ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : Tips for learing English



iammahdi
13-05-2008, 20:38
یادگیری مکالمه زبان انگلیسی به شکل مطلوب، آرزوی اکثر جوانان ایرانی است. چه آنها که انگیزه خاصی برای استفاده از این توانایی دارند، مثل سفر به خارج، ادامه تحصیل یا استخدام در یک مؤسسه خارجی ویا صرفا از روی علاقه و ایجاد ارتباط با جامعه جهانی.


همگان بر این اعتقاد هستند که آموزش های زبان در مدارس و دانشگاه های ایران کمکی به مکالمه نمی کند و اطلاعات مربوطه صرفا در محدوده گرامر یا ترجمه متون خلاصه می شود.


برخی از خانواده های ایرانی هم چون به سختی یادگیری زبان در بزرگسالی واقف هستند، فرزندان خود را از همان سال های ابتدایی در کلاس های ویژه ثبت نام می کنند.


اما بزرگسالان که فرصت شرکت در کلاس را داشته باشند ، همیشه به دنبال یک مرکز معتبر هستند و شاید چندین آموزشگاه را تجربه کرده باشند. اما چون صرفا در کلاس حضور به هم می رسانند و وقتی برای تمرین های هفتگی و مطالعه قبل از کلاس نمی گذارند، عملا به جایی نمی رسند.


برخی نیز که کار و شغل روزمره اجازه حضور در کلاس را نمی دهد، با خرید انواع کتاب ها و نوارها ، تصمیم می گیرند که در منزل یا خودرو ، شخصا اقدام به یادگیری کنند که چون اجبار و ضرب العجلی برایشان نیست، به مرور از خیر این شیوه می گذرند و مجموعه ای از کتاب و سی دی و نوار روی دستشان می ماند.


آنچه که در این مطلب قصد بیان آن را داریم اشاره به نکته های کلیدی و طلایی در یادگیری مکالمه زبان است که بر اساس تجربه های مختلف بدست آمده است.


این اطلاعات برای هر دو گروه فوق ، بخصوص برای آنان که از به کاربردن روش های مختلف خسته شده اند بسیار مفید خواهد بود.


سه شرط اصلی برای یادگیری مکالمه زبان:


1- انگیزه: تصمیم خود را بگیرید! به چه منظوری می خواهید زبان یاد بگیرید؟ اگر مصمم هستید ، آغاز کنید وگرنه وقتتان را تلف خواهید کرد!!


2- وقت و انرژی: یادگیری زبان یک کار ممتد و وقت گیر است و نباید بین بخش های مختلف آن فاصله انداخت ، پس دقیقا مشخص کنید در طول هفته چه زمانهایی را برای یادگیری مکالمه اختصاص می دهید.


3- محیط مناسب: هنگام یادگیری زبان باید فضای مناسب و ساکتی رو در نظر داشته باشید تا از تمرکز لازم برخوردار شوید.روی مکان های شلوغ یا ماشین و غیره زیاد حساب نکنید.( به همین دلیل برخی لابراتوارهای زبان را پیشنهاد می کنند).


آیا زبان فرّار است؟


* اگر یادگیری مکالمه زبان بخوبی و صحیح انجام شده باشد ، نباید فرّار باشد. مثل اینکه شما بعد از 10 سال دوری از خودرو ، بخواهید رانندگی کنید و بگویید شیوه رانندگی را فراموش کرده ام. توانایی مکالمه باید به ضمیر ناخودآگاه شما رسوخ کند، آنگاه در طول زمان تنها برخی کلمات و واژه ها از ذهنتان خارج می شود اما کلیات مکالمه همچنان در توانایی شما باقی می ماند. مگر اینکه آموزش شما سطحی باشد.




شنوایی مهمترین و بهترین روش


* مهمترین و مفیدترین روش یادگیری مکالمه ، شنوایی است. هر چه از روش شنوایی بیشتر استفاده کنید سرعت یادگیریتان بیشتر می شود. حال چگونه باید نوار ها را گوش کنیم:


1- به هیچوجه قبل از آنکه برای چند بار نوار درس مورد نظر را گوش نکرده اید ، سراغ خواندن متن آن نروید. چون اگر ابتدا متن درس را بخوانید، ممکن است برخی کلمات را غلط تلفظ کنید و این اشتباه دائم با شما خواهد ماند. پس اول نوار را گوش کنید ، بعد متن را بخوانید.


2- هر درس را چند بار باید گوش کنیم؟ یک بار؟ 5 بار؟ 10 بار؟ نه خیر.... 100 بار!! بله تعجب نکنید ، اگر مایل هستید اعتماد به نفس لازم در مکالمه را بدست بیاورید ، هر درس را آنقدر گوش می دهید تا حفظ شوید! می توان گفت کلیدی ترین موضوع در مکالمه همین باشد. شما باید متن درس ها را حفظ کنید. بعد با خاموش کردن نوار سعی کنید مثل گوینده آن متن را تکرار کنید. بزرگترین لذت شما زمانی است که یک پاراگراف طولانی را از بر بگویید!!


3- چگونه نوار گوش کنیم؟ فقط با استفاده از هدفون. چرا؟ به دو دلیل : اول) توانمندیهای یادگیری انسان به نسبت 60 و 40 درصد بین بینایی و شنوایی تقسیم می شود. اگر بخواهیم توان بینایی ما به کمک شنوائیمان بیاید، باید چشمهایمان را ببندیم، ( تصور کنید در جایی نشسته و با کسی صحبت می کنید، همکارتان به شما نزدیک می شود و در گوش شما مطلبی را توضیح می دهد .. در آن لحظه که دارید به مطلب او گوش می کنید ، به کجا نگاه می کنید؟ با اینکه چشمانتان باز است، اما در واقع به هیچ جا نگاه نمی کنید چون تمام هوش و حواس شما به فهمیدن حرف های او معطوف است!) هدفون نیز نوعی پچ پچ در گوش شماست که باعث می شود توجه شما به طور کامل به گفتار نوار و گوینده جلب شود.


دوم) صدایی که از هدفون در می آید به دلیل نزدیکی به پرده گوش انسان ، برای مدتها در محدوده ورودی گوش باقی می ماند و در یک حرکت رفت و برگشت مرتب تکرار می شود و شما سود بیشتری از آن می برید!


اگر سی دی تصویری هم می بینید باید همانند سینما فضا را تاریک کنید تا هیچ چیز دیگری توجه شما را به هم نزند.


