيريد و يا تماشايش كنيد، حنى مى بينيد اين حيوان پس از مدتى بلند مى شود و مي رود، ولى متأسفانه خيلى ها فكر مى كنند كه يوزپلنگ وحشى است و آن را مى كشند. به همين خاطر يكى از كار هايى كه ما بايد انجام دهيم اين است كه يوزپلنگ را به مردم بشناسانيم و بفهمانيم كه ما در ايران هم يوزپلنگ داريم و بايد نسيت به آن حساس باشيم. به خصوص مردم روستاها و شهر هاى نيمه شرقى ايران، يعنى مناطق بيابانى و كويرى كه منطقه ى زندگى يوزپلنگ هاست، و خيلى هايشان از وجود چنين حيوان ارزشمندى آگاه نيستند و يا آن را وحشى مى دانند و مى كشند. خط اشك يوزپلنگ نوار سياهى است كه از گوشه ى چشم تا خارجى دهان آن ادامه دارد و با جذب نور خورشيد از انعكاس نور جلوگيرى مى كند و با كم كردن زنندگى نور خورشيد، درست مانند عينك آفتابى، از چشمان يوزپلنگ محافظت مى كند. خط اشك يكى از راه هاى شناسايى يوزپلنگ در ميان گربه هاى خالدار ديگر است.
[ویرایش] خطراتى كه يوز را تهديد مى كند
دشمن طبيعى يوز، سگ گله و پلنگ است. برخلاف تصور اكثر مردم، يوزها حيوانات آرامى هستند و هرگز به دامهاى اهلى حمله نمىكنند. سام خسروىفرد، مشاور پروژه حفاظت از يوز آسيايى در ايران مى گويد: ورود دام به زيستگاه يوز از تهديدات اصلى زندگى يوزپلنگ است، علاوه بر اينكه سگ گله ممكن است به يوز حمله كند، چوپانان هم به محض رويارويى با اين حيوان با تصوير احتمال حمله يوز به دامها، حيوان را با تير يا سنگ مى زنند.
از سوى ديگر، با توجه به اينكه وجود آب در زيستگاه اصلى يوز كه دشتهاى باز و تپه ماهورهاى واقع در مناطق استپى و بيابانى است، يك موهبت محسوب مىشود، دام و بخصوص شتر وقتى سر آبشخور يا چشمه مىآيند، آن را اشغال مى كنند و ديگر نه يوز و نه طعمه هايش به آنجا نمى روند. در نتيجه طعمه هاى يوز مهاجرت مى كنند يا مى ميرند و به دنبال آن زندگى يوز هم تحت تاثير قرار مى گيرد.
گفتنى است كه غذاى اصلى اين حيوان را آهو، جبير، قوچ و ميش، كل و بز و خرگوش تشكيل مى دهد كه امروزه به دليل شكار بىرويه شكارچيان غيرمجاز مجهز به خودروها و موتورسيكلتهاى قدرتمند صحرايى، جمعيت آنها نيز به شدت در حال كاهش است.
[ویرایش] تلاش برای حفظ یوزپلنگ آسیایی
پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايى، با همكارى برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت ازمحيط زيست در سال ۲۰۰۱ شروع به كار كرد. اعتبار اين پروژه ۷۲۵ هزار دلار بود و سازمان حفاظت از محيط زيست هم تعهد كرد كه معادل همين مقدار پرداخت كند.
هوشنگ ضیایی مدیر پروژه، مى گويد: براى كار مطالعاتى و حفاظتى، ۵ منطقه انتخاب شد كه گمان مىرود ۸۰ درصد يوزهاى ايران در آن مناطق پراكندهاند. پارك ملى توران، پارك ملى كوير در استان سمنان، منطقه حفاظت شده بافق و پناهگاههاى حياتوحش دره انجير و نايبندان در استان يزد. ۳۲ نفر محيط بان علاقهمند هم استخدام كرديم به آنها آموزش داديم تا ضمن حفاظت از منطقه و آماربردارى، از طريق آنها به مردم محلى آموزش هاى لازم داده شود.
[ویرایش] آمار موجود از یوز آسیایی
با اينكه آمار يوز آسيايى را در ايران گاهى بين ۵۰ تا ۶۰ قلاده و در كل، كمتر از ۱۰۰ قلاده عنوان كردهاند، سام خسروى فرد، مشاور پروژه بينالمللى حفاظت از يوز آسيايى ترجيح مىدهد كه اين اعداد را "حدس كارشناسى" بنامد تا "آمار"؛ چرا كه معتقد است يوزپلنگ حيوانى به شدت مخفى كار و فرارى از انسان است، به راحتى خود را در طبيعت استتار مى كند و گستره زيستگاهش بسيار وسيع است. همه اين عوامل دست به دست هم مى دهند تا آمارگيرى از اين گونه كارى بسيار مشكل شود.
هوشنگ ضيايى، بهترين روش آمارگيرى از يوز در ايران را استفاده از دوربين تلهاى عنوان مىكند. دوربينهاى تلهاى نوعى از دوربينهاى اتوماتيك هستند كه با عبور حيوان از جلوى چشمى دوربين، فاصله اى ۱۵ مترى را عكس مى گيرند. در واقع اين دوربينها حضور حيوان را هم بواسطه تغيير شدت نور دريافتى در لحظه عبور درمىيابند و هم از روى درجه حرارت بدن حيوان.
مراقبت در زمان بيهوشی و انجام عمليات نصب گردنبند جی پ اس بر روی يوزپلنگ -
وى مىگويد: ابتدا گذرگاههاى يوز را از روى ردپاى حيوان مشخص كرده، سپس دوربينهاى تلهاى را در آنجا كار مىگذاريم. خالهاى روى بدن يوز، مانند اثر انگشت انسان، منحصربفرد است. بنابراين از روى عكسها، تعداد يوزها را در آن فاصله، مشخص كرده و با انجام كارهاى آمارى جمعيت يوز آن ناحيه را تخمين مىزنند.
[ویرایش] نصب گردنبند ردياب برروى يوز
ژانويه سال ۲۰۰۷، پروژه راديوتله مترى و نصب گردنبندهاى ردياب روى يوزآسيايى براى نخستين بار به صورت عملى آغاز شد. طرف ايرانى اين پروژه سازمان حفاظت محيط زيست، دفتر برنامه توسعه سازمان ملل (يو ان دى پى) در ايران و پروژه حفاظت از يوز آسيايى و طرف خارجى آن هم انجمن حفاظت از حيات وحش امريكا (دبليو سى اس) است .گردنبند ردياب (جى.پى.اس كولار) شامل يك فرستنده و گيرنده راديويى و قطعه اى براى تنظيم زمان باز شدن قلاده است.
هومن جوكار، مدير اين پروژه در تهران، هدف از نصب اين ردياب را بدست آوردن اطلاعاتى در مورد زيستگاه، توقف گاه، مسيرهاى رفت و آمد و مهاجرت يوز عنوان كرده و مى گويد اين گردنبندها، آنتن زمينى ديگرى دارد كه اگر از يك فاصله اى به گونه نزديك تر شويم، بدون دسترسى مستقيم به گردنبند، اطلاعات توسط امواج (يو.اچ.اف) به دستگاهى زمينى منتقل مى شود و از كل اين اطلاعات، مى توان به رفتارشناسى اين حيوان پى برد.
وزن اين گردنبدها ۲۸۰ گرم است. محدوديت زمانى اين گردنبند باطرى آن است كه جى پى اس آن تا دوسال مى تواند فعال بماند. گردنبندها طورى تنظيم شده اند كه بعد از گذشت ۱۸ ماه، خودبهخود باز مى شوند و از روى سيگنالهايى كه مى فرستد، متوجه مى شويم كه كجاست.
هومن جوكار نحوه نصب اين گردنبندهاى ردياب را اينگونه توضيح مىدهد: در ابتداى كاربراى گرفتن يوز در محل گذرشان، ۱۳ تله را با فاصله مىگذاريم كه مجهز به فرستنده سيگنال هستند. به محض اينكه حيوان در اين تله ها مى افتد، تيم به محل مورد نظر رفته و دامپزشك تيم اقدام به بيهوش كردن يوز مىكند. نمونه بردارى از خون و بافت حيوان، نصب گردنبند و جاگذارى ميكروچيپى در پشت گردن يوز از اقدامات بعدى گروه است. بعد از آن از دارويى براى به هوش آوردن حيوان استفاده مى كنيم تا حيوان، بيهوش در طبيعت نماند و خطراتى تهديدش نكند.
وى اضافه مى كند: با استفاده از تجربياتى كه در افريقا براى نصب گردنبد روى يوز پلنگ آفريقايى داشتيم، در ژانويه در منطقه حفاظت شده بافق (يزد) مستقر شديم و در نهايت در فوريه به شكل آزمايشى در مرحله اول موفق به نصب اين ردياب روى ۲ يوز و يك پلنگ شديم. اين كار حاصل حدودا دو ماه تلاش شبانه روزى تيم در بيابان بود. اما از آنجا كه براى مطالعات و آمارگيرى حداقل نياز به ۶ نمونه در يك منطقه داريم، دوباره از آبان ماه همان تيم جمع مى شويم و اميدواريم كه اين بار با در اختيار داشتن تجربه بيشتر، روى ۴ نمونه ديگر نيز اين ردياب را وصل كنيم.
amin arasteh
02-11-2008, 21:02
شتر دوکوهانه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شتر دو کوهانه (شتر بلخی) گونهایی از شترسانان است که در خاور دور، آسیای میانه و خاورمیانه زندگی میکند. دانشمندان معتقدند که برخلاف شتر یک کوهانه که درجنوب عربستان اهلی شده است شتر دوکوهانه توسط عشایر کوچ نشین آسیای مرکزی ،مغولستان و شمال چین اهلی شده اند و این کوچ نشینان شتر دوکوهانه را به منظور حمل و نقل و کارهای سخت اهلی کرده اند بعدها بر اثر پیشرفت تمدن و به وجود آمدن روستاها و دهکده ها و استقرار عشایر کوچ رو، از شتر دوکوهانه برای شخم زنی و لشکرکشی و استفاده از پشم و گوشت و پوست نیز استفاده شده است. تاریخچه پرورش شتر دوکوهانه در چین به قرن ها قبل از میلاد باز می گردد و سلسله های مختلف پادشاهی چین از این حیوان برای مقاصد گوناگون استفاده می کرده اند.
تاریخچه حضور شتر دوکوهانه درایران روشن نیست ، هرچند که درکتاب اوستاکتاب مقدس زرتشتیان که بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۷۰ پیش از میلاد نوشته شده است اشاره ای فراوان به شتر شده است اما مشخص نیست که منظور از شتر کدام گونه آن است . برخی معتقدند که منظور از شتر در اوستا شتر دوکوهانه بوده است و شتر یک کوهانه سال ها بعد و همزمان با فتوحات ایرانیان در بین النهرین، فلسطین و مصربه ایران وارد شده است . این فرضیه مبتنی بر نقش هایی است که بر روی دیوارهای تخت جمشید ، که در فاصله زمانی بین قرن ۶ یا ۷ پیش از میلاد ساخته شده می باشد در جاده ابریشم که نقش بسیار مهمی را در تجارت دنیای قدیم بازی می کرد ، از شتر دوکوهانه جهت حمل و نقل ابریشم و سایر محصولات تجاری استفاده می شد . استفاده وسیع از شتر یک کوهانه برای مقاصد عمومی ، بارکشی ومیزان تولید سریع گوشت و شیر منجر به عقب نشینی تدریجی شتر دوکوهانه به طرف مناطق شمالی وکشورهائی نظیر قزاقستان ازبکستانمغولستان وغیره گردید جایی که شرایط آب و هوایی و دیگر شرایط اقلیمی برای شتر یک کوهانه بسیار دشوار بوده و ناچار بوده اند که از شتر دوکوهانه استفاده کنند. زیرا شترهای دوکوهانه دارای سم های مقاومی برای راه رفتن در زمین های سنگلاخی بوده اند و همچنین به علت پشم وکرک زیادی که در بدن داشته اند در هوای سرد و باد و طوفان هایی که معمولاً در مناطق سرد و خشک مغولستان و دامنه کوه های هیمالیا وجود داشته حفاظت می شده اند و بنابر این احتمال می رود نسل شترهای دوکوهانه موجود درایران از نسل شترهای ترددی فوق باشد. تعداد فعلی شترهای دوکوهانه در جهان حدود ۲ میلیون نفر می باشند که در کشورهای چین ، مغولستان و افغانستان و آسیای مرکزی و به میزان کمتر در ایران و ترکیه و آذربایجان پراکنده اند
تعداد شترهای دوکوهانه در ایران کمتر از یکصد نفر برآورد گردیده است که در مناطق شمال غربی و شرق کشور ( استان اردبیل و گلستان) زیست می کنند که به علت عدم حمایت در تأمین آب و نهاده های دامی ( علوفه و ... ) و اعتبارات بانکی شترداران در حال انقراض جدی می باشند.
خصوصیات نژادهای شتر دوکوهانه : شترهای دوکوهانه دارای استخوان های بزرگ و قوی، پاهای نسبتاً کوتاه، کوهان گرد ، لب های بزرگ، پوشش پشمی ضخیم، کف پاهای بزرگ و مسطح می باشند . میانگین محصول پشم وکرک آن ها سالیانه پنج کیلوگرم و در حیوانات نر بالغ ، بیش از هشت کیلوگرم و در نرهای اخته شده به ده کیلوگرم می رسد . رنگ شترهای دوکوهانه، اغلب قهوه ای تیره بوده و وزن زنده آن ها به ۷۵۰ تا ۸۵۰ کیلوگرم می رسد که درنتیجه وزن لاشه آنها ۳۷۵ تا ۴۲۵ کیلوگرم می باشد . دوره شیردهی آن ها ۱۶۰ روز بوده و در یک دوره شیردهی ۷۰۰ تا ۸۰۰ لیتر شیر تولید می کنند که از این مقدار ۳۰۰ لیتر برای مصرف انسان و بقیه به خوراک دیلاق ها می رسد. شیر آن ها از لحاظ ویتامین C خیلی غنی بوده و می توان از آن به راحتی فرآورده های لبنی تهیه نمود که این امر در شترهای یک کوهانه نیاز به افزودن بعضی مواد از جمله کلرید کلسیم دارد. بلوغ آن ها در چهارسالگی بوده و جفتگیری آنها فصلی می باشند. دوره آبستنی آن ها ۱۳ ماه طول می کشد. به ازای هر ۱۶ تا ۲۵ نفر شتر ماده دوکوهانه، یک نفر شتر نر دوکوهانه بسته به توان شتر نر و تغذیه آن جهت جفتگیری نیاز می باشد. میانگین وزن دیلاق های آنها در بدو تولد به ۳۵ کیلوگرم می رسد.هر نفر شتر دوکوهانه روزانه در حدود ۱۴ کیلوگرم ماده خشک مصرف می کند. شتر ماده دوکوهانه روزانه در فصل تابستان ۳۵ تا ۴۰ لیتر و در فصل زمستان ۲۰ تا ۲۵ لیتر و شتر نر دوکوهانه در فصل تابستان ۴۰ تا ۵۵ لیتر و در فصل زمستان ۲۰ تا ۳۵ لیتر آب می آشامد .
شتر دوکوهانه باتوجه به ساختمان بدنی خاص خود به شرایط آب و هوای سرد خشک تطابق یافته است و قادر است در راه های کوهستانی و پربرف رفت و آمد نماید. شتر دوکوهانه می تواند در تابستان تا درجه حرارت ۳۰ درجه سانتی گراد و در زمستان تا درجه حرارت ۳۰ـ درجه سانتی گراد را به خوبی تحمل نماید. متوسط باری را که شتر دوکوهانه می تواند حمل نماید ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم می باشد که این موضوع مستقیماً با وضع جسمانی و مسافتی را که باید طی نماید بستگی دارد و در مسافت های کوتاه (۱۵ـ۵ کیلومتر) می توان مقدار بار را تا ۲۵۰ و حتی ۳۰۰ کیلوگرم افزایش داد .
Konrashov (۱۹۵۸) اندازه های متوسط بدن شتر دوکوهانه در چین را بدین شرح گزارش نموده است :
ارتفاع شتر تا بین دوکوهان در شتر در شتر ماده ۱۸۰ سانتی متر و در شتر نر ۱۸۵ سانتی متر و طول بدن در شتر ماده ۱۶۳ سانتی متر و در شتر نر ۱۶۸ سانتی متر می باشد .
بلندی شترهای دوکوهانه مغولستان بین ۱۸۰ تا ۲۰۰ سانتی متر و وزن متوسط زنده آنها ۴۶۰ کیلوگرم است. قطر کوهان ها بین ۳۵ تا ۴۰ سانتی متر است که درشترهای فربه دوکوهان مجموعاً بیش از ۱۰۰ کیلوگرم چربی دارند . شترهای مغولستان سری کوچک، سینه ای پهن و پاهایی تقریباً مستقیم دارند .
[ویرایش] شترهای دوکوهانه در ایران
بعضی از عشایر ایران شترهای دوکوهانه نر را با شترهای ماده یک کوهانه تلاقی می دهند که شترهای دورگ حاصله در نسل اول یک کوهانه بوده و کوهان آن کشیده تر از کوهان شترهای یک کوهانه می باشد و در مجموع خوش اندام و دارای سرکوچک،گردن کلفت و کشیده ، دم کوتاه، پشم بلند و مجعد روی پیشانی، پس سر و زیر چانه بوده و یکی از خصوصیات مشخص آنها در نسل اول این است که همیشه سنگین تر از پدر و مادر خود بوده و وزن آنها به نهصد تا نهصد و پنجاه کیلوگرم می رسد و دارای ظرفیت انجام کارهای سخت تری نسبت به شتر دوکوهانه می باشد .
عشایر کشورمان از این دورگ ها جهت حمل بار بیشتر وعبور از مناطق صعب العبور که شتر دوکوهانه قادر به رفتن از آنجا نمی باشد استفاده می کنند. البته این تلاقی بین اولاد نسل اول به بعد به لحاظ ضعیف و غیرطبیعی بودن و مرگ و میر زیاد نتاج آنها توصیه نمی شود .
به نظر می رسد که در شرایط فعلی به علت قلت جمعیت آنها، وجود همخونی باعث خواهد گردید که انقراض نسل این نوع شتر شدیدتر گردد که راه از بین بردن آن وارد نمودن خون جدید در گله می باشد. بنا به تجربه شترداران یکی از راه های تکثیر شترهای دوکوهانه در کشور وارد نمودن خون جدید در گله، انجام تلاقی تدریجی بین دورگ های حاصله از تلاقی شتر نر دوکوهانه با ماده یک کوهانه وشتر ماده یک کوهانه با شتر نر دو کوهانه در طی سه نسل می باشد که نتایج حاصله در تلاقی تدریجی در نسل سوم (F۳) ، شتر دوکوهانه با درجه خلوص خونی ۹۴ درصد می باشد
amin arasteh
02-11-2008, 21:06
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لاما با پشم تراشیده شده
طبقه بندی علمی: Animalia
فرمانرو:Chordata
شاخه:Mammalia
رده :Artiodactyla
راسته:Camelidae
خانواده:Lama
جنس:L. glama
لاماها گونههایی از شترسانان هستند که در آمریکای جنوبی زندگی میکنند. لاماها دارای کوهان نیستند. لاماها در گذشته به طور گسترده از سوی اینکاها و دیگر بومیان رشته کوه آند به عنوان حیوان بارکش استفاده میشدند. هم اکنون نیز در آمریکای جنوبی هنوز از این حیوان برای بارکشی، تولید گوشت و پشم استفاده میشود. چهار دسته لاما وجود دارد که به معروفترین آنها لاما گفته میشود.
شامل:
لاما
گواناکو
آلپاکا
ویکونیا
آقا امين اگه امكان داره پست هاتون رو ويرايش شده بذاريد.
خيلي به هم ريخته هست!
ملیحه احمدیان
29-11-2008, 09:39
اگه میشه ویژگی های جانوران قطب شمال وجنوب رو بنویسید
سلام...
این موجود، حیوان خانگی است یا موجود آزمایشگاهی؟
mohamad23
10-01-2009, 20:26
يك متخصص طب كار:
نگهداري حيوانات خانگي در منزل حملات آسم را تشديد ميكند
يك متخصص طب كار اظهار كرد: نگهداري حيواناتي مانند گربه، خرگوش، مرغ و ساير پرندگان در منزل سبب تشديد حملات آسم در بيماران مبتلا به اين بيماري ميشود.
دكتر كيوان كرمي فر عضوهيات علمي دانشگاه علوم پزشكي يزد در گفتوگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)منطقه يزد، با بيان اين مطلب افزود: از سوي ديگرموجودات بسيار ريزي به نام "مايت" در فرشهايي با الياف مصنوعي يا طبيعي در منزل وجود دارد كه با جارو زدن در هوا پخش ميشوند و ميتوانند سبب تشديد آسم شوند.
وي همچنين عنوان كرد: در محصولاتي كه داراي الياف نايلوني، ابريشم مصنوعي يا اكروليك هستند در پروسه توليد از مواد شيميايي از قبيل ماده فرمالدئيد يا انواع رزين استفاده ميشود كه در مراحل آخر توليد جهت افزايش دوام و ماندگاري مفروشات از آنها استفاده ميشوند. اين مواد ثابت كننده به مرور زمان به شكل ذرات بسيار ريز بخار در هوا آزاد شده و ميتوانند سبب تشديد حملات آسم شوند.
دكتر كرمي فر با بيان اين كه خود الياف مصنوعي به تنهايي سبب ايجاد بيماري آسم نميشوند، گفت: تنها مواد به كار رفته در اين الياف سبب تشديد آسم ميشود.
اين متخصص طب كار با بيان اين كه در كارگراني كه با مواد شيميايي سر كار دارند خطر ابتلا به اين به بيماري وجود دارد، تصريح كرد: اين شاغلين در اثر استنثاق در محيطي كه به توليد الياف پنبهاي و طبيعي مشغولند به بيماري آسم و سايرمشكلات ريوي مبتلا ميشوند.
taraneh_2002
13-01-2009, 15:12
یوز ایرانی روی خط انقراض
یوز ایرانی یوزپلنگی از نژاد آسیایی است که چون تنها 60 قلاده از آن در مناطق کویری ایران باقی مانده به یوز پلنگ ایرانی مشهور شده است و حالا دیگر دیدن آن به آرزویی دور تبدیل شده است. پروژه حفاظت از یوزپلنگ در ایران رسما از تاریخ 19 شهریور 1380 آغاز شد که هدف آن حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیست بوم های مرتبط با آن بوده است./گروه دانش و فناوری
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
تا صد سال گذشته، یوزپلنگ سریعترین دونده روی زمین، در گستره پهناوری از کره خاک، از آفریقا تا خاورمیانه و هندوستان و بخش های دیگری از اسیا می زیست. در سده گذشته متاسفانه از شمار این جانوار ارزشمند و زیبا به شدت کاسته شد و نسل زیر گونه ای از آن یعنی یوزپلنگ آسیایی در شرف نابودی قرار گرفت. براساس گزارش های موجود، نسل این جانور در هندوستان و دیگر مناطق آسیا به کلی منقرض شده است و اکنون تنها در بخش های کوچکی از حاشیه صحراهای ایران شمار اندکی از این حیوان ( شاید حدود 50 قلاده ) باقی مانده است و به همین دلیل در بسیاری از اسناد و نوشته های جدید به جای « یوزپلنگ آسیایی » دیگر از عبارت « یوزپلنگ ایرانی » استفاده می شود. با توجه به این مهم فعالیت پروژه حفاظت از یوزپلنگ در ایران رسما از تاریخ 19 شهریور ماه 1380 آغاز شد که هدف آن علاوه بر حفاظت یوزپلنگ آسیایی یا همان یوز ایرانی و زیست بوم های مرتبط با آن موارد ذیل نیز است:
می توان به مواردی شامل تهیه و تدوین یک پروژه مدیریتی بر اساس قابلیت های اکولوژیکی و نیازهای اقتصادی، اجتماعی جوامع محلی در زیستگاه های یوزپلنگ، افزایش آگاهی های عمومی، به ویژه در مورد ساکنان اطراف زیستگاه های منتخب برای مشارکت مردم در حفاظت از یوزپلنگ و گونه های مرتبط با آن، توانمند سازی کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست برای نگاهبانی بهینه از زیستگاه های برگزیده، تحکیم قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در راستای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و گونه های مرتبط اشاره کرد.
زیستگاه عمده یوزپلنگ در ایران دشت کویر است که بخش هایی از استانهای کرمان، خراسان، سمنان، یزد، تهران و مرکزی را در برمی گیرد. اکنون این ناحیه وسیع استپی و بیابانی به آخرین پناهگاه یوز آسیایی مبدل شده است. به طور مشخص و کاملا واضحی طی دو دهه اخیر تعداد گزارش های رسیده از این ناحیه وسیع در مورد مشاهده یوز کاهش یافته و تنها گزارشات معدودی از مشاهده جانور در پارک ملی کویر، مناطق توران، نایبندان، دره انجیر، میاندشت و خوش ییلاق بدست آمده است.
این در حالی است که بین سالهای 46 تا 57 گزارشاتی از تهران ( به خصوص پارک ملی کویر )، سمنان ( توران، خوش ییلاق و مناطق اطراف )، خراسان ( منطقه میاندشت و مناطق اطراف طبس )، یزد ( منطقه کالمند و مناطق دیگر اطراف بافق، مهریز، تفت و شهر یزد )، اصفهان ( منطقه موته و کلاه قاضی )، فارس ( پناهگاه حیات وحش بهرام گور )، کرمان ( منطقه خبرو روچون )، مازندران ( پارک ملی گلستان )، هرمزگان ( اطراف حاجی آباد ) و نیز گزارشات غیر مکتوبی از سیستان ( اطراف هامون صابری ) و بلوچستان ( بمپور ) و حتی نفت شهر در استان کرمانشاه مبنی بر مشاهده یوز وجود داشته است.
این روزها پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس، پارک ملی خارتوران سمنان به همراه سه منطقه دیگر یعنی پارک ملی کویر و مناطق دره انجیر و بافق از معدود مکان هایی اند که هنوز یوز در آن ها مشاهده می شود و از جمعیت های اندک باقی مانده این جانور باشکوه پشتیبانی می کنند.
مخاطرات
عواملی چند بقای یوزپلنگ آسیایی را در ایران تهدید می کند که از آن میان می توان به دو عامل اصلی اشاره کرد.
1) تخریب و بهم ریختگی زیستگاه که ناشی از فرایند تبدیل زمین به بیابان در بخشهای وسیعی از کشور است . در این میان پارکهای ملی و دیگر مناطق حفاظت شده بخصوص مورد تخریب قرار گرفته اند که عمده آن در سالهای 1366 تا 1369 صورت پذیرفته.
2) کاهش روز افزون طعمه.
تخریب زیستگاه: توسعه کشاورزی و صنایع، اسکان انسانها، معدن کاوی، و طرح های زیربنایی در اکثر زیستگاه های طبیعی ایران تغییراتی بوجود آورده است. افزایش تعداد دام، بدون توجه به ظرفیت محیط و فصل مناسب، در تخریب و کاستن گیاهان نقش بسزایی داشته و این به نوبه خود به از بین رفتن سم داران، که مهمترین طعمه یوزپلنگ میباشد، منتهی شده است. تقریباً تمامی مردم روستایی ساکن در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی بز، گوسفند، و شتر پرورش میدهند.
این مسئله مدت زیادی است که به مانعی در حفاظت از حیات وحش تبدیل شده است. اما امروزه دامداری به تجارتی فراگیری تبدیل شده است و چرای بیش از حد، بخصوص در مناطق حفاظت شده، کماکان رایج است ( که در فصول خشک به تغذیه صنعتی بدل میشود ). فرایند تبدیل زمین به بیابان بسیاری از مناطقی را که یوزپلنگ درآن زندگی میکند از بین برده و مناطق وسیعی را به محیط تخریب شده، که دارای ارزش اقتصادی یا حیات وحش اندکی می باشد، تبدیل کرده است.
تهدیدهای غیر زیستگاهی: شکار مستقیم وحوش در ایران با وفور فزاینده سلاح گرم و استفاده از خودرو برای شکار همبستگی کامل دارد. اکثر شکارچیان غیر قانونی از اهمیت یوزپلنگ و طعمههای آن در نظام بوم شناختی آگاه نیستند و شکار غیرقانونی در نظر آنها جرمی ناچیز به حساب می آید.
علاوه بر شکار غیر قانونی، سالانه حدود یک میلیون مجوز شکار با سهمیه 300 گلوله به طور رسمی صادر می شود. باید به تمامی این تهدیدها بهره برداری تجاری از گونه های خاص را نیز افزود که به صورت بی رویه ادامه دارد. گونه هایی چون آهو، پلنگ، باز، هوبره، کبک، مرغابی و تمساح از جمله گونه های در خطرند. با توجه به تعداد اندک یوزپلنگ باقی مانده در مناطق، و به خاطر اینکه نسبت ماده به نر این گونه هنوز روشن نیست، با شکار هر یک گربه سان لطمه سنگینی به نظام ژنتیکی گونه در حال انقراض وارد می شود.
متأسفانه نظارت بر شکار غیرقانونی دشوار است؛ به عنوان مثال، زیستگاههای یوز غنی از کانیهای مهم صنعتی و تجاری است که توسط وزارت صنایع و معادن مورد بهره برداری قرار گرفته می شود. استخراج معدن به خودی خود تهدیدی محسوب نمی شود اما جاده سازی مناطق مذکور را برای همگان، از جمله شکارچیان غیرقانونی، قابل دسترس میکند ...
برگرفته از سایت ایران صدا
taraneh_2002
13-01-2009, 15:13
آشنايي با يوز ايراني (آسيايي)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حيوانات- محمدعلي گنجي:
نسل يوزپلنگ آسيايي در تنها زيستگاهش ايران در حال انفراض است خبر جديدي نيست اما اين خبر در ايران به جز تعدادي علاقمند به محيط زيست واکنشي را در مردم برنيانگيخته است.واژه يوزپلنگ يکی از واژه های اصيل ايرانی است که از ترکيب دو کله يوز و پلنگ حاصل شده است. يوز بُن مضارع مصدر يوزيدن به معنای " جَستن، جهيدن و طلب کردن" بوده و از اين رو يوزپلنگ، به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن می گيرد.
درگذشته اين جانور را پلنگ شکاری میناميدند که به سبب شباهت زياد آن به پلنگ و روش شکار منحصر به فرد آن بوده است.
ايرانيان باستان اين جانور را بيشتر با نام "يوز" می شناختهاند و کمتر کلمه "يوزپلنگ" را برای آن بکار میبردند. همچنين به اين جانور به خصوص در زمان تولگی "هَوْبَر" هم گفته میشده است.
برای اين جانور زيیا در زبانهای مختلف نامهای گوناگونی به کار رفته است. در زبان عربی يوز را "فهد" مینامند درحاليکه در افغانستان به آن "تازی پرنگ" (فارسی دری) و "تازی پلنگ" (پشتو) گفته میشود.
در پاکستان نيز در زبان براهوئی به آن "يوز" گفته میشود. در گويش سواحيلی نيز که در شرق آفريقا رايج است نام "دوما" را برای اين جانور بکار میبرند. يوزپلنگ در زبان انگليسی "چيتا Cheetah" گفته میشود که ريشه سانسکريتی داشته و از هندوستان بدست آمده است. امروزه در سرتاسر دنيا اين جانور را با نام انگليسی آنمی شناسند.
در جهان دو گونه يوزپلنگ وجود دارد که يکي گونه آسيايي و ديگري گونه افريقايي است. گونه افريقايي يوزپلنگ در شمال اين قاره پهناور منقرض شده و فقط محدود به جنوب اين قاره شده است که البته با برنامههاي مناسب حفاظتي در حال حاضر از نظر جمعيتي در وضعيت مناسبي است.
اما يوز آسيايي که زماني گستره وسيعي از غرب اين قاره از سوريه و عربستان گرفته تا هندوستان و ترکمنستان پراکنده بود از 20 سال پيش جز در ايران منقرض شده است.
مثلا اين گونه در عراق از 1929 کويت 1942 هند 1947 قزاقستان 1970 پاکستان 1972 ترکمنستان 1973 عربستان 1973 و عمان 1977 منقرض شده است .
در حال حاضر يوپلنگ آسيايي فقط به کشور ايران که 40 سال پيش برنامه حفاظتي خود را براي نگهداري نسل اين حيوان آغاز و از 20 سال پيش تشديد کرد محدود ميشود به همين دليل است که امروزه به يوز آسيايي يوز ايراني نيز گفته ميشود.
مشخصات يوزپلنگ آسيايي
مشخصات ظاهري
يوزپلنگ از خانواده گربه سانان به شمار ميآيد و به دليل داشتن دست و پاهاي بلند بدني باريک و کشيده و سينههاي فراخ تا حدودي شبيه سگ تازي است ولي برخلاف سگ سانان سر کوچک و گردن و پوزههاي کوتاه و گوشهايي کوچک و گرد دارد.
به طور کلي ميتوان آن را به سگي با کله گربه تشبيه کرد. رنگ پشت زرد کم رنگ تا زرد متمايل به قرمز و زير بدن سفيد است. بسياري از مردم يوز را با پلنگ اشتباه ميگيرند اما تفاوت بارز اين دو حيوان در شکل خالهايشان است در يوز خالها توپر و گرد است در حالي کهخالهاي پلنگ درشت و توخالي و گل مانند است.
وجود نوار سياه رنگي که از گوشه داخلي چشمهاي يوز به موازات بيني تا گوشه لبها امتداد يافته و به خط اشک معروف است نيز از مشخصات بارز يوز است.
چشمان يوز در بالاي کاسه سر قرار دارد. طول سر و بدن يوزپلنگ بالغ از 112 تا 137 سانتي متر طول دم 64 تا 86 سانتي متر و بلندي شانههايش 71 تا 84 سانتي متر است و وزن حيوان به 34 تا 54 کيلوگرم ميرسد. جنس نر يوز اندکي بزرگتر از جنس ماده است.
ويژگي رفتاري
برخورداري از ستون فقرات انعطاف پذير، کبد و قلب بزرگ، سوراخ بيني گشاد، ظرفيت بالاي ريه، بدني عضلاني و باريک يوزپلنگ را تيزروترين شکارچي جهان ساخته است. آنها قادرند با سرعتي معادل 110 کيلومتر بر ساعت بدوند.
يوزپلنگ نظم اجتماعي منحصر به فردي دارد. در ايران مطالعاتي درباره يوزپلنگ صورت نگرفته است؛ اما مطالعات انجام شده در افريقا نشان ميیدهد که يوزپلنگ ماده به استثناي زمان مراقبت از تولهها به تنهايي زندگي ميکند و يوزپلنگ نر در مراقبت از بچهها نقشي بر عهده ندارد.
تولههابه مدت 18 ماه در کنار مادرشان ميمانند و طي اين دوره که اهميت بالايي در زندگي تولهها دارد چگونگي شکار و گزير از گزند شکارچيان ديگر مانند پلنگ کفتار و گرگ را ميآموزند در 18 ماهگي تولهها از مادر جدا ميشوند از اين پس ممکن است تولهها با هم شيران خود حتي تا 6 ماه ديگر به سر برند در دو سالگي هم شيران ماده بقيه را ترک ميکنند و نرهاي جوان با هم ميمانند در واقع نرها به تنهايي يا همراه برادران خوني خود زندگي ميکنند اما مادهها به جز زمان بچهداري تنها زندگي ميکنند.
برخي از اين گروهها براي خود حوزهاي تعيين ميکنند تا يوزپلنگ ماده را براي جفتگيري جلب کنند اين حوزهها اغلب در جاهايي است که در آن طعمه و آب کافي وجود داشته باشد در فصل جفتگيري هر نر براي خود قلمروي را انتخاب ميکند. در اين فصل نزاعهاي خشني ميان نرهاي گروه در دفاع از حد و مرز قلمروشان صورت ميگيرد.
يوزپلنگها معمولا صبح زود يا غروب به شکار ميروند پس از انتخاب طعمه که معمولا حيوانات ضعيفتر هستند؛ به صورت غير محسوس به آنها نزديک شده و پس از رسيدن به فاصله حدود 10 تا 30 متر حمله انفجاري خود را شروع ميکنند پس از به زمين انداختن طعمه گلوي او را با دندانهايش فشارميدهد تا خفه شود.
تعقيب طعمه معمولا 20 ثانيه و به ندرت بيش از يک دقيقه به طول ميانجامد و در اين زمان بيش از 500 متر شکارش را دنبال نميکند. قريب به نيمي از تعقيبها موفقيت اميزند گاهي اوقات شکارچيان ديگر نظير گرگ طعمه او را از چنگش بيرون ميآورند. يوزپلنگ مانند پلنگ قادر به پنهان کردن طعمهاش از دسترس ساير گوشتخواران نيست به همين دليل بعد از خوردن يک وعده غذا در بيشتر اوقات باقيمانده را از دست ميدهد.
توليد مثل
بلوغي جنسي در حدود 20 ماهگي رخ ميدهد. زمان بارداري 95 روز و تعداد تولهها 1 تا 6 و معمولا 4 تا 5 عدد است. تولهها در هنگام تولد حدود 300 گرم وزن و 30 سانتي متر طول دارند. رنگ آنها خاکستري تيره است و موهاي بلندي بر پشتشان دارند.
اين موها باعث استتار تولهها در ميان بوتهزارهاي خشک و پنهان نگاهداشتن آنها از ديد شکارچيان ديگر است . بچهها به دليل جمع شدن ناخنها تا شش ماهگي قادرند از درخت بالا بروند.
تغذيه
يوزپلنگ در ايران عمدتا از جبير، آهو، قوچ ، ميش، کل و بز و خرگوش وحشي تغذيه ميکند.
زيستگاههاي يوزپلنگ و آمار آن در ايران
يوزپلنگ در دشتهاي باز و تپه ماهورهاي واقع در مناطق استپي و بياباني و نيمه کويري و زيستگاههاي باز ديگري که طعمه در آن وجود داشته باشد ديده ميشود. زيستگاه عمده يوزپلنگ در ايران دشت کوير است که بخشهايي از استان کرمان، خراسان، سمنان، يزد، تهران و اصفهان را در بر ميگيرد. اکنون اين ناحيه وسيع استپي و بياباني به آخرين پناهگاه يوز آسيايي مبدل شده است.
سابق بر اين بين سالهاي 46 تا 57 گزارشهايي از تهران به خصوص پارک ملي کوير مرکزي سمنان توران خوش ييلاق و مناطق اطراف خراسان ،منطقه مياندشت و اطراف طبس يزد، منطقه کالمند، مناطق اطراف بافق مهريز، تفت و شهر يزد، اصفهان، منطقه موته و کلاه قاضي فارس، پناهگاه حيات وحش بهرام گور کرمان، منطقه خبر و روچون مازندان ،پارک ملي گلستان، هرمزگان اطراف حاجي آباد و گزارشهاي غير مکتوبي از سيستان اطراف هامون صابري و بلوچستان، بمپور و حتي نفت شهر در استان کرمانشاه مبني بر مشاهده يوز وجود داشته است.
اما اين روزها در 5 منطقه مرکزي کشور که احتمالا 80 درصد يوزهاي آسيايي را در خود دارد مشاهده اين گونه گزارش شده است.
1- پارک ملي کوير مرکزي - افريقاي کوچک واقع در استان سمنان- جمعيت براورد شده يوزپلنگ 4 تا 6 قلاده
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2- پارک ملي پناهگاه حيات وحش و ذخيرگاه زيست کره خارتوان واقع در استان سمنان. جمعيت براورده شده 10 تا 14 قلاده
3- پناهگاه حيات وحش نايبندان طبس واقع در شمال شرق استان يزد .برآورد جمعيت يوزپلنگ 12 تا 15 قلاده.
4- منطقه حفاظت شده بافق واقع در استان يزد. جمعيت برآورد شده 4 تا 6 قلاده
5- منظقه شکار ممنوع دره انجير واقع در استان يزد . جمعيت برآورده شده 3 تا 5 قلاده.
با اين حساب با اينکه آمار يوز آسيايي را در ايران گاهي بين 50 تا 60 قلاه و در کل کمتر از 100 قلاده عنوان کردهاند.
سام خسروي فرد [در همشهري آنلاين ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B1%D9%88%D9%8A&Category=0&kwd=true)] مشاور پروژه بينالمللي حفاظت از يوز آسيايي ترجيح ميدهد که اين اعداد را حدس کارشناسي بنامد تا آمار چرا که معتقد است يوزپلنگ حيواني به شدت مخفي کار و فراري از انسان است ، به راحتي خود را در طبيعت استتار ميکند و گستره زيستگاهش بسيار وسيع است. همه اين عوامل دست به دست هم ميدهند تا آمارگيري از اين گونه کاري بسيار مشکل شود.
مهندس هوشنگ ضيائي مدير اين پروژه نيز بهترين روش آمارگيري از يوز در ايران را استفاده از دوربين تلهاي عنوان ميکند وي ميگويد:" ابتدا گذرگاههاي يوز را از روي ردپاي حيوان مشخص کرده سپس دوربينهاي تلهاي را در انجا کار ميگذاريم . خالهاي روي بدن يوز مانند اثر انگشت انسان منحصر به فرد است؛ بنابراين از روي عکسها تعداد يوزها را درآن فاصله مشخص کرده و با انجام کارهاي آماري جمعيت يوز آن ناحيه را تخمين ميزنيم."
مخاطراتي که يوز آسيايي را تهديد ميکند
متخصصان محيط زيست بر اين باروند که ريشه نگرانيها از انقراض اين گونه نادر در جهان به عدم آگاهي مردم درباره اين جانور برميگردد. برخي تصور ميکنند که يوزپلنگ همان پلنگ است و براي حفظ جان خود و دامهايشان به راحتي دست به نابودي اين حيوان ميزنند؛ در حالي که يوز براي انسان و دام اهلي خطري ندارد و به آنها حمله نميکند به طور کلي عواملي که بقاي يوزپلنگ آسيايي را در ايران تهديد ميکند ميتوان به دو دسته تهديدهاي زيستگاهي و تهديدهاي غير زيستگاهي تقسيم کرد.
الف: تهديد زيستگاهي
تخريب و بهم ريختگي زيستگاه و ناامن شدن پناهگاههاي حيات وحش ريشه در عوامل گوناگوني دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توسعه کشاورزي و صنايع اسکان انسانها معدن کاوي و ساير طرحهاي زيربنايي در اکثر زيستگاههاي طبيعي کشور تغييراتي را بوجود آورده است.
افزايش تعداد دام بدون توجه به ظرفيت محيط و فصل مناسب در تخريب گياهان نقش موثري داشته و اين به نوبه خود به از بين رفتن سم داران وحشي که مهترين طعمه يوزپلنگ هستند منتهي شده است.
تقريبا تمامي مردم روستايي ساکن در زيستگاه يوزپلنگ آسيايي بز، گوسفند و شتر پرورش
ميدهند اين مسئله مدت زيادي که به مانعي در حفاظت از حيات وحش تبديل شده است.
سام خسروي فرد مشاور پروژه حفاظت از يوز آسيايي در ايران ميگويد: " ورود دام به زيستگاه يوز از تهديدات اصلي زندگي يوزپلنگ است علاوه بر اين که سگ گله ممکن است به يوز حمله کند چوپانان هم به محض رويارويي با اين حيوان با تصور احتمال حمله يوز به دامها حيوان را با تير يا سنگ ميزنند.
از سوي ديگر با توجه به اينکه وجود آب در زيستگاه اصلي يوز يک موهبت محسوب ميشود دام و به خصوص شتر وقتي سر آبشخور يا چشمه ميآيند آن را اشغال ميکنند و ديگر نه يوز و نه طعمههايش به آنجا نميروند در نتيجه طعمههاي يوز يا مهاجرت ميکنند يا ميميرند و به دنبالآن زندگي يوز هم تحت تاثير قرار ميگيرد."
از طرف ديگر فرايند تبديل زمين به بيابان بيابان زايي بسياري از مناطقي را که يوزپلنگ درآن زندگي ميکند از بين برده و مناطق وسيعي را به محيطي تخريب شده که داراي ارزش اقتصادي يا حيات وحشي اندکي هستند، تبديل کرده است.
ب: تهديدهاي غير زيستگاهي
شکار مستقيم وحوش در ايران با وفور فزاينده سلاح گرم و استفاده از خودرو براي شکار افزايش يافت اکثر شکارچيان غير قانوني از اهميت يوزپلنگ و طعمههاي آن در نظام بوم شناختي آگاه نيستند و شکار غير قانوني در نظر آنها جرمي ناچيز به حساب ميآيد.
علاوه بر شکار غيرقانوني سالانه حدود يک ميليون مجوز شکار با سهميه 300 گلوله به طور رسمي صادر ميشود. بايد به تمامي اين تهديدها بهره برداري تجاري از گونههاي خاص را نيز افزود که به صورت بيرويه ادامه دارد. گونههايي چون آهو، پلنگ، باز، هوبره، کبک، مرغابي و تمساح از جمله گونههاي در خطرانقراضاند.
با توجه به تعداد اندک يوزپلنگ باقيمانده در مناطق و به خاطر اين که نسبت ماده به نر اين گونه هنوز روشن نيست با شکار هر يک گربهسان لطمه سنگيني به نظام ژنتيکي اين گونه در حال انقراض وارد ميشود.
متاسفانه نظارت بر شکار غير قانوني دشوار است به عنوان مثال زيستگاه يوز غني از کانيهاي مهم صنعتي و تجاري است که توسط وزارت صنايع و معادن بهرهبرداري ميشود. استخراج معدن به خودي خود تهديدي محسوب نميشود اما جاده سازي مناطق مذکور را براي همگان از جمله شکارچيان غير قانوني قابل دسترس ميکند.
به اين تهديدات بيافزاييد تهديدي از سوي ساير حيوانات شکارچي مانند پلنگ، کفتار و گرگ و همچنين سگهاي گله را که متوجه جان يوزپلنگ است به عنوان نمونه از دو يوزپلنگ شناسايي شده توسط تيم حفاظت از يوز آسيايي در ايران که گردنبند ردياب روي آنها نصب شده بود چندي پيش يکي از آنها به علت کمبود شکار در قلمرو خود به ارتفاعات بالاتر که قلمرو پلنگ محسوب ميشود رفته بود که توسط يک پلنگ مورد حمله واقع شده و از دست رفت.
تلاشها و طرح حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در ايران
طرح حفاظت از يوزپلنگ آسيايي پروژهاي است که با مشارکت سازمانهاي ملي و بينالمللي از شهريور 1380 به اجرا در آمده است هدف از اين طرح حفاظت از يوزپلنگ آسيايي و به دنبالآن مجموعه حيات وحش کمياب و در معرض انقراض و حفظ زيستگاه طبيعي آنها در ايران است.
از طرفي مهندس فرهادينيا مدير عامل انجمن يوزپلنگ ايراني معتقد است: تلاشهاي موثري اخيرا براي حفظ اين جانور ارزشمند شروع شده که نتايج قابل توجه و چشمگيري نيز به دنبال داشته است و امروز ميتوان به يقين اظهار نمود که جمعيت يوزپلنگ ايران در مقايسه با چند سال گذشته افزايش
يافته است در حال حاضر تمامي علاقمندان به يوزپلنگ ايران برآن شدهاند روز نهم شهريور را که روز نجات ماريتاست به عنوان روز ملي حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در نظر بگيرند و يوزپلنگ ايران را به همه مردم جهان به عنوان سمبل و ميراث طبيعي ايرانيان معرفي کنند. [سرنوشت يوز آسيايي در دست ايرانيان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]
در اهميت حفظ نسل يوزپلنگ آسيايي همين بس که چند سال است که هند چشم طمع به يوزهاي ايران دوخته حتي حاضر شده که 17 جفت از گونههاي جانوري موجود در هندوستان را به ايران بدهد و در قبال آن يک جفت يوز بگيرد تا با استفاده از فناوريهاي جديد علم ژنتيک اقدام به تکثيرشان کند.
راهکارهاي رسانهاي
1- با توجه به اين که حفاظت از گونههاي مختلف و به ويژه در حال انقراض حيات وحش از قبيل يوزپلنگ آسيايي يک امر ملي و نيازمند مشارکت و همکاري همگاني است. لذا رسانه ملي با توجه به گستره وسيع مخاطبان ميتواند نقش مهمي را در آگاهي بخشي به مردم درباره اهميت حفظ اين گونه نادر و ارزشمند ايفا کند.
2- تهيه گزارش هاي خبري و گزارشهاي ويژه از فعاليتهاي انجام شده و در حال انجام براي حفظ يوزپلنگ آسيايي توسط دستگاهها متخصصان امر و همچنين گروه هاي دانشجويي فعال در امر حفاظت از محيط زيست علاوه بر ايجاد پشتگرمي براي اين افراد باعث جلب حمايتهاي دولتي و مردمي در زمينه اين مهم خواهد شد.
3- شناساندن گونههاي منحصر به فرد جانوري ايران به افکار عمومي داخل و خارج باعث رونق بوم گردي اکوتوريسم ايران شده و دقت بيشتر مسولان امر در حراست از محيط زيست پرجاذبه ايران را به دنبال خواهد داشت.
4- آموزش روشهاي درست و قانوني بهره برداري از محيط زيست و گردشگري يکي از نيازهاي کشور در حال پيشرفت و توسعهاي مانند ايران است.
منبع : همشهری آنلاین
taraneh_2002
13-01-2009, 15:14
جرج شلر (George B Schaller) مرد اسطورهای حفاظت از حیات وحش، رنج سفر را به خود هموار كرد تا نجات یوز آسیایی را در كارنامه خود بگنجاند. او پیش از این پاندا را در چین، ببر را در هندوستان، گوریل را در كنگو، شیر را در تانزانیا، پلنگ برفی و قوچ ماركوپولو را در كوههای پربرف هیمالیا از خطر انقراض نجات داده است. وی تعهد كرد كه كمكهای تكنیكی و كارشناسی را از ایران دریغ نكند .
چهارسال پیش به ایران آمد؛ در هیاهوی واقعه یازده سپتامبر. زمانی كه همهجا سخن از ترور و كشتار و مرگ بود. شبكههای ماهوارهای، كانالهای تلویزیونی و رادیویی اخبار این حادثه مرگبار را پیاپی منتشر میكردند. سفرهای تحقیقاتی بهویژه در بخشهایی از خاورمیانه به دست فراموشی سپرده شد. اما پیرمرد آمریكایی با كولهباری از دانش و تجربه به ایران سفر كرد تا برای بیمارش، نسخهای شفابخش تجویز كند. با عزمی استوار بندهای كفشش را محكم كرد، چمدانهایش را در دست گرفت و كولهپشتی را به دوش انداخت. اكثر دوستانش او را از این سفر منع كردند، چنان گام برمیداشت كه گویی به دیدار معشوق میرود. گاردهای امنیتی، تمامی وسایلش را هنگام سوار شدن به هواپیما گرفتند باز هم در تصمیمش خللی وارد نشد، او به بیمارش میاندیشد و روشهای درمانش. به تهران رسید، بدون لحظهای درنگ، راهی بیابانهای ایران شد، گشتی در كویر مركزی زد و پس از چند روز گفت: «میتوان نجاتش داد.» سخنانش را چنان با صلابت و از روی اطمینان بر زبان جاری میكرد كه شنوندگان حتی لحظهای تردید و شك به دل راه ندادند.
جرج شلر (George B Schaller) مرد اسطورهای حفاظت از حیات وحش، رنج سفر را به خود هموار كرد تا نجات یوز آسیایی را در كارنامه خود بگنجاند. او پیش از این پاندا را در چین، ببر را در هندوستان، گوریل را در كنگو، شیر را در تانزانیا، پلنگ برفی و قوچ ماركوپولو را در كوههای پربرف هیمالیا از خطر انقراض نجات داده است. شلر اینبار مشاور پروژهای شد كه سازمان حفاظت محیط زیست با همكاری سازمان ملل آن را آغاز كرده بود: «پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی». پروژهای كه سازمان ملل ۷۲۵ هزار دلار برای آن درنظر گرفت و تعهد كرد كه كمكهای تكنیكی و كارشناسی را از ایران دریغ نكند و ایران نیز همین مبلغ را برای تهیه تجهیزات درنظر بگیرد.
در این سفر كارشناس دیگری نیز شلر را همراهی میكرد؛ تیم او برایان (Tim O&#۰۳۹;braian) او نیز سالها یوز آفریقایی را مطالعه كرده و معتقد است بهزودی حلقه انقراض گلوی این جانور را میفشارد. چراكه تنوع ژنتیكی آن روز به روز كاهش مییابد. او برایان نیز در رابطه با یوز آسیایی نظرات شلر را تایید میكرد. درواقع مشاوران پروژه حفاظت از یوز آسیایی عقیدهای واحد داشتند: «حفاظت از زیستگاهها بهترین راه نجات یوز است.»
این دو پیش ازترك ایران با اكثر خبرنگاران و گزارشگران حوزه محیط زیست به گفت و گو نشستند، در تمام مصاحبههایش گفتند كه یوز را باید بهعنوان سمبل كشور ایران معرفی كرد تا همه مردم، ایرانی و غیر ایرانی آن را بشناسند و برای نجاتش قدمی بردارند. همان روشی كه چینیها پیش گرفتند و توانستند پاندا را از انقراض حتمی نجات دهند
منبع : سایت آفتاب
taraneh_2002
13-01-2009, 15:17
شیر از لحاظ اندازه بدن و دم تقریبا مانند ببراست ولی از لحاظ داشتن رنگ یکنواخت گندمگون که بدون نوارهای تیره عرضی است با آن تفاوت میکند. در شیر در انتهای دم یک دسته موی سیاه ودر عقب گوش یک لکه سیاه وجود دارد و بین پهلوهای بدن با ناحیه شکم و سطح خارجی با سطح داخلی دستها و پاها اختلاف زیادی دیده نمیشود. در پهلوها و بالای گردن موهای بلند به صورت یال وجود دارد.
نرها از مادهها بزرگتر هستند و در نرهای بالغ در بالای شانه تا بالای سر و روی گونهها و پهلوهای گردن تا سینه موهای بلند یال مانند روئیده شده است. اندازه یال در نژادهای مختلف شیر متفاوت است. در شیر ایرانی یال کوتاهتر است. بچههای تازه متولد شده گاهی به رنگ یکنواخت هستند ولی اغلب در بالای بدن آنها لکههایی دیده میشود. این لکهها بیشتر دنبال یکدیگر قرار گرفته و به شکل نوارهای عرضی در میآیند.
نحوه زندگی و تغذیه
شیر مانند سایر گوشتخواران در روز استراحت کرده و در شب بخصوص اوایل شب فعالیت میکند. از علفخواران بزرگ مانند خوک وحشی و گوزن و سایر سمداران اهلی مانند گاو و گاومیش تغذیه میکند. گاهی به انسان حملهور میشود ولی معمولا برای دفاع از خود انسان را مورد حمله قرار میدهد. در حدود پنج سالگی کاملا بالغ میشوند. بعد از تولد بچهها نرها مادر و بچهها را ترک نمیکنند. دوران آبستنی در حدود 105 تا 112 روز است. بچهها 2 تا 5 است. بچهها معمولا با چشم بسته متولد میشوند و بعد از 6 روز چشم باز میکنند. مدت تغذیه از شیر مادر در حدود 3 ماه است.
پراکندگی در ایران
یکی از قدیمیترین شرحی که درباره شیر ایران وجود دارد مربوط به کتاب نزهتالقلوب است که در سال 740 هجری بوسیله حمدالله مستوفی قزوینی تالیف شده است. در این کتاب نوشته شده است: مرغزار دشت ارژن بر کنار بحیره است که در آن صحرا است و در این محدوده بیشه است که در آن شیر شرزه بسیار باشد. طول این مرغزار دو فرسنگ و در عرض یک فرسنگ است. W.Ousley در سال 1819 ضمن اشاره به وجود شیر در جنوب ایران مینویسد که بوشهر به علت داشتن شیر زیاد به معدن شیر معروف بوده است. شیر در جنگلها و بیشهها و نیزارها و بوتهزارهای جنوب ایران از حوالی شیراز در فارس تا حدود کارون در خوزستان میزیسته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نژاد شیر ایرانی
این نژاد بوسیله تعدادی صفات از شیر آفریقایی تفاوت میکند. در جمجمه صندوق صماخ کمتر متورم بوده و ناحیه پس حدقهای کوتاهتر و سوراخ جلوی حدقهای معمولا بوسیله دیواره میانی به دو قسمت شده است. از لحاظ صفات خارجی دسته موهای انتهایی دم بلندترو دسته موهای بلند آرنج و ناحیه شکم نسبتا رشد بیشتر داشته و یال کوتاهتر است. موها بر حسب فصل ممکن است کوتاه و نرم یا بلند و ضخیم باشند. رنگ کلی بدن متغیر است و از گندمگون مخلوط با سرخی و سایهای از سیاهی تا خاکستری با خاکستری نخودی و گاهی با سایهای از نخودی مایل به سفید تغییر میکند. یال نیز ازلحاظ شکل رنگ متغیر است.
