PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : Over the Hedge / آن سوی پرچین



Asalbanoo
16-01-2008, 11:53
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




* امیراطهر سهیلی
▪ نویسنده: لن بلوم، لورن کامرون
▪ کارگردان: تیم جانسون، کری کریکپتریک
▪ مدیر دوبلاژ: آرزو آفری
▪ تولید شده توسط کمپانی دریم ورکس
▪ زمان: ۸۳ دقیقه

▪ خلاصه داستان:

هنگامی که حیوانات جنگل از خواب زمستانی بیدار می شوند، متوجه ایجاد یک پرچین بزرگ درست در وسط جنگل می گردند. وینست (خرس) می بیند که غذاهایش توسط آرجی(راکون) به سرقت رفته و آرجی را دستگیر می کند. آرجی از وینست فرصت یک هفته ای می گیرد که غذاهای خورده شده وینست را برگرداند. از آنجا که غذایی در جنگل وجود ندارد، آرجی حیوانات جنگل از جمله ورد (لاک پشت) را متقاعد می کند که در آن سوی پرچین غذاهای فراوانی یافت می شود و ...

دریم ورکس پیش از این هیچ بیننده ای را ناامید نکرده است، حداقل با جسارت می توان گفت پس از «شرک» این کمپانی بیش از پیش موفقیت کسب کرده و در جریان انیمیشن سازی جهان حتی در مواقعی گوی سبقت را از دیزنی نیز ربوده است.

اما اگر دوره انیمیشن سازی هالیوود را از لحاظ موضوعی به دو دوره تقسیم کنیم ،دوره اول دوره روایت داستانهای شاهزاده و پریان و افسانه های خیالی با تأکید بر روایت داستان گو و اغلب خالی از مفهوم آموزشی و اخلاقی و صرفاً سرگرم کننده است که در این دوره دیزنی بیش از بقیه کمپانیها تأثیر گذار بوده و به گفته ای حاکم حقیقی سرزمین انیمیشن نام گرفته بود، ظهور انیمه در ژاپن و زاکوب در اروپا، هرچند حرکتهای بزرگ و تأثیر گذاری بودند، ولی هیچ گاه در عرصه جهانی نتوانستند در زمره رقیبان دیزنی به شمار آیند .

انیمیشنهای این دوره دیزنی ماندگار و جهانی و شخصیتهایشان تبدیل به اسطوره های کودکان شدند که حتی هنوز هم با نسلهای جدید همراه هستند. اما سرانجام دوره دوم رقابت جدی آغاز شد و در این رقابت نه تنها کمپانیهای بزرگی چون پیکسار و دریم ورکس که شرکتهای اروپایی و آسیایی نیز حضور داشتند.
در ایتالیا تکنیک فلش برنو بوزتو بسرعت جهانی شد، و در ژاپن ماکازاکی توانست در بازار جهانی خود نمایی کند. اما این دوره نه تنها رقابتی از لحاظ تکنیکی که دوره خودنمایی تکنیکی کمپانیها به شمار می آمد که فیلمها از لحاظ مفهومی نیز با یکدیگر به رقابت می پرداختند.

فیلمها از افسانه های جن و پری به داستانهای آموزشی و اخلاقی رو آوردند و پیامهای آموزشی در فیلمهای این دوره به شدت دیده می شوند، به گونه ای که گاه اخلاق گرایی و شعار زدگی بر داستان گویی غلبه می یابد.
«شرک» نقطه اوج این دوره محسوب می شود. دریم ورکس در دوره داستان گویی و انیمیشنهای دو بعدی هر چند از عواملی معتبر و مطرح استفاده می کرد، ولی بیشتر آثار این کمپانی با شکست تجاری مواجه می شد؛ آثاری نظیر اسپیریت، شاهزاده مصر، الدرادو و سند باد با اینکه از لحاظ هنری با تکیه بر هوش و ذکاوت تئوریسینی چون اسپیلبرگ جایگاه ویژه ای را برای خود یافته اند اما هیچگاه در مواجهه با مخاطب موفق عمل نکردند. با این همه دوره دوم، دوره صدر نشینی دریم ورکس بود.

فعالیتی که با مورچه ای به نام زی(یک انیمیشن در ستایش و تبلیغ مارکسیسم) آغاز شد و در سری شرک به اوج رسید.
«حیوانات آن سوی پرچین » زاده این دوره است. این انیمیشن که توسط دریم ورکس تهیه شده مانند دیگر انیمیشنهای این کمپانی اقتباسی است از یک سری کمیک بوک متوسط و اگر صادقانه بنگریم فیلم به مراتب از کتاب مورد اقتباس بهتر از کار درآمده است.

در حقیقت تفکر مسؤولان دریم ورکس بر پایه ایدئولوژی فکری «بلا بالاش» نظریه پرداز مجار تاریخ سینماست که معتقد است در زمینه اقتباس همیشه اثری موفق تر است که از آثار ادبی متوسط اقتباس شده است و این قضیه در مقایسه کارهای دریم ورکس با دیزنی کاملاً مشهود است.

سری کتاب «حیوانات آن سوی پرچین» با اینکه کمیک بوکهای پر فروشی بودند، ولی هرگز شهرت و اعتبار خاصی پیدا نکرد و حتی در نظر بسیاری از منتقدان نکوهیده شد، ولی انیمیشنی که با تکیه بر این سری کتابها ساخته شده است، هرچند نسبت به کارهای دیگر دریم ورکس اثر قابل توجهی به نظر نمی آید، با این همه اثری قابل تأمل محسوب می شود.

خط روایی انیمیشن بشدت قدرتمند و دارای شاخصه های یک انیمیشن خوب می باشد، درونمایه طنز و فانتزی مثل آثار موفق پیشین، «شرک» و «در جستجوی نمو» تنها بر دوش یک کاراکتر ( «دوری» در نمو و «دانکی» در شرک) نیست، بلکه بر دوش کل روایت داستان است. از سوی دیگر شخصیت پردازی فوق العاده ۸ کاراکتر اصلی به گونه ای نمود یافته که در موجودیت خود این شخصیتها وجوه آموزشی، فکاهی و فانتزی خودنمایی می کند.

به عنوان نمونه، کاراکتر«داوین لافونتانت» به عنوان «ورمیناتور» که در زبان انگلیسی دشمن حشرات ترجمه می شود در حقیقت سخره ای بود بر کاراکتر آرنولد شوارتزنگر در فیلم ترمیناتور. اگر از شباهت اسمی این دو صرف نظر کنیم نحوه بیان دیالوگ و بویژه دیالوگ «Hasta La Vista, Baby» که برای علاقه مندان ترمیناتور جمله آشنایی محسوب می شود و همچنین نحوه پوشیدن عینک ، کاملاً نشانگر تشابه عمدی نام این دو کاراکتر با یکدیگر می باشد.
این شخصیت پردازیهای دارای تفکر، یکی از مهمترین وجوه برتری «حیوانات آن سوی پرچین » نسبت به انیمیشنهای هم دوران خود است.

یکی دیگر از شاخصه های متفاوت بودن و برتر بودن داستان این فیلم، تکیه نکردن بر اسطوره سازی است. تمام قهرمانهای انیمیشن اشتباه می کنند و گاه با ضعفها و اشتباه هایشان شناخته می شوند، اما همین ها قهرمانان یک ماجرا می شوند. در اینجا و با تکیه بر این نوع روایت می توان به این نتیجه رسید که فیلمنامه نویس «حیوانات آن سوی پرچین» بیشتر به دنبال روایت و ایده آلهای روایت بوده تا استفاده از شاخصه های ماندگاری کاراکتر. هرچند از این نکته نمی توان گذشت که کاراکترهای این انیمیشن در جایگاه خود ماندگار و تاثیرگذار نشان داده شده اند.
در حقیقت «حیوانات آن سوی پرچین » بیشتر تمرکز خود را روی مخاطب کودک گذاشته و انیمیشنی است صرفاً کودکانه .

در «حیوانات آن سوی پرچین» دوباره مخاطب با یک جامعه حیوانی روبه رو می شود. یک جامعه حیوانی که پیش از این نیز نمونه آن را بسیار دیده است پس ابراز علاقه گربه خانگی به راسو نیازی به تعجب کردن ندارد. مخاطب این فضا را می شناسد و پیش از این با آن بارها ارتباط برقرار کرده است، اما در این فضا شهروندان درجه یک، پستانداران و خزندگان هستند، پس اگر در صحنه ای دیدید یک سنجاقک پیر در یک حشره کش برقی آتش می گیرد فقط لبخند بزنید، زیرا حشرات و انسانها در این جوامع معمولاً به یک اندازه منفی و منفورند .