4- خوب قرار شد به نوار برای چندین بار گوش کنیم، بعد متن را حفظ کنیم. در مرحله بعد وقتی با خواندن متن به طور کامل با یحث آشنا شدیم ، باید صدای خود را ضبط کنیم. یک نوار خالی آماده کنید و هر متنی را که حفظ کردید ، بدون نگاه کردن به کتاب، در آن ضبط کنید. البته در ابتدا این کار سخت خواهد بود اما اگر بخشی را فراموش کردید ، به جای مراجعه به کتاب ، مجددا آن بخش را گوش کنید. بعد دوباره صدای خود را ضبط کنید. تازه وقتی به صدای خود گوش کردید خواهید فهمید چقدر در لهجه و تلفظ کلمات پیشرفت کرده اید! .. فراموش نکنید برای رسیدن به لهجه مناسب، شما باید همانند یک مقلد صدا یا یک بازیگر تئاتر، نحوه گویش گوینده را تقلید کنید. حتی اگر طرف یک پیرزن یا بچه باشد مثل او حرف بزنید . توجه داشته باشید، اگر سعی کنید دقیقا مثل نوار حرف بزنید، کلمات بیشتری به خاطرتان می آید ، چون شما دقیقا همانی را می گویید که شنیده اید!! ، اما اگر با لهجه خودتان حرف بزنید ، دیگر شنیده های شما دردی را دوا نمی کند ، چون ذهن شما، آنها را چیز دیگری فرض می کند.


بهترین تمرین گفتار، در مقابل آینه است . در این روش اعتماد به نفس خود را نیز تقویت می کنید.


نکته: کسانی که مرتب به شما توصیه می کنند ، زیاد نوار یا رادیو گوش دهید یا فیلم زبان اصلی ببینید، درست می گویند، اما اینکار به گفتار شما کمکی نمی کند بلکه تنها فایده اش ، آشنایی گوش شما با فرکانس هاس ویژه مکالمه زبان است . حتی اگر معنی کلمات را نفهمید، باز هم گوش کنید .. بعدا که با معانی آشنا شدید ، ذهن شما همانند پازل این کلمات را کنار هم قرار می دهد و برداشت لازم را از گفتار به عمل می آورد.


تمرین، گرامر ، دیکته ، حفظ لغت و جمله سازی


همه این موارد را فراموش کنید!


در مراحل اولیه یادگیری مکالمه ، اجبار نداشته باشید که تمرین حل کنید، دیکته بنویسید، گرامر کار کنید و غیره ...فقط گوش کنید ، حفظ کنید و صدای خود را ضبط کنید.. تا آنجا پیش روید که از لهجه و سرعت گفتار خود راضی شوید.


پرداختن به بحث گرامری ، شما را از هدفتان دور می کند ..شما در حین حفظ مطلب ، به طور ناخودآگاه گرامر را هم رعایت می کنید و این روش ماندگار تر است تا اینکه با هدف قبلی بخواهید نکته های گرامری را در جملات خود بکار ببرید.


به دنبال یادگیری یا حفظ لغات هم نباشید ... با دیکشنری خداحافظی کنید! .... شما فقط جملات یا عبارت ها را یاد می گیرید نه کلمات .. هزاران هزار کلمه هم که بلد باشید اگر نتوانید در جمله بکار ببرید ، به چه دردتان می خورد؟


ما نباید خودمان جمله بسازیم بلکه جملات آماده را حفظ می کنیم!


فراموش نکنید، شما فقط و فقط جملاتی را می توانید در گفتار خود بکار ببرید که قبلا عین آن را خوانده یا شنیده باشید! در غیر اینصورت مثل یک دانش آموز با ادب ، بگویید هنوز نخوندیم آقا! ...


اگر تلاش کنید که یک جمله جدید بسازید یعنی به طور کلی عکس روش مورد نظر ما عمل می کنید. آیا وقتی شما فارسی حرف می زنید جمله سازی می کنید؟ خیر .. چرا؟ برای اینکه جملاتی که می خواهید بگویید قبلا بارها خوانده اید یا بگوشتان آشناست.


خیالتان راحت باشد، آنقدر جمله های متعدد حفظ خواهید کرد که نیاز به جمله سازی پیدا نمی کنید.


مکالمه زبان را وارد زندگی خود کنید


اگر بخواهید این جملات را به انگلیسی خیلی سریع بگویید، می توانید؟ تلویزیون را خاموش کن، سفره رو بنداز، ببین کیه در می زنه؟ برو درستو بخون...


یکی از اشتباهات بزرگ شیوه تدریس زبان در مدارس ما، تفاوت آن با نحوه حرف زدن یک نوزاد است. وقتی فرزند شما متولد می شود اولین کلماتی که با آنها آشنا می شود ، بعد از بابا و ماما، افعال امر هستند ، مثل بیا، بشین، دست نزن، جیزه!، دهنتو باز کن، بگو ماما، بخند و ....


اما ما در مدارس با جملات کامل خبری شروع می کنیم! .. He is a teacher! ، I am a student! .....


این موضوع را می توان بزرگترین نقص نظام آموزش زبان انگلیسی در مدارس دانست. تحصیلکردگان دانشگاهی ما هنوز نمی توانند فرق بین get، take و put را بخوبی درک کنند، چرا ؟ چون تنها با کاربرد امری این افعال جایگاه واقعی آنها مشخص می شود.


در اینجا قصد نداریم شما را به یادگرفتن افعال و شیوه کاربرد آنها توصیه کنیم ..چون قبلا گفتیم در یادگیری مکالمه ، گرامر به طور مستقل وارد عمل نمی شود بلکه در قالب جملات آموخته می شود.


پیشنهادی که ما داریم اینست:


1- چند شب پشت سر هم در حالیکه اعضای خانواده شما متوجه نیستند، ضبط صوت خود را روشن کنید تا مکالمات عادی افراد داخل منزل( مثلا حین صرف شام) ضبط شود.


2- در مرحله بعد تمام جملات رد و بدل شده بین اعضای خانواده را از روی نوار در دفتر خود بنویسید.


3- چون چند شب پشت سر هم ضبط کرده اید ، خواهید دید که برخی جمله ها تکراری است، انها را حذف کنید


4- به کمک استاد خود یا یک کسی که زبان خوبی دارد ، این جملات را تر جمه کنید


5- جملات را حفظ کنید


همین ...الان شما قادر هستید با همین جملاتی که حفظ کردید در منزل انگلیسی حرف بزنید!!! چون گفتار های خانوادگی و روزمره ما بسیار محدود و اکثرا تکراری هستند .


توسعه توانمندی خود


1- به طور کلی شیوه ای که اینجانب توصیه می کنم بر مبنای ترجمه " فارسی به انگلیسی" است. شما باید جملات ساده فارسی را بتوانید به انگلیسی ترجمه و حفظ کنید . آنوقت است که می توانید اعتماد بنفس لازم را بیابید.


2- از این شاخه به آن شاخه نپرید، روش های گوناگون را امتحان نکنید، انواع نوارها و کتابها را نخرید.. تنها یک مجموعه کتاب و نوار را تهیه و با همان ها شروع کنید. ( من در مورد نوع دوره و کتاب پیشنهادی ندارم ..خود تان تحقیق نمایید ، کتاب مهم نیست روش مهم است ..ما درباره روش صحبت کردیم .. اما شخصا دوره هایی که کتاب یا نوار کمتری داشته باشند مثل streamline یا New interchange یا امثال ان به سیستم های جهشی معروفند و سریعتر نتیجه می دهند.


3- برخی یادداشت ها و تذکر های ی روزمره خود را انگلیسی بنویسید...تذکرات به خودتان...دوستان یا اعضای خانواده ..قوانین منزل یا محل کار ..جملات کوچکی هستند ولی همیشه یادتان می ماند.


