مشاهده نسخه کامل
: آفات و بیماری های گیاهان زینتی
ghazal_ak
26-05-2008, 13:22
* دو گونه فيتوفتوراي گياهان زينتي
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پوسيدگي فيتوفتوراي ساقه ديفن باخيا
پوسيدگي ساقه و سوختگي برگ گياهان زينتي
1 Phytophthora palmivora: به عنوان عامل بيماري سوختگي برگ و ساقه، عَشَقه انگليسي، هِدرا و پوسيدگي ساقه ديفن باخيا گزارش شده است.
2Phytophthora Parasitica : عامل بيماري پوسيدگي ساقه و سوختگي برگ تعداد زيادي از گياهان زينتي است.
* پوسيدگي فيتوفتوراي ساقه دفين باخيا
علائم بيماري:
پوسيدگي ساقه ديفن باخيا به صورت لكه هاي آب سوخته، نامنظم و كوچك بر روي ساقه اصلي نزديك سطح خاك ظاهر ميشود اين لكهها بيش از سه سانتيمتر در بالا و پايين سطح خاك توسعه پيدا مي كنند. قسمت هاي داخلي ساقه نرم و ريشه آبكي شده، برگ ها زرد و به طور ناگهاني پژمرده ميشوند. وقتي آلودگي ايجاد مي شود، معمولاً ساقه شكسته مي شود و بيشتر از بالاي ساقه خشك مي شوند، اگر شرايط محيطي خيلي خشك باشد لكههايي كه بر روي ساقه به وجود مي آيند چوب پنبه اي و قهوه اي مي شوند و زماني كه اين رنگ را به خودش ميگيرند ديگر رشد لكه وجود ندارد.
ساقه هاي مورد حمله آب سوخته و قهوه اي مي گردند. غالباً بين بافت هاي سالم و آلوده رگههاي سياه و باريكي به وجود مي آيد. در روي گياهان كوچك آلودگي معمولاً از جايي كه برگ با خاك تماس پيدا كرده شروع مي شود و ساقهها آلوده شده و گياه در نهايت مي ميرد.
علائم آلودگي در برگهاي پاييني بيشتر ديده ميشود زيرا برگهاي پاييني بيشتر در تماس با خاك بوده و قارچهاي خاكزي در زمان آبياري بوسيلهي اسپلشهاي آب به برگها انتقال مييابند.
عامل بيماري :
قارچPhytopthora palmivora معرفي شده است.
اسپرانژيومهاي قارچ روي اسپرانژيوفورها سمپوديا كه مختصري از هيف رويشي متفاوتي بوده توليد مي شوند و معمولاً ليمويي شكل و در قاعده گرد و در نوك برجستگي شفاف دارند. همچنين بعضي از اسپرانژيوفور ها داراي پايه هستند.
اسپرانژيوم هاي بالغ معمولاً از نوك جوانه مي زنند و بسته به شرايط زيست لوله تنش يا زئوسپورها توليد مي كنند. حداقل حرارت براي رشد رويشي 13 درجه، حرارت مناسب 28 درجه و حداكثر 31 درجه سانتي گراد در منابع مختلف گزارش شده است.
پوسيدگي ساقه ديفن باخيا فيتوفتورا با گرما و رطوبت زياد، تهويه ضعيف خاك، آب دادن زياد و فاصله كم بوته ها شدت پيدا مي كند.
مبارزه با بيماري:
قارچ كش هايي چون اتريديازول، متالاكيسل و فوزيتل آلومينيوم براي مبارزه با بيماريهاي فيتوفتورايي ديفن باخيا بسيار مؤثر گزارش شده است.
ghazal_ak
26-05-2008, 13:24
علائم بيماري:
گياهان بيمار داراي يك رنگ ميخكي در نوك برگهاي مركزي بوده، كه احتمالاً مربوط به كمي آب مي باشد. لكههاي سياه در قاعده برگ هاي خارجي ظاهر ميشود. قاعده برگ هاي مركزي همچنين ممكن است كاملاً پوسيده و به سهولت از قسمت هاي ديگر جدا شود. ريشه همچون ساقه و برگ ميپوسد و گياهان آلوده معمولاً چروكيده مي شوند. لكههاي ايجاد شده در كاكتوس نزديك سطح خاك آب سوخته و سخت با حاشيه قرمز ديده مي شود. لكه هاي هاگ نكروزه و آب سوخته شده و هاله زردي را توليد مي كنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عامل بيماري:
عامل بيماري قارچ Phytophthora parasitica معرفي شده است. اسپرانژيوم هاي بيضوي ته گرد بين هيفي در انتها يا حاشيه توليد مي شوند.
حرارت مناسب براي رشد اين قارچ 30 درجه سانتيگراد گزارش شده است. اين قارچ دامنه ميزبان وسيعي دارد و گياهاني از جمله هِدرا، عشقه انگليسي، شيپوري، كاكتوس، گل هميشه بهار و غيره را مورد حمله قرار مي دهد.
مبارزه با بيماري:
محلول اتريديازل، پيروكسي كلر تاثير خوبي در كنترل بيماري از خود نشان ميدهد. محلولپاشي با كاپتان، كلرو تانونيل و مانكوزب در كنترل بيماري لكه برگي ديفن باخيا مؤثر گزارش شده است.
ghazal_ak
26-05-2008, 13:25
علائم بيماري:
يكي از متداولترين بيماري هاي گياهان زينتي لكه برگي كولتوتريكوم است كه اصطلاحا ً به آن آنتراكنوز گفته مي شود. علائم بيماري آنتراكنوز روي ميزبانهاي مختلف متفاوت ديده مي شود و به صورت لكه هاي خرمايي رنگ تا قهوهاي تيره، گرد و ناصاف روي برگ ها ايجاد مي شود. معمولاً حاوي آسرپوم و پريتيشيومهاي عامل بيماري هستند. روي بعضي از ميزبانها اين لكهها مجزا باقي مانده در حالي كه روي ميزبان ديگر بهم مي پيوندند و نواحي وسيعي را به حالت سوخته در سطح برگ ايجاد مي كنند. در روي برخي از ميزبانها اين علايم به صورت زخم هاي زاويه دار محدود به رگ برگها ديده مي شوند. اگر ميزبانهاي مختلف را در بيماري آنتراكنوز ملاحظه كنيم، مي بينيم كه علائم بيماري از يك ميزبان به ميزبان ديگر كاملاً متفاوت است و لكه ها به صورت گرد، ناصاف و نامنظم تا زاويه دار ديده مي شوند.
عامل بيماري:
قارچ Colletotrichum gloeospaioi با فرم جنسي Glomerella cingulata ميباشد.
علت تفاوت مرحله جنسي با مرحله غير جنسي در قارچ ها
در قارچ هايي كه آميزش دو هسته يا دو پروتوپلازم وجود ندارد و سلول تخم به وجود نميآيد، جزو گروه قارچ هاي تيتريومايكوتينا دستهبندي ميشوند. اما قارچهايي كه آميزش دو هسته در آنها ديده شده و سلول تخم به وجود آمده، در گروه قارچ ها يا شاخه هاي آسكومايكوتا، مازيومايكوتا، زايگومايكوتا، كيتيريومايكوتا قرار مي گيرند، و جزو قارچ هاي حقيقي هستند. پس قارچ هايي كه داراي مرحله جنسي و غير جنسي هستند، نامگذاري شده اند و در قارچهايي كه مراحل جنسي و غير جنسي ديده نشده است، به نامگذاري غير جنسي شان اكتفا مي شود.
عامل بيماري آنتراكنوز ميزبانهاي وسيعي دارد، و روي بسياري از گياهان مناطق گرمسيري و نيمه گرمسيري به سر ميبرد. رطوبت زياد هم در بوجود آمدن بيماري اثر زيادي دارد. لكه ها روي غالب ميزبانها به صورت آب سوخته خرمايي رنگ و در محل زخم ها يا لبه برگ ها به وضوح ديده مي شوند و به سرعت وسيع شده و به شكل نامنظم كروي خاكستري تا سياه رنگ مي گردند. آسربوم هاي سياهرنگ يا پرتيشيوم ها در حدود 30 تا 40 روز پس از آلودگي ايجاد ميشوند.
مبارزه با بيماري:
معمولا ً مبارزات زراعي مانند كاهش آب دهي و انتخاب ارقام مقاوم تا حدي در جهت كنترل بيماري آنتراكنوز بي فايده بوده است. اما متداولترين روش براي كنترل بيماري آنتراكنوز گياهان زينتي كاربرد قارچ كش ها به صورت حفاظتي است. همچنين قارچ كشهايي مانند كلروتالونيل، مانكوزب و بنوميل به خوبي در كنترل بيماري مؤثر است.
ghazal_ak
26-05-2008, 13:27
علائم بيماري:
لكه ها ابتدا روي برگهاي جوان كامل نشده و خيلي كم، زرد رنگ و رنگ پريده به وجود ميآيند و در شرايط مناسب بزرگ و بيضوي شده و به رنگ خرمايي تا سياه با هاله اي زرد رنگ در مي آيند. اين لكه ها گاهي بهم پيوسته و سبب پارگي و نكروزه شدن منطقه وسيعي از بافت ها مي شوند. آلودگي يك برگ قبل از جدا شدن از غلاف برگ باعث سياه شدگي و باز نشدن آن در نخلها مي شود.
عامل بيماري:
چهار عامل بيماريزايي لكه برگي نخل در منابع گزارش شدهاند كه عبارتند از:
1-Drechslera setariae
2-Drechslera cactivora
3-Exserohilum rostratum
4-Phaeotrichoconis crotalariae
توليد كنندگان، اختلاف شدت لكه برگي را بسته به ميزان روشنايي و مواد غذايي ذكر مي كنند. چنانچه نخل هاي زرد و كم كود داده شده، بيشتر از گياهان سالم حساس به بيماري هستند.
مبارزه با بيماري:
لكه برگي نخل ها را مي توان به وسيله كاهش رطوبت و آب پاشي در سطح آنها، به طور كامل كنترل كرد. همچنين كاربرد قارچ كش هايي مانند كلروتالونيل و كاربامات براي كنترل لكه برگي نخلها مفيد و مؤثر گزارش شده است. بنوميل نيز تاثير خوبي نشان داده است.
سلام خوب برای شروع بهتر دیدم تا آفات گياهان زينتی رو یکمی با هم بخونیم .. :20:
فــــــهرست مطالب
ارتباط حشرات با زندگی انسان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ارتباط حشرات با زندگي انسان (حشرات مضر) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
جايگاه حشرات و كنهها در شاخه بندپايان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منبع مطالب : شبکه اموزش سیما
ارتباط حشرات با زندگی انسان
مقدمه :
در گذشتههای دور تا کنون حشرات به شکلهای مختلف با زندگی انسان ارتباط داشتهاند و براساس اين ارتباط حشرات را به دو گروه تقسيم میکنيم:
1- حشرات مفيد؛
2- حشرات مضر.
حشرات مفيد:
اولين گروه از حشرات مفيد، حشرات گرده افشان هستند. گرده افشاني به معنای انتقال گرده از پرچم به مادگی گل ديگر است. بعضی از گياهان مقادير زيادی گرده توليد میکنند که باد مهمترين عامل انتقال آنها محسوب میشود، ولی اکثر گياهان مقادير بسيار کمی گرده توليد میکنند که اين گياهان برای گرده افشانی خودشان نياز قطعی به عامل خارجی دارند که مهمترين آنها حشرات هستند. در بين حشرات زنبورهای بالاخانوادهي آپويداها (Apoidea) مخصوصاً زنبور عسل با نام علمی آپيسميلیفرا (Apis mellifera) از بيشترين اهميت برخوردار است.
دومين گروه از حشرات، حشراتی هستند که توليد فرآوردههای تجاری و غذايی میکنند. از جملهي اين فرآوردهها عسل و موم است که توسط زنبور عسل و بعضی ديگر از گونههای زنبورهای خانواده آپيده ( Apoide ) توليد میشود. از ديگر اين فرآوردهها ابريشم است که توسط پروانه کرم ابريشم با نام علمی بومبيکس موری ( Bombyx mori ) از خانواده بومبوسيده ( Bombycidae )و بعضی ديگر از گونههای اين خانواده توليد میشود. يكي ديگر از فرآوردهها لاک است که در کشورهای جنوب شرق آسيا توسط نوعی شپشک توليد میشود. اين شپشک در سطح ساقه بعضی از گياهان مثل گونههای خاصی از انجير، ترشحاتی توليد میکند. ضخامت لاک در بعضي از ساقهها به يک سانتیمتر ميرسد، كه کشاورزان براي استخراج لاك، اين ساقهها را بريده و به تمام نقاط دنيا صادر میکنند. و بعنوان وسيلهي آرايشی، يا آزمايشگاهي كاربرد دارد.
آيا تغذيه زنبورها از گلها باعث خسارت به آنها می شود؟
تحقيقات نشان داده است که زنبور عسل به ازاي هر يک ريال عسلی که توليد می کند 4 برابر آن در افزايش کمی و کيفی محصولات کشاورزی از طريق گرده افشانی نقش دارد؛ و لذا اين نظريه به هيچ وجه درست نيست. گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات حشرهخوار هستند و به دو گروه شکارگرها و پارازيتوئيدها تقسيم میشوند. حشرات شکارگر، حشراتی هستند که از طريق تغذيه حشرات آفت را مورد استفاده قرار میدهند و جمعيت آنها را در طبيعت کنترل میکنند مانند کفشدوزکهای خانواده ککسی نليده( Coccinellidea ) که حشرات کامل كه لاروهای آنها از شته تغذيه میکنند يا بال توریهای خانوادهي کرايزوپيده ( Chrysopidae ) که آنها هم شکارگر شته هستند.
گروه ديگر از حشرات مفيد پارازيتوئيدها هستند که تخم خود را بر روی بدن ميزبان يا در داخل بدن ميزبان قرار میدهند و بعد از اينکه لاروشان از داخل تخم خارج شد محتويات بدن ميزبانشان را مورد تغذيه قرار میدهند و بعد از کامل شدن، و از بدن ميزبان خارج ميشوند و ميزبانهم از بين خواهد رفت.
چه حشراتی در بعضی از شرايط مفيد و در بعضی از شرايط ديگر مضر ميباشند؟
از سال 1900 تا 1920 چندين گونه از کاکتوسها وارد استراليا شدند. كاكتوسها فاقد دشمن طبيعی بودند و هيچ موجود زندهاي از اين گياهان تغذيه نمی کرد. به همين دليل به آفت بسيار مهمي تبديل شدند و ميليونها هکتار از مزارع استراليا را تحت پوشش قرار دادند. بعدها محققين استراليايی پروانهايي بنام ( Cactoblastis cactorum ) را وارد استراليا کردند و کاکتوسها را بطور کامل تحت کنترل در آوردند در حاليکه همين حشره ممکن است در شرايط ديگر بعنوان يک آفت مطرح شود.
گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات پاکسازی کننده محيط هستند و به دو گروه اصلی تقسيم میشوند:
الف) حشرات مدفوعخوار؛ مانند سوسکهای خانواده اسکارابيده ( Scarabaeidae )که از مدفوع جانوران در اکوسيستمها تغذيه میکنند، و به اين طريق محيط را هم از فضولات حيوانات پاک میکنند، و هم از افزايش جمعيت مگسهای مضر جلوگيری میکنند.
ب) حشرات لاشهخوار؛ مانند مگسهای خانواده کاليفوريده ( Calliphoridea ) و سوسکهای خانواده درمستيده ( Dermestidae ) ، که لاشه جاندارانی را که در طبيعت از بين میروند مورد تغذيه قرار میدهند و بدين ترتيب محيط را پاکسازی ميکند.
گروه ديگر از حشرات مفيد، حشرات خاکزی هستند بسياری از حشرات يک بخش يا کل دوره زندگی خودشان را در داخل خاک سپری میکنند و از اين طريق میتوانند در بهبود خصوصيات فيزيکی خاک نقش داشته باشند.
گروه بعدي از حشرات مفيد، حشراتی هستند که بعنوان غذای ساير جانداران و يا حشرات با ارزش غذايی مطرح هستند. حشرات توسط گروههای مختلفی از موجودات مورد تغذيه قرار میگيرند، بعنوان مثال دوزيستان مانند قورباغهها، مارمولکها، بعضي از موشها و بعضي از گونههاي پرندگان به ويژه بعضی از آنها كه مختصراً از حشرات تغذيه میکنند. اين پرندگان ارزش زيبايی شناختی دارند و چنانچه اين حشرات در محيط نباشند اين پرندگان هم که در واقع بصورت تخصصی از حشرات تغذيه می کنند از بين میروند.
گروه ديگر از حشرات مفيد حشراتی هستند که ارزش هنری دارند مانند پروانهها، حتي در شعر بسياری از شعرای ما از پروانه استفاده شده است.
انواع حشرات
1- حشرات مفيد
1- حشرات گرده افشان
2- حشرات توليد كننده فرآوردههاي تجاري و غذايي
3- حشرات حشرهخوار
الف- شكارگرها
ب- پارازيتوئيدها
2-حشرات مضر
4- حشرات پاكسازي كننده محيط
الف- مدفوعخوار
ب- لاشهخوار
5- حشرات خاكزي
6- حشراتي با ارزش غذايي
7- حشراتي با ارزش هنري
ارتباط حشرات با زندگي انسان (حشرات مضر)
حشرات مضر
حشرات مضر بطور کلي به سه گروه اصلي تقسيم مي شوند:
۱- حشراتي که از گياهان تغذيه ميکنند؛
۲- حشراتي که از فرآوردههاي انباري تغذيه ميکنند؛
۳- حشراتي که انسان و ساير جانوران را مورد حمله قرار ميدهند.
حال به شرح هر يك از اين سه گروه ميپردازيم.
1- حشراتي که از گياهان تغذيه ميکنند
الف) حشراتي که از گياهان تغذيه ميکنند ممکن است بصورت مستقيم به گياه خسارت وارد كنند. مثل ملخها، لارو پروانهها و سوسكها كه مستقيماً از بخشهاي مختلف گياه تغذيه ميكنند اعم از برگ، گل، ميوه و چوب.
ب) ايجاد خسارت از طريق تخم گذاري است، بعضي از حشرات مخصوصاً زنجركهاي خانواده سيکاديده (Cicadidae ) و زنجرکهاي خانواده سيکادليده (Cicadellidae ) از طريق تخمگذاري در سر شاخههاي ظريف گياهان به آنها خسارت وارد ميکنند.
ج)ايجاد خسارت از طريق انتقال بيمارهاي ويروسي،باکتريايي و مايکوپلاسمائي و احتمالاً قارچي
در بين حشرات دو گروه شتهها و زنجرکهاي خانواده سيکادليده (Cicadellidea ) از اهميت بيشتري در نقل و انتقال عوامل بيماريزا گياهي برخوردار هستند. همچنين سخت بالپوشان خانواده اسکوليتيده (Scolytidae ) در نقل و انتقال عوامل قارچي نقش دارند.
۲-حشراتي كه به فرآوردههاي انباري خسارت ميزنند و خود نيز به سه دسته تقسيم ميشوند
الف) اولين گروه آفات چوب ميباشند.
چوب يکي از مهمترين محصولات است که در زندگي بشر نقش دارد. چوبهاي صنعتي گاهي مورد حمله بعضي از حشرات قرار ميگيرند از جمله مهمترين اين حشرات موريانهها هستند.
چگونگي هضم چوب بوسيلهي موريانهها.
موريانهها خود قادر به هضم سلولز يا چوب نيستند. در داخل دستگاه گوارش موريانه تک سلوليهاي فلازلداري زندگي ميکنند که آنزيمهاي مورد نياز براي تجزيه سلولز را توليد ميکنند و آن تک سلوليها هستند که باعث هضم سلولز ميشوند. در واقع نوعي همزيستي بين تک سلولي و موريانهها از اين طريق ايجاد شده است.
ب) دومين گروه از آفات فرآوردههاي انباري، آفات پارچه و منسوجات هستند. تعدادي از حشرات از جمله پروانههاي خانواده تينيده (Tineidae) و سخت بالپوشان درمستيده (Dermestidae) گاهي به منسوجات خسارت سنگيني وارد ميکنند.
ج) سومين گروه از آفات مواد غذايي، انباري است. حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد محصولات کشاورزي بعد از مرحله کاشت و پس از برداشت در انبار توسط آفات مختلف از بين ميروند. در بين آفات انباري سوسکهاي خانواده درمستيده (Dermestidae ) و بروخيده ( Bruchidae ) و کورکولينيده (Curculionidae)، در بين پروانهها تعدادي از گونههاي خانواده پيراليده (pyralidae ) مثل پلوديا اينترپونکتلا (Plodia interpunctella) و افيستيا کونيلا (Ephestia Kuhniella ) از اهميت زيادي برخوردارند.
3- حشراتي که انسان و ساير جانوران را مورد حمله قرار ميدهند. آنها نيز به چند گروه تقسيم ميشوند:
الف) حشرات آزار دهنده مثل تعدادي از پشهها و مگسها. گرچه ممکن است که ناقل بيماري مهمي نباشد ولي به هر ترتيب باعث سَلب آسايش از انسان ميشوند.
ب) حشراتي که نيش آنها سمي است. تعدادي از زنبورهاي خانواده وسپيده (Vespidae) و اسفسيده (Sphecidae) و در مواردي زنبورهاي بالاخانواده آپويدا (Apoidea ) که جزء حشرات مفيد و گرده افشان هستند و انسان را نيش ميزنند.
بعضي از انسانها به نيش زنبورها حساسيت شديدي دارند و دچار شوک شديدي ميشوند و در مواردي مشاهده شده که نيش زنبور منجر به مرگ انساني شده است.
ج) سومين گروه از حشراتي که به انسان خسارت ميزنند حشرات انگل هستند و به دو گروه تقسيم ميکنيم.
حشرات انگل
1) انگل خارجي؛
2) انگل داخلي.
1) حشرات انگل خارجي مثل ککها و شپشها و در مواردي ساسها که با تغذيه از خون انسان گاهي بيماريهايي را به انسان منتقل ميکنند. ساسها در واقع نوعي سن هستند. در مبحثهاي بعدي توضيح داده خواهد شد.
2)حشرات انگل داخلي مخصوصاً تعدادي از مگسها مثل خانواده کاليفوريده (Calliphoridae) و خانواده اُستريده (Oestridae) و خانواده تابانيده (Tabanidae) كه از اهميت زيادي برخوردارند. اين مگسها عموماً تخم خودشان را بر روي چهارپايان وحشي و اهلي قرار ميدهند. بعد از اينکه لارو از تخم خارج ميشود وارد بدن چهار پايان ميشود و مراحل نشو و نماي لاروي خود را در داخل بدن طراحي ميکند و زماني که ميخواهد تبديل به حشره کامل بشود در بسياري از مگسها پوست سوراخ ميکند. مثل خانواده استريده (Oestridae) كه از اهميت زيادي برخوردارهستند. سپس وارد خاک ميشوند و تبديل به شفيره و حشره کامل ميشوند. و از اين طريق کاملاً باعث ضعف جانوران مخصوصاً احشام و چهارپايان وحشي ميشوند.
آخرين گروه از حشراتي که به انسان حمله ميکنند حشرات ناقل از جمله خانواده کوليسيده (Culicidae) و سايکوديده (Psychodidae) هستند که از اهميت زيادي برخوردارند. پشههاي خانواده کوليسيده مراحل نشو و نماي لاروي خودشان را در داخل آب سپري ميکنند. حشرات ماده قادر هستند انسان را نيش بزنند و همراه نيش زدن عوامل مختلف ويروسي و باکتريايي را وارد بدن ميکنند. مثل پشهي مالاريا که چندين مرحله را در بدن انسان طي ميکنند و در گذشته منجر به مرگ انسان ميشده اما در حال حاضر واکسن مخصوص بيماري مالاريا ساخته شده است.
نمونه ديگر پشههاي خاکي خانواده سايکوديده زير خانواده فلابوتومينا (phlaebotominae) هستند که عامل بيماري سالک در انسان ميباشند. اين پشهها وقتي در روي صورت مستقر ميشوند يک تک سلولي بنام لشمانيوز را وارد بدن ميکنند و ايجاد بيماري سالک در روي پوست ميکنند.
جايگاه حشرات و كنهها در شاخه بندپايان
مقدمه
در اين پست در مورد تعيين جايگاه حشرات و کنهها بعنوان مهمترين آفات گياهان زينتي مطالبي توضيح داده ميشود.
شاخه بندپايان يا آرتروپودا (Arthropoda) به چهار زير شاخه تقسيم ميشوند :
1- تريلوبيتا (Trilobita)
2- کراستاسهآ (Crustaceae)
3- کليسراتا (Chelicerata)
4- آتلوسراتا (Atelocerata)
تريلوبيتا (Trilobita)
تريلوبيتا که اولين بندپايان هستند در درياها زندگي ميکردند و حدود 500 تا 600 ميليون سال قبل بيشترين فراواني را داشتند و در حال حاضر تعدادي از گونههاي آنها بصورت فسيل شناسايي شدهاند .
کليسراتا (Chelicerata)
در اين بندپايان که فاقد شاخک هستند بدن از دو قسمت تشکيل شده است. قسمت اول سفالوتوراکس (Cephalothorox ) و قسمت دوم آبدومن (Abdomen ) است . در قسمت سفالوتوراکس 6 پيوست وجود دارد که پيوستهاي اول بنام کليسر ( Chelicer ) است که در واقع اندامهاي تغذيهاي آنها را تشکيل ميدهد .
پيوستهاي دوم به اعضاي حسي بنام (Pedipalp ) تبديل شده است و 4 پيوست ديگر براي راه رفتن مورد استفاده قرار ميگيرد .
اين زير شاخه بطور کلي شامل سه رده است که در بين آنها رده عنکبوتها مانند آراکنيدا (Arachnida) از اهميت بيشتري برخوردار است و در منابع مختلف شامل يازده راسته بوده بعضي از آنها به شرح ذيل است:
- راسته عقربها يا اسکورپيوز (Scorpiones) است در اين بندپايان شکم بصورت عريض به قفسه سينه يا سفالوتراکس متصل ميشود و از دو قسمت تشکيل شده است، قسمت ابتدائي عريض (Mesosoma) و قسمت انتهايي (Metasoma) که به نيش ختم مي شود کاملاً باريک است. عقربها موجوداتي هستند که داراي فعاليت شبانهاند، روزها در محيطهاي مختلفي مخفي ميشوند و عموماً از حشرات و ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
- راسته عنکبوتها يا آرانه(Araneae) است. شکم عنکبوتها باريک و به سفالوتراکس (Cephalothorax) متصل ميشود. شکم فاقد ساختمان حلقه حلقه بوده و يکپارچه بنظر ميرسد. اندامهاي حسي مخصوصاً در عنکبوتهاي نر رشد زيادي کرده و در انتها کاملاً متورم هستند و اندام جفتگيري عنکبوتها در روي پيديپالپها قرار دارد.
عنکبوتها از چه موادي تغذيه ميکنند؟
عنکبوتها از جمله مفيدترين بندپايان هستند که در اکوسيستم هاي طبيعي نقش بسيار ارزندهاي در کاهش جمعيت گونههاي آفت دارند. در واقع همه آنها حشرهخوار يا از ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
- راسته آکاري (Acari) يا کنهها: بدليل اهميتي که تعدادي از کنهها مخصوصاً کنههاي خانواده تترانيکيده (Tetranychidae) بعنوان آفات گياهان زينتي دارند در جلسات بعدي بطور مفصل توضيح داده خواهند شد.
- راسته رطيلها (Sulifugae): اندازه رطيلها بزرگتر از عنکبوتهاست. کليسرهاي آنها رشد بسيار زيادي دارد و به آنها ظاهر ترسناکي داده است.
آيا رطيلها نيش ميزنند؟
بر خلاف تصوري که در بين مردم وجود دارد رطيلها فاقد نيش و غده سمي هستند اگر چه ممکن است بعضي از رطيلها مانند مورچه گاز بگيرند ولي چون کليسرهايشان خيلي قوي است امکان آلوده شدنشان به ويروسها و باکتريها وجود دارد و لذا در انسان ايجاد بيماري ميکنند ولي بطور کلي رطيلها فاقد نيش هستند.
كراستاسهآ (Crustaceae)
يکي ديگر از شاخه سختپوستان کراستاسهآ (Crustacea) بزرگترين گروههاي بندپايان را تشکيل ميدهند و تغييرات زيادي در قسمتهاي مختلف بدن آنها ديده ميشود .
در بين سخت پوستان رده مالاکستراکا (Malacotraca) از اهميت بسيار زيادي برخوردار است که شامل سه راسته بوده که عبارتند از :
- راسته آمفيپودا (Amphipoda ) که شامل انواع ميگوها ميباشد. از جنبه غذايي حائز اهميتاند.
- راسته ايزوپودا (Isopoda) يا مساويپايان که از جمله آنها خرخاکي است. خرخاکيها و بعضي از گونههاي آنها بنام پرسيلو اورناتوس (Porcelio ornatus ) ممکن است تحت شرايطي تبديل به آفت شوند و از ريشههاي گياهان مختلف از جمله گياهان زينتي در شرايط گلخانهاي تغذيه کنند .
- راسته دکاپودا (Decapoda) همانند آمفيپودا مخصوصاً در کشورهاي خارجي از جنبه تغذيه انسان فوقالعاده حائز اهميت هستند و انواع خرچنگها (Crabs)و لابسترها (Lobsters) را در بر ميگيرد.
آتلوسراتا (Atelocerata)
راسته ديگر که فوقالعاده براي ما مهم بوده آتلوسراتا (Atelocerata ) يا شاخکداران هستند. اين زير شاخه در واقع بندپاياني هستند که داراي يک جفت شاخک هستند و به پنج رده تقسيم ميشوند که عبارتند از :
1- کيلوپودا (Chilopoda)
2- ديپلوپودا (Diplopoda )
3- سيمفيلا (Symphyla )
4- پائوروپودا (Pauropoda)
5- هگزاپودا (Hexapoda)
در اينجا فقط به بعضي از ردهها اشاره ميكنيم:
- رده ديپلوبودايا (Diplopoda) يا هزارپايان: ديپل به معناي دو و پودا به معناي پا است . (ِDiplopda ) يعني در هر حلقهاي از بدن داراي دو جفت پا هستند. اين بندپايان عموماً در سنگها و روي خزهها ديده ميشوند و از انواع گياهان تغذيه ميکنند.
- رده کيلوپودا (Chilopoda) يا صدپايان: کيلو به معناي آرواره و پودا به معناي پا است. جفت اول پاها در اين بندپايان به آرواره تبديل شده است. آروارههاي سمي اين بندپايان در زير سنگها و کنده درختان فعاليت ميکنند و از انواع حشرات و ساير بندپايان تغذيه ميکنند.
- رده هگزاپودا (Hexapoda) يا حشرات (Insecta): موجوداتي هستند که داراي يک جفت شاخک و شش عدد پا هستند و بزرگترين رده جانوري در سطح کره زمين ميباشند و تاكنون متجاوز از يک ميليون از آنها شناسايي شدهاند.
مورفولوژي خارجي در حشرات
مقدمه
در اين بحث حشرات را بطور علمي و دقيق بررسي کرده و تفاوت آنها را با کنهها و ساير عنکبوتها بيان ميكنيم.
حشره
حشره موجودي است که بدن آن از سه قسمت سر، قفسه سينه و شکم تشکيل شده است. در قسمت سر حشرات، چشمهاي ساده و مرکب، شاخکها و قطعات دهاني از اهميت زيادي برخوردارند. در قسمت قفسه سينه پاها و بالها قرار دارند و در قسمت شکم تخم ريز، سرسيها و آلت جفتگيري مشاهده ميشود.
شكم (Abdomen)
- تخم ريز
- سر سيها
- آلت جفتگيري
بدن حشرات
- سر (Head)
- قفسه سينه (Thorax)
- شكم (Abdomen)
قفسه سينه (Thorax)
- پاها
- بالها
سر (Head)
- چشمهاي مركب و ساده
- شاخكها
- قطعات دهاني
سر در حشرات از درزها و نواحي مختلفي تشکيل شده که مهمترين اين درزها عبارتند از :
درزي كه بين پيشاني و لب بالا قرار گرفته است که به آن درز اپيستومال (Epistomal ) گفته ميشود. طرفين اين درز، درزهاي زير گونهاي (Subgenal suture ) هستند. در قسمت بالاي پيشاني و در قسمت زير چشمهاي مرکب، گونه (Gena ) ديده ميشود. فرق سر و لب بالا و ناحيهاي که بين پيشاني و لب بالا قرار دارد کليپئوس (Clypeus) گفته ميشود.
از نظر طرز اتصال سر به بدن در حشرات سه وضعيت ديده ميشود :
1- اورتوگناتوس (Orthognathous ) حشراتي هستند که جهت سر به سمت پائين بوده و داراي يک زاويه ۹۰ درجه با بدن است؛
2- پروگناتوس (Prognathous ) حشراتي هستند که قطعات دهانيشان در امتداد محور طولي بدن قرار دارد مثل سوسکهاي زميني خانواده کارابيده (Carabidae)؛
3- اوپيستوگناتوس (Opisthognathous ) حشراتي هستند که قطعات دهاني به سمت زيرين سر قرار دارد و يک زاويه حاده بين اين قطعات دهاني سر، با محور طولي بدن وجود دارد. از جمله اجزاي حسي مهم در قسمت سر شاخک بوده که در حشرات داراي انواع مختلف است مثلاً شاخکها ممکن است مويي باشد که به آنها ستاسئوس (Cetaceous ) گفته ميشود نظير شاخک در آسيابکها .
شاخک ممکن است نخي يا فيليفرم (Filiform ) باشد مثل سوسکهاي خانواده کارابيده (Carabidae) شاخک تسبيحي در موريانهها، شاخک چماقي در کفشدوزکها، شاخک ارهاي و شآنهاي و پروش و شاخک آريستايي در گروههاي مختلف حشرات ديده ميشوند.
قطعات دهاني در حشرات عبارتند از :
- يك لب بالا (Labrum)
- دو آرواره بالا (Mandibles)
- دو آرواره پائين (Maxillae)
- يك لب پائين (Labium)
- يک عضو چشايي (Hypopharynx)
قطعات دهاني نشان دهنده نحوه تغذيه در گروههاي مختلف حشرات است و بر اساس نوع تغذيه قطعات دهاني دچار تغييراتي ميشوند. در حشراتي که داراي قطعات دهاني سائيده هستند مثل ملخها آروارههاي بالا کاملاً رشد کرده و حالت سائيده دارند. آروارههاي پائين و قسمتهايي که مربوط به لب پائين هستند رشد چنداني نکردهاند. در حاليکه در حشراتي مثل سنها که داراي قطعات دهاني زننده و مکنده هستند و از شيره گياهان تغذيه ميکنند، و همچنين در پشههاي خانواده کوليسيده (Culicidae) مشاهده ميشود که آروارههاي بالا و پائين تبديل به زايدههاي سوزن مانندي شده که وارد پوست بدن ميشود و از طريق مجاري كه در کابينهاي فانيکس قرار دارد عمل مكيدن صورت ميگيرد.
در پروانهها که داراي قطعات دهاني مکنده هستند بخشي از لب پائين بنام گالئا (Galea) تبديل به خرطوم شده و ساير قسمتهاي قطعات دهاني مثل آروارههاي بالا و پائين در اکثر پروانهها از بين رفته و تنها بخشي از لب پائين تبديل به زايده خرطوم مانندي شده که به وسيله آن شهد گياهان را ميمکند. در حشرات ليسَنده مثل ديپ ترا (Diptera) بخشي از لب پائين تبديل به يک عضو اسفنج مانندي ميشود كه در سطح آن شيارهايي وجود دارد. آب در داخل لولههاي مويين جريان پيدا ميکند و از طريق اين مجرا، وارد مجراي غذايي ميشود. در قسمت قفسه سينه پاها قرار دارند.
قسمتهاي مختلف پا در حشرات
- پيشران (Coxa)
- پيران (Trochanter)
- ران (Femur)
- ساق (Tibia)
- پنجه (Tarsus)
- ناخنها (Claws)
اختلاف بين بندپايان و حشرات در اينست که در بعضي از بندپايان مثل کنهها يک عضو ديگر به نام پاتهلا که در واقع دومين قسمت پيران است، وجود دارد ولي در حشرات اين قسمت مشاهده نميشود.
رگبالهاي طولي بال حشرات
- رگبال کناري (Costa)
- رگبال زير کناري (Subcosta)
- رگبال شعاعي (Radius)
- رگبال مياني (Media)
- رگبال بازويي (Cubitus)
- رگبال آنال (Anal veins)
- رگبال ژوگال (Jugal veins)
البته ممکن است در همه گروههاي مختلف حشرات، رگبالها را نبينيم، ولي بر اساس تفاوتهايي که در رگبالهاي حشرات وجود دارد آنها را گروهبندي ميکنيم.
آيا پا در حشرات گياه خوار يا شکارگر تفاوت دارد؟
پا در حشرات داراي انواع مختلفي است. پاهاي رونده، پاهاي دونده و يا پاهاي شكاري. حشراتي مانند مانتيدها داراي پاهاي شکاري هستند که در اين پاها ران و ساق رشد بسيار زيادي کرده است که زوائد خار مانندي در سطح دروني خود دارد که بوسيله آن ميتواند ميزبانهاي خود را که عموماً گونههاي آفت هستند را شکار بکنند. در حاليکه در حشرات آفت، پاها از نوع رونده و دونده هستند.
مورفولوژي داخلي در حشرات
دستگاه گوارش حشرات
- روده جلويي (Foregut)
- روده مياني (Midgut)
- روده عقبي (Hindgut)
بخش جلويي دستگاه گوارش
- دهان (Mouth)
- گلو (Pharynx)
- مري (Oesaphagus)
- چينهدان (Crop)
- پيش معده (Proven triculus)
روده جلويي از دستگاه گوارش در حشرات داراي ساختمان کوتيکولي است و سطح داخلي آن کاملآً سخت و داراي زوايدي است که براي خرد کردن مواد غذايي مورد استفاده قرار ميگيرد.
در روده مياني دستگاه گوارش که در واقع معده است عمل هضم و جذب مواد غذايي انجام ميگيرد. در اين قسمت لولههاي کور (Gastric caecum) قرار دارند که به افزايش حجم معده کمک ميکنند و بخش عقبي دستگاه گوارش شامل روده کوچک و بزرگ است كه نهايتا به مخرج ختم ميشود. دستگاه گوارش در حشرات داراي ساختمانهاي متفاوتي ميباشند.
چه تفاوتي بين دستگاه گوارش حشراتي مثل شتهها که از مقادير زيادي مواد مايع تغذيه ميکنند با دستگاه گوارش ملخها وجود دارد؟
در حشراتي شتهها، دستگاه گوارش به گونهاي تنظيم شده بخش جلويي دستگاه گوارش بوسيله يک پيچش به بخش عقبي متصل شده. وقتي مقادير زيادي آب که در مايع گياهان توسط اين شتهها استفاده شود، از بخش جلويي دستگاه گوارش مستقيماً وارد بخش عقبي آن شده و از بدن خارج ميشود. در حاليکه در حشراتي مانند ملخ مواد غذايي وارد بخش مياني دستگاه گوارش ميشود تا عمل هضم و جذب در آنجا صورت بگيرد.
دومين بخش از دستگاه داخلي بدن حشرات سيستم تنفسي است. سيستم تنفسي در حشرات شامل لولههايي بنام تراشه (Trachea) و تراشاُل (Tracheole) است که مستقيمآ به اکسيژن بيرون ارتباط دارند. در واقع از طريق منافذي بنام استراک که در قسمتهاي مختلف بدن حشرات بر روي شکم و قفسه سينه قراردارد اکسيژن هوا وارد لولههاي تنفسي ميشود. نهايتا اين لولهها در محلهايي اكسيژن را مستقيما به بافتهاي مختلف بدن ميرسانند.
سيستم تنفسي در حشرات آبزي به چه صورت است؟
در بسياري از حشرات آبزي مثل يک روزهها، افمروپترا (Ephemeroptera) و طياره مانندها، پورههايشان در قسمتهاي مختلف بدن زوايدي بنام پيوستهاي تنفسي يا گيل دارند. جدار اين زوايد بسيار نازک است و اکسيژن محلول در آب از طريق اين زوايد وارد سيستم تراشهاي ميشود و همچنين اکسيژن محلول در آب از طريق اين پيوستها وارد بدن ميشود.
از ديگر اندامهاي داخلي در حشرات، سيستم توليد مثل است که در حشرات ماده شامل يک جفت تخمدان يا اواري (Ovary) است. هر تخمدان از تعدادي اواريول (Ovariole) تشکيل شده است که در گروههاي مختلف حشرات تعداد اواريولها يا لولههاي تخم متفاوت است. عمل کامل شدن تخم در داخل اين لولهها صورت ميگيرد و در نهايت لولههاي تخم به مجارياي بنام اوي داکت (Oviduct) متصل ميشوند. و سپس به مجاري عمومي بنام کمونو اويداکت (Common oviduct) متصل شده كه نهايتاً تخم را از طريق مجراي تخمگذاري خارج ميكند.
در دستگاه توليد مثل حشرات ماده مخازني بنام اسپرماتکا (Spermatheca) وجود دارد که در اين كيسهها يا مخازن اسپرماتوزوئيد ذخيره ميشود. و در طي زندگي حشرات ماده براي تلقيح تخمهايي که تبديل به افراد ماده ميشوند، مورد استفاده قرار ميگيرند.
دستگاه توليد مثل در حشرات نر شامل يک جفت (Testis) مجاري باريکي بنام (Vas defferens) و اکسيسوري گلند (Accessory gland) يا غدد ضميمه است که نهايتاً به لولهاي بنام اژاکالاتوري داکت (Ejaculatory duct) يا مجراي اسپرم انداز متصل ميشود.
سيستم عصبي در حشرات سيستم نسبتاً پيچيدهاي است در حشرات مغز شامل قسمتهاي زير است:
۱- مغز اول يا پروتوسربروم (Protocerebrum)
۲- مغز دوم يا دوتوسربروم (Deutocerebrum)
3- مغز سوم يا تريتوسربروم (Tritocerebrum)
که از طريق يک کانکتيو (Connective) يا رابط به غده زير مري يا گره عصبي زير مري بنام سابواِسو فاژآل گانگليون (Suboeso phageal ganglion) ، کبد دوم متصل ميشود. اين غده بوسيله يک جفت طناب عصبي و گرههاي عصبي کوچکتر تا انتهاي بدن امتداد پيدا ميکند.
از ديگر اندامهاي داخلي در حشرات چشم هاي مرکب است که واحدهاي بينايي آن در داخل سر قرار دارند. واحدهاي بينايي در حشرات، اوماتيدي (Ommatidia) ناميده ميشوند. تعداد اين واحدهاي بينايي در چشمهاي مرکب حشرات متفاوت است.
مثلاً در آسيابکها تعداد اوماتيدها يا واحدهاي بينايي هر چشم مرکب بسيار زياد است. بعد از اينکه تخم در حشرات تفريق ميشود از داخل آن لارو يا پوره خارج ميشود. استحاله يا دگرديسي تغييراتي است که لارو يا پوره پيدا ميکند تا به حشره کامل تبديل بشود.
بر اين اساس حشرات را به دو گروه تقسيم ميشوند :
۱- حشرات با دگرديسي ساده
۲- حشرات با دگرديسي کامل
در حشرات با دگرديسي ساده، تغييراتي که مراحل مختلف پوره پيدا مي کند خيلي زياد نيست و عمدتاً مربوط به رشد بالها است. انواع مختلفي از لارو در حشرات با دگرديسي کامل وجود دارند که به بعضي از آنها اشاره ميشود.
۱- لاروهايي (Eruci form) که در پروانهها وجود دارند. پاهاي قفسه سينهاي و پاهاي کاذب شکمي دارند در حاليکه در نوع ديگري از لارو بنام (Scarabaei form) که در سوسکها ديده ميشود پاهاي قفسه سينهاي وجود دارد ولي پاهاي کاذب شکمي وجود ندارد.
2- لاروهاي ورمي فرم (Vermi form) هستند که در تعداد زيادي از دو بالان مخصوصاً زير راسته (Brachycera) ديده ميشود.
انواع شفيره در حشرات
انواع مهم شفيره در حشرات عبارتند از :
1- شفيره ابتکت (Obtect) که پيوستههاي بدن کاملاً به بدن چسبيده است که در پروانهها عموماً ديده نميشود.
2- شفيره (Exarate) است که پيوستهاي بدن آزاد است، عمدتاً در زنبورها ديده ميشود.
3- کوركتات (Coarctate) است که شفيرهي اکسارات (Exarate) است و در داخل پوششي بنام پوپاريوم قرار دارد.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.