اما نسبتهای بینامتنی زیبایی نیز در انیمیشن «حیوانات آنسوی پرچین » به زیبایی خود نمایی می کند. «نسبت بینامتنی» از دیدگاه نشانه شناسی عبارت است از رجوع و اشاره به فیلم دیگری در دل فیلم. مهمترین استفاده از این اصل در صحنه ای است که «اوزی» قصد دارد خودش را به مردن بزند. قبل از این اقدام، نزدیک بوته گل سرخ می شود و با خودش چنین زمزمه می کند: « رز باد». این جمله اساس فیلمنامه اورسن ولز را در فیلم مطرح «همشهری کین» تشکیل می دهد و جمله ای است که دقیقاً «کین» پیش از مرگ خود بر زبان می آورد.

این «نسبت بینامتنی»، در چند صحنه دیگر نیز تکرار می شود. هنگام فرار استلا از خانه، اوزی مرتب فریاد می زند «استلا ، استلا ! » که به حتم اشاره ای است به فیلم «اتوبوسی به نام هوس». همچنین در صحنه های پایانی فیلم وقتی که وینسنت، ماسک به چهره می زند شباهت انکار ناپذیری با « هانیبال لکتر » قهرمان منفی فیلم سکوت بره ها پیدا می کند.




روزنامه قدس

Morteza4SN
16-01-2008, 22:46
سلام
مرسي از اطلاعاتي كه قرار دادي
ولي اي كاش تو تاپيك « انيميشن هاي دريم وركز » مي گذاشتيش
ممنون

Hectorist
16-01-2008, 23:00
Over The Hedge ===> آن سوی پرچین
Animals Over The Hedge ===> حیوانات آن سوی پرچین

مملکت بی سوادن ، اصلا زحمت نمیدن به خودشون فیلم رو ببینن و بعد دربارش هر چرتی دارن سر هم کنن. این آقای سهیلی احتمالا عضو فن کلوب دریم ورکز هست. ( Just Pixar )

Asalbanoo
16-01-2008, 23:55
سلام
مرسي از اطلاعاتي كه قرار دادي
ولي اي كاش تو تاپيك « انيميشن هاي دريم وركز » مي گذاشتيش
ممنون

سلام
راسیاتش خواستم اینجوری رونق بیشتری به انجمن داده باشم


Over The Hedge ===> آن سوی پرچین
Animals Over The Hedge ===> حیوانات آن سوی پرچین

مملکت بی سوادن ، اصلا زحمت نمیدن به خودشون فیلم رو ببینن و بعد دربارش هر چرتی دارن سر هم کنن. این آقای سهیلی احتمالا عضو فن کلوب دریم ورکز هست. ( Just Pixar )

سلام
ببخشید من چون انیمشن دوست ندارم و نمی بینم
زیاد هم پیگیری نمی کنم
اگه مطلب مشکلی داره بفرمایید با امانت داری درستش کنم

Hectorist
17-01-2008, 00:38
سلام
ببخشید من چون انیمشن دوست ندارم و نمی بینم
زیاد هم پیگیری نمی کنم
اگه مطلب مشکلی داره بفرمایید با امانت داری درستش کنم

نه بابا ، اشکال که سرتاپاش اشکاله ، البته منظورم مغز نویسنده هست. حتی اسم فیلم رو هم اشتباه گفته ( دیگه حیواناتش کجا بود؟؟؟ :13: )

Morteza4SN
17-01-2008, 11:04
Over The Hedge ===> آن سوی پرچین
Animals Over The Hedge ===> حیوانات آن سوی پرچین

مملکت بی سوادن ، اصلا زحمت نمیدن به خودشون فیلم رو ببینن و بعد دربارش هر چرتی دارن سر هم کنن. این آقای سهیلی احتمالا عضو فن کلوب دریم ورکز هست. ( Just Pixar )

شما هم كه احتمالا فن بوي پيكسار هستي !

قبول دارم كه پيكسار يه سر و گردن بالاتر از سايرين در اين زمينه هست

ولي شما ميشه مشكل اين نقد رو بگي ؟

در ضمن عنوان مقاله نگاهی به انیمیشن «حیوانات آن سوی پرچین»/Over the Hedge
هست كه به نظر ميرسه كمي بد انتخاب شده
اسم كتابي كه Over the Hedge از روي آن ساخته شده «حیوانات آن سوی پرچین» بوده !
كه در متن هم به اون اشاره شده !

مشكل ديگه اي نداره !

دريم وركز در اين معروف هست كه انيميشن هاش پر از ارجاعات گوناگون هست و نويسنده (‌سهیلی) هم به بعضي از اونها اشاره كرده ، يعني نديده اينا رو گفته ؟!