4- فینگلیش ننویسید ..در چت و ایمیل انگلیسی بنویسید حتی اگر همه اش غلط باشد ..از هر ایمیل یک چیز کوچک یاد بگیرید کافیست.


5- ترجمه متون را از طریق یادگیری مکالمه انجام دهید ...مکالمه شما که پیشرفت کند خود بخود در ترجمه هم موفق می شوید.




نکته آخر: در جای جای محل کار و منزل خود جملات مهم را بنویسید و نصب کنید تا هر روز در مقابل چشمانتان باشد ..جمله ..نه لغت!!! موفق باشید

Šepehr
13-05-2008, 22:01
Thank you dear Mahdi for these useful points

www.babakebadi.com
13-05-2008, 23:31
دوست عزيز،

از اينكه تجربيات خودتان را در اختيار ما قرار داديد ممنونم

به نظر من روش شما عملي و مفيده و فكر مي كنم كه با روش تدريس مكالمه اي كه بكار مي برم وجوه مشترك زيادي دارد.

قبل از اينكه بيشتر در اين مورد صحبت كنيم، نكته مهمي را بايد خاطرن نشان كنم، فارسي نوشتن در اين Forum كاملا غير قانوني است، مگر در بخش ترجمه و يكي دو تاپيك ديگر كه براي اينكار اختصاص داده شده اند.

در نتيجه هر لحظه ممكن است كه متن با ارزش شما حذف بشه،

البته شما هم مثل من مي دانيد كه اگر اين متن مفيد را به زبان انگليسي مي نوشتيد براي نوآموزان مفيد نبود، و نه تنها كمكي به دركشان از روند صحيح آموزش نمي كرد، بلكه ممكن بود ناديده گرفته بشه،

در نتيجه اگر موافق هستيد كه نوشتن فارسي براي معرفي متد ها و راهنمايي عزيزاني كه قصد يادگيري زبان انگليسي را دارند مفيده، چرا در تاپيك زير راي نمي ديد كه شايد اين اتاق فارسي براي مبتديان ايجاد بشه:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدكافيه كه آدرس بالا را در نوار آدرستان Paste كنين يا اينكه عنوان تاپيك زير را انتخاب فرماييد :
Why we still don't have a farsi room for beginners

حال برگرديم به بحث شما در مورد آموزش مكالمه زبان انگليسي:

متني كه در اختيار اين سايت قرار دادين خوب نشان مي ده كه نويسنده آن تجربه تدريس داشته و در اين تجربه موفق نيز بوده، من نيز كه مدرسم هنوز در تدريس مكالمه با برخي از شاگردان مشكلاتي دارم كه خوشحال مي شوم اگر بتونين راهنمايي بفرماييد:

در مورد اينكه زبان فرار نيست اگر به شكل مهارت در بياد كاملا موافقم و من نيز همين پاسخ را به نو آموزان مي دم.

در مورد ابنكه شنيدن اولين قدم هست نيز با شما موافقم و به طور دقيق تر مراحل زير را در يادگيري پيشنهاد مي كنم:
شنيدن
گفتن
خواندن
و نوشتن
البته من شاگردانم را قسم مي دم كه قبل از لااقل 5 بار شنيدن مكالمه، متن را حتي يكبار نگاه نكنند، كاش ميشد خواهش كرد كه لااقل 20 بار گوش كنند، ولي اين زمان براي همه شاگردان مقدور نيست.

در مورد حفظ كردن مكالمه ها و نحوه استفاده از شنيدن با شما كمي متفاوت هستم: به شاگردانم توصيه مي كنم كه آنچه مي شوند را بلند تكرار كنند،‌همانطور كه ميدانيد تكرار آنچه كه مي شنويد با صداي بلند كمك مي كند كه صداي گوينده را بهتر تقليد كنيد و بازخورد داشته باشيد، همينطور به بروكا و ورنيكه در مغز اين ياري را مي دهد كه هماهنگي لازم را براي ادا كردن زود تر پيدا كنند.

همينطور حفظ كردن يك پاراگراف يا كل متن را توصيه نمي كنم، بلكه حفظ كردن جمله واره ها يا همان فانكشن را توصيه مي كنم
بعنوان مثال:
Money is all the matter to him
پول براي او همه چيزه

در اين جمله فانكشن اصلي وجود دارد كه از خود جمله مهم تره، و آن هم
Sth is all the mater to SB
يادگيري اين جمله به شكل يك فانكشن اين قابليت را به شاگردان مي ده كه جملات مشابه را با جايگزيني سريع توليد كنند، در حقيقت به شاگردانم مي آموزم كه از يك ساختار جمله براي ساختن جملات ديگر استفاده كنند، بدون اينكه كلمات اصلي جمله را تغيير بدن.

English is all the matter to her
Family is all the matter to me
is your job all the matter to you

در مورد اينكه - چگونه نوار گوش کنیم؟

البته استفاده از هدفون موثر تر است و به همان دلايلي كه فرموديد در لابراتورار هميشه از هدفون استفاده مي كنند، ولي من استفاده از Speaker را توصيه مي كنم، به دو دليل، يكي اينكه استفاده از هدفون در درازمدت صدمات غير قابل جبراني به غشاي پايه حلزون مي زنه كه از حساسيت گوش نسبت به صداهايي كه شدت پايين داشته باشد كم ميكند، به عبارت ديگر گوش سنگين مي شه

دوم اينكه استفاده از هدفون اين ضعف را دارد كه قدرت تميز بين صداي اطراف (ambiance) و مكالمات را كاهش داده و شاگرد را در شرايط واقعي تر مثل مكالمات واقعي در آزمون هاي IELTS دچار ناراحتي مي كند، همانطور كه مي دانين ممتحن هاي سفارت استراليا ، حتي سرشون را بلند نمي كنند و در حالي با داوطلبين گفتگو مي كنند كه شايد حتي به درستي صداشون شنيده نشه، اين آرام صحبت كردن با استفاده از هدفون كمي تناقض داده و در حقيقت شاگرداني كه دائما با هدفون كار كنند در شرايط واقعي حساسيت كمي به تشخيص كلمات خواهند داشت

همينطور با شما كاملا موافق هستم كه بستن چشمها باعث تقويت حس شنوايي مي شه، و همينطور در روش آموزش Listening براي آزمون هاي تافل IBT و يا Section 4‌ آزمون آيلتز نيز بستن چشمها و گه گاهي باز كردن چشمها و نت برداري، بهترين استراتژي براي بدست آوردن بهترين نمره است.

در مورد تقليد صدا حتي Intonation ، حتي فركانس صدا، كاملا موافقم، ولي متاسفانه اين براي همه شاگردان ممكن نيست، در واقع يادگيري به روش تفليد، كه با ايجاد همبستگي بين خاطره، لحن و كلمات بهترين يادآوري را ايجاد ميكند، تنها براي آن دسته از نو آموزاني مناسب است كه از استعداد خوبي در استفاده از داده هاي شنيداري بهره مند هستند، به عبارت ساده تر، آن دسته از عزيزاني كه استعداد بهتري در Listening‌ دارند ( به نسبت سه مهارت ديگر :Speaking، Reading،Writing ‌) در اين روش ممتاز خواهند بود.

در يك كلام بله روش خوبي است، ولي نه براي همه نو آموزان، بلكه براي دسته از آنان

فكر مي كنم براي نوآموزان توصيه يك سيستم كار زياد صحيحي نباشد، تجربه ام نشان داده كه با توجه به استعداد نو آموز و تشخيص اينكه به چه نحو با زبان ارتباط برقرار مي كند، بايد سيستم آموزشي را انتخاب كرد، البته اين امر در آموزشگاه ها ممكن نيست، به همين دليل نيز فكر مي كنم هميشه بيش از 25 درصد از شاگردان با نهايت راندمان پيشرفت نمي كنند. ولي خوشبختانه در كلاس هاي خصوصوي و يا نيمه خصوصي مي توان از متدي انعطاف پذير تر استفاده كرد

تمرين گفتار در مقابل آينه، هميشه در تمرين هاي خوب براي افزايش اعتماد به نفس و همينطور دريافت بازخورد بوده و هست، و لذت مي برم كه شما نيز اين مورد را مطرح كرديد

گرامر، لغت و ديكته دقيقا همان مواردي هستند كه نو آموزان را خسته و ملول مي كنند،
در مورد اينكه كلا با گرامر را فراموش كنيم و يا به قول شما با ديكشنري خداحافظي كنيم، موافق نيستم

مسلما جزوه نوشتن و حفظ قوائد بي معني گرامر و همينطو رحفظ كردن لغت، يعني همان كاري كه هندي ها سالها انجام مي دادند كاري بسيار احمقانه است، به قول شما بايد جمله حفظ كرد، و شايد به قول من بايد فانكشن ( ساختار جمله) حفظ كرد.
نكته در اين است كه آشنايي با هفت گرامر اصلي (Progressive) كه در كل 3 ساعت آموزشي طول مي كشد بسيار مم است، اين گرامر ها كه همگي داراي فراپيام هستند، ( بعنوان مثال Present Perfect) براي اكثر نوآموزان كابوسي هستند كه آنها را به ياد دوران دبيرستان مي اندازد، حال آموزش صحيح آنها به كمك چند مثال، لكه اي را در ذهن ايجاد مي كند كه بعدا ميتوان در هنگام تمرين Speaking‌ آن را تقويت كرد.

همينطور خداحافظي با ديكشنري كمي براي من افراطي است، استفاده از ديكشرني براي درك معاني اشيا خيلي مفيد است، همينطور استفاده از ديكشنري انگليسي به انگلسيي آكسفورد Student با مثال هاي خوبي كه از كاربرد هر لغت داره، به شاگردان جملات ساختاري بيشتري براي حفظ كردن مي آموزد، اين ديكشنري به گونه اي طراحي شده كه فانكشن هاي مختلفي را كه با هر لغت مي شه ساخت معرفي مي كند، بعنوان مثال كلمه Accent‌ كه شايد اكثر نوآموزان آن را به معني تنها لهجه مي دانند را در نظر بگيرين ‌و به مثال زير دقت كنين:
In this factory the accent is on quality
در اين كارخانه تاكيد بر كيفيت است
در اين مثال شما با ساختار the accent is on sth آشنا مي شويد، كه به مراتب مفيد تر است حفظ كردن معني كلمه Accent از ديشكنري فارسي است، به عبارت ديگر نوآموزان مي توانند با خواندن مثال هاي مختلف ديكشنري انگليسي به انگليسي با فانكشن هاي مفيد و متفاوتي آشنا بشن كه بدون ديكشنري بدست آوردن آنها برايشان حتما نياز به مدرس دارد، در حاليكه هدف من و شما بايد اين باشد كه تا آنجا كه ممكنه نياز به مدرس را كاهش بديم تا اينكه شاگردان در وقت كمتر و با هزينه كمتر زودتر موفق بشن

فرموده بودين كه :
فراموش نکنید، شما فقط و فقط جملاتی را می توانید در گفتار خود بکار ببرید که قبلا عین آن را خوانده یا شنیده باشید! در غیر اینصورت مثل یک دانش آموز با ادب ، بگویید هنوز نخوندیم آقا! ...

البته اين روش موثر است، ولي همانطور كه عرض كردم، تجربه من نشون ميده كه حساس كردن شاگردان به تجزيه جملات ( نه به كلمات) بلكه به فانشكن هاي آنها ( ساختار جلمه )‌كه شامل اهميت دادن به پسوند ها و پيشوند ها و طريقه تركيب كلمات اصلي جمله است، به مراتب موثر تر از اين است كه تنها به آنها بگوييم عين جمله را حفظ كنند، توضيح بيشتر را در قسمت قبل با مثال Money is all the matter to him‌ خدمتتان دادم

توصيه شما براي اينكه نوآموزان از محيط اطراف خود براي يادگيري برگردان مفهومي جملات فارسي استفاده كنند، بي نظيره، اين روش خيلي خوبه ودر كلاس هاي خصوصي مفيده، البته باز نه براي همه شاگردان، فراموش نكنيم كه شاگرداني كه شما در اين متد معرفي كردين، همگي افرادي با انگيزه و خود جوش هستند كه جوينده يادگيري هستند، اما در تجربه بنده كه شايد كمي بد شانس باشم، اكثران شاگرداني به تورم مي خورند كه بر اين باورند كه انگليسي خيلي سخته، خيلي بده، ولي مجبورم ياد بگيرم! اين قبيل شاگردان را نمي توان تشويق كرد كه خود جوينده واژه ها و مفعوم ها ي متداول باشند، بلكه بايد مجموعه اي مفيد از فانكشن ها و عبارت مفيد را براي مكالمات روزمره در اختياراشان قرار داد و با تاكيد به پرسش و پاسخ و اصرار به اينكه آنچه يادگرفتند را دائما بازگو كرده و بخاطر آورند، دانسته هاي آنها را به مهارت گويش تبديل كرد.

دوستانه بگويم: اي آقا، كو آن شاگردي كه بايد و سوال بپرسه، از هر 10 تا ، نه تاش منتظرن كه شما بجاشون سوالاتشون را حدس بزنين

البته وقتي چنين شاگردان گرفتار بي علاقه اي، موفق و علاقمند مي شن ديدني است، گرچه كه وقتي كاملا موفق مي شن ديگر آنها را نخواهيم ديد و شايد از استراليا يا سوئد يك Email برامون بفرستن.!

در مورد معرفي كتاب، البته كتاب هاي Interchange و يا Stream كتابهاي خوبي هستند، ولي منابع بسيار بهتري براي تقويت سريع مكالمه بر پايه تاكيد به نياز و شرايط واقعي زندگي تهيه شده اند كه در كلاس هام از اين كتابها استفاده مي كنم، مانند كتابهاي كمياب New person to person كه اكثر كتاب فروشي ها بجاي آن سعي مي كنند كتاب Person to person را به نوآموزان غالب كنند!

