PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : بررسی سریال های ماه مبارک رمضان



صفحه ها : 1 [2]

Asalbanoo
05-10-2007, 18:11
چقدر هم انصافا خوب دیالوگ ها رو نوشته....

ممنون از مطالب جالبی که گذاشتید....


سلام
خواهش می کنم
ممنون از توجهتون
به نظره من هم واقعا عالی کار کرده...
تشبیهات و تمثیلاتی که به کار می ره واقعا زیباست

Sam Fisher 11
06-10-2007, 01:25
سلام
Nikolas_95 جان شما لطف داری و ولی دو صفحه قبل میتونید دوتا پست از من ببینید. اگر موردی به نظرم بیاد حتما میگم. بعدشم همیشه سر میزنم و بعضی مطالب شما عزیزان رو میخونم .

خیلی ها این چندوقته از بعضی دیالوگ های حاجی ایراد میگیرن که چرا و چجوری تو عصبانیت این همه شعر میبافه ! دلیلش روشنه چون حاجی عاشق شده وآدم عاشق طبع شعرش گل میکنه پس فتحی حواسش بوده و نمیشه گفت دیالوگ های مصنوعی .

قسمت دیشب یکی از بهترین قسمت های این چند وقته بود چون هم از غزاله و هم فرزاد :2:هیچ خبری نبود :31:

تعریف از خود است میدونم :31:ولی اگر پست های قیبلی منو ببینید متوجه میشید که تمام حدس هام تاحالا درست از آب درومدن :5:

به نظرم هستی با اینکه از از لحاظ شخیصیتی سطح پایینی داره و دلیلش هم تربیت خانواده اش بوده ولی فکر میکنم از این کارهاش پشیمون بشه ! اگر خاطرتون باشه مادر بزرگش یه بار بهش گفت خوابتو دیدم که افتادی تو سرازیرس !

مطمئن باشید غزاله بی دلیل وکیل نشده تو این سریال . به احتمال خیلی زیاد با اینکه پدرش در حقش بدی کرد ولی میره به کمکش و وکالتش رو قبول میکنه تا از این منجلاب نجاتش بده .

عاقبت خوبی برای جلال نمیبینم با اینکه خیلی دوست دارم جلال در آخر از همه خوشحال تر باشه ولی دیدید که زن تو صفا سیتی چطور با یکی دیگه اینور و اونور میره ... اگر عکس های آقای شایگان رو پیش سرگرد برد که هیچ اگر این کارو نکرد و خودش پی قضیه رو گرفت فکر نکنم عاقبت خوبی در انتظارش باشه اون فقط به دنبال کارخونه است که خیلی خیلی بعیده بهش برسه !

به نظرم یکی از بهترین انتخاب های بازیگرها ، انتخاب بازیگر نقش شایگان هستش . چون واقعا نمونه یک انسان ضعیف و سست عنصر که از لحاظ شخصیتی در سطح پایینی هم قرار داره رو به تصویر کشیده. از این جهت میگم از لحاظ شخصیتی ضعیفه چون عقیده داره که هدف وسیله رو توجیه میکنه اونم به هر قیمتی . از دخترش می خواد که خودش رو در معرض حاجی قرار بده و همیشه سعی میکنه مشکلات خودش رو به گردن دیگران بندازه .

یه ایرادی که میتونم به فتحی بگیرم شخصیت پردازی نقش غزاله است. زمان اینجور نقش ها دیگه گذشته ... این نقش ها در حد سریال های برنامه خانواد هستن . شخصیت های کاملا مثبت که همیشه منطقی فکر میکنن و به طور آشکار مشخصه که کارگردان می خواد او رو یک شخصیت خوب نشون بده. یه طوری درمورد قضیه پدرش صحبت میکرد که انگار یک ماه از این قضیه گذشته حسابی درموردش فکر کرده و ... . البته خود طناز طباطبایی(اگر اشتباه نکنم) مشکل بیان دیالوگ داره. مشکلش هم در نحوه بیان است. همیشه موقع صحبت کردن بازدم زیادی رو خارج میکنه و نفس های عمیق و همراه با صداش و همچنین فید کردین بیش از حد انتهای دیالوگ هاش بیننده رو اذیت میکنه !



********

اغماء
تا حالا با یک داستان خیالی و کودکانه مواجه بودیم که هیچ تفکری رو نمیشه پشتش دید !
بازی تارخ و دخترش خوبه . حامد بهداد اگر بخواد اینطوری بازی کنه هیچوقت از این سطحی که هست بالاتر نمیره . بازی کاملا تصنعی و همراه با اداهای بیش از حد که هیچوق اجازه همذات پنداری رو نمیده حتی اگر نقش خوب رو بهش بدن !

یک وجب خاک
سه قسمتش که سفارش بهزیستی و کمیته امداد بود که در حد یک فاجعه در تاریخ سریال ها بود.
خیلی مسخره مادری که تازه بچه اش مرگ مغزی شده قبول کرد که عضوهاش بخشیده بشه و از هم ضایع تر این بود که هر دو در یک شهر و یک تاریخ اونم کجا ؟!!! رودبار !!!!! واقعا مسخره بود نمی دونید چقدر خندیدیم واقعا جدی میگم داشتم روده بر میشدم حیف که تکرارش رو فرداش ندیدم ! یه چیزه دیگه اینکه پرده اصلا یادش نبود بچشون رو کجا بدنیا آورده بودن و زنش یادآوریش کرد !

فقط عیاض (ایاز-ض-ظ عیاض-ز-ظ :31:) خوبه و اون دیالوگ های بامزه اش . این فرمتنیه فرمانیه گفتنشون هم با مزه بود بیچاره ها یه جوری میگفتن انگا دران میرن یه شهر دیگه :38: گرچه فرمانیه اصلا شبیه بقیه جاها نیست. و بهشون حق میدم خودشون رو گم کنن تو اون صفا سیتی !

hassanmirabi
06-10-2007, 01:58
تعریف از خود است میدونم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ولی اگر پست های قیبلی منو ببینید متوجه میشید که تمام حدس هام تاحالا درست از آب درومدن
درسته من اين نكته رو تاييد مي كنم
ولي من فكر مي كنم آخر سريال ميوه ممنوعه حاجي با هستي ازدواج نمي كنه چون جلال دست هستي رو مي كنه و اداره تحقيق فساد مالي هم جلالو پته شو رو آب مي ريزه و اين وسط فقط كبك قدسي خروس مي خونه چون حاجي مثل سگ پشيمون ميشه ومي افته به دستو پاي اون

sd70
06-10-2007, 05:40
آخه اگه الياس شيطونه همزمان مي تونه چند جا باشه. چطور وقتي پيش دختره بود و دکتر صداش زد غيب شد رفت پيش اون؟ اينطور که اين فيلم داره نشون ميده اين شيطون در هر لحظه فقط يک آدم رو ميتونه وسوسه کنه!!!!! فکر کنم در اين مورد هم مثله او يک فرشته بود ضعيف و بسيار اشتباه کار شده. البته او يک فرشته بود باز خيلي خيلي ناجور بود.

Asalbanoo
06-10-2007, 14:02
مجموعه "میوه ممنوعه" بیش از هر چیز یادآور نگاه فرانگر سازندگانش به مدیوم تلویزیون است که این وجه را از مرحله نگارش تا انتخاب بازیگر، کارگردانی، آهنگسازی و ... مورد توجه قرار داده است.
به گزارش خبرنگار مهر، از میان مجموعه های ماه رمضانی امسال سهم "میوه ممنوعه" که به کارگردانی حسن فتحی از شبکه دوم سیما پخش می شود، مضمون عشقی ممنوع است که بدل به آزمون زندگی یک مرد مومن می شود.

فیلمنامه این مجموعه کار مشترکی از علیرضا کاظمی پور و علیرضا نادری است که تقسیم وظایف بین این دو نویسنده هم از بدعت های تلویزیون است که بر کیفیت کار تأثیر خوبی گذاشته است. این مجموعه برای اولین بار نام نویسنده ای را به عنوان نویسنده گفتگوها بر پیشانی دارد که نوعی نگاه حرفه ای به نویسندگی را که سال هاست در سینمای جهان نهادینه شده، به ساختار مجموعه های ایرانی وارد می کند.

کاظمی پور یکی از نویسندگان مجموعه "گمگشته" بود که به کارگردانی رامبد جوان رمضان سال 80 از شبکه سوم پخش شد. مجموعه ای که با فیلمنامه حساب شده و جذاب مورد توجه قرار گرفت و هنوز هم از مجموعه های مناسبتی موفق محسوب می شود. نادری هم از نمایشنامه نویسان حرفه ای است که کمتر رسانه دیگری را تجربه کرده ولی همین تجربه کافی است تا او را به عنوان نویسنده ای خوش قریحه و دیالوگ نویسی متبحر به ذهن بسپاریم.



حسن فتحی کارگردان مجموعه هم پس از تجربه مجموعه های موفق "شب دهم"، "مدار صفر درجه"، "روشن تر از خاموشی" و چند تله فیلم و فیلم سینمایی، به ادعای خود تلاش کرده با این مجموعه خود را از زیر بار عنوان یک "تاریخی ساز" رها کند و مهارتش را در کار روی موضوعات روز و رئال به اثبات برساند. کارگردانی که وجوهی چون تسلط بر کارگردانی، انتخاب بازیگر و بازی گرفتن و ... در مجموعه آثارش قابل پیگیری است.

فیلمنامه مجموعه "میوه ممنوعه" با نگاهی به دو داستان کهن و تلفیقی به روز از آنها نوشته شده است. "شیخ صنعان" و "شاه لیر" دو الگوی آشنایی هستند که دستمایه کار نویسندگان قرار گرفته اند تا این مجموعه ورای داستان رئالی که برایش طراحی می شود، متکی بر پشتوانه ای محکم در ادبیات بوده و به نوعی با وامدار بودن به ادبیات نوشتاری حرکتی حساب شده تر را پیش رو داشته باشد.

داستان "شیخ صنعان" از منطق الطیر عطار درباره پیری است که پس از سال های دراز عبادت و اعتکاف در کعبه، رسیدن به مقام کشف و شهود و داشتن چهارصد مرید سالک، شبی خواب می بیند بتی را در روم سجده می کند. او برای تعبیر خواب به همراه سالکانش عازم روم می شود و در آنجا دل به دختری ترسا می بندد و به جای کعبه معتکف خانه یار می شود.

تراژدی "شاه لیر" نوشته ویلیام شکسپیر هم درباره لیرشاه پادشاه بریتانیاست که در اواخر عمر کشور را بین دخترانش تقسیم می کند و ... پس از این است که با چهره واقعی دختران بزرگش مواجه می شود و از دلشکستگی سر به کوه و بیابان می گذارد تا پایانی تلخ بر زندگی او رقم بخورد.

نویسندگان با تلفیق این دو داستان کهن و اقتباسی امروزی از آنها تلاش کرده اند کلیدهای مناسبات امروزی را جایگزین روابط حاکم بر این دو قصه کنند و در واقع خوانشی جدید از این دو متن داشته باشند. خوانشی که نقطه امتیاز آن اهمیتی است که به اسکلت اولیه و پایه های داستانی داده شده است. این گونه است که می توان امیدوار بود خط روایی داستان مسیری حساب شده را پیش رو داشته باشد.

همانطور که به خوانش مدرن داستان های کهن اشاره شد، نویسندگان نیز هوشمندانه خود را وادار به اقتباس نعل به نعل نکرده و دست خود را برای حرکتی سیال بر مسیر تعیین شده نبسته اند. قصه از جایی آغاز می شود که حاج یونس فتوحی به مثابه شاه لیر از طرف دختر نازپروده خود (غزاله) طرد می شود. ازدواجی که پدر برای دختر مناسب نمی داند دختر را وامی دارد وقتی نمی تواند از راههای معقول او را راضی کند، با توسل به قانون به خانه شوهر برود.

همانگونه که شاه لیر شکسپیر به جاه و مقام خود غره بود و هر آنچه خلاف نظرش باید حذف می شد، حاج فتوحی هم به دینداری و تقوای خود غره است و هنگامی که نمی تواند به تعبیر خود مانع شورش دختر شود، از خدای خود گله مند می شود و همه چیز و همه کس را مورد لعن و نفرین قرار می دهد.

در چنین موقعیتی است که ناشکری و به نوعی غره شدن حاج یونس بر درست بودن اعمال و رفتارش، او را وارد آزمونی می کند که برخاسته از همان خاص اندیشی است که او از خود دارد. انسان خاص مورد آزمونی خاص قرار می گیرد و حاج فتوحی هم به مثابه شیخ صنعان وارد امتحان خطیر زندگی خود می شود.

چنین تلفیقی از دو قصه کهن، انتخاب بهترین مدخل برای ورودی قصه و به نوعی تلفیق آنها با هم از ویژگی هایی است که فیلمنامه مجموعه "میوه ممنوعه" داراست. در واقع نوع نگاه نویسندگان به این دو داستان موجب شده در سیری منطقی اولین موقعیت، علت و دلیل شکل گیری دومین موقعیت شود. به این مفهوم که ترک شدن حاج فتوحی از سوی دخترش، سرخوردگی در او پدید می آورد که گرایش اولیه او به سوی هستی (دختر تنها مانده یک کارخانه دار ورشکسته) را توجیه می کند.



در عین حال طراحی قصه فرعی و شخصیت های مکمل لازم برای پر کردن عرض مسیر داستانی هم به گونه ای شکل گرفته که بیشترین ارتباط را با هسته اصلی ماجرا یعنی حاج فتوحی و موقعیت متزلزل کنونی او دارند. اگر به جزئیات زندگی جلال، سمانه و حتی پسر پشت کنکوری حاجی وارد می شویم همه برای پهن کردن هر چه بیشتر تور داستانی برگرفته از منش و شأن حاجی است. اگر درگیری های کاری خاص همسر حاجی و جاه طلبی های او برجسته می شود همه و همه در جهت ترسیم کانون خانواده ای است که از او منشأ گرفته و حالا هم متأثر از اوست.

در شکل گیری رابطه عاطفی بین حاج فتوحی و هستی یک سیر درونی و روانشناسانه دوطرفه لحاظ شده که نوعی دوگانگی هم با خود به همراه دارد و این فضای دوگانه و مشخص نبودن کنه نیت هر یک به تعلیق موجود دامن می زند. تعلیقی که برخاسته از پرداخت و زاویه دید خاص نویسندگان است. همانطور که اشاره شده گرایش اولیه حاجی به هستی نوعی جایگزینی برای دختری است که او را ترک کرده و به تدریج این وجه رنگ و بویی از حریم ممنوع را با خود به فضای قصه می آورد.

تجمع اطرافیان از روحانی مسجد تا کارآگاه پلیس و جلال بر تذکر و نصیحت کردن حاجی هم فضایی ایجاد می کند که او وارد بازی نفی و انکار شود و به تدریج خودش را هم انکار کند. در مورد هستی هم این دوگانگی و قطعیت پیدا نکردن یک حکم کلی، از پیش تعیین شده بودن سرنوشت این رابطه را منتفی می کند. هستی هم در موقعیتی بحرانی و نامتعادل برای کمک گرفتن به حاج یونس متوسل می شود هر چند به اصرار حسابدار کارخانه.

ولی پافشاری او در ادامه بازی رنگ و بویی دارد از نوعی جایگزین قرار دادن برای پدر و توجه به حاجی به عنوان یک نجات دهنده و تکیه گاه. این سیر وقتی پیچیده تر می شود که به تدریج هستی به نوعی حاکمیت را در این رابطه از آن خود می کند و به نظر می آید آگاهانه در پی تأثیرگذاری بیشتر بر حاجی است یا برای استفاده از او یا علاقمند شدن به او که این ابهام با دوگانگی که هستی در رفتار و گفتار دارد همچنان باقی است.

با چنین نگاه حساب شده و دوری جستن از رویکردهای کلیشه ای است که حتی عقده گشایی حاج فتوحی برای همسرش و واکنش زن پیامدهای خاص خود را به همراه دارد. روندی که در عام ترین شکل خود هم به رویارویی دو زن منجر می شود، ولی این رویارویی هم در "میوه ممنوعه" واجد ویژگی هایی است که مولفه های خاص کارگردانی، انتخاب لوکیشن و تفکر پشت شکل گیری این رویارویی که به نوعی حریف طلبی زنانه می ماند، آن را متفاوت می کند.

دیالوگ نویسی مجموعه "میوه ممنوعه" همانطور که اشاره شد از نقاط قوت و امتیاز کار است که بنابر شناسنامه هر کاراکتر طراحی و نوشته شده است. هر چقدر که حاج فتوحی را در نقش شاه لیر و شیخ صنعان با کلامی تمثیل گونه و شاعرانه با تکیه بر پشتوانه او می توان باور کرد، همسرش را در نقش زنی غرق در مناسبات کاری با دیالوگ های خشک و عاری از احساس که نوعی روتین بودن و بی حوصلگی را با خود به همراه دارد می توان به خاطر سپرد.

هر چند در این میان دیالوگ های جلال فرزند ناخلف حاجی که تمثیل و شعر و شعار را یکجا به همراه دارد و نسبت آن با جوانی دغل که نه سن و سالی دارد و نه تحصیلاتی چندان پذیرفتنی نیست، اما نفس ترکیبات زیبایی که نویسنده خلق کرده تا از یکدستی و یک وجهی شدن کاراکترها پرهیز کند اهمیت خود را پیدا می کند.

طراحی سکانس های تکان دهنده تقابل و رویارویی که با نوعی چرخش موقعیت همراه است از دیگر امتیازات "میوه ممنوعه" است. از تأثیرگذارترین نمونه های این مورد را باید سکانس رویارویی خانواده حاج فتوحی پس از بیرون افتادن راز پدر از پرده مثال زد. موقعیت اولیه چیست؟ دور هم جمع شدن دختران و پسران حاجی برای همدردی با مادر که حاجی به او بی حرمتی کرده است.

با چنین تعریف اولیه مخاطب از جایی وارد سکانس می شود که غزاله برای اولین بار پس از طرد شدن از خانه پدر برای دلداری مادر سر می رسد. موقعیتی که مادر با بحرانی که پیش رو دارد رفتاری ضد و نقیض دارد. ابتدا از غزاله استقبال می کند و از حاجی گله مند می شود، بعد از جلال شاکی می شود که این نان را به دامن خانواده گذاشته و حالا هم آبروی پدر را برده و همه را خبردار کرده و ... کمی بعدتر از مقصر دانستن خود از زبان غزاله، او را مقصر این ماجرا می داند که خانه را ترک کرد.



بازی "کی بود، کی بود، من نبودم" زیرساخت طراحی کنش و واکنش های این سکانس قرار می گیرد تا به تدریج بازی فراگیر شود و هر کس با مقصر کردن دیگری، دامن خود را از آلودگی اتفاق پاک نگه دارد. در چنین موقعیتی با حضور کاراکترهایی که هر یک به نوعی درگیر هستند، خلاقیت کارگردان است که این بازی را در ترکیب کردن مشغولیت های هر کاراکتر و حرکات بازیگران و دوربین به نوعی به تصویر می کشد که بی تردید از معدود تصاویر واقعی از یک درگیری خانوادگی ایرانی است که تاکنون ثبت شده است.

این بازی وقتی در زیرساخت سکانس جای خود را محکم می کند که با ورود پدر و جابجایی موقعیت قدرت که به مدد دیالوگ نویسی قوی امکانپذیر شده به نوعی تعبیر عام از اقلیت و اکثریت حاضر زیر سئوال می رود. حاج فتوحی حاضر است با مقصر کردن تک تک اعضا خانواده به زعم خود آخرین شرکت کننده این بازی باشد و کسی روی دست او برگ نزند. موقعیتی منحصر بفرد که به مدد دریافت خلاقانه کارگردان از فیلمنامه ای حساب شده حاصل شده است.

"میوه ممنوعه" از مجموعه های مناسبتی است که شاید تنها مشابه آن را "صاحبدلان" نام برد که به کارگردانی محمدحسین لطیفی ماه رمضان سال گذشته از شبکه اول پخش شد. مجموعه هایی که یادآور مخاطب و دیگر سازندگان می شوند که می توان به سفارش هم به مثابه کاری دلی نگاه کرد و برای سلیقه مخاطب و آنچه به عنوان ماحصل کار سازندگان باقی می ماند دل سوزاند. "میوه ممنوعه" نگاهی فرانگر به مدیوم تلویزیون دارد که این وجه را از نوع نگاه سازندگانش از مرحله نگارش تا انتخاب بازیگر، کارگردانی، آهنگسازی و ... گرفته است. نوعی احترام آمیخته به شوق از انجام کاری درخور ...

Asalbanoo
06-10-2007, 14:03
هانیه توسلی حضور حسن فتحی را به عنوان کارگردان مجموعه تلویزیونی "میوه ممنوعه" از دلایل پذیرفتن پیشنهاد بازی در این مجموعه دانست.
این بازیگر درباره پذیرش نقش هستی در مجموعه "میوه ممنوعه" به خبرنگار مهر گفت: "ابتدا که این نقش را پذیرفتم کمی نگران بودم، چرا که مجموعه مناسبتی بود، اما حضور حسن فتحی به عنوان کارگردان باعث شد نگرانی ام برطرف شود. از سوی دیگر فتحی را نمی‌توان با دیگر کارگردانان تلویزیون مقایسه کرد. به نظرم او یک سر و گردن از دیگر کارگردانان تلویزیون بالاتر است و کارهای خوب او این مسئله را به وضوح نشان می‌دهد."



توسلی در ادامه خاطرنشان ساخت: "من مجموعه‌های "مدار صفر درجه" و "شب دهم" را خیلی دوست دارم. به هر حال در پذیرش هر نقش کارگردان خیلی مهم است. وقتی هم سیناپس قصه را خواندم، احساس کردم نقش هستی جای کار دارد و در روند فیلمنامه هم این نقش شکل گرفت. الان احساس می‌کنم نقش هستی نقص‌هایی دارد و شاید می‌توانست بهتر از این باشد، ولی با در نظر گرفتن همه چیز کاراکتر هستی جذابیت دارد."

بازیگر نقش هستی درباره اینکه آیا نقص‌های این شخصیت مربوط به زمان کم تولید می‌شود، توضیح داد: "قطعاً اگر برای فیلمنامه وقت بیشتری گذاشته شود، خیلی از نقص‌ها برطرف می‌شود. اگر به جای دو ماه برای نگارش، نویسندگان مجموعه شش ماه وقت داشتند، مسلماً کار بهتر می‌شد. نقص کاراکتر هستی مربوط به ریزه‌کاری‌ها و جزئیات است و نه کلیت مجموعه."

وی ادامه داد: "قصه مجموعه "میوه ممنوعه" را خیلی دوست دارم، چرا که اتفاقات جالبی در آن می‌افتد، اما یکسری ریزه‌کاری‌ها وجود دارد که اگر قشار کار نبود، می‌توانست در همه چیز از جمله بازی، کارگردانی، تصویربرداری، طراحی صحنه و ... تاثیر بگذارد، ولی ویژگی بارز و مهم این مجموعه این است که حسن فتحی از هیچ چیز در کار نمی‌گذرد و آنچه می‌خواهد با وسواس می‌گیرد، حتی اگر وقت کم باشد کار خود را به نحو مطلوبی انجام می‌دهد و این مسئله خیلی مهم است."

توسلی درباره دلایل تردید خود پیش از پذیرش نقش هستی گفت: "من به کارگردان اعتماد داشتم و سیناپس را هم خوانده بودم و دوست داشتم. با توجه به اینکه کار مناسبتی بود و من قبلاً هم یکبار تجربه آن را داشتم، این مسئله به ذات من برمی‌گردد و آن هم مربوط به تناقض درونی‌ام می‌شود که برای بازیگری دارم. در واقع یک ذره از مخاطب زیاد می‌ترسم در مجموعه "وفا" هم این اتفاق افتاده بود."

وی درباره تاثیر بازتاب‌های پس از پخش بر بازی‌اش با توجه به همزمانی تولید و پخش گفت: "ضبط و پخش همزمان بر بازی‌ام تاثیر می‌گذارد. مثلاً متوجه نکته‌ای در بازی‌ام شدم و احساس کردم اگر این کار را نکنم، بهتر است. سعی می‌کنم مجموعه را ببینم، حتی سر صحنه هم که هستیم، می‌بینم. اگر هم سر ضبط باشم، تکرار مجموعه را در خانه تماشا می‌کنم."

بازیگر نقش هستی در ادامه افزود: "البته وقتی پخش مجموعه "میوه ممنوعه" شروع شد، خیلی از بخش‌های نقش هستی گرفته شده بود، اما چند تا از صحنه‌های مهم باقی مانده بود که حالا سعی می‌کنم ریزه‌کاری‌هایی که متوجه شدم را پیاده کنم. اتفاقاً شیوه جالبی است و همزمانی پخش و تولید بر بازی تاثیر می‌گذارد."

توسلی درباره تاثیر بازی بازیگر نقش مقابل به ویژه شخصیت حاج یونس بر بازی خود گفت: "بازیگر نقش مقابل خیلی مهم است. به نظرم همه بازیگران این مجموعه خیلی خوب بازی کرده اند. به ویژه علی نصیریان که خیلی فوق‌العاده نقش را بازی کرده و حتی من از بازی او حیرت می‌کنم. در این کار به گونه‌ای دیگر بازی کرده است. شانسی که ما در این مجموعه آوردیم این بود که کار را دو دوربین گرفتیم و این در تداوم حس خیلی کمک می‌کرد."

این بازیگر در پایان گفت: "مجموعه "میوه ممنوعه" را خیلی دوست دارم. شاید آن نقصی هم که درباره نقش هستی به آن اشاره کردم به خاطر این است که همزمان پخش می‌شود. جزئیاتی را می‌بینم که بهتر بود اتفاق می‌افتد. قطعاً هیچ کاری کامل نیست و این را به خاطر این می‌گویم که کمالگرا هستم. در مجموع عوامل این مجموعه از کارگردان گرفته تا بازیگران و ...خیلی خوب هستند و من خستگی احساس نمی‌کنم."

Asalbanoo
06-10-2007, 14:04
هرمز هدایت یکی از دلایل اصلی پذیرفتن پیشنهاد بازی در مجموعه تلویزیونی "میوه ممنوعه" را واقعی و باورپذیر بودن قصه عنوان کرد.
بازیگر نقش شایگان درباره پذیرش بازی در مجموعه "میوه ممنوعه" به خبرنگار مهر گفت: "بار اولم است که با توجه به آماده نبودن فیلمنامه کاری را پذیرفتم. طبیعی است این گروه ماجرایش فرق می‌کرد. البته قبلاً با حسن فتحی کار کرده بودم و از سوابق او شناخت داشتم. وقتی طرح قصه را خواندم جذبم کرد، چرا که قصه متفاوت و کار واقعی و باورپذیر بود."

هرمز هدایت در ادامه افزود: "گرچه نقش شایگان کم حجم است، اما خیلی تاثیرگذار است و برایم جالب بود تا بازتاب مردم را برای این مجموعه که همزمان با تولید پخش می‌شود، متوجه شوم. به هر حال پذیرش این نوع کارها ریسک است، به ویژه اینکه ما وسواس هم برای انتخاب نقش داریم."



بازیگر نقش شایگان درباره اینکه آیا این کاراکتر جای پرداخت بیشتر هم داشت، گفت: "بله، البته نه اینکه کاراکتر شایگان کامل نیست، ولی چون خودم نویسندگی و کارگردانی می کنم، ممکن است طور دیگری نگاه کنم. شخصیت شایگان می‌توانست بیشتر از این باز شود، ولی آنچه بیشتر من را برای "میوه ممنوعه" جذب کار کرد، پرداختن به معضل کلی اجتماعی بود."

وی خاطرنشان ساخت: "جایگاه این نقش سوای اتفاقات خانواده خود، یک تولیدگر نه چندان بزرگ را نشان می‌دهد که زیر چرخ مسائل دلالی واردات له می‌شود. این معضل اجتماعی مهمی است که می توانست بیشتر به آن پرداخته شود. علاوه بر آن تراژدی این ماجرا هم جای پرداخت بیشتر داشت. تعلیق جذاب و دوست‌داشتنی هم برای کاراکتر شایگان شکل گرفته که جذاب است، چرا که این کاراکتر زیر ذره‌بین است. از سوی دیگر من هرگز دنبال حجم قصه نیستم، بلکه ماهیت قصه برایم اهمیت دارد."

هدایت درباره حضور بازیگر مقابل برای ایفای نقش‌های حسی گفت: "بازیگر مقابل یکی از عناصری است که در حس ما تاثیر دارد و علاوه بر آن حضور کارگردان، متن و ... هم موثر است. برای رسیدن به حس شایگان، مسلماً فتحی نقشی عمده داشت، اما تجربه طولانی‌ مدتم در تئاتر، تلویزیون و سینما نیز کمکم کرد، چرا که فقط بازیگری نمی‌کنم. یکی از مهمترین عنصر کار نمایشی متن است که باید به اصول درام و گره‌ها آشنا باشید."

بازیگر نقش شایگان ارزیابی خود را از مجموعه "میوه ممنوعه" اینگونه بیان کرد: "متاسفانه وقتی مارک مناسبتی بودن می‌خورد، یک مقدار پیش‌داوری به وجود می‌آید، ولی متن مجموعه "میوه ممنوعه" این طور نبود. با توجه به اینکه بازی در چنین مجموعه‌ای تجربه اولم بود یکسری محسنات همچون بازتاب مخاطبان و یکسری ضعف‌ها چون تنگی وقت وجود داشت. شخصاً چنین کارهایی را نمی‌پذیرفتم و بارها که در گروه کودک مجموعه می‌ساختم، چنین پیشنهادی که داده می‌شد، نمی‌پذیرفتم."

Ali Pacino
06-10-2007, 15:35
اغماء
تا حالا با یک داستان خیالی و کودکانه مواجه بودیم که هیچ تفکری رو نمیشه پشتش دید !
بازی تارخ و دخترش خوبه . حامد بهداد اگر بخواد اینطوری بازی کنه هیچوقت از این سطحی که هست بالاتر نمیره . بازی کاملا تصنعی و همراه با اداهای بیش از حد که هیچوق اجازه همذات پنداری رو نمیده حتی اگر نقش خوب رو بهش بدن!
شما اشتباه می کنی حامد بهداد که کارش درسته این حامد کمیلی هست:46: و با شما هم موافقم اصلا با بازیش حال نمی کنم

hormoz72
06-10-2007, 15:45
اغما بدترین فیلمی که دیدم ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مخصوصا برای دخترا مغز رو میخوره ( خواهرمو میگم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Antonio Andolini
06-10-2007, 20:24
سلام امین جان،خیلی خوش اومدی
اختیار دارید

خب الحمدالله یکی پیدا شد اغما رو نبینه کم کم داشتم نگران میشدم!
منم این سریال رو نمی بینم.
فقط یک وجب خاک رو می بینم.البته می دونم که تمام سریال ها با یه کار کلیشه ای مثل ریختن پول تو یه حساب یکی دیگه یا با چهارتا استغفرالله تموم میشه ولی همیشه تو فیلم های ایرانی فقط کافیه آخر فیلمو نگاه کنی تا بفهمی کل فیلم از چه قرار هست یعنی بقیه اش باد هواست

s_a_m4000
06-10-2007, 22:32
این قسمت یک وجب خاک اونجاش که می گفت تو سونا خوابم برد کسی نیومد برم گردونه که کباب نشم خیلی خوب تیکه ای بو کلی خندیدیم جاتون خالی......
اما در مورد میوه ممنوعه....
خیلی سطحی کارشده یعنی سوتی زیاد داره ولی بعضا دیالوگ های خوبی ردوبدل میشه مخصوصا دیالوگ های نصیریان و امیر جعفری... نشون میده اگه یکم بیشتر کار شده بود روش خیلی بهتر میشد به نظرم امیر جعفری خیلی خوب بازی کرده .....
در مورد این پسر کوچیکه هم یعنی چی این می خواد هر کاری بکنه زود یه کتاب میگیره دستش؟؟؟ خب اگه می خوان بگن پشت کنکوریه چرا اینجوری اصلا هیکلش هم به پشت کنکوری ها نمیخوره هاااا

Nikolas_95
06-10-2007, 22:32
منم این سریال رو نمی بینم.
فقط یک وجب خاک رو می بینم.البته می دونم که تمام سریال ها با یه کار کلیشه ای مثل ریختن پول تو یه حساب یکی دیگه یا با چهارتا استغفرالله تموم میشه ولی همیشه تو فیلم های ایرانی فقط کافیه آخر فیلمو نگاه کنی تا بفهمی کل فیلم از چه قرار هست یعنی بقیه اش باد هواست
دوست عزیز،این پستی که از من نقل قول کردید مربوط به روزهای اول تاپیک می باشد

بعد از چند روز نظرها عوض شد و بیشتر توجهات به سوی میوه ممنوعه رفت،همانگونه که در نظرسنجی بالا معلوم هست

Ali Pacino
06-10-2007, 23:15
خیلی جالب شده اصلا نمی تونم کسی دیگه رو جای امیر جعفری تجسم کنم خیلی خوب کاراکتر جلال فتوحی رو بازی کرده واقعا اگه تو انتخاباش دقت بیشتری کنه می تونه یکی از ستاره های تلویزیون وسینمای ما بشه چون ما بازیگر نداریم من فقط تو سینمای ایران پرویز پرستویی و حامد بهداد و البته گلشیفته فراهانی رو قبول دارم
به نظرم فقط پایان سریال میوه ممنوعه معلوم نیست چی می شه؟
اغما و یک وجب خاک رو راحت می شه حدس زد آخرش چی می شه!

pcalixp
06-10-2007, 23:22
:13:جدیدن مخابرات شاکی شده کی میخواد پول مکالمات موبایل الیاس رو بده:20:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mahiar0
06-10-2007, 23:24
مال امروز اغما باحال بود
اين پيربابا يعني به پژوهان كمك ميكنه!

Mahiar0
06-10-2007, 23:26
خیلی جالب شده اصلا نمی تونم کسی دیگه رو جای امیر جعفری تجسم کنم خیلی خوب کاراکتر جلال فتوحی رو بازی کرده واقعا اگه تو انتخاباش دقت بیشتری کنه می تونه یکی از ستاره های تلویزیون وسینمای ما بشه !

اره خيلي منم خوشم مياد ازش ولي حيف توي اين سريال يه جورايي سرش كلاه ميره بيچاره
وحسابداره هم همينطوري وهستي هم هيچ بلايي سرش نمياد :31:

Nikolas_95
06-10-2007, 23:33
مال امروز اغما باحال بود
اين پيربابا يعني به پژوهان كمك ميكنه!
حتما برای همین آوردنش

اون قسمتی که پیربابا و شیطان توی اتاق باهم حرف میزدن،دیالوگهاش یه جوری بود،چرا سجده نکردی....

خیلی به دل نمی چسبید،یعنی به من نچسبید

Ali Pacino
06-10-2007, 23:51
اتفاقا اصلا امشب با اغما حال نکردم یه جورایی رسما همه رو گرفتن شیطان مگه چند تا شکل داره؟:18:
از اول با تریپ الیاس نشونش دادن بعد فرزاد شد بعدشم اون جاهله ( لاته ):21:
حالا اینی که با پیر بابا حرف می زد چی بود اصلا کی بود اگه شیطان بود چرا الیاس نبود اگه الیاس بود چرا فرزاد نبود اگه اون بود چرا لوتیه نبود اگه اون بود پس این یکی چی بود؟!:19:
اگه کسی چیزی فهمید به ما هم بگه:27:

hepco
07-10-2007, 00:02
اتفاقا اصلا امشب با اغما حال نکردم یه جورایی رسما همه رو گرفتن شیطان مگه چند تا شکل داره؟:18:
از اول با تریپ الیاس نشونش دادن بعد فرزاد شد بعدشم اون جاهله ( لاته ):21:
حالا اینی که با پیر بابا حرف می زد چی بود اصلا کی بود اگه شیطان بود چرا الیاس نبود اگه الیاس بود چرا فرزاد نبود اگه اون بود چرا لوتیه نبود اگه اون بود پس این یکی چی بود؟!:19:
اگه کسی چیزی فهمید به ما هم بگه:27:

سلام

حالا من که به اینکه سریال ضعیف کار شده یا نه کاری ندارم اما خوب توی خود قرآن اومده که شیطان اگر اراده کنه تو هر چهره و مقامی میتونه ظاهر بشه.اون مرده هم تو اطاق همونی بود که قسمتای اول بعد از مرگ زن دکتر پژوهان پیش قبر زنش اومد و داشت اونو نسبت به عدالت خدا تو شک مینداخت.از اول تابلو بود شیطونه!

beckham7
07-10-2007, 00:09
آقا بنظر من هیچکدوم بدرد نمی خوره همشون داستانهای تکراری همینجور یه چیزی درست کردن مردمو بذارن سرکار

Sam Fisher 11
07-10-2007, 00:19
شما اشتباه می کنی حامد بهداد که کارش درسته این حامد کمیلی هست:46: و با شما هم موافقم اصلا با بازیش حال نمی کنم
:31:
اوه حواسم نبید ! آره حامد بهداد عراقی !

جلال بیچاره رو دیدی ! الکی نیست آل پاچینو مجرده:31:

از موسیقی تیتراژ اولش معلوم بود که این سریال هم مثل زیر تیغ پر کش و قوس و خیلی تکان دهنده خواهد بود ...

mahi58
07-10-2007, 00:26
از تمام سریال های ماه رمضون حالم به هم می خوره! :(
اون از اون اغماء مزخرف که مشاور پزشکی شون کثیف ترین پزشک این مملکت (دکتر طباطبایی) است!
اون هم از اون میوه ممنوعه چرت که سریال صد در صد بی محتوا است و فقط این یارو کارگردان هالوئه که جدید آوردن و مردم ایران رو پپه و زن ندیده گیر آورده و فقط بلده یه زن رو جلوی دوربین نمایش بده و زنه جلوی دوربین هی از سمت چپ ناز کنه و هی از سمت راست قیافه بگیره!!
حداقل یه بازیگر نیاورده که دو زار هم بازیگری بلد باشه! دختره هر موقع می خواد گریه کنه از قبل توی چشمش نیم لیتر اشک مصنوعی می ریزن و بعد فیلم برداری می کنند و یه ذره هم صداشو بغض آلود می کنه!
توی هیچ سکانسی نیست که این بشر بتونه طبیعی یه ذره گریه کنه!
چه میشه کرد دیگه! وقتی ملاک انتخاب بازیگر توی مملکت میزان روابط محرمانه با کارگردان باشه از این بهتر نمیشه دیگه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

badterojan
07-10-2007, 00:33
آخه اگه الياس شيطونه همزمان مي تونه چند جا باشه. چطور وقتي پيش دختره بود و دکتر صداش زد غيب شد رفت پيش اون؟ اينطور که اين فيلم داره نشون ميده اين شيطون در هر لحظه فقط يک آدم رو ميتونه وسوسه کنه!!!!! فکر کنم در اين مورد هم مثله او يک فرشته بود ضعيف و بسيار اشتباه کار شده. البته او يک فرشته بود باز خيلي خيلي ناجور بود.

دقیقا درست میگید

Oryad
07-10-2007, 01:08
حالا چی !

امواج موبایل پارازیت میندازه توی کارهای شیطان :2:

یکم زیاده روی کردن اما برای سرگرمی خوبه :31:

Antonio Andolini
07-10-2007, 01:32
اغما بدترین فیلمی که دیدم ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مخصوصا برای دخترا مغز رو میخوره ( خواهرمو میگم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دقیقا...............

Ali Pacino
07-10-2007, 06:25
سلام

حالا من که به اینکه سریال ضعیف کار شده یا نه کاری ندارم اما خوب توی خود قرآن اومده که شیطان اگر اراده کنه تو هر چهره و مقامی میتونه ظاهر بشه.اون مرده هم تو اطاق همونی بود که قسمتای اول بعد از مرگ زن دکتر پژوهان پیش قبر زنش اومد و داشت اونو نسبت به عدالت خدا تو شک مینداخت.از اول تابلو بود شیطونه!
سلام
شما درست می گی تازه الان به جا آوردمش اصلا حواسم نبود خود خودشه:10:

Morteza4SN
07-10-2007, 07:07
چند تا نكته :

1_ رقابت اصلي سريال هاي ماه رمضان امسال بين "اغما" و "ميوه ممنوعه" هست و تا اينجا ميوه ممنوعه برنده بوده
2_ حتما شنيديد كه : «‌ اگر ميوه ممنوعه را بخوري ، شكرانه بجا نياوري ، به اغما مي روي ، بعد مي برنت تو يك وجب خاك »
3_ سريال هاي امسال ماه رمضان چيز جديدي براي رو كردن نداشت و همگي به نوعي تكرار سوژه ها و موفقيت هاي سال هاي قبل بود ، كه چندان هم دلچسب نبود ، ولي اين وسط درخشش مجدد علي نصيريان و كشف استعداد امير جعفري در ميوه ممنوعه راضي كننده بود و البته يكي از عوامل موفقيت سريال تا اينجا.
4_ اما ستاره اصلي اين سريال ها بدون شك "برج دراز ميلاد" بوده كه كافي بود تا يه سكانس فيلم در خيابان باشه تا به طور كاملا اتفاقي خودنمايي كنه ! انصافا بازي خوب و لايه لايه و زير پوستيي هم از خود نشان داده و اميد است فك هر چي تونل رسالته با خاك درهم آميزد....

خيلي سعي كردم جدي باشم ولي مثل اينكه بازم نشد ، بي خيال !

Asalbanoo
07-10-2007, 08:55
4_ اما ستاره اصلي اين سريال ها بدون شك "برج دراز ميلاد" بوده كه كافي بود تا يه سكانس فيلم در خيابان باشه تا به طور كاملا اتفاقي خودنمايي كنه ! انصافا بازي خوب و لايه لايه و زير پوستيي هم از خود نشان داده و اميد است فك هر چي تونل رسالته با خاك درهم آميزد

سلام
با این یکی کاملا موافقم
این برج میلاد هم شده پل بروکلین فیلمهای آمریکایی

نشده یه فیلم ببینیم و صحنه ای از این پل توش نباشه

حالا تو این میوه ممنوعه هم همینجوره...حداقل دوبار برج میلاد را نشون می دن

Ar@m
07-10-2007, 19:03
وقعا چه چرت و پرت هایی نشون می دن جالبه همه هم نگاه می کنن همینه که روی این صدا و سیما کم نمی شه
یادش بخیر اون سالی که ماه رمضون هر روز شبکه 2 "در برابر آینده " نشون می داد من کیف می کردم

hepco
07-10-2007, 19:35
امير جعفري در گفت و گو با فارس:

در حضور «نصيريان» و «فتحي» نمي‌توان بد بازي كرد

خبرگزاري فارس: امير جعفري گفت: وقتي تهيه كننده اسماعيل عفيفه و كارگردان حسن فتحي باشد و بازيگران رو به رويت هم علي نصيريان و گوهرخيرانديش باشند بازيگري كه بد بازي كند بايد اين حرفه را ببوسد و كنار بگذارد و به دنبال شغل ديگري بگردد.


بازيگر نقش جلال فتوحي در مجموعه «ميوه ممنوعه» در گفت و گو با خبرنگار راديو وتلويزيون فارس گفت:اين شخصيت كار منفي انجام نمي‌دهد و هر فردي با توجه به شرايط و موقعيتي كه در آن قرار مي‌گيرد مجبور به انجام كارهايي مي شود وگرنه هيچ كس در ذات خود منفي نيست.
وي ادامه داد:بازي متفاوتي در اين مجموعه از خود نشان نداده‌ام چون بازيگر همان بازيگر است و اين نقش متفاوت است كه چهره او را متفاوت نشان مي‌دهد.
وي افزود:همه متنها و بازيها با هدايت كارگردان بوده است و من هيچ كار اضافه‌اي انجام نداده ام. هرچه بوده جلوي دوربين انجام داده‌ايم و جراحي مغز هم نكرده‌ايم. وقتي تهيه كننده اسماعيل عفيفه و كارگردان حسن فتحي باشد و بازيگران رو به رويت هم علي نصيريان و گوهرخيرانديش باشند بازيگري كه بد بازي كند بايد اين حرفه را ببوسد و كنار بگذارد و به دنبال شغل ديگري بگردد.
وي با بيان اينكه همه عوامل وقتي دست به دست هم مي دهنديك كار خوب از آب در مي‌آيد درباره ديالوگهايي كه در اين مجموعه استفاده مي‌كند گفت: شما فكر مي كنيد بازيگري قدرت دارد چنين ديالوگ‌هايي بگويد؟ صد در صد كار آقاي عليرضا نادري بوده و من در اين كار مديون آقاي فتحي و نادري هستم. فتحي به دليل اينكه اين نقش را به من داد و آقاي نادري هم به دليل نوشتن چنين ديالوگ‌هايي كه نظير آن را در سال هاي اخير در چنين كارهاي اجتماعي نداشته و كمتر ديده‌ايم.
وي تصريح كرد: وقتي ديالوگي خوب نوشته شود،بازيگر لازم نيست خيلي زحمت بكشد و خود متن خوب كار را هدايت مي‌كند و درست مانند يك رمان خوب مي‌ماند كه وقتي تا آخر آن را مي‌خواني تمامش در ذهنت باقي مي‌ماند.آقاي نادري تك تك اين ديالوگها را با دقت و وسواس نوشته و در دهان بازيگران قرار داده است. ما كاري انجام نداده‌ايم كار اصلي را كارگردان و نويسنده انجام داده‌اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mahtaab_2007
08-10-2007, 02:23
از تمام سریال های ماه رمضون حالم به هم می خوره! :(
اون از اون اغماء مزخرف که مشاور پزشکی شون کثیف ترین پزشک این مملکت (دکتر طباطبایی) است!
اون هم از اون میوه ممنوعه چرت که سریال صد در صد بی محتوا است و فقط این یارو کارگردان هالوئه که جدید آوردن و مردم ایران رو پپه و زن ندیده گیر آورده و فقط بلده یه زن رو جلوی دوربین نمایش بده و زنه جلوی دوربین هی از سمت چپ ناز کنه و هی از سمت راست قیافه بگیره!!
حداقل یه بازیگر نیاورده که دو زار هم بازیگری بلد باشه! دختره هر موقع می خواد گریه کنه از قبل توی چشمش نیم لیتر اشک مصنوعی می ریزن و بعد فیلم برداری می کنند و یه ذره هم صداشو بغض آلود می کنه!
توی هیچ سکانسی نیست که این بشر بتونه طبیعی یه ذره گریه کنه!
چه میشه کرد دیگه! وقتی ملاک انتخاب بازیگر توی مملکت میزان روابط محرمانه با کارگردان باشه از این بهتر نمیشه دیگه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

وای واقعا دستت درد نکنه . دلم خنک شد. من هم از همه این سریالها حالم بهم میخوره. همشون مسخره و مزخرفن . واقعا حیف وقت که آدم بیاد برای اینها هدر بده.
توی همه سریالهاشون که حتما باید این عشق و عاشقی رو یه جوری جا بدن. از بازی این دختره توی میوه ممنوعه حالت تهوع پیدا میکنم . با اون قیافه و دیالوگ گفتنش همش هم بلد عشوه بیاد . اصلا نمیتونم بازیشو تحمل کنم.
از بازی این لعیا زنگنه توی اغما هم خیلی خیلی متنفرم. نقش زائد و بی خودی داره . فضول . نخود هر آش. اصلا معلوم نیست توی اون بیمارستان چه غلطی میکنه. معلوم نیست دکتر بیهوشی یا مشاور. همش که توی سالن بیمارستان ولوه . به من اگه یک میلیارد هم بدن حاضر نیست نقش ایرج نوذری رو بازی کنم. اه اه اه مگه زن قحطه.دقت کردین این دکتر پژوهان چقدر تخصصی بیمارهاشون معاینه میکنه . مثلا به بیشترشون میگه این چند تاست ؟...
از این الیاس که خیلی بدم میاد. من اصلا از اول هم از این یارو خوشم نمیومد. نمی دونم چرا اینقدر بقیه دخترا میمیرن براش به نظر من که خیلی بازی تصنعی و اغراق آمیزی داره . اه اه اه

یک وجب خاک هم که آخرشه . به خصوص اون قسمتی که مربوط به بیمارستان و بهزیستی این چیزا بود که واقعا کمدی شده بود. کلی خندیدیم .
کاش این ماه تموم میشد تا از شرشون خلاص میشدیم . حالا جالب اینه که تا ماه رمضون سال دیگه همش میخواند جلسات نقد و بررسی پخش کنند حالا نه اینکه خیلی پرمعنی و محتوا هستند.
کلا همه سریالهای ایرانی بی محتوا هستند. من که تا حالا نشده یه سریالو کامل ببینم و بعدش خودم لعنت نکنم که که وقتمو تلف کردم . نمونه هاش. سریال نرگس. مسافری از هند. زیر تیغ ...

R10MessiEtoo
08-10-2007, 09:44
شبها بعد از افطار، يك آقايي به اسم حاجي كامراني مي آيد توي تلويزيون كه قيافه موجهي دارد، وضعش خوب است و دوست دارد خودش آدم خير و مقبول محله باشد. براي اين كار هم حاضر هست پول خرج كند، سر ملت كلاه بگذارد، دروغ بگويد و از همه مهمتر تظاهر كند.

شبها بعد از افطار پسر جواني به نام الياس مي آيد توي تلويزيون كه ظاهر آرامي دارد، قشنگ حرف مي زند، قيافه اش با آن محاسن و پيرهن روشن روي شلوار، آدم را ياد تصوير كلاسيك يك جوان مذهبي مي اندازد و البته ديگر براي همه روشن شده كه او ماهيتي شر دارد و فقط تظاهر مي كند.

شبها بعد افطار مرد جواني به اسم جلال مي آيد توي تلويزيون كه ظاهر موجهي دارد، كت و شلوار ساده، تسبيح، موي كوتاه و ريش، يك بچه بازاري كه تصميم گرفته ظاهر را حفظ كند اما اصل را بر منافع بيشتر بگذارد، كسي كه از جبهه حرف مي زند اما دغدغه اش برنده شدن در مناقصه و به دست آوردن پول بيشتر است.

ما هر شب با چنين شخصيتهايي سروكار داريم و اين يك معني دارد، تلويزيون بلاخره كمي كوتاه آمد و وجود آدمهاي متظاهر را به رسميت شناخته. بعد از اين همه مدت كه در زندگي واقعي گرفتار چنين آدمهايي بوديم بعد از ديدن خيلي از شخصيتها در جاهايي كه هيچ وقت لياقتش را نداشته اند، بعد از ظاهر سازي، بعد از سلب شدن اعتماد خيلي از آدمها از دين و قابليتهايش با ديدن بي كفايتي و دغل بازي چنين افرادي و بعد از خشم عمومي كه سالهاست نسبت به آنها بين مردم علنا ابراز مي شود، بعد از همه اينها، تلويزيون بلاخره كوتاه آمده است.واقعيت چنان تلخ و بي رحم و تند است كه حتي اين محافظه كارترين و محتاط ترين رسانه رسمي كشور را مجبور به عكس العمل كرده. اين شخصيتهاي داستاني حتي نيمي از اتفاقات امروز جامعه مارا بازتاب نمي دهند. ولي با خودشان پيامي دارند؛ اينكه سرانجام ديدگاه رسمي فرهنگي، موج رياكاري و تظاهر و نان به نرخ روز خوردن بعضي آدمها را _كه ظاهر مذهبي و موجه هم دارند_ را به رسميت شناخته و اين اتفاق قابل توجهي است، هرچند سالها دير رخ داده.

در فيلم «وكيل مدافع شيطان» آل پاچينو كه نقش شيطان را بازي مي كند، يك ديالوگ معروف دارد: «غرور مطمئنا گناه مورد علاقه من است». احتمالا ديالوگ شيطان اين روزها در كشور ما كمي متفاوت است. اينجا يقين داشته باشيد كه ريا گناه مورد علاقه شيطان است.

همشهري جوان

===========

راستي ما كه نفهميديم چرا چيزي كه مجبور نيستيم رو بايد ببينيم و بعد هم هي بدوبيراهش بگيم؟ شما ميدونيد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Nikolas_95
08-10-2007, 10:57
خب،جا داره در همین جا به دست اندر کاران و عوامل مجموعه شکرانه تبریک بگیم که بالاخره یکی بهشون رای داد،فقط کاش اون نفری که به این مجموعه رای داد میومد و اینجا می گفت چرا شکرانه رو نگاه میکند؟!ما که چیزی توش ندیدیم شاید چیزی داشته که ما ندیده بودیم

دیشب هم جلال کل خانواده رو مدیریت کرد،ایول خوب حال این داماده رو گرفت

یه نکته جالبی گفت،دختر بدون اجازه پدر شوهر می کنه،زن بدون رضایت شوهر طلاق می گیره....
حالا در عمل هم همین طور هست یا نه بماند

راستی داریم به آخر ماه رمضان نزدیک میشیم و مجموعه ها دارن به آخرشون نزدیک می شن،خدا کنه مثل بقیه سریال های ایرانی بد تموم نشن

kar1591
08-10-2007, 11:08
جای رضا عطاران خالی
متاسفانه سیمای ما به جای اینکه به بازیگرانی که مثلا تو رشته ی طنز مهارت دارند بها بده میزاره یه سریال ها با مضموم طنز ساخته بشه که بازیگرانش نمی تونند از عهده ی این کار بر بیاند
سریال های این سال بر خلاف چند سال پیش که یه روند نسبتا رو به رشدی داشتند یکمی افت کردند
هر چند نمی گم بدند ولی در حد و اندازه های سال قبل نیستند
به هر حال بازم دستشون درد نکنه

mahtaab_2007
08-10-2007, 11:43
هرجند که به نظر من هیج کدوم از این سریالها بدرد نمی خورند.ولی خوب بدم نیست حد اقل آدم یکم میخنده

S@eid
08-10-2007, 11:44
R10MessiEtoo عزیز ممنون بابت مطلب ...


راستي ما كه نفهميديم چرا چيزي كه مجبور نيستيم رو بايد ببينيم و بعد هم هي بدوبيراهش بگيم؟ شما ميدونيدتوی ایران بعضی ها مجبور میشن یه سریال یا برنامه رو نگاه کنن ... چون ما اون تنوع برنامه ها رو توی سیما نداریم ... 7 تا شبکه هست با برنامه هایی که اغلب سطح پایین هستن ...
شما ساعت 6.30 عصر شبکه های مختلف رو چک بکن ... همه دارن چرند نشون میدن ... مجبور میشم بین بد و بدتر
بد رو انتخاب کنیم و شبکه 3 رو ببینیم ... ساعت 7.30 هم همین طور و ...
اگه توی زمان پخش این سریال ها یه فیلم سینمایی قشنگ بزارن هیچ کس وقتشو با این سریال های بی کیفیت با موضوع های تکراری هدر نمیده . مطمئن باش .

R10MessiEtoo
08-10-2007, 12:18
R10MessiEtoo عزیز ممنون بابت مطلب ...

توی ایران بعضی ها مجبور میشن یه سریال یا برنامه رو نگاه کنن ... چون ما اون تنوع برنامه ها رو توی سیما نداریم ... 7 تا شبکه هست با برنامه هایی که اغلب سطح پایین هستن ...
شما ساعت 6.30 عصر شبکه های مختلف رو چک بکن ... همه دارن چرند نشون میدن ... مجبور میشم بین بد و بدتر
بد رو انتخاب کنیم و شبکه 3 رو ببینیم ... ساعت 7.30 هم همین طور و ...
اگه توی زمان پخش این سریال ها یه فیلم سینمایی قشنگ بزارن هیچ کس وقتشو با این سریال های بی کیفیت با موضوع های تکراری هدر نمیده . مطمئن باش .

منظور من دقيقا پست بالايي خودم بود (281) و نه هيچكس ديگه. معمولا خودم اينطوريم كه اگه سريالي رو دوست نداشته باشم دنبال نمي كنم...


با تمام حرفات هم موافقم


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Nikolas_95
08-10-2007, 12:23
R10MessiEtoo عزیز ممنون بابت مطلب ...

توی ایران بعضی ها مجبور میشن یه سریال یا برنامه رو نگاه کنن ... چون ما اون تنوع برنامه ها رو توی سیما نداریم ... 7 تا شبکه هست با برنامه هایی که اغلب سطح پایین هستن ...
شما ساعت 6.30 عصر شبکه های مختلف رو چک بکن ... همه دارن چرند نشون میدن ... مجبور میشم بین بد و بدتر
بد رو انتخاب کنیم و شبکه 3 رو ببینیم ... ساعت 7.30 هم همین طور و ...
اگه توی زمان پخش این سریال ها یه فیلم سینمایی قشنگ بزارن هیچ کس وقتشو با این سریال های بی کیفیت با موضوع های تکراری هدر نمیده . مطمئن باش .
ب نظر سعید جان موافق،البته جدای از این بحث که کانالهای دیگه چیزی ندارن.... ،به نظر من دیدن سریالهای ماه رمضان یک عادت روتین شده طی چند سال گذشته،خیلی ها می گن،ماه رمضانه و سریالهاش،البته سالهای قبل برای بعدازظهر یک سریال طنز عربی هم نشان می دادند که متاسفانه امسال خبری نشد،فکر کنم در کل تلویزیون امسال نسبت به سالهای قبل خیلی خوب کار نکرده

Nikolas_95
08-10-2007, 12:47
هانيه توسلي: نقش «هستي» را با نگراني پذيرفتم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هانيه توسلي حضور حسن فتحي را به عنوان كارگردان مجموعه تلويزيوني "ميوه ممنوعه" از دلايل پذيرفتن پيشنهاد بازي در اين مجموعه دانست.


اين بازيگر درباره پذيرش نقش هستي در مجموعه "ميوه ممنوعه" به مهر گفت: ابتدا كه اين نقش را پذيرفتم كمي نگران بودم، چرا كه مجموعه مناسبتي بود، اما حضور حسن فتحي به عنوان كارگردان باعث شد نگراني ام برطرف شود. از سوي ديگر فتحي را نمي توان با ديگر كارگردانان تلويزيون مقايسه كرد. به نظرم او يك سر و گردن از ديگر كارگردانان تلويزيون بالاتر است و كارهاي خوب او اين مسئله را به وضوح نشان مي دهد.توسلي در ادامه خاطرنشان ساخت: من مجموعه هاي "مدار صفر درجه" و "شب دهم" را خيلي دوست دارم. به هر حال در پذيرش هر نقش كارگردان خيلي مهم است. وقتي هم سيناپس قصه را خواندم، احساس كردم نقش هستي جاي كار دارد و در روند فيلمنامه هم اين نقش شكل گرفت. الان احساس مي كنم نقش هستي نقص هايي دارد و شايد مي توانست بهتر از اين باشد، ولي با در نظر گرفتن همه چيز كاراكتر هستي جذابيت دارد.
بازيگر نقش هستي درباره اينكه آيا نقص هاي اين شخصيت مربوط به زمان كم توليد مي شود، توضيح داد: "قطعا اگر براي فيلمنامه وقت بيشتري گذاشته شود، خيلي از نقص ها برطرف مي شود. اگر به جاي دو ماه براي نگارش، نويسندگان مجموعه شش ماه وقت داشتند، مسلما كار بهتر مي شد. نقص كاراكتر هستي مربوط به ريزه كاري ها و جزئيات است و نه كليت مجموعه.
"وي ادامه داد: قصه مجموعه "ميوه ممنوعه" را خيلي دوست دارم، چرا كه اتفاقات جالبي در آن مي افتد، اما يكسري ريزه كاري ها وجود دارد كه اگر فشار كار نبود، مي توانست در همه چيز از جمله بازي، كارگرداني، تصويربرداري، طراحي صحنه و ... تاثير بگذارد، ولي ويژگي بارز و مهم اين مجموعه اين است كه حسن فتحي از هيچ چيز در كار نمي گذرد و آنچه مي خواهد با وسواس مي گيرد، حتي اگر وقت كم باشد كار خود را به نحو مطلوبي انجام مي دهد و اين مسئله خيلي مهم است.
توسلي درباره دلايل ترديد خود پيش از پذيرش نقش هستي گفت:من به كارگردان اعتماد داشتم و سيناپس را هم خوانده بودم و دوست داشتم. با توجه به اينكه كار مناسبتي بود و من قبلا هم يك بار تجربه آن را داشتم، اين مسئله به ذات من برمي گردد و آن هم مربوط به تناقض دروني ام مي شود كه براي بازيگري دارم. در واقع يك ذره از مخاطب زياد مي ترسم در مجموعه "وفا" هم اين اتفاق افتاده بود.

dariushiraz
08-10-2007, 18:19
ایسنا :

يك كارشناس ارشد علوم ديني گفت: آيات و روايات در توليدات تلويزيوني نظير «اغماء» بايد تبلور هنري پيدا كند و به نحوي به تصويركشيده شوند كه ضمن نزديكي به اذهان مردم باورهاي ديني آن‌ها را نيز تصحيح كنند.


احمد ذوالفقاري كه مسووليت دفتر حوزه‌ي علميه قم در استان قزوين را به منظور پاسخگويي به پرسش‌هاي ديني برعهده دارد در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، به ظهور شيطان در قالب انسان در سريال «اغماء» اشاره كرد و گفت: در واقع يك انسان مي‌تواند آن چنان تحت ولايت شيطان قرار گرفته و مطيع محض او شود كه شيطان به وسيله آن هر كسي را كه بخواهد به نابودي و گمراهي بكشاند.

وي افزود: فرصت‌ها براي شيطان بسيار مغتنم است و او از تمام وقت خود براي گمراه كردن انسان‌هايي كه در راه مستقيم در حركت هستند، استفاده مي‌كند.


وي به تشريح رابطه‌ي دكتر پژوهان با شيطان در سريال تلويزيوني «اغماء» پرداخت و گفت: از آن جايي كه اطلاعات ديني دكتر نسبت به اطلاعات پزشكي‌اش خيلي ضعيف است، شيطان هم ازاين نقطه ضعف براي گمراهي او استفاده كرده است.

اين كارشناس مذهبي در زمينه‌ي آگاهي شيطان از آينده در اين سريال اظهار كرد: وقتي شيطان از نقاط ضعف انسان با خبر است، طبيعي است كه از آينده او نيز با خبر شود، ولي خبر او از آينده محدود به خواست خداست.


ذوالفقاري با بيان اين كه رابطه انسان‌ها با شيطان در اين سريال به خوبي به تصوير كشيده نشده است عنوان كرد: هنوز صدا و سيما گام جدي در اين مسير بر نداشته و آثار توليد شده داراي ضعف‌هاي بسياري در اين خصوص هستند.

وي در ادامه با اشاره به استقبال مطلوب مردم از سريال «اغماء» افزود: ‌اميدواريم اين گونه سريال‌ها پيش زمينه مناسبي براي حركت‌هاي جدي در آينده باشند.


گفتني است سريال تلويزيوني «اغماء» به كارگرداني سيروس مقدم از آغاز ماه رمضان از شبكه يك سيما در حال پخش است.

dariushiraz
08-10-2007, 18:21
خبرگزاري فارس: عضو كميسيون بهداشت و درمان مجلس گفت: سريال تلويزيوني اغما‌ خرافه پرستي را در جامعه ترويج مي‌كند و وهن جامعه پزشكي است كه حتماً بايد متوقف شود.

عوض حيدرپور در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي فارس‌ افزود: سريال تلويزيوني اغما‌ كه در شب‌هاي ماه مبارك رمضان از تلويزيون پخش مي‌شود ترويج خرافه پرستي مي‌كند و موجب قضاوت نادرست مردم از خدمات علمي و سطح بالاي پزشكي در ايران است و ادامه آن به ضرر جامعه پزشكي و مردم است.
وي اضافه كرد: اين سريال از نظر مشاوره پزشكي نيز بسيار ضعيف است و اطلاعاتي كه بين پزشكان آن رد و بدل مي‌شود و نوع مباحث آن غير كارشناسي ‌و به گونه‌اي است كه مايه وهن جامعه پزشكي است.
وي گفت: ما در جامعه پزشكي و به خصوص در عمل‌هاي جراحي با حالت‌هاي غيب‌گويي سر و كار نداريم، عمل جراحي يك كار علمي و دقيق است كه بر اساس پروتكل مشخص گام به گام آن از ابتدا و حتي مراحل قبل از عمل تا انتها و حتي مراقبت‌هاي بعد از عمل تعريف مشخص دارد و هر گونه عمل خارج از آن بازي كردن با جان مردم است.
حيدر‌پور افزود: ادبياتي كه در اين سريال به پزشكان منتسب مي‌شود به هيچ وجه در شأن و جايگاه جامعه پزشكي ايران نيست و نه تنها به جامعه پزشكي در اين فيلم توهين شده است بلكه خطرناك تر از آن ترويج فضاي خرافه پرستي و ابهام درباره خدمات پزشكي است كه تأثير آن در بين مردم و جامعه انكار ناپذير است.
وي گفت: ترويج خرافه پرستي در پزشكي سابقه دارد و به خصوص در شوروي سابق چنين مسائلي وجود داشت، نهايت آن هم انرژي درماني بود كه حاصلي جز به خطر انداختن جان انسان‌ها ندارد.
وي افزود: اگر قرار باشد همه منتظر باشند تا روحي از غيب نازل شود تا بيمار آن‌ها را نجات دهد و تكيه بر دانش و علوم پزشكي كم‌رنگ شود اين مسئله به زيان جامعه تمام خواهد شد به همين علت بايد نمايش اين فيلم متوقف شود و حداقل روندي كه در آن روح نازل مي‌شود و عمل جراحي را هدايت مي‌كند، بايد تغيير كند.
حيدرپور گفت: كميسيون بهداشت و درمان مجلس حتماً به اين موضوع رسيدگي مي‌كند و تذكرات لازم به صدا و سيما در اين‌باره داده مي‌شود.

dariushiraz
08-10-2007, 18:21
خبرگزاري فارس: به دنبال پخش سريال «اغماء» از شبكه اول سيما پرستاران زيادي از سراسر كشور اعتراض خود را نسبت به پخش اين سريال اعلام كرده‌اند.

به گزارش خبرگزاري فارس، در نمابري كه روابط عمومي سازمان نظام پرستاري منتشر كرد، اعتراض پرستاران كشور نسبت به پخش مجموعه «اغماء» اعلام شد.
در اين نمابر آمده است: به درخواست پرستاران سراسر كشور، سازمان نظام پرستاري با ارسال نامه‌اي به صدا و سيما در خصوص پخش سريال اغماء كه در آن كوچكترين توجهي به نقش و نوع كار پرستاران نشده است، ‌اعتراض خود را به رويه مخدوش كردن جايگاه جامعه خدوم و زحمتكش پرستاري و جبران موارد مطرح شده در اين سريال از سوي عوامل توليد كننده آن اعلام كرد.
در ادامه اين نمابر، با اشاره به بخش ديگري از نامه، مي‌خوانيم: متأسفانه نه تنها عوامل تهيه كننده، كارگردان و نويسنده محترم اين سريال از وضعيت، نوع كار و وظايف پرستاري كشور بي اطلاع هستند بلكه مشاورين محترم پزشكي اين سريال نيز كه در تيتراژ برنامه نام آنها ذكر مي‌شود ظاهراً هيچگاه محيط بيمارستان و نوع كار در بخش‌هاي مختلف به‌خصوص بخش مراقبت‌هاي ويژه و كاري كه پرستاران در اين بخش‌ها انجام مي‌دهند را نديده و درك نكرده‌اند.
در انتهاي نمابر مذكور آمده است: سازمان نظام پرستاري در اين نامه آمادگي خود را جهت ارائه مشاوره ، همكاري و همفكري به نويسندگان ، تهيه‌كنند‌گان و كارگردانان محترم رسانه ملي براي ارتقاء سطح كيفي فيلم ها و سريال‌ها اعلام كرده است.

dariushiraz
08-10-2007, 18:22
خبرگزاري فارس: با نزديك شدن به قسمت‌هاي پاياني سريال تلويزيوني «ميوه ممنوعه» و توفيقي كه اين سريال در جلب توجه مخاطبان يافته پيش‌بيني‌ها درباره پايان‌ ماجراي آن آغاز شده است.

به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس عليرغم حساسيت‌هاي زياد كارگردان و عوامل سريال «ميوه ممنوعه» براي لو نرفتن پايان ماجراي «حاج يونس» برخي نظرها در اين باره حاكي است، پايان‌بندي اين مجموعه به طرز هنرمندانه‌اي با عنوان آن گره مي‌خورد.
بنا براين نظر حاج يونس فتوحي تمام شروط «هستي شايگان» را مي‌پذيرد اما از سوي ديگر به دليل به قتل رسيدن پدر هستي توسط «جلال فتوحي» سرخورده و سرافكنده از اين عشق بي فرجام كنج عزلت مي‌گزيند. با اين حال خانواده او با پذيرش دوباره حاج يونس وي را نجات مي‌دهند و عليرغم عشق ممنوعه‌اي (ميوه ممنوعه‌اي‌) كه وي را از خانواده خود دور كرده بود او را از دوزخ تنهايي به بهشت خانواده باز مي‌گردانند... .
اينكه تا چه ميزان اين پيش‌بيني درباره پايان بندي براي سريال ميوه ممنوعه درست است طي شب‌هاي آينده مشخص خواهد شد اما به نظر پايان‌بندي منطقي براي اين مجموعه خواهد بود. از آنجا كه پيرنگ اوليه داستان اين مجموعه به گفته عوامل آن با برداشتي آزاد از داستان «شاه لير» شكسپير و «شيخ صنعان» عطار نوشته شده است، رگه‌هايي از اين دو داستان (به عنوان نمونه محروم شدن كوردليا دختر كوچك شاه‌لير از ارث و سپس پناه بردن مجدد شاه‌لير به او)، در صورت صحت اين پايان بندي همچنان در اين مجموعه محفوظ خواهد بود. همچنين كشمكش شيخ صنعان در داستان منطق‌الطير بر سر حفظ ايمان خود و سرانجام وانهادن آن به عشق دختر ترسا در متن ماجراي حاج يونس فتوحي نيز به چشم مي‌خورد.

dariushiraz
08-10-2007, 18:23
در هفته دوم ماه رمضان
مجموعه تلویزیونی "یک وجب خاک" با 7/81 درصد بیننده به عنوان پربیننده‌ترین مجموعه در هفته دوم ماه رمضان معرفی شد.
نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا و سیما پربیننده ترین مجموعه‌های ماه رمضان را در هفته دوم ماه رمضان اینگونه معرفی کرد:
1 - یک وجب خاک - به کارگردانی علی عبدالعلی‌زاده - 7/81 درصد
2 - اغماء - به کارگردانی سیروس مقدم - 74 درصد
3 - میوه ممنوعه - به کارگردانی حسن فتحی - 6/60 درصد
4 - شکرانه - به کارگردانی سعید سلطانی - 3/44 درصد.



................................................

منبع: خبرگزاری مهر


---------------------------------------------------------------
به نظر من اين نظرسنجي صدا وسيما الكي فكركنم بيشتر افراد نظرشون روي اغما وميوه ممنوعه است وبعد يك وجب خاك

shamim24
08-10-2007, 20:04
در هفته دوم ماه رمضان
مجموعه تلویزیونی "یک وجب خاک" با 7/81 درصد بیننده به عنوان پربیننده‌ترین مجموعه در هفته دوم ماه رمضان معرفی شد.
نظرسنجی مرکز تحقیقات صدا و سیما پربیننده ترین مجموعه‌های ماه رمضان را در هفته دوم ماه رمضان اینگونه معرفی کرد:
1 - یک وجب خاک - به کارگردانی علی عبدالعلی‌زاده - 7/81 درصد
2 - اغماء - به کارگردانی سیروس مقدم - 74 درصد
3 - میوه ممنوعه - به کارگردانی حسن فتحی - 6/60 درصد
4 - شکرانه - به کارگردانی سعید سلطانی - 3/44 درصد.



................................................

منبع: خبرگزاری مهر


---------------------------------------------------------------
به نظر من اين نظرسنجي صدا وسيما الكي فكركنم بيشتر افراد نظرشون روي اغما وميوه ممنوعه است وبعد يك وجب خاك

دیروز که تو رادیو اعلام کرد در جدیدترین نظر سنجی میوه ممنوعه اول و اغما دوم هست...

linhu
08-10-2007, 21:06
خوب من چند تا عکس از پشت صحنه سریال میوه ممنوعه تو pt گذاشتم..به نظرم اومد اینجا هم باشه بد نیست..:2:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sheeablo
09-10-2007, 02:10
فقط میوه ی ممنوعه و یک کم هم اغماء دوتای دیگرو ولش ....

AaVaA
09-10-2007, 02:24
جالب نیست که تو همه ی سریالها
دامادهای خانواده به نوعی چشم به مال پدرزن خودشون دارند؟
فکر کنم در تمام سریال این نکته رعایت شده!!!

Nikolas_95
09-10-2007, 02:35
بهروز ياسمي گفت: ترانه‌هاي تيتراژهاي سريال‌هاي ماه رمضان به لحاظ كاركرد عاطفي و تركيب و تطابق با موسيقي چندان مطلوب نيستند.
اين شاعر در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: البته اين ترانه‌ها نسبت به ترانه‌هاي سريال‌هاي گذشته بسيار قوي‌تر شده‌اند؛ اما هنوز آن انتظاري را كه از ترانه مي‌رود، به‌شكل مطلوبي نتوانسته‌اند برآورده كنند.
او با بيان اين‌كه اين ترانه‌ها كاركردي فصلي، مقطعي و تاريخ مصرف‌دار دارند، عنوان كرد: اين ترانه‌ها در سطح حركت كرده‌اند و بيش‌تر به شكل و نه عمق و بافت يك سريال اجتماعي پرداخته‌اند. درواقع اين ترانه‌ها نتوانسته‌اند به ايفاي نقشي كه فيلم‌نامه براي مخاطب درنظر گرفته است، بپردازند؛ چرا كه عمق رواني مخاطب را هدف قرار نداده‌اند و به همين علت بسيار سطحي‌اند.
ياسمي به ترانه‌ي سريال «ميوه‌ي ممنوعه» سروده‌ي افشين يداللهي اشاره و اظهار كرد: به‌كار گرفتن تصاوير سريال در ترانه‌، پرداختن به سطح است؛ چرا كه با به تصوير كشيدن تصاوير سريال در ترانه كار شاعرانه‌اي صورت نگرفته است.
او با تأكيد بر اين‌كه ترانه بايد وجوه مورد غفلت قرارگرفته در سريال را هدف قرار دهد، گفت: بخشي كه تصوير از بيان آن ناتوان است، بايد در ترانه تلفيق شود؛ اما در اين ترانه‌ها غالبا اين تلفيق به‌صورت تكرار مضامين تصويري به زبان كلام است، كه اين تلفيقي نادرست است و در اين حالت، تلفيق موسيقي و شعر بي‌معني مي‌شود.
او در ادامه يادآور شد:‌ تلفيق موسيقي و شعر در كنار هم بايد به القاي حس به مخاطب منجر شود و اگر قرار باشد آن بخشي كه به تصوير كشيده مي‌شود، در كلام نيز همان بخش بيان شود، ديگر رسانه‌هاي مختلف نقشي نخواهند داشت.
اين شاعر و پژوهشگر درباره‌ي تأثيرگذاري اين ترانه‌ها بر مخاطب، گفت: نبايد ذائقه‌ي مخاطب را در حد پاييني نگه داشت. ترانه بايد در عين رعايت دغدغه‌ها و حس و حال مخاطب عام، به ميزاني ذات و كشف و شهود خود را در راستاي ارتقاي ذائقه‌ي مخاطب، افزايش دهد.
او همچنين تأكيد كرد: اين ترانه‌ها نبايد بر تصاوير موجود در سريال‌ها تكيه و ‌آن‌ها را بيان كنند.
ياسمي با بيان اين‌كه بخش‌هايي از ترانه‌ي سريال «يك وجب خاك» سروده‌ي عبدالجبار كاكايي مطلوب‌اند، گفت: بخش‌هاي ابتدايي اين ترانه كه تصاوير سريال بر آن‌ها تأثير نگذاشته و شاعر به متن سريال وارد نشده و كاركرد آن را به دوش نكشيده، مطلوب‌اند. البته قسمت‌هايي از ترانه‌ي سريال «ميوه‌ي ممنوعه» نيز خوب‌اند؛ اما شعر «يك وجب خاك» از ترانه‌هاي ديگر بهتر است.

Morteza4SN
09-10-2007, 09:26
جالب نیست که تو همه ی سریالها
دامادهای خانواده به نوعی چشم به مال پدرزن خودشون دارند؟
فکر کنم در تمام سریال این نکته رعایت شده!!!

احتمالا شما :2: "مصطفی" :2: داماد حاج یونس رو فراموش کردید :2:

Asalbanoo
09-10-2007, 12:24
در مجموعه "اغماء" افراط در پرداخت ماورایی کلیت کار به بهای از دست رفتن بسیاری از وجوه منطقی و لازم برای روایت یک داستان امروزی تمام شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، از حیث تقسیم نانوشته مضامین در مجموعه های ماه رمضانی تلویزیون که به آن پرداختیم، سهم "اغماء" که به کارگردانی سیروس مقدم از شبکه اول پخش می شود، رویکرد ماورایی شده که چند سالی است در مجموعه های مناسبتی این ماه جای خود را باز کرده است.

شاید اولیه جرقه های حضور ماورایی شیطان در دنیای واقعی را به طور شاخص بتوان در مجموعه "او یک فرشته بود" مثال زد که رمضان دو سال پیش پخش شد و به جهت بداعت این رویکرد با همه کاستی هایی که از جهت پرداخت به شیطان و ماوراء داشت مورد توجه قرار گرفت. سال گذشته هم مجموعه "آخرین گناه" با رویکردی مشابه پخش شد که این مجموعه هم با همه ضعف و نقاط خالی و مبهمی که داشت به جهت میل مخاطب به مورد تهدید قرار گرفتن از سوی عوامل ناشناخته مورد توجه قرار گرفت.



با چنین پیش درآمدی مجموعه "اغماء" با پرداختن به ایده جذاب حضور شیطان در قالب انس و داستان پردازی این حضور با مختصاتی ویژه به مرحله نگارش درآمد. نویسندگی مجموعه را علیرضا افخمی و داریوش مختاری به عهده داشتند. افخمی خود کارگردان مجموعه "او یک فرشته بود" هم بود که حین ساخت فیلمنامه اولیه علیرضا کاظمی پور را بازنویسی می کرد.

به نوعی می توان دغدغه پرداختن به ماوراء را در این نویسنده ـ‌ کارگردان پیگیری کرد؛ به خصوص که از زمان آغاز مجموعه، عوامل در گفتگوهای خود سعی دارند به مخاطب بقبولانند که "اغماء" هیچ ربطی به "او یک فرشته بود" و "آخرین گناه" ندارد که همین پیش فرض های اولیه و نو بودن این رویکرد در مجموعه های ماه رمضانی شاهدی بر این مدعاست.

اگر اولین شیطان تلویزیونی را همان دختر جوان "او یک فرشته بود" در نظر بگیریم که با اغواگری خود را به یک مرد مومن و خانواده دار نزدیک کرد و شالوده زندگی آنها را به راحتی بر هم ریخت، می توان دید نویسنده "اغماء" را واجد یک جهش رو به جلو نسبت به مختصات شیطان و حضور وی بین انسان ها دانست. نویسندگان مجموعه سعی کردند با تکیه نکردن بر الگوی عام فریب خوردن مردان سست عنصر توسط شیطان که الگوی امتحان پس داده ای است، این بار دید خود را کمی گسترش داده و به این وجه عمومیت ببخشند.

حضور شیطان در لباس یک جوان مومن و موجه که حتی نماز هم می خواند هر چند از جهت تطابق با نگاه قرآن به این مطرود درگاه خداوندی قابل بررسی است، ولی از جهت عمومیت دادن و تأثیرگذاری این حضور هشداری ویژه را در بطن خود به همراه دارد. این بار هم یک بنده خالص و مخلص خدا (هر چند به واسطه کدهای ظاهری) از طرف شیطان نشانه می رود تا مورد وسوسه و فریب قرار گیرد. نوعی احساس خطر برای بندگان خاص درگاه خداوند که نه تنها از افتادن به گناه مصون نیستند بلکه موقعیتی حساس تر دارند.

دکتر طه پژوهان (امین تارخ) هم به واسطه ایمان و اعتقاد و هم به واسطه تبحری که در حرفه اش دارد بر خود غره است و تجربه حاکی از آن است که اعتماد به نفس کاذب اولین پله برای حرکت به سوی گمراهی و البته شیطان است. در چنین موقعیت حساسی که پژوهان با از دست دادن همسرش زیر عملی که خودش انجام داده مواجه است، به نوعی ایمان و اعتقاد و قابلیت های حرفه ای او در آستانه انکار قرار می گیرند و شیطان هم از همین راه نفوذی است که وارد دنیای واقعی این آدم و اطرافیانش می شود.

از این وجه می توان الگوی اولیه "میوه ممنوعه" و "اغماء" را مورد مقایسه قرار داد. حاج یونس فتوحی "میوه ممنوعه" به تأسی از داستان کهن "شیخ صنعان" در یک موقعیت با ثبات از نظر درجه ایمان، تقوی و جایگاه خانوادگی، مالی و ... قرار دارد و در چنین موقعیتی که بر نداشته های خود غره است و دیگران را نقد می کند، مورد آزمایش الهی قرار می گیرد. یک آزمون دنیوی که در درون خود هر آنچه را فتوحی به آن می بالد و نقد می کند، به چالش می کشد.

هر چند رویکرد رئال و غیر ماورابی "میوه ممنوعه" باعث شده شیطان مجسم او عنوان خاص شیطان را نداشته باشد، ولی هستی فعال ترین عامل در چیدمان این دام برای فتوحی است. هر چند تلاش شده موقعیت بحرانی هستی و پدرش، نقشه های پیچیده برای فرار از دست طلبکاران و از دست نرفتن کارخانه و ... انگیزه های عینی هستی را تأمین کنند، ولی به تعبیری دیگر می توان هستی را وام گرفته از کاراکتر شیطان و به نوعی عامل نفوذی او برای گرفتن این آزمون از حاج فتوحی محسوب کرد.

با همین تعاریف در مجموعه "اغماء" رویکرد ماورابی به کلیت چنین الگوی داستانی موجب شده دکتر پژوهان وقتی مورد عنایت الیاس (حامد کمیلی) که تجسم انسانی شیطان است قرار می گیرد، از سوراخ مذهب گزیده شود و این گونه است که تجسم شیطان برای او در قالب یک جوان مومن و نمازخوان طراحی شده، همانطور که برای رُز در قالب پسری جوان و برای دیگری در شکلی دیگر.

کارگردان سعی کرده برای حفظ این پیوستگی از حضور یک بازیگر در قالب شیطان های مجسم مجموعه استفاده کند. پیوستگی که با حضور حامد کمیلی در نقش شیطان و بازی اغراق شده ای که از تیپ های مختلف ارائه می دهد، از همان ابتدای راه برای مخاطب لو رفته و کشف و شهود باقیمانده سهم کاراکترهای مقابل شیطان است که هویت واقعی شیطان را کشف کنند.

این طراحی شخصیت اولیه بنا به رویکرد کلی مجموعه به درستی انجام شده اما پرداخت نهایی این طراحی در ادامه به کار لطمه وارد می کند. الیاس برای مقبول افتادن در نظر پژوهان و جلب اعتماد او بر حساسیت های او و وجه حرفه ای کارش دست می گذارد و در واقع موقعیتی فراهم می کند که سویه پنهان این شخصیت فرصت رخ نمایی پیدا کند.

اما جایی که همین شیطان هوشمند می خواهد ایمان و اصول اعتقادی پژوهان را خدشه دار کند به قدری ابتدایی رفتار می کند که نه دکتر پژوهان بلکه یک نوجوان هم تحت تأثیر او قرار نمی گیرد. مثلاً وقتی الیاس می خواهد پژوهان را از روزه گرفتن بازدارد از فلسفه عامیانه ای استفاده می کند که بدل به لطیفه شده است (خدا هم دلش نمی خواد ما به بدن خودمون ضرر برسونیم).

این وجه وقتی پررنگتر می شود که نگاه نویسندگان بیش از هر چیز بر نزول شخصیتی پژوهان از حیث خصوصیات عام انسانی متمرکز شده و از همین روست که هر چقدر رابطه پژوهان با دختر، همکاران و ... رو به وخامت می گذارد، کمتر خدشه ای به ایمان و اعتقاد او که باید یکی از اهداف اصلی شیطان باشد وارد می شود.

ضعف پررنگ دیگر مجموعه "اغماء" را باید در متناسب نبودن کنش و واکنش کاراکترها با موقعیت های درگیر عنوان کرد. به نظر می آید دکتر پژوهان برای تعریف اولیه یک انسان خوب باید همواره خونسرد و لبخندی بر لب داشته باشد که حاکی از آرامش درونی اوست. اما وقتی می بینیم در بحرانی ترین موقعیت ها این لبخند بدل به کلید شخصیتی می شود که ضد خود عمل و خونسردی را به عنوان یک وجه متظاهرانه تحمیل می کند، نمی توان آن را حتی به خوب بودن یک انسان واقعی تعبیر کرد.



قابلیت ها و محدوده اعمال شیطان که به نظر می آید بدل به مهمترین مسئله منتقدان این مجموعه شده از مباحث مهم مجموعه است که بیش از هر چیز از نبودن یک الگو و تعریف اولیه از قابلیت های شیطان در این مجموعه برمی آید. وقتی شیطان هر چند ماورابی محدوده عمل مشخص نداشته باشد، در یک سکانس بدل به تلفن همراه سیار می شود، در جایی در خانه را باز و بسته می کند و در جایی هم ...

شخصیت پردازی کاراکتر پزشکان بیمارستان به گونه ای صورت گرفته که در عین طراحی یک داستان دراماتیک برای لوکیشن بیمارستان و مناسبات کاری، به گونه ای دو وجه احساسی عاطفی و جاه طلبی کاری پژوهان مورد چالش قرار بگیرد. حضور بردیا (لعیا زنگنه) و جودت (ایرج نوذری) برای طراحی یک مثلث عشق بی سرانجام و حضور نائینی (ممدوح) برای برجسته کردن جاه طلبی و رقابت ناپذیری پژوهان است که هر دو این وجوه به گونه ای عقیم مورد توجه جسته و گریخته قرار می گیرند، ولی تمرکز مداوم بر آنها در کنار خط قصه ماورایی داستان وجود ندارد.

سازندگان مجموعه "اغماء" در پرداخت ماورایی مجموعه به گونه ای دچار افراط شده اند که با توجهی کمرنگ به روابط علت و معلولی و اصول منطقی به نوعی کلیت کار را فدای حضور شیطان و شیرین کاری های او کرده اند که هر چند جذابیت اولیه دارد، ولی نمی تواند چند دست شدن کار را پوشش دهد. مجموعه ای که در جذابیت های اولیه خود توقف کرد و هنوز هم کاستی‌های آشکار مجموعه‌های ماورابی قبل را به همراه دارد قدمب رو به جلو محسوب نمی شود.

Maggy_P
09-10-2007, 13:02
جالب نیست که تو همه ی سریالها
دامادهای خانواده به نوعی چشم به مال پدرزن خودشون دارند؟
فکر کنم در تمام سریال این نکته رعایت شده!!!
تقريبا ميشه گفت درسته :13:

Nikolas_95
09-10-2007, 13:36
ميوه ممنوعه عشق و بهشت خانواده
گزارش فارس از فرجام كار «حاج يونس فتوحي»
خبرگزاري فارس: با نزديك شدن به قسمت‌هاي پاياني سريال تلويزيوني «ميوه ممنوعه» و توفيقي كه اين سريال در جلب توجه مخاطبان يافته پيش‌بيني‌ها درباره پايان‌ ماجراي آن آغاز شده است.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس عليرغم حساسيت‌هاي زياد كارگردان و عوامل سريال «ميوه ممنوعه» براي لو نرفتن پايان ماجراي «حاج يونس» برخي نظرها در اين باره حاكي است، پايان‌بندي اين مجموعه به طرز هنرمندانه‌اي با عنوان آن گره مي‌خورد.
بنا براين نظر حاج يونس فتوحي تمام شروط «هستي شايگان» را مي‌پذيرد اما از سوي ديگر به دليل به قتل رسيدن پدر هستي توسط «جلال فتوحي» سرخورده و سرافكنده از اين عشق بي فرجام كنج عزلت مي‌گزيند. با اين حال خانواده او با پذيرش دوباره حاج يونس وي را نجات مي‌دهند و عليرغم عشق ممنوعه‌اي (ميوه ممنوعه‌اي‌) كه وي را از خانواده خود دور كرده بود او را از دوزخ تنهايي به بهشت خانواده باز مي‌گردانند... .
اينكه تا چه ميزان اين پيش‌بيني درباره پايان بندي براي سريال ميوه ممنوعه درست است طي شب‌هاي آينده مشخص خواهد شد اما به نظر پايان‌بندي منطقي براي اين مجموعه خواهد بود. از آنجا كه پيرنگ اوليه داستان اين مجموعه به گفته عوامل آن با برداشتي آزاد از داستان «شاه لير» شكسپير و «شيخ صنعان» عطار نوشته شده است، رگه‌هايي از اين دو داستان (به عنوان نمونه محروم شدن كوردليا دختر كوچك شاه‌لير از ارث و سپس پناه بردن مجدد شاه‌لير به او)، در صورت صحت اين پايان بندي همچنان در اين مجموعه محفوظ خواهد بود. همچنين كشمكش شيخ صنعان در داستان منطق‌الطير بر سر حفظ ايمان خود و سرانجام وانهادن آن به عشق دختر ترسا در متن ماجراي حاج يونس فتوحي نيز به چشم مي‌خورد.

Asalbanoo
09-10-2007, 14:23
نویسنده مجموعه تلویزیونی "اغماء" معتقد است پرداختن به مقوله شیطان و ساخت مجموعه‌هایی با این محوریت ضرورت دارد و می‌توان صدها مجموعه با محوریت شیطان ساخت.
علیرضا افخمی در پاسخ به این سئوال که چطور شد در کنار داریوش مختاری نگارش مجموعه "اغماء" را نیز به عهده گرفت، به خبرنگار مهر گفت: "دلیل این مسئله به زمان کوتاهی برمی‌گشت که برای نگارش در اختیار داشتیم. در واقع کار یک نفر نبود و اجباراً باید دو نفری نگارش می شد. به ویژه اینکه مجموعه "اغماء" در زمینه‌های مذهبی و پزشکی باید دقیق عمل می‌کرد و کار حساسی بود و تنهایی ممکن بود دچار اشتباهاتی شود."



وی درباره اینکه چرا شما به عنوان نویسنده وارد کار شدید و نویسنده‌ دیگری کار را با مختاری ادامه نداد، گفت: "در حدود یک ماه تا یک ماه و نیم روی طرح مجموعه "اغماء" کار کرده بودیم. از ابتدا هم همراه گروه بودم و ساختار کلی قصه را می‌شناختم و به دلیل اینکه اشراف بیشتری با قصه داشتم، کار نگارش را به عهده گرفتم."

افخمی درباره اینکه ولی گفته می‌شود چون شما به فیلمنامه ایرادهای زیادی می‌گرفتید به مرور نگارش را به عهده گرفتید، گفت: "نه، چنین چیزی صحت ندارد. این مجموعه نیاز به مشورت با صاحب‌نظران مذهبی و پزشکی داشت و زمان کم مانع از این می‌شد تا یک نفر نگارش کار را انجام دهد. از سوی دیگر در جلساتی که با مختاری داشتیم طرح اولیه خیلی تغییر کرد. به هر حال نقاط قوت و ضعف داشت و سعی کردیم به طرح جدیدی برسیم. برای نگارش مجموعه "اغماء" هم هماهنگی لازم را با هم انجام می‌دادیم تا کار از حالت یکدستی خارج نشود."

نویسنده مجموعه "اغماء" درباره ایرادهای مذهبی این مجموعه مبنی بر اینکه چرا شیطان در قالب انسان است یا همیشه سراغ آدم‌های خوب قصه می‌رود یا ایراداتی که پزشکان و پرستاران به کار گرفتند، گفت: "همه ایرادهایی که به مجموعه گرفته شود، پاسخ دارد. واقعیت این است که من ایرادها را نشنیدم. مجموعه "اغماء" کارشناسان مذهبی دارد. در این مجموعه ما شیطان را به سراغ یک آدم خوب و دو آدم بد (رز و کاوه) هم فرستادیم. بنابراین ایرادها وارد نیست. از سوی دیگر در احادیث معتبر داریم که شیطان به هر صورت به هر چیزی متوصل می‌شود تا انسان را از راه راست بازدارد. همچنین به لحاظ پزشکی ایراداتی که گفته شده وارد نیست، چرا که کارشناس پزشکی هم داشته است."

وی درباره تداعی شدن این مجموعه و "او یک فرشته بود" گفت: "این مجموعه با "او یک فرشته بود" فقط یک وجه اشتراک دارند و آن هم حضور شیطان است. قبول ندارم اغماء مثل "او یک فرشته بود" است. پرداخت به مقوله شیطان و ساخت مجموعه‌هایی با این محوریت ضرورت دارد، حتی می‌توان صدها مجموعه با این محوریت ساخت. در آموزه‌های دینی ما هم مکرراً تاکید شده که مراقب شیطان باشیم."

افخمی درباره اینکه چرا برخی شخصیت‌ها مثل دکتر جودت در اواسط کار رها شده یا چرا فلاش بک‌های مولود در کار کم است، توضیح داد: "نگارش همزمان با تولید کار مشکلی است. با توجه به زمان کمی هم که داشتیم، سعی کردیم جنبه‌های مذهبی و آموزه‌های دینی و پزشکی را رعایت کنیم. درباره کاراکتر دکتر جودت هم به اندازه کافی پرداخت شده است. این مجموعه کاراکترهای زیادی دارد. درباره فلاش‌ بک‌های مولود هم باید اشاره کنم تا جایی که در مجموعه ضرورت داشت، قرار دادیم."

ناظر کیفی مجموعه "اغماء" ادامه داد: "من از ساختار فلاش بک خوشم نمی‌آید، مگر اینکه ضرورت آن در کار احساس شود. در مجموع "اغماء" کار خوبی شده و مخاطب هم با کار ارتباط برقرار کرده است."

Inter
09-10-2007, 15:38
به نظر من بهترین سریالی که تا حالا تو ماه رمضون نشون دادن (با وجود تمام ضعفهاش) مجموعه خانه به دوش با بازی فوق العاده حمید لولایی و مریم امیرجلالی بود بقیشون ضعیف بودن(صاحبدلان رو نمی دونم چون پارسال ندیدمش) هرچند من رأیم رو در مورد سریالهای امسال به میوه ممنوعه دادم.

میگم می دونستین تنها مدلی که نوکیا از سری M (؟) خودش که فقط یه دونه تولید کرده واسه تبلیغ تو سریال اغماء به کار گرفته شده.:31:

اینم بگم که شیطون با جسمش فقط تو یه جا می تونه حاضر بشه چون صدتا جسم که نداره. ولی ممکنه به چشم خیلیای دیگه دیده بشه ولی خیلیا نبیننش(مثل اون قسمتی که رز داشت با هوا(بخوانید فرزاد )حرف می زد.

Gita
09-10-2007, 17:13
دیشب باحال بود.
تیکه ای که قدسی به حاج یونس گفت : چرا ساکتی؟ نکنه زیر لفظی میخوای ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خداییش دیالوگهای محشری داره.

sise
09-10-2007, 20:58
اغما1:
یادمه در این تاپیک روزای اول میخواستم یه پستی بدم که جنبه شوخی و طنز داشت که یهو دیدم مثل اینکه کل تاپیک جدی گرفته شده و فرداش هم کلمه "مهم" کنارش هی به آدم چشمک میزنه که جیزه!:31:
اما خب حالا دیدم که بد نیست بگم:

قضیه این بود که من احساس کردم که چه خوب بود در کنار این اهریمن(الیاس) یه اهورا مزدایی هم بود که رقابت بین خیر و شر را دوچندان میگرد! اونوقت شاهد یک کشمکش هیجان انگیز میشدیم که دیدنش بعد از دیدن یک روز سخت رمضان در حالیکه دارید میوه یا چای میل میکنید خالی از لطف نبود!. اما خب با توجه به اینکه احتمال گذر کارگردان و نویسنده به این فروم و واین تاپیک خیلی کم بوده و می باشد و از طرفی خب قطعا این اثر زودتر آماده شده بوده؛ پست من نمیتونست فایده ای داشته باشه! واسه همین من منحرف – ببخشید – منصرف شدم.

در دو قسمت قبل میرفت که نقش اهورا مزدا به "پیربابا" نسبت داده باشه که یهو این نقش ضعیفتر شد. یعنی تا امشب که اینطور بوده.اما نباید نا امید بود. چه معلوم. شاید در لحظه آخر کارکردان یهو تصمیم بگیره که به خاطر مصادف شدن با عید قربان یه شوک مثبت به ما وارد کنه و خستگی و سختی ماه مبارک را به یکباره از تن ملت بیرون کنه و نقش "پیر بابا" بعنوان ناجی معنوی – در مقابل الیاس – مشخص تر بشه.

ALI.ARB
09-10-2007, 21:59
سازندگان مجموعه "اغماء" در پرداخت ماورایی مجموعه به گونه ای دچار افراط شده اند که با توجهی کمرنگ به روابط علت و معلولی و اصول منطقی به نوعی کلیت کار را فدای حضور شیطان و شیرین کاری های او کرده اند که هر چند جذابیت اولیه دارد، ولی نمی تواند چند دست شدن کار را پوشش دهد. مجموعه ای که در جذابیت های اولیه خود توقف کرد و هنوز هم کاستی‌های آشکار مجموعه‌های ماورابی قبل را به همراه دارد قدمب رو به جلو محسوب نمی شود.



واقعا صحبت در مورد افراط این فیلم درسته ...
یه جاهایی شورش داره در میاد ...

نمیدونم تا کی می خوایم این سبک فیلم هارو اینقد ضعیف به نمایش در بیاریم و ضعف اونها رو پشت بازی خوب هنرمندانمون پنهان کنیم...!

این نمونه فلیم ها یه جورایی به خورد مردم داده میشه ... این لحن روانتخاب کردم چون مجموعه های ماه مبارک یه نمونه مکان فکریه که مردم از جهاتی پناه میبرن بهشون...

اونچه که با این فیلم هاست فقط نکات آموزنده مثبت و آموزنده منفی نیست !
بلکه احساساتیه که به مردم القا میشه از جمله خشونت و حالت عصبی ...

یکی دو فیلم به این سبک قابل درکه اما...

Nikolas_95
09-10-2007, 23:13
خب،مثل اینکه تهمتی که به جلال زدن که قاتل هست ، داره درست از آب در میاد
داداشش که خیلی تابلو داره ترس و لرز می کنه
اما از اون شب تا حالا دیگه اصلا جلال رو نشون ندادن
هستی هم که همه فک و فامیلش مردن،فقط مونده خودش
---------------------------------------
پیربابا هم مثل اینکه فقط چندتا دیالوگ بیشتر نداشته،و در ادامه فیلم هم بعید هست خیلی نقشش پررنگ بشه مگر یک قسمت که حتما نقش اساسی هم خواهد داشت!(اگر بخواهند نبرد خیر و شر نشان بدهند)
--------------------------------------
یک وجب خاک هم که قابل پیش بینی هست.به خاطر مال دنیا پول عمل دختربچه رو نمی دن و توی معامله همه پولشون رو از دست می دن و دوباره برمیگردن خونه اولشون و کسانی که رنگ عوض کرده بودند مثل پسره بد جوری درس عبرت می گیرن
------------------------------------
در مورد شکرانه هم اینو می تونم بگم،این سریال هنوز تموم نشده؟

Nikolas_95
10-10-2007, 02:24
مدير كل آسيبهاي اجتماعي بهزيستي در گفت و گو با فارس:
ميوه ممنوعه، بي‌اعتمادي به مردان را در خانواده ترويج مي‌كند
خبرگزاري فارس: مديركل امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي گفت: سريال ميوه ممنوعه با پيامهاي منفي و تلخ موجب تهديد اركان خانواده‌ها و ترويج بي اعتمادي زنان نسبت به مردان در خانواده‌ها مي‌شود.

حسن موسوي چلك در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي فارس، افزود: سريال ميوه ممنوعه تنها فيلمي است كه در ماه مبارك رمضان همه جا در مورد آن صحبت مي‌شود و نقدهايي كه از جانب مردم در مورد آن مي‌شنويم نشان مي‌دهد كه بازتاب و اثر مثبتي در جامعه نداشته است زيرا تعامل منطقي بين اعضاي خانواده را نشان نمي‌دهد.
وي ادامه داد: ممكن است خانواده‌هاي معدودي در سطح جامعه ما چنين شرايطي داشته باشند كه در آنها روابط منطقي وجود نداشته باشد و يك پدر متدين نتواند بچه‌هاي سالمي تربيت كند به طوري كه پسر به ظاهر متدينش كلاهبردار شود اما چنين پديده‌اي به هيچوجه در جامعه ما فراگير نيست و نبايد در رسانه ملي و در سطح كلان چنين مسائلي ترويج شود.
موسوي چلك اضافه كرد: اين سريال موجب تقويت ريا در خانواده به خصوص خانواده‌هاي مذهبي پولدار مي‌شود و نشان مي‌دهد كه آدمهاي دينداري كه سالها به عبادت پرداخته‌اند دينشان عمق زيادي ندارد و با يك نگاه همه آنچه بوده‌اند از بين مي‌رود در حالي كه واقعيت جامعه ما غير از اين است.
مدير كل امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي گفت: سريال ميوه ممنوعه فضاي اعتماد به مردها را در خانواده ها از بين مي‌برد و پيام منفي ديگر آن اين است كه زنان نبايد به مردانشان كه بايد براي كار در بيرون از خانه باشند اعتماد كنند، از طرفي نشان مي‌دهد كاركردن زنان در خارج از خانه موجب بروز خلاء در خانه مي‌شود و زمينه رفتن به سراغ ازدواج مجدد را براي مرداني كه زن شاغل دارند فراهم مي‌كند.
وي اضافه كرد: گر چه آمار طلاق در جامعه با رشد 12درصدي در حال افزايش است اما نبايد با انتشار پيامهاي منفي و تلخ مانند سريال ميوه ممنوعه در جامعه اين فضا را تشديد كنيم و عدم پايبندي به مردان به خصوص مردان متدين را در جامعه ترويج كنيم.
وي افزود: پيام منفي ديگر اين سريال اين است كه نشان مي‌دهد فرزند آخر خانواده كه پشت كنكوري است و براي ورود به دانشگاه تلاش مي‌كند فردي سوسول، بي اعتماد به نفس و آماده خور است و اين توهين به افرادي است كه اهل درس و كتاب هستند.
موسوي چلك گفت: من نمي‌دانم چرا براي هوشيار كردن مردم، كارگردانها و برنامه سازان فقط به دنبال بيان پيامهاي تلخ به جامعه هستند و مثلاً به جاي آنكه در مورد اعتياد بگويند بلاي خانمانسوز جامعه است از آن طرف فضاهاي تلخ را نشان مي‌دهند.
وي افزود: به نظر من براي ساخت سريال ميوه ممنوعه كار كارشناسي انجام نشده است و اگر هم شده اطلاعات اوليه آن كارشناسي و درست نبوده است.

sise
10-10-2007, 14:21
اغما2
بهر صورت به نظر میرسد که قصد اصلی از ساخت اینگونه سریالها این باشد که سینمای ماورای غرب یکجورایی علاقمندان زیادی را پیدا کرده. این آثار از درجات فوق العاده سطحی کشکی – تخیلی شروع میشه تا کارهای سنگین و با ارزشی چون ماتریکس، جاده سبز، نشانه ها و ....
اما خلاء این آثار در سینمای ایران مشهود است ، چرا که تنها به موضوعات مذهبی شناخته شده و معمول محدود شده و دیگه نمیتواند تماشاگر را ارضا کند. برای همین جهت پر کردن این خلاء و از طرفی استفاده نکردن از موضوعات قبلی و تکراری، به نقش شیطان در اسلام روی آورده اند. و این کار را ابتدا در سریالهای تلویزیونی شروع شده تا بعدا به حیطه فیلم و سینما نیز کشیده شود.
اما مشکلاتی هست. از یک طرف به خاطر رابطه نزدیکی که شیطان بامذهب دارد کارگردان مجبور و محدود به رعایت پاره ای از موارد هست که در متون مذهبی اسلام آمده است. اما رعایت همه این موارد نمیتواند به فیلم غنای و جذابیت کافی بدهد. برای همین سازندگان مجبورند همان روش قدیمی و معروف نه سیخ بسوزه و نه کباب را رعایت کنند!
از طرفی با تغییر رنگ زمینه ولنز و حرکات دوربین نوعی حالت ماورایی از قدرت شیطان را به تصویر بکشند و از طرفی ضعف این مخلوق را نیز با حرکات عصبی و شکست در نقشه هایش نشان دهند.

هیچ جا و هیچوقت اشاره ای نشده و نخواهد شد که "الیاس" شیطان هست چرا که کارهای او منافات زیادی با شیطان تعریف شده در اسلام دارد بخصوص در حوزه اختیارات.
اما در هر صورت ما با یک موجود اهریمنی و یا تحت تاثیر شیطان روبرو هستیم تا مشکلی بوجود نیاید که البته بی اشکال هم نمیتواند باشد.

در کل به نظر نمیرسد که تنها با تکیه بر نقش" شیطان" در اسلام بتوان در حوزه سینما آثار دیدنی و جذابی از این گونه دید.
حدس من این خواهد بود که در سالهای دیگه از موجود ماورایی دیگه که در اسلام تعریف شده هست یعنی "جن" هم استفاده شود. منتها با احتیاط بیشتری. چرا که رابطه این موجود با "خرافات" و بعضی فرقه های دیگر مذهبی بسیار نزدیک میباشد.

sise
10-10-2007, 14:21
میوه ممنوعه:
نمیدونم چرا نمیدونم چرا نمیدونم چرا یهو نویسنده و کارگردان خواستن که پای قتل و پلیس به میون کشیده بشه. یعنی خود موضوع به قدر کافی جذابیت ندارد؟ . این حرکات مسخره دوربین وقتی که جناب سرگرد با دختره صحبت میکرد دیگه واسه چی بود؟ مثلا میخواهن هیجان پمپاژ کنن؟ این حرکات چی بود جناب سرگرد ما درآورد درباره آمار پایین قتل در رمضان؟ زیادی مشوش نشده بود؟
چرا میخوان به جای اینکه مسئله را بیشتر بررسی کنن با بوجود آوردن یک قتل کل ماجرا را خراب کنن و نتیجه بگیرن که این کارها اینقدر بده که باعث مرگ میشه؟!!

حدس میزدم که اخرش باید خراب بشه. آخر ماه هست و کی به کیه؟! کل موضوع در شور و حال رسیدن به عید سعید و اینکه جمعه عیده یا شنبه گم میشه. اما مهم اینه که موضوع عاطفی - کارآگاهی میشه و اونقدر قضیه بیخ پیدا میکنه که دیگر شکی نمی ماند که همه مقصرند. اگر تا حالا تا حدودی با کار حاجی همددردی میکردیم از این به بعد نتیجه میگیریم که "غلط کرده عاشق شده"! چرا که یه جورایی باعث قتل یه آدم شده. اگر کمی با معشوقه سریال همدردی میکردیم که میخواهد از روی دلسوزی و بدون شکستن دل حاجی اونو منصرف کند، اما حالا به این نتیجه خواهیم رسید که " چه کار احمقا نه ای کرده" اصلا او باعث قتل هست!!!

بله. به این میگن شور کردن قضیه تا اینکه کارگردان محترم زیاد به ذهنش فشار نیاره که یه جای راه حل، یه عاقبت وحشتناک متوسل بشه که : کلا ولش!!
حالا ما هستیم و جناب سرگرد و موضوع فوق العاده تکراری و نخ نما شده مضنون اشتباهی که همه چیز هم بر علیه او هست.
عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو:
1- بازی زیبا و تاثیر بر انگیز علی نصیریان. گرچه به نظر من نتوانست مثل بزرگ مرد سینمای ایران – عزت الله انتظامی – از بازی در دیگر سریالهای ضعیف تلویزیونی خودداری کند.

2- جلال فتوحی! بازی زیبایی ارائه میده در حالیکه بیشتر نقشهای قبلی او جنبه طنز و شوخی داشته اند. به نظر میرسه که داره خودشو بیشتر در نقشهای خودش پیدا میکنه

3- کل مضمون فیلم نکته جالبی را همزمان به تصویر میکشد. عشق دوران پیری و تضاد بین خیر خواهی و سهل انگاری که بیشتر از طرف هستی شایگان به چشم میخوره

4- جمله بندی های زیبای فیلمنامه نیز قابل تامل هستند. ادبیات گفتاری حاجی و خانمش در محضر برای طلاق جالب توجه و زیبا بود و ادم را به یاد گفتارهایی در سریالهایی چون سربداران و هزاردستان و همچنین آثار علی حاتمی می اندازد. گویی هنوز میتوان رد پایی از این نوع گفتار شفاهی زیبا را در بین افراد قدیم و حتی جدید شاهد بود.

shamim24
10-10-2007, 19:33
میوه ممنوعه:
نمیدونم چرا نمیدونم چرا نمیدونم چرا یهو نویسنده و کارگردان خواستن که پای قتل و پلیس به میون کشیده بشه. یعنی خود موضوع به قدر کافی جذابیت ندارد؟ . این حرکات مسخره دوربین وقتی که جناب سرگرد با دختره صحبت میکرد دیگه واسه چی بود؟ مثلا میخواهن هیجان پمپاژ کنن؟
چرا میخوان به جای اینکه مسئله را بیشتر بررسی کنن با بوجود آوردن یک قتل کل ماجرا را خراب کنن و نتیجه بگیرن که این کارها اینقدر بده که باعث مرگ میشه؟!!

1.


کاملا تایيد میشه... متاسفانه توی فیلم و سریالهای جدید ایرانی بجای اینکه کمی خلاقیت نشون بدن.. تا قصه به جای اصلی و حساسش میرسه راحت ترین کار رو انجام میدن و طرفو می کشن...واقعا جای تاسف داره....این سریال با موضوع زیبا یی که داشت هیچ نیازی به قتل و این جور خشونت ها نداشت....این جریان واقعا نشون دهنده چی می تونه باشه؟؟؟حسن فتحی در مدار صفر درجه هم همینکار رو کرد... و این نشان دهنده یک ضعف خیلی بزرگه ..خیلی بزرگ که تمام ویژگیهای یک کارگردان و نویسنده رو زیر سوال میبره:13:

dariushiraz
10-10-2007, 19:34
این سریال من را یاد داستان شیخ صنعا می اندازد . فکر می کنم که از آن شعر الهام گرفته .

Asalbanoo
10-10-2007, 19:37
این سریال من را یاد داستان شیخ صنعا می اندازد . فکر می کنم که از آن شعر الهام گرفته .

سلام
توی مصاحبه ای که با حسن فتحی انجام شده و در همین تاپیک هم هست
ایشون گفتن تلفیقی از شیخ صنعان و یکی از نمایشنامهای شکسپیر هست که الان اسمش خاطرم نیست

Sam Fisher 11
10-10-2007, 21:43
سلام
توی مصاحبه ای که با حسن فتحی انجام شده و در همین تاپیک هم هست
ایشون گفتن تلفیقی از شیخ صنعان و یکی از نمایشنامهای شکسپیر هست که الان اسمش خاطرم نیست
شیخ صنعان چندین برابر با تقواتر و عارف تر بود. اونم بدجوری عاشق یه دختر زیبا میشه و همه چیزش رو به پاش میریزه !

چند ایراد به میوه ممنوعه :
به نظرتون اون کاراگاه خیلی الکی بازی نمیکنه؟ با اون دستمال مسخرش که دائم صورت خشکش رو باهاش پاک میکنه! " تو به من اعتماد نکردی "

جلال که این همه تو تجارت بوده و بالغ و عقل است باید سریع میرفت پیشه پلیس و شایگان رو لو میداد. خیلی مسخره است اگر رفته باشه سراغشو کشته باشتش.

جلال چرا نمیره دنبال زن و بچه اش مگه واسش کاری داره یه هفته ای بره و بچه اش رو بیاره. چطور تونسته دووم بیاره از دوری بچه اش !

هستی گفت من میتونم ازش اعتراف بگیرم (از فرزاد) ولی وقتی اومد بیرون گفت فکر کنم خودش قاتله ! خب پلیس هم فکر میکرد ! چه نیازی بود بره تو اتاق.

کاراگاه خیلی پخمه است. بچه ای هم میتونست بفهمه که فرزاد یه کاسه ای زیر نیم کاسشه. با دوتا سیلی به حرف میومد.

ولی بازم اینا باعث نمیشه الان با سر نرم جلو تلویزیون که سریال رو ببینم .
داره شروع میشه
من رفتم ...

Sam Fisher 11
10-10-2007, 22:48
لعنت به این حسن فتحی لعنت!
گند زد به سریالش ... خدا بگم چیکارش کنه .
از کارگردانایی که قهرمان درست میکنن و بد میکشنش متنفرم ! مثل سریال مرد رودخانه برفی(سریال کانادایی) که "الک" دوست داشتنی رو الکی الکی کشت.
آخه سریال ماه رمضونی باید اینقدر سوزناک باشه ! مرتیکه اصلا فهمیده چیکار کرده ؟ اگر دستم به این حسن برسه تیکه تیکش میکنم میندازم جلو*** بخورنش !
خواسته ادای زیر تیغ رو دربیاره. وای به حالش اگر سر جلال بره بالای دار من میدونم اون !

sepid12ir
10-10-2007, 23:52
اغما که منو یاد وکیل مدافع شیطان میندازه!
اغما خیلی خوب شروع شد ولی الان نمیدونم چرا ولی یکم برام خسته کننده است.

میوه ممنوعه هم فراز و نشیب داره، بعضی قسمتها واقعا عالیه و بعضی قسمتها... ! به نظر من هم میتونستد فیلمو به قتل نکشونن!

به هر حال دست همشون درد نکنه!

S@eid
11-10-2007, 00:31
مثل سریال مرد رودخانه برفی(سریال کانادایی) که "الک" دوست داشتنی رو الکی الکی کشت.

البته سامی جان "مرد رودخانه ی برفی" استرالیایی بود ها !

ناوال
11-10-2007, 00:46
شیخ صنعان چندین برابر با تقواتر و عارف تر بود. اونم بدجوری عاشق یه دختر زیبا میشه و همه چیزش رو به پاش میریزه !

چند ایراد به میوه ممنوعه :
به نظرتون اون کاراگاه خیلی الکی بازی نمیکنه؟ با اون دستمال مسخرش که دائم صورت خشکش رو باهاش پاک میکنه! " تو به من اعتماد نکردی "

جلال که این همه تو تجارت بوده و بالغ و عقل است باید سریع میرفت پیشه پلیس و شایگان رو لو میداد. خیلی مسخره است اگر رفته باشه سراغشو کشته باشتش.

جلال چرا نمیره دنبال زن و بچه اش مگه واسش کاری داره یه هفته ای بره و بچه اش رو بیاره. چطور تونسته دووم بیاره از دوری بچه اش !

هستی گفت من میتونم ازش اعتراف بگیرم (از فرزاد) ولی وقتی اومد بیرون گفت فکر کنم خودش قاتله ! خب پلیس هم فکر میکرد ! چه نیازی بود بره تو اتاق.

کاراگاه خیلی پخمه است. بچه ای هم میتونست بفهمه که فرزاد یه کاسه ای زیر نیم کاسشه. با دوتا سیلی به حرف میومد.

ولی بازم اینا باعث نمیشه الان با سر نرم جلو تلویزیون که سریال رو ببینم .
داره شروع میشه
من رفتم ...
والا من که ارتباطی بین فتوحی و شیخ صنعان نمیبینم کاری که فتوحی میخواست بکنه هیچ خلاف شرعی توش نیست نمیخواد که زنا بکنه میخواد ازدواج کنه تعدد زوجات حرامه یا اختلاف سنی؟ شرط و شروط هم که بعدا اومد تو کار هم هیچ اشکال شرعی نداره از شیخ صنعان دختر ترسا دینشو خواست ولی از فتوحی چه چیزی خواسته شده؟ چرا پیشنماز مسجد فتوحی رو شماتت میکنه مگه خبر از ازدواجهای پیغمبر با اختلاف سنی بالای 40 سال نداره؟
پر واضحه که مقصود سناریو نویس تطبیق دین با زمان هست ولی از اونجایی که احکام اولیه تغییر ناپذیرند به اعتراف خودشون اومدن نعل وارونه بزنن البته با این عوام کالانعام توفیق هم دارن:19:

Nikolas_95
11-10-2007, 11:46
لعنت به این حسن فتحی لعنت!
گند زد به سریالش ... خدا بگم چیکارش کنه .
از کارگردانایی که قهرمان درست میکنن و بد میکشنش متنفرم ! مثل سریال مرد رودخانه برفی(سریال کانادایی) که "الک" دوست داشتنی رو الکی الکی کشت.
آخه سریال ماه رمضونی باید اینقدر سوزناک باشه ! مرتیکه اصلا فهمیده چیکار کرده ؟ اگر دستم به این حسن برسه تیکه تیکش میکنم میندازم جلو*** بخورنش !
خواسته ادای زیر تیغ رو دربیاره. وای به حالش اگر سر جلال بره بالای دار من میدونم اون !
کاملا موافقم،کلی حالم گرفته شد،دلمون به یه امیر جعفری خوش بود که اون هم به بدبختیش انداخت

اغما هم داره دست الیاس رو میشه،اینجور که معلومه بردیا عاشق شوهر قبلیشه،ببینیم تغییری در تصمیمش میگیره یا نه!!!!!

Asalbanoo
11-10-2007, 11:50
سلام
این روزهای اخری اغما بهتر شده و میوه ممنوعه بد...

اصلا خوشم نیومد این میوه ممنوعه اینجوری شده

Nikolas_95
11-10-2007, 13:18
تزریق اخلاق‌گرایی با کمی احترام / یادداشتی بر مجموعه میوه ممنوعه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سینمای ما - ساسان امیر کلالی: تا حالا فيلم هندي ديده ايد؟ مگر مي شود كسي فيلم هندي نديده باشد. همه مي دانند كه ورود دستگاه ويدئو به خانه هاي ما با فيلم هاي هندي شكل گرفت و قبل‌ترها هم سينماها كم فيلم هندي نمايش نمي دادند.( حتمآ با خودتان مي گوييد كه مي خواهم ميوه ممنوعه را يك فيلم هندي بنامم. اندكي صبر كنيد قصدم اين نيست. ) پس بگذاريد سوالم را تغيير دهم. فيلمهاي هندي چه ويژگيهايي دارند كه تا بدين حد براي تماشاگر ايراني جذاب به نظر مي رسند؟ ( با اينكه علاقمندان فيلمهاي هندي در گذشته اكثريت تماشاگران را تشكيل مي دادند، ليكن همچنان طيف وسيعي را شامل مي شوند ) طبيعتا قرار نيست اين سوال بحث مركزي ما باشد ولي براي اينكه به بحث اصلي برسيم چند ويژگي را نام مي برم. ماجراي عشق پسر و دختر در انواع و اقسام آن و موانعي كه بر سر راه رسيدن آنها به يكديگر وجود دارد مانند مخالفت پدر با دختر ويژگي اصلي اين فيلمهاست.
فقر، بدبختي و بدبياري يكي از شخصيت‌هاي فيلم مانند درگذشت پدر و مادر و زن و بچه و... و همچنين دعواي پدر و پسر. در واقع اين اتفاقات بخش اعظمي حوادث زندگي پيرامون ما را شامل مي شود. و از آن جایي كه ما مردم جزو مردمان ممالك شرقي محسوب مي شويم علاقه زيادي به تماشاي ماجراهاي زندگي خودمان و همچنين ابراز همدردي با شخصيتهاي درمانده فيلم‌ها داريم. زماني كه سينماگران ما شاهد محبوبيت فيلمهاي هندي بين مشتاقان سينما بودند، دست به كپي و تقليد از اين سينما و آوردن موضوعاتي مشابه در فيلمهاي ايراني زدند. و ژانري در سينماي ايران شكل گرفت كه اگر اشتباه نكنم هوشنگ كاووسي ( منتقد معروف آن زمان ) نام فيلمفارسي را براي آن انتخاب كرد. و اين سينما جايگزيني شد براي فيلمهاي هندي. امروزه همچنان فيلمفارسي و فيلم هندي در بين علاقمندان ايراني حرف اول را مي زنند. حالا فهميديد چرا نگفتم ميوه ممنوعه فيلم هنديست. هر چه باشد حس وطن دوستي ما ايجاب مي كند تا زمانيكه پديده هاي وطني موجود است حتي المقدور از نام آنها استفاده كنيم. بله سريال ميوه ممنوعه را جزو طبقه فيلمفارسي ها مي دانم. به دليل حضور همان مولفه هاي آشناي فيلم فارسي. در اين سريال ما شاهد يك ماجراي عشقي بين دختر و پسري هستيم كه پدر دختر(حاج يونس( با ازدواج آنها مخالف است. شاهد بدبختي هاي يك آدم ورشكسته بنام شايگان هستيم. همچنين از دست دادن خانواده يكي از شخصيت‌ها در زير آوار زلزله كه نام اين شخصيت در سريال مصطفي است.
دعواي زن و شوهر كه تا پاي طلاق هم ادامه مي يابد ( يعني همان خواهر غزاله كه متاسفانه نامش را فراموش كردم ). و البته خط اصلي داستان كه مربوط به يك مثلث عشقي است: یعنی علاقه يونس به فتوحي و فرزاد به هستي. پس بد نيست ما هم با نامي تحت عنوان سريالفارسي را بر سر زبانها بيندازيم. چرا كه از اين دست سريالها كم نداريم.
ولي بايد بگويم ميوه ممنوعه نسبت به سريال‌هاي همانند خودش يك سر و گردن بالاتر است. و اين را بايستي مديون كارگرداني حسن فتحي بدانيم. كارگرداني كه كم كم خودش را بعنوان يك سريال ساز حرفه اي معرفي مي كند ( شب دهم، ملاصدرا،مدار صفر درجه). اين كارگردان توانسته با بهره گيري از توانايي ها و تجارب خودش از يك داستان تكراري ، يك سريال شيك و تماشاگر پسند بسازد. مثلا افزودن ماجراي ناپديد شدن شايگان ( كه ظاهرا بستر اصلي سريال است ولي اگر دقيق بنگريم به اين نتيجه مي رسيم كه در واقع زمينه سازي براي موضوع مهمتري مثل ايجاد علاقه يك پيرمرد به دختري جوان بوده و در نهايت همين موضوع به خط اصلي سريال تبديل مي شود ) و همچنين حضور يك بازپرس كه سعي زيادي در زرنگ نشان دادن خود دارد، و این‌ها همه تمهيداتي است كه كشش سريال را افزايش داده است. راستش را بخواهيد وقتي فهميدم قرار است در ماه رمضان سريالي تحت عنوان ميوه ممنوعه پخش شود با خود فكر مي كردم كه سريال ماورايي امسال قرار است اين يكي باشد. كه خوشبختانه اين گونه نبود. ولي اين خوشحالي ما باعث نمي شود كه از عنوان اين سريال و اين كه اين عنوان چقدر با موضوع سريال همخواني دارد براحتي بگذريم. اين عنوان ما را به ياد قضيه آدم و حوا مي اندازد و دعواي قديمي مردها با زنها كه سقوط ابدي بشر را تقصير زنها مي دانند. ولي در اين سريال شخصيتي كه انگشت اتهام به سوي اوست يك مرد است( حاج يونس ) . و ظلمي كه او به همسرش روا مي دارد، او را بعنوان يك شخصيت منفور نزد تماشاگران زن معرفي مي كند ( حداقل در خانه ما كه وضع بدين منوال است. همين ديشب بود كه خاله ام با عصبانيت خطاب به حاج يونس گفت مرتيكه بي شعور خجالت نمي كشه! ). و خب انتخاب این اسم با آن ماجرا همخواني ندارد. به هر صورت عنوان هايي كه براي سريالها انتخاب مي شوند بايستي خودشان تماشاگر جذب كنند هرچند با موضوع سريال همخواني نداشته باشند. نكته اي كه در مورد سريال بابستي بدان اشاره كرد شخصيت پردازي هاي قابل قبولي است كه سعي كرده از دسته بندي كردن آدم هاي خوب و بد جلوگيري كند و در واقع رفتارهاي هر كدام از شخصيتها را با اتفاقاتي كه در زندگي براي آنها رخ داده توجيه كند. كه اين امر را در ايجاد علاقه حاج يونس به هستي ( اشتباه نكنيد تصوير سازي شخصيت حاج يونس بعنوان يك شخصيت خاكستري مشكلي ندارد. منفور بودن او نزد خانمها ريشه در تاريخ روابط زن و مرد دارد ) و تصميم هستي براي سركيسه كردن حاج يونس به وضوح مي بينيم. مي ماند شخصيت جلال فتوحي كه تنها آدم بد سريال است.
در مورد اين يكي بايد بگويم كمي اهمال صورت گرفته ، چون هنوز متوجه اين نشده ايم كه چرا پسر حاج يونس فتوحي اي كه مدام از مال حلال صحبت مي كند، اين گونه به تصوير كشيده شده. به نظر مي رسد حسن فتحي با آگاهي از روند سريال سازي در ماه رمضان دست به انتخاب بازيگراني حرفه اي زده كه عمده وقت و توانش را صرف بازي گرفتن از آنها نكند. ولي بازي ساير بازيگران در مقايسه با حرفه اي هاي سريال ( علي نصيريان، گوهر خيرانديش، هانيه توسلي و امير جعفري ) به هيچ وجه همخواني ندارد و در سطحي بسيار پايين قرار دارد. به هر صورت صداقتي كه در ساخت سريال ميوه ممنوعه وجودداشته نتيجه اش رضايت عمومي تماشاگران از سريال است. هرچند يك سريالفارسي بيش نیست، ولي از ديگر سريالهايي كه قراراست در آنها تزريق اخلاق گرايي * بدون هيچ پشتوانه محكمي صورت بگيرد كه بهتر است! --------

* تزريق اخلاق گرايي : اين تركيب را از منتقد محبوبم جواد طوسي قرض گرفتم.


منبع خبر : سینمای ما

Ali Pacino
11-10-2007, 13:29
منم حالم گرفته شد خیلی دیگه نامردی بود:13:
اگه قرار باشه آدم اینقدر الکی بمیره که همه قاتل می شدن:31:

Geronimo_AD
11-10-2007, 13:33
والا من که ارتباطی بین فتوحی و شیخ صنعان نمیبینم کاری که فتوحی میخواست بکنه هیچ خلاف شرعی توش نیست نمیخواد که زنا بکنه میخواد ازدواج کنه تعدد زوجات حرامه یا اختلاف سنی؟ شرط و شروط هم که بعدا اومد تو کار هم هیچ اشکال شرعی نداره از شیخ صنعان دختر ترسا دینشو خواست ولی از فتوحی چه چیزی خواسته شده؟ چرا پیشنماز مسجد فتوحی رو شماتت میکنه مگه خبر از ازدواجهای پیغمبر با اختلاف سنی بالای 40 سال نداره؟
پر واضحه که مقصود سناریو نویس تطبیق دین با زمان هست ولی از اونجایی که احکام اولیه تغییر ناپذیرند به اعتراف خودشون اومدن نعل وارونه بزنن البته با این عوام کالانعام توفیق هم دارن:19:

موافقم با نظرت!!... کسی جوابی نداره برای این حرف؟؟...:33:

Nikolas_95
11-10-2007, 15:05
منم حالم گرفته شد خیلی دیگه نامردی بود:13:
اگه قرار باشه آدم اینقدر الکی بمیره که همه قاتل می شدن:31:
آره،الکی مردن داره توی این سریالها زیاد میشه،مثل توی اون اغما که نزول خوره افتاد و مرد

اگه اینجوری بود،قدیما توی مدرسه هر دعوایی می شد چندتا کشته داشت!!!

نمی دونم چرا توی این فیلمها اینقدر روی مرگ آنی تاکید دارن

sise
11-10-2007, 20:20
حیف شد این خانم بردیا کشته شد. وگرنه میتونستیم امیدوار باشیم که با دکتر پژوهان ازدواج کنه و پری خانم هم علاوه بر یه شوهر یه مادر خوب هم پیدا کنه!!
انشاالله که نمرده و بیهوش شده!!

al pacino_masoud
12-10-2007, 03:19
انشاالله که نمرده و بیهوش شده!!

:31::31:

ولی به به نظر من خوب شد مرد اصلا ازش خوشم نمیومد

alfy
12-10-2007, 08:06
نقدی متفاوت از تصویر شیطان

"شیطان تلویزیون" دست "ابلیس" را از پشت بسته است

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: در "اغماء" شاهد شیطانی دیگر هستیم که به اصطلاح دست شیطان اصلی را از پشت می‌بندد، اما باید توجه داشت که القاء تلقی جسمانی و انسانی برای شیطان می‌تواند منشاء آسیب‌های فرهنگی دینی در جامعه شود.جوانان نسل قدیم به یاد دارند که در روزگاری نه چندان دور ماه رمضان طعم و رنگی خاص در رسانه ملی داشت. در دهه شصت در ماه رمضان حتی پخش فیلم ها و سریال های خارجی (به خاطر وجود بازیگران زن خارجی) از تلویزیون متوقف و پخش محدود موسیقی محدودتر می شد. تلویزیون سعی می کرد در ماه رمضان کمتر مزاحم عبادت و طاعات مردم شود، گویی انگار تلویزیون هم روزه دار بود.
اما از آغاز دهه هفتاد و با فراگیر شدن رسانه تلویزیون در کشور که با تولد زنجیره ای شبکه های تلویزیونی همراه شد رویکرد صدا و سیما "جلب حداکثری مخاطب" شد و تلویزیون با همه شبکه هایش با همه قوا به میدان آمد تا مردم اسیر ویدئو و ماهواره نشوند.

نکته قابل توجه این بود که عطش حضور و جلب مخاطب حتی ماه مبارک رمضان را ـ با همه خاص بودنش ـ دربر گرفت و از میانه های دهه هفتاد بود که سریال های به اصطلاح "مناسبتی" برای ماه رمضان هم روی آنتن رفت و حتی به مرور، سیاست "میخکوب کردن سر سفره افطار" با پخش مسلسل وار سریال های مناسبتی از شبکه های مختلف چنان با جدیت در دستور کار قرار گرفت که در سال های اخیر حتی اعتراض برخی متدینین را هم برانگیخت و آنها سریال های تلویزیون را دلیل کم رونقی مساجد توصیف کردند.

با نگاهی گذرا به سریال‌های مذهبی که سال‌های اخیر از سیما پخش شده می‌توان نتیجه گرفت سریال‌های مذهبی تلویزیون ابتدا رویکردی مستقیم داشت: اقتباس از کتاب‌های شهید مطهری، داستان‌هایی در نکوهش ثروت‌اندوزی و لزوم توجه به فقرا با چاشنی همیشگی و ایرانی‌پسند خواستگاری و ازدواج خوراک مناسبتی‌سازان و نویسندگان سریال‌ها بود

با نگاهی گذرا به سریال های مذهبی که طی سال های اخیر از سیما پخش شده، می توان این نتیجه را گرفت که سریال های مذهبی تلویزیون در ابتدا رویکردی مستقیم داشت: اقتباس از کتاب های شهید مطهری، داستان هایی در نکوهش ثروت اندوزی و لزوم توجه به فقرا با چاشنی همیشگی و ایرانی‌پسند (!) "خواستگاری و ازدواج" خوراک مناسبتی‌سازان و نویسندگان این سریال ها بود.
اما از دو سال قبل به نظر می رسد مدیران صدا و سیما تصمیم گرفته اند با احتیاط از رویکرد مستقیم و روش های ساده برای ساخت سریال های مذهبی عبور و از روش ها و شیوه های غیرمستقیم تر، عمیق تر و پیچیده تر برای انتقال پیام های مذهبی استفاده کنند، ساخت سریال "او یک فرشته بود" آغازی بر این روند بود.
برای نخستین بار در این سریال، شیطان به مظهر بدی و پلیدی حضوری فیزیکی و مستقیم در سکانس های تلویزیونی داشت و پرسوناژها را مستقیما وسوسه می کرد! سریال "آخرین گناه" هم ادامه همین رویکرد بود، اما در رمضان 86 سریال "اغماء" یک نقطه عطف در این رویکرد بود، مهمترین محور جذابیت سریال "اغماء" باز هم حضور "شیطان" در متن سریال بود، اما تفاوتی که شیطان امسال با شیطان "او یک فرشته بود" دارد این بود که شیطان "اغماء" (الیاس) به مراتب ماهرتر و ریاکارتر و جذابتر است!

***

سه گانه "خدا، انسان، شیطان" را می توان اسطوره ای ترین و فطری ترین و حتی قدیمی ترین سه گانه بشریت، فارغ و فراتر از نژاد و مذهب و فرهنگ و ... دانست، مفاهیمی چون "نیکی و بدی، وسوسه، گناه، عذاب، ریاضت و ..." به قدری در ذات و وجود انسان آمیخته شده است که همواره به اشکال مختلف در همه فرهنگ ها و تمدن های بشری جاری بوده است.
این سه گانه اسرارآمیز خیلی زود راه خود را از "فلسفه" به "هنر" باز کرد، در عصر مدرنیته و ماشین، با وجود همه جذابیت‌های تمدن جدید، این سه گانه اساطیری همچنان پیشتاز ذهن و خیال و تصویر انسان است، به طوری که حتی سینما و تلویزیون هم ، به عنوان "دو هنر نوین قرن جدید"، کاملا تحت تاثیر آن قرار گرفته اند.
اما تصویر و تصوری که از "شیطان" در قرآن کریم به عنوان معتبرترین منبع دینی اسلامی ارائه می شود، دو بخش یا دوره دارد، بخش اول شامل "دیالوگ های خدا و شیطان در مورد سجده بر انسان و نافرمانی و رانده شدن شیطان از درگاه الهی و سپس فریفتن آدم و حوا در بهشت توسط شیطان و رانده شدن آدم از بهشت" است.
در این دوره شیطان تجسمی ملموس و عینی دارد، مستقیم و بیواسطه حضور دارد و با خدا و انسان گفتگو می کند، اما بعد از هبوط آدم و حوا به زمین و "مهلتی" که به شیطان داده می شود، تجسم و نقش آفرینی شیطان کاملا تغییر می یابد. به عبارت دیگر، شیطان زمینی حکایت دیگری از جنس دیگری دارد.
قرآن کریم، شیطان را دشمنی آشکار برای آدمیان توصیف می کند که دارای "ابزارهایی" است (از جمله قمار و شراب) و با آن آدمیان را وسوسه می کند و در اموال و فرزندان آدم شریک می شود.
اما در سریال هایی چون "اغماء" شاهد شیطانی دیگر هستیم که به اصطلاح دست شیطان اصلی را از پشت می بندد! هر چند به دلیل تازگی و جذابیت سوژه، مخاطبان بیشتری جذب "اغماء" می شوند، ولی باید توجه داشت که القا تلقی جسمانی و انسانی برای شیطان (از رسانه رسمی کشور) می تواند منشاء آسیب های فرهنگی دینی در جامعه شود، به این معنی که مخاطبان "اغماء"دیده در کوچه و خیابان دنبال الیاس بگردند و برای شیطان، اختیار و قدرت عجیب تصور کنند.
در صورتی که توجه به خودسازی و تزکیه نفس یکی از اصولی ترین آموزه های دینی است که در این نوع نگاه به شیطان به محاق می رود و فراموش می شود، ضمن اینکه با توجه به آیاتی از قرآن که به الهام فجور و تقوی به "نفس" انسان اشاره دارد، نباید مبداء و منشاء همه گناهان را "شیطان" دانست.

***

اینکه تلویزیون به عنوان فراگیرترین و رسمی ترین رسانه کشور در پربیننده ترین برنامه های خود سریال هایی با مضمون "شیطان و ماوراء" را به مخاطبان خود عرضه می کند، فارغ از همه نکات منفی می تواند این خاصیت را داشته باشد که شروعی برای تغییر ذائقه مخاطب ایرانی و ارتقاء سلیقه مخاطب عام باشد.
واقعیت این است که سینما و تلویزیون ایران با وجود ظرفیت ها و فرصت های بسیار برای تجربه ژانرهای جدید چون "ژانر ماوراء، فلسفی و فیلم های روانشناختانه" هنوز به نوعی اسیر ستاره ها و میراث فیلمفارسی و داستان های نخ نمای عشقی و نوع سخیفی از عاطفه ورزی قرار دارد، تحریک و قلقک ذائقه عام فارسی توسط تلویزیون و با سوژه ای پیچیده و جذاب چون "شیطان" می تواند شروعی برای سینمای ماوراء در ایران باشد.

alfy
12-10-2007, 08:07
نگاهی به "اغماء" ـ 3

سعی کردم در "اغماء" مادری متفاوت باشم

در برخی کارها کارگردان از من می‌خواهد نقش مادری را بازی کنم که در فلان مجموعه بازی کرده‌ام، اما سیروس مقدم از من خواست در "اغماء" متفاوت از مادرهایی باشم که تاکنون بوده‌ام.شیرین بینا درباره دلایل پذیرش نقش مولود در مجموعه "اغماء" با توجه به کم حجم بودن و آماده نبودن فیلمنامه به خبرنگار مهر گفت: "وقتی سیروس مقدم از من برای این مجموعه دعوت به کار کرد حدود یکساعت و نیم درباره کاراکتر مولود با من صحبت کرد. گرچه فیلمنامه آماده نبود، اما کاراکتر را برایم کاملاً جا انداختند. من هم بعد از شنیدن خط سیر قصه، از کاراکتر مولود خوشم آمد، چرا که جای بازی داشت و مقدم هم به من گفت جزو کاراکترهای بیادماندنی مجموعه می‌شود."

وی درباره پرداخت کم به شخصیت مولود افزود: "اگر چه نقش کوتاه است، اما موتور محرکه کل مجموعه است، چرا که بعد از مرگش پیامدهایی برای همسرش طه پژوهان به وجود می‌آید. در واقع کم حجم بودن این کاراکتر برایم اهمیت نداشت، بلکه نقش مهم بود. علاوه بر آن به خاطر فوت مادرم در شرایطی هم نبودم که نقشم بیشتر از این باشد. درباره پرداخت بیشتر به کاراکتر مولود هم باید اشاره کنم به هر حال نویسنده تا این حد در کار به آن پرداخته بود."
بازیگر نقش مولود در ادامه خاطرنشان ساخت: "اما با توجه به بازخوردهای مردم، فکر می‌کنم باید فلاش‌ بک‌های شخصیت مولود در طول کار باید بیشتر می‌شد. مردم توقع دارند بیشتر شخصیت مولود را در طول کار می‌دیدند، اما بعد از مرگش این کاراکتر دیده نمی‌شود و جای خالی ارتباط‌های حسی که می‌توانست در فلاش‌بک‌ها با دکتر پژوهان و دخترش داشته باشد، احساس می‌شود. بینندگان نیاز او را احساس می‌کنند."
بینا درباره اینکه شما همیشه نقش مثبت بازی می‌کنید و مولود چه ویژگی‌هایی متفاوتی از کارهای دیگرتان داشت گفت: "در این مجموعه مادری متفاوت هستم، مادری بیمار که سعی می‌کند اطرافیانش از زجری که می‌کشد مطلع نشوند. او خیلی صبور است. البته تا به حال پیش آمده که وقتی به کاری می‌روم، کارگردان از من می‌خواهد نقش همان مادری را بازی کنم که در فلان مجموعه بازی کردم، اما سیروس مقدم در "اغماء" این را از من نخواست و خواست تا مولود متفاوت از مادرهایی باشد که بازی کردم."
وی در ادامه افزود: "البته وقتی برای مجموعه دعوت شدم، قرار شد مولود دو قسمت حضور داشته باشد، اما بعد از مدتی دوستان تصمیم گرفتند که مولود پنج قسمت باشد. از سوی دیگر باید قبول کرد که کارهای مناسبتی با فشردگی کار می‌شود و عوامل از کارگردان گرفته تا مابقی بازیگران و عوامل تمام تلاش خود را برای مجموعه تلویزیونی "اغماء" می‌کنند و فکر می‌کنم مردم هم ارتباط خوبی با آن برقرار کردند."
شیرین بینا هم اکنون در تله فیلم "پازل" به کارگردانی علی غفاری بازی می‌کند. همچنین مشغول تمرین نمایش "امپراتور و آنجلو" برای جشنواره تئاتر فجر به کارگردانی امیر دژاکام است.

alfy
12-10-2007, 08:08
نگاهی به "اغماء" ـ 4 "اغماء" داستان مبارزه انسان با نفس است / تمام ضعف‌ها متوجه کمبود وقت است


عبدالرضا اکبری معتقد است اگر مجموعه "اغماء" در فرصتی مناسب ساخته می‌شد مسلماً جای کار بیشتری داشت، چرا که دست روی مسائل اخلاقی مورد نیاز مردم گذاشته است.بازیگر نقش قدیانی در مجموعه "اغماء" درباره دلایل حضور در این مجموعه با توجه به آماده نبودن فیلمنامه به خبرنگار مهر گفت: "حضور سیروس مقدم به عنوان کارگردان و رضا جودی تهیه‌کننده و اعتمادی که به این دو نفر داشتم، منجر به پذیرش نقش قدیانی شد. آنها از دوستان قدیمی من هستند و کار را حرفه‌ای انجام می‌دهند. از سوی دیگر برای رسیدن به حس کاراکتری در مجموعه یا فیلم مسلماً به خواندن فیلمنامه و تجربه شخصی اکتفا می‌کنیم."

وی در ادامه افزود: "در مجموعه "اغماء" هم مقدم توضیحاتی درباره نقش داد و سر صحنه سعی کردم آنچه او از کاراکتر قدیانی می‌خواهد را پیاده کنم. البته هماهنگی‌های لازم بین نویسندگان و کارگردان وجود داشت و من هم با اعتماد به دوستان شخصیت قدیانی را ایفا کردم."
اکبری با اشاره به ویژگی‌های نقش خود گفت: "قدیانی فردی متمول است که تمام امکانات لازم را برای تنها فرزندش رز فراهم می‌کند و از سوی دیگر چالش‌هایی بین او و فرزندش به وجود می‌آید. این کاراکتر و محوریت مجموعه "اغماء" که سعی داشت قصه مبارزه انسان را با نفس نشان دهد برایم جذابیت داشت."
این بازیگر درباره اینکه چرا پدر و مادر رز در برخی صحنه‌ها بی‌نهایت ساده نشان داده می‌شوند که حتی برای مخاطب هم قابل هضم نیست، توضیح داد: "دلیل این مسئله به این می‌گردد که مسائل عاطفی برای پدر و مادر رز حاکم شده و ناخودآگاه منطق رنگ خود را از دست داده و ما سادگی مطلق پدر و مادر رز را می‌بینیم. علاوه بر آن ما با رز طرف هستیم که روح‌اش را شیطان تسخیر کرده و مسیر شیطان را طی می‌کند."
اکبری درباره مجموعه "اغماء" هم گفت: "به نظرم موضوع این مجموعه جای کار دارد. اگر در یک فرصت مناسب و با فکر بازتر این مجموعه ساخته می‌شد مسلماً بهتر بود، چرا که این مجموعه دست روی یکسری مسائل اخلاقی می‌گذارد که مردم ما در حال حاضر به آن نیاز دارند. زمان کم مانع از این شد که به فضای کار کاراکتر قدیانی پرداخته شود و مخاطب در برخی مواقع دیالوگ‌های تلفنی او را برای کارش می‌شنود و تمام این مسائل به وقت کم برمی‌گشت."

alfy
12-10-2007, 08:09
/ نگاهی به "اغماء" ـ 5 /

شخصیت جودت در انبوه پرونده‌های "اغماء" رها شد

جودت جزو شخصیت‌های اصلی "اغماء" است، اما باز شدن پرونده‌های مختلف در مجموعه مثل پرونده رز و ... باعث شد به این شخصیت کمتر پرداخته و در حقیقت جودت رها شود.ایرج نوذری درباره حضور در نقش دکتر جودت در مجموعه "اغماء" به خبرنگار مهر گفت: "قبلاً مجموعه "ریحانه" را با سیروس مقدم کار کرده بودم و تجربه خوبی با او داشتم. مقدم از دوستان نزدیک من است. وقتی افشین سنگ‌چاپ هم با من تماس گرفت اولین نکته‌ای که یادوآوری کرد این بود که مقدم دلشان برای شما تنگ شده و می‌خواهند شما را ببینند."

وی در ادامه افزود: "در اولین جلسه‌ای که با هم درباره نقش دکتر جودت صحبت کردیم، به خاطر اطمینانی که به سیروس مقدم داشتم و شناخت از سوابق‌ کاری‌‌شان، بازی در این مجموعه را پذیرفتم، چرا که وی به تعهدات اخلاقی خود عمل می‌کند. بنابراین بدون نگرانی نقش را پذیرفتم. البته باید بگویم از چندی پیش تصمیم گرفتم دیگر نقش‌های خاکستری و منفی بازی نکنم و این را هم سیروس مقدم می‌داند. دکتر جودت هم نقشی مثبت خاص است."
بازیگر نقش دکتر جودت خاطرنشان ساخت: "دکتر جودت فردی است که در او می‌توانیم تولد عشق را شاهد باشیم. در سال گذشته هم حدود 20 نقش خاکستری و منفی پیشنهاد شد که نپذیرفتم، اما وقتی مقدم درباره کاراکتر دکتر جودت برایم توضیح داد، احساس کردم نقش مثبت خاص است، به همین دلیل بازی را پذیرفتم."
وی درباره اینکه چرا نقش دکتر جودت در اواسط کار رها شد و ما دیگر او را ندیدیم، گفت: "اگر در تیتراژ دقت کرده باشید اسم من با واو می‌آید. البته جزو کاراکترهای اصلی است. از سوی دیگر باز شدن پرونده‌های دیگر در مجموعه "اغماء" مثل پرونده رز و ... باعث شد به کاراکتر دکتر جودت کمتر پرداخته شود. اگر تعداد قسمت‌های این مجموعه بیشتر بود و زمان تولید تا این حد فشرده نبود، مسلماً به کاراکتر دکتر جودت پرداخت بیشتری می‌شد."
نوذری ادامه داد: "نظرسنجی‌های صدا و سیما نشان می‌دهد "اغماء" بر صدر مجموعه‌های ماه رمضان قرار دارد. با فشاری که روی گروه است همه تلاش خود را می‌کنند تا کار خوب انجام شود. کمرنگ شدن نقش دکتر جودت هم به باز شدن پرونده‌های دیگر برمی‌گردد. البته برای ایفای نقش دکتر جودت به مقدم پیشنهاد دادم برای مدتی به بیمارستان بروم تا با نحوه برخورد یک پزشک متخصص مغز و اعصاب با بیمار آشنا شوم. مقدم هم پذیرفت خودش و امین تارخ هم چند جلسه‌ای به بیمارستان رفتند."
وی در پاسخ به این سئوال که با توجه به اینکه قبل از تولید برای آشنایی به فضای بیمارستان رفته بودید و کار کارشناس پزشکی داشتند، اما عده‌ای از پزشکان به برخی کارهایی که پزشکان مجموعه انجام می‌دهند معترضند، گفت: "گروه تمام تلاش خود را انجام دادند. بپرداختن به تمام ریزه‌کاری‌های پزشکی در مجموعه‌های دیگر هم پیش آمده، اما چون این مجموعه در حال حاضر بیننده زیادی دارد، زیر ذره بین است."

mehdi30nema
12-10-2007, 10:35
شكرانه ديشب تموم شد ولي واقعا ضعيف و بدون نتيجه . اصلا معلوم نشد شخصيت هاي سريال چي شدن .

Asalbanoo
12-10-2007, 10:40
سلام
ببخشید بالاخره این حامد(توی شکرانه)ذختر عمو یش را پیدا کرد؟

این دختره-نادیا-کی بود اخر؟

ممنون

Sam Fisher 11
12-10-2007, 13:40
صحنه مضروب شدن بدیا !
فاصله بردیا و ضارب : 1/5 متر
طول دست ضارب در بیشترین حالت: 1 متر
طی یک عملیات ریاضی پیچیده :
-5 = 1/5-1
به اثبات میرسد که امکان برخورد چاقو به بردیا وجود نداشته. اگر تیزی را 10cm هم حساب کنیم باز هم هنوز جا دارد ...
:31:
خونی شدن دست ضارب نیز غیر ممکن بود. زیرا تنها یک ضربه زد و اینکه فشار زیادی هم وارد نکرد. پس غیر ممکن است که خون به این سرعت به بیرون تراوش کند !

kiuna
12-10-2007, 17:48
فقط میوه ممنوعه ! خیلی حساب شده و خوش ساخت
شکرانه واقعا برای تلویزیون برگشت به 20 سال قبل بود!
یه وجب خاک= کلیشه در کلیشه !
اغما بازی زیبای تارخ قابل نحسین هست و
اما خود سریال باز هم کلیشه ای از حضور شیطان

Amin
12-10-2007, 19:57
سلام
dariushiraz
دوست عزیز
معرفی لینک دانلود
فقط تو زیر شاخه دانلود
اوونم به صورت مستقیم
نه لینک وبسایت و وبلاگ و فرومهای دیگه
+
لینک رو کد کنید
+...

ممنون

maxoud
13-10-2007, 00:22
به نظرم بد ترین و مسخره ترین قسمت میوه ممنوعه رو امشب دیدیم.:41:

ali racer
13-10-2007, 03:20
به نظرم بد ترین و مسخره ترین قسمت میوه ممنوعه رو امشب دیدیم.:41:

البته بستگی داره چطور تموم بشه !!
این 4 تا سریات ماه رمضون هم تمام بشن
دیگه تلویزیون به لعنت خدا هم نمی ارزه !!!:31:

kiuna
13-10-2007, 05:31
من با این صحنه چپ شدن پراید تو میوه ممنوعه مشکل دارم
اول اینکه این صحه تکراری بود! توتقاطه شبیه همین صحنه رو و خیلی بهتر اجرا کرده بودند
دوم اینکه چطوری پراید منحرف شد ؟ اون که داشت مسیر مستقیم رو میرفت ؟ . مانعی جلوش نبود؟

majid57-2007
13-10-2007, 09:10
واقعاً موندم که بین میوه ممنوعه واغماویک وجب خاک کدوم رو انتخاب کنم

Geronimo_AD
13-10-2007, 12:43
صحنه مضروب شدن بدیا !
فاصله بردیا و ضارب : 1/5 متر
طول دست ضارب در بیشترین حالت: 1 متر
طی یک عملیات ریاضی پیچیده :
-5 = 1/5-1
به اثبات میرسد که امکان برخورد چاقو به بردیا وجود نداشته. اگر تیزی را 10cm هم حساب کنیم باز هم هنوز جا دارد ...
:31:
خونی شدن دست ضارب نیز غیر ممکن بود. زیرا تنها یک ضربه زد و اینکه فشار زیادی هم وارد نکرد. پس غیر ممکن است که خون به این سرعت به بیرون تراوش کند !

با این وضع فجیعی که بردیا مجروح شده حتماً میره تو اغماء... ولی جراح بزرگ نجاتش میده!!
من حدسم اینه ...:46:

Nikolas_95
13-10-2007, 19:59
خب،ماه رمضان تمام شد و سریالهای این ماه دوتاشون تمام شده و دوتاشون هم امشب تمام میشه

خب ، این آخر کاری دوستان بیان در مورد پایان سریالها نظر بدن،که آیا از این نحوه تمام شدن سریالها راضی هستن یا نه.همچنین به نظرشون چطور تموم میشد بهتر بود

در ضمن کسانی که توی نظر سنجی شرکت نکردن دیگه موقع تصمیم گیری رسیده،هرچند میوه ممنوعه با 20رای تا این لحظه جلو هست

sd70
13-10-2007, 20:56
ميگم اين آخرين قسمت اغما بود؟

Nikolas_95
13-10-2007, 21:38
ميگم اين آخرين قسمت اغما بود؟


بله آخرین قسمت بود :41:

Oracle_Eldorado
13-10-2007, 22:03
ببخشید این اسم واقعی سوسن توی فیلم یک وجب خاک و اسم واقعی آرام توی همون فیلم چیه ؟

Pouriaqazvin
13-10-2007, 22:21
اغما بهترینه هرچند درست و حسابی تموم نشد

S@eid
13-10-2007, 22:31
خب،ماه رمضان تمام شد و سریالهای این ماه دوتاشون تمام شده و دوتاشون هم امشب تمام میشه

اخرین قسمت " میوه ی ممنوعه " فردا ست ...

Nikolas_95
13-10-2007, 22:37
اخرین قسمت " میوه ی ممنوعه " فردا ست ...
درسته،فکر نمی کردم سیستم آبیاری صداوسیما اینقدر قوی باشه

dariushiraz
14-10-2007, 02:51
هانيه توسلي دختري است گرم، صميمي و شوخ و شنگ اما در لحظه محکم و قاطع، دقيقاً به همين دليل هم هست که بسياري وي را خودخواه مي دانند که اصلاً درست نيست. اين بازيگر ايراني متولد ماه خرداد است و به همين دليل بر دو لايه يي بودن وجود خويش معترف است؛ گرم و صميمي اما در همان دم قاطع. تقريباً مي توان گفت بازي خانم توسلي ريشه درهمين پارادوکس نهاد وجود وي دارد. بعد از گرفتن سکانس بازجوي «ميوه ممنوعه» با وي به گفت وگو نشستيم اما سرشار از انرژي بود. اين بازيگر حرف هاي بسياري براي گفتن دارد، رمان «دميان» شاهکار هرمان هسه را از بر است. اعتراف هم بايد کرد شخصيتي چون مادر دميان در او متبلور است هرچند خود اين گفته را قبول ندارد.



قبل از هرچيز از نحوه ورودتان به سريال ميوه ممنوعه بگوييد؟

آقاي کيومرث مرادي با من تماس گرفتند و پيشنهاد بازي در سريال را دادند، اول گفتم نه اما بعداً که فهميدم کارگردان آقاي فتحي است بيشتر تعمق کردم، دو هفته يي طول کشيد تا بر ترديدم فائق شدم. در اين مدت با آقاي فتحي بحث هاي زيادي کرديم و تصميم به حضور در سريال گرفتم.

تاثيري هم روي نوشتن نقش داشتيد؟

بله بعد از خواندن چند قسمت اوليه، من هم پيشنهادات خودم را دادم، پيشنهادات من روي کليت شخصيت تاثيري نداشت و در همان حد جزئيات شخصيت هستي بود، مثلاً من پازل نقاشي جيغ مانش را اضافه کردم.

حالا به نظر خودتان در عالم واقعيت امکان دارد هستي تا بدين حد مثبت باشد؟

مثبته؟، اينکه به حاج يونس مي گويد بايد زنت را طلاق بدهي يا همه اموالت را خيرات کني... هستي شرايطي را پيش پاي حاجي مي گذارد که وي بگويد نه، اما در عين حال مي خواهد از او انتقام هم بگيرد، شخصيت هاي صددرصد مثبت در اين کار غزاله و مصطفي هستند که ديگر خيلي آرماني و مثبت اند که باورپذير نيستند. ولي من اين شخصيت هستي را خيلي دوست دارم و جاه طلبي، مهرباني، اخم و... رفتار خاص خويش را دارد.

نترسيديد از اينکه کاري اينچنين سريع و مناسبتي انجام بدهيد؟

ترس وجود داشت به دليل وجود سريال هاي سطح پايين. هرچند تک و توک سريال هاي خوبي چون وفا را داشتيم. البته کار ضعيف در سينما هم وجود دارد ولي نه به اندازه تلويزيون. وقتي کارگردان کار خود را بلد است، وقتي آقاي عليرضا کاظمي پور و عليرضا نادري دو نويسنده قدر در حال نوشتن هستند و وقتي گروه همگي مچ هستند ديگر ترديدي باقي نمي ماند. زودتر هم سريال وفا را تجربه کرده بودم.

در کنار بازيگر قدري چون علي نصيريان قرار گرفتن چگونه تجربه يي است؟

حقيقتاً بازي شان فوق العاده است. حرکات ريز صورت و کنش هاي به موقع ايشان عالي است. خودم در حال ديدن سريال با تمام وجود از بازي ايشان لذت بردم. واقعاً شانس آوردم در اين سريال هم بازي ايشان شدم. شور و شوق و انرژي بسياري در بازي با آقاي نصيريان دارم، پشت صحنه هم مردي فوق العاده مودب، سنگين و منضبط هستند. بعضي هنرپيشه ها بدجنسي هايي دارند که باعث لطمه خوردن به بازي طرف مقابلشان مي شود اما آقاي نصيريان با کمال ميل فضا را آماده واکنش بازيگر مقابلش مي کند؛ بي هيچ هراسي...

الان که کار در حال پخش است کار خود را مي پسنديد؟

کار را دوست دارم و فکر مي کنم يکي از بهترين سريال هاي مناسبتي چند سال اخير بوده. شخصيت هستي را دوست دارم و ديالوگ هاي کار خيلي خوب است. دکوپاژ، ميزانسن و کارگرداني فتحي با توجه به فشار کار عالي بوده يا طراحي صحنه آقاي فروتن و فيلمبرداري آقاي احمدي، نمي گويم کار بي نقصي است اما در کل خوشحالم که در آن بازي کردم.

در سينما و به خصوص تلويزيون هميشه بانوان بازيگر انگار مکمل بودند، يعني فرع در مقابل اصل يا همان قانون مردسالاري جامعه...

من اصلاً اين نظر را قبول ندارم، اين چيزي که شما مي گوييد تا نيمه هاي دهه 70 غالب بود اما از نيمه هاي دهه 70 تا به امروز اين مردسالاري نمانده، ما مي بينيم چقدر کارمند و تحصيلکرده خانم در کشور داريم حتي در رده هاي بالاي مديريتي کشور، همين تغيير و تحول در سينما و تلويزيون هم اتفاق افتاده است. در فيلم هايي مثل سارا، دوزن، شوکران، کافه ستاره و خيلي از فيلم هاي ديگر خانم ها نقش محوري اند. بيننده ديگر نمي تواند قبول کند زن در فيلم تنها چاي بياورد و از کادر خارج شود. زن ها به شدت باهوش تر شدند. در همين سريال، هستي يک کارخانه را مي چرخاند و فکر مي کنم موجي از بانوان هنرمند و تحصيلکرده در کشور خلق شدند که در آينده نزديک بسيار بيشتر نمود خواهند داشت.

مثل اينکه از سريال قطعاتي سانسور شدند؟

نمي دانم چه دليل منطقي دارد بعضي ديالوگ ها که هيچ مشکلي هم ندارند حذف مي شوند، مي دانيد ما الان سه ماه است پشت سر هم روزي 15 ساعت با فشار کار کرديم بعد پلاني که اين همه انرژي برايش صرف کرديم تلويزيون مي گويد بايد در بياوريد، اين همه انرژي صرف کرديم، من هم قبول دارم تلويزيون رسانه گسترده يي است و بايد بسيار محتاط بود اما نکته اينجاست چيزهايي که حذف شدند مشکلي نداشتند، مثلاً در ملاقات هستي و قدسي؛ خانم قدسي ديالوگي را مي گويد و من واکنش نشان مي دهم وقتي ديالوگ قدسي حذف مي شود پس من به چه چيزي واکنش نشان دادم يعني بازي ام خراب مي شود. فکر مي کنم اگر مي خواهند حذف کنند بهتر آن است که کل سکانس را حذف کنند.

خب فکر مي کنيد دليل اين کار چيه؟

اين مساله را ديگر شما خبرنگارها بهتر از همه بايد بدانيد، حالا نمي دانم چقدر واقعي است ولي مي گويند بسياري از خانواده ها از ديدن اين سريال نگران شدند، براي اينکه حاج يونس از زنش مي خواهد که طلاق بگيرد. نگاهي به اطراف خويش بکنيم چند درصد مردهاي جامعه ما اين کار را پنهاني مي کنند؟، اتفاقاً حاج يونس خيلي آدم پاکي است که صادقانه پيش زنش اعتراف مي کند ولي بسياري از مردان جامعه ما زندگي دوگانه پنهاني دارند، من فکر مي کنم اگر کساني ترسيدند، همين مرداني هستند که پنهاني تجديد فراش کردند تا ظاهر را حفظ کنند و رياکارانه کار خود را ادامه دهند، متاسفانه فکر مي کنم اينقدر ريا در جامعه ما جاري است که اگر رو شود اتفاقات ريشه يي رخ خواهد داد.

خود همين حاج يونس به نظر شما کار اشتباهي نمي کند، آخر چگونه مي توان چنين ناعدالتي را قبول کرد بعد 30 سال زندگي مشترک، خانم قدسي طلاق بگيرد...

نه، به نظر من مشکل نيست، حاج يونس اين سريال خيلي پاکه... او خود پيش قدسي اعتراف مي کند، من اصلاً نمي خواهم از اين موقعيت که بسيار دردناک است دفاع کنم ولي موقعيتي است که پيش آمده. مردي پاک و باايمان عاشق دختري هم سن بچه خودش شده است. يک زن و شوهر بعد از 30 سال زندگي ديگر دوست هم مي شوند و از عالم عشق خارج مي شوند و چنين موقعيت هاي دردناکي پيش مي آيد،

که زن ناچاراً بايد قبول بکند، نه؟، اين کجا کاري انساني و عادلانه است؟،

وقتي حاج يونس با قدسي درد دل مي کند که من عاشق شدم يعني اينکه دوست خوبم به من بگو که من چه خاکي به سرم بريزم، من نمي خواهم از اين موقعيت دفاع کنم ولي اين تنگنايي است که درام سريال را شکل داده است. من هم از جمله خودتان استفاده مي کنم استثنا اتفاق مي افتد.


پ.ن.چون مصاحبه طولانی بود قسمتی رو که مربوط به سریال بود گذاشتم.برای خوندن بقیه ی مصاحبه میتونید به اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مراجعه کنید.

isbn84
14-10-2007, 03:12
هستی به هوش میاید.یونس هم با شاخه گلی با قدسی اشتی می کند.
در هر صورت هیچکدام صاحبدلان نشد.

dariushiraz
14-10-2007, 17:41
عوامل اغماء در گفت و گو با فارس/5
جودي:قضاوت درباره مجموعه «اغماء» زود است
خبرگزاري فارس: تهيه‌كننده مجموعه تلويزيوني «اغماء» گفت: بهتر است مخاطبان تا پايان مجموعه صبر كنند، قضاوت فعلا زود است.
رضا جودي در گفت و گو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: در مورد مجموعه‌هاي تلويزيوني هر كس مي‌تواند استنباطي داشته باشد و جذابيت هنر تصوير نيز همين است اما بايد تا پايان صبر كرد و نه تنها در مورد سريال «اغماء» بلكه در مورد هر سريالي اين نكته بايد مورد توجه قرار گيرد و همانطور كه از نامش برمي‌آيد، سريال است.
وي افزود: بهتر است مخاطب براي قضاوت كردن تا قسمت‌هاي پاياني صبر كند زيرا ما يك عمل كاشت داريم كه بناست آن را برداشت كنيم. درست مانند دانه گندمي كه آن را مي كاريم و جوانه مي زند ولي نمي‌دانيم كه اين محصول سبز مي‌شود؟ رشد مي‌كند يا خير كه ما آن را برداشت كنيم.
وي در ادامه گفت: اصول داستان بر موارد علمي استوار شده است هم در بخش ديني و هم در بخش علمي و هيچ جاي اين داستان رواج خرافه پرستي نيست. كجاي قصه قهرمان داستان كه فوق تخصص جراحي مغز دارد با استفاده از خرافه‌پرستي و يا انرژي درماني بيمار خود را درمان كرده است؟ شما در جاي جاي داستان مي بينيد كه اتكاء بر دانش و علم پزشكي حرف اول را مي‌زند و علي رغم اينكه دكتر پژوهان با تكيه بر الهامات الياس پيش مي‌رود، باز هم تيغ جراحي و دانش پزشكي است كه حرف اول را مي زند.
وي تصريح كرد: اگر غير از اين بود ما بايد الياس را در اتاق عمل مي‌ديديم كه هدايتگر است و همه كارها را انجام مي‌دهد. سازمان صدا و سيما روي فيلمنامه‌ها در طول يكسال به شدت نظارت مي‌كند و هر قسمت ديده شده و كنترل مي‌شود.

Mahiar0
14-10-2007, 17:48
بله آخرین قسمت بود :41:

نه بابا كي گفت تمام شد اگر تمام ميشد ميزد اخرين قسمت
نزد
--------------------------
اين اغما اخرين قسمتش كسي نمي داند ساعت چنده؟ همان 19:30 يا 20 است؟

Ali Pacino
14-10-2007, 18:24
من قبلا تو یکی از پستام تو همین تاپیک گفتم ایرانی ها فیلم رو خوب شروع می کنن ولی آخرش رو ...
آخه اغما آخرین قسمتش چی بود که تحویل بیننده ها دادن واقعا متاسم برای خودم که از بی کاری و علافی این سریال رو می دیدم
ولی میوه ممنوعه خیلی ردیفه
هستی داشت داش جلالمون رو می کشت خوب شد حقش بود ولی آخرش به احتمال زیاد خوب می شه

Nikolas_95
14-10-2007, 20:14
این تهیه کنندگان اغما رسما همه رو گذاشتن سرکار

همه فکر میکردیم دیشب تموم شده،حتی امروز تو دانشگاه داشتیم در موردش بحث می کردیم که چه الکی تموم شد

اما نه تنها دیشب تمام نشد بلکه مثل اینکه امشب هم تمام نشد!

یکی به نظرم مشکل توی تدوین و آماده کردن فیلم داشتن،چون چندشب توی ماه رمضان پخش نکردن برای همین 30 قسمت تا آخر ماه رمضان تمام نشد

Mahiar0
14-10-2007, 20:15
من قبلا تو یکی از پستام تو همین تاپیک گفتم ایرانی ها فیلم رو خوب شروع می کنن ولی آخرش رو ...
آخه اغما آخرین قسمتش چی بود که تحویل بیننده ها دادن واقعا متاسم برای خودم که از بی کاری و علافی این سریال رو می دیدم
ولی میوه ممنوعه خیلی ردیفه
هستی داشت داش جلالمون رو می کشت خوب شد حقش بود ولی آخرش به احتمال زیاد خوب می شه

كي گفته تمام شده هنوز مانده
امروز كه داد
فردا هم هنوز مانده
تازه بايد دكتر پژوهان سر پري عمل كند:31:

sd70
14-10-2007, 20:17
حدسش رو ميزدم که اغما ديشب نبايد قسمت آخر باشه.

Ali Pacino
14-10-2007, 20:36
آره امشب منم جا خوردم
پس کی قراره این سریال مزخرف رو تمومش کنن؟
امشب فرزاد مخ رز رو داشت می زد خیلی خنده بود مخصوصا جایی که رزه جو گیر شده بود باید هر چی زودتر تمومش کنن وگرنه خودم تمومش می کنم:31:

Nikolas_95
14-10-2007, 21:17
آخرین خبر:

الان شبکه 2 زیرنویس کرد که آخرین قسمت میوه ممنوعه امشب ساعت 23:30 پخش خواهد شد

dariushiraz
14-10-2007, 23:10
مدير كل آسيبهاي اجتماعي بهزيستي در گفت و گو با فارس:
ميوه ممنوعه، بي‌اعتمادي به مردان را در خانواده ترويج مي‌كند
خبرگزاري فارس: مديركل امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي گفت: سريال ميوه ممنوعه با پيامهاي منفي و تلخ موجب تهديد اركان خانواده‌ها و ترويج بي اعتمادي زنان نسبت به مردان در خانواده‌ها مي‌شود.
حسن موسوي چلك در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي فارس، افزود: سريال ميوه ممنوعه تنها فيلمي است كه در ماه مبارك رمضان همه جا در مورد آن صحبت مي‌شود و نقدهايي كه از جانب مردم در مورد آن مي‌شنويم نشان مي‌دهد كه بازتاب و اثر مثبتي در جامعه نداشته است زيرا تعامل منطقي بين اعضاي خانواده را نشان نمي‌دهد.
وي ادامه داد: ممكن است خانواده‌هاي معدودي در سطح جامعه ما چنين شرايطي داشته باشند كه در آنها روابط منطقي وجود نداشته باشد و يك پدر متدين نتواند بچه‌هاي سالمي تربيت كند به طوري كه پسر به ظاهر متدينش كلاهبردار شود اما چنين پديده‌اي به هيچوجه در جامعه ما فراگير نيست و نبايد در رسانه ملي و در سطح كلان چنين مسائلي ترويج شود.
موسوي چلك اضافه كرد: اين سريال موجب تقويت ريا در خانواده به خصوص خانواده‌هاي مذهبي پولدار مي‌شود و نشان مي‌دهد كه آدمهاي دينداري كه سالها به عبادت پرداخته‌اند دينشان عمق زيادي ندارد و با يك نگاه همه آنچه بوده‌اند از بين مي‌رود در حالي كه واقعيت جامعه ما غير از اين است.
مدير كل امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي گفت: سريال ميوه ممنوعه فضاي اعتماد به مردها را در خانواده ها از بين مي‌برد و پيام منفي ديگر آن اين است كه زنان نبايد به مردانشان كه بايد براي كار در بيرون از خانه باشند اعتماد كنند، از طرفي نشان مي‌دهد كاركردن زنان در خارج از خانه موجب بروز خلاء در خانه مي‌شود و زمينه رفتن به سراغ ازدواج مجدد را براي مرداني كه زن شاغل دارند فراهم مي‌كند.
وي اضافه كرد: گر چه آمار طلاق در جامعه با رشد 12درصدي در حال افزايش است اما نبايد با انتشار پيامهاي منفي و تلخ مانند سريال ميوه ممنوعه در جامعه اين فضا را تشديد كنيم و عدم پايبندي به مردان به خصوص مردان متدين را در جامعه ترويج كنيم.
وي افزود: پيام منفي ديگر اين سريال اين است كه نشان مي‌دهد فرزند آخر خانواده كه پشت كنكوري است و براي ورود به دانشگاه تلاش مي‌كند فردي سوسول، بي اعتماد به نفس و آماده خور است و اين توهين به افرادي است كه اهل درس و كتاب هستند.
موسوي چلك گفت: من نمي‌دانم چرا براي هوشيار كردن مردم، كارگردانها و برنامه سازان فقط به دنبال بيان پيامهاي تلخ به جامعه هستند و مثلاً به جاي آنكه در مورد اعتياد بگويند بلاي خانمانسوز جامعه است از آن طرف فضاهاي تلخ را نشان مي‌دهند.
وي افزود: به نظر من براي ساخت سريال ميوه ممنوعه كار كارشناسي انجام نشده است و اگر هم شده اطلاعات اوليه آن كارشناسي و درست نبوده است.

badterojan
15-10-2007, 01:09
سلام
این اغماء شورش رو در آورده چرا تموم نمیشه
خداییش به "او یک فرشته بود" نمی رسه




راستی
این میوه ممنوعه هم چه بی مزه تموم شد
حاجی آدم شد قبول
هستی آدم شد قبول
حسابداره آدم شد قبول
قدسی حاجی رو بخشید قبول

این مطرب شدن حاجی چی بود؟
دعوای سمانه و شوهرش به کجا کشید؟
امیر حسین چجوری اومد ایران؟

مهمتر از همه ،
با این همه گرفتاری سینا چجوری تو کنکور قبول شد؟
خوب بود نشون می دادن که سوالات رو هم خرید!

به هر حال بد نبود






امیدوارم این اقا سیروس هم زودتر بساطش رو جمع کنه

Marmoulak
15-10-2007, 01:36
من يه سوال در مرود اين اغما پيش اومده ! شيطان كي مي تونه از آدم اين جوري انتقام بگيره ! شيطان كه قدرتي نداره ! اگه اين جوري پيطان بياد پيش من يا كسي ديگه بگه فلان كار رو بكن و گرنه بلايي سر يكي از آشناهات ميارم ! خوب هر كي كه اين سريال رو ديده باشه از ترس مسره همون كار رو مي كنه ! مگه تو فيلم شيطلان به دكتر پژوهان نگفت كه از خشم من بترس اونم بهش گفت هيچ كاري نمي توني بكني من به خدا توكل كردم ! پس چرا شيططان تونست اين بالا رو سر پري بياره ! به نظر من فيلمش قشنگ بود ولي نقاط ضعف مذهبي هم داره خيلي چيزا ديگه ديدم كه برام سوال شده اون چند تا حاج آقا آوردن فقط در مورد جنس شيطان بحث كردن !

Sam Fisher 11
15-10-2007, 01:36
با این همه گرفتاری سینا چجوری تو کنکور قبول شد؟
[/b]خوب بود نشون می دادن که سوالات رو هم خرید!

آره با این کاملا موافقم ... . اصلا نیازی نبود که نشون بده همه عاقبت به خیر شدن.

ولی در کل بازم بهترین سریال رمضان بود.

خب این ماه رمضان هم به اتمام رسید .امیدوارم نماز و روزه همه عزیزان قبول درگاه حق واقع شده باشد.

سریال های امسال نسبت به سال قبل خیلی بد بودن(به جز میوه ممنوعه) . صدا سیما باید یه فکری بکنه و به جای ساختن مجتمع تفریحی تو زیبا کنار ، بیاد و پول بیت المال و تبلیغاتی رو که میگیره صرف ارتقای سطح کیفی سریال ها و فیلم ها بکنه.

دوستان میگم چطوره هر کسی علاوه بر انتخاب بهترین سریال، بهترین و بدترین بازیگر مرد و زن رو هم انتخاب کنه. البته فقط در پستش بنویسه.

نظر من :

بهترین سریال : میوه ممنوعه
بهترین سریال زیر 15 سال : اغما
بهترین بازیگر مرد : 1-علی نصیریان 2 - امیر جعفری
بهترین بازیگر زن : 1- گوهر گیر اندیش 2 - هانیه توسلی
جذاب ترین بازیگر مرد : سینا در میوه ممنوعه (اسمش یادم نیست)
جذاب ترین بازیگر زن : دختر تاجیکیه در شکرانه
چندش آورترین بازیگر مرد :1- فرزاد در میوه ممنوعه 2 - نیما رییسی
چندش آورترین بازیگر زن : 1- رز در اغما 2- مادر پگاه ! 3- غزاله در میوه ممنوعه
با مزه ترین بازیگر : یوسف تیموری

Ali Pacino
15-10-2007, 01:47
سلام
این اغماء شورش رو در آورده چرا تموم نمیشه
خداییش به "او یک فرشته بود" نمی رسه




راستی
این میوه ممنوعه هم چه بی مزه تموم شد
حاجی آدم شد قبول
هستی آدم شد قبول
حسابداره آدم شد قبول
قدسی حاجی رو بخشید قبول

این مطرب شدن حاجی چی بود؟
دعوای سمانه و شوهرش به کجا کشید؟
امیر حسین چجوری اومد ایران؟

مهمتر از همه ،
با این همه گرفتاری سینا چجوری تو کنکور قبول شد؟
خوب بود نشون می دادن که سوالات رو هم خرید!

به هر حال بد نبود






امیدوارم این اقا سیروس هم زودتر بساطش رو جمع کنه
اینجا بازم می رسیم به حرف من که ایرانی ها اولش رو خوب شروع می کنن آخرش رو سمبل یعنی فقط تمومش می کنن دیگه نمی گن یه پایانی از فیلم یا سریال در بیاریم که تا سالها تو ذهن بیننده ها بمونه

Asalbanoo
15-10-2007, 01:52
سلام
اون یه تیکه که قدسی و حاج یونس تو اون اتقاه یا هم حرف می زدن
دیالوگ هاشون شدیدا منو یاده مرحوم علی حاتمی انداخته بود

Mahiar0
15-10-2007, 10:08
اره سريال شبكه 1 كه به پاي سريال پارسالش صاحبدلان اصلا نميرسه
سريال شبكه 2 هم خوب بود
شبكه 3 هم از پارسال ضعيفتر بود
شبكه 5 هم كه خيلي خيلي مزخرف بود شايدم خوب شده بود قسمتهاي 10 به بعد چون حالم به هم خورد ديگه نديدم اين شكرانه رو

در كل اول اغما بعد ميوه ممنوعه

Mahiar0
15-10-2007, 10:09
يه چيزي اين خود احسان خوجاه اميري نبود داشت لب خواني ميكرد تو ميوه ممنوعه؟
و اين نيما رئيسي وافعا اهنگ ساز وخواننده است؟

Mahiar0
15-10-2007, 14:00
اين مرد درباره شيطان با کسي حرف نمي زند. 8 روز زمان مي برد که در ميان کار شبانه روزي گروه، فرصت گفت وگو پيدا کنيم و 8 ساعت هم در روز قرارمان زمان مي برد تا او ديالوگش را که همان روز به دستش رسيده حفظ کند، بي آنکه حس اش به هم بريزد، سکانس اش را به آخر برساند، سريال اغما را با بچه هاي گروه ببيند . ساعت 10 شب است که در خانه باغ از بازي هايش مي گويد که کار دل بوده است نه غم نان. از سيروس مقدم که سابقه ستايش او را پيش از اين هم داشته است و از امين تارخ که به گفته او بي واسطه و بي منت مهر مي ورزد و مي آموزد و در کنار همه اينها از شيطان، که حالا در تنهايي هم دست از سرش برنمي دارد. اين مرد مي گويد که نقش هايش را زندگي مي کند. پس نام حامد کميلي تا اطلاع ثانوي «الياس» است. مصاحبه اعتماد با حامد کميلي را بخوانيد:

دليل فرارتان از مصاحبه چه بود؟ نمي خواستيد از حامد کميلي حرف بزنيد يا الياس؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به دو دليل، اول اينکه از مطبوعات گله دارم. چون من خيلي محدود مصاحبه انجام مي دهم اما در يک سري مجلات ديده ام که مصاحبه هايي از قول من چاپ کرده اند. قبلاً اين طوري بود که مصاحبه ها را از روي مصاحبه هاي ديگري برمي داشتند. ولي حالا ديگر اين کار را هم نمي کنند و هر کس هر چيزي که مي خواهد مي نويسد. من هميشه از همان اول تصميم گرفته بودم که روش مسالمت آميزي را با مطبوعات در پيش بگيرم تا هم من موقعيت آنها را درک کنم و هم آنها موقعيت مرا. متاسفانه وقتي ديدم اين اتفاق نمي افتد تصميم گرفتم کمي جدي تر با قضيه برخورد کنم. دليل دوم هم اينکه شخصيت من در اغما وجهه هاي متفاوتي پيدا مي کند، يک سري کاراکترهاي جديد به آن اضافه مي شد که من نمي خواستم پيش از نمايش درباره آنها حرفي بزنم تا براي تماشاگر جذابيت داشته باشد.

پس حالا وقتش است که درباره «الياس» حرف بزنيم. سيروس مقدم اولين بار درباره نقش به شما چي گفت؟ گفت بايد نقش شيطان را بازي کني؟
در زمان پيش توليد کار سيروس مقدم که هميشه به من لطف دارد با من تماس گرفت. آن موقع هنوز چيز نوشته شده يي درباره نقش وجود نداشت و تنها چيزي که باعث شد نقش را بپذيرم اعتماد کامل و بدون شکي بود که به سيروس مقدم داشتم. چون بايد راکورد ريش ام را نگه مي داشتم و هيچ قراردادي ديگري امضا نمي کردم.

دقيقاً نگفتيد چه توضيحي درباره نقش داد؟
گفتند يک شخصيت خاص و متفاوت با آنچه ديده يي.

پس هنوز نمي دانستيد که قرار است شيطان بشويد؟
تا اين حد مي دانستم که اين آدم قرار است تفکرات شيطاني خودش را نشان بدهد. اما همه چيز در حد يک طرح و حرف بود.

اولين تصويري که از الياس در ذهنتان نقش بست چه شکلي بود، مثلاً يک موجود ترسناک؟
نه، اصلاً، همان طور که ديده ايد در قسمت هاي اوليه تماشاگر اصلاً نمي دانست که اين فرشته است يا شيطان؟ اصلاً برنامه ما اين بود که جنس بازي قسمت هاي اوليه الياس با اين تفکر انجام بشود که بازيگر را در يک برزخ قرار بدهيم و اين اتفاق هم افتاد. تماشاگر مي دانست که با يک موجود عجيب و غريب و ماورايي طرف است اما نمي دانست که يک نيروي مثبت است يا منفي.

در اين زمينه به آثار ساخته شده ديگر هم مراجعه کرديد؟
من اصولاً براي نقش ارزش قائلم. يادم است به من گفتند اين يک کاراکتر فوق العاده سخت با بازي متفاوت است. يعني ما با يک شخصيت انساني طرف نبوديم که نمونه اش را در جامعه ببينيم و بخواهيم الگوبرداري کنيم. بعد از آن من به نمونه هاي خارجي که کار شده مراجعه کردم براي اينکه جنس بازي ها و نگاه هاي متفاوتي را که به اين شخصيت شده ببينم.

بعد از آن بايد به يک تصوير کلي از نقش رسيده باشيد. اين تصوير با آنچه سيروس مقدم انتظار داشت، مطابقت مي کرد؟
من نمي خواستم الگوبرداري کنم. فقط مي خواستم وسعت ذهنم را نسبت به اين شخصيت و نگاه هايي که به آن شده بيشتر کنم.

و شايد در واقع مي خواستيد راهتان را از شيوه بازي آنها جدا کنيد؟
دقيقاً، سعي کردم تا حد زيادي متفاوت از آنچه قبلاً بازي شده نقش را اجرا کنم. دليل ديدن فيلم هاي متفاوت هم اين بود که نمي خواستم ناخودآگاه شبيه يکي از آنها باشم و جنس فيلمنامه افخمي و کار سيروس مقدم هم اين تفاوت را مي طلبيد.

چطور به جزئياتي مثل لحن، حالت گرفتن دست و... رسيديد؟
نوع شخصيت پردازي الياس که به عنوان يک آدم مذهبي وارد اين فضا مي شود، ما را درگير يک لحن و شکل اجرايي مي کرد که براي تماشاگر آشنا باشد. بعد از آن از يک جايي سعي کرديم اين مرز را بشکنيم و هويت واقعي شيطاني او را در جلد ظاهر زيبا و معصومانه نشان بدهيم. يعني در مرحله اول نوعي تفکر مثبت نمايي بود و بعد در زير پوسته اين ظاهر فريبنده تفکر منفي را حس مي کنيم. چيزي که بايد مورد توجه قرار مي داديم قابل باور بودن اين آدم و حرکات اوست. دوست داشتيم هر کسي در زندگي خودش اين احساس را داشته باشد که شيطان مي تواند وارد زندگي اش بشود. نمي خواستيم الياس را در حد يک موجود متافيزيک نشان بدهيم که تماشاگر اصلاً با آن همذات پنداري نداشته باشد. اين وظيفه سنگيني بود که نويسنده بر عهده داشت و به خوبي هم از پس آن برآمد.

تا قبل از اين سريال تجسم انساني شيطان براي خود شما قابل باور بود؟ يعني به وجود شخصيتي که قرار بود بازي کنيد ايمان داشتيد؟
به هر حال من مطالعات جزئي در اين زمينه داشتم. تفکري در اسلام هست که مي گويد شيطان براي گول زدن بعضي از آدم ها نياز به چيزي ندارد چون آنها خيلي راحت تفکرات شيطاني پيدا مي کنند. در مورد آدم هايي که ايمان قوي تري دارند شيطان خودش دست به کار مي شود. دکتر پژوهان قصه ما هم يک آدم مثبت بوده که شيطان شخصاً تصميم مي گيرد در ظاهر يک آدم مثبت او را فريب بدهد. در ظاهر الياسي که خود آن هم واقعاً آدم مثبتي بوده و حالا اينکه چه سرنوشتي پيدا نکرده بايد صبر کنيم تا قصه به پايان برسد. به هر حال اين واقعيت دارد که شيطان در برخي مواقع از ظاهر آدم هاي ديگر براي فريب استفاده مي کند. اين در تفکر اسلامي هست و من هم اطلاعاتي داشتم و بعد از اين کار اطلاعات بيشتري هم به دست آوردم.

حالا بعد از اين نقش اعتماد کردن به آدم هاي دورو برتان سخت نيست؟
اتفاقاً چرا. البته نمي خواهم بگويم آدم شکاک و منفي بيني شده ام، اما جهان بيني ام دچار تغييرات زيادي شده است. از وقتي فهميدم که اين اتفاق مي تواند براي هر کسي پيش بيايد يک کم ريزبين تر شده ام. به خاطر همين معتقدم تمام اصول و رفتار و اخلاقيات ما بايد برگرفته از يک سري ريشه هاي اخلاقي و ارزش هاي دروني باشد. اگر بر مبناي اين باورها و ارزش ها حرکت کنيم، کمتر تحت تاثير آدم هاي خوب و بد اطراف مان قرار مي گيريم.

در مورد گذشته چطور؟ تو اين مدت اتفاق افتاده به کارهاي گذشته فکر کنيد يا بخواهيد برخي از آنها را به گردن شيطان بيندازيد؟
يک عادت بدي که ما انسان ها داريم اين است که دوست داريم اشتباهات مان را به گردن کس ديگري بيندازيم. اين به خاطر راحت طلبي ما است. من دلم نمي خواهد الان هيچ کس وقتي به گذشته خودش برمي گردد در مورد هر اشتباهي که کرده بگويد پس لابد تقصير شيطان بوده است. شايد بشود گفت الياس برگرفته از درون شخصيت پژوهان است. چون دقيقاً زماني وارد مي شود که او شک کرده است. با اين زاويه ديد اگر نگاه کنيم همه چيز به خودمان برمي گردد يا در رابطه با «رز»، در واقع اين شخصيت چيزي را مي شنود و دوست دارد بشنود که آن پسر به او مي گويد. آدم ها بعضي مواقع چيزهايي مي شنوند که خودشان مي خواهند انجام بدهند ولي مي اندازند گردن يکي ديگر و چه ديواري کوتاه تر از ديوار شيطان.

به نظر مي آيد جذابيتي که شخصيت الياس و بعد ماورايي داستان ايجاد کرده، پيام اصلي داستان را در سايه قرار داده است.
به هر حال ما داريم درباره يک کار تصويري حرف مي زنيم که اولين شرط آن ايجاد جذابيت براي نگه داشتن مخاطب است. شما بايد اول تماشاگر را به دست بياوري. فرق يک کار تصويري با موعظه و خطابه هم همين امکان ايجاد جذابيت است. با اين جذابيت تماشاگر را کنجکاو مي کني و هرچه تماشاگر کنجکاوتر بشود، ريزبين تر مي شود و اين باعث مي شود به بطن کار شما برسد. ما با ايجاد اين ساختار تماشاگر را مي نشانيم و بعد آن معنا را زير پوستش تزريق مي کنيم.

جز شما کانديداهاي ديگري هم براي اين نقش بود؟
مسلماً بوده است. دوستان ديگري که شايد اگر جاي من بودند خيلي بهتر مي توانستند اين نقش را ايفا کنند و شايد شخصيت اصلاً شکل ديگري پيدا مي کرد. ولي من سعي کردم آن را به بهترين شکل دربياورم.

معمولاً بازيگران تلويزيون را در سطح پايين تري از بازيگران سينما مي بينند. اين در تمام دنيا وجود دارد. شما خودتان در مورد تلويزيون چه نظري داريد؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شايد اگر چند سال پيش اين سوال را از من مي پرسيديد من هم همين نظر را داشتم. ولي الان ما کارهاي فاخري در تلويزيون داريم که بايد حسرت آن را در سينما بخوريم. اين را به اين دليل نمي گويم که خودم در تلويزيون بازي مي کنم. به هر حال تا امروز دوستان لطف داشته اند و کارهاي سينمايي زيادي هم به من پيشنهاد شده است و خودم هم واقعاً کار در سينما را دوست دارم. اما بعضي وقت ها متن هايي به دستم مي رسد که بعد از خواندن شان به خودم مي گويم چه کسي قرار است اين کار را ببيند؟ اصلاً چه مي خواهد بگويد؟ من يک کار خوب تلويزيوني را هميشه به يک کار متوسط و ضعيف سينمايي ترجيح مي دهم. اين را تا امروز ثابت کرده ام و در حد شعار هم نيست. از طرفي اولين کار سينمايي هم برايم خيلي مهم است. به هر حال امروز تلويزيون براي من ارزش زيادي دارد همان طور که تئاتر دارد.

با شرايط اقتصادي که سينماي امروز ما دارد خيلي ها به تلويزيون به عنوان منبع درآمد نگاه مي کنند.
ببينيد رشته تحصيلي من سينما نيست. من دارم فوق ليسانس مديريت بازرگاني مي گيرم.

وقتي تازه کار تئاتر را شروع کرده بودم، يکي از استادانم به من گفت؛ در زمينه تصوير و سينما مطالعه کن و اطلاعات تخصصي داشته باش. اما سعي کن هيچ وقت هنرپيشه نشوي بلکه هنرمند باشي. حالا کار من طوري است که هيچ وقت مجبور نمي شوم به خاطر غم نان کاري را انجام بدهم. هر کاري کرده ام از دل بوده است. مثلاً بعد از آخرين کارم مدت ها بيکار بودم. چون واقعاً کاري نبود که احساس کنم با ايفاي آن يک پله بالاتر رفته ام. من با بازيگري عشقبازي مي کنم. وارد زندگي ام مي شود. شايد اين اليناسيون شخصيتي از تئاتر به من رسيده باشد. براي همين بيشتر از يک نقش را نمي توانم قبول کنم. هنوز مثل بازيگرهاي ديگر آنقدر حرفه يي نشده ام که چند کار را با هم انجام بدهم چون خيلي درگير نقش مي شوم.

يعني تا مدت ها بايد با اين شيطان دست و پنجه نرم کنيد؟
بله. الان شديداً از لحاظ روحي تحت تاثير نقش هستم. خصوصاً نقشي مثل شيطان که وقتي تنها هستي و به آن فکر مي کني فوق العاده اذيتت مي کند. البته نه اينکه بگويم روحيات شيطاني پيدا کرده ام، اما به هر حال سختي هاي خودش را دارد. اصولاً دوست ندارم يک شخصيت را بازي کنم. دلم مي خواهد زندگي اش کنم. احساس مي کنم قابل باور بودن آن شخصيت زماني اتفاق مي افتد که تماشاگر احساس کند اين بازي نيست. خودش است و اين در مورد نقش هاي منفي سخت است. ولي به هر حال وقتي چيزي را پذيرفتي بايد به بهترين شکل آن را انجام بدهي.

در مورد صحبت قبلي تان مي خواهم بپرسم آيا تنها مرزي که بين هنرپيشه و هنرمند مي گذاريد غم نان است؟
نه، من هنرمند نيستم. ولي خيلي دوست دارم باشم. چون براي هنرمند ارزش، اعتبار و احترام خاصي قائلم که هم جلوي دوربين و هم پشت آن و زندگي شخصي مصداق پيدا مي کند. غم نان فقط يک تفاوت است. تفاوت هاي زيادي هست و من سعي دارم واقعاً از اين تفاوت ها عبور کنم و به نقش هاي خوب برسم.

وقتي درباره نقش خوب حرف مي زنيد چه معيارهايي در ذهن تان است؟
من سليقه ام را در انتخاب نقش ها تا به امروز به تماشاگران نشان داده ام. اصلاً درگير کليشه شدن در نقش خاصي نيستم و با بازي در نقش هاي متفاوت فرصت ابراز اين مساله را پيدا کردم. چون الان خودم را در دوره تجربه مي دانم. اما اين بدان معني نيست که هر کاري را بپذيرم.

يک بار جمله يي از اليا کازان خواندم که مي گفت بازيگر تکه هايي از زندگي خودش را به ما عرضه مي کند. نسبت به کارهايي که انجام داده ايم اين احساس را داريد؟
دقيقاً همين است. همين که گفتم اگر بازيگرهاي ديگري مي آمدند شايد اين شخصيت شکل ديگري پيدا مي کرد، تاييد همين حرف است. اين تفاوت من با آن آدم ها است. تفاوت استنباط من و آن آدم ها است. نمي شود منکر اين مساله شد که رد پايي از من حامد کميلي در نقش باقي مانده است. به هر حال حضور حامد کميلي، نگاهش و جسمش در اين شخصيت حلول کرده است.

به شانس در بازيگري معتقديد؟
نه، من معتقد به باور و طرز فکر هستم. شما اگر سراغ آدم هاي بيچاره و بدبخت بروي، مي گويند ما شانس نياورديم. اما وقتي سراغ آدم هاي قدرتمند مي روي، مي گويند اين قدرت ما و انرژي است که خداوند به ما داده است. در روانشناسي نوين هم اين مساله هست که زندگي آدم ها برمي گردد به چيزي که فکر مي کنند.

اما در مورد بازيگري واسطه هايي هست که گاه بازيگر را به يک مجري بي اراده تبديل مي کند. مثلاً همين چيزي که مي گويند فلان کارگردان فلان بازيگر را کشف کرد. اين را قبول نداريد؟
قبول دارم. اما مي خواهم بگويم اين کشف شدن يک جايي در گذشته در ذهن اين آدم بوده که امروز عملي شده است. من هميشه معتقد بوده ام که انسان بايد هدف را انتخاب کند ولي راه رسيدن به آن را نه، بايد اراده و فکر را در طبيعت رها کني و بعد خداست که با اتفاقات متفاوت شما را به هدف تان نزديک مي کند. بايد ذهنيت کاملاً باز باشد. بستن ذهن يک جور تعصب است.

يعني دوروبرتان بازيگرهاي خوبي را نمي شناسيد که هميشه در حاشيه مانده اند و يا آنهايي که تنها به مدد چهره بالا رفته اند؟
قبول دارم. اما معتقدم که اين بازيگرها هم بايد به اعتماد به نفس و قدرت برسند. ببينيد حتي مرگ و زندگي آدم ها هم به باور آنها برمي گردد. من معتقدم انسان امروزي آنقدر قدرتمند است که با نيروي خدادادي هر کاري مي تواند انجام بدهد. اين انسان قدرتمند است که ارزش سجده فرشته ها را دارد. وگرنه انساني که درگير شانس باشد چه ارزشي دارد؟

آموختن بازيگري را وامدار چه کساني هستيد؟
من از حميد سمندريان و گلاب آدينه در تئاتر خيلي آموخته ام. فيلم هايي که مي بينم همه براي من حکم استاد را دارند. محدود به يک يا دو آدم نيست. حتي يک بازي بد در يک فيلم مي تواند براي شما درس داشته باشد.

ادعاي بازيگري هم داريد؟
نه، الان در مرحله تجربه هستم و اميدوارم هرگز به اين ادعا نرسم چون معتقدم پايان بازيگري است.ksabz.net

Mahiar0
15-10-2007, 14:01
صدا و حركات خود را با دكتر نائيني«اغماء» تطبيق دادم
مخالف اعتقاد «حضور نيافتن دوبلورها جلوي دوربين» هستم

ناصر ممدوح گفت: صدا در بازيگري اهميت زيادي دارد و در«اغماء» تلاش كرده‌ام كه صداي خود را به شخصيت دكتر نائيني نزديك كنم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ايفاگر نقش دكتر نائيني كه از پيشكسوتان عرصه دوبله است در گفت‌وگو با (ايسنا) درباره‌ي اين كه به نظر مي‌رسد دوبلورها بر صدايشان هنگام ايفاي نقش جلوي دوربين بيشتر تاكيد دارند تا عكس‌العمل‌هاي چهره‌يي افزود: سعي كرده‌ام صداي خود را در اين نقش به مردي 60 ساله نزديك كنم. البته در دوبله، من و همكارانم هنگام صحبت به جاي نقش‌ها در فيلم‌ها و سريال‌ها نيز چنين مي‌كنيم. در هر صورت در «اغماء» تلاش كرده‌ام كه صدا و حركات خود را با دكتر نائيني تطبيق دهم.

وي كه پيش از اين در سريال «راه شب» نيز بازي داشته است درباره‌ي آن اظهار كرد: آن‌جا نقش يك گوينده راديو را بازي مي‌كردم كه به حرفه‌ي خودم (دوبله) نزديك‌تر بود؛ ولي در«اغماء» نقش پزشكي را ايفا مي‌كنم كه بايد خود را با ويژگي‌هاي فردي و شغلي آن هماهنگ مي‌كردم.

ممدوح در ادامه تاكيد كرد: دوبلورها مي‌توانند به بازيگران خوبي تبديل شوند به شرط آن كه از آنان به جا استفاده شود.

وي به اين پرسش ايسنا كه آيا درباره‌ي نقش دكتر نائيني پيشنهاداتي هم به كارگردان داشتيد، پاسخ منفي داد و گفت: براساس گفته‌هاي آقاي سيروس مقدم و فيلمنامه عمل كرده‌ام. البته من در رشته‌ي بازيگري تجربه‌ي چنداني ندارم اما تلاش كرده‌ام كاري را كه پذيرفته‌ام به درستي انجام دهم.

رييس انجمن گويندگان و سرپرستان گفتار فيلم درباره‌ي دلايل قبول ايفاي نقش در«اغماء» ادامه داد: قصه‌ي خوب اين سريال كه موضوعي ماورايي دارد به علاوه‌ي حضورافراد شناخته شده‌يي چون مقدم، رضا جودي(تهيه كننده) و بازيگران حرفه‌يي باعث شد كه با مجموعه «اغماء»همكاري كنم. البته پخش اين اثر در ماه مبارك رمضان، مهمترين عامل پذيرش ايفاي نقش دكتر نائيني است.

وي در زمينه‌ي واكنش‌هاي دكتر نائيني نسبت به رفتار دكتر پژوهان ( با بازي امين تارخ) گفت: اين دو نفر صرفنظر از رابطه‌ي كاري با هم دوست هستند، از سوي ديگر، نائيني استاد پژوهان بوده است و رفتارهاي او را كه نتيجه‌ي القائات الياس ( با بازي حامد كميلي) است را به حساب افسردگي ناشي از فوت همسرش مي‌گذارد؛ بنابراين در مقابل پژوهان واكنش تندي نشان نمي‌دهد.

ممدوح در پايان هم‌چنين درباره حضور دوبلورها جلوي دوربين و تاثير آن بر باورپذيري نقش‌هايي كه به جاي آنان گويندگي مي‌كنند، تاكيد كرد: من با ديدگاه برخي از همكارانم، كه معتقد به حضور نيافتن دوبلورها جلوي دوربين هستند، مخالفم. گويندگاني اين نظر را مطرح مي‌كنند كه به علت مشغله‌ي زياد فرصت حضور جلوي دوربين را ندارند. البته اگر كار مناسبي به آنان پيشنهاد شود، بعيد نيست در آن هنرنمايي كنند.

Mahiar0
15-10-2007, 14:03
اخرين قسمت سريال اغما پنجشنبه ساعت 22

Mahiar0
15-10-2007, 14:12
او را اولين‌بار در مجموعه «داستان يك شهر» ديديم. جداي از بازي خوب، صداي گرم و دلنشينش خيلي زود در دل مخاطب نشست. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بيشتر دوست دارد در زمينه‌هاي مختلف هنري كسب تجربه كند. نيما رئيسي به همين جهت علاوه بر گويندگي در راديو، بازيگري در مقابل دوربين و خوانندگي در خلوت هميشه به دنبال فضاهاي نو و تازه است. همين‌ طرز تفكر باعث شد تا امسال در هشتمين جشنواره بين‌المللي برنامه‌هاي راديويي كه ارديبهشت‌ماه برگزار شد عنوان برترين گوينده سال را به خاطر برنامه «نجواي تاريخ» دريافت كند. او اعتقاد دارد در هر زمينه‌ هنري بازيگري در تمام فعاليت‌هايش دخيل است. «ميوه ممنوعه» با بازي نيما رئيسي در ماه مبارك رمضان محبوبيتي تازه براي او به ارمغان آورده است. به همين بهانه گفت‌و‌گويي با او انجام داده‌ايم.

اولين حضورتان در زمينه تصوير به سال‌ها پيش در سريال «داستان يك شهر» به كارگرداني اصغر فرهادي برمي‌گردد، اين حضور چگونه شكل گرفت؟
آن زمان همسر آقاي فرهادي خانم پريسا بخت‌آور براي اجراي پايان‌نامه خود كه يك نمايش عروسكي بود از من دعوت كرد در ادامه اين همكاري در زمينه تئاتر هم كارهايي انجام داديم. پس از آن بود كه اصغر فرهادي براي قسمت دوم «داستان يك شهر» نقش عليرضا را به من پيشنهاد كرد ابتداي به امر خيلي تعجب كردم از اين جهت كه تا قبل از آن چنين تجربه‌اي نداشتم به نوعي دعوت از من در يك مجموعه پربيننده آن هم براي فرهادي نوعي ريسك به حساب مي‌آمد. اما چون فرهادي بازيگري را خوبي مي‌شناخت با راهنمايي‌هاي او خيلي زود توانستم در نقش جاي بگيرم.
پس از «داستان يك شهر» به نوعي مي‌توانستيد در زمينه بازيگري جايگاه خوبي را براي خود دست و پا كنيد ولي چرا زود خودتان را كنار كشيديد؟
بعد از بازي در «داستان يك شهر» نقش‌هاي مشابه عليرضا پيشنهاد شد. علاقه‌مند بودم تا شيريني اين خوب بازي كردن را كه البته دوستان به آن اشاره كردند براي خودم حفظ كنم. شايد اسمش نوعي محافظه‌كاري باشد ولي مي‌خواستم اين جايگاه خوب را حفظ كنم و از تكرار مكررات بپرهيزم. درست است كه بسياري از بازيگران از اين طريق امرار معاش مي‌كنند ولي من اين دغدغه را براي خودم حل كردم تا به اجبار در دام تكرار نيفتم. همچنين لذت سال‌هاي پيش و ماندگاري نقش عليرضا بسيار برايم شيرين و زيباست.
با اين اوصاف علاقه‌مند به بازيگري هستيد؟
شايد اين حرفي كه مي‌زنم كمي خطرناك باشد (مي‌خندد) واقعيتش اين است كه مدل بازيگري و تفكر بدان در همنسلان من و با جوانان امروز بسيار متفاوت است. هميشه دوست داشته‌ام در حرفه بازيگري هر اتفاقی براي من، خودش رخ دهد نه اينكه خودم را به آب و آتش بزنم تا آن را به دست آورم. مي‌خواهم در حرفه بازيگري سلطان و پادشاه قلمرو كوچك خود باشم. هميشه از اين موضوع فراري بوده‌ام كه مبادا در كاري تحقير شوم. نمي‌خواهم سوء‌تفاهمي پيش آيد ولي اين مورد را به عينه مشاهده كرده‌ام. همچنين من بازيگري را در كنار جريان سينما دوست دارم و جداي از اين جريان آن را نمي‌بينم.
هدفم از طرح چنين سوالي اين بود كه چرا به يك‌باره صداي شما را از راديو شنيديم؟
از دوران كودكي يك سري دغدغه هميشه به دنبالم بود. اينكه در دوران دبستان دوست داشتم بدانم نام دوبلورها چيست و اينكه فلان صدا مربوط به كدام دوبلور است. از همان موقع مي‌دانستم روزي گوينده راديو خواهم شد .
در راديو بيشتر به دنبال چه جرياني هستيد، از اين جهت كه ظاهراً هميشه دوست داريد دنبال عرصه‌هاي جديد برويد.
افرادي چون مرحوم بهشتي، مهرپرور و نوذري جزو افرادي بودند كه جريان بكر و جديدي را وارد بازيگري راديو و گويندگي كردند. هميشه از اين افراد و همچنين استاد سمندريان شنيده بودم كه اگر قرار است فقط با صدايتان بازي كنيد همه چيز بايد در صداي شما خلاصه شود. اما متاسفانه برخي دوستان اين طرز تفكر را اشتباه مي‌دانند و فقط به دنبال «تناليته صدا و رنگ و لحن صدا هستند نه چيز ديگر، به خاطر اين است كه گويندگان راديو بسيار غلوآميز بازي مي‌كنند. اين مورد جزو مشكلاتي بود كه مي‌خواستم از آن دوري كنم و خودم را در جريان تازه‌تري قرار دهم. اين جريان هم زماني در ذهنم شكل گرفت كه برنامه‌اي درباره آدم‌هاي جنگ به همراه خانم سيما هاشمي در راديو ايران كاركرديم. همان لحظه تصميم گرفتم كه در برنامه زنده راديويي چقدر خوب است كاراكتري را بسازم و آن را واقعي اجرا كنم. يعني مجري يا گوينده صرف نباشم. اين جريان را خيلي دوست دارم. اينكه در يك برنامه زنده راديويي بدون واسطه و رابطه تلفني با دوستانم صحبت مي‌كردم در نهايت اين اتفاق در برنامه پارازيت رخ داد.
شما كه در هر دو زمينه بازيگري در راديو و بازيگري در تصوير فعاليت مي‌كنيد، تا چه حد موافقيد يك هنرمند مي‌تواند در زمينه‌هاي مختلف هنري فعاليت كند؟
عقيده دارم هر هنرمندي اگر توان آن را دارد كه در چند زمينه كار كند، نبايد جلوي فعاليتش را گرفت. جالب است بدانيد چند روز پيش حضور در فيلمي سينمايي به يكي از دوستان خوبم در راديو پيشنهاد شد. او را براي قبول نقش تشويق كردم.متاسفانه دنيايي از تيتر مقابل‌مان قرار گرفته است كه ما را از انجام برخي كارها بازمي‌دارد و معتقدم اگر مي‌توانم، بايد در هر زمينه‌اي و در راستاي افكارم و پيرامونم فعاليت كنم.
از بهانه اصلي‌مان خارج نشويم، در حال حاضر ميوه ممنوعه را در حال پخش داريد، فعاليت در كدام زمينه بازي يا گويندگي شما را به حسن فتحي شناساند؟
روز اولي كه به دفتر آقاي عفيفه رفتم، به محض اينكه آقاي فتحي مرا ديد، به‌خاطر جايزه‌اي كه امسال به عنوان گويندگي اول گرفتم، به من تبريك گفت. خيلي برايم خوشايند بود. از اين جهت كه ايشان حتي از جزئي‌ترين موارد هم اطلاع و آگاهي داشتند چون شنيده بودند كه در خلوت خودم مي‌خوانم بيشتر دلگرم شدند كه اين نقش را بازي كنم و اينگونه بود كه وارد ميوه ممنوعه شدم.
در برخي از صحنه‌ها بايد مقابل علي نصيريان ايفاي نقش مي‌كرديد و بازي حسي رد و بدل مي‌شد. از اين مورد ترس و دلهره‌اي نداشتيد؟
جريان بازيگري براي من لذتبخش است. در آن دلهره را نمي‌فهمم. مگر آن روز اولي كه به روي صحنه تئاتر رفتم. خوشحال بودم از اين جهت كه در اطرافم يكسري بازيگراني قرار دارند كه استخوان تركانده‌اند كه مي‌توانم كلي چيز از آنها ياد بگيرم. از همه اينها گذشته بيشتر براي من حضور آقاي نصيريان خيلي احترام‌آميز بود. حتي مواقعي كه دارم سر ايشان داد و فرياد مي‌كنم، در قلبم هزاران بار به ايشان درود مي‌فرستم. وقتي پلان تمام مي‌شد، دلم مي‌خواست به ايشان بگويم كه چقدر براي من از لحاظ بازيگري و اخلاق باارزش هستند.
هنگامي كه نقش را براي خودتان مرور مي‌‌كرديد، به كدام جنبه‌اش بيشتر دقت داشتيد؟
خيلي معتقد به اين نيستم كه مثلاً در اين لحظه چهره يا ابروهايم را اينطوري كنم. بهتر است به بيانم فكر كنم. اعتقاد دارم تمرين تمام اين جزئيات در تئاتر شده است و تنها لحظه‌اي كه مي‌خواهي كاراكتر را مقابل دوربين خلق كني، ديگر نبايد به اين موارد فكر كني. بايد به اين موضوع فكر كني كه داري زندگي مي‌كني. اين چيزهايي است كه از اساتيدم به خصوص از مرحوم مهين اسكويي آموخته‌ام كه به ما مي‌گفت زندگي كن نه اَدا. بنابراين قبلش بهتر است فضاي آن كاراكتر را براي خودم دربياورم. كاراكتر مصطفي تك‌بعدي نبود، فرياد، خنده، شادي، گريه و حتي دعوا در شخصيت‌اش وجود داشت. پس زندگي را در جريان ايفاي اين نقش مي‌توان پيدا كني و اين زندگي را بايد بازي كرد و جداگانه اگر به آن بپردازي خراب مي‌شود. به عنوان مثال هنگامي كه با روحاني مسجد در حال صحبت بودم، روحاني صحبت مي‌كرد و من زير لب مدام مي‌گفتم خدا را شكر، شبش يكي از دوستانم تماس گرفت و گفت چقدر اين لحظه‌اي كه خدا را شكر مي‌گفتي خوب درآمده بود. باور كنيد خودم يادم نمي‌آمد. فقط و تنها دليلش همين بود كه با خود گفتم زندگي كردن و ديگر هيچ.
يعني در هنگام بازي نخواستيد به فرض نوع صدايتان روي شخصيت مصطفي بيشتر و بهتر به چشم آيد؟
اتفاقا اين جزو مواردي بود كه مي‌خواستم از آن دوري كنم. دوست نداشتم وقتي مخاطبم مرا مي‌بيند اين طور تصور كند كه دارم گويندگي مي‌كنم نه بازي. حتي برخي از موارد صدابردارمان به من مي‌گفت كه چرا در فلان صحنه صدا پايين بود. تنها دليلش فقط به اين خاطر بود كه نمي‌خواستم صداي من روي شخصيت مصطفي سوار باشد. نمي‌خواستم فقط با صدا و لحن صدايم بازي كنم بلكه از تمام عناصر و اجزای بازيگري استفاده كنم.
نگاه فتحي به بازيگري تا چه حد درآوردن شخصيت مصطفي ياري‌تان مي‌كرد؟
واقعا حسن فتحي از معدود كارگرداناني است كه از ريزترين و جزئي‌ترين موارد هم نمي‌گذرد. واقعا در برخي از موارد و لحظات مرا از ورطه خطر نجات مي‌داد. در مقابل اين اجازه را داشتم تا به راحتي بازي دلخواهم را انجام دهم و آنچه را كه دارم بيرون بريزم. واقعا خيالم آسوده بود كه كارگردان تيزبين پشت كار قرار دارد. اين موارد خيلي روي اجراي نقش موثر بود و توانستم به راحتي با شخصيت مصطفي كنار بيايم.
در ميوه ممنوعه مصطفي خوانندگي مي‌كند، در اين مورد بگوييد با صحبتي كه كرديد و گفتيد به خوانندگي هم علاقه‌داريد و در خلوت‌تان مي‌خوانيد تا چه حد از قبل تعيين شده بود؟
در طرح داستان بود كه مصطفي خواننده است. كيومرث مرادي هم به آقاي فتحي گفته بود كه من مي‌خوانم. قبل از اينكه سكانس خواندن مصطفي را بگيريم در استوديو به كمك احسان خواجه‌اميري آن قطعه را خواندم از جهت ديگر كار تدوينگر در اين لحظه بسيار خوب بود و صدا و تصوير ميزان درآمده بود. مثلا در سكانسي ديگر كه قرار بود مصطفي بخواند به يك باره ديديم كه آهنگ و شعر آماده نيست . به آقاي فتحي گفتم نگران نباشد سريع به احسان زنگ زدم و او هم پشت تلفن براي من خواند من هم به ذهنم سپردم و آن را اجرا كردم و بعدا احسان آنقدر زيبا پيانو نواخت كه صحنه خوبي از كار درآمد.
خودتان دوست داريد بيشتر در چه زمينه هنري فعاليت كنيد و در آن حيطه ماندگار شويد؟
واقعا نمي‌توانم انتخاب كنم، به قول يكي از دوستان روزنامه‌نگارم آدم جامع‌الاطرافي نيستم. دلم مي‌خواهد در هر زمينه‌اي كه فعاليت مي‌كنم و وظيفه‌اي كه به من محول مي‌شود از عهده‌اش به خوبي برآيم. براي من همه اينها شاخه‌اي از بازيگري است. جريان بازيگري به طور كل براي من اهميت دارد حال چه در تئاتر و چه در راديو يا سينما، فرقي براي من نمي‌كند، من بايد وظيفه‌ام را به خوبي انجام دهم. اگر اين درست بودن به خوبي اتفاق بيفتد شايد اين ماندگاري رخ دهد. حتي اگر قرار باشد روزي بخوانم باز بازيگري در آن ديده خواهد شد. به عقيده‌ام بازيگري در همه جوانب مي‌تواند حضور داشته باشد حتي اگر بخواهي يك آنونس تبليغاتي را بگويي.

isbn84
15-10-2007, 14:36
سلام
اون یه تیکه که قدسی و حاج یونس تو اون اتقاه یا هم حرف می زدن
دیالوگ هاشون شدیدا منو یاده مرحوم علی حاتمی انداخته بود

البته حاتمی کجا .اینها کجا. اینها دارن ادایه حاتمی را در می اورند.تنها کسی که کمی می توان گفت به سبک مرحوم حاتمی نزدیک است احمد رضا معتمدی (دیوانه از قفس پرید) است.

alenkita
15-10-2007, 15:20
به نظر من سريال ميوه ممنوعه واقعا يه چيز ديگه بود و ميتونم بگم يكي از بهترين سريالهايي بوده كه تو چند سال اخير من از تلويزيون ديدم چه از لحاظ محتوا و چه از نظر پيامرساني
ولي خداييش ديالوگهاش خيلي باحال بود

alenkita
15-10-2007, 15:40
بهترین سریال : میوه ممنوعه
بهترین سریال زیر 15 سال : اغما
بهترین بازیگر مرد : 1-علی نصیریان 2 - امیر جعفری
بهترین بازیگر زن : 1- گوهر گیر اندیش 2 - هانیه توسلی
جذاب ترین بازیگر مرد : سینا در میوه ممنوعه (اسمش یادم نیست)
جذاب ترین بازیگر زن : دختر تاجیکیه در شکرانه
چندش آورترین بازیگر مرد :1- فرزاد در میوه ممنوعه 2 - نیما رییسی
چندش آورترین بازیگر زن : 1- رز در اغما 2- مادر پگاه ! 3- غزاله در میوه ممنوعه
با مزه ترین بازیگر : یوسف تیموری
با همه موارد كاملا موافقو به غير از مورد سوم چندش آورترين بازيگران زن
مورد اول و دوم درست ولي به نظرم مورد سوم بايد سمانه( خواهر غزاله) تو ميوه ممنوعه باشه

shamim24
15-10-2007, 17:11
خوب .... میوه ممنوعه هم تموم شد .... بازی جذاب علی نصیریان و امیر جعفری رو از دست دادیم.... بنظر من آخرش با توجه به اتفاقات تلخی که افتاده بود خوب و تقریبا قوی(به استثنای چند نکته که قابل اغماض هست) تموم شد .... آخرش سر کنسرت خواجه امیری خیلی شوکه شدم...چون اولش نیما رئیسی رو نشون نداده بود ... گفتم اینجاش دیگه خیلی لوس بود...ولی وقتی نیما رو نشون دادند خوب دلیلش واقعی تر شد و انصافا موزیک خوب و پر انرژی و قشنگی برای آخرین صحنه های فیلم بود....

می خواستم یه چند نکته رو در مورد سریال شکرانه بگم....درسته که فوق العاده سریال ضعیفی بود اما یه چند تا نکته مثبت هم داشت .... اول اینکه موسیقی سریال رو من دوست داشتم .... یه حس خوبی داشت.... بعد هم اینکه بالاخره یه خلاقیتی نشون دادن رفتن یه کشور دیگه و ما تونستیم یه مقدار کمی با فرهنگ و معماری و شهرسازی تاجیکستان آشنا بشیم و از لهجه بامزشون و بعضا اصطلاحات جالبشون لذت ببریم... تصاویر و فیلمبرداریش از فاصله دور و وایدش هم جالب بود هم از تهران تصاویر قشنگی می گرفت (اتوبانها و ...)هم از تاجیکستان .... خوب رو خط آسمان و دید شهری کار کرده بود .... در آخر هم با توجه به کار گردانی خیلی ضعیف که بازیگرای ایرانی هم خشک و مصنوعی بازی می کردن ولی اون دختر تاجیکی (نادیا) .. خوب حس می گرفت ... سادگیش و ادبش آدم رو تحت تاثیر قرار میداد...من که دوسش داشتم ..خیلی بامزه بود....

اینارو گفتم که در مورد ضعیف ترین سریال ماه رمضون هم نکات مثبتی وجود داشت....

ولی بنظر من هم بهترین سریال میوه ممنوعه بود....همه چیش قابل قبول بود:20:

Sam Fisher 11
15-10-2007, 19:01
با همه موارد كاملا موافقو به غير از مورد سوم چندش آورترين بازيگران زن
مورد اول و دوم درست ولي به نظرم مورد سوم بايد سمانه( خواهر غزاله) تو ميوه ممنوعه باشه
آره سمانه هم بدجوری رو اعصاب میرفت !

میگم چطوره اغمارو همینطور ادامه بدن مثل این سریال 90 شبیا...
راستی میگم یه ضایع کاری دیگه این اغما اینه که اگر این شیطونه(اینی که تو فیلم نشون میدن) میتونه تغییر چهره بده چرا همش یه شکله و فقط ریش و سبیلش رو تغییر میده ؟!

pcalixp
15-10-2007, 19:10
سریال اغماء تنها به جامعه پرستاری توهین نکرده ، بلکه به تیم سلامت توهین کرده است ( سریال اغماء با تزریق خرافات به مردم و کشیدن پای شیطان و جن و پری به دنیای فیزیکی، سلامت جامعه را تهدید می کند )
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


در پی پخش قسمتهایی از سریال اغماء و توهین به تیم سلامت و در راس آن پرستاران ( این مدیران و کارشناسان زحمتکش تیم درمان ) ما تمامی نویسندگان و همکارانی که در سایت پزشکان بدون مرز فعالیت می کنیم از هر رشته و هر نوع تحصیلات( پزشک ،دندانپزشک ، داروساز، پرستار ، ماما و کلیه کارشناسان رشته های مرتبط با بهداشت و درمان ) اعتراض خود را به اینگونه رفتارها و ساخت و پخش چنین فیلمها و سریالهای که بدون کارشناسی و مشاوره فنی صورت می گیرد اعلام می کنیم . سریال اغماء تنها به جامعه پرستاری توهین نکرده ، بلکه به تیم سلامت توهین کرده است. پرستاران خدمتکاران پزشکان نیستند بلکه یکی از ارکان اصلی تیم درمان در هر بیمارستانی هستند .جایگاه پرستار و حرفه پرستاری را تضعیف نکنید و این قشر زحمتکش را بیش از این آزرده خاطر نسازیذ . همچنین لازم به ذکر است این سریال با تزریق خرافات به مردم و کشیدن پای شیطان و جن و پری به دنیای فیزیکی،و دادن قدرت فعالیت فیزیکی به این موجودات سلامت جامعه را تهدید می کند .

دفتر پیگیری اخبار صنفی جامعه پزشکی
“سایت پزشکان بدون مرز”
*****************
سازمان نظام پرستاری کشور در نامه‌ای به پخش مجموعه تلویزیونی “اغماء” از شبکه اول سیما اعتراض کرد.


به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از روابط عمومی سازمان نظام پرستاری ، به دنبال پخش سریال یادشده پرستاران زیادی از سراسر کشور اعتراض خود را نسبت به پخش این سریال اعلام کردند.
نامه نظام پرستاری کشور یادآورشد که این اعتراض به درخواست پرستاران سراسر کشور، با ارسال نامه‌ای به صدا و سیما در خصوص پخش سریال اغماء که در آن کوچکترین توجهی به نقش و نوع کار پرستاران نشده است، اعتراض خود را به رویه مخدوش کردن جایگاه جامعه خدوم و زحمتکش پرستاری و جبران موارد مطرح شده در این سریال از سوی عوامل تولیدکننده آن اعلام می‌دارد.
این نامه افزود: متاسفانه نه تنها عوامل تهیه‌کننده ، کارگردان و نویسنده محترم این سریال از وضعیت، نوع کار و وظایف پرستاری کشور بی‌اطلاع هستند بلکه مشاورین محترم پزشکی این سریال نیز که در تیتراژ برنامه نام آنها ذکر می‌شود ظاهرا هیچگاه محیط بیمارستان و نوع کار در بخش‌های مختلف به‌خصوص بخش مراقبت‌های ویژه و کاری که پرستاران در این بخش‌ها انجام می‌دهند را ندیده و درک نکرده‌اند.
نامه نظام پرستاری کشور در پایان افزود: سازمان نظام پرستاری آمادگی خود را جهت ارایه مشاوره، همکاری و همفکری به نویسندگان ، تهیه‌کنندگان و کارگردانان محترم رسانه ملی برای ارتقای سطح کیفی فیلم‌ها و سریال‌ها اعلام می‌کند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
************
سیما و فرهنگ سازی اشتباهش
هر گاه فیلم و یا سریالی از تلویزیون کشورمان تولید و پخش شده که در رابطه با محیط بیمارستان بوده است تجسم تصورات اشتباه طراحان آن باعث ناراحتی افراد آشنا به محیط درمان کشورمان گردیده است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از وبلاک دلگویه پرستار ، [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اینک که چند قسمت از مجموعه تلویزیونی اغماء از تلویزیون پخش گردیده است دوباره همین حس و حال در من زنده شده است .
حال گذشته از آنکه ناشیانه و بدون بینش و آگاهی ابتدائی از بیمار و بیمارستان وارد این مقوله می شوند تصورات اشتباهی از کارکرد اعضای تیم درمان داشته و هرگز تلاش نمی کنند این بینش و تصور غلط خود را تصحیح نمایند.
مواردی پیش آمده که گروههایی برای ساخت بخشی از فیلم خود به بیمارستان آمده اند . محیط عجیب غریبی را با مجموعه ای از تجهیزات پزشکی جوراجور می خواهند در دکوراسیون اتاق و فضای بیمارستان بچینند که هرگز در شرایط عادی یونیت بیمار وجود نداشته و ضروری نیستند.
چند مورد به دست اندرکاران موضوع تذکر دادم که یک محیط واقعی و عادی و ملموس مردم را تجربه کرده و تلاش کنند محصولشان مبتنی بر واقعیتها باشد.که در موردی قول دادند و قول گرفتند که دیدارهایش را ادامه دهد تا شناخت و آگاهیهایش را در این زمینه افزایش دهد که متاسفانه چنین نشد.
بسیار دیده ایم که بیمار در اغماء کامل و بیهوشی را با اکسیژن تراپی با ماسک اکسیژن و رها شده نشان داده و بیمار را بعد از عملهای جراحی سنگین پیوند عضو روی برانکارد و بدون اینکه انتیوبه باشد و تجهیزات حمایتی داشته باشد در حال انتقال از اتاق عمل نمایش می دهند .
این قبیل صحنه سازیهای اشتباه برای افراد مطلع ناراحت کننده است .و یا بیمار در آی سی یو رها شده نشان داده می شود و یا فردی به اتاق بیمار نفوذ کرده و آمپول هوا به او تزریق کرده و باعث مرگش شود.
اصولا” تصور غلط تزریق آمپول هوا گسترش تصور صدا و سیمائی هاست در حالی که تقریبا” دو برابر وزن بدن هر فرد با واحد سی سی هوا لازم است تا از طریق ورید وارد و فرد را دچار مشکل کند .
از این بحث بگذریم دادن جایگاه بسیار والا برای پزشکان و تحقیر پرستاران یکی دیگر از کارهایی است که در این مجموعه ها ساخته و پرداخته می شود.
گذشته از یادآوری جایگاه علمی و درمانی پرستار بعنوان عضوی از تیم درمان به این حضرات باید یادآوری کرد که در تمام کارهای خود از واحدها و استانداردهای خارجی یاری میگیرید .چرا در بحث جایگاه پزشک و پرستار حداقل نگاهی به فیلمهای موجود و معتبر خارجی نمی اندازید ؟
پزشک هرگز در جایگاه عتاب و خطاب پرستار نبوده و نیست بلکه این سازندگان این مجموعه ها هستند که تصور می کنند پرستار بیمارستان همچون پرستار اصطلاحی رایج جامعه است که در جایگاه نوکر و خدمتگزار استخدام و همچون کارگران مورد امر و نهی و عتاب و خطاب پزشک که در جایگاه ارباب و صاحب کار است واقع می گردد .
احترام پزشکان و رابطه دوستی که با آنها در محیط کار داریم امر دیگری است اما این تصویر سازی و اینکه نگهبان بیمارستان مشغول تعمیر و راه انداختن اتومبیل خراب شده پزشک است و … توهمات ذهنی و تصورات غلطی است که سازنده فیلم از طریق ابزار رسانه به جامعه تزریق و در اغلب موارد توقعات غیراصولی را در جامعه ایجاد می کند.
در خیلی از موارد حضور اعضای خانواده حین سی پی آر و مداخلات آنها در این شرایط بحرانی و ثانیه های طلایی دسته گلی است که رسانه بر آب می دهد .
خوب است نویسنده و کارگردان محترم قبل از هر چیز بدیهی ترین چیزها از قبیل دستیار یا رزیدنت را که دانشجوی دوره تخصص است و هرگز در اتاق کمسیون حاضر نشده و نظر نمی دهد و مواردی که برای انجام جراحی کمسیون تشکیل می دهند را یاد بگیرد نه اینکه مهملات ذهنی خود را بافته و به خورد جامعه بدهد.
مطمئن هستم با این روند و با دیدن قسمتهای دیگر اغماء اشکالات این دست بیشتر مشاهده خواهد شد چون ظاهرا” بناست بیشتر قسمتهای این سریال در بیمارستان باشد.
شایسته است دوستان و همکاران عزیز موارد اشکال وارده را درج و به صدا و سیما و نویسنده و کارگردان مسئول این مجموعه ارسال نمایند.
******************

اینجانب فرشته جواهری یک پرستار از خیل پرستاران این مملکت هستم که نسبت به صحنه ای که در سریال اغما توهین مسلم و مستقیم به جامعه پرستاران دلسوز و زحمت کش است اعتراض دارم و خواهان پیگیری و عذرخواهی کارگردان این فیلم از قشر پرستاران هستم. در این صحنه بستن دست یک بیمار بی قرار در بخش جراحی اعصاب به منزله یک عمل غیر انسانی تلقی شده است در حالی که استفاده از محدودکننده های حرکتی گاهی در بخش جراحی اعصاب برای جلوگیری از زمین خوردن بیمار یا صدمه به خود حین بی قراری غیر قابل کنترل لازم است و با رعایت نکاتی خاص و آن هم به ندرت انجام می شود. اما متاسفاده در این صحنه پزشک معالج یک فرشته مهربان آسمانی و پرستار یک موجود بی رحم و قصی القلب نشان داده می شود. به نظر شما کسی که ساعتها در شب بر سر بالین بیمار بیدار می ماند و به محض وقوع هر اتفاقی ابتدا و قبل از پزشک به حال بیمار رسیدگی می کند بی رحم است؟ پزشک چقدر زمان برای یک بیمار صرف می کند؟ لطفا این اعتراض را منعکس و پیگیری کنید. ممنونم.

maoud908
15-10-2007, 19:22
میوه ممنوعه خیلی قشنگ بود.. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sam Fisher 11
15-10-2007, 19:38
همین الان TV زیرنویس کرد آخرین قسمت اغما پنج شنبه !

مقدم مونده توش که چطوری تمومش کنه ، حتما مثل نرگس می خواد آخرشو عوض کنه ... :27:

noia
15-10-2007, 20:38
به نظر میاد این 5-6 قسمت آخر اغما خفن سانسور شده بود .
نظرتون چیه ؟ :10:

Payan
15-10-2007, 21:53
سریال اغماء تنها به جامعه پرستاری توهین نکرده ، بلکه به تیم سلامت توهین کرده است ( سریال اغماء با تزریق خرافات به مردم و کشیدن پای شیطان و جن و پری به دنیای فیزیکی، سلامت جامعه را تهدید می کند )




به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از روابط عمومی سازمان نظام پرستاری ، به دنبال پخش سریال یادشده پرستاران زیادی از سراسر کشور اعتراض خود را نسبت به پخش این سریال اعلام کردند.
************
اینجانب فرشته جواهری یک پرستار از خیل پرستاران این مملکت هستم که نسبت به صحنه ای که در سریال اغما توهین مسلم و مستقیم به جامعه پرستاران دلسوز و زحمت کش است اعتراض دارم

نمي‌دونم تا كي اين روند ادامه داره.......
به محض اينكه يه سريالي ساخته مي‌شه هرصنفي شروع مي كنه به اعتراض و .......... كه توهين شده فلان شده بهمان شده
بابا بس كنيد.......
خوب و بد بين همه هست

Mahiar0
15-10-2007, 21:57
وضعيت اين جلال چي شد؟فقط نشان داد بچه اش اومد:5:

Payan
15-10-2007, 21:58
شكرانه به كنار..(چون نديدم)
يك وجب خاك هم كه بسيار مجموعه‌ي ضعيف با داستان كليشه‌ايي بود(البته اياز و باباش مجموعه رو ديدني كرده بودن) اما دو مجموعه‌ي اغما و ميوه ممنوعه مجموعه‌ي زيبا و نويي بودن اما ميوه ممنوعه كه آخرين قسمتش رو ديدم بسيار بد و بچگانه تموم شد و زحمت اين همه كار زيبا رو تا حد زيادي بر باد داد اغما هم كه به نظر داره همين طور تموم مي‌شه يعني پاياني كه ميشه به راحتي براش حدس زد و متصور شد با يك پيام اخلاقي مستقيم و نچسب

ناوال
15-10-2007, 22:13
نمي‌دونم تا كي اين روند ادامه داره.......
به محض اينكه يه سريالي ساخته مي‌شه هرصنفي شروع مي كنه به اعتراض و .......... كه توهين شده فلان شده بهمان شده
بابا بس كنيد.......
خوب و بد بين همه هست
البته این مدل فیلمها رو مخصوص شما وخیل عظیم مردم میسازند با برنامه ریزی نه چندان پرزحمت و 100% نتیجه میگیرن :31:

Nikolas_95
15-10-2007, 23:01
وضعيت اين جلال چي شد؟فقط نشان داد بچه اش اومد:5:
الکی تمومش کردن رفت دیگه،مثلا به عنوان مفسد اقتصادی گرفتنش،البته اگه واقعی بود یه جورای دیگه بود :دی که به علت سیاسی شدن بحث ادامه نمی دم

خوب شد نمردیم و امیرحسین رو چند ثانیه دیدیم

pcalixp
15-10-2007, 23:11
شرکت Sony Pictures اعلام کرد که از امروز دیسک‌های Blu-ray خود را با ظرفیت 50 گیگابایت روانه بازار خواهد کرد.


با این اقدام جدید گفته می شود، نخستین فیلم‌های سونی روی نسل جدید دیسک‌های DVD وارد بازار خواهند شد تا عرصه برای رقابت HD-DVD توشیبا تنگ‌تر شود.

شرکت هالیوود در این باره گفت که به دنبال امضای قرارداد جدید با سونی فیلم Click از آدام سندلر(Adam Sandler)، Black Hawk Down و Talladega Nights را از ماه دسامبر روی دیسک‌های 50 گیگابایتی عرضه خواهد کرد.

سونی صاحب یکی از سه استدیو‌های بزرگی محسوب می‌شود که هالیوود در آن فیلم می‌سازد و در این میان اولین مرکز فیلم‌سازی به‌حساب می‌آید که درنظر دارد فیلم‌های خود را روی دیسک‌های 50 گیگابایتی عرضه کند.

درحالی‌که روز به روز رقابت‌های بین دو شرکت سونی و توشیبا برای عرضه نسل آتی دیسک‌های DVD افزایش پیدا می‌کند، کارشناسان بر این باورند که این رقابت‌های نتایج خوشایندی را برای هردو شرکت به‌دنبال نخواهد داشت.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________

Nikolas_95
15-10-2007, 23:14
شرکت Sony Pictures اعلام کرد که از امروز دیسک‌های Blu-ray خود را با ظرفیت 50 گیگابایت روانه بازار خواهد کرد.


با این اقدام جدید گفته می شود، نخستین فیلم‌های سونی روی نسل جدید دیسک‌های DVD وارد بازار خواهند شد تا عرصه برای رقابت HD-DVD توشیبا تنگ‌تر شود.

شرکت هالیوود در این باره گفت که به دنبال امضای قرارداد جدید با سونی فیلم Click از آدام سندلر(Adam Sandler)، Black Hawk Down و Talladega Nights را از ماه دسامبر روی دیسک‌های 50 گیگابایتی عرضه خواهد کرد.

سونی صاحب یکی از سه استدیو‌های بزرگی محسوب می‌شود که هالیوود در آن فیلم می‌سازد و در این میان اولین مرکز فیلم‌سازی به‌حساب می‌آید که درنظر دارد فیلم‌های خود را روی دیسک‌های 50 گیگابایتی عرضه کند.

درحالی‌که روز به روز رقابت‌های بین دو شرکت سونی و توشیبا برای عرضه نسل آتی دیسک‌های DVD افزایش پیدا می‌کند، کارشناسان بر این باورند که این رقابت‌های نتایج خوشایندی را برای هردو شرکت به‌دنبال نخواهد داشت.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
__________________


:18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18:

Mahiar0
15-10-2007, 23:32
[QUOTE=pcalixp;1712559]شرکت Sony Pictures اعلام کرد که از امروز دیسک‌های Blu-ray خود را با ظرفیت 50 گیگابایت روانه بازار خواهد کرد.
QUOTE]

الان اين چه ربطي به سريال هاي ماه رمضان داشت:31:

Ali Pacino
16-10-2007, 00:25
من که خیلی با میوه ممنوعه حال کردم خاطره خوبی ازش تو ذهنم می مونه
بیمارستان چمران که هستی توش بستری شده بود جایی بود که من به دنیا اومدم:31:

isbn84
16-10-2007, 03:14
نمي‌دونم تا كي اين روند ادامه داره.......
به محض اينكه يه سريالي ساخته مي‌شه هرصنفي شروع مي كنه به اعتراض و .......... كه توهين شده فلان شده بهمان شده
بابا بس كنيد.......
خوب و بد بين همه هست
اخ حرف دل منو زدی .تو شرایطی که همه دم از ازادی بیان میزنن وقتی نوبت به صنف و طبقه خودشون می شه تحملشونو از دست میدن .یه بار وکلا اعتراض می کنن یه با دکترا یه بارم پرستارا(البته با شوکران میشه دو بار) .بابا جون. نشون دادن یه مورد در یک فیلم باعث بسط اون مورد برای همه نمیشه. چرا ما اینقدر تحملمون کمه...

maria42
16-10-2007, 18:48
یک وجب خاک که فقط به درد این میخورد که فقط وتف بگذرونی و چیزها بدی رو یاد بگیری که بلد نسیتی
اغما خیلی خوب و اموزنده بود . شکرانه جالب نبود و زیاد بیننده نداشت حداقل توی فامیل ما
میوه ممنوعه که خیلی بداموزی داشت وباعث جنجال ودعوا تو خونه ها مشد یعنی که چی نشون میده مرد هر کاری دلش خواست بکنه و زن هم تحمل کنه اخر هم مرد پشیمون بشه انگارنه انگار اتفاقی اقتاده ودوباره زندگی از سر گرفته بشه من تمام دست اندکاران این فیلم وتمام فیلهای این شکلی که متاسفانه چند سالی هست رواج پیدا کرده را نفرین مکنم هم من هم تمام زنانی که این فیلم ها باعث استرس و نگرانی در زندگیشون میشه و هم کسانی که زندکی هاشون از هم می پاشه بخاطر اینکه قبح این گناه کم کم داره از بین میره یکه نسیت بگه بابا اگه میخواین بگین این گار بده خوبی رو نشون بدین تا مردم یاد بگیرن مردم ما از بی ادبی ادب یاد نمگیرن باید خوبی رانشونداد مثل سریال دکتر مایک که چقدر روابط دکتر با شوهرش خوب بود
این گارگردان ونویسنده ها باید در دادگاه عدل الهی حاضر بشن وجواب تمام کسانی رو بدن که حتی فقط باعث استرسشون شدن چه برسه به طلاق وزن دوم و تبعاتش نفرین ابدی خدا بر اونها باد

Oracle_Eldorado
16-10-2007, 23:22
ببخشید این اسم واقعی سوسن توی فیلم یک وجب خاک و اسم واقعی آرام توی همون فیلم چیه ؟

ببخشید کسی به سئوال ما جواب نداد :13:

aristotel
17-10-2007, 19:40
روشنک عجمیان و نمیدانم!

Nikolas_95
17-10-2007, 19:56
به نظرتون دلیله اینکه امسال فیلمهای ماه رمضان آخرش زد بیرون از این ماه چیه؟

Ali Pacino
17-10-2007, 21:09
به نظرتون دلیله اینکه امسال فیلمهای ماه رمضان آخرش زد بیرون از این ماه چیه؟
اغما فکر کنم دیر شروع کرد فیلم برداریش رو
در پخشش هم سوتی دادن 1بار خلاصه قسمت 1 تا نمی دونم چند رو نشون دادن و 1 بارم 1قسمت رو مجدادا پخش کردن که اگه این سوتی ها رو نمی دادن به موقع تموم می شد
میوه ممنوعه هم یه شب تو شبای ماه رمضون پخش نشد که اگه اینجوری نمی شد دقیقا روز عید فطر تموم می شد

Nikolas_95
17-10-2007, 21:11
اغما فکر کنم دیر شروع کرد فیلم برداریش رو
در پخشش هم سوتی دادن 1بار خلاصه قسمت 1 تا نمی دونم چند رو نشون دادن و 1 بارم 1قسمت رو مجدادا پخش کردن که اگه این سوتی ها رو نمی دادن به موقع تموم می شد
میوه ممنوعه هم یه شب تو شبای ماه رمضون پخش نشد که اگه اینجوری نمی شد دقیقا روز عید فطر تموم می شد
درسته به نظرم دیر شروع کردن به فیلم برداری،یا اینکه تو تدوینش مشکلی پیش اومد و ...

به نظرم به همین دلایل بود که وسط کار،بعضی شبها خلاصه یا تکراری پخش می کردن

بی برنامه گی توی صداوسیما بیداد میکنه

Sam Fisher 11
17-10-2007, 22:09
اغما رو که الانم دارن میگیرن :27:
فیلمبرداری میوه ممنوعه هم یکی دو روز قبل از عید تموم شد.

Nikolas_95
18-10-2007, 14:31
سريال‌هاي ماه رمضان روحيه نشاط و اميد را كمتر دميدند
خبرگزاري فارس: يك منتقد گفت: در سريال‌هاي ماه رمضان كمترين چيزي كه به آن پرداختيم بحث اميد‌دهي و روحيه نشاط در جامعه است. ما چيزي كه در اين سريالها مي‌بينيم تأكيد بر نفرت و بدي‌هاست.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس رامين شريف‌زاده در نشستي كه امروز با حضور ميرباقري معاون سيما، مهدي فضائلي رئيس انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان، عليرضا برازش مدير شبكه اول سيما، مهدي فرجي مدير شبكه دو سيما، محمدتقي فهيم منتقد و اصحاب رسانه در ساختمان انجمن روزنامه‌نگاران جوان برگزار شد، گفت: من صرف‌نظر از سياست سازمان صدا و سيما مبني بر ميخكوب‌ كردن مردم پاي تلويزيون قصد دارم به محتواي سريال‌هاي تلويزيوني در ماه مبارك رمضان بپردازم و قصد دارم بدانم كه آيا اين سياست‌ها با ارتقاي سطح فرهنگي مردم همراه بوده است يا خير؟ مقام معظم رهبري در سخنان خود فرموده‌اند كه فيلم خنثي، بي‌اثر و بي‌محتواي بدون نام پخش نكنيد و برنامه‌اي كه فقط يك فاصله زماني را پر مي‌كند پخش نكنيد كه نشان از اهميت محتوايي سريال‌ها مي‌دهد و همين موضوع باعث شده تا مسئولان صداوسيما در دفترچه‌اي كه هر ساله به عنوان اهداف،‌ محورها و اولويت‌ها برنامه‌سازي دارند، در برنامه‌سازي فرد به محورهاي مختلفي اشاره كنند كه زمينه‌ساز بحث است.
وي افزود:‌از جمله اين محورها كه حدود 50 محور است مي‌توان به نكاتي مانند اميد و بازپروري آرامش، امنيت و احساس خوشبختي حاصل از پايبندي به دين داشته باشيم. القاء حس امنيت، خودباوري، اميد، اعتماد به نفس و غرور ملي، تحقير غرور، يأس و بي‌تفاوتي، شيوع افسردگي‌ها و رنج‌ها و ناكامي‌ها نباشد، مروري بر اين محورها من را به سه محور عمده رساند كه صداوسيما بايد آنها را پي‌گيري كند.
وي اضافه كرد: اول از همه ايجاد اميد در مخاطبان به ويژه قشر جوان نسبت به آينده كشور است. دوم الگودهي مناسب كه در واقع يك نقطه مشترك با همان مسئله اميد است كه اگر بخواهيم آن را به نسل جوان القا كنيم حتماً بايد الگودهي مناسبي در اين عرصه داشته باشيم و ديگري تبيين گزاره‌ها و ارزش‌هاي اسلامي جامعه است. اگر ببينيم فيلم‌ها و سريال‌هاي ما همچون يك آينه تمام قد واقعيات جامعه را انعكاس مي‌دهد بايد ببينيم جاي اميد، الگودهي و ... اين آموزش‌ها در اين آينه كجاست.
وي در ادامه گفت: در سريال‌هاي ماه رمضان كمترين چيزي كه به آن پرداختيم بحث اميد‌دهي و روحيه نشاط در جامعه است. ما چيزي كه در اين سريالها مي‌بينيم تأكيد نفرت بر بدي‌هاست.
4 سريال با 28 قسمت پخش مي‌شود كه در آنها دائم بر بدي‌ها و رفتارهاي شرارت‌آميز افراد تأكيد مي‌شود.
وي تصريح كرد: دائم به بدي‌ها تأكيد مي‌كنيم و مردم خود را مدام به آن سمت سوق مي‌دهيم و در قسمت‌هاي آخر به يك سيستم كاملاً ناپخته و بدسليقگي مي‌خواهيم تمام اين نفرت‌ها و بدي‌ها را پاك كنيم و شخصيت‌هاي بد داستان را به سمت بهشت هل بدهيم آن هم در 2 قسمت آخر كه آن هم اوج كج سليقگي است كه باعث افزايش استرس در جامعه مي‌شود چون شما مدام بدي مي‌بيني و كاري هم از دستت برنمي‌آيد براي بهبود وضعيت موجود.
وي افزود: مثلاً در سريال «يك وجب خاك» شخصيت اصلي داستان فردي مسلمان است كه دائماً سرش كلاه گذاشته مي‌شود، در سريال «شكرانه» شخصيت اصلي به خارج مي‌رود و براساس اتفاقاتي به زندان افتاده و بدترين تهمت‌ها را به او مي‌زنند. در سريال «اغما»‌ مي‌بينيم كه دكتري كه بايد فضائل انساني در او وجود داشته باشد، به بدترين شيوه توسط شيطان منحرف مي‌شود.
وي تصريح كرد: در سريال‌هايي مانند «سال‌هاي دور از خانه» و يا «جواهري در قصر» كه در ايران مورد استقبال بسياري قرار گرفته، برخلاف سريال‌هاي ماه رمضان ما به محور خوبي و نيكي مي‌چرخد و محور شرارت و بدي‌ها به عنوان داستان‌هاي كوچكي است كه خط اصلي داستان را پيش مي‌برد.
اما در سريال‌هاي ايراني برعكس است و محور اصلي بر بدي است كه داستان‌هاي كوچك مثبت براي اداره خط و روند داستان به كمك مي‌آيند.
او در ادامه اظهار داشت:‌ ما براي اينكه نكات آموزنده را به مخاطب بياموزيم بايد آن را در قالب يك الگوي مناسب عرضه كنيم. و از طريق آن جامعه خود را به تعالي برسانيم اما ما در اين زمينه نيز دچار مشكل هستيم. در سال‌هاي دور در صدا و سيما و در سينماي كشور ما فكر مي‌كردند نمايش دادن يك فيلم ديني بايد تماماً مراسم مناسك ديني در آن نمايش داده شود و طرف در آن حتماً نماز بخواند، روزه بگيرد يا حرف خير بزند بعد از آن يك دوره‌اي به وجود آمد كه عده‌اي مغرضانه و برخي هم ناآگاهانه گفتند نمايش مناسك و رفتارهاي ديني نه تنها باعث ديني شدن يك فيلم نمي‌شود بلكه باعث ديني نشدن آن فيلم مي‌شود لذا آمدند و خط بطلاني بر تمام رفتارها و سكنات ديني در فيلم‌ها كشيدند و شما ديگر فردي را نماز بخواند يا روزه بگيرد نديديد. وي افزود: بعد از آن در سال 77 به بعد قضيه برعكس شد وكسي كه داراي رفتار و سكنات ديني بود حتماً فرد بي‌ديني بود كه مشغول انجام دادن كار خلاف است. كه سينماي ما به خصوص از اين مساله به شدت رنج برد.
وي ادامه داد: صدا و سيماي ما امسال مـتأسفانه و در سال گذشته آگاهانه يا ناآگاهانه دچار اين آسيب شد. بدين معني كه هركسي كه ما مي‌بينيم دچار حركات و سكنات ديني است و داراي قيافه مشروع فرد خوبي نيست و فقط پوسته دين را دارد و از مغز آن تهي است.
شريف زاده يادآور شد: مثلاً در يك وجب خاك فردي به نام آقاي افشاري كه فردي متدين است، آنقدر ساده‌لوح است كه تمام افراد اطراف او سرش كلاه مي‌گذارند در صورتيكه در دين اسلام آمده كه فرد مسلمان بايد بسيار زرنگ و سياست‌مدار باشد كه هيچ‌كس نتواند بدين شكل سرش كلاه بگذارد و دست نقش مقابل او به كامراني به شخصيتي به ظاهر متدين بود كه كارهاي خلاف شرع مي‌كرد.
در سريال اغما شخصيت دكتر نائيني فردي است كه ظهار متديني ندارد اما كارهايش همه براساس مذهب است و ما در دين اسلام صريحاً داريم كه كسي كه متدين است، بايد ظاهري متدين نيز داشته باشد.
وي ادامه داد: در سريال ميوه ممنوعه نيز با يك پازل روبرو هستيم در اين پازل با دو خانواده طرف هستيم كه اولي كه شايگان است با رفتار خود نشان مي‌دهد كه سرمايه‌داري متعلق به دوران گذشته و قبل از انقلاب است دركنار او يك حاجي را نمايش مي‌دهيم كه نشان‌دهنده نسل اول انقلاب ما است كه مانند او را در سينماي كشور در «عشق طاهر»، «ازدواج به سبك ايراني» را داشته‌ايم و شايگان مدام مي‌گويد اين پدر و پسر ثروت مرا گرفته‌اند.
وي توضيح داد: در لايه دوم با دو جور آدم طرف هستيم يكي جلال فتوحي است كه به عنوان آقازاده مطرح مي‌شود كه تمام شرارتهاي فيلم بر دوش او قرار گرفته است و نسل ديگر نيز همسر او است كه او را نمي‌بينيم ولي براساس شاخص‌هاي موجود بايد بسيار متدين باشد چون عروس خانواده فتوحي است و با رسيدن به خارج از خط دين خارج مي‌شود و نسل دوم كه تكميل‌كننده اين پازل هستند متشكل از هستي و سينا است كه اين دو با بدترين شيوه تحت فشار خانواده‌هاي خودشان هستند. هستي هم از طرف پدرش تحت فشار است و هم از طرف عشق پيرانه سر فتوحي و هم از طرف جلال و وقتي جيغ مي‌كشد نمايشگر انسان رها شده است. وقتي اينها دائماً تحت فشار نسل‌هاي گذشته خود هستند چه چيزي را مي‌خواهند بيان كنند و چه الگويي دارند؟ مضاف براينكه داستان شيخ صنعان نيز اين نيست.

Nikolas_95
18-10-2007, 14:35
‌ميرباقري: معتقد به بيان هنرمندانه مسايل منفي هستيم
خبرگزاري فارس: معاون سيما گفت: ما مدعي هستيم بر اساس قرآن عمل كرده‌ايم. ما معتقديم بايد مسائل منفي هنرمندانه بيان شود و فكر مي‌كنم در «اغما» و «ميوه ممنوعه» دقيقا اين كار را كرديم.
به گزارش خبرنگار راديو وتلويزيون فارس، مرتضي ميرباقري در نشست نقد و بررسي سريال‌هاي ماه رمضان در انجمن روزنامه نگاران مسلمان پس از شنيدن نقد رامين شريف‌زاده گفت: برنامه‌ها بايد تنوعي داشته باشند كه مخاطبان را راضي نگه دارند و شايد لازم بود كه توضيح بدهم مباني و عقبه كار چيست.
وي افزود: در قصه‌هاي قرآني، قوم ابراهيم، موسي، عيسي و پيامبر به نظر شما قرآن بيشتر قسمت‌هاي منفي آنها را ذكر مي‌كند يا مثبت؟ آيا اميد دادن يعني فقط ساده لوحي كردن و مثبت گفتن؟ تمام قرآن را جلو برويد. در تمام روايات جنايت‌ها و شيطنت‌هاي قوم موسي را بازگو مي‌كند و بدي آنها را نشان مي‌دهد. هيچ كتابي بيشتر از قرآن اميد بخش نيست و اين افكار مثبت گرايانه عوامانه است. اين كلام درست نيست كه شما اگر مي‌خواهيد اميد بدهيد فقط مثبت نشان بدهيد.
ميرباقري تاكيد كرد: ما مدعي هستيم بر اساس قرآن عمل كرده‌ايم. ما معتقديم بايد مسائل منفي هنرمندانه بيان شود و فكر مي‌كنم در اغما و ميوه ممنوعه دقيقا اين كار را كرديم كه تابع و مطابق قرآن بود پيامبر ما بيشتر انذار دهنده بوده است يا بشارت دهنده؟ مسلما انذار دهنده بوده است برخي فكر مي‌كنند براي نشان دادن شادي اميد و نشاط بايد دائما به وجوه مثبت اشاره كرد.
وي تصريح كرد: در رابطه با ويژگي‌هاي ملائكه كه و شيطان نيز سؤال مي‌كنم كه قرآن ويژگي‌هاي ملائك را بيشتر بيان كرده است يا شيطان را؟ملائكه نيروهاي الهي هستند كه در مقابل انسان سجده كردند ولي ابليس و ايادي‌اش اين كار را نكردند.
ميرباقري گفت: ما براي نشان دادن اميد شادابي و نشاط بايد قصه‌گويي بر اساس روايات قرآني داشته باشيم و بيان مسائل نيز بر اساس مبناي اسلامي و آموزه‌هاي ديني باشد.
معاون سيماي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران گفت: يكي از آرزوهاي ما ساختن سريالي درباره حضرت يونس است.
وي افزود: قصص قوم بني‌اسرائيل حاكي از آن است كه پيامبر خاتم بايد هشدارها را بدهد و قرآن يكي از كارهاييش باز كردن كف شيطان و در ادامه آن بني‌اسرائيل است. اگر قرآن نبود، راز قوم بني‌اسرائيل سر به مهر باقي مي‌ماند و ما استفاده از نويسندگان و فيلمنامه‌ قوي آنها را هم خواهيم ساخت.
ميرباقري توضيح داد: در رابطه با شيطان سوء‌‌تفاهمي كه وجود دارد اين است كه شيطان كار خود را از دعوت شروع كرده و در همان حد آن را انجام مي‌دهد. بازي با دعوت ‌نامه شروع مي‌شود و آنقدر مي‌فرستد تا بگيرد وقتي كار شروع شد، تضمين مي‌كند، تثبيت مي‌كند و در نهايت ولايت اشخاص را برعهده مي‌گيرد.
ميرباقري گفت: در سال‌هاي اخير رمضان به جشن تبديل شده و مردم منتظر آن هستند و بسيار شاداب هستند، ما به هيچ نتيجه نرسيده‌ايم كه منتقدان موافق سريال سازي هستند.
ميرباقري در پاسخ به خبرنگار فارس درباره زمان پخش و موضوع تقريبا واحد سريالها (آزمايش الهي) پاسخ داد:ما مدام در حال آزموده شدن هستيم هستيم كه به عنوان حكمي به آن اشاره شده ولي داستان‌ها مختلف بوده است ما در دستور كار خود كم يا زياد كردن قسمت‌هاي سريال‌ها را داريم. ما در شب‌هاي قدر سريال‌ها را پخش نمي‌كنيم و آنتن را به گونه‌اي اداره مي‌كنيم كه مردم در مساجد حضور داشته باشند و ما سريال‌ها را به گونه‌اي طراحي مي‌كنيم كه مردم در مساجد به طور حماسه‌اي حضور داشته باشند.
وي گفت: 30 تا 35 درصد مردم حداقل ماهواره مي‌بينند، ما در سنوات قبل داشته‌ايم كه ماهواره آنتن را در ماه رمضان از ما مي‌گيرد.واقعا مردم در مناطق مختلف كشور در ارتباط با يكديگر نيز كوتاهي نكرده‌اند و مراسم‌هاي افطار خود را برگزار كرده‌اند. امور مساجد در يك دوره‌اي به ما مي‌گفت كه اگر در ساعاتي آنتن خالي باشد مردم به مسجد مي‌آيند ولي واقعا اينطور نشد و ما ساعت را آزاد كرديم براي اينكه مساجد براي مردم جذاب باشد، گرفتن آنتن رسانه كافي نيست اگر جايي بخشي از نيروهاي ما درست عمل مي‌كند نبايد به خاطر جاي ديگر آن را خالي كنيم.
وي در پايان گفت: ما براي نشان دادن اميد شادابي و نشاط بايد قصه‌گويي بر اساس روايات قرآني داشته باشيم و بيان مسائل نيز بر اساس مباني اسلامي و آموزه‌هاي ديني باشد.

Nikolas_95
18-10-2007, 14:37
برازش: بايد فضا براي ارائه حرف‌هاي تازه و جدي بازتر شود
خبرگزاري فارس: مدير شبكه اول سيما با تكيه بر مباني ديني سريال‌هاي امسال گفت: بايد اجازه داد فضا باز شود تا حرف‌هاي جدي و تازه‌تري زده شود.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس عليرضا برازش مدير شبكه اول سيما، در نشستي كه امروز در انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان برگزار شد، گفت: سازمان صدا و سيما براي ساخت سريال‌هاي خود با موضوعات مختلفي روبرو است و در اينكه صدا و سيما به كدام موضوع بپردازد تعامل جدي شده و در بين موضوعات فراواني كه هست ما اين داستانها را انتخاب كرديم و محور ساخت سريالها هم با درايت و پيش بيني «آزمون الهي» انتخاب شده كه به دليل اهميت اين موضوع بوده است.
وي افزود: درباره پرداختن به مسائلي مانند به تصوير كشيدن شيطان در سريالها بايد بگويم وقتي كه خود خداوند به اين موضوع پرداخته است چرا ما نبايد بپردازيم؟ به اين مباني هم بايد برسيم و به آنها بپردازيم.تا به حال به شيطان نپرداخته‌ايم و حال قصد داريم كه اين كار را انجام دهيم. اينكه شيطان مي‌تواند مصور شود يا خير؟ ما بارها در احاديث و روايات داشته‌ايم كه شيطان در شكل پادشاه، شيخ، زن، پرنده و ... براي يك پيامبر، يك امام، يك عالم، يك فاحشه و ... متمثل شده.
وي گفت: هدف از تصوير كردن شيطان اين است كه ما مي‌خواهيم به مردم بگوييم خداوند موجودي را خلق كرده است كه پا به پاي شما زنده و قوي است و نابود هم نمي‌شود و قسم هم خورده است كه مي‌خواهد ما را از بين ببرد و ما بايد اين هشدار را بدهيم.
وي تصريح كرد: در اين ميان روايات بسياري نيز از ائمه وجود دارد و ممكن است عده‌اي بگويند اين كار و نشان دادن شيطان سخت است و سراغش نمي‌رويم. ولي من مي‌خواهم به سراغ اين موضوع بروم و در اين رابطه مشاور مذهبي سريال «كمكم كن» شدم. در اين وادي با نويسنده‌، كارگردان، فيلمبردار و .... همكار شدم. كدام فقيه حاضر است اينگونه پاي كار بيايد؟
وي افزود: يا فقها و علما و فلاسفه بايد خود را به نويسندگان نزديك كنند يا هنرمندان خود را به آنها نزديك كنند. هاليوود در دنياي غرب با شيطان خيالي خود هزار فيلم ساخته و پله‌ها را ساخته واز آنها عبور كرده و الان به پله شانزدهم رسيده است و ما با شيطاني كه مي‌دانيم چيست و قرآن و احاديث درباره آن صحبت كرده‌اند هنوز در پله اول هستيم.
برازش ادامه داد: اگر قرار باشد رؤساي سازمان يا روحانيت و منتقدان ما دل و جرأت را از همكاران ما بگيرند ما پيشرفت نخواهيم كرد. بايد اجازه بدهند اين فضا باز شود تا حرف‌هاي جدي و تازه تري زده شود. ما اين حرف را در دهان شيطان گذاشتيم تا 40 ميليون نفر بيننده آن باشد و از آن درس بگيرد. روحانيت بايد سراپاي نويسنده اين مجموعه و بازيگران آن را طلا و جواهر بگيرد. زيرا آنها آمده‌اند اين كار را كرده‌اند و اين مهم است.ما نبايد پايبند ظواهر شويم و بايد با سازندگانمان تعامل كنيم تا به يك خط واحد برسيم.
وي افزود: سريال «اغماء» جرأتي بود كه در تصوير كردن شيطان به خرج داده‌ايم. كار ما بد نشده است. به ما بايد جرات بدهيد 400 كار با اين موضوعات ساخته شود حال از اين ميان بگذاريد پنج تاي آنها هم بد از آب درآيد.بايد بگذاريم بسياري از اين كارها ساخته شوند تا بعدا حسرت روزهاي گذشته را نخوريم.
در ادامه اين نشست «مهدي فرجي» مدير شبكه دو سيما نيز گفت: ما بايد از درون يك سريال را نقد كنيم. ما نه قصد عوام فريبي در سريالها داشته‌ايم و نه مي‌گويم نقدها بي‌مورد است اما انتظار داريم كه از درون، سريالها مورد نقد قرار گيرند.
وي افزود: چرا عنوان مي‌شود كه شخصيتي مثل دكتر نائيني در سريال «اغما» ظاهر متدين ندارد ولي رفتارش اسلامي است؟ چرا ما اطرافيان اين شخصيت مانند پري و يا دكتر برديا را نمي‌بينيم؟ البته به نظر من حضور اين افراد نه نقطه قوت سريال محسوب مي‌شود و نه نقطه ضعف بلكه نكته اصلي موضوعي است كه ما قصد رسيدن به آن را داريم.
وي در ادامه گفت:يا اينكه در نقدهايمان مي‌گويم سريال «جواهري در قصر» اميدآفريني مي‌كند و سريال «ميوه ممنوعه» فاقد اين ويژگي‌هاست.در سريال «جواهري در قصر» كجا نكته خيلي مثبتي مطرح مي‌شود؟ يك عده آ‌دم‌هايي كه دائم بر اثر توطئه‌هايي كه درآشپزخانه و در سطحي نازل براي يكديگر توطئه مي‌چينند و مهمترين كارشان پختن غذا براي پادشاهان است كجا داراي نكات مثبت و اميد آفرين و نشاط برانگيز است؟ ما آن را توجه به خير مي‌بينيم و سريال‌هاي خود را توجه به شر.
همچنين در ادامه اين نشست محمدتقي فهيم گفت:قصه‌هاي سريال‌هاي ماه رمضان امسال رمانتيك است و در تمام آثار كلاسيك مسائل بسيار بحران آميز جلو مي‌روند تا نقطه طلايي.در صحنه نمايش سينما چون مرزها را در يك اپيزود و يكي مي‌بينيم دقيقا غني مي‌شويم و در صحنه نمايش با بحران جلو مي‌آييم، افت مي‌كنيم، ريزش داريم و در نهايت نتيجه مي‌گيريم.
وي افزود: ولي در تلويزيون ما در 28 شب داستان را پيگيري مي‌كنيم و در اين مدت فرهنگ آن بر ما تأثير مي‌گذارد. درام همين است و ما بايد بر اساس اصول كلاسيك عمل كنيم.تمام آثار «برشت» نيز همين گونه است.

Hilary Lida
18-10-2007, 20:19
میوه ممنوعه خوب تموم نشد

aristotel
18-10-2007, 23:19
عوضش اغما خیلی بهتر از اون تموم شد

dariushiraz
19-10-2007, 22:29
میوه ممنوعه و اغما از سريال‌هاي ماه مبارك رمضان مورد استقبال گسترده شهروندان کشورهای حاشیه خلیج فارس بویژه کویت قرار گرفته است.
به گزارش سایت جهان از کویت، سریال‌های تلويزيوني میوه ممنوعه و اغما تولید صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایرن که در ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه‌های دو و یک سیما پخش می شد، طرفداران زيادي در کشورهای حاشیه خلیج فارس بویژه کویت جذب کرده اند.
این گزارش حاکیست، در امیرنشین کویت، حتی شهروندان اهل تسنن ترجیح می‌دهند، بجای سریال‌های مصری و دیگر سریال‌های غربی، اوقات خود را با دیدن این دو سریال ایرانی پر کنند.
گفتنی است جنوب عراق، بحرین، امارات متحده عربی و قطر نیز از جمله مهمترين بينندگان اين فيلم هستند.
از سوی دیگر در امیرنشین کویت و در ويدئو كلوپ‌هاي این کشور، دو سریال ایرانی میوه ممنوعه و اغما با زیرنویس عربی عرضه شده که تا کنون نزدیک به ده هزار لوح فشرده از این دو فیلم به فروش رفته است و اين استقبال براي خريد آن همچنان ادامه دارد.

dariushiraz
19-10-2007, 22:32
ضرغامي در همايش روحانيون ارتش:
اغماء با تفاسير و توضيحات از شيطان مطابقت داشت
خبرگزاري فارس: رئيس سازمان صدا و سيما گفت: سريال اغماء چه از نظر نشان دادن تصوير شيطان و چه از نظر انتخاب اسم الياس، با نظرات ديني مخالفتي نداشت.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما كه عصر امروز سه شنبه در هشتمين همايش سراسري روحانيون ارتش سخن مي‌گفت، با اشاره به اينكه ارتش توانمند، مقتدر و موجب بازدارندگي و ترس دشمنان، بي‌شك موجب افتخار همه ملت است، مجموعه عقيدتي سياسي را از عوامل مهم رسيدن ارتش به اين مقام رفيع دانست.
وي اضافه كرد: تنها سخت افزار نظامي نيست كه بازدارنده به حساب مي‌آيد، بلكه ايمان، اخلاص و از خود گذشتگي نيروها از عوامل بسيار مهمي است كه از راهكار همين فعاليت‌هاي عقيدتي و معنوي به دست آمد‌ه‌اند.
ضرغامي، احساس اعتماد و حل مشكلات مختلف را از جمله ضروريات ذاتي روحانيون دانست و گفت: بايد حضور روحانيت همچون آب گوارا و رواني در جان ارتش جاري باشد و بايد كرامت و روحيه نظاميان نيز حفظ شود.
رئيس سازمان صدا و سيما با اشاره به نحوه فعاليت رسانه ملي براي انتقال مفاهيم ديني و فرهنگي گفت: ساخت سريالهايي با مضامين و مفاهيم ديني يكي از رويكردهاي جديدي است كه مي‌توان از طريق روحانيت و حوزه‌هاي علميه، فيلمنامه‌ها بر اساس منابع درست اسلامي نوشته شود كه تاثير بسيار زيادي دارد.
وي افزود: سالهاست جوانان كشورمان فيلمهاي جذاب با تبليغ نوعي مسيحيت كه پر از خرافه است، آشنا هستند و از اين طريق براي انتقال مفاهيم كم عمق خود موفق بوده‌اند.
ضرغامي با بيان اينكه كدام يك از بزرگان گفته‌اند نمي‌شود شيطان را نشان داد، افزود: آن ابليس است كه اسم خاص است نه شيطان.
رئيس رسانه‌ ملي تاكيد كرد: اكنون بهترين فيلمنامه نويس‌ها، كارگردانان و مشاوران وارد مقوله ساخت سريالهاي مفيد معنوي شده‌اند، البته روش‌هاي جديد، ريسك خط شكني به همراه دارد.
ضرغامي در پاسخ به علت انتخاب اسم الياس در سريال اغماء گفت: شيطان با اسم و عنوان يك فرد خوب خود را ظهو مي‌دهد و گذاشتن اسمي مانند الياس هيچ اشكالي ندارد، چرا كه سعي مي‌كند انساني موجه جلوه كند.
وي در پايان از روحانيون حاضر در ارتش خواست تا از روشهاي نوين در انتقال مفاهيم ديني بهره ببرند.

Amin
19-10-2007, 22:35
سلام دوستان
با توجه به پایان رسیدن ماه رمضان (یا همون اتمام تمامی سریالها)
این تاپیک هم از استیکی درمیاد

ممنون

Ali Pacino
19-10-2007, 23:07
عوضش اغما خیلی بهتر از اون تموم شد
من که با آخره هیچ کدومشون حال نکردم
نمی دونم کسی دقت کرد یا نه در صحنه ی تصادف اونجایی که پری افتاده بود رو زمین و ماشین خورده بود تو درخت اصلا جور در نمی یومد حالا صحنه سازیش هم بی خیال که بازم دلشون نیومد یه خرجی رو دست تهیه کننده بزارن
اینا ملت رو چی فرض کردن!

Sam Fisher 11
20-10-2007, 00:57
من که با آخره هیچ کدومشون حال نکردم
نمی دونم کسی دقت کرد یا نه در صحنه ی تصادف اونجایی که پری افتاده بود رو زمین و ماشین خورده بود تو درخت اصلا جور در نمی یومد حالا صحنه سازیش هم بی خیال که بازم دلشون نیومد یه خرجی رو دست تهیه کننده بزارن
اینا ملت رو چی فرض کردن!
کاملا موافقم + سیگار از دست رز افتاد بیرون ماشین در صورتیکه شیشه ها بالا بود .
با سرعت 140 تا جوری میرفت که گفتم الان میزنه تاکسی رو نصف میکنه ولی با اون سرعت خیلی راحت پیچید تو کوچه فرعی ! و بعد با سرعت 15 تا زد به دختره .
تویوتا باید به خاطر این سکانس از سریال شکایت کنه چون نشون داد پرادو چقدر ماشین آسیب پذیریه که با یه برخورد خیلی آروم به درخت با وجود کمربند و کیسه هوا جونه رانندش رو میگیره !

ویه چیزه دیگه ...
نتیجه اخلاقی که میشه از اغما گرفت :
شیطان بسیار دقیق عمل میکند به گونه ای که برای کشتن یک عدد پیر بابا برنامه ریزی چند ساله میکند.(نزدیک شدن به طاها و نجات رز و ... ) .

خدا همیشه بندهاش رو در مقابل شیطان تنها میذاره به طوریکه در این مدت حتی یک نشانه هم از جانب خدا به طاها نرسید(حمایتی یا کمک) و تنها یک بنده به او کمک کرد. حتی موقع عمل پیر بابا صحبت ها او به ذهنش آمد به جای آیه های قرآن !

در کل باید به این سریال لقب الهادی ترین و مسخره ترین سریال ماه رمضونی رو داد !

Sam Fisher 11
20-10-2007, 02:50
کاملا موافقم + سیگار از دست رز افتاد بیرون ماشین در صورتیکه شیشه ها بالا بود .
با سرعت 140 تا جوری میرفت که گفتم الان میزنه تاکسی رو نصف میکنه ولی با اون سرعت خیلی راحت پیچید تو کوچه فرعی ! و بعد با سرعت 15 تا زد به دختره .
تویوتا باید به خاطر این سکانس از سریال شکایت کنه چون نشون داد پرادو چقدر ماشین آسیب پذیریه که با یه برخورد خیلی آروم به درخت با وجود کمربند و کیسه هوا جونه رانندش رو میگیره !

ویه چیزه دیگه ...
نتیجه اخلاقی که میشه از اغما گرفت :
شیطان بسیار دقیق عمل میکند به گونه ای که برای کشتن یک عدد پیر بابا برنامه ریزی چند ساله میکند.(نزدیک شدن به طاها و نجات رز و ... ) .

خدا همیشه بندهاش رو در مقابل شیطان تنها میذاره به طوریکه در این مدت حتی یک نشانه هم از جانب خدا به طاها نرسید(حمایتی یا کمک) و تنها یک بنده به او کمک کرد. حتی موقع عمل پیر بابا صحبت ها او به ذهنش آمد به جای آیه های قرآن !

در کل باید به این سریال لقب الهادی ترین و مسخره ترین سریال ماه رمضونی رو داد !

+
از شیطان باید ترسید و به وسوسه هاش عمل کرد تا از خشمش در امان باشیم.

دوست پسر = شیطان

aristotel
20-10-2007, 16:05
باهات مخالفم شیطان در هر لباسی که بخواد درمی آد.ببخشید مگه همه چیز نشانه خدا نیست پس احتیاجی نیست نشانه ای دیگر بیاید.پس اگر گول شیطان را بخوریم خریت کردیم.

Sam Fisher 11
20-10-2007, 20:48
باهات مخالفم شیطان در هر لباسی که بخواد درمی آد.ببخشید مگه همه چیز نشانه خدا نیست پس احتیاجی نیست نشانه ای دیگر بیاید.پس اگر گول شیطان را بخوریم خریت کردیم.
مسلم که غلطه ! ولی این نتیجه ایه که از فیلم میگیریم.

Nikolas_95
20-10-2007, 21:20
مسلم که غلطه ! ولی این نتیجه ایه که از فیلم میگیریم.
من هم موافقم،اینها طوری فیلم رو ساختن که بیننده نتیجه گیریه بدی میکنه

Mahiar0
21-10-2007, 16:51
يكي مي تونه قسمت اخر سريال اغما رو پنجشنبه نشان داد بگه چي شدخلاصه(جامع!!!)
نديدم به خاطر مشكلي

ناخوانده
21-10-2007, 18:18
سلام
به طور خيلي خلاصه، دكتر پژوهان و نائيني داشتن پيربابا رو عمل مي كردن كه پري رو آوردن همون بيمارستان. نائيني پيشنهاد داد كه به خاطر سرعت عمل پژوهان، پيربابا رو پژوهان عمل كنه و پري رو خودش. اما الياس دوباره اومد پيش پژوهان و گفت اگه تو پري رو عمل نكني براي هميشه فلج مي شه (مهره هاي ستون فقراتش آسيب ديده بود). اونهم اول به حرفش گوش داد و از نائيني خواست كه جايشان رو عوض كنند. اما بعد ياد حرف پيربابا افتاد كه شيطان دشمن قسم خورده انسانه و هيچ وقت براي او دلسوزي نمي كنه. پژوهان هم اون آيه 200 سوره اعراف رو خوند و به نائيني گفت كه دوباره جاشون رو عوض كنن (يعني پژوهان پيربابا رو عمل كرد و نائيني پري رو). نهايتا هم پري و هم پيربابا حالشون خوب شد. بعد با الياس اتمام حجت كرد كه ديگه گولت رو نمي خورم اونم گفت من ازت هيچ وقت نا اميد نمي شم،‌و منتظر غفلتتون مي مونم تا دوباره بيام سراغت (نكته اخلاقي آخر سريال!). پري هم با موسوي قرار ازدواج گذاشتن. قرار شد پژوهان هم از خانم عليپور تو آمفي تئاتر جلوي همه عذرخواهي كنه.
بعد رفتن سر قبر الياس و نشون داد كه چطوري الياس اومده به اون روستا و همونجا مونده گار شده و مرده.
دست آخر هم فرزاد رفت توي پارك جمشيديه با دو تا دختر ديگه آشنا شد و دنبالشون راه افتاد. آخه رز توي تصادف كشته شده بود!
والسلام

dariushiraz
21-10-2007, 18:37
معاون سيما در نشست انجمن روزنامه‌‌نگاران مسلمان:
نبود متن‌ قوي مشكل اصلي سريال‌هاي تلويزيوني است
خبرگزاري فارس: معاون سيماي جمهوري اسلامي در پاسخ به اين پرسش كه چرا برنامه‌ريزي براي ساخت سريال‌هاي ماه مبارك رمضان با شتاب صورت گرفته است؟ گفت: ما در اجراي برنامه‌هاي نمايشي مشكلي در خصوص هزينه‌ها نداريم و مشكل اصلي نبود متن‌هاي قوي است.
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، داوود ميرباقري امروز در نشست انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان كه به بررسي محتواي سريالهاي تلويزيوني در ماه مبارك رمضان اختصاص داشت، در پاسخ به اين پرسش كه چرا برنامه‌ريزي براي سريال‌هاي ماه مبارك رمضان با شتاب صورت گرفته است؟ گفت: ما در اجراي برنامه‌هاي نمايشي مشكلي در خصوص هزينه‌ها نداريم و مشكل اصلي نبود متن‌هاي قوي است.
معاون سيماي جمهوري اسلامي افزود: از هم اكنون اعلام آمادگي مي‌كنيم، هر نويسنده‌اي كه متن قوي براي سريال‌هاي ماه مبارك رمضان سال آينده دارد، ارائه كنند و ما حتما آن متن را مورد بررسي قرار مي دهيم و در صورتي كه متن قوي باشد، بدون قرار گرفتن در نوبت آن را تصويب خواهيم كرد.
در ادامه اين نشست ، مهدي فضايلي دبير انجمن روزنامه‌نگاران مسلمان ، گفت: صرف نظر از محتواي برنامه‌ها، كيفت كار به لحاظ فرهنگي و هنري و استاندراهاي لازم بايد مورد توجه قرار گيرد.
دبير انجمن روزنامه نگاران مسلمان ادامه داد: سريال‌هاي ماه مبارك رمضان امسال بهتر از گذشته بوده و انتظار و توقع مخاطبين را افزايش داده است.
وي با اشاره به پخش سريال ميوه ممنوعه گفت: با نمايش اينگونه سريال‌ها مردم به توليدات داخلي توجه بيشتري مي‌كنند.
فهيم كه يك روزنامه نگار منتقد است، در اين خصوص گفت: اگر در بخش سريال جذابيت وجود نداشته باشد، آن سريال مخاطبين خود را از دست مي‌دهد.
به اعتقاد وي، كار فيلميرداري سريال اغما بسيار قوي بوده است.
فهيم در خصوص محتوي سريال‌هاي ماه رمضان گفت: در سريال‌هاي ماه رمضان، جبهه شيطان را بسيار قوي و جبهه خير را ضعيف نشان دادند.
وي در خصوص پايان‌بندي سريال ميوه ممنوعه گفت: پايان‌بندي سريال خوب نبود و در پايان همه چيز به خير و خوبي به اتمام رسيد، در حالي كه مسايلي كه در طول سريال مطرح شد در زندگي روزمزه انسان‌ها رخ مي دهد.
وي گفت: در پايان بندي سريال ميوه ممنوعه با ناكامي مواجه شديم.
فهيم در خصوص سريال يك وجب خاك گفت: مرد خيرخواه اين قصه بسيار ساده لوح بود و هيچ كسي نتواست با آن ارتباط برقرار كند.
مهدي فرجي مدير شبكه دوم سيما در خصوص سريال‌هاي ماه رمضان گفت: ما اين سريال‌ها را بر اساس نظر سنجي مردم انجام مي‌سازيم.
وي در خصوص پايان بندي سريال ميوه ممنوعه گفت: با وجود اينكه قدري در كار عجله بود اما از زماني كه كار كليد خورد ابتدا و انتهاي آن مشخص بود.
مدير شبكه دوم سيما گفت: متن سريال ميوه ممنوعه كاملا نوشته شده بود و در طول سريال آن را بازنويسي كرديم.

dariushiraz
21-10-2007, 18:40
اعتراض بازیگران میوه ‌ممنوعه به سیما
نمی دانم چرا این چیزها را حذف کردند؟ واقعا متاسف شدم و حتی به تهیه کننده گفتم از طرف من به مدیر شبکه پیغام بدهد...خودتان متن را تصویب کردید می دانستید حاج یونس عاشق هستی می شود، شتر سواری که دولا دولا نمی شود.عشق را که نمی شود نشان نداد و فقط درباره اش حرف زد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علی نصیران بازیگر با سابقه سینما و تلویزیون نسبت به سانسورهای انجام شده در سریال میوه ممنوعه انتقاد کرد.

علی نصیریان در گفت گو با مجله شهروند امروز، در پاسخ به این سئوال که حواشی و اخباری که درباره تغییرات و پایان قصه یا حذف برخی صحنه هایش وجود دارد تا چه حد درست است گفته است : پایان های مختلفی برای سریال نوشتند اما بهترین پایان همانی است که در خود حکایت شیخ صنعاء هم هست. وقتی مریدان از شیخ دست می شویند و بر میگردند، یکی از کسانی که شیخ را می شناسد آن ها را مذمت می کند که چرا شیخ را رها کرده اید؟ حاج یونس نمی توانست بعد از قضیه جلال و شوکت تصادف و کمای دختر یک باره متحول شود و برگردد. او در واقع می رود و سر به بیابان میگذارد . همان که در بیمارستان به هستی می گوید که باید بروم خود را بسازم.

نصیریان همچنین در پاسخ به اینکه تغییرات و حذف های صحنه های سریال گویا تحت فشار و تعجیل کار روزانه و تبعاتی بود که در سطح اجتماع ایجاد کرد گفته است: متاسفانه تلویزیون مقداری از حساسیت هایی که از بیرون و جاهای مختلف القاء می شود خیلی در کار دخالت داد و بعضی چیزها را در قصه بیرنگ کرد. مهمترینش به نظرم ارتباط حاج یونس با هستی است که کمرنگ شد و این کار غلطی بود آن سکانسی که دم خانه هستی می آید و می گیود هر چه خواستی انجام دادم، خیلی سکانس مفصل و مهمی بود، اما خیلی کوتاه شد حتی در آن صحنه ها کلام عطار هم بود آنجا که دختر می پرسد از این کارهایی که کردی پشیمان نیستی و؟ و جواب می دهد که از این پشیمانم که چرا بیشتر از این عاشق تو نشدم. این عین کلام عطار است که حذف شد و کنتراست ماجرا خوب از کار در نیامد، دو سکانس مهم از سریال درآمد، مثلا انتهای همین صحنه که حاج یونس از در خانه دختر می رود ، چنان غرق در شوق وصال است که ناخود آگاه به رقص و چرخش می رسد.زن را طلاق داده، اموال را تقسیم کرده و در مسجد جار زده که چه کرده و حالا فارغ از همه چیز مقابل دختر ایستاده می گوید همینم که هستم و می گوید تا می رسد به آن خنده نهایی و بعد از خنده موقع رفتن به سمت ماشین می رقصد و انگار پرواز میکند و میرود. صحنه هایی از این دست از کار حذف شد. با این حذف ها، این ارتباط و ابراز عشق حاج یونس و شکل ابراز عشق مرد مسن و مومن ایرانی و روانشناسی درست رفتار او دربرابر ماجرای پیش آمده کمرنگ شد.

نمی دانم چرا این چیزها را حذف کردند؟ واقعا متاسف شدم و حتی به تهیه کننده گفتم از طرف من به مدیر شبکه پیغام بدهد. مدیر شبکه فردا آمد سر صحنه و توضیح داد که می دانم شما دارید برای این سریال زحمت می کشید، گفتم ما یک حقوق معنوی هم در کنار حقوق مادی داریم که شما با این دست بردن در کار دارید این حق را از ما سلب می کنید، این کار چه معنایی دارد؟ خودتان متن را تصویب کردید می دانستید حاج یونس عاشق هستی می شود، شتر سواری که دولا دولا نمی شود.

عشق را که نمی شود نشان نداد و فقط درباره اش حرف زد. جواب دادند که ما هم مشکلات زیادی داریم، اما این حذف ها به کار لطمه زد و خیلی از این کار گله دارم. حالا که تلویزیون وارد مرحله تازه ای از کار شده و خط قرمز ها و تابوها را شکسته و جلو رفته، باید تا انتهای کار درست عمل کند. اینکه هر کس حرفی بزند و انتقادی بکند، نباید جا بخوریم و عقب بنشینیم . باید همه صبر می کردند و نتیجه نهایی و حاصل کار را قضاوت می کردند.

سرعت کار هم باعث دستپاچگی شد و مشکلاتی ایجاد کرد که افسوسش برای همه مان باقی ماند. خیلی دلم سوخت ، چون فقط برای همان یک سکانس، شب تا صبح کار کرده بودیم.

همچنین هانیه توسلی، بازیگر نقش " هستی شایگان" نیز نسبت به سانسور ها و حذف های میوه ممنوعه انتقاد کرده است.

توسلی نیز در گفت و گو با روزنامه اعتماد گفته است که بعضي ديالوگ ها که هيچ مشکلي هم ندارند حذف مي شوند.

وی در ادامه گفته است که ما الان سه ماه است پشت سر هم روزي 15 ساعت با فشار کار کرديم بعد پلاني که اين همه انرژي برايش صرف کرديم تلويزيون مي گويد بايد در بياوريد، اين همه انرژي صرف کرديم، من هم قبول دارم تلويزيون رسانه گسترده يي است و بايد بسيار محتاط بود اما نکته اينجاست چيزهايي که حذف شدند مشکلي نداشتند، مثلاً در ملاقات هستي و قدسي؛ خانم قدسي ديالوگي را مي گويد و من واکنش نشان مي دهم وقتي ديالوگ قدسي حذف مي شود پس من به چه چيزي واکنش نشان دادم يعني بازي ام خراب مي شود. فکر مي کنم اگر مي خواهند حذف کنند بهتر آن است که کل سکانس را حذف کنند.
***

Mahiar0
21-10-2007, 19:34
سلام
به طور خيلي خلاصه، دكتر پژوهان و نائيني داشتن پيربابا رو عمل مي كردن كه پري رو آوردن همون بيمارستان. نائيني پيشنهاد داد كه به خاطر سرعت عمل پژوهان، پيربابا رو پژوهان عمل كنه و پري رو خودش. اما الياس دوباره اومد پيش پژوهان و گفت اگه تو پري رو عمل نكني براي هميشه فلج مي شه (مهره هاي ستون فقراتش آسيب ديده بود). اونهم اول به حرفش گوش داد و از نائيني خواست كه جايشان رو عوض كنند. اما بعد ياد حرف پيربابا افتاد كه شيطان دشمن قسم خورده انسانه و هيچ وقت براي او دلسوزي نمي كنه. پژوهان هم اون آيه 200 سوره اعراف رو خوند و به نائيني گفت كه دوباره جاشون رو عوض كنن (يعني پژوهان پيربابا رو عمل كرد و نائيني پري رو). نهايتا هم پري و هم پيربابا حالشون خوب شد. بعد با الياس اتمام حجت كرد كه ديگه گولت رو نمي خورم اونم گفت من ازت هيچ وقت نا اميد نمي شم،‌و منتظر غفلتتون مي مونم تا دوباره بيام سراغت (نكته اخلاقي آخر سريال!). پري هم با موسوي قرار ازدواج گذاشتن. قرار شد پژوهان هم از خانم عليپور تو آمفي تئاتر جلوي همه عذرخواهي كنه.
بعد رفتن سر قبر الياس و نشون داد كه چطوري الياس اومده به اون روستا و همونجا مونده گار شده و مرده.
دست آخر هم فرزاد رفت توي پارك جمشيديه با دو تا دختر ديگه آشنا شد و دنبالشون راه افتاد. آخه رز توي تصادف كشته شده بود!
والسلام

اقا دستت درد نكنه
اخرش فرزاد (يعني جاش شيطان رفته) ادم بود كه بعد با دودختر ديگر

ناخوانده
22-10-2007, 00:01
اقا دستت درد نكنه
اخرش فرزاد (يعني جاش شيطان رفته) ادم بود كه بعد با دودختر ديگر

اين جمله آخر سوالي بود؟
متوجه نشدم!

Mahiar0
22-10-2007, 09:33
اين جمله آخر سوالي بود؟
متوجه نشدم!


اين شيطان يعني بازم داشت دختر ها رو گول ميزد يا فرزاد شيطان است چون كه الياس مرده بود وشيطان خودش رو شبيه اون كرده بود ميگم نكنه اين فرزاد هم مرده بود كه شبيه اون درست كرد



ممنون از اينكه خلاصه رو گفتي