PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : برندگان جايزه نوبل



hellgirl
14-09-2007, 00:19
سلام دوستان
من مي خواستم يه تاپيك بزنم كه توش در رابطه با برندگان جايزه نوبل بحث كنيم
ممنون مي شم اگه اطلاعاتي رو كه مي خواين در اينجا قرار بدين با ذكر سال كسب جايزه و دليلش باشه...
موفق باشين:46:

hellgirl
14-09-2007, 00:47
1901 ويلهلم كنراد رونتگن (1845 - 1923) Wilhelm Konrad Rontgen كشف پرتوهاي x

1902 هندريك آنتون لورنتز (1853 - 1928) Hendrik Antoon Lorentz , پيتر زيمان (1865 - 1943)
Pieter Zeeman به دليل پژوهش هايشان درباره اثر ميدان مغناطيسي بر پديده هاي تايشي.

1903 آنتوان هانري بكرل (1852 - 1908) Antoine Henri Becquerel كشف پرتوزايي طبيعي

1903 پير كوري (1859 - 1906) Pierre Curie , ماري اسكودوسكا-كوري (1867 - 1934)
Marie Sklowdowska-Curie به دليل پژوهش هاي مشتركشان در رابطه با پديده هاي تابشي كه توسط بكري كشف شد.

1904 لرد ريلي (جان ويليام استرات) (1842 - 1919) Lord Rayleigh John William Strutt به دليل پژوهش هايش در موردچگالي گازهاي مهم و همچنين به دليل كشف آرگون.

1905 فيليپ ادورارد آنتون فون لنارد (1862 - 1947) Philipp Eduard Anton von Lenard به دليل فعاليت هايش در رابطه با پرتوهاي كاتودي

1906 جوزف جان تامسون (1856 - 1940) Joseph John Thomson به دليل پژوهش هاي نظري و تجربي در مورد رسانايي الكتريكي گازها

1907 آلبرت آبراهام مايكلسون (1852 - 1931) Albert Abraham Michelson به دليل طراحي اسباب هاي اندازه گيري دقيق اپتيكي و پژوهش هايي كه به كمك آنها انجام داد.

1908 گابريل ليپمان (1845 - 1921) Gabriel Lippmann به دليل ابداع روش باز توليد رنگ ها با نورنگاري بر پايه پديدههاي تداخلي

1909 گوليلمو ماركوني (1874 - 1937) Guglielmo Marconi , كارل فرديناند براون (1850 - 1918)
Carl Ferdinand Braun به دليل سهمي كه در تكميل تلگراف بي سيم داشتند.

hellgirl
14-09-2007, 01:14
1910 يوهانس ديدرك وان دروالس (1837 - 1932) Johannes Diderik van der Waals به دليل فعاليتش در مورد معادله حالت گازها و مايعات

1911 ويلهلم وين (1864 - 1928) Wilhelm Vien به دليل تحقيقاتش در مورد قوانين حاكم بر تابش گرمايي

1912 نيلس گوستاو دالن (1869 - 1937) Nils Gustaf Dalen به دليل اختراع تنظيم كننده هاي خودكار، كه در فانوس هاي دريايي و راهنماهاي پناور به كار مي رود.

1913 هايك كامرلينگ اونس (1853 - 1926) Heike Kamerling Onnes به دليل پژوهش هايش در رباطه با خواص ماده در دماهاي پايين، كه منجر به توليد هليم مايع هم شد

1914 ماكس فون لاؤ (1879 - 1960) Max von Laue به دليل كشف پراش پرتوهاي x از بلورها

1915 ويليام هنري براگ (1862 - 1942) William Henry Bragg , ويليام لارنس براگ William Lawrence Bragg به دليل خدماتشان در تحليل ساختارهاي بلوري به وسيله پرتوهاي x

1917 چارلز گلوور باركلا (1877 - 1944) Charles Glover Barkla به دليل كشف پرتوهاي x مشخصه عناصر

1918 ماكس پلانك (1858 - 1947) Max Planck به دليل كشف كوانتوم هاي انرژي

1919 يوهانس اشتارك (1874 - 1957) Johannes Stark به دليل كشف اثر دوپلر در پرتوهاي مثبت و شكافتگي خطوط طيفي در ميدان هاي الكتريكي

1920 شارل ادوارد گيپوم (1861 - 1938) Charles Edouard Guillaume به دليل كشف نابهنجاري ها در آلياژهاي فولادي نيكل، كه امكان اندازه گيري هاي دقيقي را در فيزيك فراهم نمود.

hellgirl
14-09-2007, 01:45
1921 آْلبرت اينشتين (1879 - 1955) Albert Einstein به دليل خدماتش به فيزيك نظري، و به ويژه به خاطر كشف ف.توالكتريك

1922 نيلز بور (1885 - 1962) Niels Bohr به دليل تحقيقاتش در مورد ساختار اتم ها و تابش هاي ناشي از آنها

1923 رابرت اندرروز ميليكان (1868 - 1953) Robert Andrews Millikan به دليل تحقيقاتش در رابطه با بار الكتريكي بنيادي و اثر فوتوالكتريك.

1924 كارل مان گئورگ زيگبان (1886 - 1954) Karl Manne George Siegbahn به دليل كشف ها و پژوهش هايش در زمينه طيف نمايي پرتوايكسي

1925 جيمز فرانك (1882 - 1964) James Franck , گوستاو هرتز (1887 - 1975) Gustav Hertz به دليل كشف قوانين حاكم بر برخورد الكترون با اتم

1926 ژان باتيست پرن (1870 - 1942) Jean Baptiste Perrin به دليل تحقيقاتش در مورد ساختار ناپيوسته ماده و به خصوص كشف تعادل ته نشيني

1927 آرتور كالي هامپتون (1892 - 1962) Arthur Hooly Compton , چارلز تامسون ريز ويلسون (1869 - 1959) Charles Thomson Ress Wilson به دليل ابداع روش مرئي كردن مسير ذرات باردار با چگاليدن بخار

1928 اوئن ويلانز ريچاردسون (1879 - 1959) Owen Willans Richardson به دليل تحقيق درباره پديده گرمايوني و به خصوص به خاطر كشف قانوني كه به نام خودش معروف شد

1929 لويي - ويكتور دوبروي (1892 - 1987) Louis - Victor de Broglie به دليل كشف خصلت موجي الكترون

1930 چارلزاسكارا ونكاتا رامان (1888 - 1970) Chandrasekhara Venkata Raman به دليل فعاليت هايش در رابطه با پراكنش نور و كشف اثري كه به نام خود او معروف شد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:07
1912
دالن , نيلس گوستاو. Nils Gustaf Dalén

ملـیت : سوئدي. متولـد : 30 نوامبر 1869 , استنستروپ , سوئد.

فتـ : 9 دسامبر 1937 , استکهلم.
به خاطر اختراع رگلاتورهاي خودکار براي استفاده در انباشتگرهاي
گازي جهت روشنايي خانه ها و شناورهاي دريايي.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دالن در مؤسسه چالمرز در گوتبورگ آموزش ديد و در 1896 در رشته مهندسي فارغ التحصيل شد. پس از يک سال تحصيل در سويس به سوئد بازگشت. تا 1901 به عنوان مهندس مشاور کار کرد , و بعد به شرکت سوئدي کاربايد و استيلن پيوست. از 1906 , به عنوان رئيس بخش مهندسي , در شرکت انباشتگر گاز , که در عرضه و فروش گاز استيلن فعاليت داشت , به کار پرداخت.
در تلاش براي ايجاد کاربرد جهت گاز استيلن در شناورها و راهنماهاي دريايي , دالن موفق شد که نخستين رگلاتور ( تنظيم کننده ) خودکار را براي روشنايي خانه ها و شناورهاي دريايي اختراع کند. کانتينر آهني , معادل 100 برابر حجم خود محلول استيلن را در استون نگاه مي داشت. دالن , سوپاپي براي توليد درخش هاي نور که مدت آن مي توانست منبع را مشخص کند , اختراع کرد. او , همچنين سوپاپي خورشيدي اختراع کرد که قادر بود نور را در هنگام طلوع آفتاب خاموش کند و شب هنگام دوباره برافروزد. اين سوپاپ براساس اصل انبساط ديفرانسيل و اين واقعيت ساخته شده بود که سطوح سياه بيشتر از سطوح روشن جذب کننده تابش هستند. ميله اي از فلز سياه که در سوپاپ جا گيرد بنا به ميزان نور خورشيد که سوپاپ گازي را مي بندد يا باز مي کند , منبسط يا منقبض مي شود.
دالن در 1913 به علت انفجاري که در آزمايشگاهش روي داد کور شد. با اين حال , تا آخر عمر به تحقيقات و آزمايش هاي خود ادامه داد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:08
Heike Kamerlingh Onnes
1913
کامرلينگ اونس،هايکه.
مليت: هلندي. متولد:21سپتامبر1853 ، کرونينگن ،هلند. متوفي:21فوريه 1926 ، ليدن.
به خاطر تحقيقاتش در باب خصوصيات ماده در دماي پايين که ضمناً به توليد هليوم مايع انجاميد.

کامرلينگ اونس در دانشگاههاي کرونينگن و هايدلبرگ تحصيل کرد. او که شاگرد بونزن و کيرشهوف ، هر دو ، بود در 1879 به گرفتن درجه دکترا نايل شد ، و در سالهاي 1882-1923 کرسي استادي فيزيک تجربي را در دانشگاه ليدن بر عهده داشت. اونس ، در باب رفتار گازها ، نظريه وان در والس ( برندۀ فيزيک 1910 ) را از جهت تجربي ، بخصوص از لحاظ قانون حالات همخوان ، با اندازه گيري پايين ترين دماي قابل دسترسي تقويت کرد. اونس با استفاده از اثر ژول تامسن موفق به ساختن دستگاه پيچيده اي شد که مي توانست ، با خنک کردن گازي که در يک ناوک در حالت انبساط بود ، هليوم را خنک کند. اونس ، همچنين ، درباره مختصات نوري و مغناطيسي مواد در دماي پايين تحقيق کرد ، و در 1911 دريافت که فلزهايي مانند جيوه ، قلع ، و سرب در دماهاي بسيار پايين تبديل به ابر رسانا مي شوند. با اين حال ، توضيح نظري ابررسانايي فقط در دهه 1950 ممکن شد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:09
Max von Laue
1914
فون لاوئه ، ماكس تئودور فليكس.
ملـ : آلماني. متـ : 9 اكتبر 1879 ، پفاندورف در نزديكي كوبلنس.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فتـ : 24 آوريل 1960 ، برلن.
به خاطر كشف پراش اشعه ايكس با بلورها.

فون لاوئه در دانشگاه‌هاي استراسبورگ و گوتينگن در رشته‌هاي رياضيات ، فيزيك و شيمي درس خواند و دكتراي خود را در 1903 از دانشگاه برلن گرفت و در همان جا شروع به تدريس كرد. در 1909 به دانشگاه مونيخ رفت كه رونتگن ( فيزيك 1901 ) نيز آنجا بود. در سال‌هاي بعد ن با دانشگاه‌هاي زوريخ ( 1912 – 1914 ) ، فرانكفورت ( 1914-1919 ) ، و نهايتاً تا 1943 ، همراه با ماكس پلانگ ، با دانشگاه برلن كار كرد.
در حوالي زماني كه رونتگن به كشف اشعه ايكس موفق شد ، چنين فرض مي‌شد كه مختصه ماهوي بلورها ، اگرچه تركيب فيزيكي آنها معلوم نبود ، سختار منظم از اتم‌هاست. ماكس فون لاوئه عنوان كرد كه اگر اين فرضيه درست باشد ، آنگاه اشعه ايكسي كه به يك بلور رخنه كند بايد مانند نوري كه به يك گرانش پراش برخورد مي‌كند واكنش نشان دهد. آزمايشي كه متعاقباً روي بلور سولفات مس به عمل آمد ، لكه‌هاي سياه و منظم بر يك صفحه عكاسي كه عقب بلور قرار داده شده بود ايجاد كرد. اين امر ناشي از عدم تابش بلور بود و به « نمودار لاوئه ) مشهور شد. پراش اشعه ايكس با بلور باعث تثبيت ماهيت الكترومغناطيسي موج آن شد و الگوي عكاسي كه با بلور داراي ساختار شناخته شده پديد آمد ، به شناخت طول موج پرتوي اشعه ايكس كمك كرد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:10
Sir William Henry Bragg William Lawrence Bragg
1915
براگ ، سر ويليام هنري.
مليت : بريتانيايي. متولد: 2ژوئيه 1862 ، وستوارد ، کمبرلند ، انگلستان. متوفي: 12مارس 1942 لندن.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

براگ ، سر ويليام لارنس.
مليت: بريتانيايي. متولد:31 مارس1890 ، آدلائيد ، جنوب استراليا. متوفي:1ژوئيه 1971 ، لندن.
به خاطر خدمات آنها در تحليل ساختار بلور به واسطه اشعه ايکس.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هنري براگ در ترينيتي کالج ،کيمبريج ، تحصيل کرد و در همان جا براي مدتي کوتاه ، پيش از آنکه در 1886 به عنوان استاد رياضيات و فيزيک به آدلائيد برود ، به تدريس پرداخت. او در 1908 به عنوان استاد کاونديش در ليدز (1915) به انگلستان بازگشت و پس از شرکتي کوتاه در جنگ به استادي يو نيورسيتي کالج لندن اشتغال يافت.
در1923 به عنوان مدير به آزمايشگاه فاراده پيوست و تا آخر عمر در همين سمت باقي بود. در 1935-1940 رياست انجمن سلطنتي را برعهده داشت. لارنس براگ در کالج سنت پيتر ، آلائيد ، تحصيل کرد ودر 1909 به تزينيتي کالج ، کيمبريج ، پيوست. از 1914 تا 1919 در کيمبريج به آموزش علوم طبيعي ودر دانشگاه منچستر به استادي فيزيک اشتغال داشت و بعد به مديريت آزمايشگاه ملي فيزيک در کيمبريج شد و اين پست را تا 1953 برعهده داشت. در سال هاي 1953- 1966 مدير موسسه پادشاهي بريتانياي کبير بود. مسئله ماهيت اشعه ايکس به دست گروه لاوئه ، که کشف کردکه تابش ناشي از پراش است ، مثل نور که از گرايش پراش مي شود ، حل شده بود. نتيجه امر، به عنوان شاهدي قطعي بر ماهيت موجي اشعه ايکس تلقي شده بود.
هنري براگ و پسرش ويليام به کشف لاوئه علاقه مند شدند وشروع به بررسي تغيرات احتمالي در آن کردند. آنها اين نظر را مطرح ساختند که اشعۀ ايکس در برخورد با صفحات اتمي ممکن است همان باز تابي را نشان دهد که نور در برخورد با آينه نشان مي دهد. بر اساس اين فرضيه ، براگ ها توانستند در باب ارتباط طول موج تابشي اشعه ايکس با فضاي موجود بين صفحه هاي اتمي در بلور توضيحي رياضي عرضه کنند. اين رابطه اکنون به نام " قانون براگ" معروف است ، و کار آنها اساس بلورشناسي اشعه ايکس را بنيان گذاشت. آنها بعد به مطالعه روابط اروني( معکوس) علاقه مند شدند و بر اين اساس فضاي بين اتم ها در يک بلور را با استفاده از طول موج شناخته شده اشعه ايکس محاسبه کردند. اين روش ، هنوز هم به عنوان ابزار بررسي ساختار اتمي مواد بلوري و ، بخصوص، مولکول هاي آلي پيچيده که بدون استفاده از اين روش در برابر تحليل هاي دقيق و مشروح مولکولي مقاومت مي کنند ، به کار مي رود.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:11
Charles Glover Barkla
1917
بارکالا ، چارلزگلاور.
مليت: بريتانيايي. متولد : 17ژوئن1877 ، وئدنس ، لانکاشر. متوفي :23اکتبر 1944 ، ادينبارو.
به خاطر کشف مشخصه رونتگن تابش عناصر.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بارکالا در يونيورسيتي کالج ليورپول رياضيات و فيزيک خواند و بعد در آزمايشگاه کاونديش کيمبريج ، تحت نظر ج.ج.تامپسن ( فيزيک 1906 )کار کرد.
در 1902-1909 استاد دانشگاه ليورپول ، در 1909-1912 استاد فيزيک دانشگاه لندن ، و از 1913 استاد فلسفه طبيعي در دانشگاه ادينبارو بود. چارلز بار کلا کشف کرد که اشعه ايکس توسط ، گازها ، به نسبتي متناسب با چگالي آنها (و بنابراين ، وزن مولکول هاي آنها )، پراکنده مي شود. پس استنتاج کرد که اتم هاي حجيم تر داراي الکترون هاي بيشتري هستند و، در نتيجه ، مفهوم عدد اتمي پديد آمد. وي ، همچنين ، کشف کرد که اشعه ايکس داراي موج هاي عرضي ( و نه طولي ) است. بارکالا نخستين کسي بود که نشان داد که وقتي اشعه ايکس جذب ماده مي شود ، تابش ثانوي پديد مي آيد. اولي شامل اشعه ايکس پراکنده با کيفيت غيرمتغير است ، در حالي که دومي ، يعني تابش فلوئورسان ، مشخصه جسم پراکنده دارد و با جذب گزينشي پرتو اوليه همراه است. او دو گونه مشخصه اشعه کشف کرد ,يکي که جنبه نفوذي بيشتري داشت تابش k، و ديگري که اين جنبه را کمتر دارا بود تابش l ، خوانده شد.اچ.جي.ج. موزلي در باب اندازه گيري بسامد ماهيت نفوذي اشعه ايکس در جدول تناوبي تحقيق کرد و معناي عدد اتمي را روشن ساخت.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:11
Max Karl Ernst Ludwig Planck
1918
پلانک ، ماکس کارل ارنست لودويگ.
مليت :آلماني. متولد:23آرويل1858 ، کيل ، شلسويگ هولشتاين. متوفي: 4 اکتبر 1947 ، گوتينگن، آلمان غربي.
براي قدرداني از خدمتي که با کشف انرژي کوانتا به پيشبرد فيزيک کرد.

پلانک در برلن و مونيخ دانشگاهي کرد و درجه دکترايش را در 1880دريافت داشت. سپس به کيل رفت و در دانشگاه آنجا از1885 استاد فيزيک شد. در1888 به برلن رفت واز 1930 به رياست موسسه قيصر ويلهم منصوب شد و تا 1937 ،که در اعتراض به آزار و پيگرد دانشمندان يهودي از سوي نازي ها استغفا داد ، درآن سمت باقي بود. پس از جنگ دوم ، اين موسسه به گوتينگن منتقل شد و نام آن به موسسه ماکس پلانک تغيير يافت و خود پلانک به رياست آن منصوب گرديد. ماکس پلانک واضع نظريه کوانتوم نوين است. در اوايل سالهاي 1900 ، نظريه کوانتوم ، همراه با نظريه نسبيت اينشتين ، تحولي بنيادي در نگرش به جهان و کيهان پديد آورد و به جرئت مي توان گفت که نقطه عطفي در پيشرفت فيزيک نوين بود.
بنا به نظريه کوانتوم ، همه فرآيندها در رشته اي از جهش ها شکل مي گيرند. انرژي که مي تواند موجود باشد. ماده ، انرژي را جذب و به صورت کوانتا رها مي کند. انرژي يک کوانتوم مشخص از ضرب کردن بسامد تابش در ثابت h حاصل مي شود ، همان " کوانتوم حرکت" که به ثابت پلانک مشهور است. در نتيجه ، کوانتاي تابشي با بسامد قوي ، مثل اشعه ايکس ، داراي انرژي بيشتري از امواج راديويي است که کوانتايي با بسامد ضعيف دارند. مقدارh بسيار کم است و تصور مي شود که بنيا نگر فرآيند ريشه اي همه پديده هاي فيزيکي باشد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:12
Johannes Stark
1919
استراک ، يو هانس.
مليت: آلماني. متولد :15آرويل 1874 ، شيکنهاف ، باواريا.

متوفي : 21ژوئن1957 ، ترانشتاين.
به خاطر کشف اثر دوپلر در اشعه کانال وتجزيه خطوط طيفي در ميدانهاي الکتريکي.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

استراک در 1900تا 1917 در دانشگاه گوتينگن درس مي داد ، و در 1918-1922 استاد فيزيک در گر يفسوالد بود. در دانشگاه ورزبورگ نيز تدريس کرد. او که نظريه پردازي نژادي و يکسره ضد يهود بود، در سالهاي 1933-1939 رياست موسسه فيزيک فني رايش را بر عهده داشت و ( بعد از جنگ ) ، به حکم دادگاه نازي زدايي آلمان ، چهار سال در اردوگاه کار اجباري زنداني شد. اشعه کانال عبارت است از يون هاي مثبت بارداري که در جريان رسانش الکتريسيته در گازها ، به علت تفاوت بلا لقوۀ کاربردي ، به کاتود هدايت مي شوند واز کانال ها (حفره ها ) کاتود عبور مي کنند.
استارک ، در مورد خطوط ئيدروژني ، تغييري در بسامد نوري تابنده از اين ذره ها پايه گذاشت. وي ، با قرار دادن الکترود سومي درست در چند ميلي متري پشت کاتود سوراخ شده و با ايجاد ميداني الکتريکي با قدرت 20،000 ولتاژ بين ، آنها کشف کرد که خطوط طيفي تجزيه شدند. اين يافته که به "اثر استراک" معروف شد، در مکانيک کوانتوم تر کيب شد و با موج مکانيک سازگاري دارد.

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 11:12
Charles Edouard Guillaume
1920
گيوم , شارل ادوار.
مليت : فرانسوي. متولد:15فوريه ، سويس. متوفي :13ژوئن 1938 ، سوره ، نزديک پاريس.
به خاطر خدمتي که با کشف نابهنجاري هاي آلياژهاي نيکل فولاد در دقيق اندازه گيري هاي فيزيکي انجام داد.

گيوم دکترايش را در 1878 از پلي تکنيک زوريخ دريافت کرد و به مدت پنج سال به عنوان افسر توپخانه در خدمت ارتش بود. در 1883 به "دفتر بين المللي وزنها و مقياس ها "درسوره پيوست و تا زماني که به عنوان رئيس اين دفتر بازنشسته شد(1936)، کار راهه اي موفقيت آميز در همان جا داشت. شهرت گيوم به خاطر کار روي آلياژهاي آهن ونيکل بود. درآغازفکار اصلي او به دماسنجي مربوط مي شد و رساله عملي در باب دماسنجي دقيق وي به صورت مرجع اصلي هواشناسان درآمد.کار تطبيقي گيوم روي انبساط حرارتي معيارهاي طول ، او را به تحقيق درباره آلياژهاي مختلف کشاند. و اين امر باعث کشف الياژهاي فرونيکلي انوار7 با ضريب انبساط بسيار کم ، و آلياژ پلانينيت با اهنگ انبساطي در حدود شيشه شد. آلياژ انوار در نوارهاي نقشه برادران ، پاندول هاي ساعت، و ابزارهاي دقيق مختلف ديگر به کار مي رود. پلانينيت معمولا هنگامي که بخواهند فلزي را در شيشه اي مهر کنند کاربرد دارد.

hellgirl
14-09-2007, 11:58
1932 ورنر هايزنبرگ (1901 - 1976) Werner Heisenberg به دليل سهم مهمي كه در ابداع مكانيك كوانتوي داشت.

1933 اروين شرودينگر (1887 - 1961) Erwin Schrodinger , پاؤل آدرين موريس ديراك (1902 - 1984) Paul Adrien Maurice Dirsc به دليل كشف و ابداع شكل هاي جديد و پربار نظريه اتمي

1935 جيمز چادويك (1891 - 1974) James Chadwick كشف نوترون

1936 ويكتور فرانتس هس (1883 - 1964) Victor Franz Hes كشف تابش كيهاني

كارل ديويد آندرسون (1905 - 1991) Carl David Anderso كشف پوزيترون

1937 كلينتون جوزف ديويسون (1881 - 1958) Clinton Joseph Davisson ,
جورج پاگت تامسون (1892 - 1975) George Paget Thomso به دليل كشف تجربي
پراش الكترون ها توسط بلورها.

1938 انريكو فرمي (1901 - 1954) Wnrico Fermi به دليل نشان دادن پرتوزايي مصنوعي بعضي عناصر در اثر دريافت تابش نوترون، و كشف بعضي واكنش هاي هسته اي كه با تاباندن نوترون هاي كند ايجاد مي شود.

1939 ارنست اورلاندو لارنس (1901 - 1958) Evnest Orlndo Lawrence به دليل اختراع و تكميل سيكلوترون و نتايج حاصل از آن،به خوصوص درمورد عناصرپرتوزاي مصنوعي

1943 اوتو اشترن (1888 - 1969) Otto Stern به دليل سهمش در ابداع روش پرتو مولكولي و به دليل كشف گشتاور مغناطيسي پروتون.

hellgirl
14-09-2007, 12:54
1944 ايزيدوز ايزاك رابي (1898 - 1988) Isidor Isaac Rabi به دليل ابداع روش تشديد براي ثبت خواص مغناطيسي هسته هاي اتمي.

1945 ولفگانگ پائولي (1900 - 1958) Wolfgang Pauli به دليل كشف اصل طرد، كه به اصل پائولي هم معروف است.

1946 پرسي ويليامز بريجمن (1882 - 1961) Percy Williams Bridgman به دليل اختراع وسيله اي براي توليد فشارهاي فوق العاده زياد و كشفهايي كه از اين طريق در زمينه فيزيك فشارهاي بالا داشته است.

1946 سر ادوارد ويكتور اپلتون (1892 - 1965) Sir Edward Victor Appleton به دليل پژوهش هايش در مورد فيزيك جو بالايي، به خصوص به دليل كشف لايه معروف اپلتون.

1948 پاتريك مينارد استوارت بلاكت (1897 - 1974) Patrick Maynard Stuart Blackett به دليل تكميل روش اتاقك ايري ويلسون، و واقعيت هايي كه به وسيله اين روش در زمينه هاي فيزيك هسته اي و تابش كيهاني كشف كرد.

1949 هيدكي يوكاوا (1907 - 1981) Hideki Yukawa به دليل پيشگويي وجود مزونها بر پايه تحقيقات نظري اش درباره نيروهاي هته اي.

1950 سيسل فرانك پاول (1903 - 1969) Cecil Frank Powell به دليل تكميل روش نورنگاشتي مطالعه فرآيندهاي هسته اي و كشف هايش در مورد مزونها با استفاده از اين روش.

1951 جان داگلاس كاكرافت (1897 - 1967) John Douglas Cockcroft , ارنست توماس سينتون والتون (1903 - ) Ernest Thomas Sinton Walton به دليل كار پيشگامانه اش در مورد استحاله ي هسته هاي اتمي به وسيله ذرات اتمي شتابدار.

1952 فليكس بلوخ (1905 - 1983) Felix Bloch , ادوارد ميلز پورسل (1912 - ) Edward Mills Purcell به دليل طرح روش هاي نو براي آزمايش هاي دقيق مغناطيسي هسته اي و كشف هاي مربوط به آن.

1953 فريتس زرنيكه (1888 - 1966) Frits Zernike به دليل ارائه روش تباين فاز، به خصوص به دليل اختراع ميكروسكوپ تباين فاز.

hellgirl
14-09-2007, 13:05
سلام دوستان
ممنون از همكاريتون
به خصوص مي خوام يه تشكر ويژه از Mohammad Hosseyn عزيز كه مطالبش رو تو اين تاپيك قرار مي ده

راستش من سال هاي زندگي ارنست توماس سينتون والتون و ادوارد ميلز پورسل رو نمي دونم و خوشحال مي شم اگه اطلاعي دارين در اختيارم قرار بدين
با تشكر

Mohammad Hosseyn
14-09-2007, 15:15
سلام دوستان
ممنون از همكاريتون
به خصوص مي خوام يه تشكر ويژه از Mohammad Hosseyn عزيز كه مطالبش رو تو اين تاپيك قرار مي ده

راستش من سال هاي زندگي ارنست توماس سينتون والتون و ادوارد ميلز پورسل رو نمي دونم و خوشحال مي شم اگه اطلاعي دارين در اختيارم قرار بدين
با تشكر
من از فعالیت خوب و قرار دادن اطلاعات جالب شما تشکر می کنم ...

دقیقا از سال های زندگی این دانشمندان خبر ندارم ... ایشالله براتون پیدا می کنم ...

خوشحال می شیم اگه ادامه بدید ...
با تشکر .

hellgirl
14-09-2007, 18:26
سلام دوستان
از اينجا به بعد من اطلاعات كمتري در رابطه با سال هاي زندگي اين دانشمندان دارم
اما از هر كسي كه مي تونه كمكم كنه خواهش مي كنم دريغ نكنه
با تشكر


***


1954 ماكس بورن (1882 - 1970) Max Born به دليل پژوهش هياي بنيادي اش در مكانيك كوانتومي، به خصوص به علت تعبير آماري تابع موج.

1954 والتر بوث (1891 - 1957) Walther Bothe به دليل ابداع روش تطابق و كشفهايش با استفاده از اين روش.

1955 ويليز اوژن لمب (1913 - ----) Willis Eugne Lamb به دليل كشفهايش در مورد ساختار ريز طيف هيدروژن.

1955 پولي كارپ كوش (1911 - ----) Polykarp Kusch به دليل تعيين دقيق گشتاور مغناطيسي الكترون

1956 ويليام شاكلي (1910 - 1989) William Shockley , جان باردين (1908 - 1991) John Bardeen
, والتر هاوزر براتين (1902 - 1987) Walter Houser Brattain به دليل پژوهش هايشان درباره نيمرساناها و كشف اثر ترانزيستور.

1957 چن نينگ يانگ (1922 - ----) Chen King Yang , تسونگ دائولي (1926 - ----) Tsung Dao Lee به دليل پژوهش بنيادي شان در مورد قوانين پاريته كه منجر كشف هاي مهمي در مورد ذرات بنيادي گشت.

hellgirl
14-09-2007, 21:12
1958 پاول آلكسيويچ چرنكوف (1904 - ----) Pavel Aleksejevic Cerenkov , ايليا ميخائيلويچ فرانك
(1908 - 1990) IIja Michajlovic Frank , ايگور ايوانويچ تام (1895 - 1971) Igor Evgenevic Tamm به دليل كشف و تعبير اثر چرنكوف.

1959 اميليو جينو سگري (1905 - 1989) Emilio Gino Segre , اوئن چمبرلين (1920 - ----)
Owen Chamberlian به دليل كشف پادپروتون.

1960 دونالد آرتور گليزر (1926 - ----) Donald Arthur Glaser به دليل اختراع اتاقك حباب.

1961 روبرت هوفشتاتر (1915 - 1990) Robert Hofstadter به دليل مطالعات بديع اش در مورد پراكنش الكترون در هسته هاي اتمي و كشف هايش درباره ساختار نوكلئون ها.

1961 رودولف لودويگ موسبائر (1929 - -----) Rudolf Ludwig Mossbauer به دليل تحقيقاتش در مورد جذب تشديدي پرتوهاي گاما و كشف اثري در همين زمينه كه به نام خود او معروف شده است.

1962 لف داويدويچ لانداؤ (1908 - 1968) Lev Davidovic Landau به دليل نظريه هاي بديع اش در مورد ماده چگال، به خصوص در مورد هليوم مايع.

1963 يوجين پال ويگنر (1902 - ----) Eugene Paul Wigner به دليل سهمش در تدوين نظريه هسته اتم و ذرات بنيادي، به خصوص از طزيق كشف و كاربرد اصول بنيادي تقارن.

1963 ماريا جو پرت ماير (1906 - 1972) Maria Goeppert Mayer , جي. هانس. دي. ينسن (1907 - 1973) J. Hans. D. Jensen به دليل كشفهايش در رابطه با ساختار پيوسته اي هسته.

1964 چالز تاونز (1915 - ----) Charles H. Townes , نيكولاي باسوف (1922 - ----) Nikolai G. Basov , الكساندر پرو خوروف (1916 - ----) Alezander M. Prochorov به دليل كارهاي اساسي شان در زمينه الكتريك كوانتومي، كه منجر به ساخت نوسانگرها و تقويت كننده ها بر پايه اصل ميزر - ليزر شد.

1965 سن-ايتير و توماناگا (1906 - 1979) Sin - Itiro Tomonaga , جوليان شوينگر (1918 - ----)
Julian Schwinger , ريچارد فاينمن (1918 - 1988) Richard P. Feynman به دليل تحقيقات بنيادي شان در زمينه الكتروديناميك كوانتومي كه پيامدهاي مهمي در فيزيك ذرات بنيادي داشت.

hellgirl
15-09-2007, 00:03
سلام دوستان
مي خوام از اين به بعد علاوه بر اين اطلاعات مختصري كه در اختيارتون قرار مي دم
اطلاعات مفيدتر، جامع تر و كامل تري رو بذارم
كه اميدوارم به دردتون بخوره
موفق باشين

hellgirl
15-09-2007, 00:16
ويلهلم كنراد رونتگن
Wilhelm Konrad Rongten
1845 - 1923

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در سال 1895 فيزيکدان آلماني ويلهلم کنراد رونتگن پرتوهاي ايکس را بر حسب تصادف کشف کرد. رونتگن مشغول تکرار آزمايشهاي فيزيکدانان ديگري بود که در آنها الکتريسيته با ولتاژ زياد به هوا يا گازهاي ديگري که در لامپ شيشه اي نيمه خلأيي قرار داشتند، تخليه مي شد. از سال 1858 مي دانستند که ديواره هاي لامپ شيشه اي در مدت تخليه ي الکتريسيته به صورت فسفرسان مي درخشند. در سال 1878 سرويليام کروکس «پرتوهاي کاتدي» ايجاد کننده ي اين فسفرساني را به عنوان «جرياني از مولکولهاي در حال پرواز» توصيف کرد، اما اکنون مي دانيم که پرتوهاي کاتدي در واقع جريان الکترونهايي هستند که از کاتد گسيل مي شوند و ضربه ي برخورد اين الکترونها با ديواره ي
لامپهاي شيشه اي است که ايجاد فسفر ساني مي کند.

تابلوهاي نئون، لامپهاي تلويزيون و چراغهايي مهتابي همه کاربردهاي امروزي اين آزمايشها هستند. درون چراغهاي مهتابي از مواد بسيار فلوئورسان پوشيده مي شود تا رنگها و روشنايي هاي مختلف ايجاد شوند.

در سال 1892 هاينريش هرتز، نشان داد که پرتوهاي کاتدي از صفحه هاي نازک فلزي عبور مي کنند. دو سال بعد فيليپ لنارد، لامپهاي تخليه اي ساخت که منافذ آلومينيمي نازکي داشتند. اين منافذ پرتوهاي کاتدي را از خود به بيرون لامپ عبور مي دادند و در آنجا بود که مي شد اين پرتوها را بر اساس نوري که بر صفحه اي از ماده ي فلوئورسان ايجاد مي کردند، تشخيص داد (از چنين صفحه هايي براي آشکار سازي نور فرابنفش هم استفاده مي شد)؛ اما معلوم شد که در فشارهاي معمولي بيرون از لامپ خلأ، پرتوهاي کاتدي فقط دو يا سه سانتيمتر در هوا
سير مي کنند.

رونتگن برخي از اين آزمايشها را تکرار کرد تا خود را با روشهاي انجام آنها آشنا سازد. سپس تصميم گرفت ببيند آيا مي تواند پرتوهاي کاتدي ساتع شده از يک لامپ خلأ تمام شيشه اي نظير آنچه کروکس استفاده کرده بود – لامپي که هيچ منفذ آلومينيمي نداشته باشد – تشخيص دهد يا نه. هيچ کس در چنين وضعي پرتوهاي کاتدي را مشاهده نکرده بود. رونتگن باخود انديشيد که امکان دارد علت ناتواني اين باشد که فسفرساني شديد لامپ کاتدي، فلوئورساني ضعيف صحفه ي آشکارساز را تحت الشعاع قرار مي دهد. براي امتحان اين نظريه، پوشش مقوايي سياهرنگي براي لامپ کاتدي درست کرد. آنگاه براي آنکه مؤثر بودن پوشش را بيازمايد، اتاق را تارک و سيم پيچ پرولتاژ را روشن کرد تا لامپ به کار افتد. وقتي مطمئن شد پوشش سياهي که ساخته است واقعاً لامپ را مي پوشاند و به هيچ نور فسفرساني اجازه ي عبور نمي دهد، رفت که سيم پيچ را خاموش و چراغهاي اتاق را روشن کند تا صفحه ي فلوئورسان را در فواصل مختلف از لامپ خلأ قرار دهد.

اما در همان لحظه متوجه نور ضعيفي شد که از نقطه اي در آن اتاق تاريک که حدود يک متر با لامپ خلأ فاصله داشت، مي درخشيد. نخست انديشيد شايد در پوشش سياهرنگ اطراف لامپ سوراخ کوچکي باشد، که نور آن در آينه اي منعکس شده است. اما هيچ آينه اي در اتاق نبود. وقتي بار ديگر مقداري الکتريسيته را به لامپ کاتدي تخليه کرد، ديد باز نوري که همچون ابرهاي سبز محوي همگام با افت و خيز تخليه هاي الکتريکي لامپ کاتدي حرکت مي کرد در همان نقطه ظاهر شد. رونتگن با شتاب کبريتي روشن کرد و با شگفتي مشاهده کرد که منشأ آن نور مرموز صفحه ي فلوئورسان کوچکي بود که قصد داشت از آن به عنوان آشکار ساز در لامپ کاتدي پوشش دارش استفاده کند؛ اما صفحه در يک متري لامپ برميزي قرار داشت.

رونتگن بلافاصله متوجه شد که پديده ي کاملاً جديدي را مشاهده کرده است. اين پرتوهاي کاتدي نبودند که صفحه را از فاصله ي يک متري روشن کرده بودند! رونتگن در چندين هفته پس از آن واقعه با سختکوشي خود را وقف بررسي اين شکل جديد تابش کرد و يافته هاي خود را در مقاله اي که به تاريخ 28 دسامبر سال 1895 تحت عنوان «مکتوبي اوليه درباره ي نوعي پرتو جديد» در وورتزبرگ منتشر شد، شرح داد. گرچه رونتگن اکثر ويژگيهاي کيفي و بنيادين اين پرتوهاي جديد را در مقاله ي خود به دقت شرح داد، اما نامي که براي آنها انتخاب کرد نشان مي داد هنوز به ماهيت دقيقشان پي نبرده است. او آنها را پرتوهاي ايکس يا مجهول ناميد (بسياري از اوقات آنها را پرتوهاي رونتگن خوانده اند).

وي گزارش داد که اين پرتوهاي جديد برخلاف آنچه در مورد پرتوهاي کاتدي مشاهده شده بود، تحت تأثير آهنربا قرار نمي گيرند. نه تنها برخلاف پرتوهاي کاتدي که تنها 2 تا 3 سانتيمتر در هوا سير مي کردند، تا بيش از يک متر در هوا نفوذ مي کردند، بلکه (آن طور که در مقاله اش آمد):
همه ي اجسام در مقابل اين عامل شفاف اند، گرچه شفافيت آنها با يکديگر بسيار متفاوت است. کاغذ بسيار شفاف است؛ ديدم صفحه ي فلوئورسان از پشت کتاب مجلدي که حدود هزار صفحه بود به روشني مي درخشيد. به همين ترتيب فلوئورساني از پشت دو دسته ورق نيز ظاهر مي شد. تکه هاي ضخيم چوب نيز شفاف اند و تخته هاي چوب کاج که دو يا سه سانتيمتر ضخامت داشته باشند تنها اندکي آن را جذب مي کنند. گرچه صفحه اي آلومينيمي به ضخامت حدود پانزده ميليمتر اثر پرتو را تا حد زيادي کاهش مي داد، اما باعث قطع کامل فلوئورساني نمي شد. اگر دستي در ميان لامپ تخليه و صفحه قرار گيرد، سايه ي تيره تر استخوانها در تصوير شبح گونه و نيمه تاريک خود دست ديده مي شود.

وي دريافت که حتي مي تواند چنين تصاويري از استخوانها را بر شيشه ي عکاسي ثبت کند. اين ويژگي پرتوهاي ايکس بي درنگ توجه جامه پزشکي را به خود جلب کرد. در مدت بسيار کوتاهي، در بيمارستانهاي سرتاسر دنيا به طور معمول از پرتوهاي ايکس براي تشخيص استفاده شد.

در تاريخ علم کمتر واقعه اي روي داده است که به اندازه ي کشف رونتگن چنين تأثير شگرفي داشته باشد. هنوز يک سال از انتشار مقاله ي اوليه اش نگذشته بود که 49 کتاب و رساله و بيش از هزار مقاله درباره ي پرتوهاي ايکس منتشر شد. اما بيست سال طول کشيد تا پيشرفت چشمگيري وراي آنچه رونتگن در زمينه ي ويژگيهاي تابش ايکس عرضه کرد، حاصل شود. وقتي فرهنگستان علوم سوئد جوايز نوبل را براي نخستين بار در سال 1901 توزيع کرد، کسي که براي دريافت جايزه ي فيزيک انتخاب شد رونتگن بود. مسلماً براي فرهنگستان جاي بسي خوشوقتي بود که نخستين جايزه را به افتخار چنين موفقيت عظيمي اعطا کند.

hellgirl
15-09-2007, 00:34
سرگذشت ويلهلم كنراد رونتگن
Wilhelm Konrad Rongten:
1845 - 1923

ويهلهم کنراد رونتگن در سال 1845 در لِنپ پروس به دنيا آمد. پس از آنکه در سه سالگي به همراه خانواده اش به هلند نقل مکان کرد، تحصيلات ابتدايي خود را در آنجا گذراند. رونتگن پس از پشت سرگذاشتن دوره ي کوتاهي در دانشکده ي فني و دانشگاه اوترخت، به دانشکده ي پلي تکنيک زوريخ راه يافت و در آنجا دانشنامه اي در مهندسي مکانيک گرفت. اما به تدريج به علوم محض بيش از مهندسي علاقه مند شد و مطالعات خود را در زمينه رياضيات و فيزيک آغاز کرد. پس از تحصيل زير نظر آگوست کانت، و ارائه پايان نامه اي تحت عنوان «مطالعه ي گازها»، از دانشگاه زوريخ دکترا گرفت. يک سال بعد به دنبال کانت به وورتزبرگ و سپس استراسبورگ رفت، که در آنجا رونتگن براي نخستين بار به سمت استادي نايل آمد. در سال 1888 مقام استادي فيزيک و سرپرستي انستيتو فيزيک دانشگاه وورتزبرگ را بر عهده گرفت. 12 سال عهده دار اين مقام بود و در همينجا پرتوهاي ايکس را کشف کرد. در سال 1900، دولت باواريا از او دعوت کرد تا سرپرستي انستيتوي فيزيک مونيخ را بپذيرد و رونتگن باقيمانده ي عمرش را در همانجا گذراند. وي در سال 1923 در 78 سالگي در گذشت.
شايد اگر رونتگن در بخش عمده اي از آزمايشهايش از معرض پرتوهاي ايکس محافظت نمي شد، عمر بسيار کوتاهي مي کرد. وي در آزمايشگاهش اتاقکي را، نه براي حفاظت در برابر اشعه، بلکه براي سهولت ظهور شيشه هاي عکاسي در روز، ساخته بود. بدين ترتيب رونتگن در طي عمر خود تا حدي از آثار مرگبار قرارگيري در معرض پرتوهاي ايکس مصون ماند.

hellgirl
15-09-2007, 00:44
آنتوان هانري بكرل
Antoine Henri Becquerel
1852 - 1908

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کشف پرتوزايي طبيعي به دست هنري بکرل، اندکي پس از کشف پرتوهاي ايکس به دست رونتگن صورت گرفت، و بي دليل هم نبود. بکرل مقاله اي را که در آن رونتگن پرتوهاي نافذ جديد خود را ناشي از پرتوهاي کاتدي مي دانست خوانده بود. خود اين پرتوهاي کاتدي در شيشه ي لامپهاي کاتدي موجب فسفرساني مي شدند، بنابراين بکرل استدلال کرد که شايد برخي از موادي که تحت تأثير نور مرئي فسفرسان مي شوند، از خود پرتو نافذي شبيه به پرتوهاي ايکس گسيل مي کنند. نظريه ي نادرستي بود، اما در هر حال نظريه اي بود که به کشف ارزشمندي انجاميد.

بکرل ترکيب فسفرسان اورانيم را انتخاب کرد. براي آنکه نظريه ي خود را بيازمايد، صفحه ي عکاسي را در کاغذ سياهي پيچيد، بلوري از ترکيب اورانيم را بر شيشه ي کاغذ پيچي شده گذاشت، و مجموعه را در معرض آفتاب قرار داد. وقتي صفحه ي عکاسي را ظاهر کرد، تصويري از بلور اورانيم بر آن نقش بسته بود. بکرل که تجربه گر دقيقي بود، قبلاً پيش بيني کرده بود که کاغذ سياه شيشه ي عکاسي را از معرض آفتاب حفظ خواهد کرد، بنابراين اطمينان داشت که آفتاب تنها علت تأثير پذيرفتن صفحه نبود. وي اين آزمايش را تأييدي بر نظريه ي خود دانست.

بعد تصادفي روي داد، يا دست کم حادثه اي طبيعي اتفاق افتاد، که نه تنها در فيزيک و شيمي، بلکه در حيات تمامي ساکنان اين سياره، سرآغاز عصر جديدي شد: عصر اتمي و هسته اي. آفتاب چندين روز در پاريس نتابيد ( که اتفاق نادري نبود). چون بکرل وجود آفتاب را براي ايجاد فسفرساني اورانيم ضروري مي دانست، آزمايشهايش را موقتاً رها کرد و بلور اورانيم را در کشويي روي شيشه ي عکاسي کاغذ پيچي شده اي گذاشت.

بکرل پس از چندين روز شيشه ي عکاسي را در کنار بلور اورانيم در کشو بود، ظاهر کرد. انتظار داشت تنها تصوير محوي از بلورها که نتيجه ي اندک فسفرساني باقيمانده ي بلور اورانيم بود، بر شيشه ببيند. اما در کمال شگفتي ديد که وضوح تصوير درست مثل موقعي بود که بلور اورانيم و فيلم کاغذ پيچي شده در نور آفتاب قرار گرفته باشد! در اين هنگام بکرل نتيجه ي درستي از مشاهده ي خود گرفت: اثر آفتاب در ايجاد فسفرساني بلور اورانيم هيچ ربطي به تأثير پذيرفتن شيشه ي عکاسي پوشيده ي زيرش نداشت، بلکه اين تأثير ناشي از خود بلور اورانيم بود، که حتي در تاريکي هم شيشه ي عکاسي را متأثر مي ساخت.

بکرل شروع کرد به آزمايش تمام نمونه هاي اورانيم که توانست بدانها دسترسي پيدا کند تا پرتوهايي را که از وراي کاغذ سياه موجب تأثير گذاشتن بر فيلم عکاسي شده بودند بيابد – مسلماً اين پرتوها، پرتوهاي نور طبيعي نبودند. او دريافت که هر ترکيب خالص اورانيم يا حتي سنگ معدن ناخالص اورانيم هم اين ويژگي را دارد. وي توانست ميزان تابش اين مواد را با استفاده از برقنما (الکتروسکوب) بسنجد، چون اين پرتوها در هواي که از آن عبور مي کردند باعث ايجاد يونهاي باردار مي شدند. طرز کار برقنما بر اين واقعيت استوار است که بارهاي همنام يکديگر را دفع مي کنند. نيروي دافعه را مي توان با مشاهده ي حرکت يک رساناي انعطاف پذير در خلاف جهت يک نيروي بازگرداننده ي مکانيکي، آشکار کرد.

بکرل متوجه شد که جز يک مورد، در تمام نمونه ها ميزان تابش با درصد اورانيم در ترکيب يا سنگ معدن نسبت مستقيم دارد. آن يک مورد استثنايي سنگ معدني به نام پيچبلند بود، که ميزان تابش آن چندين برابر بيشتر از اورانيم خالص بود. اين يافته باعث شد بکرل نتيجه بگيرد که در اين سنگ معدن ماده اي غير از اورانيم وجود دارد که پرتوزايي آن بسيار از اورانيم است.

در اينجاست که «کوري» ها وارد ماجراي پرتوزايي مي شوند (اتفاقاً لفظ پرتوزايي از ابداعات ماري کوري است). پروفسور بکرل پيشنهاد کرد که ماري اسکلو دوسکا کوري شناسايي ناخالصي پرتوزاي ناشناخته در سنگ معدن اورانيم يا پيچبلند را موضوع طرح پژوهشي دکتراي خود قرار دهد. ماري با کمک همسر فيزيکدانش پي ير، از حدود 5/1 متر مکعب سنگ معدن پيچبلند شروع کرد، هر بار روي حدود 20 کيلوگرم به پژوهش پرداخت و مخلوط مذاب آن را با ميله هاي آهني در ظروف يکپارچه آهني به هم مي زد. آن دو با اين سختکوشي خود موفق به جداسازي دو عنصر جديد از پيچبلند شدند که از اورانيم پرتوزاتر بودند. اولي را به احترام زادگاه ماري، لهستان، پولونيم ناميدند، و دومي را بر اساس معادل واژه ي تابش، راديم خواندند. پولونيم 60 برابر و راديم 400 برابر پرتوزاتر از اورانيم است. ميزان بازدهي در حدود يک جزء راديم به ازاي هر ده ميليون جزء سنگ معدن بود. کوري ها کشف راديم و پولونيم را در سال 1898، تنها دو سال پس از کشف پرتوزايي طبيعي به دست بکرل، اعلام کردند. ماري و پي ير کوري جايزه ي نوبل فيزيک را در سال 1903 با بکرل مشترکاً برنده شدند؛ نيمي از جايزه به بکرل به سبب «کشف پرتوزايي خود به خودي» و نيمي ديگر به کوري ها به سبب «تحقيقات مشترک آن دو در زمينه ي پديده ي تابش که پروفسور هنري بکرل کشف کرده بود». اعطا شد.

hellgirl
15-09-2007, 00:46
سر گذشت آنتوان هانري بكرل
Antoine Henri Becquerel:
1852 - 1908

آنتون هنري بکرل از اخلاف مشهورشخصيتهايي مشهور بود. هم پدرش و هم پدر بزرگش دانشمندان معتبري بودند و هر دو صاحب کرسي فيزيک در موزه ي تاريخ طبيعي پاريس. هنري که در سال 1852 به دنيا آمد، پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي رسمي به دانشکده ي پلي تکنيک رفت و از آن انستيتو دکتراي علوم گرفت. در وزارت راه و پل سازي به عنوان مهندس به خدمت دولت فرانسه درآمد، اما در عين حال در موزه اي که پدر و پدربزرگش تدريس مي کردند، درس فيزيک مي گفت. هنگامي که پدرش در سال 1895، در دانشکده ي پلي تکنيک به سمت استادي فيزيک منصوب شد. يک سال بعد کشفي کرد که موجبات شهرتش را فراهم آورد. وي تا هنگام مرگش در سال 1908 به مطالعات خود در رشته ي جديد و پر اهميت پرتوزايي ادامه داد.
در سال 1911 ، جايزه ي نوبل شيمي به ماري کوري اعطا شد. پي ير در سال 1906در تصادف رانندگي کشته شده بود و گرنه او نيز در اين جايزه سهيم مي شد؛ ماري به عنوان استاد دانشکده سوربون، به جانشيني وي رسيد. در تقديرنامه ي ماري آمده بود: «تقديم به پروفسور ماري کوري، به يادبود خدمت ايشان در پيشبرد شيمي با کشف عناصر راديم و پولونيم، از طريق جداسازي راديم و مطالعه در زمينه ي ماهيت و ترکيبات اين عنصر شگفت انگيز». ماري کوري در سال 1934 بر اثر ابتلا به سرطان خون درگذشت، و اين سرطان بي ترديد نتيجه ي قرارگيري در معرض تابشي بود که خطر آن تا مدتها بعد شناخته نشد.

hellgirl
15-09-2007, 00:55
1966 آلفرد كاستلر (1902 - 1984) Alfred Kastler به دليل كشف و توسعه روشهاي اپتيكي جهت مطالعه تشديد هرتزي در اتم ها.

1967 هانس آلبرشت بته (1906 - ----) Hans Alberecht Bethe به دليل مشاركت هايش در نظريه واكنش هاي هسته اي، به خصوص كشفهايش در مورد توليد انرژي در ستاره ها.

1968 لوئيس آلوارز (1911 - 1988) Luies W. Alvarez به دليل سهم توليدكننده اش در توسعه فيزيك ذرات بنيادي، به خصوص با كشف تعداد زيادي از حالت هاي تشديدي.

1969 موراي گل - مان (1929 - ----) Murray Gell-Mann به دليل مشاركتش در طبقه بندي ذرات بنيادي و برهم كنشهاي آنها، و كشفهايش در اين مورد.

hellgirl
15-09-2007, 17:47
1970 هانس آلون (1908 - ----) Hannes Alven به دليل كار اساسي و كشف هاش در زمينه مغناطوهيدروديناميك، با كاربردهاي مفيد در فيزيك پلاسما.

1970 لويي نل (1904 - ----) Louis Neel به دليل پژوهش هاي بنيادي و كشف هايش در رابطه با پادفرومناطيس و فري مغناطيس، با كاربردهاي مهمي در فيزيك حالت جامد.

1971 دنيس گابور (1900 - 1979) Dennis Gabor به دليل كشف اصول تمام نگاري (هولوگرافي).

1972 جان باردين (1908 - 1991) John Bardeen , لئون كوپر (1930 - ----) Leon N. Cooper ,
رابرت شريفر (1931 - ----) J. Robert Schrieffer به دليل پرداختن نظريه اي براي ابررسانايي.

1973 لئو ايزاكي (1925 - ----) Leo Esaki به دليل كشف پديده تونل زني در نيمرساناها.

1973 ايوار جياور (1929 - ----) Ivar Giaever به دليل كشف پديده تونل زني در ابررساناها.

1973 برايان جوزفسون (1940 - ----) Brian D. Josephson به دليل پيشگويي نظري خصوصيات عبور ابر جريان از سد تونلي.

1974 آنتوني هيويش (1924 - ----) Antony Hewish به دليل كشف ت اخترها.

1974 مارتين رايل (1918 - 1984) Martin Ryle به دليل كار پيشگامانه اش در زمينه نجوم راديويي.

1975 آگه بور (1922 - ----) Aage Bohr , بن ماتلسون (1926 - ----) Ben Mottelson , جيمز رينواتر (1917 - 1986) James Rainwater به دليل كشف ارتباط ميان حركت جمعي و حركت ذره، و تدوين نظريه اي در مورد ساختار هسته اتم بر اين اساس.

Enter_The_Love
12-06-2008, 12:16
1976 برتون ريشتر (1931 - ---- ) Burton Richter , ساموئل چائوچونگ تينگ (1936 - ----) Samuel Chao Chung Ting به دليل كشف يك ذره بنيادي مهم (به طور مستقل).


1977 فيليپ وارن اندرسون (1923 - ----) Philip Warren Anderson , نويل فرانسيس موت (1905 - ----) Nevil Francis Mott جان هاسبروگ وان ولك (1899 - 1980) به دليل تحقيقات نظري بنيادي شان درباره سيستم هاي مغناطيسي و سيستم هاي نامنظم.


1978 پيتر كاپيتزا (1894 - 1984) Peter L. Kapitza , آرنو پنزياس (1926 - ----) Arno N. Penzias , رابرت وودرو ويلسون (1936 - ----) Robert Woodrow Wilson به دليل كشف تابش ميكرو موجي زمينه كيهاني.


1979 شلدون لي گلاشو (1932 - ----) Sheldon lee Glashow , عبدالسلام (1926 - ----) Abdus Salam , استيون واينبرگ (1933 - ----) به دليل تدوين مدل وحدت يافته ي نيروهاي ضعيف و الكترومغناطيسي و به دليل پيش گويي وجود جريان هاي خنثي.


1980 جيمز كرونين (1931 - ----) James W. Cronin , وال فيچ (1923 - ----) ValL. Fitch به دليل كشف موارد نقض اصول تقارن بنيادي در واپاشي مزون هاي Kي خنثي.


1981 نيكولاس بلومبرگن (1920 - ----) Nicolaas Bloembergen , آرتور لئونارد شاؤلو (1921 - ----) Arthur Leonard Schawlow , كاي زيگبان (1918 - ----) Kai M. Siegbahn به دليل سهمشان در طيف نمايي ليزري. (كاري زيگبان به طور مستقل به دليل كارهايش در پيشبرد طيف نمايي الكتروني با تفكيك زياد)


1982 كنت ويلسون (1936 - ----) Kenneth Geddes Wilson به دليل ابداع روشي براي تحليل پديده هاي بحراني.


1983 سوبرامانيان چاندارسكار (1910 - ----) Snbrehmanyan Chandrasekhar به دليل مطالعات نظري اش درباره ي ساختار و تحول ستاره ها و ويليام فاؤلر (1911 - ----) William A. Fowler به دليل مطالعاتش در مورد تشكيل عناصر شيميايي در عالم.


1984 كارلو روبيا (1934 - ----) Carlo Rubbia , سايمون وان درمير (1925 - ----) Simon Van Der Meer به دليل سهم تعيين كننده شان در پروژه ي بزرگ كه به كشف ذرات ميداني W و Z منجر شد.


1985 كلاؤس فون كليتسينگ (1943 - ----) Klaus von Klizinng به دليل كشف اثر كوانتومي هال.


1986 ارنست روسكا (1906 - ---- ) Ernst Ruska , گرد بينيگ (1947 - ----) Gerd Binnig , هاينريش روهرر (1933 - ----) Heinrich Rohrer به دليل اختراع ميكروسكوپ الكتروني تونلي روبشي.


1987 كارل آلكس مولر (1927 - ----) Karl Alex Muller , گئورگ بدنورز (1950 - ----) J. Georg Bednorz به دليل كشف ابررسانايي گرم.


1988 ---- لدرمن (1922 - ----) Leon M. Lederman , ملوين شوارتز (1932 - ----) Melvin Schwartz , جك استينبرگر (1921 - ----) Jack Steenberger به دليل آزمايش هايشان با باريكه هاي نوترينو و كشف نوترينوي موئون.


1989 هانس دهملت (1922 - ----) Hans G. Dehmelt , ولفگانگ پاؤل (1913 - ----) Wolfgang Paul , نورمن رمزي (1915 - ----) Norman F. Ramsey به دليل ابداع فني براي دام اندازي اتم هاي منفرد. ( نورمن رمزي به تنهايي به دليل كشف هايش در زمينه طيف نمايي تشديدي اتمي، كه به ساخت ميرزهيدروژن و ساعت اتمي منجر شد نايل به دريافت جايزه نوبل شد)


1990 ريچارد تپلور (1929 - ----) Richard E. Taplor , جرومي فريدمن (1930 - ----) Jerome I. Friedman , هنري كندال (1926 - ----) Henry W. Kendall به دليل آزمايش هايشان درباره پراكنش الكترون ها از هسته ها، كه حاكي از حضور كوارك در نوكلئون هاست.


1991 پي ير ژيل دژن (1932 - ---) Pierre-Gilles de Gennes به دليل كشف هايي در مورد آرايش مولكول ها در موادي مثل بلورهاي مايع، ابر رساناها و پوليمرها.


1992 ژرژ شارپاك (1933 - ----) Georges Charpak به دليل موفقيت هايش در طراحي آشكارساز هاي الكترونيكي سريع براي ذرات پرانرژي.

attractive_girl
16-10-2009, 14:57
برندگان نوبل فیزیک امسال را بشناسیم

اسامی برندگان جایزه نوبل فیزیک ساعاتی قبل در آکادمی سلطنتی علوم سوئد اعلام شد که بر اساس آن خالق فیبرهای نوری و خالقان مدار تصویربرداری نیمه رسانا یا حسگرهای CCD به ترتیب یک دوم، یک چهارم و یک چهارم از جایزه را به خود اختصاص دادند.



چارلز کائو به خاطر دستاورد بزرگش در ابداع فیبرهای نوری و ویلارد بویل و جورج اسمیت به دلیل ابداع مدار نیمه رسانای تصویری یا حسگرهای CCD هر کدام بخشی از جایزه نوبل فیزیک را دریافت خواهند کرد.




چارلز کائو (Charles K. Kao) مخترع فیبر نوری


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ویلارد بویل (Willard S. Boyle) و جورج اسمیت (George E. Smith) مخترعان حسگر CCD

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]