در مورد اين فرموده شما :
این موضوع را می توان بزرگترین نقص نظام آموزش زبان انگلیسی در مدارس دانست. تحصیلکردگان دانشگاهی ما هنوز نمی توانند فرق بین get، take و put را بخوبی درک کنند، چرا ؟ چون تنها با کاربرد امری این افعال جایگاه واقعی آنها مشخص می شود.

فقط مي تونم تاييد كنم و آفرين بگم به قضاوت درست شما

و در آخر در مورد اين جمله كه فرموديد:
"به طور کلی شیوه ای که اینجانب توصیه می کنم بر مبنای ترجمه " فارسی به انگلیسی" است. شما باید جملات ساده فارسی را بتوانید به انگلیسی ترجمه و حفظ کنید . آنوقت است که می توانید اعتماد بنفس لازم را بیابید."

البته كلاس هاي دو زبانه بسيار بهتر از كلاسهايي كه اصطلاحا مي گويند :" just speak English" و من خودم نيز از طرفرداران اين سيستم آموزشي هستم، ولي برگردان مفهومي كلمات فارسي به انگليسي مانند يك شمشير دو لبه است، لبه خوب اين شمشير اين است كه شاگردان به مرور مي آموزند كه خداحافظ به انگليسي God protects you نمي شود! بلكه عبارت ديگري مي شود به عنوان Good bye ، اين كم كم به آنها اين درك را مي ده كه نبايد كلمات فارسي را به انگليسي برگردانند و بايد از فكر ترجمه بيرون بيان، و بفهمن كه فقط آنچه كه شنيدن را مي توانند بازگو كنند

اما لبه بد اين شمشير ارتباط دائمي با زبان فارسي است، همانطور كه مي دانين استفاده از عبارات و واژه اي يك زبان تنها وقتي تبديل به مهارت مي شود كه استفاده از واژه هاي زبان ديگري راحتر از آن نباشد، به همين دليل موسسه كيش با قرنطينه كردن شاگردان در محيطي كه كسي فارسي نميدانست از شهرت برخوردار شد، اما در سيستم ترجمه فارسي به انگليسي، شاگردان دائما از لذت استفاده از تبحرشان در فارسي استفاده مي كنند، دائما مفهومات را به زبان فارسي مرور كرده و تنها به دنبال معادل انگليسي مي گردند،‌در حاليكه متد موثر تر به نظر من اين است كه شاگردان گاهي پر پر بزنن كه فارسي بگويند ولي نتوانند! به عبارت ديگر توصيه مي كنم براي شاگردان متوسط به بالا ، به جاي استفاده از جملات فارسي و ترجمه به انگليسي، مفهومات به شكل تصوير يا فيلم نمايش داده شود و از شاگردان خواسته شود كه آنچه مي بينند را به زبان انگليسي به هر شكلي كه شده توضيح دهند، در سطح بالاتر مي توان از آنها خواست كه سوالاتي را كه نياز به مناظره داره به انگليسي اداره كنند، در اين جاست كه شما تلاش يك مغز فارسي زبان را براي تطبيق مفهوم ها با واژه هاي انگليسي مي بينيد، واژ هايي كه به شكل ساختارهاي جمله ( فانكشن) در كنار هم قرار مي گيرند تا اينكه شاگردي را كه واقعا داره به خودش فشار مي ياره به منظورش برسانند.

البته اين متد كه خدمت شما عرض كردم تنها براي آن عزيزاني مناسب است كه قصد يادگيري سريع مكالمه داشته باشند، يعني از صفر تا آيلتز 6.5 در 6 ماه، با هفته اي 9 ساعت تمرين، در غير از اين صورت نيازي به اين همه فشار روي نوآموز نيست، كه او نيز جان دارد و جان شيرين خوش است!

در آخر از زحمتي كه كشيديد ممنونم، به اين Forum خوش آمديد، خيلي استفاده كردم و اگر هم نظراتم را تاييد و يا بحث در مورد نظرات شما نوشتم، تنها از اين جهت بود كه نوآموزاني كه اين تاپيك را مطالعه مي كنند ديد وسيع تري از نظرات متفاوت پيدا كنند و جواب سوالات بيشتري رابدست بيارن

معمولا در اين Forum‌ فارسي نمي نويسم، احتمالا اين تاپيك پاك خواهد شد، ولي بايد به شما خوش آمد مي گفتم

دوست شما

بابك عبادي

در ضمن اگر حوصله داشتيد، خوشحال مي شم در مورد نارسايي هايي كه افراد شاغل در يادگيري دارند، از شما مشورت بگيرم.

موفق و پيروز باشيد

از خوانندگان عذر خواهي مي كنم اگر متن داراي اشتباهات ويرايشي است، وقتي براي بازبيني نداشتم

nimadarabi
13-05-2008, 23:58
چه قدر مطلب مفيد !!!

از همه اساتيدي كه در اينجا زجمت مي كشن، تشكر ميكنم

لطفا اين تاپيك را نگه دارين مدير محترم

www.p30world.com
24-05-2008, 21:06
مقدمه
يكي از اهداف مورد نظر در خصوص نوشتن اين مقاله، درك بهتر پايه و اساس نكات و تكنيكهاي موجود، جهت ياد گيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ميباشد. قصد و نيت اين نيست كه نسبت به برتري اين نكات مجاب شويم، بلكه، به هيچ وجه نبايد مُهر برتري بر روي اين متُدها و تكنيكها زده شود. اميد اين است تا بدينوسيله، ايده هاي تازه اي بدست آوريم و با كمك آنها، متُدها و تكنيكهاي خودمان را پيدا كرده تا در يادگيري مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي، از آنها استفاده نماييم.

حقيقتی تلخ
در برخي از كشورهاي در حال توسعه، مسئولين ذيربط، يادگيري مكالمۀ زبان خارجي را در آموزش دستور زبان مي دانند. در حالي كه دستور زبان بحثي است كاملا جداگانه. در واقع، بر خلاف آنچه تا به حال آموخته ايم، اين مكالمه است كه غير مستقيم ما را با دستور زبان آشنا مي كند.
اينك فرصتي پيش آمده تا توسط نكات ذيل، جهت يادگيري مكالمۀ زبان، راهنمايي شويم. اگر در يادگيري مكالمه، مصمم هستيم، اين نكات را با دقت مطالعه نماييم و از همه مهمتر، تا آنجا كه در توانمان هست، به آنها عمل كنيم. خواندن تنها، به معلومات اضافه ميكند، اما مكالمه...؟؟؟

ايجاد محيطي آرام

جهت ايجاد محيطي آرام، سعي كنيم قبل از شروع مطالعه و يا انجام تمرينات مكالمه ی زبان خارجي/ انگليسي ، ذهن خود را آرام كنيم.
گوش دادن به يك موزيك ملايم، ميتواند به طور موقت راه خوبي براي آرام كردن ذهن، از بين بردن افكار پريشان و استرس باشد. طبيعتاً اين نوع افكار، مانع تمركز در يادگيري و جذب مطالب جديد ميشود.
يك موزيك ملايم، متُد خوبي براي آرام كردن ذهن است، ليكن ممكن است براي همه مؤثر واقع نشود. بنابراين، اگر متُد خاص خود را داريم، از آن استفاده كنيم.
به ياد داشته باشيم، هدف اصلي اين است كه بتوانيم به يك تمركز نسبي دست پيدا كنيم. بنا بر اين، سعي كنيم ذهني آرام داشته باشيم.
نگران يادگيري نباشيم
يادگيري، يك پروسه طبيعي و خودجوش در زندگي انسان ميباشد. هرگز از خود نپرسيم تا چه اندازه ياد گرفته ايم. هر اندازه بيشتر در تمرينها تلاش كنيم به همان اندازه هم به اطلاعات و معلومات ما افزوده ميشود. متاسفانه، يكي از موانع بزرگي كه بر سر راه افراد زبان جو، خصوصاً بزرگ سالان ، مي توان ديد، ترس است.
اكثر زبان جويان، ترس از اشتباه كردن دارند. ترس از اينكه مبادا ساير افراد فكر كنند آنها كُند ذهن، كُودن و ... هستند. آنها حتي از يك سؤال كردن ساده هم فرار مي كنند، مبادا سؤالشان احمقانه و يا بچه گانه باشد.
كُلّ اين باورها، اشتباه و زايده ذهن ما است. همۀ ما روزي يادگيري را شروع كرديم و تا زنده هستيم،اين روند ادامه خواهد داشت. پس به هنگام يادگيري مكالمۀ زبان خارجي/ انگليسي ، نگراني، ترس يا وحشت، نداشته باشيم.

اعتماد بين استاد و زبان جو
اعتماد متقابل، بين استاد و زبان جو، از اهميت فراواني برخوردار است. اگر استاد از زبان جو بخواهد تا در زمينه اي فعاليت بيشتري كند و يا تمريني را انجام دهد، بايد اين اعتماد را نسبت به زبان جو داشته باشد كه تماماً، مو به مو انجام خواهد شد. از طرف ديگر، زبان جو هم بايد به تواناييها و قابليتهاي استاد در زمينه زبان، اعتماد كامل داشته باشد.
تواناييها و قابليتهاي يك استاد خوب
الف - آگاهي از ديدگاه فرهنگي
زبان و فرهنگ به هم وابسته اند. درك فرهنگ يك كشور، كمك بسياري در يادگيري زبان آن كشور ميكند. پرنده اي را با دو بال تصور كنيم. يك بال فرهنگ و ديگري زبان. پرنده براي پرواز، به هر دو بال نياز دارد!
ب - آگاهي از تلفظ صحيح لغات
تلفظ لغات به اين معنا نيست كه لهجه خود را تغيير دهيم. بلكه لغات بايد درست بيان شوند. حال براي اينكه بتوانيم لغتي را درست بيان كنيم، نياز به دانستن تكنيك تلفظ (enunciation)، داريم.
ج - آگاهي از تكنيك تلفظ (enunciation)
برخي لغات در زبان خارجي بسيار دشوار هستند. به همين دليل نياز داريم تا دقيقاً بدانيم چگونه يك لغت را تلفظ كنيم.

اشاره به يك نمونه


سعي كنيم اين لغت را تلفظ كنيم :

WORLD

اگر تكنيك تلفظ اين لغت را ندانيم، به احتمال قوي آن را شبيه به :
VORD
تلفظ كرده ايم!
(تلفظي كه در اينجا صورت ميگيرد، سيستم آمريكايي است و نه سيستم بريتيش).
قبل از اينكه ما سعی كنيم اين لغت يا لغت‏های ديگر را تلفظ کنیم بايد اول با صداهاي حروف انگليسي آشنا باشيم. در اينجا ما صداي w را داريم، كه اغلب با صداي v اشتباه مي شود.


صداي W مانند اووو (OOO) ،در حالي که صداي v ما نند ووو ((VVV مي باشد،
(لغتهايي از قبيل وقت، واقعه، وقفه ... را در نظر بگيريم، و فقط صداي اول را بكشيم)،


اكنون براي تلفظ لغت
WORLD

ابتدا صداي w را مي آوريم،
(اووو) ooo

صداي (اُ) o را به آن اضافه مي كنيم،
ooo + o

نهايتا با اضافه كردن واژه ي rolled تلفظ را ختم مي كنيم.
wo + rolled

آرام شروع كنيم، تدريجاً به سرعت خود بيافزاييم تا در تلفظ اين لغت تسلط پيدا كنيم. براي اينكه بدانيد اين لغت را درست تلفظ كرده ايد يا خير، فایل زیر را (7 kb ) دانلود کنید:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Audio pronunciation for


World

د - آگاهي به ضرب المثلها و اصطلاحات.
ﻫ - آگاهي به تكنيكهاي مختلف براي بهبود بخشيدن به تواناييها.
و - آگاهي به دستور زبان.


همانطور كه اشاره كرديم، بهترين راه براي يادگيري دستور زبان، مكالمه است. بنابراين، انرژي و وقت خود را صرف يادگيري دستور زبان نكنيم. همچنين خوب است بدانيم، مدتي است كه چندين دانشگاه معتبر دنيا، بخشنامه هايي براي كشورهاي در حال توسعه فرستاده اند و تاكيد كرده اند، " به زبان جويان خود مكالمه ياد دهيد نه دستور زبان. زيرا آنها پس از رسيدن به يك كشور انگليسي زبان، خيلي راحت آزمونهاي ورودي به دانشگاه را پاسخ داده ‌ وارد مي شوند، ولي در مكالمه، با مشكل روبرو خواهند شد. در حالي كه دليل اين آزمونها، سنجش مكالمه است نه دستور زبان."
تا به امروز، نتوانستم درك كنم كه چرا مسئولين ذيربط، به اين بخشنامه ها پاسخ مثبت نداده، و هنوز پا فشاري در آموزش دستور زبان دارند، كه نتيجۀ آن، جزء فقر مكالمۀ زبان، در بين جوانان نبوده است.
ز - نهايتاً، توانايي انتقال و تدريس مطالب فوق الذكر، (الف تا واو)، به زبان جو.

به خارجي/ انگليسي ، فكر كنيم
حتماً از خود مي پرسيد، اگر من مي توانستم به زبان انگليسي يا هر زبان ديگري فكر كنم، ديگر نيازي به ياد گرفتن آن نبود! با پوزش فراوان، بايد به اطلاع برسانيم، اينجاست كه شما در اشتباه هستيد. زيرا اگر بتوانيم فقط يك لغت، به زبان خارجي فكر كنيم، در حقيقت يك گام براي رسيدن به اين هدف برداشته ايم .
براي مثال، زماني كه به اطراف مي نگريم، اسامي تمام اشياء، بطور ناخودآگاه در ذهنمان شكل مي گيرد. طبيعي است كه اين شكل گيري، به زبان مادري خواهد بود.
هر گاه كه به يك كتاب نگاه مي كنيم، واژه كتاب در ذهنمان نقش ميبندد. اينك، اين توانايي را داريم تا اين عادت را تغيير داده، سعي كنيم واژۀ «BOOK» را در ذهن خود ترسيم كنيم.
اين تكنيك را شروع كنيم و پس از اينكه يك يا دو لغت را در ذهن خود از فارسي به انگليسي تغيير داده، برآن مسلط شديم، تدريجاً به لغات اضافه كنيم. اگر كمي همت به خرج دهيم و بطور جدي اين تكنيك را انجام داده، آن را ترك نكنيم، در دراز مدت متوجه خواهيم شد كه به آن زبان فكر مي كنيم.


فكر كردن به زبان انگليسي، به همين سادگي است.

خلاقيت
اگر فرد خلاقي هستيم، اين بهترين موقعيت براي نشان دادن تواناييهايمان مي باشد. و اگر هم خلاق نيستيم، بهترين موقعيت براي تمرين است.
مشكل ديگري كه اغلب زبان جويان با آن مواجه هستند، به غير از ترس، نبودن در محيط مي باشد. با كمي خيال انديشي و تصور، مي توانيم محيط مورد نظر را براي خودمان خلق كنيم.

توجه
اگر هدف، بهره بردن 100% از راهنماييهاي ذيل باشد، نه تنها بايد خود را بطور فيزيكي درگير زبان كنيم، بلكه بايد بطور روانشناسانه هم با اين مسئله برخورد نماييم. هدف اين است تا محيطي كه وجود خارجي ندارد را خلق كنيم، تا شايد به كمك آن حس، خود را در معرض يادگيري قرار دهيم.
در ضمن، خيلي مهم است كه حداقل روزي يك ساعت، به غير از ساعات كلاسي خود، وقف تمرين تكنيكهاي مكالمۀ زبان كنيم.

چند نكته براي ايجاد محيط مورد نظر
1 - يك يا چند پوستر خارجي به ديوار اتاق آويزان كنيم، پوستر شهرها و يا بناهاي سمبليك، مانند برج ايفل، پل معروف سان فران سيسكو (Golden Gate Bridge)، ساختمان پيزا و ... ، براي اهداف ما مناسب است.
2 - روزنامه، مجله و كتاب به زبان انگليسي، خريداري كرده و سعي كنيم آنها را مطالعه كنيم، حتي اگر در ابتدا فقط يك خط يا يك پاراگراف باشد، پس از اينكه از مطالعه فارغ شديم، آنها را مخصوصاً جايي قرار دهيم تا در نظرمان باشند،
3 - از برنامه هاي انگليسي زبان، مانند (ب. ب. سي.)، (سي. ان. ان.)، فيلمهاي زبان اصلي بدون زير نويس و ... ، استفاده كنيم، هدف اين تكنيك اين است تا با تلفظهاي مختلف و سرعت نرمال مكالمه آشنا شويم،

اخطار

مواظب فيلمهاي زبان اصلي با زير نويس فارسي يا انگليسي با شيم. قبل از هر چيز، اگر تصميم به يادگيري مكالمۀ زبان خارجي داريم، به هيچ وجه نبايد به اين زيرنويسها توجه يا اتكا كنيم.
از آنجايي كه اكثر اين ترجمه ها يا زيرنويسها، توسط يك برنامۀ نرم افزار انجام مي گيرد، روشن است كه يك برنامۀ نرم افزار، نمي تواند اصطلاحات، ضرب المثلها و ... را درك كند. بنابراين، اين نوع ترجمه ها و زير نويسها را، كن لم يكن به حساب بياوريم.
از همه عجيب تر اين است كه فيلم هاي زبان اصلي با زير نويس انگليسي نيز مورد دارند. به اين معنا كه آنچه در زير فيلم مشاهده مي كنيم، با آنچه در ديالوگ فيلم بيان مي شود، فرق فاحشي با هم دارند كه باعث گمراه شدن ميشوند.
بايد نتيجه گيري كرد كه وقتي اين قبيل فيلمها را تماشا مي كنيم، فقط به معلومات، تكنيكها و متدهايي كه از قبل آموخته ايم، اتكا كنيم و بس.

4 - اگر به راديوي موج قوي دسترسي نداريم، به نوارهاي انگليسي زبان، (فرق نمي كند نوارها آموزشي باشد يا موزيكال)، گوش كنيم، اين تكنيك، توانايي گوش كردن را قوت مي بخشد.
5 - سعي كنيم سناريو هاي كوتاه بنويسيم و بعد آنها را در ذهن خود به نمايش در آوريم. براي مثال، از تخيلات خود استفاده كنيم و خود را در شرايط مختلف، در يكي از اين كشورهاي انگليسي زبان تصور كنيم. سپس مشكلاتي كه خود خلق كرده ايم و يا ممكن است بطور طبيعي بوجود بيايد را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها، راهنماييهاي استاد و مهمتر از همه، غرايز شخصي خود، حل كنيم . يك نمونه از اين سناريوها مي تواند به اين صورت آغاز شود : "اگر من واقعاً در يكي از اين كشورها زندگي مي كردم و نياز داشتم براي خريد بيرون بروم، كجا مي رفتم؟" ، " از چه شخصي سؤال مي كردم يا كمك مي خواستم؟" ، "چگونه راه خود را به مقصد مورد نظر پيدا مي كردم؟" ، "چطور آدرس مي پرسيدم؟" ، "به چه صورت احتياجات خود را توضيح مي دادم؟" ، "تا چه اندازه به قوانين اينجا آشنا هستم؟" ، "چگونه بايد به قوانين اينجا آشنا شوم؟" ، "از كجا بايد بدانم، از كدام محله ها بايد دوري كرد، (چون در بعضي از ساعات آن محله ها امنيت ندارد)؟" و ... ،
سناريوهاي زيادي رامي توان خلق كرد. از زماني كه هواپيما را ترك مي كنيم تا زماني كه وارد زندگي اجتماعي مي شويم، مي تواند سوژه اي براي سناريوي ذهني باشد. اين تكنيك خوبي است كه خود را آزمايش كنيم و ببينيم تا چه اندازه به زبان مسلط هستيم و يا بر عكس، به چه اندازه تمرين نياز داريم.
راه هاي فراواني براي ايجاد يك محيط انگليسي زبان وجود دارد. فقط بايد كمي خلاقيت به خرج داد.



سيستم آمريكايی با سيستم بريتيش فرق می‏كند!


توجه
هرگاه زبان انگليسي را به عنوان زبان دوم انتخاب كرديم، خوب است بدانيم كه دو سيستم اصلي در رابطه با زبان وجود دارد. يكي سيستم آمريكايي و ديگري سيستم بريتيش. اين دو سيستم شايد در نگاه اول شبيه باشند، اما اگر به دقت بنگريم، متوجه مي شويم فرقهاي بسياري بين آنها مي باشد، مانند تلفظها، اصطلاحات، ضرب المثلها، ديدگاههاي فرهنگي و غيره...

بنابراين، پس از انتخاب زبان انگليسي، بين اين دو سيستم، يكي را انتخاب كنيم و تا زماني كه به اندازه كافي تسلط پيدا نكرده ايم، آن را ترك نكنيم. در غير اينصورت با مسايل گيج كننده و مشكل، در بين راه روبرو خواهيم شد، كه حتي ممكن است ما را از ادامه يادگيري سرد كرده، باز دارد.

در اينجا، به چند نمونه از لغتهايي كه، بطور متفاوت، در اين دو سيستم استفاده مي شود مي نگريم




سيستم بريتيش / سيستم آمريكايي

Apartment / Flat

Boy / Lad

Book / Diary
Bathroom / Water closet

Backpack / Rucksack

پيشنهاد مي كنيم كه خودتان به وب سايتهاي موجود در اينترنت رفته و از نزديك اين تفاوتها را مشاهده كنيد.
براي شروع مي توانيد از اين سايت استفاده كنيد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پس از اينكه وارد اين سايت شديد، موضوع مورد نياز خود را مانند تلفظ و يا... ،در قسمت ( (searchوارد كنيد.





دو شرط بنيادي، جهت يادگيري مكالمۀ زبان انگليسي

1 - درك آنچه مي شنويم.
2 - نوشتن آنچه درك كرده ايم.

هرگز سعي نكنيم مطالبي كه ميشنويم لغت به لغت ترجمه كنيم. با توجه به توضيحاتي كه قبلاً داده شده، اين كار نتيجۀ مطلوبي نخواهد داشت.
سعي كنيم تا مفهوم موضوع بحث يا مطلب را، با كمك معلومات، تكنيكها، متدها ، تجربيات شخصي و حدس، درك كرده، برداشت كنيم.
براي مثال، اگر جمله اي را كه شنيده ايم يا خوانده ايم، از تركيب 10 واژه باشد و ما فقط معناي 6 واژه را بدانيم، با اتكا به منطق و آنچه آموخته ايم، معناي 4 واژۀ مجهول را حدس زده و نهايتاً با برداشت خود، به مفهوم جمله دست پيدا كنيم. براي اينكه ببينيم آيا حدس و برداشتمان از جمله صحيح بوده يا خير، به فرهنگ لغت (ديكشنري)، مراجعه كنيم.
براي رسيدن به اين مرحله، و نهايتاً توانايي ارتباط برقرار كردن با اتبۀ خارجي ، تكنيك ذيل را مطالعه نموده و به تمرينهاي خود اضافه كنيم.
نوشتن دقيق آنچه را كه مي شنويم از اهميت بسياري برخوردار است. مقصود از نوشتن دقيق اين مي باشد كه، اگر لغتي را متوجه نشديم، حداقل صدايي كه شنيديم را به روي كاغذ بياوريم. حتي اگر آن صدا شبيه به وزوز زنبور باشد.
بخاطر دشوار بودن اين تكنيك، اغلب زبان جويان با بهانه ها و دلايل مختلف، از آن دوري مي كنند. مثلاً مي گويند كه آنها خيلي سريع صحبت مي كنند و مطالب، به هيچ وجه قابل درك نميباشند و يا دلايل ديگر.
قبل از هر چيز، ما بايد درك كنيم كه هيچ كس، هنگام صحبت كردن زبان مادري خود، سريع تر از حد نرمال صحبت نمي كند. حتم داريم كه اگر يك فرد خارجي زبان، صحبت كردن ما را بشنود، او نيز فكر مي كند ما هم سريع تر از حد نرمال صحبت مي كنيم.
اينك با توجه به اين نكات، اگر ما بطور جدي راهنماييهاي استاد را پيگيري كرده، دست از تمرين بر نداريم، تدريجاً آنچه را كه مي شنويم برايمان قابل درك تر مي شود. همچنين اگر ما كمي همت به خرج داده، آنچه را كه ميشنويم به روي كاغذ بياوريم و نزد استاد ببريم، او قادر خواهد بود ما را بيشتر راهنمايي كرده و مثلاً به ما بگويد، آن لغتي كه بنظر صداي زنبور مي داد، تركيب دو واژۀ
DOES) و (HE بوده، كه در زبان انگليسي، صداي "دازي" را مي دهد .

نتيجه مي گيريم، اين مشكلات، زماني از بين مي روند و ما درك بهتري از زبان پيدا مي كنيم كه قدم اول و دوم را برداريم. به اين معنا كه به آنچه مي شنويم دقيق شويم و هر آنچه را كه مي شنويم بنويسيم و با كمك استاد مشكلاتمان را حل كنيم. طبيعتاً ، پس از درك مطالب و توانايي نوشتن آنها، آماده هستيم تا از طريق مكالمه، به زبان خارجي / انگليسي ارتباط برقرار كنيم.
فراموش نكنيم، يادگيري يك پروسۀ طبيعي و خود جوش مي باشد. پس نگراني را از خود دور كرده، تمرينها و تكنيكهاي ذكر شده را با ذهني آرام انجام دهيم.

منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

AABB
24-05-2008, 21:20
مواظب فيلمهاي زبان اصلي با زير نويس فارسي يا انگليسي با شيم. قبل از هر چيز، اگر تصميم به يادگيري مكالمۀ زبان خارجي داريم، به هيچ وجه نبايد به اين زيرنويسها توجه يا اتكا كنيم.
از آنجايي كه اكثر اين ترجمه ها يا زيرنويسها، توسط يك برنامۀ نرم افزار انجام مي گيرد، روشن است كه يك برنامۀ نرم افزار، نمي تواند اصطلاحات، ضرب المثلها و ... را درك كند. بنابراين، اين نوع ترجمه ها و زير نويسها را، كن لم يكن به حساب بياوريم.
از همه عجيب تر اين است كه فيلم هاي زبان اصلي با زير نويس انگليسي نيز مورد دارند. به اين معنا كه آنچه در زير فيلم مشاهده مي كنيم، با آنچه در ديالوگ فيلم بيان مي شود، فرق فاحشي با هم دارند كه باعث گمراه شدن ميشوند.

منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تا حالا کی برنام اومده فیلم ها رو ترجمه کرده که کارش درست نباشه؟ من که تا به حال ندیدم یه برنامه باشه که فیلم رو ترجمه کنه.
در ضمن پس و پیش زیر نویس ها رو می شه با پلیرهای جدید تنظیمش کرد.
من خودم فیلم های زیرنویس رو که می بینم بیشتر کمکم می کنند.!

www.p30world.com
24-05-2008, 21:34
به نظر من حق با شماست نرم افزار ها تو ترجمه متن انگلیسی گیر کردند چه برسه به ترجمه فیلم ها!!!!
اما شاید فکر کنم منظور این مقاله اینه که نرم افزار متن فیلم و از طرف می گیره و اونو در فیلم قرار می ده که شاید
یه کم پس و پیش بشه . نمی دونم... حالا اگه دوستان در مورد این قسمت نظری دارند که استفاده از زیر نویس خوبه
یا بد حتما" بگند.

seymour
25-05-2008, 14:08
بعنوان مثال:
Money is all the matter to him
پول براي او همه چيزه

در اين جمله فانكشن اصلي وجود دارد كه از خود جمله مهم تره، و آن هم
Sth is all the mater to SB
يادگيري اين جمله به شكل يك فانكشن اين قابليت را به شاگردان مي ده كه....

English is all the matter to her
Family is all the matter to me
is your job all the matter to you
من تا حالا چنین عبارتی رو نشنیدم ؛ به نظر میاد خیلی مهجور باشه ... میشه منبعی واسه اش ذکر کنی ؟ ...