سلام
راسیاتش خواستم اینجوری رونق بیشتری به انجمن داده باشم




راست ميگي .


سلام
ببخشید من چون انیميشن دوست ندارم و نمی بینم
زیاد هم پیگیری نمی کنم
اگه مطلب مشکلی داره بفرمایید با امانت داری درستش کنمها ؟! عسل بانو !
راست ميگي ؟!!
دوست نداري ؟!
چرا ؟
فكر مي كردم وقت انيميشن ديدن نداري !
من گفتم شما كه پايه كارتونهاي قديمي بودي ديگه اين حرف رو نمي زدي !!
يعني فقط فيلم نگاه ميكني ؟
معصوميت انيميشن رو دوست نداري ؟
نمي خواي يه ساعت بچگي كني ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آخه چرا ؟
خيلي بدي ! دل بچه رو شكستي . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



نه بابا ، اشکال که سرتاپاش اشکاله ، البته منظورم مغز نویسنده هست. حتی اسم فیلم رو هم اشتباه گفته ( دیگه حیواناتش کجا بود؟؟؟ :13: )

آها ! با نويسنده مشكل داري .
يعني فقط به خاطر همين يه مشكل كلش چرته ؟

Hectorist
17-01-2008, 11:41
شما هم كه احتمالا فن بوي پيكسار هستي !

قبول دارم كه پيكسار يه سر و گردن بالاتر از سايرين در اين زمينه هست

ولي شما ميشه مشكل اين نقد رو بگي ؟

در ضمن عنوان مقاله نگاهی به انیمیشن «حیوانات آن سوی پرچین»/Over the Hedge
هست كه به نظر ميرسه كمي بد انتخاب شده
اسم كتابي كه Over the Hedge از روي آن ساخته شده «حیوانات آن سوی پرچین» بوده !
كه در متن هم به اون اشاره شده !

مشكل ديگه اي نداره !

دريم وركز در اين معروف هست كه انيميشن هاش پر از ارجاعات گوناگون هست و نويسنده (‌سهیلی) هم به بعضي از اونها اشاره كرده ، يعني نديده اينا رو گفته ؟!


آها ! با نويسنده مشكل داري .
يعني فقط به خاطر همين يه مشكل كلش چرته ؟

دوست عزیز شما هم انگار فن کلوب دریم ورکز هستی. من مشکلم با این نقدهای سرسری هست. نقدهایی که فقط به خاطر پر کردن یه ورق کاغذ از ذهن خسته و داغون یه آدم میریزه بیرون. همینطور که شما گفتید دریم ورکز بزرگترین کاری که کرده همین ارجاعاتش به فیلمها و دیالوگ های فیلم های دیگه بوده و هست. و به نظر من تمام محبوبیتی که این کمپانی داره مال ِ همین ارجاعاتشه. حالا شما به این توجه کن که همین کار چه معنیی میده ؟؟؟ توی همین پست نوشتی ( خطاب به بانو مژگان ) که یکم بچگی کن !!! به نظر شما این انیمشن های دریم ورکز به چه درده یه بچه میخوره ؟؟؟ یعنی شما خودت رو بزار جای یه بچه 6 ساله ، و انصافا بگو که میتونی درک کنی انیمیشن های دریم ورکز رو ؟؟؟ اصلا یه بچه میتونه بفهمه Hasta La Vista, Baby یعنی چی ؟؟؟ اصلا می فهمه عینک ِ اون شکارچی حیوانات به چه معنیه ؟؟؟ مثال هم میزنم. بنده خودم دو تا بچه رو نشوندم گفتم بیاین بشینین کارتون بنگرین ، Over the hedge رو گذاشتم ، وسطاش اینا پاشدن رفتن.اما اخیرا همین کار رو با یه کارتون دیگه کردم، و اون کارتون رو نشستن تا آخر دیدن، و تا امروز هر وقت به من میرسن میخوان دوباره اون رو براشون بزارم. و جالب اینجاست که اون انیمشن شاهکار جدید ِ پیکسار ، رتتوی بود. به نظر من این انیمیشن مادر هر انیمشنیه که تا حالا ساخته شده. نه فقط نظر ِ من ِ حتی میتونه نظر ِ آقای کاتزنبرگ (رئیس دریم ورکز ) هم باشه. هنر یعنی رتتوی و بس :21:

Asalbanoo
17-01-2008, 11:53
ها ؟! عسل بانو !
راست ميگي ؟!!
دوست نداري ؟!
چرا ؟
فكر مي كردم وقت انيميشن ديدن نداري !
من گفتم شما كه پايه كارتونهاي قديمي بودي ديگه اين حرف رو نمي زدي !!
يعني فقط فيلم نگاه ميكني ؟
معصوميت انيميشن رو دوست نداري ؟
نمي خواي يه ساعت بچگي كني ؟
آخه چرا ؟
خيلي بدي ! دل بچه رو شكستي .

سلام
البته کارتون های قدیمی که هنوز هم دوست دارم و وقت بشه نگاه می کنم اون هم با علاقه
چون هنوز هم می تونم حس بچگی را باهاشون ترجبه کنم ..چون در دوران کودکیم دیده ام ایناهارو

اما انیمیشن ها جدید را زیاد راغب نیستم
چون هرچقدر هم تلاش کنم نمی تونم با حس دوران کودکی بببینم
شاید اینیمیشن حس را داشته باشه اما درون خودم نیست

Morteza4SN
19-01-2008, 11:10
دوست عزیز شما هم انگار فن کلوب دریم ورکز هستی. من مشکلم با این نقدهای سرسری هست. نقدهایی که فقط به خاطر پر کردن یه ورق کاغذ از ذهن خسته و داغون یه آدم میریزه بیرون. همینطور که شما گفتید دریم ورکز بزرگترین کاری که کرده همین ارجاعاتش به فیلمها و دیالوگ های فیلم های دیگه بوده و هست. و به نظر من تمام محبوبیتی که این کمپانی داره مال ِ همین ارجاعاتشه. حالا شما به این توجه کن که همین کار چه معنیی میده ؟؟؟ توی همین پست نوشتی ( خطاب به بانو مژگان ) که یکم بچگی کن !!! به نظر شما این انیمشن های دریم ورکز به چه درده یه بچه میخوره ؟؟؟ یعنی شما خودت رو بزار جای یه بچه 6 ساله ، و انصافا بگو که میتونی درک کنی انیمیشن های دریم ورکز رو ؟؟؟ اصلا یه بچه میتونه بفهمه Hasta La Vista, Baby یعنی چی ؟؟؟ اصلا می فهمه عینک ِ اون شکارچی حیوانات به چه معنیه ؟؟؟ مثال هم میزنم. بنده خودم دو تا بچه رو نشوندم گفتم بیاین بشینین کارتون بنگرین ، Over the hedge رو گذاشتم ، وسطاش اینا پاشدن رفتن.اما اخیرا همین کار رو با یه کارتون دیگه کردم، و اون کارتون رو نشستن تا آخر دیدن، و تا امروز هر وقت به من میرسن میخوان دوباره اون رو براشون بزارم. و جالب اینجاست که اون انیمشن شاهکار جدید ِ پیکسار ، رتتوی بود. به نظر من این انیمیشن مادر هر انیمشنیه که تا حالا ساخته شده. نه فقط نظر ِ من ِ حتی میتونه نظر ِ آقای کاتزنبرگ (رئیس دریم ورکز ) هم باشه. هنر یعنی رتتوی و بس :21:

چرا ناراحت شدي ؟

اتفاقا من هم پيكسار رو بيشتر دوست دارم !

و اتفاقا به جز نقد هاي خودم هيچ كدوم اينها رو قبول ندارم !! :31:
ولي تا شما هستي ديگه جرات نقد نوشتن تو فروم رو ندارم !!

ارجاعات دريم وركز به درد بچه هاي ايراني نمي خوره ! بچه خارجي هم چيزي ازش شايد سر در نياره ! اينا مال بزرگترايي هست كه با بچه ها پاي انيميشن نشستن !

آن سوي پرچين رو با شاهكاري مثل رتتويي مقايسه ميكني ؟!!

:46::10:


سلام
البته کارتون های قدیمی که هنوز هم دوست دارم و وقت بشه نگاه می کنم اون هم با علاقه
چون هنوز هم می تونم حس بچگی را باهاشون ترجبه کنم ..چون در دوران کودکیم دیده ام ایناهارو

اما انیمیشن ها جدید را زیاد راغب نیستم
چون هرچقدر هم تلاش کنم نمی تونم با حس دوران کودکی بببینم
شاید اینیمیشن حس را داشته باشه اما درون خودم نیست

سلام

حس دوران کودکی رو خوب اومدي !

ممنون