ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سی و سه نکته از بایدها و نبایدهای مدیریت وب سایت یا وبلاگ



R£ɀД
06-11-2007, 21:49
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


▪ اول :
موتور جستوجوی انعطاف ناپذیر: بسیاری از موتورهای جستو جو کاربر را ملزم به ورود پارامترهای زیادی می کنند.
▪ دوم:
پیمایش عرضی صفحات وب: کاربران علاقه ای به پیمایش افقی صفحات ندارد.
▪ سوم:
عدم وجود بخش جست و جو: بخشSearch باید به سایت های با بیش از ۱۰۰ صفحه , اضلفه شود.
▪ چهارم:
اندازه فونت ها و متون: به خصوص افرادی بالای ۴۰ سال با حروف نازک یا کوچک مشکل دارند و باید ترتیبی اتحاذ شود تا از طریق مرورگر امکان تغییر اندازه فونت ها فراهم شود.
▪ پنجم:
متن زیاد: معمولا سایت های حاوی متن های حجیم , خسته کننده هستند.
▪ ششم:
پنجره های باز شوی خودکار: کاربران ترجیح میدهند که خودشان مقصد را تعیین کنند.
▪ هفتم:
جمع آوری آدرس های پست الکترونیکی بدون هیچ روند امنیتی: کاربران بایدبرای وارد کردن آدرس E-mail خود , کاملا مطمئن و متقاعد باشند.
▪ هشتم:
آدرسهای طولانی و پیچیده صفحات: انتخاب یا کار بر روی آدرس های بیش از ۷۵ کارکتر دارند, مشکل است.
▪ نهم :
پیوند E-mail در مکان نا مناسب: E-mail باید کاملا برجسته , مشخص و در مکانهای مناسب بوده و از پیوندهای معمول صفحه تفکیک شود.
▪ دهم:
بازگشت کنند یا ناموفق به صفحات قبل: کلید Back دومین دکمه مورد استفاده کاربران است.
▪ یازدهم:
رابط گراافیکی (GUI) برداشت غیر استاندارد: براشت کاربر از عناصر و اشیای موجود در برنامه ها تثبست شده.
▪ دوازدهم:
نبود بیوگرافی در سایت ها: وجود بیوگرافی باعث ایجاد اطمینان در بازدیدکنندگان سایت می شود.
▪ سیزدهم:
ضعف ارشیو: در اغلب مواقع لطلاعات قدیمی هم مورد استفاده کاربران قرار میگیرد.
▪ چهاردهم
پیوند های متعد برای رسیدن به صفحات خاص: کاربران مایل به استفاده مکرر از پیوند ها برای رسیدن به هدف نیستند.
▪ پانزدهم
استفاده بیش از موعد از امکانات پیشرفته: استفاده از امکاناتی مانند CHAT , ایجاد انجمن هایگفت و گو , E-mail رایگان , نقشه ۳ بعدی سایت و غیره , بار مالی زیادی را برای مدیران سایت تحمل می کنند.
▪ شانزدهم:
بار گذاری کند صفحات: وجود گرافیک های سنگین , آزار دهده خواهد بود.
▪ هفدهم:
ساختارهای تبلیغاتی: کاربران معمولا از مشاهده ساختارهای تبلیغاتی خودداری می کنند.
▪ هجده ام
طراخی اختصاصی برای افراد خاص: سایت باید کاملا برای تمام کاربران اینترنت (نه فقط متخصصین)قابل استفاده و گشت زنی باشد.
▪ نوزدهم:
رسالت و هدف نا مشخص سایت: باید نو سایت از نظر جنبه های تجاری یا اطلاع رسانی مشخص شود.
۲۰)پیوند به سایت های دیگر: به دلیل فلسفه و ساختار متفاوت طراحی در سایتهار مختلف , نباید تعداد پیوندهای خارج از سایت زیاد باشد.
▪ بیستم:
فراموش کردن هزینه پشتیبانی سایت: بودجه پشتیبانی و نگه داری باید حداقل به اندازه ۵۰ درصد هزینه راه اندازی سایت در نظر گرفته شود.
▪ بیست و یکم :
تلقی از سایت به عنوان یک رسانه دسته دوم: سایت با تلویزیون , روزنامه یا بروشور تفاوت های اساسی دارد.بنابراین نباید از آنها کپی برداری کنیم.از طرفی ارتباط ما را به عنوان یک رسانه تمام وقت با افراد متعددی برقرار می کند و نباید آن را دست کم گرفت.
▪ بیست ودوم
پیوندهای تکراری از نظر محتوا: مثلا پیوند یک تبلیغ بعد از ورود به آن , نباید حاوی همان پیوند تبلیغ در صفحه باز شده باشد.
▪ بیست و سوم
تلقی یکسان از اینترنت و اینترنت: در اینترنت داخلی اهداف و کاربردهای مرتبط با امور شرکت مدنظر است.ولی اینترنت یک مکان عمومی است.
▪ بیست و چهارم
عدم قبول مهندسی بهروری و بازار: رد خواسته های بازار , به منزله رد نیازهای کاربران است.
▪ بیست و پنجم:
استفاده از قاب ها و صفحات چند فریمی: این موضو برای چاپ و آدرس دهی صفحات , مشکلاتی را در بر دارد.
▪ بیست و ششم :
انیمیشن و متون متحرک: تمرکز بازدید کنندگان از سایت را بر هم میزند.
▪ بیست و هفتم:
صفخات غیر قابل بازگشت: عدم وجود پیوند برای بازگشت به صفحه اصلی و صفحات دیگر مشکلی بزرگ در تحلیل سایت است.
▪ بیست و هشتم:
نوار مرور(scroll) طولانی: مرور کردن صفحات به طور کلی جالب نیست.
▪ بیست و نهم:
ضعف در راهنمایی سایت: کاربران نباید هنگام گشت زنی تنها بماند.
▪ سی ام :
استفاده از رنگهای غیر استاندارد برای پیوند: هر رنگ معنایی دارد.
▪ سی و یکم:
اطلاعات قدیمی در سایت: باعث کاهش اعتبار و ارزش سایت میشود.
▪ سی ودوم
عدم درج قیمت محصولات: برای بعضی از مشتریان یافتن سریع قیمت اجناس مهم است.
▪ سی و سوم!!!!:
جدی نگرفتن توصیه هایی که ذکر شد!!!!!


منابع :
منبع وبلاگ : فن آوری اطلاعات ایران + یزد

مقالات ارسالی به آفتاب

mohammad0681
05-06-2008, 07:53
خوب بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](11).gif:40:

چه ساده با گریستن خویش زاده می شویم
و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم
و میان این دو ساگی معمایی می سازیم به نام زندگی

SALMAN_LOOLOO
06-06-2008, 07:32
من با این گزینه موافقم .... سی و سوم

yaser_a
10-12-2008, 16:00
فکر کنم کمی دیر این مطلب رو دیدم ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است .
به همین دلیل تشکر خودم رو اعلام می کنم که این تاپیک از قدیمی بودن خارج بشه و دیگرانی که مثل من هنوز ندیدن ازش استتفاده کنند .

ممنون از این مطلب - خیلی مفیده از نظر من .


با تشکر

tajrobenik
16-12-2008, 12:27
نكته‌ي سي‌وسومي خيلي كاربردي بود.

shahinfarasystem
16-12-2008, 16:11
ممنون جای 33 رو نفهمیدم متن کاملا جدی و کاربردی بود ولی به هر حال حالی به حولی....

*Mehran*
06-07-2010, 21:54
linked to any causal model of how IS delivers value to an
organisation ([52,66–72] provide examples of causal
models).
The earliest recommendations from Garrity [1] are not
widely cited but stand out for the exposition of the key
themes to be found in this literature:
1. Devote time to the [IS] program in proportion to its cost
and potential.
2. Review plans.
3. Follow up on results.
4. Facilitate ‘‘the management problems involved with
integrating computer systems with the management process
of the business”.
Researchers have explored the first theme to encourage
top management to actively identify and focus investment
on the most strategic areas for the organisation [2,73–75].
Other researchers have explored the fourth theme and
emphasised the need to ensure operational managers take
responsibility for delivering the anticipated benefits
[76,77]. Sharma and Yetton [72] highlight the need for what
they call ‘‘management meta-structuration”. They found
that as task interdependence increases in a project, institutional
context present increased barriers which can only be
overcome by mechanisms such as new support structures,
new performance control systems, new co-ordination
mechanisms and changes to performance goals.
Only Beath [78] seems to have made any significant
advance on Garrity’s four themes. She has found [top managers
as] project champions to sometimes be the most
important antecedent to a successful implementation
because of their ability in bringing about organisational
change. Morton [79] identifies the project championing
skills to be mobilizing public opinion, resolving stakeholder
conflicts and winning the hearts and minds of the
project team.
Little has been done to systematically capture these
insights and even today articles are accepted in leading
journals that find top management support for change as
a lesson learned [80].
2.3. Summary of literature
The literature review suggests the reason why the call for
TMS seems to be ignored is that top managers often have
no easy way to recognise good advice. A key insight from
the project management literature consistent with the
demands of corporate governance is that top managers
must focus on the realisation of benefits. However the
research on TMS does not focus on the realisation of benefits.
Some have suggested that benefits and the role of top
management has not been emphasised because it would
result in a loss of power for technical ‘experts’ [81,82].
The implications are very significant. Boards and top
management are dependent on the advice they receive
[83]. In one study, a senior board member made the assessment
that ‘‘with technocrats, the only three things you can
be sure of are: nothing would get finished on time, it would
always cost vastly more than predicted and it would never
do what it was promised to do” [84]. This is an extreme but
not unusual view and is significant because it fails to differentiate
between project management success and project
success. The quote supports the assertion that future advice
must be credible.
Generally only lip-service is paid to the need for TMS,
yet there are still many successes. It would be inappropriate
to suggest major changes in practice unless there is stronger
evidence that the current practice is wrong in its emphasis.
The highest priority must therefore be an evaluation of
whether the effort to challenge the status quo is justified.
This paper proposes to meet this need and evaluate the
importance of TMS against the other commonly recognised
CSFs. Project success will be emphasised over project
management success and defined to be consistent with corporate
governance objectives – ‘when [promised] benefits
are delivered and above average performance is achieved,
taking into account of risk’. Top management support is
defined as: devoting time to the [IS] program in proportion
to its cost and potential, reviewing plans, following up on
results and facilitating the management problems involved
with integrating ICT with the management process of the
business. These activities will be assumed to be undertaken
Table 1
Summary of advice for top managers by scope and success criteria
Scope of TMS advice
IS in general IS projects IS function
Criteria for success Realisation of benefits Doll and Vonderembse [75],
Garrity [1], Henderson [77],
Lane [74], O’Toole and O’Toole [73],
Rockart [76],
Rockart and Crescenzi [2]
Adams [104], Delone [105], McGolpin and Ward [67],
Reich and Benbasat [68], Rochleau [106],
Rockwell [103]
User satisfaction Bassellier and Pinsonneault [9],
Dinter [12], Freeman [102],
Jarvenpaa and Ives [6]
Ma¨hring [14], Markus [18],
Sharma and Yetton [72]
Technical or project
management success
Brandon [10], Doll [3], Izzo [11],
Lederer and Mendelow [4]
Emery [7], Schmitt and Kozar [13]
R. Young, E. Jordan / International Journal of Project Management 26 (2008) 713–725 715


با سلام دوست عزیز ، اینی که اینجا نوشتی چیه ؟ کپی گرفتی و چسبوندی اینجا ؟؟؟؟ در ضمن زبان این سایت فارسیه نه انگلیسی ...:18: