مشاهده نسخه کامل
: سریال مامور بدرقه
سريالي طنز با رويکردي اخلاقي و معنوي است
"اسماعيل عفيفه " تهيه کننده سريال "مامور بدرقه"، گفت: سريال طنز "مامور بدرقه " با رويکردي اخلاقي و معنوي در شب هاي ماه مبارک رمضان از شبکه تهران پخش خواهد شد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين تهيه کننده سريال را حامل پيام هاي اخلاقي دانست که در عين سادگي به مسايل معنوي نيز مي پردازد.
وي در اين گفتگو تصريح کرد تاکنون بيش از 60 درصد از کل کار ضبط شده است که کار تدوين همزمان آن نيز در حال انجام است.
عفيفه، که در مقام تهيه کننده، آخرين بار مجموعه تلويزيوني «ميوه ممنوعه» به کارگرداني «حسن فتحي» را در ماه رمضان سال گذشته از شبکه دوم سيما به روي آنتن فرستاد در اين گفتگو اذعان داشت: نکته شاخص مجموعه تلويزيوني "مامور بدرقه" قصه جذاب و ساده آن است که در کنار شخصيت هاي دوست داشتني کاري مفرح و به دور از لودگي را خلق کرده است.
وي در پاسخ به اين سئوال که به نظر شما براي شب هاي ماه مبارک رمضان مجموعه هاي طنز مناسب تر است يا درام، گفت: هر کدام از اين دو نوع کار براي مجموعه هاي تلويزيوني، مختصات خود را دارند که بر اساس کارکردهايشان اهداف خاصي را دنبال مي کنند. اما آنچه مهم است اين است که به نظر مي رسد مخاطبان ،هر دو نوع را در کنار هم مي پسندند. امسال هم در شب هاي ماه مبارک دو سريال طنز و دو سريال درام پخش مي شود.
عفيفه در پاسخ به اين سئوال که تجربه چند سال کار تلويزيوني براي ماه رمضان چه دستاوردي براي شما داشته است، گفت: ياد گرفته ايم که در مدت زمان کوتاهي مجموعه هاي تلويزيوني را آماده پخش کنيم که البته کار پسنديده اي نيست.
وي ادامه داد: اميدواريم سال هاي آينده بتوانيم با کمک مديران شبکه ها، با برنامه ريزي بيشتري اقدام کنيم.
اين درحالي است که سال هاي گذشته نيز مديران شبکه ها در خصوص برنامه ريزي دقيق تر براي سريال هاي ماه مبارک رمضان قول مساعد داده بودند.
اسماعيل عفيفه ابراز اميدواري کرد که امسال مردم پس از افطار سريال هاي خوبي ببينند و سريال «مامور بدرقه» هم بتواند در بين اين سريال ها جايگاه خوبي پيدا کند.
مجموعه تلويزيوني «مامور بدرقه» به کارگرداني «سعيد سلطاني» که در 27 قسمت 35دقيقهاي در ايام ماه مبارک رمضان از شبکه تهران پخش مي شود داستان يک مامور نيروي انتظامي به نام "آصف برقچي" است که در شرف بازنشستگي، مامور ميشود مجرمي را تحويل بدهد، اما مجرم فرار ميکند و اين تعقيب و گريزها، با مضمون طنز در اين سريال به نمايش در مي آيد.
در اين مجموعه تلويزيوني بازيگراني چون سيروس گرجستاني، جواد رضويان، مهرانه مهين ترابي، بهاره رهنما، زهره مجابي، کيانوش گرامي و ... ايفاي نقش ميکنند.
ولي جواد رضويان جاش تو اين سريال نيست:13:
من که میگم فیلم قشنگیه. رضویان هرکجا که باشه کار خودش را میکنه
Alireza Taji
03-09-2008, 01:15
به نظر سریال بدی نیست.
نمیدونم چرا امسال به قشر زحمت کش معتادان گیر دادند.
به نظر سریال بدی نیست.
نمیدونم چرا امسال به قشر زحمت کش معتادان گیر دادند.
زيادي خوششون اومده
MaaRyaaMi
03-09-2008, 16:05
بدک نبود واسه اولین شب...
آهنگساز «مأمور بدرقه» از ساخت موسيقي اين مجموعه با نظر دستاندركاران سريال خبر داد و گفت: استفاده از ملوديهاي قديمي در تيتراژ سريال «مأمور بدرقه» نظر شخصي من نيست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
«سعيد انصاري» آهنگساز سريال «مأمور بدرقه» اظهار داشت: موسيقي متن اين مجموعه تلويزيوني بر اساس نظرات جمعي و مشورتي من، كارگردان و تهيهكننده ساخته ميشود.
وي درباره ملوديهاي قديمي بهكار رفته در موسيقي اين مجموعه تلويزيوني، گفت: تنها ملوديهاي تيتراژ اول سريال از ملوديهاي قديمي و آشنا استفاده شده و در داخل قسمتهاي مختلف سريال، هيچ ملودي قديمي به كار نرفته است و طراحي بر اين اساس بود كه در اين بخشها از موسيقي ارژينال استفاده شود.
وي تصريح كرد: در كل، ساخت موسيقي اين سريال به شكل يك كار گروهي انجام ميشود و من با نظر گروه اين كار را انجام ميدهم.
اين آهنگساز سينما و تلويزيون، درباره ساير فعاليتهايش گفت: همچنان مشغول ساخت موسيقي سريال «مأمور بدرقه» هستم و در اين مدت فرصت انجام كار ديگري نداشتهام.
به نظر سریال قشنگی میاد
بازیگراش خوب و راحت بازی می کنن حتی بعضی وقتها اعصاب آدم خورد میشه که نشون میده احساس رو خوب منتقل می کنن !
مثلاً دیروز وقتی که استوار می خواست دستبند رو به دست رضویان بزنه و سربازه اومد داد زد من می خواستم بزنم تو گوشش !!!
InDepEndEnCe
11-09-2008, 00:32
سريال باحاليه. ارزشش رو داشت تا كشوري پخش بشه.
Alireza Taji
12-09-2008, 00:22
سریال متوسطی هست فقط برای تلف کردن وقت خوبه...
سريال باحاليه. ارزشش رو داشت تا كشوري پخش بشه.
فکر میکنم در تمام کشور به طور همزمان از طریقه شبکه استانی پخش بشه اصفهان که پخش میکنه...
Ssarshar
12-09-2008, 11:29
حالا من نمیدونم کجای این سریال رویکرد اخلاقی معنوی داره ؟!!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سيروس گرجستاني و محسن طنابنده دوماهي است كه بازي در سريال مناسبتي «مأمور بدرقه» را آغاز كردهاند و دو هفتهاي هم از زماني كه اين دو بازيگر هر شب با سريال سعيد سلطاني به خانههاي بينندگان تهراني ميآيند، ميگذرد.
گرجستاني و محسن طنابنده اگر چه در سريال «مأمور بدرقه» به اصطلاح پارتنر (همبازي) هم هستند اما هركدام با پيشينهاي كاملا متفاوت از سوي اسماعيل عفيفه (تهيهكننده) به سريال دعوت شدهاند.
گرجستاني پيش از بازي در «مأمور بدرقه» تجربه بازي در سريالهاي مناسبتي «متهم گريخت» و «رانتخوار كوچك» را داشت و با پيشبيني آنچه ماراتن ساخت سريالهاي ماه رمضان خوانده ميشد، بازي در سريال ماه رمضان امسال را پذيرفت.
برخلاف سيروس گرجستاني، محسن طنابنده تابهحال نه تنها تجربه حضور در سريالهاي ماه رمضان كه تجربه ايفاي نقش در سريال تلويزيوني را نداشته است، او تنها در دو تلهفيلم و دو فيلم سينمايي بازي كرده است كه به خاطر بازي در آخرين سينمايش (اشتهادي براي خدا) سيمرغ بلورين بهترين بازيگري را دريافت كرده است. البته طنابنده نويسنده سريال مناسبتي «پيامك از ديار باقي» (به كارگرداني سيروس مقدم) هم بوده است و شايد بتوان گفت او نيز چندان از حال و هواي سريالهاي مناسبتي سيما دور نبوده است.
اين دو بازيگر كه همچنان به شدت مشغول بازي در سريال مأمور بدرقه هستند، در گفتوگويي مشترك با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا شركت كردند و به پرسشهايي دربارهي مشكلات ساخت سريالهاي مناسبتي، لزوم تعامل بازيگر با كارگردان و بازيگر نقش مقابل، ضرورت كاملبودن متن سريالها و البته پرسشهايي از يگديگر پاسخ گفتند.
تبعات پذيرش ايفاي نقش در سريالهاي ماه رمضان با دشواريهايي كه اين سريالها به همراه دارد، به عنوان پرسش اول مطرح شد كه
سيروس گرجستاني در پاسخ به آن گفت: اين پرسش بسيار جالب است چراكه متوجه ميشويم شما خبرنگاران هم از مشكلات آگاه هستيد. درد ما بازيگران هم همين است. يك كار فشرده را نميتوان پخته و درست تحويل آنتن داد و به هرحال در آن خامي وجود دارد.
من يك مقدار از اين مشكلات را ميگويم و مقدار ديگر را هم محسن طنابنده بگويد بهتر است.
محسن طنابنده نيز در ادامه صحبتهاي سيروس گرجستاني خاطرنشان كرد: يكي از مشكلات عمده كارهاي مناسبتي فشردگي زمان و كمبود وقت براي تمرين است اما مشكل عمدهتر متن است. براي مثال سريال «مأمور بدرقه» از سوي من و آقاي گرجستاني زماني پذيرفته شده كه تنها 10 قسمت از سريال نوشته شده بود.
وي با خطرناك خواندن ناقص بودن فيلمنامه براي بازيگر، در اينباره تصريح كرد: اينكه نميتوانيم شخصيتي كه بازي ميكنيم به چه سمت و سويي ميرود برايمان خطرناك است. در چنين شرايطي بازيگر از ابتدا نميداند كه شخصيت چگونه خواهد بود و به چه سمتي خواهد رفت. بنابراين نميتواند يك نموداري را بكشد و بداند كه به آن پايان ميرسد.
اين بازيگر در عينحال گفت: آقاي گرجستاني تجربههاي بسياري داشت حضور من در كنار ايشان بسيار مفيد بود.من تجربه بازي در سريالهاي مناسبتي را نداشتم و در عينحال دوست داشتم بازي در يك كار فشرده را تجربه كنم. چراكه در اين كارهاي فشرده هم درست است كه خيلي راهها بسته ميشود ولي به اندازه همان راههايي كه بسته ميشود، راههاي خلاقه باز ميشود.
سيروس گرجستاني نيز درباره بازشدن راههاي خلاقه در كارهاي فشرده خاطرنشان كرد: زماني راههاي خلاقه باز ميشود كه فيلمنامهاي كامل در اختيار بازيگر قرار گيرد. در چنين شرايطي است كه خلاقيتها گل ميكند و خودش را نشان ميدهد.
اين بازيگر ادامه داد: اگر يك متن خوب باشد، بازيگر ميتواند خلاقيت نشان دهد؛ اما بسياري از متنها برعكس دست بازيگر را ميبندند. تمام بازيگران عاشق كارشان هستند و دوست دارند رياضت بكشند، بنابراين اگر متن خوب باشد مطمئن باشيد بازيگر خلاقيتهايش را بروز ميدهد و از كارش لذت ميبرد. وقتي بازيگر از كارش لذت ببرد تماشاگر نيز از بازي او لذت ميبرد.
گرجستاني در پاسخ به اين پرسش كه به رغم اعتقاد بر لزوم آماده بودن متن كامل، چه عاملي باعث ميشود كه وي ريسك بازي در سريالهاي ماه رمضان را بپذيرد؟
گفت: كار من بازيگري است؛ به من وقتي پيشنهاد بازي در فيلم يا سريالي ميشود، نميتوانم آن را رد بكنم. ممكن است پيشنهادي را رد بكنم و پس از آن پيشنهادي ديگر به من نشود. حرفه من بازيگري است، ضمن اينكه من در مسير بازيگريام فهميدم كه اگر بازيگر عاشق كارش باشد، ميتواند از نقش مرده هم نقشي زنده بسازد. كما اينكه متن مرده را هم بازيگر ميتواند زنده كند و بروز دهد. البته لازمه اجراييشدن اين شرايط كمك حال خوب يعني پارتنر(همبازي) و كارگردان خوب است.
محسن طنابنده هم در پاسخ به اين پرسش كه چرا پس از دريافت سيمرغ بلورين بازيگر نقش مكمل در جشنواره فيلم فجر، بازي در سريالي طنز مناسبتي را پذيرفته است،
گفت: ماه رمضان مديوم و موقعيت خوبي براي كاركردن است و به نظر كمتر بازيگري پيدا ميشود كه چنين موقعيتي را از دست بدهد. من قبل از پذيرش اين نقش در مأمور بدرقه، به دفتر آقاي عفيفه آورم و براي بازي در فيلم آقاي حسن فتحي قراردادي را بستم، آنجا باب آشنايي باز شد و به چنين كاري منجر شد.
وي با تأييد اين مطلب كه بازي در سريالهاي مناسبتي با ريسك بسيار همراه است، در اينباره اظهار كرد: من در تئاتري بازي كردهام كه كار پس از دو سال تمرين اجرا شد. من در سينماييهايي تمرين كرده بودم كه موقعيت و شرايط مناسب داشت. خيلي دلم ميخواست چنين موقعيت فشردهاي را هم تجربه كنم كه خدا قسمت كرد. ولي الآن كه درگيرش هستم ديگر چندان دلم نميخواهد اين تجربه را تكرار كنم.
طنابنده با اينحال در پاسخ به اين پرسش كه آيا مأمور بدرقه اولين و آخرين تجربه بازي در سريال مناسبتي او محسوب خواهد شد؟
گفت: نميدانم؛ شايد اگر متن كامل و شرايط متفاوت باشد بازي در سريال مناسبتي را هم بپذيرم ميتوان ساخت سريالي مناسبتي را هم از 6 ماه قبل از پخش آغاز كرد.
سيروس گرجستاني به اين پرسش كه آيا اين مسأله را ميپذيرد كه نقش «استوار قرقچي» تكرار نقشهاي قبلياش است،
پاسخ منفي داد و در توضيح آن گفت: بازيگر بايد نقشهاي متفاوتي را بازي كند و من سعي كردم اين اتفاق در مأمور بدرقه رخ دهد.
وي ادامه داد: من سعي كردم يك نظامي باشم ايست يك نظامي را پيدا كنم و نگاه يك نظامي را داشته باشم.
سيروس گرجستاني به اين پرسش كه براي ايفاي نقش يك نظامي آيا تحقيق كرده يا مشاور نظامي داشته است؟
پاسخ منفي داد و گفت: به هرحال من در زندگي استوارهاي بسياري ديدهام. من سعي كردم در مأمور بدرقه نقش يك استوار خوب را بازي كنم و متن سريال هم همين را به من ميگويد. دوست دارم نقش يك استوار مهربان را بازي كنم كه با زيردستهايش رفتار درستي دارد.
سيروس گرجستاني در پاسخ به اين پرسش كه در مأمور بدرقه تا چه اندازه اجازه داشته است كه نظرش را براي بهبود سريال و شخصيت ارايه دهد؟
گفت: خوشبختانه آقاي سعيد سلطاني انعطاف خوبي دارد. نظرها را ميشنود و اگر دست باشد قبول ميكند.
محسن طنابنده نيز در پاسخ به اين پرسش كه سعيد سلطاني تا چه اندازه براي نظرات و پيشنهادات بازيگران و ديگر عوامل حق قايل است،
گفت: معمولا ما در جنس كارگرداني دخالت نميكنيم؛ اما از آنجا كه بالاخره ما اين شخصيتها را بازي ميكنيم و كاراكتر ماحصل برخورد محسن طنابنده با «افشيني» است كه نوشته شد است، ما شناخت خوبي نسبت به شخصيتهايي داريم كه آنها را بازي ميكنيم.
وي ادامه داد: طنز يك بستر مناسب ميخواهد و ماحصل تلاش مجموعهاي از آدمها است كه در كنار هم سريالي را هم شكل ميدهند. آقاي سلطاني هم به خوبي نظرات بازيگران را ميپذيرد.
محسن طنابنده در پاسخ به اين پرسش كه سريالهاي ما تا چه اندازه توانستهاند مرد ايراني را به خوبي نشان دهند؟
گفت: نوشتن درباره زنان در مملكت ما بسيارسخت است. ضمن اينكه يكسري كليشههايي به وجود آمده است كه اگر از آن عرول كني به شدت با مخالفت مواجه ميشوي.
سيروس گرجستاني نيز در پاسخ به اين پرسش خاطرنشان كرد: من خودم پدر هستم و صاحب 5 فرزند؛ پدرهاي مختلف را هم ديدهام. ولي اگر من قرار است پدر خوبي باشم سعي ميكنم آن لحظات خوب زندگي خودم را به عنوان يك پدر خوب پياده كنم.
محسن طنابنده نيز در پاسخ به اين پرسش كه به نظر ميرسد نميتوان بعضي از ويژگيهاي مرد واقعي خوب را در سريالها نشان داد،
توضيح داد: بازيگري سراسر تداعي است.
يعني دنياي بازيگري براساس تجربياتي است كه او دارد، گرجستاني نيز خاطرنشان كرد: در سينماي ما نميتوان همه مسايل را عنوان كرد. وقتي از يك پدر شخصيت خوبي را ترسيم ميكنيم اين شخصيت در عينحال داراي نقاط ضعفي هم هست كه ما نميتوانيم آنها را نشان دهيم.
***
در پايان گفتوگوي ايسنا با اين دو بازيگر از هركدام از آنان خواسته شد با يك پرسش از همديگر مصاحبه كنند.
محسن طنابنده در پاسخ به اين پرسش سيروس گرجستاني كه همكاري با او را در سريال مأمور بدرقه چهطور ارزيابي ميكند؟ گفت: من از همكاري با آقاي گرجستاني خيلي راضيام. ضمن اينكه سيروس گرجستاني از جمله بازيگراني است كه خيلي راحت ميتواند روي همبازيش تأثير بگذارد. او به حدي قدرتمند است كه اگر بازيگر نقش مقابلش كمي حرفهيي نباشد، قطعا سرعت و ريتم سيروس گرجستاني را ميگيرد.
در ادامه محسن طنابنده نيز اين پرسش را با سيروس گرجستاني مطرح كرد كه او دست داشت به جاي طنابنده چه كسي مقابلش بازي ميكرد كه سيروس گرجستاني با خندهاي گفت: دوست داشتم جاي تو خودم بازي ميكردم.
InDepEndEnCe
15-09-2008, 23:54
ايول اينم داره همون مي شه كه حدس مي زدم! آخرش اين پسر خلافكاره دختر يارو رو مي گيره! پشيمون مي شه و .....
Alireza Taji
16-09-2008, 01:39
داستانش زیاد پیچیده نیست و کلا داستان ضعیفی داره!
من که فقط به خاطر گرجستانی نگاش میکنم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دو ساعتي بيشتر به افطار باقي نيست که زنگ خانه يي ويلايي در خيابان شهرآرا را مي فشارم، خانه يي که يکي از لوکيشن هاي اصلي «مامور بدرقه» مجموعه تلويزيوني ويژه ماه مبارک رمضان شبکه تهران است. وارد حياط مي شوم. عده يي مشغول تدارک سفره افطار براي عوامل پروژه «مامور بدرقه» هستند.
مامور بدرقه عنوان سريالي است با مضمون طنز نوشته «اميرعباس پيام» با طرحي از «خشايار الوند» که توسط «سعيد سلطاني» کارگرداني مي شود. در حالي که تهيه کنندگي اين مجموعه را «اسماعيل عفيفه» بر عهده دارد.
اسماعيل عفيفه انسان خاصي است. تهيه کننده يي که نه مجموعه کم نظير «پس از باران» او را آنقدر غره کرد و نه انتقاد از «سال هاي برف و بنفشه» کينه يي از منتقدان به دلش نهاد. حتي پرمخاطب ترين مجموعه ماه رمضان سال گذشته يعني «ميوه ممنوعه» که از شبکه دوم سيما پخش مي شد هم روحيات او را تغيير نداد. عفيفه تهيه کننده بي ادعايي است و نمونه بارزش همين که امسال پروژه يي را پذيرفته که مختص شبکه تهران است و قاعدتاً از نظر کمي مخاطب کمتري از شبکه هاي سراسري خواهد داشت.
سعيد سلطاني و اسماعيل عفيفه سال ها است که با هم سريال مي سازند و غالباً هم موفقند. آنقدر که سال گذشته وقتي اين دو را جدا از هم و در دو پروژه مختلف ديديم، متعجب شديم.
«پس از باران» ، «خانه يي در تاريکي»، «رسم عاشقي»، «سال هاي برف و بنفشه» و اينک طنز «مامور بدرقه» عناوين همکاري اين دو است.
وارد خانه مي شوم. خيلي بزرگ نيست. يعني اصلاً بزرگ نيست و از گرماي حضور اين همه آدم گرم و بي نفس شده است. سعيد سلطاني مشغول هماهنگي با «سيروس گرجستاني» براي گرفتن سکانس بعدي است. روي پله چشمم به پريا دختر «بهاره رهنما» و «پيمان قاسم خاني» مي افتد. اگر جاي او بودم به اين فکر مي کردم که فرزند دو هنرمند بودن چه دشوار است. حتي نمي توان از تعطيلات تابستاني هم بهره برد.
کنار «بهاره رهنما» و «مهرانه مهين ترابي» مي نشينم. مهين ترابي کمي کسالت دارد اما همين هم از خوشرويي او نمي کاهد. مدير صدابرداري «مسعود دادگري» از يک سو نيم نگاهي به يادداشت هاي من دارد و از سوي ديگر با خانم مهين ترابي بحث مي کند که کار صدابرداري به خصوص در ايران به مراتب از بازيگري دشوارتر است. نمي دانم مهين ترابي قانع شده يا اينکه آنقدر حالش مساعد نيست که بخواهد از دشواري کارش دفاع کند. مسعود دادگري اشاره يي به يادداشت من مي کند و توضيح مي دهد که اين اولين تجربه طنز سعيد سلطاني نيست و او سال ها پيش يک کار طنز با عنوان «کت و شلوار دامادي» ساخته است.
سعيد سلطاني پشت مانيتور مي نشيند و من هم پشت سر سعيد سلطاني. يک سکانس در حال برداشت است. در اين سکانس سيروس گرجستاني و مهرانه مهين ترابي حضور دارند و موضوع سکانس پيرامون موضوعي است که طبق معمول پرداختن به آن داستان را لو مي دهد.
«روزبه سجادي حسيني» يکي از اعضاي خانواده پرهنرمند «سجادي حسيني » ها مرا در تهيه اين گزارش ياري مي دهد و مي گويد؛ فکر مي کنم مهم ترين ويژگي اين پروژه روابط خوب ما با هم است و به رغم فشردگي کار که خستگي زيادي دارد، راضي هستيم. براي مثال متن شب به دست بازيگران مي رسد و مجبور مي شوند بلافاصله آن را براي روز بعد آماده کنند. آن هم در شرايطي که تا ساعت دو نيمه شب سر صحنه بوده اند و روز بعد هم از ساعت دو بعدازظهر کارشان شروع مي شود.
از سجادي حسيني مي پرسم در حال حاضر مشغول گرفتن سکانس هاي جديد هستيد يا اينکه سکانس هاي قبلي را کامل مي کنيد. وي توضيح مي دهد فرصتي براي پرداختن به سکانس هايي که گرفته ايم نداريم. هر سکانس را باز مي کنيم و حدوداً يک ساعت و نيم تا دو ساعت فرصت داريم تا روي آن کار کنيم و آن را ببنديم و امروز قرار است قسمت هفدهم و بيست و دوم را ببنديم. سکانس هاي مابين اين دو قسمت مربوط به لوکيشن ديگري است.
روزبه سجادي حسيني که دستيار کيانوش عياري در مجموعه «روزگار قريب» بوده است هم اکنون در اين مجموعه نيز سعيد سلطاني را همراهي مي کند. وي عقيده دارد مامور بدرقه داراي روند و شخصيت هاي واقعي و ملموسي است که يقيناً مخاطب باور خواهد کرد و با آن ارتباط برقرار مي کند.
مامور بدرقه داستان استواري است به نام «آصف قرقچي» که در آستانه بازنشستگي مامور بدرقه متهمي به نام افشين مي شود. افشين به خانه آصف راه پيدا مي کند و مورد اعتماد همسر و دخترش که از متهم بودن وي باخبر نيستند، قرار مي گيرد. افشين مي گريزد و...
در مامور بدرقه سيروس گرجستاني، بازيگر توانايي که تجربه سريال هاي مناسبتي را بارها داشته است، در نقش استوار قرقچي بازي مي کند، مهرانه مهين ترابي بعد از حضور چشمگيرش در سريال دو سال پيش شبکه اول (صاحبدلان) راهش را براي حضور در اين مجموعه ها هموار ساخته است. جواد رضويان بازيگر و کارگردان مطرح طنزهاي تلويزيوني و زهره مجابي بازيگر تواناي سينما و تئاتر، ناصر گيتي جاه خاطره يي از سريال «مراد برقي» است که دو دوره از تاريخ تلويزيون ايران با هنرمندي او عجين شده است.
محسن تنابنده بازيگري که در مامور بدرقه حرف اول را مي زند، نويسنده و کارگردان است و در بيست و ششمين جشنواره فيلم فجر تنديس بهترين بازيگر مرد مکمل را براي فيلم «استشهادي براي خدا» کسب کرده است.
بهاره رهنما بازيگري که هميشه به دل مي نشيند و حسين عابديني که او را در «پدر» ديديم، در باران تحسين اش کرديم، در «رسم عاشق کشي» به او باليديم و اينک وقتي در «مامور بدرقه» سربازي شهرستاني است که براي بازديد بدني متهمان پاهايشان را 180 درجه باز مي کند و مواظب است کسي زير تريلي 18 چرخ نرود. حسين عابديني براي بازي در فيلم باران برگزيده جشنواره فجر شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- براي شروع از خودتان بگوييد.
من فارغ التحصيل تئاتر(رشته بازيگري) هستم. سال هاي زيادي تئاتر کار مي کردم و بعد از مدتي به نويسندگي رو آوردم و در کنار کار تئاتر مشغول نوشتن نمايشنامه شدم. بعد از آن وارد سينما شدم. سينما را با «عليرضا اميني» شروع کردم. به همراه ايشان چهار کار داشتم که آخري «استشهادي براي خدا» بود. (گرچه آقاي تنابنده متواضعانه به اين مورد اشاره نکرد اما بازي درخشان وي در استشهادي براي خدا دستاوردي چون سيمرغ بلورين جشنواره اخير فجر را برايش به ارمغان آورد.) چند فيلمنامه براي سينما نوشتم و حالا هم اينجا هستم با مامور بدرقه.
- اين اولين حضور شما در تلويزيون است.
در حقيقت اولين حضور من در يک مجموعه تلويزيوني است.
- سوالي که يقيناً بارها پاسخ داده ايد اين است که چطور وارد اين پروژه شديد.
من به دعوت آقاي «حسن فتحي» براي تله فيلم «دنده معکوس» به دفتر آقاي عفيفه آمدم بعد از به تعويق افتادن ساخت اين تله فيلم، از طرف آقاي عفيفه به حضور در اين مجموعه دعوت شدم.
- چه موردي در اين مجموعه شما را جلب کرد تا اين دعوت را بپذيريد. فيلمنامه، کارگرداني سعيد سلطاني يا شخص آقاي عفيفه به عنوان تهيه کننده.
زماني که من فيلمنامه را ديدم حدوداً 10 قسمت از آن نوشته شده بود و به نظرم متن بدي نبود و از کاراکتري که قرار بود بازي کنم خوشم آمد و از طرفي حضور آقاي عفيفه و آقاي سلطاني به من اطمينان خاطر مي داد تا اين کار را بپذيرم.
- از آنجا که خود شما يک نويسنده هستيد، قاعدتاً بايد توجه خاصي هم به متن داشته باشيد. آيا آقاي اميرعباس پيام به عنوان نويسنده مامور بدرقه از شما همفکري مي خواستند؟
متن تمام و کمال نوشته آقاي پيام است اما ايشان آنقدر پيشنهادپذير است که گاهي اوقات اگر ما پيشنهادي داشته باشيم و مناسب باشد از ما مي پذيرد.
- فيلمنامه «مامور بدرقه» بيشتر بر پايه طنز موقعيت است و خب در اين گونه طنز ها انرژي بيشتري از بازيگر مي خواهد، در مورد آن صحبت کنيد.
وقتي در مورد طنز در اين نوع کارها صحبت مي کنيم خيلي قابل تفکيک نيست. با شما هم عقيده ام که بيشترين بار طنز اين مجموعه روي موقعيت ها است اما طنز کلام و کمدي هاي بزن بکوب هم دارد و از همه مولفه هاي طنز در آن بهره گرفته شده است که هر کدام هم انرژي خاص خودش را مي طلبد.
- شايد بهتر بود اين طور مي پرسيدم که در مورد نقش افشين توضيح دهيد.
نقشي که براي من نوشته شده در حقيقت کاراکتر شيريني نيست به خصوص که در کنار آن کاراکترهاي شيريني هم داريم مثل نقشي که «جواد رضويان» بازي مي کند يا نقش «کيانوش گرامي» اما من سعي کردم در اجرا شخصيت شيريني از او ارائه دهم.
- پارتنر شما در اين نقش آقاي گرجستاني و آقاي جواد رضويان است. با توجه به اينکه مي دانيم نقش روبه رو تاثير بسياري در نحوه بازي يک بازيگر دارد تا چه اندازه سيروس گرجستاني و جواد رضويان در کار شما موثر هستند؟
من با جواد رضويان تا قبل از اين کار آشنايي نزديکي نداشتم. جواد مرا نمي شناخت و من هم شناختي که از او داشتم از روي کارهاي قبلي او بود. قبلاً قرار بود در «هندوانه شب يلدا»ي سعيد آقاخاني همبازي باشيم که نشد. من و آقاي رضويان اولين بار روز تست گريم همديگر را ديديم و ظرف چند دقيقه خيلي زود به هم اخت شديم. (حالا هم خيلي با هم مي خنديم و خيلي به ما خوش مي گذرد.) من خيلي به جواد علاقه پيدا کردم و فکر مي کنم(با خنده) او هم مجبور شده به من علاقه پيدا کند و حين بازي هم خيلي با هم راحت هستيم. اين را هم اضافه کنم در همه کارها به خصوص از اين نوع رابطه بيروني بسيار مهم است. اينکه فضا دلپذير باشد تا به آدم انرژي بدهد تا کار خلاقه شيرين داشته باشد. من با آقاي گرجستاني از سر پروژه اس ام اس از ديار باقي آشنا شدم(که البته قسمت نشد در آن مجموعه کار کنند) و اين آشنايي در مامور بدرقه کامل شد و با ايشان هم رابطه خيلي خوبي دارم ضمن اينکه تاکيد مي کنم در اين نوع طنزهاي موقعيتي معمولاً بازي در يک هارموني به وجود آيد يعني در اتمسفر بين بازيگراني که موقعيت را مي سازند و اگر اين رابطه نباشد و بازيگران بده بستان و هماهنگي نداشته باشند قطعاً اتفاق خوبي نخواهد افتاد.
- در حال حاضر با توجه به اينکه خود شما يک کارشناس هستيد چقدر به موفقيت اين کار خوشبين هستيد.
تمام کارهايي که مناسبتي ساخته مي شوند به دليل سياست غلطي که دارد تا حدودي غيرقابل پيش بيني هستند چرا که کارها فرصت کافي براي پخته شدن ندارند اما من نسبت به تمام کارهايي که امسال است خوشبين هستم و فکر مي کنم کار ما هم خوب از آب دربيايد و مخاطب خود را داشته باشد.
- شما بقيه کارها را که مختص شبکه هاي ديگر هم است دنبال مي کنيد؟
بله، دو تا قصه هاي جدي مان يعني روز حسرت شبکه يک و مثل هيچ کس شبکه دو که درام هايي جدي هستند احتياج به زمان دارند تا جا بيفتند اما مسلماً بعد از آن مخاطب دنبال خواهد کرد و کارهاي طنز هم جايگاه خودشان را دارند.
اما نگراني من از اين است که سياستگذاري به گونه يي نيست که داستان هايمان بتوانند به خوبي شکل بگيرند و تنوع داشته باشند که اين شامل نحوه ارائه نيز مي شود مثلاً ما در شبکه هاي دو و سه يک تم را دنبال مي کنيم و بناي هر دو داستان اين است که ورثه هايي دنبال ارث هستند. حالا در يک داستان خيلي جدي و ملودرام و در داستاني ديگر با نگاهي طنز. فکر مي کنم اگر سياستي بود که قصه ها با زيرساختي شبيه به هم درنظر گرفته نمي شد جذابيت بيشتري داشت.
- تا آنجا که من اطلاع دارم قرار بود اين طور باشد يعني سازمان در انتخاب طرح ها به گونه يي نظارت داشته باشد که مضموني شبيه يکديگر نداشته باشد.
البته در نحوه ساخت و ساختار هم اين اتفاق مي افتد گرچه در کارهاي جدي تا حدودي اين نظارت ها صورت گرفته اما در مورد کارهاي طنز در نظر بگيريد کمدي ها و لحظه ها بسيار شبيه هم شده، نوع شوخي ها شبيه هم شده و از همه مهم تر بازيگرها خيلي تکرار مي شوند و يکسري بازيگر هستند که هر سال دارند کار مي کنند. مگر دايره شوخي اين بازيگرها تا چه اندازه است؟ و چقدر مي توانند از خودشان خلاقيت به خرج دهند بالاخره يک جايي کم مي آورند. به شخصه فکر مي کنم اين دايره بايد گسترش پيدا کند و از استعدادهاي جديدتري استفاده شود تا تنوع بيشتري پيدا کند و شور و هيجان بيشتري داشته باشد.
- البته فکر مي کنم دليل اصلي اين است که سازندگان ما از ريسک مي هراسند به خصوص زماني که يک کار مناسبتي يا روتين باشد و از طرفي وقتي بازيگر خوش سابقه يي معرفي مي شود از طرف شبکه ها هم استقبال بهتري مي شود تا جايي که بيشتر اوقات خيلي از متن ها بر اساس شخصيت يک بازيگر نوشته مي شود و اين ايراد بسيار بزرگي است اما شايد از نگاهي هم بتوان به ايشان حق داد چرا که با اين کمبود وقت امکان آزمايش و خطا و تکرار وجود ندارد.
بله، گاهي سياست هاي تحميلي تلويزيون مانع نو شدن کارها مي شود؛ اينکه الزاماً اين کارها ساخته شود، اين عده بسازند يا اين عوامل و بازيگران حضور داشته باشند.
- (به نظر مي رسد همه مشکلات را مي شناسيم، در حقيقت همه بيماري را تشخيص داده ايم اما دارو کمياب است. که البته بحث خوب و قابل پردازشي است که در اين گفت وگو مجال ندارد، شايد وقتي ديگر) و کلام آخر شما.
و در آخر از اسماعيل عفيفه و سعيد سلطاني تشکر مي کنم که به من اعتماد کردند و از تدبيري که سعيد سلطاني به عنوان کارگردان اين پروژه داشت و اجازه دادن پيشنهاد را به ما مي داد و پذيراي آن بود، ممنونم.
mahsa1469
16-09-2008, 15:13
ايول اينم داره همون مي شه كه حدس مي زدم! آخرش اين پسر خلافكاره دختر يارو رو مي گيره! پشيمون مي شه و .....
اما من فکر می کنم این کرمیه دختر یارو رو می گیره:46:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سعيد سلطاني در مقام کارگردان مجموعه تلويزيوني«مامور بدرقه» براي دومين بار پي در پي، ساخت يک کار نمايشي مناسبتي در ماه مبارک رمضان را تجربه کرد. آنچه مي خوانيد حرف هاي سعيد سلطاني در يک گفت وگو در حول و حوش مامور بدرقه و سريال سازي مناسبتي است که در روزهاي نخست پخش سريال مامور بدرقه شکل گرفته است.
---
قاعده اين است که براساس يک زمان بندي مناسب سريال هاي ماه رمضان ساخته شوند، اما وقتي با وجود تمام اين دردسرها مي بينيم سريال هاي خوبي ساخته مي شوند، به گونه يي دهن همه مان بسته مي شود.
يکي از محاسن توليد و پخش همزمان سريال هاي ماه رمضان اين است که مي توان حين پخش از مردم «نظرسنجي» داشت. حقيقت اين است که انجام کاري با عجله، معقول نيست و از پروسه توليد فيلم و سريال در تلويزيون دور است. اما اين نقصي است که ما هرسال با آن درگير هستيم و به نظر نمي رسد راه حل ويژه يي هم برايش وجود نداشته باشد. حقيقت اين است که يک مجموعه باعث انجام اين کار مي شود. هر سال در تلويزيون چندين مناسبت از جمله ماه رمضان، محرم، عيد نوروز و... برگزار مي شود و در اين ميان اين ايده بين تمام مديران شبکه ها هست که بهترين سريال را براي اين ايام توليد و پخش کنند. شايد همين دليل باعث شده ساخت سريال هاي مناسبتي در لحظه آخر اتفاق بيفتد و سرعت در ساخت اين مجموعه هاي تلويزيوني به مشکلي هرساله تبديل شود. مي دانيم که ساخت سريال هاي ماه رمضان در مدت زمان کم، اشتباه است ولي باز هم انجام مي دهيم.
کار ما يک کار فکري است بايد همه عوامل جداگانه در حوزه وظايف خود کار کنند تا ايده پرورش پيدا کند و به مرحله اجرا برسد. در بحث اجرا هم بايد هم کارگردان و هم بازيگر به آن کشف و شهود لازم برسد تا مفاهيم مدنظر ما که در بطن کار وجود دارد، پيدا و ارائه شود.
امر بديهي است که يک اثر نمايشي داراي پيام و محتوايي باشد و خاصيت ادبيات نمايشي انتقال تجربه است. اين را بپذيريم که روابط انساني حتي در سريالي سرگرم کننده داراي پيام و محتوايي است. اينکه بخواهيم براي سريالي مضموني بتراشيم خطر بزرگ تري است تا اينکه يک کارگردان در متن ذهنش اين باشد که قصد ارائه هيچ پيامي را ندارد، چرا که خودبه خود انتقال پيام اتفاق مي افتد.
ساخت مجموعه هاي تلويزيوني اين گونه نيست که چندين سال صرف توليد آنها شود و هزينه بالايي براي آنها پرداخته شود. از طرفي نمي توان مجموعه يي 20 قسمتي را ظرف 20 روز ساخت؛ نه به آن شوري شود و نه به آن بي نمکي. استانداردها را ما کارگردانان مشخص مي کنيم. بر اين اساس برخي ها نشان داده اند ظرف مدتي کوتاه هم با انتخاب عوامل خوب مي توان کار خوب ساخت. برخي کارگردانان به حدي قدرت انتقال و حضور ذهن دارند که ظرف يک روز مي توانند دقايق مفيد بسياري فيلمبرداري کنند. مرحله ساخت فيلم و سريال يک مرحله مکانيکي نيست که بتوان براي آن استاندارد تعداد دقيقه فيلم مفيد تعيين کرد. روزانه 10 دقيقه فيلم مفيد مي گيرم.
وقتي قرار است در تلويزيون مجموعه يي ساخته شود، بايد ساخته شود. ساخت اين مجموعه ها مطمئناً با انتخاب صورت مي گيرد. شايد يک اجبار و محدوديت زماني براي ساخت اين سريال ها وجود داشته باشد، اما همه ما وقتي کار مناسبتي را مي پذيريم، مي دانيم در يک بحران زماني قرار داريم که بايد به اضافه اينکه کار به خوبي تمام مي شود، در يک رقابت ناخواسته يي که بخش اعظم آن را رسانه ها ايجاد کرده اند، شرکت کنيم. ما هرگاه قصد ساخت سريالي را داريم، فکر مي کنيم گزينه هاي بسياري پيش رو داريم اما در مرحله انتخاب که مي رسيم متوجه مي شويم بازيگر خوبي که بتوان نقش را به او سپرد و از عهده کار به خوبي برآيد، کم پيدا مي شود. ما هم در مامور بدرقه همين بحران را داشتيم. با اين حال به لطف خدا يکي از محسنات کارمان در ماه رمضان امسال اين بود که توانستيم يکي از بهترين بازيگران سريال طنز را داشته باشيم.
فکر مي کنم نگاه اجتماعي اين کار به مسائل خيلي مورد توجه مردم قرار گيرد. قصدمان بر اين بوده که آدم ها را از همين طبقه واقعي شان بررسي کنيم و بر همين اساس شخصيت ها را طراحي کرده ايم. طنزهاي سريال «مامور بدرقه» به گونه يي نيست که مخاطبان خارج از کشور متوجه آن نشوند اما اينکه چه برخوردي با اين طنزها مي شود، بايد در پايان پخش بررسي کرد. ما چندان قدرت انتخاب در کارهاي بعدي مان نداريم. آنچه براي ما حکم انتخاب است، در وهله نخست متن و در وهله بعد تهيه کننده يي است که بتوان با او ارتباط برقرار کرد. وقتي اين چند فاکتور در کنار هم قرار بگيرند، ساخت سريالي را مي پذيريم. سال هاست با آقاي عفيفه کار کرده ام و تجربه هاي مشترک بسياري داشتيم. ضمن اينکه اميرعباس پيام نويسنده جوان و خوش ذوقي است که با قريحه اين متن را نوشته است.
ساخت سريال کاري مشترک است و کارگردان خوب کسي است که اجازه دهد عواملش در راستاي ايده کلي که وجود دارد، کار کنند و عدم استفاده از هر پيشنهادي که به تقويت ايده کلي داستان کمک کند، کم هوشي است.
ما به ناچار در اين رقابت قرار مي گيريم. به اعتقاد من تمام دوستاني که ساخت سريال هاي ماه رمضان امسال را برعهده دارند، از بهترين کارگردانان سيما هستند. ولي در نهايت اگر مردم به دور از جوسازي ها، بهترين سريال را انتخاب کنند، آنان بهترين قاضي هستند و به خوبي تشخيص مي دهند.
InDepEndEnCe
17-09-2008, 00:50
اما من فکر می کنم این کرمیه دختر یارو رو می گیره:46:
حدس جالبيه! ولي فكر نكنم اين يارو تو اين جور مسائل داخل آدم حساب بشه! :31:
راستي اين پسره اصلا معلوم نبود كچله! باحال درستش كردنا!
oxford2008
18-09-2008, 00:47
سلام
یه سوال انحرافی! کسی میدونه اسم این برنامه ای که تو اپیسود 15 وقتی رفتن واسه چهره نگاری چی بود؟ من کلی برنامه در این زمینه دارم ولی این یکیو اگه اسمشو بدید ممنون میشم. و اینکه آیا جایی میشه دانلودش کرد؟
مرسی
سلام
یه سوال انحرافی! کسی میدونه اسم این برنامه ای که تو اپیسود 15 وقتی رفتن واسه چهره نگاری چی بود؟ من کلی برنامه در این زمینه دارم ولی این یکیو اگه اسمشو بدید ممنون میشم. و اینکه آیا جایی میشه دانلودش کرد؟
مرسی
سلام
به نتیجه رسیدی به منم بگو عزیز
【ツ】
oxford2008
18-09-2008, 02:30
چشم حتما....
GiggleClub
18-09-2008, 10:33
من 6-7 سال پیش این نرم افزارو داشتم ولی متاسفانه اسمشو یادم نمیاد....
فقط یادمه سازندش آلمانی بود
oxford2008
19-09-2008, 00:26
به هرحال اگه کسی اسم این برنامه رو بتونه بمن بده ممنون میشوم.
سریال «مامور بدرقه» که کارگردانی آنرا سعید سلطانی به عهده دارد و ماه رمضان هر شب از شبکه تهران پخش می شود. نخستین تجربه سلطانی درقالب طنز تلویزیونی و به ویژه مجموعه های مناسبتی به شمار می رود. داستان «مامور بدرقه» درباره یک مامور نیروی انتظامی است که در شرف بازنشستگی، مامور می شود که مجرمی را تحویل دهد، امامجرم فرار می کند و این تعقیب و گریزها با مضمونی طنز آمیز در این سریال به تصویر کشیده می شود. در این مجموعه سیروس گرجشتانی ماهرانه و زیبا نقش این مامور نیروی انتظامی را به تصویر می کشد.
آقای گرجستانی ابتدا خودتان را معرفی کنید.
اهل رشت هستم و از سال 48 وارد تئاتر شدم. بازنشسته اداره تئاترم و متاهل دارای پنج فرزند.
