مشاهده نسخه کامل
: Mhd 007
16-11-2007, 22:39
نمیدونم دوستان شاید فکر کنند این تایپیک باید توی قسمت ژئوشیمی واقع بشه اما به نظر من بحث ژئوشیمی یه بحث کلی که خیلی چیزا رو در برمیگیره اما ژئوشیمی آلی داخل بحثهای تخصصی تری رو فرا میگیره .... بگذریم
اولین مطلب رو دوست ذارم درباره کروماتوگرافی بپردازم دوستانی هم که توی این زمینه مطالبی دارند اگه اونا رو توی این تایپیک بزارن ازشون ممنون میشم
كروماتوگرافى اصطلاح اشتراكي براى خانواده فنون آزمايشگاهى كه در آن تفكيك مخلوطها انجام مي گيرد. شامل يك تركيب زودگذر حل شده در يك" فاز متحرك" است از ميان يك فاز ثابت، آناليت جدا كننده شمرده شمرده ملكول‌هاى ديگر تركيب سنجيده و اجازه مى دهد كه ايزوليت بكند.
مثالی برای کروماتوگرافی
براى آنهايي که تازه با علم تجزيه،آشنا شده اند مي توان يك مثالي زد : مثلا فرض كنيد كه يك دسته زنبور عسل دار و بي عسل در حال گذشتن از باغچه گل هستند. زنبورها عسل دار بيشتر از زنبورهاي بي عسل جذب گلها مي شوند كه اين باعث جدا شدن زنبورهاي بي عسل از عسل دار مي شود. اگر در يك نقطه پاياني از باغچه گل قرار داشه باشيد مشاهده مي كنيد،كه ابتدا زنبورها بي عسل اول مى گذرند، و در ادامه آنها زنبورها عسل دار . در اين شباهت، زنبورها عسل دار و زنبورهاي بي عسل آناليت‌هاجدا کننده را نشان مى دهند ، گلها فاز ساكن را نشان مى دهند و فاز متحرك گمان مي رود كه هوا باشد. كليد جداسازي متفاوت و وابسته به مدت آناليت، فاز ساكن و فاز متحرك. محقق مي تواند نشان دهد نحوه به كارگيري كروماتوگرافى تجزيه اي در مقدارى شكل‌ها . يك نقطه كليدى است كه ردياب بين آناليت‌ها مستعد به فرق‌گذار احتياج ندارد، وقتى كه آنها جداشده‌اند پيش از آن ردياب آنها را زود گذر كرده است
تاریخچه کروماتوگرافی
تاریخچه
ميخائيل سميونويچ تسوت گياه‌شناس روسيه اي بود كه اولين بار تكنيك كروماتوگرافي در 1900 در طول تحقيقش روي كلروفيل اختراع كرد. او از يك ستون سيال‌جذب سطحى استفاده مي كرد شامل كربنات كلسيم تا رنگينه گياه جدا بكند. اين روش در 30 دسامبر 1901 در11 كنگره طبيعت‌گرايان و دكتران را وصف‌شده بود در خيابان پترنسبورگ .
تشريح اولين چاپ‌شده در 1903 بود، اقدامات انجمن از طبيعت‌گرايانورشو، مقطع بيولوژى. او اولين بار اصطلاح كروماتوگرافى در چاپ 1906 در دو روزنامه درباره سبزينه در آلمان مجله مشتق از مواد گياهى، بكار برد در 1907 او كروماتوگرافي را براى انجمنبوتينيكال آلمان ثابت كرد. به طور جالب، نام خانوادگى ميخائيل(تسوت) به معني(رنگ) در روسيه بنابراين آنجا امكان كه كروماتوگرافى پردازنده نامش است(تقريباً" رنگ بنويسد)" يك راه بود كه او مى توانست اطمينان پيدا بكند در 1952 آرچر جان پورتر مارتين و ريچارد لورنس ميلونگتون سينگ جايزه نوبل شيمى را براى اختراع كروماتوگرافى تقسيمى گرفتند
.[ 1] از آن وقت به بعد، تكنولوژى به تندى پيشرفت كرده است. محققين براى كه پيدا كردند اساس و اصول كروماتوگرافى تسوت مى بايست خيلى راه متفاوت بكار ببرد، افزايش دهنددر زير وصف انواع كروماتو گرافي مختلف آمده است. با هم، پيشرفتها اجراء فنى كروماتوگرافى راكه مداوم بهبود مى يابند، اجازه‌دهنده جدايى ملكول‌هاى به طور افزايشى مشابه
اصطلاحات کروماتوگرافی
آناليت ماده اي است خالص مى كند يا در طول كروماتوگرافى جدا مى كند
كروماتوگرافى تجزيه‌اى به هويت كار دارد و معلوم مي كند غلظت ملكول‌ها در يك تركيب
يك كروماتوگرام نتيجه ظاهرى كروموتوگراف است. نوك‌هاى متفاوت يا روى كروماتوگرام را طرح‌دار مى كنند با اجزاء متفاوت تركيب جداشده مطابقت بكند
نقشه روى محور ايكس زمان نگهدارى است و نقشه اي روى محور واي يك علامت (براى مثال به وسيله طيف‌سنجى Vu را به دست آورد) مطابق مقدار آناليت خارج‌شونده سيستم.
فاز متحرك آناليت و حلال تركيب است كه از ميان فاز ساكن جا به جا مى كند
كروماتوگرافى مقدماتى به كميت‌هاى كافى يك ماده عادت داشته باشد پاك بشود براى بيشتر استفاده بكند، به جاى اينكه آناليز
يك كروماتو گراف در بر گرفته يك تركيب شيميايي كه حمل مي كند مايع يا گاز و جدا ميكند مولفه هاي هر قسمت كه نتيجه آن پي بردن به مقدار توزيع آنها در محلول است بطوريكه آنها در محدوده يا در طول فاز ساكن جاري مي شوند
زمان نگهدارى هست مدت خصوصيت براى جدا كردن ملكول مي برد و گذراندن آن از ميان سيستمي كه تحت نظر دستگاه تهويه است
فاز ساكن ماده اي است كه ثابت نگه دارد محل براى روش كروماتوگرافى و هست مرحله كه وقتيكه حلال‌ها و آناليت تغيير مكان مي دهند يا مى بندد. مثال‌ها سيليس را در برمى گيرندلايه درلايه نازك كروماتوگرافى ..
ادامه مطلب در لینک زیر
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اولین مطلب رو دوست ذارم درباره کروماتوگرافی بپردازم دوستانی هم که توی این زمینه مطالبی دارند اگه اونا رو توی این تایپیک بزارن ازشون ممنون میشم
كروماتوگرافى اصطلاح اشتراكي براى خانواده فنون آزمايشگاهى كه در آن تفكيك مخلوطها انجام مي گيرد. شامل يك تركيب زودگذر حل شده در يك" فاز متحرك" است از ميان يك فاز ثابت، آناليت جدا كننده شمرده شمرده ملكول‌هاى ديگر تركيب سنجيده و اجازه مى دهد كه ايزوليت بكند.
مثالی برای کروماتوگرافی
براى آنهايي که تازه با علم تجزيه،آشنا شده اند مي توان يك مثالي زد : مثلا فرض كنيد كه يك دسته زنبور عسل دار و بي عسل در حال گذشتن از باغچه گل هستند. زنبورها عسل دار بيشتر از زنبورهاي بي عسل جذب گلها مي شوند كه اين باعث جدا شدن زنبورهاي بي عسل از عسل دار مي شود. اگر در يك نقطه پاياني از باغچه گل قرار داشه باشيد مشاهده مي كنيد،كه ابتدا زنبورها بي عسل اول مى گذرند، و در ادامه آنها زنبورها عسل دار . در اين شباهت، زنبورها عسل دار و زنبورهاي بي عسل آناليت‌هاجدا کننده را نشان مى دهند ، گلها فاز ساكن را نشان مى دهند و فاز متحرك گمان مي رود كه هوا باشد. كليد جداسازي متفاوت و وابسته به مدت آناليت، فاز ساكن و فاز متحرك. محقق مي تواند نشان دهد نحوه به كارگيري كروماتوگرافى تجزيه اي در مقدارى شكل‌ها . يك نقطه كليدى است كه ردياب بين آناليت‌ها مستعد به فرق‌گذار احتياج ندارد، وقتى كه آنها جداشده‌اند پيش از آن ردياب آنها را زود گذر كرده است
تاریخچه کروماتوگرافی
تاریخچه
ميخائيل سميونويچ تسوت گياه‌شناس روسيه اي بود كه اولين بار تكنيك كروماتوگرافي در 1900 در طول تحقيقش روي كلروفيل اختراع كرد. او از يك ستون سيال‌جذب سطحى استفاده مي كرد شامل كربنات كلسيم تا رنگينه گياه جدا بكند. اين روش در 30 دسامبر 1901 در11 كنگره طبيعت‌گرايان و دكتران را وصف‌شده بود در خيابان پترنسبورگ .
