PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آموزش گرامر انگلیسی به زبان فارسی



A r c h i
03-08-2008, 13:48
آموزش گرامر زبان انگلیسی

Grammar E-Learning





In this topic I'm going to put the English grammar in Farsi language. I choose the lessons from the ones I've learned during my studies
Please remember that, the first lessons may seem so easy for some of you. But don't worry we'll reach to hard ones so soon. It depends on how much you participate in the exercises :31:
In this topic I just put the lessons and we'll discuss it in another topic named "Grammar discussion and exercises" .

Wish you all the best
Efl Moderator:11::11::11:
l

در این تاپیک به آموزش گرامر می پردازیم. این مباحث را از جزوه های زبان در طی سالهایی که انگلیسی آموزش می دیدم انتخاب کردم. امیدوارم که مورد استفاده دوستان قرار گیرد.
لطفا توجه کنید که درسهای اول ممکن است برای بعضی دوستان ساده به نظر بیاید. ما گرامر را از ابتدا شروع می کنیم و به تدریج به مباحث مشکل تر خواهیم رسید. سرعت پیشرفت ما بستگی به میزان مشارکت شما در حل تمرین ها دارد :46:

در این تاپیک فقط مباحث گرامری را قرار می دهم. هر گونه بحث و تبادل نظر و تمرینات مربوط را در تاپیک جداگانه ای به نام بحث های گرامری انجام می دهیم.

با بهترین آرزوها:11::11:



So are you ready for the first part????l

تاپیک تمرین های مرتبط با این مباحث

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

A r c h i
03-08-2008, 14:37
What is Grammar?l

Grammar is the system of a language. People sometimes describe grammar as the "rules" of a language; but in fact no language has rules*. If we use the word "rules", we suggest that somebody created the rules first and then spoke the language, like a new game. But languages did not start like that. Languages started by people making sounds which evolved into words, phrases and sentences. No commonly-spoken language is fixed. All languages change over time. What we call "grammar" is simply a reflection of a language at a particular time.
Do we need to study grammar to learn a language? The short answer is "no". Very many people in the world speak their own, native language without having studied its grammar. Children start to speak before they even know the word "grammar". But if you are serious about learning a foreign language, the long answer is "yes, grammar can help you to learn a language more quickly and more efficiently." It's important to think of grammar as something that can help you, like a friend. When you understand the grammar (or system) of a language, you can understand many things yourself, without having to ask a teacher or look in a book.
So think of grammar as something good, something positive, something that you can use to find your way - like a signpost or a map.


گرامر چیست؟
گرامر سیستم هر زبان است. مردم بعضی وقتها گرامر را به عنوان "قوانین " یک زبان تعبیر می کنند. ولی واقعا هیچ زبانی قانون ندارد. اگر ما از لغت قانون استفاده کنیم، اینطور به نظر می رسد که کسی قانون را بوجود آورده و بعد زبان را صحبت کردیم، مثل بازیهای جدید. ولی زبانها به این صورت بوجود نیامدند.
زبان بوسیله مردم بوجود آمد که صدا را به تدریج به لغت و جمله تبدیل کردند. هیچ زبانی ثابت نیست و تمام زبانها در طول زمان تغییر می کنند. چیزی که ما آنرا گرامر می خوانیم، به صورت ساده انعکاس یک زبان در یک زمان خاص است.
آیا لازم است که گرامر را یاد بگیریم؟؟؟ جواب سریع این است که "خیر" . مردم زیادی در دنیا بدون اینکه بدانند گرامر چیست زبان خودشان را صحبت می کنند. بچه ها قبل از اینکه لغت گرامر را بدانند صحبت می کنند.
ولی اگه شما برای یاد گیری یک زبان خارجی مصمم هستید، جواب بهتر "بله " است. گرامر نی تواند کمک کند که یک زبان را بهتر و سریع تر یاد بگیرید. مهمه که شما به گرامر به عنوان وسیله ای برای یادگیری بهتر نگاه کنید.مثل یک دوست. وقتی شما گرامر یک زبان را یاد گرفتید، خیلی چیزها را می توانید خودتان یاد بگیرید، بدون اینکه از مجبور باشید از معلم بپرسید یا در کتاب نگاه کنید.
بنابراین به گرامر به عنوان یک وسیله خوب، مثبت نگاه کنید به عنوان وسیله ای که می توانید به کمک آن راه خود را پیدا کنید. مثل نقشه.

A r c h i
23-08-2008, 12:25
جمله چیست؟

جمله عبارتست از مجموعه چند کلمه که روی هم معنا و مفهوم درستی داشته باشند.

اجزای جمله کدام است؟

اجزاء جمله عبارتند از فاعل، فعل، مفعول،قید مکان و قید زمان



1- فاعل ( Subject)

فاعل به معنای کننده کار است و از دو قسمت تشکیل شده. یا اسم است یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما از نوع ضمیر فاعلی خواهد بود . جدول ضمائر فاعلی در زیر نشان داده شده است.

الف: اسم noun مانند Jack, Mary, John , …

ب: ضمیر pronoun


جدول ضمائر فاعلی:

Singular................ Plural

I ............... we

You ........... You

He


She ............ They

It

2- فعل Verb

فعل کلمه ای است که بر انجام کاری و یا روی دادن حالتی دلالت می کند. فعل از کلمه ای به نام مصدر گرفته شده. علامت مصدر زبان انگلیسی To است. با برداشتن To از ابتدای مصدر، مصدر بدون To خواهیم داشت. هر کدام از ضمائر فاعلی را به جای To قرار دهیم، یک جمله ساده انگلیسی خواهیم داشت.



To go مصدر، رفتن

Go مصدر بدون To

I go جمله ساده، من می روم.



3- مفعول Object

مفعول کلمه ای است که کار فعل بر روی آن واقع می شود. مفعول می تواند دو حالت داشته باشد. یا اسم است و یا ضمیر. اگر ضمیر باشد حتما باید از نوع ضمیر مفعولی باشد. جدول ضمائر مفعولی در زیر نشان داده شده است.



جدول ضمائر مفعولی:

Singular...... Plural

Me ................Us

You .............You

Him

Her............... Them

It




مثال: I see them






We like ice-cream


4- قید مکان Adverb of place

قید مکان کلمه ای است که مکان وقوع فعل را نشان می دهد

I go to school



5- قید زمان Adverb of time

قید زمان کلمه ای است که زمان انجام کار را نشان می دهد.

I play in the yard everyday




صفات ملکی: Possessive Adjectives

صفت ملکی کلمه ای است که اسم را توصیف می کند و در انگلیسی بر عکس فارسی ابتدا صفت می آید و سپس موصوف.



اسم (موصوف).......... صفت

Red ......... apple

Blue ..........pen

Tall ........... boy

Little.......... girl

Big .............class

Kind........... mother

My ........... mother



Your........... bag



یکی از تقسیمات صفت، صفات ملکی هستند که مالکیت را می رسانند. و همیشه قبل از اسم قرار می گیرند. جدول صفات ملکی به شرح زیر می باشد.



جدول ضمائر مفعولی:

Singular ........ Plural

My ........... Our

Your ..........Your

His

Her ............ Their

Its

مثالهای این بخش:

My mother is kind

My father and UI watch T.V

She and her sister go to the restaurant

He and her father help you and your brother

A r c h i
23-08-2008, 12:32
بودن To Be

To Be به معنای بودن می باشد و در زمان حال ساده دارای مشتقات am,is,are است و در زمان گذشته ساده به صورت was,were آورده می شود. در زیر جدول ضمائر فاعلی با مشتقات To Be در زمان حال ساده نشان داده شده است.

Singular...... Plural

I am ............we are

You are........ You are

He is


She is ...........They are

It is




Examples

I am your sister

We are at home

He is my father

John and I are good boys

Mary and Tome aren’t good children



منفی کردن:

برای منفی کردن مشتقات to be کافی است به انتهای افعال کلمه not را اضافه کنیم. در تمام حالت با ضمائر مختلف (به جز I) می توانیم not را با فعل مخفف کنیم و یا فعل را با فاعل مخفف کنیم.

I am not = I’m not

You are not = you’re not = you aren’t



I’m not a student

They aren’t teachers

She’s not a nurse.

سوالی کردن:

برای سوالی کردن مشتقات to be کافی است که جای فعل و فاعل را عوض کنیم.

Are you happy?l

Is your father a doctor?l

منفی سوالی کردن:

برای منفی سوالی کردن جملات to be می توانیم به دو صورت زیر رفتار کنیم.

1- از فرم منفی مخفف در جمله اول استفاده کنیم.

a. Isn’t he a professor?l

b. Aren’t they here?l

2- فعل را در اول جمله آورده، سپس فاعل و بعد از آن not را می نویسیم.

a. Is he not a professor?l

b. Are they not here?l

A r c h i
23-08-2008, 13:47
تغییرات فعل

1- منفی کردن : برای منفی کردن فعل جمله در صورتی که فعل کمکی باشد به انتهای آنnot را اضافه می کنیم و در صورتی که فعل غیر کمکی باشد، از کلمه don’t برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از doesn’t استفاده می کنیم.

I can go --------- I can’t go

I go --------------- I don’t go

He goes-----------he doesn’t go



2- سوالی کردن: برای سوالی کردن جمله اگر فعل جمله کمکی باشد آنرا به اول جمله می آوریم و سپس فاعل را بعد از آن قرار می دهیم. اما در صورتی که فعل جمله اصلی (غیر کمکی ) باشد، از کلمه do برای همه فاعل ها به جز سوم شخص مفرد استفاده کرده و برای سوم شخص مفرد از does استفاده می کنیم.

I can go----------- Can you go?l

You go ------------Do you go?l

He goes----------- Does he go?l



3- منفی- سوالی کردن: همانطور که در درس قبل گفته شد، به دو روش می توان جمله را منفی- سوالی کرد. در صورتی که فعل جمله کمکی باشد به همان روش قبلی رفتار میکنیم، یعنی منفی – مخفف در اول جمله و فعل کمکی و سپس not . اما اگر فعل ما اصلی باشد، از don’t, doesn’t در اول جمله و یا Do, Does و سپس فاعل و بعد not استفاده می کنیم.

I can go -------, Can’t you go? / Can you not go?l

You go -------, Don’t you go? / Do you not go?l

He goes-------, Doesn’t he go? / Does he not go ?l

جدول افعال کمکی :

.گدشته ساده..................حال ساده
Am,is, are ……………….was,were
Have, has…………………..had
Do, does …………………..did

(توانستن)Can…………………….could
( باید)Must…………………….___l
( باید)Ought to……………….___ l
( ممکن بودن)May…………………….might

Will…………………….would
Shall……………………should
(لازم بودن )Need………….……….___l
( جرات داشتن)Dare…………….…….___l
(ترجیح دادن )Would rather……….___ l
(بهتر بودن )Had better……….….___ l
l(سابقا )...__......................used to

بعضی از این افعال فرم مخفف ندارند و همیشه باید به صورت منفی غیر مخفف به کار روند.


منفی غیر مخفف ...........منفی مخفف.............فعل
Am……………..…..__ ………………..am not
Is, are …………….isn’t, aren’t……is not, are not
Can…………….…..can’t……………..ca nnot
May…………….…..___ …………….may not
Must………….…….mustn’t………..must not
Ought to ………..…___..............ought not to
Would rather…..…___..............would rather not
Had better………...___...............had better not

A r c h i
23-08-2008, 14:00
کلمات پرسشی Interrogative words


کلمات پرسشی کلماتی هستند که در ابتدای جمله سوالی قرار میگیرند. عموما بعد از آنها فعل کمکی داریم. کلمات پرسشی به قرار زیر می باشد.



What ( چه) – where (کجا ) – why (چرا )- when (کی ) – what time (چه ساعت )- how (چگونه، چطور ) – who (چه کسی )- whom (چه کسی را ) – which (کدام +اسم ) - whose (مال چی کسی + اسم ) –
what kind of ( چه نوع + اسم)


How

چه مقدار (اسم غیر قابل شمارش) How much

چه مقدار (اسم قابل شمارش ) How many

چه مدت How long

چه مسافتی How far

چند وقت به چند وقت How often



What do you like?l

How do you know my name?l

How many sisters do you have?l

Which car do you want?l

A r c h i
03-09-2008, 18:29
ضمائر ملکی:

ضمائر ملکی در انگلیسی به شرح زیر می باشد.

Plural ………................SSingular
Mine( مال من ) ……………ours ( مال ما)
Yours ( مال تو) ………yours (مال شما )
His ( مال او-پسر-)
Hers(مال او -دختر )……..…..theirs (مال آنها )
Its( مال آن)


ضمائر ملکی کلماتی هستند که جانشین صفت ملکی و اسم همراه آن می شوند. به فرمول ومثال زیر توجه کنید.

فرمول:

ضمیر ملکی = صفت ملکی + اسم

Ex:

This is my book
( این کتاب من است)
This is mine
(این مال من است )

Those are not their dictionaries
Those are not theirs

A r c h i
29-09-2008, 02:25
در فارسی ارتباط دو جمله با "که" برقرار می شود. ترجمه که در انگلیسی " that " می باشد. باید توجه داشت که " that و که" در جمله های فارسی وانگلیسی قابل حذف هستند



.




I know .........................You come


من می دانم. ....... تو می آیی






I know that you come

من می دانم که می آیی.



در دوحالت زیر در انگلیسی به جای " that " از " to" استفاده می کنیم.
l
1- چنانچه فاعلهای دو جمله یکی باشند، فاعل جمله دوم حذف وبه جای آن to قرار میگیرد

.



I want ..................... I go

من می خواهم. ............ من می روم





I want to go

من می خواهم که بروم.









2- چنانچه مفعول جمله اول فاعل جمله دوم باشد. فاعل جمله دوم حذف و به جای آن to قرار میگیرد.

I want you. ................ You go





I want you to go


من از شما می خواهم بروید.





توجه 1: چنانچه فعل جمله دوم منفی باشد. فاعل و فعل منفی جمله دوم را حذف و از مصدر منفی یعنی not to استفاده می کنیم



.


I want you........................ You don't go





I want you not to go


از شما می خواهم نروید.





توجه 2: چنانچه در حالتهای فوق فعل جمله دوم یک فعل کمکی باشد، برای ایجاد ارتباط بین دو جمله از That استفاده می کنیم
.

I know ............... I can teach





I know that I can teach

A r c h i
01-10-2008, 00:05
وجه امری

Imperative Mode


امر عبارتست از دستور انجام کاری به مخاطب. در انگلیسی برای ساختن جمله های امری کافی است you (فاعل) را از ابتدای جمله مثبت حذف کنیم.


you go ---------------> Go

تو می روی ------> برو

You are --------------> Be


تو هستی -------------> باش


برای ساختن جملات امری منفی در انگلیسی you را از ابتدای جمله منفی حذف میکنیم.



you don't go --------------->Don't go

تو نمی روی ------> نرو

You are not -------------->Don't be

تو نیستی -------------> نباش


امر تاکیدی:
برای تاکید کردن جمله های امری مثبت کافی است به ابتدای آن Do اضافه کنیم و برای تاکیدی کردن جمله های منفی از عبارت Don't you ever استفاده می کنیم.

Do go
نکنه نری، مبادا نری، حتما برو

Don't you ever go
نکنه بری، مبادا بری، اصلا نرو


امر مودبانه:

برای اینکه از جمله های امری مفهوم مودبانه بسازیم، یکی از عباات زیر را که همگی به معنای لطفا می باشند را به ابتدای جمله اضافه می کنیم. در انتهای تمام جملات به جز جمله ای که با Please آغاز می شود، علامت پرسشی (؟) قرار خواهد گرفت.


لطفا

Please
Will you
Would you
Could you

لطفا خواهش می کنم

Will you please
Would you please
Could you please


لطفا برو

Please go
Will you go?
Would you go ?
Could you go ?
Will you please go ?
Would you please go ?
Could you please go?
l

A r c h i
01-10-2008, 00:12
اصطلاحات بی زحمت

اصطلاحات زیر به معنی بی زحت می باشند. بعد از این دو اصطلاح حتما فعل به صورت ing دار خواهد آمد و در انتها نیز علامت سوال خواهیم گذاشت.


Do
............You mind + verb + ing +...... ?
Would


Do
............You mind opening the window ?
Would

بی زحمت پنجره را باز کنید.


Do
............You mind putting out your cigarette ?
Would
بی زحمت سیگارتان را خاموش کنید

A r c h i
01-10-2008, 00:32
Say-Tell

هر دو به معنای گفتن می باشد، با این تفاوت که بعد از say یا مفعول نداریم یا مفعول غیر شخص داریم. اما بعد از tell حتما مفعول شخصی خواهیم داشت.

I say
من می گویم

I say this
من این را می گویم

I say that
من آنرا می گویم.

I say something
یک چیزی می گویم.

What do you want to say??
تو چی می خواهی بگویی؟

I tell you
من به تو می گویم.

I want to tell you something
می خواهم به تو یک چیزی بگویم.

What do you want to tell me?
چه چیزی می خواهی به من بگویی؟
l

A r c h i
01-10-2008, 00:42
اصطلاحات مربوط به Tell


To tell a story
To tell stories
داستان گفتن

To tell a lie
To tell lies
دروغ گفتن

To tell a joke
To tell jokes
جک گفتن

To tell the truth
To tell fact
حقیقت را گفتن

To tell news
اخبار گفتن

To tell the price
قیمت را گفتن

To tell the difference
To tell apart
تشخیص دادن

To tell one from the other
یکی را از دیگری تشخیص دادن

To tell good from bad
خوب را از بد تشخیص دادن

To tell one's name
اسم کسی را گفتن

To tell one's secret
راز کسی را گفتن

To tell one's fortune
فال کسی را گرفتن

To tell the time
وقت را گفتن


examples:

I want to tell a story
می خواهم یک داستان بگویم.

Don't you ever tell lies again.
دیگه دوبار دروغ نگویی!!!

You must tell your secret
باید رازت را بگویی.

Do you want to tell the truth??
l
آیا می خواهی حقیقت را بگویی؟؟

A r c h i
01-10-2008, 00:47
اصلاحات مربوط به Say


To say Hello
......... Good morning
......... Good afternoon
......... Good evening
......... Good night
......... Good bye

To say prayers
نماز خواندن، دعا کردن

A r c h i
20-10-2008, 09:55
Articles

حروف تعریف

حروف تعریف در انگلیسی به دو دست تقسیم می شوند.

1- حروف تعریف اسامی نامشخص Indefinite articles

الف : A , An
هر دو به معنای یک می باشند، با این تفاوت که "a " قبل از کلماتی به کار می رود که از نظر تلفظ با حروف بیصدا آغاز شوند و " an" قبل از کلماتی به کار می رود که با یکی از حروف صدا دار آغاز شوند. باید توجه داشت که در هر دو مورد اسم مورد نظر قابل شمارش و مفرد می باشد.

A book
A car
A house
A university
A used car
یک ماشین دست دوم

An apple
An orange
An egg
An umbrella
An ice-cream
An hour
An honest man


ب: Some
ترجمه Some در فارسی وابسته به اسم بعد از آن می باشد. یعنی اگربعد از Some اسم قابل شمارش جمع داشته باشیم، ترجمه آن می شود : " مقداری ، کمی" . چنانچه بعد از Some اسم قابل شمارش مفرد بیاید، معنی آن "یک " خواهد بود. در صورتی که بعد از Some عدد داشته باشیم، معنی آن می شود " در حدود "
این مطلب را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :

1- Some + اسم قابل شمارش جمع = تعدادی

I want to buy some books

می خواهم تعدادی کتاب بخرم


2- Some + اسم غیر قابل شمارش = کمی، مقداری

I want some sugar

کمی شکر می خواهم

3- Some + عدد = در حدود

We have some twenty guests toight
امشب در حدود 20 مهمان داریم

4- Some + اسم قابل شمارش مفرد = یک

Some day she'll come

یک روزی او می آید.


*(منظور از اسامی غیر قابل شمارش اسامی هستند که جمع بسته نمی شوند.)






توجه: در جملات منفی، سوالی، منفی سوالی و جملاتی که دارای if (به معنی آیا) هستند، از Some استفاده نمی شود. و در عوض any جایگزین Some می شود.


I have some money.
I don't have any money
Do you have any money?
Don't you have any money?
I want to know if you have any money.
l

در جمله های نفی تاکیدی به جای any از no استفاده می کنیم. که در این صورت فعل جمله مثبت خواهد شد.


I have no money
من هیچ پولی ندارم.


2- حروف تعریف اسامی مشخص Definitive Articles

The حرف تعریف اسامی مشخص می باشد و قبل از هر نوع اسمی یعنی قابل شمارش جمع و قابل شمارش مفرد و غیر قابل شمارش به کار می رود. به شرط آنکه اسم مورد نظر برای گوینده و شنونده شناخته شده و مشخص باشد. ترجمه the در فارسی عبارت است از " آن " یا "کسره إ " .


I want to buy the book
می خواهم آن کتاب را بخرم

please give me the sugar
لطفا آن شکر را به من بدهید.

I want to see the students
می خواهم آن دانش آموزان را ببینم.


توجه: قبل از اسامی خاص، اسامی ملکی (عام) و قبل از صفات ملکی از هیچ حرف تعریفی استفاده نمی کنیم.


Jack is a smart student
(اسم خاص) جک دانش آموز باهوشی است

Sugar is sweet.
(اسم عام) شکر شیرین است

My father is a good lawyer
(صفت ملکی) پدر من وکیل خوبی است.

A r c h i
10-11-2008, 17:10
لغات استفهامی(پرسشی) بین دو جمله

برای ایجاد ارتباط بین دو جمله ، هنگامی که جمله دوم با یکی از کلمات پرسشی سوالی شده باشد، کافی است از خود کلمه پرسشی یه عنوان رابط دو جمله استفاده می کنیم. که در این صورت جمله دوم دوم خواه مثبت و خواه منفی از حالت سوالی خارج شده و به شکل غیر سوالی بیان می شود.


I know ............................... Where do you work?
I know where you work.

I don't know ...........................What time can you come?
I don't know what time you can come.

I don't know ....................... why don't you like me?
I don't know why you don't like me.

Do you know ......................... What time is it??
Do you know what time it is.



l

A r c h i
10-11-2008, 17:15
در جمله هایی که توسط کلمات پرسشی به یکدیگر وصل می شوند، چنانچه فاعلهای آن دو جمله یکسان باشند، دو حالت وجود خواهد داشت.

چنانچه در فارسی بعد از کلمه پرسشی می داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی فاعل خواهیم داشت. اما در صورتی که بعد از کلمه پرسشی ب داشته باشیم، در انگلیسی بعد از کلمه پرسشی به جای فاعل to خواهیم داشت.


I know ................ What do I say???

I know what I say

می دانم چه می گویم

I know what to say

می دانم چه بگویم

A r c h i
10-11-2008, 17:30
Possessive Case
حالت ملکی

برای نشان دادن حالت ملکی در فارسی از کسره استفاده می کنیم. ترجمه این کسره در انگلیسی به دو صورت خواهد بود.

الف: چنانچه اسم بعد از کسره دز فارسی شخص باشد، ترجمه کسره در انگلیسی s' می شود.


Ali's room

اتاقِ علی

My sister's car

ماشینِ خواهرم


ب: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی غیر شخص باشد. ترجمه کسره در انگلیسی of می شود.


The door of the room

در ِ اتاق


توجه 1: چنانچه اسم بعد از کسره در فارسی جمع با قاعده باشد، تنها بعد از s' جمع از ' استفاده می کنیم.


The boy's room
اتاق پسره

The boys' room
اتاق پسرها


توجه 2: در صورتی که اسم بعد از کسره شخص و جمع آن بی قاعده باشد. برای به وجود آوردن حالت ملکی مانند اسامی مفرد از s' استفاده می شود.


The child's room

The children's room
اتاق بچه ها


توجه 3: چنانچه در عبارتی بیش از یک کسره داشته باشیم، تمام کسره ها of ترجمه می شود.


The key of the door of the room
کلیدِ درِ اتاق



در صورتی که اسم آخر شخص باشد، تمام کسره ها به جز آخری به of ترجمه می شوند و کسره آخر s' می شود.


The key of the door of Ali's room


کلید در اتاق علی

A r c h i
10-11-2008, 17:50
اقسام از

1- " of " به معنای از به مفهوم جزئی از کل می باشد.


One of my friends is here

یکی از دوستانم اینجاست


2- " How " به معنای از کجا می باشد.


How do you know that he's sick??l

از کجا می دانی که او مریض است.


3- " At " . به معنای از می باشد و در جمله معمولا قبل از اسم مغازه یا فروشگاه به کار می رود.


We buy meat at the butcher's

ما از قصابی گوشت می خریم.


4- " Since " به معنای از آنجایی که می باشد و در جمله برای بیان علت کار، به کار می رود.


Since he is a good boy, I intend to buy him a gift

از آنجایی که او پسر خوبی است، قصد دارم برایش یک هدیه بخرم


5- " through " به معنی از و به مفهوم از میان می باشد.


I like to drive through clear streets

من دوست دام از میان خیابانهای خلوت رانندگی کنم


6- " Than " به معنای از می باشد و بعد از صفات برتر به کار می رود.


He's older than I
او از من بزرگتر است

I'm younger than him
من از او جوانترم


7- " Out of " به معنی از و به مفهوم از توی می باشد.


Eat out of your plate
از توی بشقاب خودت غذا بخور


8- " From " . به معنای از و به مفهوم جدایی است.


Take your book from him
کتابت را از او بگیر



توجه 1: از From می توانیم برای نشان دادن فاصله دو مکان و یا زمان استفاده کنیم.


I walk from home to school

من از خانه تا مدرسه پیاده می روم (فاصله دو مکان)


I work from morning to night

من از صبح تا شب کار می کنم. (فاصله زمانی)


توجه 2: در صورتی که From بعد از دو مصدر To be و To come به کار رود، به مفهوم اهل جایی بودن است.
Where are you from??
Where do you come from???l

اهل کجا هستید؟؟

I'm from Iran.
I come from Iran.

من اهل ایران هستم.



( از پست بعدی مطالب راجع به زمانهای انگلیسی آغاز می شود :20: )

A r c h i
19-11-2008, 14:35
جدول زمانها

زمان ظرف فعل محسوب می شود. در انگلیسی سه زمان گذشته، حال و آینده وجود داد، که هر کدام به چهار بخش یعنی ساده، استمراری، کامل و کامل استمراری تقسیم می شوند. جدول زیربه طورخلاصه این مطلب را نشان می شدهد.


Past..................... Present ...................Future
ساده .........................ساده................. .......ساده
استمراری ...................استمراری............... .استمراری
کامل .........................کامل................. .......کامل
کامل استمراری ...........کامل استمراری.......کامل استمراری


در مورد هر یک از این زمانها سه مطلب را باید یاد بگیرید:

1- تعریف
2- طرز ساخت (شکل)
3- قیود زمان

A r c h i
19-11-2008, 14:51
Simple Present tense

زمان حال ساده

1- تعریف:
هرگاه عملی در سه زمان گذشته، حال و آینده به صورت تکرار انجام شود، حال ساده نامیده می شود. بنابراین موارد زیر همیشه با حال ساده بیان می شوند.

1- کارهای همیشگی

I breath
من نفس می کشم

2- حقایق طبیعی

The earth is round
زمین گرد است

3- کارهای عادتی

I smoke
من سیگار می کشم


2- طرزساخت یا شکل:
برای ساختن زمان حال ساده کافی است علامت مصدر ( to) را حذف کرده و به جای آن فاعل را قرار دهیم.


To come -----------> I come
To go -----------> I go


توجه 1: چنانچه در زمان حال ساده فاعل سوم شخص مفرد باشد، به انتهای فعل s اضافه می کنیم.



I come
She comes


توجه 2: چنانچه آخرین حرف فعل ( z,o,x,ch,sh ) باشد. به جای s ،ا es را به انتهای آن اضافه می کنیم.


She washes
She passes
She goes
She teaches
She fixes
She freezes


توجه 3: در صورتی که در یک جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم، s سوم شخص به فعل اول اضافه می شود.


I wish to go
She wishes to go


توجه 4: جمله هایی که دارای فعل کمکی باشند، هرگز s سوم شخص ندارند.


I can take you to school
من می توانم شما را به مدرسه ببرم

She can take you to school
او می تواند شما را به مدرسه ببرد.


توجه 5: چنانچه آخرین حرف فعل " y" باشد و حرف قبل از آن یکی از حروف بی صدا باشد، به هنگام نوشتن s سوم شخص حذف شده و به جای آن " ies " به فعل اضافه می شود.


Study -----> Studies
He studies.

Play -----> حرف قبل y از صدا دار است =--------> He plays


توجه 6: در جمله های حال ساده با فاعل سوم شخص مفرد ، تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی-سوالی) با doesو doesn't انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود doesو doesn't اا، s و یا es از انتهای فعل حذف می شود.


She woks
She doesn't work
Does she work??
Doesn't she work??l

A r c h i
19-11-2008, 15:06
3- قیود زمان

Adverbs of frequency
قیود تکرار


قیود تکرار قیودی هستند که با بیشتر زمانها از جمله زمان حال ساده به کار می روند. قیود تکرار به سه دسته تقسیم می شوند.

دسته اول: قیدهای این دسته می تواندد در ابتدا، انتها و یا در وسط جمله به کار روند. (منظور از وسط جمله، قبل از فعل اصلی است ). باید توجه داشت که در جمله های سوالی این قیود در ابتدای جمله قرار نمی گیرند. قید های این گروه همگی به معنی گاه گاهی و یا گاهی می باشند .

Some times
At times
on and off
off and on
now and then
every now and then
every so often
occasionally
Once in a while
from time to time

قید در اول جمله Some times I see her
قید در آخر جمله I see her some times.
قید در وسط جمله I some times see her


دسته دوم: قیدهایی هستند که فقط در وسط جمله یعنی قبل از فعل اصلی (بعد از فعل کمکی) به کار می روند. این قیدهای عبارتند از


همیشه always

معمولا usually
معمولا generally
اغلب frequently
اغلب often

هنوز still

هرگز (در جمله های سوالی و منفی ) ever
هرگز(در جمله های مثبت با مفهوم منفی) never

hardly
scarcely
به ندرت barely
rarely
seldom

I usually take her to school
من معمولا او را به مدرسه می برم

you can always call him at 9 o'clock
شما همیشه می توانید تا ساعت 9 به او تلفن کنید.


توجه: چنانچه در جمله مشتقات to be داشته باشیم ( am,is,are ) این قیدها بعد از مشتقات to be به کارمی روند.

He is never at home
او هرگز خانه نیست

He is always here
او همیشه اینجاست


دسته سوم: این دسته از قیدها در ابتدا یا در انتهای جمله به کار می روند.


هر روز Every day
........................morning
........................afternoon
........................night

هر هفته Every week
هر ماه Every month
هر فصل Every season
...............spring
...............summer
...............autumn/fall
...............winter

هر سال Every year
هر دهه Every decade
هر نسل (25 سال) Every generation
هر نیم قرن (50 سال ) Every half a century
هر قرن (100 سال) Every century

Every day she takes me to school
She takes me to school everyday
او هر روز مرا به مدرسه می برد.

A r c h i
07-12-2008, 17:57
Present Continious Tense

زمان حال استمراری

1- تعریف:
هر گاه عملی در زمان حال ،در حال انجام شدن باشد با زمان حال استمراری بیان میشود.

2- شکل یا طرز ساخت:
برای ساختن این زمان در فارسی کافی است مصدر داشتن را که به معنای در حالِ یا مشغولِ می باشد را قبل از فعل زمان حال ساده صرف کنیم.

برای ساختن زمان حال ساده در انگلیسی از " ing " و صرف فعل to be در زمان حال ( am,is are ) استفاده می کنیم. به این ترتیب که مشتقات to be را قبل از فعل حال ساده قرار می دهیم و ing را در انتهای فعل می آوریم.


I work
من کار می کنم

I am working
من دارم کار می کنم


تغییرات فعل در زمان استمراری با ( am,is are ) انجام می شود.

Are you going home?l
آیا به خانه می روید؟

No. I'm not going home


نه من به خانه نمی روم

Where is she living now?l
او الان داره کجا زندگی می کنه؟

What are they doing now?l
آنها الان دارند چی کار می کنند؟؟


توجه1 :
اگر 6 فعل زیر در انگلیسی با زمان حال استمراری بیان شوند، در فارسی ترجمه آنها ماضی نقلی خواهد بود.

To sit
نشستن

To stand
ایستادن

To lean
تکیه دادن

To lie down
دراز کشیدن

To sleep
خوابیدن

To wear
پوشیدن

Example:
I'm sitting
من نشسته ام

She is sleeping
او خوابنیده است

He is standing
او ایستاده است

I am lying down
من دراز کشیده ام

They are leaning against the wall
آنها به دیوار تکیه داده اند

She is wearing her new dress
او لباس جدیدش را پوشیده است


توجه2 :


از جمله های حال استمراری با همراه قید زمان آینده می توان جمله هایی با مفهوم آینده ساخت.


I am leaving the city tomorrow
من فردا شهر را ترک خواهم کرد

My parents are flying to Europe next month
والدین من ماه آینده به اروپا پرواز خواهند کرد


3- قید زمان : قیود زمان حال استمراری عبارتند از:

l
1- now

الان- حالا


l2- At the present time
for the time being

فعلا، در حال حاضر، اجالتا


l3- at the moment

همین لحظه، همین الان

l4- today
tonight

امروز، امشب

l5- this ................week

این هفته

.........................month

این ماه

.........................season

این فصل

.........................year

امسال

.........................decade

این دهه

.........................generation

این 25 سال

.........................half a century

این نیم قرن

.........................century

این قرن

A r c h i
07-12-2008, 18:05
To do


To do به معنای انجام دادن یک فعل اصلی است. بنابر این تغییرات آن یعنی (منفی کردن، سوالی کردن و منفی-سوالی کردن ) در زمان حال با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود.


I do my homework
...فعل اصلی..

من تکالیفم را انجام می دهم

I don't do my homework
فعل اصلی..فعل کمکی

من تکالیفم را انجام نمی دهم

Do you do your home work??l

آیا تو تکالیفت را انجام می دهی؟

Don't you do your homework??l


مگر تو تکالیفت را انجام نمی دهی؟


She does her homework

او تکالیفش را انجام می دهد

She doesn't do here homework

او تکالیفش را انجام نمی دهد

Does she do her homework??l

آیا او تکالیفش را انجام می دهد؟؟

Doesn't she do her homework??l

مگر او تکالیفش را انجام نمی دهد؟؟

A r c h i
07-12-2008, 18:16
Must ..... Have to


must به معنای باید در صورتی که با دو فاعل I, we به کار رود، مفهوم تمایل شخصی را می رساند و در صورتی که با بقیه فعل ها به کار رود به معنی تبعیت قانون و یا یک دستور اخلاقی است. شکل زیر به صورت خلاصه این مطلب را نشان می دهد.

I / we .................+ must ---------->ll

تمایل شخصی


you,she,he,it,they ...+must ---------->ll

تبعیت از قانون، دستور اخلاقی


Example:

I must watch Tv tonight

من باید امشب تلویزیون نگاه کنم(تمایل شخصی)

You must stop when the light is red

وقتی که چراغ قرمز است باید بایستید

She mustn't go to the movies alone

او نباید تنها به سینما برود



در صورتی که باید مفهوم اجبار داشته باشد، یعنی منظور انجام کاری بر مبنای یک عامل خارجی باشد، در این حالت به جای must از have to و از has to برای سوم شخص استفاده می کنبم. باید توجه داشت که تغییرات فعل در زمان حال ساده با دو فعل کمکی Do ,Does انجام می شود.


I have to work from morning to night

من مجبورم از صبح تا شب کار کنم

I don't have to work from morning to night

من مجبور نیستم از صبح تا شب کار کنم

Do you have to work from morning to night??l

آیا تو مجبوری از صبح تا شب کار کنی؟؟

Don't you have to work from morning to night??l

مگه تو مجبور نیستی از صبح تا شب کار کنی؟؟

She has to study hard

او مجبور است سخت درس بخواند

She doesn't have to study hard

او مجبور نیست سخت درس بخواند

Does she have to study hard??l

آیا او مجبور است سخت درس بخواند؟؟
Doesn't she have to study hard??l








مگر او مجبور نیست سخت درس بخواند؟؟

A r c h i
17-12-2008, 11:07
موارد اختصاصی کاربرد THE

1- قبل از اسامی منحصر به فرد مانند آسمان، زمین، خورشید، ماه، ستارگان و جهان استفاده از حرف The ضروری است.


The sky
The sun
The stars
The earth
The moon
The world

2- قبل از اسم رودخانه ها، دریاها، اقیانوسها، خلیجها، تنگه ها، سلسله جبال و مطبوعات مهم دنیا استفاده از Theضروری است.


The Mississippi river
رودخانه می سی سی پی

The Black sea
دریای سیاه

The pacific ocean
اقیانوس آرام

The Persian golf
خلیج فارس

The Alps
رشته کوه های آلپ

The Time
مجله تایم


3- قبل از اسم کشورها هرگز از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم،



الف: مگر اینکه اسم به صورت جمع یا اتحادیه بیان شود.


The United States of America
ایالات متحده آمریکا

The United Arab Emirates
امارات متحده عربی

The United Kingdom
پادشاهی بریتانیا


ب: در صورتی که کشوری برای اسمی دیگر جنبه صفت داشته باشد، قبل از آن از The استفاده می کنیم.

Mexico has a warm climate
مکزیک آب و هوای گرم دارد

The Mexico climate is warm
آب و هوای مکزیک گرم است

4- قبل از اسم خانوادگی اشخاص از حرف تعریف The استفاده نمی کنیم. مگر اینکه اسم خانوادگی به صورت جمع بیان شود که نشانگز خانواده است.


Mr. Brown wants to take a trip

آقای براون می خواهد به مسافرت برود

The Browns wants to take a trip

خانواده براون می خواهد به مسافرت بروند



5- قبل از اسم آلات موسیقی، وقتی که منظور نواختن آنها باشد. استفاده از The ضروری است.


My sister plays the piano beautifully

خواهرم زیبا پیانو می زند.


6- قبل از اسامی Theater (تئاتر) و Cinema (سینما) و movies و Concert (کنسرت) و Opera (اپرا) استفاده از حرف تعریف The ضروری است.


I want to go to the movies tonight

می خواهم امشب به سینما بروم


7- قبل از اسامی مدرسه، کلیسا، مسحد و بیمارستان در صورتی که رفتن به این مکانها به ترتیب به منظور تحصیل کردن، عبادت کردن و معالجه شدن باشد، حرف تعریف The به کار نمی رود. در غیر این صورت قبل از این اسامی از The استفاده می شود.


We go to school to study

ما به مدرسه می رویم تا درس بخوانیم

Our teachers go the school to teach





معلم هایمان به مدرسه می روند تا درس بدهند.


8- قبل از جهات اصلی یعنی شمال، جنوب، شرق و غرب ( North, South, East, West ) ، هنگامی که منظور مکان باشد استفاده از The ضروری است.


We usually go to the north in summer

ما معمولا در تابستان به شمال می رویم.









9- قبل از ساعت حرکت وسائل نقلیه و قبل از ساعت پخش اخبار از حرف تعریف The استفاده می کنیم.


I often take the 6 o'clock bus

من اغلب سوار اتوبوس ساعت 6 می شوم.

My father always listens to the 8 o'clock news



پدر من همیشه به اخبار ساعت 8 گوش می کند.

10- هنگامی که The قبل از بعضی صفات به کار رود، مفهوم آن جمع و نماینده طبقه ای از جامعه می باشد.

مریض ( sick) ، فقیر ( poor) ، ثروتمند ( rich ) ، مستضعف ( oppressed )

The sick

مریضان

The poor

فقرا

The rich



ثروتمندان

The oppressed

مستضعفان


11- قبل از صفات عالی استفاده از The ضروری است.


She's the tallest girl in the class

او قد بلند ترین دختر کلاس است.

A r c h i
06-01-2009, 21:00
Adjectives and Adverbs


قید و صفت

صفت: کلمه ای است که اسم را توصیف می کند. جای صفت در انگلیسی قبل از اسم و بعد از فعل to be خواهد بود. هر چه تعداد صفتهای یک اسم بیشتر باشد، شنناسایی اسم مورد نظر آسانتر خواهد بود. در صورتی که یک اسم بیش از یک صفت داشته باشد، همه صفتها به جز دو صفت آخر که با and به یکدیگر متصل می شوند، با کاما " ، " از یکدیگر جدا می کنیم.

She is a good girl

She is a good and kind girl

She is a good, kind, smart, polite and pretty girl

او دختر خوب، مهربان، باهوش، مودب و زیبایی است.

قید: قید کلمه ای است که نحوه انجام فعل را نشان می دهد. در انگلیسی برای ساختن قید، کافی است به صفت " LY " اضافه کنیم



Adjective + Ly = Adverb


quick + ly = quickly
slow + ly = slowly
quiet + ly = quietly
fluent + ly= fluently


در انگلیسی جای قید بعد از فعل و در صورتی که در جمله مفعول وجود داشته باشد، بعد از مفعول است.

قید حالت+ فعل + فاعل

قید حالت + مفعول + فعل+ فاعل


She speaks quickly

او سریع صحبت می کند

She speaks English quickly

او سریع انگلیسی صحبت می کند


توجه:





کلمات زیر هم صفت و هم قید هستند. یعنی برای تبدیل شدن به قید نیازی به " LY " ندارند. روشن است که در صورتی که این کلمات قبل از اسم به کار روند صفت هستند و در صورتی که بعد از فعل به کار روند، قید محسوب می شوند.


fast

سریع

hard

سخت، مشکل

much

زیاد

short

کوتاه

high

بلند (برای ارتفاع)

enough

کافی

loud

بلند (برای صدا)

little

کم

far

دور

low

پایین (برای ارتفاع و صدا)

late

دیر

long

طولانی

near

نزدیک

straight

رک، مستقیم

early

زود


It's a hard job

کار سختی است (صفت)

She always works hard

او همیشه به سختی کار می کند (قید)

He usually speaks enough

او معمولا به اندازه کافی صحبت می کند (قید)

I have enough money

من پول کافی دارم (صفت)

My father is a straight man

پدر من مرد رکی است ( صفت)

Please go straight on





لطفا مستقیم بروید (قید)

A r c h i
06-01-2009, 21:14
hard.........hardly


کلمه hard به معنای سخت ، هم صفت و هم قید حالت است. و hardly به معنای به ندرت از قیود تکرار است. بنابر این به هیچ وجه قید برای hard محسوب نمی شود. باید یاد آور شویم که جای hardly در جمله قبل از فعل اصلی است.


She studies hard

او سخت درس می خونه

She hardly studies English

او به ندرت انگلیسی می خونه

She hardly studies hard

او به ندرت سخت درس می خونه



loud .... loudly... aloud


هر سه قید هستند اما فقط loud صفت هم هست.



you have a (loud- loudly- aloud) voice

شما صدای بلندی دارید
(در این جمله فقط کلمه loud به عنوان صفت مناسب است)


please speaks (loud- aloud- loudly)l

لطفا بلند صحبت کنید
(در این جمله هر سه کلمه می توانند استفاده شوند)


Good ..... Well



هر گاه در فارسی لغت خوب صفت باشد، ترجمه آن در انگلیسی " good " می شود و هرگاه خوب قید باشد، ترجمه آن در انگلیسی well می شود.


He is a good swimmer

او شناگر خوبی است (صفت)

He swims well


او به خوبی شنا می کند (قید)

توجه:
در صورتی که well بعد از فعل to be و افعال ربطی قرار بگیرید، صفت محسوب می شود.






How are you??
I'm well, Thank you

حالتون چطوره؟



خوب، متشکرم

A r c h i
06-01-2009, 21:33
Time and prepositions

حروف اضافه مربوط به زمان



حروف اضافه مربوط به زمان در انگلیسی عبارتند از :

1- ON هر گاه قید زمان در انگلیسی یک روز باشد، قبل از آن از حرف اضافه "On " استفاده می کنیم.


on .... Friday
........ the first day of school
........ the first day of June
........ Friday morning

در روز جمعه
در روز اول مدرسه
در روز اول جون
در صبح جمعه

2- In the هر گاه قید زمان به قیودی کوچکتر از روز تبدیل شود، حرف اضافه مربوط به آن In the خواهد بود.


In the ......... day
................. night
................. morning
................. afternoon
................. evening

در روز
در شب
در صبح
در بعد از ظهر
در عصر

3- In هر گاه قیود زمان به قیدهایی بزرگتر از روز تبدیل شوند، حرف اضافه آنها In خواهد بود.



In ........... week
.............. month
.............. season
.............. year
.............. decade
.............. generation
.............. half a century
.............. century

در هفته
در ماه
در فصل
در سال
در دهه
در 25 سال
در نیم قرن
در قرن

4- At هر گاه قیود زمان به لحظه ای از زمان تبدیل شوند ، حرف اضافه آنها،At خواهد بود.


At .............. 6 o'clock
.................. midnight
.................. dawn
..................sunrise
.................. noon
.................. sunset
.................. dusk
.................. night

در ساعت 6
نیمه شب
سحر
طلوع خورشید
ظهر
غروب خورشید
گرگ و میش
شب

A r c h i
18-02-2009, 16:20
I'll continue this topic as soon as I find some free time to type them.

Sorry for being too late this time

:11:

A r c h i
24-03-2009, 22:55
زمان گذشته ساده


Simple past tense

1- تعریف: هرگاه عملی حداقل یک لحظه قبل از زمان حال انجام شود و خاتمه یابد، زمان گذشته ساده نامیده می شود.

2- شکل یا طرز ساخت: برای ساختن زمان گذشته ساده کافی است در جمله های حال ساده فعل را به زمان گذشته تبدیل کنیم.

در انگلیسی افعال به دوسته با قاعده ( Regular verbs) و بی قاعده ( Irregular verbs) تقسیم می شوند.
افعال با قاعده آن دسته از افعال هستند که برای تبدیل شدن به زمان گذشته به انتهای آنها " ed " و یا " d" اضافه می شود.
افعال بی قاعده ، فعل هایی هستند که شکل گذشته آنها یا هیچ تغییری نمی کند یا تغییرات آن جزئی است، یا به طور کلی تغییر می کند.


Regular verbs:

Clean ----------------> Cleaned

arrive ----------------> Arrived

Irregular verbs

come ............. came
go ............. went
leave ............. left
see ............. saw
cut ............. cut
sit ............. sat
can ............. could
must ............. had to
am ............. was
do ............. did

I work here
من اینجا کار می کنم
I worked here
من اینجا کار می کردم

توجه 1: در زمان گذشته ساده به هیچ وجه " s" سوم شخص وجود ندارد.


He works here --------> He worked here

توجه 2: در زمان گذشته ساده در صورتی که در جمله بیشتر از یک فعل داشته باشیم فقط فعل اول به زمان گذشته برده می شود.


I can go
I could go

I want to go
I wanted to go

توجه 3: در جمله های گذشته ساده فعل کمکی mustبه had to تبدیل می شود.


I must go
I had to go

توجه 4: در صورتی که حرف آخر فعلی " Y" باشد و حرف قبل از " Y" یکی از حروف بی صدا باشد، هنگام تبدیل شدن به گذشته " Y" حذف شده و به انتهای فعل " IED" اضافه می شود.


I study
I studied


توجه 5 : در صورتی که در حالت فوق حرف قبل از " Y" یکی از حروف صدا دار باشد، " Y" تغییری نمی کند و مانند حالت عادی به انتهای فعل فقط " ED" اضافه می شود.


I play
I played

توجه 6 : در زمان گذشته تغییرات فعل (منفی، سوالی، منفی- سوالی ) در صورتی که در جمله فعل کمکی نداشته باشیم با " Did" انجام می شود. باید توجه داشت که با وجود " Did" در جمله، فعل از حالت گذشته خارج شده و به صورت مصدر بدون toبیان می شود.


I taught here
I didn't teach here
Did you teach here?l
Didn't you teach here?l

در صورتی که در جمله فعل کمکی داشته باشیم، تغییرات فعل طبق قانون افعال کمکی عمل می کنیم.


She could pass the exam test
She couldn't pass the exam test
Could she pass the exam?l
Couldn't she pass the exam?l



l

A r c h i
24-03-2009, 23:10
3- قیود زمان
قیود زمان گذشته ساده عبارتند از


Yesterday

دیروز

The day before yesterday

پریروز

The other day

چند روز پیش

A while ago

چند لحظه پیش



ago + قید زمان + a few


A few days ago

چند روز پیش

A few months ago

چند ماه پیش

A few years ago

چند سال پیش


ago+ قید زمان + عدد


l2 days ago
دو روز پیش

l6 years ago
شش سال پیش


Last night
Last week
Last month
Last season

Last spring
Last summer
Last automn/fall
Last winter

Last year
Last decade
Last generation
Last half a generation
Last century




l

A r c h i
25-03-2009, 12:57
زمان گذشته استمراری

Past Continuous Tense

1- تعریف: هر گاه عملی در زمان گذشته قبل از عمل دیگری در حال انجام بوده باشد، زمان گذشته استمراری نامیده می شود.

2- شکل یا طرز ساخت : برای ساختن زمان گذشته استمراری کافی است am,is,are در زمان حال استمراری به was,were تبدیل کنیم. به این ترتیب که am,isبه was و areبه were تبدیل می شود.


was+ verb+ ing

were + verb+ ing


I am working

من دارم کار می کنم ( حال استمراری)


I was working

من داشتم کار می کردم (گذشته استمراری)

باید توجه کنیم که جمله های گذشته استمراری به تنهایی به کار نمی رود (مگر در جواب یک سوال ) و همیشه باید به همراه یک جمله مکمل با زمان گذشته ساده به کار رود. رابطه بین دو جمله مکمل با دو کلمه when ( به معنی وقتی که) و while ( به معنای هنگامی که ) بر قرار می شود. به این ترتیب که بعد از whenجمله گذشته ساده و بعد از whileجمله گذشته استمراری به کار می رود.


گذشته ساده + when + گذشته استمراری

گذشته استمراری + while+ گذشته ساده



I was working when you came

داشتم کار می کردم که شما آمدید.


You came while I was working

شما آمدید، هنگامی که من کار می کردم.

توجه : شش فعل زیر ، در صورتیکه در انگلیسی با گذشته استمراری بیان شوند در فارسی ماضی بعید ترجمه خواهند شد.


to sit - to stand - to sleep - to wear - to lie down - to lean
به ترتیب به معنای نشستن، ایستادن، خوابیدن، پوشیدن، دراز کشیدن و لم دادن


I was sitting here

من اینجا نشسته بودم

He was sleeping on the bench

او روی نیمکت خوابیده بود

He was wearing a red shirt

او یک لباس قرمز پوشیده بود


3- قیود زمان : قیود زمان گذشته استمراری عبارتند از:


قید زمان گذشته + this time

I was working this time last week
من هفته گذشته این موقع داشتم کار می کردم

قید زمان گذشته + ساعت + at

He was watching T.V at 8 o'clock last night
او دیشب ساعت 8 داشت تلویزیون تماشا می کرد.

قید زمان گذشته +all

We were studying all last month
ما تمام ماه گذشته داشتیم درس می خواندیم



l

ebilove
07-04-2009, 14:37
با سلام

خسته نباشید میگم به Archi-girl عزیز

من که استفاده ها بردم

فایل های این دو صفحه رو در قالب فایل ورد گزاشتم
پی دی اف نکردم چون کامل نشده هنوز

بازم تشکرکنید از Archi-girl

ارزومند ارزوهایتان
ابی

دانلود لینک :::



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

A r c h i
03-05-2009, 20:42
to be در زمان گذشته

همانطورکه می دانیم am, is در زمان گذشته به was و are به were تبدیل می شود.


He us here bnow


او الان اینجاست (حال)


He was here yesterday


او دیروز اینجا بود (گذشته)


در صورتیکه افعال to be بعد از یک فعل کمکی قرار بگیرند چه زمان جمله حال باشد و چه گذشته این افعال به be تبدیل می شوند.


I can be there on time


من می توانم به موقع آنجا باشم


I could be there on time


من می توانستم به موقع آنجا باشم


و چنانچه افعال to be بعد از یک فعل اصلی قرار بگیرند، چه گذشته و چه حال به to be تبدیل می شوند.


I want to be with you


من می خواهم با شما باشم


I wanted to be with you


من می خواستم با شما باشم

A r c h i
03-05-2009, 21:04
قانون تطابق زمانها

Sequence of tence


(قابل توجه دوستان عزیز که این مبحث یکی از مهمترین قسمت های گرامر زبان و یکی از پر اشتباه ترین آنهاست. پس حتما توصیه می کنم که متن را بخوانید و سعی کنید همیشه در نوشتار و صحبت رعایت کنید :20:
با تشکر
Archi-girl)

هر گاه در انگلیسی دو یا چند جمله به دنبال یکدیگر داشته باشیم، طبق قانون تطابق زمانها در صورتی که فعل اول جمله به زمان گذشته تبدیل شود، افعال جمله های بعدی نیز به زمان گذشته خودشان تبدیل می شوند.


I know that you come
I knew that you came

می دانم که تو می آیی

می دانستم که تو می آیی

I'm sure that she can do it
I was sure that she could do it

مطمئن هستم که او می تواند آن کار را انجام دهد.

مطمئن بودم که او می تواند آن کار را انجام دهد.


I know that you are working
I knew that you were working


می دانم که داری کار می کنی

می دانستم که داری کار می کنی


با توجه به معانی جمله های فوق متوجه می شویم که در فارسی قانون تطابق زمانها وجود ندارد.

توجه:
در صورتی که جمله دوم بیانگر یک واقعیت طبیعی باشد، قانون تطابق زمانها در مورد آن کاربرد ندارد و همانطوری که می دانیم اینگونه جمله ها را به صورت حال ساده بیان می کنیم.


I know that the earth is round
I knew that the earth is round

می دانم که زمین گرد است

می دانستم که زمین گرد است


I am sure that the earth orbits around the sun
I was sure that the earth orbits around the sun


مطمئن هستم که زمین به دور خورشید می چرخد.
مطمئن بودم که زمین به دور خورشید می چرخد.

***Spring***
21-06-2009, 13:03
سلام ... با تشکر از Archi-girl عزیز... متن پایین رو توی یکی از تاپیکها برای یکی از دوستان نوشتم ، گفتم شاید اینجا هم برای دوستان مفید باشه ، ببخشید که نظم و ترتیب تاپیک رو بهم زدم ... اگه لازم دونستید ویرایش یا منتقل شود ، خدمت همه دوستان عزیز و گرامی :




نوشته‌ی پایین از روی کتاب " گرامر کامل انگلیسی " موسسه انتشارات امیرکبیر ، ترجمه و تالیف احمد حسین مدیری ، خدمت شما :




===========================================




صفت کلمه ای است که حالت و چگونگی اسم را بیان می دارد و به عبارت دیگر معنی اسم را کاملتر می کند :




A good man




تقسیمات : از نظر طرز قرار گرفتن صفات ، آنها را به دو دسته تقسیم می کنند :




الف . صفات مستقیم Atributive Adjectives : اگر صفتی قبل از موصوف ( کلمه‌ی وصف شده یا اسم ) قرار گرفته باشد ، در این صورت مستقیم است :




کتاب جالبی an interesting book




باید توجه داشت که صفت در این حالت برعکس زبان فارسی است . در انگلیسی صفت مستقیم قبل از اسم می آید، حال آن که در فارسی امروزی بعد از اسم قرار می گیرد.




تبصره‌ی 1 : صفات در انگلیسی همواره یک شکل دارند و با اسامی مفرد و جمع ، مذکر و مونث به یک صورت به کار می روند :




بچه‌ی نحیف a weak baby




بچه‌های نحیف weak babies




دختر نحیف a weak girl




دختران نحیف weak girls




توجه : بر تبصره‌ی فوق ، صفات اشاره‌ی this و that مستثنی هستند که با اسامی جمع به صورت these و those به کار برده می شوند :




این سگ this dog




این سگها these dogs




آن کتاب that book




آن کتابها those books




تبصره‌ی 2 : صفات زیر فقط به صورت مستقیم به کار برده می شوند :




پیشین ، قبلی former




قدیمی olden




بیرونی outer




داخلی inner




مثال :




در زمانهای قدیم in olden times




پوسته‌ی خارجی an outer skin




ب . صفات غیرمستقیم یا خبری Predicative Adjectives : هرگاه صفت بعد از فعل to be و افعالی نظیر feel و appear و seem و look و taste و become و smell که مفهوم to be دارند قرار گیرد ، کاربرد صفت به صورت غیرمستقیم خواهد بود :




دختر رنگ پریده است. .The girl looks white




جان مریض است. .John is sick




تبصره : برخی از صفات همواره به صورت صفت خبری ( غیرمستقیم ) به کار می روند و قبل از اسم در نمی آیند . تعدادی از این صفات عبارتند از :





ترسیده afraid




خوابیده asleep




بیدار awake




زنده alive




تنها alone




ناتوان unable




شرمنده ashamed




شبیه ، یکسان akin




آگاه aware




خوشحال glad




دور away




راضی content




متفکر mindful




مثال :




از سگ می ترسد. .She is afraid of the dog




نمی تواند این مساله را حل کند. .He is unable to solve this problem





===========================================








.

ghahremanimehdi
09-02-2010, 02:24
ممنون از Archi girl . نکات مهم رو جزوه برداری کردم. خوب بود.
اگر وقت داشتی ادامه بده .
اینم یک فایل کوچک که کل مبحث زمانها (13 زمان در انگلیسی) و مجهولات رو بصورت خیلی مختصر در 12 صفحه آورده :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینم گرامر تالیف سعید عنایت پور که تنها گرامر pdf کاملی است که به زبان فارسی دیدم :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

A r c h i
02-04-2010, 17:08
اگه ممکنه تمام مبحث هارو بصورت PDF در بیارید خیلی زیبا توضیح دادید ممنونم :46:

در این پست یکی از دوستان زحمتش را کشیده

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




با تشکر از Archi-Girl
در صورت امکان یه توضیح در مورد p.p (past participle) بفرمایید
با تشکر

پست پارتیسیپل قسمت سوم فعلهای انگلیسی هست. فعلهای انگلیسی سه نوع دارند، فعل، گذشته و قسمت سوم فعل که برای زمانهای کامل به کار می روند. بیشتر از این توضیحی ندارم :31:

gharibeh_group
17-04-2010, 19:01
من این مطالب را به صورت PDF در آوردم برای استفاده دوستان .موفق باشید.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نتونستم داخل سایت اتچ کنم .
موفق باشید

***Spring***
22-06-2010, 10:04
ممنون از Archi girl . نکات مهم رو جزوه برداری کردم. خوب بود.
اگر وقت داشتی ادامه بده .
اینم یک فایل کوچک که کل مبحث زمانها (13 زمان در انگلیسی) و مجهولات رو بصورت خیلی مختصر در 12 صفحه آورده :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینم گرامر تالیف سعید عنایت پور که تنها گرامر pdf کاملی است که به زبان فارسی دیدم :



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


من این مطالب را به صورت PDF در آوردم برای استفاده دوستان .موفق باشید.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نتونستم داخل سایت اتچ کنم .
موفق باشید




سلام ...



... با تشکر از دوستانی که زحمت کشیدند ، ghahremanimehdi گرامی و gharibeh_group گرامی ...


... برای راحتی و دسترسی همیشگی به فایل‏ها ، فایل‏های ( این دو پست ) پیوست و ضمیمه شدند ...

***Spring***
21-08-2010, 13:53
سلام ...




عنوان ، توضیح و راهنمای فایل آموزشی Farsi Grammar.rar ( دومین فایل ضمیمه و پیوست شده ) در پست شماره‏ی 40 همین تاپیک ( صفحه‏ی قبل ) ... لینک دانلود این فایل آموزشی در آخر همین پست هم هست ...



گرامر برای مکالمه‏ی زبان انگلیسی


[RIGHT]ليست مطالب:
1. مقدمه مؤلف
2. اين جزوه برای چه کسانی مفيد است؟
3. معرفی علائم خاص بکار رفته در جزوه
4. ساختار کامل جمله (مرور سريع و ساده گرامرِ اجزای يک جمله)
• فاعل
• ضماير فاعلي
• فعل
• قيد مكان
• قيد زمان
• صفت ملكي
• مفعول
• ضماير مفعولي
• صفات ملكي
• افعال كمكي (معين)
The • حرف تعريف
• دو فعليها در جمله
have to و must • تفاوت
5. زمان حال ساده (حاضر ساده)
6. كلمات پرسشي يا استفهامي
7. زمان حال استمراري
8. زمان گذشته ساده
To Do .9
10 . امري كردن فعل
Simple future tense : 11 . زمان آينده ساده
12 . ربط دو جمله
tell & say 13 . دو كلمه
14 . قيود زمان
15 . حرف تعريف
16 . ضماير ملكی
17 . حالت اضافي و يا مالكيت دو اسم
18 . ترجمه‏ی « از » به انگليسی
19 . « زمان آينده استمراری » Future Continuous Tense
Sequence of tenses : 20 . تطابق زمانها
Used to » .21 »
22 . Question tag « ضميمه هاي سؤالي »
Avoid Repatition 23 . جلوگيري از تكرار اسم
The additions 24 . جلوگيري از تكرار جمله
CAN

Hamid Hamid
23-01-2011, 20:46
سلام دوستان.گفتم حيف اين تاپيك همينطور ساكن بمونه.
مي خوام روزي يه مطلب گرامري به زبان خودم بگم(من دراوردي).

Get used to/ be used to
خب دوستان اين مبحث رو مي خوام توضيح بدم.اول get used to:
وقتي كاري يا چيزي در ابتدا براي ما مشكل يا نا آشنا هست و بعد ما با اون كار عادت ميكنيم يا خودمون رو سازگار ميكنيم از اين عبارت استفاده ميكنيم.
مثال:

I didn't like my haircut to start with.I thought it was too short,but now I'm getting used to it

مثال ديگه:

When I moved to London it took me a long time to get used to living in such a big city

.............................................

be used to

وقتي شما با كار يا چيزي آشنا هستيد و به آن عادت داريد از اين عبارت استفاده ميكنيد.

مثال:
Our apartment is very close to the airport.when we first moved in I noticed every plane that went overhead,but now I'm used to the noise,I don't even notice it anymore

مثال بعد:

In my new job I start work early , at 7.30 a.m.for the first few weeks it was really hard but now I'm used to getting _up early .In fact I quite like it because we finish at 3.30 p.m
.........................................

مورد ديگر استفاده از be used to براي گذشته است:

مثال:
when I first moved into my own apartment it was hard at first because I was used to living at home with my mom

مثال بعدي:
when we were hiking in the mountains I got very tired because I wasn't used to walking so fast


نكته ي مهم:توجه:
دوستان به ياد داشته باشيد همواره بعد از Used to فعل به صورت ساده استفاده ميشود... (مثال: I used to get up early) ... اما
براي be/get used to فعل به صورت ing دار استفاده ميشود. (I'm used to getting up early)

ممنون از دوست عزيز سپيده جان:11:.

خب اميدوارم اين بحث براتون مفيد بوده باشه.
تا برنامه ي آينده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خداحافظ(فردا)
موفق باشيد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid Hamid
24-01-2011, 12:22
سلام دوستان.
امروز يه مطلب كوچيك براتون آماده كردم كه ميتونه خيلي كاربرد داشته باشه.
خب زماني كه قصد داريم راجب كاري صحبت كنيم كه نفر ديگري اين رو براي ما انجام ميده يا ما از اون نفر خواستيم كه برامون كاري رو انجام بده از اين ساختار استفاده ميكنيم:

Have+ object + past participle
به مثال ها توجه كنيد:
I'm having my hair cut this afternoon:
someone else is going to cut it

I had the car fixed:
someone else fixed it and I paid them

نكته:حالا ساختار بالا رو با اين مورد مقايسه كنيد و ببينيد با كمي تغيير چقدر معني متفاوت ميشه:
I Fixed the car(I fixed it myself

ما ميتونيم براي كاري كه كسي ديگر انجام داده از فعل Get هم به جاي Have استفاده كنيم(قسمت اول اين پست).مثال:

Where did you Get(have) the car fixed?

نكته ي پاياني: براي اتفاقي هم كه براي يك نفر ميوفته ولي نميدونيم چه كسي اين كار رو انجام داده از همين ساختار Have كه توضيح دادم استفاده ميكنيم.
مثال:
He had his Wallet stolen
:someone stole his wallet

اميدوارم اين مطلب براتون مفيد باشه.
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
25-01-2011, 13:23
سلام دوستان.
امروز مي خوام راجب زمان هاي مختلف فعل مجهول يا Passive براتون بگم و مثال بزنم.


(حال ساده ي مجهول)present simple passive
am / is / are +past participle
فعل Tobe +حالت سوم فعل
example:most of the parts are imported

Future simple passive(آينده ي ساده مجهول)
will+be +past participle
example: You will be met at the airport by one of our stuff

(حال استمراري مجهول)present Continuous passive
am/is/are +being +past participle
example:The film is being made on Australia

(ماضي استمراري مجهول)Past continuous pasive
was/were +being+past participle
Example:Before her death she was being looked after by her daughter

Past perfect passive
had+been+past participle
Example:When they got back from their holiday they discovered that their house had been burgled

موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
26-01-2011, 12:42
سلام دوستان.
امروز مي خوام براتون راجع به Be expected yo+infinitive و Be supposed to+infinitive صحبت كنم. و از كاربرد ها و تفاوتشون بگم براتون:

ابتدا Be expected to+infinitive

خب شما از اين عبارت زماني استفاده ميكنيد كه شخصي بايد يه كاري رو انجام بده.حالا چه اين كار يك قانون باشه يا كه شخصي ديگري ازش خواسته باشه كه انجام بده(يعني در واقع ازش انتظار ميره كه كاري رو انجام بده).

طرز استفاده در جمله هم كه به اين صورت هست:فعل Tobe(am.is.are به اضافه ي كلمه ي expected و به اضافه ي مصدر فعل.(كه ساده هست نه گذشته و نه ING دار).

مثال:
When a colleague's off sick we're all expected to do their work for them

مثال 2:
At school we were expected to stand up when the teacher arrived

نكته:حالت منفي اين ساختار به اين معني هست كه كاري واجب و ضروري نيست.

مثال:
You are not expected to speak fluent English for this position


Be supposed to+infinitive

همچنين از عبارت Be supposed to هم براي كاري كه شخصي بايد انجام بده استفاده خواهد شد... اما(يك اما ي مهم) ...
ما اغلب زماني از Be supposed to استفاده ميكنيم كه يك قرار يا قانون انجام نشده يا شكسه شده و يا ممكن هست انجام نشه.

به مثال ها و توضيح توجه بفرماييد:
1:
I'm supposed to hand this essay tomorrow(but I won't have finish it by then

2:
I was supposed to be home an hour ago(but I'm Late

نكته:منفي اين حالت به معني اين است كه شخص يا كسي اجازه نداره كاري رو انجام بدهد.به مثال زير توجه فرماييد:

You're not supposed to be in here.It's for first-class passengers only,please leave here

نكته:ما در حاتي ديگر از اين ساختار استفاده ميكنيم.زماني كه قراري بهم خورده يا قرار هست بهم بخورد.

مثال:
I was supposed to play tennis with Zac,but we couldn't because of the rain

اميدوارم اين گرامر امروز براتون مفيد بوده باشه.
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
27-01-2011, 14:57
سلام دوستان.اميدورارم كه خوب باشيد.
مطلب امروز گرامري كه براتون آماده كردم در مورد Linking Words يا كلمات ربط در زبان انگليسي هست.

امروز در مورد اين كلمات صحبت خواهم كرد: As, Since, Because, On account of

خب دوستان 2 كلمه ي Since و As نسبت به كلمه ي Because كمتر معمول هستند و كمتر استفاده ميشوند و همچنين در صورت استفاده اغلب در ابتداي جمله قرار ميگيرند.
مثال:
As / Since I was already an hour late,I decided not to go

حالا همين مثال با استفاده از كلمه ي Because:
I Decided not to go because I was an hour late


As, Since, Because همگي با يك عبارت يا Clause همراه خواهند بود:
مثال:
Because / As / Since it was raining ,we had to cancel the match

نكته: عبارت Because of به همراه يك اسم خواهد آمد.(توجه داشته باشيد اين عبارت با كلمه ي Because استفاده اش متفاوت است) چون داراي يك حرف OF هست:
مثال:
Because of the Rain,we decided to cancel the match

On account of , Owing to و عبارت Due to همگي به طريق و روش عبارت Because of استفاده خواهند شد(يعني به همراه اسم در جمله مي آيند) ... اما رسمي تر هستند.

مثال:
all trains will be cancelled tomorrow on account of industrial action

I must apologize for the delay , which was due to a computer error

Owing to emergency maintenance work, this office will be closed on Monday

نكته ي پاياني : دوستان عبارات On account of , Owing to و عبارت Due to در جمله داراي معاني نطير به خاطر .به منظور ... و براي ... هستند.

اميدوارم اين مطلب براتون مفيد بوده باشه.
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
28-01-2011, 12:07
سلام دوستان.
براي امروز مطلب خيلي خيلي كوتاهي رو آماده كردم كه در عين كوتاهي ميتونه كاربرد زيادي داشته باشه و دونستنش خالي از لطف نيست.

Participle Clauses يا عبارات وصفي.

شما در جملات با استفاده از اين عبارات كه نوع ING دار فعل ها هستند به نوعي در مورد شخصي يا مساله اي اطلاهات بيشتري به مخاطبتون ميدهيد.(در واقع بعد از اين كلمه)

به مثال توجه فرماييد:
Who is that boy sitting outside the house ?

همونطور كه ملاحظه ميكنيد در اين مثال بعد از كلمه ي sitting اطلاعاتي در مورد boy داده شده كه مخاطب متوجه بشه كه شخص صحبت كننده در مورد كدام پسر صحبت ميكنه...

مثال 2 :
I Don't Know the man standing over there

در اين مثال هم شخص صحبت كننده با استفاده از standing در مورد مرد مورد نظرش به مخاطب اطلاعات ميده ...

نكته ي پاياني: اين عبارات يا Participle Clauses اغلب همون ساختاري رو دارند كه Relative Clauses يا عبارات وصل كننده( كه شامل كلمات Who,That,Which,Whom ... هستند) دارند.

مثال:
Do you know the man getting (=Who's getting) out of the blue car?
o

دوستان اميدوارم كه اين مطلب كوتاه براتون مفيد بوده باشه.
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
29-01-2011, 13:16
سلام دوستان.
يه مطلب بسيار كوتاه اما كاربردي براي امروز تهيه كردم كه اميدوارم بخونيد و استفاده كنيد...

It's Time + clause

دوستان ما از اين ساختار در مواردي استفاده ميكنيم كه فكر ميكنيم كاري بايد زود انجام شود يا ... كاري رو شخصي بايد زود انجام بده ... به مثال توجه فرماييد:

1:
It's Time we left= We should leave now

2:
It's time you got haircut=You should get your hair cut

نكته: در مثال هاي بعدي به زمان فعل توجه فرماييد.ما از زمان هاي ماضي زماني استفاده ميكنيم(با ساختار It's time) كه بخواهيم يك حالت فرضي رو بيان كنيم( كه ممكن است درست يا اشتباه باشد).در حقيقت زماني كه آنچنان در مورد واقعه اي در گذشته مطمئن نيستيم ...

مثال:
It's time he started looking for a job.

It's time the government spent some money on education

خب دوستان اميدوارم اين مطلب كوتاه براتون مفيد بوده باشه ...

موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
30-01-2011, 12:52
سلام دوستان...
مطلب خيلي كوتاهي رو در مورد بيان حسرت آماده كردم كه اميدوارم بخونيد و استفاده كنيد ...

Wishes and Regrets

نكته ي 1 : دوستان ما در زبان انگليسي براي بيان مساله اي كه در زمان حال حسرتش را مي خوريم و از نداشتن يا ندونستن يا انجام ندادن آن ناراحت هستيم از ساختار زير استفاده ميكنيم:

Wish + Past simple
كلمه ي Wish به اضافه ي فعل در زمان گذشته ي ساده ...

به مثال ها و توضيح مقابلشان براي بهتر متوجه شدن توجه فرماييد:

1:
I wish I knew pete's address= I don't know his address but I Want it.

در اين مثال شخصي كه از ساختار مورد بحث استفاده كرده آدرس رو نميدونه اما اون رو احتياج داره ...

2:

I wish it was five o'clock=It isn't five o'clock but I would like it to be.

در اين مثال شخصي كه از ساختار مورد بحث استفاده كرده آرزو داشته كه اي كاش ساعت 5 ميبود اما اين زمان نيست...

3:
He wishes he didn't have to go away this weekend=He has to go away but he doesn't eant

و در اين مثال هم شخص دوست نداشته آخر همفته رو به جايي بره اما بر خلاف خواستش بايد ميرفته ...


نكته ي 2: ما ميتوانيم در زبان انگليسي براي بياني حسرت كاري كه در گذسته انجام نداديم /داديم از ساختار زير استفاده كنيم:

Wish + Past perfect(had + Past participle)
wish به اضافه ي گذشته ي كامل:

به مثال ها توجه فرماييد:


I Wish I had gone to university=I didn't go and I regret it

در اينجا شخصي كه از ساختار استفاده كرده در گذشته كاري رو انجام نداده(به دانشگاه نرفته) و براي بيان حسرتش از ساختار دوم استفاده كرده است.


مثال 2:
I wish they hadn't asked us to help= Unfortunately they did ask us to help

در اين مثال هم شخصي كه از ساختار دوم استفاده كرده حسرت كاري رو ميخوره كه در گذشته ازش خواسته شده و انجام داده...


نكته ي 3: براي ساختار 2 بحث امروز از مورد ديگري هم مي توان استفاده كرد
Regret + ING

مثال:
They regret moving to Scotland= they moved to scotland and they're sorry they did


نكته ي مهم:دوستان توجه داشته باشيد ساختار 1 بحث امروز فرقش با ساختار 2 و 3 در اين بود كه ساختار يك براي حسرت كاري در زمان حال است اما ساختار 2 و 3 براي حسرت كاري در گذشته ...

دوستان اميدوارم مطلب امروز براتون مفيد بوده باشه ...

موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
05-02-2011, 18:31
سلام دوستان ...
شرمنده چند روزي نبودم ...
خب امروز مطلب خيلي خوب و پر كاربردي رو براتون آماده كردم ...

Obligation , Necessity and Prohibition
اجبار . ضرورت و ممانعت از كاري ...

دوستان شما ميتونيد از عبارات Must , Have to , Have got to براي بيان اجبار استفاده كنيد كه عبارت Have to از موارد ديگر رايج تر هست و در صحبت كردن معمولا از اين عبارت استفاده ميشود .

مثال:
I'm sorry I can't come out tonight but I really have to get some work done

مثال 2 :
We have to wear name badges at the sales conference next week

دوستان ما معمولا از كلمه ي Must زماني استفاده ميكنيم كه يك نوع اجبار ترجيحي داريم... براي كاري كه ترجيحا بايد انجام بديم ...
به مثال توجه فرماييد:

I Must get a lot fitter before I run the marathon=It's my opinion

مثال 2 :
I Must post this letter before 6 o'clock -It's sam's birthday tomorrow=I feel it's important for me to do this

نكته:
دوستان از اين 3 مورد يعني Must , Have to , Have got to براي اجبار بيروني يا External obligation استفاده ميشود ( مواردي كه عاملي باعث اين اجبار هست)

مثال ها:
‍Candidates must Answer all 6 questions = اين مورد يك قانون هست براي كانديدا ها و بخاطر همين از كلمه ي Must استفاده شده است .

you have to wear a Seatbelt = براي اين از عبارت have to استفاده شده است چون بستن كمربند ايمني يك قانون هست ...

حالات منفي:

نكته : Must not زماني استفاده ميشود كه كاري اشتباه است يا خطرناك است و اجازه ي انجام اون كار نيست :

You Mustn't drink that water= It's dangerous

You mustn't let the dogs run loose in the street= it's wrong and not permitted


نكته ي 2:

2 عبارت Don't Have to و Haven't got to براي زماني استفاده ميشود كه كاري انجام دادنش ضروري نيست و انجامش ضرورتي نداره ... اگه انجام نشه خيلي مهم نيست... واجب نيست :

مثال:
She Doesn't have to type her own letter= It's not necessary

مثال 2 :
We Haven't got to be there until 9 o'clock=It's not necessary


خب دوستان اميدوارم مطلب امروز براتون مفيد بوده باشه ... تا فردا ...
موفق باشيد:11:

sajjad1973
06-02-2011, 10:04
دوستان من دنبال قواعد زمان های فعل زبان اینگلیسی میگردم !
به زبان فارسی و مثال
ممنون میشم آموزش رو بذازید !

دوست من اینجا یه کتاب گرامر هست که زمان ها و خیلی چیزهای دیگه در مورد گرامر رو به زبون فارسی و مثالهای فراوان توضیح داده

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid Hamid
06-02-2011, 12:36
سلام دوستان ...
براي امروز 5 مورد استفاده از كلمه ي Should رو با مثال براتون توضيح ميدم...:

مورد 1 : زماني كه بخواهيم در مورد يك اجبار و وظيفه صحبت كنيم ... كه تفاوت Should با كلمه ي Must اين هست كه كمي اجبار ضعيفتري داره ...
به مثال توجه فرماييد:

Children Should wear a protective helmet when they're riding a bike

You Shouldn't leave young children on their own

همونطور كه ملاحظه كرديد در اين 2 مثال نوعي اجبار و وظيفه بيان شد ... و فعل در اين جا به حالت مصدر است.

مورد 2 : زماني كه بخواهيم به شخصي توصيه و پندي بدهيم از اين كلمه استفاده ميكنيم ....

The exhibition is great - you should go and see it
در اين مثال كسي كه از اين كلمه استفاده كرده به شخص ديگه اي براي انجام كاري (ديدن نمايشگاه) توصيه كرده است

If you have any problem with your work , you should go and talk to your boss
در اين مثال نوعي نصيحت و پند با استفاده از كلمه ي should بيان شده است.

مورد 3 : زماني از كلمه ي should استفاده ميكنيم كه بخواهيم بگوييم فكر ميكنيم چه چيزي درست است و يا چه اتفاقي خواهد افتاد...

A lot of people have recommended this restaurant , so it Should be good
در اين مثال فكرمون رو در مورد مساله اي كه فكر ميكنيم خوب است بيان كرديم ...

It's 8 o'clock , So Mary Should be here soon
در اين مثال هم در مورد اتفاقي كه خواهد افتاد با استفاده از اين كلمه صحبت كرديم ...

مورد 4 : مورد ديگر استفاده از كلمه ي Should زماني هست كه مي خواهيم بيان كنيم چه چيزي صحيح يا مناسب است(در شرايط خاص)...

You've made mistake- 'accommodation' Should have two m ,not one
در اين مثال ما با استفاده از كلمه ي Should موردي را اصلاح كرديم كه اشتباه بود ( در اين مثال ديكته ي كلمه اي به درستي بيان شده)

There Should be at least 12 chairs in this classroom , why rare there only 8 ?
در اين مثال هم تعداد مناسب صندلي با استفاده از Should بيان شده است ....

مورد 5 : ما ميتوانيم از عبارات Should Have / Shouldn't have به اضافه ي حالت سوم فعل يعني P.P استفاده كنيم تا بگيم كاري كه اتفاق افتاده نبايد اتفاق ميوفتاده و بر عكس ... كاري كه اتفاق نيوفتاده يا انجام نشده بايد انجام ميشده ( در گذشته) ... به مثال ها توجه فرماييد ...

معمولا براي بيان انتقاد از كاري در گذشته و يا بيان حسرت استفاده ميشود...

I Should have bought that DVD player when it was in the sales - now I Can't afford it
در اينجا اين شخص وسيله اي رو در گذشته نخريده و الان براي بيان حسرت از اين ساختار استفاده كرده است ...

She Shouldn't Have left the school without qualification , she will find it hard ti get a good job now

در اين مثال هم نوعي انتقاد از عملكرد شخصي در گذشته بيان شده كه نتيجه ي خوبي در حال حاضر براي او نداره ...

نكته ي مهم : دوستان استفاده هاي مختلف از اين كلمه ي Should در جمله بسته به معني جمله ي شما و كلماتي هست كه با آن استفاده ميكنيد ...

دوستان اميدوارم اين مطلب براتون مفيد بوده باشه ...
موفق باشيد :11:

Hamid Hamid
07-02-2011, 10:58
سلام دوستان ...
براي امروز مطلب كوتاهي رو آماده كردم كه به صورت نكته و مثال توضيح ميدم.

اسم هاي غير قابل شمارش يا Uncountable Nouns

نكته ي 1: اين اسم ها معمولا حالت جمع ندارند و جمع بسته نميشوند:
Example: Advice ... Not Advices(wrong

نكته ي 2:معمولا با حروف a / an استفاده نميشوند و از حروف The و يا Some استفاده ميشوند ...
Example: Some advice ...
An Advice اشتباه است ...

نكته ي 3: مورد 3 اينكه اين اسم ها با فعل مفرد استفاده ميشوند نه فعل جمع ... به مثال توجه فرماييد:

The advice is ...
The advice are ... اشتباه است ...


نكته ي بسيار مهم: دوستان توجه داشته باشيد كه برخي از اسم هاي غير قابل شمارش در زبان انگليسي در ساير زبان ها اسمهاي قابل شمارش هستند.و اين مورد براي كساني كه زبان انگليسي ياد ميگيرند مشكل است ... چون در زبان خودشون تفاوت ميبينند...
برخي از اين اسم ها عبارتند از:

Information / Luggage / machinery / Furniture / Traffic /luck / research

Advice / Travel / equipment / work / grass / knowledge / news / spaghetti



نكته ي پاياني : در زبان انگليسي با افزودن عباراتي ميتوان اسم هاي غير قابل شمارش را به قابل شمارش يا Countable تبديل كرد ...
به مثال ها توجه كنيد كه هم با برخي عبارات براي اين تبديل آشنا بشيد و هم چگونگي تغيير اسم هاي غير قابل شمارش به قابل
شمارش:

A piece of Information / A bit of advice / A piece of research

An Item of of News / A blade of grass / A slice of bread

خب دوستان همونطور كه مشاهده كرديد با اين عبارت مي توان اسم هاي غير قابل شمارش را به قابل شمارش تبديل نمود و به همين دليل هم بايد از a / an استفاده كرد...


دوستان اميدوارم مطلب امروز براتون مفيد بوده باشه ...
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
08-02-2011, 12:02
سلام دوستان ...
بحثي رو امروز براتون دارم در مورد قرار گرفتن چند اسم در زبان انگليسي در كنار هم ...كه اين اسم ها با چه ساختاري و با چه كاربردي كنار هم قرار ميگيرند ...

Nouns In Groups

نكته ي 1 : اولين ساختار noun + noun يا اسم + اسم هست . كه زماني كه 2 اسم در كنار هم قرار ميگيرند به يه چيز خاص يا مساله ي خاص دلالت دارند ... به مثال ها توجه كنيد :

horror film / railway station / car park attendant
Credit card / bus stop / box / office

در مثال ها ملاحظه فرموديد كه حتي اين ساختار با 3 كلمه هم درست هست ...

نكته ي 2 : ساختار دوم noun's /s'+noun
دوستان ساختار دوم همانطور كه ميبينيد با s مالكيت ساخته ميشود...
اين ساختار اغلب براي نشون دادن تعلقات استفاده ميشود ... يعني بگوييم چه چيزي براي چه كسي هيت يا فردي برادر يا خواهر چه كسي هست ... براي انسان / حيوان / گروه و يا حتي موئسسه ميشود از اين ساختار استفاده كرد... براي درك بهتر به مثال توجه كنيد:

My grandmother's house / the Dog's tail / The school's policy
The government's decision / The boy 's father


نكته ي 3 : ساختار noun + preposition + noun يا اسم + حرف اضافه + اسم
زماني كه يك چيز به يك شي يا اشيا ي غير جاندار يا يك موضوع تعلق دارد از اين ساختار استفاده ميشود.به مثال توجه فرماييد:

The back of the cinema / the end of the book / the beginning of life / the start of the race / the edge of the table

در مثال The beginning of life زندگي يك موضوع و مساله هست و از اين ساختار براي بيان يك چيزي استفاده شده كه متعلق به زندگي است و به آن مربوط است ...

نكته ي مهم: دوستان توجه داشته باشيد ساختار 2 در اين بحث براي اشخاص و گروه ها و حيوان است اما مورد 3 براي موضوعات غير جاندار و اشيا ...

اميدوارم مطلب كوتاه امروز براتون مفيد بوده باشه ...
موفق باشيد:11:

sajjad1973
08-02-2011, 13:11
حمید جان واقعا ممنون

من این موارد رو بااینکه قبلا به انگلیسی خوندم ولی شما انقدر روان و خوب این مسائل رو بیان میکنید که من فکر میکنم تازه دارم اونهارو یاد میگیرم

Hamid Hamid
09-02-2011, 12:27
سلام دوستان ...
امروز براتون در مورد يك زمان يا يك Tense فعل صحبت خواهم كرد ... هم استفاده هاش رو ميگم و هم مثال ميزنم...

Future Continuous يا آينده ي مستمر ( ادامه دار !)

نكته ي 1 : شما مي توانيد از اين ساختار براي تاكيد كردن روي كاري كه در آينده در دست انجام است و در زمان خاصي انجام ميشود استفاده كنيد :

Will be + Ing

به مثال توجه فرماييد:

By 2020, almost everyone will be watching the news on the internet

دوستان در اين ساختار استفاده از زمان هاي خاص مثل هفته ي آينده . سال آينده يا در قرن آينده ... معمول است و معمولا با اين ساختار يك زمان خاص هم استفاده ميشود.
به مثال توجه فرماييد(زمان هاي خاص و ساختار مورد بحث بولد شده اند):

In five years' time , she will be studying at university

در اين مثال همانطور كه ملاحظه فرموديد بيان شده كه در 5 سال آينده او در دانشگاه مشغول درس خواندن است... كه دلالت به كاري ادامه دار و مستمر در زمان آينده دارد...

This time next week , I'll be sitting on the beach in the bahamas

در اين مثال هم بيان شده كه دقيقا هفته آينده همين وقت شخصي مشغول چه كار است (كاري مستمر)...

نكته ي خيلي مهم : دوستان توجه داشته باشيد براي مثال بالا نمي توان به اين شكل گفـت:
This time next week , I Will sit on the beach in the bahamas

اين جمله اشتباه است چون وقتي از زمان خاصي صحبت شده و مي خواهيم از كاري مستمر بگوييم بايد با همان ساختار Will be + Ing صحبت كنيم .


مورد استفاده ي دوم ساختار : از ساختار بالا زمان ديگري هم ميشه استفاده كرد.وقتي كه بخواهيم از رويداد يا فعاليتي صحبت كنيم كه برنامه ريزي شده و يا انتظار ميره كه اتفاق بيوفته... به مثال توجه فرماييد:

I 'll be teaching your class next year Whatever happens

I 'll be passing the letterbox anyway , so I will post that for you

We'll be meeting her in any case , so I'll pass on the message

دوستان قسمت هاي بولد نارنجي مواردي هستند كه مي توان براي بيان با مورد استفاده ي 2 به كار بروند...
اين 3 عبارت معمولا زماني استفاده ميشوند كه بخواهيم در مورد كاري كه انتظار ميرود انجام شود صحبت كنيم...



دوستان اميدوارم اين مطلب براتون مفيد بوده باشه ...
موفق باشيد:11:

Hamid Hamid
12-02-2011, 13:16
سلام دوستان ... تو اون تاپيك يه مطلب نوشتم گفتم اينجا هم قرار بدم بد نيست:
Present Perfect: Have + p.p

Past Pedfect : Had + p.p

چند نكته ي كوتاه در مورد اين 2 فعل:

ببينيد اون نوع اول مثل فعل ماضي نقلي تو فارسي هست كه در زبان انگليسي بهش ميگن Present Perfect
مثلا I Have read معني ميشه من خوانده ام‌ !!

اما دومي زمان Past Perfect هست و در ترجمه ي فارسي ماضي بعيد معني ميشه .مثلا.
I had Read معني ميشه من خوانده بودم !

اما مورد استفاده ي Present Perfect زماني هست كه بخواهيم در مورد يك اتفاقي صحبت كنيم كه در يك دوره ي زماني تا به الان اتفاق افتاده يا اتفاق نيوفتاده !!
مثال:
I Have been to rome several times
اينجا شخصي كه از اين زمان استفاده كرده مي خواسته بگه كه از مثلا 10 سال پيش كه براي اولين بار به رم رفته تا به الان ... چند بار به رم رفته ...

يه مورد ديگه براي تشخصي شما يكسريAdverbs يا قيد(اميدوارم برگردون فارسي رو درست گفته باشم) هست كه با اين نوع فعل اغلب استفاده ميشه ...
مثال:

Have you ever had an operation?
I Have never read war and peace
I Have Always wanted ti try rowing

تو اين 3 مثال اون قيدها يا Adverb ها رو براتون بولد كردم ...

زمان Past perfect هم كه ديگه معلومه زماني هست كه من بهش ميگم انده گذشته ... يعني گذشته ترين نوع فعل ...
زماني استفاده ميشه كه بخوايم بگيم يه اتفاقي قبل از يه اتفاق ديگه افتاده ... مثال:

when I phoned him, , he had already gone

دوستان تو اين مثال هم گذشته ي ساده بكار رفته Phoned و هم گذشته ي كامل Had gone و اينجا اين فعل گذشته ي كامل دلالت بر اين داره كه رفتن اون شخص قبل از اون تماس بوده ...

موفق باشيد ...سوال و شبهه اي بود در خدمتم

***Spring***
03-03-2011, 10:31
سلام ...


آموزش پایه‏ای و مقدماتی گرامر زبان انگلیسی


نویسنده : امیر حسین اخوت

45 صفحه

حجم : 431 کیلوبایت

... لینک Download فایل آموزشی ، ضمیمه و پیوست فروم میباشد ...

Download
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Hamid Hamid
07-05-2011, 12:47
سلام دوستان...

مبحثي رو مي خوام براتون بگم خيلي كوتاه به اسم Vague Language

اين مبحث مربوط ميشه به زماني كه شخصي مي خواد صحبتي داشته باشه اما:

1_در مورد جزئيات مطلب مطمئن نيست

2_نمي خواد خيلي به جزئيات بپردازه و مسائل ديگري در صحبتش مهم هست نه اون جزئيات

كلماتي كه براي اين مبحث استفاده ميشه در زبان انگليسي:

* About / Nearly / Just before / just After

* Quite(=not very) Fairly / Rather

*Stuff / Things / Something Like that / anything like that

*Perhaps / Maybe / Probably

*a couple / a few / several / a lot / two or three


مثال ها :

I Was driving from London to Oxford , about .. I don't know , about 11 o"clock... at night something like that


No Baseball cap ... No baseball bat_anything like that.and they sort of approached me one from either side of the car and there was a couple of minutes and...

I met a few friend and we sort of went to the movie and stuff like thet


دوستان توجه داشته باشيد در فارسي هم همچين لحني وجود داره و مثلا ما ميگيم... بيرون رفتيم سينما و اين جور جاها !! يا ميگيم بيرون غذا پيتزا و اين جور چيزا خوردم ...

يه همچين چيزايي رو بهش ميگن Vague Language


موفق باشيد دوستان...

sepid12ir
04-01-2012, 18:24
Causative Verbs:

Form: Have + object + past participle -- to have something done


زمانی که قصد داریم از کارها و فعالیت هایی صحبت کنیم که شخصی برامون انجام داده. (خودمون کننده ی کار نبودیم)

مثال میزنم، وقتی موهامون را کوتاه میکنیم، ما که خودمون موهامون را کوتاه نمیکنیم، بنابراین باید بنویسیم: I had my hair cut

یا میدیم نقاشی، اتاقمون را رنگ بزنه: I had my room painted

برای اینکه بهتر متوجه بشیم.
من ماشینم خراب شده. خودم تعمیرات بلدم و ماشین را تعمیر میکنم ، در این صورت گذشته ی ساده استفاده میکنم و میگم: I repaired my car

ولی
در صورتی که ببرم تعمیرگاه و ماشین را بدم تعمیر، باید بگم: I had my car repaired


نکته: ما میتونیم از get هم بجای have استفاده کنیم. که حالت غیر رسمی تری نسبت به have داره.


نکته: گهگداری ممکنه اسم و یا سمت شخصی که فعالیتی را بهش سپردیم، در جمله ذکر کنیم، در این صورت فعلمون به شکل ساده میاد.


Have + object + bare infinitive -- to have someone do something


در واقع مثال بالا اینطور نوشته میشه:


I had a repairman repair my car




مثال های دیگه:

I will have my friend type this letter for me
I had my sister paint my room
My father will have his lawyer look into it
I had my servant clean my room
I had my hairdresser cut my hair

pro_translator
17-01-2012, 20:25
دیروز یادم اومد چند وقت پیش یه پست در مورد ترتیب قرار گرفتن صفت‌ها توی انگلیسی و فارسی داده بودم... این لینکش:


DESCRIPTIVE ADJECTIVES IN SUBORDINATED ORDERING IN ENGLISH AND PERSIAN LANGUAGES

«ترتیب قرار گرفتن معرف‌ها و صفت‌ها پیش و پس از اسم و فعل در زبان انگلیسی»



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سعی می‌کنم این پست رو دائما آپدیت کنم و ایرادهاش رو برطرف کنم... دوستان نظرات اصلاحی خودشون رو همین‌جا مطرح کنن...

sajjad1973
19-01-2012, 11:21
دوستان خوبم
چند روز پیش یه کتاب گرامر دیدم که به زبون خیلی ساده و به طور کامل گرامر رو درس داده understanding and using grammar by Betty S Azar واقعا کتاب خوبی هست ( انتشارات لانگمن). توصیه میکنم حتما مطالعه کنید این کتاب رو