سریال مرد هزار چهره

[shamim24]

سلام دوستان...

نکته مهمی که در مورد این سریال بود و نمی دونم که کسی اشاره کرد یا نه(نرسیدم همه پستها رو بخونم) اینه که این سریال از روی یک کتاب خارجی به اسم پخمه ساخته شده بود...و کاملا مشخص بود که شخصیت پردازی ها و طراحی های صحنه از روی کتاب بوده...ولی در هر حال خیلی خوب و قوی از کار دراومده بود..

[*PiNk PaNTHeR*]

البته توی بحثهای حکیمانه تون(:27:) در نظر بیارم که تایمینگ اشتباه هم باعث سانسور شدن سریال به خاطر وقت شده.

[ElmO]

خوشبختانه من که این سریال را ندیدم.
=-=-=-=
این جناب مدیری(که شخصا ازشون متنفرم) که مهمتر و نام آورتر از استاد بیضایی ،کیارستمی،پناهی،تقوایی،جل یلی یا اخیرا مهرجویی نیست که...
=-=-=-=
حتی یادم هست در هنگامی که اون یکی سریال برره پخش می شد(که خوشبختانه اون را هم چند قسمت محدود بیشتر ندیدم) .....
=-=-=-=
حالا اگر مسعود کیمیایی هم این اشارات را در فیلم خودش به کار برده بود..باز هم می تونست کار کنه؟
=-=-=-=
این حرفها را به علت تنفر شدیدم از ایشون(مهران مدیری) نمی گم...[


من از مهران مدیری متنفرم....
=-=-=-=
خیلی هم لطف کردم بهشون اسمش را در کنار استاید سینما این مملکت گذاشتم که البته کار درستی هم نکردم...
=-=-=-=
درسته مهران مدیری را خیلی ها می شناسند..مهرجویی هم در عرصه هنر واسه خودش خدایی است...یا بیضایی و کسانی که نام بردم....اما اگر بنا باشه سانسور و ممیزی اعمال بشه واقعا بزرگی شهرت و نام نیک کسی واقعا می تونه مانع بشه؟
=-=-=-=
اما هنوز فعالیت می کنند؟خوب چرا؟
=-=-=-=
ضمن اینکه فکر نمی کنم..زیاد هم نظر و سلیقه مخاطب مهم باشه......همین که اخر این سریال به نظر خودتون هم یه جوری بوده...یا همین دستکاری هایی که ذکر کرده بودید نشون از این هست که مخطاب در آخرین درجه اهمیت است...
=-=-=-=
مهران مدیری ممنوع التصویر بشه چه اتفاقی می افته؟
ملت تی وی نمی بینند؟احیانا تحصن می کنند؟شکایت می کنند؟چی کار میکنند؟


( قبل از نوشتن این پست ، این رو عرض کنم که بنده علاقه ی
شخصی به مهران مدیری نــدارم و پسرخاله ش هم نیستم ! ...
فقط به نقد ناحق ، اعتراض دارم ... )

سلام ...

والا مژگان خانم من آخرش هم نفهمیدم شما به چی معترضید !
میخواید ممنوع التصویر شه ، یا سریالی که ندیدید رو نقد میکنید !

شما توی هر چند خط از پستاتون توی این تاپیک ، نفرت خودتون رو
از مدیری اعلام کردید ... با این حال انتظار دارید خواننده ی حرفهای
شما ، حرفاتون رو بدون غرض و اعمال عقیده ی شخصی بدونه ؟!

جالبه برام که بدونم چرا توی هر پستتون ، دو سه بار نفرتتون رو اعلام
کردید ! میخواستید شدت تنفر رو منتقل کنید ، یا میخواستید اگه کسی
اولی رو ندید ، دومی رو ببینه ، و دومی رو ندید ، ... ؟!


این جناب مدیری(که شخصا ازشون متنفرم ) که مهمتر و نام آورتر از استاد بیضایی ،کیارستمی،پناهی،تقوایی،جل یلی یا اخیرا مهرجویی نیست که...

اساسا این مقایسه ، مقایسه ای کاملا اشتباهه ... !
اول اینکه سبک کاری فیلمساز مورد مقایسه ، با بقیه ، به کل فرق
میکنه . مدیری به ساختن طنز شهره هست و توی این کار ، در تلویزیون
ایران ، یه استاد بلامنازع هست .
اما کیارستمی و بیضایی و ... اساتید و بزرگان سینمای ایران هستن و
کارهای اجتماعی دارن .
خلاصه ، ژانر کاریشون با هم فرق میکنه ، و باعث ابطال این مقایسه
میشه .
کیارستمی چند تا کار طنز تلویزیونی داره ؟!!
اصلا چند تا کارش رو تلویزیون نشون داده ؟

پس اگه دارید توی کار طنز با هم مقایسه میکنیدشون ، با توجه به کارنامه ،
مدیری از همه شون بهتره !
( واسه همین عرض کردم مقایسه اشتباه هست ! )

این کار ، مثل این هست که شما بگید مثلا وست لایف ، بهتر از متالیکا میخونه !
در حالی که اصلا مقایسه ی خنده داریه ؛ چون یکی راک و متال میخونه ، اون
یکی پاپ ! ...


حالا اگر مسعود کیمیایی هم این اشارات را در فیلم خودش به کار برده بود..باز هم می تونست کار کنه؟

قطعا خیر ...
اولا با توجه به صحبتهای بالا ، چون نوع روایت این اعتراضات ، در این دو ژانر با هم
فرق میکنه ، پس مطمئنا برخورد ها هم فرق خواهد کرد ...

ثانیا ، کارهای مدیری توی تلویزیون پخش میشه ، ولی کارهای کیمیایی توی سینما ؛
کدومشون مخاطب عـام بیشتری دارن ؟ تلویزیون یا سینما ؟!

مدیری رو همه تو تی وی می بینن و اگر برخوردی باهاش بشه ، با توجه به چیزی
که دیدن ، اون رو به حق یا ناحق میدونن .
اما در مورد کیمیایی ، اگرم مردم بخوان اعتراضی بکنن ، مطمئنا گستردگی اولی
رو نخواهد داشت ...
ضمن اینکه سعید عزیز هم خیلی خوب این مطلب رو گفت :
مهران مدیری حدود 10 سال برای تلویزیون ( پر طرفدارترین رسانه ی جمعی ) سریال طنز
ساخته ، طنز های فوق العاده ، مردم شبهاشون رو با دیدن سریال های اون سپری می کردن ... مسلما مدیری بین
عموم مردم شناخته شده تر و حتی شاید محبوب تر هست ... برای همین هم جرات ممنوع التصویر کردنش رو ندارن.
در اینده هم نمی تونن این کار رو بکنن ...


ضمن اینکه باز هم طبق گفته ی سعید جان :

اونا این کارو نمی کنن به جاش میان طرف رو تحت فشار میزارن و
عرصه رو بهش تنگ می کنن که خودش بگه بابا نخواستیم دیگه سریال نمی سازیم .
با پنبه سر می برن !!!


ضمن اینکه فکر نمی کنم..زیاد هم نظر و سلیقه مخاطب مهم باشه......همین که اخر این سریال به نظر خودتون هم یه جوری بوده...یا همین دستکاری هایی که ذکر کرده بودید نشون از این هست که مخطاب در آخرین درجه اهمیت است...

متوجه نشدم در این مورد ، تقصیر مدیری چیه که تلویزیون فیلمش
رو قیچی کرده !


مهران مدیری ممنوع التصویر بشه چه اتفاقی می افته؟
ملت تی وی نمی بینند؟احیانا تحصن می کنند؟شکایت می کنند؟چی کار میکنند؟

نه ... قرار نیست که مردم برای ممنوع الـ...هرچی شدن مدیری انقلاب کنن که !
اما مطمئنا بعد از ممنوع الفعالیت شدن قریب به یقینش ، اونقد اعتراض بهش که
شاید زودتر از نوروز سال بعد ، با یه طنز نود شبی برگرده ... و مسلما با بار سیاسی
خیلی کمتر از این یکی ...

=-=-=-=

و در آخر اینکه ، مژگان جان ، شما که طبق گفته ی خودتون ، سریالهای مدیری
رو نگاه نمی کنید ، آیا واقعا ( به عقیده ی خودتون ) میتونید منتقد کارهاش باشید ؟!!!
و بنا به حرف این و اون ، رو کارهاش قضاوت کنید ... ؟!

بی علاقگی شما ، یه چیز شخصیه و حتما دلیلی هم داره ؛ اما بعضی اوقات ، یه
بازنگـری هم میتونه کمک کنه به اینکه شاید نظر ( شاید نظر اشتباهمون ) نسبت به
یک شخص ، عوض بشه ...

ضمن اینکه اینم بگم که خواهر خود من هم از مدیری خیلی بدش میاد و این کار اخیرش
رو هم فقط شاید چند دقیقه شو دید .
اما شـده که با قسمتهایی از کارهای مدیری ، بخنده ...
ولی چند برابر اون هم ازش شنیدم که : " اَه ... چقد مسخره ست ! "

من شخصا هیچوقت کارهای مدیری رو فقط برای خندیدن نگاه نکردم ...
که منتظر باشم حرکتی بکنه که بخندم . مخصوصا این آخری رو ...

شاید بهتر باشه دیدمون ، و زاویه نگاهمون رو نسبت به بعضی مسائل تغییر بدیم ... !

امیدوارم نارحت نشده باشی مژگان جان :11:


موفق باشید

یا حق

:40:

[jtiran2]

نکته ی خیلی مهم دیگه ممیزی های متداول و بی منطق این سریال بود . از جمله حذف بخش اصلی بازی رضا رشید پور . که در پایان سریال میبینیم تنها برای چند ثانیه مهران را درگیر یک مسئله ی تازه می کند غافل از اینکه بخش اصلی بازی رشیدپور در قسمت های قذاقمندیان (فرهنگ) می گذرد .

[rainysky50]

من قسمت اخر رو هم دیدم!اصلا اونطور که بعضیها قضیه رو بزرگ میکنند نبود!مهران مدیری کاملا در جریان فیلم یک گریه ی طنز گونه و زیبا انجام داد و اصلا ربطی به دنیای واقعی مهران مدیری و سیاست و اینجور خضعبلات نداشت!!!!!این فیلم در کنار تمام انتقادهایی که به جامعه و حکومت و ادارات داشت به وضعیت اعدام در کشور هم انتقاد کرد!!(در اونجا که اون دختره در گزارش براحتی میگه باید اعدامش کنند!!!!!).

[amsjavan]

ElmO جان خیلی ممنون به خاطر مطالب بسار خوبت. من کاملا با شما موافقم

[mhaf]

Elmo جان من هم ممنونم
با شما کاملا موافقم
در مورد سریال هم میشه گفت یکی از بهترین سریال های این دوران بود

[Greight]

elmo جان خيلي كامل و منصفانه بود
ممنون

عسل بانوي عزيز همونطور كه elmo هم با بيان ديگه اي گفت تا وقتي كه كارشو نديديد صلاحيت انتقاد ازش رو نداريد.

[Asalbanoo]

سلام
من از مهران مدیری متنفرم...

اما کجای حرفهام این تنفر را معیار قرار دادم؟

اولین حرف و اصل حرف بنده هم این است:پستهاتون را خوندم متوجه شدم گفته اید سریال دستکاری شده...
گفتم چیزه جدیدی نیست.سانسور و ممیزی سریال ها و فیلمهای سینمایی رایج ترین کار این مملکت است.

اگر به استاید سینما هم توهین کردم و اسم ایشون را در کنارشون قرار دادم،واسه این بود که
مثال هایی از سانسور و ممیزی را نشون بدهم..

ضمن اینکه شما واقعا منکر نام آور بودن استادی که گفتم هستید؟یا واقعا شهرت مهران مدیری را به خاطر اینکه مخاطب تلویزیونی داره بیشتر از کیارستمی و جلیلی و ..می دونید؟

من کی گفتم مهران مدیری باید ممنوع التصویر بشه؟

گفتم شما دوستان گفتید تکه زیاد پرانده،بنده هم گفتم با توجه به روند فعالیتهای صدا و سیما عجیبه که نشده.
شما هر جور که خواستی حرفهای منو نقل قول گرفتی،هربرداشتی که خواستی کردی
بدون اینکه ارتباط حرفهای منو بهم بدونی
اگر توهین کردم به استاید سینا نه به خاطر مقایسه مهران مدیری با اونها بوده...من خودم را در حدی نمی بینیم همچین جسارتی به ساحت استاد بیضایی بکنم.

کجای حرفهای بنده انتقاد به نوع و نحوه کارهای مدیری بوده؟
اصلا مگه من گفتم به چه علت متنفرم؟



وقتی می گم نظر مخاطب مهم نیست منظور کارهای مهران مدیری نبود..بهتره خیلی خوب خیلی خوب حرفهای منو بخونی و البته سعی کنی ارتباط بین حرفهامو متوجه بشی...

وقتی این حرف را می زنم
منظورم اینه که دست اندر کاران تلوزیون به مخاطب اهمیت نمی دهند نمونه بارزش هم همین دستکاریی است که توی این سریال محبوب شماها انجام داده اند..اول حرف من را متوجه بشو بعد به نقد بکش

[KambiaZ]

ببخشید ها ...
شما فقط گفتید متنفرم ...
چیش رو رد کنه بد بخت ؟؟؟
واقعا مثلا یکی بگه از کسی که شما دوسش داری بدم می اد...و ازش متنفرم...
بدون هیچ دلیل قانع کننده ای ..
در چنین مواقعی دوست دارم طرف رو بزنم شما چه طور ؟؟؟.

[Asalbanoo]

ببخشید ها ...
شما فقط گفتید متنفرم ...
چیش رو رد کنه بد بخت ؟؟؟
واقعا مثلا یکی بگه از کسی که شما دوسش داری بدم می اد...و ازش متنفرم...
بدون هیچ دلیل قانع کننده ای ..
در چنین مواقعی دوست دارم طرف رو بزنم شما چه طور ؟؟؟.


سلام
من از دونیرو هم خوشم نم یاد...تا چندی قبل هم از نیکلسون خوشم نمی اد..دهمیشه برای هر احساسی دلیل منطقی نیست...

حرف من این نیست که چرا کسی مدیری دوست داره..یا کسی بدش میاد
یا مدیری بده..من به هر دلیلی خوشم نیم اد ازش.....
اصل و اساس حرفهای بنده چیزه دیگه ای


که همه سینه چاک های مدیری اصلا بهش توجه نکردند...

مدیری محبوب خست یا نیست
همه دوستش دارند یا ندارند
من خوشم میاد ازش یا خیر..
و هزار تا و و یا دیگه
مسئله اینکه سانسور توی این مملکت مثل خوردن آب یخ است...
مسئله این نیست که تو کیارستمی باشی با شهرتی چهانی
یا مدیری باشی در حد تلویزیون..

مسئله اینه که در هر حال سانسور شامل حالت می شه...

[Asalbanoo]

آخه دلیلی نداره مهران مدیری ممنوع التصویر بشه! شما داری قضیه رو خیلی بزرگ می کنی. مگه کارگردان ساعت شنی ممنوع التصویر شد؟ نه اما به جاش سریالش رو سانسور کردن. بعدش شما فرزاد حسنی رو با مهران مدیری مقایسه نکن فرزاد حسنی تو پرو بودن زبان زد هست و فقط به خاطر انتقاد کردن بیرونش نکردن. فرزاد حسنی بلد نبود تو تلویزیون چه جوری انتقاد کنه اون حرفهاشو مستقیم و اکثر اوقات بی ادبانه میزد. در صورتی که الان و در این شرایط این طور انتقاد کردن ممکن نیست اما مهران مدیری بلده چه جوری انتقاد کنه با کنایه حرفاشو می زنه و می دونه چی کار کنه که ممنوع التصویر نشه
asalbanoo هنوز درست نگفتی چرا از مهران مدیری متنفری؟ به خاطر اینکه ممنوع التصویرش نمی کنن ناراحتی؟ یا نسبت به کارگردان های مطرح دیگه بیشتر تحویلش می گیرن اضیتت می کنه؟

سلام
جواب اینکه چرا خوشم نمی اد را دو سه تا پست بالاتر گفتم...
مهران مدیری قبلاهم تکه های سیاسی توی سریال های قبلش پرونده بود و این کار توی این سریال دفعه اولش نبوده...اگر کسی روال جریانات سیاسی کشور را دنبال بکنه حتما متوجه می شه...کوچکترین حرفی می تونه باعث بشه یک هنرمند از صحنه حذف بشه....هنرمند که هنرمنده
حتی مردم عادی

ضمن اینکه اگر کسی مهران مدیری را بیشتر از دیگر کارگردان هایی که اسم بردم تحویل می گیره..لابد نظر شخصیش هست و. قابل احترام
اما از دیده بنده کسی که این کارو می کنه....اصلا نمی فهمه سینما و هنر یعنی چی...

[sise]

مسلما مدیری بین عموم مردم شناخته شده تر و حتی شاید محبوب تر هست ... برای همین هم جرات ممنوع التصویر کردنش رو ندارن ، در اینده هم نمی تونن این کار رو بکنن :5:


منو یاد اون صحنه ای در فیلم پدر خوانده انداختی که همسر "مایکل" بهش میگه که اونا(یعنی سیاستمدارا) مثل شما آدم نمیکشن و اونوقت مایکل جوان با نگاهی فوق العاده مهربانانه و دلسوزانه مکثی میکنه، تو چشماش نگاه میکنه و میگه:
"آه عزیزم، تو چقدر ساده ای"!!

من مطمئنم اگه یکی از مسئولین رده پایین صدا و سیما هم اینو بخونه احتمالا یه ده دقیقه ای بلند داشته میخندیده.

واقعیت اینه:
در این جامعه خصوصا صدا و سیما تا حدی انتقاد جایزه که کمی مردم ارومتر بشن که بالاخره انتقادی شد!! واین آرامش به نفع خودشونه.

البته مهران مدیری دوست نداره واسه خودش دردسر درست کنه. واسه همین تا اونجایی که میتونه انتقاد میکنه. اما از اونایی هم نیست که حالا اگه مثلا سریالش جرح و تیکه تیکه شد بهش بر بخوره.

اما به شخصه معتقدم که با شاد کردن ملت حالا به هر صورتی کار بزرگی میکنه که قابل اغماض نیست.

[MohandesMCD]

من كه خيلي خوشم اومد از سريالش.نسبت به كارهاي قديمي متفاوتتر بودش
يه چيزي هم من بگم:من قبول دارم تو سريال.مديري اومد و يه تشر كوچيكي به همه زد ولي بهتره اينقدر هم سياسي نكنيم قضيه رو.يه سري آدما مريض هستند و سريع برچسب سياسي بودن ميزنن به همه چي.بهتره بگم افراطي هستن واقعا.اگه يادتون باشه دكتر پژوهان رو ميگفتن از قصد شبيه خاتمي چهرش رو درست كرديد كه بگيد خاتمي آدم معنوي هستش!
راستي تو دنياي اقتصاد خوندم كه اداره ثبت احوال استان فارس رفته شكايت كرده از سريال و ادعاي غرامت نقدي كرده!
با اين وضعي كه پيش ميره فكر كنم تمساح ها هم بيان شكايت كنن از سريال!
مسعود ده نمكي حرف قشنگي زد.گفتش كه هيچ جاي دنيا اينجوري نيست كه راجعبه شخصي فيلم بسازي بعدش بقيه بيان شكايت كنن.اينجا همه به خودشون ميگيرن و صدا و سيما اگه اخراجيها رو پخش كنه ميرن خودشون رو آتيش ميزنن!
اي خدا ما چمون شده.اينقدر بيجنبه شديم.

[mhm-pacino]

به هر حال به نظر من این کارش با نقایص کم و بیشی که داشت برای ابراز بعضی از عقاید پنهان مردم جای تقدیر داره

[vandu]

با سلام خدمت Asalbanoo گرامی!
« من اشتباه نکردم! من اشتباهی بودم!»
جمله ای که خوندی یکی از دیالوگ های مرد هزار چهره بود در سریالی که شما ندیدی. مصداق اصلی این جمله هم این توی این تاپیک اتفاق افتاده! حرف های شما هم درسته اما جاش اینجا نیست!!!
شما وقتی میبینی عده زیادی جمع شدن و همه دارن از این سریال تعریف می کنن و باهاش حال کردن (شاید مثل من)، چرا میای یه پست کاملا مخالف با نظر بقیه میزنی؟ می تونستی خیلی راحت یه تاپیک با این مضمون ایجاد کنی «نقدی بر مهران مدیری و فعالیت های سیاسی اش» یا مثلا «نقدی بر سانسور در رسانه ها» یا خیلی چیزهای دیگه...
در ضمن گفتن جمله متنفرم از جانب شما اصلا جالب نیست! شما میگی «من میگم متنفرم ولی حرفهام رو با منطق پیش میبرم تا نشون بدم اون تنفر روی عقایدم تاثیری نداشته». خب این یعنی چی؟ اصولا اگه شما میخوای حرف با منطقت از طرف بچه ها مورد قبول واقع بشه نباید این جمله که گفتنش اصلا لزومی نداره و برای ما مهم نیست رو بگی تا بقیه مطلب ارزشش رو از دست بده. هر چند در جای خودش مطلب شما در بعضی از قسمت هاش بیش از صد درصد درسته!
بهرحال ابراز تنفر شما بشکل مستقیم اصلا جالب نیست و یه مسئله کاملا شخصیه و جای مطرح کردنش هم توی فروم نیست...
امیدوارم کسی از حرف های من ناراحت نشده باشه...
متشکرم...

[ElmO]

سلام
من از مهران مدیری متنفرم...

اما کجای حرفهام این تنفر را معیار قرار دادم؟

اولین حرف و اصل حرف بنده هم این است:پستهاتون را خوندم متوجه شدم گفته اید سریال دستکاری شده...
گفتم چیزه جدیدی نیست.سانسور و ممیزی سریال ها و فیلمهای سینمایی رایج ترین کار این مملکت است.

اگر به استاید سینما هم توهین کردم و اسم ایشون را در کنارشون قرار دادم،واسه این بود که
مثال هایی از سانسور و ممیزی را نشون بدهم..

ضمن اینکه شما واقعا منکر نام آور بودن استادی که گفتم هستید؟یا واقعا شهرت مهران مدیری را به خاطر اینکه مخاطب تلویزیونی داره بیشتر از کیارستمی و جلیلی و ..می دونید؟

من کی گفتم مهران مدیری باید ممنوع التصویر بشه؟

گفتم شما دوستان گفتید تکه زیاد پرانده،بنده هم گفتم با توجه به روند فعالیتهای صدا و سیما عجیبه که نشده.
شما هر جور که خواستی حرفهای منو نقل قول گرفتی،هربرداشتی که خواستی کردی
بدون اینکه ارتباط حرفهای منو بهم بدونی
اگر توهین کردم به استاید سینا نه به خاطر مقایسه مهران مدیری با اونها بوده...من خودم را در حدی نمی بینیم همچین جسارتی به ساحت استاد بیضایی بکنم.

کجای حرفهای بنده انتقاد به نوع و نحوه کارهای مدیری بوده؟
اصلا مگه من گفتم به چه علت متنفرم؟

برای بنده که از سال 75 و 76 مرتبا در جریان اتفاقهای سیاسی این مملکت بودم،هر برهه ای در حدد سن و سال دانش خودم،این سوال واسم پیش اومده..که چطوره کسی به ایشون کاری ندارند؟به همون دلایلی مه گفتم....تکه پرانی و اشارت سیاسی داره؟


وقتی می گم نظر مخاطب مهم نیست منظور کارهای مهران مدیری نبود..بهتره خیلی خوب خیلی خوب حرفهای منو بخونی و البته سعی کنی ارتباط بین حرفهامو متوجه بشی...

وقتی این حرف را می زنم
منظورم اینه که دست اندر کاران تلوزیون به مخاطب اهمیت نمی دهند نمونه بارزش هم همین دستکاریی است که توی این سریال محبوب شماها انجام داده اند..اول حرف من را متوجه بشو بعد به نقد بکش

ضمن اینکه همون مطالعه و دنبال کردن جریانات سیاسی بهم این نشون داده
که انجام هرکاری توی این مملکت از طرف دست اندرکارن اصلا جرئت نمی خواهد..چون این کار انجام می شه...اگر کسی کمی فقط کمی اوضاع مملکت را تحت نظر بگیره متوجه می شه هرچیزی تو این مملکت انجام می شه

مکه کسی تصور می کرد
تصویر زن نیمه برهنه ای در حال رقص از تلویزیون رسمی و ملی ایران پخش بشه؟اما شد...

کسی تصور می کرد..یکی از شخصیتهای دولتی مورد سو قصد قرار بگیره و .........

من متاسفم اگه کج فهمی من باعث چیزی شده !
اما مطمئنید که شما اون چیزی که منظورتون بوده رو ، به درستی با کلمات
بیان کردید ؟!

حالا گیریم من کج فهم ؛ بقیه چی ؟ چرا همه همون احساس من رو به
پستهای شما دارن ؟!
شاید اشکال از فرستنده باشه ، نه گیرنده !

شما خودتون از اون پستهای اولتون توی تاپیک جبهه گیری کردید ...
اول پستتون مینویسید از فلانی متنفرم ... این یعنی چی ؟ آیا واقعا لزومی
به گفتن این حرف هست ؟
فقط زمانی لازمه ، که بخواید غیرمستقیم این رو برسونید که : حرفهای من
تحت تاثیر تنفرمه ... تنفری که شاید اصلا به هیچ کس مربوط نشه ، جز خودتون !

واقعا خوبه آدم کمی ، فقط کمـــی انتقاد پذیر باشه و به اعصابش مسلط !
طرز صحبت شما واقعا برازنده ی یک مدیر نیست .
یه مدیر ، نماد یه انجمن هست . کسی بخواد انجمنی رو بشناسه ، به مدیراش
مراجعه میکنه . و شما تصور کنید تازه واردی ، پستهای چند صفحه ی اخیر شما
رو بخونه !

لحن صحبتتون آدم رو از ادامه ی صحبت با شما مایوس میکنه ...
جوری صحبت میکنید که انگار شما اون بالایید و ما این پایین و شما از اون بالا به ما
نگاه میکنید ... :


منظورم اینه که دست اندر کاران تلوزیون به مخاطب اهمیت نمی دهند نمونه بارزش هم همین دستکاریی
است که توی این سریال محبوب شماها انجام داده اند..اول حرف من را متوجه بشو بعد به نقد بکش


=-=-=-=

خوب ... پس اصل حرف این بوده ...
اما چرا اینقدر تند ؟ شما خودتون پستهاتون رو بخونید !
اگه همین دو خط رو اونجا هم میگفتید ، همه نظر شما رو
میدونستن و هیچ کس هم برداشت سوء ی از صحبتاتون
نمیکرد ...
اما وقتی با یه لحن خشن میاید میگید : فلان کارگردان و
فلان کارگردان هم کاراشون سانسور شده ... مگه مدیری
بزرگ تر از اونهاست و ... !

این یعنی به جنگ طلبیدن ...
جنگی توش ظاهرا سلاح طرفدارای مدیری ، خود مدیری هست
و سلاح شما ، کارگردانای معروف !

در این که این لیست شما ، همه کارگردانای بزرگی ان ، شکی
نیست ...

بیضایی ، یه اسطوره ست ... گزیده کار . هر کار بهتر از کار قبلی و
با تجربه ی 30 ، 35 ساله توی سینما ...
وقتی توی فیلمی که قرار بود بسازه ، " گلزار " رو هم بعد از تست
به پروژه دعوت کرد ، به گزار کمک کرد تا نشون بده که فقط به درد
گیشه نمیخوره ... شاید واقعا بازیگر شده که تونسته چشم بیضایی
بزرگ رو برای بازی در نقش یک سوپراستار بگیره ...

بگذریم ... اینا رو گفتم تا فک نکنید وقتی میگم کار مدیری در نوع
خودش فوق العاده ست ، به کارگردانای بزرگ سینمای ایران پشت
کردم و یا اصلا اونا رو نمی شناسم !

