PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سریال بزنگاه



صفحه ها : 1 [2]

سباستین
18-09-2008, 06:22
آآآآآی فرهنگ ما اینو نمی پذیره, آآآآآآآی فرهنگ ما اونو نمی پذیره. نوکر همتونم دربست, ولی اگه فرهنگمون ایراد داره به جای پس زدن واقعیت, بریم فرهنگمونو درست کنیم. مثله موقعی شده که اگه یکی می گفت شاید نباید دخترها رو زنده به گور کرد, ملت دادشون در میومد که مغایر بر فرهنگ ماست. کی گفته اگه بچه ای با معنی تخمک آشنا بشه براش بده. وقتی حرف از دهن در اومد در قبالش مسئولیم. تو همین پی سی ورد کلی لینک دانلود مباحث روانشناسی هست. تو کتابفروشی ها کلی کتاب روانشناسی و روانکاوی کودک هست. کدومشون رو مطالعه کردید؟ تو کدومشون ذکر شده که کودکان نباید از مفاهیم جنسی مطلع باشن؟ تا کی باید لک لک ها برای مامان و پاپا بچه بیارن؟

montazermandeh
18-09-2008, 06:39
فیلم بزنگاه توقیف نمی شود با پشتیبانی مدیر شبکه 3 . اینم سندش . بازم احسنت به رضا عطاران .

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید :31::31::20::20::20:

mamad6280
18-09-2008, 06:43
مثله موقعی شده که اگه یکی می گفت شاید نباید دخترها رو زنده به گور کرد, ملت دادشون در میومد که مغایر بر فرهنگ ماست.

کاملا تائید میشه

فرهنگ غالب دلیل بر درستی اون کار نیست

هنجار شکنی عطارانه که محبوبش میکنه و کار رو ارزشمند میکنه

همین که صدای این مغزای فسیل شده رو درآورده نشون میده که کارش ارزش داره

نشون میده که فسیلها رو تکون داده........

Reza_994
18-09-2008, 06:57
تلویزیون ایران باید فقط سریالهای بسازه که خرافات را تبلیغ کنه!
سریال مشکل داره اما اینقدر نیست که بخوایم مانع پخشش بشیم

دقیقا همینطور من کتابهای طنزی دیدم که توش سراسر حرفهای توهین امیز هست!
چرا الکی سعی میکنیم فرهنگمون را پاستوریزه نشون بدیم؟
بزنگاه تصویری از جامعه ما هست میگن خود شکن اینه شکستن خطاست!
بزنگاه آینه ی هست که گذاشتن جلوی روی جامعه ی ما حالا اگه این تصویر قشنگ نیست تقصیر آینه چیه که حقیقت را نشون میده؟ بگیرند آینه را بشکنند ایا حقیقت تغییر میکنه؟

اينا نميخان با حقيقت رو برو شوند:13:
.
.
.
.
.
بابا ول كنيد اين قضيه ي يخمك رو قبول دارم عطاران زياد به اين چيزا گير ميده
مثلا همونجايي كه كامران رفت وسيله رو زير صابر ببينه:21:

Facon_Archi
18-09-2008, 09:25
نه دوست من
اشكالي نداره
ولي به جرات ميتونم بگم درصدي از طنز اين سريال و سريالاي قبلي عطاران به توالت اختصاص داره
ايشون واقعا به اين مكان علاقه خاصي داره



با این توالت موافقم:دی

سر افطار که میشه بلاخره یه سکانسش باید تو توالت باشه،من نمیگم مشکلی داره ولی اگه قراره این وضع ادامه پیدا کنه ساعت پخشش رو بعد از افطار بزارن که حال آدم بد نشه

feri88
18-09-2008, 12:28
چند نکته رو میخواستم بگم :
دوستانی که گفتند گفتن تخمک به جای یخمک مشکل داره سخت در اشتباه هستند چون :
اگه این قضیه مشکل داشت شک نکنید اصلا این تیکه صداش پخش نمیشد و مثل سریال های دیگه صدای دیگری گذاشته میشد من تعجب میکنم صدا و سیما با اون وسواسی که تو همه ی طنز ها و سریال ها دارند و یک کلمه رو که بدون مشکل پخش میکنند بعضی از دوستان اعتراض میکنند
قضیه بعدی بر میگرده به زمان پخشش که مناسب نیست این دیگه از کارهای عجیب صدا و سیما که زمان مناسبی تعیین نکرده و 20 دقیقه بعد از افطار سریال رو پخش میکنه در کل زمان های سریال ها هنوز هم مشخص نشده روز حسرت قرار بود ساعت 10 پخش بشه که 10:20 و بقیه سریال ها هم همین طور زمان مشخصی برای پخش شدن ندارند

deluge28
18-09-2008, 12:30
بزنگاه رسما توقيف شد.......

mstf666
18-09-2008, 13:05
آقا تخمک ایراد نداره که بعضیا اینقدر گیر دادن.
توی کتاب های علوم دبستان هم کلمه تخمک به وفور یافت میشه.(در مورد گیاهان)
این رژیم از بس همه چیز رو سانسور کرده ذهن بعضیا محدود شده و فکر میکنن هر چیزی مشکل داره

واقعا از خوندن این پست احساس بدی بهم دست داد.
واژه تخمک مستهجنه ؟ باعث فساد و تباهی میشه ؟

آفرین به شما دوستان که اینقدر به فکر بچه های این مرز و بوم هستین و اجازه نمی دین فرزندان ما با شنیدن واژه های مستهجنی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif همچون " تخمک [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif " به سمت تباهی و فساد کشیده بشن.شما شیر زنان و شیر مردان ، پاسداران هویت و فزهنگ این مرز و بوم هستین.

Mahdi_P30
18-09-2008, 14:34
واژه تخمك هيچ اثري نداره ، چه روي بچه ، چه روي بزرگش
ولي همونطوري كه قبلا گفتم ، اگه اين كلمه عادي بود ، اشتباها به كار برده نميشد
ذهن بعضيها محدود شده يعني چي؟
منظورتون من و بعضي از دوستانه؟
بايد بگم من هر جوري ميخوام فكر ميكنم و فقط نظرمو دارم ميگم و فكر نميكنم به كسي ارتباط خاصي داشته باشه
اگه محدود بود ، اينجا نمي اومدم
من به شخصه فكر نميكنم عطاران از اين سريال به جز مطرح كردن خودش ، قصد خير يا فرهنگ سازي داشته باشه
اين خيلي ساده انگاريه كه فكر كنيم اين قصد رو داره
اون فقط خوب مردمو ميشناسه ، ميدونه چي به خورد مردم بده!!
در ضمن نكته اي كه هست اينه كه فلج اين سريال هم مثل معتادش با بقيه فلجا فرق ميكنه
همه جاي بدنش كار ميكنه ، فقط راه نميره
از كمر به پايين بعضي قسمتاي بدنش حس داره ولي بعضي ديگه نه!
خيلي طبيعيه!!!
يكي اين ، يكي ام اون فلج روز حسرت كه فقط زبونش كار ميكرد
اونم دو برابر انسانهاي سالم!
دو تا شون طبيعيه!!

hosseinmusicmaster
18-09-2008, 14:54
توصیه میکنم که فقط ظاهر و نبینی و یکم دقیق تر به مسائل نگاه کنی !

;)

Mahdi_P30
18-09-2008, 15:09
به نظر شما من با اين پستا دارم ظاهرو ميبينم؟
چه جالب ، خودم نميدونستم!!

khoshgelafi
18-09-2008, 16:55
طنزه دیگه! یه کم ظرفیت داشته باشید!:13:

hosseinmusicmaster
18-09-2008, 17:26
من به شخصه فكر نميكنم عطاران از اين سريال به جز مطرح كردن خودش ، قصد خير يا فرهنگ سازي داشته باشه

خیلی خنده داره !
عطاران بخواد خودش و مطرح کنه ؟

:41:

nakhle007
18-09-2008, 17:47
بزنگاه رسما توقيف شد.......
وای!

آقا چی شده

من فقط قسمت دیشب رو ندیدم

قضیه این تخمک چیه ؟

فیلم واقعا توقیف شده ؟ یعنی دیگه نمیدش

تایپیک یه دفعه 6 _7 صفحه رفت جلو فکر کنم

*IN*
18-09-2008, 19:42
اوس احمد چه تیپی زده بود:31:

bahareh655
18-09-2008, 20:04
آخ آخ ... من فکر کردم امروز نمی ده،اولشو نتونستم ببینم!
فردا ساعت 5 تکرارشو میده دیگه،حاضر نیستم حتی یک ثانیه شو از دست بدم:41:
امروز وقتی داشت با اون گربه هه حرف میزد،داشتم می ترکیدم از خنده:31:
اونجاشم که با اون زنه حرف می زد و یه جوری نگاش می کرد،خیلی باحال بود!


راستی اون دختر سیبیلوهه،با لباس مشکی چه قدر بهتر بود،الآن که لباساش رنگی شده بدتر دیده میشه!

mehdi_360
18-09-2008, 20:10
بچه ها اون زنه که کر بود اما گریه های درسا رو دید خیلی کف کردم خیلی دمش گرم.قشنگترین جای فیلم همون جا بود که اوس احمد رو نشون داد من که مردم از خند (اون نگاه کردنای بامزش)

tintiryol
18-09-2008, 21:46
بابا اون که اوس احمد نبود که....
عموشون بود... همونیکه صابر باهاش تلفونی حرف می زد...
احمد پور مخبر تو برنامه ماه من سلام گفت که نقش عمو رو بازی می کنه...
عجب شلوار راحتی پوشیده بود نادر!!!!!!!!!

InDepEndEnCe
18-09-2008, 23:01
آفرین به شما دوستان که اینقدر به فکر بچه های این مرز و بوم هستین و اجازه نمی دین فرزندان ما با شنیدن واژه های مستهجنی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif همچون " تخمک [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif " به سمت تباهی و فساد کشیده بشن.شما شیر زنان و شیر مردان ، پاسداران هویت و فزهنگ این مرز و بوم هستین.


ايول! واقعا ما با اين حرفها خراب مي شيم! نمي دونيد تو اين ممكلت كه يه حرف زشت هيچ جا شنيده نمي شه چند تا جوون با اين كلمات آينده شون خراب ميشه!

ولي خداوكيلي اين چند صفحه آخر تاپيك بحثهاي جالبي شده! دوستان حتما بخونن! تو اين 5 روزه تعطيلي فقط اين جور بحثها جون ميده!

Mahdi_P30
19-09-2008, 01:03
حالا چون شما علاقه داريد به بحث ، من ديگه بحثو تو اين 5 شب ادامه نميدم
به عنوان آخرين نظر:
با توالت و تخمك و شلوار پايين كشيدن و مسخره كردن عزاداري و دختر سبيل دار و علي صادقي و داد و فرياد زدن و فيزيوتراپي ماتحت و ... كه خنداندن مردم كاري نداره!!
مهم اينه كه ...
ابتكاري هم در كار باشه ، بد نيست
البته بي انصافيه نگم كه چند جاش ابتكار داشت ، مثل اون تيكه اي كه زنه كر بود كه خيلي قشنگ بود و ...
من فعلا نظر نميدم تا راحت باشين و فقط دفاع از اين سريالو بشنوين
بي ظرفيت و محدود الذهن و كوته فكر و ... هم صفت خوبي براي طرفاي مقابل بحث نيست
تا بعد

موفق باشيد

mstf666
19-09-2008, 01:22
حالا چون شما علاقه داريد به بحث ، من ديگه بحثو تو اين 5 شب ادامه نميدم
به عنوان آخرين نظر:
با توالت و تخمك و شلوار پايين كشيدن و مسخره كردن عزاداري و دختر سبيل دار و علي صادقي و داد و فرياد زدن و فيزيوتراپي ماتحت و ... كه خنداندن مردم كاري نداره!!
مهم اينه كه ...
ابتكاري هم در كار باشه ، بد نيست
البته بي انصافيه نگم كه چند جاش ابتكار داشت ، مثل اون تيكه اي كه زنه كر بود كه خيلي قشنگ بود و ...
من فعلا نظر نميدم تا راحت باشين و فقط دفاع از اين سريالو بشنوين
بي ظرفيت و محدود الذهن و كوته فكر و ... هم صفت خوبي براي طرفاي مقابل بحث نيست
تا بعد

موفق باشيد

حاجی این چیزا ارزش به وجود اومدن کدورت رو نداره....

فقط بدون خندوندن مردم خیلی سخت تر از درآوردن اشکشونه.مخصوصا اگر مخاطب ایرانی باشه.

عطاران میتونست همون عزاداری رو با چند تا آواز غمگین و گریه و زاری کاریش کنه که به فرهنگ اصیل اسلامی ما آسیب وارد نشه.ولی واقعا ارزشش رو داره ؟

sara_girl
19-09-2008, 01:38
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟InDepEndEnCe جون ای خدا....بابا اون کتابایی که میگی خوبه خودتم میگی ماله 30سال پیش یعنی قبل انقلاب دیگه ...عزیزم قبل انقلاب ایران همه چیزش فرق میکرد فقط کتابای طنزش که نبود......فیلمای قبل انقلابم خیلی فرق داشت مثل فیلمهای خارجی الان بود می فهمی چی میگم که....شماها اگه دوست دارین فیلمهای طنزی ببینین که از حرفهای .....توش بزنند پس چرا میاین فیلمای طنزه ایرانی میبینید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برید طنزایه خارجی ببینید......در ضمن شما با دین مشکل داری به مردم چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟مهدی جون همون تیکه ای که فرزانه داشت با درسا دعوا میکرد یهو پرید و بعد دوباره ادامه ی دعواشونو نشون دادو میگم....علیرضا جون اینا نمیخوان فرهنگمونو پاستوریزه نشون بدن...maaars جون شما نیز به جای مسخره کردن یکم اگه نگران آینده ی کشورتی به فکره به قول خودت جوانان این مرزو بوم باش ...در ضمن جوانان این نسل دارن به فساد و تباهی کشیده میشن و با یه کلمه ی مسخره که شما ها بزرگش کردین لازم نیست به فساد کشیده بشند........سباستین من انقدر از آدمایی که شعار میدن بدم میاد ...خوب من به تو حق میدم که باید فرهنگمونو درست کنیم ولی شما که مثلا جوون این مملکت هستید چه گلی به سر کشورمون زدید که دیگران نزدند....ما نمیگیم بچه ها نباید چیزی رو بدونند ما میگیم هر چیزی سر وقتش.... مثلا یه بچه ی 7-8 ساله مفاهیم جنسی چه به دردش میخوره که بدونه.... اگه به دردش میخورد کلاس اول ابتدایی در مورد همین مفاهیم جنسی کامل توضیح میداد...... مهدی جون خودتو نارحت نکن....فعلا...تا بعد...

InDepEndEnCe
19-09-2008, 01:47
حالا چون شما علاقه داريد به بحث ، من ديگه بحثو تو اين 5 شب ادامه نميدم

خب من به بحث علاقه ندارم! حالا شما ادامه بدهتو اين 5 شب! :20:

موافقان برنامه بيشترن! دليل نميشه كه شما كنار بكشي. در ضمن كلماتي كه دوستان گفتن منظورشون شما نبوده! كلي نقل قول از افراد تو اين تاپيك هست!

ولي بحث بدون مخالف حال نميده ها!



سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟InDepEndEnCe جون ای خدا....بابا اون کتابایی که میگی خوبه خودتم میگی ماله 30سال پیش یعنی قبل انقلاب دیگه ...عزیزم قبل انقلاب ایران همه چیزش فرق میکرد فقط کتابای طنزش که نبود......فیلمای قبل انقلابم خیلی فرق داشت مثل فیلمهای خارجی الان بود می فهمی چی میگم که....شماها اگه دوست دارین فیلمهای طنزی ببینین که از حرفهای ...........در ضمن شما با دین مشکل داری به مردم چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سارا خانوم من با دين چو كار داشتم ما رو بي دين مي كني اولا!

دوما اينا كه لخت نشدن بيان برقصن! من حرفم اينه كه يه سري مي شينن فقط بزرگنمايي مي كنند و ايراد مي گيرن چون با كل كار مشكل دارن!

piremard
19-09-2008, 02:15
sara_girl
شما بگمانم یک اوتار انتخاب کردی برای عملیات شستشوی مغزی . نه ؟!
اگر نه پس لطفا یکم یقه ی این حاج خانم رو بالا بکشید تا جوانان مردم به گناه نیفتند بخصوص تو ماه رمضون !
ـــ
این متن از اینجا به بعد هیچ مخاطب خاصی رو هدف نداره :!
من این دو ریال رو از طریق سایت IranProud تا قسمت 16 ام دانلود کردم و دیدم
نه فیلمنامه ی بدرد بخوری داره ، اجرای تصنعی ، تدوین وحشتناک ، موسیقی نا مناسب و ...
بازیها که بقدری تصنعیست که همگی انگار بعد از یکبار خوندن اسکریپت فورا برداشت رو شروع می کنند ، وقتی از بازی کم می آرند روی داد و فریاد تکیه می کنند تا تماشاگر رو بخندونند !
جک ها مسخره اند و بی ربط به موضوع داستان
داستان فیلم کشش 30 قسمت که هیچ کشش 1 ساعت رو هم نداره بهمین خاطر نویسنده تا تونسته به فیلم حاشیه چسبانده تا بزور هم که شده 30 قسمت ازش در بیاد !
این صدابردار انگار ماست خورده ، تقریبا در نصف مدت سریال میکروفنش از بالای کادر تو صحنه است !
نور پردازی هم که محشره ، سایه ی وسایل فیلم برداری رو من تو کادر می دیدم !
کاراکتر "حاج آقا مرتضایی" هم توهین مستقیمه به شعور مخاطبی که بین اینهمه مردم که هر کدومشون ریگی به کفش دارند ، ایشون قدیس هستند !
نونوایی مظهر شرافت کاریست در فیلم و آقاجون خدا بیامرز هم برای همین خوب بود ، اما نمی دونم چرا می گند نون های ایرانی کیفیت پخت ندارند ؛ منظورم چیه ؟

حاشیه بر متن :

تو ایران کلا نباید به چیزی پیله کرد ، کلا همه مردم شریفند و خوب و قانع و آخرت دوست و مردم دار و خیر و مادب و ... تابحال حتی کلمه ی " خفه شو " رو نشنیدند اما وقتی تو خیابون پشت ترافیک بمونند ادبیات اصلیشون آشکاره ولی تو کلانتری از گل نازکتر نباید تو فیلماشون ببینید.
اونهاییکه بیشتر از سریال بد می گند معمولا مرتب تر از سایرین پای سریال می شینند. اونهاییکه از بد آموزی داد می زنند ، خوب معنای توهین ها رو تشخیص می دند " ظاهرا برای گوشهاشون بیشتر آشناست " . نقد فیلم هم که دیگه مثل نقد بازیه فوتباله هر کسی متن خودشو می نویسه مثل ژورنالیستهای شدیدا سیاست زده ی Tabnak.ir
بعضی از مردم فکر می کنند فرهنگ از مریخ یکهو بر مردم نازل می شه ! من به این دوستان توصیه می کنم که جز خدا نسبت به هیچ قانونی تعصب نداشته باشید . قانون مردم پشیزی ارزش تعصب رو نداره ، عرف ثانیه ای هست و ثانیه ای دیگر عوض می شه ، اگر نبود بشر در حماقت های گذشته اش همیشه دست و پا می زد
عزت زیاد ، پیرمرد

Alireza Taji
19-09-2008, 03:20
اول اینکه سارا خانم خواهشن اگر چیزی خواستی بنویسی با یک رنگی بنویس که بشه خوندش.

دوم اینکه چرا الکی این تخمک را گندش کردید؟ تمام داستان را ول کردید به یک کلمه چسبیدید؟


در ضمن جوانان این نسل دارن به فساد و تباهی کشیده میشن و با یه کلمه ی مسخره که شما ها بزرگش کردین لازم نیست به فساد کشیده بشند

سوم اینکه ملاک شما برای فاسد شدن جامعه چیه که ازش سخن میگید؟
جامعه ی که با شنیدن تخمک و یا با دیدن سیخ می خواد منحرف بشه همان بهتر که منحرف بشه!

یک چیز که به کل جمع میگم من از ادمهایی که کاسه داغ تر از اش میشند بدم میاد

همه چیز این سریال را ول کردند به توالت و یا تخمک چسبیدند

داستان فیلم کشش 30 قسمت که هیچ کشش 1 ساعت رو هم نداره بهمین خاطر نویسنده تا تونسته به فیلم حاشیه چسبانده تا بزور هم که شده 30 قسمت ازش در بیاد !


پیرمرد عزیز حرفهاتون را خیلی جاهاش را قبول دارم اما ما بین بد و بدتر گزینه ی بد را که این سریال هست انتخاب کردیم!
به شما توصیه میکنم سریالهای دیگر صدا سیما را هم دانلود کنید و ببینید وضع چگونه هست که این سریال در حال حاضر بیشترین مخاطب را پیدا کرده!

hosseinmusicmaster
19-09-2008, 03:36
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟InDepEndEnCe جون ای خدا....بابا اون کتابایی که میگی خوبه خودتم میگی ماله 30سال پیش یعنی قبل انقلاب دیگه ...عزیزم قبل انقلاب ایران همه چیزش فرق میکرد فقط کتابای طنزش که نبود......فیلمای قبل انقلابم خیلی فرق داشت مثل فیلمهای خارجی الان بود می فهمی چی میگم که....شماها اگه دوست دارین فیلمهای طنزی ببینین که از حرفهای .....توش بزنند پس چرا میاین فیلمای طنزه ایرانی میبینید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ برید طنزایه خارجی ببینید......در ضمن شما با دین مشکل داری به مردم چه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟مهدی جون همون تیکه ای که فرزانه داشت با درسا دعوا میکرد یهو پرید و بعد دوباره ادامه ی دعواشونو نشون دادو میگم....علیرضا جون اینا نمیخوان فرهنگمونو پاستوریزه نشون بدن...maaars جون شما نیز به جای مسخره کردن یکم اگه نگران آینده ی کشورتی به فکره به قول خودت جوانان این مرزو بوم باش ...در ضمن جوانان این نسل دارن به فساد و تباهی کشیده میشن و با یه کلمه ی مسخره که شما ها بزرگش کردین لازم نیست به فساد کشیده بشند........سباستین من انقدر از آدمایی که شعار میدن بدم میاد ...خوب من به تو حق میدم که باید فرهنگمونو درست کنیم ولی شما که مثلا جوون این مملکت هستید چه گلی به سر کشورمون زدید که دیگران نزدند....ما نمیگیم بچه ها نباید چیزی رو بدونند ما میگیم هر چیزی سر وقتش.... مثلا یه بچه ی 7-8 ساله مفاهیم جنسی چه به دردش میخوره که بدونه.... اگه به دردش میخورد کلاس اول ابتدایی در مورد همین مفاهیم جنسی کامل توضیح میداد...... مهدی جون خودتو نارحت نکن....فعلا...تا بعد...

من که از این متن چیزی سر در نیاوردم ! :31:


شما بگمانم یک اوتار انتخاب کردی برای عملیات شستشوی مغزی . نه ؟!
اگر نه پس لطفا یکم یقه ی این حاج خانم رو بالا بکشید تا جوانان مردم به گناه نیفتند بخصوص تو ماه رمضون !
ـــ
این متن از اینجا به بعد هیچ مخاطب خاصی رو هدف نداره :!
من این دو ریال رو از طریق سایت IranProud تا قسمت 16 ام دانلود کردم و دیدم
نه فیلمنامه ی بدرد بخوری داره ، اجرای تصنعی ، تدوین وحشتناک ، موسیقی نا مناسب و ...
بازیها که بقدری تصنعیست که همگی انگار بعد از یکبار خوندن اسکریپت فورا برداشت رو شروع می کنند ، وقتی از بازی کم می آرند روی داد و فریاد تکیه می کنند تا تماشاگر رو بخندونند !
جک ها مسخره اند و بی ربط به موضوع داستان
داستان فیلم کشش 30 قسمت که هیچ کشش 1 ساعت رو هم نداره بهمین خاطر نویسنده تا تونسته به فیلم حاشیه چسبانده تا بزور هم که شده 30 قسمت ازش در بیاد !
این صدابردار انگار ماست خورده ، تقریبا در نصف مدت سریال میکروفنش از بالای کادر تو صحنه است !
نور پردازی هم که محشره ، سایه ی وسایل فیلم برداری رو من تو کادر می دیدم !
کاراکتر "حاج آقا مرتضایی" هم توهین مستقیمه به شعور مخاطبی که بین اینهمه مردم که هر کدومشون ریگی به کفش دارند ، ایشون قدیس هستند !
نونوایی مظهر شرافت کاریست در فیلم و آقاجون خدا بیامرز هم برای همین خوب بود ، اما نمی دونم چرا می گند نون های ایرانی کیفیت پخت ندارند ؛ منظورم چیه ؟



این مسائلی که گفتین من هیچکدوم و قبول ندارم ! فقط یه دفعه بوم تو کادر بود

من فکر کنم شما اصلا سریال و ندیده باشید :27:

maaars
19-09-2008, 04:33
آقا تخمک ایراد نداره که بعضیا اینقدر گیر دادن.
توی کتاب های علوم دبستان هم کلمه تخمک به وفور یافت میشه.(در مورد گیاهان)
این رژیم از بس همه چیز رو سانسور کرده ذهن بعضیا محدود شده و فکر میکنن هر چیزی مشکل داره

واقعا از خوندن این پست احساس بدی بهم دست داد.
واژه تخمک مستهجنه ؟ باعث فساد و تباهی میشه ؟
:18::18::18: واقعا جدی گرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عبد الرحمان
19-09-2008, 04:34
جالبه که سریالی مثل چارخونه که از نظر من لودگی محض بود با یکی از طولانی ترین زمان پخش تا آخر پخش شد؛ ولی این سریال کمتر از 30 قسمتی (هر چند که قبول دارم خیلی خوب و آموزنده نیست) بحث توقف یا ادامه ی پخشش مطرحه!!

piremard
19-09-2008, 04:57
من معمولا مستند حرف می زنم و علاقه ای به توهین و تخریب هیچ سازنده ی سریال و فیلمی ندارم این عکس ها رو برای اثبات مدعام فقط از قسمت شانزدهم سریال گرفتم :

میکروفن و سایه اش روی دیوار در عکس آخر :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

شاید برای شما بودن میکروفن در کادر چیز ساده ای باشه اما برای تولید کننده تنها نشون از بی اهمیتی نسبت به مخاطب داره که حداقل نخواسته اگر برداشت دوم نمی گیره ، لاقال کادر رو جمع کنه !

Mahdi_P30
19-09-2008, 05:31
حاجی این چیزا ارزش به وجود اومدن کدورت رو نداره....

فقط بدون خندوندن مردم خیلی سخت تر از درآوردن اشکشونه.مخصوصا اگر مخاطب ایرانی باشه.

عطاران میتونست همون عزاداری رو با چند تا آواز غمگین و گریه و زاری کاریش کنه که به فرهنگ اصیل اسلامی ما آسیب وارد نشه.ولی واقعا ارزشش رو داره ؟
چند پست بالاتر گفتم ، عطاران ميدونه چي به خورد مردم بده تا بخندونه
آخه نيومده كه درست مراسم ختمو به چالش بكشه
فقط مسخره بازي!!
حالا مثلا اين مسخره كردن چه دردي از جامعه ما دوا ميكنه؟
حرف از شستشوي مغزي خيلي برام جالبه
مگه شما خودتون عقل ندارين؟
نگران ديگران هم نباشيد ، اونا هم خودشون عقل دارند
به صفات قبلي كاسه داغتر از آش هم اضافه شد

سباستین
19-09-2008, 06:20
چند پست بالاتر گفتم ، عطاران ميدونه چي به خورد مردم بده تا بخندونه
آخه نيومده كه درست مراسم ختمو به چالش بكشه
فقط مسخره بازي!!
حالا مثلا اين مسخره كردن چه دردي از جامعه ما دوا ميكنه؟
حرف از شستشوي مغزي خيلي برام جالبه
مگه شما خودتون عقل ندارين؟
نگران ديگران هم نباشيد ، اونا هم خودشون عقل دارند
شستشو مغزي براي افراد كودنه
به صفات قبلي كاسه داغتر از آش هم اضافه شد
آقا باشه. شما راس می گی. عطاران نمی تون چالش و چالش بازی در بیاره. به نظر شما می تونی عقل ها رو به چالش بکشی. تا دو تا حرف گنده بارمون نشده من رسما اعلام می کنم که شما ما رو به راه راست هدایت کردی. راستی کتاب های جرج اورول رو بهت توصیه میکنم تا درک وصیع تری از شستشوی مغزی به دست بیاری. کودن ها شستشو شده به دنیا میان, خردمندان مورد شستشو قرار می گیرن تا بی مصرف بشن یل مصارف معکوس پیدا کنند.

Mahdi_P30
19-09-2008, 06:48
من پستمو ويرايش كردم ، كه به شما برنخوره!!!
برداشتهاي شما جالبه!
بيا به راه راست هدايتت كنم!!
نميدونم چطوري از پست من اين برداشت شد؟!
من ديگه رسما تا قسمت بعدي سريال پست نميدم
سريال به اين قشنگي!

piremard
19-09-2008, 06:53
حرف از شستشوي مغزي خيلي برام جالبه
مگه شما خودتون عقل ندارين؟
نگران ديگران هم نباشيد ، اونا هم خودشون عقل دارند
شستشو مغزي براي افراد كودنه
خب سرچ کردم دیدم کسی قبل از من این کلمه رو نگفته بود ، چون من جزو قشر "کودن" ها هستم ، لطفا دفعه ی بعد نقل قول بگیر
عزت زیاد ، پیرمرد

Amin
19-09-2008, 08:31
سلام
بعضی درگیری ها رو آدم میبینه
یه کم متاثر و متاسف میشه
ماشاا... اینقدر این تاپیک تند جلو میرفت
برای اینکه بتونم تمام پستها رو بخونم مجبور شدم تاپیک رو قفل کنم

نمیدونم تا حالا دقت کردین
مصاحبه هایی که با مردم در سطح شهر درباره برنامه های تلویزیونی انجام میدن
همه جواب ها کلیشه ای هستن و حول چند تا موضوع مشخص میچرخه

خیلی خوب بود
آموزنده است !!!
بد آموزی داره !!!
وقتشو بیشتر کنن بهتره
و ...

من همیشه خنده ام میگیره
و خیلی دوست دارم بدونم یه سریال (بعضا خیلی سطحی) چطور میتونه آموزنده باشه و یا بدآموزی داشته باشه
یا مثلا
وقتی به تابلو ترین شکل که آدم :2: میشه پیام اخلاقی میخوان قرار بدن تو فیلمها و سریال ها و حتی برنامه های کودک بچه های بیچاره، واقعا فکر میکنن تاثیر داره ؟
تاثیر که نداره ... که اگه داشت وضع جامعه امون اینجوری نبود
اما از قرار معلوم ما بدجوری بهشون عادت کردیم و خیلی هم خوشمون میاد
و اگه تو یه سریال پیام اخلاقی تابلو نبینیم خوابمون نمیبره
اصلا انگار ما نشستیم یه فیلم یا سریال ببینیم تا متحول بشیم!
نمیشه یکی(فقط یکی) فقط برای خنده ساخته شده باشه
حتما باید هدفی پشتش باشه ! نمیشه که سریال های ما آموزنده نباشه !
حالا که آموزنده نیست پس حتما داره بدآموزی میکنه!
اصلا چه معنی داره این مردم بدبخت و خسته و گرفتار نیم ساعت الکی بخندن ؟!
استکبار جهانی چی میگه ؟
اووون دنیامون چی میشه پس ؟
......

---------------------------------------------------

توی 5-6 صفحه آخر
یه بحث بیهوده درباره یک کلمه صورت گرفته
یعنی واقعا اینقدر مهم بود ؟!
ارزش این همه مانور رو داشت؟!
این کلمه اینقدر قبح شکنی کرده بود ؟!
با بحثهایی که تو تاپیک صورت گرفته ... والا من که دیگه میترسم این کلمه رو تکرار کنم !!!

یه سوال از دوستانی که با شنیدن این کلمه دهنشون(گوششون) رو آب کشیدن:
اگه واقعا اینقدر بد بود
چرا اینقدر تو پستهاتون تکرارش میکنید ؟!؟!
نمیگین اینجا یوزرهای زیاد با سنین مختلف داره و ممکنه از راه به در بشن ؟!!!
یا اینکه این سایت فیل تر بشه ؟!!!

خدا کنه عطاران هم اینجا رو ببینه
بلکه ما هم بتونیم اووونو بخندونیم

خوهش میکنم
بحث این کلمه رو تموم کنید

---------------------------------------------------

یه موضوع دیگه:
اگه این سریال بده
چرا هر شب نگاهش میکنید ؟

یه مثال
من سریال "داداشی داداشی" نمیدونمم اسمش کدومه
همون 2 قسمت اول
از داداشی گفتنشون حالم بهم خورد! به نظرم خیلی لوس و غیر واقعی بود!
از صورت خانومها هم هیچ کلوزآپی گرفته نمیشد .... برای منی که پای کامپیوتر از راه دور سریال رو نگاه میکردم فوق العاده زجرآور و غیرقابل شناسایی بود
نظرم رو تو تاپیکش گفتم (تنها یک پست!) و تمام
نه دیگه سریال رو نگاه کردم و نه دیگه اووونجا پست دادم

---------------------------------------------------

آقای Mahdi_P30 عزیز

کاری به بحث موجود ندارم
شاید درست نباشه به صورت عمومی تذکر بدم
اما با توجه به موضع گیری های شما
مجبورم

من نمیدونم چرا تو هر تاپیکی تو انجمن تلویزیون که بحثی صورت میگیره
شما یک پای ثابت دعوا هستین

من تا الان با شما کنار اووومدم
توی یه تاپیک هم شما عنوان کردین
"مدیرای پی سی چون قدرت دارن هر غلطی بخوان میکنن"
البته هم من خوب میدونم هم شما
که اینجا مدیرای پی سی مجاز کل به جز بود و منظور شما من بودم اوونم به خاطر پاک کردن پستهای شما
اما کوچکترین واکنشی نشون ندادم و خیلی بیشتر از دیگران با شما مراعات کردم
و حتی 1-2 بار باید بهتون اخطار میدادم
اما اینکارو نکردم که یه موقع برای شما سوتفاهم پیش نیاد که من با شما مشکلی دارم
و الان فکر میکنم که اشتباه کردم
و اگه زودتر جلوی شما رو گرفته بودم
شما در مقابل نظر مخالف کلمه کودن رو استفاده نمیکردین !!
و اصلا این حق رو به خودتون نمیدادین
و من اینجا از همه کاربرا عذرخواهی میکنم خصوصا از پیرمرد عزیز

توهین به دیگران -کاربر فعال انجمن که کلی زحمت کشیده تو سایت و یا عضو جدید با یک پست فرق نداره- چیزی نیستش که من باهاش کنار بیام و نادیده بگیرمش
شما حق نداری به بهانه اینکه در بیان عقایدتون آزاد هستین و هیچکس نمیتونه جلوی شما رو بگیره که نظرتونو نگین!!
به دیگران توهین کنین
مسخره اشون کنین
مقابل نظراتشون جبهه گیری کنید
و ...

بدون هیچ تعارفی
اگه این وضع بخواد ادامه پیدا کنه
دسترسی شما به قسمت تلویزیون بسته میشه

کاشکی
کاشکی
همونقدر که شما انتظار دارین دیگران به پستتون(چکیده عقاید و نظراتتون) احترام بزارن
به پست دیگران هم احترام میزاشتین

---------------------------------------------------

این تاپیک فعلا بسته باقی میمونه
تا پخش قسمت بعدی هم که چند روزی وقت هست
فکر کنم اگه باز بشه همین بحث ها میخواد ادامه پیدا کنه
اگه کسی میخواست پست مفید و حاوی مطلب درباره این سریال بده به من بگه تا تاپیک رو لحظه ای باز کنم

هرگونه تاپیک مشابه درباره این سریال زده بشه
به ترش منقل میشه

ممنون

امین 【ツ】

arash_3tar
21-09-2008, 15:36
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


یکی از معضل های بازیگری در ایران این است که بازیگران خردسال به یک آن چون ستاره می درخشند، سپس پای ثابت هر فیلم شده و ناگهان در هیاهو گم می شوند،اما در هالیوود یک بازیگر بااستعداد خردسال کم کم با سنش پیش می رود و راهش را تا آنجا که توانش را دارد، ادامه می دهد. مثلاً «الیزابت تیلور» 10 ساله با سینمایی «جین ایر» مشهور می شود و تا 75 سالگی هم ادامه می دهد و در زمان حال، بازیگری چون «دروباریمور» که با «ئی تی» درخشید به یک بازیگر موفق جوان بدل شده یا نابغه یی چون «واکوتافانینگ» که در فیلم «من سام هستم» پا به پای «شون پن» و به همان توانمندی هنرنمایی کرده، اینک به یک بازیگر نوجوان و موفق تبدیل شده است. نیکی نصیریان هم از جمله استعدادهایی است که می تواند آینده خوبی در زمینه بازیگری داشته باشد، به شرط آنکه برنامه ریزی مناسبی برای او صورت بگیرد.

---

-نیکی جان، چطور شد برای نقش درسا انتخاب شدی؟

یعنی چی؟

-یعنی چطور شد که آقای عطاران گفتند شما دختر خوبی هستی، باهوشی، حرف گوش کنی و می تونی در سریال بزنگاه نقش دختر من (درسا) رو بازی کنی؟

شکلش رو بگم؟

(منظور نیکی از شکلش رو بگم، تعریف ماجرا با بیان موقعیت است، یک چیزی شبیه فیلمنامه.)

اول رفتیم پیش آقای ارک. آقای ارک یک پیرهن آبی تنشون بود. بعد آقای عطاران آمدن. آقای عطاران هم یک پیرهن تنشون بود با یک شلوار کرم. سفید نبودا، کرم بود. آقای عطاران از من تست گرفت و من درسا شدم.

-آن روز به جز شما کس دیگری هم برای تست آمده بود؟

اون روز نه، فقط خودم بودم.

-الان شما بلدی بنویسی و بخونی؟

نه هنوز، بلدم فقط امضا کنم.

-این از همش مهم تره. آدم های موفق فقط امضا می کنند. اما شما که هنوز بلد نیستی بخونی و بنویسی، پس دیالوگ ها رو چه کسی باهات تمرین می کنه؟

آقای عطاران و خانم نظری.

-از روز قبلش تمرین می کنی؟

روز قبلش که نه، همون موقع.

-نیکی جانم، شما چند سالته؟

من پنج سالمه.

-امسال میری پیش دبستانی؟

بله، من مهدکودک هم می رفتم اما از وقتی آمدم اینجا دیگه نرفتم.

-شب ها که شبکار هستی، خسته نمی شی، خوابت نمی گیره؟

مثلاً وقتی یک سکانس خواب دارم، واقعی دیگه می خوابم. اون وقت دم در وقتی مامانم منو بغل می کنه بیدار می شم.

-پس این مدت خیلی خسته شدی؟

نه، خسته نشدم. یه کمی خسته شدم.

-وقتی کار تموم بشه چی؟ دلت تنگ می شه؟

چرا دیگه. مثلاً می رم خونه آقای عطاران که بلدم. می رم خونه «خانم نظری».

-آقای عطاران وقتی کمکت می کنه تا دیالوگ هاتو یاد بگیری و جلوی دوربین بازی کنی، مهربونه یا گاهی هم بداخلاق میشه؟

نه، آقای عطاران بداخلاق نمی شه. گاهی که من بازیگوشی می کنم، یا میرم بیرون، شروع می کنن ادای من رو درمیاره و مثل من حرف می زنن. (نیکی اینجا خودش رو جای عطاران می گذارد.) حتی بعضی وقت ها تو دیالوگ ها هم ادای من رو درمیاره و من می خندم و می گم ای کاش آقای عطاران بچه بودن و من باهاشون بازی می کردم.

-نیکی جان، این مدت دوستات که شما رو تو تلویزیون می بینند چطور باهات برخورد می کنند، خوشحالند که دوست شمان؟

(آهی می کشد) از وقتی که سر این کارم، هیچ کدوم از دوستامو ندیدم، دلم براشون یه ذره شده. فقط یه روز که OFF بودم، رفتم سرزمین عجایب. آنقدر خوش گذشت.

-(با خنده) چی بودی؟

OFF بودم دیگه.

-یک خاطره از این مدت که نقش درسا رو داری میگی؟

چی بگم.

-یعنی یک اتفاق خوب که همیشه یادت می مونه.

آهان، یه روز تولدم بود. آقای مهام می خواست برام کیک بخره اما مامانم قبلاً خریده بود. بعد تولد من شد، همه به من کادو دادن، یک حموم (BaBY Born) اینقدری (دستاشو تا اونجا که می تونه باز می کنه).

Alireza Taji
23-09-2008, 12:18
خوب این تاپیک هم بالاخره باز شد...

سریال را از امشب میذاره؟ من میگم شاید امشب یک خلاصه از قسمتهای قبلی بذاره...




(منظور نیکی از شکلش رو بگم، تعریف ماجرا با بیان موقعیت است، یک چیزی شبیه فیلمنامه.)

اول رفتیم پیش آقای ارک. آقای ارک یک پیرهن آبی تنشون بود. بعد آقای عطاران آمدن. آقای عطاران هم یک پیرهن تنشون بود با یک شلوار کرم. سفید نبودا، کرم بود. آقای عطاران از من تست گرفت و من درسا شدم.


از ارش هم به خاطر گذاشتن این مصاحبه ممنون...
خیلی با حال بود...

MOHAMMAD2010
23-09-2008, 13:36
سریال را از امشب میذاره؟ من میگم شاید امشب یک خلاصه از قسمتهای قبلی بذاره...



فکر نکنم
به نظرم نوشته بود تا 3 مهر نمیزارن

sara_girl
23-09-2008, 15:19
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به به چه عجب این تایپیک باز شد:31:...... سریالو از فردا شب میزارن :27:....... امشب که شبه قدره.......داستی علیرضا جان رنگ پستامم مشکی کردم که بتونی بخونی:46:........

arash_3tar
23-09-2008, 17:36
نادر، درسا، فريده، فرزانه و مهران مهام از «بزنگاه» مي‌گويند
شادي‌هاي‌ كوچك آدم‌هاي بزرگ





پخش سريال «بزنگاه» از شبكه 3 سيما، نظرات مختلف و گوناگوني را باعث شده است. گروهي اين اثر را موفق ارزيابي مي‌كنند و گروهي هم معتقدند طنز آن كليشه‌اي و در پاره‌اي موارد اساسا طنز نيست. با وجود اين بايد اعتراف كرد بزنگاه مخاطبان خودش را دارد و مي‌كوشد هر شب بيش از پيش، آنها را به پيگيري ادامه ماجراهاي داستان راغب كند.

رضا عطاران: از خط قرمز عبور نكرديم‌
رضا عطاران بجز اين‌كه كار سخت كارگرداني اين مجموعه را انجام مي‌دهد، ايفاگر يكي از نقش‌هاي مهم هم است. فقط آنها كه از نزديك با سازوكار ساخت يك سريال هر شب تلويزيوني آشنا هستند، مي‌دانند همزماني اين دو كار، چه فشار مضاعفي وارد مي‌كند. آيا رضا عطاران پس از مجموعه‌هاي موفقي مثل متهم گريخت، ترش و شيرين و خانه به دوش، موفق مي‌شود خاطره شيرين آن سال‌ها را دوباره تكرار كند؟

آقاي عطاران! بيا از تيتراژ شروع كنيم. سريال با عنوان به ياد حسن حامد شروع مي‌شود. درباره مرحوم حسن حامد صحبت مي‌كني؟

من كار تئاتر را از مشهد و با مرحوم حسن حامد شروع كردم. يعني از سال 1359 كه در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان فعال بودم. همكاري ما تا سال 66 ادامه داشت. بعد كه در دانشگاه قبول شدم و به تهران آمدم، پس از مدتي حسن حامد به تهران آمد كه با او در چند كار تئاتر همكاري كردم. من يك دين اخلاقي به او دارم. چون نوع فكري كه داشت خاص بود، اين موضوع روي من و كارهاي من خيلي تاثير گذاشته است. يعني يك بخشي از حسن حامد در كارهايي كه من انجام مي‌دهم حضور دارد. به همين علت دوست داشتم يك جايي اسمش آورده شود.

نمايشي از او ديدم كه البته اسمش يادم نمي‌آيد. شما هم در آن بازي داشتيد.

من بودم و يك دختربچه. اسم تئاتر بچه تابستان بود.

يك‌جورايي فكر مي‌كنم رابطه شما در بزنگاه با درسا شبيه رابطه همان آدم با آن دختربچه است.

آره. راستش يك‌جورايي تلنگري بود كه اين ارتباط شبيه همان ارتباط در آن تئاتر باشد. پس از آن، اين رابطه در دنياي شيرين تكرار شد. من در آنجا هم يك بچه داشتم و اين ارتباط در كارهاي ديگر هم بود تا به بزنگاه رسيد.

اين دفعه خطر كرديد و رويه هميشگي را شكستيد و خواستيد طنزتان را در قالب ديگري ارائه كنيد. نترسيديد مخاطب آن را پس بزند و با آن ارتباط برقرار نكند؟

خب اين خطر وجود دارد. درباره خيلي از حرف‌هايي كه در كارها زده مي‌شود، وجود دارد. براي اين كار هم هست. ولي خب آدم بعضي جاها بايد چشم‌پوشي كند. ما در اين كار با نشان دادن واقعيت، آيينه‌اي در مقابل جامعه قرار مي‌دهيم. ما كه راه‌حلي براي آن نداريم، اما مي‌دانيم اين مشكلات وجود دارد، پس بايد چه كار كرد؟ ما در اين كار سعي كرديم به طنز واقعي نزديك شويم.

بحثي كه فعلا مطرح است اين كه بزنگاه از خط قرمزهاي معمول جلوتر رفته است.

ما از اين مسائل به عنوان المان استفاده كرده‌ايم؛ يعني حتي در رفتارها هم به آن توجه شده است. مثلا ما به اين مساله توجه كرده‌ايم كه يك معتاد را نبايد حتما يك آدم نحيف و لاغر ببينيم كه احيانا نمي‌تواند حتي به درستي حرف بزند. ما به شكل واقعي جلو رفته‌ايم، چون مي‌دانيد كه ديگر اعتياد تنها مختص ترياك نيست. قرار نبود خط قرمز را بشكنيم. تنها خواستيم از اين المان‌ها استفاده كنيم. اعتياد جنبه‌هاي گوناگون دارد. براي ما مسائل مختلفي در طرح مشكل اعتياد مطرح بوده است. مسائلي مثل همه‌گير بودن، در دسترس بودن و ارزان بودن آن بعضي از جنبه‌هاي آن است. در كنار آن، تاثير اين رفتار روي افراد خانواده و بخصوص كودكان مورد توجه بوده است. طبيعي است اين شخصيت نبايد خيلي آدم مثبتي نشان داده شود، البته نمي‌دانم تا چه اندازه موفق بوده‌ايم.

اين بار بر خلاف دفعه‌هاي ديگر يك نقش نسبتا منفي را بازي مي‌كني كه قاعدتا نبايد محبوب باشي. اين برايت سخت نبود؟

اين سختي‌ها بود، ولي چون دوست داشتم اين اتفاق بيفتد، بالطبع حواشي آن را هم پذيرفتم. به هر حال آدم در اين كارها بايد از برخي چيزها بگذرد، حتي ممكن است از محبوبيت من كاسته شود، ولي خب برايم خيلي مهم نبوده است.

استنباط خودت از نقشي كه بازي مي‌كني، چيست؟

من خودم از نقشي كه بازي مي‌كنم بدم مي‌آيد. نادر در اين سريال رفتارهايي دارد كه خيلي درست نيست.

نگارش فيلمنامه به چه صورت انجام مي‌گيرد؟

فيلمنامه مثل همه كارهاي پيشين من است. يعني هنگام كار هر چه به ذهنم برسد كه به شخصيت‌ها، رفتارها و ارتباطات آنها كمك كند، از آن استفاده مي‌كنم. ممكن است يك ديالوگ حذف شود و 10ديالوگ ديگر عوض شود يا بعكس. مثل قسمتي كه، در آن ،خواستگاري براي دختر خانواده آمده بود يا در فيلمنامه ابتدايي اصلا اعتياد نداشت در حالي كه ما كل قصه را براساس اعتياد پيش برديم.

نيكي نصيريان: فيلمنامه را برام مي‌خونن‌
نيكي نصيريان همان دختر بچه‌اي است كه نقش درسا، دختر نادر را بازي مي‌كند. به نوعي او تنها همدم پدر محسوب مي‌شود كه مي‌كوشد جاي ديگران را هم براي او پر كند. او در اين نقش آنقدر خوب ظاهر شده كه احتمالا بتوانيم در آثار ديگري هم او را ببينيم.
چند سالته؟
5 سال.
راسته مي‌گن پارتيت آقاي مهام بوده؟
[مي‌خندد] نمي‌دونم!
خوشحالي توي اين سريال بازي كردي؟
آره. خيلي.
نقش چه كسي را بازي مي‌كني؟
دختر آقاي عطاران كه اسمش درساست.
خودت رو تا حالا از تلويزيون ديدي؟
آره.
به نظرت كار خوبيه؟
خيلي!
دوستات وقتي تو رو ديدن چي گفتن؟
مي‌دوني من اصلا مهدكودك نمي‌رم؟
جدي مي‌گي؟ چرا؟
ديگه نمي‌رم. ما همين جا روز تولدمو جشن گرفتيم!
روز تولدت كي بود؟
20 مرداد بود.
خوندن و نوشتن بلدي؟
نه!
پس چه جوري فيلمنامه مي‌خوني و بازي مي‌كني؟
به من مي‌گن ديگه. برام مي‌خونن!
توي اين كار كي از همه بيشتر بهت كمك مي‌كنه؟
آقاي عطاران و خانم نظري.
مامان چي؟ كمكت نمي‌كنه؟
نه. مامان مي‌ياد مي‌ره از سوپر بغلي برام چيپس و پفك مي‌خره!‌
بهترين صحنه‌اي كه بازي كردي چي بود؟
صحنه‌اي كه قراره من ريش بابامو بزنم
با چي؟
با تيغ!‌ يكي ديگه صحنه‌اي كه من نقاشي عمومو كشيدم. وقتي آقاي لولايي از اون بالا مي‌افتن. يه آقاي ديگه به جاي عموم از اون بالا افتاد پايين.
يعني اين‌كه تو داشتي نقاشي مي‌كشيدي، عمو افتاد پايين؟!
نه!‌ بعد از اين‌كه از بيمارستان اومد، من نقاشيشو كشيدم. آقاي عطاران هم بهم كمك كرد نقاشيشو بهتر بكشم.

بچه‌هاي فاميل وقتي بازي تورو ديدن چي گفتن؟

دلشون برام تنگ مي‌شه.

روزا چقدر اينجا كار مي‌كني؟

زياد!

اگه يه روز مامان نياد اينجا چه كار مي‌كني؟

برادرم مياد ديگه!

جدي؟ برادرت كي مي‌ياد؟

هر روزي كه مامان خونه كار داشته باشه و نتونه بياد، اون مي‌ياد.

تلويزيون هم مي‌بيني؟

آره.

چه برنامه‌هايي؟

برنامه كودك.

كدوم برنامه‌هاشو مثلا؟

[‌فكر مي‌كند ]‌ مثلا... مثلا...

زمان ما كه پينوكيو و سندباد بود.

خاله شادونه. موتور امداد.

فوتباليست‌ها چي؟

نه اينارو برادرم مي‌بينه.

تو دوست نداري ببيني؟

نه من همش به نيما مي‌گم اون كارتونو بيار. اسم برادرم نيماست.

آخر اين قصه چي‌ مي‌شه؟

هيچي. بابام داره مي‌ره و من همين‌طور دارم وسط حياط خودمو مي‌كشم!‌

مي‌خواي در آينده چه كاره بشي؟

دكتر!‌

سوسن پرور: فريده شخصيت دوست داشتني‌اي است‌
فريده در ميان شخصيت‌هايي كه در بزنگاه مي‌بينيم كاملا خاص است. حضور او در كار به خاطر گريم و عقايدش برجسته است. بازيگر نقش فريده، سوسن پرور است كه پيشتر در زندان زنان به ايفاي نقش پرداخته است. پرور متولد اراك و داراي ليسانس ادبيات نمايشي و فوق‌ليسانس كارگرداني نمايش است.

به نظر شما شخصيت فريده چه ويژگي‌هايي دارد كه او را از ديگران متمايز مي‌كند؟

خب، فكر مي‌كنم فريده آدمي است كه دنياي دروني‌اش با آن چيزي كه از رفتارش به بيرون انتقال پيدا مي‌كند، مقداري متفاوت است. اولين چيزي كه من در اين شخصيت پيدا كردم وجود برخي مجهولات است كه تنها براي خود اين آدم آشناست؛ ولي در فضاي بيرون، واكنش‌هايي كه نشان مي‌دهد زياد مورد پسند اهالي خانواده نيست. از طرفي يك بعد ديگرش اين است كه دنياي كوچك، در دسترس و قابل لمسي دارد. او آدمي است كه به نوعي پايبند سنت‌هاست و دوست دارد ازدواج كند، اما با معيارهاي امروزي اجتماع هم براي ازدواج نمي‌تواند كنار بيايد. به‌هرحال دوست دارد جلب توجه كند و بتواند ازدواج كند و زندگي مورد علاقه‌اش را داشته باشد. فكر مي‌كنم از اين نظر شخصيتي دوست‌داشتني باشد، ولي نمي‌دانم آن را به چه صورت اجرا كرده‌ام.

نقشي كه شما بازي مي‌كنيد چه بخشي از اجتماع را نمايندگي مي‌كند؟

خيلي‌ها اين‌طور هستند. ولي اين تفاوت وجود دارد كه فريده روي چيزهايي كه مي‌خواهد اصرار مي‌كند و حاضر نيست همرنگ ديگران شود. مثل خيلي‌‌هاي ديگر فريده اين‌طور فكر نمي‌كند. او دوست دارد همين ظاهر فعلي‌اش را حفظ كند و به همين صورت از سوي ديگران پذيرفته شود. او در همين شكل پذيرفته شدن اصرار دارد و من اين بعد شخصيتش را خيلي دوست دارم.

چه اتفاقي افتاده كه اين شخصيت بدين‌گونه رفتار مي‌كند، يعني نمي‌تواند بين واقعيت‌هاي موجود و روياهاي خودش تفاوت بگذارد.

به نظرم اين موضوع مربوط به خانواده است؛ سطح فرهنگي كه اين خانواده و باورهاي سنتي كه هنوز در خانواده وجود دارد. همين مسائل است كه فريده را پايبند مي‌كند، مثلا مي‌بينيم كه آدمي با چنين سطح فرهنگي در مواجهه با آدم‌هاي بيرون بايد خودش را تغيير دهد، اما فريده اين تغيير را نمي‌پذيرد. با وجود اين در تنهايي خودش وسايل آرايشش را تست مي‌كند، ولي هيچ‌وقت از آن استفاده نمي‌كند.

درباره عروسك‌هايي كه همراه اوست و گه‌گاه عروسك‌گرداني هم مي‌كند، صحبت كنيد.

فضاي عروسك‌گرداني اين آدم از نوع فرهنگ اين خانواده خيلي دور نيست. مثل وقتي كه خواهرش به او نگاه مي‌كند و او همچنان سرگرم‌ تمرين عروسك‌گرداني است، ولي اين راهي است كه براي كامل كردن درون خودش آن را انتخاب كرده. به نظر من عروسك‌گرداني انتخاب خوبي براي فريده بوده است، چون اساسا به دنياي خيالي و غيرقابل لمس خيلي علاقه‌مند است و عروسك‌گرداني هم فضايي است كه ما به آن مي‌‌دهيم. اگر چه در اين زمينه هم آدم موفقي نيست، چون تمرين ندارد و محيط‌ پذيراي چنين كارهايي از سوي او نيست و همه به نوعي او را در اين مورد سرزنش مي‌كنند. در حالي‌كه اگر به هنر ديگري مثل سفره‌آرايي بپردازد موفق‌تر خواهد بود.

ولي يادم مي‌آيد در ديالوگي شما گفتيد سفره‌آرايي هدف است.

براي اين آدم بله، البته بايد شرايط را براي او هم در نظر گرفت. شايد اگر فضا براي اين آدم مهياتر بود، عروسك ‌گرداني انتخاب اول او بود.
اين نقشي كه تا اين حد خاص است، چقدر جاي كار براي طنز مي‌گذاشت؟

به نظرم جاي كار براي طنز گذاشته ولي، نه با اين نگاه كه احساس مي‌كنم اين شخصيت طنز است. اين شخصيت خيلي قابل باور و رئال است و هيچ طنزي در آن شخصيت وجود ندارد، ولي رويارويي اين شخصيت با خواسته‌هايش ايجاد طنز مي‌كند. به فرض آدمي كه مدام لوازم آرايش براي خود جمع مي‌كند، ولي در عين حال سبيل دارد و همه اينها در كنار هم خود‌به‌خود باعث ايجاد طنز مي‌شود.

هنگامه حميد‌زاده: فرزانه تجدد‌طلب است‌
فرزانه هم پرچمدار يك شخصيت امروزي است كه رفتار و گفتارش بر خلاف خواهرش فريده است. او امروزي است و سعي مي‌كند امروزي فكر كند، البته بديهي است كه اشتباهات خاص خود را هم دارد. بازيگر اين نقش هنگامه حميد‌زاده است.

نظر شما درباره شخصيت فرزانه چيست؟

فرزانه يك دختر دانشجوست كه برخلاف سنت‌هاي خانواده حركت مي‌كند و برخلاف خواهرش فريده كه مقيد است برخي اصول را رعايت كند، او خود را ملزم به چنين كاري نمي‌داند. او تازه وارد اجتماع شده،‌ چون تازه دانشجو شده است. يك جورهايي تجددطلب است و مي‌خواهد خودش را از سطحي كه هست به موقعيت بالاتري برساند، وي چون در يك خانواده سنتي رشد كرده براي رسيدن به اهدافش با مشكلات متعددي روبه‌روست.

موقعيتي كه شما نسبت به خواهرتان داريد بيشتر براي طنز مناسب است كه فكر مي‌كنم مخاطب راحت‌‌‌تر با شما ارتباط برقرار كند.

فكر مي‌كنم جوانان امروز بيشتر به روحيات فرزانه نزديك هستند،‌ چون فريده طبق يك اصولي با اتفاقات پيرامون خودش برخورد مي‌كندكه جوانان امروز در مقابل آن جبهه‌گيري مي‌كنند. فكر مي‌كنم راحت ارتباط برقرار كردن جوانان با فرزانه به خاطر امروزي‌تر بودن آن است.

طنزهاي اين چنيني كه خيلي به موقعيت‌هاي اجتماعي امروز نزديك هستند تا چه اندازه مي‌توانند روي مخاطبان تاثير بگذارند؟

طنزي كه توسط آقاي عطاران ساخته مي‌شود به نوعي مسائل روزمره مردم را به تصوير كشيده است. درست است كه خنده در آن وجود دارد،‌ولي وقتي به عمق آن نگاه كنيم، مي‌بينيم تمام تلخي‌هايي كه در زندگي ممكن است وجود داشته باشد،‌ آنها را به نمايش گذاشته كه اين خودش تبديل به زهرخند مي‌شود.

بازي اين نقش، اولين تجربه بازيگري‌تان بود؟

نه. اولين تجربه من سريال سايه تنهايي بود كه هنوز پخش نشده.

كار تصويربرداري همچنان ادامه دارد. خودتان سريال را از تلويزيون ديده‌ايد؟

بله. بعضي وقت‌‌ها موفق مي‌شوم ببينم.

بازتاب‌ها چطور است؟

خيلي خوب است. دوستاني كه كار را ديده‌اند خيلي خوششان آمده ولي خب بايد ببينيم در ادامه چه مي‌شود.

مهران مهام: چرا بايد كودكان مخاطب چنين برنامه‌هايي باشند؟
تهيه‌كننده سهم بسزايي در موفقيت يا عدم موفقيت يك اثر دارد. وقتي تهيه‌كننده‌اي به كارش اشراف داشته باشد قاعدتا بهتر مي‌تواند از پس سختي‌‌هاي كار بر‌آيد.

مهران مهام،‌ تهيه‌كننده‌اي است كه در كنار ايرج محمدي تجربه‌هاي موفقي براي تلويزيون داشته و اين بار آنها گام در راه دشواري گذاشته‌اند كه تاكنون واكنش‌هاي متفاوتي در پي داشته است.

چه اتفاقي افتاده كه شما به سمت ساخت چنين طنزي رفتيد؟

در سال‌هاي گذشته كه با‌ آقاي عطاران سريال‌هايي را براي تلويزيون ساختيم انتقادهايي شد درباره شباهت كارهاي آقاي عطاران نسبت به هم و اين كه به شكلي تقابل بين قشر فقير و غني مدام تكرار مي‌شود.

در ابتداي پيش توليد همين سريال هم دوباره زمزمه‌هايي شنيده مي‌شد كه مي‌گفتند آيا دوباره اين كار شبيه آثار قبلي خواهد شد؟ وقتي طرح را دراختيار داشتيم به اين فكر افتاديم كه موضوع اعتياد را دركار بگنجانيم؛‌ چرا كه هميشه شاهد بالا رفتن درصد اعتياد در جامعه بوديم و از آن گذشته به اين مضمون در رسانه ملي سال‌هاست كه پرداخته نشده. قطعا هدف رسانه ملي از پرداختن به اين موضوع، ترويج آن نيست،‌ بلكه انتقاد و اعلام خطر است. اگر چه مجموعه‌هاي ساخته شده قبلي ممكن است به گزندگي اين مجموعه نباشند، ولي براي اين كه نشان دهيم يك معتاد چه مشكلاتي براي خانواده ايجاد مي‌كند و چه فشاري به ديگران وارد مي‌كند، بايد مختصات اين آدم نمايش داده شود. براي پرداخت اين شخصيت به هر حال بايد حداقل‌ها را نشان دهيم؛ اما مساله ديگر اين است كه چرا بايد كودكان مخاطب چنين برنامه‌‌هايي باشند؟ من نمي‌دانم اين مساله بايد در كجا بررسي شود.

شايد به خاطر ساعت پخش اين سريال باشد؟

اصلا شما فكر كنيد اين برنامه براي ماه مبارك رمضان ساخته نشده است. حتي اگر اين برنامه به صورت هفتگي و در يك ساعت ديگر پخش مي‌شد، باز اين اتفاق مي‌‌افتاد. برنامه‌هايي كه در ساعات ديگر شب پخش مي‌شوند هم اين اتفاق براي آنها افتاده است. آيا هدف‌گيري در اين سريال يا در سريال‌هاي ديگر كودكان هستند؟

اين البته به برنامه‌ريزي مسوولان بر مي‌گردد.

الان بعضي‌جاها مي‌گويند ما از اين شخصيت معتاد سريال شما بدمان آمده. خب هدف همين بوده كه مخاطب بدش بيايد. عطاران بازيگري بود كه در هر نقشي كه بازي كرده محبوب بوده، خيلي سخت است عطاران محبوب را در يك شخصيت منفي بگذاريم و مردم بدشان آمده باشد. پس نشان مي‌دهد ما درست عمل كرده‌ايم. مساله ديگر اين است كه آيا رسانه وظيفه ندارد مسائل روز جامعه را طرح كند؟

الان بيشترين انتقاد درباره چيست؟

2 قشر هستندكه نظرات متفاوتي درباره اين سريال دارند. گروه اول كساني كه موافق كار هستند و معتقدند زمان طرح اين‌گونه مسائل از تلويزيون فرا رسيده است و گروه ديگر مي‌گويند نه، نبايد به آن پرداخته مي‌شده. اين تقابل در ميان اين دو گروه هست.

البته نكته‌اي هم هست. هر كس كاري را براي بار اول انجام مي‌دهد بايد توقع داشته باشد كه تركش‌هايي هم طرفش بيايد.

قطعا همين‌طور است. ولي يك نكته هم هست. داستان ما با مرگ و تقسيم ارث و ميراث شروع شد. داستان ما تازه از مرحله معرفي شخصيت‌ها گذشته و دارد داستانش را تعريف مي‌كند. براي دگرگوني يك آدم از يك مسير به مسير ديگر بايد خصوصيات او را نشان دهيم. همان‌كاري كه ما در اين كار انجام داديم.

بيشتر كارهاي ماه رمضان براي شخصيت‌هاي داستان‌شان يك دوربرگردان هم طراحي كرده‌اند و هر چقدر اين دوربرگردان ظريف‌تر و ملموس‌تر باشد بالطبع باورپذيرتر خواهد بود.

نمي‌توانم داستان را لو بدهم، ولي در داستان ما اتفاقاتي مي‌افتد كه منطق در آن خواهد بود.

ما پيش از ساخت اين مجموعه تحقيقاتي از كمپ ان اي،‌ كمپ اعتياد شيميايي داشتيم كه چه اتفاقي افتاده كه يك معتاد خودش را معرفي كرده كه بياييد به من كمك كنيد. عشق، مسووليت،‌تحقير شدن و... بخشي از مسائلي بوده كه معتاد را واداشته خودش را معرفي كند. در اين مجموعه هم تمهيداتي انديشيده شده كه اگر قرار است تحولي اتفاق بيفتد،‌ منطق در آن نقش داشته باشد.

raptor22
23-09-2008, 19:55
بخش‌هايي از سريال بزنگاه حذف شد

رئيس سازمان صدا و سيما در نامه اي مفصل و محرمانه به رئيس شوراي نظارت بر صدا و سيما از نحوه انتقاد اين شورا به برخي برنامه هاي تلويزيوني ويژه ماه مبارک رمضان انتقاد کرد.

به گزارش برنا، بعد از بالا گرفتن جريان انتقادات و اعتراضات عليه يکي از مجموعه‌هاي تلويزيوني مناسبتي صدا وسيما شنيده‌هاي خبرنگار ما حاکي است ضرغامي در نامه‌اي مفصل و محرمانه به مظفر از او و نامه‌نگاري رسانه‌اي‌اش انتقاد کرده است.

بنا بر اين گزارش، "سيد عزت الله ضرغامي" در اين نامه محرمانه خطاب به مظفر تصريح کرده رسانه اي شدن نارضايتي شوراي نظارت بر صدا و سيما از يک مجموعه طنز تلويزيوني اقدام درستي نبوده و اين در حالي است که مي‌شد در فضايي تعاملي مشکلات بوجود آمده در اين مجموعه تلويزيوني را حل کرد.

شنيده‌هاي خبرنگار ما حاکي است، رئيس سازمان صدا و سيما در اين نامه محرمانه به طور ضمني خاطر نشان کرده که شوراي نظارت بر صدا و سيما نمي بايد رويه اي را در پيش بگيرد که تذکرات بعدي اين شورا علي السويه تلقي شود بلکه بايد روند تعامل به گونه اي رقم بخورد که مسائل بدون حاشيه حل و فصل شود.

ضرغامي طي چند روز گذشته در نشستي با مديران شبکه هاي چند گانه تلويزيوني با تذکر جدي نسبت به پخش برخي برنامه‌ها خواستار توجه بيشتر مديران اين سازمان در خصوص توليدات و برنامه‌هاي آماده پخش در ماه مبارک رمضان شده است.

همچنين گفته مي شود در پي اعتراضات محافل مختلف نسبت به پخش يک مجموعه طنز، مسئولان صدا و سيما به حذف بخشهائي از سريال بزنگاه به خصوص ديالوگهاي بازيگر نقش نادر در اين مجموعه طنز مبادرت کردند.

شايان ذکر است برنامه‌هاي مناسبتي امسال تلويزيون از جمله برنامه سحر، برنامه‌هاي مراجع عظام تقليد و همچنين برخي برنامه‌هاي زنده شبانه مورد اقبال عموم و همچنين نخبگان جامعه قرار گرفته و تحسين محافل مختلف را برانگيخته است.

منبع:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

InDepEndEnCe
23-09-2008, 20:20
با تشكر از مدير Amin كه تاپيك رو دوباره باز كردند.

دوستان خواهشا بحث هاي قبل رو دوباره باز نكنيد.

از فردا ساعت 18:30 ادامه سريال همراه با سانسورها!

ممنونم!

mstf666
23-09-2008, 23:26
ادامه پخش «بزنگاه» دهن‌كجي به نمايندگان سه قوه است
خبرگزاري فارس: نماينده اصفهان در مجلس با تاكيد بر اينكه شوراي نظارت بر صداوسيما تنها يك شوراي پيشنهاد دهنده نيست، گفت: حكم اين شورا مبني بر تخطي بزنگاه از خطوط قرمز بايد صراحتاً اجرا شود و ادامه آن دهن‌كجي به نمايندگان سه قوه است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] محمدتقي رهبر امروز در گفتگو با خبرنگار فارس در اصفهان با انتقاد از اجرايي نشدن دستور شوراي نظارت بر صدا و سيما مبني بر توقف پخش سريال بزنگاه از شبكه سوم سيما اظهار داشت: بايد حكم شورايي كه متشكل از نمايندگان سه قوه مقننه، مجريه و قضاييه است، حكمي نافذ و برنده باشد.
وي افزود: اجرايي نشدن اين حكم توسط صدا و سيما اهانت و دهن‌كجي به نمايندگان سه قوه است كه بروز چنين مسائلي، احكام، موجوديت و كارآيي اين شورا را به مخاطره مي‌اندازد.
رهبر تصريح كرد: اشاعه بي‌ادبي و رعايت نكردن آداب و اخلاق، از سوي ديگر به تزلزل انداختن روابط و احترامات ميان فردي در سريالي كه در بهترين و معنوي‌ترين لحظات پس از افطار در منازل مردم به نمايش در مي‌آيد، غير قابل توجيه است.
نماينده مردم اصفهان اظهار داشت: پس از تجربه تلخ ساعت شني كه بارها به رياست سازمان صدا و سيما در مورد بي‌پرده و بي‌حيا جلوه دادن برخي از امور تذكراتي داده شد، اين بار نيز متوقف نشدن پخش مجموعه بزنگاه تجربه ديگري است كه علاوه بر بي‌احترامي به شعور مردم، كارآمد بودن احكام شوراي نظارت بر صدا و سيما را زير سئوال خواهد برد.
وي همچنين اشاعه اعتياد و از ميان بردن حرمت و زشتي آن را از عوامل ديگري دانست كه دستور توقف پخش سريال بزنگاه را مصمم‌تر خواهد كرد.
رهبر تصريح كرد: بيان دردها و معضلات جامعه در زمينه اعتياد، بايد با رعايت ظرافت‌ها و لطافت‌هاي خاص خود همراه باشد، زيرا با پرده‌دري و از ميان بردن حرمت‌ها، دردي از دردهاي جامعه درمان نخواهد شد.
وي با اشاره به نحوه پخش سريال‌هاي ماه رمضان در سال گذشته افزود: اگر چه با تذكرات و انجام تدابير لازم در سال گذشته، قرار شد تا نحوه پخش سريال‌هاي اين ماه مبارك به گونه‌اي باشد كه در ميان آنها زماني براي عبادت و انجام فرايض ديني نيز وجود داشته باشد، اما گويا وجود چنين سريال‌هاي آلوده و بيماري همان فرصت كوتاه عبادت را نيز تحت تاثير خود قرار خواهد داد.
رهبر با تاكيد بر ساخت آثاري محتوايي و معرفتي به منظور پخش در ايام ماه مبارك رمضان تصريح كرد: بايد با ساخت آثاري مبتني بر نيازها و دردهاي جامعه و از سويي بيان كننده معارف و آموزه‌هاي ديني، فضاي نوراني و معرفتي مردم در اين ماه را حفظ و تقويت كرد.

دل تنگم
24-09-2008, 01:55
-بسيار مايلم بتوانيم در گفت وگويي که به بهانه مجموعه بزنگاه داريم به گونه يي مساله طنز و از جهتي کارهاي مناسبتي را هم تحليل کنيم، اما با اين مقدمه شروع مي کنم؛ وقتي شما از ملودي اسفنديار منفردزاده براي ساخت موسيقي اين مجموعه وام مي گيريد و ما را به ياد صداي «فرهاد مهراد» به خاطر فيلم «گوزن ها» مي بريد مي توان حدس زد که هدف شما از اين مجموعه نه پرداختن به يک طنز ساده و نه نشان دادن ناهنجاري ها و معضل اعتياد به گونه يي دستمالي شده بلکه نوعي ديگر ديدن است . مثلاً شخصيت اصلي گوزن ها يک معتاد به آخر خط رسيده بود و قهرمان هم شد، همه هم با او حس همذات پنداري داشتند اما هيچ کس اعتياد را تا به حال به اين تلخي به تصوير نکشيده بود. منظور من اين است که لزومي ندارد براي نشان دادن بدي هاي اعتياد، معتاد را يک هيولا جلوه بدهيم. ما در اين فيلم از اعتياد بيزار شديم اما توانستيم يک معتاد را از زباله ذهن مان بيرون بکشيم. من فکر مي کنم وقت اين رسيده که براي آگاه سازي مخاطب نوع ديگر داستان را نيز تجربه کنيم حتي در يک کار طنز مثل بزنگاه.

البته اينکه شما مي گوييد مي تواند درست باشد اما بحث تلويزيون و سينما و مخاطبان آن کاملاً متفاوت است، حتي مقايسه سينماي آن زمان با سينماي امروز.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

-اما فکر مي کنم يک کارهايي کلاسيک و ماندگار است و نه به زمان خاصي تعلق دارد، نه به مکان خاصي و هميشه مي تواند الگو باشد و اگر غير از اين بود شما به ياد ملودي اين کار نمي افتاديد.

مسلم اين است که انتخاب اين ملودي با فکر بوده و مي خواستيم يک حس نوستالژيک را القا کنيم اما هدف اصلي ما اين بود که اين هشدار را بدهيم که از روي ظاهر آدم ها نمي توان در مورد معتاد بودن يا معتاد نبودن آنها قضاوت کرد. خواستگار فريده که هم تحصيلکرده بود و هم ظاهر سالمي داشت معتاد بود.

-برخوردي که با قسمت هاي اول بزنگاه شد، نشان مي داد مخاطب به نوع کارهاي قبلي شما عادت کرده بود و به اين نوع طنز که در حقيقت نگاهي آينه يي به زندگي ماست واکنش نشان داد، آيا اين موضوع نگران تان نمي کرد.

براي من خيلي مهم بود که حرف تازه يي بزنيم و نوع جديدي از طنز را نشان دهيم حتي اگر به اين واسطه بخشي از مخاطبان را از دست بدهم.

-اينکه مي خواهم بگويم نه براي دفاع از بزنگاه يا دال بر اين است که مجموعه هيچ ايرادي ندارد اما موقعيت سريال سازي الان به گونه يي شده که يک کتاب ابتدايي را دست يک نوجوان مي دهيم و وقتي مطالب آن را خوب مي فهمد و مي خواند تشويقش مي کنيم در حالي که زماني اين نوجوان قابل تشويق است که بتواند مطالب هم سطح خودش را درک کند، پايين آوردن درک مخاطب قيمت گزافي براي بالا بردن کميت او يا به بيان ساده تر پرمخاطب کردن يک مجموعه است.

من هم قصدم اين بود تا از شرايط خوبي که به واسطه کارهاي قبلي برايم فراهم شده بود استفاده کنم تا بتوانم يک نقد اجتماعي واقعي داشته باشم. چيزي که به شرايط واقعي اجتماع نزديک تر باشد. حتي من خيلي اصرار داشتم، مسائل ديگري هم در رابطه با اعتياد مطرح شود مثل همه گير بودن آن که هنوز نتوانستم خيلي به آن بپردازم. البته بخش مربوط به خواستگار هم تلنگري به همين مورد بود که بسط داده نشد. اما مساله مهم اين است که همه با نظر من و شما موافق نيستند و عموميت جامعه با آن کنار نمي آيند و عقيده دارند يک معتاد يعني يک آدم بد.

-اما من بازي شما را در نقش نادر بسيار دوست دارم و فکر مي کنم يکي از بهترين کارها و بازي هاي شما در تلويزيون است. بعضي از وجوه شخصيتي نادر را هم نزديک به شخصيت خود شما مي بينم، اينکه عاطفي و درون گرا است و خيلي هم اصرار ندارد که ديگران در موردش چگونه فکر کنند. من اصلاً نادر را يک آدم بد نمي بينم و درست هم همين است و اطمينان دارم اگر فرصت بود تا در قصه به گذشته او گريزي زده شود و دلايل اعتياد او آناليز شود(که خيلي مناسب يک کار طنز مناسبتي نيست) نکات مثبت شخصيتي او آشکار مي شد.

من تا به حال در هيچ کدام از نقش هايي که بازي کرده ام شخصيت مثبت کامل يا منفي کامل نداشتم که در اين کار بيشتر به چشم مي آيد.

-واکنش ها موجب نشده تا بخواهيد کار را محافظه کارانه دنبال کنيد.

خير، به هيچ وجه از اين نظر تاثيري روي من نداشته اما به هر حال شرايط برنامه سازي در تلويزيون چهارچوب هاي خاص خودش را دارد، اما واقعيتي هم که هست اينکه سليقه خود مخاطب به گونه يي است که دوست دارد يک معتاد متحول شود، ترک کند و ازدواج کند.من خيلي سعي کردم که يک معتاد «تيپيکال» از شخصيت نادر نسازم.

-آيا در اين زمينه محدوديت هايي هم داشته ايد، براي مثال اگر قرار باشد با اعداد صفر تا 9 يک عدد بسازيم تا بي نهايت بستر مانور داريم اما وقتي اين اعداد به يک تا 4 محدود مي شود اين بستر تنگ و تنگ تر مي شود.

خُب اين امر طبيعي است و مختص من هم نمي شود و بقيه را نيز در بر مي گيرد و از طرفي فکر مي کنم به جا و مکان خاصي هم بستگي ندارد و در تمام جوامع يکسري قوانين هست که فيلمساز موظف است آن را رعايت کند که اين قوانين به دليل شرايط مذهبي و فرهنگي ما بيشتر است. من اسم اين را محدوديت نمي گذارم.

-(با خنده) من در حين اين گفت وگو دارم دست و پا مي زنم که صحبت هاي بازتري داشته باشيم، از قبل نيز با هم قرار يک مصاحبه متفاوت را گذاشته بوديم اما از هر دري وارد مي شوم بسته است. مي توانم اين را به دليل خستگي شما بگذارم؟

واقعاً خسته ام و احساس مي کنم در اين مدت خيلي پير شده ام مخصوصاً حالا که مي بينم نمي شود خيلي باز بود.

(چقدر اين جمله برايم آشناست، عطاران سومين کارگردان طنزي است که مي گويد حس مي کنم پير شدم)

-آيا اين خستگي آنقدر هست که تصميم بگيريد عطاي کارگرداني را به لقايش ببخشيد و در آينده صرفاً يک بازيگر شويد؟

(مي خندد) آره، همان بازيگري خوب است.

-يک سوال باز، از يک کارگردان که مي خواهد باز باشد. آيا عوامل کار بخصوص بازيگران به شما تحميل مي شود يا اين که خودتان براي انتخاب کساني که با آن ها کار مي کنيد مختاريد.

خير، براي من هرگز اين اتفاق نيفتاده اما هميشه از پيشنهادهايي که به سود کار بوده استقبال کرده ام. مثلاً در همين بزنگاه آقاي مهام، آقاي نيکخواه را به من پيشنهاد کردند که در آن لحظه در ذهن من نبود و من از اين پيشنهاد استقبال کردم و از اين انتخاب بسيار راضي هستم.

-و در مورد خانم گلچين.

من کارهايي که از ايشان ديده بودم، مي دانستم که نوع بازي ايشان بستگي کامل به نوع بازي دارد که از او گرفته مي شود و فيزيک چهره و طرز بيانشان هم به گونه يي است که به من اطمينان مي داد در اين نقش موفق خواهند بود.

-بازي همه بازيگران بزنگاه خوب است و کسي هم در اين مورد که شما خيلي خوب مي توانيد از بازيگران، بازي بگيريد حرفي ندارد، اما به رغم اينکه حميد لولايي و علي صادقي بهترين و پرطرفدارترين بازيگران طنز ما هستند آيا وقت آن نرسيده به آنها فرصت داده شود تا تکرار نشوند. مگر يک بازيگر از چند وجه مي تواند از استعداد خود وام بگيرد.

من بازي اين آدم ها را دوست دارم و مطمئن هستم آنقدر توانايي دارند که بتوان باز هم از جنبه هاي ديگر بازي آنها استفاده کرد. حتي گاهي خود من به نويسنده پيشنهاد مي دهم فلان شخصيت را طوري طراحي کند که براي بازي اين دو مناسب باشد. منظور من شخصيتي است که در داستان وجود داشته باشد، نه اينکه صرفاً براي حضور آنها شخصيت خاصي را به داستان تحميل کنم.

-شما بارها ثابت کرده ايد که مي توانيد از بازيگرهاي جديد و يا بازيگراني که در زمينه طنز فعاليت نداشته اند يا فعاليتشان پررنگ نبوده استفاده کنيد و موفق هم باشيد. آيا فکر نمي کنيد که بايد اين دايره را گسترده کنيم و به ديگران هم فرصت دهيم تا محک بخورند. مثلاً خانم هاي بازيگر بزنگاه که عموماً چهره هاي جديد هستند يا طنز را به تازگي تجربه مي کنند از خانم گلچين گرفته تا نيکي نصيريان کم سن ترين بازيگران سريال و همگي هم موفق هستند و بازي شان مورد استقبال قرار گرفته، اين تجربه نبايد در مورد جوان ها هم فرصت ساز باشد.

بله، ما استعدادهاي خوبي داريم و بايد بتوانيم از آنها، اما در جاي مناسب بهره بگيريم.

-خود شما چقدر به بزنگاه نسبت به کارهاي ديگرتان علاقه داريد؟

من تفاوت و رک گويي اش را خيلي دوست دارم.

-و اگر بخواهيد آن را نقد کنيد.

براي رسيدن به هدف گاهي بايد از يک سري چيزها گذشت. مثل همين هدفي که من در بزنگاه مدّنظر داشتم و بايد تحمل اين را داشته باشم که ممکن است يک سري مخاطب را از دست بدهم؛ مخاطبي که دوست دارد بخندد. من از بزنگاه خيلي راضي هستم هرچند که نسبت به کارهاي قبلي من مخاطب کمتري داشته باشد.

bahareh655
24-09-2008, 13:29
سلام

تو اون آخرین قسمتی که قبل از شبهای قدر پخش شد،به اونجایی که نادر موقع خواب،شلوار بیرونشو عوض کرد و شلوار کُردی پوشید،دقت کردین؟!
فکر کنم یکی از معدود سریالاییه که به این نکته مهم توجه کرده!

به خیلی از فیلما و سریالها(از جمله روز حسرت) دقت کنین،می بینین مثلاً یکی مثل پوریا پور سرخ با شلوار بیرون و بلوز تنگ و ساعت مچی فلزی و جوراب و ... راحت می گیرن می خوابن!

من نمی دونم چه جوری خوابشون می بره؟
جالبشه بعد از بیدار شدن هم همچین ادا و اصول در میارن که مثلاً ما 24 ساعت،تخت گرفتیم خوابیدیم:5:

ولشون کنن با کت و شلوار میرن تو تخت خواب:19:
یا شایدم می خوان تو خوابشون خوش تیپ ظاهر بشن و ...........

واقعاً همین چیزاست که باعث میشه آدم با خیلی از فیلما و سریالا اون ارتباط واقعیو برقرار نکنه!
پس اینم یکی دیگه از نکات مثبت بزنگاه!

sara_girl
24-09-2008, 13:43
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب من فقط اومدم یه متن براتون بزارم میدونم هیچ ربطی به این سریال نداره ولی گفتم یه چیزی نوشته باشم و اینو گذاشتمامیدوارم خوشتون بیاد........


هرشب با یادتو، بانام تو، بارؤیای دیدن تو شب تاریک و بی ستاره ام را به صبح انتظار می رسانم تا شاید بتوانم ترا لابه لای صفحات زندگی پرغصه ام پیدا کنم.چشمهایم را که می گشایم بابه خاطر آوردن چهرهی مهربانت لبخند بر لبهایم می نشیند.آری تنها با به خاطر آوردن چهره ی مهربانت وبس........صدایت راکه می شنوم قلبم به طپش می افتد ودردلم غوغایی برپا می شود.گویی ذره ذره ی وجود بی وجودم از شادی شنیدن نغمه ی صدای دلکش و دلنشینت به عرش پر می کشد.پرواز بسوی آسمان بی کران چشمان معصوم و براقت! آخرچشمان سیاهت دنیایی برای خود دارد.حس خوبی دارم. مشامم از عطردل انگیز وجودت پر شده!ترا میخواهم؛برای همیشه!تا ابد!تاوقتی کلاغ قصه ی مادربزرگ به خانه نرسیده،تاوقتی که دختر شاه پریان قطره ی اشکش را که برای شاهزاده ی رؤیاهایش سرازیر کرده بود پیدا کند.تاوقتی که دنیا دلش به آدمهای بی گناه و بی پناه بسوزد.تا وقتی.........چرا سختش می کنم ودنبال واژههای عجیب و غریب می گردم؟اصلا خیلی ساده: عزیزترینم دوستت دارم!و از این ساده تر:دوستت دارم.....خوب فعلا ....تا بعد...بابای ی ی ی ی ی ی ی ی ی

Mahdi_P30
24-09-2008, 13:58
سلام

تو اون آخرین قسمتی که قبل از شبهای قدر پخش شد،به اونجایی که نادر موقع خواب،شلوار بیرونشو عوض کرد و شلوار کُردی پوشید،دقت کردین؟!
فکر کنم یکی از معدود سریالاییه که به این نکته مهم توجه کرده!

به خیلی از فیلما و سریالها(از جمله روز حسرت) دقت کنین،می بینین مثلاً یکی مثل پوریا پور سرخ با شلوار بیرون و بلوز تنگ و ساعت مچی فلزی و جوراب و ... راحت می گیرن می خوابن!

من نمی دونم چه جوری خوابشون می بره؟
جالبشه بعد از بیدار شدن هم همچین ادا و اصول در میارن که مثلاً ما 24 ساعت،تخت گرفتیم خوابیدیم:5:

ولشون کنن با کت و شلوار میرن تو تخت خواب:19:
یا شایدم می خوان تو خوابشون خوش تیپ ظاهر بشن و ...........

واقعاً همین چیزاست که باعث میشه آدم با خیلی از فیلما و سریالا اون ارتباط واقعیو برقرار نکنه!
پس اینم یکی دیگه از نکات مثبت بزنگاه!
واقعا نکته کلیدی رو اشاره کردین
مشکل سریال ایرانی شلوار کردی بود که بحمدا... حل شد
و فقط هم تو این سریال با شلوار خونه می خوابن!!
و تو بقیه طنزای دیگه که تا الان ساخته شده ، با شلوار بیرون میخوابن!!!:27:
سیروس مقدم هم استثناست ، هیچی تو سریالش طبیعی جلوه نمی کنه
از آقا Amin هم سپاسگزارم!

bahareh655
24-09-2008, 14:27
راستی یه چیز دیگه!

می دونین اون زنه کر و لاله، که نادر ازش خوشش اومده،کیه؟!!!!!!!!
.
.
.
همون دختره اس که تو فیلم "پرنده کوچک خوشبختی" بازی کرده بود!
من و دوستم چند دقیقه پیش به این کشف مهم نائل شدیم:5:
.
.
خوب دیگه...........منتظرم تا پیامهای تبریکتونو واسه این کشف مهم دریافت کنم:19:

( یه وقت نگین "خودمون می دونستیم" که کُفری می شما:13:)

دل تنگم
24-09-2008, 14:28
نشست نقد و بررسي مجموعه «بزنگاه» امروز دوم مهرماه بدون حضور عوامل سازنده‌ي اين سريال برگزار شد.


اين نشست با حضور قيدرلو مدير نظارت بر برنامه‌هاي سيما در شوراي نظارت بر صدا و سيما، مجيد امامي كارشناس رسانه و آرش قادري منتقد در فرهنگ سراي رسانه برگزار شد.

قيدرلو در اين نشست گفت: مباحث فني از جمله ملاك‌هاي مورد توجه در ارزيابي برنامه‌هاي صدا و سيما است.

وي درباره‌ي موضع گيري شواري نظارت بر برنامه‌هاي صدا و سيما در قبال سريال «بزنگاه» اظهار كرد: موضع گيري اين شورا نشان دهنده‌ي آن است كه اين سريال علي‌رغم زيبا و جذاب بودن ضوابط را رعايت نمي‌كند و مرتكب تخلفاتي شده است. از سال 83 هدف‌ها ، ضوابط ، سياست‌ها و وظايف ابلاغ شده است البته موارد ابلاغ شده هر سال بازنگري مي‌شود اگر حجمي از تخلفات در برنامه‌يي مشاهده شود در زمينه‌ي آن با سازمان صدا و سيما مكاتبه مي‌شود.


مدير نظارت بر برنامه‌هاي سيما در شوراي نظارت بر صدا و سيما با اشاره به برنامه هاي طنز اظهار كرد: مجموعه‌هاي طنز از پرآسيب‌ترين بخش هاي سازمان صدا و سيما هستند. بنابراين در ضوابط و سياست‌هايي كه در سال 83 در زمينه‌ي توليد، ‌تامين و پخش برنامه هاي طنز تدوين شد به نكاتي توجه شده است؛ «برنامه ‌ي طنز نبايد با كمدي اشتباه شود»،«اين برنامه ها نبايد با برنامه هاي مبتذل اشتباه شود»،«برنامه هاي طنز نبايد حاوي لودگي در كلمات سخيف كه مبلغ ضد فرهنگ هستند باشد»، «همه‌ي برنامه هاي طنز بايد مبتني بر تحقيق و طرح مصوب باشد»،« هر گونه شوخي با مقدسات و مفاخر مذهبي و ملي ممنوع است.»« در برنامه هاي طنز ترويج بدآموزي اخلاقي و رفتاري ممنوع است»،« توهين كردن و كتك زدن براي خنده ممنوع است» البته شايد اين سوال مطرح شود كه با توجه به اين ضوابط چه مسائلي براي طرح در برنامه هاي طنز باقي مي‌ماند مطرح شود. اما بايد به اين نكته توجه كرد كه موارد استخراج شده عصاره‌ي نشست‌هاي مفصلي است كه پس از پخش برنامه ي نوروز 72 استخراج شد كه بر مبناي آن «نبايد در برنامه‌هاي طنز اصطلاحات بد بيان شود و عملكرد خلاف كاران شيرين جلوه داده شود.»


قيدرلو با اشاره به «بزنگاه»، اظهار كرد: رضا عطاران كارگردان «بزنگاه» در مصاحبه‌يي گفته بود كه براي جذاب‌تر شدن شخصيت نادر، خودش در اين نقش بازي كرده است. كه جذاب‌ترين نقش بزنگاه هم نادر است كه يكي از معتادان اجتماع محسوب مي‌شود. اگر قياسي در اين سريال انجام دهيم متوجه مي‌شويم كه نادر معتاد پدر خوبي است، اما صابربا بازي حميد لولايي واجد چنين ويژگي نيست.

مدير نظارت بر برنامه‌هاي سيما در شوراي نظارت بر صدا و سيما، درباره‌ي بررسي‌هاي انجام شده در اين شورا روي سريال بزنگاه گفت: ميزان تخلفات اين سريال را بررسي كرديم و مشخص شد كه «بزنگاه» بيش از حد، حدشكني كرده است و در نامه‌يي از مسؤولان سيما خواستيم كه در صورت امكان اين سريال را يا اصلاح يا متوقف كنند.

وي با اشاره به نحوه‌ي پخش «بزنگاه» گفت: اين برنامه در بهترين زمان ممكن يعني بعد از افطار روي آنتن مي‌رود. پس از اذان مغرب سخنان آيت الله العظمي مكارم شيرازي پخش مي‌شود. بلافاصله پيام بازرگاني روي آنتن مي‌رود كه اين كار خلاف مقررات است. سپس منبر آقاي عطاران روانه‌ي آنتن مي‌شود. خطاب ما در آن نامه سازمان صدا و سيما بود كه بايد نسبت به تخلفات از ضوابط پاسخگو باشد.


در ادامه‌ي اين نشست قيدرلو در پاسخ به پرسشي درباره‌ي به تدريج نوشته شدن فيلمنامه‌ي سريال‌هاي مناسبتي به منظور تغيير آن با توجه به عكس‌العمل مخاطبان اظهار كرد: ماه رمضان مناسبتي خاص است و درآن زمان خاصي براي افطار وجود دارد، بنابراين سريال هايي كه براي اين زمان ساخته مي‌شود بايد از فيلمنامه‌يي خوب برخوردر باشد. در اروپا نيز فيلم‌ها براساس مخاطبان دسته بندي مي‌شوند. اين در حالي است كه پس از افطار بزنگاه پخش مي‌شود كه در آن دو تخلف كه در دو بند به آن اشاره شده است و شامل استعمال مواد مخدر و فحاشي مي‌شود، وجود دارد. در صورتي كه اين تخلفات را نداشت مسؤولان سيما مي‌توانستند آن را پس از «مامور بدرقه» روانه‌ي آنتن كنند.

وي با اشاره به شخصيت درسا با بازي «نيكي نصيرنيا» گفت: اين بچه شيرين اما بي‌ادب،‌درغگو و آب زيركاه است. در حالي اين بچه به تصوير كشيده مي‌شود كه شخصيت نقطه‌ي مقابل او در سريال نمي‌بينيم.


قيدرلو تاكيد كرد: تخلفات زياد بزنگاه ناشي از نوشته نشدن فيلمنامه‌ي آن است و حساسيت‌ها در اين سريال لحاظ نشده است.

وي در پاسخ به اين پرسش كه چرا شما پس از پخش يك برنامه به آن نظارت مي‌كنيد اظهار كرد: ساختار نظارت بر صدا و سيما از سياست‌ها،‌اهداف تا فرآيند هاي برنامه سازي، نظارت پيش و پس از پخش و اثر سنجي است. شوراي نظارت شبيه پليس است مركز نظارت وجدان سازمان است كه به عملكرد آن پيش و پس از پخش برنامه‌يي نظارت مي‌كند.


مدير نظارت بر برنامه‌هاي سيما در شوراي نظارت بر صدا و سيما، اظهار كرد: اين شورا متشكل از شش نفر از سه قوه است كه گزارش‌هايي را تهيه مي‌كنند و بر موارد خيلي خاص نظارت مي‌كنند. اين شورا چهار سال پيش ناظر به حل اختلافات سه قوا بود و ما از حدود سه سال قبل اين شورا ساختار سازي براي نظارت بر عملكرد صدا و سيما را آغاز كرد. اكنون نيز اين شورا وارد بخش‌هاي ديگري شده است.

وي در توضيح تاثير موارد مطرح شده در «بزنگاه» گفت: به عقيده‌ي «كانت» "اگر مي‌خواهيد بگويي كاري بد است آن را تكثير كن تا تاثير آن را مشاهده كني". نه تنها در بزنگاه بلكه در سريالهاي ديگري چون مامور بدرقه و مرگ تدريجي يك رويا نيز شامل فحاشي شخصيت‌ها به يكديگر هستيم و اين كار باعث قبح شكني مي‌شود متاسفانه سازمان صدا و سيما افسار را ول كرده و فرهنگ عمومي را به در و ديوار مي‌زند.

دل تنگم
24-09-2008, 14:32
در ادامه‌ي نشست نقد و بررسي مجموعه‌ي «بزنگاه»، مجيد امامي گفت: در صداوسيما نيز گرايش آسيب شناسي ماركسيستي رسوخ كرده است، چرا كه تلاش مي‌شود با زشت‌تر به تصوير كشيدن آسيب‌هايي مانند اعتياد به اين معضلات بپردازند. ولي اگر به نگاه بومي خود رجوع كنيم متوجه مي‌شويم كه در بيانات حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري تلاش شده است كه نيمه‌ي پر ليوان برجسته شود، البته اين مقامات از عمق و شدت آسيب‌ها خبر دارند.


امامي افزود: آسيب‌ها در محافل و اتاق فكرها بايد مطرح شوند و در رسانه با زبان خاصي براي جامعه مطرح شوند. اين زباني نيست كه بتوان دو روز قبل از پخش آن را نوشت. در كشورهايي مانند انگليس نيز مهم ترين سريال‌هاي طنز به صورت هفتگي پخش مي‌شوند و با توجه به بازخورد مخاطب و اتفاقات روز، خود را اصلاح مي‌كنند، البته پخش آن از توليد جلوتر است.

امامي ادامه داد: اين توجيه براي سريال «بزنگاه» هم مطرح مي‌شود كه آنان قصد آسيب شناسي دارند. اما بايد به اين نكته نيز توجه كنيم كه ما به عنوان مثال زباله‌هاي خود را در چند پلاستيك قرار مي‌دهيم و آن را در ساعت خاصي بيرون از منزل مي‌گذاريم تا شهر را آلوده نكنند. اما براي بيان آسيب‌هاي اجتماعي در سريال‌هايي مانند بزنگاه حساسيت زيادي صورت نمي‌گيرد و به تاثير آن روي مخاطبان توجه چنداني نمي‌شود.

وي با بيان اين كه در سريال‌هاي تلويزيون بايد به چند نكته توجه كرد، گفت: در اين مجموعه‌ها سعي در نبود و يا نابود كردن خانواده مي‌شود. اين در حالي است كه در كشور ما بيش از هر چيز خانواده‌سالاري وجود دارد در بزنگاه چند خانواده به تصوير كشيده شده است كه هر كدام با نقصاني روبرو هستند ، در خانواده‌هاي صابر و نادر، زن وجود ندارد در خانواده‌ي بهجت نيز بچه‌يي ديده نمي‌شود.


اين كارشناس فرهنگ و ارتباطات اضافه كرد: هر دوره‌يي طرح يك مساله‌يي در تلويزيون مد مي‌شود، اكنون دور تخريب مردان است. در سريال‌هاي «روز حسرت» و «مثل هيچ كس» اين مورد ديده مي‌شود. اين در حالي است كه تخريب كردن نقش پدري و دامادي تاثيرات اجتماعي بر جاي مي‌گذارد. زماني «تو گفتن» به برادر زشت بود ولي در سريال «بزنگاه»، برادر از طبقه‌ي دوم به پايين پرتاب مي‌شود.

وي چگونگي پرداخت تلويزيون به موضوعات فولكلور (آيين هاي سنتي ) را موضوع دوم ذكر كرد و اظهار كرد: يكي از اين آيين‌ها عزاداري است. تعارف نيز يكي ديگر از رسم‌ها است. اگر در اين آيين‌ها افراط و تفريط شده است بايد آن را اصلاح كنيم نه آن كه بد به آن‌ها بپردازيم.


امامي با بيان اين كه امسال هم سريال‌هاي ماه رمضان از يك به دو مجموعه افزايش يافته است افزود: در هفت سال اخير سعي مي‌شود كه «آسيب‌ها» با زبان‌ طنز بيان شود، مگر طنز موضوع ديگري ندارد؟


اين كارشناس و منتقد، تقليل كيفيت هنري سريال‌هاي ماه رمضان را محور مهم ديگري ذكر كرد و گفت: در سال جاري سريال‌هاي ماه رمضان به ويژه «بزنگاه» از نظر كيفي در سطح پايين‌تري به ويژه از بعد كارگرداني قرار گرفته است.

وي در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود اظهار كرد: تا زماني كه نظام برنامه‌ريزي در تلويزيون حاكم نشود و صاحب اول و آخر آنتن، تهيه كننده باشد، شاهد توليد چنين آثاري هستيم.


به گزارش ايسنا، در ادامه‌ي اين نشست امير قادري گفت: حاكم بودن ديدگاهي كه طبق آن برخي از مسائل نبايد بيان شود، يا اگر بيان مي‌شود، نبايد روي آنتن رود، باعث مي‌شود كه فاصله‌ي رسانه با جامعه افزايش يابد. چرا كه مخاطب در اين شرايط كمتر ارتباطات خود در جامعه را در رسانه مي‌بينند. در برخي ملل ديگر به هنرمندان اجازه مي‌دهند كه جلوتر از طبقه‌ي متوسط عمل كنند و حتي برخي شكاف‌هاي پيش رو را نشان دهند.

وي با اشاره به زمان پخش سريال «بزنگاه» اظهار كرد: ما طبقه‌بندي سني در پخش سريال‌هاي خود نداريم، اين در حالي است كه برخي از قسمت‌هاي «بزنگاه» كه مربوط به استعمال مواد مخدر است اگر قرار بود در سينماهاي كشورهايي چون آمريكا به نمايش درآيد براي سنين زير 17 سال همراه با خانواده مجاز بود.


در ادامه‌ي اين نشست دكتر قيدرلو با بيان اين كه من از موضع شوراي نظارت بر صدا و سيما صحبت نمي‌كنم گفت: اصرار عطاران در بازي در نقش‌هاي دزد و معتاد، «شرطي سازي» را موجب مي‌شود.


قادري در ادامه اظهار كرد: كنترل بيش از حد رسانه آن را از كاركرد خود منحرف مي‌كند و باعث ايجاد شدن مشكلات بيشتري مي‌شود كه همان قطع ارتباط مخاطبان با آن است. امكان دارد برخي مسائل باعث به وجود آمدن ريا كاري در حوزه طنز مي‌شود، يعني بين آن چه كه هستيم و آن چه كه به تصوير مي‌كشيم فاصله ايجاد شود. درغرب هم كه مساله خشونت برايشان مهم است نيز اغلب جامعه شناسان به اين نتيجه رسيدند كه فيلم‌هاي خشن تاثيري روي بالا رفتن خشونت نداشته است.

وي ابراز عقيده كرد: پس از ديدن همه‌ي دعواها ، دغل‌كاري‌ها در سريال «بزنگاه» فكر مي‌كنم مردم مملكتم را بيشتر دوست دارم، اما اي كاش اين عيب‌ها را نداشتند.


در بخش ديگري از اين نشست مجيد امامي اظهار كرد: مساله رسانه‌ي ما درباره‌ي فلسفه‌ي طنز است و نه طنز؛ از زمان قبل از سقراط نيز در اين زمينه بحث شده است اما همه‌ي آن‌ها حرف مشتركي دارند كه بر مبناي آن در طنز چيزي تخريب و چيز ديگري عزيز مي‌شود. يكي از معضلات، «اعتياد» است كه در برنامه‌هاي مختلف رسانه بايد تحليل و با بياني جذاب مشكلات آن به مخاطب ارائه شود. اما آيا در «بزنگاه»، اعتياد و پشت‌هم اندازي تخريب مي‌شود؟

وي در بخش ديگري از صحبت‌هاي خود گفت: در چندين سال قبل افراد روستايي در برنامه‌ها براي خنداندن مخاطب مورد استفاده قرار مي‌گرفتند، ولي اكنون همين روستانشينان به زاغه نشينان تبديل شده اند و همين افراد دست‌مايه‌ي خنده‌ي مخاطبان اكنون قرار مي‌گيرد. در صورتي كه حجم زيادي از آسيب‌ها مربوط به طبقه‌ي بالاي جامعه است.


قيدرلو نيز در اين زمينه اظهار كرد: در تمام سريال‌هاي رضا عطاران به جز «ترش و شيرين» كه به تقابل اقشار بالا و پايين جامعه مي‌پردازد، موضوع خنده طبقات پايين است. در سال جاري نيز بهترين زمان پخش برنامه‌هاي ماه رمضان به سريالي طنز با موضوع فرودستان جامعه اختصاص دارد.


قادري در پاسخ به اين پرسش كه آيا بهتر است دست هنرمند در ساخت اثر به طور كامل باز باشد يا سازمان صدا و سيما بر كار او نظارت كند؟ گفت: هنرمند بهتر است در يك سازمان تعريف شود. بهترين فيلم هاي سينمايي نيز در استوديوها و تحت محدوديت‌ها ساخته شده‌اند. البته ما معمولا در دو سوي بام قرار داريم. بدين معني كه يا معتقديم كه بايد همه چيز تحت رسانه كنترل شود و يا بر اين اعتقاديم كه بايد به هنرمند آزادي كامل در خلق يك اثر بدهيم. در صورتي كه حد وسط بهترين حالت است.

اين منتقد در پايان با اين ابراز عقيده كرد كه سريال «بزنگاه» نشان داده كه هنرمند مي‌تواند خط قرمزهاي جامعه را به چالش بكشد.

Mahdi_P30
24-09-2008, 14:47
راستی یه چیز دیگه!

می دونین اون زنه کر و لاله، که نادر ازش خوشش اومده،کیه؟!!!!!!!!
.
.
.
همون دختره اس که تو فیلم "پرنده کوچک خوشبختی" بازی کرده بود!
من و دوستم چند دقیقه پیش به این کشف مهم نائل شدیم:5:
.
.
خوب دیگه...........منتظرم تا پیامهای تبریکتونو واسه این کشف مهم دریافت کنم:19:

( یه وقت نگین "خودمون می دونستیم" که کُفری می شما:13:)
کشف بزرگی بود!!
من میدونستم تو یه سریال دیگه بازی کرده ولی اسم سریالشو نمی دونستم

vahid_vaezinia
24-09-2008, 15:46
دلــــم بــــرای بــــزنــــگــــاه تــــنــــگ شــــده ! عــــادت کــــرده بــــودم !

bahareh655
25-09-2008, 02:39
سلام

نامردا خیلی ازش زده بودن،قشنگ معلوم بود.............................اصلاً من نمی خوااااااااااام:41:
.
.
امروز اونجاش که عموهه واسه دوستش،سوغاتی جوراب آورده بود،داشتم می ترکیدم از خنده!

اونجاشم که دُرسا تو چمدون بود و عموهه در چمدونو بست،خیلی باحال بود!

دیدین چه جوری حمله کردن سر سوغاتیا:8:

alizshah
25-09-2008, 02:47
سلام

نامردا خیلی ازش زده بودن،قشنگ معلوم بود.............................اصلاً من نمی خوااااااااااام:41:
.
.
امروز اونجاش که عموهه واسه دوستش،سوغاتی جوراب آورده بود،داشتم می ترکیدم از خنده!

اونجاشم که دُرسا تو چمدون بود و عموهه در چمدونو بست،خیلی باحال بود!

دیدین چه جوری حمله کردن سر سوغاتیا:8:

مثلا کجاهاش رو بریده بودن :10:
عجب ادم های .... (ادم که نمیشه گفت )
عجب موجود زنده ضرر زن نفهمی هستن اینا

Mahdi_P30
25-09-2008, 04:49
از اين به بعد هر جاي سريال كه شما رو راضي نكرد ، ميتونيد بگيد سانسور شده
سريال كه عالي بود و عالي پيش ميره ، اگه اين نامردا بزارن!!!
حالا داستان سريال چي هست؟

سباستین
25-09-2008, 06:57
با تشكر از مدير Amin كه تاپيك رو دوباره باز كردند.

دوستان خواهشا بحث هاي قبل رو دوباره باز نكنيد.

ممنونم!
قابل توجه دوستان عزیز...
با اون قسمتی که داشت تو آشغالا دنبال موادش می گشت خیلی حال کردم. واقعا معتادها همین طورین. واسه مواد هر کاری می کنن, هرکاری!!!

Behsood
25-09-2008, 07:33
سلام
به نظرم بزنگاه یه سریالی هستش با تفکر عطاران مثل قبلی ها.
اما خب تو این یکی یه کم پا شو فراتر از اون مرز مشخص شده! گذاشته مثلا همون کاری که تو ماشین با انگشت اش انجام داد.
در ضمن هیچ ملامتی متوجه عطاران نیست (گرچه کمی هم هست!) اما ملامت اصلی متوجه اون نهادی هست که اجازه داده همچین چیزی تو سریال باشه.
ممکنه عطاران بیاد تو دفاع از خودش بگه این تو فرهنگ ما مشکلی نداره (درست هم میگه) اما خب بیشتر کسایی که کمی با فرهنگ اون ور آشنا هستند برداشت خودشون رو میکنند(ما شاء الله این مورد رو همه درجریانش هستند!!)

حالا هم به اون نهاد سهل انگار یاید گفت : آب وقتی ریخت دیگه نمیشه جمع اش کرد. با توقف پخش اش هم خودشون میرفتن زیر سوال که اصلا همچین نهادی به چه درد می خوره؟

در کل سریال نمی خواد سر کسی رو کلاه بذاره و از بازیگران قدیس و قدیسه بسازه اون چیزی رو نشون میده که هست صد برابر بد تر هم هست!!
عطاران به هبچ وجه نمی خواد در چارچوب سریال های خشک باشه و تمام سعی اش رو میکنه تا ساختار شکن باشه.

مهم ترین چیزی که عطاران تو سریال اش رو اون تاکید میکنه طنز فیزیکیه آخرین مثال اش رو دوستمون گفت بستن ساک در حالی که درسا توش بود.
این قدر رو این کار میکنه که بعضی وقت ها دیگه از حد میگذره ...

در سریال عطاران آدم با عقل وجود خارجی نداره!!!

همه بلا استثنا یا کاملا خنگ تشریف دارند یا به هر حال در عین عاقل بودند به سخره گرفته مین (خود عطاران و تیکه ای که به اون حاجی تسبیح به دست پروند بابت قضیه ی مواد زدن!)

این سریال انتقاد های خوبی هم داره که نمیشه ازش گذشت مثلا :


اعتقادات عجیب مردم در مورد بالاپایین کردن مرده!
کولی بازی بیش از حد و ظاهر فریبی عزاردار ها در مراسم
عدم احترام به بزرگتر
دروغ . غیبت . تهمت و ... که اصلا یه چیز روزمره و عادی شده

شما مقایسه کنید همین سریال (به قول امین) داداشی رو با بزنگاه!
تو اون سریال باور کنید دیالوگ های حسین یاری من یکی رو تا مرز خفگی میبره!
اون سریال شبکه یک (حیف قریبیان انصافا) اون پسره مانکنه اسمش یادم نیست با اون بازی تابلو اش قشنگ معلومه داره ادا در میاره اون طرز حرف زدن اش که روز به روز بیشتر منو یاد فروتن میندازه که ...
شبکه 5 اون جواد رضویان هم فکر کرده یکی دوبار مردم به کاراش خندیدند حالا دیگه حرف هم بزنه مردم میخندند و هیچ تلاشی برای بازی خوب ارائه نمیده

خب با این وضع چیکار میشه کرد؟ جز دیدن بزنگاه؟ :40:

یا حق (من بازم از پیرمرد عذر می خوام با شناختی که از ایشون دارم آدم بزرگی هستند:40:)

meka
25-09-2008, 10:09
از اين به بعد بزنگاه را با سانسور نگاه مي كنيد
ديروز بعد از چند روز وقفه مجددا بزنگاه دوباره شروع به پخش كرد اما بعضي از قسمت هاي اون به طور فجيعي سانسور شده بود
مثلا جايي كه عمو ميگه ساكم كجاست و مي خواد بره دنبال ساك يك دفعه نشون مي ده كه دارند سوغاتي ها رو تقسيم مي كنند و معلوم نميشه ساك از كجا پيدا شد وچرا چنين پرشي بين اين سكانس ايجاد شد :18::18::9::45:
يا در قسمتي ديگر وقتي عمو پشت نانوايي است و در حال صدا زدن است ومنتظر است تا در را باز كنند يك دفعه مي بيني هنوز داخل نرفته داره از نانوايي خارج ميشه و با كامران هم خداحافظي صميمانه اي مي كنند وتيكه كه عمو به نانوايي مي رود به شدت سانسور شده .:41::23::24:
واقعا بايد متاسف شد براي چنين جامعه و تلويزيوني كه ادعاي ازادي دارند اما خودشون هر چي رو دوست داشته باشند نشون مردم مي دند من موندم اخه حقيقت جامعه رو گفتند كجاش مشكل داره ...........

EHHASSATNI
25-09-2008, 11:40
به نظرم عطاران وقتی همه میگن این کار عطاران خیلی ضعیفه و با کارهای قبلش فرق داره فیلم نامه رو عوض کرد و اسمش رو نمیدونم عمو هه رو میاره تو داستان

arash_3tar
25-09-2008, 13:25
به نظرم عطاران وقتی همه میگن این کار عطاران خیلی ضعیفه و با کارهای قبلش فرق داره فیلم نامه رو عوض کرد و اسمش رو نمیدونم عمو هه رو میاره تو داستان

به شدت تکذیب میشه
اولای رمضان بود که با همین عموهه . احمد پور مخبر داشت صحبت میکرد اونم داشت به طور امل فیلمو تعریف میکرد که مجریا جلوشو گرفتن

sara_girl
25-09-2008, 13:32
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خوب meka جان آره اون تیکه هاش خیلی تابلو بود مخصوصا تونانوایی.....بعضی تیکه هاشو زدن..... ولی باحال بود این قسمتش...مگه نه؟؟؟؟؟ اون تیکه ای که درسا میره تو چمدون بعد عموهه درشو میبنده خیلی باحال بود.....راستی تو این قسمتش دوباره یخمک بود(بحث قبلی)........شوخی کردم:31::31:....خوب فعلا....تابعد....

Mahdi_P30
25-09-2008, 14:27
قابل توجه دوستان عزیز...

نميخواد جمع ببندي
بنويس: دوست عزيز
بحثاي قبلي هم به جز بحث اون كلمه(كه من واقعا پشيمونم كه چرا اينجا مطرحش كردم) مشكلي نداشت
از نظر شما شايد!
قابل توجه امين آقا كه ميگه 60 70 درصد اينجا پست منفي و مخالفه
اصلا مگه اينجا ميشه پست منفي داد؟
اون نامه محرمانه سايت تابناك نوشته بود ،خنده داره
اگه محرمانست پس دست تو چه كار ميكنه؟
نميشه دقيقا تشخيص داد كجاي سريال سانسور شده
چون عطاران معمولا آخر سريالاشو نميتونه خوب تموم كنه(اكثر سريالا همينطورين) و هميشه هم به خير و خوشي تموم ميشه
سانسور هست ولي قرار نيست هر جاييش كه آب بهش بسته شده بود ، سانسور شده باشه
آب بستن به سريالاي ماه رمضون ، چون با عجله ساخته ميشه ، طبيعيه!
اصلا من موندم برا چي 2 تا نويسنده داره ، اين فيلمنامش خيلي آبكيه ، قسمتاي طنزش هم كه همون كارايي هست كه قبلا از عطاران ديديم
براي وقت گذراني گزينه بسيار مناسبيه!
نكته جالب ديشب اينجاست كه اصلا موقع ورود عموشون اصلا ساكي دنبالش نبود
يه دستش عصا و اون يكي دستشم خالي بود
ساكه كلا از كجا اومد؟
توي تكرارش ببينيد
اون جايي كه عطاران به حاج آقا مرتضايي تيكه انداخت كه شما برو نيايشتو بكن يا برو دعا كن ، قابليت سانسور شدن رو داشت(چون هيچ لطمه اي هم نميخورد) كه پخش شد
اون تيكش از نظر من قشنگ بود
اونجايي هم كه سوغاتي جوراب به اون يارو داد هم باحال بود
اين تايپيك هم كه نصف پستاش تاسف خوردنه
از همه دوستان هم به خاطر پست منفي دادن معذرت ميخوام ، انشاا... دفعه آخرم باشه!!
به بزرگي خودتون ببخشيد!
اگه با اين پست به كسي برخورد بگيد ، سانسورش كنم

Behsood
25-09-2008, 17:53
چون عطاران معمولا آخر سريالاشو نميتونه خوب تموم كنه(اكثر سريالا همينطورين) و هميشه هم به خير و خوشي تموم ميشه
سلام
ببخشید معنی این رو نفهمیدم یعنی برای پایان خوب نباید ماجرا ختم به خیر بشه؟

اون جايي كه عطاران به حاج آقا مرتضايي تيكه انداخت كه شما برو نيايشتو بكن يا برو دعا كن ، قابليت سانسور شدن رو داشت(چون هيچ لطمه اي هم نميخورد) كه پخش شد
تیکه ی اصلی جایی بود که گفت : شما هم تشریف میارید!

hosseinmusicmaster
25-09-2008, 20:23
حیف که 4 ، 5 قسمت بیشتر نمونده !
من خیلی حال کردم با این سریالش !

InDepEndEnCe
25-09-2008, 23:38
اونجا كه ديشب گفت اين خارجي ها هر وقت دلشون بخواد go مي كنند خيلي باحال بود! تعجب بود سانسور نشده!

درضمن موقعي كه به طور رسمي اعلام شده كه ادامه سريال سانسور شده لطفا دنبال سانسورها نگردين . چون فقط اعصاب خودتون رو خورد مي كنيد و دوباره فقط باعث بحث مي شه!

ولي خيلي تابلو سانسور نشده.

hosseinmusicmaster
26-09-2008, 01:28
ولي خيلي تابلو سانسور نشده.

بی خیال
از این تابلو تر دیگه سانسور ندیده بودم

Behsood
26-09-2008, 01:31
سلام
شما همتون یه کم حساس شدید چیزی ازش نزدند اگر هم زدند اون قدر ها مهم نیست!

bleu2u4u
26-09-2008, 01:49
بی خیال
از این تابلو تر دیگه سانسور ندیده بودم

اونايي كه ميگن سانسور شده فقط ميخوان بگن ما هم حاليمونه
وگرنه يه مثال بزنيد كه ميگيد خيلي تابلو سانسور شده

mstf666
26-09-2008, 02:01
از اين به بعد بزنگاه را با سانسور نگاه مي كنيد
ديروز بعد از چند روز وقفه مجددا بزنگاه دوباره شروع به پخش كرد اما بعضي از قسمت هاي اون به طور فجيعي سانسور شده بود
مثلا جايي كه عمو ميگه ساكم كجاست و مي خواد بره دنبال ساك يك دفعه نشون مي ده كه دارند سوغاتي ها رو تقسيم مي كنند و معلوم نميشه ساك از كجا پيدا شد وچرا چنين پرشي بين اين سكانس ايجاد شد :18::18::9::45:
يا در قسمتي ديگر وقتي عمو پشت نانوايي است و در حال صدا زدن است ومنتظر است تا در را باز كنند يك دفعه مي بيني هنوز داخل نرفته داره از نانوايي خارج ميشه و با كامران هم خداحافظي صميمانه اي مي كنند وتيكه كه عمو به نانوايي مي رود به شدت سانسور شده .:41::23::24:
واقعا بايد متاسف شد براي چنين جامعه و تلويزيوني كه ادعاي ازادي دارند اما خودشون هر چي رو دوست داشته باشند نشون مردم مي دند من موندم اخه حقيقت جامعه رو گفتند كجاش مشكل داره ...........


اونايي كه ميگن سانسور شده فقط ميخوان بگن ما هم حاليمونه
وگرنه يه مثال بزنيد كه ميگيد خيلي تابلو سانسور شده

دوستان توی صفحات قبل مثال هایی رو آوردند.

البته سانسورها در حدی نیست که جریان فیلم رو عوض کنه.
اما به هر حال همین که احساس میشه یک قسمت فیلم حذف شده و همچنین احساس میشه که اون قسمت یک چیز جالب توش بوده ، حس خوشایندی نداره.
شاید واقعا چیزی که حذف شده توسط خود کارگردان بوده و اصلا مسئله ای نداشته.
ولی به هر حال یه جورایی حس کنجکاوی رو تحریک میکنه.

Alireza Taji
26-09-2008, 02:29
سانسور خیلی هم شدید نیست!
من چند قسمت اخیر یک صحنه را حس کردم سانسور شد اونجا که درسا میاد به این عمو میگه سوغاتی اوردی و عمو دنبال کیفش میگرده که یک دفعه می بینه کیفش نیست و تا میگه کیف کو یهو صحنه پرید و همه را دور کیف عمو دیدیم!
فکر کنم اونجا نادر کیفش را کش رفته بود...


من این چند قسمت اخیرش زیاد به دلم ننشست! کلا با سریالهای عطاران حال نمیکنم اما از این سریال به چهار دلیل خوشم اومده
اول اینکه عطاران یک تکونی به خودش داده و سعی کرده دست از ساختن سریالهای با داستانهای تکراری برداره خدایش اگر به سریالهای قبلیش نگاه کنید می بینید داستانهاش در یک مایه هست!
دوم به خاطر اینکه بر خلاف سریالهای دیگر سعی کرده برخی خرافات بخصوص در دفن و کفن را نشون بده
سوم اینکه برای اولین بار هست که یک معتاد را در تلویزیون ایران می بینم که شکل و رفتارش به حقیقت نزدیک هست!
چهارم فقط به خاطر درسا که ازش شدیدا خوشم اومده!:27:

arte
26-09-2008, 03:08
آدم میتونه درک کنه که عطاران چه آدم پر ذوق و خلاقیه ! وچقدر سطح کارش می تونه بالاتر از این باشه! اما واقعا با این شرایط موجود که همین چهار تا واقعیت توی سریال رو هم دارند سانسور میکنند! فکر میکنم حق داشته باشه یه جاهایی رو سر هم بندی کنه!
واقعا هنرمند تو این جامعه دلش رو به چی خوش کنه! !!
درسا یه بچهء فوق العاده شیرینه! درمقایسه با فاطیما که با عمو پورنگ بازی میکرد( ومن شدیدا با هاش مشکل داشتم) این بچه خیلی فوق العاده است. اما انصافا بازی خوبی هم ازش گرفته شده یعنی کاملا حس میکنی این بچه با عوامل صحنه راحته! بدون استرس کار میکنه!

Mahdi_P30
26-09-2008, 05:10
اونايي كه ميگن سانسور شده فقط ميخوان بگن ما هم حاليمونه
وگرنه يه مثال بزنيد كه ميگيد خيلي تابلو سانسور شده

تاييد ميشه
اصلا خيلي مشخصه كه ديگه داره طنزش ته ميكشه ، ديگه چيزي براي مسخره كردن باقي نمونده ، فيلمنامه درست و حسابي هم كه از اول نداشت(به نظر من)
احمد پورمخبر رو هم كه انگار ميخواست موقعي كه ديگه چيزي براي عرضه نداشت ، بيارتش تو كار
ديگه چيزي كه مشخصه
قرارم نيست اگه منو راضي نكرد ، بگم سانسور شده
واقعا عطاران چقدر خلاقه ، بزنيم به تخته
همون كارايي كه تو سريالا و فيلمايي كه بازي كرده رو داره اينجا هم انجام ميده
ولي با يك سري موضوعات جديدتر و به روزتر!
با مسخره كردن كارهاي روزانه و نشون دادن خودمون كه ساختن طنز اونم از نوع پربيننده كه كاري نداره
بيچاره داره اينجا تلف ميشه

عبد الرحمان
26-09-2008, 07:36
تخريب اخلا‌ق در «بزنگاه» معنويت

اميد رهگذر

سنت پخش سريال‌هاي طنز در ماه مبارك رمضان امسال نيز با پخش سريال بزنگاه ادامه يافت. تا زمان نگارش اين يادداشت هيجده قسمت از سريال پخش شده است و به گمانم همين قسمت‌هاي پخش شده براي قضاوت و ارزيابي كل كار كفايت مي‌كند. به هزار و يك دليل...! به اين دليل كه هنوز درنيافتهايم سريال حول چه حرف و حديثي نطفه بسته و آدم‌ها و اتفاق‌ها چه كاركردي در سريال دارند. به اين دليل كه با گذشت بخش كلان سريال، هنوز نمي‌دانيم چه داستاني در كل كار اصلي و چه داستانك‌هايي فرعي قلمداد مي‌شوند. به اين دليل كه آدم‌ها بي ارتباط با موضوع اصلي كه آن هم گم است، مي‌آيند و مي‌روند و مزه مي‌پرانند و دوباره گم مي‌شوند. به اين دليل كه نويسنده و كارگردان همه را سركار گذاشته‌اند و مدام با استهزا و مسخره بازي‌هاي مضحك و چندشآور مخاطبان خود را بازي گرفته‌اند. به اين دليل كه همه چيز بوي ندانم كاري و بدتر از همه اهانت به شعور و احساس مخاطبان مي‌دهد. به اين دليل كه اصلا نمي‌دانم نوشتن درباره بزنگاه اساسا كار عاقلانه‌اي هست يا بدون رودربايستي حقير نيز به نوعي با اين يادداشت در واقع وقت و فهم و ارزش خودم را زير سؤال مي‌برم.

به صراحت مي‌گويم پايان سريال با هر سمت و سو و پيام فرضي!! كه به‌دنبال داشته باشد، قادر نخواهد بود آن‌همه هنجارشكني، لودگي، اهانت، و ... به‌جا گذاشته را ترميم و توجيه كند. به اين دليل كه حتي بچه‌هاي دوازده ساله و بازيگوش و ساده پسند و ... هم گول اين همه فريبكاري را نخورده‌اند. واقعا ماندهايم صدا و سيما در پارهاي از مواقع با چه منطقي ميخواهد اين همه بيتوجهي و ساده انگاري درباره مسائل و معضلات اجتماعي و خانوادگي را توجيه كند. ضرب المثل رفتن از سوراخ سوزن و نرفتن از دروازه، شايد براي فهم اين پارادوكس بهترين و دم دستترين ضربالمثل فارسي باشد.

پيش از پرداختن به اصل موضوع ناچارم در همين مقدمه به تيتراژ ابتدايي سريال اشاره كنم كه با آن ايده و ساخت نسبتا هوشمندانهاش ظاهراً وعده يك اثر قابل تحمل را مي‌داد كه متاسفانه در ادامه مشخص شد هيچ ارتباطي با كل سريال ندارد و مانده بودم دليل اين‌همه ذوق و هوشمندي براي ساخت آن چيست؟ شايد بتوان اين نقطه نيمه روشن را نوعي دور زدن مخاطبان خاص تلقي كرد. پيش‌تر بارها و بارها درباره ضرورت طنز در آثار تلويزيوني سخن گفتهايم و همچنين به نياز روح جامعه به خنديدن، شادابي و ...؛ اما به كرات هم تاكيد كردهايم كه اين‌همه با استهزا، مسخره بازي، لودگي، دست‌انداختن عيب‌هاي جسماني، تحقير لهجه‌ها، زبان‌ها، مليت‌ها، فرهنگ‌ها و ده‌ها دستاويز غير اخلاقي و ضد ارزشي ميسر نميشود. اما نميدانستيم اين مسير به تجديد نظر و تصحيح منتهي نميشود؛ بلكه به تدريج حوزههايي ديگر از خط قرمزها را نيز زير پا ميگذارد و به خيلي از ارزشها و حتي تابوها هم ناخنك ميزند. بزنگاه چشممان را به روي واقعيتهاي تلخ و تيره و تاريك تازهاي باز كرد. وقتي صحنههاي مربوط به مراسم عزاداري و خاك سپاري بزنگاه را مرور مي‌كنيم، چيزي جز چندش و عصبانيت برايمان حاصل نميشود. براي درك اين مهم خوانندگان را ارجاع ميدهم به كل صحنههاي خاكسپاري در قسمت اول سريال. لازم نيست نويسنده و كارگردان سريال، ما را به مديوم و فضاي طنز سريال احاله دهند، اگر چنين ادعايي در كار باشد، اوضاع را از اين هم كه هست بدتر خواهيم كرد. تصور ميكنم بتوانيم مرز و تفاوت شوخي كردن با موضوع و مقوله مرگ را با استهزا گرفتن ميت تشخيص بدهيم. آن‌چه در بزنگاه شاهد آن هستيم، نه شوخي كردن با مرگ كه ميتواند جاي توجيه داشته باشد، كه دست‌انداختن و سخره گرفتن حيات پس از مرگ است. و يا در خوش بينانهترين حالت تصوير كردن جامعه و مناسباتي است كه همه ارزشهايش در مردهخواري و فرصتطلبي و وارثخواري و ... مستحيل شده است. تعميم اين نگاه بدبينانه به كليت جامعه در واقع متهم كردن روح اجتماعي ما به ضدارزش‌هايي است كه معلوم نيست چه‌اندازه ريشهاش در مناسبات اجتماعي و چه‌اندازه در نگاه شخصي نويسندگان متن و سازندگان بزنگاه و البته در فرصتطلبي آن‌ها براي دستمايه قرار دادن هر چيز و صدالبته به نيت خنداندن نهفته است.

وقتي آقاي عطاران براي خنداندن جماعت روزهدار پاي تلويزيون از اهانت به عزيزترين و متأثرترين لحظات زندگي آدم يعني مرگ والدين هزينه مي‌كند، تصور مي‌كنم كه ايشان نه تنها نسبت و تعاملي با مناسبات اجتماعي جامعه خودش ندارد، بلكه هيچ وقت به هيچ چيز كه نشاني از حرمت و احترام به بزرگان و سايه سران زندگي دارد، پايبندي نداشته است، و فراموش كرده كه مقوله مرگ پديده‌اي نيست كه اين‌گونه با لاقيدي و ... بشود با آن بازي كرد و آن را دستمايه خنده قرار داد.

وقتي سريال، كليديترين بخش خود يعني قسمت اول را با نمايش به اصطلاح صحنه‌هاي چيزكشي شخصيت محوري سريال در مقابل ديدگان دخترش شروع مي‌كند و براي تفهيم و شيرفهم كردن مخاطبان و يا براي خنداندن آن‌ها از همان آغاز سيخ و سنگ و چاي نبات و سيگار و .... را جزيي از شخصيت محورياش مي‌كند و براي اين‌كه اين نمايش مضحك بيش‌تر توليد خنده كند، دخترك معصومي ‌را به معركه مي‌كشاند، تا با شيرين زباني و همچنن عملگي چيزكشي براي پدرش به يك مكانيزم خنده تبديل شود، آن وقت صد صلوات و رحمت به آن ناظران و مميزي نويساني مي‌فرستم كه تا حالا اجازه نداده‌اند به هر قيمت دست سريالسازان و فيلم سازاني از جنس آقاي عطاران براي واقع نمايي روايت باز شود! شايد تاكنون در ده‌ها فيلم و سريال جدي و شوخي چنين آدم‌هايي از جنس نادر با هزار درجه انحطاط و آلودگي تصوير شده باشند؛ اما هيچ‌كدامشان براي تصوير كردن چنين كاراكتري تا اين ميزان از خودگذشتگي و ايثار و نبوغ نشان نداده‌اند!! كسي نيست به اين آدم رند بگويد: مؤمن خدا! گيرم كه اين صغر و كبري كردنها مي‌خواهد در نهايت پيامي ‌بدهد كه دل آدم را ريش ريش كند، و بر بانيان توزيع مواد مخدر و چيز فروشان لعنت بفرستد و درس‌هاي آموزنده‌اي هم بگيرد. بر مدار چنين فرضي اين‌همه جزيي پردازي و نشان دادن آلات چيزكشي و مقدمات و مؤخراتش و در ادامه سوء استفاده از درسا چه كاركرد درماتيكي و فرآيند سازي در كل ماجرا خواهد داشت. در قسمتهاي بعدي سريال اين‌گونه وانمود مي‌شود كه درسا نميداند پدرش معتاد است. يعني اين‌كه درساي او آن‌قدر كودن و عقب مانده است كه در اين سن و سال نمي‌داند كسي در حمام و موقع استحمام چاي نبات نمي‌خورد!

آقاي عطاران تا اين‌جاي سريال خواسته يا ناخواسته حامل اين پيام است كه چيز كشي در حمام و به‌ دور از چشم دخترتان و لو اين‌كه بداند شما چه مي‌كنيد، بهتر است از اين‌كه روبه‌روي چشم او اين كار را بكنيد. آخر يكي نيست به اين آقاي مرد رند بگويد اين طفل معصوم كه با همه مراحل و ابزارهاي آن آشنا است و در پاره‌اي از امور هم به مخفي كردن آن چيز براي تو مشاركت مي‌كند، چطور از اصل موضوع سر درنياورده است. نكته جالبتر اين‌كه در ادامه متوجه مي‌شويم آدم‌هاي اطراف نادر همه به نوعي يك چيزشان مي‌شود. از آقاي توفيق گرفته تا خواستگار فريده خانم. و نكته جالبتر اين‌كه نوع نگاه به اين بليه بهگونه‌اي است كه انگار آن‌قدرها كه نكوهش مي‌شود، چيز بدي نيست. اميدوارم اين تلقي صرفاً يك استنباط اشتباه باشد.

وقتي آقاي عطاران صورت ظاهر آدم‌هايش را دستمايه هجو و استهزا و خنده قرار مي‌دهد و به عنوان يك هنرمند كه ظاهرا معيارهاي زيباشناختياش بايد فراتر از فهم و درك عوام باشد، به خود اجازه مي‌دهد از دم دستترين اسباب خاله زنكي براي خنداندن جماعت روزهدار استفاده كند، نميدانيم به چه چيز بايد شك كنيم. رو در رو قرار دادن فرزانه و فريده و رقابت اين دو براي قاپيدن دل كامران (شاگرد صابر) و واكنشهاي كامران در قبال اين دو با چه منطق اخلاقي، و ... توجيه پذير است؟!

ظاهرا صداو سيما در توجيه ممنوعيت پخش بعضي فيلمهاي سينمايي در تلويزيون به نحوه معاشرت و روابط غير شرعي بهعنوان هنجارشكني استناد كرده است. من نميدانم نوع و جنس رابطه دزدانه كامران با فرزانه چه چيزي كم‌تر از همان مناسبات مورد اعتراض مديران صدا و سيما در سينما دارد. شايد يك فرقش اين باشد كه اين مناسبات در لايه‌اي از طنز و شوخي برقرار مي‌شود و شايد فرق ديگرش اين باشد كه اين مناسبات به اصطلاح غير شرعي از محدوده خانه به خيابان كشيده نشده است. ترويج اين نگاه به نفس مناسبات اين‌گونه با هر بهانه آنهم از طريق رسانه تلويزيون آيا به مثابه توجيه شكلي از خيانت به حوزه و حريم خانواده نيست؟ آيا همه اين بدآموزي‌ها به صرف توجيه فضاي طنز و كميك قابل توجيه و دفاع است؟ گيرم كه فرجام اين مناسبات هم به ازدواج و روابط شرعي زناشويي منتهي شود، در اين صورت نمي‌شود هر نگاه تعرضآميزي را با اين حربه توجيه و ماست مالي كرد؟! عكس اين رابطه را نيز مي‌توان در تنظيم رابطه فريده با كامران دنبال كرد. جايي كه فريده در تلاش است نظر كامران را به خود جلب كند. مناسبات سه ضلعي ميان كامران و فريده و فرزانه پيام‌هاي نغز و منحصري دارد كه اميدوارم زياد توي چشم نيامده باشد و به همين دليل هم از باز كردن بيش‌تر مفاهيم مورد نظر نويسنده اكراه دارم.

نكته آخر اين‌كه قرار دادن آقاي مرتضايي به عنوان يك آدم مؤمن و نماينده‌اي از آدم‌هاي مذهبي جامعه ما در ميان اين‌همه آدم رند، فرصتطلب، بيعاطفه، طماع، مرده خوار و ... آن هم با اين ميزان بلاهت و عقب ماندگي و ... چه صيغه‌اي است؟! ‌اي كاش نويسنده متن مي‌گذاشت با همان تصوري كه از كليت اين آدم‌هاي طماع در ذهنمان ايجاد كرده، درباره آن‌ها قضاوت كنيم. وارد كردن آقاي مرتضايي و پسرش در روال كار آنهم با اين نگاه هجوآميز، در واقع بدترين نوع دفاعي است كه مي‌شود از آدم‌هاي مذهبي و مؤمن جامعه كرد. بعد از آن هجمه‌اي كه فيلم‌هاي سينمايي ما به اين بخش از جامعه با عناوين نامريي و مستقيم و غير مستقيمي همچون مرتجع، خشك مغز، عقب مانده از تحولات، قشري، خشكسر، متعصب، فناتيك و ... وارد كردند، چشممان به رويه تازه هجمه و سخره گرفتن اين آدم‌ها روشن. راستي چه كسي گفته و ادعا كرده است كه آدم‌هاي مذهبي در جامعه ما زود دور مي‌خورند و مي‌شود به طرفه`العيني يا سرشان كلاه گذاشت يا كلاه از سرشان برداشت؟ چه كسي گفته و ثابت كرده آدم هاي مذهبي در مواجهه با هر ظلم و تجاوز به حريم و حقوق شان مثل فرزند آقاي مرتضايي زود جا ميزنند و صحنه را ترك مي كنند و دست آخر هم از همه حق و حقوق شان نه تنها گذشته كه به نوعي باج دهي هم ميكنند. اگر در واقع امر هم همين نشانهها معرف اين‌گونه آدم ها باشد، آيا اين ادعا كه موجوديت و ثبات و استقرار اين نظام در گرو فداكاري و از جان گذشتگي و شهامت و دلباختگي اين آدم هاي مومن بوده، ادعاي گزافي محسوب مي شود؟ و نكته جالب و پارادوكسيكال در مورد اين نمونهها اين‌كه اصرار داشته باشيم همين آدمها را به نوعي نماينده مناسبات دلالبازي مسكن و فرصت طلبي هم بكنيم.

من نميدانم ناظران و مديران تلويزيون به استناد چه معيارها و ملاكهايي پذيرفتهاند كه سريال بزنگاه اين‌گونه به بخش عظيمي از آدمهاي مذهبي و مؤمن جامعه ما توهين روا دارد، بخش ارزشمند و قابل احترامي از مناسبات اجتماعي ما را به سخره بگيرد. غير مستقيم پديده اعتياد به نوع خاص از مواد مخدر را ترويج كند و مباح بداند. نگاه جنسي به حريم خانوادهها را به بهانه ازدواج جايز شمارد. به دختران پا به سن گذاشته به هر دليل و بهانه اي اهانت و تحقير كند و نقش‌آفرينان بهطور غير مستقيم خودشان را به دليل شايد رعايت محذوريت هاي اخلاقي و شرعي مقصر جلوه دهند و براي شان نسخه تعامل و شكار پسران و در نهايت رقابت با خواهران خود را تجويز كنند! شايد گفته‌شود: اين‌همه بدبيني حاصل ريز بيني و جزيي نگري به يك اثر طنز و نيمه جدي است. و من ميگويم يك اثر به اصطلاح هنري با هر ژانر مگر جز از پيوند اين اجزاء و در ارتباط با يك كليت معنايي شكل ميگيرند.

و نهايت اين‌كه ميرسيم به طرح يك سوال اساسيتر و ان اينكه واقعا قرار است در ادامه چه حوادثي رخ دهد تا اين همه بدآموزي و هنجارشكني، وديعه و هزينه آن باشد؟! به استناد صدها كليشه و تكرار اين سال‌ها و پيش از تمام شدن سريال، من به شما ميگويم قرار است در نهايت اقا نادر دست از اعتيادش بكشد و همسرش به خانه برگردد. اختلافات نادر و توفيق و صابر پس از متنبه شدن به اين‌كه مال دنيا به دنيا ميماند، تمام مي‌شود و اما داستان برادري و خواهري چيز ديگري است، ختم به‌خير ميشود و احيانا پدر خانه پول فروش را سرمايه ساخت چند آپارتمان براي فرزندانش كرده است. نشانه اش هم همان جرثقيل گردان و در حال ساختن مجموعه مسكوني است. و يا دست آخر غافلگيري مرگ پدر خانواده يك بازي بر اساس ضربالمثلهاي قديمي بوده كه ميخواسته بچه‌هايش را درس بدهد. آقا كامران با خواهر كوچك خانه ازدواج ميكند و آقا داماد معتاد هم به وصال فريده ميرسد. ميماند دست آخر مخاطباني كه در طول اين شب هاي پرفضيلت ماه مبارك رمضان مغبون شده اند. خودشان را در آينهِ كسي ديده اند كه بدون شك از جنس آن‌ها نيست. معناي خيلي چيزها را نميداند و تصور ميكند ميتواند با آب بستن به هر فكر و ايده خام و دمدستي كره بگيرد. دست آخرتر اين‌كه ميخواهم بگويم بالا غيرتاً دست از سادهنمايي پديده هايي از جمله اعتياد در جامعه مان بر داريد. اگر چنانچه به زعم فيلمسازان و نويسندگاني از طيف بزنگاه اين پديده تا اين ميزان هم در غرق كردن و قرباني گرفتن آدم ها، سهل و ساده بود و در نقطه مقابل نجات آن‌ها نيز به همين ميزان ساده مي بود، امروز جامعه ما شاهد اين همه قرباني و معتاد نبود. فكر نميكنيم بخشي از اين پديده و قربانيان آن، محصول همين نگرش يكسره سادهانگار باشد كه با خودش عهد مي بندد طي يك ماه و هر شب در حد چهل دقيقه با احتساب سود كلان پخش آگهيهاي تجارتي ميان برنامه اش، خيال همه را از اين بابت راحت كند.

naghmeh.khosh@gmail.com
================================================== =============
منبع: نشریه پرتوی سخن

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sara_girl
26-09-2008, 16:17
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟ای بابا این سانسورارو بیخیال شین دیگه.....مگه چند قسمت دیگه مونده......5-6 قسمت شایدم کمتر.....حالا ما هی بگیم اینجاش سانسور شد اونجاش سانسورشد چه فرقی میکنه........دیگه نمیان سانسورهارو وردارن که......مگه نه:46:؟؟؟؟؟؟؟؟.....خوب فعلا.....تا بعد....

sayrex
26-09-2008, 16:52
البته الان سازمان های مختلف دارن تلاش میکنن آخر سریال رو اونجوری که خودش مون میخوان تموم کنند

Inter
26-09-2008, 17:18
بخشهای آخر قسمت دیشب خیلی آب بندی بود دیگه. اون از اون بازی افتضاح مادر درسا که انگار نمی دونست اونی که دارن از دستش میگیرن دخترشه. و این هم از آب بستن به آخرای سریال به بهانه پیدا کردن سکه و شمردن و زنگ زدن به مادر درسا. ای کاش مثل اون یکی سریالا جمعه پخش نمی شد ولی این همه آب بندی توش نبود.

حالا میگم شما فقط یخمک و تخمک رو شنیدین، من یه دیالوگی تو همون قسمت شنیدم که نگو . وای داشتم شاخ در میاوردم که چجوری از دست مسئولین شبکه دررفته. خیلی زشت بود به نظر من

sayrex
26-09-2008, 19:44
بخشهای آخر قسمت دیشب خیلی آب بندی بود دیگه. اون از اون بازی افتضاح مادر درسا که انگار نمی دونست اونی که دارن از دستش میگیرن دخترشه. و این هم از آب بستن به آخرای سریال به بهانه پیدا کردن سکه و شمردن و زنگ زدن به مادر درسا. ای کاش مثل اون یکی سریالا جمعه پخش نمی شد ولی این همه آب بندی توش نبود.

حالا میگم شما فقط یخمک و تخمک رو شنیدین، من یه دیالوگی تو همون قسمت شنیدم که نگو . وای داشتم شاخ در میاوردم که چجوری از دست مسئولین شبکه دررفته. خیلی زشت بود به نظر من
خوب چی بود؟ اون دیالوگ زشت؟

اگه خیلی زشت توی ویزیتور مسیج بگو دی:

hosseinmusicmaster
26-09-2008, 19:57
اقا اصلا ما هیچی حالیمون نیست !
سانسور هم نمیشه
شما درست میگید !
اصلا این بدترین سریال تاریخ تلویزیون ایرانه
اونایی که مخالفت میکنند نمی دونم چرا میشینن هر شب این سریال و با دقت میبینن
تمام دیالو گارو هم حفظ میکنند ! فیلمنامه هم تحلیل میکنند
شایدم فقط میبینن بیان اینجا ساز مخالف بزنند !
چند دفعه و در چند پست میان حرفهایی که بارها زدن و دوباره تکرار میکنند !
یه دفعه گفتین خوشمون نیامد همه هم فهمیدن !

3Dmajid
26-09-2008, 20:27
به نظر من این فیلم رضا عطاران نسبت به فیلم های قبلیش خیلی افت داشته.
مخصوصا داستانش.
فیلم زیاد دلچسبی نیست.

Mahdi_P30
26-09-2008, 20:42
اقا اصلا ما هیچی حالیمون نیست !
سانسور هم نمیشه
شما درست میگید !
اصلا این بدترین سریال تاریخ تلویزیون ایرانه
اونایی که مخالفت میکنند نمی دونم چرا میشینن هر شب این سریال و با دقت میبینن
تمام دیالو گارو هم حفظ میکنند ! فیلمنامه هم تحلیل میکنند
شایدم فقط میبینن بیان اینجا ساز مخالف بزنند !
چند دفعه و در چند پست میان حرفهایی که بارها زدن و دوباره تکرار میکنند !
یه دفعه گفتین خوشمون نیامد همه هم فهمیدن !
شما هر طوری که دلت می خواد فکر کن!!
خب شما هم بیا حمایت کن!
مگه چه اشکالی داره؟
من که یادم نمیاد تو پستی گفته باشم خیلی بده یا بدترین سریال تاریخ ایرانه
نمی دونم چرا همش عادت داریم یه چیزیو یا بگیم خیلی بده یا بگیم خیلی خوبه
میانه وجود نداره؟
این 2 3 قسمت اخیر بعضی حرفای قبلی منو تقریبا اثبات می کنه
راستی امشب ، آخرش دختره سبیلشو زده بود
به نظر من قیافش بدتر شد
تازه به سیبیلش عادت کرده بودیم

Mahdi_P30
26-09-2008, 20:43
در گفت‌وگو با فارس؛

مدير شبكه3: «بزنگاه» توسط سازندگانش اصلاح شد

خبرگزاري فارس: علي اصغر پورمحمدي مدير شبكه سه سيما گفت: ما هيچ تغييري در سريال انجام نداده‌ايم و تمام اصلاحات انجام شده توسط سازندگان آن اعمال شده است.


«علي‌اصغر پورمحمدي» در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره شايعاتي مبني بر سانسور سريال «بزنگاه» پس از دومين نامه شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما مبني بر توقيف اين سريال گفت: همه برنامه‌ها و توليدات صدا و سيما پيش از پخش بازبيني مي‌شوند و اگر اشكالي متوجه آنها باشد، به تهيه كنندگان اعلام مي‌شود تا كار را اصلاح كنند.
وي افزود: اشكالاتي هم به سريال «بزنگاه» وارد بود كه به گروه سازنده اعلام شد و آنها در حين ضبط بسياري از آن مسائل را حل كردند و از لحاظ ديالوگ و حركات طوري عمل كردند كه ديگر انتقادي به كار وارد نباشد.
پورمحمدي تصريح كرد: هيچ دخل و تصرفي از سوي سازمان صدا و سيما در سريال «بزنگاه» صورت نگرفته و چيزي از سوي ما حذف نشده است، بلكه سازندگان خودشان كار را اصلاح كردند.
مدير شبكه سه سيما در ادامه گفت‌وگو با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا در اختيارات شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما صدور دستور توقيف برنامه‌هاي راديو و تلويزيون لحاظ شده است، گفت: من از اين موضوع اطلاعي ندارم و چيزي در اين مورد نمي‌دانم.

InDepEndEnCe
26-09-2008, 23:31
من امروز با دقت نگاه كردم 2 تا پرش خيلي تابلو بود. :13:

ولي دوستان تو بحث درباره يك سريال كه تا چند روز ديگه تموم مي شه انقدر غيرتي برخورد نكنيد! :46:

يه عده انگار دشمني خوني با عوامل سريال دارند و يه سري هم فاميل ها شونن! :5:

خواهش مي كنم به هم ديگه سر اين جور موضوعات تيكه نندازين.

بازم ممنونم! :11:

Mahdi_P30
27-09-2008, 01:45
خب مشخصه ديگه ، سريالي كه آب بهش بستن ، وقتي قسمتاي مسخره بازيش حذف بشه ، ديگه چيزي براي عرضه نداره (به نظر من)
اگه با اين اوصاف بتونه خوب تموم كنه ، من يكي از موضع خودم عقب نشيني ميكنم (به نظر من)
اصلا از احمد پورمخبر به خوبي استفاده نكرده (به نظر من)
فقط چرا دختر سيبيلداره ، بي سيبيل شد؟
نكنه من توهم داشتم؟
قيافش ضايعتر شد!(به نظر من)
امشب دوباره يه تيكه به حاج آقا مرتضايي انداخت
آخراي سريال ، اونجايي كه تسبيح دست عطاران بود...

يه نكته:
ما اينجا فقط داريم براي خودمون بحث و بررسي ميكنيم
بدترين انتقادات و بهترين تعريفا رو هم اگه اينجا انجام بديم ، هيچ تاثيري روي سريال و قسمتاش نداره
حالا فرض كنيم من دشمن خوني عوامل ، آخه چه تاثيري داره؟
من كي باشم؟
چي به من ميرسه؟
جز اينكه فقط نيم ساعتمو گذروندم

arte
27-09-2008, 02:47
ادب و تربیت چیزی نیست که صرفاً با وجود کلمات ولغات زشت از بین بره! شما اگه یه نویسنده یا یه کارگردان باشی وبخوای برای نقش یه ادم بی فرهنگ (نه بی ادب ، اعضای این خانواده در فیلم حتی خودشون هم از سطح فرهنگ پایین خودشون بی خبرند) دیالوگ بنویسی نمی تونی چیزی جز انچه قاعدتا به زبون میاره بنویسی!

یادم میاد تو مجله گل آقا ، کیومرث صابری یه کارکاتور داشت که یه آدم به اصطلاح با ادب که اهل فحش دادن نبود به اون یکی میگفت : (آب دهان بر روی مزار پدر بزرگوارتان ) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حالا انصافاً عطاران هم باید بیاد همه دیالوگهاش رو اینجوری بنویسه !!! شما چی فکر میکنید! نکنه اصلا نباید این چیزها رو نشون بده چون ما اصلا تو ایران نه معتاد داریم نه بی فرهنگ نه پدر بی مسئولیت!
ما یه آدمی رو میشناختیم4 سال پیش یه دفعه بابای منو کشیده بود کنار گفته بود خونه دختر من خیلی باکلاسه چون ایفون تصویری داره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!! حالا اگه شخصیت این ادم رو فردا تو تلویزیون نشون بدن یه عده میگن چهرهء مردم ایران رو بد نشون دادن! خب بابا جان این جور افراد وجود دارند و ما هر روز می بینمشون فقط وقتی تو تلویزیون نشون میدن باید حساس بشیم! تا حالا چند دفعه سوار تاکسی شدید مردم با هم دعواشون شده؟؟!

Mahdi_P30
27-09-2008, 04:59
ادب و تربیت چیزی نیست که صرفاً با وجود کلمات ولغات زشت از بین بره! شما اگه یه نویسنده یا یه کارگردان باشی وبخوای برای نقش یه ادم بی فرهنگ (نه بی ادب ، اعضای این خانواده در فیلم حتی خودشون هم از سطح فرهنگ پایین خودشون بی خبرند) دیالوگ بنویسی نمی تونی چیزی جز انچه قاعدتا به زبون میاره بنویسی!

یادم میاد تو مجله گل آقا ، کیومرث صابری یه کارکاتور داشت که یه آدم به اصطلاح با ادب که اهل فحش دادن نبود به اون یکی میگفت : (آب دهان بر روی مزار پدر بزرگوارتان ) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حالا انصافاً عطاران هم باید بیاد همه دیالوگهاش رو اینجوری بنویسه !!! شما چی فکر میکنید! نکنه اصلا نباید این چیزها رو نشون بده چون ما اصلا تو ایران نه معتاد داریم نه بی فرهنگ نه پدر بی مسئولیت!
ما یه آدمی رو میشناختیم4 سال پیش یه دفعه بابای منو کشیده بود کنار گفته بود خونه دختر من خیلی باکلاسه چون ایفون تصویری داره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] !!! حالا اگه شخصیت این ادم رو فردا تو تلویزیون نشون بدن یه عده میگن چهرهء مردم ایران رو بد نشون دادن! خب بابا جان این جور افراد وجود دارند و ما هر روز می بینمشون فقط وقتی تو تلویزیون نشون میدن باید حساس بشیم! تا حالا چند دفعه سوار تاکسی شدید مردم با هم دعواشون شده؟؟!

يه سوال پيش مياد:
مخاطب شما كيه؟
اصلا چطوري شما فكر اين همه آدمو حدس ميزني؟
نظرت رو گفتي ، قابل احترامه
ولي ديگه نبايد گفته بشه "شما چي فكر ميكنيد"
هر كس هر جور دلش ميخواد فكر ميكنه
اصلا يكي بگه بهترين سرياله
مگه چه اشكالي داره؟
بر فرض كسي اينطوري فكر كنه(همونطور كه بالا گفتم) نظر شخصيشه و اينجا كسي سمت اجرايي كه نداره
هر كس هر طوري كه فكر كنه ، چه اثري روي سريال داره؟
ببخشيد مثل اينكه تايپيكو ناخواسته ، دارم منحرف ميكنم
بهتره برگرديم توي تحليل و بررسي

دل تنگم
27-09-2008, 05:02
علي اصغر پورمحمدي مدير شبكه سه سيما گفت: ما هيچ تغييري در سريال انجام نداده‌ايم و تمام اصلاحات انجام شده توسط سازندگان آن اعمال شده است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

«علي‌اصغر پورمحمدي» در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس درباره شايعاتي مبني بر سانسور سريال «بزنگاه» پس از دومين نامه شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما مبني بر توقيف اين سريال گفت: همه برنامه‌ها و توليدات صدا و سيما پيش از پخش بازبيني مي‌شوند و اگر اشكالي متوجه آنها باشد، به تهيه كنندگان اعلام مي‌شود تا كار را اصلاح كنند.

وي افزود: اشكالاتي هم به سريال «بزنگاه» وارد بود كه به گروه سازنده اعلام شد و آنها در حين ضبط بسياري از آن مسائل را حل كردند و از لحاظ ديالوگ و حركات طوري عمل كردند كه ديگر انتقادي به كار وارد نباشد.

پورمحمدي تصريح كرد: هيچ دخل و تصرفي از سوي سازمان صدا و سيما در سريال «بزنگاه» صورت نگرفته و چيزي از سوي ما حذف نشده است، بلكه سازندگان خودشان كار را اصلاح كردند.

مدير شبكه سه سيما در ادامه گفت‌وگو با فارس در پاسخ به اين سوال كه آيا در اختيارات شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما صدور دستور توقيف برنامه‌هاي راديو و تلويزيون لحاظ شده است، گفت: من از اين موضوع اطلاعي ندارم و چيزي در اين مورد نمي‌دانم.

دل تنگم
27-09-2008, 09:10
شايد بايد در اين عادت تجديدنظر كرد كه هر سال در ايام ماه مبارك رمضان، موفقيت يا عدم‌موفقيت سيما در توليد برنامه‌هاي ويژه اين ماه را منوط به موفقيت يا عدم‌موفقيت سريال‌هاي آن مي‌دانيم.

هر چند گسترده‌ترين مخاطبان برنامه‌هاي سيما سريال‌ها هستند اما اين رسانه بنا به تعريف خود از انواع و اقسام برنامه‌هايي پر مي‌شود كه آنها نيز هر كدام راهي در ارتباط با مخاطب را پيش گرفته و گستره‌اي از مخاطب را دربرمي‌گيرند؛ مانند برنامه‌هاي تركيبي، مسابقه‌ها، ميزگرد‌ها و...

در اين ايام نيز هر كدام از شبكه‌ها روزانه تنها 45‌دقيقه از زمان پخش خود را به سريال توليدي ويژه اين ماه اختصاص داده‌اند در حالي‌كه برنامه‌هاي ديگري را در قالب‌هاي ديگر براي پخش مناسب حال‌و‌هواي اين ماه روانه آنتن كردند. برنامه‌هايي مانند«ماه من سلام»، «و خدايي كه در اين نزديكي است»، «نقش گوهران»، «نان و ريحان»، «جشن رمضان»، «سخنراني مذهبي»، «شرح احكام و پاسخ به سؤالات شرعي»، «سفر از خويش» و... از جمله اين برنامه‌هاست.

از سوي ديگر در چيزي حدود يك هفته در اين ماه مبارك به‌دليل تقارن با ليالي قدر و همين‌طور شهادت حضرت علي(ع) برنامه‌هاي ويژه‌تري آماده پخش مي‌شود و معمولا سريال‌هاي روتين اين ماه از كنداكتور پخش كنار مي‌روند.

همان‌طور كه اشاره شد نمي‌توان به‌دليل گستردگي مخاطبين سريال‌ها و همين‌طور ماهيت ذاتا سرگرم‌كننده آنها كه اهميت ويژه‌اي در كنداكتور توليدي مناسبت‌ها دارند چشم‌پوشي كرد اما نبايد از نقش ديگر برنامه‌هاي مناسبتي در موفقيت يا عدم‌موفقيت شبكه‌ها در پايان و نتيجه‌گيري نهايي صرف‌نظر كرد.

اتفاقا مي‌توان گفت كه با وجود كم‌رونق‌تر بودن بازار سريال‌هاي ماه مبارك رمضان امسال اين برنامه‌هاي تركيبي و ويژه هستند كه توانسته‌اند در ارتباط با مخاطب موفق ظاهر شوند و لحظات سرگرم‌كننده و البته پر باري را رقم بزنند. برنامه‌هايي كه گاه مجري و مهمان‌محور است و كنار سفره افطار اجرا مي‌شود و عموما محور آنها با حال‌وهوايي مناسب زمان پخش هماهنگ است و يا بنا به احوالات معنوي اين ماه در قالب برنامه‌هايي تركيبي توليد شده‌اند.

اما حال‌وهواي همين برنامه‌ها در روزهاي قدر به كلي تفاوت مي‌كنند مضاف بر اينكه قرار هرساله بر اين است كه مخاطبان رسانه ملي بتوانند در اين شب‌ها اگر امكان مسجد رفتن ندارند در خانه احيا بگيرند.

سيما تاكنون توانسته چنين شب‌هايي را روي آنتن هم به‌خوبي برگزار كند و با انتخاب مداحي‌ها، موعظه‌ها و دعاخواني‌هاي متنوع و تاثير‌گذار در اين وظيفه سربلند بوده است. همه مي‌دانيم كه شركت در فضاهاي معنوي مانند دعاي شب قدر به‌صورت زنده و در ميان خيل جمعيتي كه هر كدام با انرژي به مسجدي آمده‌اند و گرد هم دعا مي‌خوانند بسيار تاثيرگذار‌تر از اين است كه تنها و در خانه كتاب دعا در دست بگيري.

هرچند راز و نياز در خلوت همواره حسي عجيب و عميق دارد اما اينكه بتوان باكس ويژه‌اي از آداب و رسوم اين روزها را تهيه كرد كه بتواند از پشت جعبه جادو مخاطب را به فضايي معنوي ببرد تا او خود را كنار جمع شب‌زنده‌داران احساس كند كار آساني نيست. در كنار اين، چند سالي است كه دوربين‌هاي سيما، در اين مناسبت‌ها به ميان جمع مي‌روند تا به شكل زنده لحظه‌هايي را گزارش كنند.

تاثيرگذاري چنين برنامه‌اي بر مخاطب آن بسيار مشهود است و اين همت قابل تقدير چرا كه مي‌شد راحت‌ترين راه را انتخاب كرد و با باكس‌هاي توليدي، زمان اين شب‌ها را روي آنتن پر كرد.باز هم بايد گفت كه در اين ماه يكي ديگر از حركت‌هاي رسانه ملي كه بسيار به چشم مي‌آيد توليداتي است كه در روزهاي عزاداري شيعيان براي مولاي خود حضرت علي(ع) روانه آنتن مي‌كند. اساسا هم بايد گفت كه پركردن آنتن با برنامه‌هاي مناسب و در عين حال مؤثر در جذب مخاطب در ايام عزاداري كار ساده‌اي نيست.

سريال امام علي(ع) كه با كيفيت خوبي در زمان خود به تصوير كشيده شد يكي از توليداتي است كه در آرشيو سيما براي پخش در اين ايام هميشه در دسترس است و هرچند براي بسياري تكراري شده اما از جمله آثاري است كه قابليت پخش چندباره و در مقاطع مختلف را دارد.

امسال روزهاي ضربت خوردن و شهادت امير مومنان با هفته دفاع مقدس تقارن يافت و روي همين اصل، روزها شاهد برنامه‌هايي به مناسبت اين ايام بوديم.مجموع اين برنامه‌ها چندين برابر سريال‌ها زمان آنتن را پر مي‌كند و مخاطبان زيادي نيز دارد و از سوي ديگر با صرف هزينه‌اي بسيار كمتر از سريال‌ها و مجموعه‌ها توليد مي‌شود، علاوه بر اينكه عمر مفيدي نيز دارد.

شايد وقت آن است كه رسانه سيما توجه ويژه‌تري به كيفيت توليد اين برنامه‌ها داشته باشد تا اينكه بخواهد ذهن خود را معطوف آثار نمايشي كند و شايد وقت آن است كه مخاطب نيز چنين برنامه‌هايي را جدي‌تر بگيرد و وقت آن است كه كارگردان‌ها و حتي تهيه‌كننده‌ها به سمت خلق برنامه‌هايي بروند كه گرچه غيرنمايشي است اما به ماهيت رسانه نزديك‌تر است تا آنكه همه هر سال دنبال قصه‌اي نو و ساختاري نو در ميان دنياي نمايش بگردند.

در حقيقت بايد با ورود ايده‌ها و نيروهاي خلاق و حرفه‌اي، اين بعد رسانه‌اي خصوصا در مناسبت‌هايي چون رمضان پررنگ‌تر شود؛ شايد آن وقت حتي برنامه‌هاي تركيبي بتواند در رقابت تنگاتنگ از سريال‌ها در زمينه گستردگي مخاطبين پيشي بگيرد؛ هرچند طي اين سال‌ها نيز برنامه‌سازان و طراحاني بوده‌اند كه توانسته‌اند برنامه‌هاي خلاقانه و نوآورانه‌اي را در اين قالب‌ها بسازند كه نمونه‌اش را امسال هم شاهد هستيم.

دل تنگم
27-09-2008, 09:11
در فرهنگ شهر‌سازي‌ كشور، واژه «بساز بفروشي» به گروهي از دست‌اندركاران ساخت وساز اطلاق مي‌شود كه صرف توليد سرپناه، حاصل كار آنان را از هر گونه كيفيت مفهومي، كالبدي، محيطي و بهروري عاري كرده است.

عدم‌وجود نظام كنترل فني از سال‌هاي دهه 30 كه ساخت و سازهاي مدرن با اسلوب شهرسازي نوين در كشور آغاز شد، به مرور كه سير تقاضاي مسكن با آغاز نهضت مهاجرت از روستا به شهر، افزايش يافت، پاسخگويي صرف به سرپناه مهاجران، طيف عملّه بناهاي در گير در امور ساختمان‌سازي‌ را به صنف جديدي در امور ساختمان تبديل كرد كه دانش تجربه‌اي آنان هيچگاه از حدّ بناي دو طبقه ديوار باربر با نماي سيمان تگرگي فراتر نرفت، ولي به واسطه تحركات نهادينه آنان در طبقات اجتماعي، از نفوذ مالي بي‌حّدي برخوردار شدند كه بعد‌ها نيز رگه‌هاي بازار را به دست گرفته و شاخص بهاي‌زمين و مسكن را قبل از بانك مركزي، چوب خط مي‌زدند.

سيل جمعيت نيازمند سر پناه، توجيه قانع كننده‌اي براي رشد صنف بساز بفروش در خلأ نظام كنترل فني و مهندسي به شمار مي‌رفت. هر چند شاخص‌هاي توليدي اين صنف هيچگاه نتوانست در مقام پاسخگويي به ظرفيت‌هاي معنوي، فرهنگي و بهره وري استفاده‌كنندگان و در مرتبه حداقل‌هاي معماري شهرهاي ايراني قرار گيرد ولي به خوبي توانست چهره شهر‌هاي كشور و به‌خصوص ذائقه و سليقه استفاده‌كنندگان را به حداقل‌ها عادت داده و هويت را از روح و كالبد شهرها بزدايد. همين رويه به قراري، سالهاست كه در صنعت رسانه تصويري كشور نيز پي‌ريزي و رواج يافته است.

حجم فراغت‌هاي برنامه ريزي نشده طبقات اجتماعي جامعه از سويي و يكه تازي رسانه پر مخاطب تلويزيون از سوي ديگر، مجال پاسخگويي به ظرفيت‌هاي معنوي و فرهنگي مخاطبان را سلب و صرف پر كردن اوقات فراغت با هر روش و ابزاري كرده و رويكردهاي هويتي و مرام اجتماعي و فرهنگي برنامه‌هاي توليدي را كم رنگ كرده است. اين عارضه در تكرار شبانه سريال‌هاي مناسبتي ايام ماه مبارك رمضان به روشني مشهود است.

سريال‌هايي كه از فرصت تجمع مخاطبان پاي سفره افطار به‌طور متوالي در مدت يك ماه بهره جسته و به انتقال پيام‌هايي مبادرت مي‌كنند كه تأثيرپذيري آنها، كمتر به وسيله برنامه‌هاي هفتگي ممكن است.

اينكه متوليان رسانه تصويري پاسخگوي چه ميزان از اوقات فراغت مخاطبان هستند، دغدغه هيچ مخاطب مورد هدفي نيست. متوليان برنامه‌سازي‌ كه مهمان يك ماهه سفره‌هاي افطار مخاطبان ناگزيرند، پر مسلّم تربيت اين مرتبه را آموخته‌اند كه بار كيفي آنچه خطاب مي‌شود در ترازوي سنجش مخاطب، محك زده مي‌شود.

سالها ست شاهديم به جز برنامه‌هايي كه از ظرفيت فرهنگي خود به درستي استفاده كرده و نمونه‌هاي موفقي هم بوده‌اند، بيشتر سريال‌ها از دايره پر خطر اعتياد و روابط زناشويي فراتر نمي‌روند و اوج طرح و توطئه اين قصه‌ها به درافتادن يا رهايي يافتن از دام اعتياد و يا در شكل خانوادگي‌تر آن، به تداوم و طلاق در رابطه با زناشويي ختم مي‌شوند.

اين قاعده به بساز بفروشي‌ترين شكل خود در سريال‌هاي مناسبتي شب‌هاي رمضان ديده مي‌شود؛ قصه‌هاي بسيار فراتر از عاميانه كه نهايت نشيب آنها اعتياد و نهايت اوج آنها ازدواج است.

بديهي است متوليان برنامه ساز در تكرار موضوعي اين سريال‌ها كه عموماً با شتاب برنامه ريزي و نصفه نيمه توليد شده و ختم ماجراي آنها منوط به عكس العمل يكي دو شب قبل مخاطبان مي‌شود، به ناچار ابزاري جز گلاويزشدن به چاشني طنز و يا در سريال‌هاي جدّي، متوسل شدن به توطئه‌هاي غيرمتداول نخواهند داشت. در حالت اول، طنز در لايه‌هاي لودگي و در حالت دوّم توطئه در مقام تخطئه ارزش هاي عمومي به كار گرفته مي‌شود.

نگارنده كه خود از جامعه معماران و شهر سازان كشور است، شبح شومي را بر بام اين سهل‌انگاري‌ها مي‌انگارد كه از حدود 70 سال پيش شهر‌سازي‌ كشور را آلوده نفرين خود ساخته‌ است؛ نفريني كه ورد و دعاي رفع بلاي آن، دو هفتاد سال مجال نياز دارد. رويه بساز بفروشي رسانه تصويري ولي جوان‌تر از آن است كه نتوان خداي ناكرده، بلاي هر سهل انگاري شومي را از او دوركرد.

به رغم رسالت دشواري كه به رسانه ملّي در پاسخگويي به اوقات فراغت انباشته شده جامعه سپرده شده است، بنيان برنامه‌سازي‌ طنز در دهه 70 در اين رسانه، جرقه‌هاي اميد‌بخشي را از حضور مولفان برنامه‌ساز نشان داد؛ جرقه‌هايي كه توانستند خنده‌هاي دراماتيكي را در بستري هدفمند بر دل مخاطبان بنشانند.

جرقه‌هايي كه هم نشان از شناخت نياز جامعه و به نوعي همسويي با طبقات اجتماعي داشت و هم با ظرافت هنرمندانه اوقات فراغتي با نشاط ارائه مي‌كرد. چارلي چاپلين مي‌نويسد: اگر شما كسي را هل بدهيد و او به زمين بيفتد ولي صدمه‌اي نبيند، كار خنده داري كرده‌ايد ولي اگر كسي را به سختي به زمين بيندازيد و مجروح كنيد يك صحنه تراژيك به‌وجود آورده‌ايد؛ به رغم شكل‌گيري جريانات برنامه‌سا ز مؤلف در رسانه تصويري، حداقل در عرصه برنامه‌هاي طنز، ضعف غالب به متوني برمي‌گردد كه از فضاهاي روايتي هدفمند در ارتقاي تربيت اجتماعي برخوردار نيستند.

هل دادن، به زمين زدن و مجروح كردن و خنديدن به ارزش‌هايي كه سالهاست چارچوب مرام عمومي جامعه ايراني راشكل داده است، علاوه بر آنكه طنز نيست، انگاره‌هاي تراژدي شبح شوم نوعي سهل انگاري است.

سهل انگاري رويه بساز بفروشي در پركردن اوقات فراغت مخاطبان به‌خصوص در ايام شب‌هاي مبارك رمضان كه از حال و هواي ديگري برخوردارند، از سه حالت خارج نيست؛ يا شوراي سياستگذاري رسانه ملّي، ظرفيت فراگيري جامعه ايراني را فراتر از طرح قصه‌هاي تكراري بسيار عاميانه نمي‌پندارد، يا لايه‌هاي مميزي اين شورا به جزء اين دسته از قصه‌ها، قادر به تصويب ساير موضوعات نيست؛ و يا نبود نويسندگان مجرب، سبب اين سهل انگاري شده است.

در حالت خوش بينانه كه بتوان نبود نويسندگان چيره دست را بهانه اين سهل انگاري پنداشت، پر مسلّم است كه بر خلاف رويه معمول برنامه‌سازي‌ در رسانه تصويري كشور، طرح قصه‌هايي كه از جنبه‌هاي تربيتي و آموزشي در قالبي هويت بخش برخوردار بوده و ظرايف جذابيت را به جا آورده از عهده متون آزمون و خطايي متداول بر نمي‌آيد.

نويسنده رسانه تصويري پرمخاطب، هيچگاه در شرايط آزمون واقع نيست كه سرنوشت قصه هايش منوط به عكس العمل جامعه، قابل تغيير باشد.

كم نيست مثال‌هايي كه مي‌توان از انسجام چارچوب خانواده‌ها، از جوانمردي معتمدين محله، از پشت گرمي رابطه برادر و خواهري، از وفاداري مثال زدني همسران، ازعزم و پشتكار، از راستگويي و در ستكاري، از اعتقادات سنتي و از نصيحت بزرگترها و... روايت كرد و قبل از آنكه ناقوس احتضار ته مانده حجب و حياء و احترام و متانت و عزت نفس و وفاداري و... روابط اجتماعي به صدا در‌آيد و ذائقه مخاطبان به رويه بسازبفروشي توليدات رسانه‌اي عادت كند، لازم است انگاره‌هاي شوم سهل انگاري در عرصه توليدات تصويري زدوده شود وگرنه ديري نخواهد پائيد كه حد سليقه و نياز اجتماعي مخاطبان تا حدّ چهره مغشوش و بي‌هويت شهرهايمان نزول خواهد كرد.

دل تنگم
27-09-2008, 09:33
وقتي اثري را در حضور سازنده آن نقد مي‌كني گاهي چنان عصباني مي‌شود و جواب‌هاي تند و بي‌ارتباط با موضوع مي‌دهد كه دست آخر مي‌بيني در گفت‌وگو هر كس حرف خودش را زده بي‌آنكه به نتيجه‌اي ختم شود...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گاهي هم پيش مي‌آيد كه مي‌تواني طرفت را قانع كني يا قانع شوي؛ گاهي هم با موضع تدافعي روبه‌رو مي‌شوي و طرف مقابل را چنان محق مي‌يابي كه به چشم و گوش خودت هنگام روبه‌رو شدن با آن اثر شك مي‌كني، از بس كه طرف اعتماد به نفس بالايي دارد! اما گاهي ديگر كه كمتر هم ممكن است اتفاق بيفتد، با كسي روبه‌رو مي‌شوي مثل سروش صحت كه خونسرد و انعطاف‌پذير روبه رويت مي‌نشيند، لبخند مي‌زند و مدام مي‌گويد:«به حرفتان فكر مي‌كنم!»

چرا بزنگاه شما هيچ بويي از ماه رمضان نبرده؟
چون داستان، داستاني نبود كه لزوما در ماه رمضان بگذرد.

بالاخره كار مناسبتي است و به مناسبت ماه مبارك ساخته شده.
بله ولي الزامي براي اينكه قصه حتما در ماه مبارك رمضان اتفاق بيفتد نبود. حالا مي‌تواند تمام شدن مجموعه با شروع ماه رمضان باشد.

يعني ماه رمضان كه تمام شد رمضان شما تازه شروع شود؟
بله، چون شما اينطور دوست داريد مي‌توانيم آخر كار را با شروع‌ ماه مبارك رمضان مصادف كنيم.

از وجنات سريال پيداست كه رضا عطاران و شما به عنوان نويسنده خيلي تلاش مي‌كنيد از قالب مجموعه‌هاي قبلي و تكرار آن موضوعات فاصله بگيريد. اوايل كار هم اين تفاوت احساس مي‌شد و انتظار مي‌رفت با پروراندن ايده‌هايي كه شاهدش بوديم اتفاقات خوبي بيفتد، اما سوژه‌ها همه در نطفه به نوعي خفه شدند و ناكام ماندند.
اينطوري متوجه نمي‌شوم، مثال بزنيد.

مثلا در مورد پردازش شخصيت‌ها، صابر يك نانواست كه خطاطي هم مي‌كند، اما اين در سطح باقي مانده و اصلا به كاراكتر نمي‌چسبد و لولايي هنوز همان لولايي هميشه است. دختر بزرگتر در جاهايي يك اشاره‌هايي به مديتيشن مي‌كند، ولي در حد همان اشاره باقي مي‌ماند و با اينكه خيلي جاي مانور دارد فراموش مي‌شود. اتفاقاتي كه قرار است قصه را پيش ببرند همه دم دستي و گذرا چيده شده و هنوز از مرز ابهام نگذشته خنثي مي‌شوند. مثلا نادر، صابر را از پشت بام پرت مي‌كند آن هم با نيروي بدني‌اي كه در يك معتاد فوق‌العاده است! فردا مي‌گويند صابر قطع نخاع شد، پس فردا مي‌بينيم حالش خوب شد!
نه، فلج شده. يعني نخاعش آسيب ديده و دارد مي‌رود فيزيوتراپي!

نگفتيد نظرتان در مورد پرداخت شخصيت‌ها چيست؟
در مورد لولايي كه به شدت معتقدم با هميشه فرق دارد. يك چيزهايي شبيه شخصيت‌هاي قبلي در او ديده مي‌شود كه در مورد هر بازيگري فكر مي‌كنم همينطور باشد.

وقتي شروع به نوشتن مجموعه كرديد بازيگرها مشخص بودند.
بله، تقريبا مي‌دانستم چه كسي چه نقشي را ايفا خواهد كرد.

متن را براساس آنها نوشتيد؟
تا جايي كه امكان داشت سعي كرديم چنين باشد.

يعني فكر مي‌كنيد اين خيلي خوب است كه شما با همان پيش زمينه ذهني از يك بازيگر نقشي را برايش طراحي كنيد؟
نمي‌دانم. يعني خوب نيست؟

خوب نيست به اين دليل كه ما هيچ‌وقت نديده‌ايم نويسنده‌اي با توجه به شناختي كه از توانايي‌هاي يك بازيگر دارد نقشي متفاوت و تازه برايش در نظر بگيرد و تلاش كند به كمك كارگردان توانايي‌هاي ديگر او را كه تا به حال ديده نشده به تصوير بكشد، بلكه اين شناخت هميشه موجبات راحت طلبي نويسنده و كارگردان را فراهم كرده كه يك كاراكتر تعريف نشده و ناقص را بسپارند به بازيگر و بگويند خودش با شيرين كارهايي كه بلد است درستش مي‌كند. همين مي‌شود كه بازيگر مجبور مي‌شود باز خودش را تكرار كند.
ممكن است حرف شما مصداق‌هايي داشته باشد، اما در مورد اين كار ما سعي‌مان را كرديم كه اينطور نشود.

استفاده از خانم مرجانه گلچين در نقش بهجت خيلي خوب بود، آنقدر كه من فكر مي‌كردم چرا تا به حال كسي به فكرش نرسيده بود از توانايي‌ ايشان در چنين نقش‌هايي بهره ببرد. خصوصا انعطافي كه در چهره و بازي با اجزاي صورتشان داشتند. ولي رفته رفته آنقدر اهميتش را در پيشبرد قصه از دست داد كه اضافه به نظر مي‌رسيد و هيچ باري نداشت. شايد مبالغه نباشد بگوييم كه درسا، و حتي گربه‌ها، در بعضي سكانس‌ها اهميت بيشتري از بهجت داشتند! و اين در حالي است كه بهجت بايد يك شخصيت مهم و موثر باشد در داستان شما.
نمي‌دانم. حتما به آن فكر مي‌كنم.

يعني جوابي نداريد؟
نه، خب اين هم نظري است.

آقاي عطاران در اجرا چقدر براساس متن شما پيش مي‌روند. مثلا درسا در متن همين‌قدر پررنگ است؟
بله، يك چيزهايي در مورد درسا در متن هست و بعضي هم در اجرا اضافه مي‌شود. در كل جوهره كار همان است. ولي اگر پيشنهادي به عطاران بشود يا چيزي به ذهنش برسد كه فكر مي‌كند كمكي به داستان است استفاده مي‌كند.

به متن اضافه مي‌كند يا به اجرا؟
گاهي به متن و گاهي هم به اجرا.

چقدر از فيلمبرداري جلوتريد.
زياد جلوتر نيستيم. سه، چهار قسمت آخر را مي‌نويسيم و آن طرف هم مشغول فيلمبرداري هستند.

از روز اولي كه شروع كرديد به نگارش مجموعه و فيلمبرداري آغاز شد ته ماجرا مشخص بود‌ يا شروع كرديدتا ببينيد چه پيش مي‌آيد؟
تقريبا مشخص بود. ما يك طرح اوليه داشتيم كه براساس آن كار را شروع كرديم. ولي طبيعتا در جريان نگارش يك تغييراتي هم اتفاق مي‌افتد.

خيلي‌ها معتقدند امسال سريال رضا عطاران نسبت به سال‌هاي پيش ضعيف‌تر است. به نظر شما چرا اينطور فكر مي‌كنند؟
من كه نمي‌دانم. بايد از آن ها كه اينطور فكر مي‌كنند بپرسيد.

یعني شما با چنين نظراتي مواجه نشديد؟ اصلا فكر مي‌كنيد تفاوت اين كار با ديگر كارهاي عطاران چيست كه احيانا باعث چنين تصوري در بيننده شده؟
كارهاي قبلي قصه‌اش چيز ديگري بوده و اين قصه‌اش چيز ديگري است.

هر كاري قصه ديگري است. شايد بايد گفت اين كار قصه چنداني ندارد. اينطور نيست؟
يعني اينكه يك خانواده‌اي پدرشان مرده و اين خانه فروخته شده، پولش معلوم نيست كجاست، برادر خانواده فلج شده، برادر ديگر معتاد است و... قصه نيست.

بله، همه قصه خانه و نانوايي است كه به چه كسي قرار است برسد.
خب هر سريالي را من مي‌توانم همينطور در يك خط براي شما خلاصه كنم. مثل اين است كه بگوييم قصه زندگي ما مگر چيست؛ به دنيا بياييم، بزرگ شويم و بميريم.

همينطور است. اما قصه زندگي بعضي‌ها ضمن طي شدن اين مراحل ماجراهايي دارد كه ظرفيت تبديل شدن به يك داستان بلند را دارد و قصه زندگي بعضي هم نه. قصه شما هم از نوع دوم است، پرملاط نيست، پس كش مي‌آيد. خصوصا كه خودتان بيننده را هم عادت داديد به شلوغي و هياهو.
يعني چه ؟

يعني مدام بايد هفت، هشت نفر جمع شوند در يك خانه و هياهو راه بيندازند و دسته گل به آب بدهند. فقط هم كمدي ما اينطوري است.
فكر مي‌كنم در كمدي‌هاي خارجي هم كارهايي با شخصيت‌هاي زياد ساخته مي‌شود ولي شايد شما از كارهاي تك پرسوناژ مثل مستربين بيشتر لذت مي‌بريد.

چرا. از كارهاي كلاسيك مي‌توان به چارلي‌چاپلين اشاره كرده كه اتفاقا خيلي از همكارانتان در مصاحبه‌ها به عنوان الگو از آن ياد مي‌كنند، اما دريغ از اندكي شباهت.
البته اينها سريال كه نبوده‌اند؟

خب در سريال‌ شما فرصت بيشتري داريد، بيشتر مي‌توانيد به جزئيات بپردازيدو سراغ خلوت و درگيري‌هاي دور از آدم‌ها برويد.
نه سريال خيلي فرق دارد. دغدغه‌هاي فردي در سريال جواب نمي‌دهد. در يك لحظاتي ما مي‌توانيم سراغ خلوت يك كاراكتر برويم ولي در كليت ماجرا كه ما با يك شخصيت حركت نمي‌كنيم.

منظور من هم همان لحظات كوتاه است كه وجود ندارد.
راستش تا به حال فكر مي‌كردم در اين كار لحظاتي با آدم‌ها و تنهايي خلوتشان همراه بوده‌ايم ولي اگر نبوده‌ايم به اين پيشنهاد شما فكر مي‌كنم. راستي شما اين سريال را دوست داريد؟

در مقايسه با بقيه سريال‌هاي امسال بزنگاه كار بهتري است. اما اين به خاطر ضعف زياد كارهاي ديگر است كه بزنگاه در ميان آنها صادقانه‌تر و دلنشين‌تر به نظر مي‌رسد، ولي دليل نمي‌شود ضعف‌ها را ناديده بگيريم. بزنگاه گذشته از قياس با كارهاي ديگر امسال، با مجموعه‌هاي طنز ديگر كه توسط رضاعطاران، شما و ديگر همكارانتان ساخته شده هم مقايسه مي‌شود و نمره مي‌گيرد. در حقيقت اين مجموعه هر چه پيش مي‌رود بيننده را به آن نشانه‌هايي كه جذبش كرده بود نااميد مي‌كند. خيلي‌ها هم شايد به بزنگاه راي بدهند، در واقع اگر بهتان بر نمي‌خورد مي‌گويند كاچي به از هيچي!
جالب است. حالا من دقايقي پيش كه با دوستي حرف مي‌زدم درست عكس نظر شما را داشت و معتقد بود اوايل كار ضعيف بوده و جلوتر كه رفته جذاب‌تر شده.

در اين ميان خودتان چه نظري داريد؟
من به هر دو فكر مي‌كنم.

اي بابا! شما فكرهايتان را كرديد و حالا حاصل آن روي آنتن است. ديگر وقت آن رسيده كه درباره‌اش حرف بزنيد، دفاع كنيد و دلايلتان را بگوييد. غير از اين است؟
من دفاعي ندارم كه بكنم. اصلا چرا بايد دفاع كنم؟ آراء و عقايد متفاوت‌ هستند.

اصلا خوبي آراء و عقايد همين است كه متفاوت باشد. يك چيزي را شما خوشتان مي‌آيد و ديگري مي‌گويد خوب نيست، يا چيزي كه او دوست دارد را شما نمي‌پسنديد.
اما حرف شما باعث مي‌شود آدم بنشيند باز هم فكر كند و در كارهاي بعدي كاري ‌كند كه احتمالا شما دوست داريد و عده‌اي ديگر نمي‌پسندند.

ماجراي اعتراض هيات نظارت چه بود؟
همان كه شما خوانديد و خبر داريد، من هم خوانده‌ام.

و تاثيرش بر كار؟
مسلما وقتي آدم مي‌شنود كه بعضي شوخي‌ها به نظر عده‌اي طور ديگري معنا شده سعي مي‌كند كمترش كند.

حالا واقعا چه اصراري بود كه به جاي مواد بگوييد «چيز»؟
چون اسم‌هاي موادمخدر زياد جالب نيستند.

خب همان اسم «مواد» كافي بود و البته بهتر.
ما الان گفتيم «چيز» مي‌گوييد چرا گفتيد. اگر مي‌گفتيم «مواد» آن وقت مي‌گفتيد چرا گفتيد «مواد»!

حرف اين است كه اين اسم جايگزين براي اين بوده كه بشود با آن بازي كرد. شوخي كرد. يعني موافق نيستيد كه گاهي شوخي‌هاي ناجوري مي‌شود با اين كلمات كرد؟ اصلا موضوع اعتياد كه آنقدر حاد و جدي است چرا بايد در حد مسخره‌بازي و شوخي گرفتن مسئله كوچك شود و ما با قدري به سخره گرفتن ابزارآلات آن مثل سيخ و منقل و چاي نبات سروته‌اش را هم بياوريم؟
نه، سر و ته‌اش كه هم آورده نشده. حالا از ماه مبارك چند روز باقي است و در ادامه قسمت‌هاي اين سريال ماجراهايي در راه است اما گذشته از آن من فكر مي‌كنم هر گروهي كه كاري را شروع مي‌كند نهايت سعي‌اش را مي‌كند كاري را انجام بدهد كه مردم دوست داشته باشند و از آن لذت ببرند. راستش اين است كه ما در اين ظرف زماني بيشترين سعي‌مان را داريم مي‌كنيم.

راستي نكته ديگري كه فراموش كرده بودم مسئله دخترهاي صابر است. چرا آنقدر روي زشتي يكي اصرار كرديد و هركاري توانستيد انجام داديد تا زشت‌تر هم بشود و نتيجه بگيريد كه دختر زشت‌تر شوهرگير نمي‌آورد و اگر دري به تخته خورد، بايد زودتر به هر قيمتي شوهرش داد و از اين تاكيدهاي آزاردهنده ،كه حالا تماشاگر با اين مسئله يك سمپاتي پيدا مي‌كند و انگار دارد به خودش مي‌خندد. در حالي كه تاثيرات آن بر ذهن تماشاگر اصلا شوخي‌بردار نيست.
فريده يكي از دوست‌داشتني‌ترين شخصيت‌هاي سريال است و براي اينكه شما خيالتان راحت باشد، براي هردو تا دختر شوهر پيدا مي‌كنيم.

شما هميشه همينطور مصاحبه مي‌كنيد؟ همينقدر منعطف؟
بله، منعطفم. حالا شما چند قسمت آخر را كه ببينيد متوجه مي‌شويد و اثرات اين مصاحبه را آنجا مي‌بينيد.

پس مجموعه در قسمت‌هاي پاياني خيلي متحول خواهد شد.
تا جايي كه امكان داشته باشد سعي‌ام را مي‌كنم تا از نظرات شما در نوشتن قسمت‌هاي پاياني استفاده كنم.

ولي واقعا دور از اين تعارفات، من مطمئنم كه شما خودتان هم به اين مسائل فكر كرديد، همه چيز را سبك سنگين كرديد. منتها مشكل از جايي شروع مي‌شود كه نوبت عمل مي‌رسد و متاسفانه نمي‌دانم از تنبلي‌ است يا عدم ريسك‌پذيري‌مان كه دوست داريم مدام روش‌هايي را به كار بگيريم كه قبلا امتحان كرده‌ايم و جواب پس داده و آنقدر اين روند را ادامه مي‌دهيم تا تماشاگر آن را پس بزند. چرا قبل از خسته شدن تماشاگر روشمان را تازه نمي‌كنيم؟
با اين نظرتان به شدت موافقم. اين واقعا حرف درستي است و مي‌تواند شاه‌بيت اين گفتگو باشد و جواب خيلي از سؤال‌ها را مي‌دهد. راست مي‌گوييد اين وظيفه ماست كه اين كار را انجام بدهيم.

sara_girl
27-09-2008, 13:37
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟ راستی یه خبر همین دختره فریده(سوسن پرور) میگن زن رضا عطاران است...حالا نمیدونم خبرش چقدر صحت داره.... خوب دیگه .....فعلا ......بابای ی ی ی ی ی ی.....

hosseinmusicmaster
27-09-2008, 20:02
امشب سر اون تیکه گربه چقدر خندیدیم ! ( به نظر من )
آخرش بود ( به نظر من )
آخرش هم دیگه معلوم شد ،
( به نظر من )

:27:
( اسمایل بالا هم نظر خودم بود )

سباستین
27-09-2008, 20:12
يه سوال پيش مياد:
مخاطب شما كيه؟
اصلا چطوري شما فكر اين همه آدمو حدس ميزني؟
نظرت رو گفتي ، قابل احترامه
ولي ديگه نبايد گفته بشه "شما چي فكر ميكنيد"
هر كس هر جور دلش ميخواد فكر ميكنه
اصلا يكي بگه بهترين سرياله
مگه چه اشكالي داره؟
بر فرض كسي اينطوري فكر كنه(همونطور كه بالا گفتم) نظر شخصيشه و اينجا كسي سمت اجرايي كه نداره
هر كس هر طوري كه فكر كنه ، چه اثري روي سريال داره؟
ببخشيد مثل اينكه تايپيكو ناخواسته ، دارم منحرف ميكنم
بهتره برگرديم توي تحليل و بررسي
اگر شما به آزادیه بیان و نظر شخصی اعتقاد داری, پس به جای اینکه تا یکی یه نظر داد شما بیای به خودت بگیری و نظر رو به نقد بکشی, اجازه بده طرف با آرامش حرفشو بزنه. ( نظر شخصی, استراتژی خودت)
تاپیک در مورد بررسی سریال بزنگاهه نه برسی نظرات موافق و مخالف. عاجزانه تمنا می کنم کاری نکنی که مشکلات قبلی دوباره تکرار بشه. من شخصا به شما احترام می ذارم و میدونم که حضور پر رنگی توی این تاپیک داری.
دوباره ازت تمنا می کنم به این پست جواب نده و بگذار که من با اشتباهاتم تنها باشم. امیدوارم این آخرین پستی باشه که به موضوع تاپیک ربطی نداره و اگه این طور باشه ارزش گرفتن یه اخطار از امین رو داره. ( تو شطرنج به این حرکت می گن ساکریفایز):46:

Mahdi_P30
27-09-2008, 21:19
امشب چقدر سریال بار آموزشی داشت
همینطور از سر و روش داشت میریخت:31:

(من اینجا نظر کسیو درباره سریال به نقد نکشیدم ، چطور ممکنه من از این راه دور آرامش رو بابت پست دادن از کسی بگیرم؟
مگه من چه کارم؟
خب مگه چه اشکالی داره یکی بیاد از سریال بد بگه یا یکی بیاد تعریف کنه یا یکی بررسی دقیقتری کنه ، مگه چیزی از سریال کم یا چیزی بهش اضافه میشه؟
یا یکی (شبیه دو پست قبل) بیاد پست منو مسخره کنه (به نظر من):31:
آخه مگه چه مشکلی داره؟؟(به نظر من)
قبلا هم تایپیک مشکلی نداشت (البته از نظر من ، شاید از نظر شما مشکلی داشت ، که نظر شماست و قابل احترام

شرمنده از اینکه جواب دادم!!!

اینم آخرین حرف بیربط من تو این تایپیکه ، با عرض معذرت!)

Behsood
27-09-2008, 21:31
سلام
یه کم ضعیف بود امشب!
موقعی که داشت تو کوچه خیابون میگشت خیلی افکت تصویر تابلو یی داشت و زاویه ی دوربین هم تابلو بود! اسوموشن که اصلا مال زمان دقیانوس بود!!
موسیقی هم که اصلا مناسب نبود تم سریال رو گذاشتن برای اون صحنه های به اون پر احساسی!!!

کلا زوم های بی جا و غیر حرفه ای در این مورد خیلی کمتر شده اما بازم هست نمنه اش اونجا که صادقی داره حوض رو خالی میکنه.

م

CinemaTik
28-09-2008, 02:09
سلام
یه کم ضعیف بود امشب!
موقعی که داشت تو کوچه خیابون میگشت خیلی افکت تصویر تابلو یی داشت و زاویه ی دوربین هم تابلو بود! اسوموشن که اصلا مال زمان دقیانوس بود!!
موسیقی هم که اصلا مناسب نبود تم سریال رو گذاشتن برای اون صحنه های به اون پر احساسی!!!

کلا زوم های بی جا و غیر حرفه ای در این مورد خیلی کمتر شده اما بازم هست نمنه اش اونجا که صادقی داره حوض رو خالی میکنه.
م

خب بالاخره هر سریالی نقاط ضعف و قوت داره دیگه :31: مخصوصا اگه ایرانی باشه :27: اما به نظرم دلیل اینکه بزنگاه دیگه مثل قبل به آدم نمیچسبه و حال نمیده به خاطر سانسورهایی هستش که توی این چند شب قدر روش اعمال شد . . .:41:

hosseinmusicmaster
28-09-2008, 03:03
خب بالاخره هر سریالی نقاط ضعف و قوت داره دیگه :31: مخصوصا اگه ایرانی باشه :27: اما به نظرم دلیل اینکه بزنگاه دیگه مثل قبل به آدم نمیچسبه و حال نمیده به خاطر سانسورهایی هستش که توی این چند شب قدر روش اعمال شد . . .:41:

ولی (به نظرمن) قسمتهای بعد از شب قدر قشنگ تر شده !
اون قسمتهایی که دوستمون گفت من متوجه نشدم ! یعنی چی زاویه دوربین خیلی تابلو بود ؟

Mahdi_P30
28-09-2008, 05:24
سانسورها كه واقعا تاثير به سزايي داشته(به نظر من)
واقعا اگه اون 3 4 دقيقه كه از قبل كمتر شده ، حذف نميشد ،من يكي كه از خنده روده بر ميشدم(خودمو ميگم)
با اين فيلمنامه و اين طور آب بستن بهش ميشد يه طنز 90 قسمتي ساخت ، حيف شد! (به نظر من)


(اينا نظرات شخصيه ، هر چي دلتون خواست ،در كمال آرامش بگيد)

rezapazahr
28-09-2008, 05:50
دوستان عزیز وگل این تاپیک سلامخیلی خوشحالم که کار آقای عطاران بهتر از نظری بود که من چندین صفحه قبل در مورد این سریال دادم و از آب دراومد.به نظرم این سریال سریالی موفق در زمینه آموزه های اجتماعی و ... بوده و از این دیدگاه به خوبی توانست هر از چند گاه در میان این سریال گوشه هایی از طنز معنا گرا و معنادار را هم به دید مخاطب برساند.شاید دلیل عمده اختلاف عقیده دوستان ( البته اگه گاهی پیش اومد) (و صد البته از دیدگاه بنده حقیر) قیاس دیدگاه آقای عطاران با دیدگاه بسیاری دیگر از دوستانی (من جمله آقای مدیری) از منظر طنز اجتماعی است که تاقبل از این سریال دیدیم و از تلویزیون پخش شده است.به هر حال فکر میکنم این سریال را بتوانیم جزء سریال های موفق از نوع خودش بدانیم.(باز هم میگویم از دیدگاه بنده حقیر)با تشکر از همگی دوستان یا علی مدد.

Behsood
28-09-2008, 06:01
ولی (به نظرمن) قسمتهای بعد از شب قدر قشنگ تر شده !
اون قسمتهایی که دوستمون گفت من متوجه نشدم ! یعنی چی زاویه دوربین خیلی تابلو بود ؟
سلام
دوست من شما دقت نکردی شاید!
مثلا داره زوم میکنه روی صورت صادقی همین طور که داره میره جلو تصویر بازیگر از بالا و پایین صفحه میزنه بیرون و تکون های تابلو میخوره تا زوم تموم بشه!
این ها همش تاثیرات برداشت های هل هلکی و نبود نظارت کارگردانه! :13:

hosseinmusicmaster
28-09-2008, 16:14
سلام
دوست من شما دقت نکردی شاید!
مثلا داره زوم میکنه روی صورت صادقی همین طور که داره میره جلو تصویر بازیگر از بالا و پایین صفحه میزنه بیرون و تکون های تابلو میخوره تا زوم تموم بشه!
این ها همش تاثیرات برداشت های هل هلکی و نبود نظارت کارگردانه! :13:
من دقت نکردم !
ولی یکی از حرفه ای ترین صحنه ها هم تو این سکانس بود که ماهی هارو کف حیاط در حال جون دادن زوم کرده بود و علی صادقی و دختره داشتن راجع به زندگی آینده صحبت می کردند !

mstf666
28-09-2008, 19:14
راه رفتن صابر با واکر آخر خنده بود !

CinemaTik
28-09-2008, 19:46
قسمت امشب خیلی باحال بود :27: توی این چند قسمت اخیرش بعد از شب های قدر این قسمت تا حالا از همشون خنده دارتر بوده به نظر من . . . :46:

Mahdi_P30
28-09-2008, 20:23
آقا اون قضیه خواب نادر ، آخر سریال ، باباشون تو مکان سرسبز پر از مه ، با دوست قدیمیش آقای مقدم (سیروس) چی بود؟
به نظر به مسخره گرفتن روز حسرت میاد (به نظر من)!!!

sayrex
28-09-2008, 20:36
اون جایی که مادر درسا اومده و بود و صابر با واکر داشت راه میرفت

دیگه خیلی لودگی بازی گزاشته بودن

انگار میخواست به زور هم شده آدم رو بخندونه!

mstf666
28-09-2008, 20:37
آقا اون قضیه خواب نادر ، آخر سریال ، باباشون تو مکان سرسبز پر از مه ، با دوست قدیمیش آقای مقدم (سیروس) چی بود؟
به نظر به مسخره گرفتن روز حسرت میاد (به نظر من)!!!
آره منم یاد روز حسرت انداخت.
از اونجا که این سریال همین روزها ساخته میشه احتمالا عطاران کار مقدم رو دیده و از این حرف منظوری داشته.:31:

البته نمیشه گفت تمسخر.چون حرف بدی راجع به مقدم نزد ...

Mahdi_P30
28-09-2008, 20:48
آره منم یاد روز حسرت انداخت.
از اونجا که این سریال همین روزها ساخته میشه احتمالا عطاران کار مقدم رو دیده و از این حرف منظوری داشته.:31:

البته نمیشه گفت تمسخر.چون حرف بدی راجع به مقدم نزد ...
به نظر من احتمالا که نه ، 100 درصد!!
این روزا نمی دونم چرا سریالا شبیه هم شده ، دیشب توی مثل هیچکس هم حسین یاری داشت درباره روز آخر زندگی باباش حرف میزد ، یاد بزنگاه افتادم!!
به قول دوستمون بزنگاه انگار میخواد به زور آدمو بخندونه!!
بار آموزشی سریال که امشب از دیشبم بیشتر شده بود!!

hosseinmusicmaster
28-09-2008, 20:53
راه رفتن صابر با واکر آخرش بود ! اونجایی که پشتشو کرد به زنه تهش بود :39:
خواب نادر آخر تیکه به روز حسرت بود
دم عطاران واقعا گرم :27:


بار آموزشی سریال که امشب از دیشبم بیشتر شده بود!! شما هم خودش و ناراحت نکن ! اگه خیلی دنبال بار آموزشی هستی سریال حضرت یوسف و ببین :27:

Mahdi_P30
28-09-2008, 21:13
شما هم خودش و ناراحت نکن ! اگه خیلی دنبال بار آموزشی هستی سریال حضرت یوسف و ببین :27:
من جدی گفتم ، امشب بار آموزشیش زیاد شده بود!!
مگه بده؟؟
از توصیتون هم متشکر!!!
از هفته دیگه سنت شکنی میکنم و یوسف رو به خاطر فقط شما میبینم(به نظر من):31:

sara_girl
29-09-2008, 00:20
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟ به نظر منم این قسمتش خوب بود...... وای اونجاش که صابر داشت راه میرفت خیلی باحال بود..... اون قضیه ی خواب نادرهم منکه اصلا حواسم نبود و بهش توجه نکردم ولی الان فهمیدم....چقدر شما دقیق هستید.......اگر هم فیلم روز حسرت رو مسخره کرده باشه به نظر من کار خوبی نکرده چون سیروس مقدم یکی از بهترین کارگردانهای تلویزیونه .......من که فیلماشو دوست دارم.....خوب فعلا....تا بعد.....

bahareh655
29-09-2008, 02:27
سلام
امروز صابر چقدر باحال با اون Walker راه می رفت،عین خرگوشا می پرید،پدر صلواتی آخر اَدا بازیه:31:
این درسا خانومم که هر وقت باباهه می ره بیرون،یه لیست خرید میده،بد نگذره:46:

راستی با این چند پهلو حرف زدن نادر واقعاً حال می کنم(در مورد خوابش)
اونجاشم که صابر فاکتور سرویس طلاهه رو می خواست ،خیلی تیکه بود!

hosseinmusicmaster
29-09-2008, 03:02
راستی با این چند پهلو حرف زدن نادر واقعاً حال می کنم(در مورد خوابش)
اونجاشم که صابر فاکتور سرویس طلاهه رو می خواست ،خیلی تیکه بود!



حالا واقعا شاید عطاران منظوری نداشته ! مقدم فقط تشابه اسمی باشه :27:

داستان طلا خریدن و فاکتور هم بهانه بود که یه جوری مبایعه نامه لو بره

sayrex
29-09-2008, 20:32
حالا واقعا شاید عطاران منظوری نداشته ! مقدم فقط تشابه اسمی باشه :27:

داستان طلا خریدن و فاکتور هم بهانه بود که یه جوری مبایعه نامه لو بره
منظورتون گواهی نامه بود دیگه؟! دی:


راستی سریال چند قسمت دیگه داره تا تموم بشه؟

استبداد
29-09-2008, 20:47
راستی سریال چند قسمت دیگه داره تا تموم بشه؟

فکر کنم شب عید فطر تموم شه!

یعنی برای عید فطر قسمت اخرشو پخش میکنن

دل تنگم
29-09-2008, 21:00
يك منتقد گفت: «بزنگاه» در شوخي با باورهاي معمول مردم افراط كرده است و اين مورد يكي از مشكلات اين سريال است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كيوان كثيريان افزود: شوخي با عادت‌هاي نادرست مردم در سريال‌هاي طنز رضا عطاران، يك امتياز است، ولي گستره‌ي اين شوخي‌ها در «بزنگاه» بيشتر شده است و او در برخي موارد مانند شوخي با پدر مرحوم خانواده در دستشويي، به خطا رفته است چون خنداندن مردم به هرقيمتي كار درستي نيست.

وي با اشاره به زاويه‌ي ديده «بزنگاه» به معتادان گفت: درسريال‌هاي ايراني، معتاد كم به تصوير‌كشيده نشده است، ولي از سويي درهيچ يك از اين سريال با اين جزييات به مصرف مواد پرداخته نشده است. از سويي ديگر اين قدر به معتاد مثبت نگريسته نشده است، اما اين كار بسيار اشتباه در «بزنگاه» صورت گرفته است. عطاران با تمهيداتي كه براي «نادر» انديشده است آن را به شخصيت نسبتا محبوبي تبديل كرده است، درصورتي كه اين كار اصلا درست نيست.

اين منتقد ادامه داد: عطاران بايد بداند كه عادات، رفتارها و تكيه‌ كلام‌هاي شخصيت‌هايي چون «نادر» در سريال‌هاي هر شبي، به‌ويژه به ياد كودكان مي‌ماند و در ذهن آنان حك مي‌شود. او بايد در اين فرصت‌ها براي انتقال آموزه‌هاي مثبت به مخاطبان استفاده كند، البته اين حرف به معناي نصيحت‌كردن مخاطب نيست و مي‌توانست مانند بسياري از كارهايش و برخي سريال‌هاي موفق طنز سال‌هاي اخير، شوخي‌ها رادرست انتخاب و به‌جا استفاده كند.

وي با بيان اين‌كه به اعتقاد عطاران، «بزنگاه» بهترين اثرش است، گفت: برخي دوستان منتقد هم «شاخ در جيب» عطاران مي‌گذارند و اورا به ادامه‌ي مسير خود در «بزنگاه» تشويق مي‌كنند، اما عطاران مسير را كج رفته است و اين سريال از نظر مضموني، بد است.

كثيريان بااشاره به ميزان تناسب موضوع «بزنگاه» با ماه رمضان اظهار كرد: عطاران موضوع خوبي را براي پرداخت اين زمان مبارك انتخاب نكرده است. ماه رمضان، ويژگي‌هاي خاصي دارد، بنابراين ساخت سريال براي آن تدارك ديده شده است. اين درحاليست كه «بزنگاه» مناسب پخش دراين مقطع زماني نيست و «بزنگاه» سريال متوسط و ضعيف است، اما عطاران درباره‌ي آن دچار توهم شده است.

وي افزود: اغلب شوخي‌هاي «بزنگاه» سطحي است. هرچند كه شاهد برخي شوخي‌هاي خوب هستيم كه در لحظه‌ و در مناسبات بازيگران شكل گرفته است، البته عطاران در درآوردن شوخي‌هايي كه فيلمنامه‌نويسان نوشته‌اند يا حاصل مشاهدات خود است، موفق است؛چون او نگاه دقيقي به اطراف خود دارد و اتفاقات روزمره را در كارهاي خود به نمايش مي‌گذارد.

اين منتقد درادامه گفت: برخي شوخي‌هاي «بزنگاه»با فرهنگ و باورهاي مردم جور نيست. مانند شوخي‌هاي «درسا» با پدرش؛ در مجموعه اثرات مخرب «بزنگاه» كم نيست.

كثيريان با اعتقاد بر اين كه بسياري از آموزه‌هاي فرهنگي را با سريال‌هاي طنز مي‌توان به مخاطبان منتقل كرد، گفت: دراين شايط نبايد براي خنداندن مخاطب از نظرات و شوخي‌هاي نامناسب در سريالي كه در ماه رمضان پخش مي‌شود، استفاده كرد. به‌نظر مي‌آيد عطاران از تاثير شگرف تلويزيون به‌ويژه سريال‌هاي هرشبي بر مخاطبان واقف نيست و همين امر موجب مي‌شود كه كارهاي او به سطحي‌بودن نزديك شود.

وي درباره‌ي پخش اين سريال هنگام افطار و تاثير آن برگروه‌هاي مختلف سني به‌ويژه كودكان مجدد متذكر شد: هرگروه سني در هرساعتي تلويزيون مي‌بيند. اتفاقا بچه‌ها مي‌توانند مهم‌ترين بخش مخاطبان «بزنگاه» باشند. چون با بازي گرفتن از يك كودك شيرين، سازندگان «بزنگاه» قصد جذب اين گروه سني را داشته‌اند.

اين منتقد تاكيد كرد: اگر سريالي جذاب باشد، در هرساعتي كه پخش شود، مخاطبان را به خود جذب مي‌كند. اگر «مامور بدرقه» به علت فيلمنامه‌ي نامناسب جذابيت كمتري دارد نمي‌تواند دليلي باشد كه اگر «بزنگاه» ساعت 23 پخش‌ مي‌شود، مخاطب كمتري مي‌يافت. هرچند كه معمولا شبكه‌ي تهران كارهاي بلاتكليف‌تر و ضعيف‌تري را نسبت به ساير شبكه‌ها مي‌سازد.

وي افزود: مديران تلويزيون عمدا پربيننده‌ترين ساعت پخش ماه رمضان (زمان افطار) و پربيننده‌ترين شبكه‌ي سيما را به «بزنگاه» اختصاص دادند. البته معتقد نيستم كه اين سريال نبايد پخش مي‌شد يا پخش آن ادامه يابد ولي بايد برآن نظارت بيشتري مي‌شد.

كثيريان با اشاره به نقش ناظر كيفي اظهار كرد: ناظر كيفي چه كيفيتي را بررسي مي‌كند! سريال ضعيفي مانند «مامور بدرقه» ناظر كيفي دارد ولي هم‌چنان با كيفيتي ضعيف پخش مي‌شود. سريال‌هاي ديگر هم از نظر كيفي متوسط هستند و برآنها هم ناظر كيفي نظارت مي‌كند. «صاحبدلان»،«زيرزمين» و «اغماء» هم كه سريال‌هاي خوبي بودند، هم ناظر كيفي داشتند. ناظر كيفي چگونه نظارت مي‌كند كه عطاران هرچه مي‌خواهد در سريال بيان مي‌كند. سپس شوراي نظارت برعملكرد سازمان صدا‌وسيما اعتراض مي‌كند. ناظر كيفي چه ‌چيزي را كنترل مي‌كند؟ اگر قرار است كاري با مشكلات «بزنگاه» روي آنتن رود به ناظر كيفي چه نياز داريم.؟ اگر قرار است برخي موارد را كنترل كنند، پس چرا اين كار را انجام نمي‌دهند.

وي افزود: مطمئنا مديران صدا‌وسيما هم به مشكلات اين سريال واقف هستند، اما دررودربايستي گير كرده‌اند. موارد مشاهده‌شده در «بزنگاه» بايد پيش از پخش كنترل مي‌شد، البته اين حرف به معناي سانسور سريال نيست.

اين منتقد با اشاره به رويكرد عطاران به طبقات اجتماعي اظهار كرد: سريال‌هاي عطاران روندي دارد. او به همراه همكاران نويسنده‌اش تلاش مي‌كند تا قصه‌هاي سريال‌هايش را از طبقات متوسط رو به پايين انتخاب كند ودر ديالوگ‌ها، شخصيت‌پردازي‌ها و روابط آدم‌ها سعي مي‌كند به اين قشر بپردازد. در واقع نزديك‌شدن به عامه‌ي مردم از امتيازات كارهاي عطاران است.

وي افزود: اين كارگردان در سريال‌هاي قبلي خود مانند «خانه‌ به‌دوش» و «متهم گريخت» كه در ماه رمضاني پخش شد و «ترش و شيرين» كه نوروز روي آنتن رفت هم اين روند را مراعات كرد.
اين منتقد در پايان با اشاره به بازيگران و نقش‌هاي «بزنگاه» گفت: در اين زمينه هم روند خاصي وجود دارد، لولايي به عنوان مردي ميانسال در سريال‌هاي عطاران حضور دارد. نقش يك زن ميانسال هم معمولا در كارهاي او بازي مي‌كند كه قبلا مريم امير‌جلالي اين نقش را ايفا مي‌كرد و در «بزنگاه» مرجان گلچين چنين نقشي را بازي مي‌كند. عطاران هم معمولا درنقش فردي بلاتكليف و خطاكار ظاهر مي‌شود. البته غلامرضا نيكخواه به‌خوبي از عهده‌ي ايفاي نقش توفيق برآمده است.

Mahdi_P30
30-09-2008, 21:02
این تایپیک چقدر سوت و کور شده؟
یعنی این 2 قسمت اینقدر مزخرف بود؟
چقدر برا یه کاغذ ، کش دادند؟
اعصاب آدم خورد میشه!!

MOHAMMAD2010
30-09-2008, 21:03
خیلی افت داشته تو این چند قسمت .

CinemaTik
30-09-2008, 21:22
بالاخره این کاغذه پیدا شد . . . !!!! :18::34:

InDepEndEnCe
01-10-2008, 00:08
خیلی افت داشته تو این چند قسمت .

به نظر منم دليلش شروع بخش مثلا آموزندشه. اي كاش فقط براي طنز به كار برده مي شد نه براي آموزش!
به همين دليلم جديدا گير دادن به اين سريال شديدا كمتر شده.

sayrex
01-10-2008, 00:32
کلا" انگار میخواستن هر جور شده کششش بدن تا به آخر ماه رمضون برسه!

hosseinmusicmaster
01-10-2008, 01:10
فقط تیکه های طنزش باهاله !
فکر کنم سروش صحت مطلب کم آورده :27:
اگه ترک نمی کرد خیلی باهال می شد ! اگه اینطوری تموم میشد فکر کنم رضا عطاران و از تلویزیون مینداختن بیرون :27:

Mahdi_P30
01-10-2008, 01:28
الانم خيلي تمايلي به ترك نداره
اگه بره به جاي زن قبليش ، با همون دختر كره ازدواج كنه ،هم حال ميده ، هم تكراري نيست! (به نظر من)

hosseinmusicmaster
01-10-2008, 05:17
آدم پست 363 رو می خونه خندش میگیره !
.......

فکر کنم اون تیکه ای که دختره کند امضای پدره بوده ! اگه حدسم درست باشه خیلی باهوشم ! :27:

GiggleClub
01-10-2008, 13:32
امشبم که قسمت آخرشه

این چند قسمت آخر خیلی بد بود و معلوم بود سرهم بندی شده

hosseinmusicmaster
01-10-2008, 16:03
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


صحبت از سریال «بزنگاه » است. ایرادهای ساختاری و فنی امری است كه در هر اثری اعم از دیداری، شنیداری یا نوشتاری وجود دارد اما بررسی این موضوعات فرآیندی متخصصانه و منتقدانه را می طلبد.
به راستی اگر با طرح هر قصه در فضای رسانه گوشه‌ای از كشور دچار التهاب شود آیا سوژه‌ای برای ساخت پروژه‌های سینمایی و سیمایی باقی خواهد ماند؟ آیا فقر فیلمنامه نویسی در كشور با وجود داشتن یكی از غنی‌ترین ادبیات جهان به این دلیل نیست كه هر روز بر خطوط قرمز خود افزوده‌ایم؟
صحبت دفاع از رویكردهای رسانه‌ای سازمان صدا و سیما نیست. چراكه عملكرد رسانه ملی بویژه در عدم طرح متكثر دیدگاههای سیاسی مورد انتقاد جدی است. اما در این مورد خاص به نظر می‌رسد بی‌صبری ما ایرانی‌ها در مواجهه با كوچكترین انتقادات و طرح بسیار خفیف برخی از اشكالات اجتماعی احتمالی مان علت این ماجراهاست.
ما انسانهای كاملی نیستیم پس نباید انتظار داشته باشیم كه انعكاس رسانه‌ای‌مان جدای از ماهیت وجودیمان باشد.
ضمن آنكه قصه با وجود خیر و شر های خود شكل می‌گیرد و تا یك قصه نویس ابعاد شخصیت شر قصه خود را تشریح نكند خیر قصه نمایان نخواهد شد.
پس بهتر است به جای اعتراضات گاه و بیگاه بپذیریم كه ما هم می‌توانیم بی‌توجه به قشری از اجتماع كه بدان تعلق داریم مرتكب خطا شویم! كه اگر این‌گونه نبود دستاوردهای سیاسی ،اقتصادی، فرهنگی‌مان بیش از این‌ها بود.
بسط این نگاه ماهیت سیاسی هم دارد چراكه واقع نگری در عرصه ملی با تعریف و تمجید بی دلیل و پوپولیسم سازگار نیست.
بزنگاه این‌بار رسانه ملی، اولین آنها نبوده است و شاید آخرین آنها نیز نباشد. ولی جای این پرسش در گوشه ذهنمان باشد كه آنقدر‌ها كه می پنداریم و برایمان ذهنیت سازی می‌كنند خوب نیستیم .

منبع :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دل تنگم
01-10-2008, 18:07
رضا درستکار گفت: به طور کلی برخوردهای تندی که با سریال های ماه رمضان می شود بیشتر ریشه سیاسی دارد تا نقادانه و این مسائل علاوه بر اینکه آسیب می زند به تصویری که ما از تلویزیون داریم به جوهر نقد و به منتقدین واقعی هم ضربه می زند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


رضا درستکار در پاسخ به این سوال که آیا ماه رمضان با ساخت سریالهایی با مضمون طنز سنخیتی دارد یا نه گفت: به طور کلی در حوزه تصویر حضرت امام خمینی (ره) فتواهایی دارند که حکم تصویر را بیان کرده اند، اگر ما از این فتاوی آگاه باشیم، بخش زیادی از مشکلاتمان با تلویزیون حل می شود.

وی افزود: علت اینکه به خصوص در ماه رمضان امسال، مشکلاتی برای سریال ها پیش آمده به این دلیل است که بعضی از دوستان این فتاوی را نخوانده و یا ندیده اند.

درستکار خاطر نشان کرد: بر اساس بیانات امام(ره) و به عقیده من سریال هایی که امسال از تلویزیون پخش شده اند، به لحاظ کلی اشکال محتوایی ندارند. به طور کلی لحنشان عوض شده، کمی شادتر و یا حتی لوده تر شده است اما مبتذل نشده و یا به عنوان مثال گاهی درشت گویی شده اما دشنام داده نشده است.

وی ادامه داد: اینها بدیهی ترین دیالوگ هایی است که برای اینکه شخصیت ها زنده باشند و مورد پذیرش مخاطبان قرار بگیرند، مورد استفاده قرار می گیرند.اساسا رنگ آمیزی شخصیت در درام به همین معناست.در واقع مجموعه سازان تلویزیونی برای اینکه شخصیت ها را رنگ آمیزی کنند، براساس اصول دراماتیک شخصیت را متغییر می کنند. یک جایی خیلی خوب و یا یک جایی لوده است.به هر حال شخصیت ها تک بعدی نمی توانند باشند، اگر خوب خوب یا بد بد باشند به نظر من راه را به خطا رفته اند.

رضا درستکار افزود: یک مساله کلی دیگر هم وجود دارد و آن این است که ما در دهه 1360 بر اساس فضا و آموزه هایی که وجود داشت ماه رمضانی داشتیم که فضای جامعه در آن زمان با فضای امروز متفاوت بود، اما تلویزیون با فعالیت هایی که داشته، تصویر ماه رمضان را عوض کرده است. اینجا ما قطعا می توانیم بگوییم رسانه تلویزیونی بر فضای کلی ماه رمضان تاثر گذاشته وآن فضای غمگنانه را تبدیل به فضایی شاد کرده است.

وی اظهار داشت: اگر تلویزیون ایران این توان را پیدا کرده است که مردم را پای گیرنده هایشان بنشاند و یک مومن را سرگرم کند به نظر من کاربسیار مهمی انجام داده است. من این را از روی یک بحث سیاسی نمی گویم از روی باورها و اعتقادات و آن چه که از دین فهم کرده ام می گویم. پس بر اساس چینشی که می کنم و کلیاتی که می گویم، به طور کلی برخوردهای تندی که با سریال های ماه رمضان می شود بیشتر ریشه سیاسی دارد تا ریشه نقادانه.

درستکار ادامه داد: به نظر من این مسائل علاوه بر اینکه آسیب می زند به تصویری که ما از تلویزیون داریم وهمچنین به تصویر فرهنگی، به جوهر نقد و به منتقدین واقعی هم ضربه می زند. چون منتقدین پا پس می کشند و دلشان نمی خواهد که گوینده سخنان سیاسی باشند یا حرفی بزنند که منشایی سیاسی داشته باشد.

وی اظهار داشت: حتی از سایت های سیاسی هم با من تماس گرفتند اما گفت و گو نکردم چون می دانستم آنها می خواهند از سریال های ماه رمضان بهانه ای درست کنند برای حمله به مثلا رییس صدا و سیما در حالی که من به عنوان یک منتقد با رییس صدا و سیما هیچ مشکلی ندارم، با هیچ کس مشکلی ندارم.

من با فیلمی که روی پرده است، با فیلمی که در تلویزیون می بینم سر و کار دارم، بر اساس زیبایی شناسی هنری بحث را قضاوت می کنم و آدم سیاسی ای نیستم.

وی در ادامه به ارزیابی سریالهای ماه رمضان پرداخته و گفت: از مجموعه هایی که دیدم از نظر سر و شکل و اجرا، روز حسرت سریال خوش سرو شکلی است اما این مساله الزاما به معنای تایید محتوای آن نیست. به نظر من محتوای روز حسرت به غایت محتوای واپس گرایی است. بازی ها به خصوص بازی افسانه بایگان به شدت غلو آمیز است و این سریال اساسا سریال غلو آمیزی است. تنها قسمتی که من با همه وجود لذت بردم جایی بود که روحانی قصه به «نرجس» پیشنهاد کرد که این جور مسائل را آدم با هر کسی در میان نمی گذارد. تنها قسمت دلنشینی که دیدم همین قسمت بود و پیشنهاد می کنم سازندگان سریال خودشان این قسمت را نگاه کنند. چون آنها وارد وادی هایی می شوند که بیشتر به خرافه نزدیک می شود تا جوهره.

وی افزود: یکی از اشکالاتی که در مجموعه های تلویزیونی وجود دارد انتخاب بازیگر است. بیگانگی وحشتناکی بین «حاج رضا» با بازی فرامرز قریبیان و «نرجس» با بازی افسانه بایگان وجود دارد. زن و شوهری اینها را باور نمی کنیم، پس وارد جهان آن هم نمی شویم ،علی رغم اینکه سریال آب و رنگ جالبی دارد.

این منتقد سینما گفت: در مورد سریال شبکه دو حرف خاصی ندارم. چند قسمت اول این سریال را دیدم و در همان قسمتهای اول به نظرم آمد که عبدالحسن برزیده فکر می کند که ما در یک پرده عریض 70 میلی متری در حال تماشای فیلم هستیم، من آدم ها را نمی دیدم، چون اکثر تصاویر لانگ شات بود.

وی افزود: آنچه که به طور کلی می شود گفت این است که مدیوم تلویزیون با مدیوم سینما فرق دارد. به طور کلی از لانگ شات و اکستیریم لانگ شات در تلویزیون پرهیز می کنند چون چیزی دیده نمی شود. معمولا مدیوم تلویزیون کلوز آپ است یا مدیوم شات است یعنی نمای متوسط. به هر حال همان دو، سه قسمت اول را که دیدم ترجیح دادم نبینم . برزیده همانطور که در حوزه سینما فیلمساز خوبی نیست، در تلویزیون هم کارگردان خوبی نیست.

درستکار در ادامه صحبتهایش به بحثهایی که در رابطه با سریال بزنگاه صورت گرفته اشاره کرد و گفت: گفته شده که در سریال بزنگاه قبح بسیاری از مسایل را شکسته اند اما به عقیده من به وجود آمدن فضای پاستوریزه و بیگانه با جامعه است که ناخوشایند است نه تصویری که در بزنگاه از جامعه ساخته می شود.

وی افزود: گاهی هنرمند با جامعه آئینگی می کند و به نظر من در بزنگاه این اتفاق افتاده است.نباید زود در موردش قضاوت کرد.ضمن اینکه اینها طنز است و قرار است که با اغراق در واقعیت مقداری روابط اجتماعی خودمان را اصلاح کنیم و از ریا کاری وحشتناکی که در جامعه ایران حاکم شده پرهیز کنیم.

درستکار خاطر نشان کرد: این سریال آینه می گیرد در مقابل خیلی از افراد،در مقابل ریاکاری آینه می گیرد،شاید به این دلیل اعتراض خیلی ها را موجب شده است. بزنگاه سریالی است طنز آمیز که ریاکاری را به شکل کاریکاتوری نشان می دهد و این درد آمیز است.

وی گفت: به نظر من کارش را خیلی خوب انجام داده اما قابل نقد است. من بر اساس رویکرد کلی مجموعه می گویم او می خواهد ریا کاری را نقد کند و مطرح کردن این موضوع مثل حرکت روی بند است، کمی افتادن و خیزان این کار را کرده. ما اگر بخواهیم جلوی هنرمند را بگیریم با جامعه ای مواجه می شویم که گورستان خواهد شد. اگر قرار باشد همه مثل ما فکر کنند، خداوند این همه تنوع را در طبیعت قرار نمی داد.

درستکار افزود: قرار نیست همه مثل آقای مظفر نامه علنی چاپ کنند، قرار است عده ای هم مثل ضرغامی باشند و جواب آنها را در خفا بدهند.اگر اداره نظارت بر صدا و سیما حرفش درست است و نگاهش به این سمت است که اصلاحی در ساختار به وجود بیاورد شایسته است بنشینند با آقای ضرغامی ،با کارشناسان صحبت کند نه اینکه مسائل سطحی را با نامه های تند علنی کند. حرکت اداره نظارت به نظر من درست نبود آنها در مقامی نیستند که بخواهند نقد زیبایی شناسانه داشته باشند و به نظر من ایرادهایشان وارد نبود.چون قبح خیلی از چیزهایی که آنها نگران هستند ریخته شود پیش از این ریخته شده است. اگر به برنامه هایی که در تلویزیون نشان داده می شود و به صفحه حوادث خبرگزاری ها و روزنامه ها نگاه کنید می بینید که قبح خیلی از مسائل ریخته شده است.مدیر دولتی باید حوزه خودش را مدیریت کند نه اینکه پا در کفش منتقدین بگذارد.

وی اظهار داشت: تنها سریالی که من راحت تر از بقیه آن را دیدم و بیشتر از بقیه دوستش داشتم سریال شبکه پنج بود.مامور بدرقه سریال طنز آمیزی است که زیاد وارد حوزه های ممنوع نمی شود.موقعیت های کمدی به وجود می آورد و قرار هم نیست که اتفاق خیلی شگرفی را دامن بزند و تنها می خواهد اوقات فراغتی را برای مخاطبان این روزگار به وجود بیاورد. این سریال در کار خودش موفق است.

درستکار افزود: مامور بدرقه چند نکته خوب دارد اول اینکه محسن تنابنده را به عنوان یک چهره مطرح می کند، او بازیگر بسیار خوبی است .در کل خانواده هایی که ساخته شده اند خیلی باور پذیر هستند.به نظر من مامور بدرقه مجموعه پخته تر و بهتری است،شتاب زدگی در آن وجود دارد اما هم در فرم و هم در محتوا خوب بوده است.مجموعا مامور بدرقه سریال متوسط رو به جلویی است و از بقیه بهتر است.

وی در پاسخ به این سوال که آیا در ایران چیزی به عنوان استاندار سریال سازی وجود دارد یا نه گفت: همه حرفهایی که زده شد مصداق دیالوگی است که علی حاتمی در یکی از فیلمهایش می گفت که همه چیزمان به همه چیزمان می آید.این بحث ها در استانداردهای تلویزیون ایران و استاندارهای موجود است که معنا پیدا می کند و با استاندارهای جهانی فاصله هایی دارد.حساسیت های خاصی که در جامعه ایران وجود دارد نسبت به دیگر نقاط جهان دوچندان است بر اساس این حساسیت ها و موجودی و توانمندی های هنرمندان ایرانی و شعاع و حوزه عملشان بود که من این حرفها را گفتم در غیر این صورت به نظر من تلویزیون ایران با جهان فاصله زیادی دارد .این سریالها ما را به آن استادندارها نزدیک می کند وباید برویم به سمت آن ماجرا.

دل تنگم
01-10-2008, 18:15
نیما رییسی بازیگر سریال «میوه ممنوعه» در خصوص سریال های ماه رمضان گفت: سریال رضا عطاران را بیشتر دوست داشته ام و این سریال به فضای زندگی ایرانی نزدیک است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نیما رییسی درخصوص کیفیت سریال های ماه رمضان گفت: دوستان زحمت زیادی کشیده اند و سریالها خوب بوده اند، اما به لحاظ شخصی سریال رضا عطاران را بیشتر دوست داشته ام . اصولا کارهای عطاران را دوست دارم و این بار بیشتر از پیش.

رییسی درخصوص دلیل علاقه اش به بزنگاه خاطرنشان کرد: اصولا کاری را که به واقعیت نزدیک باشد دوست دارم و کار رضا عطاران بیش از پیش به فضای زندگی واقعی و به خصوص زندگی ایرانی نزدیک است.

وی افزود: به این دلیل که این فضا در موقعیت های کمدی به ما عرضه می شد جذابیت آن دو چندان می شد، موقعیت ها واقعی بودند اما به دلیل تضاد لحظه ای که وجود داشت خود به خود کنتراست های لحظه ها، کمدی ایجاد می کرد.

رییسی خاطر نشان کرد:کارعطاران را طنز نمی دانم، کار کاملا کمیک است. شاید شوخی های بی مزه ای که در برنامه های آیتمی یا سریال ها می شود طنز باشد اما این کار کاملا رئال است و در زندگی رئال هم کمدی زیاد دیده می شود.

بازیگر سریال «میوه ممنوعه» خاطرنشان کرد: اصولا در شرایط ویژه این ماه کارهایی که فضای معنوی تری دارد می تواند دیده شود. اگر همان سریال ها در ماه های دیگر پخش شود آنقدر تاثیرگذار نخواهد بود که در این ماه و این ماه فرصت خوبی است.

وی افزود: در حال حاضر فکر می کنم هیچکدام از این سریال ها این فضای معنوی را ندارند.مثلا میوه ممنوعه در خیلی از قسمت هایش این فضا را داشت یا امثال آن مثل «صاحبدلان» که شاید اگر در ماه های عادی تر پخش می شد آنقدر تاثیر گذار نبود ، کارهایی از این دست جا داشت در ماه رمضان پخش شود اما حتما نباید اینگونه باشد و می شود که تنوع هم وجود داشته باشد

جادوگر جوان
01-10-2008, 18:41
این قسمتش که زنگ میزنه به همسر سابقش واقعا بی مزه بود
آخه تا دیروز داشت فوشش میداد
حالا یهو میگه غلط کردم

satttanism
01-10-2008, 21:27
سریال خوبی بود ضعف هایی داشت ولی در کل خوب بود مخصوصا انتقاداتش و نشان دادن واقعیت های موجود در جامعه
می شه گفت از معدود فیلم های ایرانی بود که توش اعتیاد رو بد و با اثرات سوء نشون داده بود که یکی از عوامل اعتیاد رو در دسترس بودن و ارزان بودنش معرفی کرد!
تو پشت صحنه ش وقتی بهزیستی رو نشون داد من که تحت تاثیر قرار گرفتم
اون دختره آخرش کر بود یا نه؟ خداییش خشکل و ناز بود

MaaRyaaMi
01-10-2008, 21:30
سریال خوبی بود ضعف هایی داشت ولی در کل خوب بود مخصوصا انتقاداتش و نشان دادن واقعیت های موجود در جامعه
می شه گفت از معدود فیلم های ایرانی بود که توش اعتیاد رو بد و با اثرات سوء نشون داده بود که یکی از عوامل اعتیاد رو در دسترس بودن و ارزان بودنش معرفی کرد!
تو پشت صحنه ش وقتی بهزیستی رو نشون داد من که تحت تاثیر قرار گرفتم
اون دختره آخرش کر بود یا نه؟ خداییش خشکل و ناز بود
اون دختره عطیه معصومی هس
همون که تو فیلم پرنده کوچک خوشبختی بازی کرده!
واقعا مشکل شنوایی داره...

Gigawarn
01-10-2008, 21:37
سریال عالی بود
حال کردم با پشت صحنش اونجایی که عطاران با صادقی رو مبل نشستن خیلی مچ هشتنا

InDepEndEnCe
01-10-2008, 23:45
اون تيكه ساعت 4:30 صبح پشت صحنه كه درسا داشت از خستگي گريه مي كرد خيلي باحال بود! بيچاره بچه مردم رو چه پدري ازش در اوردن!

Mahdi_P30
02-10-2008, 00:15
به نظر من خوب تمومش كرد
از 3 4 قسمت قبلي بهتر بود

poorya.t
02-10-2008, 00:57
مگه درسا تو مصاحبش نگفته بود آخرش بابا داره ميره منم تو حياط گريه ميکنم پس چی شد اون که اصلاً خواب بود

bahareh655
02-10-2008, 01:29
امروز اونجاش که می خواستن با نادر خداحافظی کنن و بفرستنش مرکز ترک اعتیاد،باحال بود!
من اولش فکر کردم اومدن فریده رو راه بندازن:19:

بعضی از جاهای پشت صحنه شم خیلی باحال بود،می گم این عطاران چقدر قشنگ می خنده،من بیشتر از خنده ی اون خندم میگیره:8:
مخصوصاً چشماش یه مدلی میشه!!!!!!!!!
خیــــــــــــلی با حاله:19:
به نظرم آدم مهربونی هم هست:40:

InDepEndEnCe
02-10-2008, 01:48
مگه درسا تو مصاحبش نگفته بود آخرش بابا داره ميره منم تو حياط گريه ميکنم پس چی شد اون که اصلاً خواب بود

تو پشت صحنه بود. از گريه داشت غش مي كرد ديگه. خوابش ميومد.

hosseinmusicmaster
02-10-2008, 03:28
روبوسی فریده با زنای دیگه باهال بود !

چرا بعضی از دوستان اعتراض نکردند داره سنت روبوسی ایرانی و مسخره میکنه ؟
:27:

Mahdi_P30
02-10-2008, 06:50
روبوسی فریده با زنای دیگه باهال بود !

چرا بعضی از دوستان اعتراض نکردند داره سنت روبوسی ایرانی و مسخره میکنه ؟
:27:

منظور از بعضيا ، بعضيا كه نيست؟
نه؟

Luxe
02-10-2008, 10:38
دیشب وقتی 1 ربع نشستم پای این سریال از خودم خجالت کشیدم ! چقدر آدم میتونه کودن احمق باشه که وقتشو

پای همچین جفنگیاتی بزاره.واقعا جای تاسف.

. نصف فیلم استفراغ کردن , چاه توالت اینا بود. یکم ... نشون میداد سکانس کامل میشد.من نمیدونم مثله گاو که
غذا می خورن.:2: گفتن واقعیت هارو نشون ................... جزء واقعیته


اصلا ارزش بحث داره ...:41:

Mahdi_P30
02-10-2008, 11:04
دوست عزيز يكم با ادب تر ، بد نيستا!!
منم اون اول همينو ميگفتم ، بعضي دوستان ريختند سرم!
من گفتم اگه عطاران بدون توالت و ... تونست طنز بسازه ، منم واقعا طرفدارش ميشم
نه اينكه مثلا توالت و ... رو حذف كنه، بلكه تو سريالش محور نباشه
البته بي انصافيه اگه بگم بزنگاه طنزش ضعيف بود
اين قسمتاي بعد شباي قدرش اصلا از لحاظ طنز به دل نميچسبيد(دليلش مشخصه) ، فقط به نظر من قسمت آخرشو تونسته بود خوب دربياره
(همش نظر خودم بود)

m1367m2006
02-10-2008, 12:06
مخصوصاً چشماش یه مدلی میشه

پورمخبر به چشماش تو مصاحبش گفت شهلایی!
بازم خوب تموم شد بهتر از اون مثل هیچکس بود که!

hosseinmusicmaster
02-10-2008, 15:59
دیشب وقتی 1 ربع نشستم پای این سریال از خودم خجالت کشیدم ! چقدر آدم میتونه کودن احمق باشه که وقتشو

پای همچین جفنگیاتی بزاره.واقعا جای تاسف.

. نصف فیلم استفراغ کردن , چاه توالت اینا بود. یکم ... نشون میداد سکانس کامل میشد.من نمیدونم مثله گاو که
غذا می خورن.:2: گفتن واقعیت هارو نشون ................... جزء واقعیته


اصلا ارزش بحث داره ...:41:

شما مطمئنی 1 ربع از فیلم و دیدی ؟
ولی به نظر من شما از اولین قسمت تا آخرش و با دقت نگاه کردی ! :27:
اگه ارزش بحث نداره پس چرا اومدی اینجا پست دادی ؟ :27:

واقعا ادم چقدر میتونه بی ادب باشه که این حرفارو بزنه ! :27:

ولی خدایی عجب اسمایل باهالیه :27:

Luxe
02-10-2008, 18:24
شما مطمئنی 1 ربع از فیلم و دیدی ؟
ولی به نظر من شما از اولین قسمت تا آخرش و با دقت نگاه کردی ! :27:
اگه ارزش بحث نداره پس چرا اومدی اینجا پست دادی ؟ :27:

واقعا ادم چقدر میتونه بی ادب باشه که این حرفارو بزنه ! :27:

ولی خدایی عجب اسمایل باهالیه :27:

معلومه شما بسیار لذت بردی . خوب کارگردان هم برا شاد کردن شما عزیز اینو ساخته (بیخیال)

Reza_994
02-10-2008, 19:46
تو پشته صحنش اونجايي كه درسا بغل نادر بود تو قفس كفترا خيلي باحال بود عطاران ازش پرسيد تو چرا گريه نميكني گفت آدم بايد چطوري الكي تو فيلم گريه كنه!!! اين درساهه همش ديالوگا رو فراموش ميكرد عطارانم هي ميخنديد
تكرارشو الان دوباره نشون داد
ولي آخرش خوب تموم شد.

InDepEndEnCe
03-10-2008, 00:10
معلومه شما بسیار لذت بردی . خوب کارگردان هم برا شاد کردن شما عزیز اینو ساخته (بیخیال)

فكر كنم با يه نگاه كردن به نظر سنجي تعداد اون كسايي كه از سريال بدشون نيومده را متوجه مي شيد.

با تشكر از مدير Amin كه تو اين تاپيك در اين مدت بررسي فعالي داشتند.:11: ( چند تا پست خودم رو هم حذف كردند! :31:)

Mahdi_P30
03-10-2008, 01:32
يه سوال برا من پيش اومده:
اين چه نظرسنجيه كه نتيجشو همه از قبل ميدونيم؟
كاملا مشخص بود
مثل اين ميمونه يه نظرسنجي بذاريم كه بهترين سريال امسال كدومه!
با تشكر از Amin عزيز

hosseinmusicmaster
03-10-2008, 04:29
سریالای امسال که ترکونده بودن !
باز میگید چرا از بزنگاه طرفداری میکنید !
خودتون قضاوت کنید !
سیروس مقدم که با یه سوژه تکراری اصلا خوب کار نکرد !
سریالهای 2 و 5 که اصلا ارزش بحث کردن ندارن !
من نمیگم بزنگاه هیچ ایرادی نداشت ولی با موضوع اجتماعی یه طنز نو و تازه ای رو ساختش !
اگه طنز های قبلی رو از کارگردانهای مختلف و یادتون بیارید شما هم حق میدین که بزنگاه با همشون فرق داشت !

البته این نظر من بود شاید اصلا نظر کارگردان هم این نباشه :27:

جادوگر جوان
03-10-2008, 10:45
قسمت آخرش جالب بود
واقعا که کار بازیگری خیلی سخته
اینو از پشت صحنه فیلم دریافتم

InDepEndEnCe
03-10-2008, 23:31
يه سوال برا من پيش اومده:
اين چه نظرسنجيه كه نتيجشو همه از قبل ميدونيم؟
كاملا مشخص بود
مثل اين ميمونه يه نظرسنجي بذاريم كه بهترين سريال امسال كدومه!
با تشكر از Amin عزيز

ببخشيد من متوجه نمي شم يعني چي نتيجشو از قبل مي دونيم؟
هنوزم رو بهترين سريال خيلي اختلاف نظر هست چه برسه به تعداد مخالفان و موافقان اين برنامه!
مي شه توضيح بديد يعني چي؟ :20:

Mahdi_P30
04-10-2008, 00:46
خب دوست من از قبل ميدونستيم كه اكثرا اينجا گزينه اول رو انتخاب ميكنند
و مشخص بود
نظرسنجي انجمن متفرقه درباره بهترين سريال هم همينطور ، اصلا از قبل ماه رمضون مشخص بود كه بزنگاه بهترين سريال ميشه
من كلي گفتم

sara_girl
04-10-2008, 14:02
سلام خوبید؟؟؟؟؟؟؟ وای چقدر جلو رفتید من نبودم:18:.....الان من آخرین نفریم که داره پست میزنه:41:.....اه ه ه ه .... خوب پست منم بخونید:46:....به نظر من قسمت آخرش خوب بود ولی تابلو بود آخرش چی میشه مگه نه؟؟؟؟؟؟ آخی آخرش چقدر درسا گریه کرد بیچاره خوابش میومد بهش میگفتن به زور به دوربین نگاه کنه:13:....خوب دیگه...فعلا...تابعد....

Alireza Taji
05-10-2008, 11:58
من درنظرسنجی گزینه ی 2 (فقط به عنوان طنز و براي خنده) را زدم!
این سریال در اوایل خوب به برخی خرافات و مشکلات تو کشور پرداخت مثل جریان کفن و دفن که خوب مسخره بازیهای که در این مراسم انجام میشه را به نمایش گذاشت!
اما در قسمتهای اخری به نظر من یک جوری سرهم بندی کردن داستان را!
به نظر من داستانش خیلی ضعیف بود...
اما همین که عطاران بالاخره دست از ساختن سریالهای با داستانهای تکراری برداشت جای بسی خوشحالی داره.

دل تنگم
19-10-2008, 01:41
يك استاد دانشگاه و منتقد كه در برنامه نقد «بزنگاه» حضور داشت، گفت: صحبت‌هايم در اين برنامه حذف، تحريف و جابه جا شده بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حسام‌الدين آشنا با بيان اين مطلب درباره برنامه نقد مجموعه «بزنگاه» كه از شبكه سه سيما پخش شد، گفت: صحبت‌هايم در اين برنامه حذف، تحريف و جابه جا شده و تقريبا دو سوم صحبت‌هاي من حذف شده بود.

وي افزود: بخش‌هاي حذفي اين گفت‌وگو هم در بخش اول بود و هم در بخش دوم. آنجايي كه من در سخنان خود چهار رويكرد نقد تلويزيون را بيان كردم، به اضافه مذاكراتي كه در آن جلسه شد و نيم ساعت از جلسه را به خود اختصاص داده بود، به طور كل حذف شده بود.

آشنا درباره دليل رخ دادن چنين اتفاقاتي تصريح كرد: نمي‌خواهم قضاوت كنم، اما كار زشتي بود. فكر مي‌كنم استفاده ابزاري از يك معلم دانشگاه در يك ميز غيرگرد(!) بود.

نقد مجموعه تلويزيوني «بزنگاه» در دو قسمت روزهاي 16 و 17 مهرماه با حضور رضا عطاران (كارگردان)، سروش صحت (نويسنده)، كمال تبريزي(كارگردان سينما و تلويزيون)، احمد طالبي‌نژاد (منتقد و فيلمساز)، حسام‌الدين آشنا (مدرس دانشگاه) و شهرام جعفري‌نژاد (مجري و كارشناس) پخش شد.

مجموعه تلويزيوني «بزنگاه» كه در ايام ماه مبارك رمضان به روي آنتن شبكه سه سيما رفت، در طول پخش خود با انتقادات بسياري از سوي منتقدان و شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما مواجه شد و اين انتقادات تا جايي پيش رفت كه شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما براي اولين بار با صدور اعلاميه‌اي، حكم توقف پخش سريال را صادر كرد.

lovelykid
19-10-2008, 11:05
سريال جالبي نبود حالا اگه تحريف و حذف هم توش بوده كه ديگه هيچ!