مشاهده نسخه کامل
: سوال در مورد خواب زیاد و غیر قابل کنترل.
سلام.
چند وقتیه که خواب شبم , هم خیلی زیاد شده و هم غیر قابل کنترل.
یعنی وقتی می خوابم , تا یکی منو صدا نکنه و هشیارم نکنه بیدار نمی شم و خوابم ادامه پیدا می کنه.
مدتش هم خیلی بیشتر از 7 یا 8 ساعته ....و اکثراً به 10 , 12 و بعضی موارد به 13 ساعت هم میرسه !
در حالی که فرقی نمی کنه که سر شب , مثلاً ساعت 10 بخوابم , یا 2 و 3 نصف شب..... در هر صورت بیش از 7 ساعت استاندارد می خوابم که بسیار بسیار کلافه ام کرده.
چیکار کنم ؟
آیا دلیلی داره که اینقدر می خوابم ؟
موقع خواب اصلاً خسته به نظر نمی رسم....
ولی چرا ؟ آخه 13 ساعت خواب آدمو از کار و زندگی میندازه !
Mohammad Hosseyn
19-09-2007, 13:43
شاید فعالیت شما در طول روز خیلی زیاده ...
این مطلب کوتاه هم در مورد این مورد هست :
پژوهشگران معتقدند خواب كـمتـر یا بیشتر از 8 ساعت در شـب مـوجـب بــروز مشكلاتی برای انسان میشود.
تحقیقـات نشـان میدهد: افرادیكه بیشتراز 8 سـاعـت در شـب میخوابند به سختی به خواب می رونـد و بـا مشكلاتی همچون افسردگی, احساس خستگی در روز و راه رفتن در خواب مواجه می شوند.
پژوهشها همچنین نشان داده است افرادی كـه شب ها كمتر از 8 ساعـت می خـوابنـد پـس از برخاستن از خواب چندان سرحال نیسـتنـد و بیشتر از سایر افراد با خطر مرگ ناگهانی روبرو هستند.
Mohammad Hosseyn
19-09-2007, 13:46
این هم یک مطلب کامل در این مورد ...
اگه کمکتون نکرد بگید :
-----------------------------------------------
بیخوابی
شرح بیماری
بیخوابی عبارت است از اختلال در خواب، از جمله مشکل در به خواب رفتن، مشکل در باقی ماندن در حالت خواب، بیدار شدن متناوب، بیدار شدن صبح خیلی زود، یا ترکیبی از این حالات.
بیخوابی در تمام سنین رخ میدهد، اما در سالمندان شایعتر است.
بیخوابی ممکن است موقتی باشد، مثلاً در اثر بروز کلی بحران در زندگی یا تغییر شیوه زندگی؛ یا مزمن باشد، مثلاً به علت مشکلات جسمی یا روانی یا خوردن دارو
علایم شایع
بیقراری به هنگام کوشش برای به خواب رفتن
خواب کوتاه و به دنبال آن بیدار شدن از خواب
خواب طبیعی تا صبح خیلی زود (4-3 صبح)، سپس بیدار شدن (غالباً همراه با افکار ترسناک)
دورههای بدون خواب کافی به طور متناوب با دورههای خواب زیاد یا خوابآلودگی در زمانهای نامناسب
علل
افسردگی، در این حالت معمولاً فرد خیلی زود از خواب برمیخیزد.
پرکاری غده تیرویید
اضطراب ناشی از استرس
مشکلات جنسی، مثلاً ناتوانی جنسی
خوابآلودگی و چرت زدن در طی روز
محیط پر سروصدا (از جمله خرخر همسر)
آلرژیها و خسخس سینه در صبح زود
بیماریهای قلبی یا ریوی که باعث تنگی نفس به هنگام دراز کشیدن میشوند.
بیماریها یا اختلالات همراه با درد، مثلاً فیبرومیوزیتیا آرتریت (التهاب مفصل)
مشکلات ادراری یا گوارشی که فرد را مجبور میکنند در وسط شب برای رفتن به توالت از خواب برخیزد.
مصرف مواد محرک مثل قهوه، چاییا کولا
استفاده از بعضی از داروها، مثل دکستروآمفتامین، داروهای کورتیزونی، یا داروهای دکونژستان (رفعکننده گرفتگی بینی)
ساعات کاری متغیر و نامنظم
محیط یا منزل جدید
پدیده جا ماندن یا جلو افتادن از زمان به هنگام مسافرتهای هوایی یعنی ساعت بیولوژیک بدن نمیتواند خود را به سرعت با تغییرات زمانی و در نتیجه چرخه روشنایی و تاریکی جدید هماهنگ کند.
ورزش نکردن
نوشیدن الکل
سوء مصرف دارو، از جمله مصرف زیاده از حد داروهای خوابآور
محرومیت از مواد اعتیادآور
عوامل تشدید کننده بیماری
استرس، چاقی، مصرف دخانیات
پیشگیری
شیوه زندگیای را در پیش گیرید که الگوی خواب طبیعی را به هم نزند (به قسمت اصول کلی درمان مراجعه کنید).
اگر خوابتان نمیبرد، برخیزید و کاری انجام دهید.
از خوابیدن طولانیمدت در طی روز خودداری کنید.
اجتناب از هرگونه علت احتمالی در صورت امکان
عواقب مورد انتظار
اکثر افراد قادر به پیروی از الگوی مناسب هستند، البته به شرطی که علت زمینهساز بیخوابی آنها درمان یا حذف شود.
عوارض احتمالی
مزمن شدن بیخوابی موقتی
خوابآلودگی روزافزون در طی روز که تمام جنبههای زندگی را تحت تأثیر قرار دهد.
درمان
اصول کلی
سعی کنید استرس خود را کم کنید. روشهای آرامسازی خود را فراگیرید و به کار بندید.
تا چندین ساعت قبل از خواب از مواد محرک استفاده نکنید.
برای درمان هرگونه بیماری زمینهساز به پزشک خود مراجعه کنید و اگر دارویی باعث بیخوابی شده است از پزشک خود راهنمایی و کمک بخواهید.
پیش از خواب در وان آب گرم کمی بیاسایید.
اتاق خواب خود را تبدیل به دفتر کار نکنید. محیط اطراف را برای خواب هرچه بهتر آماده کنید.
برای به خواب رفتن، ذهن خود را خاموش کنید و تنها به افکار آرامشبخش فکر کنید. *موزیک ملایم بگذارید.
برنامه خواب خود را منظم کنید.
در صورت امکان میتوانید از وسایلی مثل پنبه گوش، چشمبند، یا پتوی الکتریکی استفاده کنید.
اگر علت بیخوابی روانی باشد، رواندرمانی یا مشاوره میتواند مفید واقع شود.
داروها
در موارد زیر امکان دارد داروهای خوابآور تجویز شوند: اگر بیخوابی موقتی در کارهای روزمره شما خللی وارد کرده باشد؛ اگر شما دچار بیماری هستید که مرتباً در خواب شما اختلال ایجاد میکند؛ اگر احتیاج به برقراری الگوی خواب منظم دارید.
استفاده طولانیمدت از خوابآورها ممکن است اثر عکس داشته باشد یا حتی اعتیادآور باشد. هیچگاه از قرصهای خوابآوری که دوستتان داده است استفاده نکنید.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
به طور منظم ورزش کنید تا به اندازه کافی خسته شوید، اما هیچگاه تا 2 ساعت قبل از خواب ورزش نکنید.
رژیم غذایی
رژیم غذایی خاصی توصیه نمیشود، اما اگر قبلاً سوء هاضمه خواب شما را مختل کرده است، تا 3 ساعت پیش از خواب چیزی نخورید. نوشیدن یک لیوان شیرگرم قبل از خواب برای بعضی از افراد مفید است.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانوادهتان دچار بیخوابی شدهاید.
اگر دچار علایم جدید و غیر قابل توجیه شدهاید. داروهای مورد استفاده در درمان ممکن است عوارض جانبی به همراه داشته باشند.
منبع: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Mohammad Hosseyn
19-09-2007, 13:49
این رو هم براتون میزارم ... احتمالا کمکتون می کنه .
------------------------------------------------------------
بی خوابی و پر خوابی
مقدمه:
بیخوابی، ناتوانی در ایجاد یا حفظ تداوم خواب میباشد، در صورتی که وقت کافی برای خوابیدن موجود باشد. بیخوابی یک پدیده شایع است و عوامل زیادی در بروز آن نقش دارند. بیخوابی یا گذرا و موقتی است و یا به صورت مزمن و طولانی میباشد.
بیخوابی را به دو نوع : ۱. بیخوابی اولیه و ۲. بیخوابی ثانویه تقسیم میکنند.
بیخوابی یا منشأ فیزیکی دارد و یا زمینه روحی و روانی
علل بیخوابی گذرا :
* آلودگی صوتی و دیگر عوامل محیطی نظیر بیش از حد گرم بودن یا سرد بودن اتاق خواب
* تغییر مکان خواب
* خوردن مقادیر زیاد چای یا قهوه قبل از خوابیدن
* استرس ، غم و اندوه، داشتن یک امر مهم نظیر امتحان، داشتن چک مهلت دار
* احساس دفع ادرار در طول شب
۱. بیخوابی اولیه :
ناشی از اختلال عملکرد مکانیسمهای خواب و مراکز خواب در ساقه مغز میباشد و در مجموع بیخوابی اولیه نادرتر است.
۲. بیخوابی ثانویه :
یک علت زمینهای سبب بیخوابی میشود، شایعتر است، علل زمینهای موجب بیخوابی عبارتند از: وجود بیماریهای جسمی، درد، مشکلات روحی نظیر اضطراب، افسردگی و مصرف بعضی از داروها و الکل
بیخوابی مزمن :
بیخوابی که بیش از یک ماه طول بکشد را بیخوابی مزمن میگویند. در زنان سالمند شایعتر است و به درمان دارویی مقاوم است.
عوامل محیطی تداخل کننده با خواب طبیعی :
عبارتند از گرما، سرما، سر و صدا، نور، حرکت بیش از حد فرد هم خواب، خوابیدن در محیط ناآشنا، احساس ترس و خطر. افراد دچار اضطراب در شروع به خواب رفتن دچار مشکل هستند. افراد افسرده مشکلی در به خواب رفتن ندارند ولی حدود ۴ - ۳ ساعت زودتر از موعد مقرر بیدار شده و دیگر به خواب نمیروند. فشارهای روحی و شکستهای زندگی سبب بیخوابی گذرا میشوند.
از فرد مبتلا به بیخوابی سوالات زیر پرسیده میشود :
* نحوه و زمان شروع بیخوابی؟
* آیا هر شب بیخوابی دارد یا فقط در مواقع خاص و به طور متناوب؟
* آیا به داروهای خوابآور پاسخ داده است؟
* عوامل برطرف کننده و تشدید کننده بیخوابی کدام هستند؟
* وجود درد یا بیماریهای جسمی؟
* مصرف داروهای محرک سیستم عصبی یا الکل؟
* وجود سابقه افسردگی، اضطراب و اختلال شخصیت؟
* نوع شغل، کار در شیفت شب، میزان و حجم کار؟
از نزدیکان و همخواب فرد مبتلا به بیخوابی سوالات زیر پرسیده میشود :
* خرناس کشیدن یا خروپف کردن؟
* قطع موقت تنفس در هنگام خوابیدن؟
* موقع خواب سر و صدای زیاد کردن؟
* آیا پاها هنگام خواب پرش دارند؟
ادراک نادرست از خواب :
برخی افراد تصور میکنند خواب کافی ندارند و مدعی هستند که اصلا هیچ شبی خواب خوب ندارند ولی بررسی ثبت منحنی خواب شبانه یا پلیسومنوگرافی در کلینیک خواب نشان میدهد که این افراد خوابی با ساختار طبیعی دارند و مراحل خواب عادی میباشد(خواب طبیعی شامل : خواب بدون حرکات سریع چشم یا خواب NREM و خواب با حرکات سریع چشم یا خواب REM است، خواب NREM شامل چهار مرحله ۱، ۲، ۳، ۴ است).
این افراد ادراک نادرست از حالت خواب دارند و باید بدانند که مدت زمان خواب افراد متفاوت است و یک فرد با ۴ – ۳ ساعت خوابیدن، روز بعد کاملا سرحال است و فرد دیگر با ۸ – ۷ ساعت خوابیدن هنوز خوش خواب است و بدش نمیآید که باز هم بخوابد. از نظر فیزیولوژیک حداقل خواب که سبب تأمین نیازهای فیزیولوژیک بدن میشود ۴ ساعت میباشد.
درمان بیخوابی شامل دو قسمت است :
الف) رعایت بهداشت خواب
۱. در طول روز از خوابیدن خودداری شود.
۲. قبل از خواب ورزش و کار بدنی سنگین نشود، هنگام غروب قدم بزنند.
۳. از خوردن غذاهای سنگین در شب و صرف محرکهای سیستم عصبی و الکل یا داروهای آرام بخش قبل از خواب پرهیز شود.
۴. سعی شود زمان خوابیدن و برخاستن از خواب ثابت باشد.
۵. از اتاق خواب صرفا برای خوابیدن استفاده شود.
۶. اتاق خواب آرام، خنک و تاریک و دارای پنجره باشد.
۷. از انجام کارهای فکری شدید و کار طولانی با کامپیوتر قبل از خواب احتراز شود.
۸. لباس خواب راحت و فراخ باشد.
ب) درمان دارویی
- استفاده از داروهای خوابآور بایستی برای مدت کوتاهی باشد زیرا سبب وابستگی، خوابآلودگی در روز بعد و افت عملکرد درسی و شغلی و اجتماعی میشود.
- یک داروی خوابآور مناسب دارویی است که سبب تسهیل در شروع خواب و حفظ تداوم خواب شده و موجب خوابآلودگی در روز بعد نشود.
- در مبتلایان به درد همراه داروی خوابآور از داروهای ضد درد و مسکن نیز استفاده میشود.
- در افراد دچار افسردگی و بیماران مبتلا به بیخوابی اولیه از داروهای ضد افسردگی سه حلقهای استفاده میشود.
پرخوابی روزانه (Daytime Sleepiness)
درمقایسه با بیخوابی شیوع کمتری دارد. پرخوابی روزانه یک علت مهم حوادث محیط کار و تصادفات جادهای است.
ارتباط پرخوابی با اختلالات عصبی روانی بایستی مدنظر باشد.
پرخوابی به دو نوع اولیه و ثانویه تقسیم میشود:
۱ - پرخوابی اولیه یا نارکولپسی :
حالتی است که بیمار با وجود اینکه کمبود خواب نداشته، گرایش شدیدی به خوابیدن دارد. قادر نیست جلوی این خواب را بگیرد. بیمار ممکن است روزانه چندین نوبت در حالی که سر کلاس درس یا در جلسه سخنرانی نشسته یا مشغول تماشای تلویزیون یا در حال گفتگو با دیگران است یا در هنگام رانندگی احساس سنگینی پلکها نماید و چشمهایش بسته و عضلاتش شل شود و به خواب برود، مدت این خواب بیشتر از ۱۵ دقیقه طول نمیکشد و شخص با تحریک لمس و یا قطع شدن صدای گوینده بیدار میشود
۲ - پرخوابی روزانه ثانوی :
علل : کم کاری تیرویید، چاقی، آپنه خواب(قطع موقت تنفس هنگام خواب)، محرومیت از خواب یا ناکافی بودن خواب شبانه.
Mohammad Hosseyn عزیز ! ممنون از لطف و کمکت ....
بزار دقیقاً شرایطم رو برات توضیح بدم ....
در طول روز که فعالیت زیادی انجام نمیدم...
تا دو هفته ی پیش می رفتم بدنسازی.... الان به خاطر دانشگاه و ثبت نام و انتخاب دانشگاه و هزار بدبختی دو هفته است که ولش کردم.
هیچ فعالیت خاص دیگه ای هم ندارم.
فقط در طول روز بیشتر با کامپیوتر کار می کنم ولی نه به شدت سال های قبل. در عوض اعصابم در طول روز زیر فشار زیادیه.
اکثر اوقات هم بعد از ظهر ها بیدارم .... یه موقع هایی که خیلی خسته باشم می خوابم.
شب ها رو اختصاص می دم به تلویزیون , کامپیوتر و تماشای فیلم سینمایی....
اکثر اوقات ساعت از 1 یا حتی 2 و 3 هم می گذره تا می خوابم. ولی فرقی هم نمی کنه که ساعت 10 بخوابم ! در کل بی اختیار بیش از 8 - 9 ساعت می خوابم.
برا بیدار شدن هم موبایلم رو می زارم رو یه ساعت مشخصی که پاشم .... ولی وقتی ظهر پا میشم می فهمم که در حالت خواب و خماری رفتم و صدای زنگشو قطع کردم و دوباره خوابیدم.
وقتی صبح بر اثر یه صدایی یا چیزی از خواب می پرم احساس می کنم که کاری برا انجام دادن ندارم تا بیدار شم و بهتره به خواب ادامه بدم...
خواب های جورواجور هم میبینم .... خواب هایی که اصلاً هیچ نظری ندارم که چجوری میان تو ذهنم !
تو خواب هم یجور احساسی دارم مثل اینکه حرکت خون تو رگ هام خیلی کند می شه.خیلی تو خواب احساس ضعف می کنم.
جای مشخصی هم برا خواب ندارم.... گاهی اوقات رو تخت ... گاهی اوقات هم روی زمین و جلوی تلویزیون می خوابم.
چاق بودم الان هم به خاطر چندین لیل دارم لاغر می شم... البته دست خودم نبوده و هیچ زحمتی هم نداشته برام.
غذام هم خوبه .... یعنی نه زیاد چرب می خورم نه هله هوله...
اکثر شب ها هم چیزی نمی خورم.
همین ... فکر نکنم دیگه چیزی رو جا انداخته باشم.
shahi-007
19-09-2007, 17:53
من نمی دونم چرا منو علیرضا خیلی شبیه همیم:10: اون توی تاپیک اگه یکی رو دوست داری ... اینم اینجا
منم مشکلم یه چیز توی همین مایه هاست.این روزا توی ماه رمضون که از دانشگاه می آم نزدیک 2 الی 3 ساعت تو ظهر می خوابم بیدارم می شم تا شب چشمام به شدت می سوزه.
شبام نزدیکه 6 ساعت می خوابم صبحام به زور با صدای زنگ موبایل پا می شم.ولی شب هر چقدر بخوابم صبحا سر کلاس به شدت خوابم می آد دلیلشم نمی دونم.یعنی می بینم اکثر بچه ها تو طول روز و سر کلاس اصلا خواب آلو نیستند ولی من همیشه خوابم می آد.به سختی جلوی خودم رو سر کلاس می گیرم که خوابم نبره برای همین 70% حرف استاد رو اصلا گوش نمی دم.
من نمی دونم چرا منو علیرضا خیلی شبیه همیم:10: اون توی تاپیک اگه یکی رو دوست داری ... اینم اینجا
منم مشکلم یه چیز توی همین مایه هاست.این روزا توی ماه رمضون که از دانشگاه می آم نزدیک 2 الی 3 ساعت تو ظهر می خوابم بیدارم می شم تا شب چشمام به شدت می سوزه.
شبام نزدیکه 6 ساعت می خوابم صبحام به زور با صدای زنگ موبایل پا می شم.ولی شب هر چقدر بخوابم صبحا سر کلاس به شدت خوابم می آد دلیلشم نمی دونم.یعنی می بینم اکثر بچه ها تو طول روز و سر کلاس اصلا خواب آلو نیستند ولی من همیشه خوابم می آد.به سختی جلوی خودم رو سر کلاس می گیرم که خوابم نبره برای همین 70% حرف استاد رو اصلا گوش نمی دم.
:31::31::31:
آره !! راجع به شبیه بودن , خودم هم نمیدونم !
ولی این بد خوابی خیلی منو اذیت می کنه ....
یه چیز دیگه هم یادم رفته بود بگم .. اینه که در طول روزحوصله ی هیچ کاری رو ندارم... هیچ کاری....:19:
مثلاً همین پای کامپیوتر اومدن رو هم با اکراه انجام میدم.... یا معمولاً گوشیمو وقتی بیدارم خاموش می کنم چون اصلاً حوصله ی صحبت کردن رو ندارم....:2:
خیلی بی حوصله ام...
خیلی:41:
hesam_a_r
05-09-2013, 03:16
نارکولپسی شاید باشه یا اپنه خواب (درمانش بیمارستان سینا بخش نورولوژی مردان ) فقط پیش نورولوژیست برو روان درمانی و گیاه درمانی این .... چیزا کلا ول کن
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.