من حرفهای شما رو خیلی خیلی خوب خوندم که به خودم اجازه
اظهار نظر دادم .
شما وقتی خودتون ارتباط بین کلامتون رو حفظ نمی کنید و جوری
مینویسید که فقط خودتون میتونید هدفتون رو تشخیص بدید ،
تقصیر من و امثال من چیه که از قضا گویا ضریب هوشی مون از
شما پایین تره که نمی تونیم حرفای شما رو درک کنیم ... !

=-=-=-=

اینطور که من الان متوجه شدم ، من و شما اختلاف نظری با هم
نداریم ... فقط شاید نتونستیم مقصود خودمون رو اونجور که باید ،
منتقل کنیم ...

اگه شما میگی همه ی فیلمهای ایران دستکاری میشن ، خوب
اینو من هم قبول دارم و به عینه دیدم ... جشنواره فجر دیگه نمونه ی
بارزش بود ...
صحبت رضا میرکریمی موقع گرفتن جایزه ش دیگه به وضوح همه
چیز رو مشخص میکرد .

اگه شما میگید هر چیزی توی تلویزیون امکان وقوع داره ، خوب این
حرف من هم هست ... همین چند روز پیش توی یه تاپیک نوشتم
که اگه یه مدت بعد زیرنویسی دیدید که میگه قرار سنتوری از شبکه ی
فلان پخش بشه ، نباید تعجب کنیم !
تلویزیون ما هیچ وضعیت مشخصی نداره ...

و ...

پس میبینید بحث و جدل ما سر عقایدمون نیست ( چون تقریبا مشترکن )
بلکه سر نوع بیانش هست ...


و در آخر هم اینکه این ابراز تنفرتون در هر پست ، بیشتر به لجبازی شبیهه ... :46:
لجبازی با کی ... خدا میدونه ... !


ضمن اینکه تاپیک خیلی سیاسی شده ... :31:
الانه که 110 بریزه ...

بچه ها جمع کنید بریم ... :31:


موفق باشید

یا حق

:40:

[Greight]

حالا ببينم ميتونين يه كاري بكنين تا صبح نرسيده انجمن فيل.. بشه !:21:



با سلام خدمت Asalbanoo گرامی!
« من اشتباه نکردم! من اشتباهی بودم!»
جمله ای که خوندی یکی از دیالوگ های مرد هزار چهره بود در سریالی که شما ندیدی. مصداق اصلی این جمله هم این توی این تاپیک اتفاق افتاده! حرف های شما هم درسته اما جاش اینجا نیست!!!
شما وقتی میبینی عده زیادی جمع شدن و همه دارن از این سریال تعریف می کنن و باهاش حال کردن (شاید مثل من)، چرا میای یه پست کاملا مخالف با نظر بقیه میزنی؟ می تونستی خیلی راحت یه تاپیک با این مضمون ایجاد کنی «نقدی بر مهران مدیری و فعالیت های سیاسی اش» یا مثلا «نقدی بر سانسور در رسانه ها» یا خیلی چیزهای دیگه...
در ضمن گفتن جمله متنفرم از جانب شما اصلا جالب نیست! شما میگی «من میگم متنفرم ولی حرفهام رو با منطق پیش میبرم تا نشون بدم اون تنفر روی عقایدم تاثیری نداشته». خب این یعنی چی؟ اصولا اگه شما میخوای حرف با منطقت از طرف بچه ها مورد قبول واقع بشه نباید این جمله که گفتنش اصلا لزومی نداره و برای ما مهم نیست رو بگی تا بقیه مطلب ارزشش رو از دست بده. هر چند در جای خودش مطلب شما در بعضی از قسمت هاش بیش از صد درصد درسته!
بهرحال ابراز تنفر شما بشکل مستقیم اصلا جالب نیست و یه مسئله کاملا شخصیه و جای مطرح کردنش هم توی فروم نیست...
امیدوارم کسی از حرف های من ناراحت نشده باشه...
متشکرم...
كاملا با فرمايشت موافقم.

:11:

[ElmO]

سلام
خطاب به دوست عزیز Elmo


ممنون مژگان جان :40:
قبول ... ما تسلیم ... :31:

سوء تفاهمی بوده ، که ایشالا برطرف شده ...

ولی در مورد اون لحنتون ، امیدوارم یه کمی تجدید
نظر کنید ... :11: اینو به عنوان یه برادر کوچک تر
میگم ... :10:


فیــــــــــصله میدهیم ... :31:


موفق باشی

یا حق

:40:

[دل تنگم]

دوستان سلام...

من یکی از هواداران سریال های مهران مدیری هستم... اما کاملا با نظر مژگان جان موافقم...نه به خاطر مدیر بودن ایشون...بلکه به خاطر این که:

1- همه ی ما این جا تو این سایت دور هم یک تیم رو تشکیل دادیم... و احترام به عقاید هم امری لازم است...

2- عنوان این تاپیک نظرسنجی ست... و هرکس مختار است نظر خودش را بدهد... با احترام و بدون استهزا و توهین...

پس دوستان اینقدر به مسائل حاشیه ای نپردازید...

مهران مدیری چه طرفدارش باشید یا نباشی...کار خودش را می کند و لنگ نظرات ما هم نیست...

بیایید مثل قرون وسطایی ها به جان عقاید هم نیفتیم...

ممنون از توجه همه ی شما دوستان مهربان... خوش فکر و عاقل و بالغ....:11:

[sarina_sh]

من قسمتای اولش را خیلی خوشم اومد ولی هر چی پیش میرفت دیگه دوست نداشتم ببینم

[vahid_vaezinia]

قسمت هاي استاد طوفان جالب بود

[Hassan_aku]

باسلام به تمامی دوستان
اگه توجه کرده باشین
توی تیزر های قبل از عید پخش می شد مجری آقای رشید پور پشت یک میز با آقای شسچی (مهران) در حال حرف زدن بدون در صورتی که تو فیلم همچین سکانسی رو ندیدن به گفته بیشتر دوستان داشتن صدا سیما رو مسخره می کردن.
اگر کسی این قسمت اخر رو بدون سانسور گیر آورد بذاره.
در ضمن اگه دقت هم کرده باشین دیالوگ داخل پرانتز فرهنگ هم حذف شد.
ممنون

[ARASH66]

كاش ميشد يجوري براي اين سانسور هاي صدا و سيما اعتراض اساسي كرد.

[sjj]

دوستان راستی اینو هم بگم که عینک کاراکتر مسعود شستچی توی لوکیشن دادگاه شکسته بود و این شکستن عینک باید یه جایی از داستان اتفاق می افتاد که به همت برادران قیچی به دست متاسفانه اون رو هم ندیدیم.:41:
و اما در مورد کلیت این مجموعه میشه گفت که مدیری استاد بلامنازع طنز در ایرانه ، خنده ای که مهران مدیری به روی لبهامون میاره همون خنده ای که که شاید بسیار بسیار از گریه غم انگیز تر باشه و این یعنی طنز به معنای واقعی.که البته یه جاهایی مجبوره که یه باج هایی هم به بعضیا بده تا کارش راه بیفته ولی بالاخره حرفش می زنه.:46:

[Sam Fisher 11]

مهدی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])،مژگان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و سعید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز ممنون بابت مطالبی که قرار دادی و همچنین بحث هایی که کردید. واقعا استفاده کردم و لذت بردم ...
افسوس که نمیرسم مثل گذشته یه پایه بحثهای فیلم باشم...

[Sajad2006]

من یه جایی شنیدم که 8 قسمت دیگه داشته که سانسور کردن.
مثلا میره جای مهران مدیری ، میره جای رییس فدراسیون فوتبال.

[majid_sd2009]

دوستان کسی می دونه چرا اون قسمته "داخل پرانتز فرهنگ" رو سانسور کردن ؟ هم ظهر تو تکرارش اون تیکه ها رو حذف کردن ، هم امشب به عمد 10 - 15 دقیقه اخره قسمته قبل رو سانسور شده پخش کردن !
سانسور کیلو چنده اینو که تو عید نساختن تو زمستون ساختن قسمت آخر ندیدین و قتی داشتن می بردنش دادگاه یک لحضه از جای برفها رد شدند (خودم برف دیدم تو اونجا)

[sjj]

سانسور کیلو چنده اینو که تو عید نساختن تو زمستون ساختن قسمت آخر ندیدین و قتی داشتن می بردنش دادگاه یک لحضه از جای برفها رد شدند (خودم برف دیدم تو اونجا)

چه ربطی داره عزیز جون ؟ :18: من می گم که بعدا تو تکرارش صداها رو Remix کردن و اون قسمت ها رو بریدن.

[Facon_Archi]

به نظر شما حرف های قسمت اخرش
منظورش خاتمی نبود؟

[dogtag]

دوستان راستی اینو هم بگم که عینک کاراکتر مسعود شستچی توی لوکیشن دادگاه شکسته بود و این شکستن عینک باید یه جایی از داستان اتفاق می افتاد که به همت برادران قیچی به دست متاسفانه اون رو هم ندیدیم.
این که فکر کنم توی اون ماجرای شلوغی جلوی دادگاه شکسته باشه


چه ربطی داره عزیز جون ؟ من می گم که بعدا تو تکرارش صداها رو Remix کردن و اون قسمت ها رو بریدن.

ولی جداً اگر کسی می دونه اون "(فرهنگ)" چی رو می رسوند که اونقدر تابلو حذفش کردند، بگه تا ما هم استفاده کنیم

ممنون

[dogtag]

امشب که تکرارش پخش شد، دیدم که خدایی داره نقد سازنده می کنه:
1- مثلاً همون ادارات که کار رو راه نمی اندازن
2- (نمی دونم این رو از قصد انجام داده یا نه ولی...) توی این قسمتش یه پلاک قرمز نشون داد که داشت با زن و بچه اش می رفت خونه ی مادر زنش (هر، هر، هر. من چقدر با نمکم!)

بعد اصلاً یه چیز دیگه هم وجود داره:
این چه بیاد درد جامعه رو بگه و چه نگه، یا طنز آلود بگه یا مستقیم، چه فرقی می کنه؟
مثلاً مردم نمی دونند مشکل جامعه چیه؟
چون نمیشه درستش کرد، به نظر من اصلاً مطرح نشه بهتره.
مثل این می مونه که به یکی بگی که "شما سرطان خون داری!". یا رو چی کار می تونه بکنه؟ می تونه درستش کنه؟
فقط می تونه بره توی شیمی درمانی و کلی کار الکی (مبارزه ی سیاسی با رژیم) که آخرش از زندگی Ban میشه (حالا خودم Ban نشم یه وقتی!)

----

فرقی نداره وقتی ندونی و نبینی غصه ات می گیره وقتی میدونی و می بینی
(اصلاً چه ربطی داشت)

ببخشید که انقدر خود زنی می کنم. می خوام جذاب تر بشه

[ARASH66]

من یه جایی شنیدم که 8 قسمت دیگه داشته که سانسور کردن.
مثلا میره جای مهران مدیری ، میره جای رییس فدراسیون فوتبال.
بابا يه چيزي بگيد آخه جور دربياد.
اينو واسه 13 روز عيد ساختن نه 90 قسمتي.

[hamidrezaaa]

بابا يه چيزي بگيد آخه جور دربياد.
اينو واسه 13 روز عيد ساختن نه 90 قسمتي.
البته 15 قسمت بود که شده 13 قسمت این یه تیکه از مصاحبه نویسنده مرد هزار چهره اس که خودش گفته 15 قسمت :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[M_Abieteh]

در کل میتونست قسمتهای بیشتری داشته باشه.

[sarina_sh]

آخه زیاد هم میشد قسمتاش دیگه خیلی بی مزه میشد .... ولی در کل خیلی نکته دار بود

[Mahiar0]

دركل خوب بود

[karin]

و اما فرهنگ!

بعد از کلی تحقیقات به نتایج اندکی رسیدیم اما خب همون یه کم هم غنیمته!

همون طور که در جریانید پدر آقای قزاقمندیان این داخل پرانتز فرهنگ رو نداشتند و هر کاری هم می کردند کاملا مشخص و معلوم بود (از کسی پوشیده نبود که قزاقمندیان پدر چه کار می کنه، هر چند می خواد کار غیرقانونی و خلافی باشه)

اما قزاقمندیان پسر با اضافه کردن همون پرانتز تمام کارهای غیر قانونی رو در ظاهر کاملا قانونی انجام می ده!

اینا رو خودم کشف نکردم حاصل برخی مطالعات اینترنتیه

با فرض این که واقعا منظور این بوده باشه، اگر سانسور نمی کردند کمتر کسی متوجه اون می شد اما وقتی سانسور شد همه با خودشون فکر کردن مگه چی بود که قیچی شد!

[rvin@]

با فرض این که واقعا منظور این بوده باشه، اگر سانسور نمی کردند کمتر کسی متوجه اون می شد اما وقتی سانسور شد همه با خودشون فکر کردن مگه چی بود که قیچی شد!

دقیقا همینه . اینا اونقدر بد سانسور می کنن که یه بچه 4 ساله هم می فهمه .

[S@eid]

پایان "مرد هزار چهره" تغییر کرد ...

رضا رشیدپور از تغییر یافتن پایان‌بندی مجموعه تلویزیونی "مرد هزار چهره" و بازی دوباره خود در تازه‌ترین ساخته مهران مدیری خبر داد.
این مجری تلویزیون درباره بازی خود در "مرد هزار چهره" و تفاوت آن با تیزر پخش شده به خبرنگار مهر گفت: "پایان مجموعه به دلیل حساسیت‌های ویژه با تعامل سازندگان تغییر کرد و با توجه به علاقه‌ای که به مهران مدیری دارم، در پایان جدید "مرد هزار چهره" بازی کردم."

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

سیل واکنش های مثبت و منفی به "مرد هزار چهره"

شبکه اول با مجموعه "پیامک از دیار باقی" سیروس مقدم، شبکه دوم با "نشانی" رامبد جوان، شبکه سوم با "مرد هزار چهره" مهران مدیری و شبکه تهران با "قرارگاه مسکونی" جواد رضویان نوروز را همراهی کردند. در میان این چهار مجموعه بیشترین سهم حاشیه‌سازی طبق پیش‌بینی‌ها و مانند همیشه از آن مجموعه مدیری شد.
مدیری با طنزی خاص که در کارهایش پیگیری می‌کند و البته از نوع نگاه نویسندگان وارد آثارش می‌شود، همواره نوک پیکان انتقادات را متوجه خود می‌کند و این بار هم قاعده کلی تغییر نکرد. بخصوص با توجه به اینکه ماجراهای "مرد هزار چهره" بدون آنکه در فضا و مکانی تخیلی روی دهد، مستقیماً به اجتماع روز ارجاع می دهد.
هنوز دو سه قسمت از پخش این مجموعه نگذشته بود که خبر شکایت ثبت احوال فارس از این مجموعه در صدر قرار گرفت. در این دادخواست مواردی چون انتصاب شخصیت اصلی داستان به عنوان شخص کلاهبردار شیاد و متقلب در مجموعه ثبت احوال شیراز، ارائه فضای بی نظم و خارج از شأن اداری در ثبت احوال شیراز و القاء سوء استفاده از موقعیت شغلی توسط کارکنان اداره کل ثبت احوال شیراز، به عنوان دلایل و مستندات ذکر شده است.
در این دادخواست ثبت احوال استان فارس خواستار اعاده حیثیت و دریافت 21 میلیارد ریال به عنوان خسارت معنوی وارد شده به این سازمان شده است. جالب اینکه این تازه آغاز راه بود، یعنی اولین کاراکتری که به واقع خود مسعود شصتچی واقعی بود و هنوز قرار گرفتن او در نقش کاراکترهای اشتباهی شروع نشده بود.
هر چند هنوز پزشکان که از فعالان عرصه اعتراض به مجموعه‌ها و فیلم‌ها هستند، اعتراض خود را به "مرد هزار چهره" مکتوب نکرده‌اند و البته این خاموشی به آرامش قبل از توفان می‌ماند، ولی در مقابل فعالان عرصه شعر و ادب در مقابل مقطع دو قسمتی که مسعود شصتچی به جای شاعری معاصر به نام توفان اشتباه گرفته می‌شود، موضعگیری کردند.
مقطع پایانی اشتباهی شدن مسعود شصتچی در گروه مافیایی را می‌توان خوش‌شانس‌ترین بخش "مرد هزار چهره" دانست، آن هم از این جهت که مافیا و قاچاقچیان دارای نهاد قانونمند نیستند والا آنها هم می‌توانستند سوء استفاده از موقعیت، مناسبات و روابط خود را مورد انتقاد قرار دهند. هر چند هنوز راه اعتراض برای سازنده سه‌گانه "پدرخوانده" باز است تا ارجاعات مستقیم به کاراکتر اصلی و مناسبات آنها را مورد بازخواست قرار دهد.
البته با حضور حیواناتی چون آفتاب‌پرست، سوسمار، مار و ... به عنوان کاراکترهای حاضر در میان گروه مافیایی، راه برای اعتراض احتمالی انجمن حمایت از حیوانات باز است تا آنها هم به سوء استفاده از ماهیت این موجودات در تعلق به گروه مافیایی معترض شوند!:31:


هر دو مطلب از خبرگزاری مهر ....

[beauty]

دوستان کسی نمیدونه تکرار این برنامه از کانال جام جم در چه ساعتی و چه روزهایی پخش میشه

ظاهرا داره از جام جم از ابتدا پخش میشه

[mhaf]

دوستان کسی نمیدونه تکرار این برنامه از کانال جام جم در چه ساعتی و چه روزهایی پخش میشه

ظاهرا داره از جام جم از ابتدا پخش میشه
من دیروز دیدم ساعت حدودا 8 بود
البته دقیق نمیدونم
8 شب منظورمه ها

[Morteza4SN]

حتما شما هم با ديدن قسمت آخر و سكانس آخرين دفاعيات مسعود شصت چي با بازي عالي مديري حال كرديد !

اين قسمتش رو جدا كردم :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآخرين دفاعيات مسعود شصت چي :

« چه دفاعي از خودم بكنم جناب قاضي

من بي دفاعم

من شريف تربيت شدم ، من شريف بزرگ شدم

نه كسي منو مي شناخت ، نه كسي بنده رو مي ديد ، نه ثروتمند بودم و نه هيچ چيز ديگه

همه سهم بنده از زندگي ؛

كار كردن در زيرزمين اداره بايگاني بود ، لاي پرونده ها

من ساده بودم ، من همه چيز رو باور مي كردم ، من با هيچ كس مخالفت نمي كردم

سرم به كار خودم بود و شريف بودم

من نمي خواستم به بانك برم

من نمي تونستم طبابت كنم

من نمي تونستم سرهنگ باشم

من نمي خواستم شعر بگم

من مقاومت كردم تا حد توانم ، اما من توانم كم بود

بنده ضعيف بودم ، براي خودم ضعيف بودم و براي ديگران

و من به همه احترام ميگذاشتم

من به همه احترام ميگذاشتم

و من شروع كردم به بازي كردن

و من شروع كردم به سرگرم شدن

و بعضي وقتها يادم رفت كه كجام و همه اينهايي كه ميگند مال من نيست ، حق من نيست ، و من اشتباهي ام

من از اولش هم اشتباهي بودم

بله من يادم رفت كه اينها مال من نيست و من اشتباهي ام

تقصير من بود ، تقصير ديگران هم بود

اما خدايا تو شاهدي ... كه من هيچ چيزي رو براي خودم بر نداشتم

من هيچ چيز رو توي جيبم نذاشتم

من از سهم كسي نزدم

من فقط اشتباهي بودم

خدايا تو شاهدي كه من چيزي رو خراب نكردم

خدايا تو شاهدي كه من كسي رو اذيت نكردم

من فقط اشتباهي بودم

چه دفاعي از خودم بكنم ، من بي دفاعم

حالا من مانده ام و تقاص اين همه اشتباه ديگران و بازيگوشي خودم

جناب قاضي من از هيچ كس توقعي ندارم ...

... خدايا تو منو ببخش »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[VICTOUR]

حتما شما هم با ديدن قسمت آخر و سكانس آخرين دفاعيات مسعود شصت چي با بازي عالي مديري حال كرديد !

اين قسمتش رو جدا كردم :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآخرين دفاعيات مسعود شصت چي :

« چه دفاعي از خودم بكنم جناب قاضي

من بي دفاعم

من شريف تربيت شدم ، من شريف بزرگ شدم

نه كسي منو مي شناخت ، نه كسي بنده رو مي ديد ، نه ثروتمند بودم و نه هيچ چيز ديگه

همه سهم بنده از زندگي ؛

كار كردن در زيرزمين اداره بايگاني بود ، لاي پرونده ها

من ساده بودم ، من همه چيز رو باور مي كردم ، من با هيچ كس مخالفت نمي كردم

سرم به كار خودم بود و شريف بودم

من نمي خواستم به بانك برم

من نمي تونستم طبابت كنم

من نمي تونستم سرهنگ باشم

من نمي خواستم شعر بگم

من مقاومت كردم تا حد توانم ، اما من توانم كم بود

بنده ضعيف بودم ، براي خودم ضعيف بودم و براي ديگران

و من به همه احترام ميگذاشتم

من به همه احترام ميگذاشتم

و من شروع كردم به بازي كردن

و من شروع كردم به سرگرم شدن

و بعضي وقتها يادم رفت كه كجام و همه اينهايي كه ميگند مال من نيست ، حق من نيست ، و من اشتباهي ام

من از اولش هم اشتباهي بودم

بله من يادم رفت كه اينها مال من نيست و من اشتباهي ام

تقصير من بود ، تقصير ديگران هم بود

اما خدايا تو شاهدي ... كه من هيچ چيزي رو براي خودم بر نداشتم

من هيچ چيز رو توي جيبم نذاشتم

من از سهم كسي نزدم

من فقط اشتباهي بودم

خدايا تو شاهدي كه من چيزي رو خراب نكردم

خدايا تو شاهدي كه من كسي رو اذيت نكردم

من فقط اشتباهي بودم

چه دفاعي از خودم بكنم ، من بي دفاعم

حالا من مانده ام و تقاص اين همه اشتباه ديگران و بازيگوشي خودم

جناب قاضي من از هيچ كس توقعي ندارم ...

... خدايا تو منو ببخش »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موافقم 100%
خیلی طبیعی بازی کرد.باور کنید چند قطرهای اشک ریختم.

[leira]

عالی بود
و عالی تر از همه قسمت آخرش

[yahoda]

با تجربه ای که مدیری داره میتونست تا 90 قسمت (شایدم بیشتر ) اونو کش بده .

[mhaf]

به نظر من هم قسمت آخر و دفاع خودش خیلی طبیعی بود
البته میشه گفت یه جورایی حقیقت بود

[amirdaly]

مرد هزار چهره فیلمی که هرگز کامل پخش نشد.

خلاصه داستان :مسعود شصت چی کارمند ساده اداره ثبت احوال شیراز ، قصد ازدواج با دختری از کارکنان آن اداره دارد. ولی پدر دختر شرط می گذارد که برای این ازدواج ، مسعود باید جایزه پسرش سپهر جندقی که در قرعه کشی بانک برنده یک ماشین شده است و شباهت عجیبی به او دارد را بگیرد . به همین دلیل او راهی تهران می شود و در مراسم ویژه ای که تدارک شده است یکی از دوستان قدیمی سپهر ، او را با سپهر جندقی اشتباه می گیرد و ...

بعد از آخرین سریال مهران مدیری یعنی باغ مظفر که کار ضعیف و ناامید کننده ای در آثار وی محسوب می شود ، این بار با کار جدیدی به تلویزیون بازگشت . سریالی که می تواند آخرین ساخته مدیری در سیما باشد ! او اینبار به شکل گسترده ای ادارات دولتی ، بیمارستانها و انجمنهای پزشکی ، نیروی انتظامی ، انجمنهای ادبی و هنری و روشنفکران را مورد انتقاد قرار داد . می شود گفت کسی از تکه پرانیهای بی پروای این سریال در امان نماند .
این داستان بر اساس اشتباه گرفتن و اشتباه گرفته شدن آدمهاست .
آدمهایی که به خاطر منافع خود از این اشتباهات استقبال می کنند . خانواده ی پزشکی که به خاطر منافع شخصی ( شغلی و خانوادگی ) مسعود را با یک پزشک ایرانی زبردست که در خارج از کشور اقامت دارد اشتباه می گیرند بدون اینکه به حرفهای او توجه کنند ( اشاره به سکانس اول ورود او به خانواده طبیبیان که چند بار اشاره می کند که او را اشتباه گرفته اند و کسی توجه نمی کند ) ، شاید از طرفی دیگر بتوان گفت افراد غیر متخصصی که در سیستم غیر تخصص خود جا می افتند و دیگران به گافها و رفتارهای غیر حرفه ای آنها توجه نمی کنند ( یا لازم است توجه نکنند! ) رییس بیمارستان که برای بالا رفتن کلاس بیمارستانش از اسم دکتر جندقی استفاده می کند و وقتی یکی دیگر از پزشکان به نداشتن مجوز برای کار در بیمارستان اشاره می کند به حسادت متهم می شود (قانون کُشی ) . به نظر می رسد که عوامل این سریال باید منتظر شکایات جوامع پزشکی که بارها نشان داده اند دست به شکایتشان خوب است باشند !

شاید تنها کسی که جرات به چالش کشیدن نیروی انتظامی در رسانه ملی دارد مهران مدیری باشد ، خصوصا در قسمت هشتم با مطرح کردن مسائلی چون" کتک زدن مجرم خلاف قانون است ، اعتراف تحت فشار ارزش قضایی ( و البته غذایی ! ) ندارد ، برای بازداشت باید حکم قضایی داشت ، محاکمه توسط نیروی انتظامی خلاف قانون است و ... " ( حتما تصاویر پخش شده سال گذشته از تلویزیون و کتک زدن مجرمان در ملا عام را به خاطر دارید ) . ولی اوج تکه پرانیهای سریال قطعا مورد توجه سرداران و سرهنگهای دکتر مملکت بود و به طور واضح تر افرادی چون قالیباف ، طلایی ، رضایی و... ( اشاره به صحنه ای که مدیری می گفت من دکتر سرهنگ غفاری هستم ) .

اما کارگردان دوست داشتنی طنزهای تلویزیون جماعت روشنفکران و هنرمندان را هم بی نصیب نگذاشت . شاید این کار مدیری در راستای سیاست های تلویزیون باشد ، در واقع او پس از انتقاد از نیروی انتظامی ( جناح راست ) مجبور شده است که جناح مقابل را نیز بی حساب نگذارد ! در واقع هر چه دست کارگردان در نمایش زشتیهای نیروی انتظامی کوتاه بود ( در واقع شما می بینید که کارکنان کلانتری همه درست به وظایفشان عمل می کنند و عیب و اشکالی متوجه آنها نیست و فردی که خود را سرهنگ غفاری جا زده است مرتکب اشتباه می شود ) در این قسمت بی پروا و مستقیما به قشر هنرمندان و ادیبان حمله شد . آدمهایی ساده لوح که هر چرت و پرتی را به عنوان شعر و اثر هنری می پذیرند ، زود جو زده می شوند و در توهم مبارزه به سر می برند ( کاراکتر سروش صحت ) ، اهل دود و دم هستند و با موهای ژولیده ( کاراکتر پیردوست که دقیقا شبیه انیشتین گریم شده بود ) ، خوانندگانی که این روزها خود را شاعر درجه یک می دانند و یا همان بدیهه سرا ( کاراکتر رسول نجفیان که هر با وجود فشار به مخیله نتوانست مصراعی بگوید) .

همیشه در کارهای مدیری شاهد انتقاد از وضعیت ادارات ( پارتی بازی ، پاچه خواری و... ) بوده ایم و این بار به بخش دیگری از آن اشاره شده است . یعنی واقعیتی که در هر جایی و هر اداره ای کار ساده شما راه نمی افتد مگر با فشار و زور . این فشار می تواند از بالا باشد ( قسمت دوم وقتی جندقی مدیر اداره ثبت احوال را که به شصتچی مرخصی نمی دهد تهدید به برکناری می کند ، همانطور که در مورد مدیران پیشین این اتفاق افتاده است ! و یا مسعود شصت چی که برای گرفتن حواله اتومبیل با لباس نظامی به بانک می رود و وقتی افاقه نمی کند با استفاده از حربه چای شروع به داد زدن و تهدید کردن می کند و این مسئله موثر واقع می شود! )

اما بعد از این اتفاقات انتقاد از این برنامه بالا گرفت و در 3 قسمت پایانی شاهد سانسور شدید در این سریال بوده ایم . اول از کاراکتر قزاقه مندیان تو پرانتز فرهنگ که این قسمت در پخش مجدد سریال سانسور شد و دلیل آن بر بنده پوشیده است . شاید اگر سانسور نمی شد انقدر حساسیت در مورد آن به وجود نمی آمد و این را می توان گاف سانسورچی های عزیز در اثر فشار وارده از بالا ! در نظر گرفت . اما این پایان کار نبود چرا که در تیتراژ پایانی فیلم نام 3 مجری سیما یعنی محمود شهریاری ، رضا رشید پور و محمد رضا حسینیان ( مجری سینما گلخانه !) به عنوان بازیگر افتخاری دیده می شد و قرار بود نقش خودشان را بازی کنند اما آخری که هیچوقت دیده نشد ! در آخرین قسمت نقش رضا رشید پور کاملا عوض شد ، حسینیان کلا حذف شد و سکانس آخر دوباره فیلمبرداری شد ( اگر سکانس آخر به برگ و شکوفه درختان جام جم دقت کرده باشید متوجه می شوید که در همین چند روز اخیر فیلم برداری شده است ! )

برای اینکه کاملا مطمئن شوید تبلیغات سریال قبل از عید و پخش آن را به یادتان می آورم ، جایی که رشید خیلی مودب پشت میز نشسته است و می گوید : " اصل کار که دست بوسی شماست ... " و ما منتظر بودیم این قسمت پخش شود و اتفاقا رشید پور هم آمد ولی سکانس مورد اشاره هیچوقت پخش نشد . دلیل حضور رشید پور هم این بود که مردم او را در تبلیغات قبل از پخش دیده بودند و عملا نمی توانستند او را حذف کنند و از طرفی رشید پور معروف تر از حسینیان است و طبعا توجه بیشتری را جلب می کند وگرنه مطمئنا بازی او هم از سریال کنار می رفت . ولی به هر حال چون این سانسور ها عجله ای بود دم خروس به جا ماند و باقی ماجرا !


در جایی دیگر وقتی مردم برای دادگاه مرد هزار چهره در جلوی دادگاه تجمع کرده اند و سوالهای گزارشگر را با پاسخ های نامربوط جواب می دهند . این قسمت افراد بی اطلاعی که اجازه اظهار نظر در هر موردی را به خودشان می دهند ، انسانهایی که نمی دانند برای چه تجمع کرده اند و دنباله روی دیگرانند را زیر سوال می برد ، در دادگاه شاهدیم که شصت چی ( نماد انسانهای کوچکی که برای همان کارهای کوچک ( در زیر زمین ثبت احوال ) ساخته شده اند و وقتی به مقام بزرگی میرسند از موقعیتشان سو استفاده می کنند ) در دفاع از کارهایش با تو جیهاتی مانند " خوشم میومد منو دکتر صدا می کردند ، از بچگی آرزو داشته آژیر ماشین پلیس را بزند و... " پاسخ می دهد ...

در پایان نقدم را با یک دعا به آخر می رسانم : خدایا ! هیچوقت مهران مدیری را از ما نگیر

[amirdaly]

دوستان خیلی جالب بود. ولی کی فکرش رو می کرد 68 دقیقه این فیلم سانسور بشه و سکانس آخرش از نو فیلمبرداری بشه.
نقد رو بخونید می فهمید.

[smohs]

آره خيلي تابلو سانسور شده بود
مخصوصا اون قسمتاي آخر كه مدت زمانش تقريبا نصف قسمتاي قبلي شده بود
اينا اگه مي خواستن سانسور كنن بايد يا از اول جلو شو مي گرفتن يا مي ذاشتن تا آخر بره، اين جوري حساسيتا رو بالا بردن
خلاصه بگم سانسور اين سريال كار بسيار بيخود و بيهوده اي بود چون مهران مديري ديگه حرفش رو زده بود

[Asalbanoo]

نقد فیلم مرد هزار چهره

سلام
ضمن تشکر
با تاپیک اصلی ادغام شد.
ممنونم

[دل تنگم]

حتما شما هم با ديدن قسمت آخر و سكانس آخرين دفاعيات مسعود شصت چي با بازي عالي مديري حال كرديد !

اين قسمتش رو جدا كردم :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآخرين دفاعيات مسعود شصت چي :

« چه دفاعي از خودم بكنم جناب قاضي

من بي دفاعم

من شريف تربيت شدم ، من شريف بزرگ شدم

نه كسي منو مي شناخت ، نه كسي بنده رو مي ديد ، نه ثروتمند بودم و نه هيچ چيز ديگه

همه سهم بنده از زندگي ؛

كار كردن در زيرزمين اداره بايگاني بود ، لاي پرونده ها

من ساده بودم ، من همه چيز رو باور مي كردم ، من با هيچ كس مخالفت نمي كردم

سرم به كار خودم بود و شريف بودم

من نمي خواستم به بانك برم

من نمي تونستم طبابت كنم

من نمي تونستم سرهنگ باشم

من نمي خواستم شعر بگم

من مقاومت كردم تا حد توانم ، اما من توانم كم بود

بنده ضعيف بودم ، براي خودم ضعيف بودم و براي ديگران

و من به همه احترام ميگذاشتم

من به همه احترام ميگذاشتم

و من شروع كردم به بازي كردن

و من شروع كردم به سرگرم شدن

و بعضي وقتها يادم رفت كه كجام و همه اينهايي كه ميگند مال من نيست ، حق من نيست ، و من اشتباهي ام

من از اولش هم اشتباهي بودم

بله من يادم رفت كه اينها مال من نيست و من اشتباهي ام

تقصير من بود ، تقصير ديگران هم بود

اما خدايا تو شاهدي ... كه من هيچ چيزي رو براي خودم بر نداشتم

من هيچ چيز رو توي جيبم نذاشتم

من از سهم كسي نزدم

من فقط اشتباهي بودم

خدايا تو شاهدي كه من چيزي رو خراب نكردم

خدايا تو شاهدي كه من كسي رو اذيت نكردم

من فقط اشتباهي بودم

چه دفاعي از خودم بكنم ، من بي دفاعم

حالا من مانده ام و تقاص اين همه اشتباه ديگران و بازيگوشي خودم

جناب قاضي من از هيچ كس توقعي ندارم ...

... خدايا تو منو ببخش »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ممنون از متن...در هارد ذخیره اش کردم..

فکر می کنم یکی از سکانس های ماندگار مهران مدیری بشود... علت تاثیر آن هم فکر می کنم...این باشه که همیشه ناراحتی و اشک کسی که بارها تو را خندانده و دلت را شاد کرده خیلی مظلومانه تر از کسی ست که همیشه غمگین است...

[dimah2005]

اما خدايا تو شاهدي ... كه من هيچ چيزي رو براي خودم بر نداشتم

من هيچ چيز رو توي جيبم نذاشتم

من از سهم كسي نزدم

من فقط اشتباهي بودم


این یکی ته جمله بود
من خیلی خوشم اومد

اشاره به کسایی داشت (که با فیلم با گوشه چشمی کوچک انها را بر ما هویدا ساخت) اشتباهی می شن و
همه چی تو جیبشون میزارن
سهم کسی رو میزنند
همه چیز رو برا خودشون بر می دارن


دوستان اس ام اس های مربوطه را هم بنویسید
تا فیضی چند ببریم



و سوالی دیگر
چرا عینکش شکسته بود؟

[sin2x=2sinxcosx]

سلام . منظور جناب مديري چي بود از اينکه محل کارش آن همه بي نظم ولي خانه اش خيلي منظم بود ؟

[shamim24]

سلام . منظور جناب مديري چي بود از اينکه محل کارش آن همه بي نظم ولي خانه اش خيلي منظم بود ؟

به نکته خیلی جالبی اشاره کردی....

[sd70]

ميگم اون تاپيکي نقد اين فيلم درش بود حذف شد؟؟

[rvin@]

من که با این سکانس آخر کلی حال کردم. خیلی معانی داشت.

[Morteza4SN]

اول از کاراکتر قزاقه مندیان تو پرانتز فرهنگ که این قسمت در پخش مجدد سریال سانسور شد و دلیل آن بر بنده پوشیده است . شاید اگر سانسور نمی شد انقدر حساسیت در مورد آن به وجود نمی آمد و این را می توان گاف سانسورچی های عزیز در اثر فشار وارده از بالا !


+


و اما فرهنگ!

بعد از کلی تحقیقات به نتایج اندکی رسیدیم اما خب همون یه کم هم غنیمته!

همون طور که در جریانید پدر آقای قزاقمندیان این داخل پرانتز فرهنگ رو نداشتند و هر کاری هم می کردند کاملا مشخص و معلوم بود (از کسی پوشیده نبود که قزاقمندیان پدر چه کار می کنه، هر چند می خواد کار غیرقانونی و خلافی باشه)

اما قزاقمندیان پسر با اضافه کردن همون پرانتز تمام کارهای غیر قانونی رو در ظاهر کاملا قانونی انجام می ده!

اینا رو خودم کشف نکردم حاصل برخی مطالعات اینترنتیه

با فرض این که واقعا منظور این بوده باشه، اگر سانسور نمی کردند کمتر کسی متوجه اون می شد اما وقتی سانسور شد همه با خودشون فکر کردن مگه چی بود که قیچی شد!


ممنون از متن...در هارد ذخیره اش کردم..

فکر می کنم یکی از سکانس های ماندگار مهران مدیری بشود... علت تاثیر آن هم فکر می کنم...این باشه که همیشه ناراحتی و اشک کسی که بارها تو را خندانده و دلت را شاد کرده خیلی مظلومانه تر از کسی ست که همیشه غمگین است...

خواهش
دقيقا همينطوره .




و سوالی دیگر
چرا عینکش شکسته بود؟

بله شيشه سمت راست عينكش شكسته بود
تو قسمت هاي ابتدايي هم شكسته بود
فقط سكانس هاي مربوط به دادگاه اينطوري بود
شايد اين سكانس ها آخر پروژه ضبط شده بوده و عينك اونجا شكسته
شايدم يه نكته ديگه داشته


سلام . منظور جناب مديري چي بود از اينکه محل کارش آن همه بي نظم ولي خانه اش خيلي منظم بود ؟

از اين ريزه كاري ها زياد داشت ، صفحات قبلي رو بخونيد اكثرش رو متوجه ميشين
ولي اين يكي شايد از دلايلي باشه كه ثبت احوال شيراز رو شاكي كرده
البته به قولي اين مشت نموه خروار بود


ميگم اون تاپيکي نقد اين فيلم درش بود حذف شد؟؟

نه ديگه اينجا از سانسور بي خودي خبري نيست :31:

اون تاپيك با اين ادغام شده و نقد مذكور رو در صفحه قبل مي تونيد بخونين .

[dogtag]

آقا ديدين تو اخبار يارو چي گفت؟
مجلس تشكر كرده از فيلم مديري!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[dimah2005]

بله شيشه سمت راست عينكش شكسته بود
تو قسمت هاي ابتدايي هم شكسته بود
فقط سكانس هاي مربوط به دادگاه اينطوري بود
شايد اين سكانس ها آخر پروژه ضبط شده بوده و عينك اونجا شكسته
شايدم يه نكته ديگه داشته


شاید میخواست بگویید که خشونت پلیس فقط مربوط به یک آدم اشتباهی نمیشه !

[Antonio Andolini]

درود.
دوستان توی تیزری که تلویزیون نشون میداد یه تیکه بود که یارو می گفت: "اصل مطلب که دست بوسی شماست"
ولی اینو نشون نداد و اون بازیگر آخر فیلم اومد تو بازی و سکانسش به کل یه چیز دیگه بود .... سانشورش کرده بودند؟ کسی میدونه چرا؟

[Balrog]

فقط يك چيز براى من لاينحل باقى مونده: چرا اين همه بر شيرازى بودن كاراكتر مسعود تاكيد مى‌شد؟!


◙

[farsweb]

درود.
دوستان توی تیزری که تلویزیون نشون میداد یه تیکه بود که یارو می گفت: "اصل مطلب که دست بوسی شماست"
ولی اینو نشون نداد و اون بازیگر آخر فیلم اومد تو بازی و سکانسش به کل یه چیز دیگه بود .... سانشورش کرده بودند؟ کسی میدونه چرا؟


بله دوست من . دو قسمت از این سریال به طور کامل حذف شده ( ممیزی )
ان شا الله به زودی تاپیکی را ایجاد می کنم درباره ی سریال ها و فیلم های سانسور شده ایرانی و یه مرور چهل ساله بر این فرآیند خواهیم داشت .

[karin]

در گفت‌وگو با فارس مطرح شد

رمزگشايي از پيام «مرد هزار چهره» به روايت يكي از نويسندگان

خبرگزاري فارس: يكي از نويسندگان مجموعه «مرد هزار چهره» ضمن تشريح بخش‌هاي حذف شده و تغييرات اعمال شده در اين سريال به رمزگشايي از پيام «مرد هزار چهره» پرداخت.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اميرمهدي ژوله كه به همراه محراب قاسم خاني و خشايار الوند با سرپرستي پيمان قاسم خاني، بخشي از داستان‌هاي سريال تلويزيوني «مرد هزار چهره» را نوشته است، درباره اظهار نظرهاي اخير نسبت به اين مجموعه در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: هر ساله در دنيا نمايشگاه‌هايي با نام هنرهاي مفهومي برگزار مي‌شود كه اثري را در آن نمايشگاه قرار مي‌دهند و هركس برداشت خود را از آن اثر دارد كه اكثر آنها به واقعيت شباهتي ندارد و منظور هنرمند از ساختن اثر، آن تعابير نبوده است.




وي افزود: در مورد سريال «مرد هزار چهره» نيز همين اتفاق افتاد. هيچ كس راجع به كمدي اين كار كه آيا ضعيف بود يا قوي، متن‌ها چطور بود، كارگرداني اثر متفاوت بوده است يا خير؟ حضور اين همه بازيگر و قصه پر و پيمان و ... حرفي نزد و همه مشغول تفسير بودند.

وي در ادامه گفت: موقعيتي كه اين سريال در ميان مخاطبان بدست آورد، بيشتر شبيه ليست خريدي بود كه مسعود شصت‌چي آن را خواند و روشنفكرنما‌ها شروع به تعبير آن با افكار خود كردند. قطعا اين كار نيز حرف‌هايي براي گفتن داشت، پرفكر و پرمغز بوده و نقادانه ولي تعبيرات خيلي بيشتر از آنكه ما انتظار داشتيم پراكنده و تعجب برانگيز بود.

وي در ادامه درباره شكل گيري داستان اين سريال نيز گفت: ما در همان ابتداي كار يك ماه و نيم براي طراحي كليت كار و طراحي موقعيت‌هايي كه اين فرد بايد در آن‌ها قرار مي‌گرفت وقت گذاشتيم و در نهايت 6 موقعيت براي اين شخصيت تعريف كرديم كه به خاطر اينكه برخي از آنها كشش بيشتري داشت و طولاني‌تر شد ما به 4موقعيت اكتفا كرديم كه شامل موقعيت پزشكان، نيروي انتظامي، شعرا و موقعيتي كه درگير يك آدم ربايي مي‌شد، بود كه براي موقعيت آدم ربايي با «امين حيايي» و «نيلوفر خوش‌خلق» صحبت شد ولي پس از جرح و تعديل‌ بخش‌ گروگانگيري اين موقعيت به بخش مافيا تبديل شده و در نتيجه حضور اين دو بازيگر نيز منتفي شد.

ژوله با بيان اينكه انتخاب موقعيت‌ها براساس جذابيت آنها براي مخاطب بود، اظهار داشت: در كمدي جابه‌جايي بايد موقعيتي كه يك آدم در آن قرار مي‌گيرد به اندازه كافي جذاب باشد و ما به اين فكر كرديم كه يك كارمند اداره بايگاني كه خيلي ساده و شريف است، در چه موقعيت‌هايي قرار بگيرد، جذاب خواهد بود و بر آن اساس موقعيت‌ها را تعريف كرديم.مسعود شصت‌چي اگر در چه موقعيت‌هايي قرار بگيرد خيلي دور از شخصيت واقعي اوست و آن تضاد كمدي اتفاق مي‌افتد؟ به همين دليل او را در موقعيت پزشكان، يك فرد ناشي، يك فرد ساده و ترسو در موقعيت نيروي انتظامي، يك فردي كه هيچ اطلاعاتي در زمينه شعر و ادبيات ندارد و يك فرد ضعيف در مافيا قرار داديم و قرار بود اين شخصيت در اين موقعيت‌ها در معرض 4 وسوسه شهرت، قدرت، محبوبيت و ثروت قرا بگيرد.
وي ادامه داد: از همان ابتدا قرار شد موقعيت شاعران براساس داستان «موخوره» نوشته «عزيز نسين» باشد كه بر اين اساس است كه يك شاگرد نانوا در يك كافي‌شاپ در جمع شعرا قرار مي‌گيرد و مجبور مي‌شود شعري از خود بخواند و چون شعري ندارد، ليست خريد نانوايي را خوانده و مورد تعريف و تمجيد شاعران قرار مي‌گيرد كه چه شعري است و چقدر حرف دارد پس او را به غار خودشان مي‌برند و در آن موقعيت با او هستند. در همين خلال قرار مي‌شود مجله‌اي بزنند و در ادامه همه كاسه كوزه‌ها را سر او خراب كرده و در نهايت رهايش مي‌كنند. ما تا يك جاهايي نعل به نعل داستان رفتيم اما در جاهايي به دليل كمبود زمان، چون موقعيت شاعران آخرين موقعيت بود نتوانستيم آن را كامل كنيم.

وي تصريح كرد: ما اين مسير را رفتيم و هيچ شخصيت حقيقي در كار مدنظرمان نبود. ما داستان اصلي را با جامعه خودمان تطبيق داديم و حواشي را كه به جامعه شاعران و روشنفكران تعلق دارد مانند شاعر نماها و روشنفكر نماها را نقد كرديم و اين نقد به جامعه شاعرنماها، انقلابي‌نماها و كساني كه فقط ادا در مي‌آورند و هيچ هنري ندارند بود و كساني كه يا از زمان خود عقب و يا دچار توهم هستند و فقط به جاي توانايي ادعا دارند را نقد كرديم و هيچ فرد خاصي مد نظر ما نبوده است.

اين نويسنده در ادامه گفت و گو با فارس گفت: در بخش كلانتري نيز قرار گرفتن يك آدم ضعيف در بحث قدرت مد نظر ما بود و تنها كسي كه در آنجا كار خلاف انجام مي‌داد، «مسعود شصت‌چي» بود كه رفتارهاي غلطش باعث شناسايي‌اش شد.

ژوله درباره بخش‌هاي حذف شده سريال نيز گفت: قرار بود بخش شاعران دو قسمت كامل باشد كه به دليل كمبود وقت، اين قصه جمع‌وجور و تبديل به يك قسمت و چند سكانس شد. در يك مقطع ما كم آورديم و در مقطع ديگر جمع‌بندي ماجرا بود. بخش‌هايي كه به قسمت دوم شاعران اضافه شد، باعث شد، آن قسمت‌ها هم كمرنگ‌تر شود البته از اول قرار بود سريال در 14 قسمت بعلاوه يك قسمت پشت صحنه ساخته شود كه اين اتفاق نيافتاد.
وي درباره تيزرهاي تبليغاتي اين سريال با حضور رضا رشيدپور در دفتر قزاقه‌منديان و نام محمدرضاحسينيان در تيتراژ سريال نيز گفت:بخش‌هاي مربوط به حضور رضا رشيدپور و محمد رضا حسينيان نيز شوخي با فيلم پدرخوانده بود كه در بخشي از آن سربريده يك اسب را در رختخواب يكي از شخصيت‌ها قرار مي‌دهند.
در آن بخش‌ها نيز داستان از اين قرار بود كه رضا رشيدپور بعنوان يك مجري نزد پدرخوانده مي‌آيد و از حسينيان كه مجري و رقيب اوست گله و شكايت مي‌كند. عوامل پدرخوانده براي تهديد آقاي حسينيان يك كله مرغ در رختخواب او مي‌اندازند و او از ديدن اين صحنه وحشت مي‌كند.

وي ادامه داد: انتهاي ماجرا نيز قرار بود زماني كه شصت‌چي از زندان آزاد مي‌شود، علي پروين به استقبال او بيايد كه به دليل اينكه به مسافرت رفته و از دسترس خارج شده بود و ضبط سكانس به عيد افتاده بود، ما از رشيدپور به جاي او استفاده كرديم. همين تغيير انتها باعث شد شوخي مربوط به رشيدپور و حسينيان حذف شود.
وي درباره ساير تعابيري كه از بخش‌هاي مربوط به شعرا شده بود نيز گفت:درباره اين بخش يكسري سوءتفاهمات پيش آمد. مثلاً زمانيكه قرار بود بخش شاعران را بنويسيم، تصميم گرفتيم كه آنها يك حلقه داشته باشند و چون خانه پيمان قاسم‌خاني در منطقه دروس تهران واقع است، قرار شد اسم اين حلقه را دروس بگذاريم يا در دادگاه سروش صحت بعنوان شاكي حاضر شده بود و كمدي‌اش اين بود كه با اينكه بعنوان شاكي حاضر شده، ولي آنجا خود معترض است و دلايل دادگاه را زير سؤال مي‌برد، اين شوخي در همين حد بود كه متأسفانه تعبيرپذير شد.
وي افزود: همچنين ما با اسامي مستعار شاعران شوخي كرديم و نام شاعري كه بزرگداشتش بود را از روي پلاك ماشين انتخاب كرده بوديم يا گريم سعيد پيردوست شبيه انيشتن بود ولي تعبير پيدا كرد در حاليكه من تأكيد مي‌كنم كه ما به هيچ‌وجه در نگارش داستان‌ها به افراد حقيقي توجهي نداشتيم و فقط يكسري رفتارهاي مدعيان شاعري، روشنفكري، عرفان‌هاي سطحي و... نقد شده بود و ما با نگارش اين بخش‌ها فكر كرديم كه شاعران و روشنفكران حقيقي به ياد حواشي اطراف خود ميافتند و كلي هم دلشان از ديدن اين تصاوير خنك مي‌شود.
وي در پايان گفت:ما معمولاً در كارهاي مشتركمان با مهران مديري تم ثابتي داريم كه نقد خودمان و مردم است و قصد داريم يك آينه‌اي جلوي خودمان بگذاريم و رفتارهاي ناشايست خودمان را در آن ببينيم كه يك جور كارهاي روانشناختي و روانشناسي و اجتماعي است و ربطي به مسائل سياسي و..... ندارد.

[ناخوانده]

سلام


قطعا اين كار نيز حرف‌هايي براي گفتن داشت، پرفكر و پرمغز بوده و نقادانه ولي تعبيرات خيلي بيشتر از آنكه ما انتظار داشتيم پراكنده و تعجب برانگيز بود.


انتهاي ماجرا نيز قرار بود زماني كه شصت‌چي از زندان آزاد مي‌شود، علي پروين به استقبال او بيايد كه به دليل اينكه به مسافرت رفته و از دسترس خارج شده بود و ضبط سكانس به عيد افتاده بود، ما از رشيدپور به جاي او استفاده كرديم. همين تغيير انتها باعث شد شوخي مربوط به رشيدپور و حسينيان حذف شود.

خوشحالم كه بالاخره يكي از عوامل از رازها و توطئه‌هاي نهفته سريال پرده برداشت، و بر ماجراي تئوري توطئه‌اي كه چند وقت پيش اين حقير بهش اشاره كرده بودم صحه گذاشت! :5:




در كنار همين ميخواستم يه چيز ديگه هم اضافه كنم، لزوما همه چيز اونقدر كه ما فكر ميكنيم پيچيده نيست. بعضي وقتها دلايل بسيار ساده‌اي پشت اين جور مسائل هست، اما ما عادت داريم از همه چيز يه توطئه بسازيم! :46: و حتما سياسيش كنيم.



واقعيت اينه كه من خودم چند سال پيش با يكي از اين تئوريها روبرو شدم و از اون موقع بود كه ياد گرفتم لزوما همه چي اونقدر كه ما فكر ميكنيم پيچيده نيست. خوبه يه كم عينك بدبيني رو برداريم و ساده‌تر به اين قضايا نگاه كنيم. مثلا به نظر من حساسترين قسمت اين سريال كه گويا اصلا هم مميزي نخورده قسمت پليس بود. تو اين شرايط خيلي بعيد بود كه قسمت مافيا مميزي بشه!!

به هرحال خيلي خيلي از karin متشكرم كه اين گره رو كه داشت يواش يواش كور ميشد رو با مطلب جالبش باز كرد. :11:

والسلام

[lovelykid]

همه مطالب فوق دروغ محضه!

[Mohammad Hosseyn]

با اینکه اکثر قسمتهاش ه ندیدم اما مدیری بازم مثل برره قدرت نقد کردنش با طنز رو نشون داد ...
فیلم خیلی خوبی بود ..

[mhaf]

به استان فارسی ها یه وقت توهین نکنید که قاطی می کنما
هیچ کس حق نداره به مردم استان فارس توهین کنه
مدیری هم همچین کاری نکرده
اون با انتقاد درستی که از مسئولین میکنه برای ما مهمه

[vista_vz]

این چه رسمیه که تا یه نفر میاد یه انتقاد کوچولو از یه نهاد یا سازمان میکنه همه کارمندای اون سازمان صداشون درمیاد که به ما توهین شده؟

بهتره بعضیا کمی انتقادپذیر باشند(عمرآ اگه بشن)

مملکت گل و بلبل واقعآ همینجاست

[Asalbanoo]

سلام
پستهایی که به استانی خاص اشاره و با لحنی نا مناسب که بوی بی احترامی می داد،صحبت شده بود،حذف شدند.

[smohs]

سلام
پستهایی که به استانی خاص اشاره و با لحنی نا مناسب که بوی بی احترامی می داد،صحبت شده بود،حذف شدند.
سلام
راستش قصد من از اون پستا بي احترامي نبود و همون طور كه گفتم من اهل همون استان مورد نظر :31:هستم و فقط گفتم يه شوخيي با خودمون كرده باشم همين.
به هر حال اگه لحنم نامناسب بود عذر خواهي مي كنم:11:.

[زریر]

كارهاي مهران مديري مگه ميشه بد بشه!‌ مطمئنم خوب تموم ميشه!
مگر میشود کارهای مهران بد باشه یکی از بهترین طنز های ساخته شده تاکنون

[دل تنگم]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

«مرد هزار چهره» به درستي معتقد است: كساني كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط مي‌كشانند، لزوما افراد فاسدي نيستند، بلكه برخي نقاط ضعف و عقده‌هاي رواني معمولي حتي مي‌تواند يك جوان ساده‌دل و سالم شهرستاني را به بازي با جان و مال و عرض و آبروي مردم بكشاند، چرا كه «خوشش مي‌آيد از او تعريف كنند»، «از رسيدن به قدرت خشنود مي‌شود»، «استعداد خوبي در جوگير شدن دارد».
كد خبر: ۸۳۸۳
تاريخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۱۴ فروردين ۱۳۸۷
سناريو و فضاي داستان، متن ديالوگ‌ها و سوابق و شخصيت مهران مديري و نويسندگان مجموعه طنز «مرد هزار چهره»، از پيام‌هاي سياسي آشكار اين مجموعه تلويزيوني حكايت دارد.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، جدي‌ترين كارهاي سياسي اين گروه در گذشته، تخطئه تحصن نمايندگان مجلس ششم و نيز لزوم غني‌سازي اورانيوم در داخل با تمثيل «غني‌سازي نخود برره» بود كه احتمالا با سفارش مديريت صداوسيما مطرح شده بود.

همچنين مجموعه «باغ مظفر» كه در سال 85 پخش شد، با سفارش و بودجه وزارت نفت، ضمن تأكيد بر صرفه‌جويي سوخت، زمينه رواني سهميه‌بندي بنزين در سال 86 را پديد آورد.

به نظر مي‌رسد، مجموعه «مرد هزار چهره»، بيش از آن‌كه به نقد شخص يا گروه خاصي بپردازد، به پديده‌هاي منفي و زمينه‌هاي اجتماعي، جامعه‌شناختي و روانشناختي توجه مي‌كند كه زمينه‌ساز اين پديده‌هاست.

سريال همچنين تأكيد مي‌كند، برخي چهره‌‌ها كه با جعل عنوان و بدون توانايي، مسئوليت‌ها يا شغل‌هاي مهمي را اشغال مي‌كنند، الزاما افراد «بدذاتي» نيستند و سوءنيت هم ندارند، بلكه جهل و اشتباه گرفتن مردم در كنار تعريف و تمجيدهاي اغراق‌آميز و غيرواقعي، منجر به تثبيت آنان در مكان‌هايي مي‌شود كه شايستگي آن را ندارند.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

براي نمونه، روايت داستان‌هاي عجيب و غريب درباره سرهنگ غفاري كه افراطي‌ترين نوع آنها توسط سرباز وظيفه 48 ماه خدمتي بيان مي‌شود، باعث مي‌شود كه شصت‌چي، سرانجام در پست رياست كلانتري به چهره‌اي واقعا خشن تبديل شود. با اين حال، نويسنده تأكيد مي‌كند كه وي واقعا مي‌خواسته «محله را خوب كند» و تنها روش آن را بلد نبوده و از همين روي، ده‌ها نفر از مردم محل را كه تمثيلي از كل جامعه است، اسير مي‌كند و به بازداشتگاه مي‌فرستد و حتي پس از آن‌كه به اشتباه خود واقف مي‌شود، بر آن اصرار مي‌ورزد؛ حتي اگر «نفت بازداشتگاه تمام شود و نان به همه نرسد».

مجموعه «مرد هزار چهره» به درستي معتقد است: كساني كه جامعه را با «دروغ» به انحطاط مي‌كشانند، لزوما افراد فاسدي نيستند، بلكه برخي نقاط ضعف و عقده‌هاي رواني معمولي حتي مي‌تواند يك جوان ساده‌دل و سالم شهرستاني را به بازي با جان و مال و عرض و آبروي مردم بكشاند، چرا كه «خوشش مي‌آيد از او تعريف كنند و او را دكتر خطاب كنند»، «از رسيدن به قدرت خشنود مي‌شود»، «استعداد خوبي در جوگير شدن دارد»، «از كودكي آرزوي زدن آژير خودرو پليس را داشته» و بالاخره به تجملات و «سوشي و خاويار در صبحانه» علاقه دارد و از ترس مرگ، حتي حاضر است نامزد خود را وانهاده با ديگري ازدواج كند. البته اين افراد بايد از برخي ويژگي‌ها چون توان «دروغگويي» بهره‌مند باشند.

اين سريال سيزده قسمتي تلاش كرده با برگزيدن چهار حوزه پزشكان و متخصصان، نيروي انتظامي و قدرتمندان حكومتي، شعرا، هنرمندان و روشنفكران و سرانجام مافيا و انتقاد از تمام آنها، به نوعي ايجاد تعادل پايبند باشد. با اين حال، به غير از حوزه چهارم كه به دليل اغراق بيش از اندازه، چندان براي مخاطب واقع‌نمايي نمي‌كند، در حوزه اول و دوم (پزشكان و پليس‌ها) ضمن نقد جدي به آنها، معدود افراد دانا و متعهدي را نيز نشان مي‌دهد كه چون پزشك معاون بيمارستان و يا سروان رشيدي تلاش مي‌كنند روند را تغيير داده و با روش‌هاي خود چون نظام‌پزشكي و بازرسي كل، دروغگو را رسوا كنند.

با اين حال گويا به اعتقاد سازندگان مجموعه، در حوزه هنرمندان آن معدود شخصيت مثبت هم وجود ندارند و همه روشنفكران اهل منقل و وافور و توهم و خيال نشان داده شدند.

انتقاد از مدرك‌‌گرايي در خانواده‌اي كه همه دكتر بودند و نقض حقوق شهروندي و شيوه‌هاي اعتراف‌گيري، اینکه در جامعه تمام کارهای خشن و خلاف قانون با نام های زیبا و داخل پرانتز فرهنگی انجام می شود نیز از ديگر سوژه‌هاي اين مجموعه بود و نشان داد وقتي افراد ناتوان به رياست برسند، نيروهاي كارآمد چون سروان رشيدي به بازداشتگاه مي‌روند و نيروهاي ناكارآمد چون سرباز 48 ماه خدمت، ارتقاي درجه گرفته و همه‌كاره مي‌شوند.

مجموعه طنز شبكه سوم سيما در بخش آخر نيز بر پيام اصلي خود تأكيد كرد و پس از به ريشخند گرفتن برخي مصاحبه‌هاي بي‌ربط صداوسيما و چهره‌سازي‌هاي افراطي مطبوعات از افرادي چون «مرد هزار چهره»، نشان داد كه تمام مردم و زيان‌ديدگان از جرايم امثال «مسعود شصت‌چي» شريك جرم او در «اشغال نابجاي پست‌ها و مسئوليت‌ها و مشاغل حساس» و ضربه زدن به خودشان به شمار مي‌روند و از همين روي، به رغم متناسب بودن مجازاتي چون اعدام براي او، خود نيز به دليل شراكت در جرم، راضي به مجازات وي نمي‌شوند، هرچند توان اين كارمند ساده ثبت احوال شيراز در سوار شدن بر احساسات مردم نيز در رهايي بخشيدن وي از مجازات اعدام بي‌تأثير نبود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نظرات كاربران:

▪ دوباره متاسفانه سانسور و سانسور در صداوسیما. در تبلیغات قبل از پخش دیدیم که رشید پور در خانه قزاق مندیان فرهنگ می گوید برای دست بوسی آمده ام ولی پخش نشد و به جای آن کلی از قسمت قبل را پخش کردند و همچنین قسمت فرهنگ که کاملا حذف شده بود احتمالا با دوبله مجدد.!!
ولی از نکات مثبت سریال به نقد (از زبان طنز) کشیدن مدرک گرایی، طرح امنیت اجتماعی، و همان مصاحبه آخر بود که مردم نمی دانستند مردهزار چهره کیست و چه کار کرده ولی می گفتند که باید اعدام شود و برخی هم ضربه به خود می دانستند.

▪ به نظرمن اين سريال به خوبي توانسته معضلات و فراز و نشيبهاي جامعه را كه شايد خيلي ازما از ان بي خبر باشيم به تصوير بكشد اينكه شايد مثلا در عالم پزشكي افراد نادان و بي تجربه اي كه وارد شده يا بر اثر بي تجربگي با جان هزاران نفر بازيي كرده و از ااين راه به قول خودشان باتجربه و كاردان ميشوند

▪ در روز 12 . 13 فروردین فیلم سینمایی شبکه 2 در مورد جنبش استقلال خواهی مردم مجارستان بود و مستند شبکه 4 در مورد جنایات پینوشه یود ایناه رو به مناسبت نزدیکی به 12 فروردین پخش کردند. ولی چرا فیلمی در مورد 12 فروردین نساختند صدا و سیما که در این ایام فیلم های ساخته خودش رو که زیاد پخش کرد و حتی مستندی در این مورد نبود که پخش کنند؟

▪ مهران مديري با نشان داد در انتخاب سوژه هاي بكر استاد است البته جدا از اين كه در بعضي از قسمتهاي سريال هايش واقعا حوصله بيننده سر مي رود ولي بعضي از قسمت هاي سريال هايش واقعا به اندازه ديدن يك فيلم سينمايي انسان را به وجد و نشاط مي آورد.

▪ يارب مباد آن که گدا معتبر شود
گر معتبر شود ز خدا بي خبر شود

▪ به به خیلی عالی بود .
قلمتان پر دوات

▪ - با سلام
1- ديشب شبکه دو فيلمي را نشان داد که در مورد مبارزه با قاچاق چوب و زمين خواري بود.
اما نکته قابل تامل اين است که مثل اينکه اين باندهاي قدرت در صدا وسيما هم نفوذ دارند; به دو دليل: يکي اينکه ايا تله فيلم دو سال پيش توليد شده وبعد از دو سال اجازه پخشش را از اين باند ها گرفتند ودو اينکه اجازه پخش داده شده به خاطر اين است که آن صحنه هايي که نبايد پخش مي شدند به دستور آقايون حذف شدند. درست مثل مقاله خانم خبرنگار فيلم و يا حتي تخليه ساختمان نشريه.
2- در سريال مرد هزار چهره که به آن خوبي قسمت مربوط به عملکرد نيروي انتظامي و نوع عملکرد سردار رادان نقد شد ,ناگهان ديشب حدود 20 دقيقه از سريال مربوط به شب گذشته را به مردم تحميل کردند !!!! چرا؟ چون که معلوم نيست باز به کدوم باند بر ميگشت که حتمآ بايد فاميلي آن آقاي رييس باند ( آن قسمت که شب قبل مي گفتند داخل پرانتز فرهنگ) و جالب اينکه روي اين بخش نام فاميلي تاکيد ميشد; بايد حتمآ حذف ميشد.
3- از همه بدتر هم مربوط به سريال يک مشت پر عقاب است که صداي بازيگران و کارگردان آن هم درآمده بود.
متاسفانه آقاي ضرغامي باپنبه سر ميبرند.
اميد وارم اين باندها و سانسور در شما رخنه نکرده باشد و مطلب را چاپ کنيد.

▪ مورد دیگر تعریف و تمجید بدون تفکر اکثریت مردم از گفتارهاو رفتارهای مسئولین در هر رده (پزشکان ،سیاسیون،و ....) بدون توجه به درستی یا نادرستی محتوای گفتارها ست

▪ باسلام
این سریال 90درصدان واقعاجامعه امروزی نه تنها ایران بلکه جهان رابه نمایش گذاشت و بسیار جالب بود

▪ يك سئوال
اين دفاع آقاي شصت چي كه من حتي يك ريال به جيب خودم نريخته ام آيا دليل خوبي براي رفع محكوميت وي در بهم ريختن همه جا مي باشد يا خير؟

▪ نقد نسبتاً خوب و منصفانه ای بود اما ایراداتی نبز داشت ، و مقداری هم کنایه آمیز بود .

▪ با سلام و خسته نباشید به مهران مدیری و تیم نویسندگی پیمان-محراب قاسم خانی و دیگر عوامل. متا سفانه در اخرین قسمت ین مجموعه شاهد حذف قسمتهایی بودیم که در تیزر پخش شد ولی در طول سریال خبری از ان قسمتهای فیلم برداری شده نبودیم. از مدیریت شبکه 3 تقاضا دارم با این كارها زحمات این عزیزان سازنده فیلمها و مجموعه های طنز-سیاسی را لوث نکنند

▪ با عرض سلام و تبریک سال نو.
سریال مرد هزار چهره محترمانه به دوستان خوبی که توانایی مدیریت ندارند اعلام کرد که قبل از رسیدن به پایان سریال متوجه شوند که باید به بایگانی ثبت احوال برگردند.

▪ ای بابا حالا بگین سانسور نداریم من میخوام بپرسم آقای حسینیان مجری شبکه 3 که اسمش توی آخر فیلم بود کجا بازی کرد یا قبل عید آقای رشیدپور رو توی تبلیغ سریال روی صندلی و درحال صحبت کردن نشون میداد چی شد؟

▪ خوب بود آقای شصت چی در یکی قسمت دیگر به طور مشخص اشتباهی رییس جمهور می شد !

▪ تحليل خوبي بود و در قسمت مافيائي كه بسيار اغراق آميز آمده بخصوص حضور پدر خوانده و دخترش در دادگاه بعنوان شاكي بسيار جاي تامل دارد آنهم با همان لباس كانگستري و نشان دادن ريشه دار بودن و تداوم كار مافيائي ؟

▪ با سلام
به نظر من باید به اقای مدیری تبریک گفت زیرا در حال حاضر تنها کسی که قدرت شاد کردن مردم حتی برای چند دقیقه در این فضا و بیان کردن مشکلات اجتماعی با وجود فضای سانسوری صدا و سیما را دارد ایشان هستند .

▪ به نظر من جنبه ه اي منفي اين سريال به خصوص در اپيزود آخر آن بسيار بيشتر از مزاياي ان بود. آيا باند مافياي ان گونه كه در فيلم نمايش داده شده است آزادان كار مي كند ان همه لباس چرمي و فاخر چه پيامي دارد. نقش آقاي تفقد بسيار زننده بود.

▪ يه قسمت ديگه هم سانسور شده بود كه در تبليغات مجموعه شاهد آن بوديم كه در آن آقاي رشيدپور خدمت آقاي قذاقه مندي رفته بود براي عرض اصل مطلب كه دستبوسي بود!و به جاي اين قسمت اون قسمت تكراري گذاشته شد كه البته داخل پرانتز فرهنگ هم از آن قسمت حذف شده بود.

▪ به نظرم اين سريال به سه پاشنه آشيل هم اشاره كرد: شهرت (پزشكي)، قدرت (نظامي)، جاه و جلال (مافيا). اين سه موردي است كه نه تنها جوان شهرستاني بلكه پاي هر كس را مي تواند بلغزاند. ضمناً كارمندان بانك هم كم نواخته نشدند! نكات ريز ديگري هم داشت مثلاً آنجا كه با 100 تومان نمي شد هيچ چيز خريد. اينكه عنوان عقل مردم ما را زايل مي كند و ديگر كسي جرئت انتقاد به خودش نمي دهد.

▪ اگر تحليل شما درست باشد و صدا و سيما و رييس ش بخواهد پيام اصلي سريال را (مطابق آنچه شما نوشته ايد) به افکار عمومي منتقل کند ، اميدوارم آقاي ضرغامي در داخل نيز پست ها و مشاغل را به افراد داراي صلاحيت و مدرک مرتبط بدهد ! آب در کوزه و ما کارمندان صدا و سيما دنبال يک قطره ايم ! آب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب ب !

▪ من هم با نظر شما موافقم . در روزگاري كه متاسفانه فيلم هاي ما معمولا از محتوا تهي است اين هم جاي بسي شكر دارد . اي ولا به مهران مديري .

▪ به نظر من مهمترين پيام سياسي اين سريال انتقتاد از عملكرد قوه قضاييه در برخورد با امثال مرد هزار چهره بود و اين اتقاد در قسمت آخر به اوج خود رسيد. و انتقاد از پزشكان،پليس،هنرمندان و...در واقع در مرحله بعد قرار ميگيرد.

▪ تبریک می گم چون کاملا می شد فهمیدمنظور شما از نوشتن این مقاله کی بوده .فقط خدا هدایتتون کنه!!!!!

▪ سلام:اگر چوب سانسور بر سر سریال کم نمی شد پیام ان دلچسب تر بود معذالک به چالش کشیدن معضلات اجتماعی به زبان طنز و با کارگردانی و بازی خوب مهران مدیری ما و مسئولین را وادار می کند که سر از برف برداریم.و واقعیات را هر چند کمرنگ ببینیم

▪ در طول پخش شدن این سریال کوتاه ما همیشه به سادگی سوژه های این برنامه در مقابل دروغ گویی های مسعود شصت چی می خندیدیم ولی مهران مدیری با سکانس پایانی دادگاه به ما نشان داد که ما نیز ساده انگارانه به موضوعات پیرامونمان نگاه می کنیم چون با یک سخنرانی احساسی مسعود شصت چی ما نیز به تله او افتادیم و او را بیگناه دانستیم.

▪ اولا به تیم مهران مدیری تبریک می گم و بعدا به شما که به خودتان جرات اینکار رادادید(در این وا نفسا) به به.اولا سانسور کردن این سریال توهین به اذهان عمومی بود ثانیا این سریال چیزهایی گفت که با ساعتها سخنرانی و مطلب نمی شد به عموم مردم منتقل کرد.پس بازهم مهران مدیری که جرات و ابزار این کار را دارد.مهران جان ما همچنان منتظره طنزهای تو هستیم.موفق باشی در سایه پروردگار.

▪ با عرض سلام و خسته نباشید.
با اینکه معلوم نیست چه کسی از قسمت سیاسی صدا و سیما به نویسندگان در نوشتن سناریوها خط می دهد، اما آقایان قاسم خانی همچون گذشته (فیلم مارمولک)اون چیزی رو که می خواستند اجرا کردند و به روی ورقه پیاده کردند و با نقدهای زیباشون که در عین به خنده وادار کردن مخاطب از نقدی عمیق خبر می داد نشون دادند که در مقام ها و پست ها و مسئولیت های کشوری هم جای اشتباه هست و مسئولین و مقامات باید پاسخگوی کارهای خود باشند و از آنها شانه خالی نکنند!

▪ به به ! به به !
قلم عالی منبسط !

▪ خیلی خیلی عالی بود.فقط در مورد قسمت های مربوط به آقای قزاقه و گروه مافیایی اش باید توجه داشت که اصلا زیاده روی نشده چون این یک تمثیل است برای گفتن برخی از حقایق.مثلا قسمتی که مسعود شصت چی و آذر ماه میخواستند خصوصی صحبت کنند واطرافشان پر از مامور بود وحتی مشتری های رستوران هم از مامورین بودند ...

▪ خيليـــــــــــــــــــي ممنونم
از مهران مدیری که یکبار دیگر مردم را خنداند آن هم با این همه مشکلی که مردم دارند.

▪ با سلام .به نظر من اقای مدیری در ساختن سریال براساس روانشناسی تبحر خاصی دارند زیرا که بارها در سریالهای ایشان این مورد دیده شده و ارزوی موفقیت برای ایشان دارم

▪ به نظر بنده نظرات كاربران از اصل متن بسيار جذابتر بود.اگر ممكنه شما هم سانسور نكنيد و نظرات بقيه كاربران را درج نماييد.

▪ تشابه اسمی "شستچی" و "کرباسچی" با توجه به اون جمله که تو دادگاه گفت که "من حتی یک ریال پول تو جیب خودم نریختم" و اینکه مثل قضیه دادگاه کرباسچی هر شب ملت رو پای تلویزون می نشوند و اینکه مثل کرباسچی با تامل و اروم اروم حرف میزد قابل تامل هست !؟
انشالله که ما اشتباه میکنیم .

▪ در يك كلام : آقاي مديري يعني يك معجزه هنري در فرهنگ و خانواده سينما و تلويزيون مي باشد و بايستي به اين استعداد و هوش و خلاقيت بي كران آفرين گفت. ايشان استادي بزرگ و خوش تفكر هستند كه درد مردم و ضعف و خواسته هاي مردم و شخص را با تصوير براي جامعه نمايش مي دهد اين گونه سريال ها و فيلم ها نه تنها جنبه مثبت و مفيد دارد بلكه زمينه را براي شكوفايي استعداد هاي جوان و پرشور باز مي كند و از بيكاري شغلي كه جامعه ما را در بر گرفته نجات مي دهد همان گونه كه من يه مهندس صنعتي هستم ولي در كار فرهنگي در حال كار مي باشد من علاقه وافري به حرفه دانشگاهي خود داشتم ولي آن استعداد را با آمدن در حرفه صنعت به خاطر حمايت نشدن به فراموشي سپردم . والسلام آقاي مدير صميمانه متشكرم از هنر فيلم و سينما - سريال شما استاد عزيز خداوند متعال نگهدارت باشد .

▪ آقاي مديري و تيم و گروه سازنده سريال خسته نباشيد و دستتان درد نکنه عالي بود
از هر زاويه که نگاه مي کنيم نکته اي مربوط به جامعه حال بود اميدوارم مردم در زواياي مختلف آن قرار گرفته باشند و با نظرات خوبي که دوستان قبل از من ارائه داده اند مطمئنا به نوعي قدر شناسي کرده اند

▪ سلام
من متوجه نشدم چرا آقای شصت چی در جلسه دادگاه آنجور جگرسوز گریه کرد؟ هرکسی این صحنه را دید شدیدا متاثر شد.
آیا منظور آقای مدیری گریه واقعی برای کار خودش و وضعیت برنامه سازی در تلویزیون بود؟

▪ اولا نويسنده محترم شما به استناد چه جرمي در آخر مطلبتان حكم اعدام صادر كرديد؟
ثانياش را چون سانسور مي كنيد نمي نويسم.

▪ به به خییییلی ممنون از این طرفداری

▪ ما نفهميديم تكيه كلام "به به..." دراين كشور به چه كسي تعلق دارد! شما چي؟

▪ سلام من درباره ي مرد هزار چهره هيچ نقد يا گله اي ندارم چيزي كه فكر ميكنم همه ي ما راازار ميده همين حذف و سانسورهاست . سريال 15 قسمتي را 13 قسمتي ميكنند هر پاياني كه خودشان دوست دارند در نظر ميگيرند و.......... من اگر به جاي كارگردان هاي مملكتمان بودم اعتصاب ميكردم وهيچ فيلمي ساخته نميشد !

▪ باز این سریال که یه پیامی داشت. جدیدا که هر سریالی که ساخته می سه حرف از زن دوم می زنه

▪ آقای مدیری از با هوش ترین برنامه سازان است.هر چند به نظر من طنز شبهای برره که جامعه ایرانی را بخوبی به تصویر کشیده بود، به مراتب کار قوی تری بود،ولی با توجه به شرایط کاری فعلی،کار قشنگی بود.
برای ایشان و بخصوص تیم نویسندگان آرزوی عافیت دارم.

▪ نویسنده متن در آخر مردم را در خرابکاریهای شصت چی مقصر معرفی می کند و در واقع عنصر اصلی را که پدر زن آینده او بوده در نظر نمی گیرد . این مورد نشان می دهد که عامل اصلی در زمینه انتساب مدیران بی لیاقت کسان و یا مراکزی هستند که هیچ وقت شناسایی و محاکمه نمی شوند

▪ سلام.بسیار بسیار عالی بود.و واقعا اقای مدیری یکبار دیگر دانست که مردم به خنده پوچ نیاز ندارند.

▪ برای درک غنای اين كار فقط کافیه به همون شعر لیست خرید توجه کنید که تک تک جملاتش به طنز واقعیاتی را که نمی توان بیان کرد رو چه ماهرانه بیان کرده بود. واقعا شعر پر محتوایی بود.

▪ به به ! به به!
خییییلیییییییی ممنونم !

▪ سلام
کار جالبی بود.نشون میده که مدیری دلش نمیخواد که فقط کار بکنه و فقط یه چیزی ساخته باشه.
بخوبی یک انسان (که مثل یک نوار خام بود) رو در نقش های مختلفی قرار داد تا اگه بیننده کمی هوش و ذکاوت داشته باشه بتونه نکته های زیادی رو که در این داستان ها وجود داره بفهمه.

▪ این سریال تو قسمتی که وارد خونه اون خلافکار میشه واقعا خوب بود ---اما همه چی تو آخر فیلم خراب شد -آقای غزاقی مند با اون همه تشکیلات خیلی راحت توسط مامورین دستگیر شد ---به نظر من خیلی ضایع بود درسته طنزه اما نباید همچین اتفاقی میافتاد کله فیلمرو خراب کرد ---در کل سریاله جالبی بود مخصوصا قسمهای آخر که مرد هزار چهره مامور کشتن شد---

▪ اقای مدیری شما عالی هستید و رسالت خودتون رو به عنوان کارگردان و یک ایرانی بیان کردید اگه واقعا همه ی مردم این مساله رو درک کنند وضع ما خیلی بهتر از این خواهد بود.به امید این روز که ما بتونیم زحمت های شما رو جبران کنیم

▪ كارهاي عالي ، مستدام

▪ بنام خدا.از اين دست کارهاي هنري براي سرو سامان دادن به وضعيت فرهنگ عمومي بايد بيشتر ساخته و پخش شود و اين مسئوليت و رسالت مديران فرهنگي کشور علي الخصوص رياست صدا و سيماست.

▪ به نظر من این کار واقعا زیبا تداعی کننده این شعر مولانا نیز هست که می فرماید:
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت خوش حالان و بدحالان شدم
هر کسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست افکار من
فکر می کنم گاهی هر کدام از ما در برهه ای از زندگی نقش آقای مسعود شصت چی را تجربه کرده ایم ولی از انجایی که عادت داریم فقط عیب دیگران را ببینیم به این موضوع توجه نمی کنیم. اگر ما واقعا به جای او بودیم چه مجازاتی را برای خود می پسندیدیم؟

▪ مهران مدیری به معنای واقعی مدیر است من که پا به پای مدیری در قسمت اخر که از خودش دفاع می کرد گریه کردم فیلمش رو هم تو موبایلم گرفتم ولی مسعود شصت چی واقعا شریف بود چون به قول خودش هیچ چیز رو برای خودش برنداشت در صورتی که کاری براش نداشت به امید روزی که همه در جای واقعی خودمون قرار بگیریم.
آقاي مديري
نبوغ عالی مشتعل!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
▪ مردم جنبه هیچ ندارند وفقط دو کلمه را فهمیده اند به به خیلی ممنونم

▪ سریال ایشان حقیقتا کالبد شکافی درستی از رفتارها و بازخوردهای انسانی را به نمایش میگذارد اما ایشان به جد بایستی روی القای تکه کلامهای غلط به حامعه رسانه محور ایرانی یک بازنگری عمیق بفرمایند تا ابعاد کار کارشناسی شده ایشان تحت تاثیر امثال روزمره و کوچه بازاری قرار نگیرد و تاثیراتی بیش از این بر تسطیح روابط و باورهای غلط اجتماعی موجود در ایران امروز بگذارد.

▪ وقتی سریال ها اجازه پخش می گیرند مسئولین صدا و سیما خوابند ! چرا هنگام پخش سریال یادشان می افتد که سانسور کنند؟ و روی اعصاب مردم راه بروند؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

▪ بسيار زيبا وجالب بود
▪ به به ، به به

▪ به به، خیلی ممنونم

▪ مدیری کار نمیکند وقتی هم کاری کند کارستون است. دستش طلا

▪ آقای مدیری و گروهشان هنرمندهان موفقی هستند و در دل مردم جا دارند .

▪ بسیا ر زیبا واقعیت

[mhaf]

این سریال یه شاهکار به حساب می‌آمد که توسط بهترین طنز نویس یعنی پیمان قاسم خانی و بهترین طنز ساز یعنی مهران مدیری نوشته و ساخته شد

[gigil888]

این سریال فقط نقد و تلنگری بود به مسائل رایجه مملکت ما که البته بر خلاف همه طنز ها هیچگونه اغراقی نداشت :11::20:

[kasra_khan2003]

به نظر من اين طنز مي تونه شروعي باشه براي نقد هاي قوي تر به مشكلات جامعه! جدا بايد از آقاي مهران مديري كه با اين همه مشكلات در ساخت برنامه هاي منتقد سياست ايران، چنين طنز قوي اي ساختن، تشكر كرد.

[enamoured1985f19]

داشتم صحنه آخر سریال مرد هزار چهره رو دوباره نگاه می کردم.
روی میز قاضی به جای پرچم جمهوری اسلامی پرچم شاهنشاهی بود!
یعنی قصدی داشته؟

[actooor]

واقعا یکی از بهترین کارای این اسطوره ی طنز ایران بود...
حتی کارش 50 درصد از برره قوی تر شده بود...
میشه بهترین طنز سال انتخاب کرد..

[dogtag]

داشتم صحنه آخر سریال مرد هزار چهره رو دوباره نگاه می کردم.
روی میز قاضی به جای پرچم جمهوری اسلامی پرچم شاهنشاهی بود!
یعنی قصدی داشته؟
آقا شما می تونی یه عکس بگیری از این چیزی که گفتی؟

[enamoured1985f19]

آقا شما می تونی یه عکس بگیری از این چیزی که گفتی؟

لینک فیلمشو میذارم.حجمش کمه.1.19MB


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Javad_Ed]

من دان نکردم کسی دیده ؟
چه منظوری داشته؟
چطور از دست قصاب های ساتور بدست رد شده؟!؟!؟؟!