چگونه وارد دنیای بازیگری شدید؟
بازیگر شدنم اتفاقی بود ولی وقتی وارد دنیای بازیگری شدم فهمیدم کار دیگری نمی توام انجام دهم و عاشق کارم هستم. من قبل از اینکه بازیگر بشوم ، با زنده یاد هادی اسلامی دوست بودم. ایشان در اداره تئاتر کار می کرد و گروهی داشتند و من به واسطه ایشان وارد اداره تئاتر شدم و به گروهشان پیوستم. در سال 48 با تئاتری نوشته های هادی خان اسلامی به نام « زیر گذرلوطی صالح » وارد دنیای تئاتر شدم.
چگونه وارد گروه آقای سلطانی برای مجموعه «مامور بدرقه» شدید؟
مستقیما با انتخاب آقای سلطانی (کارگردان) و آقای غفیفه (تهیه کننده) وارد این کار شدم.
کار با این گروه چگونه بود؟
این اولین همکاری بنده با آقای سلطانی و آقای عفیفه بود. از نظر شخصیتی عالی هستند. بازیگرها اصولا دوست دارند کارگردان و تهیه کننده دارای کلاس و شخصیتی خوب باشند و اینها را من در این گروه دیدم و تا حالا که دارم با شما مصاحبه می کنم واقعا محترم بودند.
لوکیشن مجموعه کجا بود؟
جاهای مختلفی بود، ولی لوکیشن اصلی زیر پل گیشا بود. خانه ی آصف قرقچی (خانه مامور بدرقه).
چند وقت درگیر بازی در این سریال بودید؟
حدود سه ماه و ده روز.
و بهترین خاطره؟
هر کسی در هر پروژه ای قرار می گیرد در جست و جوی خوبی ها و خاطره ها خوب هستند. همه افراد گروه خوب بودند. اکثراً جوان، فعال و جویای نام. در کنار این عزیزان همه لحظات خاطره های خوب بود.
سخت ترین لحظه ی بازی؟
سکانسی که بازیگر نتواند آن فضای دلخواه را به وجود بیاورد.
با کدام یک از نقش های مقابل راحت تر کار می کردید؟
نمی خواهم بگویم با کدام راحتتر بودم، با کدام ناراحت. بستگی به متن و یا سکانس دارد که دو یا سه کاراکتر می خواند. فضای متن اگر جاندار باشد، انگیزه به وجود می آورد و برای کاراکترها هم متن خوب باعث می شود با هم خوب بده بستان داشته باشند. این یعنی بازیگری.
چرا اغلب در کارهای طنز بازی می کنید؟
مرا انتخاب می کنند. من بازیگر هستم و باید بتوانم همه نقش ها را بازی کنم. مثلا در سریالهای « امام علی (ع)» و «کیف انگلیسی» نقش من کاملا متفاوت بود. برای طنز سعی نمی کنم مردم را بخندانم، چون بلد نیستم ولی اگر کمدی موقعیت باشد ، اتفاقی هست که برای من می افتد.
از کارهای خودتان کدام یک را بیشتر می پسندید؟
اولین کار مناسبتی من کار «یادداشت های کودکی» ساخته ی خانم بخت آور و همسرشان آقای اصغر فرهادی بود. این کار برای من خاطره خوبی بود و استقبال مردم هم خوب بود. البته کار «متهم گریخت»، «کیف انگلیسی» و «امام علی(ع)» را هم خیلی دوست دارم.
بهترین خاطره ای که از زندگی خود دارید؟
من عاشق حرفه ام هستم و دوستش دارم. خاطره خوبم این است که در سال 75 شخصی به نام ایرج قاسمی که فرد تحصیل کرده ای در آمریکا بود و فرهنگی می کرد، در سفری که به ایران داشت در میان تئاترهایی که دیده بود، تئاتر ما را انتخاب کرد. او به سراغ ما آمد و از ما خواست تا نمایش «معرکه در معرکه» به نویسندگی و کارگردانی آقای داود میرباقری را پنج ماه در ایالتهای مختلف آمریکا اجرا کنیم که با استقبال زیادی رو به رو شد. این تئاتر اگر پنج سال هم اجرا می شد از آن استقبال خوبی می شد. این یعنی خاطره خوب.
در این تئاتر با چه کسانی هم بازی بودید؟
خانم ها رویا تیموریان، ماهایا پطروسیان و آقایان رضا رویگری و سیاوش طهمورث.
وضعیت سینمای ایران از دیدگاه شما؟
سینمای ایران را دنبال نمی کنم، چون برایم انگیزه به وجود نیاورده. من باید یک فیلم خوب ببینم. من بیشتر به کارهای خودم فکر می کنم که اغلب تلویزیونی هستند یا کارهای نود دقیقه ای. به جشنواره فجر و به سینما نمی روم. اوایل انقلاب چند تا از فیلمهای خوب بودند که می رفتم و می دیدم ، ولی سینمای ایران الان چند دسته شده است. عده زیادی ازکارگردانها هستند که هنر سینما را که هنر هفتم لقب گرفته به عنوان این هنر دنبال نمی کنند. بلکه برای اینکه خوشان را مطرح کنند فیلم می سازند. بنابراین ما نمی دانستیم سینمای ما به کجا می رود. سابق زمانی که دبیرستانی بودم و به سینما می رفتم و فیلمی را می دیدم (از جمله فیلم های ایتالیایی و فرانسوی و آمریکایی) شاید تا پانزده روز با خاطره، سوژه و قهرمان آن زندگی می کردم. آن موقع من سینما را آن شکلی فهمیدم ولی اکنون آن انگیزه در من به وجود نمی آید. این چیزیست که باید علتش را پیدا کرد.
نقطه عطف زندگی سیروس گرجستانی؟
خانواده.
در انتخاب نقش ها با کسی هم مشورت می کنید؟
بله، با خانمم و بچه ها. پسرم طراح گریم سریال مامور بدرقه است (سیاوش گرجستانی) و دخنرم سودابه هم دانشجوی نمایش است.
اهل ورزش هستید؟
یک موقع فوتبالیست خوبی بودم و در تیم شاهین بازی می کردم. هم دوره ای های من همایون بهزادی، زنده یاد شیرزادگان و ناصر ابراهیمی بودند. من عاشق فوتبالم. اگر زمانی برنامه خودم پخش شود و همان زمان شبکه سه فوتبال داشته باشد به خصوص فوتبال اروپا، فوتبال را ترجیح می دهم.
در تیم فوتبال هنرمندان بازی می کنید؟
نه نمی روم. چون می ترسم تنه بزنند، بیفتم و پایم بشکند.
استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
من طرفدار تیم خوبم. اگر دوست داری بنویس شموشک.
آیا در محیط منزل هم شوخ طبعی می کنید؟
بله. شوخ طبعی در ذات من است. اگر شوخی طبعی را از خودمان بگیریم، جای آن چه چیزی بگذاریم؟ زانوی غم به بغل بگیریم؟ نه، شوخ طبعی باعث می شود ارتباطات زیاد شود و دوست پیدا کنیم و به نوعی خوراک مغز است.
چه نوع موسیقی گوش می دهید؟
من همه مویسقی ها را دوست دارم و هر کدام جایگاه و حال و هوای خاص خودش را دارد. موسیقی زبان بین المللی است ولی موسیقی را دوست دارم که مرا به حرکت وادارد و هیجان انگیز باشد.
در آخر حرف نگفته ای هست؟
خیر. از شما و مجله خوبتان متشکرم.
( روزهای زندگی )
سريال «مأمور بدرقه» شبكه تهران يكي از دو سريال طنزي است كه در ماه رمضان امسال به روي آنتن ميرود. اين سريال كه به عنوان آخرين مجموعه مناسبتي سيما هرشب از شبكه تهران پخش ميشود توسط سعيد سلطاني كارگرداني شده است.
تهيهكنندگي «مأمور بدرقه» را اسماعيل عفيفه برعهده دارد و با توليد اين سريال، پس از «سالهاي برف و بنفشه»، «خانهاي در تاريكي» و «پس از باران»، چهارمين همكارياش را با سلطاني به ثبت ميرساند.
ضمن اينكه سعيد سلطاني ماه رمضان سال گذشته، ساخت سريال «شكرانه» را براي شبكه تهران برعهده داشت و عفيفه هم سريال «ميوه ممنوعه» را براي شبكه دو تهيهكنندگي كرد؛ اما اينكه چرا هركدام از اين دو پس از ساخت سريالهايي اينچنيني به سمت توليد سريالي طنز مانند «مأمور بدرقه» گرايش پيدا كردهاند، پرسشي است كه در بازديدي از پشت صحنه اين سريال به دنبال آن هستيم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بازديد از پشت صحنه سريال «مأمور بدرقه» به توصيه اسماعيل عفيفه، ابتدا از لوكيشني كه در سريال به عنوان خانه «استوار قرقچي» معرفي شدهاست، آغاز ميشود؛ اما در آن روز به خصوص، برخلاف آنچه در سريال ميبينيم كوچهاي كه خانه در آن واقع شده است، حسابي شلوغ است و بسياري از مردم روي صندليهاي پلاستيكي رنگي در اطراف خانه نشستهاند؛ شلوغي كوچه در بدو امر اين نكته را به ذهن متبادر ميكند كه اين جمعيت براي تماشاي تصويربرداري تجمع كردهاند، اما پرسوجو از همسايهها در نهايت ما را متوجه اين مسأله ميكند كه در كنار خانه استوار قرقچي يك مهد كودك واقع شدهاست و اين جمعيت هم براي بردن فرزندانشان اينجا جمع شدهاند!
داخل حياط خانه قرقچي هم برخلاف آنچه در سريال ميبينم، چندان خلوت نيست. صندليهاي زرد پلاستيكي دور حوض آبي حياط كه تقريبا هرشب در سريال «مأمور بدرقه» ميبينم چيده شده و معلوم است اين محل براي استراحت عوامل و خوردن افطاري آماده شده است.
ورود ما به داخل خانه با ورود دو پسر جوان كه دوچرخهاي به همراه دارند مصادف ميشود و سپس از سلام و احوالپرسي و جوياشدن از محل استقرار سايرين، تازه ميفهميم كه اين دو از بچههاي محل هستند كه تنها از سر كنجكاوي داخل خانه شدهاند؛ پس از متقاعد كردن آنها براي بيرون رفتن از خانه به داخل ميرويم ولي آنجا هم كسي نيست.
با گذشت چند قسمت از سريال «مأمور بدرقه» و تماشاي هر شب آنها، وسايل خانه قرقچي چندان هم برايمان ناآشنا نيست. ضمن اين كه عكس سيروس گرجستاني برروي ديوار هم اين آشنايي را مضاعف ميكند؛ اما در نهايت به گوش رسيدن صداهايي غريبه از طبقه بالا اين نكته را به ما متذكر ميشود كه بايد هرچه سريعتر خودمان را به آنان معرفي كنيم.
آشنايي با چهرههاي ناآشنا كه خستگي كار شبانهروزي در اغلب آنها موج ميزند، پس از دقايقي ما را به لوكيشني ديگر در همان منطقه رهنمون ميكند؛ اين لوكيشين در حقيقت آپارتماني خالي است كه تنها سه ساعت اجاره شده تا يكي از سكانسهاي باقيمانده از قسمت سيزدهم سريال مامور بدرقه (كه شب گذشته شاهد آن بوديم) در آن تصويربرداري شود.
داخل آپارتماني كه به هيچ وجه برايمان آشنا نيست و پيش از اين در سريال نديدهايم، سيروس گرجستاني و محسن طنابنده مشغول تمرين ديالوگهايشان هستند. در طرفي ديگر سعيد سلطاني درحالي كه پشت مونيتور نشسته است همه را به آمدن سر صحنه فرا ميخواند.
صحنه با دو دوربين تصويربرداري ميشود تا كارها سريعتر پيش برود و تعداد نماها هم بيشتر شود.
اسماعيل عفيفه در اين باره ميگويد: از همان روزهاي نخست تصميم گرفتيم با دو دوربين كار كنيم و از همان زمان تصويربرداري به سرعت جلو رفت و از شتابزدگي هم پرهيز شد.
او سال گذشته نيز «ميوه ممنوعه» (به كارگرداني حسن فتحي) را دو دوربينه تهيه كرده بود.
در كنار محسن طنابنده و سيروس گرجستاني، بازيگري ديگر نيز حضور دارد كه چهره مطرحي نيست؛ او در نقش بنگاهدار آپارتماني خالي را به اين دو نشان دهد و از آنان پاسخ مثبت براي اجاره ميخواهد.
در ادامه اين صحنه صحبت بازيگران به «دود» و «هود» و «بود و نبود» ميرسد و در نهايت «سيخي» كه اين روزها در بسياري از سريالهاي ماه رمضان به تماشاگر نشان داده شدهاست، اينبار هم توسط استوار قرقچي (با بازي گرجستاني) در آپارتمان خالي كشف ميشود.
اشتباه بازيگر مهمان، سعيد سلطاني را مجبور ميكند تا يك بار خود ديالوگهاي او را ادا كند و در نهايت با همان لحني كه ديالوگها را گفته، فرمان «دوربين ـ حركت» را صادر ميكند.
آغاز صحنه براي سريالي كه با دو دوربين تصويربرداري ميشود، از لحظات جذاب هر پلان است؛ چراكه براي سينك دوربينها، برخلاف معمول به جاي كلاكت هر بار يك نفر دستهايش را در مقابل دوربين بر هم ميكوبد.
با پايان اين صحنه، براي انجام مصاحبه، مسيري كه محسن طنابنده به اتاقي خلوت طي ميكند را دنبال ميكنيم؛ اما ديدن او درحاليكه رو به پنجره با خودش حرف ميزند و ديالوگها را تمرين ميكند، به ما ميفهماند كه حالا زمان مناسبي براي مصاحبه نيست.
گرجستاني نيز در اتاقي ديگر مشغول تمرين ديالوگهايش است؛ آنها تنها چند دقيقه فرصت دارند تا خود را براي صحنه بعد آماده كنند.
سرانجام فرصت به پايان ميرسد و دو بازيگر مقابل هم ظاهر ميشوند. در اين صحنه كه در آشپزخانه آپارتمان خالي تصويربرداري ميشود، افشين روي سكوي ُاپن نشسته و استوار قرقچي كه حالا ديگر توسط افشين «خان عمو» صدا زده ميشود، ايستاده با او حرف ميزند. صحبت درباره اختلافاتي است كه دو برادر در گذشته با هم داشتهاند و توضيحات افشين سرانجام خانعمو را براي كارهايي كه برادرش انجام دادهاست، متقاعد ميكند.
گرجستاني و طنابنده كه هركدام با شرايطي متفاوت به اينكار ملحق شدهاند؛ گرجستاني به عنوان بازيگر سريالهاي طنز ماه رمضان ديگر براي هم شناخته شدهاست و محسن طنابنده تا بهحال نه تنها در سريالهاي ماه رمضان كه در هيچ سريال ديگري بازي نكرده است.
او كه سال گذشته سيمرغ بلورين بازيگر نقش مكمل را از جشنواره فيلم فجر دريافت كرد، به واسطه بستن قراردادي براي بازي در كار جديد حسن فتحي با عفيفه آشنا ميشود و زمينه بازي در اين سريال هم از همان آشنايي شكل ميگيرد.
وقتي از او درباره دليل پذيرش بازي در سريالي مناسبتي ميپرسيم، توضيح ميدهد كه دوست داشته با قبول اين نقش، فشردگي كارهاي ماه رمضان را تجربه كند؛ چراكه معتقد است در اين فشردگي به همان اندازه كه راههايي بسته ميشود، راههاي خلاقيت هم باز ميشود.
با اينحال طنابنده ميگويد كه شايد از اين پس هرگز حاضر نشود ديگر در سريال مناسبتي كه با فشردگي ساخته ميشود كار كند؛ مگر اينكه متن كامل باشد و زمان كافي هم براي ساخت وجود داشته باشد.
سيروس گرجستاني هم برغم بازي در چند سريال مناسبتي نظري مشابه طنابنده را دارد؛ او بر لزوم كامل بودن متنها تاكيد ميكند و اين كه بازيگر در كارهايي كه متن كاملي ندارد نميتواند نقش را پخته تحويل دهد.
گرجستاني به ما ميگويد كه در اين سريال سعي داشته نقش يك استوار و پدر خوب را بازي كند و براي اين كار تمام لحظات خوبي كه خود در زندگي به عنوان پدر پنج فرزند داشته را پياده كرده است.
در خلال آماده شدن صحنه گرجستاني مدام نكاتي را به سلطاني پيشنهاد ميدهد و سلطاني هم با روي باز برخي از آنها را ميپذيرد.
از گرجستاني درباره كار كردن با سعيد سلطاني ميپرسيم و اين كه او تا چه اندازه براي نظرات سايرين خصوصا بازيگران حق قائل است. او ميگويد: خوشبختانه آقاي سلطاني انعطاف خوبي دارند و نظرها را ميشنود و اگر درست باشد، قبول ميكند.
سيروس گرجستاني سپس توضيح ميدهد كه اين سكانس به پيشنهاد او و محسن طنابنده تغيير كرده است و سعيد سلطاني هم اين پيشنهاد را پذيرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
براي يافتن پاسخ اين پرسش به سمت كارگردان ميرويم و همين پرسش را از او هم ميپرسيم.
سلطاني كه در خلال تمرين گرجستاني و طنابنده فرصت مصاحبه پيدا ميكند، اين گونه ميگويد كه ساخت سريال كه اتفاق مشترك است و كارگردان خوب كسي است كه اجازه دهد عواملش در راستاي ايده كلي كه وجود دارد، كار كنند و عدم استفاده از هر پيشنهادي كه به تقويت ايده كلي داستان كمك كند، كمهوشي است.
اما آن چه سلطاني را به كارگرداني سريالي طنز در ماراتن ساخت سريالهاي مناسبتي سوق داده، پرسش بعدي است كه از او ميخواهيم به آن پاسخ دهد؛ پرسشي كه پيش از اين از اسماعيل عفيفه هم پرسيدهايم.
سعيد سلطاني به اين پرسش ما پاسخي منطقي ميدهد: «برخلاف تصور شما، ما چندان قدرت انتخاب در كارهاي بعديمان نداريم؛ آنچه براي ما حكم انتخاب است، در وهله نخست متن و در وهله بعد تهيهكنندهاي است كه بتوان با او ارتباط برقرار كرد؛ وقتي اين چند فاكتور در كنار هم قرار بگيرند، ساخت سريالي را ميپذيريم.»
او اين نكته را هم متذكر ميشود كه در مامور بدرقه اين فاكتورها برايش مهيا بوده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- مرتيكه الاغ!
- با كي هستي؟
- هيچي بابا ولش كن...
اينها ديالوگهاي بعدي است كه بين سه بازيگر در صحنهاي ديگر رد و بدل ميشود. در اين صحنه بار ديگر طنابنده و گرجستاني در اطراف آشپزخانه جمع شدهاند و سعي دارند به بازيگري كه نقش بنگاه دار را بازي ميكند بقبولانند كه خانه را نميخواهند؛ چراكه گران است و دود و دم هم در آن پيدا شده است. بنگاه دار كه مشتري قبلي را رد كرده به هيچ وجه اين بهانهها را نميپذيرد و در حين اداي ديالوگهاي جنجالي محسن طنابنده و بنگاه دار، مدام كاغذهاي لوله شدهاي است كه رد و بدل ميشود. وظيفه رساندن اين كاغذها به طنابنده را يكي از عوامل صحنه بر عهده دارد؛ او درحالي كه روي زمين دراز كشيده تا در كادر ديده نشود، كاغذها را يكي يكي به طنابنده ميدهد و او هم در دست بنگاه دار ميگذارد.
اين صحنه با برداشتهاي بسيار سرانجام به سلامت به پايان ميرسد و سلطاني با گفتن كلمه «ُاووووكي» اعلام ميكند كه سرانجام تصاويري كه ميخواسته را گرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سريال «مامور بدرقه» به مانند ساير سريالهاي مناسبتي از مشكل كمبود وقت در امان نماندهاست و سلطاني و همكارانش مجبورند روزي 10 دقيقه فيلم مفيد بگيرند. با اين حال سلطاني نسبت به اين مساله شكايت چنداني ندارد و اعتقاد دارد كه وقتي با وجود تمام اين دردسرها ميبينيم كه سريالهاي خوبي ساخته ميشوند، به گونهاي دهن همهمان بسته ميشود.
سازندگان سريال «مامور بدرقه» پيش از آغاز پخش، بر اساس لوكيشين رج ميزدند، اما به محض اين كه پخش آغاز شد آنها به گرفتن صحنه بر اساس هر قسمت اقدام كردند.
برنامه ريز سعيد سلطاني ميگويد: از ابتداي ساخت تا به حال ما روزي بيشتر از 12 ساعت كار نكردهايم كه روندي معمول محسوب ميشود؛ به هيچ وجه تا به حال فشاري مضاعف بر عوامل وارد نشده است.
او در ادامه به بازديد مديران سيما از اين پروژه اشاره ميكند و اين كه مجيد رجبي معمار(مدير شبكه تهران) تا به حال چندين بار از پشت صحنه مامور بدرقه بازديد كرده است.
از برنامهريز كارگردان درباره تماشاي سريالهاي ماه رمضان توسط عوامل ميپرسيم كه توضيح ميدهد: سريال خودمان را همگي با هم به تماشا مينشينيم و به هنگام پخش سريالهاي ديگر شبكهها هم تلويزيون روشن است تا هر كس كه ميخواهد بتواند اين كارها را هم ببيند.
با اين حال سعيد سلطاني حتي وقت ندارد سريال خودش را ببيند؛ وقتي از او ميپرسيم كه به هنگام پخش سريالش چه كار ميكند، با خنده پاسخ ميدهد كه مشغول توصيف طراحي صحنه (ميزانسن) بعدي است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حضور ما در پشت صحنه سريال «مامور بدرقه» با آمدن اسماعيل عفيفه كه اين روزها به يكي از تهيهكنندگان با تجربه سيما مبدل شده است، مقارن ميشود. او به محض آمدن سر صحنه در صندلي كنار كارگردان جاي ميگيرد تا از آن جا راحتتر بتواند مونيوتورهايي كه به تبع دو دوربينه بودن، تعدادشان به عدد دو ميرسد را نظارهگر باشد.
از اسماعيل عفيفه دربارهي دليل تمايلش به سريالهاي طنز ميپرسيم كه او ميگويد: موضوعات روز بيشتر با ذائقهي مخاطب تناسب دارند؛ اما صرف پرداختن به مسائل جاري اجتماع، باعث ميشود كه سريال خودبهخود وجه تلخ داشته باشد؛ بنابراين تلفيق مسائل اجتماعي با وجه طنز باعث ميشود كه بيننده حس بهتري داشته باشد و از سياهنمايي هم پرهيز شود.
و با چنين تفكري است كه عفيفه سريال نوروزي «عطش» را هم با همكاري مسعود كرامتي (به عنوان كارگردان) و عليرضا نادري (به عنوان نويسنده) را با موضوع طنز ميسازد.
***
گفتوگو با عوامل سريال «مامور بدرقه» تا آخرين لحظههاي اجاره آپارتمان به طول ميانجامد و زماني كه آخرين موكت پهن شده روي زمين را از زير پاهايمان جمع ميكنند اين گفتوگو همچنان ادامه دارد كه البته به مصاحبه محسن طنابنده با سيروس گرجستاني بدل شده است.
اين صحبتها با اين پرسش طنابنده كه «دوست داشتي به جاي من چه كسي مقابلت بازي ميكرد؟» و پاسخ سيروس گرجستاني كه «دوست داشتم جاي تو خودم بازي ميكردم!»، پايان مييابد.
زمان رفتن در كوچههاي منطقه شهرآرا صداي اذان به گوش ميرسد و خبر ميدهد كه افطار شده و ما همچنان در راهيم.
«محسن تنابنده» در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت:من پيشنهاد حضور در سريالها را چندين بار داشتهام ولي از آنجائي كه خيلي دغدغه امرار معاش از راه بازيگري را نداشتهام، ترجيح دادم منتظر بمانم تا در كار خوبي حضور پيدا كنم.
وي افزود: من فارغالتحصيل بازيگري هستم و سالها در تئاتر فعاليت كردهام، بعدا به سينما روي آوردم و هم بازي ميكردم و هم فيلمنامه مينوشتم. در تلويزيون هم چند تله فيلم بازي كردهام و در نهايت سريال «مامور بدرقه» اولين تجربه سريالي من محسوب ميشود.
تنابنده درباره تاثير ذهن نويسندهاش در ايفاي نقش خود گفت: نويسندگي و بازي دو فاز جداست. متن اين سريال را تمام و كمال «امير عباس پيام» نوشته است. من اگر در صحنه مسائل جزئي به صورت بداهه به نظرم برسد ميگويم و اگر نويسنده و كارگردان بپذيرند، در نقش خود اعمال ميكنم.
تنابنده ادامه داد: در متن فيلمنامه، نقش افشين طنز نيست، يك رگههايي از شيريني دارد كه من سعي كردم در اجرا شيرينتر بشود. در كل معدل اين شخصيت يك آدم جدي است. من با مقوله طنز آشنا هستم و از فيلمنامههايي كه نوشتهام مانند «پيامك از ديار باقي» و «چند ميگيري گريه كني»، اين امر مشخص است ولي در كار نويسنده و كارگردان دخالت نميكنم و تغييرات پيشنهاديام، همانطور كه گفتم در موارد جزئي بوده است.
وي درباره قصه ی تكراري دزد و پليس در اين سريال گفت:اكثر قصههايي كه اين اواخر كار ميشوند، قصههايي هستند كه بارها كار شدهاند. فقط ميماند پرداخت و نگاهي جديد به آنها.اين نوع قصهها معمولا به ذات جوري هستند كه تماشاگر ميداند آخر قصه چه اتفاقي ميافتد. فقط كيفيت ارائه و نمايش است كه ميتواند آن را متفاوت كند.
وي تصريح كرد: كار ما تقريبا يك كار موقعيت است. ميگويم تقريبا به خاطر اينكه عموم كارها به اين شكل هستند كه يك ملغمهاي از كار شيرين، موقعيت و زد و خورد و... هستند و اين موقعيت است كه بر آنها احاطه دارد. افشين فرد زرنگي است ولي يك نقطه ضعف دارد و آن رويارويي با دامادشان است. معمولا در قصهها براي اكثر قهرمانان يك نقطه ضعف ميگذارند كه احتمالا آن نقطه ضعف يك بلايي به سرشان ميآورد.
وي درباره شوخيهاي تكراري در سريال «مامور بدرقه» گفت: انديشه و پرداخت كار به نويسنده مربوط ميشود و من تنها بازيگر اين سريال هستم.
mohamad23
05-10-2008, 12:39
سعید سلطانی کارگردان خوبیه ولی نمیدونم چرا اینقدر تو ماه رمضون امسال و پارسال ضعیف کار کرد,البته شاید پس از باران هم یه جرقه بوده که فقط تو اون زمان جواب داد.ولی در کل سریالای شبکه پنج تو این چند ساله خیلی افت کرده و تقریبا هیچ کدومو نگاه نمی کنم به جز خط شکن و اون سریال آتش نشانیه که کارگردانش بهروز افخمیه.
سعید سلطانی هم شاید اگه تو یه شبکه دیگه سریال می ساخت بهتر از آب در میومد.
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.