پراکندگی جهانی
در جنگلهای گیر در کتیاور هندوستان ، نواحی استوایی آفریقا از سمالی لند تا سودان و تا جنوب غربی آفریقا دیده میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 19:30
گربه شنی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گربه شنی
این گربه به گروه گربه های کوچک که شامل سیاه گوش Lynx کوگار می باشد، تعلق دارد. پوشش طرحدار بدن او استتار خوبی در زمینه محیط زندگی، (مثل جنگل و سنگریزه های روی تپه های شنی که نتیجه خرد شدن صخره ها می باشد)، برای او ایجاد می کند و او را قادر می سازد بدون آنکه شناخته شود به آرامی به شکارش نزدیک شود . گربه وحشی شکارچیان شبزی هستند .
حواس بسیار قوی گربه های شنی آنها را جزو بهترین مؤثرترین پستانداران شکارچی کرده است.آنها قدرت شنیدن بسیار دقیق دارند و این به دلیل داشتن گوشهای بزرگ است که، آنها را قادر می سازد در هنگام نزدیک شدن، تعقیب کردن و حمله به شکار فاصله ها را بسیار دقیق محاسبه کنند.
رنگ بدن گربه شنی آسیا از قهوه ای طلایی تا قرمز و قهوه ای مایل به خاكستری متغیر است. با این حال در بعضی مناطق پراكندگی اش نمونه هایی با طرح خالدار و رگه دار نیز یافته می شود. غیر از این شكل كاملاً سیاه آن نیز كمیاب نیست. تقریباً تمام گربه های شنی آسیا روی صورتشان علائمی از خطوط سیاه و سفید دارند. موهایش متراكم و زبر است و طولی متوسط دارد. سطح زیرین دمش سفید است و گمان می شود از آن برای علامت دادن استفاده می كند. نرها معمولاً از ماده ها درشت ترند. گربه شنی آسیا در مناطق کویری و گاهی مناطق صخره ای با چشم اندازهای باز به سر می برد . ماده ها در هر چرخه ۳۹ روزه ۶ روز فحل می شوند. آبستنی ۹۵ روز طول می كشد و پس از آن در حفره تنه درختان، شكاف میان سنگ ها یا سوراخ های درون زمین یك یا دو توله به دنیا می آورند كه در هنگام تولد ۲۵۰ گرم وزن دارند. وزن بچه گربه ها ظرف سه هفته دو برابر و تا هفته ششم سه برابر می شود. از قرار معلوم هیچ فصل خاصی برای تولیدمثل آنها وجود ندارد وچنانچه بچه ها به هر دلیلی از بین بروند طی چهار ماه دوباره جانشین می شوند. گربه شنی نر در پرورش بچه ها نقش فعالی دارد. ماده ها در ۵/۱ تا ۲سالگی و نرها در ۲سالگی به بلوغ می رسند. درباره رفتار این گربه اطلاعات ناچیزی در دست است. عمدتاً شبگرد است و با آنكه روی زمین فعالیت می كند اما به خوبی می تواند از درخت بالا رود. گربه شنی فوق العاده درنده خو است اما در اسارت معلوم شده كه این گربه بسیار رام و سربه راه است. در اسارت تا ۱۸ سال عمر می كند اما طول عمر آن در طبیعت معلوم نیست.
رژیم غذایی آن از خرگوش وحشی، پرندگان، مارمولك و جانوران كوچك تشكیل می شود. گزارش شده كه گوسفند، بز و گوساله بوفالو را نیز شكار می كند. البته طعمه های بزرگتر را اغلب جفتی شكار می كنند. تخریب زیستگاه در بیشتر گستره پراكندگی گربه شنی آسیا موجب افت جمعیتی آن شده است. به خاطر پوست، گوشت و استخوان هایش شكار و خرید و فروش می شود. نزدیك به ۲۰گونه در باغ وحش های جهان نگهداری می شوند. .
taraneh_2002
13-01-2009, 19:36
متاسفانه نسل ببر مازندران به طور كلي از ايران منقرض شده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فقط دو قلاده از اون در باغ وحش هاي اروپا يافت ميشه كه اونا هم خيلي پيرن و دو روز ديگه ميميرن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگه كسي در مورد ببر مازندران حرفي داره بگه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 19:37
ببرايراني یا ببر مازندران در جنگل هاي مازندران می زیسته که امروزه نابود شده است . آخرین ببر که در مازندران به آن شير سرخ می گفتند در سال1338 ه ش در جنگل گلستان ٬ در منطقه گرگان ٬ به دست یک شکارچی محلی شکار شد.
از ببر مازندران تنها یک نقاشی رنگی و چند عکس و چند پوست بجا مانده است . عکس هانشان می دهد که رنگ ببر مازندران از ببر بنگال روشن تر و تا اندازه ای نارنجی مایل به قرمز و نوارهای عرضی آن باریک تر و منظم تر ، به تعداد بیشتر بوده است .
موهای بدن ببر مازندران بلندتر و پرپشت تر از ببر بنگال و کوتاه تر از ببر سیبری و جثه آن بزرگتر از ببر بنگال و کوچک تر از ببر سیبری بوده است . ببر مازندران؛ مرال ٬ گراز ٬ شوکا ٬خرگوش ٬پرندگان ٬ خزندگان گربه وحشی و هنگام گرسنگی کمبود غذا ٬ گاو و گاومیش اهلی شکار می کرد .
شکار بی رویه ٬ خشک کردن نیزارها و مردابها برای کشاورزی ٬ باغداری و خانه سازی ٬ از میان رفتن جنگل های جلگه ای سبب نابودی نسل ببر در ایران شده است.
بر اساس آمار «كنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای در حال انقراض جهان» (cites) با درنظرگرفتن شكار بیرویه ببرها در مناطق زیست بوم قاره آسیا، شمارش جمعیت این جانور پرشكوه بسیار مشكل است. تعداد آنها نیزدر مناطق سوماترا، آمور سیبری و هند كه تا ده سال قبل به ترتیب 650 ، 200 و سه هزار و 750 قلاده گزارش شده بود، اكنون بسیار كاهش یافته است. هر چند ببر خزری فقط در زیست بوم خود منقرض شده، بر اساس برخی گزارشها گفته میشود تعدادی از باقیماندگان نسل این حیوان اكنون در گوشهی برخی از باغ وحشها با همان غرور گذشته (كه در پی شكار گراز و گوزن در استپها، جنگلها و حاشیهی مرداب های مازندران مشاهده میشدند) وجود دارد. در باغ وحشهای شهر «اكسبورگ» آلمان و كالیفرنیای آمریكا چندین ببر ایرانی با قید زیست بوم این جانور وجود دارد؛ به علاوه در دفتر اطلاعات باغ وحش كالیفرنیا در قسمت ببرهای تانگای هند و مازندران كه هر یك جداگانه نگهداری میشوند، این مضمون به چشم میخورد: «پنج ببر مازندران از اعقاب ببرهایی است كه در زمان قاجار به آمریكا آورده شده است».
taraneh_2002
13-01-2009, 19:38
ببر مازندران
و يک هشدار محيط زيستی
آيا دوباره غريو پر طنين ببر مازندران را خواهيم شنيد؟
دو سال پيش, يعنی سال 1384 صحبت اين بود که به شکارچيان خارجی پروانه شكار پلنگ صادر گردد . ببر مازندزان را از دست داديم و حال نوبت پلنگ ايرانی رسيده. يک رويداد محيط زيستی را تعريف ميکنم شايدپندآموز باشد
بوميان ساکن ساحل درياچه ای در يک کشور آفريقايی صدها سال, نسل اندر نسل عمدتا از طريق ماهيگيری زندگی شان را ميگذراندند. درياچه مزبورچند هفته ای در سال به استراحتگاه بين راه مرغان دريايی مهاجر تبديل ميشد. از نيمه دوم قرن گذشته ميلادی درياچه به يک مکان توريستی تبديل شد. برای ساختن هتل و رستوران و... مرداب ها و نيزارهای بسياری خشک و درختان بسياری قطع گرديد. توريستهای زيادی از سراسردنيا به آنجا می آمدند,بويژه در چند هفته ای که پرندگان آنجا اتراق ميکردند. همه راضی بودند, توريستها, صاحبان هتلها و رستورانها و همچنين ساکنان بومی که علاوه بر درآمد ناشی از ماهيگيری پولی هم از طريق کار در اين هتلها و رستورانها نصيب شان ميشد. چند سالی همه چيز به خوبی گذشت, اما, به تدريج هر ساله از شمار پرندگانی که در درياچه و اطرافش اتراق ميکردند کم ميشد, و تعداد توريستها همچنين, چند سالی گذشت و شمار پرندگان به تعداد بسيار ناچيزی و شمار توريستها به صفر رسيد. اماکن توريستی بسته شدند و بوميان ماندند و کار ماهيگيری. دو سه سالی گذشت. به تدريج از شمار ماهيان هم کاسته ميشد و بسياری از بوميان برای امرار معاش مجبوربه مهاجرت و ترک زادگاه خود شدند. بعد ازهجوم مردم به شهرها, دولت گروهی کارشناس خارجی را در جستجوی علل اين مهاجرت گروهی به محل فرستاد. نتيجه تحقيقات و بررسی اين گروه اين بود: با خشک کردن مرداب ها و نهرها و بريدن درختان اطراف درياچه وهمچنين مزاحمت های توريستها و... پرندگان که از محيط طبيعی برای تغذيه و استراحت محروم شده بودند. مسير خود را عوض کرده و استراحتگاه ديگری در جايی ديگر پيدا کردند. باناپديد شدن پرندگان, غذای اصلی ماهيهای درياچه که نوعی از گياه يا جلبک دريايی که برای رشد و نمو به فضله پرندگان وابسته است نيز از بين رفت. در نتيجه از شمار ماهيها منبع اصلی درآمد بوميان هم کاسته شد. آيا اميدی به بازگشت پرندگان هست؟ بعيد به نطر ميرسد. چون در بيشتر کشورهای اروپايی و حتی اسرائيل سالهاست که با تخصيص بودجه های کلان روی پروژه هايی چون بهبود سازی درياچه های اتراقگاه و همچنين ايجاد استراحتگاههای بين راه مصنوعی برای پرندگان مهاجرنه تنها شمار پرندگان خود را حفظ ميکنند, بلکه حتی در جاههايی موفق شدند بطور مصنوعی مسير پرواز پرندگان را عوض کرده و به محل مورد نظر خودشان هدايت کنند.
سرگذشت مرداب ها, نيزارها, نهرها, درختان, پرندگان, جلبکها, ماهيان و مردمان ساکن ساحل اين درياچه آفريقايی, يادآور بستگی و وابستگی همه موجودات زنده و حتی بيجان طبيعت است که در يک هارمونی طبيعی ميليونها سال با هم بسر بردند. و در عين حال هشداری است به ما که بهره برداری نا بجا و سود جويی از عناصر طبيعت و شکستن اين هارمونی چه عواقبی را گريبانگير همه خواهد کرد
ببر مازندران شباهت زيادی با ببر بنگالی دارد با اين تفاوت که تعداد نوارهای دور بدنش بيشتر و نازکتر و رنگ پهلو ها پر رنگتر از ببر بنگالی ميباشد. اين "گربه" بزرگ و زيبای ايرانی بيش از 40 سال است که به احتمال نزديک به يقين نسلش در ايران منقرض شده است. گرچه هر از چند گاه خبر برخورد با ببردر بيشه های مازندران در بين ساکنان برخی روستاهای آن خطه اميدی را در دلها زنده ميکند, افسوس که هيچ رد , اثر يا نشانی که دال بر مستند بودن اين خبرها باشد بدست نيامده و متاسفانه اين نوع اخبار را ميتوان تنها بعنوان خطای ديد و يا شايعه تلقی کرد. زنده ياد کريم کشاورز در کتاب تاريخ گيلان وقتی ددان موجود در شمال را برمی شمارد ببر هم جزو آنهاست. و کتاب فوق در سال 1347 خورشيدی به چاپ رسيده است. يعنی 40 سال پيش هنوز ببر در جنگلهای شمال ايران وجود داشت, و يا اينکه تازه منقرض شده و کسی از اين فاجعه محيط زيستی با خبر نبوده. درباره آخرين ببرهای مازندران که ديده شده دو روايت وجود دارد که هر دو غم انگيز است, اولی ببری است که در 10 کيلومتری کلاله در سال 1332 توسط شکارچی حرفه ای سروان احمد هنرور کشته شد. احمد ميرزاده, شاعر و نويسنده نوجوانان, در کتابی به نام " ببرها هنوز نعره مى كشند" درباره اين ماجرا نوشته است. و دومی در سال 1338 ببری با رنگ حنايی مايل به قرمز با خطوط پهن سياهرنگ در ارتفاعات جنگلی شمال ايران توسط يک شكارچی محلی کشته شد.
افزايش جمعيت, توسعه زمينهای کشاورزی به بهای خشک کردن و نابودی مرداب ها و نيزارها, شکار بی رويه آهو, گوزن , خرگوش و گراز(طعمه های اصلی ببر) و در نتيجه کاهش شمارآنها , کشتن ببر توسط شکارچيان حرفه ای و همچنين روستائيان بخاطر حفاظت از دامهای اهلی, قطع بی رويه درختان توسط شرکتهای چوب بری, عدم کارآيی ادارات جنگلبانی و گاها همکاری مسئولان اين ادارات با بزهکاران محيط زيستی بصورت گرفتن رشوه و... عوامل اصلی نابودی ببر مازندران ميباشند.
آيا دوباره غريو پر طنين ببر مازندران را خواهيم شنيد؟ شايد روستائيان واقعا اين سلطان جنگلهای شمال را ديده اند, سلطانی که از شرم ناتوانی در حفظ ملک خويش به پرت ترين گوشه های جنگل پناه برده است. اما آنچه که در دسترس هست (البته در ايران) از حد چند تا عکس و نقاشی تجاوز نميکند. اما در خارج از ايران (همانند آثار فرهنگی و تاريخی و دفينه های ماندگار از دوران باستان ما که سالهاست به موزه های انگليس, فرانسه, آمريکا , اسرائيل و روسيه سرازير شده و کماکان ميشود) نه تنها عکس و نقاشی و پوست, بلکه خوشبختانه نمونه های زنده ببر مازندران هم نگهداری ميشود. به روايت مازند نومه در باغ وحشهای شهر "اكسبورگ" آلمان و كاليفرنيای آمريكا چندين ببر ايرانی با قيد زيست بوم اين جانور وجود دارد, به علاوه در دفتر اطلاعات باغ وحش كاليفرنيا در قسمت ببرهای تانگای هند و مازندران كه هر يك جداگانه نگهداری ميشوند اين مضمون به چشم ميخورد:"پنج ببر مازندران از اعقاب ببرهايی است كه در زمان قاجار به آمريكا آورده شده است". احتمالا اين ببرها در زمان ناصرالدين شاه به اروپا و آمريکا فرستاده شدند. چون ناصرالدين شاه برای تفنن باغ وحشی در بخشى از قصر دوشان تپه ساخت که در آن مجموعهاى از حيوانات و از جمله تعدادى ببر مازندران نگهدارى ميشد.
دربيست سال اخير در بسياری از کشورها توانستند با پروژه هايی بعضی حيوانات را که در معرض انقراض بودند نجات دهند, و حتی در مواردی حيواناتی را که در محيط طبيعی خو منقرض شده و فقط نمونه هايی در باغ وحش ها موجود بود را به محيط طبيعی و آزاد خودشان برگردانده ونتيجه موفقيت آميز هم بود. چرا ببر مازندران نه؟ ميدانم که آرزويی دست نيافتنی است. وقتی که قطع درختان توسط شرکتهای چوب بری, خشکاندن مرداب ها, شکار بی رويه, آلودن محيط با فاضلاب کارخانه هاو...ادامه دارد, بيشتربايد نگران آنهايی باشيم که ميدانيم هنوز درجنگلهای شمال زندگی ميکنند ولی خطر آنها را هم تهديد ميکند و هشدار که اينان هم اگر نجنبيم دچار سرنوشتی مشابه ببرمازندران خواهند شد: بز کوهی, پلنگ, خارپشت, خرس, خرگوش, روباه, سمور, سنجاب, شغال, قوچ, گراز, گربه وحشی, گرگ, گوزن و همچنين شماری از آبزيان
taraneh_2002
13-01-2009, 19:39
تصویر زیر مربوط به ببر مازندران در سال 1912 میلادی میباشد. این تصویر توسط سربازان روسی گرفته شده که در بخشهای خراسان و گرگان این ببر را شکار کرده بودند
برخی از کارشناسان این تصویر را متعلق به ببر مازندران نمی دانند و استنباط انها ظاهر ببر و تفاوتهای تئوریک با ببر مازندران را دلیل قرار میدهند ولی تاکنون مدرکی دال بر رد این تصویر وجود نداشته است. این تصویر در بسیاری از سایتهای روسی دیده میشود و محل شکار را در خراسان شمالی و گاهی نیز در مناطق گرگان ذکر کرده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 19:40
ببر مازندران... سایه ای از یک رویا - 23-04-2008
وقتی نام ببر در ایران برده می شود بی اختیار هر ایرانی وطن دوستی ببر مازندران را به یاد می آورد. سلطان گربه سانان ایران..ببر ایران امروز به افسانه ها پیوسته است.به روزگارانی نه چندان دور در پهنه ای به وسعت جنگل ها و بیشه زارهای گیلان و مازندران از آستارا تا نواحی ترکمن صحرا ببر ایران قدرت بلامنازع محسوب می شد. عملکرد ناصواب آدمیان در آن وسعت پهناور چنان عرصه را بر این گربه بزرگ ایران زمین تنگ کرد و قلمرو زیستی او را محدود نمود که ناچار به ترک بوته زارها و نیزارها شد(محیط زیست طبیعی و مورد علاقه ببر که توسط انسان ها نابود شد). هیچ از خود سوال کردید چه بلایی بر سر این حیوان زیبا آمده است؟ اگر چندین دهه قبل را مجسم کنید در آن زمان دشت های مازندران را جنگل های دشتی می پوشاند و به سختی می توانستیم آسمان را شاهد باشیم ولی حالا نیزارهای گرگان را خشکانیده ایم و اراضی را به کشتزار تبدیل نمودیم ناآگاهانه تیشه به ریشه زیستگاه زدیم خلاصه اینکه ببری که در زمان زیمان می بایست در این نیزارها زیست نماید تا توله آن از گزند مورچه ها در امان باشد با از بین رفتن این نیزارها نتوانست به حیات خود ادامه بدهد و نسل آن از بین رفت. کوچ اجباری این جانور بزرگ به ارتفاعات جنگلی رقابتی نابرابر در میان او و سایر گوشتخواران جنگل های مرتفع ایجاد کرد چرا که گوشتخواران دیگر به نوع شکار در جنگل های انبوه و مرتفع عادت داشتند و طبیعتاً در سفره مشترک شکار یعنی چرندگان (به ویژه گراز که غذای اصلی ببر بود) نصیب و بهره اصلی آن رقیبان بود. نسل ببر که از زیستگاه اصلی خود به تدریج عقب نشینی کرده بود از سویی به علت شکار بی رویه در معرض خطر بود و از طرف دیگر به دلیل حمله گاه و بی گاه به گاو و گوسفندان روستاییان به دلیل گرسنگی، بغض و کینه صاحبان احشام تلف شده متوجه ببر مازندران می شد آنان با طعمه های سمی موجب هلاکت تعداد اندک باقیمانده از گروه بزرگ ببرها شدند.
اين "گربه" بزرگ و زيبای ايرانی بيش از 40 سال است که به احتمال نزديک به يقين نسلش در ايران منقرض شده است. گرچه هر از چند گاه خبر برخورد با ببردر بيشه های مازندران در بين ساکنان برخی روستاهای آن خطه اميدی را در دلها زنده ميکند, افسوس که هيچ رد , اثر يا نشانی که دال بر مستند بودن اين خبرها باشد بدست نيامده و متاسفانه اين نوع اخبار را ميتوان تنها بعنوان خطای ديد و يا شايعه تلقی کرد. زنده ياد کريم کشاورز در کتاب تاريخ گيلان وقتی ددان موجود در شمال را برمی شمارد ببر هم جزو آنهاست. و کتاب فوق در سال 1347 شمسی به چاپ رسيده است. يعنی 40 سال پيش هنوز ببر در جنگلهای شمال ايران وجود داشت, و يا اينکه تازه منقرض شده و کسی از اين فاجعه محيط زيستی با خبر نبوده. درباره آخرين ببرهای مازندران که ديده شده دو روايت وجود دارد که هر دو غم انگيز است, اولی ببری است که در سال 1332 در بیشه ای نزدیک و مشرف به روستای آق قمیش در ۱۰ کیلومتری شرق کلاله بر سر راه مینو دشت ــ بجنورد، توسط شکارچی حرفه ای به نام سروان احمد هنرور شکار شد. احمد ميرزاده, شاعر و نويسنده نوجوانان, در کتابی به نام " ببرها هنوز نعره مى كشند" درباره اين ماجرا نوشته است. و دومی در سال 1338 ببری با رنگ حنايی مايل به قرمز با خطوط پهن سياهرنگ در ارتفاعات جنگلی شمال ايران توسط يک شكارچی محلی کشته شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مشخصات ببر ایرانی یا ببر مازندران با نام علمی(Panthera tigris virgata) به این شرح است:
رنگ پشت و پهلوی ببر ایرانی زرد متمایل به نارنجی با نوارهای باریک و قهوه ای می باشد و زیر بدن یعنی شکم و سینه سفید رنگ است. پشت گوش ها سیاه بوده لکه سفیدی در وسطش دیده می شود. از ببر ایران که زیستگاه اصلی اش دامنه شمالی رشته کوه البرز بوده است با نام (( ببر خزر )) یا ((ببر مازندران)) در سفرنامه ها و کتب تاریخی و ادبی یاد شده است. ببر ایرانی شباهت زیادی به پسر عموی بنگالی خود دارد ولی نوارهای قهوه ای دور بدنش یه پهنی نوارهای ببر بنگال نیست ( البته تعداد نوارها در ببر ایرانی بیشتر است) همچنین رنگ پهلو ها در ببر ایرانی تیره تر (قهوه ای تر ) می باشد.
موهای بدن ببر مازندران بخصوص در زمستان رشد زیادی دارد و موهای صورت او مانند ببر سوماترا بلند است. طول بدن ببر مازندران ۱۴۰ تا ۲۸۰ سانتیمتر می باشد و اندازه دم این حیوان بین ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر است.(دو گزارش هم درباره اندازه ببر ایرانی وجود دارد یکی از منطقه لنکران که طول بدن این حیوان را ۲۵۹ و ۵/۲۸۹ سانتیمتر ذکر شده است)
غذای ببر خزر مرال، گوزن، گراز، شوکا، گربه وحشی، خرگوش، پرندگان و خزندگان و در مواقع گرسنگی و عدم دسترسی به شکار طبیعی گاو و گاومیش اهلی بوده است. جفت گیری این جانور احتمالاً در زمستان بوده دوره آبستنی تقریباً ۱۰۵ روز به طول می انجامد و در هربار زایمان دو تا سه و گاهی ۶ بچه به دنیا می آمد. بچه ها در ۴ سالگی بالغ می شوند (طول عمر ببر در اسارت ۳۰ سال می باشد) ببر مازندران هم به مانند سایر گوشتخواران بیشتر هنگام طلوع و غروب آفتاب و شب ها اقدام به شکار می کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
براستی آيا دوباره غريو پر طنين ببر مازندران را خواهيم شنيد؟ شايد روستائيان واقعاً اين سلطان جنگلهای شمال را ديده اند, سلطانی که از شرم ناتوانی در حفظ ملک خويش به پرت ترين گوشه های جنگل پناه برده است. اما آنچه که در دسترس هست (البته در ايران) از حد چند تا عکس و نقاشی تجاوز نميکند. اما در خارج از ايران (همانند آثار فرهنگی و تاريخی و دفينه های ماندگار از دوران باستان ما که سالهاست به موزه های انگليس, فرانسه, آمريکا , اسرائيل و روسيه سرازير شده و کماکان ميشود) نه تنها عکس و نقاشی و پوست, بلکه خوشبختانه نمونه های زنده ببر مازندران هم نگهداری ميشود. بنابر اسنادی در باغ وحشهای شهر "اكسبورگ" آلمان و كاليفرنيای آمريكا چندين ببر ايرانی با قيد زيست بوم اين جانور وجود دارد, به علاوه در دفتر اطلاعات باغ وحش كاليفرنيا در قسمت ببرهای تانگای هند و مازندران كه هر يك جداگانه نگهداری ميشوند اين مضمون به چشم ميخورد:"پنج ببر مازندران از اعقاب ببرهايی است كه در زمان قاجار به آمريكا آورده شده است". احتمالاً اين ببرها در زمان ناصرالدين شاه به اروپا و آمريکا فرستاده شدند. چون ناصرالدين شاه برای تفنن باغ وحشی در بخشى از قصر دوشان تپه ساخت که در آن مجموعهاى از حيوانات و از جمله تعدادى ببر مازندران نگهدارى ميشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دربيست سال اخير در بسياری از کشورها توانستند با پروژه هايی بعضی حيوانات را که در معرض انقراض بودند نجات دهند, و حتی در مواردی حيواناتی را که در محيط طبيعی خو منقرض شده و فقط نمونه هايی در باغ وحش ها موجود بود را به محيط طبيعی و آزاد خودشان برگردانده ونتيجه موفقيت آميز هم بود. چرا ببر مازندران نه؟ ميدانم که آرزويی دست نيافتنی است. وقتی که قطع درختان توسط شرکتهای چوب بری, خشکاندن مرداب ها, شکار بی رويه, آلودن محيط با فاضلاب کارخانه هاو...ادامه دارد, بيشتربايد نگران آنهايی باشيم که ميدانيم هنوز درجنگلهای شمال زندگی ميکنند ولی خطر آنها را هم تهديد ميکند و هشدار که اينان هم اگر نجنبيم دچار سرنوشتی مشابه ببرمازندران خواهند شد: بز کوهی, پلنگ, خارپشت, خرس, خرگوش, روباه, سمور, سنجاب, شغال, قوچ, گراز, گربه وحشی, گرگ, گوزن و همچنين شماری از آبزيان...
تصویر زیر مربوط به ببر مازندران در سال 1912 میلادی میباشد. این تصویر توسط سربازان روسی گرفته شده که در بخشهای خراسان و گرگان این ببر را شکار کرده بودند. برخی از کارشناسان این تصویر را متعلق به ببر مازندران نمی دانند و استنباط آنها ظاهر ببر و تفاوتهای تئوریک با ببر مازندران را دلیل قرار میدهند ولی تاکنون مدرکی دال بر رد این تصویر وجود نداشته است. این تصویر در بسیاری از سایتهای روسی دیده میشود و محل شکار را در خراسان شمالی و گاهی نیز در مناطق گرگان ذکر کرده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمونه موجود ببر ایرانی در موزه بریتانیا دارای مشخصات زیر است:
رنگ زمینه پشت و پهلوها زرد متمایل به طلایی با نوارهای عرضی زرد تیره رنگ یا قهوه ای روشن رنگ زمینه و نوارها در پهلو ها کمتر است سینه و شکم سفید ( با نوارهای زرد در زیر شکم) می باشد. زمینه صورت زرد و پیشانی دارای نوارهای قهوه ای است اطراف چشم ها و روی گونه دارای لکه سفید می باشد.دم به تناوب از نوارهای روشن متمایل به سفید و نوارهای زرد پررنگ تشکیل شده است پاها در سطح خارجی زردرنگ بوده در سطح داخلی سفید می باشد)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
براستی که اميد براي يافتن ببر مازندران هيچ گاه از بين نخواهد رفت.
taraneh_2002
13-01-2009, 19:45
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كاركال شكارچي ماهر و منحصر بهفردي است كه سرعت فوق العاده، هوش و استعداد بالايش در شكار همواره مورد علاقه و تحسين شكارچيان است. در گذشته در كشورهايي از جمله ايران و هند، از كاركال براي شكار انواع حيوانات استفاده ميشدهاست.
كاركال در زبان فارسي "سياهگوش" نام دارد اما نبايد اين گربه را با "لينكس" كه آن را به واسطه گوشهاي سياهش سياهگوش مينامند اشتباه گرفت. وجه تسميه اين اسم به دليل وجود موهاي سياه و بلندي است كه در پشت و انتهاي گوشهاي بزرگ اين گربه وجود دارد. كاركال خود از ريشه تركيQhara- qulaq بر آمده و مانند نام فارس اين حيوان به معني جانور با گوشهاي سياهاست. گاهي در منابع و كتب جانورشناسي اين حيوان را با نامPersian Lynx و Desert Lynx ناميدهاند.
در زبان فارسي قديم به كاركال "پروانك" هم گفتند. اين كلمه به معني كسي است كه پيك يا قاصد را در طي طريق راهنمايي ميكند. نام ديگر اين گربه (شاطر شير) ، به معني پيش دونده شير بوده است. يعني شاطر شير جلوهتر از شير ميدود و حيوانات ديگر از حضور شير آگاه ميكند. البته در گذشته تعابير ديگري براي اين نام وجود داشته است. اعتقاد براين بود كه اين نام به حيواني اطلاق ميشود كه از پس مانده غذاي شير استفاده ميكند. حمدالله قزويني در اين باره ميگويد:
"اين حيوان در كنار شير پرسه ميزند اما از ترس جانش به آن نزديك نميشود و سپس در يك فرصت مناسب به پسمانده غذاي شير نزديك شده و آن را ميخورد."
كاراكال گربه بسيار باهوشي است و استعداد بسيار زيادي دراهلي شدن دارد. در گذشته براي آموزش فنون شكار، از كاراكالهاي بسيار جوان استفاده ميشده و گربههاي بزرگ را براي اين كار مناسب نميدانستند. درگذشته، ايرانيان اين حيوان را مانند يوزپلنگ براي انجام انواع شكارها تربيت ميكردند و با آن به شكار حيوانات كوچكي از جمله پرندگان، خرگوشهاي صحرايي و يا غزالهاي جوان ميرفتند.
از چگونگي شكار با كاراكال شواهدي زيادي دردست نيست. اما معدود رواياتي از شكارچيان انگليسي كه شاهد شكار با كاراكال در هند بودهاند وجود دارد. دراين روايت چنين آمده است:
" شكارچي سوار بر اسب قوي هيكلي راهي شكار ميشود.برپشت اسب سوار، و بر روي كپل اسب، جايي براي نشستن كاراكال بود دارد. چند ساعتي است كه صاحبش به او طعامي نداده و حيوان بيچاره در جستجوي غذايي، حاضر به، به خطر انداختن جان بيرمقش است و حال اين شكارچي است كه شكار را انتخاب ميكند. اين شكار ميتواند خرگوش، طاووس، كبوتر، پليكان، اردك، غاز، قو و يا هر جنبنده ديگر باشد. در اين با پيدا شدن شكار، شكارچي كاركال را از جايش بيرون ميآورد. او را به آرامي از روي اسب پايين ميگذارد و ازاين به بعد شكار به عهده خود حيوان است. او ماموريتش را به خوبي ميداند چرا كه قبلاً صاحبش او را با چند خرگوش آزموده است. كاراكال ميدود و باسرعتي وصفناپذير تغيير مسير ميدهد و شكارش را تعقيب ميكند ووقت يبه نزديكي آن ميرسد با يك حركت آن را اسير چنگال مرگ ميسازد. او مي داند برا ي بردن دراين بازي پرهياهو صاحبش به او خوراك لذيذي ميدهد. پس بي صبرانه در انتظار مينشيند. پس از صيد، شكارچي چشمان كاراكال را با چشم بندي از جرم ساخته شده ميبندد تا بتواند شكار را از دهان او بگيرد. تكها يگوشن نيز به عنوان پاداش به كاراكال داده ميشود. شكار حيوانات كوچك چون پرندگان خيلي برايش دشوار نيست اما زماني كه به شكار حيواناتي با جثه بزرگتر از خودش بپردازد اندكي خسته خواهد شد."
در روايتي درباره شكار با كاراكال آمده است.
" زماني كه اسب سوار به قصد حيوان بزرگتري چون گوزن با كاراكال ميرود, روش كار كمي متفاوت است. اوكاراكال را كه چشم بندي بر صورت دارد در جاي مخصوصش در پشت اسب نگه ميدارد و سعي ميكند كه هرچه بيشتر و به آرامي به شكارش نزديك شود تا فرصت كمتري براي فرار به او بدهد .سپس در مسافتي نه چندان از گوزن، چشمبندي برداشته ميشود و كاراكال گرسنه را از روي اسب بر زمين ميگذارد و بازي مرگ شروع ميشود. اين گربه كوچك و چالاك روي پشت شكار ميپرد و از پشت گردنش با پنجههاي تيزش چشمان حيوان را زخمي ميكند و با اين روش شكارچي به راحتي جانور درگير را آشكار ميكند".
تمامي افرادي كه شكار با كاراكال را ديدهاند از سرعت بالاي اين حيوان سخن گفتهاند و معتقدند كه ميان سرعت كاراكال در اين اباره آورده است: "سرعت كاراكال گاهي از سرعت دويدن يوزپلنگ هم بيشتر است. او قادر است تا 5 تا 6 فوت در هوا بپرد و كلاغهاي را كه از زمين فاصله گرفتهاند شكار كند".
در گذشته با حيوانات مختلف بازيها و مسابقات هيجانانگيزي ترتيب ميدادند. يكي از اين بازيها مسابقه كبوتري با كاراكال بوده است. در اين بازي دو كاراكال را در عدهاي از كبوترها كه در زمين قرار داشتند رها كرده و هركدام ازآنها كه كبوتران بيشتري را ميكشت، برنده مسابقه بود. به طور متوسط در هر مسابقه هر كاراكال براي كسب امتياز برتر بايد بين 10 تا 12 كبوتر شكار ميكرد.
taraneh_2002
13-01-2009, 19:45
كاراكال سياه گوش صحراها:
همانطور كه گفته شد دربسيار ياز مانبع و كتب جانور شناسي، كاراكال را با نام "لينكس ايراني" يا "لينكس آفريقا" آورند.
وجود برخي شباهتها ميان كاراكال و لينكس مدتها اختلاف نظرهايي را ميان عدهاي از جانورشناسان به وجود آورده بود.گروهي براين عقيده بودند كه كاراكال، گونه صحرايي لينكس است اما عده ديگر نظري كاملاً متفاوت داشتند سرانجام آزمايشات ژنتيك و مطالعه بر روي DNA اين گربهسانان وجود هر گونه شباهتي را ميان آنها رد كرد مطالعات ژنتيكي در اين باره، نتايج جالب ديگري را نيز در برداشت. اين مطالعات وجود شباهتهاي بسياري را ميان كاراكال و گربهسان ديگري به نام سروال (Serval) براي جانورشناسان مشخص كرد.
نام علمي اين گربه Felis Caracal است. تا كنون 7 زير گونه آفريقايي و 2 زير گونه آسيايي براي كاراكال درنظر گرفته شده است:
مشخصات و خصوصيات ظاهري:
جثه اين گربه از گربههاي اهلي بزرگتر و دست و پاي آن نيز بلندتر است. طول بدن نرها بين 80تا 105 سانتيمتر، بلندي بدن در ناحيه شانه 40 تا 50 سانتيمتر و طول دم نيز بين 23 تا 31 سانتيمتر است. مادهها جثهاي كوچكتر دارند. وزن نرها 13 تا 20 كيلوگرم و مادهها بين 11 تا 15 كيلو گرم هستند. رنگ بدن تا حدي متفاوت و از زرد متمايل به قهوهاي تا خاكستري ديده ميشود. رنگ بدن كاراكالهاي جوان، تيرهتر از كاراكالهاي بالغ است و گاهي لكههاي قرمز رنگي بر روي آن ديده ميشود. پوزه، گردن و قسمتهاي زيرين بدن نيز سفيد است.
اطراف لبهاي بالا، لكه سياه بزرگي ديده ميشود.نوار تيره رنگي نيز از گوشه داخلي هر چشم به بيني امتداد دارد.
پشت گوش و موهاي بلند نوك گوشها و حاشيه آنها از موهاي سفيد پوشيده شده است.
گوشهاي و حاشيه آنها از موهاي سفيد پوشيده شده است.
گوشهاي كاراكال بزرگ و ايستاده و از گوش تمامي گربهسانان ديگر بزرگتر است. در انتهاي گوشها، دستهاي از موهاي سياه به اندازه تقريبي 6 سانتيمتر وجود دارد و گوشها توسط 20 عضله مختلف كنترل ميشوند. اين دستگاه حساس شنوايي امتياز بزرگي دريافتن شكار براي كاراكال محسوب ميشود. كاراكال تا حدودي به لينكس شباهت دارد. اما بدن كاراكال ظريفتر و باريكتر و ساقها نازكتر هستند.
پراكنگي و زيستگاه:
كاراكال قادر ايت در نواحي خشك، دشتها، بوتهزارها، تپه ماهورهاي مناطق كويري و حتي مناطق كوهستاني زندگي كند.
در ايران اين گربه را ميتوان دراكثر مناطق بياباني و استپي مانند پارك ملي كوير، فارس، كرمان، يزد، سيستان و بلوچستان، خراسان، اراك و مناطق شمالي خوزستان يافت.
پراكنش جهاني اين حيوان نيز شامل؛ آفريقا و به خصوص مناطق جنوبي اين قاره،شبه جزيره عربستان، اسراييل، لبنان، سوريه،كويت, عراق، تركيه، تركمنستان، افغانستان و هند است.
عادات:"
كاركال حيواني منزوي، قلمرو طلب و تكرو است. تنها در هنگام جفتگيري است كه ميتوان آنها را در كنار يكديگر ديد. در شكاف صخرهها، زير بوتههاي بزرگ و حفره حيوانات ديگر لانه ميسازد. كاراكال، گربهاي شبگرد است و مانند ساير گربهسانان بزرگ در ساعات اوليه صبح و يا درنيمه شب شكار ميكند. درمناطق سردسيرو زمستانها در طول روز ديده ميشوند.گاهي كاراكال همچون پلنگ، شكارش را براي مصرف چند روز بر بالاي درخت برده و پنهان ميكند.
كاراكال روش منحصر به فردي براي شكارش دارد. با وجود دستها و پاهاي بلند كه قابليت ارزشمندي در دويدن است اين گربه در شكار پرندگان بيشتر از تكنيك پرشهاي بلند استفاده ميكند. او قادر است در يك چشم به هم زدن با انجام يك پرش بلند، پرندهاي را كه در حال اوج گرفتن است شكار كند. اما كاراكال در شكار حيوانات بزرگ روش متفاوتي دارد. او بعد از تعقيب و نزديك شدن به حيوان مورد نظرش با يك پرش خود را به پشتگردنش ميرساند و گلوي شكارش را با دندانهاي برندهاش ميدرد. با اين روش اين گربه قادر به شكار حيواناتي است كه جسه بزرگتر از او دارند.
گفته ميشود اين گربه در برخورد با انسان و وسايل نقليه بسيار ترسيده و هيچ حركتي از خود نشان نميدهد، به طور كه ميتوان آن را با دست گرفت. البته در شرايطي كه محاصره شود و يا همراه خود توله داشته باشد به حيوان خطرناكي تبديل شده و با حملات و پرشهاي ناگهاني به نواحي سر و گردن انسان حمله ميكند.
كاراكال علاوه بر خوي پرخاشگرش، استعدا بالايي براي دست آموز شدن نيز دراد و گاهي آن را به عنوان حيواني خانگي به ويژه درايالات متحد آمريكا نگهداري ميكنند.
رژيم غذايي:
رژيم غذايي اين گربهسان شامل پرندگان، جوندگان، كوچك، خرگوش، سنجاب زميني، مار و در برخي از موارد حشرات و گياهان است. كاراكال به سمدارني از جمله آهو، جبير و گوزن كه جثهاي بزرگتر از او دارند نيز حمله كرده و آنها را شكار ميكند.
كاراكال نيز مانند تمامي گربهسانان قادر است براي مدتي طولاني درمناطق گرم و خشك زندگي كند. در صورت وجود طعمه، كاراكال نيازي به استفاده مستقيم از آب ندارد و ميتواند آب بدن خود را تا حد زيادي از بدن شكارش تامين كند.
در هنگام شكار پستانداري بزرگ، كاراكال به خوردن امعا و احشاي داخلي بدن شكارش اكتفا ميكند اما در مورد شكارهاي كوچك يا پرندگان، پوست و حتي پرهاي آنها نيز خورده ميشود.
توليد مثل:
جفتگيري كاراكال در ابتداي زمستان انجام ميگيرد. اين حيوان به محض رسيدن به سن بلوغ قادر به جفتگيري بوده و معمولاً هر كاراكال قادر به جفتگيري با سه نر است. پس از گذشت حدود 78 الي 81 روز كاراكال ماده ازيك تا 4 توله به دنيا ميآورد.
البته در بيشتر زايمانها 2 توله به دنيا ميآيد. توله در اولين روز از تولد چشمانشان را كمي ابز ميكنند و حدود 6 تا 10 روز طول ميكشد تا چشمانشان آنها كاملاً باز شود. آنها به سرعت رشد كرده و روز 21 گرم به وزنشان اضافه ميشود. اگرچه تولهها تا يك سالگي در كنار مادر زندگي ميكنند اما در حدود ده هفته بعد از تولد از شيرگرفته ميشوند.تولهها 12 تا 20 ماه بعد از تولد به بلوغ ميرسند و قادر به جفتگيري خواهند بود. طول عمر كاراكال در طبيعت حدود 12 سال و در اسارت 19 سال است.
وضعيت فعلي:
كاراكال دشمن طبيعي ندارد و به محض احساس خطربه سرعت از درختان بالا رفته و خود را پنهان ميكند. در آفريقاي مركزي و غربي كاراكال با استفاده از پوستش شكار ميكنند. تعدادي از آنها نيز در خارج از مناطق حفاظت شده توسط كشاورزان كشته ميشوند. زيرا كشاورزان آنها را دشمن مرغ و خروسها و حيوانات خانگي خود ميدانند.
در كشورهاي آسيايي از جمله ايران وضعيت اين گربهسان به دليل كمبود طعمه و همچنين شكار رو به كاهش است. از جمعيت فعلي آنها در ايران آمار و اطاعات دقيقي در دست نيست. اخيراً مواردي از مشاهده آنها در اطراف كرمان و باغهاي مركبات جيرفت گزارش شده است.
taraneh_2002
13-01-2009, 19:46
سياه گوش
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تنها نمونه سياه گوش موجود در اسارت به عنوان گونه ای کمياب و در خطر انقراض و بدون هر گونه آمار و شناسنامه علمی معتبر در ايران و تنها نمونه در دسترس و مناسب مطالعه، به مثابه گنجينه يا ذخيره ژنتيکی باارزش، در شرايطی غير استاندارد در بوستان ملی پرديسان تهران رها شده و مورد بيمهری مسئولان و کارشناسان حيات وحش قرار گرفته است؛ و در صورتی که بيتوجهی به حفظ و مطالعه اين گونه ادامه يابد، آينده ای نامعلوم و در پی آن نابودی در انتظار اين گونه خواهد بود . سياه گوش يا «لينکس» - با نام علمي « Eurasian lynx » - از راسته گوشتخواران و در زمره 4 گربه سان کوچک ايراني است و دست و پايي بلند و دمي بسيار کوتاه با توک پهن و سياه رنگ و دسته ای مو به طول 4 سانتيمتر روي گوشها دارد که به سبب داشتن جثه اي بزرگ و خالهاي روي بدنش معمولا با پلنگ اشتباه گرفته می شود . غذای مورد علاقه آن معمولا بچه هاي گراز، شوکا، مرال، پستانداران کوچک، است. اين گونه به صورت انفرادی زندگی مي کند؛ و به سبب روزگرد بودن، بر خلاف ديگر گربه سانان شبگرد، بيشتر در معرض تهديد و خطر قرار دارد. پراکندگی آن در ايران در مناطقي از آذربايجان شرقی و غربي شروع می شود و تا نواحی زنجان و قزوين و جنوب گرگان ادامه می يابد. حضور سياه گوش در اين مناطق بر اساس مشاهدات تصادفی محيط بانان يا گزارشهای ثبت شده است؛ و تا به حال، کارشناسان (چه خارجی و چه ايرانی) مطالعات علمی و دقيقی روی اين گوشتخوار ايرانی انجام نداده اند. کارشناسان حيات وحش و مدير طرح بين المللی يوز ايرانی، درباره اطلاعات موجود در زمينه سياه گوش، می گويد: اين اطلاعات به صورت پراکنده و از راه گزارشهای مشکوک مردمی به دست آمده است و هيچ کار کارشناسی و علمی درباره مطالعات رفتاري و ژنتيکی و پراکندگی اين حيوان (که با گونه های مشابه خود در امريکای شمالی و اروپا متفاوت است) صورت نپذيرفته است و تنها به بررسي های مختصر روی پوست تاکسيدرمی شده اين گونه در يک يا 2 گنجینه (موزه) اکتفا شده است. انجام نشدن مطالعات تحقيقی و طرحهای پژوهشی درباره اين گونه در حالی ادامه مي يابد که زيستگاه اين حيوان - به سبب مديريت ناصحيح حفاظتی و پيشروی مناطق مسکونی و کشاورزی - در حال تخريب است؛ و طعمه های مناسب تغذيه آن نيز، به واسطه اين تخريبها و شکارهای بيرويه، کاهش يافته است؛ به طوری که پس از گذشت زمانی نه چندان دور، نام اين گونه نيز همانند ببر و شير ايرانی در فهرست حيوانات منقرض شده قرار خواهد گرفت، بدون اينکه حتی مطالعه ای روی آن صورت گرفته باشد !
taraneh_2002
13-01-2009, 19:47
ام ديگر اين حيوان كاراكال (قره گولاغ) ميباشد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 19:49
روباه شنی
روباه هابه رنگهای گوناگونی از سرخ پریده تا طلائی تا قهوهای شدید میباشد. برخی از روباهان موی سیاه خالص دارند. روباه سرخ ممکن است آنرا روباه نقرهای گفت. خطوط پوشش سرخ با خطوط سیاه روی پشت وشانه اش داردو به هرصورت روباه را از پشت گوش های سیاه و سر دم سفید میتوان تشخیص داد. شکارچیان گاهی روباهان را برای پوست پرمو ونرمشان بدام میاندازند. ودر بعضی نقاط دنیاگوشتش را نیز میخورند. روباه خاکستری تقریبا درمیان صخرها وبرگهای سایه دار جنگلها ظاهر میشود. یا به رنگ محیطها ونواحی دیگر در میآید. روباهائی که در بیابانها بسر میبرند موهای پاهایش حرکت را برای روباه آسان میکند. گوشهای روباه بیابانی خیلی بزرگ است تا صداهای خفیف شکارچیان یا دشمن خودرا میان شنها بشنود. روباه سرخ در جنگلها وکشتزارها زندگی میکند. جنگلها جای خوب وامنی برای لانه سازی روباها است. در کشتزارها، روباهان خرگوش، موش، وپرندگان را شکار میکند. روباه نیز در بعضی اوقات به مرغهای خانهای برای جوجه وتخم میتازد. در تابستان در بعضی اوقات به مزارع نیز حمله میکند. گوجه وآلو نیز میخورند. بیشتر روباهان به تنهائی شکار و با یک دیگر هنگام پرورش تولههای خود زندگی میکنند. اما برخی از روباهان بصورت گلهای وگروهی در طول سال زندگی مینمایند. هرچند برخی از روباهان برای خود زمین را برای لانه خود میکنند. روباهان دیگر ممکن است از لانههای آماده جانوران دیگر سود جویند یا ممکن است زیر بوتهها یا در شکاف درخت های کهن سال بسر ببرند. روباهان بیابانی شبکه هائی از تونلها زیر شنها میکنند. لانه آنها حتی در گرمترین هوا خنک باقی میماند. سالی یک بار روباه ماده دو تا دوازده توله می زاید. مادر از توله در حدود دوماه پرستاری میکند. پدر نیز کمک به نگهداری تولهها مینماید. در حالیکه تولهها هنوز خیلی کوچک هستند روباه نر لانه را ترک میگوید وشکار را برای مادر به لانه میآورد. کمی بعد پدر ومادر هردو برای تغذیه تولهها به شکار میروند. تولههای روباه بازیگوش هستند. تولهای روی توله دیگر میپرد وبازیهای شیطنت آمیز میکنند. برای تمرین شکار نیز پدر ومادر شکار هائی به لانه میآورند. چون توله روباه شش ماهه شد لانه را برای جستجوی خوراک ترک میگویند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روباهها نيز در لانههايی كه حفر میكنند، زندگی میكنند. در مناطق کویری میتوان روباههای شنی را به فراوانی مشاهده كرد. دليل آن، وجود شرايط زيست محيطی مناسب در منطقه برای آنهاست. شرايطی مانند آب و هوای مناسب و گرمسيری، دارا بودن دشتها، شنزارها برای استتار و پوشش مناسب، و وجود شكارها و غذاهای فراوان، از مهمترين اين شرايط هستند. به گونهای كه در يك تپه لانهای با 9 روباه يافت شد. روباهها بسيار زيرك هستند. لانههای آنها به طور معمول چند دهانه دارد. كاربرد اين دهانهها برای در اختيار داشتن چند مسير فرار، برای گريز از دست دشمنان است. معمولا در اطراف لانه، دالانهای ديگری نيز حفر میكنند تا در هنگام احساس خطر بتوانند در اين دالانها مخفی بشوند. اين دالانها نيز ممكن است در سمت ديگر دهليز راه خروجی برای فرار داشته باشند.
taraneh_2002
13-01-2009, 19:51
روباه تركمني
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روباه تركمني يا روباه «سر دُم سياه» نژادي است كه در ايران فقط در استان گلستان و در دشت تركمنصحرا زيست ميكند.
جثه اين روباه، كوچكتر و دست و پاي آن، بلندتر از روباه معمولي است و مشخصه اصلي آن دم نسبتا كوتاهي به شمار ميرود كه برخلاف ساير گونهها، انتهاي آن به زمين نميرسد.
در روباه تركمني، رنگ موهاي انتهايي دم برخلاف روباه معمولي و روباه سني، قهوهاي تيره يا سياه است.
روباه تركمني در فصل زمستان، موهايي بسيار بلند و به رنگ خاكستري متمايل به سفيد دارد كه اين رنگ در تابستان، به رنگ نخودي مايل به قرمز و موها تغيير پيدا كرده و موهاي آن نيز كوتاه ميشود.
روباه تركمني شبگرد است و در روز، كمتر ديده ميشود. اين روباه نسبت به روباههاي ديگر اجتماعيتر است به طوري كه برخي از آنها به صورت گروهي در يك لانه هم زندگي ميكنند و در مناطق خاصي نيز لانههاي آنها به يكديگر ارتباط دارد.
اين روباههاي كوچكتر معمولا در حفرههايي كه توسط حيوانات ديگر مانند گوركن يا سنجاب كنده شده است، زندگي ميكنند و در فصل زمستان، براي تهيه غذا، گروههاي كوچك شكار تشكيل ميدهند تا موفقيت شكار را افزايش دهند.
روباه تركمني ميتواند در حالي كه با حداكثر سرعت ميدود، مسير خود را تا 180درجه تغيير دهد و تعقيبكنندگان خود را به هر طرف بكشاند. روباه تركمني و روباه خاكستري آمريكايي، تنها گونههايي هستند كه قادرند در هنگام خطر، از درخت بالا بروند.
روباه تركمني در ايران فقط در نواحي تركمنصحرا زندگي ميكند و تاكنون وجود آن در گميشان گزارش شده است. پراكندگي جهاني اين روباه از آسياي مركزي تا تبت يعني در جنوب شرقي شوروي سابق، تركمنستان، مغولستان، شمال منچوري، تركمنستان چين، افغانستان و شمال شرقي ايران است.
زيستگاه اين حيوان اغلب در زمينهاي باز، استپي، خشك بياباني و نيمه بياباني يا داراي درختچه بوده و از زندگي در سرزمينهاي جنگلي، مخصوصا جنگلهاي انبوه اجتناب ميكند.
تغذيه روباه تركمني را معمولا جوندگان كوچك مانند خرگوش، موش، پرندگان و تخم آنها، خزندگان، قورباغه و حشرات تشكيل ميدهد.
عجيب آنكه اين روباه، شكارچي ماهري است كه خارپشتها را شكار ميكند و معمولا در نزديكي لانهاش ميتوان لاشه و پوست خارپشتها را پيدا كرد.
زمان جفتگيري روباه تركمني در فصل زمستان (ماههاي دي و اسفند) است. طول بارداري روباه ماده 49 تا 51 روز است كه فاصله زماني تولد نوزادان توسط حيوان ماده، صرف آمادهكردن لانه ميشود. در هر زايمان، روباه تركمني بين 2 تا 7 نوزاد با وزن 50 تا 80 گرم به دنيا ميآورد.
نوزادان كوچك روباه تركمني تا پاييز و بهار سال بعد از تولد، نزد پدر و مادر خود ميمانند و اواخر پاييز و با نزديكشدن به فصل زمستان، از آنها جدا ميشوند. آنها در يكسالگي بالغ و قادر به توليدمثل هستند.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:15
روباه قرمز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روباه قرمز که به نام روباه معمولی نیز معروف است در بسیار از نقاط دنیا از جمله آسیا و شمال آفریقا و اروپا و آمریکا و حتی در استرالیا پراکنده شده.این روباه فراوان ترین گونه سگسانان است که در ایران مخصوصا به علت فرهنگ غلط عامه در مورد رفتار این حیوان بسیار مورد آزار و اذیت و کشتار قرار گرفته است.با این حال این کشتارها خوشبختانه هنوز باعث تهدید نسل این حیوان به صورت جدی نشده است.این حیوان دشمنان بسیاری دارد که بجز انسان که یکی از اصلی ترین دشمنان این حیوان است میتوان به خرس و گربه وحشی و پلنگ و گرگ و همچنین به پرندگان شکاری مانند عقاب و جغد اشاره نمود که بعضا خود این حیوان یا توله هایش را شکار میکنند.این حیوان در تمامی زیستگاهها زندگی میکند اما معمولا از مناطق بسیار خشک و جنگلهای انبوه دوری میکند به طور مثال تنها در ایران در جنگلهای گلستان دیده شده.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:16
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نواحی قطبی اروپا و آسیا و آمریکای شمالی زندگی می کند. اندازه بدن آنها بین چهل و شش تا شصت و هشت سانتیمتر است و اندازه دم آنها تا سی و پنج سانتیمتر می شود. روباه قطبی از معدود جانورانیست که می تواند در برف و یخ زندگی کند. آنها پاهای کوتاه و پرمو دارند و گوشهای آنها کوچک و تقریباً گرد است. این روباه ها از جوندگان کوچک، پرندگانی که بر روی زمین زندگی می کنند، باقی مانده غذای خرس قطبی و حتّی لاشه حیوانات تغذیه می کنند. سوراخهای پای تپّه ها و صخره ها پناهگاه های خوبی برای روباه ها می باشند ولی آنها در طول زمستان نمی خوابند و می توانند دمای پنجاه درجه زیر صفر را نیز تحمّل کنند.روباه های قطبی در ماه های مه و ژوئن پس از پنجاه و یک تا پنجاه و هفت روز بارداری چهار تا یازده توله به دنیا می آورند و پدر و مادر هر دو از توله ها نگهداری می کنند.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:21
مقدمه
خرسها پستاندارانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] F%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86) هستند با جثه بزرگ و تنومند و دم خیلی کوتاه که تقریبا در میان موها مخفی شده است. سر پهن و گردن کوتاه است. در دست و پا هرکدام پنج انگشت وجود دارد و از لحاظ طرز قرار گرفتن روی زمین کفرو هستند. رنگ از سفید در خرس قطبی تا قهوهای و قهوهای تیره و مایل به سیاه در سایر گونهها تفاوت میکنند. دندانهای آسیای بالا با سطح زیاد ولی برجستگیهای روی دندان کند و صاف هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خرس قهوهای
خرس قهوهای حیوانی است بزرگ و تنومند که طول بدن بالغها ممکن است به 2 متر و وزن آنها به 480 کیلوگرم برسد. سر پهن و پوزه کوتاه و گوش نسبتا کوچک و راست و گرد و چشمها نسبتا کوچک و گردن کوتاه و کلفت است. دستها و پاها بلند و کلفت و هرکدام با پنج چنگال و پاها از دستها بلندتر هستند. دم خیلی کوچک و تقریبا در زیر موها مخفی شده است.
بدن از موهای انبوه و زبر و بلند پوشیده شده است. رنگ موها از قهوهای تیره تا قهوهای زرد و خاکستری تغییر میکند. گاهی لکه کوچکی با رنگ روشن در سینه دیده میشود. جمجمه بزرگ و حجیم با فکهای قوی ، طول کندیل و بازال در نرها بین 418 - 261 میلیمتر و در مادهها 258 تا 373 میلیمتر ، پهنای زیگوماتیک در نرها 175 تا 277 و در ماده ها 147 تا 247. طول ناحیه پوزه تقریبا به اندازه جعبه جمجمه است.
محل زندگی و تغذیه
خرس قهوهای در ایران در نواحی جنگلی کوههای البرز و کوههای زاگرس زندگی میکند. تعداد آنها در سالهای اخیر بسیار کم شده است. خرسها از غذاهای مختلف گیاهی و حیوانی تغذیه میکنند. غذای اصلی آنها از قسمت سبز گیاهان و میوهها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و حشرات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و مهرهداران کوچک تشکیل میشود. به لانههای زنبور عسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B9%D8%B3%D9%84) و کندوهای آنها دستبرد زده و عسل آنها را میخورند. خرسها ممکن است با شکستن شاخه درختها و خراب کردن کشتزارها خساراتی به بار آورند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تولید مثل
جفتگیری معمولا در تابستان انجام میشود و در این هنگام میان نرها نزاع میشود. دوران آبستنی در حدود 7 ماه است و بچهها اوایل تا اواسط زمستان و زمانی که ماده در لانه دوران خواب زمستانی را میگذراند متولد میشوند. بچهها بعد از یک ماه چشم باز میکنند. در ابتدا رشد آنها خیلی کند است و بعد از اینکه از لانه بیرون آمدند به سرعت رشد میکنند. خرسها در سال سوم زندگی از لحاظ جنسی بالغ میشوند.
خواب زمستانی
شروع و مدت خواب زمستانی در خرسها با ارتفاع و آب و هوای محل زندگی آنها بستگی دارد. در نقاط کم ارتفاع و گرم ممکن است اصولا خواب زمستانی نداشته باشند. خرسها قبل از خواب زمستانی تغذیه زیاد کرده و لایه ضخیمی از چربی در زیر پوست آنها ذخیره میشود. معمولا با ریزش اولین برف در داخل لانه مستقر میشود هنگامی که لانه بوسیله برف کاملا پوشیده میشود فقط سوراخ کوچکی لانه را به محیط خارج مربوط میسازد.
پراکندگی در ایران
خرس قهوهای در ایران در نواحی جنگلی کوههای البرز و زاگرس زندگی میکند. در خراسان ، آذربایجان ، کرمانشاه ، لرستان ، کردستان ، همدان و اصفهان گزارش گردیدهاند.
پراکندگی جهانی
در اسپانیا ، فرانسه ، ایتالیا ، یونان ، ترکیه ، عربستان ، ایران و آمریکای شمالی گزارش شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خرس سیاه یا خرس هیمالیایی
خرس سیاه در اندازه کوچکتر از خرس قهوهای است. صورت نسبتا باریک است و گوشها بزرگ و لولهای شکل و بطور واضح از داخل موها خارج شدهاند و بدو طرف پهلوهای سر امتداد پیدا میکنند. دستها و پاها به ضخامت خرس قهوهای نیست. کف پا برهنه است و چنگالها خیلی بلند نشده و خمیده و به رنگ سیاه هستند. موهای بلند بدن و به رنگ قهوهای تیره متمایل به سیاه و براق هستند. جمجمه حجیم ولی کمی کوچکتر از جمجمه خرس قهوهای است. پوزه پهن است.
محل زندگی و تغذیه
از لحاظ طرز زندگی این خرس خیلی شبیه خرس قهوهای است با این تفاوت که خرس سیاه بیشتر برای زندگی روی درخت آماده شده است، جثه کوچکتر و طرز قرار گرفتن چنگالها این حیوان را برای بالا رفتن از درخت مساعد ساخته است. خرس سیاه از گیاهان سبز ، میوهها ، حشرات ، عسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و همچنان مهرهداران کوچک مانند پرندگان و جوندگان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 7%D9%86) تغذیه میکند. خیلی کم به حیوانات دیگر حمله میکند. جفتگیری در اوایل بهار و اوایل تابستان صورت میگیرد و بچهها اوایل تا اواسط زمستان متولد میشوند.
پراکندگی در ایران
خرس سیاه در ایران تاکنون از بلوچستان و کرمان و بم گزارش شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پراکندگی جهانی
در نواحی جنگلی مشرق آسیا از جنوب شرقی سیبریه و در جنوب تا چین ، کامبوج وتایلند و کوههای هیمالیا در کشمیر ، ایران و برخی از جزایر ژاپن دیده شده است.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:22
پاندا یک پستاندار از خانواده خرسها است که پیش از این تصور میشد که از خانواده راکونها باشد. این حیوان در نواحی مرکزی و جنوب غربی چین زندگی میکند. پاندا به سادگی توسط لکههای سیاه روی گوش و دور چشم و دور بدنش قابل شناسایی است. رژیم غذایی این حیوان گوشتخوار ۹۹٪ از گیاه بامبو است و البته پاندا ممکن است غذاهایی مانندعسل، تخم پرندگان، ماهی مرکبات موز، برگ بوتهها ،سیب زمینی را اگر در دسترس باشند بخورد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زیستگاه پاندا در چین
پاندا در برخی از مناطق کوهستانی در مرکز چین مثل سیچوآن و شاآنشی و گانسو زندگی میکنند. پاندا ها زمانی در نواحی پایین تر زندگی میکردند اما با پیشرفت زمینهای زراعی و همزمان از بین رفتن جنگلها و برخی از عوامل دیگر پانداها به مناطق مرتفع پناه آوردند.
نسل این جانور به شدت در معرض تهدید است. بر اساس گزارشها ۲۳۹ پاندا در چین در باغ وحش و ۲۷ پاندا نیز در باغ وحشهای بیرون از چین میزیند. همچنین تخمین زده میشود حدوداً ۱٬۵۹۰ پاندا در طبیعت زندگی میکنند اما یک مطالعه از طرف دی ان ای آنالایز تخمین زده که بین ۲٬۰۰۰ تا ۳٬۰۰۰ پاندا میتواند در طبیعت وجود داشته باشد و گزارشهایی نیز نشان میدهند که پانداهای موجود در طبیعت در حال ازدیاد میباشند. اما سازمان بینالمللی حافظ طبیعت اعتقاد دارد این گزارشها برای بیرون آوردن نام پاندا از جانوران در معرض خطر انقراض کافی نیست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%A7.jpg/300px-%D8%AA%D9%85%D8%A8%D8%B1_%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%AF% D8%A7.jpg
تمبر پاندا منتشر شده در هنگ کنگ
در حالی که همچنان اژدها اثر ملی و تاریخی چین است در این اواخر پاندای بزرگ نیز به یک علامت و مشخصه برای چین تبدیل شده است. تصویر خرس پاندا روی بسیاری از سکههای نقره و طلا و پلاتینیوم مربوط به چین مدرن حک شده و حتی تمبر با عکس و اسم خرس پاندا منتشر شده است. حالت خوردن گیاه بامبو توسط خرس پاندا به یک نماد صلحجویی در مقابل شکارچیان تبدیل شده است. گفته شده خرس پاندا یک حیوان اهلی و آموزشپذیر است و حمله آن به انسان اغلب به خاطر آزار و اذیتی بوده که از انسان به آن رسیده تا به علت خوی وحشی خود جانور.
شکل ظاهری
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پاندا در باغ وحش آتلانتا
پوست پاندا سیاه و سفید است. نوع بالغ این حیوان عرضش به یک متر و نیم و اندازه شانهاش ۷۵ سانتیمتر است. نرها ۱۰-۲۰٪ از نوع ماده درشتتر هستند. نرها میتوانند به ۱۱۵ کیلوگرم هم برسند اما مادهها کوچکترند. با این وجود میتوانند به ۱۰۰ کیلوگرم نیز برسند.
از نظر رنگبندی گوشها و دستها و دور چشم پاندا، سیاه و بقیه بدن سفید است. دانشمندان نمیدانند به درستی چرا بدن این خرس به این رنگ درآمده اما حدس میزنند که به علت ایجاد توانایی استتار در میان برف و سنگ این طور شده باشد. پاندا دندانهای آسیاب بزرگ با فکی قوی دارد که برای خوردن گیاه بامبو مناسب است. بسیاری از مردم پاندا را حیوانی خپل و بانمک میپندارند اما این حیوان نیز میتواند به اندازه سایر همنوعانش خطرناک باشد. پنجه پاندا پنج انگشت و یک شست دارد. انگشت شست حیوان برای راحتی در گرفتن و خوردن گیاه بامبو به مرور زمان تغیر شکل یافته است. پاندا دومین دم بلند در میان خانواده خرسها را دارد. دم این حیوان ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر است. اولین دم بلند در میان خرسها متعلق به خرس تنبل است. پانداها ۲۰ تا ۳۰ سال عمر میکنند.
عادتها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پاندای تنها
در حیات وحش پانداها جزو جانورانی هستند که بر روی زمین زندگی میکنند و وقتشان را به گشت و گذار و در تپهها و تغذیه از گیاه بامبو میگذراند. پانداها چه نر چه ماده به تنهایی زندگی میکنند و حتی حیوانات ماده حضور یک ماده دیگر در محدوده خود را تحمل نمیکنند. پانداها با صداهایی که از خود تولید میکنند با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و همچنین با پنجه کشیدن بر درخت و همچنین با بوی ادرار خود محدوده خود را نشانه گذاری میکنند. این حیوان میتواند از درخت بالا برود و در درختان توخالی و یا شکاف سنگها پناه بگیرد اما برای خود لانه دائمی نمیسازد. پانداها مانند سایر خرسها به خواب زمستانی نمیروند بلکه در زمستانها به ارتفاعات گرمتر نقل مکان میکنند. نکته دیگر درباره پاندا این است که این حیوان بیشتر روی حافظه فضایی تکیه میکند تا حافظه دیداری.
پانداها تنها در طول دوران کوتاه جفت گیری در کنار همدیگر جمع میشوند اما بعد از جفت گیری، نر ماده را تنها میگذارد و ماده، تولهاش را به تنهایی بزرگ میکند.
تغذیه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پانداها در حال خوردن بامبو در پارک ملی واشنگتن
با اینکه پاندا در رده حیوانات گوشتخوار است اما خوراک غالب این حیوان گیاه و بهویژه گیاه بامبو است. با این وجود سیستم گوارشی پاندا ویژهٔ خوردن گوشت است و نمیتواند به خوبی سلولز گیاهی را هضم کند. در نتیجه انرژی و پروتئین کمی از خوردن بامبو بدست میآورد. پانداها به طور معمول روزانه ۹ تا ۱۴ کیلوگرم بامبو مصرف میکنند و به علت فقر ارزش غذایی بامبو برای خرسهای پاندا، آنها مجبورند شکمشان را کاملا پر کرده و تا آنجا که میتوانند بخورند. پانداها بسیار دقت میکنند تا انرژیشان بیهوده تلف نشود و به این ترتیب از گذشتن از شیبهای تند و یا عکسالعملهای زیاد نسبت به سایر خرسها پرهیز میکنند.
دو خرس پاندا از نظر ظاهر و اندازه صورت و اندازه بدن و حتی میزان خوردن بامبو با هم متفاوت هستند، «راسل سیچون» پژوهشگر پانداشناس مشاهده نموده است که: «(پاندا) بیشتر شبیه یک گوریل گیاهخوار است و اندازه پایین تنه به حجم کلی بدن نشان دهنده سوخت و ساز پایین بدن است. این سطح پایین سوخت ساز بدن و همچنین روش زندگی پاندا به وی اجازه میدهد که توسط منابع غذایی ضعیفی چون بامبو بتواند به زندگی ادامه دهد.» پاندا دارای یک آروارهای قوی و دندانهای آسیای بزرگ است که به وی اجازه میدهد به راحتی گیاهان را بخورد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پاندا در حال خوردن بامبو
بر اثر تجارت پر سود الوار پانداها به سوی مناطق مرتفعتر رانده شدهاند و همین خود باعث از بین رفتن مناطق جنگلی و از بین رفتن بامبوها که غذای اصلی پاندا را تشکیل میدهند شده است و به خاطر این اقدامات از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۴ یعنی در حدود تنها ۱۱ سال چیزی حدود ۵۰٪ از تعداد این حیوان کاسته شده است.
۲۵ نوع بامبو توسط این حیوان در طبیعت مصرف شده است و تنها تعداد کمی از انواع بامبو در ارتفاعات رشد میکنند یعنی همان جایی که پانداها اکنون زندگی میزیند. برگهای بامبو پروتئین زیادی دارند اما ساقهٔ آن از پروتئین کمی برخوردار است. به خاطر شکوفهدهی، مرگ و گردهافشانی همزمان انواع گیاهان بامبو، پانداها باید حداقل به ۲ نوع بامبو دسترسی داشته باشند تا گرسنه نمانند. اما تا زمانی که پانداها دندانهای خرس مانند خود را حفظ کردهاند میتوانند گوشت، ماهی و تخم پرندگان را در صورت در دسترس بودن بخورند. در باغ وحشها نیز به خرسها بامبو میدهند اما مقداری بیسکویت تقویتی نیز برای حفظ سلامت بهتر به آنها میدهند.
تولید مثل
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه پاندا در ۱۸ روزگی
سابقاً در تکثیر نسل پانداها در اسارت مشکل وجود داشت و آن مشکل عدم تمایل پانداها به برقراری ارتباط جنسی با یکدیگر در اسارت بود و این مشکل دانشمندان را بر آن داشت که راهی برای حل این مشکل بیابند. آنها راههایی چون نشان دادن فیلم نزدیکی پانداها با هم و حتی دادن داروی ویاگرا (تحریک کننده جنسی) را امتحان نمودند اما نتیجه دلخواه را نگرفتند. از روشهای ابتدایی دیگر لقاح مصنوعی بود. فقط اخیرا با استفاده از راههایی توانستند هر دو سال یک نوزاد به دنیا بیاورند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه پاندا در ۷ ماهگی
توانایی جنسی پانداها از ۴ تا ۸ سالگی شروع و ممکن است تا ۲۰ سالگی ادامه یابد. دوره جفت گیری در سه ماه بهار میباشد که مادهها برای ۲ تا ۳ روز که آن هم فقط یک بار در سال است آماده جفت گیری میشوند. در طول مدت زمان جفت گیری ۲ تا ۵ نر برای بدست آوردن یک ماده با هم به رقابت میپردازند و نر غالب ماده را بدست میآورد. مدت زمان برقراری ارتباط جنسی بسیار کم است و از ۳۰ ثانیه تا ۵ دقیقه طول میکشد ولی ممکن است حیوان نر برای اطمینان از حسن انجام کار، عمل لقاح را چند بار تکرار کند. دورهٔ آبستنی ۹۵ تا ۱۶۰ روز طول میکشد. توله پاندا بین ۹۰ تا ۱۳۰ گرم وزن دارد که یک نهصدم وزن مادرش میباشد. پاندا بین ۱ تا ۲ توله به دنیا میآورد و اگر تولهها ۲ تا باشند پاندای مادر یکی از آنها را رها میکند و توله فورا میمیرد. فعلا دانشمندان نمیدانند پاندای ماده چگونه و بر چه مبنایی یکی از دو توله را انتخاب میکند. شاید توله ضعیفتر را رها کند اما چیزی ثابت نشده است. پدر هیچ کمکی به بزرگ شدن توله نمیکند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بچه پاندا درحال بازی
هنگامی که توله بدنیا میآید صورتی، بی مو و نابینا است و ۶ تا ۱۴ دفعه در روز و هر دفعه تا ۳۰ دقیقه از مادرش شیر میخورد. مادر ممکن است ۳ تا ۴ ساعت توله خود را در پناهگاه رها کند و بدنبال غذا خوردن برود و در طول این چند ساعت توله کاملا بیدفاع است. یک تا دو هفته بعد از تولد، نقاطی از پوست که قرار است سرانجام خز سیاه درآورد تغییر رنگ داده و سیاه میشود. مقدار کمی رنگ صورتی ممکن است روی خز توله به وجود آید که حاصل واکنش شیمیایی بین آب دهان مادر و خز توله است. یک ماه پس از تولد رنگ توله کامل میشود اما هنوز نمیتواند راه برود بلکه تنها در ۷۵ تا ۹۰ روزگی شروع به خزیدن میکند. مادر با غلتاندن و کشتی گرفتن با تولهاش بازی میکند. توله تا ۶ ماه فقط شیر میخورد و تازه بعد از شش ماهگی میتواند تنها مقدار کمی بامبو بخورد. به هر حال شیر مادر تا ۱ سالگی مهمترین منبع غذایی توله حساب میشود. توله در پایان یک سالگی به ۴۵ کیلوگرم میرسد و تا یک سال و نیم تا دو سالگی با مادر زندگی میکنند. مدت زمان بین دو زایمان برای خرس پاندای ماده ۲ سال میباشد و بعد از ۲ سال از زایش نوزاد، دوباره آماده جفت گیری و تولد نوزاد بعدی میشود.
نام
هیچ منبع قطعی در مورد مبدا نام پاندا در انگلیسی وجود ندارد و نزدیکترین احتمال این است که از کلمه تبتی «پونیا» که احتمالا به خاطر انگشت شست تغییر یافته خرس پاندا است، مشتق شده باشد. در غرب نام پاندا در اصل فقط برای پاندای قرمز که حیوانی دیگر و بسیار کوچکتر از خرس پاندا است، بکار میرفت. تا زمان شناخته شدن رابطه خویشاوندی بین خرس پاندا و پاندای قرمز خرس پاندا به نامهای خرس خالدار یا خرس ابلق شناخته میشد. پیش از آن مجموعهای از نوشتههای چینی، ۲۰ نام مختلف را برای این حیوان استفاده کرده بودند که یکی از آنها که حتی امروزه هم بهکار میرود، «خرس گربهای بزرگ» و یا تنها «خرس بزرگ» که ممکن است این اسم به خاطر شباهت مردمک چشم خرس پاندا به چشم گربه باشد، چراکه هر دو عمودی هستند. در برخی از محلها در استانهای چین از نامهای کهن مانند «خرس خالدار» یا «خرس بامبو» استفاده میکنند. در تایوان نام جدیدش، «خرس گربهای» است که در اینجا گربه صفت است و خرس اسم و چون از لحاظ دستوری درست است، تلاشی برای عوض کردن آن نمیشود.
نگار خانه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 20:47
اين خرسهاي پاندا براي المپيک چين آماده و تربيت شدهاند و قرار است در مراسم افتتاحيه اين المپيک به اجراي مراسم بپردازند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 20:50
گربه پالاس
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نام علمی: Otocolobus manul
نام انگلیسی: Manul, Pallas Cat
توصیف: نام این گونه از پیتر سیمون پالاس، طبیعی*دان آلمانی، گرفته شده که در اکتشاف علمی امپراتوری روسیه نقش تعیین کننده ای داشت. موهای گربه پالاس به نسبت جثه از تمام گونه های دیگر گربه بلندتر و متراکم تر است. کمی بزرگ تر از یک گربه اهلی است اما بدنش نسبتا حجیم تر و سنگین تر و پاهایش کوتاه تر و محکم ترند. پوزه کوتاه، صورت پهن و گوش ها بسیار کوتاه و گرد هستند. از آنجا که پایین و بافاصله از هم قرار گرفته اند تنها اندکی از لابه لای موها بیرون می زنند. این ویژگی ها حکایت از سازش با محیط سرما دارد. چشم ها درشت اند و مانند جغد در جلوی سر قرارگرفته اند. احتمالا به خاطر اهمیت بینایی در شکار بوده که به این شکل تکامل یافته اند. رنگ پوشش بدن خاکستری روشن است که گاهی به زرد نخودی یا نارنجی سوخته و خرمایی می زند. در افراد بالغ نوک موها سفید است که به آنها ظاهری یخ زده می بخشد. روی پیشانی اش خال های تیره ای دارد و دو نوار تیره به شکل مایل در امتداد هر گونه کشیده شده است. لب، چانه و گلو سفید است. آثار نوارهای عرضی ممکن است روی پشت و دست و پا دیده شود و دم علاوه بر چهار حلقه که آن را دربر گرفته است، در انتها نیز تیره است. ابعاد اصلی بدن عبارتند از: طول سر و بدن: cm 65 - 50 طول دم: cm 31 - 21 وزن: kg 5/3 - 5/2 رده بندی: دانشمندان بر این باورند که گربه پالاس که مدت ها در جنس Felis رده بندی می شد، خویشاوند نزدیک گربه وحشی یا Felis silvestris است. با وجود این در بازنگری جنجالی تاکسونومی گربه سانان در سال 1993 که توسط C.Wozencraft در شماره 18 خبرنامه گربه ها به چاپ رسید، به این گونه جایگاهی منحصر به فرد در سطح جنس اختصاص داده شده است: Otocolobus. علت این تصمیم گیری وجود برخی ویژگی های جمجمه ای است که بیشتر شبیه سیاه گوش ها است. علاوه بر این برخلاف بیشتر گربه های کوچک یا اعضای جنس Felis، مردمک چشم گربه پالاس گرد است. در این گونه سه زیرگونه توصیف شده است: مغولستان، غرب چین O.m.manul آسیای میانه، افغانستان و ایران O.m.ferrunginea تبت و کشمیر O.m.nigripecta پراکندگی و زیستگاه: گربه پالاس در سرتاسر آسیای میانه از ماورای قفقاز و ساحل شرقی دریای خزر تا ترکمنستان، ازبکستان، شرق و مرکز قزاقستان، تبت تا آلتایی، تووا (منطقه ای در جنوب سیبری هم مرز با مغولستان)، مغولستان، سیچوآن و از جنوب تا ایران، افغانستان و شرق لاداخ (منطقه ای کوهستانی در شمال شرقی کشمیر). این ناحیه شامل زیستگاه های مختلفی همچون دشت، بیابان، فلات های مرتفع و دامنه های صخره ای بی درخت است. زیرگونه O.m.nigripectus در مجاورت کشمیر یافت می شود. در طول آخرین عصر یخبندان گربه پالاس در اروپا حضور داشت و اکنون در منطقه لاداخ در ارتفاع بالاتر از چهارهزارمتری دیده شده است. در نقشه روبه رو پراکندگی کنونی پالاس به رنگ خاکستری دیده می شود. این نقشه بر اساس اطلاعاتی ترسیم شده که در بررسی وضعیت گربه های وحشی و برنامه عمل حفاظتی توسط گروه متخصصان گربه (CSG) وابسته به IUCN در سال 1996 تهیه شده است. رژیم غذایی: گربه پالاس عمدتا از پایکا یا همان خرگوش موش، موش ها، سنجاب زمینی و پرندگان تغذیه می کند. در یک بررسی مشخص شد که 89 درصد از طعمه ها را پایکا و چهاردرصد آنها را حشره خواران تشکیل می دهند. رفتار: گربه پالاس، تک زی و پنهانکار، در سوراخ هایی که مارموت ها می کنند و حفره های جانوران دیگر لانه می کنند. اگرچه عمدتا شبگرد هستند، در طول روز هم مشاهده شده اند. برآوردها نشان می دهند که جولانگاه (home range) گربه پالاس نر حدود چهار کیلومترمربع است. گفته شده است که گوش های گربه پالاس به خاطر آن کوچک شده، پایین آمده و دیده نمی شود که نیمرخ کوتاهی داشته باشد و به آسانی پنهان شود. در مناطق باز با پوشش گیاهی و موانع بسیار اندک، این شکل سر به کمین کردن و تعقیب مخفیانه خیلی کمک می کند. از دیواره های سنگی به راحتی بالا می روند. در تماس های اجتماعی ظاهرا بیش از همه روی به هم مالیدن بدن هایشان تاکید دارند. تولیدمثل: گربه پالاس در فروردین و اردیبهشت تولیدمثل می کند. دوره آبستنی 66 روز گزارش شده است. در هر زایمان سه تا چهار بچه گربه به دنیا می آورد. وضعیت حفاظتی: ظاهرا تعداد گربه پالاس از گربه بیابانی چین بیشتر است زیرا تعداد پوست های آن كه در بازارهای غیرقانونی فروخته می شود بیشتر است. میزان صید سالانه آن در ایالت سیچوآن در سال 1980 حدود صد گربه بود. طبق گزارشی كه در سال 1989 در شماره 11 خبرنامه گربه ها به چاپ رسید، مغولستان در فاصله سال های 1978 تا 1988 بیش از 4356 پوست گربه پالاس صادر كرده است. CITES (پیمان بین المللی داد و ستد گونه های در خطر انقراض)، گربه پالاس را در ضمیمه شماره دوی خود قرار داده كه خرید و فروش آن را به تعداد بسیار محدود و كاملا ضابطه مند مجاز می سازد. فهرست سرخ گونه های در خطر انقراض IUCN، زیرگونه گربه پالاس قرمز O.m.ferrugineoa كه در ایران دیده می شود را تقریبا تهدید شده اما زیرگونه های دیگر گربه پالاس را در گروه «با كمترین نگرانی» جای داده است. استدلال چینی ها برای آنكه این گربه را یك گونه حفاظت شده به حساب می آورند آن است كه مقادیر زیادی از جوندگان موذی را می خورند. اگرچه تكثیر این گونه در اسارت در آمریكای شمالی تا حد قابل قبولی موفق بود، اما این جمعیت در حال حاضر از بین رفته است. این امكان وجود دارد كه گربه پالاس در بخش هایی از گستره پراكندگی اش كاملا فراوان باشد. این گربه در اسارت تنها در باغ وحش های ایالات متحده، روسیه، لیتوانی، ژاپن، فرانسه، فنلاند، چك و كانادا وجود دارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 20:51
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک گربه پالاس در باغ وحش زوریخ آلمان
گربهٔ پالاس یا مانول یک گربهسان وحشی کوچک بومی آسیای میانه است. این جانور تقریبا به اندازهٔ یک گربه خانگی است و دارای حدودا ۶۰ سانتیمتر طول (بدون احتساب دم ۲۵ سانتیمتریاش) و به طور متوسط ۳٫۶ کیلوگرم وزن است. رنگ موهای بدناش خاکستری روشن یا زرد تیره همراه با نوارهای عمودی است که گاهی در میان موهای انبوه و متراکم بدن، دیده نمیشوند.
این گربه شکلهای گوناگونی دارد که آن را از دیگر گربهسانان متمایز میسازد. چشمان گرد این جانور، برجستهترین ویژگیاش به شمار میآید. پاهایش کوتاه هستند، سریناش نسبتا بزرگ است و موهایش بلند و انبوه هستند.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:52
گور ایرانی زمانی پراکندگی وسیعی داشت؛ از منطقه مرزی سرخس تا بیابان های شرقی فارس، از جنوب ورامین و دشت های مجاور کلاه قاضی در اصفهان تا سیرجان و بافت در کرمان. اما اکنون در دو نقطه می توان گورهایی را مشاهده کرد که آزادانه در طبیعت زندگی می کنند؛ منطقه حفاظت شده بهرام گور در فارس و مجموعه حفاظت شده توران در سمنان با جمعیتی کم شمار که امروزه حدود ۴۰۰ رأس برآورد می شود.
گام های اولیه برای افزایش شمار این جانور در حال برداشته شدن است؛ گام هایی که بیش از امیدواری، نگرانی را میان کارشناسان راستین حیات وحش رواج داده است. بر اساس مبانی اولیه علم اکولوژیک، هر گونه یی مناسب منطقه یی است که به طور طبیعی در آن زیست می کند و انتقال آن به عرصه یی دیگر با شرایط متفاوت موطن اصلی، عملی نابجا و نابخردانه است.
شنیده می شود برای افزایش جمعیت گورها قرار است این جانوران کویری به مناطقی کوهستانی در همدان و کرمانشاه منتقل شوند، اما این تمام ماجرا نیست، عده یی به انگیزه افزایش تعداد گورها با جدیت به دنبال پرورش و ازدیاد این جانوران منحصر به فرد در اسارت هستند. به عقیده این گروه -خارج و داخل سازمان محیط زیست- لازم است دور مناطقی که هنوز گور ایرانی در آنها حضور دارد حصارکشی شود و در مناطقی دیگر که زمانی گور در آنها وجود داشته با هزینه بسیار سنگین حصارکشی تعدادی از این جانوران در اسارت نگه داری شود. بر اساس این عقیده قرار است پارک ملی توران در سمنان، بهرام گور در فارس، پارک ملی خبر در کرمان، منطقه حفاظت شده و پارک ملی کویر در سمنان و نقاطی در همدان و کرمانشاه حصارکشی شود که در دو منطقه نخست گورهای موجود افزایش نسل داشته باشند و در سایر مناطق نیز تعدادی از این جانوران منتقل شوند.
افزایش تعداد گور ایرانی هدف و تفکری ستودنی است اما هدف به هیچ رو، وسیله را توجیه نمی کند. تمامی کارشناسان راستین حیات وحش عقیده دارند برای بهبود شرایط زیستی و افزایش شمار جانوران باید شرایطی فراهم شود که جمعیت آنها به طور طبیعی افزایش یابد که هم هزینه کمتری دارد و هم می توان به آینده آن امیدوار بود. در غیر این صورت با آمیزش های درون گروهی و پدیدار شدن اختلال های ژنتیکی باقی مانده جمعیت گور ایرانی نیز از دست خواهد رفت.
سیوا سندرسون عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون و کارشناس بنیاد حیات وحش دنور وقتی در برابر این پرسش قرار گرفت که آیا انتقال گور ایرانی در زیستگاهی متفاوت و پرورش آن در اسارت عملی منطقی است، گفت؛«به عقیده من، انتقال گورخر در اسارت برای پرورش و افزایش تعداد آنها نمی تواند یک استراتژی بلند مدت و موفقی باشد.»
این زیست شناس که در کینا مشغول مطالعه گورخر گروی است، افزود؛«باید دید مهمترین تهدید گورها در ایران چیست؛ شکار یا از دست رفتن زیستگاه؟ و بر اساس پاسخ به این پرسش بهترین راه حفاظت از آن را انتخاب کرد. گورهای ایرانی در مناطق خشکی زیست می کنند و به طور عمده دور از جوامع انسانی هستند به طوری که کمترین جمعیت انسان و جانوران شکارگر در آنها یافت می شوند. اگر حفاظت از زیستگاه اعمال شود پس از مدتی می توان شاهد افزایش قابل توجه جمعیت آنها بود. در عین حال لازم است مردم محلی در ارتباط با اهمیت و جایگاه این گونه آموزش ببینند. همچنین قوانین سختگیرانه یی وضع و اجرا گذاشته شود تا شکار و تهدیدهای انسانی این زیرگونه در معرض انقراض محدود شود.»
این کارشناس به نکته دیگری نیز اشاره کرد؛«معرفی دوباره این جانور در مناطقی که امروزه فاقد گور است، عملی است که می تواند به افزایش جمعیت آن منجر شود و در این ارتباط بررسی نمونه های مشابه نظیر اسب پرژواسکی در مغولستان می تواند سودمند باشد.»
با این حال هنوز معلوم نیست چرا چنین تصمیم هایی در ایران گرفته می شود. برخی به بهانه جلب توریسم درصدد توجیه چنین طرح هایی هستند اما این افراد شاید به نکته یی بسیار مهم توجه نمی کنند. طبیعت گردان علاقه دارند جانوران را در حالتی طبیعی مشاهده کنند.
taraneh_2002
13-01-2009, 20:53
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جيبر با نام انگليسي Gebeer Gazelle شباهت زيادي به آهو دار ولي داراي تفاوت هاي ظاهري در جثه، رنگ و شاخ مي باشد كه تشخيص اين دو را از يكدگر ممكن مي شازد. جبير داراي موهاي كوتاه ، به رنگ زرد تيره ي متمايل به قرمز مي باشد كه رنگ آن در قسمتهاي شكمي و كفل ها سفيدرنگ است در صورتي كه رنگ آهو روشن تر از جبير و به رنگ زرد شني مي باشد وزن جيبر در حدود 25 كيلو گرم مي باشد. در جبير ، حنس نر و ماده هردو داراي شاخ مي باشند در صورتي كه در آهو فقط جنس نر داراي شاخ مي باشد، همچنين شاخ هاي جبير برخلاف آهو قوس زيادي به خارج نداشته و موازي با يكديگر هستند و انتهاي آنها به سمت جلو متمايل و خميده مي باشد . ضمنا طول شاخ نيز در جبير نر بطور متوسط 10 سانتي متر كوچكتر از آهو است. زيستگاه جبير در ايران شامل مناطق بياباني و استپي مي باشد كه معمولا تپه ماهورهاي كوتاه و بوته زارهاي بلند را به دشتهاي صاف ترجيح مي دهد .پراكندگي آن در ايران در نيمه جنوبي كشور و حاشيه كويرهاي ايران را شامل مي شود .
فصل جفتگيري جبير در زيستگاههاي طبيعي ايران تا حدودي با يكديگر متفاوت مي باشد . بطوريكه در مناطق گرمسير در اوايل پاييز و در مناطق سردسير در اواخر پاييز جفتگيري صورت مي گيرد. در منطقهشير احمد جفتگري جبيرها از دهم آبانماه شروع مي شود و معمولا در حدود يكماه بطول مي انجامد . با توجه به اينكه دوره بارداري جبير حدود 170 روز مي باشد در صورت موفقيت آميز بودن جفتگيري در اوايل شروع فصل جفتگيري ، زايمان از نيمه دوم فروردين به بعد اتفاق مي افتد.
سن بلوغ در جبيرهاي ماده در زيستگاه طبيعي 18 ماهگي و جنس نر 5/2 سالگي مي باشد .
در اغلب اعضاي خانواده گاوسانان در فصل جفتگيري درگيري و نزاع هاي سختي بين نرها براي تصاحب و جفت گيري با ماده ها اتفاق مي افتد كه گاهي ممكن است به زخمي شدن و يا حتي مرگ يكي از طرفين بيانجامد.در گله هاي قوچ و ميش، آهو و جبير ، در مناطق و زيستگاههاي طبيعي بجز فصل جفتگيري معمولا گله ي نرها جدا از گله حيوانات ماده و نرهاي جوان هستند و بجز فصل جفتگيري گله هاي نر و ماده معمولا جدا از هم ديده مي شوند. با آغاز فصل جفتگيري گله هاي نر تقسيم شده و هر يك با چند راس از ماده ها جفت مي شود . دراني هنگام در صورت ورود يك نر ديگر به دسته اي كه توسط يك نر تصاحب شده براي تصاحب و جفتگيري نزاع سختي بين دو نر اتفاق مي افتد كه اين نزاع بصورت سرشاخ شدن با يكديگر اتفاق مي افتد. در اين درگيري اغلب نرهاي مسن برنده ميدان هستند و نرهاي جوان شانسي براي برد ندارند و پس از چند لحظه درگيري ميدان را بنفع نر مسن ترك مي كنند ، در صورتي كه اينكار را انجام ندهند ممكن است اين سماجت به زخمي شدن و مرگ آنها منجر شود.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:05
شیبر(Liger) جانوری دورگه بین شیر نر و ببر ماده است. شکل جسمانی آن مانند یک شیر بزرگ راهراه است. شیبر در طبیعت بسیار نادر است، چرا که سرحدات قلمروهای شیران و ببران به ندرت در یک مکان بر یکدیگر متطابق میشوند. در واقع، تنها مکان باقیمانده که هر دو حیوان را در بر میگیرد جنگل جیر در هندوستان است. به علاوه، شیران در گروه زندگی میکنند در حالی که ببر حیوانی گوشهگیر و منزوی است.
رشد شیبر هم از شیر و هم از ببر بیشتر است. دلیل این نمود نداشتن ژن محدودکنندهٔ رشد است که در شیر در حیوان ماده و در ببر در حیوان نر قرار دارد. شیبر در طی عمر خود پیاپی رشد میکند و به نقطهای میرسد که بدنش دیگر توان تحمل اندازهاش را ندارد. شیبری که در عکس نمایش داده شده ۴۵۰ کیلوگرم وزن دارد.
شیبر نر عقیم است اما شیبر ماده معمولاً عقیم نیست و با شیر یا ببر نر امکان باروری آن وجود دارد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 21:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 21:07
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 21:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راسته : Carnivara
خانواده : Felidae
جنس و گونه : Panthera Pardus
اندازهها
ارتفاع تا شانهها: 50 تا 60 سانتيمتر
طول: 100 تا 130 سانتيمتر از سر تا انتهاي دم
وزن: 65 تا 80 كيلوگرم
توليدمثل
بلوغ جنسي: 2 تا 3 سالگي
جفتگيري: تمام اوقات سال در استوا، در بهار در ساير نقاط
دوره بارداري: 90 تا 112 روز
تعداد تولد: 2 تا 3 توله، گاهي تا 6
شيوه زندگي
عادت: انفرادي و منزوي
رژيم غذايي: حيوانات و پرندگان بزرگ و كوچك
طول عمر: 12 سال در وحش، 20 سال در اسارت
گونههاي خويشاوند
جاگوار آمريكايي جنوبي، Panthra onca خويشاوند نزديك او علايم بسيار مشابهي دارد ولي از پلنگ بزرگتر و تنومندتر است.
گستره زيست پلنگ
پراكندگي: در سراسر بخش بزرگتر آفريقا و بيشتر آسيا از خاورميانه تا شوروي سابق، كره، چين، هند، مالزي و ايران
حفاظت: تعداد آن به شدت تقليل يافته است. تا حد زيادي در آسياي صغير، منچوري، ايران و مناطق مسكوني از بين رفته است. تجارت بينالملل پوست در حال همكاري در زمينه قانونمند كردن تجارت پوست پلنگ ميباشد.
استتار زيركانه پلنگ
علايم داراي كنتراست زياد پلنگ، خطوط كلي بدن او را تجزيه كرده و به آن كمك ميكنند در محيط اطراف محو شود خواه در حال استراحت روي يك درخت باشد (سمت راست) يا در علفهاي بلند پنهان شده باشد (زير). از استتار عالي و حركت آرام خود براي نزديكتر شدن به طعمه بدون نمايان شدن استفاده ميكند پيش از آن كه ناگهان به حيوان شگفتزنده حمله برد.
پنگ هر چند غالباً در نواحي جنگلي يافت ميشود، ميتواند در زيستگاههاي متنوعي زندگي كند از نيمه بياباني گرفته تا حدود بالاي گياهان زير خط برف، رنگ پوشش خالدار آن از زرد بسيار كم رنگ تا سياه متغير است.
زيستگاهها
به جز يك زمان كوتاه در جفتگيري و هنگام پرورش توله، توسط مادران، پلنگ يك زندگي انفرادي معمولاً در يك قلمرو تعيين شده دارد. اگر بسياري از پلنگها در يك منطقه پرسه ميزدند و شكار ميكردند، قطعاً موجب مشكلاتي از قبيل شكار بيرويه يا فراري دادن طعمه ميشد.
پلنگ قلمرو خود را مانند ساير اعضا خانواده گربهسانان با ادرار علامتگذاري ميكند. همچنين درختان خاصي را با پنجه علامت ميگذارد. اندازه قلمرو پلنگ از فصلي به فصل ديگر و نيز با توجه به زيستگاه تغيير ميكند.
در مناطق غني از نظر طعمه، قلمروها كوچكتر از مناطق فقيرتر است. قلمروي نرها معمولاً از قلمروي ماده بزرگترند و اغلب با يك يا چند زيستگاهها همپوشاني دارد هر چند اين زيستگاهها مربوط به نرها نميباشد.
توليدمثل
پلنگها شش يا هفت روز وقتي ماده در موسم توليدمثل قرار دارد، گرد هم ميآيند. نر با بوي قوي ادراري كه ماده در اين زمان روي درختها ميپاشد، به سوي او كشيده ميشود. پس از جفتگيري، نر با ترك ماده براي به دنيا آوردن تولهها و مراقبت از آنها به تنهايي به قلمروش باز ميگردد.
زايمان در يك لايه به دقت مخفي شده پس از يك دوره كوتاه بارداري سه ماهه روي ميدهد. بارداري طولانيتر توانايي شكار ماده را محدود ميكند و مانع كشتن طعمههاي كافي توسط او براي ادامه حيات او و تولههاي در حال رشدش ميشود. اين يعني تولهها كوچك و بيدفاع ميشوند و وزنشان فقط 430 تا 570 گرم ميشود.
ممكن است تا شش توله وجود داشته باشند ولي معمولاً يك يا دو توله زنده ميمانند. چشمهاي آبي روشن از خصوصيت همه تولهها از همه گونههاي گربههاست كه پس از نه روز باز ميشوند. در اين مرحله، خالها به قدري به هم نزديكاند كه پوست توله ظاهر خاكستري پيوسته دارند.
تولهها عموماً با مادرشان به مدت دو سال زندگي ميكنند. وقتي آنها خيلي كوچك هستند، مادر آنها را چند روز براي دور ماندن از ديد شيرها، كفتارها يا حتي پلنگهاي نر به مخفيگاه جديدي ميبرد.
در زماني كه آنها با مادرشان زندگي ميكنند، شكار كردن و دفاع از خود را از طريق بازي و سپس با همراهي در زمان شكار ميآموزند.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:14
مشخصات
پلنگ گوشتخواری است بزرگ که طول بدن آن تا 160 سانتیمتر و گاهی تا 180 سانتیمتر و طول دم تا 110 سانتیمتر و بلندی در ناحیه شانه تا 75 سانتیمتر میرسد. بدن دراز و باریک و دستها و پاها قوی و به اندازه متوسط و پنجهها ناخن بزرگ که بطور واضح از دو طرف فشرده شده است. گوشها کوتاه و مدور و بدون موهای بلند انتهایی است. دم دراز و طول آن معمولا از نصف طول بدن بیشتر و ظریف و باریک است. رنگ بدن خالدار و در رنگ سفید زمینه آثاری از زردی یا زرد قرمز یا زرد خاکستری وجود دارد.
دسته خالهای گل مانند در همه جا در روی بدن و دم و دستها و یا پرکنده شده است. در عقب و وسط پشت بدن بعضی خالها دنبال هم قرار گرفته و به صورت نوار نمایان میشوند. جمجمه خیلی بزرگ و دراز و نسبتا باریک است. ناحیه پیشانی تقریبا مسطح است و در وسط آن فرو رفتگی طولی وجود دارد. پهنای جمجمه در بالای دندانهای نیش خیلی بیشتر از پهنا در عقب زایدههای پس حدقهای است. استخوانهای بینی دراز و نسبتا باریک است. انتهای عقبی استخوانهای بینی به لبه عقبی استخوان فکی میرسند یا بیشتر از آن امتداد مییابند. دندانهای نیش خیلی بزرگ و اولین پیش آسیای بالا همیشه وجود دارد.
نحوه زندگی
پلنگ درنقاط جنگلی ، کوهستانها در ارتفاعات نسبتا زیاد تا 3500 متر زندگی میکنند. نواحی پر درخت و صخرهای و نزدیک رودخانه را ترجیح میدهند. کمتر به کوهپایهها پایین میآیند و به ندرت در دشتها دیده میشوند. اگر چه بیشتر شبها فعالیت میکنند ولی در روز هم دیده میشوند. خوراک اصلی آنها سمدارانی چون گوسفند بز کوهی و گاهی خوک وحشی است. هنگامی که این نوع شکارها کمیاب باشد از پرندگان و جوندگان و حیوانات کوچک دیگر تغذیه میکنند. گاهی به گلههای گوسفند و بز حمله کرده و تلفاتی وارد میسازند. چنانچه زخمی شوند برای انسان بسیار خطرناک هستند.
از صخرهها و درخت به خوبی بالا رفته و ممکن است لاشه شکار خود را در بالای درخت نگهداری کنند. فصل جفتگیری آنها در اواخر زمستان و اوایل بهار است. دوران آبستنی در حدود 3 ماه طول میکشد. تعداد بچه ها 2 ، 3 و یا گاهی به 5 عدد نیز میرسد. بچهها در لانه که معمولا در شکاف صخرهها و داخل غارها است و اغلب از گیاهان و برگ خشک پوشانیده شده است، نگهداری میشوند. بچه ها بعد از 10 روز چشم باز میکنند و در سن بلوغ به غیر از دوران جفتگیری بطور انفرادی دیده میشوند.
پراکندگی در ایران
پلنگ در ایران تاکنون از گیلان ، مازندران ، گرگان ، خراسان ، آذربایجان ، کردستان ، لرستان ، همدان ، اصفهان گزارش شده است.
پراکندگی جهانی
پلنگ در کشورهای سودان ، سومالی لند ، مصر ، مراکش ، عربستان ، ترکیه ، ایران ، پاکستان ، هندوستان ، چین و ... یافت شده است.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:15
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
غذا و شكار
معمولاً در موقع سحر يا غروب پلنگ از يك تركيب پنهانكار و حيلهگري براي گرفتن طعمه استفاده ميكند. بعضي اوقات، بدون سر و صدا در كمين، شايد در شاخه درخت آماده پريدن مينشيند ولي اغلب قربانيان خود را با آرامش و حيلهگري مرگباري تعقيب ميكند.
پلنگ با فرو كردن دندانهايش در گلوي طعمه يا با يك گاز هدفدار از پشت سر، او را ميكشد.
اغلب طعمه كشته شده ممكن است به سنگيني خود او باشد را به بالاي درخت ميبرد و آن را روي شاخهها جاي ميدهد. در اين جا شكار دور از دسترس لاشهخواراني مانند كفتارها و شغالها حفظ ميشود.
پس از يك وعده غذايي، پلنگ معمولاً براي نوشيدن آب به كنار يك گودال ميرود.
پلنگ طيف وسيعي از حيوانات متفاوت را در رژيم غذايي خود دارد از بوزينه، گراز افريقايي و انتلوپهاي متوسط تا پستانداران و پرندگان كوچك.
پلنگهاي تنها، گاهي براي انواع خاص غذا، طعمههاي ويژهاي را ميپسندند.
امكان دارد كه اين به دليل انسان خوارشدن بعضي از آنها باشد كه وقتي يك بار گوشت انسان را چشيدهاند، به آن علاقمند شده باشند. با اين حال پلنگهاي آدمخوار كاملاً نادرند.
رابطه پلنگ و انسان
پلنگ كه به خاطر زيبايياش توسط انسانها تحسين ميشود، به خاطر پوستش سالها شكار ميشده است. دهه 1960، شكار پلنگ به بالاترين حد رسيد و تقريباً 000/500 پلنگ در آفريقا كشته شدند.
امروزه، پلنگ يك گونه حفاظت شده است ولي هنوز هم توسط چوپانان، گلهداران و شكارچيان غير قانوني شكار ميشود.
هر چند نبود غذا پلنگ را به كشتن دامهاي اهلي وا ميدارد، ولي اين عمل به نظر كشاورزان به عنوان عملي مفيد تلقي ميشود؛ زيرا جمعيت حيواناتي مانند بوزينه و خوكها كه باعث خرابي محصول ميشوند را كنترل ميكند.
در مكانهايي كه پلنگ نابود شده است علفخواران موجب آسيب رساندن به محصول شدهاند.
آيا ميدانستيد كه
- پلنگ دوست دارد در روز آب بياشامد ولي در موقع شكار خوب به آب كمتري نياز دارد.
- پلنگ يكي از اولويتهاي خود را خوردن سگها قرار داده است – بسياري از آنها از ايوان خانه گرفته شدهاند.
- پلنگها غريزه لانهيابي پيشرفتهاي دارند؛ گروهي كه در حومه نايروبي پرسه ميزدند، جمعآوري شده و در پارك ملي Tsavo، 320 كيلومتر دورتر رها شدند در چند هفته راه خود را به نايروبي پيدا كردند.
- حواس تيز استثنايي و توانايي ناشناخته باقي ماندن در حداقل پوشش، همانند يك دامنه صخرهاي يافتن آن را حتي از شير و ببر نيز سختتر ميكند.
- پلنگهاي سياه زماني به عنوان گونه جداگانهاي قلمداد ميشدند ولي اكنون پلنگهاي واقعي شناخته ميشوند. هر چند سياهاند خالهاي آنها كماكان كمي قابل رويت هستند و بعضي اوقات در ميان تولههاي پلنگ معمولي ديده ميشوند.
- گستره شنوايي پلنگ دو برابر از انسان است و در نور ملايم، بينايياش شش برابر بيشتر و بهتر است.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:17
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تارها
تارها (Tahr) حيواناتي كوتاه با بدني عضلاني و شاخهايي كوتاه و توپر (بلندترين شاخ 43 سانتيمتر ركورد شده حداكثر محيط پايه شاخ 27 سانيتمتر) و به عقب برگشته هستند. تارها فاقد ريشاند. سه گونه مختلف تار وجود دارند كه در فواصل خيلي دور از هم زندگي ميكنند:
1) تار هيماليايي
(Hemitragus jemlahicus)
با موهاي قهوهاي طلايي زياد و نسبتا بلند اطراف شانه و سينه و رنگ عمومي متمايل به قرمز يا قهوهاي تيره و شاخي محدب (در بيرون) و گرهدار (در داخل) فقط در نوار باريكي از بوتان تا كشمير زندگي ميكند. اين حيوان به كاليفرنياي امريكا و نيوزيلند برده شده و تكثير گرديده است.
2) تار نيلگيري
(Hemitragus hylocrius)
با رنگ تماماً تيره و لكههاي زين مانند پهلوها و لكههاي سفيد بالاي زانوها در ارتفاعات جنوب هندوستان و منطقه نيلگير، آناماليس و فلات غربي هند زيست ميكند.
3) تار عربي
(Hemitragus jayakari)
با بدن قهوهاي و ناحيه زير شكم كمرنگ و موهاي بلند ناحيه فكها، سينه و بالاي پاها فقط به عمان محدود ميشود. تمام گونههاي تار نقاط كوهستاني و پر شيب را براي زيست ميگزينند. تار هيماليايي از ارتفاع 2400 تا 5000 متر از سطح دريا زيست ميكند.
گونهها و زيرگونههاي بزهاي وحشي
معمولاً شرط لازم براي تفكيك گونهها آن است كه حيوانات مختلفي كه در طبيعت در كنار يكديگر زيست ميكنند با يكديگر امتزاج نداشته باشند. نظير مارخور و آيبكس آسيايي كه در يك محيط زندگي كرده ولي با يكديگر امتزاج نمينمايند. در رابطه با حيواناتي كه از لحاظ جغرافيايي و طبيعي، دور از يكديگر زيست ميكنند، بايد از روي فيزيك جانور و ساير خواص جانورشناسي آن قضاوت كرد. به عنوان نمونه، انواع تور قفقازي، از لحاظ جغرافيايي، از آيبكس و مارخور كاملاً جدا هستند، لذا، نميتوان گفت كه آيا در طبيعت با اين دو حيوان امتزاج مينمايند يا خير.
در اسارت، تمام گونههاي بز وحشي با يكديگر در ميآميزند. انواع بزهاي وحشي پرورش يافته در شكارگاههاي خصوصي تگزاس، معمولاً امتزاج بين كل ايراني و بز خانگي و يا آيبكس و بز خانگي هستند. بين مارخور و بز خانگي نيز نسلگيري صورت پذيرفته است.
نويسنده بزهاي وحشي را در 6 گونه اصلي جاي ميدهد:
Capra aegagrus : يا كل و بز ايراني يا Bezoar Goat يا پاسنگ (Pasang) با شاخهاي تيز در لبه پيشين.
Capra ibex : شامل انواع Ibex كه داراي شاخهايي با لبه پهن در جلو هستند.
Capra cylindricornis : يا تور قفقازي شرقي با شاخهاي گرد برگشته به عقب و متمايل به بالا.
Capra caucasica : يا تور قفقاز غربي با شاخهاي قوسي مثل شاخ كل ولي كوتاهتر و داراي برجستگي و دندانه روي شاخ و گاه بدون دندانه.
Capra falconeri : يا مارخور با شاخهاي مارپيچ.
Capra aegagrus : يا بز كوهي اسپانيايي با شاخهايي كه ابتدا به سمت بالا و عمودي رشد ميكند و سپس به سمت چپ و راست متمايل ميشود و سپس دوباره به سمت داخل بر ميگردد.
زير گونهها معمولاً يك يا چند دسته از يك گونه حيواني هستند كه از لحاظ خصوصيات آناتوميكي نظير شكل شاخ يا اندازه بدن و گاه رنگ پوست، بتوان آنها را در يك گستره جغرافيايي، از بقيه تشخيص داد. با توجه قراردادي بودن مرزهاي بين گونهها و زير گونهها، اختلاف نظر زيادي بين جانورشناسان مختلف وجود دارد. نويسنده، با توجه به تجربيات شخصي، جدول ردهبندي بزهاي وحشي (چاپ شده در شماره قبل) را تنظيم كرده است.
اسامي موسوم در مورد بزهاي وحشي گيجكننده است. مثلاً Ibex اكثراً به كل ايراني (Persian Ibex) اطلاق ميشود يا بز وحشي اسپانيايي را Spanish Ibex مينامند كه به نظر نويسنده، اين اسامي غلط هستند. با توجه به جدول مذكور، گونهها و زير گونههاي Ibex تعيين گرديده و اين دو حيوان Ibex نيستند. به علاوه، به نظر نويسنده، نام Persian Ibex اين اشكال را دارد كه اين حيوان يا Bezoar Goat در خارج از ايران نيز يافت ميشود. نويسنده، كل ايراني را Bezoar يا Pasang مينامد.
توضيح مترجم: به نظر من، اين حيوان اگر چه در تركيه و عراق هم يافت ميشود، دليلي ندارد كه نام معروف كل و بز را روي آن نگذاريم و كلمه Pasang نيز غلط است.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:17
شاخ بزهاي وحشي
همانند تمام اعضاي زيرخانواده Capronae ، شاخ بزهاي وحشي در طول حياتشان رشد ميكند. معمولاً در 4 سال اول عمر، شاخ رشد زيادي دارد و سپس به تدريج و در سالهاي آخر عمر، كم ميشود. شاخ نرها معمولاً خيلي بزرگتر از شاخ مادهها است كه شاخ مادهها معمولاً از 33 سانتيمتر كوتاهتر ميباشد. از آنجايي كه شاخها در طول زمستان نيز رشد ميكنند، يك حلقه رشد در روي شاخها به جاي ميماند كه ميتوان سن و سال حيوان را از روي آن تعيين نمود.
يادداشت مترجم: به نظر من، رشد شاخ بزهاي وحشي و شايد تمام حيوانات بستگي كامل به نوع و ميزان علوفه (تغذيه) دارد. در زمستان، به علت خشكي علوفه و كاهش ميزان تعليف، رشد شاخها نيز هم از جهت طول و هم از جهت محيط كم ميشود و همين كندي رشد باعث ميگردد كه شاخ در بخش زمستاني بسيار متراكمتر از ديگر قسمتها شود. در مورد كل خودمان، اين موضوع كاملاً صادق است. بلافاصله با شروع بهار و افزايش علوفه تازه، رشد شاخ دوباره افزايش يافته و طبعاً تراكم و دانسيته آن كمتر ميشود. لبه جلويي شاخ حيوان در مبارزه يا در تلاش زندگي و يا در اثر ماليدن آن به كوه و يا شاخههاي درختان آسيب ميبيند. اين آسيب در قسمتهاي كم تراكم بهاري و تابستاني شاخ بيشتر و در بخش زمستاني كمتر است. لذا، پس از مدتي، شاخ كل گرهدار ميشود كه البته هر گره مبين يك زمستان از عمر حيوان است و از روي همين تفاوت رشد شاخ در زمستان و تابستان ميتوان عمر كل را دقيقاً تعيين نمود.
به نظر نويسنده، حلقه ساليانه در شاخ كل در روي گره به چشم ميخورد در حالي كه در Ibex ، در بين گرهها است. در تمام بزهاي وحشي كه شاخ آنها پيچ و تاب ميخورد (مثل مارخور و بز اسپانيايي)، پيچش شاخ از يك قاعده ثابت پيروي ميكند، يعني شاخ راست، چپ گرد و شاخ چپ، راست گرد است.
هيچ كدام از گونههاي شاخدار حيواني، آن تنوع موجود در شاخ بزهاي وحشي را ندارند. به نظر نويسنده، شاخ برهاي وحشي از سه قاعده پيروي ميكند: 1- شاخ آيبكس، كل و تور قفقازي غربي، قوسي و به سمت بالا و عقب رشد ميكند. 2- شاخ مارخور و بز اسپانيايي به صورت مارپيچي رشد مينمايد. 3- شاخ تور قفقازي شرقي به صورت مدور به عقب رشد ميكند. در شكل، شاخ پنج گونه از بزهاي وحشي را ملاحظه ميكنيد.
در مارخورها، شاخ داراي دو لبه تيز است (لبه جلويي و لبه عقبي). در كل، لبه تيز در جلو قرار دارد و لبه عقبي گرد است. اين وضعيت در بز وحشي اسپانيايي تقريباً برعكس كل است. در بين آيبكسها و تور قفقازي غربي، جلوي شاخ پهن و دندانهدار ميباشد.
زندگي بزهاي وحشي
بزهاي وحشي توانستهاند از لحاظ فيزيولوژي، آناتومي و رفتار، خود را با محدوده وسيعي از شرايط محيطي و مخصوصاً با شرايط زيستي خيلي سخت از لحاظ دما، شيب و صخرهاي بودن، و در گستره وسيعي از تنوع آب و هوايي زيست و زاد و ولد كنند. به عنوان نمونه، كل و بز ايراني در جنوبي غربي ايالت نيومكزيكوي امريكا رها شده و جمعيت آن به حد قابل شكار رسيده است. اگر چه بزهاي كوهي جانوراني غير مهاجرند و به سرعت به مكانهاي دوردست هجوم نميبرند، اما در دراز مدت، به دوردستها نفوذ خواهند كرد.
بزهاي كوهي اگر چه بيشتر به نقاط پرشيب و كوهستاني و مناطق باز با علفهاي كوتاه علاقمندند اما برخي از انواع ميتوانند در مناطق ديگري نظير نواحي جنگلي و پاييندست نيز يافت شوند.
در ايران، كل و بزها (Bezoar Goat) در ارتفاعات البرز، معمولاً در بالادست جنگل هستند در حالي كه در مناطق جنوب ايران، تا ارتفاع كمتر از 300 متر از سطح دريا نيز زيست ميكنند. اين حيوان در شيبها و صخرههايي با درخت و درختچههاي پراكنده نيز زيست ميكند اما از زندگي در نقاطي علفهاي بلند پرهيز مينمايد.
فايده زندگي در چنين نقاطي، عدم وجود يا كم بودن حيوانات درنده در آنها ميباشد. دشمن اصلي بزهاي كوهي، پلنگ (Felis pardus) و پلنگ برفي (Felis uncial) است. پلنگ، دشمن اصلي بزهاي كوهي است به گونهاي كه در تمام نقاط زيست بزهاي كوهي زندگي ميكند. در ارتفاعات بالاي آسيا، جايي كه پلنگ معمولي يافت نميشود، پلنگ برفي است كه به شكار بزهاي كوهي ميپردازد. در واقع، دشمن اصلي آيبكسها و مارخورها در هيماليا، پامير و تيان شان، همين پلنگ برفي است. البته حيوانات درنده ديگري هم از اين حيوانات تغذيه ميكنند.
در ايران، روباه قرمز (Vulpes vulpes) ، خرس قهوهاي (Urus aretos) ، شغال (Canis aureus) ، كفتار (Hyaena hyaena) نيز به كل و بز و به خصوص بزغالهها حمله ميكنند. گرگها (Canis Iupua) ، به دليل دشواري پيمودن صخرهها، در شكار بزها چندان موفق نميشوند.
در شرايط طبيعي، به ندرت، بزهاي كوهي به بالاي 13 سال ميرسند. اگر چه يك بز كوهي نر در 2 سالگي بالغ ميشود ولي، تا سن پنج سالگي كه از حيث جثه و قدرت بدني به حد مطلوب برسد، در توليدمثل مشاركت نميكند. در نقاط سرد و مرتفع، فصل جفتگيري در ماه آبان تا دي، و در نقاط گرمسير و كمارتفاع مثل جنوب پاكستان، در شهريور ماه است. آيبكس واليا تقريباً در تمام مدت سال جفتگيري ميكند ولي اوج آن در ماههاي فروردين تا خرداد است.
در دوره مستي (جفتگيري) ، معمولاًً نرها مادهها را تعقيب ميكنند و در اين دوره است كه معمولاً نرها بوي بدي دارند. نرها در حين تعقيب، دم خود را بالا ميگيرند. در اين فصل، هر نر بزرگي براي خود قلمرويي انتخاب ميكند و براي حفظ آن، با نرهاي ديگر به مبارزه ميپردازد. مبارزه بزهاي كوهي به صورت كوبيدن شاخها به يكديگر آغاز ميشود، هر دو حريف روي پاهاي خود بلند ميشوند، دستها را جمع ميكنند و سر را كمي به چپ يا راست ميگردانند و سپس با پايين آمدن سر و بدن، شاخها را به ديگري ميكوبند.
حركات قبل از جفتگيري توسط نر شامل راست كردن گردن و بالا آوردن، به چپ و راست بردن، باز كردن لبها و لمس كردن حيوان ماده با دستهاي جلو، و بوييدن ادرار حيوان ماده براي آزمايش آن ميباشد.
دوره آبستني در انواع بزها متفاوت است. در نوع كل و بز ايراني و مارخورها، دوره آبستني 155 روز است. آيبكسها، به خصوص آيبكس اروپايي و آسيايي، دوره آبستني 170 روزه دارند. مادهها در شرايط خوب، 2 ساله بالغ شده و ميزايند ولي، قابليت زايمان از سال سوم و سالهاي بالاتر وجود دارد. دوقلوزايي در نوع ايراني امري عادي است ولي، در ساير گونهها كمتر اتفاق ميافتد.
اگر تغذيه خوب بوده و حيوان باردار جوان باشد، بزغالههاي حاصل بزرگتر، سالمتر و قويتر خواهند بود. در چنين شرايطي، اين حيوانات، بهتر به مقابله با فشارهاي محيطي پرداخته و دوام ميآورند. نرهاي حاصل از چنين مادراني، درشتتر و داراي شاخهاي بزرگتري بوده و تروفه محسوب خواهند شد.
توضيح مترجم: اشاره نويسنده به تغذيه خوب، كاملاً درست است. ولي، در رابطه با بز كوهي، تروفههاي ممتاز معمولاً از زايش تك قلو كه شير بيشتري ميخورد به وجود ميآيد. بديهي است حتي در اين شرايط، تغذيه و علوفه كافي در مراحل بعدي نياز اصلي است.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:18
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کایوتی (Canis latrans) پستانداری سگ سانان از راسته گوشت خواران ، رسته Canidae است. این جانور بومی آمریکای شمالی و مرکزی است. کایوتی خز قهوهای-زرد (دشتی) یا قهوهای-خاکستری (کوهی) دارد. خز زیر شکم جانور سفید رنگ است. بینی سیاه و چشمهایی زرد با دمی پشمالو دارد.
کایوتیهای دشتی وزنی حدود ۱۰ کیلوگرم دارند. وزن کایوتیهای کوهی به ۲۵ کیلوگرم هم میرسد. کایوتیها شکارچیانی شبرو هستند و تنها شکار میکنند. عمدهٔ خوراک آنها پستانداران کوچک و مارها هستند. آنها میتوانند از میوهها و گیاهان هم تغذیه کنند.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:20
استرالیا مسکن برخی از غیرعادی ترین و اسرارآمیزترین موجودات حیات وحش میباشد. پلاتیپوس، کوآلا، کانگورو نمونههایی از این حیوانات هستند که باعث شگفتی انسانها می شوند. ما شاید عجیب ترین حیوانی که تاکنون در استرالیا زیسته است، تیلاسین (thylacine) یا ببر تاسمانی باشد که گویا در سال ١٩٣٦ منقرض شده است.
ببر تاسمانی بیشتر در جزیره تاسمانیا میزیسته است، لیکن در دوره حیات خود در سراسر سرزمین اصلی استرالیا، تاسمانی و حتی پاپوآ گینه نو پراکنده بوده است. شاهد این مدعا نقاشی های بجای مانده از بومیان قدیم این سرزمینها میباشد. استخوانهای بسیاری از ببر تاسمانی در استرالیا یافت شده که برخی از آنها حدود ٢٢٠٠ سال قدمت داشته اند. دانشمندان بر این باورند که عامل اصلی در انقراض ببرهای تاسمانی در استرالیا و پاپوآ گینه نو، رقابت آنها بر سر غذا با حیوانات درنده ای مانند دینگو (نوعی گرگ) بوده است.
در زمانی که اروپائیان برای اولین بار در ١٨٠٣ به تاسمانی رسیدند، ببرهای تاسمانی در سراسر این جزیره پراکنده بودند و بومیان از این حیوان به عنوان ماده غذایی استفاده می کردند.
گرچه این حیوان به نام ببر یا گرگ تاسمانی خوانده میشد، لیکن بیشتر شبیه پسرعموی کیسه دار خود شیطان تاسمانی (Tasmanian Devil) بود. با سری شبیه گرگ، نوارهایی شبیه ببر و کیسه ای همانند وومبت، ببر تاسمانی موجودی غیرقابل باور می نمود.
ببر تاسمانی شبیه یک سگ طویل با دمی سنگین و سری بزرگ بود. طول گونه بالغ به ١٨٠ سانتی متر از نوک سر تا انتهای دم میرسید و ارتفاع آن تا شانه ها حدود ٥٨ سانتی متر و وزن آن حدود ٣٠ کیلوگرم بود. بدن آن از پشم نرم و کوتاهی پوشانده شده بود.
ببر تاسمانی یک موجود خجالتی و پنهان کار بود که از تماس با انشانها می گریخت. در صورت اسارت بدون مقاومت قابل ملاحظه تسلیم می شد و بیشتر آنها در اسارت می مردند که ظاهرا از شوک ناشی از ترس بود. ببر تاسمانی موجود ساکتی بود و ندرتا پارس می کرد. لیکن آنان شکارچیان سخت کوشی نیز بودند و طعمه خود را تا خستگی کامل تعقیب می کردند. شیوه راه رفتن آنها غیرعادی بود و بر انگشتان خود راه می رفتند. حتی قادر بودند در مسافت های کوتاهی همچون جانوران دوپا بجهند.
در سال ١٩٣٦ آخرین گونه شناخته شده ببر تاسمانی در باغ وحش هوبارت مرد. علت اصلی انقراض آنها دشمنی مهاجرین جدید قاره یعنی اروپائیان بود.
در سال ١٨٢٤ مهاجرین با خود گوسفند به قاره آوردند . ببر تاسمانی که تا پیش از این از جوندگان تغذیه می کرد، گوسفندها را غذایی لذیذتر و سهل الحصول تر یافت. در نتیجه اروپائیان به شکار ببرهای تاسمانی روی آوردند تا گله های گوسفند خود را در برابر این حیوان گوشتخوار محافظت کنند. از بین رفتن سکونت گاههای طبیعی و شیوع نوعی بیماری هاری در میان ببرهای تاسمانی نیز آنها را به سرعت بسوی انقراض برد. پس از مردن آخرین گونه شناخته شده این حیوان در باغ وحش هوبارت، تلاش های بسیاری برای مشاهده این حیوان صورت گرفت که همگی بی نتیجه بود.
اکنون دانشمندان پذیرفته اند که این گونه نایاب و جالب بر اثر بی خردی انسان بکلی منقرض شده است. لیکن این امید است که با پیشرفت علم همانندسازی بتوانند نمونه ای از این حیوان را بطور مصنوعی ایجاد کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 21:21
بیش از 70 سال قبل در سپتامبر 1936 آخرین نمونه جانور کیسه داری که "ببر تاسمانی" نام دارد در باغ وحش شهر هوبارت استرالیا مرد و به این ترتیب این جانور بزرگ کیسه دار که شبیه به گرگ بود و روی بدنش خطهای راه راهی مثل خطوط ببر داشت منقرض شد. هنوز قسمتهایی از بافتهای این جانور در بسیاری از موزه های دنیا نگهداری می شود. اکنون گروهی از محققان دانشگاه تکزاس و دانشگاه ملبورن موفق شدند برای اولین بار DNA این جانور را از این بافتها جدا کردند و به جنین یک موش منتقل کردند.
این دانشمندان که نتایج تحقیقات خود را در مجله علمی Plos One منتشر کردند اظهار داشتند: گونه های منقرض شده کمتر از یک درصد از تفاوتهای ژنتیکی موجود در حیوانات زنده را نشان می دهند. از سویی دیگر رقم انقراض با یک روند هشدار دهنده به خصوص در بین پستانداران رو به افزایش است. این دانشمندان با استفاده از بافتهای این حیوان که از یک قرن قبل در مزه ویکتوریا در شهر ملبورن نگهداری می شود توانستند DNA ببر تاسمانی را استخراج کنند و بعضی از قسمتهای مربوط به مواد Col2a1 را شناسایی کردند. براساس گزارش آسوشیتدپرس، سپس این ماده ژنتیکی به جنین موش منتقل شد. دانشمندان در این آزمایش مشاهده کردند ژنهای این DNAکه از 100 سال قبل غیرفعال بودند دوباره فعالیت خود را از سر گرفتند و همانند ژنهای فعال در موش به حیات خود ادامه دادند و سلولها را برای شکل گیری غضروفها و استخوانها تحریک کردند.
این دانشمندان امیدوارند با این روش خطر انقراض جانوران به خصوص پستانداران را کاهش دهند. همچنین این روش می تواند در توسعه داروهای جدید بعضی از بیماریهای ژنتیکی موثر باش
taraneh_2002
13-01-2009, 21:22
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کفتار
هر چند شکل این حیوان شبیه سگها میباشد، اما به خانواده گربه ها نزدیکتر است. کفتار های خالدار به شکل گروهی زندگی میکنند و از لاشخورهای حرفهای مردار حیوانات میباشد.کفتارها از باقیمانده لاشه مردارهایی که توسط حیوانات دیگر شکار شده اند، تغذیه میکنند. آنها به طور عادی در طول شب فعالیت میکنند و در طول روز در لانه هایشان استراحت میکنند.
افراد اين خانواده كه شباهت زيادي با سگ سانان دارند عموما لاشخور بوده و بدين وسيله نقش مهمي را در پاكسازي طبيعت و جلوگيري از انتشار بيماريها و آلودگيها بر عهده دارند.
سربزرگ ،آرواره هاي قوي ، گوشهاي نسبتا بزرگ و نوك دار، دم متوسط و پر مو از مشخصات اين گونه مي باشد.شانه ها بلندتر از قسمت عقب بدن است و حالتي قوز مانند به حيوان مي دهد.رنگ بدن خاكستري روشن تا خاكستري مايل به زرد همراه نوارهايي به رنگ قهوه اي تيره تا سياه بر روي آن ديده مي شود
کفتارهای ایرانی برخلاف عادات سایر کفتارها به صورت جفتی و نه گله ای زندگی می کنند.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:22
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شیطان تاسمانی (TASMANIAN DEVIL) در جنگلهای تاسمانیا زندگی میکند.
این حیوان پناهگاهی در تنهٔ تو خالی درختان یا حفرهها و غارها برای خود پیدا کرده و از پوست و برگ درختان یا علفها محل خواب درست میکند.
شیطان تاسمانیا در بزرگسالی علاقه به خوردن گوشت با دندانهای بسیار تیزش دارد و اغلب مردار و لاشهٔ حیوانات را میخورد، در صورتی که گوشت پیدا نکند از گیاهان، تخم ماهی و سوسک هم تغذیه میکند.
شیطان تاسمانیا پستاندار است و به بچههای خود شیر میدهد و مانند کانگرو کیسه دار است. در هر بارداری چهار بچه در کیسهٔ مادر به مدت ۱۵ هفته زندگی میکنند.
رنگ این حیوان سیاه با خالهای سفید است و تا ۹۰ سانتیمتر رشد میکند.
صدای این حیوان برای هشدار دادن به حیوانات دیگر بخاطر حفظ غذا یا محل زندگی
به صورت جیغهای بلند و ترسناک است.
شیطان تاسمانیا ۴۲ دندان استخوانی سفت و برنده دارد.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:25
گرگ خاکستری با نام علمی Canis lupus که گاهی بطور خلاصه گرگ نامیده میشود یکی ازپستانداران گوشتخوار و گونهای از سگ سانان است.
گرگهای خاکستری پس از انسان بطور طبیعی گستردهترین پستانداران بر روی زمین هستند. البته امروزه به علت پیشروی انسانها، گرگها بسیاری از مناطق زندگی قبلی خود را از دست دادهاند.
گرگهای خاکستری بطور متوسط ۸ تا ۱۲ سال عمر میکنند. در حالت حفاظتشده آنها قابلیت زندگی تا ۲۰ سال را نیز دارند.
طول بدن اکثر گرگهای خاکستری بین ۱۰۰ تا ۱۶۰ سانتیمتر، طول دمشان ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر، قد ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر و وزنی بین ۱۵ تا ۸۰ کیلوگرم دارند. گونهی مذکر معمولاً ۲۰ درصد بزرگتر از گونه مونث است.
رنگ گرگهای خاکستری بطور اصلی خاکستری یا قهوهای است اما میتواند طیف رنگی سفید تا سیاه را نیز شامل شود. نواحی شکم و گلوی گرگها معمولاً رنگ روشنتری نسبت به مابقی نواحی بدن دارد.
گرگهای خاکستری در دستههای ۸ تا ۳۵ تایی زندگی میکنند و یک آلفا (گرگ مونث) رهبری گروه را بر عهده دارد. گرگها توسط ایجاد بو، صدا (شامل زوزه)، حالت چهره و بدن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
گرگهای خاکستری زیرگونههای فراوانی دارند که از آن جمله میتوان به گرگ کوهستان راکی، گرگ قطبی، گرگ مکزیکی، گرگ ژاپنی و گرگ هندی اشاره کرد.
گرگ موجودی مورد احترام برای ترک ها و مغولها است. در اکثر حماسههای ترکی گرگ موجودی راهنما برای نجات و پیروزی است. افسانهی آسنا یک اسطوره قدیمی ترکی است. که بر طبق آن نژاد ترکها به گرگ خاکستری باز میگردد. همچنین در اسطورههای ترکی آمده است که یک گرگ خاکستری به ترکها راه خروج از سرزمین مادری افسانهایشان (Ergenekon) را نشان داد و باعث شد که آنها بر همسایگان خود مسلط شوند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
taraneh_2002
13-01-2009, 21:25
گرگ به عنوان يك درنده موفق در رأس هرم غذايي، در بين جانداران خشكيزي قرار گرفته است. همتاي او در درياهاي عالم كوسهها هستند با اين تفاوت كه گرگها از زندگي اجتماعي فوقالعاده پيچيده برخوردارند و كوسهها تكزي هستند و از نظر هوش، فراست، نظم گروهي و انضباط بين افراد داخل گروه خانوادگي، گرگها تقريباً در جهان درندگان، به جز خانواده سگها، بيهمتا ميباشند.
كليه افراد گروه، كه به ندرت از 10 قلاده تجاوز ميكند، از قويترين گرگ «رهبر» اطاعت ميكنند. به كرات و به هر مناسبتي افراد گروه مراتب اطاعت خود را نسبت به «رهبر» آشكار ميكنند.
اين عمل با ژستهاي بخصوص مانند ماليدن چانه به خاك، قراردادن سر بين دو دست روي زمين، روي زمين غلتخوردن و بيرون دادن اصوات بخصوص صورت ميگيرد.
شكار، در فصل فراواني طعمههاي بزرگ مانند گوزن، به صورت دستهجمعي صورت ميگيرد. هر گرگ در هنگام شكار دستهجمعي موقعيت خود را ميداند و وظيفهاش مشخص است. رئيس گله يك طعمه را انتخاب ميكند.
طعمه معمولاً بزرگ و سنگين، پير، مريض و يا خيلي جوان و كند است. پس از انتخاب طعمه، گله به حركت درميآيد. گرگها به صورت درهم و به ظاهر بدون برنامه به حركت درميآيند. هدف پراكنده و هراسان كردن گله طعمه است. چه بسا يك گوزن از كنار آنان ميگذرد و توجهي به او ندارند چون هدف مشخص است.
استراتژي نهايي منزويكردن هدف است و حركتهايي كه گله انجام ميدهد همگي در راستاي همين هدف است. گاه تعقيب و گريز ساعتها به طول ميانجامد و گاه پس از چند دقيقه نتيجه حاصل ميآيد.
به محض جدا شدن طعمه از گله، افراد قبيله گرگها همگي گرداگرد طعمه جمع ميشوند و با به دندان گرفتن نقاط حساس مانند بيضه، پستانها، پوست زير شكم، پوزه و لب طعمه(مثلا گوزن) او را به زير ميآورند.
در جنوب كانادا، گوزنها بسيار بزرگتر از گرگها هستند ولي معالوصف گرگها به راحتي آنان را شكار ميكنند. مطالعه روش شكار آنها نشان ميدهد كه پيوسته از يك روش استفاده نميكنند، بلكه بر حسب موقعيت طعمه و شرايط محيطي، نقشه خود را طراحي ميكنند.
ميتوان سيستم شكاري آنان را به حمله تيم فوتبال تشبيه كرد و يا حركت لشكريان در گذشته كه قلب سپاه و جناحهاي راست و چپ و با حمله گازانبري اصول كار را تشكيل ميداد.
در حين حمله زوزهها راهنماي رهبر گله براي صدور دستورات است. رهبر در قلب سپاه قرار دارد و بازوهاي راست و چپ را به جلو ميفرستد، يا به عقب فراميخواند. جانوري كه در فصول بهار و تابستان در جنوب كانادا با گوزنهاي 450 كيلويي فراوان گرسنگي را برطرف ميكند، با فرارسيدن زمستان و مهاجرت گوزنها به جنوب(شمال ايالات متحده) در محل مانده در منطقه پوشيده از برف با تغذيه از خرگوش و موش روزگار ميگذراند.
در ايران، در هنگام كمبود طعمه، گرگها گياهخوار ميشوند و به هندوانه روي ميآورند. گرگها جزو حيوانات پرطاقت هستند كه يك روز كامل را ميتوانند به طور پيوسته بدوند و طعمه را تعقيب كنند.
سگهاي امروزي از گرگها ي زمان گذشته رام شدهاند. انسان خصوصيات اصلي گرگها را پسنديد و آنها را به اسارت درآورد تا پس از 7هزار سال سگهاي كنوني حافظ مال و جان او باشند.
صفت وفاداري كه در سگها مشاهده ميشود، ابتدا در گرگها ديده شد، ديد بسيار قوي، حس شامه تا حدود 10 تا 70 برابر انسان، طاقت در مقابل سرما و گرما(40- تا50+ درجه سانتيگراد)، توانايي توليد مثل (در هر بار 10 توله ميزايد) و قدرت جفتگيري با گرگ و شغال و سگ و در نتيجه توانايي توليد بچههاي فراوان دورگه و بالاخره توانايي كنترل جمعيت جوندگان مانند موشهاي صحرايي، خرگوشها، تولههاي شغال و روباه و... گرگ را جانوري قابل احترام در بين دوستداران حيات وحش قلمداد نموده است.
از كشفيات مهم جديد در مورد تواناييهاي گرگ، قدرت خارقالعاده ارتباط اين جانور با همنوعان خود است. اثبات شده كه گرگها از مسافات دور، بدون آن كه همديگر را ببينند، قادرند تقريباً آنچه ميبينند با يكديگر در ميان بگذارند و انتقال دهند. مثلاً اگر در منطقهاي يك گرگ به دو قوچ كوهي برخورد نمايد و نياز به نيروي كمكي داشته باشد، به راحتي با زوزه كشيدن، همنوعان خود را از اطراف فرا ميخواند و آنچه را كه ميبيند براي گرگهاي ديگر شرح ميدهد.
taraneh_2002
13-01-2009, 21:26
گوزن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گوزن FAMILY CERVIDEA 3 گونه زير در كشور ما هنوز يافت ميشود.
1- گوزن معمولي يا مرال با نام علمي CERVUS ELAPHUS MARAL و يا RED REER كه اختصاصاً در محدودههاي جنگلي شمال كشور زندگي ميكند.
2- شوكا (RED DEER) با نام علمي CAPREOLUS CAPREOLUS
كه علاوه بر يافت شدن در بيشتر مناطق زيستي گوزن معمولي در پارهاي نقاط جنگلهاي غرب كشور علي الخصوص منطقه بوزين و مره خيل كردستان زندگي ميكند.
3- گوزن زرد يا PERSIAN FALLOW DEER با نام علمي CERVUS DAMA MESOPOTAMICA كه به طور طبيعي فقط در دو نقطه نزديك به هم در ايران زندگي ميكرده ولي اكنون در چند نقطه از كشور مثل دشت ناز ساري – جزيره اشك در درياچه اروميه و ... زندگي ميكند.
در اين مقاله بيشتر مطالب معطوف به تاريخچه كشف و ماجراهايي است كه بر اين حيوان بينظير گذشته است، هر چند كه بيان خصوصيات مختصري از وضعيت جسمي و اندازههاي طبيعي آن لازم است.
گوزن زرد در دنيا در 2 گونه يافت ميشود:
گوزن زرد اروپايي با نام علمي CERVUS DAMA DAMA
گوزن زرد ايراني با نام علمي CERVUS DAMA MESOPOTAMICA
ميشود گفت گوزن زرد ايراني يكي از انواع چهارپايان بسيار مقاوم است كه به خوبي ميتواند خود را در شرايط مختلف زيست محيطي تطبيق دهد و حتي راز بقا و زنده ماندن اين حيوان در مناطق بسيار بد آب و هواي دز و كرخه همين قدرت سازگاري اوست.
اندازههاي بدن
وزن بين 100 تا 150 كيلوگرم
طول كلي بدن 150 تا 250 سانتيمتر
طول دم 20 تا 30 سانتيمتر
ارتفاع شانه 90 تا 140 سانتيمتر
مدت حاملگي 7 تا 8 ماه
حداكثر عمر 20 سال
اين گوزن داراي جثهاي كوچكتر از مرال است. نرها داراي شاخهاي نسبتاً پهن ولي كوتاهتر از شاخهاي گوزن معمولي (مرال)اند. مانند گوزن معمولي شاخها در اواخر زمستان ميافتد و در بهار دوباره رشد ميكند و در تابستان شاخها كامل ميشوند.
جثه اين گوزن زرد از نوع اروپايي آن بزرگتر اما شاخهاي گوزن زرد اروپايي خيلي پهنتر و حتي بلندتر است.
در فصل تابستان موهاي بدن كوتاه است و رنگ پشت و پهلوها زرد متمايل به قرمز و زير بدن و كفلها و دم سفيد است. در قسمت پشت و پهلوها خالهاي سفيد مشخصي دارد. در زمستان موها بلندتر و به رنگ متمايل به خاكستري در ميآيد و خالها به صورت محو ديده ميشوند.
اين حيوان معمولاً در صبح زود يا وقت غروب به تغذيه ميپردازد، حس بينايي بسيار قوي دارد و شناگر قابلي است.
علاوه بر خصوصيات فوق، اين حيوان در اسارت قابل تكثير بوده و حتي مانند حيوانات اهلي پرواربندي و توليد گوشت از آن ممكن است.
با ذكر اين مقدمه ميپردازيم به تاريخچه
ميدانيد كه هيتلر در دوره قدرت خود در آلمان همواره با انگليسيها رقابت داشت، چه در زمينه تسليحاتي و نظامي و چه در زمينههاي علمي و صنعتي و اجتماعي.
از جمله كارهايي كه انگليسيها در آن شهرت داشتند تحقيق در مورد انواع جانوران و گياهان وحشي اطراف و اكناف عالم بود. آنها چه در سفرهاي گردشگري و چه علمي و نظامي و سياسي كه به كشورهاي مختلف در دنيا رفت و آمد ميكردند اقدام به جمعآوري نمونه (و علي الخصوص شاخ و پوست جانوران وحشي ميكردند به همين دليل امروزه در موزه تاريخ طبيعي لندن نمونههايي هر چند بيجان از حيوانات منقرض شده ميبينيد كه حتي آن نمونهها را در كشور و يا زيستگاه گذشته آن حيوانات نخواهيد يافت.
اگر درست به خاطرم باشد سال 1359 كه من از اين موزه ديدن كردم يك نمونه تاكسيدرمي شده شير ايراني در آنجا وجود داشت.
البته بايد حدس زد كه آنچه را كه به نمايش گذاشتهاند خيلي كمتر از آن گنجينههايي است كه در اختيار دارند. خدا ميداند.
همان طور كه گفته شد هيتلر ميخواست در همه زمينهها پيش بيافتد، اگر چه در زمينههاي نظامي و صنعتي واقعاً توفق داشت اما تحقيقات براي جانوران را نيز بسيار با اهميت تلقي ميكرد و دستور داده بود علاوه بر جستجوي دانشمندان و زيستشناسان براي يافتن چيزهاي تازه، نمونههاي زنده از حيوانات وحشي در باغوحشهاي آلمان گردآوري شوند.
منجمله يك قلاده ببر خزر CASPIAN TIGER كه تا سال 51 - 1950 زنده بود و در يكي از باغوحشهاي آلمان نگهداري ميشد و اتفاقاً تنها عكس رنگي از ببر خزر در همين سالها از اين حيوان تهيه شده است.
انشاالله يك روز هم خبرهاي داغي از احتمال وجود و زيست ببر خزر تقديم خواهم كرد.
برگرديم به ماجراي گوزن زرد.
نوعي گوزن زرد كه در خاورميانه زندگي ميكرد مورد توجه دانشمندان و زيستشناسان آلماني بود. نام اين گوزن كه MESOPOTAMINA FALLOW DEER گفته ميشود از كلمه MESOPOTAMINA يعني بينالنهرين گرفته شده كه چون در ايران فقط يافت شد ما آن را PERSIAN FALLOW DEER ميناميم يعني گوزن زرد ايراني.
دانشمندان آلماني با استناد به كتب قديمي، نقاشيها و حتي كتب مذهبي و مهمتر از آنها در حجاريهاي تاريخي منطقه خاورميانه و عليالخصوص ايران مطمئن بودند كه روزي اين گوزن در اين منطقه ميزيسته و نقوش برجسته تخت جمشيد وجود آن را در ايران ثابت ميكرد.
حتي گفته ميشد كه اين نوع گوزن در تركيه هم وجود دارد اما تمامي نمونههايي كه بررسي كردند مربوط بود به گوزن زرد اروپايي يا CERVUS DAMA DAMA و هيچ نمونهاي زنده از گوزن زرد ايراني يافت نشد و پس از اين جستجوها پرونده آن در بين دانشمندان آلماني بسته شود به ليست حيوانات منقرض شده اضافه گرديد.
چگونه گوزن زرد ايراني پيدا شد؟
براي شرح اين ماجرا ابتدا لازم است ضمن تقدير و تشكر از دوست دانشمندم آقاي WERNER TRENSE كه در واقع كاشف اين حيوان هستند، ايشان را به شما خواننده عزيز معرفي ميكنم آقاي WERNER TRENSE در سال 1922 در آلمان متولد شد، در جنگ جهاني دوم به عنوان افسر نيروي هوايي خدمت ميكرد و در رشته جانورشناسي و گياهشناسي از دانشگاه هامبورگ فارغالتحصيل گرديد. سپس در دانشگاه مونيخ به تحصيل در رشته انسانشناسي (قومشناسي) پرداخت و فوقليسانس دريافت كرد.
آقاي TRENSE از بنيانگذاران تشكيلات جهاني CIC (شوراي جهاني شكار) و در حال حاضر يكي از قديميترين اعضاي اين مجموعه بينالمللي است. سالهاي زيادي به عنوان دبير كل CIC انجام وظيفه نموده و اينك اين سمت را به صورت افتخاري داراست.
آقاي TRENSE داراي تأليفات متعددي است كه اينجانب 2 جلد از كتابهاي ايشان را در اختيار دارم كه در اين مقاله از آنها به عنوان مرجع نيز استفاده كردهام.
يكي كتاب BIG GAME OF THE WORLD كه واقعاً مرجع معتبري است و ديگري كتاب WILD KENNT KEINE GRENEEN كه ترجمه نام كتاب فارسي ميشود.
«حيات وحش مرز نميشناسد» كتاب اخير در سال 2003 به چاپ رسيده و اتفاقاً پنجاه و يكمين اجلاس سالانه CIC كه در شهر بوخارست روماني و با حضور نخستوزير روماني برگزار گرديد با تم و پايه «حيات وحش مرز نميشناسد» و تاكيد بر خدمات و سوابق TRENSE برگزار و از ايشان تجليل به عمل آمد.
در حاشيه اين اجلاس اينجانب با آقاي TRENSE مصاحبهاي كردم كه در واقع تاريخچه كشف و بقاي اين گونه ارزشمند است كه افتخار ميكنم آن را تقديم دارم. آقاي TRENSE اظهار داشتند:
در سال 1956 از طريق دوستان ايرانيام در آلمان با خانواده دولتشاهي آشنا شدم از اعضاي اين خانواده كه از شاهزادههاي قاجار به حساب ميآمدند آقاي حسين دولتشاهي در تهران به كار فروش اسلحه و مهمات شكاري اشتغال داشت و در يكي از خيابانهاي تهران مغازهاي باز كرده بود و علاوه بر فروش لوازمات شكار، تورهاي شكار را در ايران ترتيب ميداد و من هم از طريق ايشان ترتيب اولين شكار را براي خودم در ايران دادم.
من و دوستم HERMANN در سپتامبر 1956 (شهريور 1335) وارد تهران شديم و ميزبان ما آقاي حسين دولتشاهي ترتيب اجاره يك فولكس استيشن را داد و به اتفاق دو نفر شكارچي به نامهاي عبدالله و سعيد و يك نفر آشپز عازم گرگان شديم.
هدف ما شكار گراز – مرال – قوچ، كل و قرقاول و صيد ماهي قزلآلا بود.
20 سپتامبر به گرگان رسيديم و فرماندار گرگان با غذايي لذيذ از ما پذيرايي كرد و جواز شكار در منطقه گرگان را دريافت كرديم.
روز 22 سپتامبر به سمت منطقه پارك وحش گلستان حركت كرديم و منتظر شديم تا اجازه مخصوص شاهزاده عبد الرضاي پهلوي را براي شكار دريافت كنيم.
ماجراي شكار در اين منطقه هر چند شنيدني و خواندني است اما چون از مسئله گوزن زرد دور ميشويم از آن صرف نظر ميكنيم اما اين قضيه را بگوييم كه آقاي TRENSE گفت: من در راه بازگشت از شكارگاه در جنگل هنگامي كه از كنار يك دره كوچك در جنگل گلستان ميگذشتم به علت ليز بودن مسير پايم سر خورد و حدود 3 الي 4 متر به پايين لغزيدم و احساس كردم كه روي يك جسم خيلي نرم و بزرگي افتادم كه ناگهان غرش بزرگي برخاست و ببري از جا جهيد و فرار كرد.
آنقدر ترسيده بودم كه يادم رفت تفنگي در دست دارم.
jamshidjap
20-01-2009, 17:12
تاثیر بالهای کوچک پروانه در افزایش شتاب برای گریز از شکارچیان
محققان و زیست شناسان چندین موسسه زیست شناسی با بررسی خصوصیات رفتاری و پروازی پروانه ها دریافتند که بالهای کوچک عقبی در پروانه ها یکی از عوامل اصلی در افزایش شتاب و قابلیت گریز از مقابل شکارچیان است.
محققان اکولوژیست چندین موسسه تحقیقاتی از جمله دانشگاه کورنل طی مطالعاتی جدید و بررسی طبیعت پروانه ها دریافتند که عامل چالاکی این حشرات در فرار از دست مهاجمان، بالهای عقبی آنهاست. به گفته محققان در میان این جانداران برای فرار از دست یک مهاجم نیازی به سریع بودن نیست تنها غیر قابل پیش بینی بودن کفایت می کند.
محققان از گذشته از ارتباط میان توانایی گریز پروانه ها طی دوره های تکاملی با درخشانی رنگ بالهای آنها مطلع بودند. این به آن معنی است که رنگهای درخشان و پر زرق و برق به طور معمول در این حشرات به مهاجمانی نظیر پرندگان این هشدار را می دهد که این پروانه دارای قابلیتهای تدافعی از قبیل طعم ناخوشایند و یا چابکی و سرعت بالاست و ارزش صرف انرژی برای شکار را ندارد.
این پدیده توسط افرادی که برای شکار پروانه های زیبا و رنگارنگ اقدام کرده اند به خوبی تجربه شده است زیرا هرچه رنگ بال این جانداران متنوع تر و درخشان تر باشد، شکار آنها دشوارتر خواهد شد.
با این حال تاکنون نقش بالهای کوچک پشتی پروانه ها در افزایش قابلیت گریز در آنها کشف نشده بود. به همین دلیل زیست شناسان طی یک ازمایش بالهای کوچک پشتی پروانه ای را قطع کرده و شیوه و مسیر پرواز او را به واسطه دو دوربین تصویربرداری تحت نظر گرفتند.
سپس تصاویر سه بعدی به دست آمده بر روی یک رایانه مورد پردازش قرار گرفته و سرعت پرواز، شتاب، سرعت تغییر مسیر و انحنا دادن در مسیر پرواز حشره به ثبت رسید. نتایج نشان داد که قطع شدگی بالهای عقب تاثیری بر فرایند پرواز حشره ندارد اما می تواند شتاب پروانه را به نیم برساند. این بالهای کوچک هوا را شکافته و انرژی مازادی را برای چرخش سریع و ناگهانی در هنگام تحت تعقیب قرار گرفتن در پروانه ایجاد می کند.
بر اساس گزارش ساینس دیلی، به گفته محققان در برخی گونه ها از این حشرات رنگ آمیزی بالها ارتباط مستقیم با توانایی قطعی تدافعی دارد و مهاجم تنها با مشاهده این نوع رنگ آمیزی از شکار پروانه خودداری می کند. به همین دلیل پروانه هایی که طعم آنها برای شکارچیان ناخوشایند است از سرعت پرواز پایینی برخوردار بوده و به ظاهر به راحتی قابل شکار خواهند بود. از دیگر خصوصیات تدافعی پروانه ها ساختار فلس مانند بالهای آنهاست که به دلیل همین ساختار به راحتی از میان منقار پرندگان لغزیده و رها می شوند.
منبع : خبرگزاری مهر
Rasam 360
07-04-2009, 22:12
سلام...
این موجود، حیوان خانگی است یا موجود آزمایشگاهی؟
همستر یکی از محبوبترین حیوانات خانگی هست ، آزمایشگاهی چیه ؟!!
اینم عکس همستر من به اسم Candy :31::20:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Consul 141
15-05-2009, 20:16
برپايه تحقيق انجام شده در دانشگاه ويك فارست امريكا گونهاي خاص از ميمونها براي درمان اضطراب خود كوكائين مصرف ميكنند.
به گزارش سرويس «محيط زيست» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ميمونهاي نر گونه Cynomolgus كه داراي زندگي اجتماعي هستند براي فروكش كردن حالت عصبانيت خود رو به مصرف مواد مخدر ميآورند.
دانشمندان با انجام آزمايشهايي بر چهار شاخه اصلي و چهار زيرشاخه فرعي از ميمونها دريافتند كه اين گونه خاص از ميمونها در حالت خشم و اضطراب پس از صرف غذا مواد مخدر مصرف ميكنند. همچنين ميمونهاي چهار زير شاخه فرعي در اين حالت رو به مصرف كوكائين آوردند.
به گزارش شورت نيوز، اين پژوهش ميگويد تفاوتهاي موجود در فعاليت مغز و احتمال استفاده از كوكائين در حيوانات داراي طبقات اجتماعي مختلف ميتواند به شناخت علل اجتماعي گرايش به مصرف مواد مخدر در ميان انسانها نيز كمك كند.
كوسه ها بيش از 400 ميليون سال است كه در آب هاي اقيانوس ها و درياهاي كره زمين فرمانروايي مي كنند. اغلب گونه هاي كوسه ماشين هاي شكار هستند و در راس چرخه غذايي دريا هاي زمين قرار دارند. علي رغم تصور غلط و شايعات رايج حمله كوسه ها به انسان بسيار نادر است. شايد تعداد حملات كوسه ها در اقصي نقاط جهان بيشتر از 20 تا 30 مورد در سال نباشد. اين روزها نسل انواع كوسه ها به دليل شكار بي رويه در خطر انقراض قرار گرفته است. براي نجات نسل كوسه ها بايد نگرش انسان نسبت به اين جانور باشكوه دريايي تغيير كند و در عين حال افراد شكم پرست كمتر به فكر خوردن باله كوسه باشند. نگاهي كوتاه به دنياي كوسه ها. 27 ارديبهشت 88 . گزارش : بهرام افتخاري.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با اينكه كوسه غول پيكر سفيد مي تواند با سرعت 50 كيلومتر در ساعت شنا كند اما گاهي اوقات براي شكار طعمه ناگزير است مانند اين تصوير با تمام قدرت با چثه چند تني اش از سطح آب بيرون بپرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رويارويي يك غواص و يك كوسه سفيد در آب هاي استراليا. براي عكس گرفتن از اين خانور غول پيكر غواصان در داخل قفسي فلزي به زير آب مي روند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كوسه هاي گونه داگسيت اندكي بيش از دو متر طول داشته و در گروه هاي چند ده تايي زندگي مي كنند. اين گونه كوسه به ويژه در پيرامون صخره هاي مرجاني اقيانوس هند و اقيانوس آرام زندگي كرده و شب ها فعال است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصوير آرواره هاي گشوده يك كوسه سفيد. كوسه ها داراي چند صد دندان تيغ مانند در رديف هاي موازي بوده و هر دنداني كه بيافتد يك دندان تازه به جاي آن در مي آيد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين كوسه صخره هاي مرجاني جزاير باهاماس توجه اش به پالم غواص جلب شده است. غواص در رويارويي با يك كوسه نبيد دستپاچه شده و به سطح آب شنا كند بلكه بايد بي حركت بماند تا كنجكاوي كوسه كه قصد دانستن بيشتري را دارد از بين برود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين روزها براي مشاهده كوسه هايي از قبيل كوسه هاي صخره هاي مرجاني غواصان به آنها غذا مي دهند. اين كار موجب مي شود تا كوسه ها به اين شيوه عادت كرده و غريزه طبيعي خود را از دست بدهند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصوير يك كوسه چكشي در ميان يك گله ماهي كرئول.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كوسه هاي نوك باله سياه معمولا در اب هاي كم عمق به سر مي برند. اينگونه كوسه رفتاري تهاجمي ندارد و بسيار محتاط است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصوير يك كوسه گاو با آرواره هاي گشوده. علي رغم ترسناك بودن دندانهاي كوسه گاو اين گونه كوسه رفتاري مسالمت آميز داشته و براي انسان خطرناك نيست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك كوسه سفيد طعمه اي شكار كرده است. كوسه ها به غير بالن هاي اوركا و انسان دشمن ديگري ندارند. كوسه معمولا مردارخوار است و نقش مهمي را در چرخه توازن اكوسيستم دريا ها ايفا كرده و با شكار جانوران بيمار توازن جمعيتي را در دريا ها حفظ مي كنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سگ هاي وحشي آفريقايي از ماهرترين شكارچيان دشت هاي آفريقا محسوب مي شوند. اين جانور به صورت گروهي به شكار مي رود و به دليل نيروي خستگي ناپذيرش شكار خود را كه ممكن است يك ويلبيس و يا يك گورخر باشد به اندازه اي تعقيب كرده و هر از چند گاه به آن حمله مي كند كه طعمه بخت برگشته از جان سير شده و تسليم آنها مي شود . حتي كفتارها نيز قادر نيستند علي رغم چثه بسيار بزرگترشان شكار سگ هاي وحشي را از چنگ آنها به در آورند.
مارمولک سخت ترین بارداری را دارد
دانشمندان دریافته اند، نوعی مارمولک استرالیایی سخت ترین دوران باداری در میان جانوران و انسان ها را پشت سر می گذارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از مهر، دانشمندان اعلام کردند به جهت محدودیت های خاص آناتومیکی در مارمولک و به ویژه گونه استرالیایی آن، بچه مارمولک زمانی به دنیا می آید که بالغ بر یک سوم وزن مارمولک بالغ وزن دارد.
به گفته دانشمندان از آنجا که در دوران بارداری مارمولک هیچ گونه فضای اضافی برای قرار گرفتن بچه مارمولک در بدن مادر وجود ندارد، حیوان بالغ بیشترین درد را تحمل می کند.
بر اساس گزارش ای.بی.سی، دانشمندان هنرنمایی مارمولک بالغ در به دنیا آوردن بچه خود را معادل دردی عنوان کرده اند که قرار باشد زنی نوزاد 7 کیلوگرمی را به دنیا آورد.
دانشمندان که در صحرای استرالیای جنوبی به بررسی این موضوع پرداخته اند گفتند: هیچ موجود دیگری در دنیا چنین دردی را در دوران بارداری تحمل نمی کند
هوش کلاغ ها را دست کم نگیرید!
نتایج تحقیقات دانشمندان انگلیسی حاکی از آن است که پرنده ها و به خصوص خانواده کلاغ ها، بیش از آنچه که در گذشته تصور می شد باهوش هستند.
"کریستوفر برد" از بخش جانورشناسی دانشگاه کمبریج انگستان که در این مورد تحقیقات گسترده ای انجام داده، معتقد است که پرندگان و در راس آنها خانواده کلاغ ها، علاوه بر آنکه از حافظه بسیار خوبی برخوردارند، توانایی استدلال های پیچیده اجتماعی را هم دارند.
آنچه که حیرت آقای "برد" را بیش از همه برانگیخته، توانایی خارق العاده کلاغ ها در ساخت و استفاده از ابزار است.
البته بخشی از هوش این پرندگان در تعامل با سایر اعضای گروهی که در آن زندگی می کنند جلوه گر می شود. به طور مثال کلاغ ها قادرند به راحتی افراد مختلف گروه را از هم تشخیص دهند، و یا با بعضی از آنها روابط نزدیک تری برقرار کنند.
رفتار فریبکارانه
زندگی کردن در گروه، گاهی اوقات باعث می شود کلاغ ها رفتارهای فریبکارانه ای از خود به نمایش بگذارند. نتایج این تحقیقات نشان می دهد که گونه خاصی از زاغ ها، استاد این شیوه های فریبکاری هستند.
بسیاری از کلاغ ها عادت دارند غذا و آذوقه را برای مصرف در آینده، به خصوص در فصل سرما ذخیره کنند. اما گونه به خصوصی از زاغ ها حتی در این مورد یک قدم فراتر می روند.
آنها اگر متوجه بشوند که تحت نظر هستند، برای فریب دادن و گیج کردن پرنده های دیگر منقار خود را در زمین فرو می برند بدون آنکه غذا را در آن نقطه قرار داده باشند. سپس ممکن است آنها غذا را در نقطه ای دیگر مخفی کنند.
تست آینه
پیش از این تصور می شد تنها بعضی از انواع پستانداران، از جمله دلفین ها و فیل ها از وجود خود آگاهی دارند و به نوعی از توانایی تشخیص خود برخوردارند.
اما سال گذشته برای نخستین بار گروهی از محققان آلمانی دریافتند که گونه ای از کلاغ ها (مگپای) نیز از این توانایی برخوردارند.
به این ترتیب که با قرار دادن یک پرچسب رنگی زیر منقار این پرندگان، و قراردادن یک آینه مقابل آنها، مشاهده شد که این زاغ ها با تشخیص تصویر خود در آینه، تلاش می کنند برچسب را از منقار خود جدا کنند.
ساخت و استفاده از ابزار
اما علاوه بر توانایی کلاغ ها در محیط های اجتماعی، موضوع دیگری که حیرت دانشمندان را برانگیخته توانایی آنها در ساخت و استفاده از ابزار است.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که کلاغ ها در این مورد نه تنها از پستاندارانی نظیر شامپانزه ها چیزی کم ندارند، بلکه در مواردی رفتار پیچیده تری هم از خود به نمایش می گذارند.
راسل گری، و تیم تحقیقاتی او از دپارتمان روانشناسی دانشگاه آکلند با مطالعه کلاغ های "نیو کلدونین" که در جزیره ای به همین نام در اقیانوس آرام زندگی می کنند، پی بردند که این کلاغ ها با جدا کردن شاخه اصلی، جدا کردن انشعابات آن و سپس شکل دادن به انتهای شاخه، ابزاری درست می کنند که در به دام انداختن کرم ها و حشرات کاربرد دارد.
سئوال بی جواب
در حالیکه دانشمندان موفق شده اند به بسیاری از رفتارهای هوشمندانه کلاغ ها از جمله کلاغ های جزیره "نیو کلدونین" پی ببرند، اما یک سئوال اساسی وجود دارد که هنوز پاسخ قانع کننده ای برای آن پیدا نشده است.
آنها مایلند بدانند که دلیل یادگیری و پیشرفت مهارت در ساخت و کاربرد ابزار توسط این نوع خاص کلاغ ها چیست.
نکته جالب این است که حتی با دور کردن کلاغ های "نیو کلدونین" از محیط اصلی زندگی آنها، و قطع رابطه آنها با سایر اعضای گروه، این کلاغ ها همچنان توانایی ساخت ابزار برای رفع مشکلاتشان را به ارث می برند.
به این ترتیب دانشمندان می گویند با وجودیکه شاید بعضی از مردم تصور کنند تحقیقات علمی در مورد پرندگان و به خصوص کلاغ ها بسیار پیشرفته است، در عمل این یافته اثبات می کند که آنها هنوز در مراحل ابتدایی تحقیقات به سر می برند.
منبع: بی بی سی
بزرگترين پرنده مهاجر جهان « چلچله دريايي قطبي » است ، که همه ساله از قطب شمال به قطب جنوب مهاجرت مي کند ؛ و باز مي گردد . اين پرنده در هر سفر خود شايد بيش از 19 هزار کيلومتر را طي کند
هر چه از استوا به سمت قطب پیش میرویم اندازه موجودات بزرگتر میشود مثل پنگوئن ها - روباه - وال.
- گاو نر کور رنگ است و فقط نسبت به حرکات شنلی که گاو باز در مقابل چشمانش تکان میدهد به خشم میاید و دیگر فرقی نمیکند که شنل به چه رنگی باشد.
- وزن کل موریانه های جهان ده برابر وزن کل انسانها است.
- ادرار موش در زیر اشعه ماورا بنفش میدرخشد و همین امر باعث میشود که بازها بتوانند آنها را شکار کنند.
- کانگروها قادر نیستند بسوی عقب راه بروند.
- مارها و ببرهای استرالیایی که چشمهایشان توسط پرندگان کور شده اند به راحتی میتوانند به زندگی خود ادامه دهند
- یکی از سمی ترین حیوانات دنیا نوعی عروس دریائی است که سم آن در کمتر از دو دقیقه قربانی خود را میکشد.
فقط سی درصد از مارهای دنیا سمی هستند.
- عقربها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیو اکتیویته تاثیری به آنها ندارد و جالب تر اینکه عقربها دو دشمن دارند یکی از آنها یک نوع سار است و دیگری مگس.
- مار «آناکوندا» تنها نمونه افعی است که بچه می زاید.
- ملکه موریانه پنجاه بار بزرگتر از جفت مذکر خود می باشد.
- زمان بارداری فیل به ۲ سال می رسد.
- نوعی ماهی وجود دارد که با کمک باله هایش به سطح آب می آید و یک و نیم دقیقه در هوا پرواز می کند و به شکار طعمه خود می پردازد.
- اسب ماده سی دندان و اسب نر سی و شش دندان دارد.
- حس بویاییه مورچه با حس بویاییه سگ برابری میكند.
- از بزاق یک نوع خفاش خون آشام داروی ساخته اند که جلوی سکته مغزی را میگیرد.
- در صورت نبودن غذا تمساح قوی همنوع ضعیفتر از خود را می خورد.
- كوچكترین سگ جهان ، داركیده پیترزبورگ با ۶۰۰ گرم وزن می باشد.
- پنگوئن نر در طول دو ماه محافظت از تنها تخم پگوئن ماده چیزی نمی خورد و چهل درصد وزن خود را از دست دهد.
- قلب گنجشك ۱۰۰ بار در دقیقه می زند ، درضمن میدانستی که گنجشکها روی زمین راه نمی روند بلكه می پرند.
- مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند.
- بزرگترین مار جهان ، ۸ متر طول و ۱۲۵ كیلوگرم وزن دارد.
- قدرت بینایی جغد هشتاد و دو برابر انسان است.
- دلفینها و فیلها فقط ۲ ساعت در شبانه روز می خوابند.
- حداكثر سرعت لاك پشت های غول پیكر چهار و نیم متر در دقیقه است كه خرگوش این فاصله را در كمتر از نیم ثانیه می پیماید.
- بزرگترین جانور بی مهره ماهی مركب غول پیكر است د بلندیش ممكن است تا حدود ۱۵ متر برسد.
- شمپانزه، اورانگوتان، گوریل، میمون، سگ، گربه، راكون، خوك، فیل و اسب ۱۰ تا از باهوشترین حیوانات هستند.
- وزن مغز گوریل ۶۰۰ گرم است و مغز فیل یك هزارم وزن بدن اوست.
- سگها دنیا را بیرنگ و مات می بینند د آنها نزدیك بین بوده و تنها سایه های خاكستری رنگ را تشخیص می دهند.
- ماهی قزل آلا یكی از بهترین و معروفترین ماهیهای پرورشی آبهای شیرین است و نوع رنگین كمان آن نخستین بار از آمریكا به نقاط دیگر برده شده است.
- فیل از گوشهایش بعنوان تهویه هوا نیز استفاده میکند د فیل دمای بدنش را توسط گوشهایش متعادل نگه میدارد ، چون سطح بزرگی دارد که حیوان میتواند از طریق آن گرمای بدنش را کاهش دهد.
- ضربان قلب مرغ مگس خوار ۱۰۰۰ مرتبه در دقیقه است.
- حیواناتی چون سگ و گربه تنها از طریق نفس زدن تند ، تند به دفع گرمای بدن خود می پردازند و بدین علت است که سگ در هوای گرم دهان خود را باز کرده و له له می زند ، تا بدینگونه از حرارات و گرمای بدن خود بکاهد.
- بعضی از پرندگان چنان درجه حرارت بدنشان بالاست که مجبورند برای حفظ این گرما ، غذای زیادی بخورند بطوریکه اگر شما بخواهید باندازه این نوع پرندگان غذا بخورید باید در هر وعده غذا حداقل ده کیلو غذا بخورید.
بر اساس اعلام نظر کارشناسان محیط زیست، 28 جاندار عجیبترین حیوانات بر روی کره زمین لقب گرفتند!
اولین این جانداران یک نوع «موشکور» است که اغلب در امریکای شمالی یافت میشود. این موش کور از آن جهت لقب عجیبترین حیوان روی کره زمین را از آن خود کرده که به جای بینی بر روی پوزه خود، 22 بازوچه و حسگر دارد و از طریق آنها میتواند غذای خود را بیابد. این جانور در باتلاقها، دشتها و مناطق پست زندگی میکند و اغلب جانوران بی مهره، حشرات آبزی، کرم و جانداران نرمتن نظیر حلزونها را میخورد.
دومین موجود عجیب در این ردهبندی، یک نوع مار تیز دندان از نژاد افعی است که با داشتن آرواره و پوزهای بلند و نوع خاصی از دندان میتواند زهر خود را به بدن شکارش وارد کند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط کارشناسان محیط زیست، امروزه تنها دو نوع از این مارها در حیات وحش زندگی میکنند یکی در «هائیتی» و «جمهوری دومینیکن» و دیگری در کوباست.
سومین موجودات عجیب خوکهای دریایی هستند که اکثرا یا بر روی آب اقیانوسها و آبهای آزاد زندگی میکنند یا آنکه میتوان آنها را در بستر و کف این آبهای آزاد یافت. این موجودات آبزی خود را با گل و لای و لجن کف اقیانوسها سیر نگه میدارند.
همچنین بر اساس گزارشات موجود، هنوز مشخص نشده است که این خوکهای دریایی چگونه میتوانند در عمق و قعر آبهای آزاد زندگی کنند.
چهارمین موجود عجیب و خارقالعاده جهان، یک ماهی از نوع ماهی حباب است که میتواند با باد کردن خود بر روی آب شناور بماند.
«یتی خرچنگ» که در سال 2005 میلادی در جنوب اقیانوس آرام یافت شد، پنجمین موجود و جاندار آبزی عجیب است و در عمق دو هزار و 200 متری از سطح دریا زندگی میکند.
ششمین جاندار عجیب، «لاک پشت سفید – صورتی» است که البته رنگ کرمی و سفیدش بر بدن این جانور خونسرد غالب است و تنها لکههایی از رنگ صورتی بر بدنش دیده میشود. این لاک پشت غولپیکر در فرهنگ چینیها ارج و قرب فراوان دارد.
«موش دوپا» که هفتمین جانور عجیب جهان است، اکثرا شبانه شکار میرود و در بیابانهای چین و مغولستان یافت میشود. این جاندار جونده دارای دمی بلند، پاهایی دراز و گوشهایی بزرگ است.
بر اساس گزارشات رسمی کارشناسان محیط زیست، این جاندار کمیاب و نادر بوده و به شدت در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد.
«دارکوب آی.آی»، هشتمین جانور عجیب جهان است. این موجود با سوراخ کردن تنه درختان کرمهای حشره را بیرون میآورد و اگر این کرمها تلاش کنند تا از دست این جانور فرار کنند، او با دندانهایی همانند یک جونده سوراخ تنه درخت را عریضتر کرده و با انگشت وسطی خود غذایش را شکار کرده و میخورد.
نهمین جانور «سایگا» است که با بینی بسیار بزرگ و قابل انعطافش هوای سرد زمستان را گرم کرده و در تابستان گرد و غبار شدید را فیلتر میکند تا برای تنفس مناسب شود.
«مارماهی دهان گرد» به دلیل عادات غذایی نامعمول و غیر متعادل، دهمین موجود عجیب جهان لقب گرفته است.
یازدهمین جاندار عجیب جهان یک نوع «ماهی هیولا» است که به دلیل قابلیت استتار شدن این لقب را از آن خود کرده است. این ماهی هیولا که در آبهای سرد و آرام زندگی میکند، برای اولین بار در آبهای استرالیا یافت شد و از سال 1982 میلادی تحت حمایت دولت این کشور قرار گرفت.
دوازدهمین موجود عجیب یک نوع «بوزینه تنبل لاغر» است که در نواحی پست و مرطوب و استوایی هندوستان و سریلانکا زندگی میکند و به دلیل نابود شدن زیستگاهها و یا از بین رفتن محل زندگی به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد.
سیزدهمین موجود عجیب یک نوع «تمساح هندی» است که با طول تقریبی هفت متر یکی از بزرگترین سوسمارهای جهان بشمار میرود، اما به دلیل شکار بیرویه توسط قاچاقچیان و شکارچیان غیرمجاز نسل این جانور خونسرد به شدت در معرض انقراض قرار گرفته است.
چهاردهمین موجود عجیب این فهرست یک نوع «قورباغهماهی پرمو» است که در بستر دریاها منتظر شکار به کمین مینشیند و اکثرا در آبهای اندونزی یافت میشود.
پانزدهمین موجود شگفت آور، یک نوع «اختاپوس گوش دراز» است که «اختاپوس دومبو» لقب گرفته و در آبهای پرعمق اقیانوسها و آبهای آزاد زندگی میکند.
نام این اختاپوس را از شخصیت کارتونی «دومبو» در فیلمهای والت دیزنی گرفتهاند.
یک نوع «مار ماهی آبهای پرعمق» که دارای دندانهایی بلند و سوزنی شکل بوده و آروارهای مفصلی است در رده شانزدهم این فهرست قرار دارد. گفته میشود این مار ماهی با حمله به شکارچی، جریانی از الکتریسیته از بدن خود به بدن شکارچی منتقل میکند که میتواند تا چند ساعت فرد یا حیوان شکارچی را بیهوش کند.
پرنده «شوبیل» نیز در رده هفدهم این فهرست قرار دارد. این پرنده که در مردابهای استوایی شرق آفریقا زندگی میکند که با گشودن بالهایش به دو متر میرسد. این پرنده عجیب سیاه رنگ در قرن نوزدهم میلادی و برای اولین بار توسط پرندهشناسان کشف شد.
یک نوع «آفتاب پرست» از راسته مارمولکها نیز در رده هجدهم این فهرست است. این آفتاب پرست که «آکسوتول» نام دارد در نواحی پست و در بستر دریاچهای واقع در مکزیکوسیتی یافت میشود. این آفتابپرست از آن جهت عجیب است که بیش از هر خزنده دیگری قادر است پس از قطع عضو، آن را بازسازی کند.
یک نوع «مرغ شاخدار پفی» نیز که در کشورهای حوزه اقیانوس آرام یافت میشود، در رده نوزدهم این فهرست قرار دارد. طول این مرغ هنگام گشودن بالهایش به 50 سانتیمتر میرسد.
بیستمین جانور عجیب این فهرست یک نوع «مارمولک» است که تمام سرش به انضمام بالا تنه از چین و چروکهایی پوشیده شده و هنگام فرار از دست دشمن این چین و چروکها جمع میشوند.
این نوع از مارمولکها اغلب در صحراهای استرالیا یافت میشوند و در این کشور به «مارمولک دوچرخه سوار» مشهورند.
گفته میشود «اکیدنه» یا جوجه تیغی نوک دراز که یکی از دو نوع پستاندار تخمگذار محسوب میشود و در سال 2007 میلادی جزو حیوانات در معرض خطر انقراض قرار گرفت در رده بیست و یکم قرار دارد و دولت استرالیا برای حفاظت از این جاندار قوانین سختی را اعمال کرده است.
«میمون شبگرد هندی» نیز بیست و دومین حیوان عجیب جهان است و با وجود آنکه در اکثر نقاط دنیا زندگی میکند، اما امروزه گروههای عمده این حیوان در جزایر جنوب شرق آسیا نظیر اندونزی و فیلیپین یافت میشود. گفته میشود هر کدام از کرههای چشم این حیوان 16 میلیمتر ضخامت داشته و به بزرگی مغزش هستند.
بیست و سومین حیوان عجیب این فهرست، «پاندای قرمز» است. این حیوان زیبا به اندازه یک گربه بوده و با داشتن پوست و خزی قطور و ضخیم، میتواند از سرمای سوزان فصل زمستان خود را مصون نگه دارد.
یک نوع میمون در معرض خطر انقراض نیز که به «میمون پوزهدار» معروف است در رده بیست و چهارم این فهرست قرار دارد.
«بوزینه کوچک امریکایی» که دم انبوه و کوتاهی دارد در رده بیست و پنجم این فهرست قرار گرفته و اکثرا در جنگلهای انبوه غرب برزیل، جوب شرق کلمبیا، شرق اکوادور و شرق پرو زندگی میکند. این میمون زیبا همهچیز خوار بود و با انواع و اقسام خوراکیها نظیر میوههای درختان، برگ، حشرات و حتی خزندگان کوچک شکم خود را از شر گرسنگی رها میکند.
«خرس خورشیدی» که در رده بیست و ششم فهرست است، اکثرا در جنگلهای استوایی جنوب شرق آسیا یافت میشود. قد این موجود تنها یک متر است و یکی از کوچکترین حیوانات خانواده خرسها بشمار میرود. حتی گاهی اوقات شنیده شده است لقب «سگ خانواده خرسها» را به دلیل کوچک بودن جثه این حیوان به او دادهاند.
«کوموندور» سگ غول پیکر مجارستانی، به دلیل داشتن موهای بسیار بلند، ضخیم در رده بیست و هفتم فهرست قرار دارد و یکی از گنجینههای ملی و با ارزش مجارستان بشمار میرود.
همچنین در مقابل این سگ پشمالو، یک سگ روستایی مجار نیز وجود دارد که با داشتن موهای پرپشت و به هم گره خورده در رده بیست و هشتم فهرست است.
در رده آخر نیز یک گربه بیمو است که برای اولین بار در سال 1966 میلادی و در امریکا متولد شد. این گربههای بی مو که «اسفینکس» نام دارند، اکثرا در تمامی نقاط جهان زندگی میکنند.
منبع: ایسنا.
ehsann69
03-09-2009, 23:26
با حال بود
سلام دوستان
من یه خرگوش ماده گرفتم. سفیده و چشماشم قرمزه.
خواستم بپرسم اولا چطور بفهمم چند سالشه.
دوما میخواستم ببینم چطور تشخیص داده میشه که حامله س یا نه؟!!! :18: آخه خیلی میخوره. تا حالا خرگوشی یه این شکمویی ندیده بودم! امکان داره حامله باشه؟ آخه توی مغازه، با دوتا خرگوش دیگه توی قفس بودن.
ممنون :11:
عنکبوت بيوه سياه از معروفترين عنکبوتهاي سمي است که گونههاي مختلف آن در سراسر جهان از جمله آسياي ميانه و منطقه مديترانه انتشار دارد. اين عنكبوت پس از جفتگيري شوهر خود را ميكشد.
فارس: امير ميرشمسي پژوهشگر ايراني در تحقيقات خود موفق به شناسايي و تشخيص عنكبوت «بيوه سياه» كه تاكنون در كشور شناخته نشده بود ، شد.
اين پژوهشگر جوان گفت: در اين تحقيقات مشاهده كرديم كه اين نوع عنكبوت برخلاف اينكه زيست شناسان ، فكر ميكردند كه در ايران وجود ندارد، 3 گونه از آنها را در اطراف استان خراسان يافتيم.
وي افزود: اين روند عدم آگاهي از اين نوع از عنكبوتها تا سال 74 ادامه يافت كه طي بررسيها مشاهده كرديم كه تعداد افرادي كه توسط اين نوع عنكبوت گزيده شده بودند، افزايش يافت، در حالي كه گزش اين نوع از خانواده عنكبوتيان بسيار كشنده است.
اين پژوهشگر تصريح كرد: ميزان آگاهي اين افراد از اين عنكبوتها به اندازهاي بود كه حتي افرادي كه در آن زمان به درمانگاهها مراجعه ميكردند و نمونهاي از آن را با خود ميآوردند، نميتوانستند تشخيص دهند كه اين حشره است يا يك نوع عنكبوت يا حتي نميدانستند كه اين موجود از چه ناحيهاي افراد را ميگزد.
ميرشمسي گفت: خوشبختانه ما در اين تحقيقات و مطالعات توانستيم اين نوع از عنكبوتيان را كه نيش كشندهاي دارند. از روي ساختار توليدمثلي آنها شناسايي كنيم البته اين بررسيها هنوز ادامه دارد تا اطلاعات بيشتري از آنها به دست آوريم.
عنکبوت بيوه سياه از معروفترين عنکبوتهاي سمي است که گونههاي مختلف آن در سراسر جهان از جمله آسياي ميانه و منطقه مديترانه انتشار دارد. اين عنكبوت پس از جفتگيري شوهر خود را ميكشد.
بيوه سياه ، مشكي و براق است و يك علامت نارنجي قرمز يا زرد به شكل يك ساعت شني روي شكمش دارد. مكان هاي مورد علاقشان توده هاي چوب ، كنده هاي درخت ، توده هاي خاكروبه ، انبارها ، باغهاي ميوه و سبزيجات ، درون ديوارهاي سنگي و زير صخره هاست.
اگر آنها به داخل خانه بيايند به جاهاي تاريك مي روند مثل گوشه گنجه ديواري ، گاراژ يا پشت لوازم منزل. آنها به طور طبيعي كمرو هستند و تنها زماني نيش مي زنند كه گرفتار شوند ، احساس خطر نمايند و يا بطور ناگهاني لمس شوند.
جاي نيش عنكبوت بيوه سياه بندرت مردم را مي كشد ، اما مهم است كه به محض اينكه متوجه شديد مراقبت هاي پزشكي را انجام دهيد زيرا زخمهاي نيش عنكبوت مي تواند شما را به حد نهايت بيمار كند.
منبع : اینترنت:10:
Rahe Kavir
10-11-2009, 09:31
پروانه ها با کمک بالهایشان میشنوند
گونه های ویژه ای از پروانه ها در بالهای خود گوشهای بسیار کوچکی دارند که می توانند با کمک آنها گام بالا و پایین صوتها را از یکدیگر تشخیص داده و به این شکل از نزدیک شدن پرندگان آگاه شوند
مهر:دانشمندان تا سال 1912 بر این باور بودند که پروانه ها ناشنوای مطلق هستند تا زمانی که برای اولین بار گوش در پروانه ها شناسایی شد.
محققان طی دهه های گذشته با بررسی بر روی آناتومی و ساختار زیستی گوش پروانه ها دریافتند این ویژگی تنها در برخی گونه های خاص از پروانه ها یافت می شود.
آخرین تحقیقات انجام شده بر روی گوشهای موجود بر روی بالهای پروانه ای از مناطق حاره ای به نام مورفو بوده است. در مطالعات جدید محققان دانشگاه بریستول بر روی لایه شنوایی که در لایه زیرین بالهای آبی رنگ این پروانه زیبا قرار گرفته است مشخص شد این لایه بادامی شکل بوده و در مرکز خود برجستگی مشابه زرده تخم مرغ دارد، از همین رو به این غشا لایه "نیم رو" گفته می شود.
امواج صوتی ناشی از آواز پرندگان و یا خرد شدن برگهای پاییزی به این غشا ضربه وارد کرده و به پالسهای عصبی تبدیل می شوند که در نهایت این پالسها توسط سلولهای عصبی جاندار دریافت می شوند.
برای درک چگونگی تاثیر لایه نیم رو بر شنوایی پروانه ها محققان اصواتی با فرکانسهای متفاوت را برای پروانه هایی که دامنه شنوایی آنها هزار تا 5 هزار هرتز تخمین زده شده بود پخش کردند و برای مشاهده تغییرات در لایه شنوایی از اسکنرهای لیزری استفاده کردند.
نتیجه این آزمایش نشان داد اصواتی با فرکانسهای پایین تر تنها لایه خارجی غشا و فرکانسهای بالاتر کل ساختار از جمله ساختار کلاهک شکل را دچار ارتعاش می کند.
در کل لایه شنوایی در پروانه ها عکس العمل مناسبی نسبت به فرکانسهای پایین تر دارند و این پدیده نشان می دهد گوشهای پروانه ها بیشتر نسبت به این دامنه از صوت حساس هستند.
به گفته دانشمندان پروانه های آبی رنگ مورفو از این توانایی برای تشخیص پرنده های شکارچی استفاده می کنند به این شکل که فرکانسهای بالای صوتی را برابر با حمله پرنده و فرکانسهای پایین تر را برابر بال زدن پرنده می پندارند.
بر اساس گزارش لایو ساینس، در عین حال فرکانسهای بسیار بالا مانند فرکانسهای آواز پرندگان به پروانه هشدار می دهد که در پناهگاه خود باقی بماند و یا از ترفند استتار مخصوص به خود استفاده کند
wichidika
18-11-2009, 23:27
تصویری از کوچکترین طوطی/کوچکترین طوطی جهان در گینه کشف شدطوطی 9 سانتیمتری با رنگهای ترکیبی سبز و زرد و با نام غیر رسمی طوطی قد کوتاه زرد توسط تیم اکتشافی بی بی سی در جنگلهای گینه کشف شد.به گزارش خبرگزاری مهر، پرنده ای بسیار کوچک که از شصت دست یک فرد بالغ بزرگتر نیست عنوان کوچکترین طوطی جهان را به خود اختصاص داده است. این پرنده نسبت به بسیاری از حشراتی که در کنار آنها در جنگل زندگی می کند کوچکتر است.
طوطی کوچک در ادامه تصویربرداری های تیم شبکه بی بی سی در جنگلهای پاپوا در گینه نو کشف شد. این طوطی دارای صورت زرد کوتاهتر از 9 سانتیمتر بوده و 11.5 گرم وزن دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این گونه از پرندگان تازه کشف شده، نوع نر و ماده با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند و تنها از طریق ساختار پر بر روی سر طوطی های نر می توان آنها را شناسایی کرد.
بر اساس گزارش بی بی سی، پرنده به رنگهای سبز و زرد در خاکریزهای موریانه ها زندگی می کنند. در عین حال طوطی های کوتاه قد زرد رنگ از میوه ها و یا دانه های روغنی تغذیه نمی کنند بلکه منبع اصلی غذای آنها را گلسنگها و قارچها تشکیل می دهد.
موشی 82 سانتیمتری که در نوع خود بی نظیر بوده و بزرگترین نوع موش در جهان به شمار می رود نیز روز گذشته در جنگلهای پاپوا واقع در گینه نو کشف شد.
VAHID321
20-12-2009, 18:00
اول از حیوانات مناطق سرد سیر شروع میکنم.
پنکوئن ها پرندگان دریایی اند و در سردترین جاهای دنیا زندگی میکنند.آنها در جزیره های دریاهای قطب جنوب و جنوب آمریکای جنوبی-افریقای جنوبی و استرالیا یافت می شوند.پنگوئنها نمیتوانند پرواز کنند اما از همه پرنده ها بهتر شنا می کنند.
پنگوئن ها برای شنا از بال های کوچک و قویشان مانند باله استفاده می کنند.با دم و پاهایشانهم جهتشان را تنظیم می کنن.آنها ماهی و میگو را شکار میکنند.پرهای ضد آب و لایه های چربی زیر پوست انها را گرم نگه میدارد.
پنگئن های آدلای به صورت گروه های بزرگ پر صروصدا در جزیره های قطب جنوب زندگی می کنند.آنها برای جلب توجه جفتشان و اخطار دادن به پنگوئن های دیگر-صرو صدا می کنند و صرشان را به عقب می کشانند.
قد پنگوئن امپراتور تا 120 سانت میرسد ولی قد پنگوئن پری فقط به 40 سانت میرسد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
VAHID321
21-12-2009, 01:43
در مورد اینگوانا هم بنویسی بد نیست
خیلی حیوان جالبیه :10:
ایگوانا و اژدهای کومودو
ایگواناها مارمولک های بزرگی اند.اما اندازه آنها از اژدهای کومودو کوچک تر است و در آمریکای شمالی و جنوبی زندگی میکنند.اندازه ی یک ایگوانای معمولی به 1/8 متر میرسد و ممکن است روی پشتش خارهایی داشته باشد.
ایگوانای آبی جزیره گالاپاگوس اقیانوس اطلس بیشتر عمرش را در کنار دریا میگزراند.از کیاهان دریایی و جلبگ هایی که در زیر سطح آب رشد می کنند تغذیه می کند و می تواند بیش از بیست دقیقه در زیر آب بماند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
VAHID321
25-12-2009, 16:26
بازم میرم سراغ حیوانات مناطق سرد سیر(خرس قطبی)
خرس های قطبی در منطقه های یخ زه ی قطب شمال زندگی می کنند.شکار می کنند و بچه هایشان را پرورش می دهنند.موهای سفیدشان آن ها را در برف تقریبا" از چشم ها پنهان می کنند.آن ها معمولا" از فک ها تغذیه می کنند اما ماهی ها غاز ها و اردک هارا نیز می خورند. آن ها تنها خرس های شمالی اند که به خواب زمستانی نمی روند.
خرس های قطبی شناگران خوبی اند و باید از کوه های یخی متحرک عبور کنند. آنها معمولا" چندین کیلومتر درو تر از کوه های یخی یا زمین در حال شنا کردن دیده می شوند.پاهای بزرگ و پشمالوی آن ها وسیله ی خوبی برای شنا کردن است.
خرس های قطبی پوشش کلفت و روغنی و لایه ای از چربی دارند که آنها را از سرمای بسیار زیاد که گاهی به 30 درجه زیر صفر می رسد حفاظت می کند.
خرس های قطبی تنها زندگی می کنند و فقط هنگامی که برای جفت گیری به جنوب می روند در کنار هم اند.آن ها به جاهای بسیار دور مانند دهانه ی رود امور در روسیه و خلیج لارنس در کانادا می روند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
VAHID321
27-12-2009, 01:51
سلام
اگر میشه در مورد مورچه ها بنویسید
به نظرم حیوانات جالبی هستند:دی
مور یا موچه حشرهای است اجتماعی همانند زنبور عسل از راسته کرتاسه یعنی حدود ۱۱۰ تا ۱۳۰ میلیون سال پیش تکامل یافته است. امروزه بیش از ۱۲۰۰۰ گونه مورچه طبقه بندی شدهاند و تخمین زده میشود این تعداد تا ۱۴۰۰۰ گونه نیز برسد. مورچهها به راحتی از شاخکهای آرنج دارشان و ساختار گره مانندشان و کمر باریکشان قابل شناسایی هستند.
اندازه اجتماع مورچهها میتواند از چند ده مورچه شکارچی در یک حفره تا چند میلیون مورچه ساده و مورچه نازای ماده و طبقهای از کارگرها و سربازها و سایر گروهها را در یک محدوده جغرافیایی وسیع شامل شود.همچنین اجتماع مورچهها شامل تعدادی نر دارای نطفه و همچنین یک یا چند ماده که توانایی بارور شدن دارند و ملکه نامیده میشوند٬ میشود.همچنین گاهی اجتماع مورچهها یک ابرجامعه توصیف شده است ٬زیرا مورچهها در آن با یکدیگر کار میکنند و از اجتماع خود دفاع میکنند...
تقریباً تمام مناطق کره زمین مورچه دارد.فقط مناطقی مانند جزایر دور افتاده و غیرقابل دسترسی استثنا هستند.مورچه به بیشتر محیط زیستهای زمین چیره گشته است و در بیشتر محیط زیستها توانایی زندگی دارد.این موجود ۱۵-۲۰٪ موجودات زنده خشکی زی زمین را تشکیل میدهد.علت موفقیت آنها به زندگی اجتماعی ٬ توانای بالای انطباق پذیری و توانایی تغییر دادن محیط زیستشان و بهره برداری از منابع و دفاع از یکدیگر برمیگردد.انواع مورچهها به صورتهای مختلفی مانند زندگی انگلی و بردهداری ٬ همزیستی مصالمت آمیز و ... تکامل یافتهاند.
جامعه مورچهها دارای سیستم تقسیم کار ٬ارتباط بین اشخاص و توانایی حل مشکلات پیچیده است.این ارتباطات در جوامع انسانی با مطالعه و مذهب و در طول زمان بوجود آمده است.خیلی از تمدنهای انسانی از مورچهها در مراسم مذهبی در تغذیه و موارد پزشکی سود میجویند.توانایی آنها برای استفاده از منابع باعث تعارض آنها با انسان
ها شده است.آنها میتوانند به محصولات کشاورزی صدمه زده و وارد خانهها شوند.بعضی از انواع مورچهها مثل مورچه قرمز آتشین خودشان را از وقتی که به موضوعات جدید رساندند(مثل کابلهای برق) ٬ مطرح کردند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
VAHID321
27-12-2009, 02:34
عزیزان آماده ام هر حیوانی رو که بخواهید معرفی کنم
سلام دوستان
نمیدونم اینجا جاش هست یا نه؟
خواستم بدونم معایب و مزایای نگهداری گربه چیه؟ بیماری اگه میاره و روش درمان یا واکسنش چطوریه؟
مرسی
dr.ghazal
27-03-2010, 13:27
سلام
من درمورد کوالا مطلب میخواستم کسی هست؟؟؟
قدرتمندترین جانداران ساکن سیاره زمین که قدرت آنها بر اساس نسبت قدرت بر وزن به دست آمده است در گزارش نشریه علمی لایو ساینس معرفی شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر، پس از معرفی حشره Dung Beetle به عنوان قویترین حشره جهان، نشریه تلگراف گزارشی از قویترین موجودات زندهای که ساکن سیاره زمین هستند را بر اساس نسبت قدرت به وزن آنها ارائه کرده است که شاید دیدن نام دو حشره در ابتدای این لیست کمی شگفت آور باشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کرم اوربیتید
کرم اوربیتید: قدرتمندترین جاندار خشکی بر روی سیاره زمین به شمار میرود. این جاندار در دسته موجودات ساکن در خاک هستند که صدها هزار نمونه از آنها را میتوان در یک متر مربع گرد و غبار معمولی موجود در محیط یافت. این جاندار قادر است وزنی هزار و 180 بار سنگینتر از وزن خود را جا به جا کند که در مقیاس انسانی برابر بلند کردن وزنی 82 تنی توسط یک انسان است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حشره Dung Beetle
Dung Beetle: وزنی که این حشره قدرتمند قادر به حمل آن خواهد بود با وزن 6 اتوبوس دو طبقه که توسط انسان کشیده شود برابری میکند. این جاندار قادر است باری هزار و 141 بار سنگین تر از خود را جا به جا کند. Dung Beetleها از نظر اندازه بدن تنوع بسیاری دارند و میتواند آنها را در ابعادی برابر یک میلیمتر تا 6 سانتیمتر یافت.
مورچه برگ بر: آرواره این مورچههای بسیار کوچک به گونهای تکامل یافته است تا با ارتعاشات قوی بتواند قطعات بزرگ برگهای گیاهان را بریده و از جا بکند. این قطعات گاه وزنی 50 برابر وزن بدن مورچهها را دارند که در مقیاس انسانی با بلند کردن وزنی 2.5 تنی برابری میکند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جامعه این جانداران یکی از پیچیده ترین جوامع در دنیای حیوانات به شمار میرود که میتواند 8 میلیون مورچه را در خود بگنجاند. از دیگر تواناییهای این جانداران پرورش مزارعی از قارچها است که بر روی برگ گیاهان رشد میکنند.
گوریل: این حیوان عظیم الجثه میتواند تا 10 برابر وزن بدن خود را از زمین بلند کند. گوریلهای نر از حداکثر قد 1.75 متر و وزن 200 کیلوگرم برخوردار بوده و ابعاد گوریلهای ماده نصف ابعاد نرها است. این جانداران طول عمری 50 ساله داشته و از اثر انگشت منحصر به فردی برخوردارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عقاب تاجدار آفریقایی: اولین و تنها پرندهای که در میان قدرتمندترین جانداران زمین جا دارد این پرنده زیبا است که میتواند باری با وزن 16 کیلوگرم، وزنی 4 بار سنگین تر از وزن بدن خود را حمل کند. به گزارش مهر، این پرنده بسیار قوی و مهاجم بوده و شکارچی اصلی میمونها و بزهای کوهی به شمار میرود. ساخت آشیانه این عقاب میتواند تا پنج ماه ادامه داشته باشد زیرا این آشیانه وسعتی برابر دو متر و عمقی برابر سه متر دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انسان: به لطف یکی از قویترین مردان جهان، "زیدروناس ساویکاس" که قادر است دو برابر وزن بدن خود را حمل کند انسان نیز در لیست قدرتمندترینهای جهان قرار گرفته است. این مرد 34 ساله با قدی برابر 1.9 متر تا کنون توانسته است 285 کیلوگرم وزنه را حمل کرده و 407 کیلوگرم وزنه را به شیوه Deadlift از زمین بلند کند. وی نسبت به یک مرد عادی پنج برابر قدرتمندتر است.
ببر: حداکثر وزنی که این جانداران وحشی و زیبا توانایی حمل آن را دارند دو برابر وزن بدنشان و در حدود 540 کیلوگرم است. ببرها معمولا وزنی برابر 300 کیلوگرم داشته و بر خلاف جثهای بزرگ قادرند با سرعتی برابر 64 کیلومتر بر ساعت بدوند. قدرت ضربه یکی از پنجههای یک ببر بهاندازهای است که میتواند جمجمه یک گاو بالغ را را خرد کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فیل: توانایی حمل بار فیلها بسیار زیاد است اما در عین حال این جانداران بسیار سنگین وزن هستند. آنها میتوانند باری با حداکثر وزن 9 تن که برابر 1.7 برابر وزن بدنشان خواهد بود را حمل کنند. فیلها بزرگترین جانداران روی خشکی به شمار میروند و تا 70 سال طول عمر دارند. وزن فیلها در زمانی که تازه متولد شدهاند 120 کیلوگرم است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گاو نر: گاوهای نر توانایی حمل باری 1.5 بار سنگین تر از وزن بدن خود را دارند که این وزن برابر 900 کیلوگرم است. این جانداران معمولا برای باربری یا شخم زدن مزارع مورد استفاده قرار میگیرند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خرسهای گریزلی: توله خرسهای گریزلی در هنگام تولد تنها 0.5 کیلوگرم وزن دارند اما در سن بلوغ رشدی وزن آنها تا 550 کیلوگرم نیز افزایش پیدا خواهد کرد. به گزارش مهر، قد این جانداران که آخرین گزینه لیست قدرتمندترین جانداران زمین به شمار میروند، زمانی که بر روی دو پای خود میایستند به 2.5 متر خواهد رسید و سرعت دویدن آنها 54 کیلومتر بر ساعت تخمین زده شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر از شما بپرسند كوچكترين گربه دنيا يا كوچكترين مار دنيا چه اندازهاي است، چه ميگوييد؟ اصلا تا به حال به اين فكر كردهايد كه اين جانوران در كجاي اين كره خاكي زندگي ميكنند و چرا اين قدر كوچك ميمانند؟ اينهفته چند تا از اين كوچكترينها را معرفي خواهيم کرد.
کوچکترين گربه جهان
مستر پيبلس کوچکترين گربه جهان است. که موسسه رکوردهاي جهاني گينس نيز اين گربه را به عنوان کوچکترين گربه جهان با 2 سال سن،يک کيلوگرم وزن و 15 سانتي متر درازي پذيرفته است. اين گربه به طور کامل در يک ليوان 200 ميلي گرمي جا ميشود. مستر پيبلس کوچک که حالا يک ستاره شده در گذشته زندگي بدي داشته و صاحب قبلياش او را دوست نداشته چون که خيلي کوچک بوده.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مستر پيبلس هم اکنون با دکتر دُنا ساسمان در ايالت ايلينويز در ايالت متحده آمريکا زندگي ميکند. وي ميگويد: « من در خانهاي در حال واکسن زدن به سگي بودم که اين گربه با نمک را ديدم و از صاحبش پرسيدم آيا ميتوانم او را داشته باشم و او پذيرفت و گربه را به من داد.»
وي ميگويد: « مستر پيبلس داراي اختلال ژنتيکي است و تا مدتها انتظار ميرود بتواند عنوان کوچکترين گربه جهان را نگه دارد. زيرا مسترپيبلس از سن طبيعي که گربهها به رشد کامل ميرسند گذشته است.»
دکتر ساسمان ميگويد: «من هنوز مجبورم روزي 4 وعده غذا به او بدهم تا با اين کار وزنش را حفظ کنم.»
او ميگويد: «هنگامي که هوا سرد است او روي گردن من ميخوابد و يکي از بهترين عادتهاي گربه کوچولو آمدن روي چانه من و ليسيدن من است.»
جالب است بدانيد کوچکترين نژاد گربههاي جهان نژاد سنگاپوريست.
كوچكترين مار و سوسمار جهان
يک دانشمند آمريکايي ميگويد که کوچکترين مار دنيا را در شرقيترين نقطه جزاير کاراييب در باربادوس يافته است. اين مار کاملا بالغ است ودر حالت کشيده در حدود 10 سانتيمتر طول دارد.
بلر هجز، يک زيست شناس که در زمينه تکامل موجودات فعاليت ميکند، تيم تحقيقاتي در ايالت پنسيلوانيا دارد و به خاطر کشف کوچکترين سوسمار جهان در جمهوري دومينيکن و کوچکترين قورباغه در کوبا شهرت دارد.
او ميگويد: « اين مار را زماني يافته که در زير سنگي در جنگل بارباديان خزيده بوده است.» اين مار کوچک در ميان 3100 گونه مار شناخته شده، کوچکترين محسوب ميشود.
جانوران کوچک در جزاير کاراييب هنوز در حال اکتشاف هستند. اين مار باربادياني ظاهراً لارو موريانه و حشرات را ميخورد ولي هنوز چيزي درباره اکولوژي و رفتارش مشخص نيست. تست ژنتيکي اين مار را گونه جديدي شناخته است و سمي نيز نيست.
اين مارها، مار کرمي نيز ناميده ميشوند و بيشتر در مناطق گرمسير يافت ميشوند. يافتن کوچکترين مار جهان در اين جزيره تنوع قابل توجه زيستي را در کاراييب ثابت ميکند و نشانگر يک اصل زيستي است؛ جزاير اغلب زيستگاه جانوراني هستند که در جريان تکامل بيش از اندازه بزرگ يا کوچک شدهاند. جزاير به اين دليل مسکن جانوران با اندازههاي عجيب هستند که تنوع جانوري کمتري از اقليمهاي ديگر دارند و جانوران و حشرات موجود براي سازگاري و برقراري قوانين اکولوژيک يا بيش از اندازه بزرگ يا کوچک ميشوند.
کوچکترين پرنده دنيا
اندازه اين پرنده کوچک ممکن است به اندازه يک حبه قند باشد. اين پرنده کوچک مرغ مگسخوار زنبور عسل ناميده ميشود چون که بدن او به اندازه بدن يک زنبور عسل است. فاصله نوک او تا انتهاي دمش فقط63 سانتي متر است اين پرنده در کوبا زندگي ميکند.
کوچکترين جانور دنيا
کوچکترين جانور دنيا پروتوزون نام دارد. پروتوزونها به قدري کوچک هستند که تنها با ميکروسکوبهاي قوي قابل ديدن هستند. بعضي از آنها به قدري کوچک هستند که اگر 5000 تا را از آنها را در کنار هم قرار بدهند، نقطهاي به اندازه نيم اينچ «25/1 سانتيمتر» را تشکيل خواهند داد.
hamid_diablo
28-04-2010, 11:25
سلام
1.من یه گربه خونگی دارم که الان تقریبا 1 ماهی میشه که شیکمش باد کرده:31:میخواستم بدونم توله هاشو کی به دنیا میاره
2.یه کم در مورد بیماریهای گربه میخواستم بدونم
3.مو گربه چه ضرری داره؟
ertebatat
03-07-2010, 11:48
آنجل یا فرشته ماهی دارای انواع متعددی است. در گروه سیچلایدها، آنجل یکی از زیباترین ماهیها بحساب می آید و از طرفداران زیادی برخوردار است. آنجل باله بلند چلگیس، آنجل نیم تنه مشکی، آنجل ببری، آنجل سفید، آنجل مشکی، آنجل باله بلند دودی، آنجل باله بلند سفید هستند، که در ایران تکثیر و پرورش یافته اند و اکثر علاقمندان به این ماهیها برای انتخاب ماهیهای مولد خوب باید تعدادی از آنجلهای جوان، شاداب، سرحال و بدون نقص باله ها و عضو را بصورت گروهی در شرایط عالی نگهداری کنند. و از بین آنهایی که با همدیگر جفت می شوند برای تکثیر و پرورش جدا کنند. برای اینکار باید در روی هر دیواره آکواریوم چندین تکه سنگ به اندازه ارتفاع آکواریوم و به عرض 5 سانتیمتر قرار داده شود. بطوریکه تکه سنگ با دیواره آکواریوم بصورت مورب و زاویه ای تقریبا 55 بوجود آورد. آنجلها محلهایی که دارای شیب است برای تخمریزی انتخاب می کنند. ماهیهای آنجل جوان معمولا بین 10 تا 12 ماهگی بالغ می شوند و در آنموقع بین 13 تا 15 سانتیمتر طول خواهند داشت. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این رو هم من ذکر کنم این ماهی آنجل اگه اشتباه نکنم ! گئشت خوار هستند :46:
لژیون سوزان
08-07-2010, 18:34
والا الان این سوسکه آمده خونه من منم گرفتمش خیلی رنگش باحاله سبز متالیک هست شما میدونید این چیه اسمش چیه؟ و یا چی میخوره و اینا؟؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این عکسم خودم گرفتم الان:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من تو گیلان هستم ولی این سوسک رو معمولا توی فیلم مومیایی و اهرام مصر دیدم نمیدونم اینجا چیکار میکنه:18:
مرغي که اغلب اوقات رنگ خود را عوض ميکند باعث شده دانشمندان مطالعات خود را بر روي پديده نادر تغيير رنگ آن آغاز کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرغي که متعلق به يک کشاورز ساکن دهکده اي ساحلي است اغلب اوقات رنگ خود را عوض ميکند که اين موضوع نه تنها باعث حيرت مردم عامي منطقه شده بلکه جامعه دانشمندان را نيز متعجب کرده است.
بر اساس گزارشي از ايندين اکسپرس، طبق مطالعات جانورشناسان اين پديده براي اولين بار است که رخ مي دهد.
اين مرغ که 6 ساله است در ابتدا سياه متولد شد و در طي اين 6 سال بدون هيچ پوست اندازي و يا هيچ گونه مشکل فيزيکي چهار بار تغيير رنگ داده است.
به گفته کشاورزي که صاحب اين مرغ است، اين مرغ در سال 2009 دو بار به رنگ سفيد و مشکي تغيير رنگ داد تا اينکه بالاخره به رنگ سفيد خالص درآمد.
تغيير رنگ بال هاي اين مرغ زماني مورد توجه قرار گرفت که براي اولين بار تخم گذاشت. پس از آن به مدت يکسال اين پرنده مشکي رنگ کاملا به رنگ سفيد در آمد در حاليکه در سلامتي کامل بسر ميبرد. هيچ نابهنجاري ديگري از اين مرغ مشاهده نشده و همچنان در حال تخمگذاري است.
يکي از جوجههاي اين مرغ هم به گفته اين کشاورز گرايشات شبيه مادر خود را دارد.
به گفته دکتر اومن عضو دپارتمان جانورشناسي دانشگاه کرالا از سال 2008 اين مرغ را تحت نظر داشتيم. اين مورد جزء يکي از پديدههاي نادر و عجيب علمي است که براي از دست ندادن آن بايد تنها آزمايش هاي خارجي و سطحي روي آن انجام شود.
نمونههاي خوني و هورموني از اين مرغ در سالهاي 2008، 2009 و 2010 جمع آوري شده و در حال بررسي است. تعداد استروژن بالاتر از حد طبيعي موجود در خون اين مرغ ممکن است دليل اين پديده باشد. استروژن امکان دارد مانع از تجمع رنگدانهها در بافت جنس ماده شود. گرچه اين موضوع بايد بعد از مطالعات ژنتيکي پرندگان ثابت شود.
---------- Post added at 11:05 AM ---------- Previous post was at 11:03 AM ----------
افسانههاي کهن ايراني سمندر را زاده آتش ميدانند که نامش ترکيبي از 2 کلمه سام (آتش) و اندر (درميان) است. سمندرها در فصل زمستان براي فرار از سرما وارد شکاف درختان ميشوند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در قديم که انسانها چوبها را به عنوان سوخت آتش ميزدند ناگهان سمندر از آن به بيرون ميجهيد به همين دليل، قديميهاي ايران سمندرها را موجوداتي زادهآتش ميدانستند و آن را نماد پاکي، شجاعت، ايمان پايدار و انسان راست کردار ميدانستند.
سمندرها گونههاي بسيار متنوعي دارند، اما يكي از آنها سمندري است كه اندميك ايران است. گونههاي اندميك يعني موجوداتي كه انحصارا در يك منطقه جغرافيايي زندگي ميكنند و فقط خاص آن منطقه هستند. سمندر لرستاني با نام علمي Neurergus Kaiser را گاهي محليها به نام مارمولك رنگي ميشناسند.
اين گونه بسيار زيبا و باشكوه با بدني نرم به درازاي 14 سانتيمتر در كوههاي زاگرس در شمال خوزستان و مناطق آبشاري لرستان زندگي ناآرامي را سپري ميكند.سمندر لرستاني اصلا موجودي نيست كه قابليت خوراكي داشته باشد، بنابراين تقريبا كسي در ايران يافت نميشود كه آن را شكار كند تا غذايي از آن توليد كند.
اين سمندرها، حتي شكارچي طبيعي هم ندارند بنابراين به نظر ميآيد كه نبايد خطري آنها را تهديد كند در حالي كه اصلا اينگونه نيست. سمندرهاي لرستاني آنچنان در معرض تهديد انقراض قرار گرفتهاند كه در اجلاس ساتيس (حمايت از گونههاي طبيعي) كه ابتداي همين سال در قطر برگزار شد، ممنوعيت خريد و فروش اين گونه زيبا تصويب شد. در كشورهاي اروپايي و آمريكايي هر سمندر لرستاني گاه تا 750 دلار خريد و فروش ميشود و افراد محلي گاه هر سمندر را با قيمت فقط 100 تومان ميفروشند.
سمندر لرستاني در دنيا بينظير است و هيچ همتايي از آن در ديگر جاهاي دنيا وجود ندارد و اكنون اين نادرترين گونه زاگرس در حال انقراض است و من و شما باز هم مسوولان انقراض هستيم. فكر نكنيد كه ما هيچ گناهي نداريم. وقتي در روزهاي آخر هر سال در ميدان تجريش تهران يا مراكز خريد ديگر در سراسر ايران به فكر خريد ماهي قرمز و تنگ و سبزه و سمنو هستيد اگر تشتي پر از سمندرهاي زيباي رنگي ديديد و با خواهش فرزندتان براي خريد آن سمندرهاي نازنين مواجه شديد، اصلا به درخواست فرزند دلبندتان توجه نكنيد.
اگر او اكنون كمي گريه زاري كند خيلي بهتر از آن است كه فردا روزي در رثاي يكي از گونههاي منحصر به فرد دنيا اشك حسرت بريزد.
تحقيقات جديد نشان مي دهند فيلها نسبت به انفجار ديناميت و صداي مهيب ناشي از آن کاملا بي تفاوتند اما رفت و آمد انسانها از نزديکي اين جانداران به راحتي رفتار آنها را آشفته مي کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان دانشگاه کورنل در نيويورک با استفاده از ابزارهاي صوتي مشابه آنچه براي استراق سمع والها مورد استفاده قرار مي گيرد براي کنترل صداها و لرزه هاي ناشي از اکتشافات نفت در منطقه اي در نزديکي پارک ملي گابن توانستند 27 هزار ساعت صدا و امواج ارتعاشي را به ثبت برسانند.
محققان اين اصوات را به منظور بررسي ميزان تاثير انفجارهاي ديناميتي و ديگر فعاليتهاي انساني از قبيل راندن و نصب تجهيزات و خودروهاي صنعتي بر روي صداي فيلها مورد مطالعه قرار دادند.
در حالي که فعاليت فيلها به صورت شبانه روزي ادامه دارد تحقيقات نشان دادند فيلهايي که ساکن مناطق تحت تاثير فعاليتهاي معدن کاوي بودند، در زمان انجام فعاليتهايي اکتشافي از منطقه فراري نمي شدند اما فيلهايي که در نزديکترين فاصله از اين فعاليتها قرار داشتند، زمان زندگي روزمره خود را به شبها انتقال مي دادند.
اطلاعات صوتي نشان دادند اين تغييرات رفتاري در واقع با حرکت کردن کارگران در ميان جنگلها و نصب تجهيزات در ارتباط است و نه با انفجار ديناميتها.
به گفته محققان شايد صداي ديناميت مانند يک رعد بزرگ و شديد باشد و از اين رو در نظر فيلها کاملا بي خطر به نظر بيايد در حالي که فيلهاي بي آزار و آرام اين منطقه تا کنون بارها قرباني ظلم شکارچيان انسان شده اند.
بر اساس گزارش نيوساينتيست، اين تغييرات رفتاري مي تواند منجر به بروز استرس بيش از اندازه و افزايش رقابت بر سر غذا شود زيرا به اين شکل فيلهاي شب زنده دار زمان کمتري براي جستجوي غذا خواهند داشت.
moonfairy
17-08-2010, 14:45
کسی در مورد دلیل تغییر رنگ بینی سگ ها چیزی میدونه؟؟؟؟؟؟
new evil
01-09-2010, 02:52
سلام
من یه عنکبوت خونگی دارم می خواستم ببینم کسی میتونه نژاد و اسمشو تشخیص بده؟
new evil
01-09-2010, 12:42
سلام
من یه عنکبوت خونگی دارم می خواستم ببینم کسی میتونه نژاد و اسمشو تشخیص بده؟
اگه کسی هست PM بده تا عکسشو براش بفرستم
راستی چطوری باید اهلیش کرد که گاز نگیره؟
wichidika
01-09-2010, 20:53
نژاد گوسفند شال قزوين،بهترين نژاد گوشتي کشور اصلاح ميشود
كارشناس پژوهشي جهاد دانشگاهي استان:
افزايش 50 درصدي امكان باروري از اهداف طرح است
پروژه بهبود بهرهوري و اصلاح نژاد گوسفند شال توسط جهاددانشگاهي واحد استان قزوين اجرا خواهد شد.
به گزارش ايسنا، امير طغرايي، كارشناس پژوهشي جهاد دانشگاهي قزوين اظهار كرد: گوسفند شال بومي استان قزوين و بهترين نژاد گوشتي کشور است كه درصد بالاي دو قلوزايي و قابليت دو بار زايش در طول سال را دارد كه با اجراي پروژه بهبود بهرهوري و اصلاح نژاد آن ، اقتصاد دامداران استان و كشور متحول ميشود.
وي تهيه شناسنامه مولکولي ، تعيين روش مناسب انجماد اسپرم ، تعيين بهترين ماده رقيق کننده اسپرم و همچنين انجام عمل لاپاروسکوپي به جاي روشهاي رايج تلقيح مصنوعي با هدف افزايش 50 درصدي امكان باروري را از جمله اهداف طرح اصلاح نژادگوسفند شال اعلام كرد.
شايان ذكر است اين طرح با همکاري پژوهشکده رويان جهاد دانشگاهي، استاندار قزوين، مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي و سازمان جهاد کشاورزي استان قزوين اجرا خواهد شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
wichidika
11-09-2010, 17:26
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبورعسل هندي(شرقي) با نام علمي Apis cerana
يک استاد دانشگاه، گفت: زنبور عسل هندي (شرقي) با نام علمي Apis cerana از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل از رده حشرات، راسته بال غشائيان و خانواده آپيده است و تاکنون چهارگونه زنبور عسل شامل؛ زنبور عسل اروپايي(معمولي)، زنبور عسل شرقي( هندي)، زنبور عسل بزرگ و زنبور عسل کوچک شناسايي شده است.
قاضي ادامه داد: زنبور عسل شرقي (هندي) با نام علمي Apis cerana يکي از نژادهاي زنبور عسل است که کمي کوچکتر از زنبور عسل معمولي بوده و از زنبور ريز درشتتر است.
وي افزود: زنبور عسل هندي در واقع همتاي آسياي شرقي زنبور عسل معمولي است، به طوريکه رفتار و خصوصيات ظاهري آن نيز همانند زنبور عسل معمولي است به همين علت براي مدت زمان زيادي به عنوان زيرگونه زنبور عسل معمولي طبقه بندي ميشد.
قاضي تاکيد کرد: نکته مهم از نظر پرورش دو نژاد زنبور عسل شرقي( هندي) و معمولي اين است که اگر هر دو گروه به صورت مشترک در يک محل نگهداري شوند بطور مکرر يکديگر را غارت ميکنند.
اين عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: از تلاقي بين زنبور عسل شرقي و معمولي نتايج مرده توليد مي شود ضمن اينکه مشکل عظيمي که در اثر همزيستي اين دو گونه در صنعت زنبور داري پديد آمده انتقال کنه و اروا از اين زنبور عسل به زنبور عسل معمولي بوده است.
وي تصريح کرد: آپيس سرانا (شرقي) را ميتوان در کندو پرورش داد، هرچند بررسيها نشان دادهاند کلني اين گونه کوچکتر و توليد عسل نيز در آن کمتر از زنبور عسل معمولي است.
قاضي گفت: پوشش سلولهاي نر در اين گونه سوراخ شده و آشيانه آن شبيه زنبور عسل معمولي و به صورت پندين شان در يک حفره است.
وي گفت: طول بال جلو در زنبورهاي کارگر در اين گونه بين ٧/٤ تا ٩ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ سرويس علمي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه در گزارشهاي بعدي به معرفي نژادهاي ديگر زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
alirezaghanbari
14-09-2010, 03:25
معرفی حیوانات نظامی در طول تاریخ جنگهای انسانی
انسانها از زمان آغاز جنگها در تاریخ از حیوانات مختلفی برای کمک در مبارزه استفاده کرده اند و امروز ارتشهای مختلف از دامنه گسترده تری از موجودات زنده برای فعالیتهای مختلفی از ردیابی بمبها گرفته تا گشت زنی ساحلی استفاده می کنند.به گزارش خبرگزاری مهر، این موضوع با در نظر گرفتن اینکه حیواناتی مانند اسبها، سگها و دیگر جانداران با هدف حضور در مبارزات انسانی تکامل نیافته اند، جالب توجه است. تا به حال طراحی های طبیعت نه تنها در برابر گذر زمان و فرسودگی مقاومت نشان داده است، بلکه الهام بخش انسانها نیز بوده است تا انرژی خود را از طریق ساخت مشابه های مکانیکی هدایت کرده و یا ذخیره کنند.
در ادامه تعدادی از جاندارانی که به صورت ناخواسته به سربازان ارتشهای باستانی و مدرن تبدیل شده اند را مشاهده می کنید:
خفاشهای بمب افکن: این پستانداران شب زنده دار پرنده، طی جنگ جهانی دوم در آزمایش عجیبی به کار گرفته شدند. یک دندانپزشک جراح خشمگین از حمله ژاپنی ها به بندر پرل، طرح اتصال بمبهای کوچک و آتشزایی را به خفاشها ارائه کرد. برنامه این بود که این پرندگان کوچک مانند هزاران شعله آتش در سرتاسر شهرهای ژاپن پرواز کرده و همه جا را به آتش بکشند. اما این ایده پس از دریافت مجوز از روزولت با مشکل مواجه شد زیرا بسیاری از 6 هزار خفاشی که ارتش آمریکا از آنها استفاده کرده بود، مانند سنگ از آسمان سقوط کردند و یا متواری شدند. نیروی دریایی آمریکا قبل از پذیرفتن شکست خود، بیش از دو میلیون دلار صرف غلبه بر مشکلات به وجود آمده کرد. در واقع خفاشهای بمب افکن تنها توانستند از پس بمباران روستای شبیه سازی شده ژاپنی، یک آشیانه هواپیمای آمریکایی ها و خودروی یک ژنرال ارتش بر آید. امروزه محققان پنتاگون در حال مطالعه بر روی مکانیک پرواز خفاشها هستند تا بتوانند از آن برای ساخت هواپیماها و روباتهای جاسوس آینده الهام بگیرند.
سوار نظام شترها: شترها در ارتشهای مدرن نقش چندان جدی به عهده ندارند اما زمانی بود که سواره نظامهایی از شترها در مناطق خاصی از جهان به وجود آمده و مورد استفاده قرار می گرفته است. در زمانهای قدیم شترها بیشتر در صحراهای آفریقای شمالی و خاورمیانه استفاده می شدند زیرا این حیوانات به توانایی بالا در دوام آوردن در شرایط خشک و بی آب شهرت دارند. همچنین گفته می شود که بوی شترها، حتی اگر خود دشمن را نمی ترساند، موجب وحشت اسبهای سواره نظامهای دشمن می شده است. پارتها و ساسانیان گاه به صورتی زیرکانه شترهای خود را با استفاده از زره های قدیمی پوشش می داده اند و جنگجویان عرب نیز هنگام تاخت و تاز و حمله به قبیله های دیگر و یا هنگام فتح خاورمیانه یا شمال آفریقا توسط مسلمانان بر شترها سوار بوده اند. نقش شترها در کارزارها با توسعه سلاح های گرم در دهه 1700 و 1800 کم رنگ تر شد اما تا زمان جنگ جهانی اول نیز نشانه هایی از حضور این جانداران در میدانهای جنگ دیده شده است.
زنبورهای خشمگین: زنبورهای نیش دار در صورت تحریک و خشمگین شدن می توانند سلاحهای تاثیرگذار و آزاردهنده ای به شمار روند. یونانیان باستان، رومی ها و دیگر تمدنها گاه از حشراتی مانند زنبور به عنوان سلاحی جنگی استفاده می کردند تا نفرات دشمن را بترسانند. گاه محاصره کنندگان کندوهایی مملو از زنبور را با کمک منجنیق به سوی دیوارهای شهرهای تحت محاصره پرتاب می کردند و مدافعان یونانی نیز با استفاده از همین کندوها مهاجمان را به رگبار می بستند. حتی گاهی ساکنان منطقه ترابوزان در ترکیه سربازان رومی تحت فرمان پومپی را به وسیله انبوهی از زنبورهای سمی مورد هجوم قرار می دادند و منجر به عقب نشینی سربازان مسموم و از خود بی خود رومی می شدند. از اخیر ترین موارد استفاده از زنبورهای خشمگین در جنگها می توان به به فتح قلعه ها در قرون وسطی، جنگ جهانی اول و جنگ ویتنام اشاره کرد. امروزه دانشمندان کاربرد بسیار صلح جویانه ای را برای زنبورها یافته اند و از آنها برای ردیابی معادن استفاده می کنند.
شیرهای دریایی نگهبان: شیرهای دریایی کالیفرنیا که در کنار دلفینها و والهای خاویار در خدمت نیروی دریایی آمریکا قرار دارند، با حضور در برنامه پستانداران دریایی به شهرت عجیبی رسیده اند. پستانداران دریایی از دید در تاریکی و شنوایی زیر آبی خارق العاده ای برخوردارند و می توانند با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت شنا کرده و یا به صورت متوالی در اعماق بالا شیرجه بزنند. نیروی دریایی آمریکا بر اساس همین توانایی ها شیرهای دریایی را به عنوان نیروهای مین جمع کن آموزش داده است که می توانند مینهای دریایی را شناسایی و نشانه گذاری کنند. این جاندارن حتی قادرند به قواصان یا مضنونین پابندهای مخصوصی بزنند تا افراد نیروی دریایی بتوانند این مضنونین را به سطح آب بکشانند. نیروهای ویژه شیرهای دریایی به دوربینهای پیشرفته ای مجهزند که تصاویر زنده را از زیر دریا در اختیار انسانها قرار می دهند. تنها یکی از این شیرهای دریایی، دو مربی و یک قایق لاستیکی می تواند جایگزین یک ناو کوچک، سرنشینان و قواصانی شود که در بستر اقیانوس در جستجوی جسمی خاص هستند.
کبوترهای نامه بر: در بخش بزرگی از تاریخ نبردهای انسانی، کبوترهای پیغام رسان با توجه به توانایی لانه یابی و مسیریابی قوی که به آنها این قدرت را می دهد پس از طی کردن صدها کیلومتر به راحتی به خانه بازگردند، پیامهایی مهم و تاریخی را از مقامات و ژنرالهای ارتشهای مختلف حمل کرده اند. اما این پرندگان زیبا در طول جنگ جهانی اول، زمانی که نیروهای متفقین از بیش از 200 هزار کبوتر استفاده کردند، به شهرتی باورنکردنی رسیدند. حتی یکی از این کبوترها به نام Cher Ami (دوست عزیز) به دلیل حمل 12 پیام به استحکامات وردن در فرانسه مدال افتخار "کروکس دی گوئر" (عبور از جنگ) فرانسه را دریافت کرد. Cher Ami آخرین پیام خود را با وجود جراحت شدید گلوله به مقصد رساند و عنوان ناجی گردان گمشده هفتاد و هفتمین لشگر پیاده نظام آمریکا که توسط نیروهای آلمان از هم گسیخته شده بود را دریافت کرد. پیشرفت در تکنولوژی ارتباطات نیاز به این پرندگان را که در جهان سمبلی برای صلح به شمار می روند، در میدانهای جنگ از بین برده است.
دلفینهای نیروی دریایی: از دهه 1960 تا کنون دلفینهای پوزه بلند در کنار شیرهای دریایی در گشت زنی سواحل کمک حال نیروی دریایی آمریکا بوده اند. این جانداران از حسگرهای پیچیده بیولوژیکی خود برای جستجوی مینهای دریایی استفاده می کنند. یک دلفین صداهای تیک مانندی از خود ایجاد و به اطراف منتشر می کند که این اصوات با برخورد با اجسام اطراف به سوی خود جاندار بازمی گردند. این کار تصویری ذهنی از جسم را در دلفینها به وجود می آورد که در نهایت می تواند گزارش آنچه دیده است را با کمک سوال و جوابهای "آری و خیر" به انسانها انتقال دهد. مربیان این دلفینها همچنین می توانند پاسخ مثبت این جانداران را با فرستادن دلفینها برای نشانه گذاری جسم مورد نظر دریابند. دلفینها همچنین می توانند مهاجمین را نشانه گذاری کنند اما ارتش آمریکا توانایی این جانداران را در استفاده از سلاح انکار کرده است.
فیلهای جنگی: عظیم ترین پستاندار زنده روی زمین با توانایی بالای تخریب صفوف و استحکامات دشمن، ردپای پررنگی را از خود در کارزارهای تاریخی به جا گذاشته است. فیلها از پاها، عاجها و حتی خرطوم خود در از هم پاشیدن لشگرها استفاده می کردند. گاه بر تن این جانداران زره های مخصوص و زوبین انداز پوشانده می شده است. شاید فرمانروایان باستانی هند اولین افرادی بوده اند که فیلها را به عنوان ماشینهای زنده اهلی کرده اند اما پس از آنها ایرانیها نیز در خاورمیانه از فیلها استفاده کردند. اسکندر در نبردهای تاریخی خود با فیلهای زیادی از سپاه مقابل برخورد کرد و به تدریج یونانی ها و رومی ها در زمانهای خاصی از فیلهای جنگی استفاده کردند. اسبها از بو و شکل فیلها هراسان بوده و نیروهای انسانی نیز باید در هنگام مقابله با چنین عظمتی پیآمدهای آن را در نظر می گرفتند. به تدریج استفاده از توپها به عنوان سلاح مخرب نقش جنگجویانه فیلها را در تاریخ جنگهای بیهوده و خونین انسانها به پایان رساند.
قاطرهای ارتشی: قاطرها در طول تاریخ جنگهای انسانی نقشی کم سرو صدا اما حیاتی به عهده داشته اند زیرا وظیفه حمل و نقل سلاح، غذا و دیگر مایحتاج نیروهای نظامی را به عهده آنها می گذاشته اند. این جاندارن برای حمل بار به اسبها برتری دارند زیرا از توان بدنی بالاتری برخوردارند. همچنین این جانداران نسبت به اسبها از هوش و بی میلی بیشتری برای نافرمانی برخوردارند. لژیونهای رومی در ازای هر 10 نیرو یک قاطر به همراه داشتند و ناپلئون بناپارت نیز برای عبور از کوهستان آلپ بر یک قاطر سوار شده بود. ارتش آمریکا در طول جنگ جهانی اول به تنهایی از 571 هزار اسب و قاطر استفاده کرده بود که در حدود 68 هزار راس از این جانداران در نبردها از بین رفته بودند. امروزه نیز بخشهای مختلفی از نیروهای نظامی آمریکا برای حمل و نقل تجهیزات از میان کوهستانها از این جانداران استفاده می کنند.
سگهای جنگ: از هزاران سال پیش تا کنون نسلهای بزرگی از سگهای جنگی در میدانهای جنگ به عنوان نگهبانان مدافع برای ملیتهای مختلف از مصری ها گرفته تا بومیان آمریکا خدمت کرده اند. رومی ها سگهای جنگی خود را به نوعی قلاده میخدار و زره مجهز می کردند و جنگجویان اسپانیایی نیز در حین حمله و تهاجم آمریکای جنوبی در دهه 1500 از سگهای جنگی زرهپوش استفاده می کرده اند. بسیاری از قومهای اروپایی نیز در مبارزات خود در طول قرون وسطی از سگهای جنگی استفاده می کردند، اما گسترش جنگ افزارهای متعدد نقشهای متعدد این جانداران را کاهش داد و اکنون سگها بیشتر به عنوان ماموران ردیاب بمب و مواد منفجره به کار گرفته می شوند.
اسبها: شاید هیچ جانداری به اندازه اسب در تاریخ جنگهای انسانی تاثیرگذار نبوده باشد. انسانها در حدود 5500 سال پیش اسبها را در قزاقستان اهلی کردند و گسترش اسبها در میان اروپا-آسیا استفاده از آنها را در میدانهای بزرگ جنگ افزایش داد. مصری ها و چینی های باستان قبل از ابداع زین و رکاب کاربردی از ارابه های اسبدار به عنوان پایگاهی ثابت برای جنگیدن استفاده می کردند. شوالیه های زره پوش و اسب سوار حملات مخربی را به نیروهای مهاجم وارد می کردند. ثبات و پایداری که زین و رکاب به جنگجویان می بخشید به مغولها توانایی تیراندازی و نشانه گیری دقیق از روی زین اسب را می داد و در نهایت نیروی محرکه کافی برای تهاجم به جهان شناخته شده زمان خودشان را فراهم آورد. جایگاه اسبها به عنوان ابزار و وسیله نقلیه جنگی تا زمان آغاز دوره جدید جنگها، زمانی که تانکها و ماشینهای زره پوش ساخته شدند دچار تزلزل نشد.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
alirezaghanbari
16-09-2010, 06:09
موجوديکهخودش تعيين میکند،نرباشديادوجنسی!
میگوهای نعنافلفلی همگی با جنسیت نر به بلوغ میرسند، اما میتوانند تصمیم بگیرند که هرمافرودیت شوند یا نه. این تصمیم فواید و مضرات خاص خودش را دارد و به شرایط زندگی میگوها و اجتماع آنها بستگی دارد.گونههایی از جانوران روی کره خاکی ما زندگی میکنند که تغییر جنسیت بخشی طبیعی از زندگی آنها است. گونههایی وجود دارند که در ابتدای زندگی نر یا ماده هستند و بعد به جنس دیگر تغییر جنسیت میدهند. همچنین گونههای نه چندان کمی از موجودات میتوانند در آن واحد هم نر و هم ماده باشند که به این دسته هرمافرودیت یا دوجنسی گفته میشود.
نیوساینتیست در گزارش ویژه خود به یکی از این گونههای جانوری پرداخته که یک قدم فراتر رفته و به نحو پیچیدهتری تصمیم میگیرد که در جنسیت خود باقی بماند یا این که آن را تغییر بدهد. این جانور، میگوی نعنافلفلی نامیده میشود. اسم این میگو از طرح بدنش میآید که به شکل شکلاتهای نعنایی یا آبنباتهای راه راه است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
میگوهای نعنافلفلی همه با جنسیت نر متولد میشوند و به بلوغ میرسند. آنها این قابلیت را دارند که به هرمافرودیت تبدیل شوند، یعنی در آن واحد هم نر باشند و هم ماده. اما اغلب میگوها ترجیح میدهند که نر باقی بمانند و تا جایی که امکان داشته باشد، صبر میکنند تا دیگران تغییر جنسیت بدهند. یکی از دلایل این ترجیح این است که آنها به عنوان یک نر بیشتر شانس جفتگیری دارند، تا وقتی که در قالب یک هرمافرودیت بخواهند نقش یک نر را ایفا کنند.
همچنین تبدیل شدن به هرمافرودیت سرعت رشد میگوها را کاهش میدهد، احتمالا به این دلیل که تولید تخمکها به انرژی بیشتری نیاز دارد.
در حقیقت انتخاب این که میگوهای نعنافلفلی نر باقی بمانند یا هرمافرودیت شوند، به اندازه اجتماعی بستگی دارد که در آن زندگی میکنند. اگر اجتماع بزرگ باشد و شانس این که اطرافیان هرمافرودیت شوند زیاد باشد که چه بهتر، وگرنه، اگر میگو مستقل زندگی کند و در جمع بزرگی از همنوعان خود نباشد، هرمافرودیت میشود و بدین ترتیب شانس جفتگیری را برای خود افزایش میدهد.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
wichidika
16-09-2010, 16:17
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
يک استاد دانشگاه در گفتوگو با ايسنا:
حدود ٤٠ ميليون سال از حيات زنبور عسل ميگذرد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سل اولين ماده غذايي بسيار شيريني بود که انسانهاي نخستين از کندوهاي طبيعي برداشت مي کردند و لذا زنبورعسل همواره مورد احترام بشر بوده و در کتاب هاي آسماني مانند قرآن کريم، انجيل و تورات از زنبور عسل به عنوان يک حشره مفيد و از عسل به عنوان يک ماده مغذي و شفابخش ياد شده است.
دکتر شهاب قاضي عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، در مورد تاريخچه زنبور عسل اظهار كرد: حدود 40 ميليون سال از حيات زنبور عسل مي گذرد که اين موجود مي تواند در اکثر مناطق با شرايط مختلف آب و هوايي به زندگي ادامه دهد در واقع گرچه مناطق اوليه پرورش اين حشره مناطق گرم و گرمسيري است اما در حال حاضر به استثناي نواحي قطبي در تمام نقاط دنيا پرورش داده مي شود.
وي گفت: در کار کردن بايد تابع زنبور عسل باشيم و استفاده از تجهيزات و وسايل نمي تواند تغيير زيادي در شرايط پرورش ايجاد کند.
قاضي افزود: اگر با زنبورعسل به عنوان يک حشره مفيد به طور صحيح برخورد نشود بين 40 تا 50 درصد توليدات گياهي شامل مواد خوراکي انسان و دام، مراتع، جنگل ها و گونه هاي جانوري از بين خواهد رفت.
وي تصريح کرد: حدود 80 درصد گرده فشاني تحت اثر زنبور عسل و تنها 20 درصد آن تحت تاثير ساير حشرات و مسائل ديگر مثل باد، آب، انسان و ساير حيوانات ديگر صورت مي گيرد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه سپس در مورد اهميت زنبور عسل و توليدات آن سخن گفت و ژله رويال که مادهاي تلخ، شور، تند است را يکي از توليدات زنبور عسل معرفي کرد و افزود: هرچند مصرف خوراکي آن براي انسان تعبيه نشده اما به علت خواص درماني و مسائل مربوط به جوان کردن و طول عمر طرفداران زيادي دارد.
وي سپس موم را يکي ديگر از محصولات زنبور عسل عنوان و ابراز كرد: تنها زنبورعسل موم توليد نمي کند بلکه زنبورهاي وحشي و بعضي مگس هاي شبيه زنبور نيز موم توليد مي کنند اما بيشترين ميزان موم را زنبور عسل توليد مي کند.
قاضي تاکيد کرد: کمتر حشره اي يافت مي شود که اين توليد را به اين نحو و با اين اصول مهندسي داشته باشد.
وي گرده گل را محصول ديگري دانست که با دست و توسط کارگر جمع آوري نمي شود اما زنبور به راحتي مي تواند آن را جمع آوري کند که اين امر با توجه به اينکه گرده گل پروتئيني مي باشد و زنبور براي تامين پروتئين مورد نياز خود از آن استفاده مي کند حائز اهميت است هر چند زنبور با اين اقدام خود در واقع گرده افشاني گل ها را انجام مي دهد.
قاضي گفت: انسان نمي تواند با حشره ديگر مثل زنبور عسل سازگاري پيدا کند چرا که نگهداري ساير حشرات هزينه بر و گاهي غير ممکن است ضمن اينکه با پرورش حشرات ديگر اکولوژي منطقه به مخاطره مي افتد.
انتهاي پيام
wichidika
17-09-2010, 12:06
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata
زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي، عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل درشت با نام علمي Apis Dorsata بزرگترين نژاد زنبور عسل است که قد کارگرها در اين نژاد حدود ١٩، ملکه ٢٣ و نرها ١٧ ميلي متر است.
وي گفت: اين نوع زنبورها به حالت وحشي زندگي کرده و فقط يک شان درست مي کنند که طول آن تا ١٧٠ و عرضش تا ١٢٠ سانتيمتر مي رسد.
قاضي تاکيد کرد: قد بزرگ و ظرفيت محل عسل بيشتر از اين نژاد سبب شده که پرورش دهنگان زنبور عسل در صدد خانگي کردن آن برايند اما به دليل اينکه اين زنبورها فقط در هواي آزاد قادر به زندگي بوده و تمايل زيادي به مهاجرت از خود نشان مي دهند و سالانه چندين بار از نقطهاي به نقطه ديگر کوچ مي کنند، اين امر غير ممکن است.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: رفتار تهاجمي زنبور عسل درشت به صورت تودهاي و منسجم است، به طوريکه با توليد فرمول در اثر نيش زدن فرد مهاجم مشخص ميشود و زنبورها به صورت دسته جمعي به آن حمله ميکنند.
قاضي ادامه داد: همچنين از اين زنبور عسل به عنوان زنبور عسل غول پيکر و يکي از خطرناک ترين حيوانات آسيايي نام برده شده است.
وي گفت: طول بال جلو در زنبورهاي کارگر اين نژاد بين ٥/١٢ تا ٥/١٤ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، در گزارشهاي بعدي به معرفي نژادهاي ديگر زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
wichidika
17-09-2010, 16:37
/همه چيز در مورد زنبور عسل/
زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea از خانواده آپيده يکي از نژادهاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي، عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل ريز با نام علمي Apis Florea از خانواده آپيده از همه زنبورها کوچکتر بوده و قد کارگرهايش حدود هشت ميلي متر، نرها تقريبا ١٢ و ملکه آن ١٤ ميليمتر است.
وي گفت: اين نوع زنبورها تنها يک شان درست مي کنند که مثل زنبورهاي درشت آن را به زيرشاخه درختان ميچسبانند. مقدار عسلي که هر جمعيت از اين زنبورها سالانه مي توانند جمع آوري کنند حدود چهار کيلوگرم است.
قاضي گفت: زنبورهاي ريز مليپون Melipon که در جزيره ماداگاسکار زندگي کرده و نيش ندارند نيز متعلق به همين نوع از زنبورها هستند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: اين زنبور عسل معمولا در مناطق پست يعني کمتر از ٥٠٠ متر زندگي ميکند ولي در موقع مهاجرت به مناطقي با ارتفاع بيش از ١٥٠٠ متر کوچ ميکند.
قاضي گفت: آپيس فلورا يکي از موثرترين حشرات گرده افشان است به طوريکه در هند بيش از ٧٠ درصد گرده افشاني گياهي از تيره شلغم به نام بروسيکا، آپيس فلورا انجام مي دهد.
وي گفت: رقصهاي مکالمه اين زنبور شبيه ديگر گونههاست و اين رقصها بر بخش بالايي شان بوده ولي در نقطه مقابل منبع غذا نيست.
قاضي گفت: اندازه طول بال جلو در کارگرها در اين نژاد بين شش تا ٩/٦ ميلي متر متغير است.
گفتني است؛ خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، در گزارش هاي بعدي خود به معرفي ديگر نژادهاي زنبور عسل مي پردازد.
انتهاي پيام
alirezaghanbari
19-09-2010, 02:41
نسخه 2011 کتاب رکوردهای جهانی موسوم به گینس در برگیرنده رکوردهای جدیدی است که در تمامی آنها جذابیت و تازگی لحاظ شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، در نسخه 2011 کتاب گینس که اخیرا منتشر شده عناوینی همچون درازترین، کوچک ترین، پرقدرت ترین، بزرگترین گنجانده شده است که نقطه مشترک تمام آنها موضوع جذابیت این رکوردها است.
در بین رکورداران جدید جهان گاوی به نام «سوالو» دیده میشود که کوچکترین گاو جهان است و ارتفاع آن از زمین از 80 سانتی متر (معادل قد یک سگ شکاری) بیشتر نمیشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کوچکترین گاو جهان
در ادامه به سگی به نام «بوگی» اشاره میشود که بلندترین زبان را میان سگهای جهان دارد. طول زبان این سگ بیش از 12 سانتی متر اندازه گیری شده است. همچنین به سگی دیگر به نام «آناستازیا» اشاره شده که توانسته 100 بادکنک را طی 45 ثانیه بترکاند و رکوردی در این زمینه برای خود به ثبت برساند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زبان درازترین سگ دنیا
در بخش بلندترینهای کتاب گینس 2011 نام یک مار افعی به نام «فلاوی» وجود دارد که بیش از 7 متر معادل دو دستگاه خوردروی لیموزین طول دارد. فلاوی هم اکنون در باغ وحش کلمبس در ایالت اوهایو آمریکا نگهداری میشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این کتاب همچنین به «سایمون ایلمور» آلمانی اشاره شده که توانسته است در ماه آگوست گذشته 400 عدد نی را درون دهان خود جای دهد به رکورداران جهان بپیوندد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«کوین فاست» کانادایی هم با کشیدن یک فروند هواپیمای 189 تنی به مسافت 8 متر نام خود را در کتاب گینس سال 2011 به ثبت رسانده است.
در نسخه 2011 کتاب گینس و در یک رده بندی جدید و بی سابقه نام اسبی به نام «دوک» دیده میشود. بر این اساس مالک ایتالیایی این اسب توانسته 29 متر با وجود اینکه دوک بر دو پای عقب خود راه میرفته طی مسیر کند.
در این کتاب به یک سگ دیگر به نام «تاپی» هم اشاره شده که توانسته است طی دو سال در راستای بازیافت زبالهها 26 هزار بطری پلاستیکی خالی جمع آوری کند.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
wichidika
19-09-2010, 16:53
/همه چيز در مورد زنبور عسل/٥
زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera
زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera از خانواده آپيده يکي از متنوع ترين گونههاي زنبور عسل است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، اظهار كرد: زنبور عسل معمولي (اروپايي) با نام علمي Apis mellifera از خانواده آپيده است که از اين گونه زيرگونههاي مختلفي براساس شرايط گوناگون محيط بوجود آمده است که هر يک از اين زيرگونهها در طي ساليان متمادي با شرايط محيطي خود سازش يافته و به تدريج از نظر شکل شناسي دچار تغييرات جزيي شده اند.
وي تصريح کرد: از نظر تفاوت خصوصيات شکل شناسي در زيرگونههاي مختلف گونه زنبور عسل معمولي مي توان به تفاوت در طول زبان، رنگ قسمتهاي مختلف بدن، طول و عرض بندهاي پا و رگههاي بال اشاره کرد.
قاضي گفت: همچنين از بين خصوصيات بيولوژيکي ميتوان به تفاوت در قدرت موم بافي، سرعت رشد کلني، تمايل به جمع آوري بره موم، قدرت دفاعي، قدرت توليد عسل، قدرت مبارزه با امراض و آفات، نحوه زمستان گذراني و تمايل به توليد بچه در کندو اشاره کرد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه در ادامه گفت: در مجموع بهترين زنبورعسل در هر منطقه زنبورهاي بومي و محلي همان منطقه هستند مشروط بر آنکه بتوان از نظر ژنتيکي خصوصيات مطلوب را در آنها ايجاد کرد بنابراين مديريت توليد ملکه مهمتر از خريد ملکه است.
وي سپس گفت: قسمت اعظم زنبورداري کشور برپايه زنبور عسل مليفرا است چون اين نژاد داراي خصوصيات مطلوبي در شرايط آب و هواي کشور ما است.
قاضي گفت: اين نوع زنبور عسلها چندين شان درست ميکنند و فاصله وسط يک شان تا وسط شان مجاور در آنها 35 ميليمتر است.
وي گفت: در زنبور عسل معمولي کارگرها 15 و ملکه 20 ميليمتر قد دارند.
گفتني است: خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه کرمانشاه، در نظر دارد در گزارشهاي بعدي خود زيرگونه هاي زنبور عسل معمولي را معرفي کند.
انتهاي پيام
wichidika
20-09-2010, 12:00
/همه چيز در مورد زنبورعسل/٦
زنبورعسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica
زنبور عسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: زنبور عسل کارينولان با نام علمي Apis,Mellifera.Carnica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است که داراي خصوصيات مطلوبي است، تا جايي که بيشتر زنبورداران را به پرورش خود تشويق ميکند.
وي گفت: از جمله صفات مطلوب زنبور عسل کارينولان ميتوان به آرام بودن، کم بودن نيازهاي تغذيهاي و زمستان گذراني آسان اشاره کرد، به طوريکه آن را آرامترين نژاد دانستهاند.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه افزود: در فصل بهار با باز شدن اولين گلها فعاليت افراد کندو آغاز ميشود و جمعيت کلوني در فصل بهار به رشد حداکثر خود ميرسد.
وي گفت: اين نژاد بهترين حس جهت يابي و کمترين اشتباه را در ورود به کندوهاي بيگانه دارد.
قاضي ابراز داشت: اين زنبور موهاي کوتاه و پرپشتي دارد و رنگ بدن آن خاکستري مايل به قهوهاي است و طول اين نوع زنبورها بين 4/6 تا 8/6 ميليمتر متغير است.
وي گفت: اين زنبور معمولا کم بچه ميدهد، غارت نميکند، بره موم کمي توليد و در مقابل عسل فراوان توليد ميکند، ضمن اينکه قادر است با هر نوع شرايط آب و هوايي خود را تطبيق دهد.
قاضي تاکيد کرد: کارينولان استعدادهاي خوب خود را در طول زمان و در سراسر دنيا به اثبات رسانده است که اين حسن شهرت را مديون زبان و قدرت چربش است.
انتهاي پيام
wichidika
20-09-2010, 16:15
زنبور عسل با نام علمي Apis Mellifera mellifica يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، گفت: زنبور عسل سياه با نام علمي Apis Mellifera mellifica از خانواده آپيده يکي از زيرگونه هاي زنبور عسل معمولي است که در بهار رشد جمعيتي کند دارد، در صورتي که در اواخر تابستان و پاييز به بيشترين رشد جمعيتي خود ميرسد که در واقع سود چنداني براي کندو ندارد و باعث ميشود مصرف کننده بيشتري براي زمستان به وجود آيد.
وي اظهار داشت: اين نوع زنبور عسلها به رنگ سياه ديده ميشوند و طول زبان آنها بين 7/5 تا 4/6 ميلي متر متغير و در واقع تا حدودي کوتاه است.
قاضي گفت: زنبور عسل سياه نسبت به امراض زنبور و پروانه موم خوار حساس است و تنها مزيت اين نژاد اين است که زمستان گذراني خوبي دارد که آن هم با توجه به مصرف زياد عسل طي اين مدت است.
وي ابراز داشت: زنبور عسل سياه از نظر رنگ و مناطق گسترش با کارنيولان شباهت زيادي دارد و به همين علت تشخيص اين دو زنبور کار مشکلي بوده و به راحتي از روي رنگ قابل تمايز نمي باشد.
قاضي تصريح کرد: شکم اين نژاد بر خلاف نژاد کارنيولان پهن است و يک ايندکس ظرافت شکمي برابر 6/78دارد که کمتر از همه نژادهاي آزمايش شده است.
انتهاي پيام
wichidika
21-09-2010, 11:21
/همه چيز در مورد زنبورعسل/٨
زنبور عسل ايتاليايي
زنبور عسل ايتاليايي از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، گفت: وطن اصلي زنبور عسل ايتاليايي(طلايي)، شبه جزيره ايتالياست و از نظر جثه کوچکتر از زنبور عسل سياه است که داراي بدن ظريفتري نيز هست.
وي افزود: رنگ بدن زنبور عسل ايتاليايي معمولا زرد مايل به قهوهاي است و اين رنگ بيشتر به علت موهاي بدن زنبور است که با وجود موهاي روشن روي شکم و بدن در اثر تابش نور خورشيد به صورت طلايي رنگ ديده ميشود.
قاضي ابراز داشت: طول زبان در اين نژاد نسبتا بلند است و بين 3/6 تا 6/6 ميلي متر متغير است.
عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: اين نژاد داراي خصوصيات خوب رفتاري از جمله آرام بودن، تمايل کم به بچه دادن، توليد اندک بره موم، عسل آوري و رشد سريع كلوني در اوايل بهار است.
وي ادامه داد: اين نژاد زمستان سرد را به خوبي تحمل نميکند و زمستان گذراني آن همراه با مصرف مقدار زيادي عسل است.
قاضي گفت: حس غارت در اين نژاد بسيار غني است و قدرت جهت يابي ضعيفي دارند، به طوري که گاها به اشتباه به کندوهاي ديگر وارد ميشوند.
وي تصريح کرد: به علت خصوصيت دريفتينگ اين نژاد، يعني اشتباه در پيدا کردن کلوني خود بايد در کندوهاي واحد و دور از كندوي ساير نژادهاي زنبور عسل نگهداري شوند.
انتهاي پيام
wichidika
22-09-2010, 14:14
/همه چيز در مورد زنبور عسل/٩
زنبورعسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica
زنبور عسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: زنبور عسل قفقازي با نام علمي Apis mellifera.caucasica از خانواده آپيده يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است که موطن اصلي آن کوههاي قفقازي و کشور گرجستان است.
وي گفت: رنگ بدن اين نوع زنبورها خاکستري روشن است و زبان آنها معمولا بلندتر از ساير نژادها و در حدود 2/7 ميلي متر است.
قاضي تصريح کرد: اين زنبورها آراماند و کمتر نيش ميزنند و جمعيت کلوني آنها تا اواسط تابستان به حداکثر خود ميرسد و توليد عسل آنها معمولا خوب بوده و در مناطق مختلفي از دنيا از اين نژاد استفاده شده است.
وي ابراز داشت: اين نژاد، عسل را نزديک نوزادها ذخيره ميکند و بر طبق اين غريزه عسل را در حداقلشان ذخيره ميسازد که فايده اين کار در انتهاي جريان شهد است و در موقعي که جريان شهد ناگهان قطع ميشود.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه افزود: استفاده بيش از حد از بره موم، ساخت شانهاي اضافي، مستعد بودن به بيماري نوزما و اشتباه وارد شدن به کلونيها ديگر(دريفتينگ) از جمله صفات نامطلوب اين نژاد است.
قاضي تاکيد کرد: زنبورهاي قفقازي به بيماري نوزما حساسند و به همين دليل زمستان گذراني خوبي ندارند و مصرف غذاي آنها در فصل زمستان زياد است.
انتهاي پيام
wichidika
22-09-2010, 14:39
/همه چيز در مورد زنبور عسل/١٠
زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda
زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda يکي از زيرگونههاي زنبور عسل معمولي است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: موطن اصلي زنبور عسل ايراني با نام علمي Apis mellifera meda کشور ايران است و اين نامي است که Goetze پروفسور دانشگاه بن آلمان بر روي زنبورهاي نژاد ايراني گذاشته است و کلمه meda را از نام سلسله پادشاهان ماد که قبل از هخامنشيان در ايران حکومت ميکردند، گرفته است.
وي افزود: شکل ظاهري اين نوع زنبور به اين صورت است که سه حلقه اول شکم به رنگ سياه بوده و بقيه حلقهها به رنگ مايل به قهوهاي ديده ميشوند.
قاضي گفت: زنبور عسل ايراني در مناطق سردسير به خوبي شرايط آب و هوايي سرد را تحمل ميکند، علاوه بر اين رشد جمعيت اين نژاد در اوايل بهار خوب است و تا خرداد ماه به بيشترين شمار خود ميرسد.
وي تصريح کرد: اين نژاد، زنبوري صرفه جو بوده و زمستان را با حداقل ذخيره به پايان ميرساند و جمعيت کلوني آن در زمستان به پايينترين حد خود ميرسد.
اين عضو هيات علمي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: تعداد نيشزني اين نژاد تا حدودي زياد است که علت آن اين است که هيچ نوع فعاليت علمي براي بهتر کردن نژاد اين نوع زنبورها به عمل نيامده و زنبورهاي موجود در روستاهاي ايران عملا با زنبورهاي وحشي فرق زيادي نداشته و تمام حالات آنها را از خود نشان ميدهند.
قاضي ابراز اميدواري کرد: اگر زنبورهاي اين نژاد را تحت کنترل دقيق قرار دهيم و چندسالي به تحقيق و انتخاب آنها بپردازيم، کم کم خواهيم توانست بعضي از خواص بد آنها از جمله تعداد نيش زني زياد را تعديل کرده و خواص خوبشان را حفظ و حتي بهتر کنيم.
وي در ادامه گفت: امروزه زنبوري براي يک منطقه قابل توصيه است که بهترين نتايج اقتصادي را داشته باشد نه اينکه بر اساس ملاحظاتي از قبيل رسومات، منشا بومي، رنگ و يا شکل حفظ شده باشد.
قاضي تاکيد کرد: اگر يک نژاد خارجي بعد از آزمون دقيق روي يک منطقه به عنوان نژاد برتر مورد قبول واقع شود، کل منطقه بايد توسط آن نژاد جايگزين شده و اين چيزي است که در برخي از کشورها اتفاق افتاده است.
انتهاي پيام
wichidika
22-09-2010, 22:28
همه چيز در مورد زنبور عسل/١١
بدن زنبورعسل داراي اسکلت خارجي است
عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: بدن زنبور عسل مشابه ساير حشرات داراي اسکلت خارجي است و اسکلت خارجي آن از قطعات و حلقههاي سخت ساخته شده است.
دکتر شهاب قاضي در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: کالبد يا بدن هر موجود زنده شامل مجموعهاي از ياختهها، بافتها، اعضا و اندامهايي است که به نحو خاصي و به صورت ثابت در قسمتهاي مختلف بدن و در ارتباط با يکديگر قرار گرفتهاند به نحوي که اين مجموعه به بدن شکل خاصي را ميدهد و تداوم مطلوب زندگي موجود را باعث ميشود.
وي گفت: زنبور نيز مانند ساير موجودات براي زنده ماندن به رشد، توليد و توليد مثل نياز دارد و به همين منظور بايد قادر باشد که مواد غذايي و اکسيژن مورد نياز خود را از محيط زندگي به دست آورد و پس از مصرف آن توسط اندامهاي مختلف اين مواد را به تمام بافتها و سلولهاي بدن خود برساند و در عين حال مواد زائد حاصل از سوخت و ساز بدن خود را دفع كند، همچنين بتواند تطابق لازم بين اندامهاي خود و محيط زندگي را به وجود آورد.
دکتر قاضي ادامه داد: زنبور عسل مشابه ساير حشرات و برخلاف حيوانات مهره دار داراي اسکلت خارجي و اسکلت خارجي آن از قطعات و حلقههاي سخت ساخته شده است، به نحوي که اجزاي نرم بدن را احاطه کرده و آن را در مقابل آسيبها و ضربات فيزيکي محافظت ميکند.
عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه گفت: حلقههاي مختلف بدن زنبور عسل، بدن اين حشره را به سه قسمت سر، سينه و شکم تقسيم ميکند که چشم ها، شاخکها و قطعات دهاني بر روي سر واقع شدهاند و پاها و بالها به عنوان ضمائم حرکتي بر روي قسمت سينه قرار گرفتهاند و بخشي از دستگاه گوارش، اندام تناسلي خارجي و نيش در قسمت شکم قرار گرفته است.
قاضي ابراز داشت: سر يا جمجمه سخت زنبور عسل در جلوي بدن قرار دارد و شکل آن از روبه رو مثلثي و از عقب فرو رفته است و در همين ناحيه فرو رفته به وسيله يک اندام نرم که گردن ناميده ميشود، سر به قسمت سينه متصل ميشود.
انتهاي پيام
alirezaghanbari
25-09-2010, 15:04
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد از تولید شناسنامه ژنتیکی اسبهای اصیل ایرانی خبر داد و گفت: با توجه به اختلاط نژادی گونه های با ارزش اسب ایرانی با گونه های نامرغوب پروژه تحقیقاتی در زمینه شناسایی ژنتیکی نژاد اسب اصیل ایرانی کردیم.دکتر علی محمد احدی در گفتگو با خبرنگار مهر، شناسایی و میزان آمیختگی نژاد اسب اصیل ایرانی با سایر نژادها را از اهداف اجرای این پروژه نام برد و افزود: فدراسیون سوارکاری برای تشخیص و شناسایی اسبهای اصیل ایرانی، نمونه های ژنتیکی مورد نظر را به خارج کشور ارسال می کرد که این امر موجب خارج شدن ذخایر ژنتیکی کشور شده است.
وی با بیان اینکه با خارج شدن نمونه های ژنتیکی علاوه بر خارج شدن اطلاعات ژنتیکی، اطلاعات استخراج شده از این نمونه ها به کشور ارائه نمی شد گفت: از این رو با همکاری تعاونی اسبداران اصفهان پروژه تحقیقاتی تعیین شناسنامه ژنتیکی برای نژاد اسب ایرانی در پژوهشکده فناوری جنین دام شهرکرد اجرایی شد.
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد با بیان اینکه این پروژه بر روی اسبهای نژادهای "کرد"، "عربی" و سایر گونه های دیگر اجرایی شد ادامه داد: با اجرا شدن این پروژه اقدام به جمع آوری اطلاعات مربوط به شناسه ژنتیکی اسبهای اصیل ایرانی با استفاده از مارکرهای (نشانگر) ژنتیکی کردیم.
وی یادآور شد: با استفاده از مارکرهای ژنتیکی خاص از ساختار ژنتیکی نژادهای مختلف اسبها اطلاعات بسیار مفیدی به دست آمد که با انجام آزمایشهای بهینه سازی شده، امکان شناسایی اسبهای اصیل در کشور فراهم شد به گونه ای که توانستیم اطلاعاتی در زمینه اسبهای اصیل و میزان اختلاط نژادی این حیوانات را به دست آوریم.
احدی با اشاره به نتایج به دست آمده از این پژوهش خاطرنشان کرد: با استفاده از اطلاعات به دست آمده از این پروژه تحقیقاتی می توانیم گامهای بلندی در زمینه خالص سازی و جداسازی نژادهای اسب های اصیل ایرانی که برخی از گونه های آن در حال انقراض هستند برداریم. ضمن آنکه با ارائه این اطلاعات، اسبداران می توانند با کاربردی کردن این فناوری در تکثیر اسبهای اصیل و نژاد خالص از اختلاط نژادهای نامناسب و نامرغوب جلوگیری کنند.
معاون پژوهشکده فناوری جنین دام دانشگاه شهرکرد با ابراز تاسف از انقراض برخی از گونه های با ارزش اسبهای ایرانی اضافه کرد: اسب عربی یکی از نژادهای با ارزش اسبهای ایرانی است. این حیوان از زیباترین، "پرخون ترین" (با ارزش) و گران ترین نژاد اسبهای ایرانی است که متاسفانه در حال حاضر تنها 200 راس از این حیوان زیبا در کشور وجود دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی آمیختگی این نژاد با ارزش اسب ها با سایر نژادهای نا مرغوب را از دغدغه های اسبداران نام برد و به مهر گفت: تعیین ژنتیکی اسب ها نیاز به تجهیزات آزمایشگاهی پیچیده ای ندارد ولی تاکنون نسبت به شناسایی ژنتیکی این پستانداران اقدام نشده بود که امیدواریم با اجرای این پروژه بتوان گونه های در معرض خطر را احیا کرد.
احدی علم ژنتیک مولکولی را علوم نوین خواند و یادآور شد: صنعت اسبداری از جمله صنایع سودآور است از این رو به نتایج تحقیقات پژوهشگران در این زمینه اهمیت داده نمی شد که اجرا شدن این طرح تحقیقاتی می تواند زمینه هایی را برای تکثیر نژادهای خالص در کشور فراهم کند.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
wichidika
28-09-2010, 21:28
/همه چيز در مورد زنبور عسل/١٢
زنبور عسل گوش ندارد!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يک عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: شنوايي به مفهوم دريافت امواج صوتي و تبديل آن به صدا به حالتي که در پستانداران ديده ميشود، در زنبور عسل وجود ندارد.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: امروز قادريم در مورد تعدادي از حسهاي زنبور عسل به خصوص حس بينايي و تشخيص رنگهاي مختلف اظهار نظرهاي قاطعي کنيم و به کمک آزمايشهاي مختلف، وضع و قدرت تعداد ديگري از حسها مثل حس شنوايي، بويايي و لامسه و ... تا حدودي روشن شده است.
وي گفت: تحقيق درباره حواس مختلف زنبور عسل در قرنهاي اخير و در آزمايشگاههاي مختلف جهان نشان ميدهد که در زنبور عسل حسهايي وجود دارد که در انسان ديده نميشود.
قاضي سپس در مورد حس شنوايي زنبور عسل، گفت: اگر مقصود از شنوايي دريافت امواج صوتي بسيار توسط عضو خاصي از بدن و تبديل آن به صدا باشد، يعني همان کاري که گوش در بدن انسان و ساير پستانداران انجام ميدهد، چنين عضوي در زنبور عسل وجود ندارد و زنبور عسل اصلا گوش ندارد.
وي اظهار داشت: هر گاه زنبور روي جسم سخت و محکمي مثل تخته ايستاده باشد و ضربهاي به تخته وارد شود، فورا عکسالعمل نشان داده و خود را جمع و يا پرواز ميکند، ولي اين دليل بر شنيدن صداي ضربه به وسيله زنبور نيست، بلکه وي به وسيله دست و پاهايش و به علت ظرافت فوقالعاده آنها تنها امواج لرزشي را حس كرده و واکنش نشان ميدهد.
قاضي ادامه داد: به کمک آزمايشهاي متعدد معلوم شده که زنبورها فقط امواج با طول موج خيلي بلند که مربوط به صداهاي کلفت است را دريافت کرده و در مقابل آن واکنش نشان ميدهند، اين موضوع باز هم دليل بر داشتن حس شنوايي و گوش نيست.
وي تاکيد کرد: زنبورها قادر نيستند بين صداهاي کلفت مختلفي که دريافت ميکنند فرق گذاشته و تفاوتهايشان را درک كنند، در صورتي که همين صداها در گوش ما بسيار مختلف است و با هم فرق دارند که البته همين صداي منحصر به فرد را هم زماني ميتوانند تشخيص دهند که محل توليد صدا به شاخکهايشان نزديک باشد.
انتهاي پيام
wichidika
30-09-2010, 23:32
همه چيز در مورد زنبور عسل/١٣
حس چشايي زنبور عسل از انسان ضعيفتر است!
يک عضو هيات علمي دانشکده کشاورزي دانشگاه رازي کرمانشاه، گفت: حس چشايي زنبور عسل از انسان ضعيفتر است، به طوري که قند ساکارز(قند و شکر معمولي) از نظر زنبور عسل شيرين نيست.
دکتر شهاب قاضي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: در زنبور عسل شاخکها اعضايي هسند که وظيفه لمس کردن را بر عهده دارند و روي هر يک از شاخکها، بين برجستگيها و فرو رفتگيهاي مربوط به حس بويايي جنگلي از موهاي بسيار ريز ديده ميشود که کارشان لمس کردن اجسام است.
وي گفت: موهاي لامسه در اشتراک با حس بويايي باعث ميشود که زنبور بتواند شکل اجسام را فقط با بوييدن تشخيص دهد، بدون اينکه جسم را ديده باشد.
قاضي در ادامه در خصوص حس چشايي زنبور عسل ابراز داشت: زنبور عسل نيز همانند انسان قادر به تشخيص مزههاي ترش، شيرين، شور و تلخ است که حس چشايي شيرين زنبور از انسان ضعيفتر است که حکمت آن اين است که زنبور در جست و جوي شهدهاي غليط باشد.
وي گفت: بيش از 25 نوع از قندها در دهان انسان شيرين است، ولي از نظر زنبور عسل بي مزهاند، به عنوان مثال قند فروکتوز در دهان زنبور عسل شيرين، اما قند ساکاروز بي مزه است، در صورتي که هر دو قند مذکور در دهان انسان شيرين و حتي به يک اندازه شيرين هستند.
قاضي تاکيد کرد: مقدار قند موجود در شهد گلها متفاوت است و معمولا بين 25تا 75 درصد است که هر چه درصد قند شهد زيادتر باشد، زنبور عسل زودتر به سمتش جلب ميشود.
انتهاي پيام
دانشمندان انگلستان و ايالات متحده با همكاري گياهشناسان چند كشور ديگر در يك ارزيابي جامع و فراگير كل گونههاي گياهي گلدار را برآورد كردند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برآورد جديد حاكي از وجود 400 هزار گونه گياه گلدار است. البته 600 هزار نوع به دليل تكراري بودن از ليست قبلي حذف شدند.قرنهاست كه گياهشناسان در گوشه و كنار زمين مشغول جمعآوري، طبقهبندي و نامگذاري گياهان هستند.
در نتيجه و به شكل غيرعمدي بسياري از گياهان چندين بار نامگذاري شده و ليستي بالغ بر يك ميليون گونه گياه گلدار به وجود آمده بود.براي اولين بار يك ليست از كل نمونههاي گياهان گلدار توسط يك سيستم اتوماتيك قانونمند ارائه شده است.
به دنبال همايش تنوع زيستي كه در سال 2002 برگزار شد يك خواست جمعي مطرح شد كه در نتيجه آن پروژهاي طولاني به مدت 3 سال و تحت نام «ليست گياهي» كليد خورد وآغاز به كار كرد.قبل از انجام اين كار بزرگترين نگراني اين بود كه بدون انجام اين كار غيرممكن است بتوانيم گونههاي گياهي در معرض خطر را شناسايي كنيم و يا از ميزان موفقيت تلاشهاي انجام شده در حفظ و بقا گونههاي مختلف گياهي باخبر شويم.
بعضي گياهان 2 يا 3 نام دارند اما گياهان سودمند مانند گياهان خوراكي به دليل استفاده گسترده و جهاني بسيار بيشتر از اين تعداد نام دارند. اين بدان معناست كه محققان به دليل جستجوي يك نام از بسياري اطلاعات لازم در مورد آن گونه محروم ميمانند.
طي همكاري گروههاي مختلف گياهشناس سعي شده با جستجو در بانكهاي مختلف گياهي به يك اجماع وتوافق نظر در رابطه با هر گونه گياهي برسند و پس از آن اين نام (با تمام نامهاي ديگر نسبت داده شده به آن گياه) در ليست جديد گنجانده شود.
تاكنون در اين پيشنويس جديد 301 هزار گونه مورد قبول (با 480 هزار نام تكراري) ثبت شده و بررسي 24 هزار گونه ديگر باقيمانده تا از بين آنها نامهاي تكراري حذف شود.ليست نهايي حدودا تا پايان امسال تهيه خواهد شد. دانشمندان معتقدند كه تعداد صحيح گونههاي گياهي شناخته شده نبايد بيش از 400 هزار نوع باشد.
منبع:Physorg
محققان به تازگي دريافته اند توانايي کوسه ها در رديابي سريع بوي يک قطره خون کوچک در ميان دريايي از آب، افسانه اي بيش نيست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه مي دانند که کوسه ها از قدرت بويايي شگفت انگيزي برخوردارند، کافي است تکه اي ماهي را درون استخر يا محل زندگي آنها پرتاب کنيد تا شاهد اين باشيد که کوسه ها به سرعت غذا را رديابي کرده و به سراغ آن مي روند.
به گفته محققان در آواريوم مونتري اين جانداران مي توانند بو را به محض برخورد با آب احساس کنند، اما آيا اين سگهاي شکاري آبي واقعا مي توانند همانطور که در داستانها و فيلمهاي مختلف نمايش داده مي شود، يک قطره خون را در ميان استخري به بزرگي استخرهاي شناي المپيک رديابي کرده و بو بکشند؟
اين افسانه براي دانشمندان کمي دور از ذهن بود از اين رو آنها با آزمايش دريافتند کوسه ها از شهرتي که در فيلمهاي علمي تخيلي براي آنها مصور شده، برخوردار نيستند. به گفته دانشمندان با وجود اينکه اين ماهي ها از حس بويايي قوي برخوردارند، اما اين حس از حس بويايي يک ماهي معمولي پا را فراتر نمي گذارد. بر اساس آنچه اکنون مشخص شده کوسه ها توانايي بو کشيدن يک قطره از هيچ ماده اي را در ميان استخري متوسط نيز ندارند، چه برسد به استخري در ابعاد استخرهاي المپيک.
افسانه دماغ تند و حساس کوسه ها مي تواند در ترس انسان از اين شکارچي خونخوار دريايي ريشه داشته باشد اما اين افسانه در چرخه علمي بر اساس آناتومي بدن کوسه مورد بررسي قرار مي گيرد. کوسه ها بر خلاف انسان براي بو کشيدن و تنفس کردن از دريچه هاي مجزا و متفاوتي برخوردارند. آبششها در دو طرف سر کوسه اکسيژن آب را دريافت مي کند در حاليکه دو حفره بيني بر روي صورت کوسه آب را به درون حفره هاي بويايي مي کشاند، جايي که بوهاي مختلف رديابي مي شوند.
ميزان نسوج موجود در اين حفره ها در کوسه نسبت به ديگر ماهي ها بسيار انبوه است و از اين رو دانشمندان براي مدتها گمان مي بردند اين بالاتر بودن سطح تماس، حس بويايي بيشتري را براي کوسه ها در پي دارد.
به منظور آزمايش اين ايده محققان بر روي پنج گونه مختلف کوسه آزمايش کرده و تجهيزاتي متشکل از يک لوله با توانايي آزادسازي 20 نوع مختلف آمينو اسيد و الکترودي با توانايي محاسبه ميزان پالسهاي الکتريکي که در حفره بويايي کوسه با واسطه دريافت عوامل محرک ايجاد مي شود را به پوزه آنها وصل کردند.
نتايج نشان دادند بالا بودن ميزان سطح داراي سلولهاي گيرنده عوامل محرک بويايي در کوسه ها به هيچ وجه منجر به بالارفتن توانايي رديابي رايحه هاي رقيق و کم شدت نخواهد شد، به طوريکه هر پنج گونه از کوسه هايي که در اين مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند نسبت به ماهي هاي معمولي توانايي بويايي بالاتري نداشتند و در بهترين حالت کوسه ها توانستند يک قطره رايحه را در ميان ميلياردها قطره آب تشخيص دهند.
بر اساس گزارش ديسکاوري، يکي از دلايل اين محدوديت در توانايي بويايي مي تواند اين باشد که اگر کوسه ها مي توانستند با دقتي بالاتر بوها را رديابي کنند، تشخيص يک وعده غذايي واقعي و تميز دادن آن با ديگر مواد غير سودمند براي آنها بسيار دشوار مي شد.
دانشمندان آمريکايي با هدف بررسي درک مدارات نوروني بويايي، موش تراريخته اي را ايجاد کردند که مي تواند نور را بو بکشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بوها از نظر شيميايي تاحدي پيچيده اند که شناسايي مدارات نوروني که در توسعه حس بويايي نقش دارند بسيار دشوار است به همين دليل دانشمندان دانشگاه هاروارد و لابراتوار کولد اسپرينگ هاربر براي مطالعه بر روي برخي جنبه هاي پايه هاي بويايي موشي تراريخته را ايجاد کردند که قادر است نور را بو بکشد.
اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند:به نظر مي رسد که براي مطالعه بر روي حس بويايي بايد از بوها استفاده کرد. اما بوها از نظرشيميايي آنچنان پيچيده اند که استفاده از آنها براي شناسايي مدارات نوروني که اين حس را کنترل مي کنند بسيار دشوار است.
به همين دليل اين دانشمندان براي مطالعه بر روي روشي که سلول هاي مغزي با کمک آن بوهاي مختلف را از هم تشخيص مي دهند از تحريکات پالس هاي نور استفاده کردند و در اين راه از تکنيک بسيار جديدي به نام «اپتو - ژنتيک» بهره گرفتند.
تکنيک اپتو - ژنتيک پروتئين هايي را در هم ادغام مي کند که اين پروتئين ها مي توانند در سيستم هايي با نور واکنش دهند که در اين سيستم ها ورودي نور با ورودي ساير حواس متفاوت است.
در اين مورد خاص، اين دانشمندان در سيستم بويايي موش ها بعضي از پروتئين هايي را با هم ادغام کردند که به گروه کانال هاي رودوپسين تعلق داشتند.
به اين ترتيب موش هاي تراريخته اي را ايجاد کردند که در آنها راه هاي بويايي نه تنها توسط بوها بلکه از طريق نور نيز فعال مي شدند.
به محض اينکه اين موش هاي اپتو - تراريخته به دست آمدند اين محققان توانستند ويژگي هاي الگوهاي فعاليت پياز بويايي مورد بررسي قرار دهند.
پياز بويايي ، منطقه اي از مغز است که اطلاعات بويايي را مستقيما از بيني دريافت مي کند.
از آنجا که ورودي نور مي تواند به راحتي کنترل شود اين دانشمندان توانستند يک سري از آزمايشات را براي تحريک کردن نورونهاي ويژه بويايي بيني طراحي کرده و الگوهاي فعال سازي اوليه را در پياز بويايي مشاهده کنند.
Reza Azimy_RW
25-10-2010, 00:15
سلام خدمت دوستان . ببخشید شما جانوری با نام بوم میشناسید ؟ فکر کنم یه اسم قدیمی از یک جانور باشه . برام خیلی خیلی جواب این سوال مهمه اگه کمک کنید یک دنیا ممنون میشم .
shabe.saket
25-10-2010, 02:08
بوم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]!Tyto_alba_close_up.jpg
بوم همون جغده.
در ادبیات ایران نام ادبی جغد در بعضی موارد به بوم بیان میشه.
مثلا : «هر آن کس را که باشد راهبر بوم / نبیند جز که ویرانی بَر و بوم » (ناصرخسرو)
«خاقانیا، زِ گیتی چون جویی آشنایی ؟/ خواهی زِ بوم و کَرکس تو سایة همایی ؟» (خاقانی )؛
«کس نیاید به زیر سایة بوم / وَر همای از جهان شود معدوم » (سعدی)
اما از نظر علمی بوم با جغد فرق داره. نژادش فرق میکنه. البته این عکس بوم نیست که من گذاشتم عکس Tyto alba هست که یه نژاد دیگست.
اطلاعات بیشر در مورد بوم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Reza Azimy_RW
25-10-2010, 14:11
دمت گرم رفیق . بی نهایت ممنون . نمیدونی چه فاز مثبتی گرفتم . دلم نیومد پست تشکر ندم !
DaRiOuShJh
25-10-2010, 17:56
برارد یعنی واقعا این همه تو ادبیاتمون بوم و ... یاد شده نشنیدی؟
کلی هم تو تاب های درسی باید باشه:46:
محققان دانشگاه کوئين مري دريافته اند عملکرد مغز کوچک زنبورها از انبوه پردازشگرهاي ابررايانه ها بسيار سريعتر بوده و مي تواند مسئله اي که حل آن براي يک ابررايانه چند روز طول مي کشد را به سرعت حل کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انسان اکنون به خوبي مي داند که زنبورها در تشخيص صورت بسيار مهارت دارند و محققان نيز تاکنون نشان داده اند مي توان از اين حشرات سودمند و در معرض انقراض، براي کنترل کيفيت هوا استفاده کرد اما به تازگي انگيزه شگفت انگيز ديگري براي حفظ اين حشرات به وجود آمده است، زيرا دانشمندان دريافته اند اين حشرات از رايانه ها هوشمند ترند.
زنبورهاي عسل مي توانند مسئله «فروشنده دوره گرد» را که حل آن ابررايانه ها را براي چند روز به خود مشغول مي کند به سرعت حل کنند زيرا زنبورها آموخته اند که کوتاهترين مسير ممکن در ميان گلها را طي کنند حتي اگر گلها هر بار در ترتيب کاملا متفاوتي قرار بگيرند.
مسئله فروشنده دوره گرد يکي از مسائل کلاسيک در علوم رايانه اي بوده و شامل يافتن کوتاه ترين مسير ممکن ميان شهرها است به طوريکه فرد بايد از هر شهر تنها يک بار ديدن کند و به گفته محققان دانشگاه کوئين مري زنبورها اولين حيواناتي هستند که موفق به حل اين مسئله شده اند.
زنبورها براي پرواز کردن به انرژي زيادي نياز دارند و از اين رو کاربردي ترين راه را براي رسيدن به گل مورد نظر خود در ميان شبکه اي از صدها شاخه گل انتخاب مي کنند.
اين حشرات مسير خود را با استفاده از زاويه نور خورشيد انتخاب مي کنند که به يافتن مسير کندو نيز به آنها کمک مي کند، براي انجام اين کار مغز کوچک آنها بايد از حافظه به شدت قدرتمندي برخوردار باشد.
براي آزمودن توانايي حل مسئله در زنبورها، محققان اين حشرات را در معرض گلهاي مصنوعي که تحت کنترل رايانه ها بودند ، قرار دادند.
هدف اصلي اين بود که تعيين شود آيا زنبورها گلها را به صورتي بي قانون و اتفاقي کشف مي کنند يا ابتدا کوتاهترين مسيرها را در ميان گلها انتخاب کرده و سپس از آنها براي رسيدن به گلها استفاده مي کنند.
نتايج نشان داد زنبورها موقعيت دقيق گلها را کشف کرده و به سرعت کوتاهترين مسير را در ميان آنها يافتند. اين پديده به هيچ وجه قابليت ناچيزي نيست ، به ويژه با در نظر گرفتن اينکه مغز زنبورها به بزرگي يک ميکرونقطه است ظاهرا زماني که صحبت بر سر هوشمندي باشد، ابعاد مغز اهميت خود را از دست مي دهد.
در اوايل سال جاري محققان توانايي شناسايي صورت افراد را در زنبورها به اثبات رسانده بودند و اکنون با توجه به کشف جديد ، به نظر مي رسد زنبورها از جمله جانداران بسيار پيچيده اي هستند که به خوبي از پس حل مسائل دشوار بر مي آيند و دستيابي به درک درست تر از مغز آنها مي تواند درک انسان را از مسائل شبکه اي از قبيل جريان ترافيک، زنجيره هاي تامين نيازهاي انساني و يا جمعيت شناسي بهبود بخشد.
بزرگترين حيوان وحشي ساکن انگلستان که "امپراتور گوزنها" نام داشت به دست يک شکارچي غيرقانوني کشته شد و خشم طبيعت دوستان را برانگيخت.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين گوزن که "امپراتور اکسمور" نام داشت بزرگترين گوزن قرمز انگلستان و حتي تنها نمونه مسلم بزرگترين حيوان وحشي در جزاير بريتانيا بود.
امپراتور گوزنها در فاصله نزديکي از يک جاده پر ترافيک که "تيورتون" را به "بارنستپل" واقع در جنوب شرقي اين کشور متصل مي کرد در اثر اصابت گلوله کشته شد.
اين جاده به پارک ملي "اکسمور" که زيستگاه و قلمرو اين گوزن بزرگ بود بسيار نزديک است. خبر کشته شدن "امپراتور اکسمور" به دست يک شکارچي غيرقانوني بر روي رسانه هاي آنلاين انگلستان به پربازديدکننده ترين خبر تبديل شده است.
"امپراتور"، 12 سال سن و حدود 300 پوند (136 کيلوگرم) وزن داشت و قد آن بيش از دو متر و نيم بود.
پيتر دانلي، کارشناس گوزنهاي اکسمور در خصوص مرگ اين گوزن اظهار داشت: "افراد زيادي هستند که حاضرند هزاران پوند براي اينکه سر يک گوزن بزرگ را روي ديوار خود نصب کنند بپردازند. احتمالا اين شکارچي غيرقانوني نيز براي چنين اهداف سودجويانه اي امپراتور را کشته است."
براساس گزارش ديلي ميل، گوزنهاي قرمز بزرگترين حيوانات وحشي انگلستان هستند و نمونه هايي که در پارک اکسمور زندگي مي کنند به دليل رژيم غذايي غني که دارند از ساير نمونه ها بزرگترند و در ميان آنها "امپراتور" از همه بزرگتر بود.
در ابتداي ماه اکتبر، يک عکاس طبيعت به نام "ريچارد آستين" از امپراتور يکسري عکس گرفت اما مکان تهيه عکسها را براي جلوگيري از سوء استفاده شکارچيان غيرقانوني مخفي نگه داشت. اکنون به نظر مي رسد که پنهان کاري اين عکاس دوستدار محيط زيست چندان کافي نبوده است.
در پی کشف کهربایی با قدمت 50 میلیون سال در هند، بیش از 700 گونه جدید از حشرات کشف شده که علاوه بر اثبات نظریه ابرقارهها، قدمت جنگلهای هندوستان را نیز به بیش از دو برابر افزایش میدهد.
دانشمندان نزدیک به 150 کیلوگرم کهربا را که در جنگلهای بارانی دوران باستان تشکیل شدهاند، کشف کردند که در درون آنها گونههای زیادی از حشرات به صورت کاملا سالم حفظ شدهاند. این کهرباها در معادن زغالسنگ ایالت گجرات هندوستان یافت شدهاند و به گفته دانشمندان، بسیاری از حشرات داخل آن به گونههایی تعلق دارند که در دورترین نقاط جهان زندگی میکردند.
این بدان معناست که با وجود آنکه میلیونها سال است این منطقه در محاصره اقیانوس قرار گرفته، تنوع زیستی آن بسیار بیشتر از آنچیزی است که قبلا تصور میشد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بر اساس نظریه شکلگیری قارهها، در مرحله اول فقط دو ابرقاره روی کره زمین وجود داشت، لوراسیا در شمال زمین و گندوانا در جنوب. 160 میلیون سال پیش و در اواسط دوره ژوراستیک، گندوانا به چند تکه کوچکتر تقسیم شد که بخشهای زیادی از آن در نیمکره جنوبی باقی ماند، اما یکی از قسمتهای آن حرکت به سمت شمال را آغاز کرد.
این قسمت از گندوانا به مدت بیش از 100 میلیون سال روی آب شناور بود و در هر سال با سرعت بین 15 تا 25 سانتیمتر جابهجا شد تا اینکه در نهایت به آسیا برخورد کرد و هندوستان فعلی را تشکیل داد. (رشتهکوه هیمالیا نتیجه این برخورد است) مدتهای طولانی تصور میشد شناور بودن در میان اقیانوس و ایزوله شدن از تمام جهان، باعث شده که هندوستان گیاهان و جانوان بسیار منحصر به فردی داشته باشد که در دیگر نقاط کره زمین یافت نمیشوند. اما آبوهوای استوایی هندوستان نتوانسته فسیلها را بهخوبی حفظ کند و به این ترتیب، آثاری به جای نمانده تا بتوان این نظریه را اثبات کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما اکثر حشراتی که اخیرا کشف شدهاند، با حشرات مدرنی مرتبطند که میلیونها سال قبل در قسمتهای مختلف جهان مانند آسیا، استرالیا، جنوب آمریکا زندگی میکردند.
جس راست از دانشگاه بن در آلمان رهبری گروهی بینالمللی از محققان هندی، آلمانی و آمریکایی را به عهده دارد که در این منطقه مشغول به فعالیت هستند. این تیم با استفاده از این یافتهها توانسته است قدمت جنگلهای بارانی را تخمین بزند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وی در این باره به بیبیسی گفت: «این واقعه را میتوان با احتمال اتصال بین خشکیها توضیح داد. احتمالا جزایر کوچکی قبل از برخورد با آسیا در منطقه Eocene شکل گرفته و بین هندوستان و دیگر سرزمینها قرار گرفتهاند. گیاهان میتوانستند در جریان اقیانوس تا صدها کیلومتر حرکت کنند و حشرات نیز میتوانستند به این سرزمینها پرواز کنند. بسیاری از حشرات نمیتوانستند با پرواز کردن از میان آب عبور کنند، اما امکان انتقال آنها از طریق گیاهان شناور روی آب وجود داشت. علاوه بر آن حشرات بسیار کوچکی وجود داشتند که به سادگی همراه با جریان باد در هوا منتقل میشدند و کیلومترها راه را میپیمودند».
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]تحقیقات نشان میدهد صمغی که بعدها به کهربا تبدیل شده، از جنگلهای بارانی استوایی باستانی سرچشمه میگیرد و احتمالا از درختهایی به نام Dipterocarpaceae تولید شده که امروزه جنوبغربی آسیا را فرا گرفتهاند. برای آنکه دانشمندان بتوانند سرچشمه این کهربا را مشخص کنند، آن را از لحاظ شیمایی بررسی و آناتومی شاخهها و بوتههای فسیل شده در این منطقه را نیز تجریه و تحلیل کردند.
پاول ناسیمبن از موسه تاریخ طبیعی نیویورک در این باره گفت: «نمونههایی از چوبهای فسیل شده در این صمغها به دست آمده که جزئیات دقیقی از ساختار میکروسکوپی گیاهان را در خود دارد و نشان میدهد درختان Dipterocarp ها یکی از منابع احتمالی تولید این کهرباها هستند».
تا کنون بسیاری از کارشناسان معتقد بودند این نوع از جنگلهای بارانی استوایی که امروزه در سراسر جنوب شرق آسیا یافت میشوند، در اصل از دوره مینوستا در 20 تا 25 میلیون سال پیش سرچشمه گرفتهاند. اما کشف جدید این نظریه را زیر سوال میبرد.
دیوید گریمالدی از موسه تاریخ طبیعی آمریکا معتقد است این جنگلها حداقل 60 میلیون سال قدمت دارند. او در این باره گفت: «چیزی که ما اکنون در هندوستان در اختیار داریم، فسیلهای حاوی شواهدی از جنگلهای بارانی استوایی و گیاهانی از خانواده Dipterocarpaceae است که در آسیا وجود دارند. در گذشته هیچ سر نخی وجود نداشت که جنگلهای بارانی جنوب شرق آسیا چه زمانی به وجود آمدهاند، اما اکنون با این کشف جدید میتوان به بسیاری از سوالات پاسخ داد».
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]«یکی از مشکلات ما در تعین عمر این جنگلها نداشتن اطلاعات کافی است، چرا که فسیلها در مناطق استوایی به ندرت یافت میشوند. بسیاری از فسیلهایی که امروز پیدا میشوند، در مناطق خشک نیمکره شمالی و قسمتهای جنوبی نیمکره جنوبی وجود دارند، اما در نوار استوایی فسیلهای زیادی در دسترس نیست. برخی از فسیلهایی که قبلا در مناطق استوایی جنوب آمریکا به دست آمده بود، نشان میداد جنگلهای بارانی در دوره مینوستا به وجود آمدهاند که مربوط به 25 میلیون سال پیش است. اما در واقعیت، آنها بسیار قدیمیترند و قدمت آنها حداقل دو برابر چیزی است که قبلا تصور میشد».
اما جدای از تخمین عمر جنگلهای بارانی و جغرافیای زیستی هندوستان، مهمترین قسمت این کشف جدید تعداد بسیار زیاد گونههایی از حشرات است که به بهترین شکل ممکن در این کهرباها محافظت شدهاند. بر خلاف بسیاری از کهرباهایی که در شمال زمین یافت میشوند، کهربای هندی بسیار نرمتر است. این موضوع به دانشمندان امکان میدهد تا به طور کامل این کهربا را حل کنند و حشرات، گیاهان و قارچ را از دل آن بیرون بکشند.
دکتر راست در این باره گفت: «ما نمونههای کامل و 3بعدی داریم که حداقل 52 میلیون سال قدمت دارند و تقریبا تفاوتی با نمونههای زنده ندارند».
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این منبع کهربا اولین منبع مهمی است که در هندوستان یافت میشود. این ماده زرد و قهوهای رنگ در سراسر جهان وجود دارد. مهمترین منبع کهبربا در منطقه بالتیک وجود دارد که 80 درصد از کهربای جهان را در خود جای داده است.
زنبورهاي عسل پير و سالخورده براي شناخت مسيرشان به كندوي جديد با مشكل مواجه ميشوند، چرا كه رفتارهاي مربوط به يادگيري همراه با سالخوردگي تغييرناپذير و ثابت ميشوند. پس انسان تنها موجودي نيست كه دچار كمحافظگي ناشي از پيري ميشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطالعات انجام شده توسط دانشمندان در دانشگاه ايالت آريزونا و دانشگاه نروژي Life Sciences نشان ميدهد كه چگونه پيري بر قدرت زنبورهاي عسل در يافتن راه خانهشان تاثير ميگذارد.
از آنجا كه اساسا زنبورهاي عسل هدايتگران (ناوبران) بسيار قابلي بوده و قادرند مسير خانهشان را از ميان گلزارهاي بسيار دورتر از خانه بپيمايند، مطالعات نشان ميدهد كه پيري و سالخوردگي باعث اختلال در فراموش كردن لانه قبلي حتي پس از جاگيري كولوني در خانه جديد ميشود.
پروفسور گرو آمدام يكي از شركتكنندگان در اين تحقيق ميگويد: با استفاده از تجارب قبلي ميدانيم كه زنبورهاي عسل پير نسبت به جوانترها توانايي كمتري در يادگيري دارند. اكنون ميخواهيم با انجام آزمايشهايي بدانيم آيا پيري تاثيري بر رفتارهاي يادگيرانه زنبور عسل كه نقش اساسي در بقاي زنبور در حيات وحش دارد، ميگذارد يا خير؟
زنبور عسل پس از 3 يا 4 روز پرواز جستجوگر بسيار ماهر و كارآموزي است. زنبورهاي عسل بالغ پس از 5 تا 11 روز پرواز، بخوبي مسير رفت و برگشت به لانه را ناوبري ميكنند. اين در حالي است كه اين زمان براي زنبورهاي عسل پير بيش از 2 هفته به طول ميانجامد.
جهت دانستن اين موضوع كه چگونه زنبورهاي عسل خودشان را با مكان جديد و لانهاي تغيير يافته انطباق ميدهند، محققان زنبورها را به كندوي جديدي هدايت كرده و كندوي قبلي را مسدود كردند.
چندين روز به كولوني فرصت داده شد تا مكان جديد را به خاطر سپرده و حافظهشان را از اطلاعات مربوط به كندوي مسدود شده قبلي پاك كنند.
سپس لانه جديد توسط محققان خراب شد و زنبورها مجبور شدند از بين 3 گزينه، يكي را به عنوان لانه جديد انتخاب كنند. يكي از اين گزينهها كندوي مسدود شده، يعني همان مكان اول زنبورها بود.
زنبورهاي مسن با نشانههايي از پيري عليرغم اين كه به آنها آموخته شده بود كه كندوي اول جاي مناسبي براي زندگي نيست، تمايل به لانه قبليشان داشتند.
اگرچه بسياري از زنبورهاي عسل پير در رفتارهاي يادگيرانه ناموفق هستند؛ اما اين مطالعات نشان داد كه هنوز بعضي آنها اين اعمال را بسيار موفق انجام ميدهند.
منبع:physorg
ديدن كودكي كه در حال بازي است و از بازي خود لذت ميبرد رويداد عجيبي نيست. حتي اگر سگي را ببينيم كه با توپي خود را سرگرم كرده است نيز نبايد چندان حيرتزده شويم، اما درباره لاكپشتها يا حتي زنبورهاي عسل چه ميتوان گفت؟ حقيقت اين است كه اين موجودات نيز زمانهايي را در طول شبانهروز صرف بازي و سرگرمي ميكنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نقش بازي در يادگيري مهارت در حيوانات
تنها اين سگها، گربهها يا ميمونها نيستند كه در دنياي حيوانات به بازي و سرگرمي نياز دارند. اين نظر گوردون بورگارت از اساتيد روانشناسي دانشگاه تنسي آمريكاست. او كسي است كه براي سالهاي طولاني رفتار حيوانات و لحظاتي كه تصور ميشود خود را سرگرم بازي و تفريح ميكنند زير نظر داشته است. به عقيده وي بسياري از حيوانات به زماني براي بازي كردن و نوعي ايجاد وقفه در انجام كارهاي غريزي روزمره خود نياز دارند. دانشمنداني همچون گوردون سالهاي طولاني است كه رفتار موجوداتي نظير خزندگان بالغ يا تازه به دنيا آمده را زير نظر دارند، اما بسياري از آنها ميگويند رفتار مشخصي را نديدهاند كه نشان دهد اين حيوانات در حال بازي هستند. نكته مهم اين است كه كشف نشانههايي از بازي و تفريح در دنياي حيوانات نيازمند صرف زمان قابل توجهي است تا در نهايت بتوان حيواني را در حين انجام نوعي رفتار كه بيشباهت به تفريح و بازي نباشد مشاهده كرد. با اين حال گوردون ميگويد: در باغ وحش ملي واشنگتن چيزي را ديدم كه نميتوان بيتفاوت از كنار آن عبور كرد. لاكپشت صورت خوكي كه از جمله نمونههاي نادر اين حيوان به شمار ميآيد در حال سروكله زدن با توپ بسكتبال بود. بررسيهاي بيشتري در اين زمينه انجام دادم و به اين نتيجه رسيدم كه اين لاكپشت كاري نميكرده است جز بازي با توپ. گوردون نتيجه مشاهدات و بررسيهاي خود را در نشريه The Scientist منتشر كرده كه اتفاقا با استقبال صاحبنظران علمي و متخصص در علم رفتارشناسي جانوري روبهرو شده است.
در مقاله خبرساز گوردون كه تحت عنوان «وقتي براي بازي» منتشر شده است به 5 فاكتور اصلي براي بازي و سرگرمي پرداخته شده است. اين دانشمند يكي از نخستين چهرههايي است كه به تعريف بازي در افراد پرداخته است. البته او اين تعريف را در خصوص گونههاي جانوري كه هيچگاه تصور نميشده مشغول بازي كردن باشند نيز ارائه كرده است، گونههايي نظير ماهيها، خزندگان و بيمهرگان. او حتي كتاب جالب توجهي تحت عنوان «بازي در
حيوانات ـ آزمودن محدوديتها» منتشر كرده است كه در آن به رفتارهايي شبيه بازي در دنياي حيوانات مختلف پرداخته شده است. به عقيده وي برخي حركات بدن ماهيها نظير حركت بالهها و دور زدنهاي مداوم در آب ميتواند نشانهاي روشن از بازي كردن در ماهيها باشد.
ميتوان با دنبال كردن رفتارهاي بازيگوشانه در دنياي حيوانات كمتر
شناخته شده نظير لاكپشتها ناشناختههاي بيشتري از زندگي آنها آموخت
اين دانشمند 5 فاكتور مورد نظرش را در يك عبارت خلاصه كرده است: بازي رفتار تكراري است كه هدف مشخصي نداشته و عمدتا زماني كه انسان يا حتي حيوان در شرايط آرام و به دور از تنش رواني قرار دارد آن را به طور داوطلبانه انجام ميدهد. گوردون ميگويد: بخوبي روشن است كه پس از بررسي دقيق توانايي توصيف بازي و مشاهده اين قابليت در ميان تمام جانداران، انسان درك بهتري از خود و رفتارهايش دارد.بررسيهاي مختلفي در اين زمينه انجام شده كه نشان ميدهند در مقايسه با انسان در حيوانات ميتوان نقش بازي كردن در يادگيري مهارتهاي گوناگون را بهتر مشاهده و ارزيابي كرد. در حقيقت بازي كردن به حفظ ثبات و وضعيت مناسب فيزيكي بدن و حتي تعادل روحي كمك ميكند و در عين حال سهم قابل توجهي در ارتقاي ارتباطات اجتماعي دارد كه گويا اين ويژگي در حيوانات نيز بخوبي ديده ميشود.
در حال حاضر محققان از بازي به عنوان شيوه درماني مناسب و اميدواركننده براي كمك به كودكان دچار اختلالات مختلف استفاده ميكنند. گذشته از آن مطالعات زيادي نيز درخصوص بررسي تاثير فعاليت بيشتر براي كمك به ايجاد تحرك در سالمندان در دست انجام است. چنين دستاوردها و نتيجهگيريهايي گرچه ارزشمند به نظر ميرسند اما چندان حيرتانگيز نيستند، اما اينكه در دنياي حيوانات نيز بازي كردن مفهوم خاصي داشته و به نوعي براي آنها لذتبخش است دانشمندان را به تحير واداشته است.آنچه دانشمندان را درخصوص بررسي ريشههاي علاقه به بازي در دنياي حيوانات ترغيب ميكند اثرات بعدي است كه در آنها پديدار ميشود.
سگها، علاقهمندان شناخته شده به بازي كردن
در ميان گونههاي مختلف جانوري كه مشاهده بازي در آنها بيش از سايرين قابل رويت است، سگها از اعتبار خاصي برخوردارند. سگها به واسطه ارتباط نزديكي كه با انسانها دارند و حتي در برخي جوامع به عنوان نزديكترين مونس انسانها در نظر گرفته ميشوند ارتباط اجتماعي خاصي با انسانهاي اطراف خود برقرار ميكنند. دانشمندان به اين نتيجه رسيدهاند كه با افزايش تنوع بازيهايي كه با سگها ميشود ميتوان ارتباط برقرار شده با اين حيوان را نيز بيشتر كرد. عقيده بر اين است كه سگها تمايل انسان به بازي كردن با آنها را بخوبي درك ميكنند. اين مشخصه البته در گربهها نيز ديده ميشود، اما به چشمگيري آنچه در سگها ديده ميشود ، نيست.دانشمنداني كه رفتار حيوانات را از نزديك دنبال ميكنند با توجه به مقالاتي نظير مقاله اخير گوردون بر اين نكته پافشاري دارند كه ميتوان با دنبال كردن رفتارهاي بازيگوشانه در دنياي حيوانات كمتر شناخته شده نظير لاكپشتهاناشناختههاي بيشتري از زندگي آنها را آموخت. بازي كردن يكي از مشخصههاي اصلي ادامه حيات در انسان و در حيوانات است. اين اصلي است كه بسياري از دانشمندان نسبت به آن نظر مثبت دارند. حتي گوردون نيز معتقد است: بازي كردن بخشي دروني و جداييناپذير از حيات است كه ميتواند ارزش زندگي كردن را نيز بالاتر ببرد.
بوفچه ريش بلند پرنده اي کمياب است که طي 26 سال گذشته در دسته گونه هاي منقرض شده تصور مي شد اما اکنون گروهي از محققان موفق شده اند در شمال پرو نشانه هايي از حيات اين بوفچه زيبا را به دست آورند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروهي از جستجوگران و محققان موفق به يافتن يکي از کمياب ترين پرنده هايي شده اند که طي 26 سال گذشته نشانه اي از آن ديده نشده بود، اين پرنده از گونه اي از بوفچه هاست که به بوفچه ريش بلند شهرت داشته و در پرو کشف شده است.
اين جغد کوچک با نام علمي Xenoglaux Loweryi در اطراف منقارش از پرهاي مومانند و بلندي برخوردار است و از آن به عنوان ريش هاي اين پرنده جالب توجه ياد مي شود. نام لاتين و رايج اين پرنده «جغد غريبه» است.
اين بوفچه که در بخش هاي شمالي پرو و در منطقه محافظت شده «آبرا پارتيشيا» مشاهده شده، توسط اتحاديه بين المللي محافظت از منابع طبيعي به عنوان يکي از گونه هاي در خطر انقراض معرفي شده است زيرا قلمرو زيستگاه هاي آنها به کمتر از 189 کيلومتر مربع رسيده است.
جنگل زدايي هاي مداوم يکي از عوامل اصلي نابود شدن زيستگاه اين پرنده ارزشمند و کمياب و در نتيجه منقرض شدن تدريجي آنها به شمار مي رود.
کوسه هاي نهنگي از جمله بزرگترين گونه هاي ماهي در اقيانوس ها هستند که به تازگي مشخص شده حرکات شاهانه و آرام آنها در هنگام شنا کردن با هدف انجام محاسبات هندسي به منظور ذخيره انرژي انجام مي گيرند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در واقع دانشمندان دريافته اند اين کوسه ها از علم هندسه براي بهبود نيروي طبيعي رانشي معکوس و شناور باقي ماندن استفاده مي کنند.
حرکت کردن براي بقاي بسياري از حيوانات امري حياتي است زيرا بدون آن قادر به شکار کردن و حمله به مهاجمان نخواهند بود. با اين حال اين حرکت ها ميزان قابل توجهي انرژي صرف مي کند که اين پديده براي پرنده ها و حيوانات آبزي که در محيطي سه بعدي حرکت مي کنند، بيشتر صادق است و چندان شگفت انگيز نيست اگر بدانيد که صرف اين انرژي بر روي نوع حرکات بسياري از جانوران تاثير گذاشته است.
محققان دانشگاه «سوانسي» معتقدند حيوانات آبزي علاوه بر محاسبه سرعت حرکت خود بايد ميزان تاثير حرکات عمودي را بر روي مصرف انرژي محاسبه کنند که اين مي تواند به کلي رفتارهاي حرکتي آنها را متحول کند. اين محققان طي چهار سال گذشته با وصل کردن حسگرهاي حرکتي و شتاب سنج به کوسه هاي نهنگي، حرکات آنها را در حين شنا و هنگام اجراي حرکات عمودي محاسبه کردند تا بتوانند ميزان انرژي صرف شده اين جانداران را در حين حرکات عمودي تخمين بزنند.
نتايج نشان دادند اين جانداران مي توانند بدون صرف انرژي و به شيوه گلايد يا لغزيدن در ميان آب به سمت پايين حرکت کنند اما هنگامي که قصد دارند خود را به بالا بکشانند بايد باله هاي خود را حرکت دهند. اين پديده از آن جهت روي مي دهد که اين کوسه ها و در اصل بيشتر ماهي ها از نيروي رانشي معکوس برخوردارند.
همچنين هرچه ميزان صعود اين کوسه ها در ميان آب بيشتر مي شود، توانايي آنها در حرکت دادن باله ها در آنها کاهش يافته و بايد انرژي بيشتري صرف کنند. از اين رو کوسه ها دو حالت حرکتي را به اجرا مي گذارند، يکي از اين حالات به واسطه حرکت در زوايه هاي کوچک و کم عمق براي اوج گرفتن از مصرف انرژي در حرکات افقي و حالت حرکتي ديگر از ميزان مصرف انرژي اين جانداران حين انجام حرکات عمودي مي کاهد.
دانشمندان معتقدند اين نتايج به خوبي نقش کليدي هندسه را در استراتژي هاي حرکتي اين جاندار در فضاي سه بعدي به نمايش مي گذارد. همچنين بهره برداري اين جانداران از نيروي رانش معکوس مي تواند در حرکت و موقعيت يابي آسان در مسيرهاي تنگ به آنها کمک کرده و ميزان کارايي شکار آنها را در ميان منابع غير قابل پيش بيني غذايي افزايش دهد.
عقربها در شب هنگام با انتشار نوري مشابه نور فلورسنت مي توانند شدت ميزان نور ماه را رديابي کنند تا در صورت روشن بودن بيش از اندازه محيط از پناهگاه هاي خود خارج نشوند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظر مي رسد عقربها از توانايي عجيب خود در تاباندن نور سبز رنگ تحت پرتوهاي ماوراء بنفش به عنوان ابزاري براي سنجيدن شرايط استفاده مي کنند تا دريابند آيا شب براي آنها به اندازه اي تاريک هست تا در نهايت ايمني از لانه هاي خود خارج شوند يا نه؟
از آنجايي که عقربها شکارچيان شب به شمار مي روند کمي عجيب است که به جاي استتار کردن خود از نوري مشابه فلورسنت استفاده مي کنند. محققان دانشگاه کاليفرنيا در بيکرزفيلد اکنون براي اين رفتار عجيب توضيحي يافته اند.
عقربها در بدن خود مقدار محدودي رنگدانه فلورسنت توليد مي کنند که با ايجاد نور به تدريج از بين مي روند. از اين رو محققان 15 عقرب را تا اندازه اي که رنگدانه هاي آنها به اتمام برسند تحت پرتو ماوراي بنفش قرار دادند و سپس رفتارهاي اين 15 جاندار را با رفتارهاي 15 عقرب معمولي در شب و تحت نور ماورا بنفشي که نور ماه و ستاره ها را شبيه سازي مي کرد، مقايسه کردند.
محققان مشاهده کردند عقربهايي که نور فلورسنت از خود توليد مي کردند در يک منطقه کوچک باقي مي مانند اما ديگر عقربها به صورت نامنظم در اطراف پرسه مي زنند.
به گفته محققان معماي اصلي در آنچه عقربها مي توانند در شب هنگام ببينند نهفته است. در صورتي که اين جانداران نتوانند ترکيبات ماوراء بنفش نور ستاره ها و ماه را در اثر از بين رفتن رنگدانه هاي فلورسنت درک کنند، از روشن بودن شب به اندازه اي که رديابي آنها براي شکارچيانشان ساده شود، آگاهي پيدا نکرده و به راحتي به اطراف حرکت مي کنند. در واقع با از بين رفتن رنگدانه هاي فلورسنت، عقربها کمتر احساس خطر کرده و در اطراف پرسه مي زنند.
به گفته دانشمندان رنگدانه هاي فلورسنت در رديابي نور ماورا بنفش که در شبها پرتوي غالب به شمار مي رود، به عقربها کمک فراواني مي کنند و به اين شکل در صورتي که اين جانداران شدت پرتو ماورا بنفش را بالا ببينند، براي جلوگيري از شکار شدن از پناهگاه هاي خود خارج نمي شوند.
بر اساس گزارش نيوساينتيست، همچنين محققان معتقدند نور فلورسنت عقربها مي تواند کاربرد ديگري نيز داشته باشد به شکارچيان عقرب هشدار دهد که اين جانداران بسيار سمي تر از آن هستند که قابل خوردن باشند.
بيشترين انتظاري که مي توان از موجودي با عنوان «باهوشترين سگ جهان» داشت، چه مي تواند باشد؟«چيسر» نام سگي است که تا کنون نام هزار و 22 شيء را به خاطر سپرده است، بيشترين تعدادي که تاکنون ديگر حيوانات قادر به يادگيري آن بوده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان کالج اسپارتانبرگ به منظور بررسي وجود محدوديت احتمالي در تعداد واژه هايي که يک سگ از نژاد سگ هاي گله اسکاتلندي مي تواند ياد بگيرد، طي پروژه اي سه ساله آموزش اين تعداد از واژه ها را به آرامي به «چيسر» آغاز کردند.
به گفته جان پيلي يکي از محققان حاضر در اين پروژه با وجود اينکه سگ هاي گله اسکاتلندي نژادي بسيار باهوش به شمار مي روند اما نمي توان آنها را مطلقا باهوشتر از ديگر نژادها دانست. فرضيه اين است که اين نژاد براي ياد گرفتن زبان از صاحب خود اشتياق ويژه اي دارد.
به گفته پيلي آموزش دادن به اين سگ ابتدا از نام هاي خاص آغاز شد به اين شکل که جسمي در برابر ديد سگ قرار مي گرفت و نام آن تکرار مي شد، آموزش نام هر جسم به چيسر طي دوره هاي چند ماهه صورت مي گرفت سپس محققان آموخته هاي «چيسر» را با چيدن گروه هاي 20 تايي از جسم هايي که نام آنها به سگ آموخته شده مورد آزمايش قرار داده و از وي مي خواستند با شنيدن نام هر جسم به اتاق ها رفته و آنها را بيرون بياورد. در اين 838 آزمايشي که طي سه سال به عمل آمده امتياز چيسر هرگز کمتر از 18 از 20 نبوده است. همچنين محققان براي حمل تمامي اسباب بازي هايي که اين سگ نام آنها را فراگرفته به 16 کيسه پلاستيکي بزرگ نياز داشتند.
حتي در برخي از آزمايش ها ، محققان نام اجسام را با چند فعل ترکيب کرده و شاهد اين بودند که سگ از ميان جمله نام جسم را تشخيص داده و به سرعت آن را از ميان ديگر اشيا پيدا مي کرد.
پيش از اين سگي از همين نژاد به نام «ريکو» در موسسه ماکس پلانک آلمان رتبه باهوشترين سگ جهان را به خود اختصاص داده بود و از دامنه واژگاني 200 تايي برخوردار بود.
بر اساس تحقيقات جديد، انسانهاي اوليه احتمالا به جاي سگ از روباه به عنوان حيوان خانگي خود استفاده ميكردند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان در حال بررسي بقاياي موجود در يك مدفن ماقبل تاريخ در اردن، قبري را كشف كردند كه در آن يك روباه در كنار يك انسان دفن شده كه تاريخ آن به هزاران سال پيش از انتخاب سگها به عنوان همدم انسان برميگردد.
تيم تحقيقاتي دانشگاه كمبريج معتقد است كه اين مورد بيسابقه به نوعي ارتباط عاطفي بين انسان و روباه اشاره ميكند.
بر اساس اين تحقيقات، احتمالا روباهها به عنوان حيوان خانگي نگهداري شده و در زمان مرگ صاحبانشان با آنها دفن ميشدند.
در اين صورت، اين اولين نمونه دفن اينچنيني بوده و نشان از اين دارد كه پيش از اينكه انسان توسط سگها به شكار روباه بپردازد از آن به عنوان حيوان خانگي استفاده ميكرده است.
اين گورستان كه در عيون الهمام در شمال اردن واقع شده بيش از 16 هزار و 500 سال قدمت دارد و نشانگر اين مطلب است كه قبر كشف شده چهار هزار سال قديميتر از قبرهاي كشف شده ديگر است كه در آنها سگ به عنوان همدم انسان دفن شده بود.
تحقيقات انجام شده بر روي روباهها نشان داده كه ميتوان آنها را تحت كنترل انسان درآورد اما كار آساني نيست چرا كه روباه چموش و ترسو است؛ بنابراين احتمالا به همين دليل انسانها به همدمي با سگ روي آوردهاند.
مورچهها يكي از قدرتمندترين و پيچيدهترين موجودات زنده در طبيعت به شمار ميآيند. اين پيچيدگي تا آنجا بوده است كه دانش بشري از مدتها پيش با الهام گرفتن از زندگي اين حشره پيشرفتهاي چشمگيري در عرصههاي مختلف داشته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اين رهگذر، تحقيقات گستردهاي نيز درخصوص زندگي اين حشره انجام شده كه هر يك حاوي نكات جالب توجهي بوده است. تحقيقات اخيري كه از سوي محققان دانشگاه اكستر انجام شده است، نشان ميدهد مورچهها تاثير شگرفي بر محيط اطراف خود دارند. اين تاثيرگذاري عمدتا به دليل فعاليت آنها به عنوان مهندسان هميشه فعال اكوسيستمي و شكارچياني قابل بر جاي ميماند. از اين رو مورچهها را يكي از ماهرترين كشاورزان طبيعت ميشناسند.
تحقيقاتي كه بتازگي گروهي از دانشمندان در آلمان و انگليس انجام دادهاند نشان ميدهد مورچهها به 2 شيوه متفاوت بر محيط اطرافشان تاثير ميگذارند. اين تاثيرگذاري نهتنها بر خاك بلكه بر جمعيت گونههاي جانوري و گياهي محيط زندگي آنها بخوبي ديده ميشود تا آنجا كه دانشمندان به اين نتيجه رسيدهاند جمعيت مورچه و هر گونه كاهش يا افزايش در آن تاثيرات مختلفي بر محيط اطراف زندگيشان ميگذارد. يكي از مهمترين تاثيرگذاري مورچهها بر محيط اطرافشان به زير و رو كردن خاك و تغييراتي است كه در ساختار خاك ايجاد ميكنند. مورچهها در حين ساخت خانه حجم قابل توجهي از خاك را بر هم ميزنند. البته بر هم زدن انبوه خاك در زمان پيدا كردن مواد غذايي نيز صورت ميگيرد. به اين ترتيب مورچهها در حين انجام دادن كارهاي روزمره خود به طور خودكار تركيب غذايي خاك را در سطوح مختلف تغيير ميدهند. اين فرآيند به عقيده دانشمندان ميتواند به طور غيرمستقيم جمعيت گونههاي محلي و بخصوص گونههاي جانوري را تحت تاثيرات مختلفي قرار دهد. يكي از مهمترين اين تاثيرگذاريها به تجزيه سطوح مختلف خاك مربوط ميشود. تجزيه خاك نقش قابل توجهي در رشد هرچه بهتر گونههاي مختلف گياهي در محيط اطراف زندگي مورچهها دارد. يكي از شناختهشدهترين گونههاي قدرتمند در دنياي مورچه در زمينه تجزيه خاك، گونهاي موسوم به Collembola است. محيط خاكي كه اين نوع مورچه در آن زندگي ميكند همواره در معرض تغييرات بنيادين قرار دارد. گونهاي از مورچهها موسوم به مورچههاي برگ برچين در زمره ماهرترين كشاورزان دنياي حشرات محسوب ميشوند. برگي كه هر يك از اين مورچههاي سختكوش قادر است بچيند و با خود حمل كند تا 50 برابر وزنش است. آنها صف ميكشند و دستهجمعي محصولاتي را كه چيدهاند به خانه ميبرند. زماني كه اين مورچهها به محل سكونتشان ميرسند از برگها به عنوان سطحي براي پرورش قارچ استفاده ميكنند؛ قارچي كه كل جمعيت مورچهها از آن تغذيه ميكند، اما وقتي بر اثر پيري آروارههاي تيز و برنده اين مورچهها مستهلك ميشود، سرعت كار گروهي جالب توجه آنها نيز پايين ميآيد.
محققان آمريكايي كشف كردهاند جويدن و چيدن برگها براي مورچههاي پير دشوار است، اما وقتي دقيقتر رفتار آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند متوجه شدهاند مورچههايي كه آروارههايشان كارايي و برندگي خود را كاملا از دست داده است، وظيفه كاري خود را عوض ميكنند. مورچههاي پير كار چيدن برگ را به مورچههاي جوانتر ميسپارند و به جاي آن كار حمل و نقل برگها و طي كردن مسافت طولاني تا خانه را به عهده ميگيرند. اين گروه محقق ميگويد در جوامع سازمان يافته مورچهها، تمامي اين حشرات قدرت تطبيق با تغيير شرايط را دارند كه باعث ميشود حتي وقتي مورچهاي توان جسمي سابق خود را ندارد براي جمعيتي كه در آن زندگي ميكند، مفيد باشد.
نكته: مورچهها حشرات بسيار ماهري در امر غارت و چپاول طعمههاي خود به شمار ميآيند. آنها وابستگي عجيبي به محل زندگي و قلمروي حياتي خود دارند تا آنجا كه در دفاع از آن بسيار جدي و حتي پرخاشگر محسوب ميشوند و منابعي كه مورچهها براي ادامه حيات خود جمعآوري ميكنند ارزش بسيار زيادي برايشان دارد
اما مورچهها به عنوان غارتگراني بزرگ و حتي خطرناك نيز به شمار ميآيند. اين حشرات ميتوانند در دستههاي بزرگ به سوي طعمه مورد نظر حمله كرده و با غارت آن و حتي محل زندگياش انبوهي از مواد غذايي را به محل زندگي خود منتقل كنند. برگ برنده مورچه در اين مهارت، حمله آنها در دستههاي بزرگ است. در حقيقت نميتوان مورچهاي را ديد كه به طور انفرادي از دسته اصلي يا محل زندگي جدا شده و براي غارت طعمه به سوي ديگري حمله ور شود. غارت قرباني و طعمه از سوي مورچههاي كارگر صورت ميگيرد. مورچهها حشرات بسيار ماهري در امر غارت و چپاول طعمههاي خود به شمار ميآيند. آنها وابستگي عجيبي به محل زندگي و قلمروي حياتي خود دارند تا آنجا كه در دفاع از آن بسيار جدي و حتي پرخاشگر محسوب ميشوند. منابعي كه مورچهها براي ادامه حيات خود جمعآوري ميكنند ارزش بسيار زيادي برايشان دارد و دقيقا براساس همين ارزشگذاري است كه از قلمروي محيطي خود دفاع ميكنند. تمامي اين خصوصيات دفاعي و تهاجمي نشان ميدهد مورچهها تاثيرگذاري جدياي بر محيط زندگي خود دارند.
در تحقيقات اخير مشترك دانشمندان در آلمان و انگليس براي نخستين بار در جهان به بررسي ابعاد تاثيرگذاري مورچهها بر محيط اطراف زندگيشان پرداخته شده است. نتايج اين بررسي نشان ميدهد به رغم اينكه مورچهها حشراتي غارتگر به شمار ميآيند، اما حضور آنها در طبيعت ميتواند به افزايش كمي و تنوع ساير گونههاي جانوري منجر شود. در حقيقت آنها به طرز چشمگيري، نقش مهمي در شبكه غذايي محيط اطراف خود ايفا ميكنند كه اين خود بر زندگي ساير گونههاي جانوري ساكن در همان محيط تاثير شگرفي دارد.
در بررسي اخير دانشمندان، تمركز اصلي روي 2 گونه مورچه تحت عناوين مورچه سياه ساكن باغ و باغچهها و همچنين مورچههاي قرمز معروف بوده است. اين دو گونه شناخته شده از مورچهها تقريبا در سراسر اروپا و بسياري از نقاط مختلف جهان نيز ديده ميشوند. براساس تحقيقات مشخص شده است تجمع كم مورچهها در يك محيط مشخص، موجب افزايش تنوع و شمار كمي ساير گونههاي جانوري در همان منطقه ميشود. اين افزايش تنوع درخصوص جانوران گياهخوار يا جانوراني كه نقش قابل توجهي در تجزيه خاك دارند، بيشتر به چشم ميآيد. از سوي ديگر مشخص شده است در جمعيتهاي قابل توجه، مورچهها هيچ گونه تاثيرگذاري بدي بر محيط اطراف يا جانوراني كه در آن زندگي ميكنند، ندارند كه اين خود نشان ميدهد وجود اين حشرات در جمعيتهاي كم يا زياد نميتواند براي محيط اطراف مخرب باشد. با اين حال دكتر فرانك وان وين از محققان اين پروژه ميگويد: آنچه ما كشف كردهايم نشان ميدهد تاثيرگذاري مورچهها بر كيفيت لايههاي مختلف خاك، تاثيرگذاري مثبتي نيز بر زندگي گونههاي مختلف جانوري همان ناحيه به همراه دارد، اما هر چه شمار مورچهها بيشتر شود، تاثيرات مربوط به غارتگري آنها بر محيط و خاك بر كمك به بهبود كيفيت زندگي گونههاي جانوري چربش پيدا ميكند.
گروهی از فیزیکدانان آلمانی با رصد رفتار پنگوئن های امپراتور موفق شدند از راز موفقیت پنگوئن ها در زنده ماندن در هوای بسیار سرد قطب جنوب پرده بردارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان دانشگاه «ارلانگن- نوریمبرگ» یک دوربین با وضوح تصویر بالا را به منظور رصد حرکات ماهرانه و پیچیده دسته ای از پنگوئن های نزدیک به ایستگاه تحقیقاتی نیومایر قطب جنوب نصب کردند.
بررسی فیلم هایی که این دوربین از این پرندگان گرفت نشان داد که دسته پنگوئن ها حرکات هماهنگ موجی را انجام می دهند که به طور عادی از چشم انسان پنهان است.
در بازبینی این فیلم در حرکت تند، دانشمندان مشاهده کردند که پنگوئن های امپراتور در یک هماهنگی بسیار بالا و به صورت دسته جمعی خود را تکان می دهند. به طوریکه هر 30 تا 60 ثانیه یکبار، تمام پنگوئن ها یک گام کوچک را می سازند که از دور شبیه به یک حرکت موجی می شود. زمانی که این حرکات کوچک به آخرین ردیف دسته رسید دوباره از ردیف اول شروع می شود.
این محققان در این خصوص توضیح دادند:«هر پنگوئن نسبت به پنگوئن کناری، موقعیت خود را به هیچ وجه تغییر نمی دهد و هیچکدام از آنها تلاش نمی کنند که راهی برای خارج شدن از دسته پیدا کنند».
بسیاری از این پنگوئن ها زمانی که دمای بین 43- و 33- درجه سانتیگراد بود و سرعت باد به 8.3 متر بر ثانیه می رسید بین پرهای خود از تخم ها مراقبت می کردند و یا روزها بود که غذایی نخورده بودند.
به گفته این دانشمندان، انجام این حرکات موجی، راهی برای حفظ گرما در میان گروه و مقاومت در برابر سرمای کشنده قطب جنوب در فصل زمستان است.
مورچهها گرچه جثه بسيار كوچكي دارند اما در همين جثه كوچك دنيايي از توانمنديها نهفته كه دانش بشري در كشف بسياري از آنها ناتوان بوده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همزمان با پيشرفت فناوريهاي نوين و به روز شدن ابزار و سيستمهاي تشخيصي و اكتشافي، رازهاي هيجانانگيز دنياي مورچهها نيز بتدريج برملا ميشود. جنگ در دنياي مورچهها يكي از جالب توجهترين اين رازها بوده كه البته درك دانشمندان از اين موضوع پيشرفت قابل توجهي پيدا كرده است. مورچههايي كه در يك نقطه ساكن هستند و در اصطلاح به آنها مورچههاي بومي گفته ميشود به مورچههاي مهاجم رحم نميكنند. اما چگونگي نبرد ميان آنها خود راز بزرگي است كه اكنون پرده از آن برداشته ميشود.
گونهاي از مورچهها كه تحت عنوان مورچه آرژانتيني شناخته ميشود، بتدريج در سراسر جهان پخش ميشوند. رفتار اين حشره بخصوص در زمان دفاع از حريم زندگي خود براي دانشمندان از هيجان خاصي برخوردار است. همين نكته موجب شده تا گروهي از دانشمندان دانشگاه استنفورد به مطالعه دقيق رفتار ساير مورچهها در دفاع از خود در برابر مورچههاي مهاجم آرژانتيني بپردازند. آنها متوجه اين موضوع شدهاند كه مورچههاي محلي و ساكن مناطق مختلف جهان با استفاده از سم به استقبال مورچههاي آرژانتيني ميروند. اين كشف مهم دريچه تازهاي به سوي دانشمندان گشوده است.
آنها اكنون ميتوانند درك بهتري از نبرد ميان مورچههاي محلي و مورچههاي مهاجم داشته باشند. اين مورچههاي مهاجم كه خاستگاه آنها آمريكاي جنوبي است اكنون در بسياري از نقاط جهان ديده ميشوند و بتدريج بر سراسر زمين مسلط ميشوند. تحقيقات دانشمندان نشان ميدهد مورچههاي آرژانتيني محدوده وسيعي از كاليفرنيا در آمريكا تا آفريقاي جنوبي را زير پاهاي خود گرفتهاند. اين حشرات حتي در منطقه مديترانه و مناطق حارهاي زمين نيز گسترده شدهاند. اما چگونه ممكن است كه چنين حشرهاي سر از بسياري از نقاط جهان در آورد؟ پاسخ به اين پرسش را بايد در محمولههاي شكري دانست كه از آرژانتين روانه بسياري از نقاط جهان ميشوند. تحقيقات دانشمندان نشان ميدهد در اين محمولههاي شكر شمار قابل توجهي از مورچههاي آرژانتيني وجود دارند كه از اين طريق سيطره خود بر ساير نقاط جهان را گسترش ميدهند. تا پيش از اين تصور ميشد كه هيچ نوع مورچه محلي توانايي مقاومت در برابر آنها را ندارد، اما اكنون مشخص شده است كه هميشه نيز اينچنين نيست.
دانشمندان دانشگاه استنفورد در تحقيقات اخير خود متوجه اين موضوع شدهاند كه نوعي از مورچهها تحت عنوان مورچه زمستاني كه همواره مورد تهاجم مورچههاي آرژانتيني قرار ميگيرند براي نجات خود و محدوده زندگيشان رو به جنگهاي شيميايي ميآورند. مورچههاي زمستاني توانايي خيرهكنندهاي در زندگي در محيطهاي بسيار سرد و خشن دارند. اين توانمندي تا به آن حد است كه از آن به عنوان يك ويژگي غيرطبيعي ياد ميشود. مورچههاي زمستاني برخلاف ساير حشرات عمل ميكنند و براي دفاع از خود نوعي سم در غدد موجود در شكم خود توليد ميكنند. اين سم تنها زماني آزاد ميشود كه مورچه تحت استرس ناشي از حمله مورچههاي ديگر بخصوص مورچه آرژانتيني قرار ميگيرد. كشندگي اين سم در دنياي مورچهها قابل توجه است به طوري كه تنها يك قطره بسيار كوچك از آن براي از پاي درآوردن مورچه مهاجم آرژانتيني كافي است. محققان براي اينكه از قدرتكشندگي اين سم مطمئن شوند آن را در محيط آزمايشگاهي مورد بررسي قرار دادند و متوجه شدند تا 79 درصد قدرت كشندگي دارد.
مورچهها مجموعهاي كامل از تكنيكهاي دفاعي و تهاجمي را دارند و در عين حال ميتوان از آنها به عنوان الگويي استثنايي در ايجاد شبكههاي
همكاري و تعاون استفاده كرد
دكتر دبورا گوردون از استادان زيستشناسي دانشگاه استنفورد كه تخصص ويژهاي در زمينه مورچهها دارد، ميگويد: اين براي نخستينبار در تاريخ علم است كه بشر به درك روشني از مقوله چگونگي دفاع در دنياي مورچههاي بومي در تقابل با مورچههاي آرژانتيني دست يافته است. با استناد به نتايج اين بررسي ميتوان گفت كه مورچههاي بومي و ساكن نقاط مختلف جهان برخلاف آنچه تصور ميشده است توانايي خوبي براي مقابله با مورچههاي مهاجم آرژانتيني دارند. او ادامه ميدهد: در ابتداي امر حتي من نيز باور نميكردم مورچههاي بومي بخصوص مورچههاي زمستاني بتوانند در برابر هجوم مورچههاي آرژانتيني مقاومت كنند اما اكنون نظر ديگري دارم. مورچههاي زمستاني هيچگونه نيشي ندارند و به همين دليل تصور اينكه اين مورچهها در زمره مورچههاي مهاجم قرار بگيرند كمي دشوار به نظر ميرسد. اما اكنون حتي دانشجويان دوره كارشناسي ارشد زيستشناسي دانشگاه استنفورد نيز چگونگي توليد و بهكارگيري اين سم از سوي مورچههاي زمستاني را ميبينند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مورچههاي آرژانتيني حشراتي هستند كه تقريبا در هر جا و اوضاع جوي ميتوانند به حيات خود ادامه دهند. اين مورچهها حتي در اوضاع جوي سرد، زمستانهاي باراني و تابستانهاي خشك به راحتي به حيات خود ادامه ميدهند. در سالهاي اخير ردپاي اين مورچهها در مناطق مختلفي از جهان از جمله ژاپن، هاوايي، آفريقاي جنوبي و حوزه درياي مديترانه ديده شده است.
اينكه گفته ميشود مورچهها حشراتي خاص با توانمنديهاي خيرهكننده هستند حرف تازهاي نيست. مدتهاست كه دانشمندان متوجه شدهاند مورچهها موجوداتي باهوش، سختكوش، جنگجو و حتي مسووليتپذير و فداكار براي ساير اعضاي گروهشان هستند. سراسر زندگي مورچهها در تلاش سپري ميشود.
شيوه زندگي مورچهها از هرگونهاي كه باشند تقريبا مشابه است. همه آنها از مورچههاي سرباز گرفته تا كارگر در خدمت و بقاي جامعه خود هستند. گونهاي از مورچهها كه تحت عنوان مورچه فئيدول شناخته ميشود همواره مورد توجه زيستشناسان بوده است.
مورچه سرباز اينگونه همواره مراقبت كاملي از مكان خود به عمل ميآورد تا از ورود هرگونه دشمني جلوگيري شود. مورچهها از حس تعاون و همكاري بالايي برخوردار هستند و براي حفظ كلني خود دست به هرگونه فداكاري ميزنند. به عنوان مثال مواردي ديده شده است كه گروهي از مورچهها با بدنهاي خود پلي را ساختهاند تا ساير اعضاي گـروه بتوانند از روي مانع سر راه عبور كنند.
مورچهها براي دفاع از لانه از هيچ دشمني هر اندازه هم كه بزرگ باشد نميترسند. گونهاي از مورچه تحت عنوان سكروپيا وجود دارد كه دشمن را محاصره كرده و با گاز گرفتن آنها بيحركتشان ميكنند.مورچهها مجموعهاي كامل از تكنيكهاي دفاعي و تهاجمي را دارند و در عين حال ميتوان از آنها به عنوان الگويي استثنايي در ايجاد شبكههاي همكاري و تعاون استفاده كرد.
سايت popular Science
سریعترین ماهی که در آبهای سیاره زمین زندگی می کند برای تعقیب و شکار ماهی های کوچک ساردین با سرعتی برابر 120 کیلومتر بر ساعت شنا می کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکاسی کردن از شمشیر ماهی های آتلانتیک برای عکاسان زیر آب یکی از دشوارترین و طاقت فرساترین ماموریت ها است زیرا سرعت بالای این جاندار در هنگام شنا، وی را به یکی از پرسرعتترین شکارچیان ماهی های ساردین تبدیل کرده و از این رو عکاسی از این ماهی نیازمند سرعت بالا و همزمان عکاس و دوربین وی خواهد بود.
ماهی های ساردین سالانه از میان سواحل «یوکاتان» مهاجرت می کنند و در این سفر پر خطر مورد هجوم شکارچیانی مانند این نوع از شمشیر ماهی ها قرار می گیرند. با آغاز حمله همه جانبه این شمشیرماهی ها، ساردینها به سرعت حباب تدافعی را تشکیل می دهند و با ایجاد گروهی بزرگ تلاش می کنند این مهاجمان سریع السیر را ناکام بگذارند.
«رینهارد دیرشرل» نام عکاسی آلمانی است که توانست است تصاویر متعددی را از صحنه هجوم شمشیر ماهی ها به ساردین ها به ثبت برساند، شکاری پر سرعت که گاه سرعت در آن به 120 کیلومتر بر ساعت نیز می رسد. وی می گوید ساردین ها برای نجات دادن خود از هجوم شمشیرماهی ها از هر حربه و مانعی استفاده می کنند و نکته جالب اینجا است که در حیت ثبت این تصاویر، ساردین های بی دفاع برای فرار از شمشیر ماهی از بدن عکاس برای محافظت از خود استفاده کردند.
به گفته «دیرشرل» در هنگام عکاسی از این صحنه، ساردین ها گاه به دور وی حلقه می زده اند و شمشیرماهی ها نیز در تعقیب ساردین ها به دور عکاس شنا می کرده اند، اما تا زمانی که حضور انسان را در منطقه احساس می کردند، به ساردین ها حمله نمی کردند.
«دیرشرل» می گوید در صورتی که شمشیر ماهی ها حمله به ساردین ها را آغاز می کردند، به واسطه سرعت بالا و شمشیری که بر روی بینی آنها قرار دارد می توانستند آسیب های جدی را به وی وارد آورند.
اگر تاكنون نسبت به قارقار كردن كلاغها در برابر خطر احتمالي، كنجكاو بودهايد، دانستن اين مطلب جالب است كه آنها به تقليد از والدين و همنوعان خود نسبت به افراد خطرناك واكنش نشان ميدهند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان دانشگاه واشنگتن، پنج سال پيش دريافتند كه كلاغها از قابليت تشخيص انسانهاي خطرناك برخوردارند.
محققان در تحقيقات خود با نقابي شبيه انسانهاي غارنشين، كلاغهاي آمريكايي را در تله انداختند. اين كلاغها سپس تمام افرادي را كه با اين شمايل مي ديدند، دنبال كرده و به شدت قارقار ميكردند، اما در برابر انسانهاي عادي رفتاري آرام داشتند.
از آن به بعد اين محققان به بررسي واكنش كلاغها به نقابها پرداختند. دو هفته بعد از اين جريان، 26 درصد كلاغها با افراد نقابدار با شدت برخورد كرده و در مدتي حدود دو سال و هفت ماه بعد اين ميزان به 66 درصد رسيد. در سال پنجم اين تعداد بيشتر شده و حتي از محدوده تحقيق به خارج درز كرده بود.
اين در حالي است كه به گفته محققان، كلاغهاي جوان نيز كه در زمان وقوع حادثه اصلي به دنيا نيامده بودند نيز با كپي برداري از رفتار والدين خود با افراد نقابدار با شدت برخورد ميكردند.
كلاغها از دو شيوه عمده يادگيري برخوردارند. آنها يا از تجربيات شخصي خود و يا با مشاهده ديگران به يادگيري در مورد مسائل از جمله خطرات جديد ميپردازند.
wichidika
28-09-2011, 12:45
سگ هاي هار، مهمترين عاملان بيماري هاري
تهران - براساس اعلام سازمان جهاني بهداشت، سالانه 55 هزار نفر در سال براثر بيماري هاري جان خود را از دست مي دهند، در كشور ما نيز سالانه 120 هزار نفر دچار حيوان گزيدگي مي شوند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [/URL]
به گزارش خبرنگار اجتماعي ايرنا، طبق آمارهاي جهاني هر 10 دقيقه يك مرگ بر اثر هاري در جهان اتفاق مي افتد؛ ويروس هاري تقريبا در تمام نقاط جهان وجود دارد و فقط مناطق معدودي از جهان عاري از اين ويروس هستند.
گر چه انسان مي تواند اين ويروس را از خفاش ها يا ديگر پستانداران زميني آلوده به ويروس هاري دريافت كند اما بيش از 90 درصد از موارد بيماري هاري در انسان براثر تماس با سگ آلوده به هاري رخ داده است و بر آمارهاي جهاني 99 درصد مرگ و ميرهاي ناشي از هاري، سگ هار بوده است.
همچنين بنا به گزارش سازمان جهاني بهداشت (WHO) بيش از 95 درصد از مرگ و ميرها در آسيا و آفريقا ناشي از عفونت ويروس هاري است.
از آنجا كه بيماري هاري ، مهم ترين بيماري مشترك بين انسان و حيوان به شمار مي رود از سال 2007 روز 28 سپتامبر به عنوان روز جهاني مبارزه با بيماري هاري نامگذاري شده است تا در اين روز آموزش هاي لازم به مردم در زمينه هاري انساني و حيواني و نيز آموزش هاي كنترل و پيشگيري بيماري هاري ارايه شود.
به گفته كارشناسان بهداشتي، در انسان مبتلا به هاري، ابتداد اندام گاز گرفته و به تدريج ساير اعضا و عضله هاي صورت دچار ضعف و بيماري در اين اعضا پديدار مي شود و در نهايت فرد بيمار دچار خواب آلودگي و كما شده و براثر نارسايي قلبي و عروقي مي ميرد.
پزشكان مي گويند: از شروع علايم باليني تا مرگ در بيماري هاري به صورت متوسط چهار تا هفت روز طول مي كشد.
علايم فعاليت حركتي شديد شامل دويدن و دست وپا زدن، تحريك پذيري، آرامش نداشتن، توهم، نگراني و هيجان از ديگر مشخصه هاي اين بيماري است.
كارشناس مسوول بيماري هاي مشترك در مركز مديريت بيماري هاي واگير وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي روز چهارشنبه درباره اين بيماري به خبرنگار ايرنا گفت: هاري يكي از بيماري هاي مشترك انسان و حيوان به شمار مي رود كه معمولا عامل اين بيماري ويروسي است كه در حيوانات اهلي و وحشي مانند گرگ، روباه، شغال و ديگر پستانداران خونگرم وجود دارد.
'جمال شريفيان' افزود: انسان معمولا در اثر گزش حيوانات در معرض ابتلا به اين بيماري كشنده قرار مي گيرد.
وي تاكيد كرد: بيماري هاري درمان ناپذير است و مرگ 100در صد را به همراه دارد؛ بنابراين به محض گزش حيوانات مردم بايد به مراكز درماني مراجعه كنند.
رييس اداره بيماري هاي قابل انتقال بين انسان و حيوان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز به خبرنگار ايرنا گفت: سالانه 120 هزار نفر در كشور دچار حيوان گزيدگي مي شوند كه حدود پنج هزار نفر آنان به دليل عدم مراجعه به موقع به مراكز درماني مي ميرند.
'محمدرضا شيرزادي' افزود: بيماري هاري، نوعي بيماري است كه درمان ندارد و فرد در اثر ابتلا به اين بيماري، جان خود را از دست مي دهد؛ بنابراين فقط بايد از بروز اين بيماري پيشگيري كرد.
به گفته وي ، بيماري هاري در وحوش كشور شايع است و از طريق آنان به حيوانات اهلي به ويژه سگ سرايت مي كند و در اثر حيوان گزيدگي نيز به انسان منتقل مي شود.
رييس اداره بيماري هاي قابل انتقال بين انسان و حيوان وزارت بهداشت اضافه كرد: هزينه قابل توجهي از بودجه وزارت بهداشت صرف پيشگيري از بيماري هاري در كشور مي شود و مراكز بهداشتي و درماني سراسر كشور به صورت 24 ساعته، امكانات پيشگيري از اين بيماري شامل واكسن و سرم را در اختيار افراد دچار حيوان گزيدگي قرار مي دهند.
شيرزادي از هموطنان خواست به محض اينكه دچار حيوان گزيدگي شدند به سرعت به مراكز درماني مراجعه كنند و اقدامات پيشگيري از ابتلا به هاري را انجام دهند.
به گفته كارشناسان بهداشتي، كنترل بيماري هاري به مشاركت همه مردم و دستگاه هاي از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، سازمان دامپزشكي و سازمان محيط زيست نياز دارد و لازم است مردم و مسوولان نسبت به اين مساله حساس شوند.
انجام واكسيناسيون هاري و كنترل جمعيت سگ و وحوش در كشورهاي در حال توسعه و كشورهاي توسعه نيافته مي تواند تاثير قابل توجهي در كنترل اين عفونت ويروسي داشته باشد.
توانمندسازي مردم در مقابله با هاري، آموزش كودكان و بزرگسالان در مورد خطر ويروس هاري و نحوه عمل هنگام گزش اين حيوانات براي پيشگيري از گزيدگي مي تواند نقش قابل توجهي در كنترل بيماري داشته باشد.
گزارش از: سادات حسيني خواه
اجتمام**9185**
حیواناتی از این دست به برخورداری از عادتهای هوشمندانه و نامتعارف برای ادامه حیات مشهور هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قورباغهها و بخصوص قورباغههایی كه ظاهرا مدتها بدون استفاده از آب به حیات خود ادامه میدهند به داستان مرموزی برای دانشمندان زیستشناس تبدیل شدهاند.
یكی از پيچيدهترین این داستانها، مربوط به گونهای از قورباغه میشود كه قورباغه سبز درختی بومی استرالیا ناميده میشود.
دانشمندان مدتها به این نكته عجیب فكر میكردند كه این حیوان چگونه میتواند روزهای طولانی را در صحراهای سوزان و بیآب و علف شمال استرالیا سپری كند.
آنها پس از بررسیهای طولانی به كلید حل این معما پی بردند. این قورباغهها برای تامین آب مورد نیاز بدن خود كار جالبي انجام میدهند، بدین ترتیب كه شب هنگام از دل هوای سرد نزدیك سطح زمین به درون حفرههای تنگ و البته گرم زمینی میپرند.
در این فاصله و به علت تفاوت دمای بدن قورباغه و محیط گرم حفره، قطرات آب همچون حالتی كه روی شیشههای مه گرفته دیده میشود روی بدن حیوان ظاهر میشوند.
در ادامه قورباغه ذرات آب جمع شده روی پوست خود را با استفاده از زبان دراز خود جمعآوری میكند. دانشمندان این روش تامین آب را روشی هوشمندانه و حتی نوعی انطباقپذیری زیركانه عنوان میكنند.
بدین ترتیب حتی در زمانهایی كه باران برای مدتهای طولانی نمیبارد ـ همچون تابستانها ـ این حیوان براحتی آب مورد نیاز بدن خود را به دست میآورد.
مطالعاتی كه به این نتیجهگیری جالب توجه منتهی شده است، دربرگیرنده نكات دیگری نیز هست. اینكه قورباغه سبز به عنوان یك عادت عجیب شب هنگام و برای مدتی طولانی به این سو و آن سو میپرد، برای دانشمندان جای تعجب دارد.
مطالعات همیشگی دانشمندان نشان میدهد قورباغهها در روز و بخصوص زمانی كه تابش خورشید گرمای زیادی به زمین منتقل میكند خود را به زیر برگ یا هر چیزی كه سایه خنكی دارد منتقل میكنند و هنگام شب نیز، زمانی كه هوا بشدت سرد میشود تحرك چندانی ندارند، اما اینگونه خاص با تحرك عجیب خود در شب به معمایی بزرگ برای دانشمندان استرالیایی تبدیل شده است.
حیواناتی از این دست كه در محیطهای سخت و طاقتفرسای بیابانی زندگی میكنند به برخورداری از عادتهای هوشمندانه و نامتعارف برای ادامه حیات مشهور هستند.
منبع: LiveScience
wichidika
02-12-2011, 15:41
افزایش هورمون استرس / حیوانات چگونه زمین لرزه را پیش بینی می کنند بسیاری از جانداران می توانند با احساس تغییرات شیمیایی که در آبهای زیرزمینی رخ می دهند، آغاز یک زمین لرزه را پیش بینی کنند. به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان بر این باورند چنین توانایی در میان حیوانات منجر به بروز رفتارهای عجیب و غریب آنها پیش از وقوع زمین لرزه است. محققان در سال 2009 پس از اینکه مشاهده کردند گروهی از وزغها چند روز پیش از وقوع زمین لرزه ای در لاکوئیلا ایتالیا برکه زیستگاه خود را ترک گفتند، مطالعه بر روی این تغییرات شیمیایی را آغاز کرده و پیشنهاد دادند این رفتار جانداران می تواند با پیش بینی زمین لرزه در ارتباط باشد.
طی سالها مطالعه دانشمندان مکانیزمی را تشریح کردند که طی آن سنگهای تحت فشار در پوسته زمین ذرات بارداری را آزاد می کنند که با آبهای زیرزمینی واکنش نشان می دهند. جاندارانی که در نزدیکی آبهای زیرزمینی زندگی می کنند نسبت به کوچکترین تغییرات این آبها بسیار حساس هستند و از این رو می توانند این تغییرات را چندین روز پیش از لغزیدن سنگها بر روی یکدیگر احساس کنند.
محققان دانشگاه اوپن امیدوارند فرضیه آنها بتواند الهام بخش بیولوژیستها و زمین شناسان شود تا آنها با همکاری یکدیگر راهکاری را برای استفاده از این جانداران در شناسایی علائم زمین لرزه بیابند.
وزغهای لاکوئیلا اولین نمونه های حیوانی نیستند که پیش از وقوع یک رویداد بزرگ لرزه ای از خود رفتارهای عجیب و غریب نمایش می دهند. گزارشهای متعددی وجود دارند که این رفتارها را در میان دیگر خزندگان، دوزیستان، و ماهی ها تایید می کند. با این همه جاندارانی مانند مورچه ها پیش از وقوع زمین لرزه تغییری را در رفتار خود به وجود نمی آورند. اما مارها، مشابه رویداد زمین لرزه سال 1975 در چین که یک ماه پیش از آغاز زمین لرزه لانه های خود را ترک گفتند، نیز از توانایی پیش بینی زمین لرزه برخوردارند.
محققان در رویداد وزغهای لاکوئیلا دریافتند زمانی که سنگها تحت فشار بالا، برای مثال فشار ناشی از حرکات تکتونیکی قدرتمند، قرار می گیرند ذرات بارداری را از خود آزاد می کنند که این ذرات در میان سنگهای اطراف خود جریان یافته و پس از رسیدن به سطح زمین با هوا واکنش نشان داده و مولکولهای آن را به یون تبدیل می کند.
بر اساس گزارش بی بی سی، این یونها در انسانها منجر به بروز سردرد و تهوع شده و در حیوانات میزان هورمون استرس را در خون افزایش می دهد. این ذرات همچنین با آب واکنش نشان داده و پراکسید هیدروژن تولید می کنند. این واکنشهای زنجیره ای می توانند بر روی مواد ارگانیک موجود در آب برکه تاثیر گذاشته و آنها را به موادی مضر تبدیل کنند که برای جانداران آبزی مضر هستند. محققان بر این باورند این مکانیزم پیچیده زوایای پنهان بسیار زیادی دارند و از این رو نیازمند آزمایشها و مطالعات پیچیده ای است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروهی از دانشمندان می گویند احتمالا یک گام به درک ریشه های زندگی و رفتار اجتماعی انسان نزدیک تر شده اند.
نتایج مطالعات صورت گرفته توسط یک گروه تحقیقاتی در دانشگاه آکسفورد حاکی از آن است که اجداد بشر زمانی دست از زندگی در تنهایی و انزوا کشیدند و شیوه زندگی اجتماعی را برگزیدند که تصمیم گرفتند الگوی زندگی خود را تغییر داده و به جای فعالیت در شب، در طی روز فعال باشند.
این گروه از محققان می گویند احتمال دارد تصمیم پستانداران اولیه برای زندگی در گروه، به عنوان یک استراتژی برای حفاظت از خود در برابر حمله شکارچی هایی بوده باشد که در طی روز فعالیت می کرده اند.
نتایج این تحقیق در مجله علمی نیچر منتشر شده است.
پیش از این برخی از دانشمندان از طریق مطالعه در مورد زندگی اجتماعی حشرات و پرندگان به این نتیجه رسیده بودند که حیات اجتماعی زمانی شکل می گیرد که موجودات جوان تر محیط اولیه ای که در آن متولد شده اند را ترک نمی کنند، و در عوض می کوشند تا به بزرگ شدن موجودات جوان تر گونه خود کمک کنند.
اما یافته های تحقیق تازه این گروه از دانشمندان مستقر در دانشگاه آکسفورد، حاکی از آن است که احتمالا اجداد بشر دلیل دیگری برای برگزیدن زندگی اجتماعی به جای زندگی در تنهایی و احیانا انزوا داشته اند.
جهش به سوی زندگی اجتماعی
این گروه که در زمینه تکامل موجودات تحقیق می کنند، از راه بررسی ساختارهای اجتماعی مشابه در گونه هایی که با هم ارتباط نزدیکی دارند، نشان داده اند که داشتن تاریخ مشترک، در شکل دهی به نحوه رفتار حیوانات نقش موثری دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این گروه از دانشمندان زمان تغییر زندگی غیراجتماعی به زندگی اجتماعی را به حدود ۵۲ میلیون سال پیش مربوط دانسته اند. تغییری که به نظر می رسد در یک مرحله صورت گرفته است و با حرکت به سوی زندگی فعال در طول روز همزمان بوده است.
سوزان شولتس، سرپرست این گروه تحقیقاتی می گوید: "اگر شما حیوان کوچکی باشید که در طول شب فعالیت می کند، بهترین استراتژی برای جلوگیری از شکار شدن این است که کاری کنید که قابل تشخیص نباشید".
او افزود: "وقتی تصمیم می گیرید که به جای شب در طول روز فعال باشید، این استراتژی دیگر چندان به کار نمی آید. بنابراین استراتژی جایگزین برای کم کردن خطر شکار شدن این است که در گروههای اجتماعی زندگی کنید".
خانم شولتز می گوید احتمالا تا کنون زنجیره ارتباطی بین زندگی اجتماعی و تصمیم برای زندگی فعال در طول روز مفقود بوده است. زیرا به گفته او زیست شناسانی که به کشف این حلقه ارتباطی علاقه مند بوده اند معمولا تحقیقاتشان را روی گونه ای از میمون ها نظیر بابون ها انجام داده اند که حیوان ماده، محوریت اصلی گروه را داشته است. در حالیکه این ویژگی در میان گونه های دیگر پستانداران دیده نمی شود.
انعطاف پذیری در زندگی اجتماعی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دکتر شولتز می افزاید که به احتمال زیاد جوامع انسانی نیز از گروههایی منشعب شده اند که در آنها جاندارانی با تنوع های گوناگون و روابط دورتر کنار هم گرد می آمده اند. اما به گفته خانم شولتز نزدیک ترین گروه پستانداران به انسان ها نیز در جوامع خود تنوع چندانی از این نظر ندارند، در حالیکه در جوامع انسانی این گونه تنوع ها بسیار زیاد است.
اما اینکه چرا چنین تفاوت هایی در گروههای اجتماعی پستانداران وجود دارد، هنوز برای دانشمندان مشخص نیست.
wichidika
08-12-2011, 11:25
پژوهشگران ژاپني معتقدند که کلاغها داراي حافظه بلندمدت بصري هستند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه کرمانشاه، محققان ژاپني تاکيد دارند که اين ويژگي کلاغها در مواردي حتي بهتر از انسان است و به آنها اجازه ميدهد تا بعد از يک سال رنگها را به خاطر بياورند.
در آزمايش به عمل آمده در اين خصوص که توسط دانشگاه «يوتسونوميا» به عمل آمد، کلاغها نشان دادند که قادر به تشخيص ظروف حاوي غذا بر اساس رنگ ظروف و پس از مدتهاي طولاني هستند.
«شوئي سوگيتا» استاد ريخت شناسي حيوانات که مسؤوليت تحقيق در اين خصوص را بر عهده دارد، ميگويد: حتي براي انسان نيز سخت خواهد بود که اطلاعات بصري مربوط به رنگ را براي مدت زيادي در حافظه خود نگاه دارد، اما کلاغها نشان دادند که در خصوص اين بخش از حافظه از انسان برتر هستند.
انتهاي پيام
زیست شناسان هشدار دادند که «لمور» به دلیل شکار بی رویه در معرض خطر نابودی قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ارواح شب با چشمانی درخشان که در سنت ماداگاسکاری همیشه مقدس بوده اند و برپایه افسانه های باستان، قدرت های خارق العاده ای دارند دچار بحران شده اند. مخلوقاتی بی آزار که اکنون مورد ظلم قرار گرفته اند.
با رشد مهاجرت و ناخالصی فرهنگی،این سنت ها دچار تردید شده اند و تقاضای بالای گوشت نیز باعث شده است که این حیوانات قربانیان شکار غیرقانونی شوند و به بیانی ساده، «شاه ژولین» کارتون «ماداگاسکار»، ربیس قبیله لمورها در خطر انقراض قرار دارد.
دلایل دیگر نابودی لمورها
«ماداگاسیکارا وآکای»، ريیس یک انجمن غیردولتی نگهداری طبیعت، دلایل دیگری را برای خطر نابودی این لمورها یافته است.
بر پایه بررسی های این سازمان، تغییرات سریع اجتماعی، نظام اعتقادی بومی که تاکنون از حیوانات محافظت می کرد را دستخوش دگرگونی کرده است.
در سال های اخیر، در بخش شرقی این جزیره، جویندگان طلا روز به روز افزایش یافته اند و اثرات این طمع کاری تاثیرات فاجعه باری را بر روی بومیان برجای گذاشته است به طوری که ساکنان محلی ماداگاسکار اکنون دیگر به جای شرکت در مراسم های آیینی، شب ها به رستوران می روند و گوشت سرخ شده می خورند. این درحالی است که تنها منبع تامین پروتئین های حیوانی، گونه های حیوانی در حیات وحش است.
ارقام و آمار
شکار، علیرغم ممنوعیت، به شدت درحال افزایش است. برپایه نظرسنجی اخیری که «دانشگاه بنگور» بر روی هزار و 154 خانواده ماداگاسکاری انجام داده است، 95 درصد از آنها اظهار داشته اند که حداقل یکبار یک گونه تحت حفاظت را در طول زندگی خود خورده اند. درحالی که 45 درصد از آنها بیش از 10 بار، گوشت این حیوانات را چشیده اند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هرچند، اکثریت مصاحبه شوندگان اظهار داشته اند که ترجیح می دهند از گوشت های قانونی دام استفاده کنند، اما به دلیل کمی این محصولات، همیشه آزادی انتخاب ندارند.
شکار لمورها از سال 1960 ممنوع شده است اما برخی از ماموران فاسد اغلب چشم خود را به روی شکار غیرقانونی این حیوانات می بندند.
تحقیقات نشان می دهد که علاوه بر لمورها، در حدود 500 گونه پستاندار در دهکده ها فروخته و یا مصرف شده اند که از 246 گونه محافظت شده، 121 گونه لمور ایندری و 9 گونه لمور سیاه و سفید بسیار نادر تشکیل شده اند.
گردشگری و فقر
«پاتریسیا رایت»، میمون شناس دانشگاه «استونی بروک» در نیویورک توضیح داد:«در مناطق مختلف ماداگاسکار، لمورها کاملاً حذف شده اند.بعضی از گونه های در خطر انقراض به زیر 500 نمونه رسیده اند و اگر این روند متوقف نشود ظرف 20 سال آینده تمام این گونه ها نابود می شوند».
عواقب این انقراض می تواند نه تنها برای تنوع زیستی بلکه برای صنعت گردشگری نیز ویرانگر باشد. درحقیقت، لمور، نماد این جزیره و یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری منطقه است.
درآمد حاصل از بازدیدکنندگان خارجی شش درصد از تولید ناخالص ملی و پنج درصد از بازار کار محلی را به خود اختصاص داده است. اگر جمعیت قبیله «شاه ژولین» نابود شود، ضربه ای بزرگ به اقتصاد ماداگاسکار وارد می شود.
هرچند بسیاری از سازمان های خصوصی در تلاش برای نجات اکوسیستم منطقه هستند اما فقر همچنان به عنوان دشمن اصلی باقی می ماند.
به گفته کارشناسان، به سختی بتوان مردمی را که زیر فشار گرسنگی قرار دارند به حفظ حیات وحش متقاعد کرد بنابراین، مهمترین کار برای نجات این حیوانات این است که مردم را به توسعه پرورش دام و بازگشت به کشاورزی تشویق کرد.
زیست شناسان در این خصوص توضیح دادند:«زمان در این مورد اهمیت دارد. امروز باید راه حل را پیدا کنیم چراکه روز بعد می تواند دیر باشد».
---------- Post added at 02:18 PM ---------- Previous post was at 02:14 PM ----------
اين روزها بيم آن ميرود كه سلطان جنگل كه ساليان سال، قهرمان پيروز قصههاي كودكانه بوده است، كمكم به يك افسانه تبديل شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گفته كارشناسان سازمانهاي بينالمللي حفاظت از حيات وحش، با ادامه روند كنوني و تداوم تهديدها، روزها و لحظهها با شمارشي معكوس به پايان حيات اين جانداران بزرگ نزديك ميشوند و به اين ترتيب در كمتر از زماني كه بشود باور كرد شير، ببر و ديگر گربهسانان بزرگ از وسعت پناهگاههاي حيات وحش جهان محو خواهند شد. اين هشداري است از سوي كارشناسان حفاظت از محيط زيست سراسر جهان كه انگار اصلا شنيده نميشود.
وضعيت زندگي گربهسانان بزرگ مانند ببر بنگال، شير آفريقايي و ديگر گونهها در تمام زيستگاههايشان تحتالشعاع مخاطرات گوناگون ازجمله كشتار قرار گرفته و در مقايسه با دهههاي گذشته به طرز چشمگيري بدتر و باعث شده است كه حيات آنها براي 2 دهه آينده با انقراض و نابودي مواجه شود.
به گفته دانشمندان، زندگي براي حيات وحش بدون حضور شيرها و ديگر گربهسانان بزرگ معني نخواهد داشت و آنها نيز پس از گربهسانان رو به زوال خواهند رفت.
كارشناسان معتقدند، گلههاي بزرگي از شيرها، پلنگها، يوزپلنگها و بخصوص ببرها در نيم قرن گذشته نابود شدهاند. شكارچيان در جنگلهاي آسيا و دشتهاي آفريقا، گربههاي بزرگ را شكار ميكنند و اين در حالي است كه اين گونهها علاوه بر اين كه نقش مهمي در مهاجرت ساير گونهها و حفاظت از آنها دارند، نماد ملي كشورها نيز به شمار ميروند.
بدون حضور اين شكارچيان بزرگ در حيات وحش، جمعيت شكار و طعمهها نيز بعد از مدتي براثر رشد غيرعادي و افزايش بيماري، به هم ريختگي محيط طبيعي و كاهش غذا از بين ميروند و چرخه حيات بر هم خواهد خورد.
تحقيقات نشان ميدهد، به دليل تغيير كاربري اراضي در آفريقا، بسياري از گربهسانان از طريق شكارهاي غيرقانوني، مسموميت و توسعه دام توسط دامداران و كشاورزان مورد تهديد قرار گرفتهاند.
از سوي ديگر در آمريكاي مركزي و جنوبي، كشاورزان با تلاش خود 39 درصد از گونه جگوار را تحت حفاظت قرار دادند، اما اين موضوع به اثبات رسيده است كه در معرض خطر قرار گرفتن گربهسانان براي 10 تا 15 سال آينده تنها به دليل نتيجه فعاليت ميلياردها انساني است كه روي كره زمين زندگي ميكنند.
بررسيهاي اتحاديه بينالمللي حفاظت از طبيعت در طول نيم قرن گذشته نشان ميدهد، جمعيت شيرها در طول اين سالها به 25 هزار راس در حيات وحش آفريقا رسيده است، در حالي كه در گذشته 450 هزار راس از اين گونه در اين منطقه فرمانروايي ميكرده است.
جمعيت پلنگها از 750 هزار راس به 50 هزار راس كاهش پيدا كرده و بررسيها نشان ميدهد كه تعداد يوزپلنگها نيز از 45 هزار به 12 هزار رسيده است.
در اين ميان، ببرها نيز مورد تهديد بودهاند كه در مجموع، از 50 هزار راس ببري كه در طبيعت بوده، جمعيت آنها به 3 هزار راس كاهش پيدا كرده است.
كارشناسان معتقدند از اين تعداد شايد تنها 1200 راس از مادهها باقي مانده باشند. در اين ميان شايد تنها خبر خوب آن است كه اگر شرايط محيطي مناسب براي گربهسانان فراهم شود، اين گونهها به دليل انعطافپذيري خوبي كه دارند، براحتي ميتوانند براي حفظ تنوع ژنتيكي و احياي وضعيت در معرض تهديد خود كاري كنند.
به گفته كارشناسان احياي گونهها بايد در حيات وحش صورت گيرد و احيا در محيط باغ وحش توصيه نميشود و از آنجا كه اين گربهسانان بخشي از ميراث طبيعي جهان هستند، بايد به آنها توجه جهاني شده، با جلب حمايت بينالمللي از سوي تمام كشورها از آنها حفاظتي فرا ملي صورت گيرد.
National Geographic
wichidika
27-12-2011, 15:03
جامعه شناس اجتماعی در گفت وگو با شبکه ایران:
قرار دادن حیوانات در جایگاه انسانی بنیان خانواده را تهدید می کند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگهداری حیوانات اهلی در گذشته جزویی از خانه به حساب می آمد ولی آن چیزی که امروزه باب شده جدا از این مباحث است و به نوعی بنیان خانوداده را تهدید می کند.
شبکه ایران – سمیه بهمنی/ علیزاده اقدم، جامعه شناس اجتماعی در گفت وگو با شبکه ایران با بیان این مطلب گفت: در گذشته افراد از سگ به عنوان نگهبان در بیرون از خانه استفاده می کردند ولی واقعیت این است که امروزه نگهداری از این حیوان به شکل فرهنگ در آمده است.
وی اضافه کرد: نگهداری سگ در خانه فرهنگی وارداتی است که بیشتر منشأ غربی دارد.
علیزاده اقدم با اشاره به فرهنگ سنتی و اسلامی در احترام به حیوانات خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه حیوانات جزئی از طبیعت هستند بنابراین در فرهنگ اسلامی به احترام گذاشتن به این موجودات سفارش شده است.
این جامعه شناس بیان داشت: آنچه که در فرهنگ غربی ها ملاحظه می شد امروزه در فرهنگ ما نیز در حال گسترش است .
وی افزود: این عمل نگهداری حیوان در منزل را می توان به انسان انگاری یعنی عضوی از خانواده تعریف کرد که در این حالت همان گونه که با اعضای خانواده و بستگان به لحاظ محبت و احترام رفتار می شود با حیوان نیز همان رفتار را دارند.
این استاد دانشگاه گفت: چون خانواده در غرب جایگاه خود را از دست داده بنابراین احترام و روابط فرزندان و والدین از بین رفته بنابراین این روابط را با حیوانات برقرار می کنند.ضمن اینکه در فرهنگ ما این چنین نیست و نمی توانیم خلا عاطفی خود را با ارتباط گرفتن از حیوانات جستجو کنیم.
علیزاده اقدم قرار دادن حیوانات در جایگاه انسانی را آسیبی برای خانواده ها عنوان و اظهار داشت: این عمل آسیبی است که بنیان خانواده را تهدید می کند و موجب انقطاع و گسست رابطه بین افراد خانواده می شود.
وی اظهار داشت: همان گونه که خلا عاطفی موجب نگهداری حیوانات در منازل می شود، نگهداری حیوان نیز می تواند بر روابط عاطفی صدمه و آسیب وارد کند.
این جامعه شناس گفت: در جامعه امروزی افرادی که از حیوانات در منازل نگهداری می کنند به دنبال تعریف جایگاه گزایی برای خودشان هستند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در بسیاری از موارد افراد بدون اطلاع و نیاز و براساس تقلید از دیگران به چنین اقدامی دست می زنند که این خود زمینه ساز نابهنجاری های عاطفی در خانواده می شود.
خودباوری روشی برای جلوگیری از نگهداری حیوانات در منازل
این جامعه شناس اجتماعی با بیان اینکه راهکارهایی برای جلوگیری از این موضوع وجود دارد گفت: واقعیت این است که اگر ما به خودباوری فرهنگی برسیم بسیاری از این مشکلات رفع خواهد شد.
علیزاده اقدم افزود: کسانی که دست به چنین اقدامی می زنند به نوعی تربیت یافته جامعه ای هستند که چنین اقداماتی در فرهنگ و جامعه آنها وجود نداشته و ندارد .
وی تصریح کرد: در چنین حالتی است که ضد ارزش ها را به ارزش تبدیل می کنیم که این خود تبعات و پیامدهای ناگزیری به همراه دارد.
این استاد دانشگاه گفت: همه باید فرهنگ اصیل خودمان را به خودباوری برسانیم زیرا هیچ چیز مانند روابط عاطفی انسانی نیست و واقعا باید به آن خودباوری برسیم زیرا روابط مصنوعی و کزایی جزو فرهنگ ایرانی و اسلامی نیست و فرهنگ ما والاتر و بهتر از سایر فرهنگ هاست.
وی همچنین به مسأله تمایز در جامعه شناسی اشاره کرد و افزود: مسأله تمایز در جامعه شناسی یعنی اینکه برخی افراد سعی دارند با انجام برخی رفتارها که توده های دیگر انجام نمی دهند خود را نسبت به دیگران متمایز کنند.ضمن اینکه این متمایز شدن خود عامل گرایش بیشتر افراد به چنین رفتارهایی می شود.
پایان مطلب/
wichidika
10-01-2012, 17:51
کشف زنبورهای سرباز متخصص مقابله با سارقان کندو محققان زنبورهای "جاتای" را به عنوان اولین گونه از زنبورها در جهان اعلام کرده اند که از سربازان متخصص برای محافظت از کندو برخوردارند. به گزارش خبرگزاری مهر، محققان موفق به کشف اولین نمونه از زنبورهای سرباز در کندوی زنبورهای بدون نیشی به نام جاتای در برزیل شده اند که نسبت به زنبورهای کارگر بزرگتر و سنگین تر هستند و از ورودی کندو محافظت می کنند.
تیمی از محققان دانشگاه ساسکس و دانشگاه سائوپائولو بر روی زنبورهای جاتای مطالعه کرده اند، حشراتی که در کلونی های 10 هزارتایی در میان حفره صخره ها، تنه درختان و یا زیر زمین زندگی می کنند.
در این مطالعه دانشمندان دریافتند که سربازان جاتای نسبت به هم کندویی های کارگر خود 30 درصد سنگین تر بوده و از پاهای بزرگتر و سرهای کوچکتری برخوردارند. این زنبورها بر روی مسیری که به ورودی کندو ختم می شود مستقر می شوند تا پیش از ورود زنبورهای سارق به کندو به دیگران هشدار دهند، حمله زنبورهای سارق برای ربودن غذا به کندوی زنبورهای جاتای می تواند منجر به کشته شدن کل زنبورهای کندو شود.
مطالعه جدید محققان نشان می دهد زنبورهای سرباز جاتای بر خلاف دیگر زنبورهای نگهبان از ویژگی های فیزیکی خاصی برای محافظت از کندو برخوردارند.
بر اساس گزارش بی بی سی، محققان این نتایج را از آن جهت مهم می دانند که می تواند پیشرفت تکاملی در جوامع حشرات را نمایش دهد. پیش از این کارگران سرباز با بدنهای بزرگ در لانه مورچه ها و موریانه ها دیده شده بودند، اما این اولین باری است که نشانه ای از زنبورهای سرباز در میان زنبورها دیده شده است.
wichidika
10-01-2012, 19:21
هجوم کفشدوزک های هم نوع خوار به انگلستان کفشدوزک های زیبا و کوچک خالدار (Harlequin) شاید کاملا بی ضرر به نظر بیایند، اما تریلیونها کفشدوزکی که به تازگی به انگلستان هجوم آورده اند، به اندازه دیگر گونه های موجود کفشدوزک ها بی خطر نیستند. به گزارش خبرگزاری مهر، این حشرات پرده ها و کاغذدیواری ها را نابود کرده و با حرکت کردن بر روی سطوح مختلف ردی زرد رنگ را از خود به جا می گذارند. این مهاجمان آسیایی که در سال 1988 وارد آمریکا شده و از آن زمان به حشرات بومی آمریکا تبدیل شده اند، تا کنون به واسطه همنوع خوار بودنشان 30 درصد از گونه های دیگر کفشدوزک های انگلستان را خورده اند.
در سال 2003 هیچ کفشدوزک خالداری در انگلستان وجود نداشت اما اکنون این حشرات بخش بزرگی از انگلستان را فراگرفته و موجودیت دیگر گونه کفشدوزک ها را تهدید می کنند. این حشرات هم نوع خوار بوده و سمی هستند و می توانند تنوع گونه های کفشدوزکهای انگلستان را از بین ببرند.
بدتر از همه این حشره ماده شیمیایی بد بویی از خود ایجاد می کند که وسایل و مبلمان خانه را لکه دار می کند و گزش این حشره منجر به ایجاد حساسیت پوستی می شود. این گونه از حشره نسبت به گونه های معمولی دو نقطه ای یا هفت نقطه ای مهاجمتر و بزرگتر هستند.
بر اساس گزارش میل آنلاین، در اثر هجوم این حشرات طی سالهای گذشته دست کم 10 گونه از کفش دوزکهای بومی انگلستان از بین رفته اند.
wichidika
11-02-2012, 19:39
سرنوشت جهان اگر گربه ها نباشند گربه ها از نظر بسیاری از انسانها موجوداتی دوست داشتنی اما بی استفاده هستند، نظریه ای که محققان با آن مخالف بوده و معتقدند اگر تمامی گربه های جهان در یک روز بمیرند، دنیا دچار مشکلات فراوانی خواهد شد. به گزارش خبرگزاری مهر، شاید گربه های خانگی یا ولگرد این تصور اشتباه را به وجود آورند که موجوداتی ضعیف هستند و همواره به غذا و زباله های انسان برای بقا نیازمندند. اما به گفته "الن بک" استاد دامپزشکی دانشگاه پوردو، گربه ها شکارچیانی ماهر هستند که از رفتارهای سازشکارانه و انطباق پذیری برخوردارند.
به گفته بک، گربه ها شکارچیان اصلی حیوانات کوچک و گاه موذی هستند و می توانند در زمانی که شکار برایشان نایاب است، به عنوان یک حیوان تنها به خوبی بقای خود را حفظ کنند و در مقابل در زمان وفور شکار تعداد آنها نیز افزایش پیدا می کند.
این همان دلیلی است که وجود گربه ها را در زندگی انسانها الزامی می کند. گربه ها به واسطه کشتن موشها در انبارهای مواد غذایی و دانه های غذایی برای کنترل تعداد این آفتهای غذایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و حیاتی به شمار می روند.
برای مثال در هندوستان گربه ها در کاهش میزان اتلاف محصولات دانه های خوراکی به واسطه دستبرد جونده ها نقشی بسیار تاثیرگذار دارند. به بیانی دیگر شاید این درست باشد که انسان غذای گربه ها را تامین می کند، اما بدون گربه ها، اولین اتفاقی که خواهد افتاد کاسته شدن از میزان غذای انسان خواهد بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصور اینکه در صورت ناپدیدی گربه ها تعداد جونده ها به چه اندازه افزایش پیدا خواهد کرد، چندان دشوار نیست. این رویداد تا به حال به اندازه ای رخ داده است که چندین مطالعه علمی توانسته اند تصویری کلی از آن ارائه کرده اند. یکی از این مطالعه ها که در سال 1997 در بریتانیا انجام گرفته نشان می دهد که یک گربه خانگی به صورت متوسط طی 6 ماه 11 جونده را می کشد، این به آن معنی است که 9 میلیون گربه ای که در بریتانیا زندگی می کنند سالانه 200 میلیون جونده وحشی را از بین می برند.
مطالعه ای دیگر در نیوزیلند که در سال 1979 انجام گرفته نشان می دهد با کاهش پیدا کردن شدید تعداد گربه ها در جزیره ای کوچک در نیوزیلند، تعداد جوندگان به صورت ناگهانی چهار برابر شد که این رویداد نیز تاثیرات بیولوژیکی دیگری در پی خواهند داشت. برای مثال در همین جزیره در نیوزیلند محققان مشاهده کردند با افزایش غیر قابل کنترل جوندگان، تعداد مرغهای دریایی به واسطه نابود شدن تخم این پرندگان توسط جونده های وحشی، به شدت کاهش پیدا کرد.
بر اساس گزارش لایو ساینس، از این رو در صورتی که 220 میلیون گربه خانگی که در سرتاسر جهان زندگی می کنند به صورت ناگهانی از بین بروند، اولین بازخورد آن کاهش شدید تعداد مرغهای دریایی است، و از سویی دیگر تعداد شکارچیانی به جز گربه ها که موشها را شکار می کنند نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
wichidika
18-02-2012, 13:20
يك فوق تخصص بيماريهاي عفوني:
ابتلا به بيماريهاي رودهاي از عوارض تماس با لاك پشت آلوده است
لاك پشت را در محفظه نگه داريد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك فوق تخصص بيماريهاي عفوني گفت: تماس با لاك پشتهاي آلوده ممكن است موجب ابتلاي افراد به بيماريهاي رودهاي شود كه از علايم آن اسهال، استفراغ و دل درد است و متاسفانه اين بيماري در بين صاحبان لاك پشتها شايع است چرا كه بيشتر اين لاك پشتها ويزيت دامپزشكي نشدهاند و كاملا سالم نيستند.
دكتر مسعود مرداني در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: لاك پشت هم ميتواند بيماريهايي را به انسان منتقل كند چرا كه روي زمين ميخزد بنابراين دست، پا و شكم اين حيوان كاملا با سطوح تماس پيدا ميكند. لاك پشت اگر داخل توالت برود همراه خود ممكن است ميكروبهاي دفع شده همراه مدفوع را به داخل اتاق انتقال دهد و افراد به ويژه كودكان دچار بيماريهاي عفوني شوند چرا كه كودكان لاك پشت را بغل و با آن بازي ميكنند.
اين عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي گفت: اگر افراد قصد نگهداري لاك پشت داخل خانه خود را دارند لازم است براي اطمينان از سلامت حيوان، آن را نزد دامپزشك ببرند و بيماريهاي لاك پشت را درمان كنند.
وي تاكيد كرد: لازم است افراد لاك پشت خود را در يك محفظه قرار دهند چون حركت لاك پشت در منزل باعث انتقال عفونتها ميشود و با توجه به آن كه تماس با اين گونه حيوانات ميتواند باعث ابتلا به بيماريهاي عفوني شود لازم است افراد مختلف بويژه كودكان پس از تماس با لاك پشت دستهاي خود را با آب و صابون بشويند.
مرداني در پايان اظهار كرد: از خرگوش بيماريهاي متعددي ممكن است به انسان انتقال يابد بنابراين لازم است خرگوش را نزد دامپزشك برد و در صورت لزوم آن را واكسينه كرد چرا كه ابتلا به برخي از اين بيماريها در بعضي موارد امكان دارد حتي موجب مرگ بيمار شود.
انتهاي پيام
wichidika
06-03-2012, 15:22
رئیس شبکه دامپزشکی راور:
ماهی قرمز شب عید بیماریزاست
خبرگزاری فارس: رئیس شبکه دامپزشکی شهرستان راور گفت: ماهی قرمز در صورت عدم رعایت بهداشت میتواند مانند سایر موجودات، بیماریزا شود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
احمدرضا انور امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در راور اظهار داشت: با توجه نزدیک شدن به ایام نوروز و تهیه ماهی قرمز برای سفره هفتسین نیاز به اطلاعرسانی از مخاطرات و روشهای نگهداری آن ضروری است و باید برای نجات ماهی قرمز به جای ترساندن مردم بر آگاهی آنها بیفزاییم.
وی افزود: ماهی قرمز، گلدفیش یا نام علمی آن کاراسیوس اوراتوس از معمولترین ماهیهایی است که در منزل میتوان از آنها نگهداری کرد، این حیوان کوچک خانگی که بسیار جذاب و دوستداشتنی است در صورت مراقبت مناسب میتواند تا چند سال در کنار ما در منزل زندگی کند.
انور بیان داشت: طول عمر 10 تا 20 ساله برای ماهی قرمز غیر معمول نیست و طول عمر بیش از 40 سال نیز برای آن ثبت شده است.
وی در ارتباط با شرایط نگهداری ماهی قرمز افزود: ماهی قرمز به عواملی نظیر هوا، دما، آب و غذا به مقدار مناسب نیاز دارد تا هم خود سالم بماند و هم احتمالا سلامتی ما را به مخاطره نیندازد.
انور با بیان اینکه ماهی قرمز در دمای بالای 25 درجه سانتیگراد آسیبپذیر بوده و تغییرات ناگهانی دما سبب مرگ آنها میشود، مناسبترین دما برای این ماهی را بین 10 تا 25 درجه سانتیگراد دانست و تصریح کرد: استفاده از آب شهری نیز برای ماهی قرمز مشکلی ایجاد نمیکند، فقط برای خارج شدن کلر، قبل از عوض کردن آب ظرف حاوی ماهی، بگذارید که آب به مدت حداقل 24 ساعت در ظرف مجزا بماند.
وی با تأکید بر اینکه بهتر است هر هفته یک یا دو نوبت و فقط نیمی از آب ظرف ماهی تعویض شود، افزود: در مورد غذا هم اگر در شبانهروز یک یا دو نوبت غذا به ماهی بدهیم، نیاز آن برطرف میشود.
رئیس شبکه دامپزشکی شهرستان راور بیان داشت: غذاهای کم پروتئین و سرشار از کربوهیدرات در این میان مناسب هستند و حتیالامکان از غذاهای آماده آن هم به اندازهای که در آب باقی نماند بهتر است استفاده شود.
انور گفت: کارشناسان دامپزشکی طی نظارتهای ادواری که از مراکز تهیه، تکثیر و پرورش ماهیان بهعمل میآورند، ضمن نمونهبرداری از آب و ماهی موارد بیماریهای ویروسی، باکتریایی، انگلی و قارچی را که به عنوان بیماریهای اولویتدار اعلام شده است در آزمایشگاه مورد بررسی قرار داده و با موارد غیربهداشتی برخورد میکنند.
وی عنوان کرد: در صورت عدم رعایت بهداشت، این موجود زنده نیز میتواند همانند سایر موجودات، بیماریزا شود که مهمترین آنها بیماریهای گوارشی و زخمهای پوستی هستند و در همین ارتباط کودکان، افراد مسن و کسانی که دچار نقص سیستم ایمنی هستند، حساسیت بیشتری دارند.
وی تصریح کرد: از میان بیماریهای مشترک بین آبزیان و انسان که ممکن است، مخاطرات بهداشتی به همراه داشته باشد، میتوان به اریزپیلوئید، ویبریوز، سالمونلوز، میکوباکتریوم ماریوم، کلوستریدیوم بوتولینوم، یرسینیوز و ... اشاره کرد.
انور با اشاره به توصیههای بهداشتی گفت: ماهی قرمز شب عید خود را از مراکز معتبر تحت نظارت شبکههای دامپزشکی تهیه کنید و از دستکش به ویژه برای افراد حساس و دارای سوابق آلرژی استفاده شود.
وی خاطرنشان کرد: در صورت عدم تمایل به نگهداری ماهی پس از ایام نوروز، از رهاسازی ماهی در منابع آبی خودداری شود و میتوان از مکانهای مشخص شده توسط شهرداری استفاده کرد.
انتهای پیام/صا
wichidika
12-03-2012, 13:56
شامپانزهها هم پليس دارند!
» سرویس: علمي و فناوري - علمي
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
محققان سوييسي دريافتند، شامپانزهها براي برقراري صلح در جمعيت خود از پليس استفاده ميكنند.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حيوانات براي رسيدگي به درگيريهاي درون گروهي و برقراري صلح از روشهاي مختلفي از جمله استفاده از پليس استفاده ميكنند و «پليس» در گروههاي مختلف شامپانزه، گوريل و اورانگوتان مشاهده شده است.
محققان دانشگاه زوريخ يك گروه از شامپانزهها در باغ وحش والتر سوئيس را به مدت 600 ساعت و در طول دو سال از لحاظ درگيري هاي تهاجمي، رفتار دوستانه و نقش پليس مورد بررسي قرار دادند.
رفتارهاي پليس گروه، شامل مقابله با رقبا يا طرد كردن رقيب در زمان جفتگيري، مداخله بيطرفانه در زمان درگيريهاي درون گروهي و حفظ ثبات گروه بود. اگرچه شامپانزه هاي ماده تمايل بيشتري به ترك گروه داشتند، اما محققان دريافتند كه هر دو جنس نر و ماده قابليت ايفاي نقش «پليس» در بين گروه را دارند.
نقش پليس توسط يكي از شامپانزههاي نر يا ماده (يا هر حيوان ديگري) كه از احترام خاصي در بين اعضاي گروه برخوردار است، صورت ميگيرد و مداخلهاي كاملا بيطرفانه است كه به حفظ صلح و ثبات گروه كمك ميكند.
مداخله بيطرفانه در درگيريهاي درون گروهي، نخستين مدل از رفتارهاي اخلاقي در حيوانات محسوب ميشود كه ميتواند به محققان براي بررسي نحوه شكلگيري نظم و تشكيل گروههاي پليس در ميان انسانها كمك كند.
نتيجه اين تحقيق در مجله PLoS ONE منتشر شده است.
انتهاي پيام
wichidika
12-03-2012, 14:06
كشف علت بلندي گردن قوها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
يك عكاس موسسه نشنال جئوگرافيك با تصويربرداري از قوها به پاسخي براي دليل گردنهاي بلند و زيباي آنها دست يافته است.
به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، قوها به دليل عدم توانايي شيرجه در آب مانند مرغابيها، از گردنهاي خود براي جستوجوي غذا در زير سطح آب در كف درياچهها استفاده ميكنند.
ويكتور ليگوشكين، عكاس 40 ساله روسي اين تصاوير زيبا و جذاب را از پنج قوي شناور در درياچه بلو ليك در جنوب روسيه ثبت كرده كه گاهي در زمان شنا در جستوجوي غذا، گردن خود را به زير آب فرو ميكنند.
اين درياچه در طول زمستان يخ نزده و از جلبك بسيار برخوردار است كه آن را به يكي از سكونتگاههاي مورد علاقه قوها تبديل كرده است.
بلو ليك، سومين از جمله درياچههايي در جهان است كه آب تميز خود را از يك شبكه بزرگتر غارها در زير زمين دريافت ميكند.
اين حيوانات زيبا با طول بال 1.8 متري و وزن 13 كيلوگرم در دنياي وحش از طول عمري برابر با هفت سال و در مناطق حفاظت شده تا 50 سال برخوردارند.
انتهاي پيام
wichidika
08-04-2012, 15:06
مديركل دفتر دارو و درمان سازمان دامپزشكي:
حذف چند نوع آنتيبيوتيك از نسخه دامپزشكان
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مديركل دفتر دارو و درمان و آزمايشگاههاي سازمان دامپزشكي كشور از اجراي طرحي خبر داد كه به دنبال آن آنتي بيوتيك هايي كه جمعيت ميكروبي نسبت به آنها مقاوم شدهاند به طور موقت از بازار حذف ميشوند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ياران (ايسنا)، سيد مصطفي عزيزيان اظهار كرد: "طرح بررسي مقاومت ميكروبي به آنتي بيوتيكها" از يك سال گذشته در سازمان دامپزشكي كشور آغاز شده كه هم اكنون نتايج اين طرح در حال پردازش است.
وي ارتقاي بهداشت عمومي و كمك اقتصادي به توليد كنندگان را از مزاياي اين طرح عنوان كرد و گفت: در مواردي كه مشخص باشد ميكروبها نسبت به چه آنتي بيوتيكهايي مقاوم شده اند مسلما از مصرف اين آنتي بيوتيك ها جلوگيري ميشود و به اين صورت هيچ گونه باقيمانده اي از اين آنتي بيوتيكها در فرآورده خام دامي باقي نخواهد ماند.
مدير كل دفتر دارو و درمان و آزمايشگاههاي سازمان دامپزشكي افزود: از طرف ديگر دامداران و مرغداران سرمايه خود را براي آنتي بيوتيكهايي كه تاثير خود را از دست دادهاند، هدر نميدهند.
وي با اشاره به اينكه آنتي بيوتيكها تنها براي دوره زماني يك تا دو ساله كنار گذاشته ميشوند، افزود: بعد از آنكه حساسيت ميكروبي در جمعيت ميكروبي نسبت به آنتي بيوتيك مورد نظر بالا رفت، دوباره وارد بازار ميشود.
عزيزيان خاطرنشان كرد: "طرح بررسي مقاومت ميكروبي به آنتي بيوتيك" طرحي تحقيقاتي است كه از يك سال گذشته در سراسر كشور آغاز شده و تا يك ماه آينده نتايج آن اعلام ميشود. اين طرح بيشتر در مزارع مرغ گوشتي و مرغ تخمگذار اجرا شده اما در مورد گاو و آبزيان نيز نمونههايي آزمايش و پردازش شده است. در اين طرح نزديك به هشت هزار نمونه پردازش شده است.
گفتني است؛ سالانه حدود دو هزار تن انواع آنتي بيوتيك كه شامل 55 نوع است در كشور مصرف ميشود.
انتهاي پيام
wichidika
07-05-2012, 11:24
حیوانات همسایه ما هستند، نه برده ما!
استاد دانشگاه آزاد:
92 درصدداروهای مؤثر بر حیوانات در آزمايش انساني شکست مي خورند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مدیر گروه کلینیکال پاتولوژی واحد علوم و تحقیقات تهران دانشگاه آزاد اسلامی با تاکید بر ضرورت رعایت جنبه های اخلاقی رفتار با حیوانات به بی فایده بودن بسیاری از آزمایشها بر روی حیوانات اشاره و ابراز عقيده كرد كه 92 درصد داروهای آزمایش شده و مؤثر بر روی حیوانات در انسان با شکست مواجه می شود.
به گزارش سرويس پژوهشي ايسنا، دکتر شهاب الدین صافی در دومین نشست تخصصي سالانه«چگونگی رفتار با حیوانات از منظر اخلاق» که در دانشکده تخصصی دامپزشکی این واحد برگزار شد به بررسی خوش رفتاری با حیوانات از دیدگاه علمی و اخلاقی پرداخت و گفت: دامپزشکان باید متولی رعایت حقوق حیوانات باشند و توجه به رعایت این حقوق محور اصلی رشته دامپزشکی قرار گیرد
وی با اظهار اميدواري نسبت به اين كه واحد علوم و تحقیقات تهران به عنوان مدلی از خوش رفتاری با حیوانات در سطح کشور و جهان معرفی شود، افزود: در آموزه های دینی به خصوص دین مبین اسلام به کرات به موضوع محبت به حیوانات اشاره شده است.
صافي با بی فایده دانستن آزمایشات دارویی بر روی حیوانات و تعمیم آن بر روی انسان اظهار کرد: در یک آزمایش صورت گرفته 12 داروی ضد سرطانی که بر روی انسان مثبت بوده است بر روی موش ها آزمایش شد که در 30 مورد از 48 مورد، آن آزمایش ها بر روی حیوانات با شکست روبرو شده است و بالعکس 11 دارو از 28 داروی جدیدی که آزمایشات آن بر روی موش های صحرایی موفق بوده برای انسان سمی تشخیص داده شد .
به گفته وي در تحقیقات صورت گرفته بر روی بیماری ایدز بیش از 50 واکسن برای پیشگیری و 20 واکسن برای درمان این بیماری بر روی حیوانات مثبت بوده ولی روی انسان با شکست مواجه شده است.
صافي در پاسخ به این سوال که با وجود بی فایده بودن بسیاری از آزمایشات بر روی حیوانات، چگونه است که این آزمایشات ادامه دارد؟ افزود: هزینه بر بودن و خطرات بسیار آزمایش بر روی انسان از مهمترین عوامل ادامه چنین آزمایشهاي است. سالانه ده ها میلیون حیوان در دنیا در رشته های مختلف علوم پزشکی مورد آزمایش قرار می گیرند که با مضراتی چون آموزش تجاوز به حقوق حیوانات و مجاز و قابل قبول القا کردن کشتن و خشونت حیوانات همراه است.
وی ارتباط خشونت آمیز بین دانشجو و حیوان را برای هر دو طرف مخرب دانست و افزود: برای زیبا جلوه دادن خشونت پژوهشگران از اصطلاحاتی چون آسان کشی، قربانی کردن به خاطر علم، بدون روح و حس بودن حیوان و قرار دادن حیوان در رتبه پایین تری نسبت به انسان استفاده می کنند.
وی تصریح کرد: خوشبختانه امروزه روش های جایگزین به علوم پزشکی معرفی شده است به طوری که همان اطلاعات روش اصلی را در اختیار قرار دهد. مانند استفاده از مانکن ها، نرم افزارها، جسد حیواناتی که به صورت طبیعی مرده اند، شبیه سازها و ...
صافی گفت: آزمایش بر روی حیوانات به دو دسته آموزشی و تحقیقاتی تقسیم می شود که بخش تحقیقاتی آن خود به دو دسته آزمایشگری و پژوهشی تقسیم بندی می شود. اگر آزمایش صورت گرفته بر روی حیوان به نفع خود حیوان باشد، پژوهش و اگر به نفع انسان باشد آزمایشگری محسوب می شود.
وی با بیان این مطلب که پژوهش باید به گونه ای باشد که کمترین آزار و آسیب به حیوان برسد ادامه داد: با استفاده از علوم مختلف ژنتیکی رشته ای برای توسعه داروهای مختلف و کاهش عوارض جانبی این داروها به وجود آمده است که آزمایشات آنها بر روی حیوانات صورت می گیرد.
عضو هيات علمی واحد علوم و تحقیقات با اشاره به این مطلب که امروزه حدود 95 درصد دانشکده های آمریکا استفاده از حیوانات را در آزمایشات خود حذف و مابقی استفاده از روش های اصلی را محدودتر کرده اند، گفت: برای تحقیقات روش جایگزین یک سری شبیه ساز وجود دارد که واکنش انسان به دارو را به خوبی نشان می دهد. همچنین روش های الکترونیکی و مدل های رايانهيی شبیه سازی شده، آزمایش هایی را که انتظار می رود طی چندماه به جواب برسند در عرض چند دقیقه انجام می دهند.
وی با بيان این مطلب که حیوانات همسایه های ما هستند، نه برده ما، گفت: جنبه ی اخلاقی رفتار با حیوانات از اهمیت بالایی برخوردار است و این حیوانات هر چند از دیدگاه انسان ها کم ارزش تلقی می شوند ولی انسان حق سوء استفاده از آنها را ندارد. این حق اساسی حیوانات است که زندگی کنند و از زندگی خود لذت ببرند.
wichidika
13-11-2012, 19:44
هشدار جدی محققان؛
حیوانات خانگی منبع نسل بعدی بیماریهای کشنده/ گربهها و سگها خطرناکند:sq_24:
نتایج یک تحقیق نشان میدهد که نسل بعدی بیماریهای کشنده برای انسان از حیوانات خانگی چون سگ و گربه منتقل میشوند.
به گزارش خبرگزاری مهر، دانشمندان اظهار می دارند که انسانها به زودی به یک بیماری جدی مبتلا می شوند که از حیوانات خانگی به آنها منتقل می شود.
نتایج یک تحقیق افزایش این خطر را که از حیوانات منتقل می شود، مورد تأکید قرار داده است چرا که در دوره زندگی مدرن انسانها حیوانات خود را از محیط بیرونی به داخل خانه خود منتقل کرده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محققان اظهار می دارند که حیوانات خانگی چون تازی افغان می تواند منبع بیماریهای مهم بعدی باشد که میان انسان و حیوان حرکت می کند این گزارش اظهار می دارد که از آنجا که حیوانات خانگی به بخش مهمی از زندگی مردم تبدیل می شود، آنها بیشتر و بیشتر در خطر قرار می گیرد و این امر شامل خوابیدن حیوانات خانگی در تختخواب افراد هم می شود.
این بیماریها چون هاری هر ساله 55 هزار نفر را در آسیا و آفریقا به کام مرگ می شود، می تواند بسیار جدی باشد.
محققان خواستار نظارت جدی و جهانی بر بیماریی که از حیوانات به انسانها منتقل می شود شده اند تا داروها و واکسنهایی در این عرصه تولید شوند.
این تحقیق با ریاست مایکل دی استاد آسیب شناسی دامپزشکی رد دانشکده علوم دامپزشکی دانشگاه بریستول انجام شده و در مجله بیماریهای عفونی در حال ظهور منتشر شده است.
مایکل دی اظهار داشت که گربه ها و سگها منبع بزرگ و بالقوه نسل جدید بیماری هایی هستند که به انسان منتقل می شود.
برای مثال به طور تخمینی هشت تا ده میلیون سگ در بیش از 31 درصد خانه های بریتانیایی زندگی می کنند و این میزان در آمریکا در 37 درصد خانه ها به 72 میلیون سگ می رسد. در کشورهای توسعه یافته رابطه میان انسان و سگها و گربه ها تعمیق شده است و این حیوانات اکنون در محیط داخلی زندگی انسانها سهیم هستند.
وی یادآور شد: حضور سگها و گربه ها در جای خواب انسان می تواند عامل افزایش بیماری برای انسانها باشد.
محققان اظهار می دارند که افزایش تعداد افرادی که با حیوانات خانگی در یک تخت می خوابند خطر گسترش بیماری به صاحب حیوان را افزایش می دهد.
این گزارش با حمایت انجمن جهانی دامپزشکی حیوانات کوچک، کمیته سلامتی مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا و سازمان جهانی بهداشت حیوانات و همچنین سازمان بهداشت جهانی انجام شده است.
براساس اظهارات این گزارش، سازمانهای بهداشت جهانی معمولا بیماریهایی را کنترل می کنند که توسط احشام منتقل می شود و تاکنون توجه چندانی به حیوانات خانگی نداشته اند. برای مثال سازمان بهداشت جهانی بیماری ویروس آنفلوآنزا را در 111 مرکز 83 کشور کنترل کرده است، اما در این کنترلها هیچ اشاره ای به بیماریهایی که از حیوانات خانگی به انسان منتقل می شود نشده است.
wichidika
20-11-2012, 19:25
مورچهها در تصمیمگیریهای بزرگ به شعور جمعی متوسل میشوند
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مطالعات دانشمندان دانشگاه آریزونا نشان میدهد مورچهها هنگام مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات و اتخاذ تصمیمات فراوان، به شعور جمعی متوسل میشوند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران، بر خلاف داشتن مغزهای کوچکتر از سر سوزن، گونه مورچهها از سیستم پیشرفته ارسال پیشاهنگ برای جستوجوی سکونتگاههای جدید بهره میبرند. پیشاهنگها از بازرسی مکان مزبور به کلونی گزارش میدهند و سپس تمامی گروه برای اتخاذ تصمیم رای میدهد.
به گفته استفان سی پرات و ناکائو ساساکی از دانشگاه آریزونا، مورچهها نیز همانند زنبور عسل دارای مغزهای کوچکی هستند اما عصبهای این عضو در مجموع، قدرت پردازش بالا را برای حشره فراهم میکنند.
مورچههای حاضر در پژوهش جدید از گونه Temnothorax rugatulus بودند و طول آنها به اندازه یک دهم اینچ بود. این حشرات در بین صخرههای واقع در جنگلهای غرب آمریکا و بخشهایی از اروپا زیست میکنند.
آنها در مناطقی زندگی میکنند که در آن پتانسیل تعداد لانهها بسیار بالاست. هر مورچه قادر به اتخاذ تصمیم به تنهایی نیست؛ زیرا هر یک از آنها به تنهایی مسؤول یک لانه به شمار نمیآید، بنابراین وظایف بین اعضای کلونی تقسیم میشود.
بر اساس پژوهشهای آزمایشگاهی تیم علمی، این مورچهها در ابتدا یک پیشاهنگ را برای بررسی مکانهای مورد نظر جهت ساخت لانه میفرستند. این پیشاهنگ اندازه ورودی لانه و میزان بزرگی روزنهها را بررسی میکند.
در صورتی که این مکان مورد تایید وی باشد به کلونی بازمیگردد و پیغام "به دنبال من بیایید" را به آنها ابلاغ میکند. سپس پیشاهنگی دیگر به مفهومی موسوم به «دویدن متناوب» ملحق میشود و به همراه مورچه اول به مشاهده مکان مزبور میرود.
در صورتی که این مکان مقبول مورچه دوم نیز واقع شود، این حشره به کلونی بازگشته و فرایند پیشاهنگ قبلی را تکرار میکند و مورچه دیگری را با خود همراه میکند. در نهایت در صورتی که تعداد کافی مورچه مکان تعیین شده را بپذیرند، گروه به توافق رسیده و سکونتگاه جدید را انتخاب میکنند.
پیشاهنگها در این فرایند ملکه را نیز با خود به دیدار از این مکان مطلوب میبرند.
به ادعای دانشمندان دانشگاه شفیلد، زنبورها نیز دارای سیستم مشابهی هستند.
نتایج این مطالعات جدید در Current Biology انتشار یافته است.
انتهای پیام
wichidika
05-12-2012, 12:07
قویترین لگد از آن کدام حیوان است؟
خبرگزاری فارس: لگد زدن یا جفتک پراندن، یکی از خطرناکترین ابزارهای دفاعی جانورانی مانند الاغ، شترمرغ و زرافه است؛ اما قویترین لگد متعلق به گورخر است که با یک ضربه کاری میتواند یک شیر نر 220 کیلویی را از پای درآورد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Tweet ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
به نقل از خبر آنلاین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، گورخرها برخلاف ظاهر آرامی که دارند؛ جزو خطرناکترین موجودات آفریقا به شمار میروند؛ آنها در هر لگد میتوانند تا 15 هزار نیوتن نیرو معادل وزن جسمی 1.5 تنی اعمال کنند.
با چنین نیرویی میتوان یک سکه را خم کرد یا بزرگترین استخوان بدن انسان را شکست؛ لگد گورخر میتواند یک انسان 75 کیلوگرمی را تا ارتفاع 3 متری به بالا پرت کرده و او را 7 متر دورتر به زمین بکوبد و صدالبته که هیچ انسانی نمیتواند از چنین ضربهای جان سالم به در ببرد.
گورخرها علاوه بر این لگدهای خطرناک، آروارههایی قوی دارند و با پیچاندن گردن خود، میتوانند با یک گاز استخوانهای دست و بازوی انسان را بشکنند؛ به همین دلیل، حتی محیط بانان آفریقا هم کمتر جرأت میکنند به این جانور نزدیک شوند؛ مرگبارترین این لگدپرانیها در فرار از دست شکارچیانی مانند شیر یا نبرد دو گورخر نر مشاهده میشود.
انتهای پیام/
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عروس هلندی پرنده ای با نام علمی Genus Nyphicus بومی استرالیا می باشد. در زبان انگلیسی این پرنده را Cockatiel می نامند. این پرنده در سالهای 1800 میلادی به انگلستان آورده شده است. احتمالا این پرنده توسط کسانی که به استرالیا تبعید شده بودند در بازگشت به انگلستان آورده شده است. محوبیت این پرنده افزایش پیدا کرد و امروزه این پرنده یکی از محبوب ترین پرندگان خانگی می باشد.بیشتر محبوبیت این پرنده به سبب طبیعت ملایم و سر وتاج رنگی پرنده می باشد. همچنین این پرنده به سادگی اهلی و دست آموز می شود.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.