PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سریال گل‌های گرمسيری



دل تنگم
14-10-2008, 11:08
جلالي: «گل‌هاي گرمسيري» داستاني كلاسيك دارد

تهيه‌كننده مجموعه تلويزيوني «گل‌هاي گرمسيري» گفت: اين مجموعه حاوي داستاني كلاسيك است و تغيير زمان پخش تاثيري بر محتواي آن نمي‌گذارد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محمد صادق جلالي تهيه‌كننده مجموعه تلويزيوني «گل‌هاي گرمسيري» گفت: بناست اين مجموعه تلويزيوني در 20 قسمت 45 دقيقه‌اي در روزهاي دوشنبه ساعت 22:15 به روي آنتن شبكه تهران برود.

وي در ادامه درباره تاثير تغيير زمان پخش در جذب مخاطبان نيز گفت: پيش از اين به ما اعلام شده بود كه سريال را براي پخش در ماه رمضان آماده كنيم. ما هم تمام تلاش خود را به كار بستيم و تا آغاز ماه رمضان 26 قسمت آماده داشتيم اما بعد تصميم گيري‌ها عوض شد و به ما گفتند سريال بعد از ماه رمضان پخش مي‌شود.

جلالي تصريح كرد: ما هم بنابر اين تصميم جديد تعداد قسمت‌ها را به 20 و زمانشان را به 45 رسانديم. در حال حاضر نيز قسمت‌هايي براي پخش آماده و به شبكه تحويل داده شده است. اما در نهايت اين تغيير در زمان پخش لطمه‌اي به داستان سريال نخواهد زد چون داستاني كلاسيك دارد و ماجراي دلدادگي يك دختر و پسر جوان در بهبوهه جنگ است كه در طول زمان دست‌خوش حوادث گوناگوني مي‌شود و به امروز مي‌رسد.
بنابر اين گزارش، مجموعه تلويزيوني «گل‌هاي گرمسيري» به كارگرداني «محمد مهدي عسگرپور» ساخته شده و «عليرضا كهن ديري» موسيقي متن آن را ساخته است.

فيلمنامه مجموعه را «عسگرپور» به همراه «محمدرضا بياتي» و «علي اكبر محلوجيان» نوشته و پيش توليد آن اسفند 86 در تهران و خوزستان آغاز شد. بازيگراني چون اشكان خطيبي، روناك يونسي، پرويز فلاحي‌پور، مريم بوباني، عمار تفتي، رحيم نوروزي، نازآفرين كاظمي، هومن كيايي، مهدي ساكي، آتيلا پسياني، زهره صفوي و مهران نائل در سريال «گل‌هاي گرمسيري» ايفاي نقش كرده‌اند.

داستان اين سريال درباره تعطيلي دانشگاه‌ها قبل از جنگ است كه باعث جدايي ناهيد و رسول از هم مي‌شود.

ساير عوامل اين پروژه عبارتند از:

مدير توليد: بهرام فرهادي،
تصويربردار: حسن كريمي،
تدوين‌گر:حسين غضنفري،
صداگذار: آرش اسحاقي،
طراح گريم: مهري شيرازي،
برنامه‌ريز: شهرام باباپور،
دستيار كارگردان: وحيد كاشي و
عكاس: همايون صديقي.

yahoda
15-10-2008, 16:00
سریال شروع خوبی داره ولی مثل اغلب سریالهای ایرانی با جریان خاطرخواهی و ازدواج همراه شده.

دل تنگم
19-10-2008, 11:34
محمدمهدي عسگر‌پور با تاكيد بر اين‌كه «گل‌هاي گرمسيري» سريالي كاملا جنگي نيست درعين حال گفت: بخش مهمي از داستان اين سريال در دوره‌ي جنگ اتفاق مي‌افتد و درحقيقت جنگ خيلي از مسائل قبل و بعد خود را تحت تاثير قرار مي‌دهد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين كارگردان سينما و تلويزيون سپس «گل‌هاي گرمسيري» را يك مجموعه‌ي اجتماعي ـ خانوادگي دانست و در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران خاطرنشان كرد: غلبه‌ فضاي جنگ دراين مجموعه، غلبه‌ي قابل توجهي است و شايد خيلي‌ها به همين دليل است كه فكر مي‌كنند كه «گل‌هاي گرمسيري» مشخصا يك سريال جنگي است.

وي ادامه داد: بعضي اوقات ما براي نزديك كردن ذهن، از بعضي كلمات استفاده مي‌كنيم كه براي خود يك‌بار دارد. وقتي مي‌گوييم سريال يا فيلمي جنگي است، اين تصور ايجاد مي‌شود كه داستان تماما در جبهه‌هاي جنگ مي‌گذرد؛ به اين اعتبار، «گل‌هاي گرمسيري» يك سريال جنگي نيست؛ اما همان‌طور كه گفتم جنگ، بخش مهمي از داستان را به خود اختصاص داده است و ماجراهاي بعد از خودش را تحت تاثير قرار مي‌دهد.

محمدمهدي عسگرپور، فكر اوليه‌ي ساخت «گل‌هاي گرمسيري» را متعلق به حدود سال 70 دانست و افزود: حدود 16 ـ 17 سال قبل فكرم اين بود كه اين داستان را در قالب يك فيلم سينمايي بسازم؛ اما بنا به دلايل مختلف از جمله مسووليت‌هايي كه دراين سال‌ها داشتم، اين‌كار به تعويق افتاد. چندسال قبل، همان‌طور كه داستان درذهنم پخته‌تر مي‌شد، احساس كردم كه مي‌تواند قالب يك سريال را داشته باشد؛ بنابراين براي ساخت آن با شبكه‌ي اول سيما وارد مذاكره شدم و نهايتا كار به اين جا كه الان هستيم، رسيد.

محمدمهدي عسگر‌پور درباره‌ي تمايل كارگردانان سينما به حضور در تلويزيون طي سال‌هاي اخير كه اغلب هم به‌دليل ركود سينما اتفاق افتاده است، گفت: مي‌دانم برخي از همكاران من در سينما به‌دلايل مختلف ازجمله ركود سينما ممكن است به تلويزيون روي بياورند. ولي حضور من و احتمالا خيلي ديگر از همكاران من به اين دليل نبوده است. كما اين‌كه اين امكان براي بسياري از امثال ما وجود دارد كه باز بتوانيم به سرعت درسينما كار كنيم.

سپس توضيح داد: نياز روحي و رواني‌ام اين بود طرحي كه از 15 ـ 16 سال قبل درذهنم شكل گرفته را به تصوير بكشم و در نهايت قالبي كه برايش پيدا كردم سريال بود. اگر اين قالب فيلم سينمايي بود، حتما «گل‌هاي گرمسيري» را در قالب سينمايي مي‌ساختم.

وی درباره‌ي تصميم بر پخش سريال «گل‌هاي گرمسيري» در مقطعي از سوي تلويزيون و سپس لغو آن، گفت: زماني كه فيلمنامه به وضعيتي رسيد كه آماده‌ي توليد شد، ما هيچ اصراري مبني‌ بر اين‌كه «گل‌هاي گرمسيري» درچه مقعطي پخش شود، نداشتيم. پس از آن بود كه از سوي مدير شبكه‌ي اول سيما به من گفته شد كه به‌دليل تقارن هفته‌ي دفاع مقدس و ماه مبارك رمضان، اين سريال دراين زمان پخش شود. پيش از اين تصميم «گل‌هاي گرمسيري» در قالب 20 قسمت 50 دقيقه‌اي نوشته شده بود. اما به دليل اصرار تلويزيون مبني‌بر پخش در ماه رمضان، ما ترتيب اپيزودها را تغيير داديم و «گل‌هاي گرمسيري» را به 30 قسمت تبديل كرديم. بي‌آن كه اساسا به موضوع ماه رمضان به‌طور مستقيم بپردازيم. با اين حال درنهايت «روز حسرت» جايگزين «گل‌هاي گرمسيري» براي پخش در ماه مبارك رمضان شد.

كارگردان «گل‌هاي گرمسيري» با تاكيد براين‌كه هيچ اصراري براي پخش اين سريال در ماه رمضان نداشته است، دراين باره گفت: من از همان ابتدا ترديد داشتم كه «گل‌هاي گرمسيري» مناسب ماه مبارك رمضان باشد؛ چرا كه دراين سال‌ها فرهنگي ايجاد شده و مردم تماشاي سريال‌هايي كه ساده برگزار مي‌شوند يا موضوعات ماورايي دارند را ترجيح مي‌دهند. بحث هم اين است كه مردم برسر سفره‌هاي افطار بايد ساده و راحت بنشينند و درگير موضوعات چندان جدي نشوند.

محمدمهدي عسگر‌پور درباره‌ي كامل‌نبودن فيلمنامه به هنگام تصوير‌برداري «گل‌هاي گرمسيري» خاطرنشان كرد: تغييراتي كه در اپيزودها داديم و تبديل سريال به 30 قسمت، باعث شد كه فضاي جديدتري درداستان به وجود آيد و درنتيجه در 7 ـ 8 قسمت آخر نگارش فيلمنامه با توليد همزمان شد.

او در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين تغييرات به نفع پروژه بوده است؟ گفت: من تلاش كردم اين تغييرات به نفع كار باشد. مدل ابتدايي كه براي سريال «گل‌هاي گرمسيري» درنظر داشتيم، تلفيق زمان گذشته و حال بود؛ اما با افزايش تعداد قسمت‌ها اين حالت را از فيلمنامه گرفتيم تا روايتي يك خطي را در «گل‌هاي گرمسيري» ببينيم.

roohi_rsh
19-11-2008, 00:07
والا این قسمتش که من اشکم در اومد یارو پدر نامرد گفت برو نشستم فوش دادم به این پدر

yahoda
25-11-2008, 17:31
قسمتی که دیشب پخش شد و شروع تجاوز به ایران رو نشون میداد واقعا تکان دهنده بود .خیلی خوب واکنش افراد رو توی وضعیت بحرانی به تصویر کشیده بود.

دل تنگم
29-11-2008, 02:38
درجنگ عشاق تافته جدا بافته نيستند !!

با توجه به شروع پخش مجموعه " گلهاي گرمسيري " ابتدا ازاين مجموعه شروع مي کنيم. شما پس ‏ازيکسال که بيشتروقت خود را صرف مجري گري کرديد. درمجموعه گلهاي گرمسيري ايفاي نقش کرديد. ‏حضورخود را دراين مجموعه چگونه ارزيابي مي کنيد. با توجه به اينکه خيلي ها معتقدند مجموعه آنطورکه بايد ‏منسجم نيست؟

البته آن طور که شما هم گفتيد بنده در يک سال گذشته بيکار نبودم. من در دو تله فيلم بازي کردم که هنوز پخش نشده، ‏درواقع هميشه دوست داشتم که مجري گري را هم تجربه کنم وفکر مي کنم اتفاق خوبي براي من بود. در ارتباط با ‏مجموعه گل هاي گرمسيري هم بايد بگويم که نقش را بسيار دوست داشتم. رسول يکي ازآن نقش هايي بود که هميشه ‏آرزو داشتم بازي کنم. در ارتباط با نقد منتقدان هم بايد بگويم هميشه آراء متضاد وجود دارد. ولي به نظرمن ‏معيار اصلي سنجش يک اثر ميزان استقبال مخاطبان آن اثراست. ‏

چيزي که درقريب به اتفاق نقدها به چشم مي خورد ايرادي ست که به فيلمنامه گرفته اند. اين که همه ‏چيز در فيلمنامه، مخصوصا درصحنه هاي جنگ بزرگنمايي شده. آيا موافق اين نکته هستيد؟‏

اين به نظرمن کم لطفي ست. فيلمنامه چندين و چند بار بازنويسي شد تا بدين جا رسيد. چيزي که به نظرمن براي ‏نويسنده ازاهميت زيادي برخوردار بود رابطه عاشقانه رسول و ناهيد است. اما وقتي اتفاقي بزرگ مانند جنگ رخ ‏مي دهد آيا مي توان نسبت به آن بي تفاوت بود. وقتي کشوري درگير جنگ مي شود همه آدم هاي آن کشور تحت ‏تاثير اين اتفاق قرار مي گيرند. نمي توان عشاق را ازبقيه افراد جدا کرد. ‏

سکانسي درمجموعه موجود است که شما پشت به دوربين هستيد. اما پس ازاين که از بيرون قاب ‏خبر تير خوردن همسرتان را به شما مي دهند خيلي سريع به سمت دوربين مي چرخيد و ازقاب بيرون مي رويد ‏به طوري که مخاطب به زحمت چهره شما را مي بيند. آيا اين حرکت انتخاب کارگردان بود و يا پيشنهاد ‏خودتان؟‏

به صحنه اي اشاره کرديد که من خيلي آن را دوست دارم. سر اين لحظه خيلي صحبت کرديم در آخر به اين نتيجه ‏رسيديم که اگر مخاطب چهره رسول را درهنگام با خبر شدن از اين اتفاق نبيند خيلي موثرتر است. فکرمي کنم انتخاب ‏درستي براي اين صحنه بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


آيا بازهم در اثري جنگي اگرپيشنهاد شود بازي مي کنيد؟‏

ببينيد، من اولا کار را به دليل علاقه اي که به نقش رسول داشتم، پذيرفتم. نکته ديگر اين که هميشه دوست دارم ‏در اثري جنگي بازي کنم. اين نوع ژانر يکي از ژانرهايي است که آن را خيلي دوست دارم. ‏

آيا بازهم شما را درجايگاه مجري برنامه تلويزيوني خواهيم ديد؟‏

نمي دانم، شايد. مجري گري هم مانند بازيگري سخت است. اما تجربه يي که من درسال گذشته با رامبد جوان ‏داشتم گاهي اوقات باعث مي شود به مجري گري هم فکرکنم. ‏

درحال حاضرمشغول چه کاري هستيد؟‏

مشغول تمرين نمايشنامه "ماچيسمو" به نويسندگي و کارگرداني محمد رحمانيان هستم که براي اجرا درجشنواره بين ‏المللي تئاتر فجر آماده مي شود. يکي دو کار هم در تلويزيون پيشنهاد شده است که فعلا درحد حرف است وهنوز هيچ ‏چيز قطعي نشده. ‏

امسال که ديگردرپروسه تمريني نمايش "ماچيسمو" مانند سال گذشته به مشکل برنخورده ‏ايد؟‏

نه خوشبختانه. متأسفانه اين کار بايد درسال گذشته اجرا مي شد که با بي مهري بعضي افراد اين امر ميسر نشد. اما ‏اميدوارم که امسال اجراي خوبي در جشنواره داشته باشيم.

roohi_rsh
01-12-2008, 22:48
الان که دارم نیگاه میکنم فیلمو دختر وایستاده جلو باباش میخواد بره پیش پسره
داره گریه میکنه
گریم در اووووووووووومد:37::45:

عجب پدر نامردی

مرگو ناهید نه به اون حرف زدنت نه به این ناهید گفتنت زدی دختر مردمو کشتی

جادوگر جوان
02-12-2008, 10:54
در بین بازیگران فک میکنم بازیگر نقش پسره اشکان خطیبیه اسمش نمیدونم
از همه بهتر و جدیتر بازی میکنه
در ضمن رو دیالوگ گفتن بازیگراش اصلا دقت نکردند
بعضی بازیگرهای نقش جونی دارن بازی میکنند
ولی اصلا لحجه جنوبی ندارن و یجور دیگه حرف میزنن

دل تنگم
08-12-2008, 10:07
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با گذشت يك ماه و نيم از پخش سريال «گل‌هاي گرمسيري»، اين مجموعه تلويزيوني آخرين مراحل ساخت موسيقي را پشت سر مي‌گذارد.

عليرضا صادق جلالي ـ تهيه‌كننده سريال «گل‌هاي گرمسيري» ـ در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در پاسخ به پرسشي درباره‌ي آخرين وضعيت ساخت اين سريال، خاطرنشان كرد: در حال حاضر تدوين و صداگذاري سريال «گل‌هاي گرمسيري» به پايان رسيده‌است و تنها ساخت موسيقي آن توسط علي كهن‌ديري باقي مانده است.

به گفته وي، ساخت موسيقي اين سريال محمدمهدي عسگرپور، طي 5 ـ 6 هفته آتي به پايان مي‌رسد.

تهيه‌كننده «گل‌هاي گرمسيري» در پاسخ به پرسش ايسنا درباره علت به طول انجاميدن ساخت موسيقي اين سريال، خاطرنشان كرد: براي هر قسمت از سريال «گل‌هاي گرمسيري» يك موسيقي مجزا ساخته مي‌شود و آقاي كهن‌ديري با وسواس اين كار را انجام مي‌دهد‌؛ اين در حالي است كه در اغلب سريال‌ها تنها حدود دو ساعت موسيقي ساخته مي‌شود و به تناسب موضوع و تم صحنه از بخشهاي مختلف آن موسيقي استفاده مي‌شود.

عليرضا صادق جلالي در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا، درباره‌ي انتقاداتي كه محمدمهدي عسگرپور درباره‌ي نحوه‌ي مميزي و پخش سريال «گل‌هاي گرمسيري» مطرح كرده بود، اظهار كرد: خوشبختانه مشكلاتي كه ما در 4 ـ 5 قسمت اول به دليل حذف برخي صحنه‌ها داشتيم، حل شده‌است و طي دو قسمت اخير مشكلي در نحوه‌ي پخش اين سريال نداشتيم.

سريال «گل‌هاي گرمسيري» حدود 5 ماه قبل در آبان ماه كليد خورد و همزمان با پخش از تلويزيون، تدوين و صداگذاري آن نيز انجام شد؛ اين سريال در گروه حماسه و دفاع شبكه اول سيما تهيه‌ شده و در زمان تصويربرداري، لوكشين‌هاي متعددي را در تهران و جنوب كشور پشت سر گذاشته‌است؛ در اين سريال بازيگراني چون آتيلا پسياني، مينا لاكاني، اشكان خطيبي، روناك يونسي، پرويز فلاحي‌پور و مريم بوباني مقابل دوربين رفتند.

دل تنگم
12-01-2009, 02:23
بعد از "خانه ای با طرح نو" با اجرای رامبد جوان و اشكان خطیبی، دیگر لازم نیست برای به خاطر آوردن چهره خطیبی خیلی فكر كنیم. خطیبی از خواننده های مجله نیز هست و از اینكه در رویداد در هفته، ‌ضرغامی‌ را عمو عزت صدا می‌زنیم،‌ حال می‌كند. حالا او با گل های گرمسیری از پس یك نقش اول مثبت خوب برآمده. مصاحبه با خطیبی در لابه لای روزهای پركارش،‌ فرصت طولانی ای نبود اما سعی كردیم درباره موضوع های اصلی گل‌های گرمسیری و شخصیت "رسول" با او حرف بزنیم. البته بخش زیادی از حس و حال حرف های خطیبی هنگام تبدیل حرف‌هاش به نوشته از بین رفت. او با اینكه روزها مشغول بازی در فیلم سینمایی "به هدف شلیك كن" و شب ها هم مشغول تمرین نمایش "مانیفست چو" است، با هیجان درباره جنوب و جنوبی ها حرف می‌زد.

2 سالی كه در قسمت های اول سریال دیده ایم،‌ سال هایی هستند كه تا به حال هیچ سابقه تصویری از آنها نداشته ایم. چطور آن فضاها را پیدا كردید؟

فكر می‌كنم پیدا كردن آن فضاها چندان ربطی به بازیگر ندارد. فضا را اول فیلمنامه نویس خلق می‌كند و بعد كارگردان آن را اجرا می‌كند؛ ‌ضمن اینكه شاید آن سال ها برای گروه سازنده مهم بود ولی حقیقتش من چندان به آن فكر نمی‌كردم كه داستان در آن سال ها اتفاق می‌افتد. محور اصلی، یك داستان و رابطه عاشقانه بود كه قرار بود گره هایی هم سر آن رابطه ایجاد شوند؛‌ از جمله به كما رفتن دختر،‌ شروع جنگ،‌ گیر افتادن مادر پسر و ... خب، ‌مسلما این پس زمینه، داستان را جذاب تر می‌كند. دو برهه روزهای بعد از انقلاب و جنگ،‌ دو برهه مهم در تاریخ ما هستند كه به ما كمك كردند ضمن به تماشا نشستن آن روزها، داستان هم جذاب تر شود.

منظورمان این بود كه چی كار كردید؟

فقط كمی ‌با پدرم درباره آن روزها صحبت كردم. گریم خانم شیرازی هم خیلی كمك كرد و به هر حال،‌ آقای عسگرپور هم كاملا با آن فضاها آشنا بود چون خودش در آن سال ها زندگی كرده و جوان بود. بیشترین مشورتی كه از پدرم گرفتم، درباره روابط دختر و پسرها در آن روزها بود چون به هر حال، ‌رسول یك جوان شهرستانی است كه به تهران آمده و پدر من هم در آن سال ها،‌ هم دانشكده های زیادی داشت كه شمالی،‌ جنوبی یا ... بودند. سعی كردم اطلاعاتی درباره روابط دانشجویان آن دوره بگیرم.
حسین مجد هم رنگ و نوع لباس ها را خیلی خوب انتخاب كرده بود و طراحی لباس و صحنه هم بیشتر كمك می‌كرد در فضا قرار بگیرم. وقتی عوامل و انتخاب ها درست انتخاب شده باشد،‌ معمولا همه چیز خوب پیش می‌رود.

البته ما جزییات، زیادی درباره روابط دانشجویان آن روزها نمی‌بینیم.

بله. روابط و اتفاقات مربوط به فضای دانشگاه فیلمنامه هم بیشتر از این نبود.

یكی از ویژگی هایی كه باعث شده شخصیت رسول باور نكردنی بشود،‌ خوب از كار در آمدن لهجه‌اش است. این لهجه را چطور پیدا كردید؟

یك ماه و خرده ای قبل از اینكه كارم شروع شود با گروه به جنوب رفتم. در شهر می‌چرخیدم تا فضاها را پیدا كنم . بعد از چند روز شروع كردم به ادای لهجه جنوبی ها را درآوردن كه خیلی هم بد بود ولی این كار را ادامه دادم. بیشترین چیزی كه در جنوب با آن برخورد كردم، ‌این بود كه جنوبی ها می‌گفتند ما را چرا اینطوری بازی می‌كنید؟ شاكی بودند كه ما كی اینطوری حرف می‌زنیم. من تمام آن روزها انرژی‌ام را برای پیدا كردن لهجه‌ام گذاشتم تا زمان فیلم برداری پلان ها به لهجه ام فكر نكنم. عملا از هفته دومی‌ كه در جنوب بودم، جنوبی حرف می‌زدم؛ چه بلد بودم ،‌چه بلد نبودم ،‌چه درست حرف می‌زدم چه غلط؛ ‌مثلا بعضی از واژه ها اصلا در زبان جنوبی نیست اما من می‌گفتم و آنهایی كه جنوبی بودند و دور و بر من بودند- مثل راننده و بازیگران جنوبی- كلمه هایم را تصحیح می‌كردند. اولین باری كه با آقای عسگرپور صحبت كردم وقتی بود كه می‌خواستم سكانسی را كه بازنویسی كرده بودم بخوانند؛‌ وارد اتاق آقای عسگرپور شدم و شروع كردم جنوبی حرف زدن. آقای عسگرپور خنده اش گرفته بود و می‌خواست بخندد اما وقتی دید من جدی ام خنده اش را خورد و بعد از آن روز من با آقای عسگرپور و با تمام عوامل و حتی در ساعت های استراحت و و ناهار هم جنوبی حرف می‌زدم. چند بار هم با گوشی موبایلم كه در جیبم مخفی كرده بودم، حرف های عادی مردم شهر را ضبط كردم. الان یك آرشیو 17-18 قطعه ای از آن لهجه ها را دارم. به هر حال تمام سعی‌ام این بود كه درانتها جنوبی ها از بازی‌ام ناراحت نباشند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

البته انتقاد خیلی ها به لهجه رسول مربوط به وقتی است كه رسول تهرانی حرف می‌زند.

خب هر كسی اگر یك بار جنوب برود،‌ می‌بیند كه جنوبی ها وقتی با آدم های غیرجنوبی دارند حرف می‌زنند لهجه ندارند، لحن دارند؛ خیلی عادی مثل تهرانی ها حرف می‌زنند و فقط لحن دارند. من فكر می‌كنم چون خیلی ها پیش زمینه چندان درستی از لهجه جنوبی ندارند و نهایتا اطلاعاتشان درباره جنوب از فیلم ها و سریال هایی است كه دیده اند، توقع لهجه غلیظ دارند كه ما نمی‌خواستیم به آن سمت برویم.

در بین حرف هایتان گفتید سكانس ها را بازنویسی می‌كنید. چطور؟ چرا؟

اصلا قصد توهین به فیلمنامه نویس ها و كارگردان ها را ندارم. همه آنهایی كه با من كار كرده‌اند، ‌حسن نیت مرا در این باره دیده اند. برایم مهم است كه چه دیالوگی از دهنم بیرون می‌آید؛ چون نوع صحبت كردن هر كسی و ادبیات هر كسی،‌ شخصیت او را می‌سازد و مشخص می‌كند اما متاسفانه در بیشتر فیلمنامه ها آدم ها شبیه هم حرف می‌زنند. به همین دلیل ترجیح می‌دهم دیالوگ هایم را بازنویسی كنم. اولین باری كه فیلمنامه را خواندم به آقای عسگرپور گفتم كار خوبی است و مطمئنا می‌تواند بهتر از این هم شود. ولی دیالوگ ها را دوست ندارم. به هر حال خدا را شكر، من این توانایی را دارم یا یاد گرفته ام كه یك سكانس را بازنویسی كنم. این پیشنهاد را به آقای عسگرپور دادم،‌ گفت بنویس ببینم چه می‌شود. من هم نوشتم و دیدند و خوششان آمد و اینطوری كار ادامه پیدا كرد.

جز این بازنویسی درباره نقشتان و كل سریال چه تبادل نظرهایی با آقای عسگر پور داشتید؟

خب واقعیت این است كه كارگردان های زیادی در سینما و تلویزیون وجود ندارند كه اهمیت كار گروهی را بدانند و متوجه باشند كه فیلم ساختن مثل نقاشی نیست كه به تنهایی پالت دست بگیرد و اثری خلق كند. در فضای ساختن یك سریال و یا فیلم سینمایی،‌ همه عوامل از آبدارچی كه چای می‌آورد تا عوامل پشت دوربین، ‌تا خود كارگردان و بازیگر،‌ مهم و تاثیر گذارند و آقای عسگر پور از معدود كسانی هستند كه معنای كار گروهی را درك می‌كنند؛‌ مثلا بیشتر سكانس هایی كه مربوط به من و هم دانشگاهی‌ام (مهران نائل) بود فی البداهه بازی كردیم. آقای عسگرپور دستمان را باز گذاشت. سكانس را برای خودمان و فیلم بردار و صدابردار تعریف می‌كردیم و بعد حركت! آقای عسگرپور در این زمینه خیلی خوب بودند؛ ‌با هم راحت بودیم و جاهایی كه لازم بود بازیگر را مهار می‌كردند و نكته هایی را گوشزد می‌كردند. فكر می‌كنم تمام گروه همین حس همراهی و همكاری را داشتند.



منبع: همشهری جوان

elham_007
13-01-2009, 00:59
ساخت موسيقي «گل‌هاي گرمسيري» هنوز ادامه دارد


موسیقی فیلم حرف نداره ، فوق العادست ...
ممنون از دلتنگم عزیز

MZ463
13-01-2009, 15:45
به نظر من که حبیب اصلا خوب جنوبی صحبت نمیکنه ، و یه جورایی وقتی اون صحبت میکنه من اعصابم خورد میشه!!
اما رسول خدا بیامرز! خیلی قشنک جنوبی حرف میزد و لهجش واقعا خوب بود...

FarzadSport
16-01-2009, 00:05
دانلود آهنگ تیتراژ سریال گلهای گرمسیری


مشخصات آهنگ ابتدایی :
خواننده : بی کلام
آهنگ ساز :
فرمت آهنگ : wma
کیفیت : ۹۶ kbps
مدت : 2 دقیقه و 39 ثانیه
حجم آهنگ :1.91 mb


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



مشخصات آهنگ پایانی :
خواننده : بی کلام
آهنگ ساز :
فرمت آهنگ : wma
کیفیت : ۹۶ kbps
مدت : 3 دقیقه و 2 ثانیه
حجم آهنگ :2.18 mb


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



موفق باشید...
فـــــــــــــــرزاد

s_paliz
03-02-2009, 15:22
فیلم قشنگیه من دنبابش میکنم ولی تو چند قسمت اخیر زده تو خاکی...

mahsa1469
14-02-2009, 18:17
من این فیلمو تازه دارم می بینم می شه یه خلاصه ای ازش برام بنویسید؟

SETAREHLOVE20
01-03-2009, 14:01
فيلم الكي است داستان بي و سرتهي دارد

Sara
01-03-2009, 21:35
من چند قسمت از این سریال رو دیدم بین سریالهای همسطحش که از شبکه های سیما پخش میشه سریال خوبیه . مخصوصاً بازی ها خوبه و کاگردانی قابل قبولی داره + موسیقی بسیار زیبایی داره که با حال و هوای سریال کاملاً همخونی داره و میشه گفت یکی از نقاط قوت این سریال موسیقی متن بسیار زیبای اونه .

RoYaYeEe_NiIiLi
01-03-2009, 22:16
سریال قشنگیه...ولی متاسفانه مثل سریال های دیگه کند پیش میره و بعدش یهو تو یه قسمت به اندازه ی 6 قسمت می ره جلو:27:...بازیگراش خیلی خوب بازی می کنن..(مخصوصا حامد)که کاملا آدم حس میکنه داره از درون داغون می شه:41:...
خویه که از بازیگرهایی که زیاد مشهور نیستن استفاده میکنن...مثل حبیب که اونقدر مشهور نیست ولی انقدر قشنگ بازه می کنه و آدم رو عصبانی می کنه که آدم می خواد تلوزیونو از پنجره بندازه بیرون...



من این فیلمو تازه دارم می بینم می شه یه خلاصه ای ازش برام بنویسید؟
ناهید که تقریبا نقش اصلب فیلم هست با یه پسری(رسول) که اهل جنوب است ازدواج می کند..دختر عموی همسرش (منیر)علاقه ی برادرانه به او داشت.ولی متاسفانه حبیب(شوهر منیر)نسبت به اوشک داشت..در زمان عروسی رسول و ناهید،منیر از تکیه کلام هایی که حبیب به او می انداخت نا راحت شد و خودش رو آتیش زد..آنها یک پسر کوچک داشتند به اسم حسام.
از طرف دیگر ماجرا،زن داداش ناهید(مرضیه)شوهر خودشو می کشه.چون شوهرش برادرشو کشته بود:31:.
رسوا در زمان جنگ کشته می شه..چند سال می گذره.و پدر ناهید که رفته بود خارج بر می گرده.مرضیه الان یه پسر داره (احمد).ناهید یه دختر داره(زحا).مرضیه شوهرش رو توی خونه ای که الان دارن زندگی می کنن خاکش می کنه.و احمد همش می خواد خونه رو بکوبه و یه ساختمون بسازه که مرضیه می ترسه که جسد شوهرش بیفته بیرون:31:.
توی یک نمایشگاه عکاسی که ناهید برگذار کرده بود ؛حسام به طور اتفاقی میاد اونجا و عکسه بچه گیای خودش و مادرش رو که ناهید گرفته بود می بینه و بیهوش میشه.بعدش معلوم میشه که حبیب بعد مردن منیر میاد تهران و پسرشو بزرگ می کنه.و اسمشم عوض میکنه و میذاره حامد.بعد الان حامد دنبال حقیقته که ببینه مامانش کی بوده.آخه باباش همش بهش دروغ می گفته.
مرضیه هم از خیلی وقت پیش با حبیب رفت و آمد داشته.در صورتی که هیشکی نمیدونسته
آخرش مرضیه خسته می شه و میره خودشو معرفی می کنه و می گه که شوهرشو کشته.بعد پلیس میاد پیش پدر ناهید(پدر شوهر مرضیه)و میگه که از عروستون شکایت کنین تا قصاصس کنیم.پدر شوهره هم ناراحت می شه میگه تنها کسی که از خانوادم مونده همین مرضیه است و میگه که شکایتی نداره.هنوز هم احمد نفهمیده که مادرش،پدرشو کشته
دیگه نمیدونم خلاصه ی خوبی بود یا نه:31:

Sara
10-03-2009, 20:43
«گل‌های گرمسیری» نخستین تجربه سریال‌سازی محمدمهدی عسگرپور از معدود آثار تلویزیونی است که به شرایط جامعه بویژه جامعه دانشگاهی در سال‌های اول انقلاب، واقعه مهم تعطیلی دانشگاه‌ها در روزهای اول جنگ و در مقطعی جلوتر اشغال خرمشهر می‌پردازد. گرچه عسگرپور از این مقطع زمانی با سرعت زیادی عبور می‌کند که بخشی از آن به ضرورت داستان است، ولی با توجه به این‌که مقطع زمانی مورد اشاره در ادبیات سریالی ما کاملا بکر است این افسوس به جا می‌ماند که چرا پرداخت این بخش از داستان با حوصله بیشتری انجام نگرفته است. در نگاه کلی گل‌های گرمسیری با داستانی کلاسیک، روایت دراماتیک آدم‌هایی از دوره انقلاب و جنگ را به تصویر می‌کشد و می‌توان گفت این سریال اثری کاملا در ژانر دفاع مقدس نیست، بلکه بیشتر درصدد است تاثیر جنگ را بر شخصیت‌های قصه خود به تصویر ‌کشد.
این سریال با توجه به این‌که بخشی از آن در بستر جنگ و همچنین عشق میان یک دختر و پسر می‌گذرد ظرفیت این را دارد که کاری تکراری یا شعاری از آب درآید، ولی فیلمنامه اثر که آن را عسگرپور با همکاری علی‌اکبر محلوجیان و محمدرضا بیاتی نوشته است چنان ظرافت و استحکامی‌ دارد که ماحصل کار اثری نخ‌نما در ژانر دفاع مقدس یا عاشقانه‌ای تکراری نیست.
رشته پیوند وقایع داستان در سال‌های اول انقلاب، جنگ و امروز آدم‌ها و اتفاقاتی است که بخش اعظم آنها ریشه در همان گذشته دارند. ناگفته‌هایی از گذشته باقی مانده‌اند که امروز باید از آنها گره‌گشایی شود. این گره‌گشایی منطق داستانی خوب و باورپذیری دارد، گرچه در برخورد شخصیت ناهید (بهنوش طباطبایی) با پسر حبیب (عمار تفتی) آنقدر موضوع کشدار و اغراق‌آمیز می‌شود که دیگر از باور مخاطب بیرون است.
از نقاط قوت این سریال فیلمنامه منسجم، عمیق و باورپذیر آن است که به نظر می‌رسد ایده و پرداخت اولیه آن سینمایی بوده است که با وجود ریتم آرام آن به خستگی تماشاگر منتهی نمی‌شود. در کل، گل‌های گرمسیری اثری دم‌دستی نیست بلکه کاری است که جزء به جزء آن با دقت نظر مخصوص عسگرپور ساخته شده است. شخصیت‌پردازی قوی، بازی‌های روان، دیالوگ‌نویسی حرفه‌ای، کارگردانی خوب، موسیقی و گریم شاخص از دیگر نقاط قوت این مجموعه است که تا بدینجا بخوبی پیش رفته و امیدواریم پایانی متناسب با کلیت آن داشته باشد.
گرچه این سریال بازی‌های روی هم رفته خوبی دارد، ولی به زعم نگارنده این موضوع بیشتر به شخصیت‌پردازی‌ها در فیلمنامه برمی‌گردد و این‌که فیلمنامه با کدهای مشخصی که درباره شخصیت‌ها و نحوه کنش و واکنش آنها در موقعیت‌ها می‌دهد این نقشه را بخوبی در اختیار بازیگر قرار می‌دهد که از ایفای نقش خود برآید، البته نمی‌توان از نوع تعامل باز و دوسویه کارگردان با بازیگران که از ویژگی‌های کار عسگرپور است نیز صرف‌نظر کرد. روابط ناهید و رسول که عشقی میان آنها شکل می‌گیرد در دایره همین عشق محصور نمی‌شود، بلکه چهره‌ای از دو جوان روشنفکر تحصیلکرده را به نمایش می‌گذارند که آگاهانه همپای عشق خود می‌ایستند و در شرایط انقلابی و جنگی واکنش‌هایی منطقی و به دور از اغراق ویژه سریال‌های جنگی از خود بروز می‌دهند. در کنار همه این مسائل می‌بینیم که معضلی اجتماعی به نام خودسوزی زنان که از دیرباز بحث آن بویژه در جنوب ایران مطرح است به تصویر کشیده می‌شود و دامنه آتش آن تا زندگی امروز شخصیت‌های داستان کشیده می‌شود تا داستان بار دراماتیک و معماگونه خود را حفظ کند. از نقاط قوت این سریال فیلمنامه منسجم، عمیق و باورپذیر آن است که به نظر می‌رسد ایده و پرداخت اولیه آن سینمایی بوده است داستان برای به چالش کشیدن ذهن مخاطب گره‌های دیگری نیز دارد از جمله این‌که شخصیتی به نام مرضیه با بازی خوب و زیرپوستی روناک یونسی با پنهان نگه داشتن ماجرای قتل همسرش و همچنین ارتباطش با حبیب مخاطب را به دنبال کردن داستان ترغیب می‌کند که در این مسیر دیالوگ‌های بسیار خوب شخصیت مرضیه و حبیب کاملا حس تعلیق را منتقل می‌کنند. از بازی خوب روناک یونسی گفتیم، اشاره به ظرافت‌های بازی پرویز فلاحی‌پور در نقش حبیب کاملا ضروری است. درآوردن دوگانگی ظاهری در ضمن حفظ ثبات درونی شخصیت حبیب در گذر ۲۰ سال و همچنین لهجه نمکین عربی با شوخی‌هایی که خاص چنین شخصیتی است، با هنرمندی توسط فلاحی‌پور درآمده است و او آدم بده دوست‌داشتنی سریال است. اشاره به این‌که بهنوش طباطبایی و اشکان خطیبی نیز خوب از عهده ایفای نقش خود برآمده‌اند، ضروری است؛ بویژه طباطبایی که پس از آغاز تصویربرداری و به جای مینا لاکانی به گروه پیوسته است، در این سریال از دیگر کارهای خود بهتر ظاهر شده و با کار کردن روی صدایش و استفاده درست از میمیک چهره به جای اغراق‌های کاذب بازیگری اثری موفق را در کارنامه خود ثبت کرده است. آتیلا پسیانی آنقدر بازیگر خوبی است که انتظار می‌رود حتی وقتی نقشی ظرفیت‌های بالقوه کمی ‌دارد، او با هوشیاری خود آن نقش را جان بیشتری بخشد، ولی او در این مجموعه نقش‌اش را در حد متوسط ایفا می‌کند. این سریال دو شاخص قابل توجه دیگر نیز دارد، یکی طراحی گریم مهری شیرازی و دیگری موسیقی علیرضا کهن‌دیری. موسیقی کاملا در خدمت سریال است، بدون آن‌که خود را به رخ بکشد، همگام با موقعیت‌های داستان پیش می‌رود و در انتقال حس به مخاطب کمک می‌کند. همچنین گریم بازیگران با شخصیتی که ایفاگر نقش آنها هستند، مطابقت دارد. تا اینجا بیشتر از نقاط قوت گل‌های گرمسیری گفته شد، ولی اگر بخواهیم وسواس بیشتری به خرج دهیم می‌توان به این مساله اشاره کرد که این مجموعه در بخش پایانی دارای استحکام بخش نخست (اول انقلاب و جنگ) نیست و حتی صحنه‌هایی بدون دادن اطلاعات جدیدی به بیننده تکرار مکررات می‌کنند و اتفاق‌هایی که باید بیفتند و بیننده نیز آنها را پیش‌بینی می‌کند با تأنی زیادی رخ می‌دهند. با توجه به این‌که قرار بود سریال در ماه رمضان پخش شود مقداری شتاب‌زدگی در کار عسگرپور دیده می‌شود و همچنین اوج و فرودهای داستانی در جاهایی به هم ریخته است. شاید اگر او از ابتدا می‌دانست که سریال در آن زمان معین روی آنتن نمی‌رود با حوصله و دقت نظر بیشتری کار می‌کرد و حتی می‌شد امیدوار بود که این سریال با اشاره بیشتر به جزییات سال‌های اول انقلاب، شرایط سیاسی، اجتماعی آن روزها، وقایع دانشگاه‌ها در ابتدای جنگ، مساله اشغال خرمشهر و... بتواند سند تصویری خوبی در قالب داستانی به مخاطبی که آن روزها را ندیده یا قدرت درک آن را نداشته و حتی کسانی که بودند، ولی تصویرهای ذهنی‌شان ناقص و غلط است یا به مرور در حال پاک شدن است، ارائه کند.

نغمه دانش آشتیانی

mahsa1469
10-03-2009, 21:31
فیلم خوبی بود هرچند که از آخراش دیدم از نظر من فقط باید تو انتخاب بازیگرا کمی بیشتر دقت می کردن