ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : Hey Jude



moein_drj
23-07-2008, 22:57
Hey Jude




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





اثر بيتلز

تاريخ ارائه؛ سال 1968

زمان آهنگ؛ 08/7 دقيقه

بدون شک موسيقي پاپ و راک وامدار نوابغ موسيقي انگلستان است. بيتلز نيز يکي از ارکان قدرتمند و جاودانه موسيقي پاپ و راک است که شايد به جرات بتوان گفت که هيچ گروهي تا به حال به اندازه آنها در جهان طرفدار نداشته است. آهنگ «هي جود»، آهنگي است که توسط اين گروه افسانه اي شامل سر پل مک کارتني، جان لنون، جورج هريسون و رينگو استار بود ضبط و اجرا شده است. آهنگي راک که داستان تعريف مي کند.1 اين آهنگ را پل مک کارتني براي دلداري فرزند جان لنون (جوليان، متولد 1963 در انگلستان) که در آن زمان از همسر خود (سينتيا پاول لنون) جدا شده بود، نوشته است.

در ابتدا نام آهنگ «هي جوليان» بود که بعدها مک کارتني، آن را به «هي جود» تغيير داد، در اين خصوص بعضي معتقدند که مطابق گفته خودش براي آنکه آواي بهتري داشته است تغييرش داده و بعضي نيز معتقدند که مک کارتني شيفته نمايشنامه موزيکال اکلاهاما بوده و نام جود را از آنجا گرفته است. اين آهنگ، که موفق ترين و در عين حال طولاني ترين تک آهنگ بيتلز بوده است، در زمان ارائه توانست تا بالاي جدول تک آهنگ هاي بيش از 11 کشور جهان از جمله انگلستان، امريکا و آلمان صعود کند و هفت و نيم ميليون نسخه از آن به فروش رسيد تا موفق ترين تک آهنگ بيتلز به لحاظ تجاري نيز باشد، همچنين در بسياري از ليست هايي که بهترين آهنگ ها را گزينش کرده اند در بالاهاي جدول حضور دارد. آهنگي که هشتمين آهنگ از ليست معروف 500 آهنگ برتر همه زمان هاي مجله رولينگ استون است.

جالب آنجاست که جوليان لنون که بسيار بيش از پدر خود به مک کارتني نزديک است بيست سال بعد تازه متوجه شد که مک کارتني اين آهنگ را براي او سروده است، چيزي که جان لنون نيز درباره خودش اينچنين فکر مي کرد. البته در سال 1996 جوليان لنون پيش از آنکه خاطرات پدر خود را به قيمت 35 هزار پوند بخرد توانست در يک حراجي، برگه اي که متن ترانه و نت هاي اين آهنگ بر روي آن نوشته شده بود را به مبلغ 25 هزار پوند خريداري کند. همچنين اولين چيزي که مک کارتني در مجموعه منتخب بيتلز (مجموعه اي مستند شامل سه آلبوم و يک کتاب) مي گويد درباره جوليان است، «پيامي اميدوارکننده براي جوليان، پاشو پسر، مي دونم که پدر و مادرت از هم جدا شدن و تو اصلاً خوشحال نيستي، ولي همه چي درست ميشه».آهنگي که با نواخته شدن يک ساز آغاز شده و با صداهاي بيش از 30 آلت موسيقي پايان مي يابد. چيزي که به خوبي در فيلم تبليغاتي اين آهنگ قابل مشاهده است.

صداي مک کارتني در اين آهنگ مثل هميشه زيبا و باوقار است و انگار که همدردي عميق او با فرزند جان لنون احساسي دو چندان به صداي او داده است. او همچنين در اواخر آهنگ با صدايي بسيار بالا مي خواند که خواندن در آن حد بسيار دشوار است. در هنگام ضبط اين آهنگ بود که پل مک کارتني و جورج هريسون کمي با هم دچار اختلاف شدند، چرا که بنا به گفته مک کارتني، هريسون براي هر خطي که خواننده مي خوانده با گيتار خود جوابي مي داده است و اين کاملاً مغاير با ايده اي بوده است که مک کارتني در سر داشته است.

ارجاعات و بازخواني هاي اين آهنگ بسيار متعدد است، از ارجاعات تحسين آميز گرفته تا پارودي. ضمن آنکه خود مک کارتني نيز اين آهنگ را با تغيير کوچکي (در خط اول مي گويد؛ «هي جود، احمق نباش») با سبکي تازه دوباره خوانده است. همچنين اين آهنگ، جزء آهنگ هايي بود که وي براي اجرا در کنسرت خيريه Live8 در سال 2005 در لندن انتخاب کرده بود. ريچي هيون2 نيز در فستيوال وودستاک در سال 1969 هنگام ورود خود اين آهنگ را اجرا کرد. ديگر آنکه «مارتا کيوبياز» خواننده اهل کشور چک نيز اين آهنگ را بازخواني کرده است، که ضميمه بخش بهار پراگ در فيلم «سبکي تحمل ناپذير هستي» است (بار هستي در ايران) که براساس رماني به همين نام از ميلان کوندرا ساخته شده است. در خصوص ارجاعاتي پارودي که به اين آهنگ شده است نيز مي توان به سريال «خيابان سسمي» ³ اشاره کرد.

پي نوشت ها؛

+نام اصلي آهنگ Hey Jude است. در ضمن Jude (جوداس) نام يکي از 12 فرستاده مسيح به روايت کتاب مقدس مسيحيان است.

1- به اينگونه آهنگ ها ballad گفته مي شود.

2- ريچي هيونز خواننده فولکلور امريکايي

3- سريالي براي کودکان که از تلويزيون امريکا پخش مي شود و از سال 1969 تا به حال ادامه داشته است. تا به حال 4134 قسمت از اين سريال پخش شده است.


منبع : روزنامه شرق

niusha_z
24-07-2008, 13:09
مرسی! مطلب خیلی خوبی بود. میگم میشه تو این توپیک کلا راجع به آهنگ های بیتلز صحبت کرد. همیشه trivia و پشت صحنه ی آهنگ ها، شنیدنشون رو لذت بخش تر میکنه!:31:

moein_drj
24-07-2008, 13:40
مرسی! مطلب خیلی خوبی بود. میگم میشه تو این توپیک کلا راجع به آهنگ های بیتلز صحبت کرد. همیشه trivia و پشت صحنه ی آهنگ ها، شنیدنشون رو لذت بخش تر میکنه!:31:
خواهش...

دقیقا من خودم فوقالعاده به این مطالب علاقه دارم.... واقعا هم لذت شنیدنشو بیشتر میکنه...

والا.. نمیدونم.. ببینیم بقیه چی میگن...

moein_drj
24-07-2008, 14:29
yesterday


شايد کمتر قطعه يي در موسيقي معاصر باشد که اينقدر همانند «yesterday» بيتل ها به شهرت رسيده باشد.

افراد زيادي آن را دوباره خوانده اند. له آن رميس، داني هاتاوي، استانيد، مارين فيتفول، نانا موسکوري

و چند خواننده مشهور ديگر که همگي با افتخار فراوان yesterday را اجرا کرده اند.

الويس پريسلي -------------------

الويس بزرگ يک سال قبل از مرگش «Yesterday» را اجرا کرده بود. در يکي از اجراهاي او که ويدئويي هم از آن وجود دارد، الويس را مي بينيم در حالي که با حس و حال فراواني «ديروز» را اجرا مي کند. گويي که آهنگ مال خود الويس است.

پلاسيدو دومينگو------------------

لوچانو پاواروتي در برنامه هاي پاواروتي و دوستان سعي مي کرد به گونه هاي ديگر موسيقي گريز بزند. اما اصولاً تنورها هر از چندگاهي به اجراي آثار جاودانه از ژانرهاي ديگر تمايل نشان مي دهند. نمونه اش هم پلاسيدو دومينگو تنور مطرح اسپانيايي است که «Yesterday» را به شکل ويژه يي و با همان ژست هاي هميشگي اش اجرا کرده است.

کني جي----------------------

براي علاقه مندان به کني جي فرقي ندارد که او فلوت دستش بگيرد يا ساکسيفون. او در هر حالت صداي جادويي ايجاد مي کند و در يکي از همين جادوهايش «ديروز» بيتل ها را در آلبومي تحت عنوان بهترين عاشقانه هاي تمام تاريخ اجرا کرده است. ملودي زيبا البته بدون کلام.

مايکل بولتون-------------------

اگرچه مايکل بولتون در طول دوران فعاليتش با فراز و نشيب هاي زيادي روبه رو شده اما با اين حال براي علاقه مندان به موسيقي پاپ چهره يي مطرح محسوب مي شود. هر چند که «ديروز» را هم مانند ديگر آثارش اجرا کرده که خيلي ويژه به نظر نمي رسد.

ديلاردز-----------------------

اعضاي گروه امريکايي ديلاردز، اين پسران اهل ميزوري، هنگام اجراي «ديروز» به خودشان مي باليدند که در حال اجراي اثري جاودانه هستند. شايد اجراي ديلاردز را بتوان يکي از اجراهاي ويژه از «ديروز» دانست چرا که توسط اعضاي گروه خوانده مي شود، نه فقط يک نفر.

او اکسيدي---------------------

در مقطعي او اکسيدي طرفداران زيادي در امريکا داشت. او سعي کرد در اجراي «ديروز» بيتل ها استاندارد موسيقي خودش را هم رعايت کند. او جز - بلوز بود و فولک کار مي کرد. استعداد بالايي هم داشت هر چند که در 33 سالگي بر اثر بيماري سرطان از دنيا رفت.


====

هر انساني روي کره خاکي با آن خاطره دارد


yesterday-1 (ديروز)، خود جان لنون است. خصوصياتي که اين آهنگ دارد راز ماندگاري اش نيز هست. اول از همه ملودي محکمي دارد که در ذهن آدم باقي مي ماند. دوم هارموني ساده و کاملاً منطقي اين آهنگ است که موجب شده اين موسيقي هر جور و توسط هر کسي که تنظيم شود، باز هم عالي باشد و سوم اينکه کلام بسيار زيباست. فکر مي کنم موسيقي کار به شدت قرصي است و در عين سادگي تاثيري فوق العاده مي گذارد. «ديروز» تلفيق درخشان شعر و موسيقي است. حس موسيقي در آن کامل است و بي شک جزء جاودانه ترين آثار موسيقي محسوب مي شود.

2- بيتلز دو گونه آهنگ دارد؛ گونه اول کارهايي که با بيت هاي تند نواخته شده اند مانند «she loves you» و ديگر گونه يي که ملودي آرامش بخش دارند مانند «yester day» يا «Girl». معتقدم موسيقي تند آنها هيچ گاه مانند يک ملودي آرام و واقعي بيتلزي باقي نمي ماند. هر چند نبايد فراموش کرد کاراکتر

مک کارتني و جان لنون در همه آثار گروه به چشم مي خورد.

3 - شعر در «yesterday» عالي است. مضموني شخصي که براي هر انساني صدق مي کند. يک کار واقعاً همگاني اما شايد خيلي ها «yesterday» را با کلام نشنيده باشند ولي به محض اينکه ملودي کار به گوششان مي خورد يادشان مي آيد که روزي اين ملودي را در جايي شنيده و احتمالاً با آن خاطره هم دارند.

4- اسکار پيترسون يک ورسيون از «yesterday» دارد که به اعتقاد من بي نقص است. اجراي پلاسيدو دومينگو هم جالب است. اصولاً خواننده هاي اپرا علاقه زيادي به اجراي موسيقي هاي جاودانه، حال از هر ژانري هم که باشد، دارند. شايد «your song» از التون جان هم اثري همانند «yesterday» باشد.

در موسيقي يکسري کارهاي جدي داريم که اصلاً ژانر هم کاري به آن ندارد. «ديروز» سال ها پيش اجرا شده اما همچنان جاودانه باقي مانده است و من مطمئنم صد سال ديگر هم اجرا شود چيزي معادل ملودي معروف بتهوون در تم آخر سمفوني شماره 9 يا tarelise از خود بتهوون يا Serenad از شوبرت يا Ave maria و به خصوص آداجيو از آلبينوني که هميشه از آنها صحبت شده و همواره بازسازي شده اند. در کشور خودمان ايران هم هستند ملودي هايي که چنين شرايطي پيدا کرده اند و هيچ سطحي هم نمي توان برايشان مشخص کرد مانند «مرغ سحر» يا سرود اي ايران، اي مرز پرگوهر... حتي ممکن است خواننده يا موزيسيني از هر سبکي بيايد اين آثار را اجرا کند که به نظر من اشکالي هم ندارد و نبايد هم فکر کنيم مثلاً اگر يک تنور «yesterday» را اجرا مي کند اين بد است يا سطح او را پايين مي آورد. دنياي موسيقي دنياي تلفيق هاست. فردي مرکوري در کويين هم موسيقي راک را با موسيقي کلاسيکي که در ذهنش داشت تلفيق کرده بود.

5- به نظر من همه انسان ها با «ديروز» خاطره دارند. اگر بخواهيم بيتلز را تعريف کنيم خود به خود بايد به «yesterday» و «Let it be» اشاره کنيم که خود بيتل ها هستند.

moein_drj
25-07-2008, 12:14
داستان ترانه Yesterday ترانه‌ای که به خواب مک‌کارتنی آمد


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



یکی بود یکی نبود. پنجاه سال پیش، چهار تا جوان انگلیسی می‌زند به سرشان که یک گروه موسیقی راه بیندازند. اسم گروه‌شان را هم می‌گذارند بیتلز (Beatles) که به زبان ما می‌شود گروه سوسک‌ها.
البته آنها در دیکته این کلمه کمی دست برده بودند ولی این مهم نیست. مهم این است که یخ گروه سوسک‌ها آن‌قدر گرفت که همه گروه‌ها که دروغ است، اما بیشتر گروه‌های زمان خودشان را واقعا سوسک کردند.
از بین این چهار جوان، کار دوتای‌شان از بقیه درست‌تر بود: یکی جان لنون و دیگری پُل مک‌کارتنی.

چند سال بعد، وقتی که سوسک‌ها برای اجرای زنده رفته بودند پاریس، نیمه‌های شب این آقای پل ‌مک‌کارتنی از خواب می‌پرد و صاف می‌رود کجا؟ نه، نه، اشتباه نکنید؛ صاف می‌رود پای پیانو. گویا بین خواب و بیداری آهنگی به مغزش رسیده بود. او تا صبح اتود می‌زند و ملودی و آکوردهای اولیه کار جدید را در‌می‌آورد. چون بابای پل خیلی اهل موسیقی بود، او فکر می‌کند که این آهنگ یا شبیه آن را لابلای صفحه‌هایی که پدرش توی خانه می‌گذاشت، شنیده است.
اما اشتباه می‌کرد چون فردا صبح که کار را برای بقیه سوسک‌ها اجرا کرد، همه گفتند این کار جدید است و قبلا آن را جایی نشنیده‌اند. پل مک‌کارتنی هم حسابی کیف کرد و بعدها هر جا نشست، گفت که این کار در خواب به او الهام شده. خلاصه، چون هنوز شعری در کار نبود، اسم کار را می‌گذارند «تخم‌مرغ‌های هم‌زده» (Scrambled Eggs). چرا؟ چون ملودی قسمتی از کار که مدام تکرار می‌شد، به خوبی روی این عبارت می‌نشست.

27 ماه مه 1965، آقای پل مک‌کارتنی با زنش، جین آشر، می‌روند تعطیلات. توی راه وقتی داشتند از فرودگاه لیسبون با ماشین می‌رفتند به البوفیرا، در جنوب پرتغال، مک‌کارتنی، انگار نه انگار که زنش داخل ماشین است، شش دانگ حواسش را می‌گذارد روی شعری که داشت برای همین تخم‌مرغ‌های‌ هم‌زده می‌گفت. این سفر 5 ساعت طول می‌کشد و بالاخره آنها می‌رسند به ویلای «بروس ولچ»، که آن موقع گیتاریست گروه «شدو» (Shadow) بود. بروس ولچ داشت اسباب و اثاثیه‌اش را جمع می‌کرد که برود و ویلا را بدهد دست این دو تا. پل مک‌کارتنی می‌آید و بعد از حال و احوال، به بروس ولچ می‌گوید: «من گیتارم را نیاورده‌ام. اگر می‌شود یک گیتار آکوستیک به من قرض بده.» بروس هم آدم خسیسی نبود. از این گذشته، این دو تا با هم رفیق بودند وگرنه آدم که ویلایش را نمی‌دهد دست آدم غریبه. القصه، پل گیتار بروس را گرفت و همان جا در حضور بروس و جین، نسخه اولیه ترانه‌ای را اجرا ‌کرد که حالا دیگر همه آن را می‌شناسند: «دیروز» (Yesterday). آن جاهایی که قبلا تکرار می‌کردند Scrambled Eggs حالا جایش را داده بود به Yesterday. دو هفته بعد، متن ترانه کامل شد و کار را ضبط کردند و شد سرکاستیِ آلبوم بعدی سوسک‌ها، یعنی آلبوم «کمک!» که در همان سال 1965 به بازار آمد و آنقدر فروخت که چشم دوست و دشمن ترکید.

این ترانه یک جور حدیث‌نفس است. راوی، غرق در مشکلات، نشسته و دارد حسرت دیروز را می‌خورد که خبری از گرفتاری نبود و به یاد عشق بربادرفته‌اش می‌افتد و می‌گوید دیروز می‌توانستم خیلی راحت عاشق بشوم ولی حالا باید خودم را یک گوشه گم‌وگور کنم. یک چیزی در همان مایه‌های پدر عشق بسوزد.

آن روزها، آنهایی که سن و سالی ازشان گذشته بود با کارهای بیتلز خیلی حال نمی‌کردند اما حال و هوای ترانه «دیروز» یک جوری بود که بین آدم‌بزرگ‌ها هم حسابی گل کرد. تازه، این ترانه یکی از محبوب‌ترین موزاک‌های آن دوران هم شد. می‌دانید «موزاک» یعنی چه؟ یعنی یک موسیقی‌ بی‌کلام و سبُک (لایت) که در فروشگاه‌های بزرگ، رستوران‌ها، آسانسور یا فرودگاه و غیره پخش می‌کنند.

دردسرتان ندهم؛ تا سال 1999، رکورد بیشترین پخش رادیویی مال همین ترانه بود. این که چیزی نیست؛ در عرض 42 سالی که از عمر این ترانه می‌گذرد، بیش از 3000 خواننده و گروه این ترانه را اجرا یا ضبط کرده‌اند. فیلم «بین» را یادتان می‌آید؟ وقتی مستربین (روآن اتکینسون) و دیوید (پیتر مک‌نیکول) داشتند نیمه شب به خانه برمی‌گشتند و حال‌شان هم چندان خوش نبود، دو صدایی، آن هم با چه صدایی، همین ترانه «دیروز» را در کوچه‌ها عربده می‌زدند.

سال گذشته هم که مک‌کارتنی برای اولین بار رفته بود مراسم گِرمی، این ترانه را با «جِی.‌ زی» و خواننده گروه «لینکن پارک» اجرا کرد. مک‌کارتنی بعدها در کتاب زندگی‌نامه‌اش گفت: «از ماجرای این ترانه درس گرفتم که حتی خواب و رویا هم چیزهایی به ما هدیه می‌دهند ولی ما باید در واقعیت روی آن کار کنیم تا شکل پیدا کند.» ملاحظه می‌کنید؟ می‌بینید آقای پل مک‌کارتنی چه جملات حکیمانه‌ای می‌گوید؟


اما بشنوید از جان لنون. همان طور که گفتم، جان لنون هم یکی از دو سوسک کله‌گنده گروه بود که از بد روزگار، 27 سال پیش عمرش را داد به شما. یعنی عمرش را دادند به شما چون خودش تمایل چندانی به این کار نداشت اما یک بابایی او را با تیر زد و این‌ طوری شد که مجبور شد عمرش را بدهد به شما. از آن به بعد همسرش، خانم یوکو اونو، شد وکیل و وصی شوهر مرحومش. صدالبته این که آدم بشود وکیل و وصی شوهر مرحومش به خودی خود چیز بدی نیست. خوب هم هست. اما یوکو اونو خودش را وکیل و وصی گروه می‌دانست. این بود که سر همین ترانه «دیروز» گیر داد به مک‌کارتنی. داستان از این قرار بود که در شناسنامه کارهای بیتلز همیشه اول، اسم لنون خدابیامرز را می‌نوشتند بعد اسم مک‌کارتنی را. در آلبوم آنتولوژی (گلچین)، مک‌کارتنی از اونو خواسته بود که در مقابل ترانه دیروز، اول اسم او را بنویسند چرا که بیشتر کار این ترانه را مک‌کارتنی کرده بود نه لنون. اما اونو زیر بار نرفت که نرفت و بین‌شان حسابی شکرآب شد. اما مک‌کارتنی بالاخره در آلبوم «بازگشت به امریکا» این کار را کرد و به گمانم دلش خنک شد. برای آدم خیلی زور دارد یک کاری را بکند و به اسم دیگران تمام شود. خب، مک‌کارتنی هم آدم بود، سوسک که نبود. تا یادم نرفته بگویم که این آقا بعدها از ملکه انگلستان لقب سِر (Sir) هم گرفت. الآن هم در قید حیات است و دارد از همسر دومش جدا می‌شود. اینکه قصد ازدواج مجدد دارد یا نه، من نمی‌دانم. خدا عالم است.


منبع: کیاسالار