تشريح اولين چاپ‌شده در 1903 بود، اقدامات انجمن از طبيعت‌گرايانورشو، مقطع بيولوژى. او اولين بار اصطلاح كروماتوگرافى در چاپ 1906 در دو روزنامه درباره سبزينه در آلمان مجله مشتق از مواد گياهى، بكار برد در 1907 او كروماتوگرافي را براى انجمنبوتينيكال آلمان ثابت كرد. به طور جالب، نام خانوادگى ميخائيل(تسوت) به معني(رنگ) در روسيه بنابراين آنجا امكان كه كروماتوگرافى پردازنده نامش است(تقريباً" رنگ بنويسد)" يك راه بود كه او مى توانست اطمينان پيدا بكند در 1952 آرچر جان پورتر مارتين و ريچارد لورنس ميلونگتون سينگ جايزه نوبل شيمى را براى اختراع كروماتوگرافى تقسيمى گرفتند
.[ 1] از آن وقت به بعد، تكنولوژى به تندى پيشرفت كرده است. محققين براى كه پيدا كردند اساس و اصول كروماتوگرافى تسوت مى بايست خيلى راه متفاوت بكار ببرد، افزايش دهنددر زير وصف انواع كروماتو گرافي مختلف آمده است. با هم، پيشرفتها اجراء فنى كروماتوگرافى راكه مداوم بهبود مى يابند، اجازه‌دهنده جدايى ملكول‌هاى به طور افزايشى مشابه
اصطلاحات کروماتوگرافی
آناليت ماده اي است خالص مى كند يا در طول كروماتوگرافى جدا مى كند
كروماتوگرافى تجزيه‌اى به هويت كار دارد و معلوم مي كند غلظت ملكول‌ها در يك تركيب
يك كروماتوگرام نتيجه ظاهرى كروموتوگراف است. نوك‌هاى متفاوت يا روى كروماتوگرام را طرح‌دار مى كنند با اجزاء متفاوت تركيب جداشده مطابقت بكند
نقشه روى محور ايكس زمان نگهدارى است و نقشه اي روى محور واي يك علامت (براى مثال به وسيله طيف‌سنجى Vu را به دست آورد) مطابق مقدار آناليت خارج‌شونده سيستم.
فاز متحرك آناليت و حلال تركيب است كه از ميان فاز ساكن جا به جا مى كند
كروماتوگرافى مقدماتى به كميت‌هاى كافى يك ماده عادت داشته باشد پاك بشود براى بيشتر استفاده بكند، به جاى اينكه آناليز
يك كروماتو گراف در بر گرفته يك تركيب شيميايي كه حمل مي كند مايع يا گاز و جدا ميكند مولفه هاي هر قسمت كه نتيجه آن پي بردن به مقدار توزيع آنها در محلول است بطوريكه آنها در محدوده يا در طول فاز ساكن جاري مي شوند
زمان نگهدارى هست مدت خصوصيت براى جدا كردن ملكول مي برد و گذراندن آن از ميان سيستمي كه تحت نظر دستگاه تهويه است
فاز ساكن ماده اي است كه ثابت نگه دارد محل براى روش كروماتوگرافى و هست مرحله كه وقتيكه حلال‌ها و آناليت تغيير مكان مي دهند يا مى بندد. مثال‌ها سيليس را در برمى گيرندلايه درلايه نازك كروماتوگرافى ..
ادامه مطلب در لینک زیر
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید