مشاهده نسخه کامل
: بیگانه ها ( فرازمینی ها ) - UFOs ؛ زیست فرازمینی
صفحه ها :
1
2
3
4
[
5]
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
Mohammad Hosseyn
08-09-2009, 21:24
--------------------------
موجود فضایی : 2007 : مکزیکدر مورد این پست باید بگم که واقعا جمع نقیضین شده دیگه .
دارای دندان و اسکلت سری شبیه به انسان است+
برای کشتن این موجود مجبور شد که سه بار به مدت چند ساعت او را در آب غرق کند≠
نتایج ژنتیکی نشان داده که نوع ژن این موجود به هیچ موجود زندهای در کره زمین شباهت ندار--------------------------
حالا حرفی رو که میخواستم بگم شروع میکنم
من میخوا چیزی رو بگم که شما باید روش فکر کنید
شاید به من بگید که همه چیز رو زیر سوال میبرم ولی اگر حقیقت این باشه چی؟!
اول میخوام موضعمو مشخص کنم وبگم بهادیان جدید و رائل هیچ اعتقادی ندارم چون اونا در نهایت ادیان فاسدی هستن و دخترا و پسرا رو به........ترقیب میکنن
خب آفرینش رو از زبان من بشنوید
همه چیز مثل یک پازل هست و همه چیز به هم ربط دارن،اتفاقات و اعداد و تمام چیزها
انفجار بزرگ اتفاق افتاد
همه چیز کم کم به وجود اومدن چون برای بوجود اومدن هر چیز قبلش باید کائنات تمام چیزهارو فراهم میاوردن
مثلآ برای بوجود اومدن انسان باید اول آهن و روی بوجود میومدن چون بدن انسان بهشون نیاز داره
همه چیز فراهم شد و انسان بوجود اومد در اولین کره(به اعتقاد من در 7 جا فقط حیات وجود داره)
و به ترتیب در کرات دیگر
ولی چیزی باعث تمایز این انسان ها از هم شد و آن زمان بود
به هر جا که زودتر حیات رسیده بود اونجا حیات پیشرفته تر از کره بعدی بود
خب حیات چطوره به این 7 کره رسید(خیلی تحقیق کردم و در پایان به اینجا رسیدم که)این هفت کره مسئول بوجود آوردن حیات بودن
یعنی چی؟
یعنی چیزی شبیه سرنوشت
خب انسان بوجود اومد که البته در ابتدا بسیار شبیه میمون بود ولی رشد مغر میمون ها در یکجا متوقف شد ولی انسان نه
همینجور پیش رفت چون سرنوشتش این بود(طرحی که از قبل براش تعیین شده)
در این موقع انسانهایی که در کره اول بودن به زمین اومدن به واسطه تکنولوژیشون
و نژادشون رو با انسانها مخلوت کردن(نژاد برتر)
ببینید مردانی که بدنشون مو داره از اونایی که مو نداره نژادشون پایینتره(مثال زدم)
اونا از نظر بدنی و همه چیز نژادی برتر بودن و این طور بود که شاهان بر روی زمین و احتمالآ پیامبران بر روی زمین بوجود اومدن
چیزی که من میخوام ازتون بپرسم اینه و اینکه اگر کمکم نکنید دینم رو به زودی از دست میدم
محمد و دیگر پیامبران خدا رو چه چیزی میدونستن؟انسانهایی رو که نژادشون برتر بود
حتی اگه اونا میگفتن خدا نیستن آیا با اون تکنولوژیشون کسی قبول میکرد؟
معراج محمد آیا توسط سفینه های اونا بوده؟
آیا منجی انسانی از کره دیگره(به اعتقاداتون کاری ندارم)
و سوالاتی از این قبیل
خواهشآ همه نظر بدن به نظر من شما کلا یه سری چیزا رو با هم قاطی کردید ...
اولا نظریه دادید برای تشکبل حیات و ... . اما کجاست دلیل های شما برای اثبات این حرفها ؟؟
و نژاد برتر و اینا هم کاملا نا مفهومه برام . برتر یعنی چی ؟ از چه لحاظ ؟ علمشون بهتره ؟ پیشرفته ترن ؟
به نظر شما موهای کمتر و بیشتر ربطی به برتر بودن داره واقعا ؟
در کل بنده برای قبول حرفهایتان دلیل علمی نیاز دارم . اگه دارید بسم الله .
در مورد بخش مذهبی پستتون حرفی نمی زنم . و توصیه میکنم ادامش ندید . و دوستان هم نادیده بگیرن . زیرا پست های مذهبی جایگاهی اینجا ندارن .
مشکلات مذهبی رو جاهای دیگه میشه حل کرد .
--------------------------
در مورد این پست باید بگم که واقعا جمع نقیضین شده دیگه .
+
≠
--------------------------
1.به نظر من شما کلا یه سری چیزا رو با هم قاطی کردید ...
2.اولا نظریه دادید برای تشکبل حیات و ... . اما کجاست دلیل های شما برای اثبات این حرفها ؟؟
3.و نژاد برتر و اینا هم کاملا نا مفهومه برام . برتر یعنی چی ؟ از چه لحاظ ؟ علمشون بهتره ؟ پیشرفته ترن ؟
4.به نظر شما موهای کمتر و بیشتر ربطی به برتر بودن داره واقعا ؟
5.در کل بنده برای قبول حرفهایتان دلیل علمی نیاز دارم . اگه دارید بسم الله .
6.در مورد بخش مذهبی پستتون حرفی نمی زنم . و توصیه میکنم ادامش ندید . و دوستان هم نادیده بگیرن . زیرا پست های مذهبی جایگاهی اینجا ندارن .
مشکلات مذهبی رو جاهای دیگه میشه حل کرد .
1.میگم خیلی با هوشید
واقعآ قاطی کردم
2.ما همدیگرو میشناسیم دیگه
من هر چقدر هم دلیل بیارم شما قبول نمیکنید و در واقع من اینا رو نگفتم که کسی اونا رو قول کنه:31:
گفتم که به من کمک کنید بتونم اطلاعات رو از هم تفکیک کنم
البته باید همه ی دوستان نظراتشون رو بگن که نمیدونم چرا بحث نمیکنن و از گذاشتن مطالب دروغ خوششون میاد ولی کمک به من نه
3.از هر لحاظ
هم جسمی(مثال زدم و اینکه از یک زمین شناس بپرسید خوب تشریح میکنه) وهم عقلی و روحی
الان ما هرچقدر به جلو داریم میریم پیشرفت میکنیم دیگه
خب اونا این راهو رفتن چون حیات زودتر بهشون رسیده
4.بله کاملآ
5.توضیح دادم
6.بازم دارین یک قطعه پازل رو حذف میکنن
من میخوام بدونم از بچگی سرمون کلاه گذاشتن یا نه؟
در ضمن درسته در اروپا علم از مذهب داره انقام میگیره(چون باید بگیره)ولی در ایران اینطوری نیست
خب در پایان توو اون سریاله چیزی گفت که بسیار خوشم اومد و اون این بود که
ایرانی فرزند علمه!
Mohammad Hosseyn
09-09-2009, 04:59
1.میگم خیلی با هوشید
واقعآ قاطی کردم
2.ما همدیگرو میشناسیم دیگه
من هر چقدر هم دلیل بیارم شما قبول نمیکنید و در واقع من اینا رو نگفتم که کسی اونا رو قول کنه:31:
گفتم که به من کمک کنید بتونم اطلاعات رو از هم تفکیک کنم
البته باید همه ی دوستان نظراتشون رو بگن که نمیدونم چرا بحث نمیکنن و از گذاشتن مطالب دروغ خوششون میاد ولی کمک به من نه
3.از هر لحاظ
هم جسمی(مثال زدم و اینکه از یک زمین شناس بپرسید خوب تشریح میکنه) وهم عقلی و روحی
الان ما هرچقدر به جلو داریم میریم پیشرفت میکنیم دیگه
خب اونا این راهو رفتن چون حیات زودتر بهشون رسیده
4.بله کاملآ
5.توضیح دادم
6.بازم دارین یک قطعه پازل رو حذف میکنن
من میخوام بدونم از بچگی سرمون کلاه گذاشتن یا نه؟
در ضمن درسته در اروپا علم از مذهب داره انقام میگیره(چون باید بگیره)ولی در ایران اینطوری نیست
خب در پایان توو اون سریاله چیزی گفت که بسیار خوشم اومد و اون این بود که
ایرانی فرزند علمه!
راستش نمی دونم باید چی بگم ... جز اینکه یکم با روال این تاپیک جور نیست این بحث ... قرار شد در این تاپیک مباحث علمی بررسی بشه ... نه اینکه یکی یه چیزی بگه عد بگه دلیلی ندارم یا شما دلیل منو قبول ندارید یا ... .
V i r u s e r
09-09-2009, 12:55
سلام
با این که پستم پاک شد ولی عیبی نداره
------------------------------------------------------------
عد از خوندن چند صفحه ی اخر به این فرضیه ها در مورد یوفو ها رسیدم:
1. یوفو ها از سیارات و منظومه های دیگر می ایند
2. یوفو ها همان مردم اتلانتیس هستند که جان سالم به در بردند
3. یوفو ها خودمان هستیم که از زمان اینده می اییم
4. یوفو ها اصلا وجود خارجی ندارند
------------------------------------------------------------
در مورد فرضیه اول و دوم من هیچ نظری ندارم
اما در مورد نظریه 3: یه نظرم این بیشتر از همه نزدیک به واقعیت است
با توجه به این که چندین نفر وارد تونل زمان شده اند و اگر بخواهیم پایان دنیا و نیبرو را ربط بدهیم به این نتایج میرسیم:
شاید ما تا سال 2012 موفق شدیم و چندین سفینه ساختیم و جان انسان ها را نجات دادیم
با این سفینه ها به یک سیاره دیگر رفته و در انجا زندگی کردیم
جال دانشمندان موفق شدند راز تونل زمان و طرز استفاده ی انها را بفهمند چه؟در اونصورت میان به زمان ما تا یه کاری انجتم بدن
چه کاری نمیدونم
در مورد نظریه چهارم بگم که امکان نداره یوفو ها حقیقت نداشته باشند
با وجود این همه فیلمو عکسو شاهد
اگر طرف تو عکسش 1 یوفو باشه اونو با ابرو زهره و لامپو بالن و .... نسبت میدن
اگه چند تا یوفو باشه که همه مثل هم باشن میگن که اینا رو کپی پیست کردن
اگه چند تا باشن که مثل هم نباشن، میگن اینا رو با خلاقیت کشیدن و ...
من نمیگم همشون راسته ولی امکانش وجود داره
--------------------------------------------------------------------------
یبار دیگه می گم که اینا همه نظر های فکر خودمه دلیل و مدرک نخواید
MasterGeek
09-09-2009, 22:27
درسته که تاپیک به خاطر موضوعش نمیتونه یه تاپیک صرفا علمی باشه ولی به نظرم اگه بخوایم این تاپیک یه تاپیک برای تبادل اطلاعات به شکل مفیدش و بحث و تحلیل و ... باشه باید از یه حداقل گرایش علمی برخوردار باشه چون در مقابل یه پست پر از مغلطه و بدون هیچ گرایش علمی و صرفا یه سری تخیلات راجع به قضایائی موهوم در واقع اصلا نمیشه بحث کرد و نتیجه این میشه که هر کسی حرف خودشو میزاه...هرچند با ادغامهائی که در موضوع تاپیک شد دیگه باید انتظار این جورچیزها رو داشت.....
راجع به اون جریان کشتزارها فکر کنم یکی دو سال پیش بود که چند نفری رو توی فرانسه به این خاطر دستگیر کردن البته در اینجا اون بحث منطقی پاراگراف بالا مانع میشه که نتیجه گیری کلی کنم و بگم اینا همه اش کار انسانه ... راجع به اون عکس ها هم اون آٰرم المپیک که معلومه چیه؟ اون پای گنده هم علامت گنوم هست (Gnome) ...که یکی از میزکارهای لینوکس هست...ضمنا اینا رو میشه با فتوشاپ هم ساخت....
پی نوشت:
این منابع هم واسه خودش مشکلیه به نظر من بین سند رسمی ناسا با یه وبلاگ شخصی فرق زیادی هست....ضمنا من راجع به اون ادعاهائی که طرفداری بین دانشمندان ندارند و بیشتر توسط هابیستها و ناولیستها :) مطرح شده بنا رو به بدبینین میزارم مگر اینکه عکسش ثابت بشه
راجع به نظریه های مبتنی به توطئه هم ترجیح میدم حرفی نزنم...
راستی همینجا به دوستان یه پیشنهاد میدم که یه همکاری با این پروژه SETI@home بکنن الان دیگه کلاینت هم واسه ش درست کردن و پروژه های دیگه ای رو میشه گرفت من یه چند سالی هست که به تناوب توش عضو بودم..... فعلا که چیزی پیدا نکردن ولی بازه های زمانی واسه این قضیه زیادتر از این حرفهاست اما کارشون کاملا علمی هست...
پی نوشت:
این منابع هم واسه خودش مشکلیه به نظر من بین سند رسمی ناسا با یه وبلاگ شخصی فرق زیادی هست....ضمنا من راجع به اون ادعاهائی که طرفداری بین دانشمندان ندارند و بیشتر توسط هابیستها و ناولیستها :) مطرح شده بنا رو به بدبینین میزارم مگر اینکه عکسش ثابت بشه
راجع به نظریه های مبتنی به توطئه هم ترجیح میدم حرفی نزنم...
راستی همینجا به دوستان یه پیشنهاد میدم که یه همکاری با این پروژه SETI@home بکنن الان دیگه کلاینت هم واسه ش درست کردن و پروژه های دیگه ای رو میشه گرفت من یه چند سالی هست که به تناوب توش عضو بودم..... فعلا که چیزی پیدا نکردن ولی بازه های زمانی واسه این قضیه زیادتر از این حرفهاست اما کارشون کاملا علمی هست...
در مورد پروژه ستی
دارن سر کارمون میزارن و اینکه بودجه ی خیلی کمی اختصاص پیدا کرده در مقایسه با دیگر پروژه ها
یه ابر رایانه ندارنو اونوقت ما باید براشون تحلیل کنیم
اگر علمی هم باشه فقط وقت تلف کردنه
dave3232
10-09-2009, 04:46
دوباره میگم.من فقط قصد دارم تمامی نظرات در مورد موجودات فضایی رو این جا بزارم.
پس اینها نظر من نیست.
-------------
آیا اجنه همان موجودات فضایی هستند ؟ نه کاملا ولی در بسیاری موارد بله!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روزی که تحقیقاتم را در مورد اجنه و موجودات فضایی شروع کردم هرگز انتظار نداشتم که به ارتباط عجیب این دو پی ببرم .
در تاریخ تقریبا همه ی ملل وجود اجنه با ملاقاتهای سفینه های فضایی همراه است . مفسران آنها را سفینه های فضایی می نامند در حالیکه ما نمی دانیم آنها از کجا آمده اند و نوع و ماده ی سفینه ی آنها چیست. در ملاقاتهای حودم با این موجودات همیشه متوجه این پدیده ی عجیب شدم که سفینه های آنها ناپدید شده و ناگهان ظاهر می شود که غیر مادی بودن انها را ثابت می کند.البته غیر مادی از دید ما ولی مادی در ابعاد دیگر . وجود این موجودات به دلیل رقت قادر به تغییر شکل است و همچنین سفینه هایشان چون از دنیای دیگری وارد این دنیا می شود دارای ملکولهای متفاوتی است که آن را قادر می سازد از دید ما پنهان شوند و هر زمان خواستند خود را نشان دهند. همین حاصیت در مورد اجنه نیز صدق می کند . از طرف دیگر این اجنه در پی تماسهای مکرر با انسانهای تحت نفوذشان خود را به نام موجوداتی از کرات دیگر معرفی می کنند و نام سیاراتی از قبیل نیبیرو و آندرومدا را استفاده می کنند . همانطور که توضیح دادم در مقاله ی جنجال دنیا این اجنه خود را با نامهایی از قبیل مریم - مسیح و یا بودا معرفی می کنند و با غالب شدن به فکر و مغز افرادی که آنها را می پرستند پیامهای خود را به این جهان مخابره می کنند و سبب گمراهی هزاران هزار انسان نا آگاه شده اند. فرصت کم است و صحبت من زیاد . خلاصه بگویم که اگرچه وجود موجودات فضایی در قرآن تایید شده است و ما هم فقط به استناد قرآن صحبت می کنیم اما در بیشتر موارد مشاهدات ما مربوط به اجنه است که به دلایل نا معلومی وارد دنیای ما می شوند و بعضی این مشاهدات با دیدن اشیاء نورانی در آسمان همراه است و اینها سفینه های فضایی نیستند بلکه وسایل نقلیه ی اجنه هستند .چون اجنه هم در دنیای خود تمدنی به تناسب خود دارند و با آن قادر هستند که کارهای زیادی انجام دهند و این به صورت اشیاء نورانی در آسمان ما ظاهر می شود.
در کتیبه های اهرام مصر اشکال این سفینه ها حک شده و شکل اجنه ی داخل آن هم رسم شده است که شباهت فراوانی با موجودات فضایی به نام؛ گری ؛دارند . اما در واقع یکی هستند.
در کتیبه های ایران باستان همواره پیکر موجود انسان نما و یا موجودی با سر انسان و بدن حیوان دیده می شود(مشخصه ی اجنه) و در زمان تاجگذاری شاهان همواره پیکره ی خدایان در بالای سر شاه ظاهر است که این خدایان همانطور که قبلا شرح دادم اجنه هستند. همینطور در معابد برهمایی با هندو با اشکال نیمه انسان و نیمه مار مواجه می شویم و مار در آیین و زبان سنسکریت به معنی جن است و این موجودات را امروزه ناگا می خوانند که با نوعی از موجودات فضایی اشتباه شده اند. در ایالتی با نام ناگا در شمال شرقی هند همه ی مردم به پرستش این موجودات می پردازند و سالانه هزاران توریست برای مشاهده با آنجا سفر می کنند.(این نوع پرستش فقط منحصر به هند نیست)
در کتیبه های آشور و بابل نیز که بخشی از تمدن ایران باستان محسوب می شوند به همین صورت است و بیش از همه در کشورهای آمریکای لاتین مثل پرو چنین اشکالی یافت می شود.
بنابراین دفعه ی دیگر با شییء نورانی مواجه می شوید با دقت بیشتری به آن نگاه کنید!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از کتیبه های اهرام مصر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زن نیمه مار و مرد نیمه مار در وسط
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مردم ناگا پرست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زن نیمه مار که از نوع جن است
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موجودات نیمه انسان و نیمه حیوان از آشور و ایزان باستان
از:shirinnazkhatoon.persianbog.com
طبق تحقیقات من اجنه چون غیر اورگانیکن اصلا به وسیله ای برای حمل و نقل احتیاج ندارند
آتلانتيس تمدن گمشده
حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت : 12 هزار سال پيش از اين جزيره اي بوده است بزرگ با تمدني ستايش انگيز موسوم به آتلانتيس که… به اين ترتيب نام قاره آتلانتيس براي نخستين بار بر قلم افلاطون جاري شد و به زودي بر سر زبانها افتاد .
وی در رساله ديگري به نام کور تياس (Critias) شرح بيشتري از قاره آتلانتيس و تمدن آن نوشت آتلانتها افزون بر 20 ميليون نفر بودند که در جزيره اي خوش آب و هوا به وسعت 154 هزار مايل مربع زندگي مي کردند در جنگلهاي انبوه آتلانتيس انواع جانوران بزرگ وکوچک مي زيستند و شهرهاي آباد آن با ساختمانهاي عظيم با شکل هرم درخشش نور بود و مرمر …
مطابق گزارش افلاطون…. بر اين سرزمين اطلس حکومت مي راند که مردم او را ستون آسمان مي دانستند و در مرکز جزيره در بزرگداشت اطلس معبدي با شکوه ساخته بودند که ديوارهاي عظيم داشت و درهاي ان تزيين يافته بود از سنگها و فلزات قيمتي در زير تابش نور خورشيد همچون الماس مي درخشيد .
افلاطون ادامه مي دهد : مقدس ترين حيوان در نزد مردمان آتلانتيس گاو نر بود که مظهر قدرت بي شمار مي رفت و به عنوان برترين هديه به پيشگاه اطلس با مراسمي شکوهمند در برابر معبد بزرگ قرباني مي شد تا فوران خون سنگهاي مرمر را رنگ آميزي کند .
به نوشته افلاطون : در قاره آتلانتيس شهرها به شکلي هندسي و زيبا ساخته شده بودند و کانال هاي اب که همچون رگها در بدن به هر سو امتداد داشتند مزرعه ها و باغها را سيراب مي کردند . اساس فرهنگ و تمدن اين مردمان سعادتمند همانا برادري و صفات عالي انساني بود. اما چون قدرت ايشان روز افزون شد به تدريج شروع به دست درازي به ديگر سرزمينها کردند افلاطون ميگويد :روح احساس و کمک در انها ديگر از بين رفته بود انها اعتقاد و ايمان خود را از دست داده بودند انها با سپاهياني بي شمار قصد فتح اتن و سرزمين هاي شرق را داشتند .
اما زئوس طوفاني بر انها نازل کرد . مجازاتي که به هيچ وجه قابل تصور نبود . افلاطون در اين باره نوشت :طوفان سبب زمين لرزه و سيل هاي بزرگي شد که به مدت يک شبانه روز به شدت ادامه داشت وقتي دريا جزيره آتلانتيس را به زير خود فرو برد و ناپديد گشت افلا طون ترديد داشت که هرگز نشانهاي از اين سرزمين گمشده به دست ايد .او نوشت : اقيانوس در آن نقطه به مکاني غير قابل عبور و جستجو تبديل شده است.
به اين ترتيب و به روايت افلاطون تمدن آتلانتيس در آغاز شکوفايي نابود مي شود و سه نيروي سهمگين طبيعت يعني : اتشفشان و زلزله و طوفان با چنان شدت و خشونتي بر پيکر آتلانتيس مي تازد که تصور ان نيز لرزه بر پيکر آدمي مي اندازد . اين واقعه در سال 3500قبل از ميلاد روي مي دهد . جزيره آتلانتيس به لرزه در مي آيد ; زمين از هر سو شکاف بر مي دارد و تکه تکه مي شود . از قله هاي کوه آتش فوران مي کند و تکه هاي مذاب همچون باران مرگ بنا ها را هدف قرار مي دهد . سپس خاکستري داغ همه فضا را تيره و تار مي کند و بر سراسر جزيره فرو مي بارد تا … سرانجام چنان کند که آتلانتيس در زير پردهاي سنگين مدفون شود وبه افسانه ها بپيوندد .
چون افلاطون در گذشت ; آتلانتيس هم از ياد ها رفت و ديگر کسي سراغ ان جزيره اسراراميز را نگرفت جز انکه نامش براي درياي آتلانتيک (واقع در ميان سه قاره افريقا اروپا وامريکا ) باقي ماند. اما جست و جو گران و دوستداران تاريخ و گذشته زمين با مطاله رساله هاي افلاطون در انديشه جزيره اي فرو مي رفتند که در ان مردمي لايق و هوشمند زندگي مي کردند و همواره پرسش اين بود که آتلانتيس در چه نقطه ا ي قرار داشته و علت واقعي نابودي ان چه بوده است ؟
آيا چنين تمدني واقعيت داشته يا افلاطون از رويا هاي خود سخن گفته است؟ اين ترديدها از انجا قوت مي گرفت که اتلانتيس در زبان مصريان باستان به معني (جزيره بي نام) است و يونانيان باستان نيز علاقه وافري به سرزمينهاي اساطيري و داستانهاي مربوط به اسطوره ها والهه ها داشته اند . بنابراين رساله افلاطون مي بايستي درباره يک آرمانشهر در جزيره ا ي موهوم ميان درياي اساطيري باشد .
يک فرض ديگر اين بود که افلاطون از تمدني سخن به ميان اورده که نشانه ها و چگونگي ان را از زبان دريا نوردان شنيده و خودش چيزهاي زيادي به آن افزوده است.
یونانیهای دوره باستان بر این باور بودند که انتهای دنیا صخره عظیمی است در جایی که (ستون هرکول) قرار دارد ! و این ستون همان تخته سنگهای بس بزرگی است که در دو سوی تنگه ای بین دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس (تنگه جبل الطارق) واقع است . دریا نوردان کشورهای حوزه مدیترانه هرگز جرات نمی کردند از این تنگه بگذرند و خود را به دریا های آزاد و اقیانوسها برسانند; اما گاه پیش می آمد که کشتی های کوچک به دست امواج خروشان به اقیانوس اطلس کشیده می شدند و از دهانه تنگه می گذشتند . در این صورت دریانوردهایی که می توانستند خود را نجات دهند و دوباره به وطن بازگردند حکایتهای شگفت آوری از سرزمینهای سرشار از نعمت و آسایش در ان سوی ستون هرکول تعریف می کردند که بیشتر به افسانه پردازی شباهت داشت تا واقعیت ! ولی افلاطون با جمع آوری اطلاعات و مشاهدات دریانوردها اعتقاد یافته بود که در ان سوی تمدن حوزه مدیترانه تمدن دیگری در جزیره ای میان آبهای خروشان اقیانوس وجود دارد که همان آتلانتیس است .
به گمان دانشمندان انچه افلاطون نشانی داده می تواند تمدنی باشد متعلق به دوران پارینه سنگی واقع در منطقه ای که در ان یخ بندان وجود نداشته است .
جست و جوی دانشمندان و کنجکاوی انها برای دستیابی به سرچشمه تاریخی آتلانتیس تا امروز ادامه داشته است . انسان با تکیه بر علم واطلاعات خود می خواهد سرانجام در یابد که اتلانتیس مدفون شده به طور دقیق در چه نقطه ای قرار داشته و کجا می تواند بوده باشد .؟ آیا آتلانتیس قاره ایست تقسیم شده ؟ ایا اقلیمی است غروب کرده در مثلث برمودا ؟
با توجه به نشانه هایی که افلا طون در رساله های خود به دست داده است چنین گمان می کنند که جزایر آ زور (Azor) باید از بقایای قاره گمشده اتلانتیس باشد . این جزایر همچون حلقه ای به همدیگر در اقیانوس اطلس قرار دارند و بر اساس شواهد و مدارک موجود در حدود 2200 سال پیش از میلاد با شراره های بر کشیده از قله یک اتشفشان سهمگین و زلزله پس از ان تکه پاره شده اند .
اوتوهنریخ موک که مهندس اتریشی بود و علاقه وافری به تاریخ و جغرافیا داشت کتابی تحت عنوان راز آتلانتیس نوشت که شهرتی جهانی یافت و بار دیگر اتلانتیس را بر سر زبانها انداخت . انتشار این کتاب در سال 1976 بود و به اعتقاد نویسنده آن:
جزیره آتلانتیس نه فقط وجود داشته و دستخوش یک بلای سهمگین طبیعی شده بلکه بازماندگان فاجعه آتلانتیس به سواحل امریکای جنوبی و شمالی و افریقا و اروپا افتاده و به هر سرزمینی که رسیده اند دانش خود را از شهر سازی و معماری به کار بسته اند تا بناهای عظیم و معبد های با شکوه و قصر های بزرگ مانند انچه که خود در آتلانتیس داشتند بسازند . بناهایی همچون اهرام مصر و معبدهای مایا وازتک و…
بر اساس فرضیه هایی که موک ارایه می دهد بسیاری از تمدنهای دوره باستان از دسته دوم بوده و همگی زاییده یک تمدن مادر به نام آتلانتیس هستند !!!
زیرا این غیر ممکن است که به طور تصادفی تمدنهای مشابهی در دورترین نقاط گیتی به وجود آید و بخصوص معبد هایی به شکل هرم در هزاران کیلو متر دور از هم ( بین النهرین و حاشیه رود نیل و سواحل قاره امریکا و…) ساخته شود . موک حتی معتقد بود که بازی پلوتا که در میان اهالی باسک (اسپانیا) رواج دارد همان بازی رایج در تمدنهای مایا و آزتک است و ریشه در فرهنگ سرخپوستان امریکای جنوبی دارد .
به گفته موک : زلزله و طوفان هولناکی که 12 هزار سال قبل از میلاد در اقیانوس اطلس روی داد نه تنها تمدن درخشان اتلانتیس را از میان برد بلکه دامنه امواج خروشان ان همه خشکیهای زمین را در بر گرفت و چنان کرد که در کتابهای آسمانی ( توفان بزرگ ) نام گرفت و 4000 سال از ان طوفان سپری شد تا یک بار دیگر تمدنهای انسانی در اینجا وآنجای جهان جوانه بزنند .
فرضیه های موک را دانشمندان علم زمین شناسی چنین توجیه می کنند که زلزله های شدیدی که در کف اقیانوسها رخ می دهد می توانند چنان لرزش و هیجان شدیدی در ابهای اقیانوس به وجود اورند که موجهای بسیار عظیم به پا شود و همه چیز را در ساحل به کام خود بکشد . در تابستان سال 1920 زلزله ای در منطقه شمال فرانسه (نرماندی) رخ داد که گرچه بیش از چند ثانیه طول نکشید اما تکانهای ان به اقیانوس اطلس و جزایر آزور (Azor) کشیده شد و شهر ساحلی تاپال را ویران کرد . بنابراین طوفانهای عظیم دریایی همچنان که شهرها و تمدنها را به کام خود می کشند می توانند انچه را که بلعیده اند بار دیگر از کف اقیانوس ها بالا بیاورند و در ان صورت است که ما شاهد پیدا شدن ستو نهای عظیم سنگی و دروازهای بزرگ و گنجها و… خواهیم بود .
آیا ممکن است روزی آتلانتیس دوباره از زیر اب خارج شود و بر اثر انقلابهای دریایی بقایای تمدن درخشان اتلانتیس بر روی ان بیاید تا بتوانیم شهرها و معبدها و قصرها را مشاهده کنیم؟
افسانه آتلانتیس شاید روزی با کشف بنای تاریخی به زمان ما پیوند بخورد و رویای دیر پای انسان سرانجام به واقعیت برسد . شاید هم اتلانتیس ارمانشهری است ساخته و پرداخته خیال .
به هر روی اگر آتلانتیس بهشت گمشده است یا جهنم مدفون شده در اعماق اقیانوسها تا به امروز فکر ادمی را به خود مشغول داشته و فرهنگ ومشخصات ان سینه به سینه پیش امده و هنوز وهمچنان با انسان سخن می گوید .
ولی از جذاب ترین و معروف ترین افسانه ها و رموز کره خاکی وجود تمدنی با تکنولوژی فوق بشری است که حدود 11000 سال پیش در جزیره ای بزرگ به نام آتلانتیس زندگی می کردند از آتلانتیس بارها در کتب تاریخ باستان نام برده شده اما کسی که اندیشه وجود آتلانتیس را در طی سالهای متمادی از گزند فراموشی حفظ کرد فیلسوف نامی یونانی افلاطون ( 347 سال پیش از میلاد) شاگرد تیزهوش سقراط بود وی نحقیقات زیادی در رابطه با آتلانتیس انجام داد و موفق به ایجاد نقشه مدوری از محل تقریبی آتلانتیس شد وی همیشه بر این اعتقاد استوار بود که شهر افسانه ای آتلانتیس به راستی روزی وجود داشته است . افلاطون در تحقیقان خود از منابع مختلفی از جمله منابع دریانوردی باستان و داستانهای افرادی که آتلانتیس را مشاهده کرده بودند استفاده کرد البته تحقیقات افلاطون هیچ گاه مورد اعتماد قرار نگرفت تا روزی که یک دریانورد هلندی از روی نقشه های افلاطون موفق به کشف ویرانه های شهری در زیر اقیانوس شد.
منبع: سایت ایران نوید
قاره گم شده آتلانتیس
بسیاری بر این باورند که انسان بارها و بارها به اوج تکنولوژی و شکوفایی علم دست یافته و با غرور و خودبینی، خود موجبات سرنگونی از عزیز مکنت به حضیض مذلت را برای خویش بار دیگر فراهم آورده است. گواه اینان بر این مدعا شاید با ارجاع به شواهد بسیاری که از قاره غرق شده آتلانتیس در دست است ثابت شود.چنانکه منکران این برهان نیز به وجود چنین قاره ای آباد و متجدد در گذشته صحه می گذارند. سرزمینی که در آن از نیاز خبری نبود. همه شاد می زیستند و هیچ جرمی به وقوع نمی پیوست. به دیگر عبارت آرمانشهر -Utopia- یا مدینه فاضله ای که شاعران و سخنوران زیادی در تمثیلهای خویش از آن یاد کرده اند. به هر جهت شرح حادثه ای که به احتمال زیاد باعث نابودی آن دولت به ظاهر بی زوال شده در زیر می آید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرزمینی بود آباد و قشنگ
هفت رنگ این بلاد هفتاد رنگ
مردمانش ساده بی رنگ و ریا
بی كدورت كینه در صلح و صفا
چشمه ها جوشان چو كوه پرگداز
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رودهایش بحر و بحرش چون فراز
كشتزاران، … چون فلک بی انتها
باغ و بستانی چو زر روزی فزا
ماء زمزم بود آبش بر زمین
آب نهرش گوی رودی از برین
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زندگیشان غرق شور و شوق و عشق
دل بریشان شهره در هند و دمشق
كامروا بودند من جمع الاجهات
روزگاری بود بر وفق مراد
بود و بود آن روزگاران اینچنین
… تا … ناگهان …
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سال 1628 قبل از ميلاد مسيح انفجار بسيار مهيبی حاصل از فعاليتهاي آتشفشانی كه قدرت تخريبی آن برابر با انفجار 150 بمب هيدروژنی بود روی داد و در اقيانوس حفره ای به شعاع 12 الی 15 كيلومتر و به عمق 2 كيلومتر ايجاد كرد و سرزمين آباد و متجدد آن دوران يعنی آتلانتيس را در يك آن به كام نيستی كشيد.
صدای مهيب آن انفجار در تمام قاره های ديگر شنيده شد و بلايای حاصل از آن كه نتيجه ابر متراكمی از دود غليظ آتشفشانی و گرد و غبار متراكم بود به صورت سرمای كشنده در اواسط تابستان و باران سيل آسائی كه محصولات كشاورزی و بناهای مسكونی و حتی سلطنتی را در اقصی نقاط جهان از آن جمله در چين باستان، مصر فرائنه، حكومت نو پای وايكينگها در اروپا، تمدن ايلكاها و ناسكاها در قاره امريكا، امپراطوری گسترده ساسانيان، و … ويران كرد، نمودار شد.
دانشمندان معتقدند كه آن يك رويداد طبيعی بود، اما اوليای مذهبی عقيده دارند كه آن نتيجه گناهان كبيره مردمان آن روزگار بود. به هر حال ما بايد پند بگيريم از هر دوی اين نظرات، چرا که ما نيز انسانهايی فناپذير هستيم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصویر طراحی شده از روی شواهد به دست آمده از دل اقیانوس
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصویر گرفته شده از بقایای بنای معبدی در زیر آب که به طرز شگفت آوری سالم مانده
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصویر گرفته شده از ساعت آفتابی غرق شده در دل اقیانوس
آتلانتیس و خلسۀ ادگار کیس
در 12 آوریل 1939 مرد 63 ساله ای در حالتی مانند خلسه از دنیای گمشده ای در گذشته سخن راند. افکارش به نظر نامربوط می آمد ولی معنی و منظورش واضح و تکان دهنده بود. او گفت:«وقتی زمین شکافته شد و قاره در آب فرو رفت مردمان آن سرزمین سوار بر ماشین پرنده آن دوران خود را به سرزمین مایاها یا یوکاتان رسانند.»
راوی، ادگار کایس معروف به پیامبر خفته تمای مکاشفاتش را در حالت خلسه مشاهده و بیان می کرد. برای دو دهه، نهان بینمرموز، شنوندگان خود را با شرح و توصیف هایی در مورد جزیره ی افسانه ای آتلانتیس مبهوت کرد. کایس از زمان های بسیار دوری صحبت کرد و از قاره ای که قبل از آنکه اقیانوس آنرا ببلعد چنان تکنولوژی پیشرفته ای داشت که بشر تا به امروز نظیرش را به خود ندیده است. او زنان و مردانی هم دوره ی خود را نام برد که در زندگی های قبلی خود از ساکنان این قاره ی معدوم شده بودند. کایس از بازماندگان این فاجعه ی بزرگ که در حال حاظر در کره ی ارض پراکنده اند سخن می گفت. یکی از پسرانش بعدها درباره ی آتلانتیس گفت:« اینها عجیب ترین و غیرممکن ترین اطلاعاتی است که ادگار کایس در پرونده های خویش ظبط کرده.» پسر دیگر وی به نام ادگار ایوان کایس دربارهی پدرش چنین گفت:« تا زمان اثبات واقعی وجود آتلانتیس، کایس دارای مکان و مرتبه ای خاص خواهد بود. از طرفی دیگر اگر گفته های وی ثابت شود، یکی از مشهورترین باستان شناسان و تاریخ نویسان جهان خواهد شد. وقایع تاریخی آتلانتیس اگرچه باورنکردنی به نظر می آید اما در هر حال خالی از جذبه هم نیست. قاره ی گم شده ای که به میراث و تاریخ بشریت بافته و تنیده شد. سرزمینی که هزاران سال قبل فیلسوفان، شاعران، تاریخ نویسان و کاشفان بزرگی داشته و سوابق آن ها را افلاطون حدود 255 سال قبل از میلاد مسیح به رشته ی تحریر در آورده است. قدرت و خرد مردمان آتلانتیس نسل به نسل نقل شده. اینها به مثابه خاطره ای از بهشت است، بهشتی که اکنون در اعماق تیره ی دریا خوابیده است. جاه طلبی انسان او را به فراتر از کره زمین به ماه و سیارت دیگر کشانده، اما خاطره ی این جزیره همیشه باقی می ماند.
آتلانتیس راز ابدی
شاید آتلانتیس در کوه های آفریقای شمالی یا در صحرای آفریقا و یا در جزایر مالت در دریای مدیترانه یا در شهر های کارتاژ در خلیج تونس یا در جنوب غربی اسپانیا باشد. جستجو برای آتلانتیس به کشف تمدن هایی مانند تمدن های هلنی-یونانی، مایا ها و اینکاها در دنیای جدید و حتی مصر باستان منجر شده است. حتی دو قاره ی گمشده مو و لموریا را هم می توان به نوعی به آتلانتیس نسبت داد.
نخستین کسی که به مسئله آتلانتیس پرداخت، فیلسوف بزرگ، افلاطون بود که در بین سال های 428_348 قبل از میلاد مسیح می زیست. او شاگرد سقراط حکیم بود و مکتب خود را در مدرسه ی آتن برپا کرد. فلسفه ی خود را در کتابی به صورت گفتگویی دو نفره که سقراط شخصیت اول آن است نوشته است. در جمهوری سقراط و طرف های صحبتش نظریه و فلسفه دولت آرمانی و استبداد ملایم شاهان را مطرح می کنند.
اولین نوشته های افلاطون درباره ی آتلانتیس در سن هفتاد سالگی نوشته شد. از مهمترین شخصیت های کتاب افلاطون تیمائوس ستاره شناس است. قسمت اعظم گفتگو به نام خود اوست و به نحوی ارائه شده که درباره ی علوم طبیعی صحبت می کند، کریتیاس تاریخ نویس از فلسفه ی اداره ی حکومتی محلی سخن گفته که عینا در جمهوری آمده. بنا بر نوشته افلاطون این داستان به کریتیاس و بعد از او به راهبی مصری و از طریق او به سیاستمداری به نام سولون منتقل شده است. بنا به نظر مصریان شرایط مناسب برای استقرار جمهوری مکانی به غیر از آتن نیست. ولی 9000 سال قبل از افلاطون «آتنا» رب النوع دانایی بنیان شهری را می گذارد، شهری با مردمانی والا. بنا بر نوشته ی افلاطون آنسوی ستون های هرکول جزیره ای بزرگتر ازآفریقای شمالی و آسیای صغیر، مشابه با اندازه های دنیای افلاطون وجود داشته است. درون جزیره قدرت فوق العاده ای سربلند می کند. این قدرت همان آتلانتیس است.
پادشاه سلطه ی خود را به مناطق دیگر از جمله مرکز مدیترانه، ایتالیا و مصر می کشاند. مردمان این سرزمین در اندیشه ی تسلط به تمام جهان بوده اند. و از همین روی به سرزمین یونان حمله می کنند، اما در جنگی سخت که در شرف پیروزی بود زمین لرزه و سیل واقع می شود و در طی یک شبانه روز تمامی سرزمین را از صحنه ی روزگار ناپدید می کند.
این مصیبت به وسیله ی راهبی مصری روایت شده است. با وقوع این بلا قسمتی از تاریخ یونان نامعلوم مانده است. مصر به دلیل طغیان رود نیل که سالانه در زمان معینی اتفاق می افتد همیشه از چنین بلایایی مصون مانده و مصریان قادر به ثبت و پیش بینی این گونه حوادث بوده اند. اشاره به جنگ در تاریخ یونان بخش بحث انگیز و نامعلومی را برای تاریخ نویسان باقی گذاشته است. کریتیاس آتلانتیس را با تمام جزئیات نقل می کند. گزارش های وی پر از شرح معماری مهندسی و جزئیات برگزاری جشن ها است و نمی تواند تنها زائیده ی فکر و عقاید فلسفی افلاطون باشد. به طور خلاصه می توان گفت که افلاطون با مرارت و زحمت فراوان وقایع آتلانتیس را طوری به رشته ی تحریر درآورده که برای خوانندگان زمان خود باورکردنی باشد. این نوشته ها بعد از 200 سال هوز سند محکمی محسوب می شود.
دوستان اگر عکسا آپ نشده بگین
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وزارت دفاع بریتانیا برای نخستین بار آرشیو محرمانه ای از اسناد مربوط به مشاهده اشیای ناشناس پرنده را در اختیار عموم قرار داده است.
این اسناد که می توان آنها را از سایت "آرشیو ملی" بریتانیا دانلود کرد، به دوره زمانی بین سال های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ مربوط می شود.
از جمله این اسناد می توان به تصاویر نورهای عجیب و غریب در آسمان و همچنین اجرام غیرمعمول که توسط مردم، نیروهای مسلح و ماموران پلیس مشاهده شده، اشاره کرد.
در میان نوشته ها، خاطرات مردی وجود دارد که جزئیات "تماس فیزیکی و روانی" خود را با موجودات فضایی سبز رنگ از هنگام کودکی توضیح می دهد. نویسنده می گوید که یکی از آن موجودات به نام "آلگار" هنگامی که در سال ۱۹۸۱ می خواست با دولت بریتانیا تماس برقرار کند، توسط موجودی از یک نژاد دیگر کشته شد.
هشت فایلی که در دسترس عموم قرار داده شده بخشی از ۲۰۰ سندی است که در چهار سال آینده منتشر خواهد شد. در ماه اول این اسناد به صورت مجانی قابل دانلود است.
سخنگوی آرشیو ملی بریتانیا گفت که این اسناد پس از دریافت درخواست های متعدد، طبق "قانون آزادی اطلاعات" و در راستای شفافیت سازمانی توسط وزارت دفاع بریتانیا منتشر شده است.
بیشتر این اسناد که قبلا محرمانه بودند، شامل نامه هایی است که مردم به ادارات و مقامات دولتی، از جمله وزارت دفاع و نخست وزیر وقت مارگارت تاچر، فرستاده بودند.
در یک سند دیگر، تجربه های یک مرد ۷۸ ساله آمده است و گفته می شود که وی در سال ۱۹۸۳ در منطقه همشایر بریتانیا موجودات فضایی را دیده است.
او گفته است که وارد سفینه فضایی شده و سپس موجودات فضایی درباره سنش از او پرسیده اند. بعد به او گفته شده: "می توانی بروی. تو برای کاری که ما در نظر داریم خیلی پیری."
در خبری دیگر آمده است که ستاره شناس ارشد واتیکان گفته است که نمی توان منکر وجود حیات در مریخ شد. گابریل فیونز، در روزنامه واتیکان نوشت که موجودات هوشمند مخلوق خداوند می توانند در فضا وجود داشته باشند.
این پدر روحانی مسئول رصد خانه واتیکان و یک ستاره شناس مشهور است. به گفته او جستجو برای یافتن حیات در فضا، با ایمان به خداوند در تناقض نیست.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
saman.killer
11-09-2009, 12:34
آتلانتيس تمدن گمشده
حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت : 12 هزار سال پيش از اين جزيره اي بوده است بزرگ با تمدني ستايش انگيز موسوم به آتلانتيس که… به اين ترتيب نام قاره آتلانتيس براي نخستين بار بر قلم افلاطون جاري شد و به زودي بر سر زبانها افتاد .
وی در رساله ديگري به نام کور تياس (Critias) شرح بيشتري از قاره آتلانتيس و تمدن آن نوشت جشن ها است و نمی تواند تنها زائیده ی فکر و عقاید فلسفی افلاطون باشد. به طور خلاصه می توان گفت که افلاطون با مرارت و زحمت فراوان وقایع آتلانتیس را طوری به رشته ی تحریر درآورده که برای خوانندگان زمان خود باورکردنی باشد. این نوشته ها بعد از 200 سال هوز سند محکمی محسوب می شود.
دوستان اگر عکسا آپ نشده بگین
توضیحات واقعا خوبی بود و من میخوام کاملش کنم آتلانتیس تمندن و علوم خودش رو در دو جا ثبت کرده یکی در
دل حفره ای در مجسمه ی ابول هول و دیگری در معابد مایا ها البته معبد مایا ها که آتش گرفته و مجسمه ی ابولهول هم حفرش اونقدر عمیق و صیقلی که حتی با رباط هم نمی شه بهش دست رسی پیدا کرد دانشمندن آثاری از آتلانتیس هم پیدا کردند این قاره به دلیل تکتونیک صفحه ای داره زیر قاره ی آمریکا میره اونها تمام ساختمان های مهم خودشون رو از شیشه می ساختند و به طور کامل با تمدن یونان فرق داشتند اون ها مردمی بسیار متمدن بودند که خودتون هم اشاره ای کردید اون ها به خاطر گناه وحشتناکی که مرتکب شدند دچار عذاب شدند واین بلا سر سرزمینشون اومد البته من از جزئیات اون گناه خبر ندارم اون ها تماما به قدرت های خارق العاده دسترسی داشتند و بسیار قدرت مند بودند
منبع : مستند شبکه ی چهار ادگار کایسی
طبق آخرین اطلااتی که دارم نیروی هوایی آمریکا به مکزیک اعلام میکنه که یه شئ به سمت کشورتون در حال حرکته بعد از کلی بررسی یک دفعه ردشئ رو گم میکنن تا فردا صبح یه خونواده داشتن از زمین بایری که کنار خونشون بوده رد می شدن که یه چیزی رو میبینن وقتی که یکم جلو می رن موجودی رو میبینن که سه تا شاخ داره و به حالت چمباتمه نشسته اون ها با فریاد از اون جا فرار می کنن چند ساعت بعد یه خبرنگار میاد و می بینه ماشین های پلیس اون جا وایسادن و پلیس اون جا رو بسته و یه آمبولانس هم وایساده که یه چیزی رو دارن توش می ذارن با هزار زحمت اون آمبولانس رو تعقیب می کنه تا به بیمارستان شهر میرسه اون آمبولانس میره تو بیمارستان و اون خبرنگار هم میره تو و به هر زحمت بوده خودش رو بالباس یه دکتر به اتاق مخصوص نزدیک می کنه و می بینه که دکترا دارن با یه پنس زبون مثلثی شکل اون موجود رو از دهنش که شکل یه شکافه بیرون میارن اون موجود مرده بوده
یکی از افرادی که تو سیا کار می کرده و حالا بازنشست شده و میل داره که نامی ازش برده نشه خبر پیدا کردن شیئ رو فاش کرده که ارتش آمریکا اون رو پیدا کرده اون شئ مثل یه وسیله ی کنترل از راه دوره وقتی تو آزمایشگاه اون رو بررسی می کنن می بینن توش یه چیزی مثل راکتور هسته ای کوچیک توش بوده در اون زمان نه آمریکا و نه شوروی تکنولوژی ساخت این وسیله رو نداشتن پس بدون شک از فضا اومده
من به شخصه خبراول رو زیاد قبول ندارم چون اگه دقت کرده باشید یه خورده بچه گانه هست ولی خبر دوم به احتمال زیاد درسته حالا بریم کشکمون رو بسابیم با این دم و دستگاه های عقب موندمون اگه فضایی ها به زمین حمله کنن ما چه دفاعی در مقابلشون داریم این یه سوال جدی هست که باید روش فکرکنیم
mf.designing
11-09-2009, 13:06
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سعید جان این واسم جالب بود ! یه توضیحی داری در موردش بدی ؟
توضیحات واقعا خوبی بود و من میخوام کاملش کنم آتلانتیس تمندن و علوم خودش رو در دو جا ثبت کرده یکی در دل حفره ای در مجسمه ی ابول هول و دیگری در معابد مایا ها البته معبد مایا ها که آتش گرفته و مجسمه ی ابولهول هم حفرش اونقدر عمیق و صیقلی .....
منبع : مستند شبکه ی چهار ادگار کایسی
در مورد ادگار کیسی که قبلا یکی دو پست داشتیم و میزان سندیت و اعتبار (!) حرفاش رو بررسی کردیم ... این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) من رو بخونید که در مورد اشتباهات متعددش (که حتی توسط طرفداران خودش رد شده!) ، تکنیک های پیشگویی اش و توصیه های درمانی اش بحث شده !
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
وزارت دفاع بریتانیا برای نخستین بار آرشیو محرمانه ای از اسناد مربوط به مشاهده اشیای ناشناس پرنده را در اختیار عموم قرار داده است.
این اسناد که می توان آنها را از سایت "آرشیو ملی" بریتانیا دانلود کرد، به دوره زمانی بین سال های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ مربوط می شود.
از جمله این اسناد می توان به تصاویر نورهای عجیب و غریب در آسمان و همچنین اجرام غیرمعمول که توسط مردم، نیروهای مسلح و ماموران پلیس مشاهده شده،.....
هشت فایلی که در دسترس عموم قرار داده شده بخشی از ۲۰۰ سندی است که در چهار سال آینده منتشر خواهد شد. در ماه اول این اسناد به صورت مجانی قابل دانلود است.
...
بیشتر این اسناد که قبلا محرمانه بودند، شامل نامه هایی است که مردم به ادارات و مقامات دولتی، از جمله وزارت دفاع و نخست وزیر وقت مارگارت تاچر، فرستاده بودند.
در یک سند دیگر، تجربه های یک مرد ۷۸ ساله آمده است و گفته می شود که وی در سال ۱۹۸۳ در منطقه همشایر بریتانیا موجودات فضایی را دیده است.
او گفته است که وارد سفینه فضایی شده و سپس موجودات فضایی درباره سنش از او پرسیده اند. بعد به او گفته شده: "می توانی بروی. تو برای کاری که ما در نظر داریم خیلی پیری."
در خبری دیگر آمده است که ستاره شناس ارشد واتیکان گفته است که نمی توان منکر وجود حیات در مریخ شد. گابریل فیونز، در روزنامه واتیکان نوشت که موجودات هوشمند مخلوق خداوند می توانند در فضا وجود داشته باشند.
این پدر روحانی مسئول رصد خانه واتیکان و یک ستاره شناس مشهور است. به گفته او جستجو برای یافتن حیات در فضا، با ایمان به خداوند در تناقض نیست.
قبلاًٌ به این موضوع پرداخته بودیم ، دوست من ... در این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])... اتفاقا اون دوست دیگرمون هم دقیقاً همین چند خطی که شما پست کردید رو نقل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) کرده بود ...
بهرحال این مورد هم حل شده اس و در آخر اون پروژه نتیجه گرفتند که :
هیچگونه شواهدی مبنی بر اینکه پدیده های مذکور ... تحت کنترل نیروهایی غیر از نیروهای فیزیکی-طبیعی .. هستند وجود ندارد
MasterGeek
11-09-2009, 17:18
در تاریخ تقریبا همه ی ملل وجود اجنه با ملاقاتهای سفینه های فضایی همراه است . مفسران آنها را سفینه های فضایی می نامند در حالیکه ما نمی دانیم آنها از کجا آمده اند و نوع و ماده ی سفینه ی آنها چیست. در ملاقاتهای حودم با این موجودات همیشه متوجه این پدیده ی عجیب شدم که سفینه های آنها ناپدید شده و ناگهان ظاهر می شود که غیر مادی بودن انها را ثابت می کند.البته غیر مادی از دید ما ولی مادی در ابعاد دیگر . وجود این موجودات به دلیل رقت قادر به تغییر شکل است و همچنین سفینه هایشان چون از دنیای دیگری وارد این دنیا می شود دارای ملکولهای متفاوتی است که آن را قادر می سازد از دید ما پنهان شوند و هر زمان خواستند خود را نشان دهند. همین حاصیت در مورد اجنه نیز صدق می کند . از طرف دیگر این اجنه در پی تماسهای مکرر با انسانهای تحت نفوذشان خود را به نام موجوداتی از کرات دیگر معرفی می کنند و نام سیاراتی از قبیل نیبیرو و آندرومدا را استفاده می کنند . همانطور که توضیح دادم در مقاله ی جنجال دنیا این اجنه خود را با نامهایی از قبیل مریم - مسیح و یا بودا معرفی می کنند و با غالب شدن به فکر و مغز افرادی که آنها را می پرستند پیامهای خود را به این جهان مخابره می کنند......
یه مغلطه آشکار در این بخش از پست به نظر من وجود داره و اون استدلال بر مبنای موهوم هست هرچند لفاظی و لحن نویسنده با قاطعیت هست ولی این قاطعیت داره شواهدی سراسر موهوم رو بررسی میکنه (در واقع موهوم دلیل موهوم) مثلا در این بخش: در ملاقاتهای خودم.... و این میشه دلیل باقی سخنان یعنی مبنای تمام استدلال همین بوده: در ملاقات خودم.... و بعد شروع شده به مطالب بعدی...
راجع به کاراکترهای نیمه انسان نیمه حیوان هم علاوه بر فرضیه مطرح شده که دلایل علمی ندارند فرضیات روانشناختی و تاریخی زیادی هست که شواهد علمی دارند و نمیشه با این قاطعیت راجع به این موضوع صحبت کرد.........
دیگه اینکه اسطوره های شامل شخصیتهای نیمه انسان نیمه حیوان طی چه استدلالی میشه به این نتیجه رسید که اینها موجودات فضائی هستند؟ ظاهرا اینها جن فرض شدند (بازم موهوم) بعد با توجه به جن بودن و اینکه اکثر جنها موجودات فضائی بودند (یه ادعای موهوم دیگه) این نتیجه گیری به وجود آمده
در مورد پروژه ستی
دارن سر کارمون میزارن و اینکه بودجه ی خیلی کمی اختصاص پیدا کرده در مقایسه با دیگر پروژه ها
یه ابر رایانه ندارنو اونوقت ما باید براشون تحلیل کنیم
اگر علمی هم باشه فقط وقت تلف کردنه
:31:
یه ابر رایانه ندارنو اونوقت ما باید براشون تحلیل کنیماتفاقا اینم یه جورابرکامپیوتره:46: از نوع پردازش توزیع شده یا Grid Computing و ...
دارن سر کارمون میزارن و اینکه بودجه ی خیلی کمی اختصاص پیدا کرده در مقایسه با دیگر پروژه هاچند دانشجوی کاردرست و علاقمند توی دانشگاه برکلی اینو راه انداختند و بهیچ وجه سرکاری نیست (شاید علمی ترین پروژه ای که با متد علمی با قضیه SETI و موارد مشابه برخورد کرده همینه و چون علمی هست و البته نیاز به زحمت و زمان و فسفر داره....سرکاری به نظر میاد...)
اینم لیستی از پروژه هائی با رویکرد مشابه که سرکاری نبودند:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدقبلا به شکل اسکرین سیور بود ولی الان روی کلاینت BONIC نصب میشه (پروژه های مشابه زیاد دیگه ای هم هست که به نتیجه رسیدند البته توی زمینه های دیگه)
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداین راجع به بونیک:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
darkstreet
12-09-2009, 01:33
هیچگونه شواهدی مبنی بر اینکه پدیده های مذکور ... تحت کنترل نیروهایی غیر از نیروهای فیزیکی-طبیعی .. هستند وجود نداردای بابا بیخیال اگه وزارت دفاع اونا بیاد بگه اره ما با یوفو مذاکره و رایزنی کردیم که دنیا بهم میریزه کلی اشوب و دردسر به بار میاد
اینقدر دنبال سرکوب کردن نباشین خودتون رو توی نیمه دیگه هم بذارید ابدا امکان نداره هیچ مدرکی اعلام بشه که به صراحت وجود یوفو رو اعلام کنه
اگه می خواید توی این بحث به جایی برسید دنبال چیزی رو بگیرید که کسی انتظار پیگیری نداره
مثلا وقتی میان میگن اره فلان اتفاق افتاده ولی کار فضایی ها نبوده به جای باور کردن دنبالش رو بگیرید تا خودتون به جواب برسید
چیزی که کسی انتظارش رو نداره اونم پیگیری مسئله ای که مختومه اعلام شده
edited by Dianella
تصویر گرفته شده از ساعت آفتابی غرق شده در دل اقیانوسیه چندتا توضیح در این مورد لازمه
این سنگ در اب های کم عمق نزدیک به ساحل قرار داره این رو میشه از نور محیط و زاویه تابش نور و همچنین وسایل غواصی متوجه شد
به سنگ ظاهرا طنابی متصل شده
و به نظر نمیاد که روی اون جلبکی دیده بشه
در کل یه همچین سنگ باارزشی رو فورا از اقیانوس خارج می کنن و به ازمایشگاه منتقل می کنن نه به اب های نزدیک ساحل
نمای سالم و بدون جلبک سنگ هم سنش رو نشون میده
اون معبد هم فکر کنم فقط یه عکس باشه منکه تابه حال چیزی در مورد یک معبد زیر اب نشنیده بودم باید مسئله جالبی باشه
راستی کسی کتاب مثلث برمودا رو خونده؟ اونجا هم چندتا عکس در مورد بقایای یافت شده در اعماق دریا چاپ شده که خیلی جالبه حدس زده بودن که اتلانتیس باید همون محدوده برمودا باشه
Mohammad Hosseyn
12-09-2009, 04:23
آتلانتيس تمدن گمشده
به نظر من بعضی چیزها اینقدر ریشه دوونده تو ذهن ها که نمیشه با فردی که اینا رو قبول کرده کاریش کرد . مثل اینکه اتلانتیس هم جزو این موضوعات هستش . یه سری دانشمند که چه عرض کنیم از نظر من شبه دانشمند دامن به بعضی مسائل زدند که جمع کردنش سخت شده !!!
اول اینکه در متن saiiddz چندین بار به سال ها اشاره شده که متاسفانه همشون با هم تناقض داره !!!
حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت : 12 هزار سال پيش
اين واقعه در سال 3500قبل از ميلاد روي مي دهد
بر اساس شواهد و مدارک موجود در حدود 2200 سال پیش از میلاد با شراره های بر کشیده از قله یک اتشفشان سهمگین و زلزله پس از ان تکه پاره شده اند .
و ....
و اینکه به نظر من افلاطون باید خیلی با هوش باشه که با دوتا داستان از آتلانتیس که دریانوردا بهش گفتن بتونه رساله ای در بیاره که هنوز هم بعنوان سند ازش استفاده بشه . واقعا اگه امروزه یه چیزی سند به حساب بیاد واقعا باید چیز معتبری باشه :
این نوشته ها بعد از 200 سال هوز سند محکمی محسوب می شود.
(این 200 سال بالایی هم واقعا قابل تامل هست )
و بیشتر نظر بدم شاید یه چیزایی بگم که نباید بگم ... در کل باید بگم که افسانه ای جالب از آب در اومده ... فکر کنم ازش سریالی بسازن بیشتر از جومونگ تو ایران بیننده داشته باشه !!!
---------------------------------------------------------------
وزارت دفاع بریتانیا برای نخستین بار آرشیو محرمانه ای از اسناد مربوط به مشاهده اشیای ناشناس پرنده را در اختیار عموم قرار داده است.
با تائید جواب seymour عزیز باید یه چیزی رو در مورد این موضوع اضافه کنم ...
اول اینکه از خاطرات این و اون و دیده های این و اون که نمیشه چیزی رو ثابت کرد . یا به چیزی رسید ... حالا یه کسی یه چیز گفته یا دیده ... واسه خودش گفته ... جز اینکه دلیل علمی پاش باشه ...
و این موضوع :
هشت فایلی که در دسترس عموم قرار داده شده بخشی از ۲۰۰ سندی است که در چهار سال آینده منتشر خواهد شد. در ماه اول این اسناد به صورت مجانی قابل دانلود است.
یاد این شبکه تلوزیونی برزیلی افتادم که یارو برنامه ریزی میکرد که یه سری قتل ها اتفاق بیافته ، بعد خودش میرفت فیلم میگرفت و تو تلوزیون پخش میکرد به عنوان یه برنامه جنجالی و مثلا پربیننده و ... . خوب ملت بیچاره رو میزاشت سر کار ... دیگه چیزی ندارم بگم !! دی:
-----------------------------------------------------------------
darkstreet جان ... فکر کنم 90 درصد پست های اینجا تذکر به این و اون هست که لطف کنید یه سری موارد رو از آوردن تو پست هاتون اجتناب کنید ... یکیش موارد سیاسی نا مربوط هست . پست شما ویرایش خواهد شد ...
سعید جان این واسم جالب بود ! یه توضیحی داری در موردش بدی ؟
این یه ساعت خورشیدیه
از قیافش معلومه برای تعیین وقت ازش استفاده میشده
در کل یه همچین سنگ باارزشی رو فورا از اقیانوس خارج می کنن و به ازمایشگاه منتقل می کنن نه به اب های نزدیک ساحل
به هیچ وجه درست نیست و اگر اینطور بود باید تخت جمشیدو میبردیم توو آزمایشگاه
البته درسته این تصویر کمی مشکوکه!
1.به نظر من بعضی چیزها اینقدر ریشه دوونده تو ذهن ها که نمیشه با فردی که اینا رو قبول کرده کاریش کرد . مثل اینکه اتلانتیس هم جزو این موضوعات هستش . یه سری دانشمند که چه عرض کنیم از نظر من شبه دانشمند دامن به بعضی مسائل زدند که جمع کردنش سخت شده !!!
اول اینکه در متن saiiddz چندین بار به سال ها اشاره شده که متاسفانه همشون با هم تناقض داره !!!
و ....
و اینکه به نظر من افلاطون باید خیلی با هوش باشه که با دوتا داستان از آتلانتیس که دریانوردا بهش گفتن بتونه رساله ای در بیاره که هنوز هم بعنوان سند ازش استفاده بشه . واقعا اگه امروزه یه چیزی سند به حساب بیاد واقعا باید چیز معتبری باشه :
(این 200 سال بالایی هم واقعا قابل تامل هست )
2.و بیشتر نظر بدم شاید یه چیزایی بگم که نباید بگم ... در کل باید بگم که افسانه ای جالب از آب در اومده ... فکر کنم ازش سریالی بسازن بیشتر از جومونگ تو ایران بیننده داشته باشه !!!
---------------------------------------------------------------
با تائید جواب seymour عزیز باید یه چیزی رو در مورد این موضوع اضافه کنم ...
3.اول اینکه از خاطرات این و اون و دیده های این و اون که نمیشه چیزی رو ثابت کرد . یا به چیزی رسید ... حالا یه کسی یه چیز گفته یا دیده ... واسه خودش گفته ... جز اینکه دلیل علمی پاش باشه ...
و این موضوع :
4.یاد این شبکه تلوزیونی برزیلی افتادم که یارو برنامه ریزی میکرد که یه سری قتل ها اتفاق بیافته ، بعد خودش میرفت فیلم میگرفت و تو تلوزیون پخش میکرد به عنوان یه برنامه جنجالی و مثلا پربیننده و ... . خوب ملت بیچاره رو میزاشت سر کار ... دیگه چیزی ندارم بگم !! دی:
-----------------------------------------------------------------
darkstreet جان ... فکر کنم 90 درصد پست های اینجا تذکر به این و اون هست که لطف کنید یه سری موارد رو از آوردن تو پست هاتون اجتناب کنید ... یکیش موارد سیاسی نا مربوط هست . پست شما ویرایش خواهد شد ...
1.بهتره بدونی من زیادم به آتلانتیس اعتقاد ندارم ولی میزارم که دوستان نظر بدن و در موردش فکر و البته تحقیق کنن
اونام اشتباهات چاپیه
شما ببخش
اگه یه نگاه بکنی ببینی من اونا رو کی تای کردم خودت میفهمی
2.موافقم و اینکه هرکس بسازه ما ازش حمایت میکنیم
3.اگر نمیشد ثابت کرد ناسا نمیومد به خلبان ایرانی لوح بده
راستی شما یه تعریف از علم برام بکن ببینم منظورت از علم چیه؟!!
4.نظر لطفتونه
دیگه چیزی نموند بگین که
گفتنی هارو گفتین
خب بعضی آدم های الاف اینطورین نه همشون!
.................................................. .................................................. ............
میگم شما و دیگر دوستان لطفآ نظرشون رو در باره حرف های من در چند صفحه پیش بزارن
یه چیز دیگرم میخوام مطرح کنم
آقا به نظرتون ذهن مارو آماده برای یه چیزایی نمیکنن
مثلآ نابودی زمین
اگه دقت کنید بیشتر فیلمهای علمی تخیلی یا بیشتر فیلم ها موضوعاتشون اینجوری شده
نظرتون چیه؟
شما هم میدونید که آمریکایی ها فیلم بدون هدف نمیسازن!
یه مثال میزنم
مثلآ هی توو تلویزیون اعترافات اینایی که اختشاش کردنو پخش میکنن که ما ذهنمون آماده بشه و بپذیره
و بعد میرن سراغ سرانشون
نمیدونم منظورمو خوب فهموندم
راستی اگر منجیی وجود داشته باشه بنا به گفته کتب اسلامی نمیتونه معجزه کنه
خب ما اونو از کجا بشناسیم؟
قطعآ از علمی که خواهد آورد
پس ما هم بهتره از مسیر علم وارد همه چیز بشیم
راستی آقای محمد حسین یه تحقیق کن
ببین اگر تمام علوم رو با هم جمع کنی به چی میرسی؟
من به این سوال جواب نمیدم ولی اگر خودت رسیدی به جواب یه پیغام برام بفرست با هم بحث کنیم
البته اگر برسی به تمام سوالهایی که داری پاسخ داده میشه و وقتی من میگم که
دارن سرمون کلاه میزارن دیگه به ریشم(البته من ریش ندارم)نمیخندی
BLACK-BLACK
12-09-2009, 07:54
1.بهتره بدونی من زیادم به آتلانتیس اعتقاد ندارم ولی میزارم که دوستان نظر بدن و در موردش فکر و البته تحقیق کنن
اونام اشتباهات چاپیه
شما ببخش
اگه یه نگاه بکنی ببینی من اونا رو کی تای کردم خودت میفهمی
2.موافقم و اینکه هرکس بسازه ما ازش حمایت میکنیم
3.اگر نمیشد ثابت کرد ناسا نمیومد به خلبان ایرانی لوح بده
راستی شما یه تعریف از علم برام بکن ببینم منظورت از علم چیه؟!!
4.نظر لطفتونه
دیگه چیزی نموند بگین که
گفتنی هارو گفتین
خب بعضی آدم های الاف اینطورین نه همشون!
.................................................. .................................................. ............
میگم شما و دیگر دوستان لطفآ نظرشون رو در باره حرف های من در چند صفحه پیش بزارن
یه چیز دیگرم میخوام مطرح کنم
آقا به نظرتون ذهن مارو آماده برای یه چیزایی نمیکنن
مثلآ نابودی زمین
اگه دقت کنید بیشتر فیلمهای علمی تخیلی یا بیشتر فیلم ها موضوعاتشون اینجوری شده
نظرتون چیه؟
شما هم میدونید که آمریکایی ها فیلم بدون هدف نمیسازن!
یه مثال میزنم
مثلآ هی توو تلویزیون اعترافات اینایی که اختشاش کردنو پخش میکنن که ما ذهنمون آماده بشه و بپذیره
و بعد میرن سراغ سرانشون
نمیدونم منظورمو خوب فهموندم
راستی اگر منجیی وجود داشته باشه بنا به گفته کتب اسلامی نمیتونه معجزه کنه
خب ما اونو از کجا بشناسیم؟
قطعآ از علمی که خواهد آورد
پس ما هم بهتره از مسیر علم وارد همه چیز بشیم
راستی آقای محمد حسین یه تحقیق کن
ببین اگر تمام علوم رو با هم جمع کنی به چی میرسی؟
من به این سوال جواب نمیدم ولی اگر خودت رسیدی به جواب یه پیغام برام بفرست با هم بحث کنیم
البته اگر برسی به تمام سوالهایی که داری پاسخ داده میشه و وقتی من میگم که
دارن سرمون کلاه میزارن دیگه به ریشم(البته من ریش ندارم)نمیخندی
که صد در صد وجود داره.
زیاد سخت نگیر شناختش خیلی اسونه
خیلی چیزا رو هم هنوز علم هیچ توضیحی براش نداره پس تا زمانی که علم به حد مطلوب برسه نمیشه درباره خیلی از چیزا نظر علمی داد.
ضمنا من وجود موجودات فضایی رو صد درصد قبول دارم چون در قران صراحتا دربارش ایه اورده
Shayan Arya
12-09-2009, 12:27
مثلآ هی توو تلویزیون اعترافات اینایی که اختشاش کردنو پخش میکنن که ما ذهنمون آماده بشه و بپذیره
و بعد میرن سراغ سرانشون
اغتشاش
واقعا این تاپیک دیگه هیچ ربطی به علم نداره و بیشتر تخیلی و خرافی و ... شده!
به نظر من که این جور باورها اصلا شایسته انسان قرن 21 نیست
با این شرایط تاپیک رو منتقل کنید به انجمن دیگری که خوانندگان فکر نکنند بحث علمی انجام میشه و اطلاعات مستند هست
darkstreet
12-09-2009, 13:07
اغتشاش
واقعا این تاپیک دیگه هیچ ربطی به علم نداره و بیشتر تخیلی و خرافی و ... شده!
به نظر من که این جور باورها اصلا شایسته انسان قرن 21 نیست
با این شرایط تاپیک رو منتقل کنید به انجمن دیگری که خوانندگان فکر نکنند بحث علمی انجام میشه و اطلاعات مستند هست
یه سوال
کسی جریان پازل رو قبول داره یا نه؟؟؟؟؟؟
اگه قبول دارید اینقدر کل کل نکنید شاید مجبور باشیم حتی واسه اثبات یوفو وارد بحث های مذهبی و دینی هم بشیم
اگه واقعا می خواید به نتیجه برسید همه حرف ها رو بشنوید تموم قطعات رو کنار هم بذارید
آتلانتيس تمدن گمشده
حدود 350 سال قبل از ميلاد افلاطون در رساله اي تيمائوس (Timaeus) چنين نوشت : 12 هزار سال پيش از اين جزيره اي بوده است ....
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[COLOR=blue]تصویر گرفته شده از بقایای بنای معبدی در زیر آب که به طرز شگفت آوری سالم مانده
1. در مورد این عکس، به هیچ وجه اونطور که ذکر کردن نبوده و اصلا بنای تاریخی و ساعت باستانی ای در کار نیست ... این یکی از چندین مجسمه ای هستش که توسط یه هنرمند محلی به نام جی. فوتس (اهل جزایر کیمن در دریای کارائیب) ساخته شده و همراه تیمش در زیر آب قرارشون داده تا بعنوان یه جاذبه توریستی عمل کنه و غواص های علاقمند رو به اون ناحیه بکشه (غواصی در این ناحیه، بخاطر مناظر زیرآبی بسیار زیبا، شدیداً رواج داره) ... پایان داستان!!
می تونید برای اطمینان، صفحه شخصی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) این آقا که در مورد ساخت این مجسمه ها توضیح داده رو ببینید ... کلی عکس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم ارائه شده که مراحل ساخت و نصب مجسمه ها رو نشون داده ...و حتی در این مورد مصاحبه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کرده ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[B]تصویر گرفته شده از ساعت آفتابی غرق شده در دل اقیانوس
2. این عکس هم که یه ترکیب فوتوشاپی هستش ... ببینید من عکس اولیه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ماهی ها رو که از طریق این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])صفحه که (مجموعه عکس گله های ماهی) قابل دسترسیه رو در کنار عکس فوتوشاپی گذاشته ام و برای سهولت یه سری خط راهنما هم با رنگ قرمز مشخص کرده ام تا تشخیص الگو راحت بشه ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Shayan Arya
12-09-2009, 16:47
اگه قبول دارید اینقدر کل کل نکنید شاید مجبور باشیم حتی واسه اثبات یوفو وارد بحث های مذهبی و دینی هم بشیم
اگه واقعا می خواید به نتیجه برسید همه حرف ها رو بشنوید تموم قطعات رو کنار هم بذارید
اصلا بحث مذهبی با بعضی ها امکانش نیست و انجمن هم ظرفیتش رو نداره
کسی که میگه UFO ها با اجنه مرتبط هستند و اگر بگی اجنه رو اثبات کن میگه تو قرآن نوشته، من چه جوابی باید بدم؟
بعضی از دوستان چیزهایی رو میگن که آدم بالای سرش علامت تعجب سبز میشه!
BLACK-BLACK
12-09-2009, 18:03
اصلا بحث مذهبی با بعضی ها امکانش نیست و انجمن هم ظرفیتش رو نداره
کسی که میگه UFO ها با اجنه مرتبط هستند و اگر بگی اجنه رو اثبات کن میگه تو قرآن نوشته، من چه جوابی باید بدم؟
بعضی از دوستان چیزهایی رو میگن که آدم بالای سرش علامت تعجب سبز میشه!
من نگفتم موجودات فضایی همون جنها هستن اصلا درباره جن هایی که به کرات دیگه سف رمیکنم هم چیزی نگفتم
چون ایه رو به طور دقیق یادم نیست نام نبردم
ولی مفهومش اینه:ایا فکر میکنید که در کرات دیگه موجودات زندگی نمیکنن ؟نه به راستی که موجوداتی زندگی میکنن منتها از دید انسان پنهان هستن و خدا هر موقع که زمانش برسه اونها رو دورهم جمع میکنه
اگه شما حرفی رو که تو قران به این وضوح دربارش گفته شده رو قبول ندارید من به شخصه براتون متاسفم.
من نگفتم موجودات فضایی همون جنها هستن اصلا درباره جن هایی که به کرات دیگه سف رمیکنم هم چیزی نگفتم
چون ایه رو به طور دقیق یادم نیست نام نبردم
ولی مفهومش اینه:ایا فکر میکنید که در کرات دیگه موجودات زندگی نمیکنن ؟نه به راستی که موجوداتی زندگی میکنن منتها از دید انسان پنهان هستن و خدا هر موقع که زمانش برسه اونها رو دورهم جمع میکنه
اگه شما حرفی رو که تو قران به این وضوح دربارش گفته شده رو قبول ندارید من به شخصه براتون متاسفم.
توی قرآن گفته که موجودات فضایی سوار بشقاب میشن میان زمین زمینی ها رو رو میدزدن میبرن ؟؟؟
همین جوری این پست قبلی من رو مطالعه کنید ( اگه زحمت نیست)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
بار ها این جمله رو گفتن دوستان
بحث وجود موجودات غیر زمینی از طرف اکثر دانشمندان پذیرفته است. احتمال وجود حیات در دیگر سیارات کیهان بسیار محتمل فرض میشه. طرح هایی مثل جستجوی موجودات هوشمند فضایی (ستی) نمونه ای از طرح هایی که دانشمندان در جستجوی جدی حیات به اون عمل کردن. معادله دریک یه تحلیل کاملا علمی برای رسیدن به یک مقدار عدید از تعداد بیگانگانه.
اما
بحث ظروف پرنده فرق داره. بحث دروغ فرق داره. بحث گزارش هایی غلط از طرف ناظرین بدون دانش مناسب و مرتبط فرق داره. (مثل خلبانانی که با سیاره زهره میجنگند و فضانوردانی که زباله های فضایی رو با جنازه موجودات فضایی اشتباه میگیرن و یا زیست شناسانی که وارد حیطه دانش نجوم میشن)
نکته اینجاست که مغلطه ای به وجود اومده و یک عده با مجموعه ای از توهم توطئه، ترس تکنولوژی، شهرت طلبی و خصوصا نا آگاهی از ویژه گی های تحقیق علمی بشقاب های پرنده رو با امکان وجود موجود بیگانه اشتباه میگیرن و جالب تر از اون اینکه منکرین واقعی بودن بشقاب ها رو منکر وجود زیست فرا زمینی معرفی میکنن.
من تو نصف پست هام تو این تاپیک اینو نوشتم . فکر کنم فقط خودم میخونمشون :31:
در مورد حرف های دوست عزیزم بابک
آقا بابک شما چرا اینطور برخورد میکنید واقعآ
در بحث های علمی باید عقیده قلبی رو کنار گذاشت
بارها مشاهده کردیم که دانشمندان به خاطر عقیده ی قلبی خودشون به نتایج اشتباه رسیدن
پس بهتره بی طرف باشیم و به این ترتیب اشتباهات گذشتگان رو تکرار نکنیم
آقا بابک شما نباید پرونده هایی رو که تایید شده رو زیر سوال ببرین چون این پرونده ها رو همون سیستمی تایید کرده که پرونده ها ی دیگه رو رد میکنه
سخنم با دوستان دیگه هم همین هست و نه فقط آقا بابک
در علم زیاده روی جایی نداره و اینکه شما اعتقاد دارید دلیل نمیشه که دیگران هم این نظر رو داشته باشن
سعید گرامی در علم همه چیز رو میشه زیر سوال برد. این طرفداران شبه علم هستند که از تحلیل دیدگاه شون میرنجن . وگرنه تاریخ علم مملو از نقد دیدگاه های قبلی و رسیدن به داده های جدیده. این شبه علم و مدافعین سر سختشه که با قدرت از هر چیزی که به مذاقش خوش میاد دفاع میکنه. نمونه ایده آلش طرفداران نظریه زمین مرکز هستند که با قدرت از نظریه اشون دفاع میکنن و هیچ دانشمندی هم نتونسته جوابشون رو بده که در غیر این صورت حتما تا حالا اثری ازشون نبود.
نحوه استدلالشون رو بخونید در این انجمن و شباهتش با استدلال های این تاپیک رو بشمارید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگر به زبانش مسلط نیستسد از گوگل ترانسلیت استفاده کنید.
نمونه دیگر موجود در این تاپیک هم ماجرای نرفتن به ماه و استدلال های ردش بود که میتونید مطالعه کنید
درباره جملتون که تیره کردم . چرا این پرونده هایی که تایید شدند انقدر راحت درمقابل تحقیق نابود میشن ؟
یک نگاه به نوشته های خودشتون که بدون منبع و ماخذ استدلال میکنید بندازید و ببینید اون کیه که با عقیده قلبی حرف میزنه و در شبه علم زیاده روی میکنه؟
من عموم خلبان باز نشسته سی 130 هست.چند بار از اون شنیدم خلبانا درس آشنایی با ستارگان دارن.حالا اگر طرف خلبان جنگی هم باشه خیلی بعیده که هره را نشناسه.از این گذشته گزارشای زیادی هست که خلبانا گفتند شیئ بسرعت تغییر رنگ میده و این کار از زهره ساخته نیست.
بعدی اینکه مامورای برج مراقبت که چندین بار شی بزرگ ودیسکی شکلو که بسرعت تغییر مسیر میده را گزارش کردن آیا دروغگو بودن یا همشون مریض بودن؟
سلام مجدد.
نه از زهره ساخته نیست اصلا. اما از جو زمین بله.
گودالی متحرک از ماه . تغیرات نوری جو در تصویر ماه.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جو میتونه خورشید رو تبدیل به بشقاب پرنده کنه. شاید زهره رو هم تبدیل کرد به اف 14 :31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جو رنگ ها رو هم تغییر میده . مثل رنگ سبز زیر (غروب خورشید)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نظر داشته باشید خلبان در هواپیمای در حال حرکت در موقعیت های مختلفی ناظر است و نتیجتا جسمی متحرک میبینه که رنگ و شکل عوض میکنه.
زهره همیشه در ارتفاع پایین و نزدیک افق دیده میشه . در افقه که نور اجرام سماوی باید از لایه ی قطور تر جو عبور کنه.
برای اطلاعات بیشتر :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدو
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سعید گرامی در علم همه چیز رو میشه زیر سوال برد. این طرفداران شبه علم هستند که از تحلیل دیدگاه شون میرنجن . وگرنه تاریخ علم مملو از نقد دیدگاه های قبلی و رسیدن به داده های جدیده. این شبه علم و مدافعین سر سختشه که با قدرت از هر چیزی که به مذاقش خوش میاد دفاع میکنه. نمونه ایده آلش طرفداران نظریه زمین مرکز هستند که با قدرت از نظریه اشون دفاع میکنن و هیچ دانشمندی هم نتونسته جوابشون رو بده که در غیر این صورت حتما تا حالا اثری ازشون نبود.
نحوه استدلالشون رو بخونید در این انجمن و شباهتش با استدلال های این تاپیک رو بشمارید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگر به زبانش مسلط نیستسد از گوگل ترانسلیت استفاده کنید.
نمونه دیگر موجود در این تاپیک هم ماجرای نرفتن به ماه و استدلال های ردش بود که میتونید مطالعه کنید
درباره جملتون که تیره کردم . چرا این پرونده هایی که تایید شدند انقدر راحت درمقابل تحقیق نابود میشن ؟
یک نگاه به نوشته های خودشتون که بدون منبع و ماخذ استدلال میکنید بندازید و ببینید اون کیه که با عقیده قلبی حرف میزنه و در شبه علم زیاده روی میکنه؟
تشکر بابت راهنماییاتون بابک عزیز
بله اصلآ طبیعت علم همینه
ولی اگر اینطور باشه که شما میگید و ما از نظر علمی از دانشمندان ناسا بالاتر باشیم بله درسته و اینکه اگر اینطور باشه که شما میگید هم اصلاعات صحیح و هم اطلاعات غلط رو باید دوباره بررسی کرد
آیا ما میتونیم این کارو بکنیم؟واصلآ وقت میشه این کارو بکنیم؟
در مورد مطلبی که گذاشتم(آتلانتیس)اون فقط یه نقل بود که جعلی بودن تصاویرش هم توسط سیمور مشخص شد و اصلآ طبیعت بحث اینه
من و یا شما یه مطلی میزاریم دیگران نقدش میکنن و این خیلی خوبه
اصلا بحث مذهبی با بعضی ها امکانش نیست و انجمن هم ظرفیتش رو نداره
کسی که میگه UFO ها با اجنه مرتبط هستند و اگر بگی اجنه رو اثبات کن میگه تو قرآن نوشته، من چه جوابی باید بدم؟
بعضی از دوستان چیزهایی رو میگن که آدم بالای سرش علامت تعجب سبز میشه!
این جواب رو بدید
اول قران رو ثابت کنید
1. در مورد این عکس، به هیچ وجه اونطور که ذکر کردن نبوده و اصلا بنای تاریخی و ساعت باستانی ای در کار نیست ... این یکی از چندین مجسمه ای هستش که توسط یه هنرمند محلی به نام جی. فوتس (اهل جزایر کیمن در دریای کارائیب) ساخته شده و همراه تیمش در زیر آب قرارشون داده تا بعنوان یه جاذبه توریستی عمل کنه و غواص های علاقمند رو به اون ناحیه بکشه (غواصی در این ناحیه، بخاطر مناظر زیرآبی بسیار زیبا، شدیداً رواج داره) ... پایان داستان!!
می تونید برای اطمینان، صفحه شخصی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) این آقا که در مورد ساخت این مجسمه ها توضیح داده رو ببینید ... کلی عکس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم ارائه شده که مراحل ساخت و نصب مجسمه ها رو نشون داده ...و حتی در این مورد مصاحبه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کرده ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2. این عکس هم که یه ترکیب فوتوشاپی هستش ... ببینید من عکس اولیه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ماهی ها رو که از طریق این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])صفحه که (مجموعه عکس گله های ماهی) قابل دسترسیه رو در کنار عکس فوتوشاپی گذاشته ام و برای سهولت یه سری خط راهنما هم با رنگ قرمز مشخص کرده ام تا تشخیص الگو راحت بشه ...
[CENTER][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تشکر
عالی بود
و این مطلبم یه نقل بود
منظورم مطلبی هست که گذاشتم
یه سوال
کسی جریان پازل رو قبول داره یا نه؟؟؟؟؟؟
اگه قبول دارید اینقدر کل کل نکنید شاید مجبور باشیم حتی واسه اثبات یوفو وارد بحث های مذهبی و دینی هم بشیم
اگه واقعا می خواید به نتیجه برسید همه حرف ها رو بشنوید تموم قطعات رو کنار هم بذارید
درسته
اغتشاش
واقعا این تاپیک دیگه هیچ ربطی به علم نداره و بیشتر تخیلی و خرافی و ... شده!
به نظر من که این جور باورها اصلا شایسته انسان قرن 21 نیست
با این شرایط تاپیک رو منتقل کنید به انجمن دیگری که خوانندگان فکر نکنند بحث علمی انجام میشه و اطلاعات مستند هست
شما خیلی جالبید و قصد دارین بحثو منحرف کنید
این یک مثال بود تا همه بفهمن منظور منو و اینکه شما اصل قضیه رو ولی کردین و دارین حاشیه پردازی میکنن
اگر واقعآ میخواید نقد کنید جمله ی بالاییش که اصلآ این مثال هم به خاطر اون آوردم رو نقد کنید و نظرتون رو بگید
راستی شما هم یک تعریف از علم بزارید
تشکر
که صد در صد وجود داره.
زیاد سخت نگیر شناختش خیلی اسونه
خیلی چیزا رو هم هنوز علم هیچ توضیحی براش نداره پس تا زمانی که علم به حد مطلوب برسه نمیشه درباره خیلی از چیزا نظر علمی داد.
ضمنا من وجود موجودات فضایی رو صد درصد قبول دارم چون در قران صراحتا دربارش ایه اورده
کاملآ مخالفم
من که نه چیزی رو قبول دارم و نه اینکه قبول ندارم
و فکر میکنم در این قضیه هم یوفو ها وجود دارن ولی ماهیتشون مهمه
آیا اونا رو انسان ها ساختن؟
آیا اونا خدایی بودن که ما میپرستیم؟
و....
.................................................. ...............................................
اولین انسانی که وارد فضا شد این جمله رو بر زبون اورد
the god is very big
Shayan Arya
13-09-2009, 12:07
من نگفتم موجودات فضایی همون جنها هستن اصلا درباره جن هایی که به کرات دیگه سف رمیکنم هم چیزی نگفتم
چون ایه رو به طور دقیق یادم نیست نام نبردم
ولی مفهومش اینه:ایا فکر میکنید که در کرات دیگه موجودات زندگی نمیکنن ؟نه به راستی که موجوداتی زندگی میکنن منتها از دید انسان پنهان هستن و خدا هر موقع که زمانش برسه اونها رو دورهم جمع میکنه
اگه شما حرفی رو که تو قران به این وضوح دربارش گفته شده رو قبول ندارید من به شخصه براتون متاسفم.
این هم مدرک حرف های من که نباید مسائل مذهبی رو در این موضوع دخالت داد
چرا؟
چون دوستان به هیچ وجه حتی حاظر نیستند به اینکه ممکن هست اعتقاداتشون درست نباشه فکر کنند!
کتاب های مقدس همه ادیان کتاب های مذهبی هستند و باید در مسائل مذهبی به عنوان سند ارائه شوند نه در یک بحث علمی که میشه همه چیز رو زیر سوال برد...
البته اعتقادات هر کس برای خودش محترم هست
این جواب رو بدید
اول قران رو ثابت کنید
شما خیلی جالبید و قصد دارین بحثو منحرف کنید
این یک مثال بود تا همه بفهمن منظور منو و اینکه شما اصل قضیه رو ولی کردین و دارین حاشیه پردازی میکنن
اگر واقعآ میخواید نقد کنید جمله ی بالاییش که اصلآ این مثال هم به خاطر اون آوردم رو نقد کنید و نظرتون رو بگید
راستی شما هم یک تعریف از علم بزارید
تشکر
من میخوام بحث رو منحرف کنم یا کسانی که از توطئه و خواب و خیال و کتاب های مذهبی صحبت می کنند؟
خوب کسانی که فکر می کنند همه جواب هاشون از قبل نوشته شده چه نیازی به بحث دارند؟ همونی که نوشته شده رو قبول کنید و تمام.
حالا اینکه چرا میخوان اون حرف ها رو اینجا بنویسند تا ما هم قبول کنیم برای من مشخص نیست!؟ (البته باید چشم بسته قبول کنیم، چون کوچترین شکی باعث میشه که برای ما متاسف شوند)
بهتر است کسانی در این بحث وارد شوند که دنبال جواب هستند نه اینکه جواب رو دارند حالا دنبال توجیه به هر قیمتی هستند!
Marichka
13-09-2009, 15:02
سلام
باز هم تشکر می کنم از دوستانی که آگاهانه تاپیک رو در مسیر مناسبش پیش می برن و نگه می دارن.
فقط برای یادآوری درخواستم این هست که به خصوص عزیزانی که تازه به جمع این تاپیک میان قبل از فعالیت پست اول تاپیک رو مشاهده بفرمایند؛ همونطور که پیشتر توضیح دادم این مساله ی موجودات فضایی هنوز دارای نقاط تاریک خیلی زیادی هست که باعث میشه ذهن به طور خودکار بخواد جاهای خالی رو با موارد نقلی و اثبات نشده از منابع غیر تجربی پر کنه. منتهی از اونجایی که اینجا بخش علمی هست و سعی میشه دلایل تا حد امکان علمی در مباحثات آورده بشه، خواهشم از دوستان این هست که از به میون آوردن بحث های مذهبی یا نقل قولهای غیر علمی و منبع قرار دادن کتب مذهبی به عنوان صحبتهاشون در اینجا اکیدا خودداری بفرمایند.
همونطور که یادآور شده بودم،الان ما داریم توی یک راهروی مطلقا تاریک حرکت می کنیم که تنها امکان به دست آوردن اطلاعات برای ما فقط لمس کردن اشیای سر راهمون (تجربه) هست.
ممنونم
darkstreet
13-09-2009, 22:47
کتاب های مقدس همه ادیان کتاب های مذهبی هستند و باید در مسائل مذهبی به عنوان سند ارائه شوند نه در یک بحث علمی که میشه همه چیز رو زیر سوال برد...
البته اعتقادات هر کس برای خودش محترم هست
یادتون نره اینجا هیچ چیزی معتبر نیست حتی قران پس به دنبال یه سند معتبر باشید اگه شما قران رو قبول دارید خیلی ها هم انجیل رو قبول دارن بحث در این نیست که قران درسته یا نه بهترین راه حل اینه که اصلا بحث قران رو به میان نیارید برید دنبال سند و دلیلی که بشه اون رو بررسی کرد و کسی در اون شک نکنه
بذارید یه مثال بزنم
شما می خواید جن رو ثابت کنید؟
دنبال قران نرید چون اینجا ممکنه کسی قران رو نتونه سندی برای این موضوع قرار بده
برید دنبال یه راه دیگه
مثلا روش های متافیزیکی یا اسنادی که نشون بدن جنها وجود دارن
میدونید چرا نباید بحث های مذهبی رو به میون اورد؟
چون یه عده با استفاده از عقاید تثبیت شده این مذاهب سندشون رو ثابت می کنن در حالی که یا ممکنه اون عقیده در اون مذهب دروغ و اشتباه باشه یا اینکه مثل قران 1000 تفسیر داشته باشه خدا میدونه اصلا منظوری که ما از قران برداشت کردیم درسته یا نه پس اصلا دنبالش نریم بهتره
تا بخوایم قران رو ثابت کنیم یوفو زمین رو نابود کرده
1.من میخوام بحث رو منحرف کنم یا کسانی که از توطئه و خواب و خیال و کتاب های مذهبی صحبت می کنند؟
2.خوب کسانی که فکر می کنند همه جواب هاشون از قبل نوشته شده چه نیازی به بحث دارند؟ همونی که نوشته شده رو قبول کنید و تمام.
3.حالا اینکه چرا میخوان اون حرف ها رو اینجا بنویسند تا ما هم قبول کنیم برای من مشخص نیست!؟ (البته باید چشم بسته قبول کنیم، چون کوچترین شکی باعث میشه که برای ما متاسف شوند)
4.بهتر است کسانی در این بحث وارد شوند که دنبال جواب هستند نه اینکه جواب رو دارند حالا دنبال توجیه به هر قیمتی هستند!
بازم دارم میگم شما دارین بحث رو منحرف میکننین
الان تاپیک به جایه اینکه یک بحث درست رو پیش بگیره و مواردی رو بررسی کنه داره کل کل های مارو تماشا میکنه
1.بله اینم نمونه ای از چیزی که گفتم
به جای اینکه نقدر کنید و نظر بدید با سوال بحث رو به سمت کل کل میکشونید
شما هم اگر کمی مطالعه داشتید به این نظریه ها شاید میرسیدید
خواب و خیال و کتاب های مذهبی؟
منظورتون رو نفهمیدم؟
2.الان شما منظورتون چی بود از این؟!
خیلی گنگه
اگه منظورتون قران هست
اگر به خودتون زحمت میدادید و چند صفحه پیش رو مطالعه میکردید
میدید که فعلآ من به دینی اعتقاد ندارم و اینکه قران یک کتاب معمولی هست و...
شما بهتره اول طرفتون رو بشناسید و بعد براش جوابی بزارید
حرفی که زدید چه ربطی به من داشت؟
3.قرار نیست شما یا فرد دیگری قبول کنه
من بارها اینو تایپ کردم ولی مثل اینکه دوستان(بیشتر دوستان)از عینک آفتابی استفاده میکنن
معنی تاپیک هم میشه بحث
اصلآ ما برای چی اینجاییم؟
برای اینکه بحث کنیم
داخل پرانتز هم در مورد من صدق نمیکنه
4.اینو بهتره یکی به خودتون بگه!
همنطور که گفتم(یادمه به بابک عزیز گفتم)من مواضعمو اعلام کردم
لازم نیست دوباره تکرار کنم
یکم دقت کنید و اون عیکنو بردارید خواهید دید
مطلبی دیگر...
کاش دوستان به جای .....نظرشون رو بگن و نقدش کنن
بور یسکا پسر ی از مر یخ
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسری به نام (بوریس کیپر یانوویچ) یا (بوریسکا) در منطقه ولگوگراد روسیه زندگی میکند که با همه پسران هم سن و سال خود فرق میکند. بوریسکا روز یازدهم ژانویه سال 1996 به دنیا آمد. از وقتی چهار سال داشت به طور مرتب به کوهی در نزدیکی شهرش که به غیر عادی بودن شهره است می رفت. گویی نیاز داشت مرتب به آنجا برود تا انرژی مورد نیاز خود را از آن منطقه کسب کند.
والدین بوریسکا که انسان هایی مهربان، تحصیل کرده و میهمان نواز هستند بخاطر استعداهای خاص پسرشان احساس نگرانی می کنند. آنها نگران برخورد دیگران با پسرشان هستند و از آینده او می ترسند. مادر او که یک پزشک است و کاری برای کمک او از دستش بر نمی آید خوب بخاطر دارد که بوریسکا از پانزده روزگی می توانست سرش را راست نگه دارد. وقتی هنوز چهار ماهش تمام نشده بود نخستین کلمه(بابا) را بر زبان آورد و شروع به گفتن کلمات کرد.
وقتی یک سال و نیمه بود به راحتی تیترهای درشت روزنامه ها را می خواند. در دو سالگی به خوبی نقاشی می کشید و آن را رنگ آمیزی میکرد. وقتی در دو سالگی برای نخستین بار به مهد کودک رفت مربیان از توانایی های شگفت انگیز و حافظه ی منحر به فرد او حیرت زده شده بودند. اما پدر و مادر بوریسکا متوجه بودند که او اطلاعات خود را نه تنها از دنیای اطراف بلکه از کانال های اسرار آمیز دیگری کسب می کند. مادر بوریسکا می گوید:< هیچکس چیزی به او آموزش نداده است. گاهی اوقات گوشه ای می نشیند و شروع به گفتن حقایقی از مریخ، سیارات و دیگر تمدن ها می کند. این حرف ها واقعا من و پدرش را گیج و سردرگم کرده است.?
چطور این پسر یازده ساله این چیزها را می داند؟ از وقتی پسر بچه ای دوساله بود داستان هایی همیشگی از فضا برای گفتن داشت. حتی یک بار گفت خودش قبلا مریخ زندگی می کرده است. او می گوید این سیاره الان هم مسکونی است ولی اتمسفر اطراف آن پس از یک مصیبت و بلای طبیعی از بین رفت و مردم مریخ هم اکنون در شهر هایی که در زیر سطح آن ساخته ایند، زندگی می کنند. او میگوید یکبار قبلا به زمین سفر کرده است و جالب تر اینکه با سفینه خودش از مریخ به زمین آمده است. بوریسکا می گوید:< در زمان تمدن سمورپاها (میمون نماها) در مریخ شندگی می کرده) و طوری از انقراض آن سخن می گوید که گویی این اتفاق همین دیروز افتاده است. به گفته ی بوریسکا سموپاها به این دلیل از بین رفتند که معنویت را کنار گذاشتند و بدین ترتیب سبب از هم پاشیدگی سیاره خود شدند.
سموپاها هفتاد هزار سال پیش زندگی می کرده اند و قد آنها به 9 متر می رسیده است. بوریسکا یکی از کودکان معروف به (بچه های ایندیگو) است، بچه هایی که با بقیه فرق داشته و از نظر هوشی و اطلاعات قابل قیاس با هم سن و سالان و حتی بزرگ ترهای خود نیستند.
دانشمندان معتقدند این بچه ها نشانه هایی از تغییر عظیم گونه ی انسانی در آینده هستند. بوریسکا می گوشد جابه جایی قطب های زمین سبب ایجاد دو فاجعه ناگهانی در سال های 2009 و 2014 می شود و تنها انسان هایی کمی از این بلا جان سالم به در خواهند برد. بوریسکا تا کنون در برنامه ها و مصاحبه های مختلفی حضور داشته است. او در یکی از این مصاحبه ها گفت:< من هیچ ترسی از مرگ ندارم چون زندگی ما ابدی است.یک بار فاجعه مشابهی در مریخ روی داد ولی مردم آن هنوز زندگی می کنند.>
کارشناسی از او پرسید چرا سفینه های ما اغلب قبل از رسیدن به مریخ نابود می شوند؟ بوریسکا جواب داد، مریخی ها برای نابود کردن ایستگاه هایی که امواج رادیویی مضر دارند سیگنال های خاصی به آن می فرستند.
دانش بوریسکا درباره فضا و ابعاد آن بسیار گشترده است. او اطلاعات زیادی نیز درباره ساختار سفینه های آدم های فضایی دارد و می گوید:< بدنه سفینه ها چهار لایه دارد: لایه بیرونی که از فلز جامد است و 25%، لایه دوم که لاستیکی است 30%، لایه سوم فلزی 30% ضخامت دارند و لایه آخر که خاصیت مغناطیسی دارد 4% بدنه را تشکیل می دهد. اگر به لایه مغناطیسی انرژی بدهیم، سفینه می تواند سراسر دنیا را درنوردد.>
بوریسکا مشکلات زیادی با مدرسه دارد. او پیوشته حرف معلمین خود را قطع می کند و می گوید اشتباه می کنند. همین موضوع سبب شده معلمین تمایلی به حضور او در کلاس نداشته باشند به همین خاطر او با معلم خصوصی درس می خواند.
مصا حبه بوریسکا و ذکر پرسش و پاسخهای هیجان انگیز و جالب
قسمت (اول)
متر جم: سر کار خانم فر نگیس علیزادنیا
چگو نه تو انا ئی های بوریسکا شکوفا شد؟
وقتی بو ریسکا فقط یکسالش بود شر وع کرد به دادن حروف به او (حر و ف طر احی شده)حدس بز نید چه شد در یک سال و نیمگی او می تو انست تیتر بز رگ روز نامه ها را بخواند طولی نکشید که او با رنگها و وسا یه ها یشان اشنا شد در دو سالگی شرو ع به نقاشی کرد سپس وقتی دو ساله شد او را به مهد کو دک فر ستا دیم تمام معلمان در استعداد و روش تفکرش حیر ت زده شده بو دند این پسر از یک حافظه استثنا ئی و یک تو انا ئی خار ق العاده بر ای بدست اوردن اطلا عات جدید بر خوردار بود به هر حال والدینش بعد مدت کوتاهی فهمیدند فرزندشان به روش منحصر به فر د خود اطلا عاتی را از مکان دیگری کسب می کند نا دیا(مادر بوریسکا) اظهار می دارد که هر گز کسی این چیز ها را به او یاد نداده اما گاهی او به حالت نیلو فر آبی می نشیند و شرو ع به حرف زدن در مورد تمام این ها می کند او در باره مریخ و یک سیستم نجومی و تمد نهای دور صحبت می کند .
-چیزی که می شندیم باور نکر دنی بود چطور یک کودک این چیز ها را می داند؟!
ـاز وقتی او دو ساله شد داستا نهای بی پایان از عوالم دیگر و اسما نهای بی کران وکیهان روزانه ورد زبا نش بود بعد ها بو ریسکا در مورد زند گی قبلی اش در مر یخ و این حقیقت که سیاره مر یخ در گذشته در واقع مسکونی بوده اما در نتیجه قدر تمند تر ین و ویرانگر ترین فا جعه جو خود را از دست داده است و امروزه تمام اهالی آن مجبور به زند گی در شهر های زیر زمینی هستند .
بور یسکا به ما می گفت بعد از این حا دثه او اغلب بر ای داد و ستد و اهداف تحقیقاتی به سیاره زمین سفر می کرده .
به نظر می رسد که بوریسکا سفینه خودش را خود هدایت می کرده این ما جرا در طول مدت تمدن لموریا اتفاق افتاده است ….جالب است که بدانید او یک دوست لموریائی نیز داشته که جلوی چشمانش درفا جعه عظیمی در سیاره زمین کشته شده است..
فا جعه عظیم در سیاره زمین اتفاق افتا د -قاره های پهناور در سطح سیاره زمین توسط طو فا نهای مهیب تسهیل رفته بودند و بعد هم نا گهان یک صخره عظیم روی سا ختمانی می افتد و و بوریسکا اظهار میدارد دوست من آنجا بود و من نتو انستم نجاتش دهم سر نوشتمان طوری رقم خورد که در این زندگی گاهی همدیگررا ملاقات کنیم بوریسکا تمام صحنه های سقوط لموریا را تجسم می کند و به یاد می آورد طوری که انگار همین دیروز اتفاق افتاده است .او آنچنان غصه مرگ دوست لموریایی اش را می خورد که انگار او مقصر کشته شدنش اوست .
یک روز که بوریس متو جه کتابی در کیف مادرش شده بود با عنوان(ما از کجا آمده ایم) نوشته ارنست مولداشو می شود با یدیک نفر می بود و نوع شادی و هیجان ایجاد شده در این پسر را تو صیف می کرد او سا عتها میان صفحات این کتاب غرق شده بود و به نگا ره های لموریا و عکسهای تبت خیره می شد و بعد شرو ع به صحبت در مورد هوش سر شار لموریا ئی ها می کرد …
ـاما لمو ریا دست کم ۸۰۰،۰۰۰ سال پیش از بین رفته است و لموریا ای ها به بلندی ۹ متر بوده اند و دارای قامتهای بسیار بلندی بوده اند .آیا این حقیقت دارد این را چطور به خاطر می آوری ؟
بوریسکا :البته ، البته که به خاطر می آورم .
سپس بوریسکا کتابی دیگری را که توسط مولداشو با عنوان ( در جستجوی شهر خدایان) نوشته شده است را به خاطر می اورد (بطور کلی این کتاب بهTombo با ستان و اهرام اختصاص دارد ).
بوریسکا به طور واضح عنوان می کندمردم دانش و علوم را از زیر یکی از اهرام ( منظور اهرام مصر نیست) پیدا می کنند و هنوز این هرم کشف نشده است او می گوید زندگی زمانی تعقییر خواهد کرد که مجسمه ابو لهل باز شود و اضافه می کند که مجسمه ابو لهل عظیم مکا نیزم گشایش را د ر جائی پشت گو شش دارد اما بور یسکا محل دقیقش را به یاد نمی اورد .
دوستان ادامه تر جمه مصا حبه ایشان را در پستهای بعدی ذکر خواهم نمود که مسا ئل بسیار جالبی در مورد مایا ها و مریخ بیان می دارد
مصا حبه بوریسکا و پرسش و پاسخهای هیجان انگیزوجالب
قسمت (دو م و آخر )
متر جم: سر کار خانم فر نگیس علیزادنیا
ـ اما لمو ریا دست کم ۸۰۰،۰۰۰ سال پیش از بین رفته است و لموریا ای ها به بلندی ۹ متر بوده اند و دارای قامتهای بسیار بلندی بوده اند .آیا این حقیقت دارد این را چطور به خاطر می آوری ؟
بوریسکا :البته ، البته که به خاطر می آورم .
سپس بوریسکا کتابی دیگری را که توسط مولداشو با عنوان ( در جستجوی شهر خدایان) نوشته شده است را به خاطر می اورد (بطور کلی این کتاب بهTombo با ستان و اهرام اختصاص دارد ).
بوریسکا به طور واضح عنوان می کندمردم دانش و علوم را از زیر یکی از اهرام ( منظور اهرام مصر نیست) پیدا می کنند و هنوز این هرم کشف نشده است او می گوید زندگی زمانی تعقییر خواهد کرد که مجسمه ابو لهل باز شود و اضافه می کند که مجسمه ابو لهل عظیم مکا نیزم گشایش را د ر جائی پشت گو شش دارد اما بور یسکا محل دقیقش را به یاد نمی اورد .
این پسر با اشتیاق و جدیت زیادی در باره تمدن مایا ها صحبت می کند وطبق اظهارات او دانش ما نسبت به تمدن مایا ها بسیار ابتدائی است .
نکته قابل توجه این است که بور یسکا فکر می کند این روز ها زمان ان رسیده تا (افر اد بخصوصی) روی زمین متولد شوند .زمان نوزائی این سیاره نزدیک می گردد دانش نوین در نهایت نیاز و یک ذهنیت متفا وت از زمینیان خواهد بود .
_چگو نه در مورد این بچه های مستعد می دانی ؟ و چرا این اتفاق روی می دهد آیا می دانی آن بچه ها را ایندیگو (نیلگون) می خوانند؟
من می دانم که آنها در حال به دنیا آمدن هستند بهر حال من هنوز هیچ یک از آنها را در شهر خود ملا قات نکر ده ام ممکن است یکی از آنها دختری به نام(( یولیا پطرو با )) با شد .
او تنها کسی است که مرا باور می کند دیگران به سا دگی به داستا نهایم می خند ند .واقعه ای در روی زمین در حال وقوع است و دلیل اهمیت داشتن این بچه ها همین است .
آنها قادر خواهند بود مردم را کمک کنند و مردم تعقیر خو اهند کرد .
اولین فا جعه عظیم همراه یکی از قاره ها در سال 2009 اتفاق خواهد افتاد و بعدی هم در سال 20013 و این یکی حتی از اولی مخر بتر هم خواهد بود …
_آیا از اینکه ممکن است زند گی تو هم به خاطر این فاجعه به پایان بر سد نمی ترسی؟؟
نه نمی ترسم من قبلا در جریان یک فا جعه در رنج زند گی کرده ام انجا هنوز هم افر ادی مثل ما زندگی می کنند .اما بعد از جنگ اتمی همه چیز از بین رفت ولی بر خی از آن مردم توانستند زنده بمانند آنها پنا هگا هاو تسلیحات جدیدی سا خته اند تعقیری هم در قاره اتفاق افتاد .اگر چه قاره زیاد هم بزرگ نبود -مر یخی ها گاز تنفس می کردند زمانی که آنها به سیاره ما رسیدند همه شان کنار لوله ها می ایستا دند واز گاز نفس می کشیدند .
_آیا تو تر جیح می دهی که اکسیژن تنفس کنی ؟
وقتی شما در این جسم هستید مجبور به تنفس اکسیژن می شوید در هر صورت مریخی ها از این هوا متنفر ند (هوای زمین) زیرا این هوا با عث پیر شدن موجودات می گردد .
مر یخی ها به صورت ارثی جوان هستند 30-35 ساله میزان کودکان مر یخی این چنینی سا لیانه اضافه خواهد شد .
_بور یسکا(چرا فضا پیما های ما قبل از رسیدن به مر یخ سقو ط می کردند؟
مر یخ سیگنالهای بخصوصی به منظور نابودی این سفینه ها مخا بره می کرد این سفینه ها پر تو های مخصوصی به همراه دارند .
واقعا از دانش او نسبت به پر تو های ((fabos))شگفت زده شدم قطعا درست می گوید در سال 1988 فردی مقیم (ول زاسکای) به نام (یوری لو شفیکا نکو) مر دی با قدرت ما ورا ئی حس معمولی ، اقدام به آگاهی رهبر ان شور وی سا بق کرد و در باره سقو ط اجتناب نا پذیر اولین ایستگا های فضا ئی شوروی به نا مهای ((fabos1))و (((fabos2)) اخطار داد .او همچنین متذکر گردید یک چنین فضا پیما هائی حامل پر تو های مضر و نا آشنا هستند .و مسلم است که کسی حر ف او را با ور نکرد .
_درمورد چند بعدی ها چه می دانی ؟ آیا می دانی که کسی نبا ید در مسیر مستقیم پرواز کند و در عو ض باد میان فضا ئی چند بعدی ما نور دهد ؟
بور یسکا سر یع رو ی دو پایش ایستاد و شر و ع به حر ف زدن در با ره یو فو ها کرد :ما روی زمین فر ود امدیم و از روی ان بر خو استیم -
پسر ک گچی بر داشت و شر و ع به کشید ن یک شی بیضی شکل رو ی تخته سیاه کرداو می گوید سفینه از شش لا یه تشکیل می گردد 25% لا یه خا رجی از فلز جا مد و با دوام سا خته شده و 30% لا یه دو م از چیزی شبیه به کا ئو چو سا خته شده ، لا یه سو م 30% را در بر می گیر د که باز از فلز سا خته شده و40% اخر ین لا یه از مغنا طیسی مخصو صتشکیل شده اگر این لا یه انر ژی را شار ژ کنیم این دستگا ها قا درندما را به هر جای از جهان پر واز دهند .
_آیا بور یسکا ما موریت مخصو صی برا ی انجام دادن دارد ؟آیا از آن اطلا عی دارد ؟(این سوالا ت را بر ای والدین و خود او مطر ح می کنم )
ما درش می گوید : بوریس می گوید چیزی در مورد آینده زمین می داند و اطلا عات نقش مهمی در آینده ایفا خواهد کرد .
_بور یسکا تو چطور این چیز ها را می دانی ؟
تمام اینها در درون من است .
_بوریس به ما بگو چرا مردم ما مر یض می گر دند ؟
بیماری مردم از نا تو انی در شا یسته و شاد ز ند گی کردن استشما باید منتظر نیم کیهانی خود با شید هر گز نبا ید کسی در گیر سر نو شت دیگران شود و یا سر نو شتشان را خراب کند مردم نبا ید از اشتباهات گذشته شان رنج ببر ند بلکه باید با هر آنچه که بر ایشان مقدر است ار تبا ط بر قر ار کرده و سعی در دستیابی آن منتها در جات داشته با شند و در جهت فتح آر زو هایشان حر کت کنند(اینها دقیقا کلماتی هستند که خود او استفا ده کرد ) شما باید بیشتر حس همدردی داشته با شید و خون گر متر با شید وقتی به شما ضر ری می زنند دشمنا نتان را در آغو ش بکشید و خو دتان عذر خواهی کنید و قبل از او زا نو بزنید .
وقتی کسی از شما متنفر می شود با تما م عشق و صمیمیتتان او را دوست بدارید و در خو است بخشش کنید . اینه قو انین عشق ورزیدن و خضو ع و فرو تنی می با شند می دانید که چرا لموریا ها از بین رفتند . من هم تقر یبا مقصر م آنها دیگر نمی خو استند از لحا ظ رو حانی پر ورش یا بند آنها از مسیری که بر ایشان مقدر شده بود گمراه گر دیدند و بدین سان سر اسر گستره سیاره ویر ان گر دید – مسیر جا دو ئی به یک پا یان مرده می انجا مد .عشق یک جا دو ی وا قعی است .
_چطور این چیز ها را می دانی ؟
من فقط می دانم ((kailif))–
چه گفتی ؟!!
بوریس : من گفتم ((سلا م))این زبا ن سیاره من است .
Mohammad Hosseyn
14-09-2009, 08:55
من تو نصف پست هام تو این تاپیک اینو نوشتم . فکر کنم فقط خودم میخونمشون اتفاقا بحث های ما هم اوایل همین بود ... یادم میاد من گفتم من یوف ها رو قبول ندارم ، بعد همه اومدن گفتن چطور ممکنه تو این جهان با عظمت موجود دیگه ای نباشه !!!
اصلا این دوتا ربطی بهم ندارن . قرار نیست هر موجودی تو عالم هست غیر ما یوفو باشه .
و جالبه اینه که احتمال وجود موجودات غیر زمینی رو دلیلی بر ادعای خودشون مبنی بر وجود یوفو ها میدونن ! .
(البته منظور فرد خاصی نیست . در کل اکثر طرفداران این مکتب رو میگم !!
-----------------------------
دوستان عزیز ، Shayan Arya و saiiddz لطفا این بحثی که بینتان هست رو ادامه ندید ...
-----------------------------
بور یسکا پسر ی از مر یخخوبمطلب جالبی بود ... البته باید بشه مطالبی کاملتر از این پسر یافت ... موارد فارسی که همش همینه !! دی:
انگلیسی هم چیز زیادی من یافت نکردم ...
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداین لینک بالا رو هم رفتم ، اخر داستان یه چیزی نوشته که آدم مشکوک میشه (قضیه ی همون مجری قاطل برزیلی !!)
Make a donation for Boriska's future:
زیرشم دکمه ی مخصوص واریز به حساب رو گذاشته و ...
بوریسکا به طور واضح عنوان می کندمردم دانش و علوم را از زیر یکی از اهرام ( منظور اهرام مصر نیست) پیدا می کنند و هنوز این هرم کشف نشده است او می گوید زندگی زمانی تعقییر خواهد کرد که مجسمه ابو لهل باز شود و اضافه می کند که مجسمه ابو لهل عظیم مکا نیزم گشایش را د ر جائی پشت گو شش دارد اما بور یسکا محل دقیقش را به یاد نمی اورد .من همیشه دفعه ی اولی که چیزی رو میخونم یا میشنوم سعی میکنم اونو از فیلتر تناقض ها بگذرونم .
این موضوع هم تناقض توش کم نیست ....
نمونش همین متن بالایی که کپی کردم ... این بچه هر چی بگی یادشه جز این یکی (مکانیزم باز شدن ابولهل !!) ... واقعا یعنی ما در یکقدمی پیشرفت عظیم باید وایسیم !!
واقعا باور کردن این یکی خیلی سخته ...
ولی اگر اینطور باشه که شما میگید و ما از نظر علمی از دانشمندان ناسا بالاتر باشیم بله درسته و اینکه اگر اینطور باشه که شما میگید هم اصلاعات صحیح و هم اطلاعات غلط رو باید دوباره بررسی کرد
آیا ما میتونیم این کارو بکنیم؟واصلآ وقت میشه این کارو بکنیم؟
نظر خودت چیه سعید جان؟ این سئوال خوبیه.
(راستی من گفتم که ما از نظر علمی از دانشمندان ناسا بالاتریم؟)
از وقتی چهار سال داشت به طور مرتب به کوهی در نزدیکی شهرش که به غیر عادی بودن شهره است می رفت
اینجور داستان ها معمولا سعی میکنن آمار عناصر غیر عادی رو از اول ماجرا زیاد کنن تا ذهن آماده شنیدن بقیه ماجراهای عجیب و غریب بشه.
کسی میتونه به من بگه کوه غیر عادی یعنی چه جور کوهی ؟
بوریسکا می گوشد جابه جایی قطب های زمین سبب ایجاد دو فاجعه ناگهانی در سال های 2009 و 2014 می شود و تنها انسان هایی کمی از این بلا جان سالم به در خواهند برد.
الان برج 8 - 9 سال 2009 هستیم. یعنی نهایتا تا 3 ماه دیگه قطب ها عوض میشن و ما میمیریم.
خوبی بدی دیدین حلال کنید دوستان.
سعید جان یه خواهش دارم ازت. مطالبی که میزاری رو روشن کن که به نظر خودت درست هستن یا مشکوک یا داستان. تا ما حداقل نظر روایت کننده رو بدونیم.
اینجوری میشه مثال تیری در تاریکی . حالا یه مطلبی میزاریم فوقش میفهمن اشتباه بود بعدی رو میزاریم براشون. هی دوره بیفتن دنبال جواب. ما که لازم نیست استدلال و مدرک جمع کنیم. ما ادعا میکنیم اونا باید مدارک بر علیه اش جمع کنن.
Shayan Arya
14-09-2009, 12:35
اول از همه به خاطر بحثی که با یکی از دوستان داشتم از همه کاربران و به ویژه مدیریت انجمن عذر خواهی میکنم
اصلا هدف من انحراف از موضوع نیست و تنها سعی کردم راه درستی رو که میشه در این بحث پیش گرفت یادآوری کنم تا از راه هایی که به هیچ نتیجه ای نمی رسند دوری کنیم
دوم سعی می کنم نظرات خودم رو درباره این موضوع توضیح بدم:
1. من معتقدم که هیچ پنهان کاری بزرگی در مورد UFO ها وجود ندارد
2. معتقدم که اگر موجودات هوشمند فرازمینی میلیاردها کیلومتر راه را می آمدند تا ما را ببینند ، دلیلی نداشت که hide-and-seek بازی کنند و ...
3. معتقدم که در این دنیای بزرگ در جا(ها)یی حیات وجود دارد و شاید در چند جا حیات هوشمند هم باشد
4. بعید می دانم به دلیل فواصل بسیار زیاد حیات های هوشمند بتوانند با هم ارتباط مستقیم برقرار کنند
5. پروژه SETI منطقی ترین و بهترین راه آگاهی از حیات هوشمند فرازمینی است
6. داستان های UFO ها و ... ساخته شیادان و یا بیماران روانی است
داستان بازگشت اشياي ناشناخته در آسمان ايران در حالي دوباره زمزمه مي شود که به باور اختر شناسان، ما با نزديکترين ستاره 7/4 سال نوري فاصله داريم و موجودات فضايي براي رسيدن به ما چهار سال و نيم زمان نياز دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري مهر، رويت اشياء نوراني در آسمان کشور به سالها پيش برمي گردد. اولين گزارشها از مناطق مرزن آباد و سپس بابل و مشکين شهر ارسال شد. اين گزارشها از مشاهده گويهاي نوراني خبر مي دادند که موجبات ترس و نگراني اهالي را فراهم کرده بود. پيرو اين گزارشها اظهار نظرهاي متفاوتي از سوي مقامات بلند پايه کشور تا شهروندان عادي در مورد اين پديده بيان مي شد.
اين ماجرا به تدريج به ساير شهرها سرايت کرد و در مناطقي چون مشکين شهر، اردبيل، گنبد کاووس، تبريز، اراک، اشنويه، سنندج، مناطق مرزي اهواز و اصفهان گزارشهايي از مشاهده اشياي ناشناخته در آسمان مخابره شد. اين ماجرا هر سال در فصول خاصي ادامه دارد.
اما اين اشياي نوراني چه هستند؟ آيا موجودات فرازميني قصد ارتباط با موجودات زميني را دارند؟ آيا بايد داستانهاي مربوط به UFO ها را باور کرد؟
تلاش انسان براي پيدا کردن موجودات فرازميني
نخستين جرقه در زمينه کشف هوش فرازميني يا موجودات فرازميني و امکان برقراري ارتباط با تمدني ديگر در مقاله اي در نشريه "نيچر" از سوي دو دانشمند مطرح شد. آنها در اين مقاله اين موضوع را به طور جدي مطرح کردند که اگر در نقاط ديگر کيهان موجودات هوشمندي وجود داشته باشند و مجهزبه تجهيزاتي همانند آنچه ما در اختيار داريم? باشند، خواهند توانست سيگنالهاي راديويي ما را دريافت کنند و يا اگر پيامي مخابره کرده باشند بي شک مي توان از راه بسيار دور سيگنالهاي راديويي آنها را دريافت و تقويت کرد. از نظر آنها اين ارتباط بسيار دور راديويي امکانپذير بود.
انتشار اين مقاله باعث شد تا در سال ???? پروژه "ازما 1" آغاز شود. "ازما" يک پروژه استراق سمع بود و در طي آن "فرانک دريک" با راديو تلسکوپ 85 فوتي در رصدخانه ملي در "گرين بنگ" فعاليتهاي خود را با مطالعه بر روي دو ستاره آغاز کرد.هر چند او تلاش بسيار کرد اما هيچ سيگنالي دريافت نشد.
اين پايان کار نبود بلکه تلاشهاي "دريکگ آغازگر راهي شد که بعدها "ساگان" يکي از دانشمندان ناسا و از پيشگامان اکتشافات فضايي بدون سرنشين سفينه هاي وايکينگ را واداشت تا پروژه ديگري را در اين زمينه تعريف کند.
"ساگان" در هنگام انجام آزمايشهاي خود بارها و بارها به سيگنالهاي مشکوکي برخورد کرد. امري که تاکنون نيز ادامه دارد و هيچ کدام از آنها مورد تاييد قرار نگرقته اند. اما بدون ترديد دريافت اين دست سيگنالهاي راديويي دانشمندان را به مراتب آماده کرد تا با مواجه با سيگنالهاي ناشناخته درصدد پاسخ برآيند.
اما به راستي موجودات فرازميني وجود دارند؟ پاسخ اين سئوال را "دريک" با ارائه معادله اي معروف به "معادله فرانک دريک" داده است. هر چند بيشتر متغيرهاي اين معادله بر اساس حدس و گمان است ولي با وارد کردن مقادير متغيرها مي توان به تصوير جالبي دست يافت.
از خيال پردازي تا واقعيت
به گزارش مهر، با حل معادله فرانک دريک مي توان وجود 250 تمدن فرازميني در کهکشان که قادر و مايل به برقراري ارتباط راديويي با زمين هستند را تخمين زد. اما به باور اخترشناسان مسئله فاصله بسيار زياد ستاره ها تا ما و محدوديت سرعت حرکت در عالم مانع از پذيرش پاسخ "دريک" مي شود.
اسدالله قمري نژاد دبير انجمن نجوم ايران در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکيد بر اينکه معمولا افراد مشاهده هر نوع اشياي نوراني در آسمان را به وجود موجودات فرازميني ربط مي دهند، گفت: اين ادعا تنها از سوي افرادي که با علم نجوم و فاصله هاي نجومي اطلاعي ندارند مطرح مي شود.
وي با بيان اينکه براي فاصله هاي نجومي از واحدي به نام سال نوري استفاده مي شود، افزود: سال نوري مقدار مسافتي است که نور در مدت يک سال طي مي کند. نور در طي يک ثانيه، 300 هزار کيلومتر را طي مي کند و از سوي ديگر نزديکترين ستاره به زمين 7/4 سال نوري با زمين فاصله دارد که با يک ضرب و تقسيم ساده مي توان پي برد که نور براي رسيدن به ما بايد 4 سال و نيم در راه باشد.
قمري نژاد با تاکيد بر اينکه ستاره هاي دورتر نيز چهار ميليون سال نوري با ما فاصله دارند، ادامه داد: از سوي ديگر ادعا مي شود که اين موجودات از ساير کهکشانها مي آيند اين در حالي است که نزديکترين کهکشان به ما "آندرومدا" است که لبه اين کهکشان تا ما دو ميليون سال نور فاصله دارد.
وي ادامه داد: بر فرض اينکه موجوات فرازميني هم موجود بوده و قادر باشند با تکنولوژي برتري که دارند به زمين نزديک شودن اما هرگز منطقي نخواهد بود که فکر کنيم به زمين نزديک فرود آيند، ايجاد ترس و وحشت کنند و دوباره به سرزمين خود برگردند.
جهل ما و پهنه بيکران آسمان
اگر اين اشياي نوراني که ما زمينيها مي بينيم موجودات فرازميني نيستند پس چه چيزي مي توانند باشد؟ آيا فيلمها و داستانهايي که در باره بشقاب پرنده ها ساخته و نوشته شده است، حقيقت دارد؟
طي جنگ جهاني دوم برخي از خلبانها ادعا کردند شيء عجيب و به ظاهر فلزي را مشاهده کرده اند که بر روي هواپيماي آنها سايه انداخته است. در 24 ژوئن 1947 "کنت آرنولد" خلبان يک هواپيماي مسافربري گزارش کرد ناوگاني از 9 شيء پرنده گرد را مشاهده کرده است که در خط پرواز وي ظاهر شده?اند. آرنولد در گزارش خود توضيح داده بود اين اشياء شبيه نعلبکي هايي هستند که روي آب حرکت مي کنند.
به همين دليل از آن پس مردم از اين اشياء ناشناخته با عنوان "بشقاب پرنده" ياد کردند. از سال 1947 به بعد اين اشيا ناشناخته تقريبا در تمام نقاط جهان مشاهده شد و حتي برخي ادعا کردند که با سرنشينان آنها ارتباط برقرار کرده اند. در تحقيقات دقيق تر اعلام شد که اين اشيا پديده هاي اختر شناختي يا پيامدهاي شرايط جوي خاص بوده اند و بعدها نيروي هوايي آمريکا نيز اعلام کرد که در هر صورت اين اشيا پرنده از فضا به زمين نيامده اند.
قمري نژاد با اشاره به پهنه بيکران آسمان و ميليونها جرم نوراني در آن به مهر گفت: معمولا رصدگران آماتور با ديدن اجرام نوراني چون "مشتري"، "زهره" و يا هر جرم نوراني ديگر حتي هواپيماهايي که به تدريج درخشان مي شود، تصور مي کنند بشقاب پرنده ها را مشاهده کرده اند.
وي ايجاد پديده هاي جوي را از ديگر عوامل مشاهده UFO ها دانست و ادامه داد: اين موارد بارها ديده شده است و با بررسي گزارشهاي ارائه شده و محاسبه زمان رصدي آنها مشخص مي شود که آنچه که ديده اند ربطي به بشقاب پرنده ها ندارد.
دبير انجمن نجوم ايران با تاکيد بر اينکه بحث UFO ها علاقه مندان خاص خود را دارد، خاطرنشان کرد: تاکنون هيچ گزارشي از سوي رصدگران حرفه اي و متخصصان علم نجوم که بيشترين ساعات خود را به رصد آسمان مي پردازند در زمينه مشاهده اشياي ناشناخته نوراني دريافت نشده است.
از تخيل تا تولد فناوريهاي فضايي
قمري نژاد با اشاره به علاقه برخي از کشورها به ايده بشقاب پرنده ها تصريح کرد: بسياري از کشورها از اين ايده بهره بردند و اقدام به ساخت پرنده هايي براي اقدامات جاسوسي، فليمبرداري و عکسبرداري از مناطق مورد نظر کردند.
قمري نژاد "آلمان" را از اولين کشورهايي نام برد که در اين زمينه گامهايي برداشته است و اضافه کرد: اين اقدام تاکنون ادامه دارد و بسياري از کشورها با سرمايه گذاريهاي بسيار تکنولوژيهاي فضايي براي کاربردهاي جاسوسي را توسعه داده اند.
سلام.این یک نقاشی آبرنگ مربوط به قرن 17 در کلیسای جامع شهر matskheta در گرجستانه که دو عدد شی پرنده در آسمانش نشون داده شدند:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1.اتفاقا بحث های ما هم اوایل همین بود ... یادم میاد من گفتم من یوف ها رو قبول ندارم ، بعد همه اومدن گفتن چطور ممکنه تو این جهان با عظمت موجود دیگه ای نباشه !!!
اصلا این دوتا ربطی بهم ندارن . قرار نیست هر موجودی تو عالم هست غیر ما یوفو باشه .
و جالبه اینه که احتمال وجود موجودات غیر زمینی رو دلیلی بر ادعای خودشون مبنی بر وجود یوفو ها میدونن ! .
(البته منظور فرد خاصی نیست . در کل اکثر طرفداران این مکتب رو میگم !!
-----------------------------
2.دوستان عزیز ، Shayan Arya و saiiddz لطفا این بحثی که بینتان هست رو ادامه ندید ...
-----------------------------
3.خوبمطلب جالبی بود ... البته باید بشه مطالبی کاملتر از این پسر یافت ... موارد فارسی که همش همینه !! دی:
انگلیسی هم چیز زیادی من یافت نکردم ...
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداین لینک بالا رو هم رفتم ، اخر داستان یه چیزی نوشته که آدم مشکوک میشه (قضیه ی همون مجری قاطل برزیلی !!)
Make a donation for Boriska's future:
زیرشم دکمه ی مخصوص واریز به حساب رو گذاشته و ...
من همیشه دفعه ی اولی که چیزی رو میخونم یا میشنوم سعی میکنم اونو از فیلتر تناقض ها بگذرونم .
این موضوع هم تناقض توش کم نیست ....
نمونش همین متن بالایی که کپی کردم ... این بچه هر چی بگی یادشه جز این یکی (مکانیزم باز شدن ابولهل !!) ... واقعا یعنی ما در یکقدمی پیشرفت عظیم باید وایسیم !!
واقعا باور کردن این یکی خیلی سخته ...
1.درسته
اصلآ حرف منم همینه
اصلآ یوفوها از کجا معلوم فرا زمینی هستن؟!
ماهیت یوفوها مهمه نه وجود یوفوها
2.چشم
3.عالی بود
اول از همه به خاطر بحثی که با یکی از دوستان داشتم از همه کاربران و به ویژه مدیریت انجمن عذر خواهی میکنم
اصلا هدف من انحراف از موضوع نیست و تنها سعی کردم راه درستی رو که میشه در این بحث پیش گرفت یادآوری کنم تا از راه هایی که به هیچ نتیجه ای نمی رسند دوری کنیم
دوم سعی می کنم نظرات خودم رو درباره این موضوع توضیح بدم:
1. من معتقدم که هیچ پنهان کاری بزرگی در مورد UFO ها وجود ندارد
2. معتقدم که اگر موجودات هوشمند فرازمینی میلیاردها کیلومتر راه را می آمدند تا ما را ببینند ، دلیلی نداشت که hide-and-seek بازی کنند و ...
3. معتقدم که در این دنیای بزرگ در جا(ها)یی حیات وجود دارد و شاید در چند جا حیات هوشمند هم باشد
4. بعید می دانم به دلیل فواصل بسیار زیاد حیات های هوشمند بتوانند با هم ارتباط مستقیم برقرار کنند
5. پروژه SETI منطقی ترین و بهترین راه آگاهی از حیات هوشمند فرازمینی است
6. داستان های UFO ها و ... ساخته شیادان و یا بیماران روانی است
منم عذر میخوام و به بزرگی خودتون ببخشید
1.میشه بگید چطور به این نتیجه رسیدید؟آخه من هی چی جلوتر میرم این پنهان کاری رو بیشتر احساس میکنم
2.تویه مقاله بعدی که میزارم به این موضوع پرداخته میشه که اصلآ اونا از یک بعد دیگه اومدن و...
3.شاید و باید بگم امیدوارم اینطور باشه
4.به نظر من این ارتباط برقرار خواهد شد
الانم نسل جدیدی از سفینه های فضایی یونی دارن وارد این عرصه میشن و چه بسا در آینده...
5.موافق نیستم
به نظر من یه بیراهه هست!
6.بله میشه گفت بیشترش ولی نه همش
درسته؟
1.نظر خودت چیه سعید جان؟ این سئوال خوبیه.
(راستی من گفتم که ما از نظر علمی از دانشمندان ناسا بالاتریم؟)
2.اینجور داستان ها معمولا سعی میکنن آمار عناصر غیر عادی رو از اول ماجرا زیاد کنن تا ذهن آماده شنیدن بقیه ماجراهای عجیب و غریب بشه.
کسی میتونه به من بگه کوه غیر عادی یعنی چه جور کوهی ؟
3.الان برج 8 - 9 سال 2009 هستیم. یعنی نهایتا تا 3 ماه دیگه قطب ها عوض میشن و ما میمیریم.
خوبی بدی دیدین حلال کنید دوستان.
4.سعید جان یه خواهش دارم ازت. مطالبی که میزاری رو روشن کن که به نظر خودت درست هستن یا مشکوک یا داستان. تا ما حداقل نظر روایت کننده رو بدونیم.
اینجوری میشه مثال تیری در تاریکی . حالا یه مطلبی میزاریم فوقش میفهمن اشتباه بود بعدی رو میزاریم براشون. هی دوره بیفتن دنبال جواب. ما که لازم نیست استدلال و مدرک جمع کنیم. ما ادعا میکنیم اونا باید مدارک بر علیه اش جمع کنن.
به نظر من نمیتونیم و در آینده اتفاقاطی رخ میده که مارو به طرف هم سوق میده
یعنی جامعه انسانی ما رو بهیک جامعه ی انسانی فرا زمینی
اگر بالاتر نیستیم پس نمیتونیم چیزی که اونا تایید کردن رو نقض کنیم
درسته؟
2.کوه کوهه دیگه
3.مارم همینطور
راستی میخوام دفعه ی بعد اگر بشه یک ماجرا از اعداد که با من در ارتباطه بزارم
خیلی جالبه
4.به نظر من همشون مشکوکن و مطلب نه کاملآ درستی و نه کاملآ غلطی وجود نداره
درسته کاملآ
دوستان آمریکایی ها در زمان سفر نکردن بلکه در بعد سفر کردن(نظریه ریسمان ها و...)
پروژه اسرار آمیز فیلادلفیا و تونل زمانی که همچنان فعال است
پروژه فیلادلفیا Philadelphia Experiment یا ”پروژه رنگین کمان” یکی از آزمایشات مخفی آمریکا در سال ۱۹۴۳برای ایجاد کردن تونل زمان و مکان بود. این آزمایش به طرز وحشتناکی پایان یافت و اگرچه اثرات آن هنوز در نقاط اطراف بندر فیلادلفیا دیده می شود نیروی دریایی آمریکا که مسئول این پروژه بود همچنان آن را انکار می کند.
آزمایشی که در فیلادلفیا صورت گرفت بعدها به طرز اسرار آمیزی یا پروژه مشابهی به نام ” پروژه مونتاک” در سال ۱۹۸۳ پیوند خورد و حتی پای انسانهای عصر آینده و گذشته و حتی بیگانگان را به میان کشید.
برای مشاهده گزارش پرونده نیروی دریایی به اینجا بروید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
پیش از جنگ و در طول جنگ جنگ جهانی دوم نیروی دریایی آمریکا دست به آزمایشاتی برای نامرئی کردن کشتی ها و هواپیماها زد. این نامرئی کردن به گونه ای بود که رادارها دیگر قادر به ردیابی این وسایل نباشند و به این منظور کل جرم وسیله مورد نظر باید کاملا وارد بعد دیگری از زمان-فضا می شود تا جرم آن قابل ردیابی و بمباران شدن نباشد. تحت نظر بزرگترین فیزیکدانان قرن از جمله “نیکلاس تسلا” و “ جان ون نیومن” این پروژه در مساحتی بیش از ۵۰ هکتار در کنار بندر فیلادلفیا شروع به کار کرد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نیکلاس تسلا در میان امواج الکتریسیته…زندگی پر از راز او و مرگ جعلی اش توسط دولت آمریکا بسیار شک برانگیز است در حالیکه اعلام شد او در سال ۱۹۵۷ مرده است جسدش به هیچ کس نشان داده نشد و شاهدان عینی او را در سال ۲۰۰۱ نیز زنده دیده اند در حالیکه همچنان دست به آزمایشات غیر قابل بخشش و قربانی کردن انسانها می زند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جان فوون نیومن – همکار تسلا که مسئول برژه فیلادلفیا و مونتاک بود. بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود.
در آزمایشات اولیه با کمک دستگاههای بسیار عجیبی که تسلا ساخته بود تیم پژوهشی قادر بود وسایل کوچکی مثل میز و صندلی را ناپدید کند – به بعدی ناشناخته وارد کند و سپس آنها را بازگرداند.
این آزمایشات پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود. در این میان تعداد کثیری از یهودیان آلمان و آمریکا مخارج این پروژه عظیم را می پرداختند!
بعد از آزمایشات اولیه که تحت فرمان نیروی دریایی آمریکا صورت می گرفت تصمیم بر آن شد که تعدای حیوان از جمله گوسفند و بز را در داخل یک کشتی قرار دهند و آن را به بعد دیگری بفرستند. این حیوانات داخل قفسهای فلزی و در عرشه کشتی بودند. کشتی برای چند دقیقه کاملا ناپدید شد ولی وقتی برگشت تعدای از حیوانات گم شده بودند و بقیه هم آثار سوختگی روی بدنشان دیده می شد. قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال در ۱۲ آگوست ۱۹۴۳ کشتی USS Eldridge با تمام خدمه اش مورد تست قرار گرفت.
ملوانان خبر نداشتند که چه اتفاقی قرار است بیفتد. دستگاهها شروع به کار کردند و کلید ها زده شدند. کشتی با کلیه مردان داخلش ناپدید شدند. تا چهار ساعت بعد که دوباره در بندر فیلادلفیا ظاهر گشتند. شاهدان ماجرا گزارش می دهند که یک هاله سبز فسفری تمام کشتی را احاطه کرده بود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدمه کشتی در آتش می سوختند ..تعدادی دیوانه شده بودند..تعدادی دچار حمله قلبی بودند…تعدادی در بدنه و دیوارهای کشتی ذوب شده بودند و زنده جان می دادند. بقیه خدمه مرده بودند. گزارشات نیروی دریایی حکایت از این دارد که چند ملوانانی که زنده مانده بودند در عرض چند هفته در جلوی چشم حاضران ناپدید شدند. ( یا بخار شدند یا به بعد دیگری انتقال یافتند).
سوال این بود که در این چهار ساعت کشتی به کجا رفته بود؟ دو بازمانده ای که در این کشتی حضور داشتند ادعا می کنند که در این چهار ساعت کشتی در یک تونل زمانی ۴۰ ساله وارد شده بود. یعنی از سال ۱۹۴۳ به سال ۱۹۸۳ و دقیقا در زمان آزمایش مشابهی به نام ” پروژه مونتاک” وارد شده بود. چرا و چگونه ؟ معتقدند که بیگانگان یعنی فضاییان در این میان نقشی فعال داشته اند. اگرچه گزارشات حضور چندین کشتی فضایی از انسانهای آینده را نیز در زمان این آزمایش تایید می کنند.
قضیه از این قرار است که ۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زدند. نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی ” پروژه مونتاک” است. کشتی ای که در سال ۱۹۴۳ ناپدید شده بود در تونل زمان به سال ۱۹۸۳ و در زمان انجام پروژه مونتاک جهش کرده بود. در این میان دو نفر از خدمه به نامهای “دانکن” و ” بیلک” از کشتی بیرون پریدند و در سال ۱۹۸۳ باقی ماندند در حالیکه خود کشتی و سایر خدمه به سال ۱۹۴۳ بازگشت و تمام آنها جان باختند.
این دو بازمانده عضو خدمه نیروی دریایی نبودند بلکه دو محقق و دانشمند فیزیکدان و از دوستان “جان فون نیومن” و “نیکلاس تسلا” بودند که به هر دلیلی آن روز در عرشه کشتی Eldridge حضور داشتند و در زمان مناسب به ۴۰ سال در آینده سفر کردند. طبق گزارشات خودشان ” جان فون نیومن” دو قایق نجات را از پیش برای گرفتن آنها از آب آماده کرده بوده است. آلبک می گوید” وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم”. مشخص است که این سفر ۴۰ ساله در زمان با موفقیت و همانطور که این دانشمندان پیش بینی کرده بودند انجام شده است. به گفته ” دانکن” و ” بیلک” یک نفر سوم هم همراه آنها بوده است ولی به سبب اشتباهی که در ساعت زمانی او اتفاق افتاده بود پس از ورود به سال ۱۹۸۳ او در هر ساعت به اندازه یک سال پیر می شد و ظرف چند روز مرد.
“دانکن” و ” بیلک ” هم اکنون در نیویورک زندگی می کنند و چند مصاحبه خصوصی بدون ذکر نام انجام داده اند. به گفته ایشان این اولین باری نبوده که سفر در زمان صورت گرفته است. ” دانکن” با دادن مشخصات و مدارک بسیاری ثابت کرده است که برای سفر در زمان تنها به سه وسیله نیاز است و بعد از گشوده شدن تونل به هر زمانی امکان سفر هست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نیازی به لباس مخصوص یا هیچ گونه امکانات عجیب و غریب نیست. این وسایل و آنتها هم روی زمین و هم مایلها زیر زمین در “مونتاک” کشیده شده اند. ” بیلک ” نشان داد که در سال ۱۹۴۳ آنها به مریخ فرستاده شده بودند تا شهرهای متروک و تونلهای زیر زمینی مریخ را بازرسی کنند. به گفته او مریخ هزاران سال است که متروک شده و سکنه ندارد ولی هوای آن قابل تنفس و زندگی است.
به گفته دانکن یک تیم ۲۰ نفره به همراه او به آینده و سال ۶۵۳۵ میلادی فرستاده شدند. آنجا سکنه ای دیده نشده بوده. آنها در میدانی عظیم که یک مجسمه غول آسا از یک اسب طلایی در وسط آن قرار داشته دیدن کردند. بنا بر این اظهارات این آزمایش بارها تکرا شده و هر بار آنها در همین مکان وارد شده بودند گویی که جای دیگری در سال ۶۵۳۵ وجود ندارد.
همچنین گزارش می دهند که در زمان آزمایشات آنها چند کشتی فضایی بر فراز مونتاک پدیدار شدند که قصد هیچ نوع دخالتی نداشتند فقط مشاهده می کردند. متاسفانه تونل زمانی که ایجاد شده بود یکی از این یوفو ها را به داخل خودش کشید و به سال ۱۹۴۳ انتقال داد. در این شرایط افرادی که در سال ۱۹۴۳ بودند یوفو را یافتند. به گزارش ” دانکن” چند یوفویی که در سال ۱۹۸۳ بودند از آینده آمده بودند تا کارها را زیر نظر داشته باشند. همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد ” اوریون” و ” گری ها” و نقش آنها در دادن این تکنولوژی به زمینیان برای سفر در زمان وجود دارد که قابل ذکر در اینجا نمی باشد.
تونل زمانی که در بندر مونتاک فعال است سبب اتفاقات غیر منتظره و عجیبی شده است که حتی مردم عادی هم آن را مشاهده کرده اند. از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک. با توجه با جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگرچه این اولین بار نیست که موجودی عجیب و غریب در مونتاک پیدا می شود. طبق گزارشات بارها اجساد موجوداتی مشابه گاهی کوچکتر از این در سواحل مونتاک به گل می نشینند و می توان حدس زد که فقط یکی از هزار جسد از اقیانوس به ساحل کشیده می شود. طبق اطلاعاتی که ” دانکن” و ” بیلک” می دهند چندین بار در زمانی که آنها مشغول فعالیت در کانالهای زیر زمینی مونتاک بودند هیولاهایی از کنترل خارج شده و از تونل بیرون می آمدند که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از دانشمندان شده بود.
موضوع مربوط به انتقال یک ناو جنگی آمریکا به نام ( U.S.S.Eldridge ( DE 173 می باشد که بوسیله ایجاد میدانهای عظیم مغناطیسی ( توسط ژنراتوری بسیار بزرگ نصب شده بر روی عرشه آن ) بوقوع پیوسته ، شواهد و مدارکی چند سال بعد از این واقعه توسط برلیتز و جمعی از محققان بدست آمد که صحت این ماجرا را تایید می نماید .[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناو جنگی DE 173 U.S.S.Eldridge[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]اسکله دریایی فیلادلفیا در طی جنگ جهانی دوم ( این عکس تا 12 ژولای 1977 جزو اسناد محرمانه بایگانی شده بود )[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آلبرت انیشتین در حال گفتگو با افسران نیروی دریایی در اتاق مطالعه اش در در پرینستون ، نیوجرسی ، 24 ژولای 1943
موضوع از آنجا شروع می شود که یک افسر نیروی دریایی در ایالات متحده در سال 1970( یعنی حدود 30 سال بعد از آن آزمایش ) با دو نفر خلبان نیروی هوایی همان کشور به نامهای ” جیمز دیویس ” و ” آلن هوس ” برخوردی داشته و صحبتهایی را که در ادامه می خوانید با آن دونفر در میان گذاشته است . بدلیل اینکه گفته بودند او دیوانه شده از نیروی دریایی اخراج شده بود و دلیل آنرا آزمایشی ذکر نمود که روی او انجام داده بودند خودش چنین می گوید : ” اونا سعی داشتند یه کشتی رو نامرئی کنند . اگر این کار عملی می شد ، می تونست پوشش و استتار خوبی برای کشتی باشد . البته این کار عملی شد اما در مورد کشتی . ولی در مورد افراد روی عرشه منجمله من …خوب اون طوری که باید عمل نکرد . ما قدرت تحمل اثرات میدان انرژی ای را که روی ما اعمال کرده بودند نداشتیم . میدان انرژی تاثیرات بدی روی ما گذاشت . این مساله کاملا” سری بود و من نباید تا فیلادلفیا چیزی به کسی می گفتم . من میتونستم موضوع رو فاش کنم اما این کار رو نکردم . اگه من یک کلمه از آن چه بر سرم آمده بود به کسی می گفتم ، مطمئنا” مورد توبیخ و تنبیه قرار می گرفتم و شاید حتی کشته می شدم .” او ادامه داد و به آن دوخلبان گفت : ” استتار الکترونیک یه نوع استتار الکتریکی است که بواسطه پالس میدان انرژی بوجود میاد . من دقیقا” نمی دونم اونا از چه نوع انرژی استفاده می کردند اما هر چی بود خیلی زیاد بود . هیچکدوم از ما تحمل اینهمه انرژی رو نداشتیم . این انرژی روی هر کدوم از ما یه جور تاثیر گذاشته بود . تعدادی اجسامو دو تایی می دیدند ، یه عده می خندیدند و بعضی ها هم بیهوش شده بودند . حتی عده ای ادعا می کردند که وارد دنیای دیگری شده بودند و با موجودات عجیب و بیگانه ای صحبت کرده بودند . اما در بعضی از موارد تاثیرات میدان انرژی موقتی نبودند و بعدها شنیدم که عده ای به خاطر همین اثرات جون خودشونو از دست داده بودند . در هر حال من هرگز موفق به دیدار مجدد اونا نشدم . اما در مورد بقیه ما که زنده مونده بودیم ، نیروی دریایی اجازه داد که بریم . اونا اسم این وضعیت رو ” ناتوانی و از کارافتادگی ” گذاشتند و ما رو به اسم عدم تعادل روحی و عدم شایستگی جهت ادامه خدمت با دریافت حقوق بازنشستگی از خدمت معاف کردند !! “
چارلز برلیتز ( نویسنده و محقق ) : طبیعتا” هر کسی ممکن است در صحت این نوع گزارشات و موثق بودن منبع آن دچار شک و تردید شود . با این حال بعد از گذشت بیش از بیست سال( خودم : این درزمانی است که نویسنده این متن را نوشته) این شایعه وجود دارد که نیروی دریایی ایالات متحده در یک شرایط کاملا” محرمانه در منطقه فیلادلفیا و در زمان جنگ جهانی دوم ، موفق به تولید میدان انرژی مغناطیسی قوی ای گردیده است که به نحوی از کنترل آنان خارج گشته و منجر به ناپدید شدن یک کشتی شده است . در بین عده ای نیز این شایعه وجود دارد که کشتی مزبور به صورت ” تله پورتیشن ” ( جابجایی و حرکت از مسافت دور ) از فیلادلفیا به بندر NorFolk رفته و پس از چند ثانیه مجددا” به فیلادلفیا بازگشته است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر به اینکه امروز گوگل لوگوش رو در ارتباط با طرح های عجیب مزارع گندم تغییر داد چند تایی از قشنگاشو براتون انتخاب کردم.
همونطور که میدونید شرکت های بزرگ هم نتونستن از این کارا بکنن و نتیجتا این طرح ها کار فضایی هاست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ژاپنی هم بلدن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اینم نحوه بوجود اومدن این طرح های اسرار آمیز.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
darkstreet
15-09-2009, 10:36
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این لینک ها در مورد هیولای مونتاک هست
Marichka
15-09-2009, 15:49
سلام
شرمنده اسپم میفرستم دوستان! :دی
این چه با نمکه! :دی :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موفق باشید
Shayan Arya
15-09-2009, 15:56
1.میشه بگید چطور به این نتیجه رسیدید؟آخه من هی چی جلوتر میرم این پنهان کاری رو بیشتر احساس میکنم
2.تویه مقاله بعدی که میزارم به این موضوع پرداخته میشه که اصلآ اونا از یک بعد دیگه اومدن و...
3.شاید و باید بگم امیدوارم اینطور باشه
4.به نظر من این ارتباط برقرار خواهد شد
الانم نسل جدیدی از سفینه های فضایی یونی دارن وارد این عرصه میشن و چه بسا در آینده...
5.موافق نیستم
به نظر من یه بیراهه هست!
6.بله میشه گفت بیشترش ولی نه همش
درسته؟
1. وقتی گزارش های عجیب درباره موجوات فضایی و یا توطئه های زمینی که همه پر از تناقضات و اشتباهات کوچک و بزرگ هستند را در یک طرف قرار بدیم و همنچنین (اغلب) افراد ساده لوحی که این گزارشات را با علاقه دنبال می کنند در طرف دیگر ( تا حال چند دانشمند را دیدید که به دنبال این مسائل باشند؟ ) میشه نتیجه گرفت که نباید به این نوع ادعاها توجه کرد
2. مسئله بعدهای نامرئی و نظریه ریسمان ها فقط در حد یک نظریه است
4. بله غیر ممکن نیست ولی فعلا که از رفتن انسان به مریخ هم مطمئن نیستیم
6. من که هیچ ادعای مستندی ندیده ام
از طرفی اگر قبول کنیم UFO ها و سفر موجودات فضایی به زمین واقعیت دارد و درباره آن پنهان کاری میشود چرا هیچ رد پایی از این مسائل در ادبیات و تاریخ کهن ایران و ... نیست؟ مگر صد ها سال قبل هم پنهان کاری میشده؟
بیشتر این داستان ها مربوط به چند دهه اخیر است که مردم با موقعیت ما در فضا و کاربرد تکنولوژی آشنا شده اند
darkstreet
15-09-2009, 19:42
تا حال چند دانشمند را دیدید که به دنبال این مسائل باشند؟
از شمارش خارج است
توی همین ازمایش فیلادلفیا می دونید چند دانشمند شرکت کردند؟؟؟
قبول دارم درک و باورش خیلی سخته ولی ما اینجا تاپیکی داریم که یک موضوع احمقانه ( از نظر شما ) رو داره دنبال می کنه که هیچ دلیل و مدرک مستندی هم نداره!!!
یه چیز یادتون نره
اگه چیزی نبود مطمئن باشید اینهمه پرونده های فوق سری و این همه پدیده های غیر قابل توجیح و ملیون ها توهم و شاهد دیوانه پیدا نمیشدن
یه چیزی هست که باعث شده ما اینجا بحث کنیم
بر فرض که دروغ
ثابتش می کنیم دروغ رو هم میشه ثابت کرد
از شمارش خارج است
توی همین ازمایش فیلادلفیا می دونید چند دانشمند شرکت کردند؟؟؟
قبول دارم درک و باورش خیلی سخته ولی ما اینجا تاپیکی داریم که یک موضوع احمقانه ( از نظر شما ) رو داره دنبال می کنه که هیچ دلیل و مدرک مستندی هم نداره!!!
یه چیز یادتون نره
اگه چیزی نبود مطمئن باشید اینهمه پرونده های فوق سری و این همه پدیده های غیر قابل توجیح و ملیون ها توهم و شاهد دیوانه پیدا نمیشدن
یه چیزی هست که باعث شده ما اینجا بحث کنیم
بر فرض که دروغ
ثابتش می کنیم دروغ رو هم میشه ثابت کرد
اینهمه پرونده های فوق سری و این همه پدیده های غیر قابل توجیهمثل اون آدم که تو مریخ جلوی دوربین ناسا ژست گرفته بود؟ یا اون پرونده هایی که نهایتا مشخص میشد که دانشمند مورد نظر سواد درست و حسابیم نداره؟ یا همون شبه انسان که داشتن جراحی میکردن؟ یا همون اتلانتیسی که دوتا عکس میکس شده بود؟ یا مزارع گندم؟ یا پوشش گیاهی روی مریخ؟
برادر من، همه ی اینها مدرک بودن!
بالاخره این یه موضوع احمقانست که دلیل و مدرکی نداره یا موضوعیه که هزاران شاهد و پرونده ی فوق سری پشتشه؟ و اگه فوق سریه پس چرا شما داری ازش حرف میزنی؟
darkstreet
15-09-2009, 21:38
بالاخره این یه موضوع احمقانست که دلیل و مدرکی نداره یا موضوعیه که هزاران شاهد و پرونده ی فوق سری پشتشه؟ و اگه فوق سریه پس چرا شما داری ازش حرف میزنی؟
هر موضوعی که مهم بشه شامل چند بخش میشه
1- اسنادی که نباید فاش بشه و اوازش همه جا میپیچه و گاهی اوقات اسراری از اون ها فاش میشه مثل قضیه تجاوز در زندان های ما
2- عده ای شروع می کنن به شایعه سازی و تصمیم گیری های عجولانه که نمونش کم نیست توی این مسائل
3- حقایق و سوال هایی که نمیشه منکر اون ها شد مثل ماجرای فیلادلفیا
با سلام.
قصد ندارم در مورد حیات فرازمینی، بشقاب پرنده یا موجود فضایی و آدم مریخی و ... حرف بزنم و با توجه به اینکه بخشی از عنوانش اینه: "علم در برابر شبه علم" ، قصد منحرف کردن تاپیک رو ندارم.
___
افراد مختلف در برابر پدیده های علمی یا نظریه های علمی واکنش متفاوتی دارند.
مثلا در مورد این ادعا:
"به گفته فلانی، هستهی زمین از سطح خورشید داغتر است."
حالا واکنش ها:
1. یک گروه، "من قال" رو نگاه می کنند و نه "ما قال". می گویند چون اون آدم فلانیه پس نظرش برای من مردوده. تمام
2. یک گروه اصلا کاری به درستی و منبع دار بودن و اثباتپذیر بودن کاری ندارن. فقط اون رو حفظ می کنن و در مواجهه با دوستان و آشنایان ابراز می کنند: "هیچ می دونستی زمین از خورشید داغ تره؟"
این گروه معمولا دست و پا شکسته مطلب رو بیان می کنند و این کار هم باعث اغراق و هم کج فهمی میشه.
3. یک گروه با توجه به دانستههای ناتمام، ناقص و ناکامل خودشون نظر میدن: "مگه میشه؟ خورشید به این داغی از زمین سردتره؟"
4. یک گروه دانستههای خودشون رو میسنجن و با توجه به اونها نظر میدن: "من در مورد دمای سطح خورشید درک درستی ندارم. و در مورد فشاری که به هسته ی زمین وارد میاد، و میزان تاثیری که این فشار روی دمای هسته میگذاره چیزی نمی دونم..." یعنی شاید باشه شایدم نباشه. یعنی در این زمینه آگنوستیست هستند. اغلب این افراد بعد از دیدن این عبارت، به سراغ منابع می رن و یا خودشون دمای این دو رو می سنجن و به نتیجه درست می رسند.
حالا گروه 4 می خواد با سه گروه بالا بحث کنه. گروه 1 کلا قبول نمیکنه. برای گروه 2 مهم نیست مطلب چیه، فقط قصد ابراز وجود داره، قصد به چالش کشیدن نظریههای دیگه رو داره و شاید نظریه هایی هم از خودش بسازه.
اما، با بحث منطقی و کار کردن حسابی ِ گروه 4 روی گروه 3، میشه به راحتی حقیقت رو بهش رسوند.
___
تمام.
امیدوارم باعث بر هم زدن روال بحث نشده باشم... .
چون دانش من قدیمی هست و مربوط به مجله های دانشمند دهه های 40 تا 60، نمی تونم زیاد در مورد این چیزها بحث کنم...
اگر چیزی پیدا شد دریغ نخواهم کرد.
با تشکر.
حقایقو بعضی ها زود فراموش می کنن:
نظر به اینکه امروز گوگل لوگوش رو در ارتباط با طرح های عجیب مزارع گندم تغییر داد چند تایی از قشنگاشو براتون انتخاب کردم.
همونطور که میدونید شرکت های بزرگ هم نتونستن از این کارا بکنن و نتیجتا این طرح ها کار فضایی هاست.
آقای بابک یادم میاد چند سال پیش جسد یه مومیایی که شاهزلاده ایرانی بود در ایران پیدا شده بود.جسدو به پاکستان برده بودن و موقعی که یک هیئت به اونجا رفتند گفته شد که قلابیه.چند وقت بعد همون جسد در یکی از کشو رهای اروپا که اصلیتشو هم با آزمایش دی ان ا ثابت کرده بودن پیداکردند.
یا در آمریکای جنوبی جمجمه های کریستالی برایه اولین بار کشف شدن.بعد از چند وقت آمریکای جنوبی پرشد از جمجمه های کارخونه ای و الان همه میگن همشون قلابین!
از این دست تقلب بازی ها خیلی شده و دلیل نمیشه که اون نقوش روی کشتزار قلابی باشند.
از طرفی اگر قبول کنیم UFO ها و سفر موجودات فضایی به زمین واقعیت دارد و درباره آن پنهان کاری میشود چرا هیچ رد پایی از این مسائل در ادبیات و تاریخ کهن ایران و ... نیست؟ مگر صد ها سال قبل هم پنهان کاری میشده؟
بیشتر این داستان ها مربوط به چند دهه اخیر است که مردم با موقعیت ما در فضا و کاربرد تکنولوژی آشنا شده اند
خیلی ساده. پنهانکاری وحذف این ردپاها در ادبیات و تاریخ کهن ایران و... هم در همین چند دهه اخیر انجام گرفته.
Shayan Arya
15-09-2009, 23:30
از شمارش خارج است
توی همین ازمایش فیلادلفیا می دونید چند دانشمند شرکت کردند؟؟؟
بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود
ببخشید 400 دانشمند یهودی - آلمانی برای یک آزمایش در ۱۹۴۳ ؟
اصلا اون موقع 400 دانشمند (فیزیک - شیمی) با ویژگی یهودی – آلمانی بودن وجود داشته که بخوان همه روی این آزمایش کار کنند؟
من عدد دقیق یادم نیست ولی در برنامه مستندی که مدتی پیش دیدم تعداد دانشمندان یهودی که مجبور به ترک آلمان شدند کمتر از این تعداد بود ، احتمالا میشه از اینترنت اطلاعات دقیق تری گرفت
از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک. با توجه با جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.
در آمازون هم حیوانات عجیبی دیده شده، یعنی اونجا هم آزمایش کردند و تونل زمان باز شده؟
بر فرض که دروغ
ثابتش می کنیم دروغ رو هم میشه ثابت کرد
اینجا یک مشکل هست!
این ما نیستم که باید ثابت کنیم این ادعاها دروغ است بلکه شما باید صحت آن را برای ما اثبات کنید
تا اینجای بحث مدام ادعاهایی ارائه شده و دوستان دیگر با دلیل آنها را رد کرده اند اما تنها واکنشی که از مدعیان دیدیم این بوده که گفته اند شاید این درست نباشه ولی بقیه موارد چی؟ و بعد دوباره داستان دیگری ارائه شده...
با این شرایط تا ابد هم به نتیجه نخواهیم رسید چون داستان های تخیلی* تمامی ندارد
*علمی-تخیلی نمی گویم چون اغلب بدیهی ترین مسائل علمی را هم نقض میکنند
از طرفی اگر قبول کنیم UFO ها و سفر موجودات فضایی به زمین واقعیت دارد و درباره آن پنهان کاری میشود چرا هیچ رد پایی از این مسائل در ادبیات و تاریخ کهن ایران و ... نیست؟ مگر صد ها سال قبل هم پنهان کاری میشده؟
بیشتر این داستان ها مربوط به چند دهه اخیر است که مردم با موقعیت ما در فضا و کاربرد تکنولوژی آشنا شده اند
نژاد برتر همون نژاد ماست دیگه
شما میتونید بگید چرا به نژاد ما میگن برتر؟
راستی پرونده های زیادی مربوط به اون موقع هست ولی برای کسی که بگرده و دنبالش باشه
1.بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود
ببخشید 400 دانشمند یهودی - آلمانی برای یک آزمایش در ۱۹۴۳ ؟
اصلا اون موقع 400 دانشمند (فیزیک - شیمی) با ویژگی یهودی – آلمانی بودن وجود داشته که بخوان همه روی این آزمایش کار کنند؟
من عدد دقیق یادم نیست ولی در برنامه مستندی که مدتی پیش دیدم تعداد دانشمندان یهودی که مجبور به ترک آلمان شدند کمتر از این تعداد بود ، احتمالا میشه از اینترنت اطلاعات دقیق تری گرفت
2.در آمازون هم حیوانات عجیبی دیده شده، یعنی اونجا هم آزمایش کردند و تونل زمان باز شده؟
3.اینجا یک مشکل هست!
این ما نیستم که باید ثابت کنیم این ادعاها دروغ است بلکه شما باید صحت آن را برای ما اثبات کنید
تا اینجای بحث مدام ادعاهایی ارائه شده و دوستان دیگر با دلیل آنها را رد کرده اند اما تنها واکنشی که از مدعیان دیدیم این بوده که گفته اند شاید این درست نباشه ولی بقیه موارد چی؟ و بعد دوباره داستان دیگری ارائه شده...
با این شرایط تا ابد هم به نتیجه نخواهیم رسید چون داستان های تخیلی* تمامی ندارد
*علمی-تخیلی نمی گویم چون اغلب بدیهی ترین مسائل علمی را هم نقض میکنند
1.به هولوکاست و ... کاری نداشته باشین
2.شاید
هیچ دلیلی نداره نشده باشه
ولی مردم آمازون کجا و مردم فیلادلفیا کجا
نمیگم با هم فرق دارن ولی درکشون با هم فرق داره
3.مشکلی وجود نداره
خب شما هم مثل ما پرونده بزارید البته در تضاد با چیزایی که ما میزاریم تا مام دروغ بودنش رو ثابت کنید
مطمئن باشید با وایستادن یه جا هیچ چیز درست نمیشه
تا هیچ کاری نکنید چیزی بدست نمیارید
منظودتون از علمی تخیلی هم باید حرف های خودتون باشه دیگه؟!
دوست عزیز نحوه ی استدلاش شما غلطه
شما میگید این مطلب غلطه خب مثل سیمور برید و تحقیق کنید و مدارکش رو بزارید با یک نقل قول کردن که نمیشه چیزی رو رد یا قبول کرد
درسته میشه نظر داد ولی نمیشه رد یا قبول کرد
مام این پرونده هارو میزاریم واسه اینکه به چالش کشیده بشه و نظرات در موردش گفته بشه
در واقع من میخواستم کاری کنم که ما به جایه اینکه هی یک جا نشین باشیم قدری هم در مورد تمام مسائل تامل کنیم
اگر از اینکه مطلب گذاشته میشه ناراحتید بگید تا نزارم
وقتمم میگیره
Mohammad Hosseyn
16-09-2009, 06:23
1. من معتقدم که هیچ پنهان کاری بزرگی در مورد UFO ها وجود ندارد
2. معتقدم که اگر موجودات هوشمند فرازمینی میلیاردها کیلومتر راه را می آمدند تا ما را ببینند ، دلیلی نداشت که hide-and-seek بازی کنند و ...
3. معتقدم که در این دنیای بزرگ در جا(ها)یی حیات وجود دارد و شاید در چند جا حیات هوشمند هم باشد
4. بعید می دانم به دلیل فواصل بسیار زیاد حیات های هوشمند بتوانند با هم ارتباط مستقیم برقرار کنند
5. پروژه SETI منطقی ترین و بهترین راه آگاهی از حیات هوشمند فرازمینی است
6. داستان های UFO ها و ... ساخته شیادان و یا بیماران روانی است
1. موافقم
2. کاملا موافقم
3. موافقم
4. موافقم
5 . میتونه اینطور باشه .
6. نه کاملا ... بیشتر این موارد از زبان عامه گسترش پیدا کرده . و علت اصلیش نا اگاهی هست . اما هستن کسایی که خوششون میاد مردم رو سر کار بزارن و یا به اهداف خودشون برسن و چیزهایی غیر علمی منتشر میکنن ... .
باید مطالب گذاشته شده رو کمل بخونم و بعد نظر بدم ...
فعلا ....
او می گوید زندگی زمانی تعقییر خواهد کرد که مجسمه ابو لهل باز شود و اضافه می کند که مجسمه ابو لهل عظیم مکا نیزم گشایش را د ر جائی پشت گو شش دارد اما بور یسکا محل دقیقش را به یاد نمی اورد .
جالبه که وجود یک فضای خالی نسبتا بزرگ در زیر مجسمه با استفاده از دستگاههای اسکن به اثبات رسیده.
دیگه اینکه «ادگار کیسی» هم مطالب مشابهی در این زمینه مطرح کرده...
ببخشید 400 دانشمند یهودی - آلمانی برای یک آزمایش در ۱۹۴۳ ؟
کتاب «آزمایش فیلادلفیا»، اثر «چارلز برلیتز» رو مطالعه کنید... این جریان چیزی نیست که مخالفا بخوان اصل اتفاق افتادنش رو انکار کنن!
◙
darkstreet
16-09-2009, 14:15
گفته بودن دستگاه های اسکن توی اهرام کار نمی کنن
کسی می تونه در این مورد تحقیق کنه؟؟
یعنی مثلا نمیشه فهمید تونل مخفی توی اهرام مصر وجود داره یا نه
سلام.این یک نقاشی آبرنگ مربوط به قرن 17 در کلیسای جامع شهر matskheta در گرجستانه که دو عدد شی پرنده در آسمانش نشون داده شدند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هیچ چیز غیرعادی در عکس نیست ... اون دو شیء پرنده ماه و خورشید هستند که جزو مرسوم ترین سمبل های موجود در هنر قرون وسطی به حساب میان ... عکس باکیفیت تر رو ضمیمه کرده ام ..
در واقع اکثر نقاشی هایی که با این استیل (ظاهراً استیل بیزانسی) کشیده شده اند دقیقا از همین الگو پیروی می کنند ... یعنی تصویر مسیح + چند نفر در طرفین + ماه و ستاره در دو طرف ... حالا ماه و ستاره یا همراه صورت بوده اند (در همون عکس ضمیمه اگه دقت کنید نیمرخ ها مشخصه) یا به اشکال دیگه ... تصویر زیر رو ببینید که چندین نقاشی رو بریده ام واسه تون : (در یکی که سمت راسته صورت خورشید رو میشه دید)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موارد مشابه با موضوع "قضاوت از روی عکس بی کیفیت هرگز" : جنگل در مریخ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - بیگانه در هیروگلیف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - صورت در مریخ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - یوفو در هیروگلیف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دیگه اینکه «ادگار کیسی» هم مطالب مشابهی در این زمینه مطرح کرده...
در مورد ادگار کیسی که منبع بسیاری از این حرفاست قبل دو پست داشته ام که میزان اعتبار (!) حرفاش رو بررسی شده .. (این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])و این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
اینهم یک اثر دیگر مربوط به قرن 15(که رنسانس نشده بود) به اسم مادونا وسینت جیووانینو در ایتالیا:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در پشت کتف چپ حضرت مریم شیی هست که نه ماهه نه خورشید و نه شبیه به جرم آسمانی دیگر.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
darkstreet
16-09-2009, 22:31
تکنولوژی ساخت اون اشکال در مزارع چیه؟
واقعا ماهرانه و دقیق طراحی و ساخته شده
اینهم یک اثر دیگر مربوط به قرن 15(که رنسانس نشده بود) به اسم مادونا وسینت جیووانینو در ایتالیا.
در پشت کتف چپ حضرت مریم شیی هست که نه ماهه نه خورشید و نه شبیه به جرم آسمانی دیگر.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک سوال بپرسم؟
حکایت کشیدن این سفینه چیه؟
یعنی نقاش وقتی داشته مدونا رو می کشیده، اون شی رو دیده و کشیده؟:18:
استناد به نقاشی، کاری بس حیرت انگیز!
یک سوال بپرسم؟
حکایت کشیدن این سفینه چیه؟
یعنی نقاش وقتی داشته مدونا رو می کشیده، اون شی رو دیده و کشیده؟:18:
استناد به نقاشی، کاری بس حیرت انگیز!
مدارک مهم نیستن. هر وقت چیزی دیدیم و نفهمیدیم اون چیه بدون اینکه به خودمون زحمت بدیم, وقت بزاریم, تلاش کنیم و هزینه بدیم خیلی خیلی خیلی راحت کافیه بگیم فضایی ها بودن.
این تفکر دنباله همون تفکر باستانیه که پاسخ هر سوالی رو با جادو میده. جادوی جدید که که حالا به لطف پیشرفت دانش بشر با زحمت دانشمندان , مدرن و باکلاس شده. جای ارواح خبیسه رو فضایی های آدم دزد گرفتن.
دانش بدون توجه به خرافات ( از هر نوعش) به راه خودش ادامه میده.
این خوبه که دانش باعث پیشرفت همه میشه. حتی دشمنان دانستن.
Shayan Arya
16-09-2009, 23:36
3.مشکلی وجود نداره
خب شما هم مثل ما پرونده بزارید البته در تضاد با چیزایی که ما میزاریم تا مام دروغ بودنش رو ثابت کنید
مطمئن باشید با وایستادن یه جا هیچ چیز درست نمیشه
تا هیچ کاری نکنید چیزی بدست نمیارید
منظودتون از علمی تخیلی هم باید حرف های خودتون باشه دیگه؟!
دوست عزیز نحوه ی استدلاش شما غلطه
شما میگید این مطلب غلطه خب مثل سیمور برید و تحقیق کنید و مدارکش رو بزارید با یک نقل قول کردن که نمیشه چیزی رو رد یا قبول کرد
درسته میشه نظر داد ولی نمیشه رد یا قبول کرد
مام این پرونده هارو میزاریم واسه اینکه به چالش کشیده بشه و نظرات در موردش گفته بشه
در واقع من میخواستم کاری کنم که ما به جایه اینکه هی یک جا نشین باشیم قدری هم در مورد تمام مسائل تامل کنیم
اگر از اینکه مطلب گذاشته میشه ناراحتید بگید تا نزارم
وقتمم میگیره
مشکلی هست به نام زحمت اثبات که برتراند راسل آن را در داستان قوری آسمانی توضیح داده:
مثلا اگر من ادعا کنم که بین مریخ و زمین بک قوری چینی پرنده است که در مداری به دور خورشید می گردد و اضافه کنم که این قوری آنقدر کوچک است که با قوی ترین تلسکوپ ها هم دیده نمی شود هیچ کس نمی تواند حرفم را رد کند!
اما اگر بگویم چون کسی نمی تواند ادعای من را رد کند پس هیچ کس نباید در صحت حرف من شک کند، شما حق دارید که فکر کنید من چرند می گویم.
به نظر من در بیشتر موارد بحث این تاپیک دوستان دارند وقتشان را با رد ادعای وجود قوری آسمانی هدر می دهند که آخرش هم نتیجه ای ندارد.
شاید راه نجات از این وصعیت این باشه که حداقل یک بار داستان ها را از فیلتر علم و عقل و منطق خودتان عبور دهید و اگر به نتیجه نرسیدید آن را مطرح کنید. وب پر است از این داستان های قوری آسمانی که ذکرش هم وقت شما را می گیرد و هم وقت دیگران را...
6. نه کاملا ... بیشتر این موارد از زبان عامه گسترش پیدا کرده . و علت اصلیش نا اگاهی هست . اما هستن کسایی که خوششون میاد مردم رو سر کار بزارن و یا به اهداف خودشون برسن و چیزهایی غیر علمی منتشر میکنن ... .
موافقم
منظور من سازندگان داستان ها بود نه راویان
Shayan Arya
16-09-2009, 23:38
تکنولوژی ساخت اون اشکال در مزارع چیه؟
واقعا ماهرانه و دقیق طراحی و ساخته شده
اوایل از روش داس و طناب استفاده میشد
ولی با پیشرفت تکنولوژی تراکتور و فتوشاپ هم به کار گرفته شد
ه نظر من در بیشتر موارد بحث این تاپیک دوستان دارند وقتشان را با رد ادعای وجود قوری آسمانی هدر می دهند که آخرش هم نتیجه ای ندارد.
شاید راه نجات از این وصعیت این باشه که حداقل یک بار داستان ها را از فیلتر علم و عقل و منطق خودتان عبور دهید و اگر به نتیجه نرسیدید آن را مطرح کنید. وب پر است از این داستان های قوری آسمانی که ذکرش هم وقت شما را می گیرد و هم وقت دیگران را...
ممنون.
البته من اعتقاد دارم هر از گاه افرادی باید بیان و نشون بدن که دانش ÷اسخ داره برای مطالب. اما تا یه حدی میتونه وقتش رو برای گشتن دنبال همون قوری شما تلف کنه. اگر این وسط کسی راهش رو گم کرده بود فرصتی برای شناخت درست. اگر نه که تا ابد به راهشون ادامه خواهند داد و هر موضوعی هم پاسخ داده بشه یکی دیگه از آستین در میاد ( مثل نمونه نقاشی های همین صفحه)
برای چندمین بار:
اگر وقت شد مطالعه کتاب علم و نابخردی رو از انتشارات فیزیک به همه پیشنهاد میکنم.
در مورد ادگار کیسی که منبع بسیاری از این حرفاست قبل دو پست داشته ام که میزان اعتبار (!) حرفاش رو بررسی شده ..
شما مگه یک به یک حرفاش رو بررسی کردی که حالا میگی این آدم از درجه‌ی اعتبار ساقطه؟!
تعداد قابل توجهی از پیش‌گویی‌های این آقا به روشنی محقق شده، از جمله:
«ظهور و سقوط آدولف هیتلر
آغاز جنگ جهانی در سال ۱۹۳۶
ورود آمریکا به جنگ در سال ۱۹۴۱
جنگ جهانی دوم
مرگ دو رئیس جمهور آمریکا ، جان اف کندی و روزولت
استقلال هندوستان از انگلیس
فروپاشی شوروی
اتحاد آمریکا و روسیه
به وجود آمدن دوربین های مادون قرمز و دید در شب»
و حتی بیان زمان دقیق مرگ خودش.
استناد به نقاشی، کاری بس حیرت انگیز!
نیاز به استناد به نقاشی‌های قرون وسطی و مدارک عهد عتیق هم نیست؛ شواهد زمان حال به اندازه‌ی کافی روشن و حیرت‌انگیز هست که نیازی به اون قدیمی‌هاش نباشه.
◙
ممنون.
1.البته من اعتقاد دارم هر از گاه افرادی باید بیان و نشون بدن که دانش ÷اسخ داره برای مطالب. اما تا یه حدی میتونه وقتش رو برای گشتن دنبال همون قوری شما تلف کنه. اگر این وسط کسی راهش رو گم کرده بود فرصتی برای شناخت درست. اگر نه که تا ابد به راهشون ادامه خواهند داد و هر موضوعی هم پاسخ داده بشه یکی دیگه از آستین در میاد ( مثل نمونه نقاشی های همین صفحه)
2.برای چندمین بار:
اگر وقت شد مطالعه کتاب علم و نابخردی رو از انتشارات فیزیک به همه پیشنهاد میکنم.
1.درسته
2.شمام با این کتاب مارو کشتیا:31:
اوایل از روش داس و طناب استفاده میشد
ولی با پیشرفت تکنولوژی تراکتور و فتوشاپ هم به کار گرفته شد
اینم یک نمونه از علمی هست که شما ازش دم میزنید
علمی که یک فرضیه رو بدون بررسی رد میکنه!
1.مشکلی هست به نام زحمت اثبات که برتراند راسل آن را در داستان قوری آسمانی توضیح داده:
مثلا اگر من ادعا کنم که بین مریخ و زمین بک قوری چینی پرنده است که در مداری به دور خورشید می گردد و اضافه کنم که این قوری آنقدر کوچک است که با قوی ترین تلسکوپ ها هم دیده نمی شود هیچ کس نمی تواند حرفم را رد کند!
اما اگر بگویم چون کسی نمی تواند ادعای من را رد کند پس هیچ کس نباید در صحت حرف من شک کند، شما حق دارید که فکر کنید من چرند می گویم.
2.به نظر من در بیشتر موارد بحث این تاپیک دوستان دارند وقتشان را با رد ادعای وجود قوری آسمانی هدر می دهند که آخرش هم نتیجه ای ندارد.
3.شاید راه نجات از این وصعیت این باشه که حداقل یک بار داستان ها را از فیلتر علم و عقل و منطق خودتان عبور دهید و اگر به نتیجه نرسیدید آن را مطرح کنید. وب پر است از این داستان های قوری آسمانی که ذکرش هم وقت شما را می گیرد و هم وقت دیگران را...
4.موافقم
منظور من سازندگان داستان ها بود نه راویان
1.تشبیه جالبی بود ولی دوست عزیز تا ماهواره های ناسا اون قوری رو ثبت نکنن من تاییدش نمیکنم!
2.برعکس و اینکه به نظر من شما کاملآ در اشتباه هستید
دلیلش هم اینکه ما هر کاری کنیم آخر به نتیجه نمیرسیم و واقعیت رو نمی فهمیم و من به شما این رو قول میدم ولی با رد یا تایید و یا نقد و بررسی مطالبی که در اینترنت وجود داره به عنوان یک منبع برای کسی که میخواد در مورد این موضوع اطلاعاتی رو بدست بیاره میتونیم کمک بزرگی در باور های افراد بکنیم
3.تا منظور شما چه علمی باشه
علمی که با دیدگاه های شما یا من سازگار هست که علم نیست!
عقل من میگه این قضیه میتونه وجود داشته باشه و هم میتونه وجود نداشته باشه
ولی علم شما میگه به هیچ وجه نمیتونه وجود داشته باشه
حالا علم من درست میگه یا شما؟
خیلی جالبه
مارو ببین با کیا اومدیدم سیزده بدر
یعنی چی وقت همه رو میگره؟!!!!!!
اصلآ ما برای چی اینجا جمع شدیم؟
برای اینکه همین موارد رو بررسی کنیم نه اینکه من جک بگم و شما هم بخندین
4.این درسته ولی من راوی نیستم و فقط نقل قول میکنم
1.مدارک مهم نیستن. هر وقت چیزی دیدیم و نفهمیدیم اون چیه بدون اینکه به خودمون زحمت بدیم, وقت بزاریم, تلاش کنیم و هزینه بدیم خیلی خیلی خیلی راحت کافیه بگیم فضایی ها بودن.
2.این تفکر دنباله همون تفکر باستانیه که پاسخ هر سوالی رو با جادو میده. جادوی جدید که که حالا به لطف پیشرفت دانش بشر با زحمت دانشمندان , مدرن و باکلاس شده. جای ارواح خبیسه رو فضایی های آدم دزد گرفتن.
3.دانش بدون توجه به خرافات ( از هر نوعش) به راه خودش ادامه میده.
این خوبه که دانش باعث پیشرفت همه میشه. حتی دشمنان دانستن.
1.خیلی جالب بود تشکر
اصلآ همین کار یعنی زیاده روی در این موضوع باعث بیشتر بدبینی ها شده
2.تشبیهی عالی بود
3.این خوب نیست
میدونین چرا ؟
چون نمیدونن چطور از دانش باید استفاده کرد و از دانش استفاده ابزاری میکنن!
چیستی و تعریف علم خود یک مبحث بزرگ علمی فلسفی است که آنرا "فلسفه علم" نامند. علم درباره بدست آوردن دانش دقیق و قابل اتکا از دنیای اطراف ما است، کلمه علم در عربی به چندین معنی است (عرب پرستها به این ویژگی زبان عربی فصاحت زبان عربی میگویند.)، به معنی دانستن، دانش و حتی آموختن و آموزیدن. اما در انگلیسی علم "Science" از ریشه لاتین "Scire" به معنی داشتن است. علم درواقع کشف کردن (و نه اختراع کردن) واقعیت هایی است که وجود و جریان کلی آنها بطور کلی مستقل از وجود انسانی و عوامل ادراک انسانی (حس، خیال و عقل) باشد و اگر مسئله و قضیه ای بر این اساس و مفهوم استوار باشد آن قضیه و مفهوم را را قضیه و مفهوم علمی گویند. میتوان مفاهیم را به علمی و غیر علمی و ضد علمی دسته بندی نمود.
روش علمی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
1.مشاهده جنبه هایی از دنیای اطراف
2.ساختن تئوری سازگار با مشاهده
3.ایجاد پیشبینی های آزمون پذیر در مورد این تئوری
4.آزمودن پیشبینیها با آزمایش و یا انجام مشاهده های بیشتر
5.ویرایش تئوری با توجه اطلاعات و دانسته های جدید
6.بازگشت به مرحله سوم
آزمودن در علم با هدف از بین بردن تئوریها و رد کردن و تختئه و ابطال آنها انجام میگیرد، یعنی یک کشف علمی وقتی انجام گرفته است که تئوریهای قبلی توسط شخصی ابطال گردند. بنابر این دانشمندان همواره در تلاشند که یافته ها و دانسته های دانشمندان قبلی را باطل کنند تا نظریات و یافته های علمی تازه تری به دست آورند و این خود غنی بودن علم است. هر آنچه علمی است ابطال پذیر است.
بر خلاف باوری که عوام دارند هر آنچه یک نظر غیر قابل تردید تر باشد، آن نظر غیر علمی تر است، علم دنیای قطعیات نیست! مذهب و تخیلات مطالبی را بصورت قطعی و یقین مطرح میکنند و همین نکته ضد علم بودن آنها را نشان میدهد.
علم عبارت است از انکشاف واقعیتی که وجود و جریان کلی آن بی نیاز از من و عوامل درک انسانی (حس، خیال، عقل) بوده باشد که با آن ارتباط برقرار نموده است. در عین حال قضیه و مساله ای را که از این نوع انکشاف حکایت کند قضیه علمی گویند. هر نظریه که با هیچ پیشامد قابل تصور نتواند مردود شود، غیر علمی است. ابطال ناپذیری، حسن یک نظریه نیست (که مردمان غالباً چنان تصور میکنند)، بلکه عیب آن است.
قضیه علمی نه قابل اثبات است نه قابل رد، اگر چیزی بطور مطلق و قطعی غیر قابل رد کردن باشد آن چیز علمی نیست! نظریه فرضیه و تئوری هیچ کدام قطعیت ندارند و قطعیت در علم بی معنی است. علم دنبال قطعیات نیست بلکه بدنبال ظنیات است!
تئوری بالاترین درجه ایست که یک پدیده علمی میتواند به آن درجه برسد هیچ چیز قطعی تر از یک تئوری در دنیای علم وجود ندارد، حتی به مفاهیم بسیار روشنی مثل سرعت نور، قضیه فیثاغورس، قوانین حرکتی نیوتون و... نیز در اصطلاحات علمی تنها تئوری میگویند. تئوری تا وقتی تئوری است که هیچ تئوری دیگر و یا دلیل مستدل و مستند دیگری در رد آن وجود نداشته باشد.
خیلی از افراد به این گفته اساسی که پایه های علم را تشکیل میدهد اعتراض میکنند و میگویند در علم قوانین وجود دارد، قانون بالاتر از تئوری است، مانند قوانین سه گانه حرکتی نیوتون، قانون فیثاغورس، قانون سرعت نور و... اشتباه این افراد این است که نمیدانند در اصطلاح علمی، به قوانین فیثاغورس درون مثلث، تئوری قانون رابطه فیثاغورس و به قوانین نیوتون، تئوری قوانین نیوتون گفته میشود.
یعنی این دانشمندان و متفکرین تئوریهایی را ارائه کرده اند که در آنها ادعا میشود قوانین و نظم مشخصی بین مسائلی وجود دارد، بنابر این قوانین را نباید با قطعیات اشتباه گرفت، در دنیای علم هیچ چیز قطعی نیست!
بیشتر بدانید در:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
مشکلی هست به نام زحمت اثبات که برتراند راسل آن را در داستان قوری آسمانی توضیح داده:
مثلا اگر من ادعا کنم که بین مریخ و زمین بک قوری چینی پرنده است که در مداری به دور خورشید می گردد و اضافه کنم که این قوری آنقدر کوچک است که با قوی ترین تلسکوپ ها هم دیده نمی شود هیچ کس نمی تواند حرفم را رد کند!
اما اگر بگویم چون کسی نمی تواند ادعای من را رد کند پس هیچ کس نباید در صحت حرف من شک کند، شما حق دارید که فکر کنید من چرند می گویم.
به نظر من در بیشتر موارد بحث این تاپیک دوستان دارند وقتشان را با رد ادعای وجود قوری آسمانی هدر می دهند که آخرش هم نتیجه ای ندارد.
به نظر من در بیشتر موارد بحث این تاپیک دوستان دارند وقتشان را با رد ادعای وجود قوری آسمانی هدر می دهند که آخرش هم نتیجه ای ندارد.
شاید راه نجات از این وصعیت این باشه که حداقل یک بار داستان ها را از فیلتر علم و عقل و منطق خودتان عبور دهید و اگر به نتیجه نرسیدید آن را مطرح کنید. وب پر است از این داستان های قوری آسمانی که ذکرش هم وقت شما را می گیرد و هم وقت دیگران را...
چرا فكر ميكني هرچيزي كه از نظر علم و منطق پذيرفته نباشه حق موجوديت نداره؟
اگه واقعا بحث اين بود كه آدما از فيل تر علم و منطقشون درست استفاده كنن خيلي از باورهاشون به سادگي رد ميشد يا تغيير ميكرد
چيزي كه شما بهش ميگي استفاده از علم و منطق درواقع پوششيه روي دو جمله ي " از نظر من منطقيه" و " از نظر من منطقي نيست" و اين خيلي با علم و منطق واقعي متفاوته. كسي ميتونه بحث علم و منطق رو پيش بكشه كه در اون زمينه به حد كمال رسيده باشه نه اينكه صرفا با رجوع به علم و منطق قضيه اي رو رد كنه يا اثباتش كنه
معمولا كسي كه واقعا دنبال رد صددرصد يه قضيه باشه اول از همه ميره دنبال اثبات ردش.
قوري آسماني يه پيام خيلي مفيدتر از اوني كه شما گفتي داره. نگاه مطلق ميگه صددرصد وجود همچين قوري اي رد ميشه. نگاه نسبي ميگه من با 99.999999 درصد ردش ميكنم اما 0.000001 هنوز باقي مونده پس نميتونم بازم بگم رد ميشه. چون در مقامي نيستم كه همون 0.000001 رو به صفر مطلق برسونم
darkstreet
17-09-2009, 11:53
یک سوال بپرسم؟
حکایت کشیدن این سفینه چیه؟
یعنی نقاش وقتی داشته مدونا رو می کشیده، اون شی رو دیده و کشیده؟
استناد به نقاشی، کاری بس حیرت انگیز!
اصلا برخورد جالبی نبود
برای من مهم نیست که نقاش چه انگیزه ای داشته من پیگیری می کنم تا بفهمم شی توی عکس چیه
فکر کنم همه ما برای همین اینجا هستیم
اگر نمی خواید فعالیت کنید لطفا بحث رو بهم نریزید
اوایل از روش داس و طناب استفاده میشد
ولی با پیشرفت تکنولوژی تراکتور و فتوشاپ هم به کار گرفته شد
جواب این نبود
ببینید دایره و بعضی اشکال رو میشه طراحی کرد و ساخت ولی حکاکی کردن تصویر فایرفکس یا سایر تصاویر فوق العاده پیچیده چطور انجام شده؟ اون هم با این دقت؟ می خوام بدونم از چه تکنولوژی استفاده شده؟
شاید GPS
شاید یه نوع تابش لیزر
ولی باید قبول کنیم واقعا کار شگفت انگیزیه انسان بتونه یک چنین اشکالی رو با این دقت بسازه
Shayan Arya
17-09-2009, 12:39
اینم یک نمونه از علمی هست که شما ازش دم میزنید
علمی که یک فرضیه رو بدون بررسی رد میکنه!
بارها در مورد اشکال مزارع صحبت شد بعد شما میگی بدون بررسی؟
خیلی جالبه که همه توضیحات رو نادیده گرفته و سراغ خانه اول می روید
اگه واقعا بحث اين بود كه آدما از فيل تر علم و منطقشون درست استفاده كنن خيلي از باورهاشون به سادگي رد ميشد يا تغيير ميكرد
هدف من هم همین است
انسان تا وقتی بچه است هر چیزی رو که میگن باور میکنه و اینطوری اعتقادات شکل میگیره (مثلا باور به وجود لولو!)
ولی وقتی که بزرگ میشه و علم و آگاهیش به حد کمال میرسه باید تمام اعتقادات قبلی رو که دیگه توجیه منطقی ندارند دور بریزه نه اینکه باز هم بره سراغ اون قبیل اعتقادات و خرافات و بر حجمشون اضافه کنه
(در این مرحله باید کاملا بی رحمانه باورهای خود را بررسی کنید و از زیر سوال بردن مقدسات هم نترسید)
به نظر من آنقدر دلیل و مدرک کافی در رد داستان های UFO ها و ... ارائه شده که برای کسانی که میخواهند به نتیجه برسند کافی است، ولی برای کسی که تا آخرین لحظه عمرش میخواد این افکار رو با خودش نگه داره کاری نمیشه کرد
من هم فقط سعی میکنم یک تلنگر بزنم تا گروه اول زودتر بیدار شوند
قوري آسماني يه پيام خيلي مفيدتر از اوني كه شما گفتي داره. نگاه مطلق ميگه صددرصد وجود همچين قوري اي رد ميشه. نگاه نسبي ميگه من با 99.999999 درصد ردش ميكنم اما 0.000001 هنوز باقي مونده پس نميتونم بازم بگم رد ميشه. چون در مقامي نيستم كه همون 0.000001 رو به صفر مطلق برسونم
نتیجه گیری خوبی بود
ولی نکته اینجاست که نباید 0.000001 رو باور کنیم و از دیگران بخواهیم آن را رد کنند
در این مثال دیدیم که حتی یک ادعای ابلهانه هم می تواند غیر قابل رد باشد
هدف من هم همین است
انسان تا وقتی بچه است هر چیزی رو که میگن باور میکنه و اینطوری اعتقادات شکل میگیره (مثلا باور به وجود لولو!)
ولی وقتی که بزرگ میشه و علم و آگاهیش به حد کمال میرسه باید تمام اعتقادات قبلی رو که دیگه توجیه منطقی ندارند دور بریزه نه اینکه باز هم بره سراغ اون قبیل اعتقادات و خرافات و بر حجمشون اضافه کنه
(در این مرحله باید کاملا بی رحمانه باورهای خود را بررسی کنید و از زیر سوال بردن مقدسات هم نترسید)
خوشحالم ميبينم همچين طرز تفكري داري
با شما كاملا موافقم اما به عمل رسوندن اين تئوري اصلا آسون نيست و وقتي هم درگيرش بشي اينو كاملا متوجه ميشي كه مهمترين دست آورد چنين زير و زبر كردني رسيدن به اين عقيده است كه در صحت يا عدم صحت هيچ چيز نميشه به اطمينان صددرصد رسيد.
چيزي كه يك روز بهش شديدا عقيده داشتي يك روز كنار ميذاريش. منطق دنيا عوض نشده. چون منطق ثبات داره. اين منطق توئه كه تغيير كرده.
پس هرگز نگو هرگز
به نظر من آنقدر دلیل و مدرک کافی در رد داستان های UFO ها و ... ارائه شده که برای کسانی که میخواهند به نتیجه برسند کافی است، ولی برای کسی که تا آخرین لحظه عمرش میخواد این افکار رو با خودش نگه داره کاری نمیشه کرد
من هم فقط سعی میکنم یک تلنگر بزنم تا گروه اول زودتر بیدار شوند
شما حق داري هرچي رو كه ميخواي منطقي بدوني و باور كني و هرچي رو كه بخواي نه.
اما حق نداري براي ديگران چنين تصميمي بگيري
اين تفكر آزاده كه اگه يادش ميگرفتيم امروز شبيه كپي هاي از روي هم نبوديم و به آدمايي كه قبولشون نداريم نگاه عاقل اندر سفيه نمي انداختيم
تخيل به اندازه علم قدرتمند و قابل احترامه
نتیجه گیری خوبی بود
ولی نکته اینجاست که نباید 0.000001 رو باور کنیم و از دیگران بخواهیم آن را رد کنند
در این مثال دیدیم که حتی یک ادعای ابلهانه هم می تواند غیر قابل رد باشد
هيچوقت هيچ ادعايي رو نميشه به صرف ابلهانه بودن رد كرد چون "ابلهانه انگاشتن" يه موضوع كاملا بستگي به منطق و ديد شخص داره.
شما حق داري اون 0.000001 رو باور نكني اما حق رد كردنش و اينكه از ديگران هم بخواي كه ردش كنن رو نداري.
باورهاي ديگران و باورهاي شما تا وقتي به زور به كسي تحميل نشن حق مسلم شما و ديگران هستن حتي اگه بنظر مسخره بيان.
اين بحث شد فلسفه
تا همينجا بسه
اینهم یک اثر دیگر مربوط به قرن 15(که رنسانس نشده بود) به اسم مادونا وسینت جیووانینو در ایتالیا.
در پشت کتف چپ حضرت مریم شیی هست که نه ماهه نه خورشید و نه شبیه به جرم آسمانی دیگر.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این نقاشی هم توضیح ساده ای داره: (تصویر کاملتر/ بزرگتر با جزئیات بزرگنمایی شده در ضمیمه)
این اثر هم از استیل نقاشی دوره خودش و نشانه شناسی مذهبی مرسوم پیروی می کنه ... در بسیاری از تابلوهای با موضوع Nativity (ولادت حضرت مسیح) مضمون "خبررسانی چوپانها" رو داریم ... اول این نقل از انجیل لوقا رو بخونید:
and there were in the same country shepherds abiding in the field keeping watch over their flock by night. And lo, an angel of the Lord come upon them, and the glory of the Lord shone round about them: and they were sore afraid. And the angel said unto them, Fear ye not: for behold!, I bring you good tidings of great joy, which shall be to all people. For unto you was born this day in the city of David a Savior, which is Christ the Lord
ترجمه تقریبی: ...و در همان ناحیه چوپانهایی بودند که گله خود را مواظبت می کردند ... و ناگهان، فرشته ای بر آنها ظاهر شد و شکوه پروردگار تابیدن گرفت ... "نترسید .. و آگاه باشید که خبر خوشی آورده ام ... عیسی مسیح امروز متولد شد" ... (این خبر را به همه مردم اعلام کنید)
نتیجه اینکه ترکیب کلاسیک "حضرت مریم + حضرت مسیح + چوپانهایی که رو به موجود آسمانی (فرشته – موجود قدسی) خیره شده اند" رو مکرر در آثار این دوره می بینیم ... من باز بصورت ترکیب ، فقط اون تیکه چوپانها رو براتون میذارم: (به شباهتهای ریزی که قرمز کرده ام دقت کنید، که تقریبا همگی دست روی پیشونی هستند و سگ هم همراه دارند)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
* بخاطر اینکه حجم پست زیاد نشه ، یه تصویر ترکیبی دیگه هم در ضمیمه گذاشته ام (با تاکید روی مضمون مقایسه با همون ابر یا شیء)... جالبه؛ چک کنید ...
نقاش وقتی داشته مدونا رو می کشیده، اون شی رو دیده و کشیده؟
نقاش بچه مدرسه نبوده (اسمش Domenico Ghirlandaio و شخص معتبری بوده) و از روی مشخصاتی که در روایات رسیده رسم کرده.
مدارک مهم نیستن.
این یعنی مصداق بارز همون کساییکه آقای آولون در امضای خودش قرار داده:
تا زماني كه منتقد همه چيزو دروغ بدونه هيچ چيزي رو نميشه ثابت كرد... قانون طبيعته كه خراب كردن و انكار ساده تر از ساختن و اثبات كردنه.برخی كار ساده رو انجام ميدن...
" چوپانهایی که رو به موجود آسمانی (فرشته – موجود قدسی) خیره شده اند"
آقای سیمور : همه جر و بحث ها از اول تا آخر این تاپیک برای اینه که تفهیم بشید که اونا فرشته و موجود قدسی نبوده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تصویر داخل صومعه visoki decani در کوزوو در یوگسلاویه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کدوم فرشته قدسی در سنت مسیحیت به شکل چمباتمه در جای تنگ مینشسته و یا دستهاشو بطرزیکه انگار داره با آلاتی کار میکنه نگه میداشته؟
محض رضای خدا کدوم فرشته این شکلی میشه؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1.بارها در مورد اشکال مزارع صحبت شد بعد شما میگی بدون بررسی؟
خیلی جالبه که همه توضیحات رو نادیده گرفته و سراغ خانه اول می روید
2.هدف من هم همین است
انسان تا وقتی بچه است هر چیزی رو که میگن باور میکنه و اینطوری اعتقادات شکل میگیره (مثلا باور به وجود لولو!)
ولی وقتی که بزرگ میشه و علم و آگاهیش به حد کمال میرسه باید تمام اعتقادات قبلی رو که دیگه توجیه منطقی ندارند دور بریزه نه اینکه باز هم بره سراغ اون قبیل اعتقادات و خرافات و بر حجمشون اضافه کنه
(در این مرحله باید کاملا بی رحمانه باورهای خود را بررسی کنید و از زیر سوال بردن مقدسات هم نترسید)
3.به نظر من آنقدر دلیل و مدرک کافی در رد داستان های UFO ها و ... ارائه شده که برای کسانی که میخواهند به نتیجه برسند کافی است، ولی برای کسی که تا آخرین لحظه عمرش میخواد این افکار رو با خودش نگه داره کاری نمیشه کرد
من هم فقط سعی میکنم یک تلنگر بزنم تا گروه اول زودتر بیدار شوند
4.نتیجه گیری خوبی بود
ولی نکته اینجاست که نباید 0.000001 رو باور کنیم و از دیگران بخواهیم آن را رد کنند
در این مثال دیدیم که حتی یک ادعای ابلهانه هم می تواند غیر قابل رد باشد
1.خب خیلی جالبه میدونین چرا؟
چون نتیجه این شد که بعضی ها درستن و بعضی ها غلط و شما به صراحت تمامشون رو رد کردید!!!!!
شما رو ارجا میدم به پستی که در مورد علم گذاشتم
باشد که خدا شما را هدایت کند(شوخی بود)
2.منو شما چقدر در تضاد همیم
من تازه فهمیدم که باید به اعتقادات و ادیان احترام گذاشت و شما میگین که زیر سوال ببریم و...
3.ما منکر مدرک هایی که می گید نیستیم
فقط بزاریدشون
توهم مدرک اینه دیگه
4.راستش من که دیدم پزشکان اگر 1 درصد هم احتمال زنده نگه داشتن بیمارشون بعد از عمل باشه اونو عمل میکنن و حالا با استدلالهای شما هم کاری ندارم
البته درستی حرف من معلومه ولی نتیجه با خودتون
post edited by Dianella
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تصویر داخل صومعه visoki decani در کوزوو در یوگسلاویه.
کدوم فرشته قدسی در سنت مسیحیت به شکل چمباتمه در جای تنگ مینشسته و یا دستهاشو بطرزیکه انگار داره با آلاتی کار میکنه نگه میداشته؟
توضیحات بیشتر
نقاشی به صلیب کشیده شدن مسیح The Crucifixion
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این نقاشی در سال 1350 میلادی در کوزوو یوگوسلاوی کشیده شده است. همانطور که میبینید در دو گوشه بالایی نقاشی دو ماشین پرنده دیده میشود و به طوری که مشخص است یکی در حال تعقیب دیگری بوده و خلبان سفینه جلویی در حال نگاه کردن به سفینه تعقیب کننده پشت سر خود است. به طوری که در تصویرهای بزرگ شده مشخص است، خلبان سفینه تعقیب کننده در حال کار کردن با صفحه کلید کنترل سفینه است. توجه کنید که این نقاشی 650 سال قبل کشیده شده است. زمانی که هیچ وسیله پرنده ساخته دست بشر هنوز ساخته نشده بود، به نظر شما آیا امکان دارد همه این نقاشی ها ساخته و پرداخته تخیلات مردم آن زمان بوده باشد؟
محض رضای خدا شما چطور این چیزا رو به هم ربط میدین؟ خوب اینا که واضحن که ماه و خورشیدن! یکی در تعقیب دیگری؟ کیبورد؟ بابا بیخیال!
این تصویر از به صلیب کشیدن حضرت عیسی نیز از کلیشه های سبک نمادین قرون وسطا پیروی میکند.
در تصویر زیر، که حکاکی منسوب به Benedetto Antelami با نام "شاهدان صلیب" میباشد، ماه و خورشید را میبینیم در دو سوی صلیب با چهره های انسانی که به عنوان دو شاهد به مرکز تصویر خیره شده اند... ماه و خورشید با چهره های انسانی در بسیاری از نقوش مذهبی روم شرقی استفاده شده اند که عکس پیشین نمونه ای از آن هاست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دو تصویر زیر، یکی از انجیل و دیگری از نقاشی های بیزانس هستند:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جیمز هال، نویسنده ی کتاب "نمادها و سمبل ها در هنر" مینویسد:
"ماه و خورشید در طرفین صلیب، از عناصر معین در نقاشی های قرون وسطی در موضوع صلیب هستند. در اوائل رنسانس کمتر استفاده میشدند و بعد از قرن 15 به ندرت اثری از آنها میتوان یافت. استفاده از این دو از دوران باستان رواج داشته است"
در تصاویر زیر که از کلیسای یاد شده در پستهای بالاتر هستند، خورشید و ماه با پیکره های انسانی دیده میشوند که از نظر حقیر، جای شبه ای را باقی نمیگذارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در انتها یادآور میشم که توضیحات بالا از آدرس زیر ترجمه شده:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اگر در ترجمه اشتباهی هست پیشاپیش عذر خواهی میکنم... همچنین قسمت هایی رو که نتونستم روان ترجمه کنم، ترجیح دادم ترجمه نکنم!
اما چیزی که من رو متعجب میکنه اینه که این موضوع واقعا واضحه! چطور ذهن شما دوستان با دیدن اون عکسها به سمت UFO ها کشیده میشه واقعا برام تعجب آوره!
خورشید و ماه با پیکره های انسانی دیده میشوند
در دومین حالت اگر فرض بگیریم که اون دو در اینگونه تابلوها خورشید و ماه باشن
اون شیی تو تصویر مادونا فرشته نمیتونه باشه(فرشته در هیچ فرهنگی به اون زشتی نشون داده نمیشه) و خبری از ماه وخورشید هم نیست.غیر از اینه که راوی شاهد یک شیی پرنده بوده؟
روانشناسی شبه علم
ین نقاشی در سال 1350 میلادی در کوزوو یوگوسلاوی کشیده شده است. همانطور که میبینید در دو گوشه بالایی نقاشی دو ماشین پرنده دیده میشود و به طوری که مشخص است یکی در حال تعقیب دیگری بوده و خلبان سفینه جلویی در حال نگاه کردن به سفینه تعقیب کننده پشت سر خود است. به طوری که در تصویرهای بزرگ شده مشخص است، خلبان سفینه تعقیب کننده در حال کار کردن با صفحه کلید کنترل سفینه است. توجه کنید که این نقاشی 650 سال قبل کشیده شده است. زمانی که هیچ وسیله پرنده ساخته دست بشر هنوز ساخته نشده بود، به نظر شما آیا امکان دارد همه این نقاشی ها ساخته و پرداخته تخیلات مردم آن زمان بوده باشد؟یک متن جهت دهنده به اندیشه.
ذهن مخاطب با قطعی نشون دادن مطالب فرضی آنچنان بمباران میشه تا برای سوال نهایی آماده بشه:
به نظر شما آیا امکان دارد همه این نقاشی ها ساخته و پرداخته تخیلات مردم آن زمان بوده باشد؟و بعد از این مانور جنگنده های 650 سال پیش چه جوابی برای این سئوال وجود داره ؟
نه. صد در صد احمقانه است که فکر کنیم اینها نماد های مذهبی یا تشبیهات و نمود های الهی در فرهنگ مسیحی باشن. قطعا فضایی ها پیش ما اومدن و نقاش های دوران مختلف, طی برخوردشون با اونها تصمیم به ثبت بشقاب ها وسط ماجراهای مختلف تاریخی گرفتن.اگر سری به کتاب های شبه علم بزنید ( هیولای لاک نس + یتی + بشقاب پرنده + احضار ارواح + تله پاتی + حس ششم + ذهن خوانی + سیاره توخالی + طالع بینی +انرژی درمانی و ... ) با این روش بار ها و بار ها مواجه میشید.
_____________________
نکته دیگه ای که به وضوح در فرهنگ شبه علم دیده میشه تغییر صورت مسئله در مواجهه با پاسخ هاست. هر پاسخی که داده میشه نوع سوال و مجهولات عوض میشه تا دوباره و چند باره قابل مصرف باشه. نتیجتا شما همچنان با همه نکات مظرج شده مجددا مواجه میشید حتی بعد از پاسخ دادن.
نمونه از همین تاپیکو موضوع تصاویر هنری مزارع
آيا ساخته دست انسانه ؟ اگه اينطوره چرا اين همه شركتها و سازمانهاي پيشرفته در دنيا قادر به انجام اون نيستند .؟ وقتی که مثال میاریم که نمونه داریم راحت ساخته دست انسانه میرسیم به :
همين قدر بگم كه تصاوير مورد نظر ما تومني نه ريال با اون تصوير تبليغي خطوط ريلي سوئد ( شما) تفاوت داره بعد از اینکه نشون میدیم تصاویر یکی دو تا نیست وارد حیطه جدید زیر میشیم:
در آمریکای جنوبی جمجمه های کریستالی برایه اولین بار کشف شدن.بعد از چند وقت آمریکای جنوبی پرشد از جمجمه های کارخونه ای و الان همه میگن همشون قلابین!
از این دست تقلب بازی ها خیلی شده و دلیل نمیشه که اون نقوش روی کشتزار قلابی باشند. این داستان ها البته ادامه دارند.
_____________
همچنان که عرض کردم با رد شدن هر ادعا مشکل دار * ادعا دیگه ای از آستین شبه علم بیرون میاد. این چرخه بی پایانه.
____________________
یکی دیگه از روش ها که بعدا و سر فرصت مثال هاش رو میزارم شاید هنرمندانه ترین روشه. تغییر خیلی خیلی جزئی در مدارک و گزارش ها. منظورم جعل نیست. بلکه اضافه کردن یا کم کردن یک کلمه یه یک متنه. جوری که خط ذهنی خواننده رو تغییر بده.
_____________________
جمله از پست علم چیست از سعید گرامی :
اگر چیزی بطور مطلق و قطعی غیر قابل رد کردن باشد آن چیز علمی نیست! آنچه در این تاپیک ( به عنوان نمونه) اتفاق میوفته مشخصا نشون میده که رد کردن بشقاب پرنده ( مثل دیگر موراد شبه علم) غیر ممکنه.
همونطور که دوست باورمند به بشقاب پرنده ها گفتن :
دیدیم که اگر شماره صفحات این قسمت به 5000 هم برسه - باتوجه به حقیقت گفته شده در بالا - عملا دور خودمون می چرخیم و به هیچ نتیجه ای نمی رسیم.
باز هم دوستان رو دعوت میمکنم با افکار و نظریات معتقدین به تئوری زمین تخت و زمین مرکزی بیشتر آشنا بشن . اینها مال 1000 سال پیش نیستن . همین الان دارن فعالیت میکنن.
این انجمنشون :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداعتقاد دارن که زمین مسطحه و براش کلی دلیل میارن . اعتقاد دارن قدرت های دنیا با اهدافی قصد گمراه کردن بشر رو دارن و دروغ گرد بودن زمین و مرکز نبودنش رو مطرح کردن . معتقدند کلا ناسا دروغ میگه. معتقدن علم بسته , حاظر نیست واقعیت ها رو بپذیره و هرچیز که با معیار محدود علم جور در نیاد رو غیر علمی میدونه مثل مرکز بودن زمین . و از همه مهم تر به همه نشون دادن که دانشمند ها نمیتونن نظریات اونها رو رد کنن. چون واقعا نتونستن.
شباهت دیدگاه ها و روش ها جالبه. ( البته میدونم که دوستان هدف زحمت مطالعه این سایت رو به خودشون نمیدن)
یه نکته. یکی از ویژگی های استدلال ضعیف , شلوغ کردن و هجمه است. اینکار با روش های مختلف انجام میشه. یکیش روش کوهستان مدارکه که قبلا گفتم . کیلو کیلو سند و مدرک رو میکنن که هر بنی بشری اون وسط گم میشه تا نتونه درست و غلط رو از هم تمیز بده. و امیدوارن مردم به این نتیجه برسن که تا نباشد چیزکی مردم نگویند بشقاب پرنده.
دعوی های شبه علم معمولا قابل آزمون نیستند و بر اساس گفته های بزرگان در آن حوزه تخصصی منتقل می شوند. این نوع گفته ها قبلا در هیچ نشریه علمی معتبر منتشر نشده اند و صرفا بر مبنای آنچه که پیران قوم ممکن است گفته باشند -و ممکن هم هست که تعابیری را بیان کرده باشند که اطرافیان به آن پروبال شبه علمی داده باشند – به شیوه ای ذکر می شوند که لابد به صورت غیر قابل اجتناب باید آن را پذیرفت (!) . این موضوع هم به ارائه نظریه های خاص بین المللی که بیان می شود بنیان ساز و بی نظیر بوده و هم به موضوعات علمی- تخیلی مربوط است
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
در حاشیه:
1:
*: میبینید که مدارک رو دروغ نمیبینیم صرفا . بلکه غلط میدونیم. وقتی مدارک غلط هستن میفهمیم که بشقاب ها به زمین نیومدن. حالا یه امضای جدید.
2:لطفا جملات رو جوری نقل قول کنید تا معنیش عوض نشه.
مدارک مهم نیستن
1.مدارک مهم نیستن. هر وقت چیزی دیدیم و نفهمیدیم اون چیه بدون اینکه به خودمون زحمت بدیم, وقت بزاریم, تلاش کنیم و هزینه بدیم خیلی خیلی خیلی راحت کافیه بگیم فضایی ها بودن.منظورم از مدارک در این جمله , مدارک ارائه شده علیه وجود بشقاب پرنده است.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
3:به نظر من فقط کسانی خودشون رو مخفی میکنن که به ضعف نظریاتشون اعتقاد دارن . در عین حال آنچنان حالت قدسی به عقایدشون دادن که هر نوع نقد اون دیدگاه ها رو توهین به خودشون تلقی میکنن و نتیجتا پرخاشگری میکنن. خیای راحت مثل بقیه با یک آی دی هم میشه اینجا حرف زد و البته بدون عصبانی شدن. :20:
4: ببخشید پرچونگی کردم:31: اگر وقت کردید این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو دوباره مرور کنید :
محض رضای خدا کدوم فرشته این شکلی میشه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من به احترام شما باز هم ادامه میدم : (هرچند فکر می کنم ضمیمه سوم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])من در پست قبلی با موضوع ابر نورانی کاملاً روشنگر بود)
از انجیل منتسب به جیمز:
[19, 2] «They stood in the place of the cave, and behold!, a luminous cloud over-shadowed the cave. And
ترجمه : ... و به ناگه ، یک ابر نورانی بر بالای غار سایه افکند و ...
مفهوم ابر نورانی (نورانی در اثر تجلی پروردگار - به نشانه تجمع فرشتگان خدا) رو ببینید که مکرر در آثار هنری اون دوره تکرار شده : (مجدداً من عکس ابر مورد نظر دوستمون رو هم توی این ترکیب گذاشته ام - دوستان قضاوت کنن)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آقای سیمور : همه جر و بحث ها از اول تا آخر این تاپیک برای اینه که تفهیم بشید که اونا فرشته و موجود قدسی نبوده اند.[/[/RIGHT]
[/CENTER]
من فکر می کردم داریم دوستانه بحث می کنیم و قراره هرکس برای خودش قضاوت کنه ... قرار نیست من به شما یا شما به من چیزی رو تفهیم کنیم (حداقل روند این 80 صفحه اخیر این بوده که : عملی هم نیست؛ غیر از اینه؟) ... قراره مدارک و مستنداتی که طرفین میذارن رو بخونیم و برداشت خودمون رو داشته باشیم ...
Shayan Arya
18-09-2009, 15:53
اعتقاد دارن که زمین مسطحه و براش کلی دلیل میارن . اعتقاد دارن قدرت های دنیا با اهدافی قصد گمراه کردن بشر رو دارن و دروغ گرد بودن زمین و مرکز نبودنش رو مطرح کردن . معتقدند کلا ناسا دروغ میگه. معتقدن علم بسته , حاظر نیست واقعیت ها رو بپذیره و هرچیز که با معیار محدود علم جور در نیاد رو غیر علمی میدونه مثل مرکز بودن زمین . و از همه مهم تر به همه نشون دادن که دانشمند ها نمیتونن نظریات اونها رو رد کنن. چون واقعا نتونستن.
در اینجا هم گروهی دیگر که پروژه SETI و دیگر تلاش های دانشمندان برای کشف حیات فرازمینی را کلا غیرعلمی و حتی سرکاری میدانند، کاوش های انجام شده در مریخ و ماه را فراموش کرده و از شهرهای زیرزمینی در مریخ و پایگاه های موجودات بیگانه در ماه داستان می گویند و به جای آنکه حیات فرازمینی را در آسمان جستجو کنند چشمشان را به زمین دوخته اند تا هر چیز عجیب و غیر عادی را به موجودات فضایی ربط دهند و البته این داستان ادامه دارد.................
Shayan Arya
18-09-2009, 16:08
همانطور که میبینید در دو گوشه بالایی نقاشی دو ماشین پرنده دیده میشود و به طوری که مشخص است یکی در حال تعقیب دیگری بوده و خلبان سفینه جلویی در حال نگاه کردن به سفینه تعقیب کننده پشت سر خود است. به طوری که در تصویرهای بزرگ شده مشخص است، خلبان سفینه تعقیب کننده در حال کار کردن با صفحه کلید کنترل سفینه است
چرا 650 سال پیش خلبانان بشقاب پرنده ها دیده میشدند ولی در عکس های 100 سال اخیر فقط شی نورانی وجود داره و در داستان شاهدان عینی هم صحبتی از دیده شدن خلبان نیست و فقط می گویند یک یا چند شی نورانی دیده ایم؟
مفهوم ابر نورانی (نورانی در اثر تجلی پروردگار - به نشانه تجمع فرشتگان خدا)...
تنها فرق میون شما (که عموما نظر محققین مخالفو عینا نقل میکنین) وما (که هرچیزیو که میشنویم و میخونیمو دربست قبول نمیکنیم) تو اینه که ابر نورانی به دید ما شیی پرنده است و به دید شما برعکسش.
من فکر می کردم داریم دوستانه بحث می کنیم و قراره هرکس برای خودش قضاوت کنه ...
تو این هیچ شکی نیست.مگر خدای نکرده توهینی شده که باعث ناراحتی دوستا شده؟اگر اینطوره که من معذرت میخوام.
راستی امروز آقای آولون پیغام زد و یه مورد خنده دارو به من گفت.گفت هرکس میخاد میتونه در اینمورد پیغام به ایشون بزنه.هرچند علت شرکت نکردن در بحثا از دید من غیر قابل قبوله.
1.روانشناسی شبه علم
یک متن جهت دهنده به اندیشه.
ذهن مخاطب با قطعی نشون دادن مطالب فرضی آنچنان بمباران میشه تا برای سوال نهایی آماده بشه:
و بعد از این مانور جنگنده های 650 سال پیش چه جوابی برای این سئوال وجود داره ؟
اگر سری به کتاب های شبه علم بزنید ( هیولای لاک نس + یتی + بشقاب پرنده + احضار ارواح + تله پاتی + حس ششم + ذهن خوانی + سیاره توخالی + طالع بینی +انرژی درمانی و ... ) با این روش بار ها و بار ها مواجه میشید.
_____________________
2.نکته دیگه ای که به وضوح در فرهنگ شبه علم دیده میشه تغییر صورت مسئله در مواجهه با پاسخ هاست. هر پاسخی که داده میشه نوع سوال و مجهولات عوض میشه تا دوباره و چند باره قابل مصرف باشه. نتیجتا شما همچنان با همه نکات مظرج شده مجددا مواجه میشید حتی بعد از پاسخ دادن.
نمونه از همین تاپیکو موضوع تصاویر هنری مزارع
وقتی که مثال میاریم که نمونه داریم راحت ساخته دست انسانه میرسیم به :
بعد از اینکه نشون میدیم تصاویر یکی دو تا نیست وارد حیطه جدید زیر میشیم:
این داستان ها البته ادامه دارند.
_____________
همچنان که عرض کردم با رد شدن هر ادعا مشکل دار * ادعا دیگه ای از آستین شبه علم بیرون میاد. این چرخه بی پایانه.
____________________
3.یکی دیگه از روش ها که بعدا و سر فرصت مثال هاش رو میزارم شاید هنرمندانه ترین روشه. تغییر خیلی خیلی جزئی در مدارک و گزارش ها. منظورم جعل نیست. بلکه اضافه کردن یا کم کردن یک کلمه یه یک متنه. جوری که خط ذهنی خواننده رو تغییر بده.
_____________________
4.جمله از پست علم چیست از سعید گرامی :
آنچه در این تاپیک ( به عنوان نمونه) اتفاق میوفته مشخصا نشون میده که رد کردن بشقاب پرنده ( مثل دیگر موراد شبه علم) غیر ممکنه.
همونطور که دوست باورمند به بشقاب پرنده ها گفتن :
باز هم دوستان رو دعوت میمکنم با افکار و نظریات معتقدین به تئوری زمین تخت و زمین مرکزی بیشتر آشنا بشن . اینها مال 1000 سال پیش نیستن . همین الان دارن فعالیت میکنن.
این انجمنشون :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداعتقاد دارن که زمین مسطحه و براش کلی دلیل میارن . اعتقاد دارن قدرت های دنیا با اهدافی قصد گمراه کردن بشر رو دارن و دروغ گرد بودن زمین و مرکز نبودنش رو مطرح کردن . معتقدند کلا ناسا دروغ میگه. معتقدن علم بسته , حاظر نیست واقعیت ها رو بپذیره و هرچیز که با معیار محدود علم جور در نیاد رو غیر علمی میدونه مثل مرکز بودن زمین . و از همه مهم تر به همه نشون دادن که دانشمند ها نمیتونن نظریات اونها رو رد کنن. چون واقعا نتونستن.
شباهت دیدگاه ها و روش ها جالبه. ( البته میدونم که دوستان هدف زحمت مطالعه این سایت رو به خودشون نمیدن)
یه نکته. یکی از ویژگی های استدلال ضعیف , شلوغ کردن و هجمه است. اینکار با روش های مختلف انجام میشه. یکیش روش کوهستان مدارکه که قبلا گفتم . کیلو کیلو سند و مدرک رو میکنن که هر بنی بشری اون وسط گم میشه تا نتونه درست و غلط رو از هم تمیز بده. و امیدوارن مردم به این نتیجه برسن که تا نباشد چیزکی مردم نگویند بشقاب پرنده.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
در حاشیه:
*: میبینید که مدارک رو دروغ نمیبینیم صرفا . بلکه غلط میدونیم. وقتی مدارک غلط هستن میفهمیم که بشقاب ها به زمین نیومدن. حالا یه امضای جدید.
:لطفا جملات رو جوری نقل قول کنید تا معنیش عوض نشه.
منظورم از مدارک در این جمله , مدارک ارائه شده علیه وجود بشقاب پرنده است.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید5.به نظر من فقط کسانی خودشون رو مخفی میکنن که به ضعف نظریاتشون اعتقاد دارن . در عین حال آنچنان حالت قدسی به عقایدشون دادن که هر نوع نقد اون دیدگاه ها رو توهین به خودشون تلقی میکنن و نتیجتا پرخاشگری میکنن. خیای راحت مثل بقیه با یک آی دی هم میشه اینجا حرف زد و البته بدون عصبانی شدن. :20:
6. ببخشید پرچونگی کردم:31: اگر وقت کردید این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو دوباره مرور کنید :
7.در اینجا هم گروهی دیگر که پروژه SETI و دیگر تلاش های دانشمندان برای کشف حیات فرازمینی را کلا غیرعلمی و حتی سرکاری میدانند، کاوش های انجام شده در مریخ و ماه را فراموش کرده و از شهرهای زیرزمینی در مریخ و پایگاه های موجودات بیگانه در ماه داستان می گویند و به جای آنکه حیات فرازمینی را در آسمان جستجو کنند چشمشان را به زمین دوخته اند تا هر چیز عجیب و غیر عادی را به موجودات فضایی ربط دهند و البته این داستان ادامه دارد.................
8.چرا 650 سال پیش خلبانان بشقاب پرنده ها دیده میشدند ولی در عکس های 100 سال اخیر فقط شی نورانی وجود داره و در داستان شاهدان عینی هم صحبتی از دیده شدن خلبان نیست و فقط می گویند یک یا چند شی نورانی دیده ایم؟
1.بابک جان همانطور که قبلآ گفتم این مطالب نقل قول هست و اصلآ هدف اینکه اینا رو تجزیه کنیم و در درک بهترش کمک
2.آره والا.من یکی که واقعآ گیج شدم
3.بله این از روش های مرسومه که منم مکرر دیدم و میبینم
4.همه این پستو بخونن حتمآ
5.بله اینطوریه
باید در اعتقادات تحقیق کرد و اینکه اونا رو به روز کرد
نباید(بببخشید)مثل کوسفند بود
ویژگی گوسفند میدونید چیه؟
اگر یکی از گوسفندا به سمتی بره بقیه هم بدون کمی توجه دنبال اون میرن!
من اعتقاداتم و حتی دینم رو زیر سوال بردم تا به حقیقت برسم
ولی نکته اینجاست که ما همه باید این کارو بکنیم
6.چشم
7.وقتی آمریکا هواپیمایی رو که به صورت مدار گرد بود و برای جاسوسی استفاده میشد رو به پرواز در می آورد آیا شما می دونستید؟
نه ،مطمئنآ جوابتون اینه
بعدها ابعاد تازه ای از خیلی چیزا فاش میشه
آقا منم کوتاه اومدم سر کاری نیست شما برو دنبالش ببینیم به کجا میرسی
کدوم دانشمندی اینو گفته که حیات در دیگر کرات وجود نداره(بابک جان اینارم نقل کن،حرف منو که قبول نمیکنن)
در واقع تمام دانشمندان دوست دارن و عقیده دارن که وجود داره
اینهمه تحقیقات وسیع برای چیه؟
برای کشف حیات و حالا شما اینو سرکاری میدونید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
در مورد مطالب هم بارها گفتم که من فقط نقل قول میکنم
چیزایی که میزارم حرف خودم نیست و بابک حتی موضعمو پرسید که گفتم و حالا شما حرف خودتو میزنی!!!!!
در عجبم:18:!!!!!!!!!!!!!!!!!!
8.این ده بار
من فقط نقل کردم:19:
خب چشم انسان طوری هست که اگر در تاریکی کسی چراغ قوه به دست داشته باشه و شما به اون نگاه کنید اون رو نمی بینید و فقط نور میبینید
یا شایدم اون قدیمی ها چشم بصیرت داشتن:31:
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خسته شدم اونقدر موضعمو گفتم:13:
واقعآ بعضی ها چرا اینقدر گیراییشون ضعیفه!
میگم بابک شما هم موضعتو بگو لطفآ و دیگر دوستان هم همینطور
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به نظر من یوفوها وجود دارن(99%) ولی ماهیتشون مهمه که میتونه زهره باشه یا یک ماشین پرنده و یا ...
من که برای یافتن ماهیت اینا در مورد هر چیزی که فکرشو کنید تحقیق کردم
حتی در شبه علم هم دنبالش گشتم ولی واقعآ اونقدر اطلاعات زیاده که انسان هرچقدر میدونه بدتر دایره ندانستنش بیشتر میشه
من که گیج شدم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در نهایت لطفآ اینم بخونید گرچه ربطی نداره ولی بخونید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
post edited by Dianella
Mohammad Hosseyn
19-09-2009, 05:32
شما مگه یک به یک حرفاش رو بررسی کردی که حالا میگی این آدم از درجه‌ی اعتبار ساقطه؟!
تعداد قابل توجهی از پیش‌گویی‌های این آقا به روشنی محقق شده، از جمله:
«ظهور و سقوط آدولف هیتلر
آغاز جنگ جهانی در سال ۱۹۳۶
ورود آمریکا به جنگ در سال ۱۹۴۱
جنگ جهانی دوم
مرگ دو رئیس جمهور آمریکا ، جان اف کندی و روزولت
استقلال هندوستان از انگلیس
فروپاشی شوروی
اتحاد آمریکا و روسیه
به وجود آمدن دوربین های مادون قرمز و دید در شب»
و حتی بیان زمان دقیق مرگ خودش.ایشون (seymour) فکر کنم اینقدر در مورد این موضوع صحبت کردند که دیگه جواب دادن به این سوال شما واقعا دیگه براشون کسل کننده باشه فکر کنم.
اولا که این تعدادی که شما شمردید قابل توجه نبود .
دوما اصلا پیش بینی اینا همچین کار سختی نیست !!
و اصلا حرف های من اشتباه . منم دیوانه .
شما میگید ایشون پیشگو هست . خوب اینجا یه جمع علمی هست (البته میبایست باشه !! ) . شما باید به این جمع علمی ثابت کنید که ایشون واقعا از همه چیز خبر داره ، اونوقت حرفهای ایشون رو سند قرار بدید .
--------------------------------
شواهد زمان حال به اندازه‌ی کافی روشن و حیرت‌انگیز هست که نیازی به اون قدیمی‌هاش نباشه. ما هم واسه همین اینجا هستیم .. شما لطف کن شواهد رو بیار ، کافی بودنش یا نبودنش معلوم میشه .
-----------------------------------
چرا فكر ميكني هرچيزي كه از نظر علم و منطق پذيرفته نباشه حق موجوديت نداره؟به نظر من اینکه اگه چیزی علمی نباشه حق موجودیت نداره غلطه . یعنی از دیدگاه کلی غلطه .
فرض کنید این یوفو هایی که ما داریم خودمونو میکشیم که ثابت کنیم هست یا نیست وجود خارجی داشته باشن . اما ما نتونسته باشیم دلایل و مدارک علمی رو برای موجودیتش بیاریم .
خوب اینجا دوتا چیز پیش میاد : 1 . یکی مثل من که علم رو مبنای قبول کردن چیزی میدونه وجود یوفو رو قبول نمیکنه .
2 . یکی هم که مبناش مثلا حرفهای این بابا ادگار کیسی هست یا هر چیزی غیر علم خوب نگاه میکنه ببینه اون مبنایی که در نظر گرفته چه تفسیری داره .
پس کاملا منطقیه که اگه کسی دلایل علمی در چیزی نمیبینه اصلا اون رو موجودیت نده (برای خودش و کسانیکه همراه اون یه چیز مشترک رو مبنا دارن !) . متاسفانه اینجور تاپیک ها هم بخاطر این به نتیجه نرسیدند تا الان که در دو جبهه ی مخالف حضور دارند . حالا هی تو سروکله ی هم بزنن . نتیجه نمیده ، جز اینکه دید عوض بشه .
و البته این امکان وجود داره وقتی کسی ببینه مثلا فردی مثل ادگار کیسی اصلا داره چرت و پرت میبافه نظرش عوض بشه و جبهشو عوض کنه . حد نهایت این جور بحث ها همینه .
----------------------------------------
نقاش بچه مدرسه نبوده (اسمش Domenico Ghirlandaio و شخص معتبری بوده) و از روی مشخصاتی که در روایات رسیده رسم کرده.نقاش لئناردو داوینچی باشه یا یه بچه ی مدرسه ای 6 ساله .فرقیم مگه میکنه ؟ (همینجوری جملهم و تفسیر نکنید . هر موقع منظور جمله ای رو فهمیدید بعد تفسیرش کنید . (
شما میگید بر اساس روایات کشیده باشه ... روایات رو هم که seymour جان گذاشتن و نمونه هم الی ماشالله تو پستشون بود .
-------------------------------------------
این یعنی مصداق بارز همون کساییکه آقای آولون در امضای خودش قرار داده:
تا زماني كه منتقد همه چيزو دروغ بدونه هيچ چيزي رو نميشه ثابت كرد... قانون طبيعته كه خراب كردن و انكار ساده تر از ساختن و اثبات كردنه.برخی كار ساده رو انجام ميدن...اینکه این بالا نوشتم هر جمله ای رو همینجوری تفسیر نکنید اینجاست .
شما هم یکی مثل همونی که اسمشو بردید . اصلا تا اخر پست آقا بابک رو خوندید که این رو گفتید ؟ اصلا فهمیدید ایشون چی میخواستن بگن ؟
شما مثل اینکه فقط میچرخی بین کلمات یه چیز پیدا کنی به نفعتون باشه . پشت سر و جلوی جمله رو نگاه نمی کنی .
از این دست افراد اینجا زیاد بودن . اما حالا نیستن . چون متوجه شدند بخوان اینجوری پیش برن جایی نخواهند داشت . به شما پیشنهاد میکنم از این گونه افراد الگو نگیرید .
----------------------------------------
آقای سیمور : همه جر و بحث ها از اول تا آخر این تاپیک برای اینه که تفهیم بشید که اونا فرشته و موجود قدسی نبوده اند.زمانی من ، سیمور و هر کس دیگر حرف شما را قبول میکنیم که نحوه ی اثبات شما درست بیان شود .
شما فقط یه جمله میگید ... "" کدوم فرشته این شکلی میشه "" ... اما همین اقای سیمور برای اثبات یه موضوع میرن از تمامی منابع معتبر استفاده میکنن . ایشون هزارتا عکسو ، نوشته و مطلب معتبر رو میارن شما قبول نمی کنی و با یه جمله مثل این میخوای چی رو تفهیم کنی ؟؟
---------------------------------------
راستی seymour جان در مورد این شئی که در نقاشی ها هست ، میشه ربطی بین همون ستاره دنباله داره داد . یعنی آیا تو روایات این فرشته با همون ستاره دنباله دار معادل میشن ؟
کلا فرقی هست بین این دوتا موضوع که در روایات مذهبی آوردن ؟
---------------------------------------
این نقاشی در سال 1350 میلادی در کوزوو یوگوسلاوی کشیده شده است. همانطور که میبینید در دو گوشه بالایی نقاشی دو ماشین پرنده دیده میشود و به طوری که مشخص است یکی در حال تعقیب دیگری بوده و خلبان سفینه جلویی در حال نگاه کردن به سفینه تعقیب کننده پشت سر خود است. به طوری که در تصویرهای بزرگ شده مشخص است، خلبان سفینه تعقیب کننده در حال کار کردن با صفحه کلید کنترل سفینه است. توجه کنید که این نقاشی 650 سال قبل کشیده شده است. زمانی که هیچ وسیله پرنده ساخته دست بشر هنوز ساخته نشده بود، به نظر شما آیا امکان دارد همه این نقاشی ها ساخته و پرداخته تخیلات مردم آن زمان بوده باشد؟سعید جان ، بعضی اوقات تعجب میکنم بعضی چیزا رو میگی ها ... بقول خودت خدا هدایتت کنه (البته شوخی میکنم)
آخه مرد مومن ... اصلا فرض اینی که میگی باشه . یعنی اینکه این دوتا یوفو ها اون بالا در حال تعقیب و گریز باشن )اون پائین مسیح داره جوون میده اونا بازیشون گرفته ؟) خوب حالا اینا سفینشون شیشه ای بود همه چی توش با جزئیات معلوم بود ؟؟
یاد یه داستان افتادم . توی مجله دانشمند حتما میدونید که یه مدتی در مورد یوفو ها و اینا مطالبی میزاشتن .(نمی دونم هنوزم میزارن یا نه) . یکی از مطالب اینگونه بود :
ماجرایی (داستانی !! ) رو نقل میکرد از یه آقایی که بقول خودش شاهد ماجرای سقوط یوفو ای بود . این اقا میگفت که من یوفو رو دیدم که در آسمان اینور و انور میرفت . بعد یه مدت مثل اینکه خلبان قاطی زد و این یوفو مادر مرده سقوط کرد .
ایشون از زبان خودش مشخصاتی رو برای این سفیته میگفت . مثلا میگفت طولش 10متر بود و چهارتا پنجره داشت . و دمش یه پره قرمز داشت و خلاصه کلی مشخصات (دقیقا اینایی رو نگفت که من گفتم ... یه چیزهایی مشابه (چون یادم نمیاد مشابهشو گفتم)) . بعد سر اخر یه چیزی رو گفت که همه ی حرفاشو برد زیر سوال . گفت در فاصله حدود 30 کیلومتری در حال پرواز بود !!
خوب بنده خدا ، هواپیما بوئین 775 با اون عظمتش اینقدر از آدم فاصله داشته باشه خودش یه نقطه میشه ، چه برسه به یه جسم 10 متری که شما پنجرشو ببینی .
مشخصاتی که ایشون میگفت مثل این بود که رنگ چشم یه نفر رو از 1 کیلومتری بگی .
فکر کنم ایشون یا از تلسکوپ استفاده میکرد یا با آقا ادگار در ارتباطی نزدیک بود .
بعدشم میگفت که سقوط کرد تا من برسم اونجا دیدم پلیسو نیروهای امنیتی اونجا هستن و .. . (همون اتفاقات همیشگی دیگه . ) . ما هم بوق نمیفهمیم .
حالا تو سال 40 ، 50 میلادی ، دوتا یوفو مشاهده شدن با این جزئیات ، اونم چی خلباناش بیشترشبیه انسان ها هستن نه اون اشکالی که از یوفو مشاهده شده و انتظار میره .
-----------------------------------------
یه سوال جانبی !!
این یوفو ها که اینقدر پیشرفته هستن که اینهمه فاصله رو میان و سفر در زمان میکنن و .... اینقدر عرضه رو ندارن که یه سفینه رو هدایت کنن ؟ چرا اینهمه گزارش سقوط یوفو داریم (در مجموع از سقوط همواپیماهای خودمون داره جلو میزنه !! دی (:
----------------------------------------
و در آخر اینکه معذرت میخوام پست بسیار بسیار طولانی شد ... شرمنده .
اروزی موفقیت همگی شما ...
تنها فرق میون شما (که عموما نظر محققین مخالفو عینا نقل میکنین) وما (که هرچیزیو که میشنویم و میخونیمو دربست قبول نمیکنیم) تو اینه که ابر نورانی به دید ما شیی پرنده است و به دید شما برعکسش.
اتفاقا نگاهی به جزیات این تاپیک بندازیم من فکر میکنم مسئله کاملا برعکسه . این ما هستیم که هر شعبده ای رو در جا قبول نمیکنیم . براش مدرک میخوایم. یه صافی داریم برای شنیده ها که خطای چشم , حقه بازی , دروغ و اشتباه رو نمیزاریم ازش رد شه.
ساحر ها ما رو دوست ندارن.
اتفاقا نگاهی به جزیات این تاپیک بندازیم من فکر میکنم مسئله کاملا برعکسه . این ما هستیم که هر شعبده ای رو در جا قبول نمیکنیم . براش مدرک میخوایم. یه صافی داریم برای شنیده ها که خطای چشم , حقه بازی , دروغ و اشتباه رو نمیزاریم ازش رد شه.
ساحر ها ما رو دوست ندارن.
بابک جان،
وقتی پست این دوستمون رو خوندم واقعا متوجه شدم این تاپیک و به طور کلی بحث کردن جز فرسایش اعصاب چیز دیگه ای به همراه نخواهد داشت. واقعا بعید میدونم کسی توی تاپیک نظرش رو عوض کنه... بنابراین بذاریم هرکس نتیجه گیری خودشو داشته باشه راحت تره... اما بهترین راه نیست!
بابک جان،
وقتی پست این دوستمون رو خوندم واقعا متوجه شدم این تاپیک و به طور کلی بحث کردن جز فرسایش اعصاب چیز دیگه ای به همراه نخواهد داشت. واقعا بعید میدونم کسی توی تاپیک نظرش رو عوض کنه... بنابراین بذاریم هرکس نتیجه گیری خودشو داشته باشه راحت تره... اما بهترین راه نیست!
اتفاقا من چند بار تصمیم گرفتم دیگه فعالیت نکنم تو تاپیک . اما نتونستم.
این رفتار فرسایشی هدفش دقیقا خسته کردنه و نه چیز دیگه . درست مثل روش بمباران اطلاعات که شما غرق شی، اینجا هدف عقب زدن منتقده.
اما همین افراد هم وقتی رو میارن به پرخاش گری، توهین ( تفهیم کردن و پرچونگی) و قایم شدن پشت آی دی ها متفاوت و با شخصیت های متفاوت (یکی جوان مدرسه ای و یکی فرد مسن جا افتاده) ، این ها همه نشان از افت منطق بحث داره. این افت هم بخاطر از بین رفتن اطلاعات قطعی زیر نقد امسال سیموره.
من حداقل میتونم دو نفر رو از دوستان همین تاپیک نام ببرم که مشخصا تغییراتی در نگاهشون به این مقوله به وجود اومد در این مدت.
عده زیادی هم میخونن این تاپیک رو و ما از واکنششون بی خبریم.
یه یادآوری . به طور معمول در بحث های شبه علم و علم این شبه علمه که پیروزه . چون هدف فقط پیروزی در مباحثه است و نه چیز دیگه . شما حتی یک ارزن نمیتونید نام ببرید که با تلاش حامیان شبه علم به دانسته های بشری اضافه شده باشه. یک اختراع جدید . یک کشف جدید. هیچی.
یه تشکر خاص لازمه از سیمور گرامی.
توی یه جلسه ای بودم و بحث کارهای خارق العاده بود.
روایت شد درویشی در انگلستان در مقابل چشم بهترین دکتر اون دیار سر آقایی رو از تنش جدا میکنه. بعد آب دهن میزنه و دوباره میچسبونه و طرف زنده میشه. دکتر میگه درسته من اینو دیدم . اما چون با علم جور در نمیاد قبولش نمیکنم.
چرا فكر ميكني هرچيزي كه از نظر علم و منطق پذيرفته نباشه حق موجوديت نداره؟
نظریه پردازان شبه علم ( سوداگران علم) وقتی خودشون رو ناتوان میبینن از مواجهه علمی با دانشمندان ( بخاطر دانش کم ، مطالعه ناکافی ،رشته تخصصی نامرتبط و ... ) سعی میکنن دور علم دیوار بکشن.
ادعا میکنن که دانشمندان مخالفتی با حقیقی بودن ادعا های اونها ندارن. بلکه علم حقیر و بسته چون ناتوان از درک و هضم مسائل ماورا الطبیعه هست، اون ها رو غیر علمی (خارج از دایره کوچک علم) تلقی میکنه.
اونها این تصویر رو تبلیغ میکنن.
یکی از پرکاربرد ترین روش های سفسطه علمی.
جوری درباره علم صحبت میکنن انگار علم یه قوطی پر از محملاته که میشه کنارش گذاشت. بدون توجه به اینکه هر آنچه که در جهان وجود داره علمه.
علم پر از عجیب و غریب هاییه که این بشقاب و اکتوپلاسم و تله پاتی در مقابلش هیچه.
اما دروغ، جعل، توهم، عقیده شخصی و مشابهش جایی در اندیشه بشری یا همون علم نداره.
دفعه بعدی که خواستیم تو سر علم بزنیم یادمون باشه که لباسمون ماشینمون خودکارمون آسفالت خیابونمون ثمره علمه.بدون علم باید این ها رو هم حذف کنیم. ستاره ها برامون تبدیل بشن به چشم غول های آسمانی. توی غار ها دنبال هیولای چند سر بگردیم و ...
بالاخره من فرصت پیدا کردم پست های مربوط به پروژه فیلادلیفا رو که سعید جان و قبل از ایشون بهاره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])نقل کرده بودند رو بخونم .. دو مطلب البته فرقی ندارند و یکی هستند... من ایرادات اساسی اش رو ذکر می کنم ؛ قضاوت با شما : (متن دوستان رو خلاصه کرده ام – کاملتر رو در پست هاشون بخونید)
پروژه فیلادلفیا Philadelphia Experiment .. یکی از آزمایشات مخفی آمریکا در سال ۱۹۴۳برای ایجاد کردن تونل زمان و مکان بود. این آزمایش به طرز وحشتناکی پایان یافت و اگرچه اثرات آن هنوز در نقاط اطراف بندر فیلادلفیا دیده می شود نیروی دریایی آمریکا که مسئول این پروژه بود همچنان آن را انکار می کند.
... تحت نظر بزرگترین فیزیکدانان قرن از جمله “نیکلاس تسلا” و “ جان ون نیومن” این پروژه در مساحتی بیش از ۵۰ هکتار در کنار بندر فیلادلفیا شروع به کار کرد…. (تسلا) زندگی پر از راز او و مرگ جعلی اش توسط دولت آمریکا بسیار شک برانگیز است در حالیکه اعلام شد او در سال ۱۹۵۷ مرده است جسدش به هیچ کس نشان داده نشد و شاهدان عینی او را در سال ۲۰۰۱ نیز زنده دیده اند در حالیکه همچنان دست به آزمایشات غیر قابل بخشش و قربانی کردن انسانها می زند.
..
جان فوون نیومن – همکار تسلا که مسئول برژه فیلادلفیا و مونتاک بود. بیش از ۴۰۰ دانشمند یهودی – آلمانی روی این پروژه کار می کردند که انیشتن نیز در میان آنها بود.
..
این آزمایشات پیش از آغاز جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود.... قرار بر این شد که تا کامل شدن پروژه هیچ انسانی مورد تست قرار نگیرد ولی با این حال در ۱۲ آگوست ۱۹۴۳ کشتی USS Eldridge با تمام خدمه اش مورد تست قرار گرفت....
....
خدمه کشتی در آتش می سوختند ..تعدادی دیوانه شده بودند..تعدادی دچار حمله قلبی بودند…تعدادی در بدنه و دیوارهای کشتی ذوب شده بودند و زنده جان می دادند. بقیه خدمه مرده بودند....
قضیه از این قرار است که [B]۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زدند. نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی ” پروژه مونتاک” است. کشتی ای که در سال ۱۹۴۳ ناپدید شده بود در تونل زمان به سال ۱۹۸۳ و در زمان انجام پروژه مونتاک جهش کرده بود. در این میان دو نفر از خدمه به نامهای “دانکن” و ” بیلک” از کشتی بیرون پریدند و در سال ۱۹۸۳ باقی ماندند....... طبق گزارشات خودشان ” جان فون نیومن” دو قایق نجات را از پیش برای گرفتن آنها از آب آماده کرده بوده است. آلبک می گوید” وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم”. مشخص است که این سفر ۴۰ ساله در زمان با موفقیت و ... یک نفر سوم هم همراه آنها بوده است ولی به سبب اشتباهی ... ظرف چند روز مرد.
…به گفته دانکن یک تیم ۲۰ نفره به همراه او به آینده و سال ۶۵۳۵ میلادی فرستاده شدند. ..... همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد ” اوریون” و ” گری ها” و نقش آنها در دادن این تکنولوژی به زمینیان برای سفر در زمان وجود دارد که قابل ذکر در اینجا نمی باشد.....
مطلب (مشابه بسیاری از مطالب از همین دست) بشدت اغراق ناشیانه، متاسفانه دروغ پردازی و اشتباهات بیربط داره ... سری اول رو با یه تحقیق کوچولو میشه رد کرد و بقیه قضاوتش با شما ... چند نمونه :
* در حالیکه اعلام شد (نیکلا تسلا) در سال ۱۹۵۷ مرده است
تسلا ابتدای سال 1943 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])فوت کرد (یعنی قبل از وقوع این رخداد فرضی)... حتی اگه بحث "اعلام شدن" هم مطرح باشه باز عدد اشتباهه!
* شاهدان عینی (نیکلا تسلا) را در سال ۲۰۰۱ نیز زنده دیده اند
یعنی تسلای به فرض محال زنده بودن، در اون زمان 145 ساله بوده؟!! ...
* جان فوون نیومن – همکار تسلا که مسئول پروژه فیلادلفیا و مونتاک (40 سال بعد) بود
این آقا که حتی اسمش هم در متن، مرتباً غلط ذکر شده (فون نویمن درسته) در سال 1957 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) فوت کرده بوده، چطور می تونسته مسوول پروژه کذایی مونتاک باشه؟!! ...
* آلبک می گوید” وقتی ما را از آب گرفتند و پیش فون نیومن بردند او پیر شده بود و به ما گفت که چهل سال است منتظر رسیدن شما هستم”
یعنی اینها رو سال 1983 از آب گرفتند و بردند پیش فون نویمن ... مشکل اینه که فون نویمن 25 سال قبلش فوت کرده بوده ! ...
* قضیه از این قرار است که ۴۰ سال بعد از آزمایش فیلادلفیا همان دانشمندانی که نامشان ذکر شد دست به آزمایش مشابه .. زدند
دقیقاً کدوم دانشمندان؟ ... سه نفری که نامشان برده شد (تسلا – انیشتین – فون نویمن) همگی قبل از دهه 60 فوت کرده بودن و اون موقع زنده نبودند!
//
متاسفانه سطح مطلب رو بسیار پایین دیدم ... حتی در متن فوق داستان اصلی هم تحریف شده ! :
* یک نفر سوم هم همراه .. "دانکن” و ” بیلک” .. بوده است ولی به سبب اشتباهی... سال ۱۹۸۳ او در هر ساعت به اندازه یک سال پیر می شد و .. مرد.
نفر سومی در کار نبود و کسی که ادعا میشه سریع پیر شده همون دانکنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که روحش هم به بدن جدیدی منتقل میشه... بیلک میگه اون دو نفری که به آینده رفتند دانکن و کامرون بودند .. اما بعداً می فهمه که در واقع خودش (=بیلک) همون کامرونه که دولت منتقلش کرده به آینده و شستشوی مغزی اش داده تا فکر کنه یکی دیگه اس اما این بر اثر حادثه ای خاطراتش برگشته!! ... در واقع نویسنده مطلب فوق خواسته اینجا رو آبروداری کنه ! ...
* دست به آزمایش مشابه دیگری در مکانی نزدیک فیلادلفیا زدند. . نام این پروژه در پرونده های نیروی دریایی ” پروژه مونتاک” است
فاصله بین فیلادلفیا و محل فرضی پروژه مونتاک (لانگ آیلند) 300 کیلومتره ... درسته که از نظر فنی شاید مهم نباشه که فاصله شون 3 کیلومتره یا 3000 کیلومتر، اما بحث من اینه که نویسنده تعهد علمی نداشته که از واژه "نزدیک" استفاده درستی بکنه ...
* کاملا واضح است که جنگ جهانی دوم پیش بینی شده و با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته
قضاوت با شما ... نمی دونم نویسنده توجه داشته که "هیتلر" جنگ دوم جهانی رو آغاز کرد نه امریکا ! ... یعنی با هیتلر هماهنگ شده بوده؟!
* همچنین اطلاعات فوق العاده سری در مورد ” اوریون” و ” گری ها” و نقش آنها در دادن این تکنولوژی به زمینیان برای سفر در زمان وجود دارد که قابل ذکر در اینجا نمی باشد.
"قابل ذکر نمی باشد" یعنی چی؟ ... یعنی مخفی کاری توسط دولت ها بده و توسط نویسنده اشکالی نداره؟
* پست با مضمون مشابه (غلط های بی شمار!) : موزه رازول ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
سلام
این داستان بالا واقعا خیلی چرته دیگه
و بیشتر شبیه داستان سری بازی resident evil و حتی سریال لاست هست.
نقاش لئناردو داوینچی باشه یا یه بچه ی مدرسه ای 6 ساله .فرقیم مگه میکنه ؟
آقا تو این مورد من اینجا پیاده میشم.واقعا هیچی ندارم که بگم.
ساحر ها ما رو دوست ندارن.
آقا بابک یه دور از جونی..چیزی... همراهش بیار شما که مخالف پرخاشگری بودی .از شما بعیده.
واقعا بعید میدونم کسی توی تاپیک نظرش رو عوض کنه...
کاملا موافقم.
قایم شدن پشت آی دی ها متفاوت و با شخصیت های متفاوت (یکی جوان مدرسه ای و یکی فرد مسن جا افتاده)
برا اینهم چیزی ندارم که بگم.خنده هامونو قبلا کردیم.:41:
روایت شد درویشی در انگلستان در مقابل چشم بهترین دکتر اون دیار سر آقایی رو از تنش جدا میکنه. بعد آب دهن میزنه و دوباره میچسبونه و طرف زنده میشه. دکتر میگه درسته من اینو دیدم . اما چون با علم جور در نمیاد قبولش نمیکنم..
آقا عرب زمان جاهلیت هم تو دو هزار سال پیش اینجور چار دست و پا منات و هبل رو بغل نکرده بود که این مثلا دکتر علمو به این روز انداخته. واقعا متاسف شدم براش.
هر آنچه که در جهان وجود داره علمه.
کاملا درسته. حتی همونی که شما بزور چنگ و دندون برچسب شبه میخواید به اون بزنید هم همینطور.
بازم اگر ندونسته کسیو ناراحت کردم معذرت میخوام.
دوستان این آخرین پست من در این تاپیک تا تاریخی نا معلومه
ترجیح میدم کمی فقط تماشاگر بحث ها باشم و بیشتر فکر و تامل کنم
پس لطفآ از از حرف های ما و... رنجیدید مارو ببخشید و این از بزرگواریتون هست
بیایید همه سعی کنیم اعتقادات و افکار خودمون رو کنار بزاریم و بدون تعصب تصمیم بگیریم و فکر کنیم
از جنگ بر سر قبول داشتن یا نداشتن این مسئله دست برداریم و به صورت مسالمت آمیز و در کنار هم درست بی اندیشیم
پست تعریف علم رو هم لطفآ همه مطالعه کنن و
یا همه ما باشه که آسمانی فکر کنیم و زمینی زندگی کنیم
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پروژه ی سفر در زمان مونتیاک 1
خلاصه از
Pryamids از Montauk :
و کشف در Conciouness
توسط پرستون نیکولز و پیتر ماه (ح) 1995
(آسمان ها کتاب ها ، جعبه 769 ، Westbury ، نیویورک 11590
پروژه Montauk : در زمان آزمایش در ماه ژوئن از زندان آزاد شد و l992 را ایجاد کرده است از فتنه و نمایش داده شد برای کسب اطلاعات بیشتر از زمانی که بهم زدن. Montauk Revisited : ماجراهای Synchronicity در پی پاسخ به سوال بسیاری از کسانی که به پایان رسید تا پرسش ها و ارائه سناریو حتی بیش از استادانه درست شده است که بر ما که در آستانه پنهان کردن و ارتباط آن با مدارس عمده ای از رمز و راز زمین را ترک کردند. کتاب سوم در مجموعه ای Montauk ، اهرام از Montauk : کشف در آگاهی رأی عمیق تر به پدیده های روان از Montauk می دهد و بینش startling به ساخت و ساز و از درام جهان. این مقدمه طراحی شده است آشنا کردن خواننده اولین بار است که به عنوان جدید است و همچنین به کسانی که reorient دفعات بازدید : دو اولین کتاب.
منشاء Proiect Montauk قدمت تا 1943 هنگامی که ناپدیدی رادار روی Eldridge تبادل نظر تحقیق می شد. به عنوان Eldridridge در نیروی دریایی فیلادلفیا در محوطه مستقر بود ، اتفاقات مربوط به کشتی را که معمولا به عنوان اشاره شده است : “آزمایش فیلادلفیا”. هدف از این آزمایش این بود که کشتی غیر قابل کشف به رادار و در حالی که بود که به دست ، کاملا غیر منتظره و شدید از عوارض وجود نداشت. کشتی به چشم غیر مسلح نامرئی شد شد و از زمان و مکان برداشته تا ما آن را بدانند! هر چند این شرایط دستیابی به موفقیت قابل توجه در تکنولوژی شد ، آن را یک فاجعه بود به افرادی که درگیر. ملوانان حمل و نقل شده است از این بعد بود و در بازگشت statc از disorientation کامل روانی و وحشت. حتی برخی از آنان را در تاق نما از کشتی خود را کاشته بودند. کسانی که جان سالم به عنوان “روحی نا مناسب” و یا در غیر این صورت ، بیاعتبار و امور مربوط به کل کردن پوشیده شده بود ، مرخص شدند. پس از جنگ ، تحت پژوهش ادامه سرپرستی دکتر جان فون نویمان که از جنبه های فنی آزمایش فیلادلفیا به کارگردانی کرده است. سفارشات جدید او بودند تا دریابید که چه چیزی ساخته شده ذهن انسان تیک تیک و چرا مردم نمی تواند به پدیده های interdimensional موضوع بدون فاجعه. گسترده مطالعه عوامل انسانی در آزمایشگاه ملی بروکهاون ، در لانگ آیلند ، نیویورک آغاز شد. آن را به عنوان پروژه فینیکس شناخته شده بود.
فون نویمان بود ، نه تنها مخترع کامپیوتر مدرن و نابغه ریاضی را در حق خود ، او توانست در منابع زیادی از مجتمع های نظامی صنعتی است که شامل پایگاه داده گسترده ای از rescarch نازی روانی که متفقین پس از خریداری به حال قرعه کشی جنگ جهانی دوم. سابقه و هدف آن را در برابر این موضوع که فون نویمان به فناوری چند کامپیوتر با تجهیزات پیشرفته رادیویی در تلاش برای پیوند ذهن مردم را با ماشین آلات ، اقدام شد. با گذشت زمان ، تلاش های خود را کاملا موفق بودند. پس از سال ها آزمایشات تجربی ، افکار بشر ، در نهایت می توان با گیرنده های رادیویی کریستال esouteric دریافت می گردد و relayed را به یک کامپیوتر که می تواند افکار در شرایط بیت اطلاعات ذخیره کنند. این الگوی فکری می تواند در روی صفحه کامپیوتر نشان داده و خارج در تکه کاغذی چاپ تبدیل شود. این اصول و تکنیک های توسعه یافته بودند تا ذهن ماشین های مجازی ساخته شده بود خواندن تقویت شد. در همان زمان ، فن آوری را توسعه داده شد که روانی می تواند تصور می کردند که می تواند منتقل کردن یک کامپیوتر و به طور بالقوه تحت تاثیر قرار ذهن دیگر انسان فکر می کنم. UItimately ، پروژه ققنوس به دست آمده که چگونه فهم برتر از توابع ذهن و بالقوه گمراه کننده برای کنترل ذهن به دست آورد. گزارش کامل را به کنگره ساخته شده است که به نوبه خود دستور داد پروژه منحل می شود ، در گذشته در بخشی از ترس داشتن ذهن خود را کنترل می شود.
نگرانی های خصوصی کمک کرد که به منظور توسعه پروژه انجام پیروی نمی کنند و از کنگره به دنبال دیکته کردن به از راه بدر کردن militarv با این عقیده که از این تکنولوژی می تواند در جنگ مورد استفاده قرار گیرد برای کنترل ذهن دشمن. گروه های مخفی با توجه به منابع مالی و عمیق نوعی کراوات نظامی تصمیم گرفتند که آنها تسهیلات تحقیقاتی جدید در کمپ قهرمان derelic نیروی هوایی ایستگاه در نقطه ای ایجاد Montauk. نیویورک. این locale چون جای بزرگی سیج آنتن رادار که گسیل فرکانس در حدود 400-425 مگا هرتز تصادفا همان باند مورد استفاده برای وارد آگاهی از ذهن انسان انتخاب شد. ln ’60sاواخر ، فعالیت مجدد از کمپ قهرمان آغاز شد با وجود هیچ کمک مالی از ارتش. By1972 ، پروژه Montauk بود به طور کامل با آزمایش ذهن کنترل می شود پس از جریان عظیم انسان ها ، حیوان ها و فرم های دیگری از آگاهی را به عهده گرفته است که پنداشته می شد وجود داشته باشد.
در طول سالها ، محققان Montauk مکمل خود تکنیک های کنترل ذهن و همچنان به سوراخ کردن بیشتر را به دور می رسد از پتانسیل انسانی است. با توسعه abililies روانی افراد مختلف ، آن را در نهایت به نقطه ای که می تواند افکار ’sروانی تقویت شده با سخت افزار است کردم و توهم می تواند هر دو تجلی subjectively و objectively. این شامل ایجاد مجازی از ماده. تمامی این موارد در تاریخ چیزی است که ما را “انسان عادی تجربه” اما بی نظیر بود که مردم فرار پروژه Montauk نبودند در مورد به متوقف شود. رسیدن به چنین افرادی حتی بیشتر را به قلمرو های فوق العاده. پس از آن که یک روانی می تواند ماده آشکار ، آن است که می تواند در زمان های مختلف ظاهر شود ، بسته به چه روانی تفکر بود مشاهده شد ، کشف شد. بنابراین ، چه اتفاقی می افتد اگر اندیشه روانی یک کتاب ، اما فکر آن ظاهر می شود دیروز؟ این خط از این تفکر و آزمایش ها که منجر به این عقیده که یک نفر می تواند خم زمان خود بود. بعد از سالها تحقیق تجربی ، پورتال وقت با آزمایش های گسترده و ظالمانه باز می شد انجام داد. پروژه Montauk سرانجام ، آمد تا اوج غریب و عجیب با گرداب زمان باز بودن بازگشت و تا 1943 آزمایش فیلادلفیا اصلی.
هیچ یک از این اطلاعات می آمده به جز پرستون B. نیکولز ، نابغه الکترونیکی که در یک روز کشف کرد که او قربانی بی خبر از آزمایش های نور بود. کار برای پیمانکار طولانی دفاع در جزیره ، جنگ پرستون تحقیق در مورد ارتباط افکار با یکدیگر در psychics و متوجه شد که امواج رادیویی مداوم در حال منتقل شدند که مردم مسدود شده بود او بود کار با. به عنوان یک رادیو و کارشناس الکترونیک ، پرستون پیش بینی سیگنال های رادیویی به طور مستقیم به Montauk نیروی هوایی ایستگاه و شروع به تحقیقات مفصلی است که بیش از یک دهه به طول انجامید. او به دست آورد بسیاری از تجهیزات که در طول پروژه Montauk مورد استفاده قرار گرفت و برای ترسانیدن او را کشف کرد که بسیاری از مردم از Montauk به یاد او کار وجود دارد. آن را به نقطه اوج رسید زمانی که همسر پسر عموی او اصرار داشت که او در Montauk شده بود. دو مرد تقریبا به بیش از ضربات مشاجره پرستون که او هرگز در Montauk شده بود آمد. مدت کوتاهی پس از این استدلال ، پرستون شروع به گرفتن glimmers از زندگی او که قبلا می شده است آگاه نیست. پس از صحبت با بسیاری از دانشمندان و مهندسان مختلف بود که نوعی ارتباط با پروژه Montauk ، پرستون توانست به آنچه با هم قرار داده شده بود رخ داده است. به نوعی ، او در دو خط جداگانه زمان جان سالم به در کرده بود. در یکی ، او در Montauk کار می کرد ؛ از سوی دیگر ، او در مکان های مختلف کار کرده است.
اکتشافات پرستون هنگامی که مردی عجیب به نام کامرون دانکن در توسط او در سال 1985 ظاهر شد تأیید شد. دانکن به حال استعداد غیر طبیعی برای تحقیقات روانی و در نهایت ادعا کرد که در این زمینه که توسط NSA (آژانس امنیت ملی) آموزش داده شده است. بدون نام بردن از ordeal خود را با Montauk ، پرستون دانکن انجام گرفت به Montauk و به کشف است که او می دانست که طرح بندی کامل پایه و خاطر کار وجود دارد شگفت زده شده است. دانکن به اصل مطلب در نظر گرفته شد آزمایش های روانی در زمان سفر استفاده می شود و همچنین به یاد داشتن روی تبادل نظر شده است Eldridge اصلی در طی آزمایش فیلادلفیا با برادرش ادوارد (در حال حاضر به عنوان Bielek آل به رسمیت شناخته شده).
با توجه به حساب های هر دو پرستون و دانکن ، پروژه Montauk به اوج خود رسید در تاریخ 12 اوت 1983. کامل عیار پورتال زمان به طور کامل عملکرد بود ، اما چیز از کنترل خارج شد و به نام دانکن با هم گروهی از مردم ، و تصمیم گرفت تا تصادف پروژه می باشد. در حالی که نشسته در صندلی Montauk (دستگاه متصل به گیرنده های رادیویی رمزی studded با افکار کریستال که خبر از انتقال دهنده غول) ، دانکن جانور غول از ناخودآگاه او است که به معنای واقعی کلمه نابود پروژه unleashed. افرادی که مشغول به کار بودند بر اساس آن به طور ناگهانی رها شده. هوا و شفت ورودی به تأسیسات زیرزمینی بزرگ در زیر پایه بودند subsequent14 – پر شده با سیمان. کامل شرایط کمالالملک در پشت تمام این رمز و راز باقی می ماند تا به امروز.
هر چند ویدیو غیر مجاز به طور گسترده ای توزیع شده بود در مورد این داستان و چند سخنرانی در پروژه Montauk داده شده بود ، هیچ کتاب forthconing در مورد این موضوع بود. نویسندگان های مختلف برای انجام وظیفه تلاش کرده بودم که یا ذهنی بودند برای مقابله با موضوع و یا ناتوان کردن وحشت زده شدند و یا یکی از راه های دیگر. علم را برای یکی از تهیه کننده یا خبرنگار نیویورک تایمز آغاز این پروژه حمایت می کردن اما وقتی او را به تعجب خود را کشف کرد که پروژه Montauk بود در واقع کاملا واقعی است.
من بر پرستون آمد در حالی که تحقیق در مورد سیستم صوتی استادانه درست شده و اختراع شده بود او به زودی در بر داشت خودم را به یک داستان دیدنی و جذاب آن است که حداقل داستان علم بهتر از همیشه شنیده می شد گوش دادن. پس از چند ماه ، تصمیم گرفتم به نوشتن انجام پروژه Montauk : تجربیات را در زمان. این کتاب بدون مشورت با هر کسی به غیر از پرستون نوشته شده بود (می خواستند که برای محافظت از منابع خود را). به جای انجام هزینه و زمان مصرفی مورد نیاز تحقیقات ، استراتژی من بود برای بدست آوردن اطلاعات را به همان سرعتی که ممکن است و استفاده از کتاب به جمع آوری سرنخ های دیگر که در نهایت تایید کردن یا اثبات وجود این داستان های باور نکردنی.
به عنوان پروژه Montauk تحقیق بیشتر و رویدادهای منتشر شد ادامه داد که در حقیقت ایجاد خواهد که در پشت سناریوی واقعی اطلاعات وحشی پرستون بود صحبت کردن در مورد وجود نداشت. این در Montauk Revisited chronicled شد. اما تماشایی از همه این است که کشف corroborations پروژه Montauk بود inextricably به occultist بدنام ترین در تمام دوران : Aleister Crowley ، اغلب به عنوان “wickedest انسان در جهان توصیف شده مرتبط بود”. بنا به گزارش ها ، Crowley خود را از عمل جنسی magick استفاده کرده بودند به منظور دستکاری در زمان خود و ارتباط با نهادها و disembodied سفر interdimensionally. حتی پیشنهاد شد که در طبیعت interdimensional از آزمایش فیلادلفیا می توانست بیان شده است به بیرون از عملیات جادویی Crowley است.
اثبات Thc startling انجمن Crowley ’sدر طی یک دوره زمانی طولانی توسعه یافته است ، اما این کشف آغاز شد را در شکل بسیار ، اولین مکالمه من با پرستون وقتی که به نظر می رسید ، او به بروز دادن خارج از آبی است که او را به ساحر Aleister Crowley متصل شد. در زندگی قبلی ، وی معتقد است که هر دو hirnself و دانکن پرستون و مارکوس ویلسون ، بود شده بود. این برادران دوقلو بودند و از اولین سازندگان ابزارهای علمی در بریتانیا بوده است. علاوه بر این به دوستان در حال از خانواده Aleister Crowley ’s، آنها نیز در کسب و کار سرمایه گذاری مشترک با آنها را به حال تلاش کرده اند.
تمامی موارد بالا می خواهم یک داستان بیشتر وحشی صدا ، بنابراین من به hegan برای هر منبع به Wilsons در کتاب های مختلف Aleister Crowley ’sنگاهی. هیچ تبدیل کردن. surprisc به من چه ، من کشف کرد که نه تنها به حال Crowley تعداد بازدید Montauk (در سال 1918) اما او را به عنوان “دانکن کامرون” در زندگینامه خودنوشت او ذکر کرده بود. بعد از این ، موارد متعددی از synchronicity بین کامرون و خانواده Crowley ، (این در Montauk Revisited شده اند کشف شد ولی من هنوز می تواند هر گونه ارجاع به برادران ویلسون را پیدا کند.
معنای این synchronicities مختلف (بین کامرون و نام Crowley) آغاز شد توضیح داد که وقتی من در مورد زنی که خودش را به نام “یافت نشد کامرون”. او هم شاید معروف ترین به دلیل داشتن جک پارسونز ، برای اولین بار در جهان سوخت جامد موشک ، دانشمند و شاگرد Crowley از ازدواج شده است. با هم ، آنها در فعالیت interdimensional شناخته شده به عنوان کاری Babalon شرکت کرده بود (که شامل قانون تشریفاتی magick جنس و توسط برخی از عمل به عنوان بزرگترین thc جادویی قرن مورد ستایش قرار داد شده است).
از طریق یک سری بیشتر از من می synchronicitiesn باور نکردنی به کالیفرنیای جنوبی در کسب و کار دیگر پرواز و دیدار با یکی از دوستان کامرون را کاملا توسط “تصادف”. درحال به تعجب من است که او در کالیفرنیا زندگی می کردند ، من خودم به زودی در بر داشت در مورد آزمایش فیلادلفیا tellingher ، پروژه Montauk ، و Crowley / ارتباط کامرون. جای تعجب بسیار به من ، او به من اطلاع داد که نام واقعی او نبود در کامرون همه. این ویلسون بود!
لیتر ، در حال حاضر آشکار شد که پرستون ‘ثانیه در مورد داستان بودن ویلسون نمی تواند و نه می تواند با تخفیف کلی اعتبار خود را محروم کرده باشد. شاید مهم تر از آن نشان داد که برخی از مطابقت بسیار عجیب بود که در محل کار باید با interdimensionality انجام دهد.
من می خواهم نامه ای شگفت آور چند ماه بعد دریافت خواهید کرد که به صورت نزدیک با توجه به اینکه یا نه برادران ویلسون به حال وجود داشته است. آن را از یک مردی به نام Amado Crowley که ادعا کرد که فرزند نامشروع از Aleister Crowley شد. نه تنها پدر او صحبت کردن در مورد برادران ویلسون او به یاد داشته باشید. اما او نیز ارائه شده است که سرنخ نشان داد که شانس خود را ahout دروغ گفتن از نسب او صفر شد.
Amado نه تنها در تایید وجود برادران ویلسون ، او تماشایی از محل نگهداری حساب پدرش داد در تاریخ 12 اوت ، 1943 (روز بعد از آزمایش فیلادلفیا). Aleister مراسم جادویی در مردان کارگردانی شده بود – Tol – Cornwall در انگلستان که در آن بزرگ شیرینی بی شیرینی راک سبک میسازد درست در آب است. با توجه به Amado ، Aleister او را را از طریق سوراخ در سنگ که بر روی ان یک خط از آب قرار دهید خشن فرار از سواحل انگلستان به لانگ آیلند ، نیویورک.
در بیشتر قسمتها ، این است که در آن کتاب Montauk Revisited به پایان می رسد.
اکتشافات شگفت انگیز است که نشان داد که پرستون کردن قید نشده بود و او را که خط کلی او را از استدلال معتبر بود ساخته شد. این چیزی است که این کتاب را به منظور انجام شده است. علاوه بر اینها ، نشان داد که نیروهای که تجلی پروژه Montaok عمیق در اسرار امیز بودند مستحکمتر میکند.
در حالی که آشکار بود Montauk Revisited جذاب ؛ وب فتنه است که در برخی جهات بی نظیر است ، آیا conclucions بسیاری از تحویل نهایی نیست. اما حتی اگر ما حلق آویز در لبه صندلی خود را با پرسش های بسیاری بدون جواب Ieft بودند ، آیا کتاب انجام کاری بسیار مهم است. این ما را به آستانه ushered خیلی از مدارس راز ، آن راز که از زمانی که در سازمان های بسیار قدیم timt exsisted کرده و به دنبال تنظیم آگاهی ما و آزادی شخصی. در این زمان یعنی که ما برای باز کردن درب به کتاب کنونی ما این است : اهرام از Montauk : کشف در آگاهی.
وقت براي ويرايش نداشتم شرمنده.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پروژه سفر در زمان مونتياک 2
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ا
ین گزارش بیش از 9 ساعت پس از مصاحبه های تصویری ، مصاحبه ها یادداشت های شخصی و فردی ، ساخته شد. آن را در قالب سوال باز پاسخ ساخت یافته است ، بدون در نظر گرفتن که میپرسد پرسش و پاسخ است که ؛ این قالب نیز اجازه می دهد تا از درج اطلاعات دیگر در قسمت بعد از گزارش در س همان باز و ذخیره کنید. داده است باتوجه به عدم اثبات و یا تایید ، اما گزارش شده است که به عنوان دریافت کرد. این گزارش حاوی اطلاعات مربوط به شرح زیر است : پروژه فیلادلفیا ، پروژه و یا رنگین کمان ، فونیکس پروژه ها 1-3 ، ریشه Radiosonde و اتصالات با کار ویلهلم رایش ، دولت برنامه های کنترل آب و هوا و برنامه های مخفی ، Montauk گوزن ماده کنترل پروژه ، قتل عمدی هزار نفر از کودکان آمریکایی در تحقیقات کنترل ذهن و زمان آزمایش های تونل ، پروژه های دولت وقت تونل ، راه و روش های عملیاتی ، چگونه نیکولا تسلا و فون نویمان کمک به این پروژه ها ، بند “شهادت” ، کنترل ذهن توسط امضای فردی ، فنی و راه برای تولید holograms سیاره و اثرات Matreiya ، توضیح پشت حلقه زمان بسته است ، دولت اسلامی و همچنین طرح های سلول و اردوگاه های کار برده ، Dreamscan پروژه ، پروژه ماه اسکن ، هوابرد آزمایشگاه ابزار دقیق ، پروژه مخرب ذهن ، بیگانه از گروه های شناخته شده به عنوان Kondrashkin و تعامل خود را با دولت ایالات متحده برنامه های کنترل ذهن ، و گروه دوم Kamogol جیزه ، Sirians منفی ، اتحاد جماهیر شوروی تسلیحات عددی ، شکارچی manipulations گروه ، 6th ریشه نژادی برداشت ها ، ارتباط افکار با یکدیگر تولید مواد مخدر و استفاده از آنها و سرکوب ، FAA و زمان صفر ژنراتور ، اسپین آف های فنی از پروژه فیلادلفیا ، اتحادیه بین المللی هوا و فضا ، مقطع ایمپلنت از دستگاه ، ویلهلم رایش و کنترل ذهن ، Reichian Orgastic برنامه نویسی نوع و استفاده از آن توسط دولت ایالات متحده و Sirians ، سای – سپاه ، روح بیگانه بازرگانی ، Montauk و بیگانگان را از روی سیستم قلب عقرب ، Leverons ، گروه الوهیم ، نیروی دریایی آمریکا و مدت زمان پروژه تونل ، دولت ایالات متحده و خاکستریها ، حمایت از زندگی الکترونیکی ، سیستم های از Humanoids خزنده ، توده ها زندگی جدید را بیش از قطب و ارتباط آنها با شیوع بیماری آنفولانزای سالانه مانند بیماری ، ایدز و فورت Dietrick ، (NSA) قطار Maglev و ایالات متحده آمریکا شبکه تونل زیرزمینی ، ژن های گم شده بشر ، فضاپیماها و خارجی بایگانی فنی زیر هرم جیزه به خاک سپرده ، آینده جدید پول ، “سیاه نجابت” ، نوردیک و مس بر اساس سیستم های خون انسان و فیزیولوژی ، تکنولوژی شبیه سازی و توسعه انسان مصنوعی و جایگزین برنامه های سیاسی ، اوضاع شرق میانه ، آگاهی کنگره آمریکا از مواد مخدر و برنامه های بیگانه ، مگابایت ، ارتش ایالات متحده و نیروهای هلیکوپتر سیاه و سفید ، دولت موبایل تکنولوژی اختلال در ذهن ، ماهیت و اهداف و گروه شکارچی ، تغییر شکل تراکم چهارم انسان از تبار شما ، تغییرات زمین شناسی ، Sirian تکنولوژی کنترل ذهن ، و در ادامه ، همراه با تصاویر gleaned از شهود با حافظه عکاسی و بسیاری از شجاعت. این اطلاعات تکمیلی است که در فصل 7 (ماتریس سوم).
مصاحبه ها
از کجا می خواهید را شروع کنم؟
شروع میکنم با پروژه فونیکس.
این پروژه ای است که خارج از پروژه فیلادلفیا تکامل بود. آن پروژه ای است که نیروی دریایی انجام شد در 1930 و 1940 در تلاش برای ساخت کشتی های نامرئی. آنها انداخت سوئیچ یکی از پر حادثه در روز و کشتی رفت و به hyperspace. آنها به حال همه گونه مشکلات را با مردم در قایق. این موفقیت بزرگی بود و همچنین یک شکست بزرگ — سپس آنها آنجا را shelved. در اطراف یدلایمخیرات 1947 آن را به دوباره تصمیم گرفته شد ، پروژه ها و فعال کردن آن را با دکتر جان فون نویمان و همکارانش خود را به آزمایشگاه ملی بروکهاون ، منتقل شد. خارج از ققنوس من آمد تکنولوژی مخفیکاری ، که من نمی توانم به دلیل صحبت در مورد کار من است. همچنین تولید انواع اسباب بازی های پر انرژی کمی شبیه radiosonde.
radiosonde چیست؟
خب ، در ظاهر همه آن را یک جعبه کوچک سفید که به یک بادکنک وصل و بالاتر را در داخل جو فرستاده شده است. دولت گفت : افرادی که درگیر آن جمع آوری اطلاعات آب و هوا. این وسیله دارای یک نوع بسیار غیر معمول از مدولاسیون پالس. در اکثر موارد ، استفاده از آنها چپگرد (موج پیوسته) نوسان ساز سیگنال و پالس. این معلوم شد که بسیار کارآمد تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی etheric. من خیلی به تازگی آغاز شده جمع آوری radiosondes. من هرگز شاهد یک گیرنده. متوجه شدم که نام آنها در آزمایشگاه ملی بروکهاون طراحی شده بودند. شروع کردم به صحبت کردن با مردم در بروکهاون و فرار را به نجیب زاده بازنشسته استفاده می شود که برای کار کردن وجود دارد. او به من گفت که در اصل طراحی شده توسط ویلهلم رایش انجام شد. که رنگ پریده علاقه من. داستان می رود که در حدود یدلایمخیرات 1947 ویلهلم رایش دست دولت ایالات متحده هوا دستگاه کنترل ، یک دستگاه که انجام DOR – busting. رایش معتقد بودند که اگر او می تواند مقدار DOR که طوفان خواهد بود بنابراین نه خشونت کاهش می یابد. (DOR نتیجه انرژی orgone که به تماس با یک منبع رادیو اکتیو محصور شده است. تولید این کشنده Orgone انرژی — DOR — که زندگی را تهدید کرد. همچنین در جو را از طریق فرایند تولید می شود. دولت خبر تا آنجا ، به درون دستگاه طوفان و انجام آن را کاهش شدت طوفان. دولت آن را دوست ، و آنها شروع فاز دیگری از پروژه ققنوس در آنجا طراحی این radiosondes “” آغاز شده و راه اندازی آنها را در تعداد زیادی ، شاید 200 – 500 در روز در رادیو این چیزها به حال در مورد طیف وسیعی از 1oo مایل. اگر آنها استفاده می شود تا بسیاری از آنها ، یکی که فکر می کنند که برای آنها گیرنده خواهد بود محل مشترک من استفاده می شود گردآورنده از گیرنده های رادیویی. من در بیش از 100 مجموعه شخصی من داشته باشد. من یک گیرنده radiosonde ورود : هرگز. من از آنها شنیده ، اما من آنها را ندیده.
فرکانس ها استفاده می شود چه هستند؟
فرکانس ها مورد استفاده قرار می 403 مگاهرتز و 1680 مگاهرتز. آنها دو فرکانس استفاده می شود متفاوت است.
آنها هر دو در در همان زمان؟
شماره یک یا دیگری در هر زمان یکی از مورد استفاده قرار گرفت. آنهایی قبلا مورد استفاده قرار 403 مگاهرتز به اضافه یا منهای 2 مگاهرتز. آنهایی بعدا مورد استفاده قرار یدلایمخیرات 1680 مگاهرتز ، به علاوه یا منهای 6 مگاهرتز. مقاومت گرمایی “” در آنها طلا ، نقره ، پلاتین و ایریدیوم در آن بود. رایش مورد استفاده قرار حسگر است که طلا و نقره در آنها بود. عنصر رطوبت یک بشقاب پلاستیکی با نقره در اطراف لبه و خطوط رسانا در سراسر صفحه رفتن است. آنها ترکیبی بسیار غیر عادی از مواد شیمیایی در این صفحه قرار داده است. بر خلاف اغلب humistors ، مقاومت در برابر رفت تا به آن رطوبت کردم.
چه کنیم theorizing در این مرحله این است که مقاومت گرمایی “” (سنجش درجه حرارت) میله مانند یک آنتن عمل می DOR – خارج از فاز. “سنسور رطوبت” عمل به عنوان آنتن برای orgone ؛ سنسور فشار اساسا آنچه آنها تماس بگیرید گزینه بشکهای است ، که یک سوئیچ فشار دوچرخه سواری حساس است. دستگاه DOR و نابود خواهد ساخت تا orgone. فرستنده شامل دو اسیلاتورهای که یکی از آنها را در بسامد حامل اجرا (403 یا 1680) و یک دوم است که 7 مگاهرتز نوسان ساز قلاب به شبکه از نوسان ساز حامل بود. نتیجه 7 مگاهرتز نوسان ساز که نبض و خاموش شد.
چگونه همه این ها مربوط به آنچه که قرار بود در این پروژه ها با سایر زبان ها؟
دولت نمی تواند به این آب و هوا عمومی دستگاه های کنترل قرار گرفتند. چیزی که ما در واقع در اینجا شاهد تکوین از آنچه پروژه Montauk شد ، که ترکیبی از کار ویلهلم رایش و آزمایش فیلادلفیا بود. دو پروژه جدا شد و در بهار سال ققنوس یکی وجود دارد. شما به حال جنبه ناپدیدی و شما به حال توسعه کنترل آب و هوا ویلهلم رایش است. در انتهای پروژه فونیکس ، با استفاده از برخی از مفاهیم ویلهلم رایش و برخی از طرح های انتقال استفاده می شود از radiosonde “” پروژه ، آنها متوجه شد که شما می توانید از ترکیب این دو با عوامل و استفاده از آنها را برای ذهن کنترل کنید. محافل دولت را از من می گویند “دگرگونی خلق و خوی” ، اما کنترل ذهن آن چیزی است که انجام این idiots.
این چیزی است که پروژه Montauk بود؟
شماره یک ققنوس. پس از محافل سیاسی درباره آن متوجه آنها می خواستند آن را تعطیل کردهاند. افرادی که در حال اجرا بود آن را به نظامی رفت و پیشنهاد کرد که می توانند آن را به “نفوذ افکار دشمن در استفاده از”. عاشق ایده های نظامی ، و اجازه دهید قدیمی Montauk پایگاه نیروی هوایی استفاده از آنها. در میان ترجمه های درخواست تجهیزات قدیمی عاقل واحد رادار ، بود که در پایه بود. باز تعطیل شد و همه چیز را خاموش حراج گذاشته شد. گروه سپس در آزمایشگاه ها از بروکهاون ، منتقل شد. آغاز شد که آنچه ما تماس ققنوس دو. آنها صرف ده سال اول ، از حدود 1969 تا حدود سال 1979 ، تحقیق در مورد کنترل ذهن خالص است. آنها را با در نظر گرفتن خروجی رادار بصیر آغاز شده ، modulating موج ویژه ای است که رایش به حال آنها را از فرایند کنترل آب و هوا نشان داد ، و در ترکیب با چیزی که متوجه از کار آزمایش فیلادلفیا. آنها در مورد 406 مگاهرتز منتقل می شود. آن را در اطراف هاپ فرکانس ها و تغییر در فاز. آنها استفاده می شود که در آن مفهوم amplidine شما نبض بسیاری از مراحل – مدوله. BRF بود از چرخه 10 تا 750 چرخه. پهنای تپش می تواند هر کجا از 10 به 75ms متنوع است. فرکانس 406MHz از مرکز اقامت تولید شده بود تابع نوع کم می باشد که از صفر تابع زمان اشاره شد.
هر زیر و بم وجود داشت دیگر در این؟
فرکانس بود رقص بر روی آن وجود دارد.
بنابراین ققنوس دو در سال 1969 آغاز شده؟
بله ، در دوره 1969 – 1971. ققنوس یکی رفت 1948 – 1968. بخش اول این پروژه کنترل ذهن بود را به فرد بوده و به آنها در این باره 250 فوت دور از آنتن. رادار بصیر به حال اوج قدرت پالس.5 مگاوات. آنتن به حال بدست آوردن از 30db. این بدان معناست که قدرت موثر تابش حداقل gigawatt. این اسمی بود gigawatt. آیا می توانید تصور کنید آنچه را که برای مردم انجام دهید؟ من فکر می کنم این افراد را شگفت انگیز آن هنوز هم در اینجا. این کار را انجام میدهد مانند سوختگی از مغز ، ایجاد آسیب عصبی ، زخم ریه ها از گرما ، و غیره آنها این کار را با تعداد زیادی از مردم قرار گرفتند و محاکمه و بازماندگان چند وجود دارد.
از کجا می کنید آیا آنها داوطلب برای این؟
آنها فقط گرفتن بودند تهی کردن مردم کوچه و خیابان و پرتاب آنها در مقابل پرتو رادار. که در نوع مهمل است که دولت دوست دارد انجام است.
چه کسی مسئول این پروژه در این زمان بود؟
دکتر جان فون نویمان و جک Pruett.
هر آژانس خاصی؟
مطمئن نیستم چه آژانس شد. در حال حاضر ، کسی کردم فکر روشن می کنند که مطالب به طور مستقیم در راستای بدست آوردن بوق از آنتن. چرا اینک و در نتیجه آنها خود را بدون سوزاندن مردم تا شدم. آنها متوجه مختلفی که توسط مدولاسیون فاز و فرکانس رقص و pulsing از مراحل مختلف که می توانند تاثیرات عمیقی بر ذهن افراد داشته باشند.
چند نفر از مردم در این نصب کار کرده اید؟
درباره 30.
چه کسی مجاز ، آنان را از پایه استفاده کنید؟
نیروی هوایی و نیروی دریایی. این پروژه مشترک بود. هر دو نیروی دریایی و پرسنل نیروی هوایی بودند درگیر وجود دارد. در حال حاضر نسخه هایی از سفارشات برای پرسنل نیروی هوایی.
چه داستان برای پوشش پایه بود؟
آنها به حال هیچ. این پایگاه متروک شد.
آن را به فراموشی سپرده شد. بیش از آن به عنوان مازاد در اطراف یدلایمخیرات 1969 یا 1970 تا GSA تبدیل شده بود که همه آنها تعطیل عاقل سیستم های رادار.
غیر از آن “در وجود” بهره برداری رسید. آن پوشش کامل بود.
جایی که آنها می بود بودجه؟
این کاملا خصوصی بود.
شرکت های بزرگ؟
آیا از این شرکت ها در اصل نمی آمدند ، اگر چه در مراحل بعد بود. پول اصلی آمد که از سوی دولت نازی ها.
این ققنوس جدید می باشد؟
نه ، این ققنوس دو و سه. در سال 1944 نیروهای نظامی آمریکایی که قطار رفت و از طریق یک تونل راه آهن فرانسه حامل 10 میلیارد دلار در طلا که نازی ها بودند در بر داشت وجود داشته است. آن 10 میلیارد دلار در یدلایمخیرات 1944 قیمت از 20 دلار در هر اونس بود. نام قطار در تونل باد بود. این 51 سرباز کشته شده آمریکایی است. طلا تبدیل شده تا ده سال بعد در Montauk. این بوده است تأیید شده است. که پول برای تامین مالی پروژه را برای سالهای زیادی را به عنوان ارزش طلا مورد استفاده قرار گرفت ÙØ رفت. آنها صرف شده و همه آن را از پول بوده است. که زمانی که آنها در ITT tapped ، که از آن تامین میشود. ITT توسط کروپ در آلمان متعلق بود. از نظر پرسنل ، که بسیاری از غیر نظامیان و دانشمندان وجود دارد همه به استثنای ’sنازی ها بودند که از آلمان هر دو قبل و بعد از پایان جنگ آمد. پروژه تحت نظارت دولت ایالات متحده. جامعه اطلاعاتی می دانستم چه در رفتن و تحت نظارت سازمان سیا همه چیز بود ، آیا به عنوان سازمان های دولتی دیگر هوش. حوزه بازیکن که در واقع بر اساس عمل بود کوچک ، بین 30 و 50. بودجه به طور کامل خصوصی شده است. پس از سال 1983 ، سناتور Goldwater نشد در مورد آن آغاز شده و تحقیقات. او نتوانست پیدا کردن هر کدام از بودجه دولت ردیابی. Pruett متافیزیکی کارگردان این پروژه شد. او به نیروی هوایی بود. پس از او سمت چپ دکتر هرمان C. Untermann در زمان بیش از. آنها به یک متخصص الکترونیک بود ، دکتر Mathew E. Zerrett ، که بیش از آلمان آمد و در سال 1946 با Werhner فون براون. احتمالا به همین دلیل است که آنها بر سر پول و فرار است که آنها به حال از تعداد 25 پایگاه در سرتاسر ایالات متحده برای پشتیبانی از. آخرین پایگاه های تعطیل یدلایمخیرات 1983 اوت 12. پایه در Montauk ، جایی که تمام ایستگاه های صفر کردم وقت خود را از مرجع ، تعطیل و دو تن دیگر پایگاه های باقی مانده با آن پایین رفت.
چه در مورد برخی از عوارض ذهن؟
از چه من از برنامه فراخوان ، همانگونه که بخشی از آن بود ، من به میدان ذهن کنترل قرار گرفت که من در ابتدا به برنامه نمی رفت و (به خاطر آنها مرا می خواستند در ابتدا توانایی های حساس برای من) اما بعد. من به indoctrination از نیروهای جوان اختصاص داده شده است. indoctrination اول معلوم شد که یک فاجعه. من به آنها گفتم من هر چیزی به کار با این برنامه می خواهم نیست ، و آنها به من در مقابل پرتو این ذهن قرار دهید ، و آیا انجام آن را به من صدمه بزند. در نهایت ، کسی گفت : “مسدود کردن آن را ، او رفتن به دادن آن به” و آنان آن را مسدود کردن. صداها خیلی بیشتر به طور جدی آسیب دیده بودند از من بود. اثرات بودند به طور کلی واقعا بد است. این می تواند به مغز تان را سوزاند. چنین افرادی به بیرون بروید و انتخاب کنید بچه ها که سن آنها بین 12 و 16 خیابان خاموش…
که جایی که بسیاری از کودکان آمریکایی ناپدید رفت؟
ما آنها برآورد 10،000 کردن بچه های آمریکایی در خیابان گرفت و آورده آنها را به Montauk ، نیوجرسی. تعداد کل افرادی را که آنها کشیده کردن خیابانها برای 25 ایستگاه بود درباره 250،000. چه رخنه کردن در برنامه های واقعی در همه این شرایط را از بچه ها هنوز رمز و راز. ما هنوز پاسخ دانند. ما می دانیم که آنها به طور کامل برای چیزی برنامه ریزی شده بودند. آنها به برنامه نویسی تبدیل شده بود که در نهایت “انسانی” با استفاده از روشهای پیشرفته الکترونیکی قرار گرفتند. برنامه نویسی اصلی Reichian در طبیعت بود و بیشتر فیزیکی. بعد آنها مشغول به کار است که استفاده از تکنیکهای برنامه نویسی کامپیوتر و الکترونیکی با روش های Reichian که در زمان بسیار سریع بود و عوارض جانبی کم است.
آیا شما هیچکدام از مردم که در حال حاضر از طریق این آگاه بوده است؟
من به مردم در طول سال اجرا شود. است خیلی خاص زمینه الگوی هویت شما می توانید تشخیص حساس هستند اگر شما به اندازه کافی وجود دارد. شما می توانید کسی است که از طریق برنامه Montauk “پنج مایل دور شده است” نقطه. آن متمایز و متفاوت باشد در راه آن است که دستکاری شده. من خال خال بیش از دوازده نفر در جزیره لانگ ، جدید منطقه نیویورک.
چه در مورد فون نویمان؟
او هنوز زنده بود تا 1989. او به یک مشکل را با دولت و همچنین مشکلات دیگری از قبیل تقسیم شخصیت در سال 1977 اجرا شود ، زمانی که او به عنوان مدیر و مشاور استعفا شد. دولت گفت هر کس او در سال 1956 درگذشت. دولتی است که هنوز هم با او تعامل.
به هر یک از افراد داده شده Montauk مواد مخدر سایکو مدار؟
من فکر نمی کنم تا…
آنها یکی از مواد مخدر استفاده می شود که در ارتباط با برنامه نویسی رایش مورد استفاده قرار گرفت تا او را بیشتر پذیرا. من نام آن را به خاطر ندارد. اثر مواد مخدر بود که آن را به شما خواهد “شاخی به عنوان جهنم” شدن.
همچنین euphoric در همان زمان؟
همچنین euphoric ، بله.
آیا او به خاطر برخوردار شدن از این تغییر دهنده صندلی از بیگانگان؟
نمونه آمدند از بیگانگان. فراتر از آن ما نامشخص است. این صندلی بود اساسا تقویت کننده ذهن. دولت که افراد دوره دیده در صندلی بنشینند و تولید thoughtforms ، خواهد بود که تقویت شده و منتقل می شود. آنها می توانند سیگنال را منتقل می شود و مردم در قبل از دولت ارگاسم که در آنها به برنامه نویسی پذیرا باشد. این کار بسیار خوبی برخوردار است و قابلیت های دیگر را در بر داشت. آنها دریافتند که می تواند در زمان کار کند. آنها به حال psychically فرد آموزش دیده در صندلی بنشینند و تولید thoughtform از گردبادی که متصل یدلایمخیرات 1947 و 1981. این دقیقا همان کاری را کردم — یک تونل زمان می تواند آنها را از طریق راه رفتن. بود یک سری از تلویزیون را در یک زمان تصویر کشیده است که این مفهوم نسبتا دقیق وجود دارد. این بود برخی از قابلیت های پیش از آن. آنها شروع به جلو و عقب رفتن در زمان. که در آخرین مرحله از پروژه ققنوس بود.
چه زمانی این ماشین زمان می رود؟
در حدود 1979 یا 1980 آن را به طور کامل عملیاتی شد. این فرستنده به حال انرژی کافی برای پیچ و تاب زمان و مکان. فردی در صندلی می توانست عملکرد گردبادی که در تولید به دلیل آنها نتوانستند به توانایی فنی لازم نیست که. اکنون می توانید آن را مکانیکی می شود تولید کردند. آنها متوجه چیزهای دیگر. آنها به حال این موضوع در برخی از صندلی موجود فکر می کنم ، و آن موجود را جامه عمل بخود پوشیدن. آنها فردی در صندلی به حال از همه حیوانات در نقطه Montauk شارژ به شهر فکر می کنم ، و این دقیقا همان کاری رخ داده است. آنها تقریبا به حال به دست گرفتن قدرت ایجاد می شود. مشکل این بود که آنها به حال آنچه که ایجاد شده فقط تا زمانی که تقویت کننده ذهن باقی ماندند در. جایی میان قدرت بود gigawatts و terrawatts. قدرت فوق العاده. گرداب می تواند قطر از حدود پنج مایل داشته باشد.
آیا می توانید توضیح این نگاه چه می خواهم؟
می خواهم به دنبال آن به یک تونل مارپیچ عجیب و غریب است که تا پایین طول کل آن روشن شد. شما که شروع به تحقیق در این چیزی راه برود و سپس به طور ناگهانی به شما می باشد را از آن کشیدند. آیا شما را از طریق آن راه رفتن نه به عنوان چنین. شما می شد بیشتر یا کمتر ، آن را از طریق رو. شما می تواند در هر کجای زمان و مکان.
چیزهایی را می تواند به شما بازگشت؟
بله.
آیا تا بحال به هر چیزی آورده؟
بله.
ممکن است توضیحات خود را در تونل به شما ادامه دهید؟
بله. دیوار جامد بودند اما fluted. تونل بود ، اما راست نمی شد نوع شکل در بطری بازکن.
اگر کسی قدرت را خاموش کرده ، ممکن است در قسمت زمان و فضا گیر خواهد بود؟
بله. شما گیر می شود وجود دارد.
آیا بسیاری از بچه های پایین تونل ‘آنها ارسال کنیم؟
بله ، ولی ما نمی دانیم که چه اهداف آنها قرار گرفتند. آنها از دست رفته بسیاری از کودکان و نوجوانان.
از آنجایی که یک حلقه دور زمان بین با این حال شما خود را در گذشته دور را از طریق این حال به آینده رفت وجود دارد ، همه چیز ثابت است؟
بله.
یکی از چیزهایی که اولین آنها ارسال شده است استخدام به جلو بود به حدود 6030 AD. این روند همیشه به همان نقطه. جایی در شهرستان رها شده که در آن مجسمه طلا جامد وجود داشته است. وقتی که آنها آمدند به آنها آنچه که خواسته شده بود را دیدم. این که آیا آنها انتظار برای یافتن پاسخ های مختلف از فردی به فرد نیست. آنها را به گرداب نگاه و اطمینان حاصل کنید که محیط زندگی قبل از خبر حمایت مردم است. آنها در زمان نمونه.
آیا آینده بالقوه است که مردم می توانستند به آن ارسال می شود؟
وقتی که شما این شماره را ارتباط با آینده است که به خط تبدیل به نقطه ی ثابت دارند.
آیا می توانم حال حاضر خود را عوض ارسال شده توسط کسی که به گذشته؟
بله. شما همچنین می توانید با فرستادن کسی که حاضر به آینده را تغییر دهید. تحت شرایط خاصی. دولتی است که با استفاده از ماشین آلات موجود ، زمان برای رفتن به جلو در خط زمان Montauk.
آیا شما اعلام کرد که در حال حاضر موجود نمی تواند تغییر کند چرا که زمان را از طریق حلقه های آینده و گذشته برقرار؟
بله. این بدان معناست که هر کس هر چه انجام شده است بین نقطه بسیار افراطی در گذشته و آینده آنها را انجام خواهد داد برای همیشه.
furthest کسی است که در آینده سفر چیست؟
10،000 AD.
بنابراین همه چیز در 10.000AD قفل شده است و تا زمانی است؟
بله. این واقعیت خواب مانند است. هیچ کس با برداشت تا در آینده ملموس فراتر از یدلایمخیرات 2012 AD. است یک دیوار وجود دارد بسیار ناگهانی با چیزی در طرف دیگر وجود دارد.
Prophecies از تغییرات صحبت می کنند و سپس در اطراف زمین.
عجیب است ، نه؟
آیا می توانم دو ساعت خود را به آینده و دیدار با خود شما پروژه؟
بله ، ولی خود را بسیار خطرناک است. کسی که راه رفته را به خارج از تونل فاز با کسی که می آید از انتهای دیگر. آیا این اتفاق می افتد. نتیجه این است که فرد تنها incinerates.
آیا او هرگز به شما بدهد در مورد سلاح های شما را به هر چیزی فرار منفی؟
آنها نمی مجبور به انجام این کار. گرداب می تواند مرتب به دنبال شخص ، به طوری که آنها را میتوانید آنها را در پشت در رفت و اگر هر چیزی اشتباه است. آنها می تواند آنها را در یک بیننده را ببینید.
از همین رو آنها به دست کار پورتال زمان. در یک مقطع به حال آنها وضعیت آنها بود که در آن هیولا “از نوع شناسه مخلوق” را از طریق آمد و رفت و همه را به وحشت استفاده میکند. آنها بسته فرستنده خاموش. موجودی خوردند افراد و تجهیزات. آنها مجبور به بازگشت و تعطیل واحد در فیلادلفیا به منظور مسدود کردن دستگاه در آینده به طوری که آنها می توانند این جانور در سال 1983 متوقف شود. این بود در تاریخ 12،1983. گرداب بر روی یدلایمخیرات 1943 اوت 12 تست قفل شده است و با تشکیل یک حلقه. همه این اتفاق افتاده چون کسی که فکر در ذهن اپراتور در صندلی کاشته برای تولید این مخلوق. این تلاش برای خرابکاری در این پروژه بود. بسیاری از مردم فکر پروژه خیلی دور رفته بود. زمانی که من برای آنها بین 1971 و 1983 1 مشغول به کار آنقدر خسته بود که من خانه از محل کار دریافت کنید. اما چیزی که آنها را انجام دهیم این است که وقتی ماموریت من بود بیش از آنها مرا به نقطه بازگشت به میلی ثانیه قبل از من را ترک کردند. آن را از یک منظر است که من هرگز به سمت چپ ظاهر می شود. البته ، پس از توقف کار من وجود دارد ، که همه متوقف شده است. آیا دلیل است که همه این چیزها اتفاق افتاده است؟
اگر شما برگردید به پایان آزمایش فیلادلفیا از آن را ، که شروع کسب و کار تمام شد ، می توان از راه دیدن است که چیزی که یک نیروی بالاتری از نوعی که در تنظیمات که کل آن نام وجود داشته است maneuvered بود… . است زیرا که هرگز از آن راه رخ داده بود ، مگر دو خرما 40 سال به جز مبهم کردن همزمان بین دو آزمایش : این پروژه به عنوان آزمایش فیلادلفیا ، پروژه و یا رنگین کمان ، در سال 1943 و پروژه Montauk در سال 1983 شناخته شده است.
اگر من ممکن است چیزی در اینجا بطور معترضه گفتن. نقطه است حدود دو سوم از راه تونل زمان پایین که در آن کسی است که از رفتن را از طریق تونل وجود دارد میبیند بزرگ “ضربت”. آگاهی فرد را برگ خودشان را. می باشد تمایل به دیدن چیزهایی در صورت گسترده تر وجود دارد. من مطمئن هستم بعضی از هوش وجود داشت وجود دارد. در نگاهی به تجربیات من ، من مطمئن هستم بعضی از هوش وجود داشت وجود دارد. من یک مشکل با به رسمیت شناختن آن را داشته باشد. اما چیزی که آنها سعی داشتند تا در Montauk انجام شد به ایجاد ثبات در فرایند ادراک را که بر صورت خارجی دادن از بدن اتفاق می افتد. آنها سعی داشتند تا آشکار است که به دلایلی. ما نمی دانیم که چه چیزی هدف آنان بود.
چه نقش بیگانگان در این که کل آن ، به غیر از نمونه اولیه صندلی آمپلی فایر روان بود؟
خواهد بود که بخش دیگری از این است که ما به نمی کردم نشده است.
بیایید نگاهی به آنچه در آزمایش فیلادلفیا را به لحاظ فنی شدم. این چیزی بود که شروع شده تمام این اتفاق می افتد. در ابتدا شروع به بازگشت در 1930 در شیکاگو به همراه سه نفر. دکتر جان Hutchinson پدر ، که دین از دانشگاه شیکاگو ، Nickola تسلا بود ، و دکتر Kurtenaur ، که فیزیکدان اتریشی است که در هیات در دانشگاه بود.
آنها تصمیم به انجام کاری با حدس و گمان در مورد مفهوم چیزها و افراد نامرئی می شود. در مورد این مطلب برای چندین سال مورد بحث قرار گرفته بود. آنها به هم و برخی تحقیقات در دانشگاه شیکاگو در حدود 1931 یا 1932 بود. در سال 1933 ، مؤسسهی مطالعات پیشرفته در پرینستون تشکیل شده بود و این پروژه وجود دارد در سال 1934 منتقل خواهد شد. یکی از این افراد در هیات در موسسه دکتر جان اریش فون نویمان ، که قرار بود از بوداپست مجارستان شد. او مدرک خود را در شیمی در سال 1925 و دکتری خود را کردم در ریاضیات در سال 1926. او در اروپا در حدود چهار سال آموخته و منتقل شده به ایالات متحده است. او در سطح تحصیلات تکمیلی به مدت سه سال آموزش داده و برای پیوستن به موسسه دعوت شده بود.
افراد دیگری که در موسسه شامل آلبرت انشتین ، که در آلمان در سال 1930 ترک کرد. او به موسسه فناوری کالیفرنیا برای سه سال رفتم و آنجا تدریس می شود و سپس به موسسه بر اساس دعوت نامه و پذیرش آنها شد. بسیاری از افراد دیگر نشان داد تا در آنجا به عنوان گذشت زمان در. پروژه در مورد یدلایمخیرات 1936 گسترش یافته است. در این فاصله ، تسلا مدیر پروژه منصوب شد. او یکی از دوستان رئيس جمهور فرانکلین روزولت ، که تسلا در سال 1917 ملاقات کرد زمانی که FDR وزیر نیروی دریایی بود. تسلا که در آن زمان خواسته شده بود به انجام این کار برای دولت برای تلاش های جنگی ، که او. او پذیرفته شده و مدیر پروژه ناپدیدی شد تا او در سال 1942 استعفا داد. در سال 1936 ، پس از مطالعه فشرده ، آنها تصمیم گرفتند که از آزمون های اولیه به کار خود. آنها به دست برخی از ناپدیدی بخشی. نیروی دریایی و هر کس دیگری به ادامه کار تشویق کرد ، و نیروی دریایی برای پول تحقیق می شوند.
دانشمندان شد آمدن به ایالات متحده آمریکا از آلمان تا سال 1939 ، هنگام جنگ با آلمان آغاز شد.
در سال 1940 ، پس از تحقیق با استفاده از روش تسلا ، آنها تصمیم گرفتند آنها را برای تست کامل در بروکلین نیروی دریایی محوطه آماده بودند. آنها یک کشتی کوچک و یک کشتی مناقصه ها و مزایده در هر طرف بود. یکی از کشتی را قدرت و از سوی دیگر عرضه درایو برای کویل. آنها به کشتی های تست کابل های tendered شد. ایده این بود که اگر چیزی را اشتباه رفت و آنها می توانند کابل و یا برش کشتی نزول آزمون. همه چیز کار می کرد و موفقیت پروژه اعلام شد.
نکته مهم در مورد آزمون یدلایمخیرات 1940 این است که هیچ کس در هیئت مدیره خودرو آزمون وجود داشته است. بود به شدت اجرا خشک ، بدون مردم. این به این دلیل بعد از آنچه رخ داده مهم است.
افراد دیگری که در هیئت مدیره آمد. توماس براون T. پروژه به دلیل از تجربه و تخصص خود را در اثر electrogravity پیوست. او وظیفه حل مشکل از معادن آلمان مغناطیسی که تحت تاثیر قرار بود نیروهای متفقین حمل و نقل و تلاش های نیروی دریایی. این منجر به یک پروژه موازی که درگیر استفاده از degaussing کویل و کابل را به منفجر شدن معادن در فاصله از کشتی.
نیروی دریایی چندین نفر می خواستند به نگه داشتن چشم در آزمون. که این است که چگونه درگیر شدم. نگهداری تفسیر فنی. بگذارید با ذکر Nickola تسلا.
در سال 1879 پدرش درگذشت و اولین سال خود را در دانشگاه به پایان رسید. او به ایالات متحده در سال 1884 بود. او بصیرت فوق العاده حسی. او پیشینه ایده آل شود. قبل از آمدن به ایالات متحده او رابرت اوپنهایمر ، که بعدها با توسعه بمب اتمی کار می کرد ، و دکتر دیوید هیلبرت ، ریاضیدان که ابداع معادلات هیلبرت برای فضایی که توصیف فضا یا چند واقعیت های متعدد ریاضی شناخته شده بود. این معادلات برای فضای چند بسیار مهم تبدیل شد در پروژه می باشد. دکتر فون نویمان هیلبرت در سال 1927 ملاقات کرد و حفظ بسیاری از آنچه او آموخته است. با این تصور ، فون نویمان توسعه سیستم های جدید دیگر از ریاضیات. فون نویمان به عنوان یکی از برجسته ترین ریاضیدانان این قرن در نظر گرفته شد. بعضی فکر می کنم وی از اینشتین بهتر بود. یکی دیگر از ریاضی مربوط میشود به دکتر جان لوینسون ، که در سال 1912 متولد شد. او در سال 1976 درگذشت. او سه کتاب در زمینه ریاضیات منتشر شده است. هیچ سابقه لوینسون دیگر خود را در هر جایی که من می توانم پیدا کردن وجود دارد. لوینسون توسعه به اصطلاح لوینسون معادلات ساعت. با وجود این همه پشت سر آنها ، به حال گروه تمام آنها مورد نیاز برای ادامه پروژه را با.
پس از آزمایش موفقیت آمیز یدلایمخیرات 1940 ، نیروی دریایی تصمیم گرفت تا پروژه را بودجه نا محدود و به طبقه بندی پروژه می باشد. در یدلایمخیرات 1941 دسامبر 5 من در سان فرانسیسکو بود و دولت آمد و گفت من که جنگ با ژاپن را ظرف 72 ساعت شروع و نیست که آنها مرا مورد نیاز به آنها کمک کند. در یدلایمخیرات 1942 ژانویه تا من در موسسه مطالعات پیشرفته به پایان رسید. تسلا کشتی و خدمه به او داده شد برای تست کامل اندازه. تسلا کردم کشتی جنگی. تسلا و فون نویمان در انجام برخی از کارها را قبول ندارند. تسلا اصرار داشت که آنها به زودی مشکل خیلی شدید با پرسنل. تسلا می خواست زمان بیشتری را ، اما نمی توانست نیروی دریایی به توافق برسند. تسلا ساخته شده اطلاعیه ها ، تناوبی در اواخر دهه 1930 و اوایل دهه 1940 درباره ما تماس با خود را با خاموش گونه های زمین. او در تماس با خارج ، که توافق کرده اند که مشکل را با مردم وجود داشت بود. تصمیم گرفت که به خرابکاری در این آزمون 1942 در تلاش برای متوقف کردن پروژه می باشد. او د – کوک تجهیزات پس هیچ چیزی به کار خود پرداخت. آزمون شکست خورده است. تسلا تبدیل شده و سپس پروژه را به فون نویمان یدلایمخیرات 1942 مارس و چپ در پروژه می باشد.
فون نویمان را به نیروی دریایی رفت و درخواست وقت برای تحصیل مشکل برای تعیین چه اشتباه رفته بود. فون نویمان تصمیم به ایجاد تغییرات در برخی از تجهیزات. او تصمیم میگیرد که او یک کشتی ویژه ای است که از زمین تا طراحی شد نیاز دارید. Eldridge انتخاب شد. تجهیزات به کشتی ساخته شده بود. همه آنها از تجهیزات در کشتی قرار داده است. یدلایمخیرات 1942 اکتبر وارد شده اند. آنها 33 داوطلب برای خدمه ، که پس از فارغ التحصیلی در دسامبر 1942 وارد انتخاب شده است. ما هنوز هم یک عکس از کلاس.
پس از کشتی از کار drydock بود آغاز شد. در ماه مه 1943 ، فون نویمان نصب ژنراتور سوم. هرگز آن را همزمان با دو نفر دیگر. این خارج از کنترل رفت و یک روز و zapped یکی از مردان است. فون نویمان بیرون کشیده ژنراتور سوم (نصب شده به دلیل تسلا فون نویمان از مشکل احتمالی با مردم قانع شده بودند) و رفت و برگشت به طرح اصلی. در اواسط ژوئن ، آزمایش های دریا کشتی بود. در تاریخ 22 ژوئیه 1943 ، آنها به حال تست. کشتی بین رادار و optically نامرئی. آنها کشف کردند افراد بسیار disoriented. خدمه نیروی دریایی کشیده خاموش و مشورت فون نویمان ، که درخواست زمان بیشتری دوباره آن را از نیروی دریایی. نیروی دریایی ، پس از مشورت با بالاتر یو پی اس ، اعلام کرد که قطره مرده بود در تاریخ 12th of August ، 1943. فون نویمان ، ابراز نگرانی او بود که زمان کافی نیست.
نیروی دریایی تصمیم گرفت که آن را می خواستم ناپدیدی رادار و نوری نیست ناپدیدی. تجهیزات دوباره توسط فون نویمان تغییر یافتهاست. August 12th وارد شده اند. ما چیزهایی می دانستند نه حق شد. تست آغاز شد و حدود یک دقیقه همه همه چیز درستی بود. رئوس مطالب کشتی می تواند در آب دیده می شود. بود و ناگهان از فلاش وجود ندارد آبی و کشتی به طور کامل ناپدید شدند. هیچ ارتباطی رادیویی ممکن شد. آن رفته بود. در حدود سه ساعت از آن آمد بازگشت. یکی از masts شکسته بود. برخی از پرسنل تا حدی در عرشه فولاد بود گنجانده شده است. صداها محو شدند در داخل و خارج. برخی به طور کامل ناپدید شدند. بسیاری از مجنون بود. خدمه نیروی دریایی استخراج شده و با به حرکت در چهار روز از جلسات تصمیم گرفت از آنچه راجع به مشکل انجام دهد. آنها تصمیم گرفته می شود وجود دارد یک آزمون دیگری در ادامه با اجرای خشک بدون پرسنل. انجام آنها با استفاده از اجرای خشک حدود 1000 متر از کابل متصل به یک کشتی. در اواخر اکتبر 1943 آزمون رخ داده است. کشتی ناپدید شد در حدود 20 دقیقه است. وقتی که بازگشت ، که آنها پیدا تجهیزات گم شده. کابینت دو فرستنده و یک ژنراتور گم شده بود. کابینه با صفر وقت ژنراتور مرجع دست نخورده بود. در آن جا ، محروم کشتی نیروی دریایی و پروژه متوقف شد. Eldridge خدمت در بیش از جنگ و در پایان جنگ به یونان روشن شد.
نکته مهم این است که دو تست شد که دقیقا 40 سال به جز به روز وجود داشت. این 40 سال جدایی در hyperspace شد. در حال حاضر ، زمین خود را تا به biorhythm که قله در یک چرخه 20 ساله در تاریخ 12th. این “تنها” اتفاق افتاد ، اوج و لینک اتصال را از طریق زمینه های زمین برای دو آزمایش های ارائه شده به زندان کردن در hyperspace. عابر پیاده در تلاش هستند به وسیلهی اگر آنها در طول این قله اتفاق می افتد.
کشتی به hyperspace کشیده شد. ما داخل کشتی شد و می دانست چیزی drastically اشتباه بود با تست. ما سعی در مسدود کردن آن را نخواهد داد اما تعطیل کردن. ما را در عرشه زد و بیش از jumped سمت کشتی. ما jumped اما تا دریا در تونل زمان که در Montauk ، لانگ آیلند در تاریخ به پایان رسید 12th ، 1983 پایان یافت. در شب. ما خیلی به سرعت و به پایین پله ها گرفته شده ، جایی که فون نویمان ما استقبال نشد. او با ما انتظار می رود. این بیت از یک شوک بود. ما فقط در سال 1943 شده بود و در حال حاضر ما در سال 1983 بودند در نظر فون نویمان به عنوان یک پیرمرد. او گفت که توقیف hyperspace وجود داشت و بود که ما از رفتن به عقب و مسدود کردن ژنراتورها در کشتی و یا شکاف hyperspace را نگه دارید و احتمالا افزایش قورت دادن سیاره. او منتظر بودند 40 سال برای ما می رسند.
Montauk ما خبر بازگشت و ما تجهیزات مربوطه را با محورهای smashed. کشتی را به نقطه اولیه خود بازگشت و در فاصله حدود سه ساعت بعد ، در زمان. از در یدلایمخیرات 1943 ، فون نویمان نمی دانست چه رخ داده است. او در سال 1943 تجهیزات زودتر بار بود که در آن او دمیده شده کامل ماشین زمان. آلمانی ها همچنین در مورد سفر به زمان کار بودند ، و به حال آن را در سال 1945 کار درست قبل از پایان جنگ. این همه موضوع ثبت شده است.
پس از نیروی دریایی تصمیم به تعطیل کردن پروژه در سال 1943 ، فون نویمان در پروژه بمب اتمی در لوس آلاموس ، کار فرستاده شده است که تا آن زمان بیش بود. در سال 1947 شد تغییرات عمده ای در وزارت دفاع وجود دارد. کسی که در ساختار جدید تصمیم به حفاری تا پروژه فیلادلفیا تا ببینیم آیا آنها می توانند دریابید که چه چیزی را اشتباه رفت. آنها خواسته فون نویمان را به “نگاهی دیگر نگاه” در پروژه می باشد. او موافقت کرد.
یکی دیگر از ماده وجود دارد. با شروع در باره August 6th 1943 ، بیش از کامپیوتر Eldridge در حدود شش روز ظاهر شد. آنها وجود دارد که در طول امتحان قرار گرفتند. به دنبال یکی از کامپیوتر تا به hyperspace با Eldridge sucked شد و آن را در تأسیسات زیرزمینی در Montauk در سال 1983 به پایان رسید. این دستگاه شامل یک شارژ کردن وجود دارد که برخی بیگانگان ساخته شده ما را به عقب برویم و برای نصب بر روی آنها ، همانطور که نمی خواست انسان به آن داشته باشد. ما نمی دانیم که آنها قرار گرفتند. Pruett در مورد تهاجم بیگانه نگران بود.
همچنین ، فون نویمان که توسط دولت خواسته شد به کمک می آیند و در سؤال از UFO در سال 1947 در آزتک سقوط. تصادف در یکی دیگر از آزتک ها حدود یک سال بعد رخ داده است. تصادف اولین خاکستریها و هیچ کدام بر روی آن جان سالم به در کرده بود. حداقل یک تصادف جان سالم به مستاجر دوم. سیستم های رادار غیر عمدی آورده پایین مهارت. رادار عمدا پس از آن مورد استفاده قرار گرفت تا بیگانگان کردم عاقلانه به آن. مستاجر از سقوط دوم شد خاکستری نیست ، و فون نویمان کردم که با آن صحبت کنید. فون نویمان آن چه خواسته به مشکلات ناپدیدی پاسخ می تواند باشد. او متوجه شدند که او مجبور بود به عقب برویم و انجام مشق شب خود را در متافیزیک. ماهیت مشکل این بود که پرسنل در کشتی بودند را به مرجع zerotime از کشتی نمی قفل شده است. انسان به طور معمول به عنوان مرجع زمان به نقطه قفل شده است و مفهوم ، صفر مرجع زمان است. زمان قفل جریان فردی به فرد اجازه می دهد تا در synch با سیستم تعامل امکان پذیر است بنابراین جریان.
قفل ساعت هستند شکننده است. همه قدرت از پروژه مختل زمان قفل از مردم در عرشه در کشتی. هنگامی که به کشتی در زمان آمد ، مردم نمی آمد آیا بازگشت به همان مرجع.
فون نویمان متوجه شدم که او یک کامپیوتر مورد نیاز ، و همچنین برخی از دانش متافیزیک به منظور قادر به قفل مرجع زمان مردم را به مرجع زمان از کشتی. او در سال 1950 برای کامپیوتر هدف ساخته شده است. این بود که در سال 1952 آماده نصب خواهد شد و آزمون در سال 1953 انجام شد که موفقیت آمیز بود. آنها نمی رفتن نه شناور شدن به فضا بود که آن را بیش از. در این مرحله ، نیروی دریایی لغو پروژه رنگینکمان و تغییر نام را به پروژه سیمرغ.
مقدار زیادی از اثرات منفی این پروژه رنگین کمان بود. برخی از آن منجر به کنترل ذهن برنامه های تحقیقاتی در این پروژه فونیکس. پژوهش ناپدیدی تکنولوژی تولید برخی از مخفیکاری و همچنین دیگر پروژه های بسیار طبقه بندی شده.
در سال 1983 ، آنها تصمیم به اعمال کنترل ذهن به همه شرکت کنندگان در این پروژه ها در تلاش برای سرپوش گذاشتن به آنها. آنها نیز شده است به حال کار بر روی یک پروژه : رگرسیون سن. در حال حاضر ، تسلا بازگشت در 1940 به توسعه تجهیزات است که می تواند از اعضای خدمه کمک آنها پس از زمان از دست رفته به دنبال قفل شده بود. دولت آن را به برنامه های توسعه یافته سن رگرسیون. این رگرسیون سن فیزیکی بود. شخص را برای خود حفظ حافظه آنها از سن بود.
نظریه تسلا بود که اگر شما در زمان زمان فردی – قفل و منتقل شد به جلو در آن زمان از شما را حذف پیری. این چیزی است که رخ داده است. بین 30 و 60 روز زمان برای بدن به تغییر کامل به مرجع زمان جدید است.
در حال حاضر ، برخی از این نام در فیلم تبدیل شده به نام آزمایش فیلادلفیا ، که در سال 1984 منتشر شد. دولت کردم که دستور توقیف نمایش در ایالات متحده آمریکا به مدت دو سال. آن را در سال 1986 لغو شد و آن را در نوار بود. من تو را دیدم این فیلم در سال 1988 ، کمک کرده و آن را بازگشت برخی از حافظه من در مورد این.
اولیه هر گونه نظر در مورد electromagnetics؟
خوب ، هستند بسیاری از جنبه های جالب است. است توضیح داده شده توسط اکثر نظریه وجود دارد. این میدان مغناطیسی فقط از propagates در 0.4 propagates میدان الکترومغناطیسی با سرعت در میدان الکتریکی نیست (با توجه به معادلات Maxwells) propagates در ارزش گذاری از ج – بی نهایت ، که بدان معنی است که آن را در سراسر جهان propagates بلافاصله. اگر کسانی شما را در درک روابط اساسی و چگونه آنها با انرژی بالاتر نظم و زمینه ها مانند زمینه های تانسور سولیتون و در هم بافتن ، سپس شما می توانید متوجه چگونگی هارد antigravity کار خواهند کرد. این یک واقعیت است که نظریه میدان واحد انیشتین توسط به پایان رسید و با توجه به دولت ایالات متحده است. آنها آن را دارند و آنها نمی خواهند کسی به آنها اطلاع داشته باشند. از آن هرگز برای عموم منتشر شد و در هر کتاب. این نوع از دانش به عنوان یک روش کنترل و بین دولت ها استفاده می شود. این مایه تاسف است. دولت قرار است به “برای مردم و توسط مردم”. این چیزی است که آن را در قانون اساسی می گوید. می خواستم بدانم وقتی که زمان آخرین دفعات بازدید : رئيس جمهور قانون اساسی؟
آن را خیلی دوست دارند بیشتر افرادی که درگیر هستند در پنهان کاری از دانشمندان وجود دارد به نظر می رسد. کجا هستند همه این افراد؟
هستند عوامل دولتی و سازمان های که در همه جا با نگه داشتن راز چیز نگران هستند وجود دارد. این روزها ، پنهان کاری است به برنامه های کاربردی از سخت افزار استفاده از سخت افزار خود. آن مانند آن را در نبود 1950 ’s. به عنوان مثال ، بسته بندی راهنمایی برای موشک Minuteman جدید اکس که برای نیروی هوایی توسط نورثروپ توسعه داده شد طبقه بندی نشده است. هیچ طبقه بندی در مدار وجود دارد و آن چنان دقیق بود که این می تواند به یک موشک را رها و آن را پایین دودکش پشته. از برنامه های کاربردی که قادر بود ، طبقهبندی میشوند.
نمی باشد. بسیاری از این باشد که در باز سمت چپ برای منحرف کردن آنچه که واقعا در رفتن؟
البته.
ظرفیت ناوگان گرانش پیشه وری ایالات متحده چیست؟
من نمی دانم. من می دانم که آنها کاملا ساخته شده تعدادی از آنها را.
قابلیت های این مهارت ها چه هستند؟
خوب ، هنگامی که فضانوردان ما برای اولین بار در ماه فرود آمد آنها در سال 1969 توسط ناوگان دیسک نشسته روی لبه دهانه استقبال قرار گرفتند. فضانوردان خواسته مافوق خود را در صورتی که در مورد این دیسک دانستند. آنها “گفته شد بله” ، که آنها دیسکهای آمریکا شدند. فضانوردان در عصبانی می شد به عنوان مردان روابط عمومی توسط دولت استفاده می شود.
چرا پول خرج زیادی بمب افکن مخفیکاری در زمانی که آنها از این تکنولوژی گرانش را برای سالهای زیادی بود؟
خوب ، این هواپیما ترکیبی از دو جنبه برای ناپدیدی. یکی از جنبه های مربوط به ساخت و ساز و پوشش اعمال شده به سطح. جنبه دیگر مربوط به نوع بسته ناپدیدی الکترونیکی است که نتیجه کار انجام شده در آزمایش فیلادلفیا سال پیش بود. همچنین ، حرکت دزدکی دارای سیستم درایو ثانویه است که بسیار پیشرفته و اجازه می دهد تا آن را به پرواز در فضا. معاون ناسا پذیرفت که این آمد راست خارج از تکنولوژی بیگانه. او این را به اعتراف عمومی است.
او؟
بله.
که از نظر ظاهری و موقعیت دولت جالب است با توجه به تکنولوژی های مخفیانه.
می شکند پنهان کاری در برنامه های دولت است که با شروع به نشان وجود دارد. بیشتر و بیشتر مردم اخذ کاملا با فعالیت های دولت و نگرش disgusted و آنها شروع به صحبت کنید.
شاید فاش کردن عمدی آن است.
این می تواند عمدی. حتی محمدجعفر – 12 در سال 1984 بود برای شکستن در مورد برخی اطلاعات به عموم در مورد همکاران و کامپیوتر. آنها تصمیم خود را در آن زمان آن را آزاد کند. جان کندی خواستار آن شدند که آنها آن را در عرض یک سال ساخته شد. او همچنین خواستار آن شدند که سازمان سیا خارج شدن از تجارت مواد مخدر. آنها او را به قتل.
آیا شما یافت نشد به مقاومت در برابر هر آنچه شما شده است با بیرون آمدن؟
شماره نیروی دریایی آرام نگه می دارد ، اما من گوش rumblings زیرزمینی که آنها قطعا در مورد آن خشنود نیست. به اصطلاح.. بند مربوط به شهادت “با این نسخهها کار به نفع من. آنها میدانند که من می دانم چرا که می توانند من دست نزنید. اگر این کار را می دانند که وجود خواهد داشت که مشکلات واقعی در زمان و فضا به دلیل آن است. وجود دارد که دو نفر از ما که در برگزاری برخی از عوامل ثبات و اگر چیزی برای هر کدام از ما انجام می شود ، می تواند وجود داشته باشد در پاره hyperspace. واقعیت کل سیستم تغییر خواهد کرد. من به شما به عنوان یکی بدهید به آنچه که آن را به احتمال زیاد تغییر جهت به حدس زد : ما برنده جنگ جهانی دوم توسط یک حاشیه باریک. فن آوری آلمان راه از ما جلوتر بود و اگر جنگ دیگری در 30 روز آلمانی ها آن را می برد رفته بود. آنها در تولید سلاح های فوق العاده است که آنها آماده بودند تا استفاده کرده است. آنها پس از جنگ به پیروزی نزدیک که چرچیل و FDR واقعا درباره آن نگران بودند و اگر نوبت کاری سیستم ، می تواند به واقعیت موازی که در آن آلمانی ها برنده جنگ تغییر مکان.
به همین دلیل است که دولت جرات نمی کند کشتن یا از شما؟
محفوظ است. به خاطر آنچه که ما در درگیر شدند ، ممکن است سیستم تمام واقعیت ما را بخطر انداختن.
آیا می توانید توضیح دهید که چگونه با این نسخهها کار زمان حلقه بسته؟
خوب ، یکی از مشکلاتی که تا به توسعه این است که هنگامی که شما در طول زمان به شما نمی توانم بیایم بازگشت به نقطه دقیق مبدا سفر می کند. این موضوع باید دیرتر از زمانی که شما را ترک کردند. اگر شما بودند تا دوباره به نقطه دقیق که در آن به شما کردن شما را در همان نقطه دو بار در طول عمر خود را خواهد گرفت و خواهد بود وجود دارد یک مشکل بسیار جدی است.
آیا حافظه من در مورد بعضی از تاریخهای درگیر با توسعه کنترل ذهن الکترونیکی در ایالات متحده آمریکا نیروی تازه دادن به شما؟
آزمایش های کنترل ذهن در مورد یدلایمخیرات 1969 Montauk منتقل شدند. مرحله سخت افزار از برخی از آزمایش های بعد شروع کرد در مورد 1975 ؛ به ایجاد تغییر در تجهیزات فرستنده سلوی بود در مورد یدلایمخیرات 1973 دستور داد.
ITT پیمانکار اصلی و فرعی و بخشهایی از قرارداد قرارداد خارج شد. بسیاری از قراردادها به شرکت های در لانگ آیلند اهدا شد.
پس چه بود در واقع آنها ثابت کنیم که می تواند آنها را هنگامی که آزمایش قرار گرفتند بیش از؟
اما چیزی که آنها اساسا ثابت کرد که میتوانستند انجام دهند این بود که آنها می توانند یک فرد که آنها به حال امضا “” برای کنترل. این طرح که به فرد منحصر به فرد است می تواند به برنامه کامپیوتری برای انتقال دهنده قرار گیرند. دستور دوم طول موج می شود منتقل کرده است که میرایی و پایین تاثیر می گذارد که ذهن افراد به طور مستقیم. می تواند وجود داشته باشد فرمان را به هر چیزی متمرکز در فرد. هنگامی که یک دستگاهی است که این اصل در یک مقیاس گسترده ای مصور ساخته شد. پیام ذهنی خارج قرار گرفت که اگر کسی شنیده پیام آنها را به تماس شماره تلفن خاص. بیش از 600 تماس گرفت از سراسر ساحل شرق تمام راه را به پایین فلوریدا می شود. کار می کند.
که جالب است. یک شخص که به تماس های خود را پروردگار Mattreya که می گوید که او مسیح را به زمین بازگشت ؛ که هنگامی که لینک را با فشار های بین المللی او خواهد شد یک پیام وابسته به دورهم اندیشی به کل سیاره را به زبان خود ارسال و آنها را از آن بشنوند وجود دارد. آنها همچنین اتفاق یک تصویر بصری دریافت خواهید کرد. بنابراین.. آنها که فن آوری؟
بله. فقط امضا indivdual وجود ندارد. ’sامضا نژادی وجود دارد و همچنین سیگنال جهانی برای نژاد بشر است. دولت استفاده از هر سه نفر به مقصد خاص. آنها همچنین پیام های انجام شده در گروه هدف یک گروه خاص نژادی یا قومی. که رایج است. در بوستون و نیویورک بودند انجام آزمایش های کنترل در حالت “” در شهرستانها. انتقال تصویر مورد استفاده قرار دیگر وجود داشته باشد ، اما نشانی از تکنولوژی.
آیا افراد درک کردن هدف ها چه هستند دریافت تا فکر خود را؟
بله.
آیا دفاع در برابر که؟
بله و نه. از لحاظ تئوری نه. این همان چیزی است که دولت بستگی دارد. عملا در صحبت کردن ، آنها می توانند هر کس نمی کنید ، چرا که برخی از این افراد به طور طبیعی مقاوم هستند ، بسته به سطح توسعه آنها از روحی و روانی. شاید 5 ٪ از جمعیت را به این نشانه ها پاسخ ندهید. اگر آنها دریافت 95 ٪ پوشش ، آنها امر اهمیتی نمی دهند که حدود 5 ٪. این چیزی است که آنها جوخه های ضد شورش و اردوگاه های کار اجباری برای. هیچ دفاعی مگر اینکه شما می توانید با آن سیگنال تداخل وجود دارد. برخی از افراد فقط انجام واکنش نمی شوند.
بنابراین انتقال سیگنال فکر می کردند؟
هنوز دقیقا. اگر شما از EEG گذاشته شد ، شما را الگوی خاصی از پاسخ های الکتریکی نمایشگاه. این می تواند ثبت و آنها را به شما منحصر به فرد هستند. می توان آن را ضبط و ذخیره شده و تکرار در کامپیوتر است. اگر آنها بتوانند خود را آرانای / طرح ام دی ان ای آنها بیش از حد دارید؟ — برای زندگی تکرار.
شما در مورد اردوگاه های کار اجباری ذکر شده؟
بله. آنها در سراسر ایالات متحده است. سه در آریزونا به تنهایی وجود دارد.
از همین رو آنها می تواند ما را به نقطه کنترل که در آن ما تنها دست خواهید بیش از اسلحه ما چیست؟
این چیزی است که آنها امیدواریم. این در مورد نحوه موثر این تجهیزات می شود ، چگونه به خوبی نصب شده است ، در همه جا ، یا نه و اینکه آیا مردم می توانند در این stuff از سر و گوش آب و رندر بستگی دارد آن را باطل قبل از آن زمان فرا میرسد.
چگونه در مورد ایده تقابل وجدان اخلاقی و آنچه که می گوید شما فرمان ذهنی انجام دهید؟
شما این اختیار نداشته باشد ، می بایست مانند آن را می گوید که راه اندازی تجهیزات است — اگر شما آگاه نیست به اندازه کافی برای ساختن یک اتصال آن است که فکر شما نیست. این کار نفی نمی انتخاب ، آن را تنها در impluse قوی یا دستور نهاد. کسانی که پاسخ داده شده توسط تلفنی که شماره نداشت فکر آنچه رفت و سر خود را از طریق. بعضی از این نیازی به پیش شرط الگوی پاسخ.
امکان انجام این کار آنها را بیش از رسانه ها ، مانند تلویزیون و رادیو؟
البته.
شما پیشنهاد دولت به فساد absoulte.
کاملا صحیح. فساد برنامه ریزی شده.
با استفاده از این نوع تکنولوژی ، چرا که نیاز به اردوگاه های کار اجباری؟
از آنجا که همواره وجود دارد افرادی را که به مقاوم است.
من فکر می کنم که آنها به آنها ، آنها را نابود قفل کردن. گام اول اردوگاه های کار ، جایی که شما می توانید آنها را راحت تر هندل ، سپس شما می توانید آنها را کلا حذف شده است. شما نمی برو پایین همه خیابانها تیرباران کردن. هنگامی که شما در اردوگاه های کار هستید ، از شما درهم شکستن روحی. آنها کارشناسان در آن.
ما فکر می کنیم آنها در حمل و نقل guillotines وجود دارد برای افرادی که کار منطبق نیست. آنها به دنبال یک نیروی کار برده. این چیزی است که منابع انسانی در حدود 4079 که در کنگره در حال حاضر. این باعث بوجود آمدن یک نیروی کار برده در نظام زندان ، که متعلق به بخش خصوصی خواهد بود. ایالات متحده خواهد هزینه زندان خصوصی در جهت قرار دادن زندانی خود را در آنجا پرداخت.
بله.
چه هستند برخی از پروژه های دیگر که مربوط به ظرفیت عملیاتی در درون جناح ایالات متحده دولت و شرکت های بزرگ برای اداره و کنترل جمعیت؟
خوب بین 1977 و 1978 یک پروژه به نام Dreamscan آمد در خط. در سال 1979 ، متوقف شد. هدف از این پروژه به دست آوردن توانایی های فنی را وارد کنید تا به ذهن افراد در حالت خواب و باعث مرگ او. بود یک فیلم به نام Dreamscape که نشان داد آنچه که کشف آنها میتوانستند انجام دهند وجود دارد. این پروژه توسط دولت مخفی شده است را اجرا و مدیریت توسط NSA. هدف از این پروژه بود که برای ترور به معنی پنهانی ارائه می کنند. رئيس جمهور کارتر در مورد آن را در بر داشت و آن را به حال متوقف شده است. سخت افزاری است و هنوز دست نخورده در انبار. شده اند وجود دارد تلاش برای آن قرار دادم در بازگشت خط به عملیات های اطلاعاتی مختلف ، که برخی از آنها به درگیری در گفت و operatives Ŧ.
چه چیز دیگری؟
در حدود سال 1987 ، یک پروژه به نام Moonscan آغاز شده است. آن را به یدلایمخیرات 1989 به طول انجامید و موقعیت تجهیزات کنترل ذهن در ماه برای استفاده در جمعیت زمین شرکت کنید. فناوری اطلاعات ، مانند دیگران ، تا به ارتباط واضح به فعالیت های منفی بیگانگان.
چه کسی پخش میشد که یکی؟
آن توسط سازمان مدیریت بود به نام هوابرد ساز آزمایشگاهها (AIL) ، که از پروژه های دیگر در زیر بال خود را پنهان کرده بود. در آن زمان ، AIL توسط شرکت Eaton را اداره میکرد. در حال حاضر توسط وزارت دفاع در سال 1988 به عنوان اداره می شود. سه شاخه از AIL : پنهان ، تجاری ، و دفاع وجود دارد.
هر گونه برنامه ها کنترل ذهن دیگر که شما می توانید اشاره؟
پروژهای به نام Mindwreaker که فلج ذهن اجازه می دهد وجود دارد. بیگانگان به شدت با آن پروژه شرکت داشته اند. آن تولید سلاح های عصبی چند که بعضی از آنها در مورد استفاده قرار می ب – 1 بمب افکن ، که نیز حاوی مقدار زیادی از فن آوری خارجی. در زمان های مختلف گونه های بیگانه آمده و خارج از AIL رفت. یک گروه بود به نام کودکستانی گروه ، که برای کوتاه Kondrashkin وجود نداشت. آنها دارای پوست رنگ پریده بود که ته رنگ کمی مایل به سبز و تقریبا هیچ مو. نگاه انسانی آنها ، و به حال خود را به سفید پوست و wigs بپوشند. آنها شده اند و گهگاه با پروژه های مخفیانه از سال 1940 درگیر است.
از کجا تا به AIL واقع شده است؟
اصل سنت قضایی در نیویورک ، در Farmingdale ، گوزن پارک و لانگ آیلند.
وضعیت فعلی AIL چیست؟
خب.. پروژه های در جریان قرار گرفتند و هشت در AIL که همچنین باید با گسترش تسلیحات در برابر بیگانگان انجام وجود دارد. در سال 1989 گروه جبار را کشف و تخریب این پروژه ها. فقط می توانید آن را به عهده گرفت AIL می شود که هنوز هم در مناطق دیگر توابع.
چه می رود در پژوهش های دیگر در لانگ آیلند؟
پژوهش در تسلیحات عددی مانند است که نابود چلنجر.
من فکر کردم چلنجر توسط روس ها با استفاده از سلاح های عددی نابود شد؟
شماره روس ها بود کار نیست که. چیز عجیب و غریب با حوادث تا آنجا که به روس ها بودند نگران آن بود که کشتی های آنها در مورد 150 مایل در دریا بیرون کشیده قبل از آن رخ داده است. آنها علت مستقیم ، که سلاح عددی که آنها سعی داشتند تا در مدار زمین قرار داده و آزمون نداشت. انباشته شدن این اتهام در حالی که چلنجر که قرار بود تا از طریق اتمسفر و روشن خود را در. این چیزی است که نابود چلنجر. ممکن است عمدی بوده اند.
چه قدرت نهایی در پشت پروژه های ققنوس چه بود؟
در نهایت ، کل آن توسط گروه شکارچی دستکاری شده است. انتظار آن بود که می تواند کنترل ذهن به بیش از توده مردم در سال 1990 — بدون یدلایمخیرات 1994 و یا دیرتر از یدلایمخیرات 1995 را استفاده کنید. آنها همچنین در کارهای ژنتیکی است که در آن آنها را تغییر دهید. اسپرم و تخمک انسان را تا سر حد خواهد شد که همه فرزندان دورگه با ویژگی های جدید تولید کند. انسان ها ایجاد خواهد شد و ماته کودکان مبتلا به ژنتیک بیگانه. که یک قدم فراتر از سناریو ربودن متوسط است. هستند چیزهای دیگر اتفاق می افتد با نژاد بشر وجود دارد.
چگونه؟
از آنجایی که اجزای سازنده یدلایمخیرات 1947 ، وجود داشته اند از نژاد 6th incarnating بر روی این سیاره. 5th نژاد آریایی بود. 6th نژاد انسان ها هستند 100 ٪ وابسته به دورهم اندیشی — دولت های مخفی و گروه شکارچی از آنها به عنوان یک تهدید می بیند. آنها آگاه شده ام از آن را از سال 1942.
نبود در مورد فیلم وجود دارد که چیزی شبیه به سال قبل؟
بله. من به نام به یاد داشته باشید ، بلکه آن را در سال 1982 بود. در این فیلم ، دارویی است که بچه ها ساخته شده که 100 ٪ وابسته به دورهم اندیشی شد وجود دارد. این نوع از چیزی است در واقع رخ داده است. شد یک شرکت کانادایی بود که تولید مواد مخدر که معلوم شد فقط برای انجام وجود دارد که. این بود بین 1946 و 1947. آن را از بازار بلافاصله حذف شد ، اگر چه استفاده از آن ادامه دارد بخش خصوصی. در این فیلم ، دولت به حال راهی برای استفاده از electromagnetics به منفجر شدن افراد سر به خلاص شدن از شر آنها.
نظر می رسد که چیزی که در آنها mught توسعه Montauk.
این کار ، آن را نمی کند؟
وضعیت فعلی را با بیگانگان چیست؟
مخلوط شده و تا حدودی اشتباه می شود. شده است وجود دارد رفتن زیادی در سراسر کره زمین. در ماه سپتامبر و یدلایمخیرات 1990 اکتبر یک گروه فضایی از برخی از ابعاد دیگری که در تلاش برای حمله کردن وجود دارد این سیاره بود. پایین همه آنها در زمان صفر و زمان و ژنراتور در سراسر کشور است. FAA به ویژه تحت تاثیر قرار گرفت. گروه سرکش شده توسط گونه های دیگر متوقف شد. برای سال های بسیاری ، برخی از جناح از گروه شکارچی در گرو یک حلقه از ماهواره های بیگانه را که توابع حفظ زندگی. کسانی که در نوامبر سال 1990 گروه همان محو شدند.
بنابراین نیروهای مثبت هستند از نور وجود دارد که به دنبال موازنه منفی این فعالیت ها توسط گروه شکارچی وجود دارد؟
بله. من در هستم آزادی نیست که به شما بگوید هویت خود را.
آیا فکر می کنید که این گروه به کسانی که پرواز بیش از سیلوهای نظامی هسته ای و فوری مربوط به کلاهک های غیر عملی است؟
من نمی دانم اگر آنها شرکت داشته اند ، اگر چه من نتوانستم بپرسید. جدول کلمات متقاطع هسته ای چیز دیگری که در سطح فرهنگی است. ایده از جنگ اتمی ، مدت زمان طولانی مدتها پیش توسط همه قدرت های بزرگ بر روی زمین حذف شده است. تهدید هسته ای و زمستان این واقعیت است که شما می توانید دستگاه های دو هسته ای منفجر نشده بیش از حد نزدیک هم در زمان آنها را مانع از انجام آن. من فکر می کنم بسیاری از مردم آگاه باشید که همان نیروهایی است که کنترل امروز ایالات متحد است که در پشتیبانی از نیروهای همان buildup از آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی و جنگ جهانی دوم برای تنظیم و ویتنام. عمومی بوده است به دروغ در زمینه های بسیاری را از اوایل دهه 1930 است که آنها نمی دانند چه خبر است. اکثر مردم هنوز هم فکر می کنم که کنگره و رئیس جمهور اجرای کشور و آنها که حقوق اساسی.
چگونه در مورد برخی از فن آوری جالب اسپین آف از آزمایش فیلادلفیا؟
خوب ، هستند بسیاری از آنها را در استفاده توسط سازمان سیا و NSA ، و همچنین سایر شرکت ها و سازمان های دولتی وجود دارد. یک واحد قابل حمل است که می تواند فرد نامرئی رندر وجود دارد. NSA شناخته شده است به استفاده از آن بر اساس نسبتا منظم. همچنین بر اساس پژوهش سازمان UFO اعتقاد بر این است که مخفیانه به آنها داشته باشد؟
و آنچه که خواهد بود؟
خوب ، خود را فوق العاده محرمانه سازمان بین المللی است که توسط تمام دولت های عمده تمویل شده است. انجام این پژوهش در زمینه بیگانگان و فن آوری خارجی ، عملیات coverup ، و همچنین نشانی از جاسوسی. گروه منفی گرا در نظر گرفته شده است و به هیچ ویژگی مثبت در رابطه با انسان های دیگر. است به نام اتحاد بین المللی هوا و فضا.
چگونه آن را در سلسله مراتب فرماندهی و کنترل مناسب؟
آن را به وصل شده محمدجعفر – 12 ، اعتقاد بر این است که به توسط کیسینجر در این زمان وجود داشته باشد به رهبری. همچنین به چیفس ستاد مشترک و رئیس جمهور متصل می شود. واحد AIL نوع نیز به گروه محمدجعفر متصل می شود.
من شنیدم یک نوار از رابرت گدا ، به عنوان مثال : گرم و دانشمند و سایر افرادی است که نشان می دهد که بالاترین سطح ترخیص کالا از گمرک فوق العاده است. این است که آن را؟
نیز وجود دارد سیاه ترخیص کالا از گمرک قرار دارد.
ایمپلنت ها چه با کسانی که در حوزه های اندکی که درگیر است؟
کسانی که دستگاه ها در حدود اندازه 3mm. آنها نامیده می شود. SBMCD ، یا کروی مانیتورینگ زیستی و دستگاه های کنترل. آنها نمایندگی پردازنده organically افزایش synaptid شده توسط پوزیترون جریان کوچک است که کنترل و یا mimics توابع درون سیستم عصبی انسان را با خرد است که رله عمل مغز و یا الگوهای تکراری تحولات دائمی هسته سلول.
داستان واقعی پشت ویلهلم رایش چیست؟
اغلب افراد مبتلا به کار Reichs درخشان با bions آشنا هستند ، تغییر آب و هوا ، biopathy سرطان و وسایل دیگر. کار Reichs تا به مورد علاقه برای برخی از زمان به آژانس امنیت ملی شده است ، و آن را شامل این واقعیت است که زمانی که یک فرد الکترونیکی از پیش در حفظ دولت orgastic در سیستم عصبی خود را ، نزد دروازه ذهن باز برای کنترل ذهن را نگه دارید . این سری ترین کار او است ، تا آنجا که برنامه های درگیر هستند. تماس با Reichs با گونه های بیگانه ، اکتشافها ، خود را در مورد انرژی زندگی و سرطان ، و ذهن کنترل برنامه های کاربردی برخی از دلایلی که او کشته شد. این دانش با دانش های دیگر ترکیب شد ، که برخی از آن بیگانه در طبیعت ، و یا یکپارچه را به کار در پروژه های Montauk و پس از آن مخفیانه به درون واژگون سازی کردن مردم ایالات متحده و جهان تحت شکارچی مبتنی بر سیستم.
برخی از راه آنها قرار داده مردم را به این دولت چه کسانی هستند؟
خب ، آیا این دستگاه وجود دارد. هر مرکز روانی آنها را به همراه دارد. برای مرد ، آنها الکترودهای متصل به پنج نقطه در بدن (آنچه شما می توانید یکی از آن نقاط می باشد) و روشن دستگاه در حدس زد. این فرد می سازد برنامه نویسی واقعا آسان است. بی راهه است ، اما انسانی بسیار بیشتری نسبت به درمان electroshock قدیمی. چیزی است که از این وسیله برای کنترل استفاده می شود به جای در راه است که ممکن است فرد بهره مند شوند.
چه در مورد آزمایش فیلادلفیا را به بیگانگان مرتبط؟
آزمایش فیلادلفیا در عمل بیگانه نبوده ، تا چنین است ، اما آنچه که مجموعه ای به بالا بود تاریخ ، یدلایمخیرات 1943 اوت 12 ، به دلیل آن بود که به پروژه سیمرغ باشد در یدلایمخیرات 1983 اوت 12 بسته شده است. تاریخ های نفوذ بیگانه برپا شد به منظور ایجاد سوراخ در سال 40 در hyperspace که از طریق آن تعداد زیادی از نیرنگ بیگانه می تواند این بعد را وارد کنید. این کار می کرد ، اما چندان دوام نیافت به اندازه کافی در اختیار بیگانگان سود حداکثر سناریو. سفارش برای تاریخ از یک مرد در کاخ سفید بود که در جنبه های خاصی از کارگردانی پروژه است.
این مرد یکی از کودکستانی گروه شد و به رهبری چه پسی – پارسیان نامیده شد. این مداخله خارجی شده است. این را تهاجم اصلی از کهکشان های مختلف برنامه ریزی شد.
چگونه در مورد انواع دیگر از بیگانگان که در شرکت داشته اند؟
بسیاری از دیگر گروه های بیگانه در اطراف ، از جمله آنهایی که خود را در hyperspace بود sucked حمل ، ناظران از آنچه که قرار بود در تاریخ است ، نه شرکت کنندگان قرار گرفتند. فراتر از این واقعیت آشکار است که رعایت آنها برای خود بودند ، اطلاعات کافی برای تعیین اینکه آیا آنها را برای هر کس دیگر مشاهده شد وجود دارد.
چه در مورد کشتی بیگانه ، دوباره ، که در زیر زمین Montauk به دام افتاده بود؟
من قسمتی از گروه که منحل شد. چه درگیر است این است که شما باید دریابید که چگونه همه چیز را با هم می رود. شما باید برای خواندن دفترچه های راهنمای خود را… شد هفت کارکنان آن کشتی وجود دارد ؛ چهار نفر از آنها را نمی توانست با ما صحبت کند. در نهایت ، سه تن از آنها بود ، و ما زبان خود را یاد گرفته و deciphered کتابچه های راهنمای خود در مورد ساخت و ساز و تعمیر و نگهداری از کشتی…
آنها خاکستریها نیست؟
آنها در مورد شماره 6 فوت 5 اینچ بلند قد بودند. آنها اساسا انسان در ظاهر شدند. آنها دارای پوست چرمی تیره. آنها مو نداشت. از کجا از آنها به ما مطمئن شدند نمی آمد. ما حتی نمی دانند که چرا آنها وجود دارد ، شاید به جز آزمون در یدلایمخیرات 1943 اوت 12 کنترل نمود. هنگامی که کشتی در سال 1983 ظاهر شد زیرزمینی ، ما در ابتدا به عنوان نگران بودند که آیا به این کشتی به نمایندگی نوعی انسان نقطه “” برای تهاجم به نوعی.
هر نوع اسلحه وجود داشته است که در داخل هواپیما؟
هنوز که من به یاد داشته باشید. کشتی زیادی از دستگاه های عجیب بر روی آن کرده بود. ما زمان زیادی را صرف نظر stuff. ما در زمان خاموش بخشی از پانل کنترل ، تجهیزات و ارتباطات است. ما تصمیم خود را لمس نیروگاه اصلی چون ما فکر ممکن است منفجر کردن اگر ما با آن fooled. ما در سمت چپ واحد پردازش مواد غذایی سالم. کشتی درایو سیستم قرار گرفتند حذف خواهند شد. بسیاری از کشتی محروم شد پایین سمت راست به پوسته. این راه است که باقی مانده بود.
چرا که تهاجم آنها مشکوک؟
Idon’t دانند ، به جز وجود داشته اند که از گروه های بسیاری را در طول سال ها تلاش به این سیاره هجوم. یکی از شگفتی های همین دلیل آنها می خواهند با توپ و گل این فن آوری عقب مانده خود را خسته.
جان لیر نشان می دهد که نژاد بشر را نشان استخر ژن.
این یکی از امکان خوبی است. یکی دیگر ، و من این را از منابع من نمی توانم در این لحظه ای آشکار است که اکثر آنها به دنبال عناصر خاکی کمیاب است برخی از آنها ظاهرا در جای دیگر نمی توانید پیدا کنید.
رابرت جذامی ذکر است که کتاب شامل تاریخچه زمین را گرفته و آن را که گفت که انسان ها را به عنوان ظروف.. برای نفس ارجاع شده بودند “و روح است که می تواند در معامله می شود چیزی مثل یک سیستم داد و ستد کالا.
بیگانگان هستند آن را انجام تمام زمان.
آنها معامله در نفس؟
بله. آنها با ما shuffling در اطراف ما بودند مثل گاو به آنها.
املاک. چه چیزی شما را از مفهوم فکر می کنم که به عنوان به انسان اعمال؟
خب ، آن به ذکر است که نژادهای مختلف در نظر انسان ها در بعضی از روش های مشابه به آن. چه این جسم و یا روح است که در نظر گرفته مال ، من نمی دانم. به نظر می رسد که آنها نگران بیشتری را با بدن ، ژنتیک و توانایی های ذهن انسان است. توانایی های ذهن انسان است ، عملا نا محدود. fascinates که برخی از گونه ها.
کسانی که بیگانگان بودند که در آن کشتی. از آنها چه شد؟
خارج از هفت ، چهار بود و سه بحث نیست آیا صحبت کردن با ما. به دنبال یکی از گروه بود که به بحث ما نبود معلوم ، کاپیتان کشتی. او در نهایت به قتل سه که به بحث ما بود. چهار بیگانگان باقی مانده را به “عمق یخ” قرار داده شده توسط افرادی که در حال اجرا در زیر زمین Montauk شد. من هیچ تصوری آنچه که با سه تن دیگر از اجساد بود.
چه اتفاقی افتاد؟ به سادگی؟
هنوز وجود دارد ، تا آنجا که من اطلاع دارم. این یک رنگی و طلا در مورد بشقاب شصت پا در قطر شد. آن را به حال متورم شدن در هر دو بالا و پایین.
در یکی از آثار لیندا Moulton هاو ’sورود آنها به حال از این نوع نوشتن بیگانه. بودند تا بحال قادر به تعیین زبان آنها استفاده می شود؟
آنها با استفاده از زبان بود که ظاهرا از خاکستریها. نماد که خاکستریها استفاده زیادی نماد همان کمیسیون سه جانبه استفاده می شده است.
چقدر بزرگ است زیرزمینی در Montauk؟
آن بسیار بزرگ است. آن را برای گسترش مایل ، به خصوص 5th 6th و سطوح. تقریبا همه از آن در اواخر دهه 1920 و اوایل 1930 ساخته شد. ما را به یکی از مردانی که یکی از پیمانکاران که از آن ساخته شده بود صحبت کردیم. آن را در دستور دولت بلافاصله پس از افسردگی ساخته شده بود آغاز شده است. آن را در شش سطح ساخته شده است. آنها پوشش داده شده بالا با بیش از زمین است. آن شناخته شده به صورت محلی به عنوان “تپه”. پایه آن بزرگ باشد. ممکن است هنوز وجود داشته باشد بعضی از استفاده از آن. بسیاری از آن تعطیل است. تا به قدرت شده است در مدت دو سال در حال حاضر ، تک فاز 220 ولت. آسانسور مورد استفاده قرار فرار در سه فاز 440 ولت ، و در نه است که تبدیل شده است ، احتمالا به خاطر آنها گذارند همه با دهانه های اصلی و شفت آسانسور با بتن می باشد.
چگونه بسیاری از گونه های مختلف شما را از بیگانگان آگاه هستند؟
خوب ، خاکستریها نیست بخشی از Montauk شد. با توافق آنها رفت و هرگز وجود ندارد. از گروه های بودند که بخشی از آن را داشتند ، مانند گروه که نام خود را Leverons وجود دارد. بودند کسانی که از قلب عقرب شدند که ناظران تنها وجود دارد. آنها مانند انسان ها مراقبت می کند. بودند از اعضای گروه شکارچی وجود دارد گاهی اوقات وجود دارد. کودکستانی به حال برخی از گروه ارتباط با محل ، اما من شخصا هر کدام از آنها را دیدم هرگز وجود ندارد. در نهایت ، قرار گرفتند که ساکنان کشتی که شد اسیر وجود دارد. کنفدراسیون شکارچی شامل بسیاری از گروهها ، از جمله Leverons.
گروه شکارچی است ظاهرا در جنگ با یک گروه به نام الوهیم. آیا می توان گفت که درست است؟
بله. این اتفاق می افتد. گروه الوهیم نژاد بسیار قدیمی است ، شاید قدیمی ترین در جهان. حداقل خود ما از قدیمی ترین دانند.
آیا گونه خاصی است که بزرگ ترین کنترل بیشتری بر روی انسانها؟
گروه شکارچی. آنها weasels در زمینه دستکاری که همه ، از جمله خاکستریها. گروه شکارچی شامل گونه های مختلف خزنده.
بود صفر ژنراتور زمان از منابع بیگانه؟
شماره تسلا ساخته صفر ژنراتور وقت در سال 1920 است. آن ارائه شده بسیار اساسی مرجع زمان است که در واقع به مرکز کهکشان ما بسته شده است. به همین دلیل است که اسمش را زمان صفر ژنراتور. قفل به تجهیزات است که تنها راه شما می توانید برخی از این تابع مولد بالاتر به کار دریافت کنید.
بیگانگان استفاده از کریستالهای کاملا بیتی.
بله. کریستال می تواند ذخیره و زیر و بم کردن مقدار زیادی از انرژی هستند. شد کریستال در کشتی بیگانه است که تا در Montauk به پایان رسید که در حدود 18 اینچ طولانی بود وجود دارد. جناح دیگر از گروه بیگانه ظاهر شد در یکی از تونل سمت خارج تونل اصلی و اسیر زمان چند تن از ما ، و نه اجازه خواهد مگر اینکه یکی از ما به ما رفت و برگشت و کریستال کردم که برای آنها. ما در هیچ. مشکل شد این است که ما در تونل زمان بیش از حد طولانی شد ، چرا که مراجع زمان مرد با من بود حل شده ، و او را به سن در مورد نرخ شروع به روز شده در هر ساعت. طی سه روز او مرده بود.
برخی از روش های دولت در سفر مدت زمان لازم برای تبدیل شد چه هستند؟
نیروی دریایی بود و توانایی استفاده از تکنولوژی زمان سفر از حدود سال 1970 و توانایی کامل عملیاتی در سال 1973 توسعه یافته. آنها متوجه انجام آزمایش جایی که آنها سعی در به عقب برویم و کشتن پدر مرد به مقصد به رئیس جدید یک دولت جهانی. آنها متوجه قتل پدرش را ، اما ، تفاوتی. آنها نمی فهمند و چرا از آن انجام کار نمی کند. رابرت جذامی بود ابراز مفهوم آن زمان است quantitized یا compartmentalized است و شما نمی توانید آنچه را که تغییر شرایط را از قبل در گذشته رخ داده است.
آیا در را با نیروی دریایی دولت سری گره خورده است؟
عناصر کوچک در نیروی دریایی هستند ، اما نیروی دریایی به طور کلی نمی باشد.
در نتیجه در دهه 1970 بودند در برابر آنچه که قرار بود در محاکمه و راه آن را متوقف کند؟
بله. در Montauk که ما در حال تغییر گذشته موفق بود ، بنابراین من می دانم آن را می تواند انجام شود ، اما طول می کشد تا مقدار زیادی از قدرت و بیش از فقط یک ماشین زمان است ، اما من نه به آن را دریافت خواهید نمود.
بنابراین کسی که خواهد بود که رئیس یک دولت جهانی می باشد در اطراف راه رفتن است و نه پدر؟
از لحاظ تئوری درست است ،
چگونه میتوان این پسر را به وجود بیاید؟
که یک سوال بسیار خوبی است. که یکی دیگر از پارادوکس زمان است.
بود این شخص قبلا در وجود آنها قبل از رفت و برگشت و به قتل پدرش؟
بله. آنها تصور که او ناپدید می شوند و بس به وجود داشته باشد.
آیا می دانید که این فرد است؟
شماره نه نام.
آیا یک جهان در طول عمر دولت علاقه مند؟ مثل همه این برنامه به نظر می رسد بر اساس یک در دراز مدت می شود. همچنین می خواهم آن را که بیش از حد طولانی قبل از آن در کنترل می تواند واقعا بدست اوردن سود به نظر می رسد.
هنگامی که شما را به سطح ذهنی warped از رهبران جهان که توسط گروه شکارچی گرفتن کنترل می شوند ، شما واقعا نمی دانند چه اهداف خود را دارند. آنها کاملا وابسته به تکنولوژی خاص ، از جمله زمان ماشین های که در شکاف 40 سال زمان را به همراه پسوند ماتریس در زمان دیگری می رود که 20 سال لنگر می شوند. ماشین زمان در حال تکنولوژی است که منشاء آن را در اینجا طی مدت زمانی که بر اساس هستند ، و از آنچه که من تا سال 2003 آنها بطور ناگهانی و خواهید دید که ماشین های زمان خود را دیگر تابع را درک کنید.
چرا؟
از آنجا که آنها در اساس چیزی است که اساسا مصنوعی ایجاد شده بود قرار گرفتند — شکاف در زمان. تابع در شکاف بنا شده است. سپس پشت خود را به تابلو نقاشی.
آیا هیچکدام از آنها ساخته شده در برنامه های بتن شکاف را که ممکن است ناپدید می شوند که بر اساس شکاف کند؟
من نمی دانم. من نمی توانم صحبت می کنند برای دولت تمام.
آیا هیچ شکارچی بر اساس جدول زمانی که در این؟
خوب ، Orions که راه خود را از انجام کارهایی.
آیا در این شکاف وابسته به آنها باشد؟
خیر ، اما خاکستریها بر روی آن هستند تا حدودی وابسته به داشتن آن را مورد استفاده قرار گرفتن در اینجا اعداد بزرگ است. گروه شکارچی خود را در تعداد زیادی اینجا نیست.
آنها اجازه دهید دیگران انجام کار کثیف برای آنها؟
بله.
آیا هیچ احساس خاص چه چیزهایی مانند مخفی در درون دولت با توجه به گروه از بیگانگان هستند به شما می شود؟
خوب ، آنها وحشت زده به خلاص شدن از شر خاکستریها. من نمی دانم اگر آنها هر گونه که وحشت زده بیشتر ، چرا که من می دانم که Orions هستند اساسا ، رفته به جز پاک کردن ترکیب ، که سیستم های زندگی خود را حمایت از.
پشتیبانی از حیات کلی برای نفر دیگر توسط یک گروه دیگر خارجی در یدلایمخیرات 1990 نوامبر ویران شد. آنها نمی توانند بدون پشتیبانی وجود دارد در اینجا از حلقه های الکترونیکی ماهواره آنها قرار داده تا سنین قبل وجود دارد. تقریبا تمام آنها را بسته بندی شده به بالا و سمت چپ.
ماهیت پشتیبانی الکترونیکی چیست؟
آنها می توانند ارتعاشات این سیاره ماند. خاکستریها آن را دوست دارم چرا که این سیاره بسیار بسیار شبیه به سیاره خانه خودشان را دارند.
چگونه این همه مربوط به طرز تفکر که آنها اجرام ستاره مانند است که به این سیستم با یک دسته reptilians بر روی آن. آیا سیستم های زندگی خود را الکترونیکی پشتیبانی از آنها را؟
بله. آنها می توانند جایگزین ماهواره. آنها همچنین ممکن است قبل از بازگشت طولانی باشد.
شما چه که سناریو ، جایی که پر از اجرام ستاره مانند reptilians شکارچی ، یا دراکو است ، از آمدن به اینجا؟
خب ، ما نظارت سیگنال های آینده از اجرام ستاره مانند. آنها در سال های آینده در حدود 25MHZ با دوازده حامل جدا spaced 50KHz. reptilians شکارچی گروه که دوازده chakras ، ممکن است که چیزی برای انجام با آن.
سپس این می تواند بخشی از سیگنال های الکترونیکی است که حتی ممکن است نماینده ماتریس زندگی خود معاش الکترونیکی؟
بله.
این نیز ممکن است لازم باشد به راه اندازی فرستنده های خودمان را که با آن نوع از تجلی تداخل الکترومغناطیسی.
بله.
چگونه در مورد ژنتیک شکارچی؟
بسیار است که به انسان ها مشابه بود. برای مدت زمان طولانی آنها امیدوارند به دو رگه. این آیا به درستی کار نمی کند. که یکی از مسائل جانبی از Montauk پروژه ققنوس بود ، برای یافتن راه از دو رگه. آنها هرگز به طور کامل مشکلات را حل کند.
پس این است که در آن مفهوم چگالی دوازدهم که در بیاید؟
بله. احتمالا. اما چیزی که آنها امیدوار بودند آیا می توان آنها را در دو رگه انسان و Orions موفق به حمله خاموش آنها که در آن بیش از دو رگه های انسانیت را و از بین بردن انسان ها را نمی خواستم شد. در این لحظه ، شکارچی روح را به بدن پیوندی حرکت و آن را کامل خواهد بود. چنین افرادی به پشتیبانی از سیستم های الکترونیکی لازم نیست برای زنده ماندن در اینجا ، که متشکل از 12 ماهواره.
پس چگونه این جهان را تحت تأثیر قرار دهد دولت قصد دارد ، اکنون که گروهی شکارچی به طور موقت در رفته؟
این تغییرات چهار چوب از سیستمی است که تا یک دولت جهانی حمایت. از طرف آنها حمایت شد و انتظار می رود حمایت از گروه شکارچی. با Orions خارج از تصویر ، آنها در خود هستند.
چگونه در مورد خاکستریها؟
در اطراف آنها در حال اجرا در محافل. آنها احتمالا با کار های ژنتیک و آدم ربایی ادامه دارد اما آنها فاقد همه جهت جز آنچه که قبلا تاسیس.
آدمربایی های اخیر از زن در سیاتل در یدلایمخیرات 1990 دسامبر 3 وجود داشت که در آن افراد بودند که نگاه انسان وجود دارد. آنها به آنها گفت ، با این حال ، آنها بودند که واقعا بشر و اجازه داد آنها را به شکل واقعی آنها را ببینید. این گونه خزنده نوع آنها به حال دیده هرگز قبل از تغییر یافتهاست. آنها خواسته شده سوالات abductees درباره تجارب خود را با خاکستریها. زن تصور کردم که humanoids خزنده تصور می کردند که خاکستریها شد رفتن به دور در تعاملات خود را با انسان ها و آنها که به دنبال آن بودند. هر گونه نظر؟
هیچ اطلاعاتی در آن یکی.
خب ، از آنجایی که آنها را به افراط گری در رفتار به دنبال شدند ، که احتمالا گروه فرع است و نه چیزی برای انجام با دراکو شد.
آنها احتمالا گروه انشعاب شد. بدست من تصور که تمام کنفدراسیون شکارچی شر است. است یک گروه در داخل کنفدراسیون شکارچی هم وجود دارد که تابع به عنوان نوع overseers و آنها ظاهرا کاملا در مورد آنچه انجام می دهند این خاکستریها ناراحت است ، اما ظاهرا کار زیادی نیست که آنها قادر بودهاند تا در مورد انجام آن وجود دارد. قلب اساسی کنفدراسیون شکارچی که ما با آن آشنا تبدیل شده است کاملا بد و خود محور.
آنها اساسا مایل به بیش از زمین می برد؟
بله. آنها می خواهند زمین را به دلیل تمایل خود را برای این سیاره به عنوان پایه چوب بست. آنها همچنین تمایل آب و مواد معدنی باشد. موفقیت شده است که تنها بخشی از برنامه پرورش خود را متقاطع وجود دارد. دورگه های چند که جان سالم به در. آنها اساسا نگاه بشر اما ژنتیک شکارچی درون آنها را.
چه خبر است در واشنگتن در حال حاضر؟
آنها تا eyeballs خود را در مشکلات. در نظر آنها چیزی را با حسین در شرق میانه را به عنوان حداقل از نگرانی های خود را.
چه هستند آنها با ابراز نگرانی؟
آنها مبتلا به ایدز و دیگر ، مشکلات بیماری است که در آمدن به زمین را از فضا نگران هستند. در حال حاضر وجود دارد دو ابر عظیمی از amoeba مانند موجودات بیش از مناطق قطبی از زمین است. این نام که به صورت دوره بیش از ده سال گذشته نشان داده شده. ناسا در حال کار بر روی این. هر بار که آنها تشخیص داده شده ایم ، انواع بیماری های عجیب تاول زدن. آنها چگونه می توانند زنده بماند و می شود در فضا ندارد. آنها بسیار است که نگران است. وضعیت ایدز تا کنون پیشرفته آن است که در نظر گرفته می شود یک فاجعه.
چگونه می توانم به شما گزاف گویی که در برابر این واقعیت است که ایدز در فورت Detrick ، مریلند ساخته شده است؟ آیا بیگانگان که در نهایت پشت سر هم؟
من نمی دانم. بسیار ممکن است. آن را در دستور سازمان بهداشت جهانی سرچشمه گرفته است. من فرض کنید که شما باید برگردید و ببینید که چه کسی مسئول این طرح شیطانی در داخل که به ایجاد یک ویروس که سیستم ایمنی بدن انسان را نابود شد. آنها متوجه است که زمانی که آن را خیلی دوست دیوانه جهش است و هیچ راهی برای تولید واکسن برای آن وجود دارد از زندان آزاد شد. نشانی از دولت را راهی برای درمان آن را ، اما آنها در انجام این کار بر اساس انتخابی زیبا. درمان شامل electromagnetics. هم وجود دارد به معنای دیگر است که کشف شده است ، اما دولت آیا می خواهید جهان خارج نیست آن را داشته باشد. آن بخشی از برنامه کاهش جمعیت.
که ایده آن است؟
ظاهرا از آن تصمیم گیری رسیده است که توسط دولت مخفی شد. تصمیم نهایی در کاخ سفید در سال 1972 بر اساس نشست رهبران جهان تحت نیکسون ساخته شده است. دوست معدن یادداشت کردم که از آن. او هم اکنون در زندان به سر ، و از او در مورد آن صحبت کردیم ، هیچ دولتی حق در سال 1974. او گفت که آنها به حال ملاقات و توافق کرده اند که این سیاره بود که overpopulated و آن را به حال می شود کاهش می یابد. تصمیم گرفت به منظور کاهش جمعیت از 5 میلیارد ، که در آن زمان بود ، به 1 میلیارد دلار تا سال 2000. آنها به استفاده از هر و همه به معنی این کار. آنها باور داشتند که زمین تنها می تواند دسته 1 میلیارد جمعیت. مشکل بود که چگونه آنها را به منهدم کردن 80 ٪ از جمعیت جهان در 30 سال بود. آنها تغییر شکل می شود 2 میلیارد دلار سال 2000 است ، اما چیزی ایدز رفتن به مراقبت از بخش خوب است که برای آنها. آخرین آمار بیرون آمدن از واشنگتن نشان می دهد که ایران در حال حاضر به عنوان خوب به عنوان محکوم به فنا. در ده سال دیگر ، 75 درصد از آفریقا خواهد شد مرده است.
شده اند وجود دارد به چهره های اخیر نشان می دهد که 92 ٪ از تمام نوزادان متولد شده در آفریقای امروزی را ویروس.
بله. در هند ، نرخ 51 درصد می باشد.
به نظر می رسد فوق العاده برای ایجاد دولت وظیفه نشناس به چیزی است که می تواند مردم و گرفتن انجام این کار به آنها.
خوب ، آن را undesirables “” که اولین ویروس داده شده بود.
آنها باید شناخته شده که که این چیزی که قرار بود به خارج شدن از دست.
آنها نمی دانستند که که قرار بود رخ دهد. همچنین figured این بود که آن را مجموعه ای جوان تاثیر می گذارد ، اول کسانی که در آنها ، بیشتر.
اگر آنها را در زمان مسافرت و می دانیم که تغییرات ژئوفیزیکی برای مراقبت از بخش عظیمی از جمعیت جهان را به خود میگیرد ، چرا که آنها زحمت دادن به آن انجام دهید؟ به خصوص دلیل این که شما یک دسته از 50 سال مردان به داشتن 30 سال صبر کنید.
من نمی دانم. بدیهی است که آیا آنها فکر نکنید.
و یا اینکه بود آنها بودند که در نهایت مسئولیتی ندارد. تنها کسانی که هیچ چیزی در دراز مدت به سود بیگانگان خواهد بود ، بنابراین باید آن را بیشتر نشان می دهد که در نهایت منفی وجود دارد خارج از سیاره که نیروهای مسئول. بیگانگان در مورد تغییرات دانند.
چگونه با آنها گسترش ویروس در ابتدا؟
از طریق inoculations سازمان بهداشت جهانی که با این ویروس آلوده شدند. این برنامه برای اولین بار در افریقای سیاه در سال 1974 با inoculations آبله بود. پس از آن به برزیل و دیگر کشورهای اسپانیایی زبان رفت و انجام آن وجود دارد. در سال 1978 ، آنها laced گاما گلوبولین برای Hepititus واکسن ب به دلیل جمعیت همجنس باز بزرگ ترین مصرف کننده بود. به همین دلیل آن را نشان داد تا برای اولین بار در ایالات متحده در سال جمعیت همجنسگرا و چرا آن را به بیماری می شود ادعا کرد همجنس گرا بود. ممکن است هیچ چیز بیشتر از حقیقت ، اما آن چیزی Evangelists در زمان به سرعت بود ، اعلام کرد که بیماری ایدز بود “نفرین خدایان در تاریخ همجنس گرا”. آیا نگران نباشید مردم درباره آن بودند که همجنسگرا نیست. کسانی که برنامه ریزی شده این حق در توانایی های ویروس را برای تغییر دادن شکل نیست.
باید کسی گرفته شده را با طرز فکر واقعا احمقانه به انجام این کار.
چه نوع از اختلالات با هر کدام از این ظاهر amoeba مانند ابرها ظاهر شد؟
اختلالات تنفسی. آن را در منطقه جدید نیویورک شناسایی شده است و در سواحل غرب رفتند. جزئیات این اندک ، اما آنها در نظر آن را یک مشکل عمده. این سیندروم در نظام انسان به طور مستقیم. همچنین این مکانیزم در پشت حملات آنفولانزا در سال 1916 و 1917 که به قتل افراد بسیاری را.
ممکن است که لایه ازن به عمد تحت تاثیر قرار بود به منظور این اجازه را از طریق نفوذ به آمد؟
من نمی دانم. گلخانه ای تحت تاثیر قرار گرفتن است به دلیل برگزاری آن است.
آیا هر گونه خاص از آن بیگانه آنها را به نفع اگر زمین خشکیده و بیابانی تبدیل شد؟
بله. گونه reptilians ممکن است کاندیدا های خوب است.
کجا باید از خاکستریها در ابتدا آمده اند؟
از خارج از زمان ما / زنجیره فضا. نشانی از دولت کاملا نمی دانند که که که که در آن است ، چرا که آنها بسیاری از اطلاعات خود را در مورد آنها اعتماد ندارند.
آیا Pleiadians استفاده از آمپلی فایر گرانش را بریزید زمان و مکان؟
شماره آنها به سیستم درایو hyperspacial. آنها آن را به همان روشی نمی کنند. آنها به جای استفاده از سرعت تاشو.
آیا او نمی تواند برای انسان سودمند است؟
نشده اند دعوت می شود کمک کند. آنها همچنین به سیاست زمین ، دستورالعمل بی نهایت بزرگ ، و سیاست های خود حساس است. آن پایین می آید به این واقعیت که در آن شما دخالت نمی رسد »خواسته است. حتی هنگامی که از شما خواسته است ، محدود به آنچه شما میتوانید انجام دهید وجود دارد.
آیا می توانم آنها خواسته می شود؟
خب ، در مورد جایی که به شما دخالت بر اساس یک جرم داشته باشد ، می خواهم در پاسخ به تاخت و تاز شکارچی ، you’re با سابقه تمام بشریت درگیر شدن هستند. ما باید برای دیدن.
من فکر می کنم که تنها خواهد بود امیدواریم که به آگاهی تمامی سیاره در مجموع ، بالا ببرد.
محفوظ است. همچنین مشکلات دیگری وجود دارد. دولت کار می کرد از یک قرارداد با خاکستریها چند وقت پیش است و برخی از فن آوری است. سلاح های توسعه یافته اند. آنها در حال حاضر دارای یک موشک است که حداقل از محدوده عملیاتی من در رابطه با نور است. ما می توانیم هر فضاپیما فراتر از منظومه شمسی رسید.
من تو را دیدم مختصری در اخبار جایی که تکنولوژی جنگ های ستاره است که در اطراف در فضا تبدیل به آمار پایین سیارات. می شود آنها را در واقع می شود در درجه اول به عنوان دفاع در برابر تاخت و تاز بیگانه سیاره استفاده می شود؟
بله. دستوراتی از واشنگتن به نظر می رسد نکته ای برای این واقعیت است که دولت می خواهد مخفی هیچ بیگانگان در اینجا در همه تداخل با برنامه های خود. آنها مشکل با خاکستریها حل نیست.
چگونه می توانم بیگانگان اشاره به مفاهیم دینی؟
تا جایی که من اطلاع دارم ، هیچ کدام از آنها به هر گونه مذهب و به این ترتیب. آنها تصدیق یک منبع الهی در جهان. خاکستریها اشاره به جهان به عنوان یک ذهن داشته باشند.
پیش بینی خود را برای آینده بشر چه گونه است؟
آن زنده خواهد ماند.
چرا شد آن را در یک زمان به ذکر است که 2011 سال گذشته بود که می توانند هر چیزی ملموس را ببیند؟
آن را در تقویم مایان 2011-2013 ذکر شده این بود که مانع از نوعی بود. Psychics گفته اند که مانع ‘در اطراف یدلایمخیرات 2013 است که آنها نمی تواند از طریق وجود دارد.
این بدان معنی نیست چیزی فراتر از آن وجود دارد.
شماره می باشد. فقط از نظر مسدود شده است. حتی به دستگاه های زمان. هستند بسیاری از مردم بدانم که آیا می رود برای حفظ کنترل بر بشریت فراتر از یدلایمخیرات 2013 وجود دارد.
به نظر می رسد quickening آگاهی در حال حاضر وجود دارد که ما شروع به به تراکم چهارم بروید.
محفوظ است. به نظر می رسد برخی از شواهد دال بر این وجود ندارد.
آیا می دانید که در ورودی های جاری را به Montauk هستند؟
خیر ، اما من می دانم آنها وجود دارد. آخرین دفعه دو نفر رفتند خارج وجود دارد که به دنبال آنها ربوده شدند. آنها خارج شدند knocked الکترونیکی و زیرزمینی گرفته شده خود را به دیگری که در آن امکان تنظیمات روانی روی آنها ساخته شد. آنها به نقطه بازگردانده شدند ، اما یکی از آنها برگردانده نمی شد دقیقا در همان زمان به عنوان دیگر. بود در مورد فاصله 2 دوم و یکی که در حال حاضر شاهد آن بود وجود دارد. آنها می دانستند که بلافاصله چیزی غلط بود. آنها اخطار داده شد. سیستم زیرزمینی است هنوز هم در عمل. سه ورودی AIL نزدیکی وجود دارد. آنها سه گیاهان در منطقه Farmingdale. بروکهاون آزمایشگاه ملی را ورود به سیستم. نیز وجود دارد اتصال به Newark ITT ساختمان شرکت. از آنجا که بخشیده و می رود به این امکانات ITT در Nutley. نیز وجود دارد که می رود از تونل Newark به رایت پترسون AFB.
آیا از آن استفاده میکنند قطار Maglev در این تونل؟
بله. است بسیار گسترده شبکه تونل تحت ایالات متحده وجود دارد. چیزهای جالب این است که هنگامی که شما در گذشته گرفتن سیستم برنامه نویسی در ورودی آسانسور و گرفتن را به زیر زمین ، هیچ کس هر گونه سوال می پرسد. آنها فرض شما اتفاق وجود داشته باشد ، مگر آن که شما آن را به واضح است که شما با عمل خود و یا ظاهر نمی شوند.
چرا سن انسان ها؟
دو ژن های گم شده از کروموزوم انسانی وجود دارد. یکی از آنها کنترل فرآیند پیری ، بنابراین سن انسان است. به همین خاطر ، هنگامی که سلول ها در بدن آنها به سلول در مقایسه با پدر و مادر هستند ، و نه یک الگوی استاد را که در ژن ها وجود داشته باشد ، بنابراین تکراری نمی باشد دقیقا همان زمان است کپی شوند. بنابراین سن انسان ها به تدریج.
وجود داشته است بحث برخی از چرخه های biorhythm از زمین. آیا می توانید توضیح دهید که دوباره؟
چرخه های انسان به خوبی شناخته شده است. پس از آن تا سال 1983 شناخته نشده بود پس از Montauk رفتم پایین که زمین تا به چرخه. این اتفاقی کشف شد. پس از تجزیه و تحلیل آن بود خارج شد که چهار چرخه های اساسی درگیر وجود دارد. این چهار چرخه های رسیدن به حداکثر اوج خود را هر 20 سال است. این همیشه در تاریخ 12th of آگوست است.
پس قله بعدی در سال 2003 خواهد شد؟
بله.
آیا چرخه biorhythm از انسان ها و کسانی که از بهم پیوستن سیاره ‘؟
معلوم نیست به هم گیر کردن.
آیا شما تصور می Milleneum فیلم؟ چه کاری می تواند به شما در مورد مفاهیم توصیف می گویند وجود دارد؟
بله. آن را به خوبی انجام شد. این تلاش برای توضیح برخی از آدم ربایی بود. این ایده بحث انگیز است. به اندازه کافی عجیب ، آنها نتوانستند چیزی است که واقعا در دنور در اطراف جای یدلایمخیرات 1965 را پوشش نمی دهد. جت بود در آینده در رویکرد نهایی در روز روشن ، بدون آب و هوای بد و به طور کامل از صفحه رادار محو شده. این بود هرگز یافت نشد. بدون ردیابی. سال بعد ، در توسان ، آشنا شدم پسر مردی که معاون رئيس جمهور هواپیمایی متحده شد. من او را در مورد آن پرسید. او گفت ، “چگونه شما را در مورد آن بشنوند؟”. من گفتم : من آن را در روزنامه ها خوانده و سپس آن را hushed شد. او گفت :.. شما بهتر بود باور آن را “من از او پرسید که آیا هر کسی می دانستند آنچه رخ داده به آن ، و او گفت که آنها به حال هیچ تصوری. بدون اتلاف ، هیچ چیز بود. وجود دارد که هیچ راهی از آن می توانست مانند وجود دارد که اتفاق افتاده است.- اما این. ایده ها در هزاره بودند در طول خط بیشتر از چیزی که آنها را در پروژه توسعه ققنوس.
آیا تونل در زیر اهرام؟
است تونل تحت جیزه وجود دارد. هیچ کس نمیداند که آن را یا چگونه ساخته شد.
چگونه در مورد فضا پیما و یا هر چیز دیگری که می خواهم؟
اکسپدیشن به عنوان یک نتیجه از اطلاعات سوار شده بود جمع شدند پشت در 1920 و 1930 در مورد یک محفظه مخفی زیر هرم. آنها تجهیزات را در سالهای بعد ساخته شده و رفت و در پایین دست به این هرم در بر داشت و درب های فلزی 500 فوت در زیر پایه هرم. آنها درهای دیگر در بر داشت. درب های صوتی کد استفاده می شود. آنها دریافتند یک اتاق با دیسک ضبط بیش از 30،000 و تجهیزات خارجی. آنها عکس های ساخته شده از دیسک با مادون قرمز فیلم. دولت مصر اجازه نخواهد داد آنان را از هر نوع. دیسک deciphered شد. آنها شرح ظهور و سقوط تمدن ها در فضا دوباره بیش از 100،000 سال است. این گروه ساخته شده است این اتاق را ضبط و سپس بر روی این هرم ساخته شده است. هیچ UFO وجود نداشت ، اما بسیاری از تجهیزات در سه سطح ذخیره شده بود. آنها بیش از دیسکهای ضبط 2،700 عکس. بنا به تماس با نیروی هوایی ، این دیسکها نشسته در امنیت در Kirtland AFB در نیومکزیکو. آنها عمومی می خواهید این اطلاعات را بدانید.
چگونه دولت در گاو mutilations مداخله کنند؟
دانشمندان بشر ، با مطالعات طول عمر با استفاده از adrenalyn نقش دارند. آنها را توسعه adrenlyn دگرگون شوند ، و مواد مخدر به نام cordrazine ، cortropinex ، formazine و hyronalix. همه از آنها را بر پایه adrenalyn. تنها راه برای بدست آوردن quantitites زیادی از adrenalyn است که آنها را از گاو کنید. برخی از مواد آنها را توسعه توسعه روانی تاثیر بگذارد. داروهای دیگر دارای خواص فیزیکی ترمیم. گاو برای بیگانگان استفاده از مواد بیولوژیک نیز هست. آنها استفاده از مواد را در برنامه خود را اصلاح و برای ساخت و ساز از افراد cloned.
آیا می دانید که بانک فدرال قصد دارد مسئله پول جدید می باشد؟
من نمی دانم. شده اند وجود دارد تاریخهای چند که آمده و رفته است. هنگامی که آنها تمام پول بی ارزش فعلی خواهد شد.
طرح این است که به تاریخ ، اطلاعیه کوتاه که مردم باید پول قدیمی خود را در نوبت جدید. البته ، شما باید برای آن حساب ، به ویژه از آنجا که هم اکنون برای شما غیر قانونی به 3،000 $ و یا بیشتر در مورد شخص خود. آن آمدن.
آیا ممکن است در نظر دولت مخفی رایش چهارم؟
دشوار برای گفتن دارد. فهم من از آن است که دولت های مخفی با نازی ها اما نه در ارتباط با بانکداران جهان ، پول های قدیمی و چه چیزی به نام نجابت “سیاه”. این آبی خون از اروپا شد. در واقع آنها بود که خون آبی و آن را بر اساس هموگلوبین بود اما نه بر اساس مس. آنها نیمه انسان شدند. هنوز وجود دارد و در این روز ، برخی از گونه های جانوری در جنوب امریکا که مس بر اساس سیستم های خون است. بود مشکل مبتلا به هموفیلی وجود دارد ، و به دلیل intermarrying نیست. مشکل این بود که آنها شروع به ازدواج با مس در خارج از سیستم مبتنی بر خون می شود. هموگلوبین و سیستم های مس را مخلوط نیست. که جایی که بر علیه قوانین ازدواج commoners سرچشمه گرفته است.
در این باره چه مصنوعی انسان ها؟
شبیه سازی انسانی در دانشگاه یوتا در سالت لیک سیتی در سال 1977 توسعه داده شد. اولین آنها این در تلویزیون به عنوان بخشی از یک سری پخش شد. آنها به حال کلون بشر ادعایی که در تلویزیون بودند مصاحبه. آیا این بحث نه چندان خوب. آنها نشان داد که اصل انسانی و کلون. تمام کلون بود که موفقیت آمیز نبود. آن را در زمان 14 ماه به تولید کلون انسان بالغ به طور کامل در مخزن. این سری دو بخشی بود. قسمت دوم سری به دلایل روشن ، بدون پخش شد. منابع سازمان سیا را تایید کرد که آن را در دانشگاه یوتا آغاز شده است. دولت تسهیلات برای ازدیاد می گردد. یکی از اولین بار بود در منطقه کوه هود ساخته شده ، در حدود شصت مایلی شرق از پورتلند ، اورگان. آنها امکانات دیگر در نقاط دیگر. محل پایدار باید زمینه های وابسته به جاذبه زمین و دیگر خواص ویژه و یا شبیه سازی فرایند به درستی کار نمی کند داشته باشند. آنها می توانند سریع تر آنها را در حال حاضر به تکثیر. آنها به ازدیاد می گردد از همه چهره های اصلی دولت. این تا حدی به دلایل امنیتی. همچنین ایجاد شرایط برای کسی که می افتد خارج از نفع ، آنها کلون کردن و کشتن فرد اصلی. این نوع از چیزی ظاهرا با بعضی از فرکانس رخ می دهد.
شده اند وجود دارد که برخی از اتهامات مطرح شده توسط کارتر و ریگان بود جایگزین شد.
بله. من شنیده ام که ، ولی من هیچ اطلاعاتی را که می گوید که آن رخ داده است. ریگان نگاه بیتی funny پس از اقدام به ترور او ، به ویژه پس از خروج از بیمارستان آمدند.
این مرکز در مورد شبیه سازی در پورتلند کنجکاو است. به گزارش وجود داشت مردم در سال 1960 و یا 70 در مورد دیدن تصویر spitting هیتلر وجود ندارد؟
بله. کنجکاو است. هر گونه که ما می توانیم ارتباط برقرار نشده است ، اما هر چیزی امکان پذیر است. هیتلر می توانست به عنوان فوت کرد تا اواخر سال 1984. من شایعاتی شنیدم که او برتر از مدیر پروژه ققنوس بود ، ولی برای کسانی که شایعات مورد توجه قرار گرفته به هر گونه شایستگی توسط اکثر مردم. Eichmann ظاهرا در یکی از نقطه درگیر بود تا اسرائیل به او شده بود. بسیاری از دانشمندان سطح بالا نازی ها شرکت داشته اند. بود مردی به نام Huntermann که دیپلم از مدیر پروژه وجود دارد. ما تعجب اگر کسی بالاتر از او وجود داشته است. بود — وجود مجموعه کاملی از نازی ها خالص در بالای صفحه. آلمانی ها همچنین در کار با خاکستریها و شبیه سازی فرآیندهای شرکت داشته اند.
آیا آنها نازی ها هنوز هم چیزهایی در حال اجرا؟
Idon’t آنچه آنها ممکن است این ارتباطات امروز. من دوستانی که می گویند دو چیز مخالف. یکی می گوید که نازی ها مسئول هستند و از سوی دیگر می گوید که دانشمندان یهودی در اتهام شده است. برخی افراد دیگر می گویند آن را محمدجواد – 12. را انتخاب کنید. من فکر می کنم که اکنون همه را درگیر.
واقعا در مورد دوگانگی از آلمانی ها و یهودیان جالب است. اخیرا ، ما را دریافت اطلاعاتی می شود که این دو گروه از موجودیت ها در اصل از یک منبع را در جایی ، وجود دارد و آنها را به این سیاره ممنوع شد به کار کردن تفاوت است. آنها ظاهرا همیشه به دنبال نابود کردن هر یک از دیگر… و هنوز هم آن را در انجام بسیاری از سطوح. هر کس دیگری فقط به حاضر بودن و با آن کنار بیاید ، من حدس زد. آن را فقط به یک ظرف غذا می افزاید. جهت گیری هر دو گروه به نظر می رسد بار منفی در جهت خدمت به خود به جای دیگران گرا می باشد. شده اند وجود دارد گفت : کارهایی که اخیرا توسط abductees که نشان می دهد که آنها به مشترک نازی گرفته بودند ، پایگاه بیگانه بودند به حال در صلیب های شکسته ، دیوار. این بود ظرف دو سال گذشته.
آیا شما به یاد داشته باشید رینهولد داستان اشمیت؟ او تاجر است که در نیوجرسی زندگی می کردند در سال 1950 بود. من در نهایت کردم یک کپی از کتاب خود. او اصرار داشت که یک بار هنگامی که او به خانه رانندگی از محل کار ، مشکلی با ماشین او رفتم و دیدم. او که توسط کسی که نزدیک شد و روی نعلبکی گرفته شده است. تمام کارکنان با لباس سیاه و سفید لباس پوشیده بودند و صحبت در آلمان است. او را به آن ظاهر آنها ممکن است مانند نازی ها. او در این باره مطمئن نیستم اما فکر می کردند قرار گرفتند. آنها او را برداشت تا با توافق پس از آن چندین بار. او شروع به صحبت کردن در مورد آن و او به حال بازدید از ماموران حکومتی که به او گفت خفه شو. او اصرار داشت. او تا برداشت شد و قرار به درمان در یک بیمارستان روانی برای حدود چهار ماه می باشد. وقتی او آمد از او یک مرد تغییر داده شد. او چندی بعد فوت کرد. تا او را به بیمارستان روانی رفتم ، او داستان زندگی او را در مصر بود. این تقریبا یدلایمخیرات 1956 تغییر یافتهاست. مطمئن نیستم. او یک تاجر برجسته بود. این یک داستان پر شور در آن زمان بود.
جالب است که شما باید بر اساس مس خون قبل از ذکر. آیا نمی Nordics درگیر با آن؟
بله. اگرچه Nordics شبیه انسان هستند و انسان ها به خارج تقریبا یکسان. تفاوت های ظریف در فیزیولوژی نوردیک بیگانه وجود دارد ، و بسیاری از آنها را در شرایط زندگی است که بر اساس آنها تا آنها رشد کرده اید سیاره بسیار گرم و خشک ، و دارای محتوای کم اکسیژن در جو است. آنها به ریه ظرفیت بزرگتر از انسان داشته باشد و مس بر اساس خون در حمل اکسیژن به منظور مؤثرتر. سرپوش چشم های داخلی محافظت می شوند و می توانند به آنها اجازه می دهد تا به محدوده ماورای بنفش از طیف را ببینید. آنها فقط 28 دندان ، همانطور که عدم وجود یک جفت پشت دندان مولر. سر خود هستند بیش از انسان است. مورد مغز است.2 میلی متر ضخیم تر و سخت تر استخوان است. مغز همانند مغز انسان ، تا آنجا که ساختار و اندازه مربوط می شود ، به جز منطقه midbrain ، جایی که عبارتند از توابع اجازه می دهد که مهارت های وابسته به دورهم اندیشی و telekinetic وجود دارد. آن را توضیح می دهد که قدرت های psionic از Nordics. آنها به طور متوسط حدود 2 متر در ارتفاع. زن در مورد 1.7 متر است. آنها غدد عرق ندارند. رطوبت به پوست اجازه می دهد تا از هوا و همچنین رطوبت به نفوذ کشیده شود. ضربان قلب در حدود 242 ضربه در دقیقه ، و 80 به طور متوسط فشار خون سیستولیک و دیاستولیک 40 است. آنها به شدت متسع عروق خونی. قلب واقع شده است که در آن کبد انسان خواهد بود. غضروف که از قلب انسان حفاظت از گسترش 3.5cm پایین بیشتر در شمال اروپا به منظور حفاظت از این ساختار. سلول های خون در مقایسه با سلول های مقعر انسان دو سو بر امده است. کلیه توابع نوع تنها اجازه می دهد حدود نیمی از مایع مصرف می شود دفع. استراحت است به آشکارا به سیستم قرار داده است. ادرار با مواد معدنی ضخیم است و به نظر می رسد در رنگ و بافت به نفت خام تازه پمپ. می گه با تمام گلوله های خشک رطوبت حذف خواهند شد. بزرگسال نوردیک می توانید مقدار adrenalyn در بدن خود را کنترل می کنند. نه آنان و نه غده صنوبری. زنان شمال اروپا قادر به از بودن در هر زمان آغشته ، اما مرد از اشباع قادر به حدود یک بار در سال است. مدت دوره نهفتگی یا کمون three to پنج ماه است.
چه در مورد Sirians؟
خب ، ما در حال پیدا کردن که آنها ظاهرا در فعالیت های نیمه تاریک با abductees همراه با خاکستریها و عناصر نظامی آمریکا و نیروهای اطلاعاتی شرکت کنید. ما در پیدا کردن برنامه نویسی است که در حال حاضر به عنوان رایش از یدلایمخیرات 1990 دسامبر در abductees استفاده می شود. این نتیجه مستقیم از کار در Montauk است. Sirians معمولا حدود 6 تا ½ پا بلند ، مو بور توضیح برش های بسیار کوتاه ، و آبی چشم که چشم گربه مردمک عمودی. آنها منفی گرا می باشد. من مشغول به کار در این مورد که در آن سال 21 زن قدیمی تا به حال در تماس با آنها ، آخرین باری که در دسامبر 1990. افراد حاضر همیاران کوتاه کمی بودند که استفاده از خاکستریها ؛ آنهایی که پوشیدن روپوش دار cloaks. خاکستری بودند ازدیاد می گردد ، خاکستریها بلند ، وجود دارد. Sirians و پرسنل نظامی ایالات متحده بعضی از توضیحات. سینه زن به حال او و سایر اعضای بدن قلاب شده تا برخی از دستگاه که قبل از او را در حفظ دولت orgastic در حالی که آنها میله inculcation با چراغ های قرمز و آبی مورد استفاده در برنامه نویسی کمک. وقتی که از کاری که دوست ندارم ، آنها خود را خارج از بدن خود می چسبد و او در این جعبه سیاه و سفید ، که در آن است وحشتناک تنهایی و انزوا وجود دارد. او واقعا خراب شد وقتی که او که بود توصیف کرد و گفت که او نمی خواست آنها را پشت خود را در جعبه برای قرار دادن آنها او را گفت : بدیهی است که اگر بیش از حد او صحبت کرده بودند به به انجام این کار. در سمت سبکتر ، او نیز به حال در تماس با گروه های مثبت است. شده است وجود دارد برخی از این بحث که آیا این Sirians منفی بخشی از Kamagol گروه دوم که ساخته شده زیر اتاق سوابق Gizeh ، اما ثابت نشده است. Sirians منفی در نظر گرفته است بخشی از گروه شکارچی است که بازی سلطه / بازی کنترل کنید.
آیا به اهمیت برخی از چراغ های قرمز و آبی در نوار inculcation؟
چراغ در نوار از فرکانسهای خاص می شوند. Pulsing از این نور اغلب با الگوهای صوتی به همراه عملا reprogram ذهن فردی است. این نوع فعالیت بوده است برای رفتن به ده ها هزار سال است. چرا شما فکر می کنم که بر اساس گروه های شکارچی که شاهد جامعه اقتصادی امروز استفاده از آبی و قرمز در چراغ های ماشین پلیس؟ خاطرات بسیار restimulative و بسیاری از مردم به خاک سپرده اند آن جلسات را که از طریق برنامه های مختلف خود زندگی می کند رخ داد. در نتیجه ترس و واکنش منفی عاطفی است. به نظر می رسد که در طول 40 سال گذشته وجود داشته است که بسیاری از مردم شده اند incarnating بودند که در یک طرف یا دیگری در آلمان نازی ، و ما در پیدا کردن بسیاری از abductees که خاطراتی از خاکستریها در این دوره. گاهی آنها پیدا کنید که آنها برای مقابله با موجودات یکسان آنها با دیگر در طول عمر برخورد. البته ، ما می دانیم که آدم ربایی نیز دنبال الگوهای چند نسل. این همه روابط اش را با هم.
شده اند وجود دارد که برخی گفته اند که هیتلر را به چیز ها را در شرایط را از نژاد آریایی و متصل بود همکاران است. پشت این داستان چیست؟
خوب ، هیتلر صرف زمان زیادی را در کتابخانه ها قبل از مادرش فوت کرد ، و او که نژاد سفید که قرار بود به خارج شدن از وجود و تحقیق در anoth فشرده 75 سال متقاعد شد. او تصمیم میگیرد که او خواهد بود و مدافع از نژاد آریایی. این بازگشت قبل از جنگ جهانی اول بود. وی همچنین در ارتباط بود به این پروتکل بزرگان صهیون مطلع شدند ، جایی که در پروتکل 24th آن را می گوید که نژاد سفید خواهد شد توسط ژنتیکی بین ازدواج نابود شوند. او می خواست برای متوقف کردن روند. او در متافیزیک علاقه مند شد. دارک ساید درگیری آغاز شد پس از کشمکش با peyote قبل از جنگ جهانی اول و درگیری خود را با جامعه Thule ، که به Aleister Crowley و سفارش از طلوع طلایی در انگلستان در ارتباط بود. هیتلر نیز به تصویب رسید فکر مبارزه با کمونیست ها ، کمونیست ها بودند چرا که تنها در مورد به بیش از آلمان آماده شود. بودند خاکستریها در اطراف تعداد زیادی وجود ندارد اما آنها وجود دارد. آلمانی ها با تکنولوژی بیگانه درگیر شد. آنها دارای یک نسخه با درایو الکترومغناطیسی. آنها هواپیمای جت در سال 1943 بود. آنها دارای سلاح های هسته ای ، اما هیتلر آنها را استفاده نمی کنند. ذهن پژوهش شاهد بود ادامه دارد.
از برگشت به ایران حال حاضر روز ، نظر شما در مورد این عقیده که دولت عربستان سعودی است که توسط ایالات متحده bankrupted که فکر می کنم؟
خب ، گروه راکفلر عربستان سعودی 30 سال یادداشت بازگشت فروخته شده در سال 1960. آنها به دلیل آمدن. عربستان سعودی قصد خارج شدن از کابوس کاغذ بازی خواهد کرد به طوری که آنها تمام پول خود را از دست دادن نیست. بانک راکفلر شد رفتن به اعلام ورشکستگی ، به همین دلیل عربستان سعودی گفت که آنها تمام سرمایه گذاری های خود را از کنار ایالات متحده و فروپاشی اقتصاد کاملا. ایالات متحده و حمایت کردن است که به همین دلیل است که همه بخشش بدهی ها از کسب و کار در رفتن وجود دارد. بوته آن را با اقتدار انجام شد. عربستان سعودی راضی بودند. در حال حاضر ، مشکل با عراق شکل میگیرد. اسرائیل را رد برای انجام معاملات آنها در مورد خروج از بانک منطقه غرب ساخته شده است. حسین است و گفت که اگر ایالات متحده می تواند اسرائیل را به انجام این کار را برای فلسطینی ها ، سپس او را خالی از سکنه کردن کویت را متقاعد کنم. که تمام شرق میانه وضعیت defuse. 15th January تاریخ مهلت آشکار است. افراد در دولت وجود دارد که از حسین crazier. همانطور که از اوایل دسامبر 1990 ، یک قرارداد از قبل وجود دارد با فلور شرکت ساخت و ساز به منظور بازسازی و کویت ، بنابراین خود را به هر حال ممکن است رخ دهد.
آیا عراق به دستگاه های هسته ای؟
مطمئن نیستم. آنها برای سرقت وسایل ماشه کاملا در حالی که قبل از دولت خارج نشد و در مورد آن آغاز شده جایگزین غیر آنهایی عملکردی است. اعتقاد بر این است که آنها انجام دهد. عراقی ها نیز گفت : به دستگاه هایی که به حال منشاء خود را در آلمان نازی ، مانند بمب هوا سوخت ، که شما را “روشن هوا به آتش” و خفه میکنند ، سربازان آمریکایی است. یک نگرانی که او نیز استفاده از سلاح های شیمیایی وجود دارد. ایالات متحده از سلاح های شیمیایی در کره و ویتنام استفاده می شود. اگر عراق از آنها استفاده می کند ، ایالات متحده با نیروی ویران کننده پاسخ می دهند. این امر می تواند زمان خوبی برای دولت های مخفی به خارج کردن دیسک خود رابجای دیگری جا زدن و گونه های بیگانه در تلاش برای ساکت کردن زمین. هنگامی که ایالات متحده برنده جنگ ، آن مشکلات بالقوه برای سال تولید کند.
آن را به عنوان تنها گزینه دیده می شود. آنها می توانند در این راه تحمیل شبه مذهبی در تلاش برای متحد کردن گروه های مذهبی که در “جنگ مقدس هستند” تلاش می کند. در هر صورت ، با حضور.. تکنولوژی ظاهرا خوشدل “آیا اتحاد صلح آمیز است. علت حضور” فن آوری آشکار نحس “آیا چیزی مشابه به همین دست ، اما با اتحاد منفی بر اساس ترس است. مجددا وجود دارد جنبه های دیگری به حالات وسط شرق. یکی از جنبه های آن است که شرق میانه نشان می تاخیر مزاحم را به دولت مخفی است که توسط عراق باعث شده است. این تاخیر می تواند انواع خاصی از برنامه های تاثیر گذار باشد. یکی دیگر از جنبه های آن است که از ایالات متحده اساسا کنترل سیاره ، این همه شم برای عموم مردم است — نگه داشتن انسان ها تنگ کردن ، در ترس ، گلو و در هر یک از افراد دیگر می تواند از آنچه که در نهایت شکارچی بر اساس دستور کار منعکس شود. این موضوع که رکورد پرواز دیسک را در همه جنگ ها و درگیری های دیده شده است.
چگونه در مورد کنگره؟ آیا آنها از چیزهای بیگانه و مواد مخدر که قرار است در تاریخ آگاه است؟
برخی از آنها هستند ، اما آنها چرخش سر خود به دلیل آنها می خواهند به دوران بازنشستگی را جمع آوری کنند. آنها فقط امیدوارند دولت خواهد شد که حلال آنها به آن نقطه دریافت کنید. است تردیدی نیست که همانطور که ما وارد سال 1991 ، بسیاری از برنامه های تسریع خواهد کرد و بسیاری از دست خواهد اجباری وجود ندارد.
آیا این افراد را در سیاه و سفید از ساکنان کره زمین؟
گروه خارج از جهان یکی است. آنها نظارت بر شرایط در این سیاره. آنها موجودات فیزیکی نیست ، بلکه آنها می توانند تبدیل به ماده جامد.
آیا هلیکوپتر سیاه و سفید برای انجام هر چیزی که با مگابایت؟
شماره آنها توسط ارتش اداره میشوند. این گروه فوق سری که پایگاه در سراسر ایالات متحده است. آنها در نزدیکی Sedona. آنها یکی در کانکتیکات و در نیوآرک. هلیکوپتر هیچ نشانه گذاری هستند و برای انجام عملیات مربوط به قاچاق مواد مخدر ، mutilations و امنیت برای انجام عملیات مرتبط با بیگانه و پروژه استفاده می شود. بدیهی است که همه آن را غیر قانونی به عنوان دوزخ ، و آنها اخذ شده است برداشته و به همراه آن به مدت 40 سال است.
چه در مورد برنامه نویسی نیمه خوداگاه اتفاق می افتد که با تلویزیون؟
FCC “حکم” سال پیش بود که غیرقانونی است ، اما آن را هرگز متوقف شود. شما پیدا کنید آن را بیشتر رایج است در تلویزیون کابلی. در حال استفاده وجود دارد. تهویه نیمه خوداگاه در تمام شبکه های کابلی. آنها استفاده از آن را به تأکید بر عناصر متفاوت از آنچه شما با دیدن اطراف شما خواهد شد. مردم در نهایت می شود brainwashed و نادان بمانند.
برخی از قابلیت های آنها چه هستند؟
دولت جمهوری اسلامی تا کامیون که در اطراف درایو که قطع کامل توانایی ذهن است. آنها را قبل از استفاده از آن برای کشتن انسان و در خانه خود در پانزده دقیقه. همه طول می کشد تا چهار هلیکوپتر در پرواز پشت سر هم به لحاظ ذهنی کاملا خراب شهرستان اگر آنها را در غلاف آنها است. غلاف هستند حاصل از پروژه ققنوس. آنها می توانند کنترل حالت سنگین و بیش از یک شهرستان تولید کند. آنها با رفتن به مناطق فراتر از الکترومغناطیسی. آنها در تلاش برای افزایش ، سطح استرس در جامعه. این است راز Bechtel بود که کابل کشی در زیر شهر های عمده گردید چند سال پیش ، این ادعا که آن را برای دیگران “و آنها را نمی توانست آشکار گذاشته می شد در آن حال هیچ چیزی برای انجام با تلفن و برق ، و یا تلویزیون کابلی.
احتمال دیگر این است که چه به عنوان علت مرگ پدر یکی از جهانی دولت قادر به تولید dematerialization از رهبر آینده یک جهان دولت؟
این تناقض ظاهری بهتر می توان توضیح داد که این راه : افرادی که رفت و برگشت و تلاش برای کشتن پدر موفق شدند ، اما پسر هنوز هم زندگی می کردند. این همه پارادوکس پدربزرگ) موجود است. حقیقت این است که آنها مانع از تولد رهبر جهانی یکی از دولت در جریان زمان موجود که در آن شخص به دنیا آمد ، اما در یک موازی جایی که او در وهله اول وجود داشت هرگز نیست. قبل از آن وجود داشته و پس از تلاش برای کشتن پدر ؛ زمان جریان موازی نیز وجود دارد که در آن آلمانی ها بطور علنی برنده جنگ جهانی دوم. هستند متفاوت وجود دارد ، اما دنیاهای موازی وابسته و کهکشانات ، هر یک با داشتن تعداد بی شماری از جریانهای مربوط به سازمان های فردی است. این جریان هستند در نهایت به عنوان الگوهای مختلف و نتایج را برای موجودیت همان بسته به سطح برای بیان موجودیت در هر زمان یکی از ابراز شود. همه اشخاص واگرا بخشی از یک واقعیت است که همه با استقبال از وحدت. تمام آهنگ های متنوع بالقوه وجود دارد به عنوان یک نیروی مرکزی متحد. آهنگ های موازی که در کهکشان ما وجود داشته باشد ، که بسته به یکی از آنها می شود ، برای پیامد نهایی برای موجودیت فردی ، تعیین و این می تواند تغییر کند.
ماهیت واقعی و هدف از گروه شکارچی چیست؟
در واقع ، هدف از گروه شکارچی اسارت و فتح است. هدف آنها این است که برخی از افراد کردهاید که در طنین خود را با مجموعه خود ارتعاش و ارتعاش آنها را دستکاری کنند. است به نام آنتروپی یک مفهوم معنوی و روحانی ، که ظاهرا باعث فروپاشی آنها را به تجربه ثابت حافظه خود را از مجتمع های اجتماعی وجود دارد. آنها پیروی از یک قانون را رعایت خواهد شد ، اما با توجه به رایگان خدمت به خود است. کسانی که در این سیاره enslaved سپس پخش نگرش و فلسفه است که خدمت به خود است. این افراد ، تبدیل به نخبگان “”. از طریق نخبگان ، آغاز می شود تلاش برای ایجاد یک شرط به موجب آن باقی مانده توسط اشخاص سیاره اراده آزاد خود را enslaved است.
که به نظر می رسد مانند آنچه که اتفاق می افتد در این سیاره در حال حاضر ، به ویژه در ایالات متحده است.
بله.
چرا آنها نه تنها در پایین با استفاده از زور به جای پشت درب آمد ، آن را به عنوان بودند؟
خب ، آنها می توانند. جمعی فرود خواهد از دست دادن قطبش به علت تخلف در اراده آزاد از سیاره ایجاد کنید. اگر این سیاره را فتح شدند و سپس بخشی از امپراتوری ، اراده آزاد و سپس reestablished خواهد شد. نحوه ای که آنها انجام می دهند آن را از گروه شکارچی مشخصه است — به دیگران کار کثیف خود را برای آنها ، از جمله انسان است. به این ترتیب ، abridgement از اراده آزاد است نه چندان آشکار است. آیا این وضعیت هنگامی که موافقتنامه های بیگانه با گونه های مختلف ساخته شده بودند ، نمی کنند. آیا این موضوع که توافق نامه را با گروه بندی های انسان ساخته شد که آیا مایل از آگاهی توده نمایندگی نبود. واقعیت های فنی توافق اجازه داده که بسیاری از اقدامات منفی قطبی شده بود. گروه شکارچی را هدف قرار منابعی در فرهنگ ها و تمدن قبل از تبدیل شدن آنها به حافظه های پیچیده اجتماعی است.
چه معنی می کند که جامعه با حافظه های اجتماعی؟
خب ، اجتماعی پیچیده متشکل از سازمان های فردی پیچیده اجتماعی ، زمانی که حافظه آن adopts و یا به دنبال یکی از جهت گیری در جهت خاص می شود. هنگامی که این اتفاق می افتد ، حافظه گروه بود که به افراد در دسترس نیست می شود شناخته شده است. استفاده از حافظه های پیچیده اجتماعی فقدان نسبی اعوجاج است.
چه قطبش برای موجودیت فرد چیست؟
به طور کلی ، اشخاص می توانند کم و یا بدون ایجاد دو قطب داشته باشد ، دو قطب مثبت یا دو قطب منفی است. موجودیت مثبت قطبی خواهد شد embodying مسیر خدمت به دیگران را انتخاب کنید. نهاد انتخاب قطبش منفی را در خدمت به خود تمرکز کنید. قطبش منفی شامل عناصر کنترل و سرکوب. به عنوان مثال ، موجودیت منفی قطبی که جدایی از کنترل و بیش از دیگران با استفاده های جنسی و به دنبال ایده از قدرت به عنوان یک پایان. موجودیت منفی گرا خواهد شد برای جدایی از حداکثر و کنترل بر همه موسسات که آن را میبیند تا خود را نسبت به دیگر بودن برنامه است.
آیا همه انسان ها ، به عنوان مثال ، هر یک از عبارات سایر زبان ها؟
خب ، بله. مؤسسات و نهادهای سرانجام مسئله پی خواهند برد که اقدامات خود را در selves دیگر در واقع به خود انجام می شود ، از آگاهی های موجود در هر یک از موجودیت تنوع در همین است. جدا شدگی وجود داشته باشد اجازه می دهد تا از حداکثر توان تمایز و ایجاد.
بسیاری از مردم شده اند بحث در مورد این عقیده که ما می رویم به تراکم چهارم. معنی این حرف چیست؟
اساسا دیگر ارزش گذاری کلی ویبراتوری. همچنین به تحقق است که یکی از خالق جدا نیست مرتبط است. که این نوع از طیف است که توسط مسیحیان به عنوان دومین “نامیده می شده است آینده است”. دوم آمدن ایالت می شود ، است و نه یک فرد رسند و ایجاد سلسله مراتب قدرت.
هنگامی که از این باید تکمیل شود؟
خوب ، اشخاص در این سیاره باید در تلاش برای متقارن کردن شرایط را از آنچه به آنها excites هیچ بعد از سال 1993 ، یا آن را سخت تر خواهد شد برای انجام چنین کاری کنند. قطبش می تواند مثبت یا منفی است. به طور کلی ، چهارم چگالی بسیار بیشتر کامل از زندگی است. مؤسسات و نهادهای هنوز هم باید برای وسایل نقلیه فیزیکی خود اهمیت میدهند. همچنین چگالی که در آن محبت ، درک و عشق بیشتر غالب هستند. تبدیل کامل به تراکم چهارم را میان سال های 2003 و 2013 رخ می دهد.
جالب است که با توجه به ریاضیات توسط استاد اعظم پشت سر من ، همه چیز می رود برنده تمام پولها در حدود 2012.
بله. هیچ چیز همان خواهد بود بر روی زمین. این تغییر در حال حاضر. چیزی که ما از دیدن است اساسا از مرگ از راه تراکم سوم زندگی است.
آیا سطح تراکم اشاره به قطبش؟
موجودیت می تواند منفی قطبی شده و در سال چهارم چگالی ، اما مبارزه شدید به خاطر توسعه از توابع وابسته به دورهم اندیشی. اگر قرار است که در آن چگالی چهارم اشخاص منفی ایجاد یک ساختار قدرت وجود نداشته باشد ، است استفاده بیشتری از مفهوم کنترل ذهن در جهت حفظ ساختار منفی از تبدیل به جهت گیری مثبت وجود دارد.
چه در مورد آینده تغییرات زمین شناسی؟ چگونه است که همه مربوط به از این؟
تراکم چهارم طیف ارتعاش است. زمان / زنجیره فضا قرار داده تا به زمین و سیستم ستاره که به آن نوع ارتعاش. به همین علت در realignments الکترومغناطیسی را در داخل بدن از زمین. انرژی ها و فرم های اندیشه جمعی از جمعیت نیز الگوهای انرژی سیاره مزاحم. تغییرات زمین شناسی همراه انتقال بین تراکم. در این مرحله بود که ما در 20 سال گذشته ، در پایان چرخه ، که 75،000 سال به طول انجامید است.
هر چیزی بیشتر در مورد تراکم چهارم؟
اکثریت گروه شکارچی است از تراکم چهارم. برخی از آنها به طور مثبت به سوی خدمت به دیگران گرا است ، اما اغلب آن را با وضعیت کنونی نگران هستند ، منفی قطبی و بازی بازی سلطه. مؤسسات و نهادهای زیر را بر روی زمین یا اصلا وجود ندارد هر گونه مذهب و دین در تمام خواهد شد به تراکم چهارم حرکت اگر که آنها هم که ارتعاش. مؤسسات و نهادهای نیست در لرزش خواهد چهارمین تراکم چگالی در ارتعاش سوم باقی می ماند و به حرکت به نقاط دیگر چگالی سوم به زندگی را افزایش می دهد تا خود را در سطح ارتعاش و polarizes در زمان با چرخه تراکم جنبش ادامه خواهد داد. قطبش می تواند مثبت یا منفی است.
چگونه ایده خود بالاتر مربوط به تراکم؟
در شرایط موجود به عنوان perceiving را از طریق ساختار زمان خطی ، خود بالاتر وجود دارد در تراکم ششم و توابع در اشخاص “آینده”. یکی از جنبه های جالب توجه این است که از آن موجودیت است که خود perceiving بالاتر تظاهر است در واقع یک فرم توسط فکر materialized “بالاتر از خود” خود. مؤسسات و نهادهای در این شرایط را در واقع مجموعه متشکل از آنچه آنها درک می شود ذهن “،” بدن “و” روح “. این مجتمع می تواند در درون اشخاص منفرد یا گروه های رخ می دهد ، با توجه به فضای خاص / شرایط زمان خود بالاتر است. که خود ، که با وجود دارد ، درک کاملی از انباشت تجربه است که موجودیت و در یک نقطه ، متوجه موجودیت خود پایین تر و بالاتر از خود آنها هستند نه واقعا “به طور همزمان وجود دارد” ؛ عملکرد خود ارتباط برقرار بالاتر از و موقعیت در حال توسعه ، که معادل به خطی “آینده” از موجودیت ، آن گونه که توسط نهاد در این حالت تصور. بدیهی است ، و شرایط فرهنگی کشور را تشویق می کند توسعه ناتوان از ذهن که در آن پایین تر “از خود” در کنترل و بالاتر “از خود “رسیده است بسیار کم و یا کاملا نادیده گرفته است. هیچ سنتز است که انرژی ماتریس هوشمند به جریان صحیح اجازه وجود دارد.
چگونه ایالات فرهنگی ذهن سازماندهی شده اند؟ چگونه نیازهای گروه شکارچی و المسلمین آنها را پر کنید؟
خوب ، شروع با عامل اول از شناسایی بدن است. جامعه ترویج مفهوم “شما بدن خود را” ، که منجر به ترس ، به ویژه در مورد “مرگ” ترس ، که در سال است با ایده های فیزیکی درد گره خورده است. ترکیب این با آموزه های مذهبی و ایدئولوژی های مختلف فرهنگی ، و شما زمین بسیار مناسبی برای دستکاری. نیز وجود دارد جهت ارتقاء هویت با شخصیت و نفسانی. فرهنگی نفسانی است به حالت ارتجاعی به شرط آن است ، تشویق شده توسط رسانه ها و ادبیات را به تمرکز بر عناصر امنیتی ، حس و قدرت. در چنین شرایطی ، افراد در واقع disemboweled و کور. از لحاظ فعالیت های فرهنگی ، افراد را در موقعیت قرار داده می شوند که آنها را صرف بیشتر وقت خود را برای مقابله با “حفظ خود” ، “ارضاء نفس” ، و “خود تعریفی”. این توابع در واقع نیمکره چپ موجود است. ساختار نفسانی اغلب به “selves تقاضا می شود با مشتقات جزئی” ، ساخت حتی مشکل بدتر است. چه چیزی مفقود شده ، عشق به حقیقت ، زندگی است ، و خالق است که ما همه بخشی از. ایده این است و با تبدیل “حفظ جان” را به حق عمل ، ارضاء نفس “را به حق احساس ، و” خود تعریفی “را به فکر حق. این احتمال در شکارچی نه بر اساس فرهنگ ما است که در آن اقامت اگر عناصر گم شده است معرفی شده است. چه شما کمک خواهد کرد را به شما معرفی شده است quickening از رزونانس ارتعاشی که ما را به حرکت چهارم چگالی ، و آنچه ما در اطراف ما شاهد نومیدی از نیروهای منفی را به آنها و کنترل و موقعیت برای محکم نگاه داشتن است. برنامه های خارجی هستند فراتر از اعمال نفوذ دولت مخفی ، و در این زمان آنها بسیار نگران باشید. به همین دلیل ذهن تکنولوژی کنترل شده است توسعه و اجرا — مطمئن شوید که از آنها می تواند تلاش و حفظ کنترل جمعیت.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
متن انگلیسی پروژه مونتیاک
An Excerpt from
Pryamids of Montauk:
Explorations in Conciouness
by Preston Nichols & Peter Moon (C) 1995
(Sky Books, Box 769, Westbury, New York 11590
The Montauk Project: Experiments in Time was released in June of l992 and has created a stir of intrigue and queries for more information ever since. Montauk Revisited: Adventures in Synchronicity sought to answer many of those questions and ended up providing an even more elaborate scenario that left us on the threshold of the occult and its relationship with the major mystery schools of Earth. The third book in the Montauk series, Pyramids of Montauk: Explorations in Consciousness digs deeper into the psyche of the Montauk phenomena and gives startling insights into the construction and drama of the universe. This prelude is designed to familiarize the first time reader who is new to the subject and also to reorient those who have read the first two books.
The origin of the Montauk Proiect dates back to 1943 when radar invisibility was being researched aboard the USS Eldridge. As the Eldridridge was stationed at the Philadelphia Navy Yard, the events concerning the ship have commonly been referred to as: the “Philadelphia Experiment”. The objective of this experiment was to make the ship undetectable to radar and while that was achieved, there was a totally unexpected and drastic side effect. The ship became invisible to the naked eye and was removed from time and space as we know it! Although this was a remarkable breakthrough in terms of technology, it was a catastrophe to the people involved. Sailors had been transported out of this dimension and returned in a statc of complete mental disorientation and horror. Some were even planted into the bulkhead of the ship itself. Those who survived were discharged as “mentally unfit” or otherwise discredited and the entire affair was covered up. After the war, research continued under the tutelage of Dr. John von Neumann who had directed the technical aspects of the Philadelphia Experiment. His new orders were to find out what made the mind of man tick and why people could not be subject to interdimensional phenomena without disaster. A massive human factor study was begun at Brookhaven National Laboratories on Long Island, New York. It was known as the Phoenix Project.
Von Neumann was not only the inventor of the modern computer and a mathematical genius in his own right; he was able to draw on the enormous resources of the military industrial complex which included the vast data base of Nazi psychological rescarch that the Allies had acquired after World War II. It was against this background that von Neumann attempted to couple computer technology with sophisticated radio equipment in an attempt to link people’s minds with machines. Over time, his efforts were quite successfull. After years of empirical experimentation, human thoughts could eventually be received by esouteric crystal radio receivers and relayed into a computer which could store the thoughts in terms of information bits. This thought pattern could in turn be displayed on a computer screen and printed out on a piece of paper. These principles were developed and the techniques were enhanced until a virtual mind reading machine was constructed. At the same time, technology was developed so that a psychic could think a thought that could be transmitted out a computer and potentially affect the mind of another human being. UItimately,the Phoenix Project obtained a superior understanding of how the mind functions and achieved the sinister potential for mind control. A full report was made to Congress who in turn ordered the project to be disbanded, at last in part for fear of having their own minds controlled.
Private concerns that helped to develop the project did not follow the dictate of Congress and sought out to seduce the militarv with the idea that this technology could be used in warfare to control enemy minds. A secret group with deep financial resources and some sort of military tie decided they would establish a new research facility at Camp Hero, a derelic Air Force Station at Montauk Point. New York. This locale was chosen because it housed a huge Sage radar antenna that emitted a frequency of approximately 400-425 Megahertz coincidentally the same band used to enter the consciousness of the human mind. ln the late ’60s, the reactivation of Camp Hero began despite no funding from the military. By1972, the Montauk Project was fully underway with massive mind control experimentation being undertaken upon humans, animal and other forms of consciousness that were deemed to exist.
Over the years, the Montauk researchers perfected their mind control techniques and continued to delve further into the far reaches of human potential. By developing the psychic abililies of different personnel, it eventually got to the point where a psychic’s thoughts could be amplified with hardware, and illusions could be manifested both subjectively and objectively. This included the virtual creation of matter. All of this was unparalleled in the history of what we call “ordinary human experience” but the people who ran the Montauk Project were not about to stop. They would reach even further into the realm of the extraordinary. Once it was discovered that a psychic could manifest matter, it was observed that it could appear at different times, depending on what the psychic was thinking. Thus, what would happen if a psychic thought of a book but thought of it appearing yesterday? It was this line of thinking and experimentation which led to the idea that one could bend time itself. After years of empirical research, time portals were opened with massive and outrageous experiments being conducted. The Montauk Project eventually, came to a bizarre climax with a time vortex being opened back to 1943 and the original Philadelphia Experiment.
None of this information would have come to light except for Preston B. Nichols, an electronic genius who one day discovered that he was an unwitting victim of the experiments. Working for a Long Island defense contractor, Preston war researching telepathy in psychics and found that persistent radio waves were being transmitted which were blocking the people he was working with. As a radio and electronics expert, Preston traced the radio signals directly to the Montauk Air Force Station and began exhaustive research that lasted over a decade. He acquired much of the equipment that was used during the Montauk Project and discovered to his dismay that many people from Montauk remembered him working there. It came to a culmination point when his cousin’s husband insisted that he had been at Montauk. The two men almost came to blows over Preston’s contention that he had never been at Montauk. Shortly after this argument, Preston began to get glimmers of a life he’d not previously been aware of. After talking to many different scientists and engineers who had some sort of association with the Montauk Project, Preston was able to put together what had happened. Somehow, he had survived on two separate time lines. On one, he worked at Montauk; on the other, he worked at a different location.
Preston’s discoveries were confirmed when a strange man by the name of Duncan Cameron appeared at his door in 1985. Duncan had an uncanny aptitude for psychic research and eventually claimed to have been trained in this field by the NSA (National Security Agency). Without mentioning his own ordeal with Montauk, Preston took Duncan out to Montauk and was surprised to discover that he knew the entire layout of the base and remembered working there. Duncan was considered to be the primary psychic used in the time travel experiments and also remembered having been aboard the U.S.S. Eldridge during the original Philadelphia Experiment with his brother Edward (now recognized as Al Bielek).
According to the accounts of both Preston and Duncan, the Montauk Project culminated on August 12, 1983. A full blown time portal was fully functioning, but things were out of control and Duncan called together a group of people and decided to crash the project. While sitting in the Montauk Chair (a device connected to esoteric radio receivers studded with crystals that sent thoughts out of a giant transmitter), Duncan unleashed a giant beast from his subconscious which literally destroyed the project. The people who had been working on the base suddenly abandoned it. The air shafts and entrances to the major underground facility beneath the base were subsequent14- filled with cement. The full circumstances behind all ol this remain a mystery to this day.
Although an unauthorized video had been widely distributed regarding this story and several lectures had been given on the Montauk Project, no book was forthconing on the subject. Different writers had attempted to undertake the task but were either mentally incapable of dealing with the subject or were frightened off one way or the other. One science reporter for the New York Times started the project but backed off when he discovered to his own surprise that the Montauk Project was indeed quite real.
I came upon Preston while researching an elaborate sound system he had invented and soon found myself listening to a spectacular story that was at least better science fiction than I’d ever heard. After several months, I decided to undertake writing The Montauk Project: Experiments in Time. That book was written without consulting anyone other than Preston (who wanted to protect his sources). Rather than do a costly and time consuming investigation, my strategy was to get the information out as fast as possible and use the book to gather other clues that would corroborate or eventually prove the existence of this incredible story.
As The Montauk Project was published further research and events continued that would indeed establish that there was a real scenario behind the wild information Preston was talking about. These were chronicled in Montauk Revisited. but the most spectacular of all these corroborations was the discovery that the Montauk Project was inextricably linked to the most infamous occultist of all time: Aleister Crowley, often described as “the wickedest man in the world”. According to reports, Crowley himself had used the practice of sexual magick in order to manipulate time itself, communicate with disembodied entities and to travel interdimensionally. It was even suggested that the interdimensional nature of the Philadelphia Experiment could have been the outward expression of Crowley’s magical operations.
Thc startling proof of Crowley’s association developed over a long period of time, but the discovery began to take shape in my very, first conversation with Preston when he seemed to blurt out of the blue that he was connected to the magician Aleister Crowley. In an earlier life, he believed that both hirnself and Duncan had been Preston and Marcus Wilson, respectively. These brothers were twins and had been the first manufacturers of scientific instruments in Great Britain. In addition to being friends of Aleister Crowley’s family, they had also been involved in a joint business enterprise with them.
All of the above sounded like one more wild story, so I hegan to look for any references to the Wilsons in Aleister Crowley’s various books. None turned up. To my surprisc though, I discovered that not only had Crowley visited Montauk (in 1918) but he had mentioned a “Duncan Cameron” in his autobiography. Subsequent to this, numerous instances of synchronicity between the Cameron and Crowley families were discovered, (these are detailed in Montauk Revisited but I still could not find any references to the Wilson brothers.
The meaning of these various synchronicities (between the Cameron name and Crowley) began to be explained when I found out about a woman who called herself “Cameron”. She is perhaps most famous for having been married to Jack Parsons, the world’s first solid fuel rocket scientist and a disciple of Crowley. Together, they had participated in an interdimensional activity known as the Babalon Working (a ceremonial act which included --- magick and has been hailed by some as thc greatest magical act of the century).
Through a further series of incredible synchronicitiesn I would fly to Southern California on other business and meet a friend of Cameron’s quite by “accident”. Discovering to my surprise that she lived in California, I soon found myself tellingher about the Philadelphia Experiment, the Montauk Project, and the Crowley/Cameron relationship. Much to my surprise, she informed me that her real name wasn’t Cameron at all. It was Wilson!
lt now became obvious that Preston ’s story about being a Wilson could not be discounted nor could his general credibility be denied. Perhaps more importantly, it revealed that some very strange correspondences were at work that had to do with interdimensionality.
I would receive an astonishing letter several months later that would close the case as regards whether or not the Wilson brothers had existed. It was from a man named Amado Crowley who claimed to be an illegitimate son of Aleister Crowley. Not only did he remember his father talking about the Wilson brothers. but he also provided clues which revealed that the odds of his lying ahout his parentage were nil.
Amado not only verified the existence of the Wilson brothers, he gave a spectacular account of his father’s whereabouts on August 12, 1943 (the day of the Philadelphia Experiment). Aleister had directed a magical ceremony at Men-an-Tol in Cornwall, England where a large donut style rock lays upright in the water. According to Amado, Aleister put him through the hole in the rock whereupon a line of rough water ran from the coast of England to Long Island, New York.
For the most part, this is where the book Montauk Revisited ends’.
Amazing discoveries were made which showed that Preston was not off his rocker and that his general line of reasoning was valid. That is what this book was meant to do. Additionally, it showed that the forces which manifested the Montaok Project were deeply entrenched in the occult.
While Montauk Revisited did reveal a fascinating; web of intrigue that is unparalleled in certain respects, it did not deliver many final conclucions. But even though we were Ieft hanging at the edge of our seats with many unanswered questions, the book did accomplish something very important. It ushered us to the very threshold of the mystery schools, those secret organizations which have exsisted since timt immemorial and have sought to regulate our conciousness and personal freedom. It is at this point that we open the door to our current book: The Pyramids of Montauk: Explorations in Conciousness.
This report was constructed from over 9 hours of video interviews, personal interviews and individual commentary. It is structured in an open question-answer format, without regard to who is asking the question and who is answering; this format also allows insertion of other data in the later part of the report in the same open Q&A format. The data is not proven or verified, but is reported as received. This report contains information on the following: The Philadelphia Project, or Project Rainbow, Phoenix Projects 1-3, origins of the Radiosonde and connections with the work of Wilhelm Reich, government weather control programs and hidden agenda, the Montauk Hind Control projects, the deliberate murder of thousands of American children in mind control research and time tunnel experiments, government time-tunnel projects and operational procedures, how Nicola Tesla and Von Neumann contributed to these projects, the “martyrdom clause”, mind control by individual signature, technical ways to produce planetary holograms and Matreiya effects, the explanation behind closed time loops, government rationale and plans for the confinement camps and slave labor, Project Dreamscan, Project Moon scan, the Airborne Instrument Labs, Project Mind wrecker, the alien groups known as the Kondrashkin and their interaction with US Government mind control programs, the Kamogol II and Giza Groups, the negative Sirians, Soviet scalar weaponry, Orion Group manipulations, 6th root race incarnations, telepathy producing drugs and their use and suppression, the FAA and zero-time generators, technical spin-offs from the Philadelphia project, the International Aerospace Alliance, cross-section of implant device, Wilhelm Reich and mind control, Reichian Orgastic-type programming and its use by the US Government and Sirians, the Psi-Corps, Alien soul-trading, Montauk and the aliens from the Antares system, the Leverons, the Elohim Group, the US Navy and time-tunnel projects, the US Government and the Greys, electronic life support,systems of the Reptilian Humanoids, new life form masses over the poles and their relation to yearly outbreaks of flu-like disease, AIDS and Fort Dietrick (NSA), Maglev trains and the US underground tunnel network, the missing human genes, buried spacecraft and alien technical archives under the Giza pyramid, the coming new money, the “Black Nobility”, Nordic and human copper based blood systems and physiology, the technology of cloning and the development of synthetic humans and political replacement programs, the Middle East situation, Congressional awareness of drug and alien agenda, the MIB, the US Army and the black helicopter forces, government mobile mind disruption technology, nature and purposes and the Orion Group, fourth density transmutation of the human race, geological changes, Sirian Mind Control technology, and more, along with illustrations gleaned from witnesses with photographic memory and a lot of courage. This information is supplementary to that in Chapter 7 (Matrix III).
The Interviews
Where do you want to start?
Let’s start with the Phoenix Project.
It was a project that evolved out of the Philadelphia Project. it was a project that the Navy did in the 1930’s and 1940’s in an attempt to make ships invisible. They threw the switch one eventful day and the ship went into hyperspace. They had all sorts of problems with the people on the boat. It was a huge success as well as a huge failure – then they shelved it. Around 1947 it was decided to re-activate the project and it was moved to Brookhaven National Laboratories with Dr. John Von Neumann and his associates. Out of Phoenix I came Stealth technology, which I cannot talk about because of my job. It also produced all sorts of energetic little toys like the radiosonde.
What is a radiosonde?
Well, in all appearances it was a little white box that they attached to a balloon and sent up into the atmosphere. The government told people that it involved gathering weather data. It used a very unusual type of pulse modulation. In most cases they used a CW (continuous wave) oscillator and pulsed the signal. This turned out to be a very efficient conversion of electrical energy to etheric energy. I very recently started collecting radiosondes. I never saw a receiver. I found out that they were designed up at Brookhaven National Labs. I started to talk to people at Brookhaven and ran into a retired gentleman who used to work there. He told me that the design was originally done by Wilhelm Reich. That peaked my interest. The story goes that in about 1947 Wilhelm Reich handed the US Government a weather control device, a device that would do DOR-busting. Reich thought that if he could decrease the amount of DOR that storms would not be so violent. (DOR is the result of orgone energy coming into contact with an enclosed radioactive source. This produces a Deadly Orgone Energy – DOR – which threatens life. It is also produced in the atmosphere through other processes. The government sent the device up there into a storm and it did reduce the intensity of the storm. The government liked it, and they started another phase of the Phoenix project where they designed these “radiosondes” and started launching them in large numbers, maybe 200 to 500 per day. The radio in these things had a range of about 1oo miles. If they used so many of them, one would think that receivers for them would be common-place. I used to be a collector of radio receivers. I have over 100 in my personal collection. I have never seen a radiosonde receiver. I have heard of them but I have never seen them.
What are the frequencies used?
The frequencies used are 403 MHz and 1680 MHz. They used two different frequencies.
They are both on at the same time?
No. One or the other was used at any one time. The earlier ones used 403 MHz plus or minus 2 MHz. The later ones used 1680 MHZ, plus or minus 6 MHz. The “thermistor” in them had gold, silver, platinum and iridium in it. Reich used sensors that had gold and silver in them. The humidity element is a plastic plate with silver around the rim and conductive lines going across the plate. They put a very unusual mixture of chemicals on this plate. Unlike most humistors, the resistance went up as it got damp.
What we’re theorizing at this point is that the “thermistor” (temperature sensing) rod acts like a DOR antenna out-of-phase. The “humidity sensor” acts as an antenna for the orgone; The pressure sensor is essentially what they call a barrel switch, which is a pressure sensitive cycling switch. The device would destroy DOR and build up the orgone. The transmitter consisted of two oscillators, one of which would run at the carrier frequency (403 or 1680) and a second one which was a 7 MHz oscillator hooked into the grid of the carrier oscillator. The result was that the 7 MHZ oscillator would pulse on and off.
How does all this relate to what was going on with these other projects?
The government could not tell the public these were weather control devices. What we are seeing here is actually the genesis of what became the Montauk project, which was a combination of Wilhelm Reich’s work and the Philadelphia Experiment. There were two separate projects going on in Phoenix One. You had the invisibility aspect and you had the development of Wilhelm Reich’s weather control. Toward the end of the Phoenix project, by using some of Wilhelm Reich’s concepts and some of the transmission schemes used from the “radiosonde” project, they found that you could combine the two -factors and use them for MIND CONTROL. Government circles would have me say “mood alteration”, but mind control is what these idiots were doing.
That’s what the Montauk project was?
No. Phoenix One. After political circles found out about it they wanted it shut down. The people that were running it went to the military and proposed that they could use it to “influence the minds of the enemy”. The military loved the idea, and let them use the old Montauk Air Force Base. Among the equipment requested was an old SAGE radar unit, which was on the base. The base was shut down and everything was auctioned off. The group then moved in from the Brookhaven Labs. That began what we call Phoenix Two. They spent the first ten years, from about 1969 to about 1979, researching pure mind control. They started out by taking the output of the SAGE radar, modulating the special wave that Reich had showed them from the weather control process, and combined that with something noticed from the Philadelphia Experiment work. They transmitted about 406 MHz. It would hop around frequencies and change in phase. They used the amplidine concept where you have many stages pulse-modulated. BRF was from 10 cycles to 750 cycles. The pulse width could be varied anywhere from 10 to 75ms. The center frequency was 406MHz generated from a stay-low type function which was referenced from a zero-time function.
Was there any other modulation on this?
There was frequency hopping on it.
So Phoenix Two started in 1969?
Yes, in the period from 1969 to 1971. Phoenix One went from 1948 to 1968. The first part of the mind control project was to take an individual and stand them about 250 feet away from the antenna. The SAGE radar had a peak pulse power of .5 MW. The antenna had a gain of 30db. That means an effective radiated power of at least a gigawatt. It was nominally a gigawatt. Can you imagine what that would do to people? I think its amazing these people are still here. It does things like burn out brain functions, create neurological damage, scar lungs from heat, etc. They tried this with a number of people and there were few survivors.
Where did they get the volunteers for this?
They were just grabbing indigent people off the street and throwing them in front of the radar beam. That’s the sort of nonsense that the government loves to do.
Who was in charge of the project at this time?
Dr. John Von Neumann and Jack Pruett.
Any particular agency?
I’m not sure what the agency was. Now, somebody got the brilliant idea to put the subjects directly in line with the gain horn of the antenna. Lo and behold they got their result without burning the people up. They found out that by varying the phase modulation and the frequency hopping and the pulsing of the multiple phases that they could have profound effects on a persons mind.
How many people worked at this installation?
About 30.
Who authorized them use of the base?
The Air Force and the Navy. It was a joint project. There were both Navy and Air Force personnel involved. We have copies of the orders for the Air Force personnel.
What was the cover story for the base?
They had none. It was a derelict base.
It was abandoned. It was turned over to GSA as surplus around 1969 or 1970 when they shut down all the SAGE radar systems.
It was a “non-existent” operation. it was a perfect cover.
Where did they get the funding?
It was totally private.
Corporations?
It didn’t originally come from corporations, although it did in later phases. The original money came from the Nazi government.
This is Phoenix One?
No, this is Phoenix Two and Three. In 1944 there was an American troop train that went through a French railroad tunnel carrying $10 billion in Nazi gold which they had found. it was $10 billion at the 1944 price of $20 per ounce. The train was blown up in the tunnel. It killed 51 American soldiers. The gold turned up ten years later at Montauk. This has been verified. That money was used to finance the project for many years as the value of gold went uo. They spent all of it and ran out of money. That’s when they tapped on ITT, who funded it. ITT was owned by Krupp in Germany. In terms of personnel, many of the civilians and scientists there were all ex-Nazi’s who came from Germany both before and after the war ended. The project was under US Government surveillance. The intelligence community knew what was going on and the CIA monitored everything, as did other government intelligence agencies. The field of players who actually operated on the base was small, between 30 and 50. The funding was entirely private. After 1983, Senator Goldwater found out about it and started an investigation. He couldn’t find any trace of government funding. Pruett was the metaphysical director of the project. He was Air Force. After he left Dr. Herman C. Untermann took over. They had an electronics expert, Dr. Mathew E. Zerrett, who came over from Germany in 1946 with Werhner von Braun. Probably the reason that they ran out of money is that they had a total of 25 bases around the United States to support. The last of the bases shut down August 12, 1983. The base at Montauk, where all the stations got their zero-time reference from, shut down and the other two remaining bases went down with it.
What about some of the mind effects?
From what I recall of the program, as I was part of it, I was subjected to the mind control field not as I initially went into the program (because they wanted me initially for my sensitive abilities) but later. I was assigned to the indoctrination of the younger recruits. The first indoctrination turned out to be a disaster. I told them I didn’t want anything to do with the program, and they put me in front of this mind beam, and it did do damage to me. Finally, someone said, “shut it off, he isn’t going to give in to it” and they shut it off. Others were affected much more seriously than I was. The effects were generally really bad. It could burn your brains out. They would go out and pick kids between the ages of 12 and 16 off the street…
That’s where a lot of disappearing American kids went?
We estimate they took 10,000 American children off the street and brought them to Montauk, New Jersey. The total number of people that they pulled off the streets for the 25 stations was about 250,000. What the actual thrust of the program was in terms of all these kids is still a mystery. We still don’t know the answers. We know they were fully programmed for something. They were subjected to programming which eventually became more “humane” using advanced electronic techniques. The original programming was Reichian in nature and was more physical. Later they worked out techniques that used computers and electronic programming with the Reichian techniques that took very fast and had little side effects.
Are you aware of any people presently who have been through this?
I’ve run into people over the years. There is a very specific field identity pattern you can detect if you are sensitive enough. You can spot a person who has been through the Montauk program “five miles away”. it’s vary distinctive in the way that it’s been altered. I’ve spotted more than a dozen people in the Long Island, New York area.
What about Von Neumann?
He was still alive up until 1989. He has run into a problem with the government as well as other problems, such as a personality split in 1977, when he resigned as director and became a consultant. The government told everyone he died in 1956. The government is still interacting with him.
Were any of the Montauk subjects given psycho tropic drugs?
I don’t think so…
They used one drug which was used in connection with the Reich programming to make them more receptive. I don’t remember the name of it. The effect of the drug was that it would make you “horny as hell”.
Also euphoric at the same time?
Also euphoric, yes.
Did they get this mind-altering chair from the aliens?
The prototype came from the aliens. Beyond that we are uncertain. This chair was essentially a mind amplifier. The government would have specially trained individuals sit in the chair and generate thoughtforms, which would be amplified and transmitted. They could transmit the signal and put people in a pre-orgasmic state where they would be receptive to programming. It worked very well and they found other capabilities. They found that it could work in time. They had a psychically trained individual sit in the chair and generate a thoughtform of a vortex that connected 1947 and 1981. That’s exactly what they got – a time tunnel they could walk through. There was a series on television at one time that portrayed this concept fairly accurately. These were some of the earlier capabilities. They started going forward and backward in time. That was the last phase of the Phoenix project.
When did this time machine get going?
Around 1979 or 1980 it was fully operational. This transmitter had enough power to warp space and time. The individual in the chair would have to synthesize the vortex function because they didn’t have the technical capability to do that. It can now be mechanically synthesized. They did other things. They had the subject in the chair think of some creature, and the creature would materialize. They had the individual in the chair think of all the animals at Montauk point charging into town, and that’s exactly what happened. They almost had the power to create a being. The problem they had was that what they created only stayed as long as the mind amplifier was on. The power was somewhere between gigawatts and terrawatts. Tremendous power. The vortex could have a diameter of about five miles.
Can you describe what this looked like?
Its like looking into a peculiar spiral tunnel which was lit up down its entire length. You would start to walk into this thing and then suddenly you’d be pulled down it. You didn’t walk through it as such. You were more or less propelled through it. You could go anywhere in space and time.
Could you bring things back?
Yes.
Have you ever brought anything back?
Yes.
Could you continue your description of the tunnel?
Yes. The walls were solid but fluted. The tunnel was not straight but was a sort of corkscrew shape.
If someone turned off the power, would you be stuck in the destination time and space?
Yes. You’d be stuck there.
Did they send a lot of kids down the tunnel’?
Yes, but we don’t know what their goals were. They lost a lot of kids.
Since there is a time loop between however far you went back in the past through however far into the future, is everything fixed?
Yes.
One of the first things they did was send recruits forward to around 6030 AD. It was always to the same point. Somewhere in an abandoned city where there was a statue of solid gold. When they came back they were asked what they saw. Whether they were expecting to find a different answer from person to person is unknown. They would look into the vortex and make sure the environment would support life before they sent people. They took samples.
Are there potential futures that people could be sent to?
No. once you make the connection with the future the line becomes fixed to that point.
Can you change the present by sending someone to the past?
Yes. You can also change the present by sending someone into the future. Under certain conditions. The government is using existing time machines to go forward in the Montauk time line.
Are you saying that now the present can’t be changed because we have established a time-loop through the future and the past?
Yes. That means whatever everyone is doing between the most extreme past point and the future they will be doing forever.
What is the furthest anyone has traveled in the future?
10,000 AD.
So everything is locked in until 10.000AD?
Yes. It’s a dreamlike reality. No one has picked up a tangible future beyond 2012 AD. There is a very abrupt wall there with nothing on the other side.
Prophecies speak of earth changes around then.
Curious, isn’t it?
Can you project yourself two hours into the future and meet yourself?
Yes, but its very dangerous. The person who walked into the tunnel is out of phase with the person who comes out the other end. This did happen. The result is that the person just incinerates.
Did they ever give you a weapon in case you ran into anything negative?
They didn’t have to do that. The vortex could be arranged to follow the person, so that they could bring them back in if anything went wrong. They could see them on a viewer.
So they achieved a working time portal. At one point they had a situation where they had a “monster from the ID” type creature come through and everyone went into a panic. They shut the transmitter off. The creature ate people and equipment. They had to go back and shut down the unit in Philadelphia in order to shut off the unit in the future so they could stop this creature in 1983. This was on August 12,1983. The vortex locked on to the 12 August 1943 test and formed a loop. All this occurred because someone planted the thought in the mind of the operator in the chair to generate this creature. It was an effort to sabotage the project. A lot of people thought the project had gone too far. When I worked for them between 1971 and 1983 1 was so tired when I would get home from work. What they would do is that when I my mission was over they would return me to a point milliseconds before I left. It would appear from one perspective that I never left. Of course, after I stopped working there, all that stopped. Is there a reason that all these things happened?
If you go back into the Philadelphia experiment end of it, which was the beginning of the whole business, one can see from the way that thing was maneuvered that there was a higher force of some kind involved in setting the whole thing up …. because it never would have happened the way it did unless two obscure dates 40 years apart coincided between the two experiments: the project known as the Philadelphia experiment, or Project Rainbow, in 1943 and the Montauk project in 1983.
If I may interject something here. There is a point about two thirds of the way down the time tunnel where the person who is going through the tunnel perceives a large “thump”. The person’s consciousness leaves their body. There is a tendency to see things on a broader basis. I am sure there was some intelligence there. Looking back on my experiences, I’m sure there was some intelligence there. I would have trouble with the recognition of it. What they were trying to do at Montauk was to stabilize the perception process that would occur upon exteriorization from the body. They were trying to manifest that for some reason. We don’t know what their purpose was.
What was the role of the aliens in this whole thing, other than the prototype of the mental amplifier chair?
That would be the another part of this that we haven’t got into yet.
Let’s look at what the Philadelphia experiment got into in a technical sense. It was what started all this happening. It originally began back in the 1930’s in Chicago with three people. Dr. John Hutchinson Sr., who was the Dean of the University of Chicago, Nickola Tesla, and Dr. Kurtenaur, who was an Austrian physicist who was on staff at the University.
They decided to do something with the speculation regarding the concept of things and people being invisible. This subject had been discussed for several year. They got together and did some research at the University of Chicago around 1931 or 1932. In 1933 the Institute of Advanced Studies at Princeton was formed and the project was transferred there in 1934. One of the people on staff at the Institute was Dr. John Erich Von Neumann, who was from Budapest Hungary. He got his degree in chemistry in 1925 and his Ph.D. in mathematics in 1926. He taught in Europe for about four years and transferred to the United States. He taught at the graduate level for three years and was invited to join the Institute.
Other people at the Institute included Albert Einstein, who left Germany in 1930. He went to the California Institute of Technology for three years and taught there and then went to the Institute upon their invitation and acceptance. A lot of other people showed up there as time went on. The project expanded about 1936. In the meantime, Tesla was named director of the project. He was a friend of president Franklin Roosevelt, whom Tesla met in 1917 when FDR was secretary of the Navy. Tesla was asked at that time to do some work for the government for the war effort, which he did. He accepted and became director of the invisibility project until he resigned in 1942. In 1936, after intensive study, they decided to have an initial test of their work. They achieved some partial invisibility. The Navy and everyone else was encouraged to continue the work, and the Navy supplied money for research.
Scientists were coming to the United States from Germany until 1939, when the war with Germany was started.
In 1940, after research using Tesla’s approach, they decided they were ready for a full test at the Brooklyn Navy Yard. They had a small ship and a tender ship at each side. One ship provided the power and the other supplied the drive for the coils. They were tendered to the test ship by cables. The idea was that if anything went wrong they could cut the cables or sink the test ship. Everything worked and the project was declared a success.
The important point about the 1940 test is that there was no one on board the test vehicle. It was strictly a dry run with no people. This is important because of what happened later.
Other people came on board. Thomas T. Brown joined the project because of his expertise in electrogravity effects. He had the task of solving the problem of the German magnetic mines that were affecting allied shipping and Naval efforts. This led into a parallel project which involved the use of degaussing coils and cables to explode the mines at a distance from the ship.
The Navy wanted several people to keep an eye on the tests. That is how I got involved. Keeping technical commentaries. Let’s look at Nickola Tesla.
In 1879 his father died and his first year at college ended. He came to the United States in 1884. He had enormously intuitive insight. He had a perfect track record. Before coming to the US he had known Robert Oppenheimer, who later worked with the development of the atomic bomb, and Dr. David Hilbert, the mathematician who devised equations for Hilbert Space, which described multiple space or multiple realities mathematically. These equations for multiple space became very important in the project. Dr. von Neumann met Hilbert in 1927 and retained a lot of what he had learned. With that, Von Neumann developed other new systems of mathematics. Von Neumann was considered to be one of the most outstanding mathematicians in this century. Some think he was better than Einstein. Another mathematician involved was Dr. John Levinson, who was born in 1912. He died in 1976. He published three books on mathematics. There is no other history of Levinson himself anywhere that I can find. Levinson developed the so-called Levinson Time Equations. with all this behind them, the group had all they needed to proceed with the project.
After the successful 1940 test, the Navy decided to give the project unlimited funds and to classify the project. On December 5, 1941 I was in San Francisco and the government came and told me that a war with Japan would start within 72 hours and that they needed me to assist them. In January 1942 I ended up at the Institute of Advanced Studies. Tesla was given a ship and a crew for a full sized test. Tesla got a battleship. Tesla and Von Neumann didn’t agree on some things. Tesla insisted that they were going to have a very severe problem with personnel. Tesla wanted more time but the NAVY wouldn’t agree. Tesla made periodic announcements in the late 1930’s and early 1940’s about his contact with off planet species. He was in contact with the outside, who agreed that there was a problem with the people. He decided to sabotage the 1942 test in an attempt to stop the project. He de-tuned the equipment so nothing would work. The test failed. Tesla then turned the project over to Von Neumann in March 1942 and left the project.
Von Neumann went to the Navy and requested time to study the problem to determine what had gone wrong. Von Neumann decided to make changes in some of the equipment. He decided he would need a special ship that was designed from the ground up. The Eldridge was selected. The equipment was built into the ship. They put all the equipment on the ship. October 1942 arrived. They selected 33 volunteers for the crew, who arrived after graduation in December 1942. We still have a picture of the class.
After the ship was out of drydock work began. In May of 1943 von Neumann installed a third generator. It would never synchronize with the other two. It went out of control one day and zapped one of the men. Von Neumann pulled out the third generator (installed because Tesla had convinced Von Neumann of the potential problem with people) and went back to the original design. In mid June, the ship had sea trials. On July 22, 1943, they had the test. The ship between radar and optically invisible. They discovered people very disoriented. The Navy pulled the crew off and consulted Von Neumann, who requested more time again from the Navy. The Navy, after consultation with higher-ups, announced that the drop dead date was on the 12th of August, 1943. Von Neumann voiced his concern that it wasn’t enough time.
The Navy decided that it just wanted radar invisibility and not optical invisibility. The equipment was again modified by Von Neumann. August 12th arrived. We knew things were not right. The test began, and for about a minute everything was all right. The ships outline could be seen in the water. There was suddenly a blue flash and the ship disappeared entirely. No radio communication was possible. It was gone. In about three hours it came back. One of the masts was broken. Some personnel were partially embedded in the steel deck. Others were fading in and out. Some disappeared entirely. Many were insane. The Navy extracted the crew and proceeded with four days of meetings to decided what to do about the problem. They decided there would be one more test with another dry run without personnel. They conducted the dry run using about 1000 feet of cable attached to another ship. In late October 1943 the test occurred. The ship disappeared for about 20 minutes. When it returned, they found equipment missing. Two transmitter cabinets and one generator was missing. The cabinet with the zero-time reference generator was intact. At that point, the Navy stripped the ship and stopped the project. The Eldridge served in the war and was turned over to Greece at the end of the war.
The important thing is that there were two tests that were exactly 40 years apart to the day. It was a 40 year separation in hyperspace. Now, the Earth itself has a biorhythm that peaks on a 20 year cycle on August 12th. It “just happened” to peak and provided the connecting link through the fields of the Earth for the two experiments to lock up in hyperspace. Walk-in efforts are aided if they occur during this peak.
The ship was pulled into hyperspace. We were inside the ship and knew something was drastically wrong with the test. We tried to shut it off but it wouldn’t shut off. We ran out on deck and jumped over the side of the ship. We jumped overboard but ended up in a time tunnel which ended at Montauk, Long Island on August 12th, 1983. At night. We were found very quickly and taken down stairs, where Von Neumann greeted us. He expected us. It was a bit of a shock. We had just been in 1943 and now we were in 1983 looking at Von Neumann as an old man. He said that there was a hyperspace lockup and that we had to go back and shut off the generators on the ship or the hyperspace rift would keep increasing and possibly engulf the planet. He had been waiting 40 years for us to arrive.
Montauk sent us back and we smashed the equipment with axes. The ship returned to its original point in space and about three hours later in time. From 1943 on, Von Neumann didn’t know what happened. He had modified earlier equipment in 1943 to where he had a full blown time machine. The Germans also were working on time travel, and had it working in 1945 just before the end of the war. This is all a matter of record.
After the Navy decided to shut down the project in 1943, Von Neumann was sent to work on the atomic bomb project at Los Alamos until that was over. In 1947 there were major changes in the Department of Defense. Someone in the new structure decided to dig up the Philadelphia project to see if they could find out what went wrong. They asked Von Neumann to “take another look” at the project. He agreed.
There is another matter. Starting about August 6th, 1943, UFOs appeared over the Eldridge for about six days. They were there during the test. One of the UFOs was sucked up into hyperspace with the Eldridge and it ended up in an underground facility in Montauk in 1983. It contained a charging device which some aliens made us go back and get for them, as they didn’t want humans to have it. We don’t know who they were. Pruett was concerned about an alien invasion.
Also, Von Neumann was called by the government to come and assist in the examination of a crashed UFO in 1947 at Aztec. Another crash occurred at Aztec about a year later. The first crash had greys on it and none survived. At least one occupant survived the second crash. The radar systems unintentionally brought down the craft. Radar was used intentionally after that until the aliens got wise to it. The occupant of the second crash was not a grey, and Von Neumann got to talk with it. Von Neumann asked it what the answer to the invisibility problems could be. He learned that he had to go back and do his homework in metaphysics. The nature of the problem was that the personnel on the ship were not locked to the zerotime reference of the ship. Humans are normally locked to the point of conception as a time reference, not a zero-time reference. The time stream lock allows the person to flow in synch with the system so interaction is possible.
Time locks are fragile. All the power of the project disrupted the time-locks of the people on the deck on the ship. When the ship came back in time, the people didn’t come back to the same reference.
Von Neumann realized that he needed a computer, as well as some knowledge of metaphysics in order to be able to lock the time reference of the people to the time reference of the ship. He built a computer in 1950 for the purpose. It was ready to be installed in 1952 and a test was performed in 1953 that was successful. They didn’t go floating off into space when it was over. At this point, the Navy canceled Project Rainbow and changed the name to project Phoenix.
Alot came out of the negative effects of the Rainbow project. Some of it led to mind control research programs in the Phoenix project. The invisibility research produced some Stealth technology as well as other highly classified projects.
In 1983, they decided to apply mind control to all participants in these projects in an effort to cover them up. They had also been working on another project: age regression. Now, Tesla had sought back in the 1940’s to develop equipment that could help the members of the crew after they lost time-lock . The government developed it into the age regression program. It was physical age regression. A person retained the memory they had from the older age.
Tesla’s theory was that if you took the individual’s time-lock and moved it forward in time than you would remove aging. That’s what happened. It took between 30 and 60 days for the body to complete the change to the new time reference.
Now, some of this turned up in the movie called the Philadelphia Experiment, which was released in 1984. The government got an injunction which banned showing in the US for two years. It was overturned in 1986 and it was out on tape. I saw the film in 1988, and it helped bring back some of my memory about this.
Any initial comments about electromagnetics?
Well, are a lot of interesting aspects. There is a explained by most theories. It is not magnetic field only propagates at 0.4 of the electromagnetic field propagates at the speed electric field (according to Maxwells equations) propagates at the rate of c-infinity, which means that it propagates throughout the universe instantaneously. If you understand those basic relationships and how they interlock with higher order energies and fields, like soliton and tensor fields, then you can understand how an antigravity drive will work. It is a fact that the unified field theory was completed by Einstein and given to the US Government. They have it and they don’t want anybody to know they have it. It was never released publicly in any books. This kind of knowledge is used as a method of control between and for governments. It’s unfortunate. The government is supposed to be “for the people and by the people”. That is what it says in the Constitution. I wonder when the last time the president read the Constitution?
It seems like there are more people involved in secrecy than there are scientists. Where are all these people?
There are government agents and agencies everywhere that are concerned with keeping things secret. These days, the secrecy is applied more to the applications of hardware than the hardware itself. It’s not like it was in the 1950’s. As an example, the guidance package for the new Minuteman X missle that was developed for the Air Force by Northrop is unclassified. There was no classification on the circuitry and It was so accurate that it could take a missle and drop it down a chimney stack. The applications was capable of was classified.
Isn’t a lot of this left out in the open to distract what is really going on?
Of course.
What is the capacity of the gravity craft fleet of the United States?
I don’t know. I know that they have built quite a number of them.
What are the capabilities of these craft?
Well, when our astronauts first landed on the moon in 1969 they were greeted by a fleet of disks sitting on the rim of a crater. The astronauts asked their superiors if they knew about these disks. They were told “yes”, that they were American disks. The astronauts were angry at being used as public relations men by the government.
Why spend so much money on the Stealth bomber when they have had this gravity technology for so many years?
Well, the aircraft combines two aspects for invisibility. One of the aspects relates to the construction and coating applied to the surface. The other aspect relates to an electronic type of invisibility package which is a result of work done on the Philadelphia experiment years ago. Also, the stealth has a secondary drive system which is very advanced and allows it to fly in space. The assistant director of NASA admitted that this came straight out of alien technology. He admitted this to the public.
He did?
Yes.
That’s interesting in view of the government’s apparent position with respect to covert technology.
There are breaks in the government secrecy programs that are starting to show up. More and more people are getting totally disgusted with government activities and attitudes and they are beginning to talk.
Maybe it’s a deliberate leak.
It could be deliberate. Even MJ-12 in 1984 was about to break some information to the public about ET’s and UFOs. They decided not to release it at that time. John Kennedy demanded that they release it within one year. He also demanded that the CIA get out of the drug business. They assassinated him.
Have you found any resistance to what you have been coming out with?
No. The Navy keeps quiet, but I hear rumblings underground that they are definitely not pleased about it. The so-called .. martyrdom clause” works in my favor. They know that I know why they can’t touch me. If they do, they know that there will be real problems in time and space because of it. There are two of us that are holding certain factors in stability. If anything is done to either of us, there could be a rip in hyperspace. The whole reality system will shift. I will give you one guess as to what it will most likely shift to: We won the second world war by a slim margin. German technology was way ahead of us. If the war had gone on another 30 days the Germans would have won it. They had super weapons in production which they were ready to use. They were so close to winning the war that Churchill and FDR were really worried about it. If the system shifts, it could shift to a parallel reality where the Germans won the war.
That’s why the government doesn’t dare kill either of you?
Right. Because of what we were involved in, it might jeopardize our entire reality system.
Could you explain how a closed time loop works?
Well, one of the problems that has developed is that when you travel through time you cannot come back to the exact point of origin. It has to be later than when you left. If you were to come back to the exact point at which you took off you would be at the same point twice in your lifetime and there would be a very serious problem.
Would you refresh my memory about some of the dates involved with the development of electronic mind control in the US?
The mind control experiments were moved to Montauk about 1969. The hardware phase of some of the later experiments began about 1975; equipment to modify the SAGE transmitter was ordered about 1973.
ITT was the main contractor and sub-contracted portions of the contract out. Most of the contracts were awarded to firms on Long Island.
So what did they actually prove that they could do when the experiments were over?
What they essentially proved they could do was that they could control a person that they had the “signature” for. This pattern that was unique to an individual could be put into the computer program for the transmitter. A second order wavelength would be transmitted that has a lower attenuation and affects that persons mind directly. There could be a command to do anything focused at the person. Once a device was constructed that illustrated this principle on a wide scale. A mental message was put out that if anybody heard the message they were to call a certain phone number. Over 600 calls came from all over the East coast all the way down to Florida. It works.
That’s interesting. There’s a fellow who calls himself Lord Mattreya who says that he is the Christ returned to the planet; that when he links up with the international press he will send a telepathic message to the entire planet in their own language and they will hear it. They also are supposed to receive a visual image. So.. they have that technology?
Yes. There is not only an indivdual signature. There’s a racial signature and also a universal signal for the human race. The government has used all three to target specific individuals. They have also done group messages targeted on a specific racial or ethnic group. That’s common. In Boston and New York they were doing experiments on “mood control” on the cities. Transmitters used no longer exist, but the technology does.
Do targeted individuals perceive what they are receiving as their own thought?
Yes.
Is there any defense against that?
Yes and no. Theoretically no. This is what the government depends on. Practically speaking, they can’t get everyone, because some people are naturally resistant, depending on their level of mental and psychic development. Perhaps 5% of the population do not respond to these signals. If they get 95% coverage, they don’t care about that 5%. That’s what they have the riot squads and the concentration camps for. There is no defense unless you can interfere with that signal. Some people just don’t react.
So they transmit a thought signal?
Not exactly. If you were put on an EEG, you would exhibit a certain pattern of electrical responses. These can be recorded and they are unique to you. It can be recorded and stored and replicated on a computer. If they can replicate your RNA/DNA pattern they’ve got you too – for life.
You mentioned about concentration camps?
Yes. They are all over the United States. There are three in Arizona alone.
So they can control us to the point where we’ll just hand over our guns?
That’s what they hope. It depends on how effective this equipment becomes, how thoroughly installed it is everywhere, and whether or not people can ferret this stuff out and render it inoperative before that time arrives.
How about the idea of a conflict between moral conscience and what the mental command tells you do to?
You don’t have the option not to act as it says the way that equipment is set up – if you are not aware enough to make a connection that it is not your thought. It does not negate choice, it just puts in a strong impluse or command. Those people who responded by calling that number had no idea what went through their heads. Some of this does require preconditioning to a response pattern.
Could they be doing this over the media, like television and radio?
Of course.
You’re suggesting a state of absoulte corruption.
Absolutely correct. Planned corruption.
With this kind of technology, why do they need concentration camps?
Because there are always people that are resistant.
I would think that they would annihilate them, not lock them up. The first step is the camps, where you can handle them easier, then you can eliminate them en masse. You don’t go down the streets shooting everybody down. Once you’re in the camps, they break you down mentally. They’re experts at that.
We think they’re shipping guillotines in there for the people that don’t comply. They’re looking for a slave labor force. That is what H.R. 4079 is about that’s in Congress now. It creates a slave labor force in the prison system, which will be privately owned. States will pay the private prison a fee in order to put their prisoner in there.
Yes.
What are some of the other projects that relate to the capacity of factions operating within the United States Government and corporations to manipulate and control the population?
Well between 1977 and 1978 a project called Dreamscan came on line. It ceased in 1979. The goal of the project was to gain the technical ability to enter into an individuals mind in the dream state and cause his death. There was a movie called Dreamscape which showed what they discovered they could do. The project was run by the Secret Government and managed by the NSA. The purpose of the project was to provide for a means of covert assassination. President Carter found out about it and had it stopped. The hardware is still intact and in storage. There have been attempts to put it back on line by various intelligence operations, some of which are said to involve AT&T operatives.
What else?
Around 1987, a project called Moonscan started. It lasted into 1989 and involved positioning mind control equipment on the moon for use on the population of earth. It, like the others, has clear connections to negative alien activity.
Who ran that one?
It was managed by an organization called Airborne Instrument Laboratories (AIL), who have had other covert projects under their wing. At the time, AIL was run by Eaton Corporation. It is now managed by the Department of Defense as of 1988. There are three branches of AIL: Covert, Commercial, and Defense.
Any other mind control programs that you can mention?
There was a project called Mindwreaker that would allow paralysis of the mind. The aliens were heavily involved with that project. it produced several neurological weapons, some of which are used on the B-1 bomber, which also contains a lot of alien technology. At time, various alien species came and went out of AIL. There was one group called the K-Group, which was short for the Kondrashkin. They had pale skin that had a slight greenish tint and almost no hair. They looked human, and had to bleach their skin and wear wigs. They have been periodically involved with covert projects since the 1940’s.
Where has AIL been located?
In New York Stare, at Farmingdale, Deer Park and Long Island.
What is the current status of AIL?
Well.. there were eight projects ongoing at AIL that also had to do with the development of weaponry against aliens. In 1989 the Orion group discovered this and destroyed the projects. It can only be assumed that AIL still functions in other areas.
What other research goes on at Long Island?
Research on scalar weaponry, like the one that destroyed the Challenger.
I thought the Challenger was destroyed by the Soviets using scalar weapons?
No. The Soviets didn’t do that. The oddity with the incidents as far as the Soviets were concerned was that they pulled their ships about 150 miles out to sea before it happened. They were not the direct cause, which was a scalar weapon that they were trying to put into orbit and test. It accumulated a charge while the Challenger was going up through the atmosphere and turned itself on. That is what destroyed the Challenger. It might have been deliberate.
What was the ultimate power behind the Phoenix projects?
Ultimately, the whole thing is manipulated by the Orion group. The expectation was that they could use mind control to take over the populace in the 1990’s – no later than 1994 or 1995. They have also been doing genetic work in which they alter a human sperm and ovum to the extent that all offspring will produce hybrids with new characteristics. Humans will mate and create children with alien genetics. That’s one step beyond the average abduction scenario. There are other things happening with the human race.
Like what?
Since 1947, there have been components of the 6th race incarnating on the planet. The 5th race was the Aryans. The 6th race humans are 100% telepathic – the secret government and the Orion group sees them as a threat. They’ve been aware of it since 1942.
Wasn’t there a movie about something like that years ago?
Yes. I don’t remember the name, but it came out in 1982. In that film, there was a drug that made babies that were 100% telepathic. This kind of thing has actually happened. There was a Canadian company that was producing a drug which turned out to do just that. This was between 1946 and 1947. It was removed from the market immediately, although its use continues privately. In the movie, the government had a way of using electromagnetics to explode a persons head to get rid of them.
Sounds like something they mught have developed at Montauk.
It does, doesn’t it?
What is the current situation with aliens?
Somewhat mixed and confused. There has been a lot going on all around the planet. In September and October 1990 there was an alien group from some other dimension that was attempting to invade the planet. They took down all the zero-time generators all over the country. The FAA was especially affected. The rogue group was stopped by another species. For many years, some factions of the Orion group depended on a ring of alien satellites that would sustain life functions. Those were wiped out in November 1990 by the same group.
So there are positive light forces out there that are seeking to balance these negative activities by the Orion group?
Yes. I am not at liberty to tell you their identity.
Do you think that this group is related to those who flew over military nuclear silos and rendered the warheads inoperative?
I don’t know if they were involved, although I could ask. The nuclear charade is another thing on a cultural level. The idea of nuclear war was eliminated a long long time ago by all major powers on Earth. The threat of a nuclear winter and the fact that you can’t detonate two nuclear devices too close together in time stops them from doing it. I think a lot of people are aware that the same forces that control the United States today are the same forces that supported the buildup of Nazi Germany and the Soviet Union and arranged for WWII and Vietnam. The public has been lied to in so many areas since the early 1930’s that they don’t know what’s going on. Most people still think that the Congress and the President run the country and that they have Constitutional rights.
How about some interesting technology spin-offs from the Philadelphia experiment?
Well, there are a lot of them in use by the CIA and the NSA, as well as other corporate and government agencies. There is a portable unit that can render an individual invisible. The NSA is known to use those on a fairly regular basis. There is also a UFO research based covert organization that is believed to have them?
And what would that be?
Well, its a super secret international organization that is funded by all major governments. It performs research on aliens and alien technology, coverup operations, and also does espionage. The group is negatively oriented and is considered to have no positive attributes in relation to other humans. It is called the International Aerospace Alliance.
How does it fit into the hierarchy of command and control?
It’s connected to MJ-12, which is believed to be headed by Kissinger at this time. It is also connected to the Joint Chiefs of Staff and the President. AIL type units are also connected to the MJ group.
I have heard a tape of Robert Lazar, the EG & G scientist, and others who indicate that the highest clearance level is ULTRA. Is that it?
There is also BLACK LEVEL clearance.
What is involved with those little implants that are spheres?
Those devices are about 3mm in size. They are called SBMCD’s, or Spherical Biological Monitoring and Control Devices. They represent an organically enhanced synaptid processor powered by a micro-positron flow that controls or mimics the functions within the human nervous system with micro relays that duplicate brain operation or engram patterns.
What is the real story behind Wilhelm Reich?
Most people are familiar with Reichs brilliant work with bions, weather modification, cancer biopathy and other devices. Reichs work has been of interest to the National security Agency for some time, and it involves the fact that when a person is electronically maintained in a pre-orgastic state in their nervous system, gateways unto the mind open up for mind control to take hold. It is his most secret work as far as applications are involved. Reichs contact with alien species, his discoveries about life energy and cancer, and the mind control applications are some of the reasons why he was killed. This knowledge was combined with other knowledge, some of it alien in nature, and integrated into the work at Montauk and subsequent covert projects to subvert the people of the United States and the world under an Orion based system.
What are some of the ways they put people into this state?
Well, there are these devices. Every psychiatric facility has them. For a male, they attach electrodes to five points on the body (you can guess what one of those points are) and turn the device on. It makes programming an individual really easy. It is devious, but a lot more humane than the old electroshock therapy. The thing is, the device is being used for control instead of in a way that might benefit the individual.
What about the Philadelphia Experiment as related to aliens?
The Philadelphia Experiment was not an alien operation, as such, but what was the set-up was the date, August 12, 1943, because it had to be locked to the Phoenix project on August 12, 1983. The date was set by alien influence in order to cause a 40-year hole in hyperspace through which large numbers of alien craft could enter this dimension. It worked, but it didn’t last long enough to give the aliens the maximum benefit of the scenario. The order for the date came from a man in the White House who was directing certain aspects of the project.
This man was one of the K-group and headed what was called the Psi-corp. It was an alien intervention. This was scheduled to be a main invasion from a different universe.
How about other types of aliens that were involved?
Most of the other alien groups around, including the ones that had their shipped sucked into hyperspace, were observers of what was going on, not participants. Beyond the obvious fact that they were observing for themselves, there is insufficient data to determine whether they were observing for anyone else.
What about the alien ship, again, that was trapped underground at Montauk?
I was part of the group that dismantled it. What is involved is that you have to find out how everything goes together. You have to read their manuals… there were seven occupants of that ship; four of them would not talk to us. Eventually, three of them did, and we learned their language and deciphered their manuals about the construction and maintenance of the ship…
They weren’t Greys?
No. They were about 6 foot 5 inches tall. They were essentially human in appearance. They had dark leathery skin. They had no hair. Where they came from we were not sure. We don’t even know why they were there, except perhaps to observe the test on August 12, 1943. When the ship appeared in 1983 underground, we were initially concerned as to whether this ship represented some sort of “point man” for an invasion of some kind.
Was there any weaponry aboard that craft?
Not that I remember. The ship had a lot of strange devices on it. We took a lot of stuff apart. We took off part of the control panels, and communications equipment. We decided not to touch the main power plant because we thought it might blow up if we fooled with it. We left the food processing units intact. The ships drive systems were removed. A lot of the ship was stripped down right to the shell. It was left that way.
Why would they suspect an invasion?
Idon’t know, except that there have been so many groups over the years trying to invade this planet. One wonders why they want to bother with this mud ball and its backward technology.
John Lear suggests that the human race represents a gene pool.
That is one good possibility. Another one, and I get this from sources I can’t reveal at this moment, is that they are seeking certain rare earth elements they apparently can’t find elsewhere.
Robert Lazar mentioned a book that contained the history of earth and that it said that humans were referred to as ..containers for souls” and that souls could be traded in something like a barter system.
The aliens are doing it all the time.
They’re trading in souls?
Yes. They were shuffling us around like we were cattle to them.
Property. What do you think of that concept as applied to humans?
Well, it is mentioned that several races consider humans in some ways similar to that. Whether it is the bodies or the souls that are considered property, I don’t know. It appears that they are concerned more with the bodies, the genetics, and the capabilities of the human mind. The capabilities of the human mind are virtually unlimited. That fascinates some species.
Those aliens that were on that ship. What became of them?
Out of the seven, four did not talk and three did talk to us. One of the group that did not talk to us was evidently the captain of the ship. He eventually killed the three that did talk to us. The four remaining aliens were put into “deep freeze” by the people who were running the underground at Montauk. I have no idea what they did with the other three bodies.
What happened to the craft?
it’s still there, as far as I know. It was a gold colored saucer about sixty feet in diameter. It had a bulge on both the top and bottom.
In one of Linda Moulton Howe’s books they had pictures of types of alien writing. Were you ever able to determine the language they used?
The language they were using was apparently that of the Greys. The symbol that the Greys use a lot is the same symbol that the Trilateral Commission uses.
How big is the underground at Montauk?
It’s very large. It extends for miles, especially the 5th and 6th levels. Almost all of it was constructed in the late 1920’s or early 1930’s. We talked to one of the men who was one of the contractors who built it. It was built on government orders right after the depression started. It was built in six levels. They covered the top over with earth. It’s known locally as “the hill”. Its a huge base. There may still be some use of it. Most of it is shut down. The power has been on for two years now, single phase 220 volt. The elevator used ran on three-phase 440 volts, and that has not been turned on, probably because they plugged all main openings and the elevator shaft with concrete.
How many different species of aliens are you aware of?
Well, the Greys were not part of Montauk. By agreement they never went there. There were groups that were part of it, like a group who called themselves the Leverons. There were those there from Antares that were only observers. They looked like humans. There were members of the Orion group there occasionally. The K-group had some connection with the place, but I personally never saw any of them there. Lastly, there were the inhabitants of that ship that was captured. The Orion Confederation includes a lot of groups, including the Leverons.
The Orion group is supposedly at war with a group called the Elohim. Would you say that is accurate?
Yes. This is happening. The Elohim group is a very old race, perhaps the oldest in the universe. At least its the oldest we know of.
Is there any particular species that has the greatest control over humans?
The Orion group. They’re the weasels in the background that manipulate everybody, including the Greys. The Orion group includes the various reptilian species.
Was the zero-time generator from alien sources?
No. Tesla created the zero-time generator in the 1920’s. It provided a very basic time reference which is actually locked to the center of our galaxy. That’s why they call it a zero time generator. Locking equipment to that is the only way you can get some of these higher function generators to work.
The aliens use crystals quite a bit.
Yes. Crystals can store and modulate enormous amounts of energy. There was a crystal in the alien ship that ended up at Montauk that was about 18 inches long. Other factions of the alien group appeared in one of the side tunnels off the main time tunnel and captured several of us, and wouldn’t let us go unless one of us went back and got that crystal for them. We did. The problem was is that we were in the time tunnel too long, because the time references the man I was with dissolved, and he began to age at the rate of about a day per hour. Within three days he was dead.
What are some of the ways the government became involved in time travel?
The Navy had the ability to use the time travel technology from about 1970 and developed full operational capability in 1973. They did do an experiment where they tried to go back and kill the father of the man destined to be the head of the new One-World government. They did kill his father, but it made no difference. They didn’t understand why it didn’t work. Robert Lazar was voicing the concept that time is quantitized or compartmentalized and that you can’t change what has already happened in terms of the past.
Is the Navy tied in with the secret government?
Small elements in the Navy are, but the Navy in general is not.
So in the 1970’s they were against what was going on and tried ways to stop it?
Yes. At Montauk we did succeed in changing the past, so I know it can be done, but it takes enormous amounts of power and more than just a time machine, but I won’t get into that.
So the person who will be the head of the One World government is walking around and has no father?
Theoretically that is true.
How could this guy have come into existence?
That’s a very good question. That’s another one of the paradoxes of time.
Was this person already in existence before they went back and killed his father?
Yes. They assumed that he would disappear and cease to exist.
Do you know who this individual is?
No. Not by name.
Is the One World government interested in longevity? It seems like all these plans are on a long term basis. It would also seem like it would take too long before those in control could really reap the benefits.
When you get to the level of the warped mentality of the world leaders that are controlled by the Orion group, you don’t really know what their goals are. They are totally dependent on a specific technology, including time machines which are anchored in the 40 years time rift plus the extensions in the time matrix which goes another 20 years. Time machines are based in the technology that had its origin here within that time period, and from what I understand as of 2003 they will suddenly find that their time machines no longer function.
Why?
Because they were created on the basis of something which was basically artificial – the rift in time. The function is based on the rift. Then its back to the drawing boards.
Have they constructed any concrete plans based on the rift that might disappear when the rift does?
I don’t know. I can’t speak for the whole government.
Are any Orion based timetables involved in this?
Well, the Orions have their own ways of doing things.
Would they be dependent on this rift?
No, but the Greys are somewhat dependent on it, having used it to get here in large numbers. The Orion group itself is not here in a large number.
They let others do the dirty work for them?
Yes.
Do you get any particular feeling what things are like within the secret government with respect to the groups of aliens?
Well, they were panic stricken to get rid of the Greys. I don’t know if they’re that panic stricken any more, because I understand that the Orions are essentially gone, except for the mop-up squad, which have their own life support systems.
The general life support for the others was destroyed by another alien group in November 1990. They could not exist here without electronic support from the ring of satellites they put up there ages ago. Almost all of them packed up and left.
What is the nature of the electronic support?
They cannot stand the vibrations of this planet. The Greys like it because this planet is very much like their own home planet.
How would all this relate to the idea that their is a planetoid coming into this system with a bunch of reptilians on it. Would they bring their own electronic life support systems?
Yes. They can replace the satellites. They may well be back before long.
How do you view that scenario, where the planetoid full of Orion reptilians, or Draco, is coming here?
Well, we monitored the signals coming from the planetoid. They were coming in at around 25MHZ with twelve carriers spaced 50KHz apart. The Orion group reptilians have twelve chakras, maybe that has something to do with it.
Then this could be the part of the electronic signal that might even be representative of their electronic life sustenance matrix?
Yes.
It might well be necessary to set up transmitters of our own that would interfere with that kind of electromagnetic emanation.
Yes.
How about the Orion genetics?
It’s very similar to that of humans. For a long time they were hoping to crossbreed. It didn’t work properly. That was one of the side issues of the Montauk-Phoenix project, to find ways of crossbreeding. They never did fully solve the problems.
So this is where the concept of twelfth density would come in?
Yes. Probably. What they were hoping to do if they succeeded in crossbreeding humans and Orions was a silent invasion where they would take over humanity by crossbreeding and eliminate the humans they didn’t want. At that point, Orion souls would move into the crossbred bodies and it would be complete. They would not need electronic support systems to survive here, which consists of 12 satellites.
So how does this affect the world government plans, now that the Orion group is temporarily gone?
It changes the context of the system that backed up the One-World government. They were backed up by and expected support from the Orion group. With the Orions out of the picture, they are on their own.
How about the Greys?
They’re running around in circles. They are probably continuing with the genetic work and the abductions but they are lacking all direction except that which they already had established.
There was a recent abduction of woman in Seattle on December 3, 1990 where there were beings that looked human. They told them, however, that they weren’t really human and allowed them to see their true form. It was a variant reptilian species they had never seen before. They asked the abductees questions about their experiences with the Greys. The woman got the impression that the reptilian humanoids thought that the Greys were going to far in their interactions with humans and that they were looking into it. Any comment?
No data on that one.
Well, since they were looking into Grey excesses in behavior, they probably were an offshoot group and not anything to do with the Draco.
They probably were an offshoot group. I have gotten the impression that not all the Orion Confederation is evil. There is a group within the Orion Confederation that function as sort of overseers and they are apparently quite upset about what these Greys are doing, but apparently there is not much they have been able to do about it. The basic heart of the Orion Confederation that we have become familiar with is totally evil and self-centered.
They basically want to take over the Earth?
Yes. They want to take Earth because of their desire for the planet as a staging base. They also desire the water and the minerals. There have only been partial success of their cross breeding program. A few hybrids have survived. They essentially look human but have Orion genetics within them.
What’s going on in Washington right now?
They are up to their eyeballs in problems. They consider the thing with Hussein in the Middle East as the least of their concerns.
What are they concerned with?
They are concerned with AIDS and other, disease problems which are coming to earth from space. There are currently two huge clouds of amoeba-like creatures over the polar regions of the earth. These have shown up periodically over the last ten years. NASA is working on this. Every time they’ve been detected, all kinds of strange illnesses break out. They don’t how they can stay alive and be in outer space. They’re very concerned about that. The AIDS situation is so far advanced that it is considered to be a disaster.
How do you bounce that against the fact that AIDS was created at Fort Detrick, Maryland? Are the aliens ultimately behind that as well?
I don’t know. It’s very possible. It originated on the orders of the World Health Organization. I suppose you have to go back and see who was responsible for this diabolical plan within WHO to create a virus that would destroy the human immune system. They found out that once it was released that it mutated like crazy and there is no way to produce a vaccine for it. The government does have a way to cure it, but they do that on a pretty selective basis. The cure involves electromagnetics. There are also other means that have been discovered, but the government doesn’t want the outside world to have it. Its part of the population reduction program.
Which is whose idea?
Apparently it was a decision reached by the secret government. The final decision was made in the White House in 1972 on the basis of a meeting of world leaders under Nixon. A friend of mine got the notes from that. He’s now in prison, and he talked about it publicly in 1974. He said that they had the meeting and agreed that the planet was overpopulated and that it had to be reduced. The decision was to reduce the population from 5 billion, which it was at that time, to 1 billion by the year 2000. They were to use any and all means to do this. They believed that the earth could only handle 1 billion inhabitants. Their problem was how to exterminate 80% of the world population in 30 years. They modified the figure to be 2 billion by 2000, but the AIDS thing is going to take care of a good part of that for them. The latest figures coming out of Washington indicate that Africa is now as good as doomed. In another ten years, 75% of Africa will be dead.
There have been recent figures to suggest that 92% of all babies born in Africa today have the virus.
Yes. in India, the rate is 51%.
It seems extremely irresponsible for a government to create something that can take people and do that to them.
Well, it was the “undesirables” that were given the virus first.
They should have known that this thing was going to get out of hand.
They didn’t know that was going to happen. It was also figured that it would affect the young set, those in their prime, most.
if they travel in time and know that geophysical changes will take care of a large part of the world’s population, why would they bother to do it? Especially because you have a bunch of 50 year old men having to wait 30 years.
I don’t know. Obviously they didn’t think.
Or it wasn’t them who were ultimately responsible. The only ones who would have a long term anything to gain would be aliens, so it further indicates that ultimately there are negative off-planet forces that are responsible. The aliens know about the changes.
How did they spread the virus initially?
Through World Health Organization inoculations that were contaminated with the virus. The first program was in black Africa in 1974 with the smallpox inoculations. They then went to Brazil and other Hispanic countries and did it there. In 1978, they laced the gamma globulin for the Hepititus B vaccine because the homosexual population was the greatest consumer. That’s why it showed up first in the United States in the homosexual population and why it was claimed to be a homosexual disease. Nothing could be further from the truth, but it was something the Evangelists took up quickly, saying that AIDS was “Gods curse on the homosexual”. People didn’t worry about it who weren’t gay. The people who planned this didn’t figure on the ability of the virus to mutate.
It must taken someone with a really stupid mentality to do this.
What kind of disturbances have appeared with each appearance of these amoeba-like clouds?
Respiratory disturbances. It’s been detected in the New York area and on the west coast. Details are scant, but they consider it a major problem. It affects the human system directly. It is also the mechanism behind the influenza attacks in 1916 and 1917 that killed so many people.
It is possible that the ozone layer was deliberately affected in order to allow this influence to come through?
I don’t know. The greenhouse affect is taking hold because of it.
Is there any particular alien species whom it would benefit if the earth dried up and became desert?
Yes. The reptilians species might be good candidates.
Where do the Greys come from originally?
From outside our time/space continuum. The government does not fully understand where that is, since they don’t trust a lot of their information about them.
Do the Pleiadians use the gravity amplifier to fold time and space?
No. They have a hyperspacial drive system. They don’t do it in the same way. They use velocity rather than folding.
Aren’t they beneficial to humans?
They have not been invited to help. They are also sensitive to earth politics, galactic directives, and their own policies. It comes down to the fact where you don’t interfere when you’re not asked. Even when you are asked, there are limits to what you can do.
Can they be asked?
Well, in the case where you would have interference on a mass basis, like in response to the Orion incursion, you’re getting involved with the history of all humanity. We’ll have to see.
I would think that the only hope would be to collectively raise the consciousness of the entire planet.
Right. There are also other problems. The government worked out a deal with the Greys some time ago and has some of their technology. Weapons have been developed. They now have a missle that has a minimum operational range of I light year. We can hit any spacecraft well beyond the solar system.
I saw a brief on the news where the Star Wars technology is being turned around in space to hit down asteroids. Will they in fact be used primarily as a planetary defense against alien incursion?
Yes. The directives out of Washington seem to point to the fact that the secret government wants no aliens here at all interfering with their plans. They have not solved the problem with the Greys.
How do aliens refer to religious concepts?
As far as I know, none of them have any religion as such. They acknowledge a divine source in the universe. The Greys refer to the universe as a mind.
What is your prognosis for the future of the human species?
It will survive.
Why was it mentioned at one time that 2011 was the last year that they could see anything tangible?
It was mentioned in the Mayan calendar that 2011-2013 was a barrier of some kind. Psychics have said that there is a ‘barrier around 2013 that they can’t go through.
That doesn’t mean there is nothing beyond that.
No. It’s just blocked from view. Even to the time machines. There are a lot of people wondering whether they are going to retain control over humanity beyond 2013.
There seems to be a quickening of consciousness right now as we are beginning to go into fourth density.
Right. There seems to be some evidence of this.
Do you know where the current entrances to Montauk are?
No, but I know they’re there. The last time two people went out there to look they were abducted. They were knocked out electronically and taken underground to another facility where mental adjustments were made on them. They were returned to the spot, but one of them was not returned exactly at the same time as the other. There was about a 2 second gap and the one that was already there saw it. They knew immediately that something was wrong. They were given a warning. The underground system is still in operation. There are three entrances near AIL. They have three plants in the Farmingdale area. Brookhaven National Laboratories have an entrance to the system. There is also a connection to the Newark ITT Corporation building. From there a spur that goes to the ITT facility at Nutley. There is also a tunnel that goes from Newark to Wright Patterson AFB.
Do they use Maglev trains in this tunnels?
Yes. There is a very extensive tunnel network under the United States. The interesting things is that once you get past the coding system at the entrance elevators and get into the underground, nobody asks any questions. They assume you are supposed to be there, unless you make it obvious that you are not by your actions or appearance.
Why do humans age?
There are two genes missing from the human chromosome. One of them controls the aging process, so humans age. Because of this, when cells are duplicated in the body they are compared to the parent cell, not a master pattern that would exist in the genes, so the duplicate is not exactly the same is time. So humans age gradually.
There has been some discussion of the biorhythm cycles of the planet. Could you explain that again?
The cycles of humans are well known. It was not known until after 1983 after Montauk went down that the earth has cycles. It was discovered by accident. After an analysis, it came out that there were four basic cycles involved. These four cycles reach their maximum peak every 20 years. It’s always on the 12th of August.
So the next peak will be in 2003?
Yes.
Do the biorhythm cycles of humans and those of the planet interlock’?
It is not known to interlock.
Have you seen the movie Milleneum? What can you say about the concepts portrayed there?
Yes. It was well done. It was an attempt to explain some disappearances. It’s an intriguing idea. Strangely enough, they didn’t cover something that really happend in Denver around 1965. A jet was coming in on final approach in daylight with no bad weather and vanished entirely from the radar screen. It was never found. No trace. Years later, in Tucson, I met the son of a man who was vice president of United Airlines. I asked him about it. He said, “how did you hear about that?”. I said I read it in the newspapers and then it was hushed up. He said, .. you better believe it was”. I asked him if anyone knew what happened to it, and he said that they had no idea. There was no wreckage, nothing. There is no way it could have happened like that.- but it did. The ideas in Millenium were more along the line of something they would have developed in the Phoenix project.
Are there any tunnels under the Pyramids?
There is a tunnel under Giza. No one knows when it was constructed or how.
How about spacecraft or anything else like that?
An expedition was mounted as a result of data gathered back in the 1920’s and 1930’s about a secret chamber under the pyramid. They built equipment in later years and went in down into the pyramid and found this metal door 500 feet below the base of the pyramid. They found other doors. The doors used a sonic code. They found a room with over 30,000 recording disks and alien equipment. They made photos of the disks with IR film. The Egyptian government wouldn’t allow them to take any out. The disks were deciphered. They described the rise and fall of civilizations in outer space going back more than 100,000 years. This group built this record room and then built the pyramid over it. There was no UFO, but a lot of equipment was stored on three levels. They photographed over 2,700 record disks. According to an Air Force contact, these disks are sitting in a safe at Kirtland AFB in New Mexico. They don’t want the public to know the information.
How is the government involved in cattle mutilations?
Human scientists are involved with longevity studies using adrenalyn. They have developed altered adrenlyn, and drugs called cordrazine, cortropinex, formazine, and hyronalix. All of them have an adrenalyn base. The only way to get the large quantitites of adrenalyn is to get them from cattle. Some of the substances they develop affect psychic development. Other drugs have physical restoration properties. Aliens use cattle for the biological materials as well. They use the materials in their breeding program and for the construction of cloned individuals.
Do you know when the Federal Reserve is going to issue the new money?
I don’t know. There have been several dates that have come and gone. When they do all the current cash will be worthless.
The plan is to give a short notice date by which people will have to turn in their old money for new. Of course, you will have to account for it, especially since it is now illegal for you to have $3,000 or more on your person. It’s coming.
Would you consider the secret government the Fourth Reich?
It’s hard to say. My understanding of it is that the secret government is not connected with the Nazis but with world bankers, old money and what’s called the “black nobility”. These were the blue-bloods of Europe. They actually did have blue blood, and it was not hemoglobin based but copper based. They were semi-human. There are still to this day, some animal species in South America that have copper based blood systems. There was a problem with hemophilia, and not because of intermarrying. The problem was that they started to marry outside of the copper based blood system. Hemoglobin and copper systems don’t mix. That’s where the laws against marrying commoners originated.
What about these synthetic humans?
Human cloning was developed at the University of Utah at Salt Lake City in 1977. They first aired this on TV as part of a series. They had an alleged human clone on TV that they were interviewing. It didn’t talk very well. They showed the original human and the clone. The clone was not all that successful. It took 14 months to generate a fully adult human clone in a tank. It was a two part series. The second part of the series never aired, for obvious reasons. CIA sources have confirmed that it started at the University of Utah. The government has a facility for clones. The first one was built in the Mount Hood area, about sixty miles east of Portland, Oregon. They have other facilities in other locations. Locations must have stable geomagnetic fields and other special characteristics or the cloning process does not work properly. They can replicate them faster now. They have clones of all the major government figures. This is partly for security reasons. it also creates the situation that when someone falls out of favor, they clone the person and kill the original. This kind of thing apparently happens with some frequency.
There have been allegations by some that Carter and Reagan were replaced.
Yes. I’ve heard that, but I have no information that says that it happened. Reagan looked a bit funny after his assassination attempt, particularly after he came out of the hospital.
It’s curious about the cloning facility in Portland. Were there not reports in the 1960’s or 70’s about people seeing a spitting image of Hitler there?
Yes. it is curious. There isn’t any connection that we can establish, but anything is possible. Hitler could have died as late as 1984. I have heard rumors that he was the top director of the Phoenix project, but those rumors were not considered to have any merit by most people. Eichmann was apparently involved at one point until the Israelis got him. A lot of top level Nazi scientists were involved. There was a man called Huntermann who was the associate director of the project. We wondered if there was anybody above him. There was – a complete collection of pure Nazis at the top. The Germans were also involved in work with the Greys and cloning processes.
Are they Nazis still running things?
Idon’t know what interconnections they may have today. I have two friends who say opposite things. one says that the Nazis are in charge and the other says that Jewish scientists are in charge. Other people say its MJ-12. Take your pick. I think that they’re all involved.
That’s very interesting about the duality of the Germans and the Jews. Recently, we received information that these two groups of entities are originally from one source out there somewhere, and that they were banned to this planet to work out their differences. They have apparently always sought to destroy each other … and they are still doing it on many levels. Everyone else just has to stand by and put up with it, I guess. it just adds to the mess. Orientation of both groups appears to be negatively oriented toward service to self instead of others. There have been things recently said by abductees that indicate that they were taken to joint Nazi-Alien bases were they had swastikas on the walls. This was within the last two years.
Do you remember the Reinhold-Schmidt story? He was a businessman who lived in New Jersey in the 1950’s. I finally got a copy of his book. He insisted that one time when he was driving home from work, something went wrong with his car. He was approached by someone and was taken aboard a saucer. All the occupants were dressed in black clothing and talked in German. To him it appeared like they might be Nazis. He wasn’t sure but he thought they were. They picked him up by agreement several times thereafter. He began talking about it and he had a visit from government agents who told him to shut up. He insisted. He was picked up and put into treatment in a mental hospital for about four months. When he came out he was a changed man. He died sometime later. Up until he went into the mental hospital, he was insistent on his story. This was approximately 1956. I’m not sure. He was a prominent businessman. It was a sensational story at the time.
It’s interesting that you should mention copper based blood before. Aren’t the Nordics involved with that?
Yes. Although Nordics are humanoid and externally almost identical to humans. There are subtle differences in the Nordic alien physiology, and most of them are based on the living conditions that they have grown up in. Their planets are extremely hot and dry, and have a low oxygen content in the atmosphere. They have a larger lung capacity than humans and have a copper based blood in order to carry oxygen more efficiently. The eyes are protected by inner lids and can allow them to see into the ultraviolet range of the spectrum. They have only 28 teeth, as they lack a back pair of molars. Their heads are longer than humans. The brain case is about .2 mm thicker and the bone is harder. The brain is the same as the human brain as far as structure and size is concerned, except for the midbrain area, where there are functions that allow telepathic and telekinetic skills. It explains the psionic powers of the Nordics. They average about 2 meters in height. Females about 1.7 meters. They have no sweat glands. The skin allows moisture to be drawn from the air as well as moisture to penetrate. The heart beats at around 242 beats per minute, and the average blood pressure is 80 systolic and 40 diastolic. They have extremely dilated blood vessels. The heart is located where the human liver would be. The cartilage that would protect a human heart extends down 3.5cm further in the Nordic in order to protect this structure. Blood cells are biconvex in contrast to the concave cells of humans. Kidney type functions only allow about half the liquid consumed to be excreted. The rest is evidently put back into the system. Urine is thick with minerals and appears in color and texture to freshly pumped crude oil. Feces are dry pellets with all moisture removed. The adult Nordic can regulate the amount of adrenalyn in their body. They have no pineal gland. Nordic females are capable of being impregnated at any time, but the males are capable of impregnation about once a year. The period of incubation is three to five months.
What about the Sirians?
Well, we are finding out that they are seemingly involved in the Dark Side activities with abductees along with the Greys and elements of the US military and intelligence forces. we are finding out that Reich programming is currently being used as of December 1990 on abductees. This is a direct outgrowth of work at Montauk. The Sirians are usually described as about 6 ½ feet tall, blond hair cut very short, and blue eyes that have a cat’s eye vertical pupil. They’re negatively oriented. I have been working on a case where this 21 year old woman has had contact with them, the last time being in December 1990. The beings present were the short little helpers that the Greys use; the ones that wear hooded cloaks. There were Grey clones, tall Greys, Sirians and US military personnel of some description. The woman had her breasts and other body parts hooked up to some machine that maintained her in a pre-orgastic state while they used inculcation bars with red and blue lights to aid in the programming. When she does something they don’t like, they take her out of her body and stick her in this black box, where there is terrible loneliness and isolation. She really broke down when she was describing that, saying that she didn’t want them to put her back in the box. They evidently told her that if she talked too much they were going to do that. On the lighter side, she has also had contact with positive groups. There has been some discussion as to whether these negative Sirians are part of the Kamagol II group that built the records chamber under Gizeh, but that has not been established. The negative Sirians are considered part of the Orion group that is playing the domination/control game.
Is there some significance to the red and blue lights in the inculcation bar?
The lights on the bar are of special frequencies. Pulsing of these lights is often combined with sonic patterns to virtually reprogram the mind of the individual. This kind of activity has been going on for tens of thousands of years. Why do you think that the Orion based groups that control todays society use red and blue on police car lights? Its very restimulative and many people have buried memories of programming sessions that have occurred through their various lives. The result is fear and negative emotional response. It appears that during the last 40 years there have been a lot of people that have been incarnating that were on one side or the other in Nazi Germany, and we are finding a lot of abductees that have memories of the Greys during that period. Sometimes they find that they are dealing with the same exact beings they dealt with in another lifetime. Of course, we know that abductions also follow multi-generational patterns. It all ties together.
There have been some that have said that Hitler was connected into things in terms of the Aryan race and ET’s. What is the story behind that?
Well, Hitler spend a lot of time in libraries before his mother died, and he was convinced that the white race was going to be squeezed out of existence in anoth&r 75 years. He decided that he was going to be the defender of the Aryan race. This was back before World War One. He was also relating this to the Protocols of the Learned Elders of Zion, where in the 24th protocol it says that the white race will be destroyed by genetic inter-marriage. He wanted to stop the trend. He became interested in metaphysics. The Dark Side involvement began after a bout with peyote before World War One and his involvement with the Thule Society, which was connected to Aleister Crowley and the Order of the Golden Dawn in England. Hitler also adopted the idea of fighting the communists, because the communists were just about ready to take over Germany. There were not Greys around in large numbers but they were there. The Germans were involved with alien technology. They had one version with electromagnetic drive. They had jet aircraft in 1943. They had nuclear weapons but Hitler did not use them. Mind control research was ongoing.
Getting back to present day, what do you think about the idea that the Saudi government is being bankrupted by the US?
Well, the Rockefeller group sold the Saudis 30 year notes back in the 1960’s. They are coming due. The Saudis want to get out of the paperwork nightmare so they won’t lose all their money. The Rockefeller banks were going to declare bankruptcy, so the Saudis said they would pull all their investments out of the United States and collapse the economy totally. The United States backed down and that is the reason why there is all that forgiveness of debt business going on. It was done with Bushes authority. The Saudis were satisfied. Now the problem with Iraq arises. The Israelis have refused to carry out the deals they have made about leaving the west bank area. Hussein is saying that if the United States can convince Israel to do that for the Palestinians, then he will walk out of Kuwait. That will defuse the entire Middle East situation. January 15th is the apparent deadline date. There are people in government that are crazier than Hussein. As of early December 1990, a contract already exists with Flora Construction company to rebuild Kuwait, so its going to happen anyway.
Does Iraq have nuclear devices?
I’m not sure. They were stealing trigger devices for quite a while before the government found out about it and started substituting non-functional ones. It’s believed that they do. The Iraqis are also said to have devices that had their origin in Nazi Germany, such as the air-fuel bomb, which will “turn the air to fire” and suffocate American troops. There is a concern that he will also use chemical weapons. The United States used chemical weapons in Korea and Vietnam. If Iraq uses them, the United States will respond with devastating force. It would be a good time for the secret government to bring out their disks and impersonate alien species in an attempt to pacify the planet. When the United States wins the conflict, it will produce potential problems for years.
It is seen as the only option. They could impose this in a pseudo-religious way in an attempt to unify religious groups that are on “holy war” campaigns. Either way, presence of .. an apparently benevolent technology” would cause a peaceful unification. Presence of “an apparent malevolent technology” would achieve the same thing, but with a negative unification based on fear. There are again another aspects to the middle east scenarios. One aspect is that the middle east represents an annoying delay to the secret government that has been caused by Iraq. This delay could affect certain types of agenda. Another aspect is that since the US basically controls the planet, all this is a sham for the public – to keep humans up tight, in fear, and at each others’ throats it could be reflective of what is ultimately an Orion based agenda. It is a matter of record that flying disks have been seen in all wars and conflicts.
How about the Congress? Are they aware of the alien and drug things that are going on?
Some of them are, but they are turning their heads because they want to collect their retirement. They’re just hoping the government will be solvent when they get to that point. There is no question that as we enter 1991, many agendas will accelerate and many hands will be forced.
Are the men in black residents of Earth?
The group is an off-world one. They monitor conditions on the planet. They are not physical beings, but they can become solid.
Do the black helicopters have anything to do with the MIB?
No. They are managed by the Army. It is a super secret group that have bases all over the United States. They have one near Sedona. They have one in Connecticut and in Newark, New Jersey. The helicopters have no markings and are used for operations involving drug smuggling, mutilations and security for alien related operations and projects. Obviously, it’s all illegal as hell, and they have been getting away with it for 40 years.
What about the subliminal programming that happens with television?
The FCC “ruled” years ago that it was illegal, but it never stopped. You find it more common on cable TV. There are using subliminal conditioning on all cable networks. They use it to emphasize different elements of what you are seeing around you. People end up being brainwashed and stay ignorant.
What are some of the capabilities they have?
The government has vans that drive around that are capable of complete mind disruption. They have used it before to kill a man in his house in fifteen minutes. All it takes is four helicopters flying in tandem to completely mentally wreck a city if they have those pods on them. The pods are an outgrowth of the Phoenix project. They can produce heavy mood control over a city. They are going into areas beyond the electromagnetic. They are trying to increase the, stress level in the population. It is no secret that Bechtel was laying cables under major metropolitan areas several years ago, claiming that it was being laid for others” whom they wouldn’t reveal. It had nothing to do with electric, telephone or cable TV.
What is another possibility as to why the death of the father of the One World government failed to produce the dematerialization of the future leader of the One World government?
This seeming paradox can be better explained this way: The people who went back and tried to kill the father were successful but the son still lived. This is all related to the Grandfather Paradox. The truth of the matter is that they prevented the birth of the leader of the One World government not in the time stream where the existing person was born but in a parallel one where he never existed in the first place. It existed before and after the effort to kill the father; the parallel time stream also exists where the Germans overtly won the Second World War. There are differing but parallel-interrelated worlds and universes, each having an endless number of streams relating to individual entities. These streams are ultimately expressed as different patterns and outcomes for the same entity depending on the level of expression for the entity at any one time. All divergent entities are part of the one reality, which is the all-embracing unity. The varied potential tracks all exist as one unified central force. The parallel tracks that exist in our universe, depending upon which one of them is taken, will determine the ultimate outcome for the individual entity, and this can change.
What is the actual nature and purpose of the Orion group?
Basically, the purpose of the Orion group is enslavement and conquest. Their objective is to locate certain individuals who vibrate in resonance with their own vibrational complex and manipulate them. There is a concept called spiritual entropy, which apparently causes them to experience constant disintegration of their social memory complexes. They do follow the Law of One but observe free will according to service to self. Those on the enslaved planet then disseminate the attitudes and philosophy, which is service to self. These individuals become the “elite”. Through the elite, the attempt begins to create a condition whereby the remainder of the planetary entities is enslaved by their free will.
That seems like what is happening on the planet right now, especially in the United States.
Yes.
Why don’t they just come down in force instead of using the back door, as it were?
Well, they could. A mass landing would create a loss of polarization due to the infringement on the free will of the planet. If the planet were then conquered and became part of the Empire, the free will would then be reestablished. The way they are doing it is characteristic of the Orion group – to have others do their dirty work for them, including humans. That way, the abridgement of free will is not so obvious. It didn’t help the situation when agreements were made with different alien species. It didn’t matter that the agreements were made with groupings of humans that did not represent the wishes of the mass consciousness. The technical fact of the agreement allowed a lot of action that was negatively polarized. The Orion group specifically targets civilizations before they become a social memory complex.
What does it mean to have a society with a social memory?
Well, a social complex consisting of individual entities becomes a social memory complex when it adopts one orientation or seeking in a specific direction. When this happens, the group memory that was not available to individuals becomes known. The advantage of a social memory complex is the relative lack of distortion.
What does polarization mean for an individual entity?
Generally, entities can have little or no polarization, positive polarization or negative polarization. A positively polarized entity will select a path embodying service to others. An entity choosing negative polarization would focus on service to self. A negative polarization involves the elements of control and repression. For example, a negatively polarized entity would seek separation from and control over others by sexual means and have the idea of power as an end. The negatively oriented entity will program for maximum separation from and control over all entities which it perceives as being other than itself.
Are not all humans, for example, expressions of each other?
Well, yes. Entities will eventually realize that their actions on other selves are actually being done to themselves, since the consciousness present in each entity is a variation on the same thing. The individuation is present to allow maximum differentiation of potentiality and creation.
Many people have been discussing the idea that we are going into fourth density. What does that mean?
Basically another general vibratory rate. It also relates to the realization that one is not separate from the creator. It is that kind of spectrum which has been called by the Christians as the “second coming”. The second coming is a state of being, not an individual arriving and establishing a power hierarchy.
When will this be completed?
Well, entities on this planet should make the attempt to polarize in terms of what excites them no later than 1993, or it will be harder to do so. Polarization can be positive or negative. Generally, the fourth density is much more full of life. Entities must still care for their physical vehicles. It is also a density where compassion, understanding and love are more predominant. Full conversion to fourth density will occur between 2003 and 2013.
It’s interesting that according to the mathematics behind the I Ching, everything goes jackpot around 2012.
Yes. Nothing will be the same on Earth. It is changing right now. What we are seeing is basically the death of the third density way of life.
Does density level refer to polarization?
An entity can be negatively polarized and in fourth density, but it is an intense struggle because of the development of telepathic functions. If there is a place in which fourth density negative entities have established a power structure, then there is more use of the concept of mind control in order to keep the negative structure from conversion to positive orientation.
What about the upcoming geological changes? How does that relate to all of this?
The fourth density is a vibrational spectrum. The time/space continuum has put Earth and that star system into that type of vibration. This causes electromagnetic realignments within the body of the planet. The energies and collective thought forms of the population also disturb the energy patterns of the planet. Geological changes accompany transition between densities. At this point we are in the last 20 years at the end of a cycle, which has lasted 75,000 years.
Anything more about fourth density?
The majority of the Orion group is of fourth density. Some are positively oriented toward service to others, but most that are concerned with the current situation are negatively polarized and playing the domination game. Entities on Earth following any religion or no religion at all will move into fourth density if they are that vibration. Entities not at fourth density vibration will remain at third density vibration and will move to other locations to continue third density life until their vibrational level increases and polarizes in time with a cycle of density movement. The polarization can be positive or negative.
How does the idea of a higher self relate to densities?
In terms of an entity perceiving through as linear time structure, the higher self exists in sixth density and functions in the entities “future”. One interesting aspect of it is that the entity who is perceiving the higher self-manifestation is actually a thought form materialized by the “higher self” itself. Entities in these terms are actually a complex composed of what they perceive to be mind”, “body”, and “spirit”. These complexes can occur within single entities or groups, depending on the specific space/time conditions. The higher self is that self, which exists with, full understanding of the accumulation of experiences of that entity. At one point, the entity perceives a lower self and a higher self. They are not actually there “simultaneously”; functions of the higher self interact from a position in development, which equates to the linear “future” of the entity, as perceived by an entity in this state. Obviously, cultural conditioning encourages development of impotent states of mind where the “lower self” is in control and the “higher self” is reached very little or totally ignored. There is no synthesis that will permit the energy of the intelligent matrix to flow correctly.
How are the cultural states of mind organized? How do they fill the needs of the Orion group and the Brotherhood?
Well, start with the prime factor of body identification. The society promotes the concept of “you are your body”, which results in fear, especially fear of “death”, which is tied in with the idea of physical pain. Combine this with religious doctrine and various cultural ideologies, and you have a very fertile ground for manipulation. There is also promotion of identification with the personality and ego. The ego is culturally conditioned to a reactionary state, which is encouraged, by media and literature to focus on the elements of security, sensation and power. Under these circumstances, individuals are basically disemboweled and blind. In terms of cultural activity, individuals are put in a position where they spend most of their time dealing with “self preservation”, “self-gratification”, and “self-definition”. These functions are basically left hemisphere related. The ego structure often becomes fragmented into “partial selves”, making the problem even worse. What is missing is the love of truth, life, and the creator that we are all a part of. The idea is to transform “self-preservation” into right action, self-gratification” into right feeling, and “self-definition” into right thought. This is not probable in the Orion based culture in which we reside if the missing elements are not introduced. What will help to introduce it is the quickening of the vibrational resonance as we move into the fourth density, and what we are seeing around us is the desperation of the negative forces as they grapple for position and control. The alien agendas are beyond secret government manipulation, and at this time they are very worried. That is why the mind control technology has been developed and implemented – to make sure that they can try and
preserve control over the population.,
درسته كه مطلب قبلي ترجمه ناقص است ولي به خواندنش ميارزه.
سلام
من تازه امروز متوجه این تاپیک شدم و می خوام اینجا فعالیت کنم.
من در باره ی یوفو ها خیلی تحقیق کردم-------->>یوفو ها از لحاظ علمی وجود ندارند ولی از لحاظ بعظی ادیان و خرافات و ... وجود دارند.
علمی: مبنی کار خیلی ادم ها علم است ولی علم خودش هم ناقص است.خیلی نظریات غلط هم داده شده و ما فعلا با دانش محدود در عرصه ی نجوم نمی توانیم حرفی از پیش ببریم.
جنبه های دیگر:خوب اینا هم دلیل استواری برای اثبات عقاید خود ندارند .
تنها راهی که می مونه اینه که ما هرچه مدرک داریم در این تاپیک با کمک هم جمع آوری کنیم تا یک نتیجه ی کلی و منطقی و منصفانه بگیریم.
مممنون.
MasterGeek
20-09-2009, 17:35
شما مگه یک به یک حرفاش رو بررسی کردی که حالا میگی این آدم از درجه‌ی اعتبار ساقطه؟!
تعداد قابل توجهی از پیش‌گویی‌های این آقا به روشنی محقق شده، از جمله:
«ظهور و سقوط آدولف هیتلر
آغاز جنگ جهانی در سال ۱۹۳۶
ورود آمریکا به جنگ در سال ۱۹۴۱
جنگ جهانی دوم
مرگ دو رئیس جمهور آمریکا ، جان اف کندی و روزولت
استقلال هندوستان از انگلیس
فروپاشی شوروی
اتحاد آمریکا و روسیه
به وجود آمدن دوربین های مادون قرمز و دید در شب»
و حتی بیان زمان دقیق مرگ خودش. مشکل اینه که شما اکثر این پیش گوئی ها رو در دیوان حافظ هم میتونی در بیاری همیشه راهی هست:46:
فرق علم و شبه علم هم همینه یه فرضیه باید از آزمایشات (واقعیت: آزمون پذیری) اونم نه یه بار بلکه بارها (تکرار پذیری) سرفراز بیرون بیاد تا بشه بهش گفت یه نظریه! تازه این نظریه هم یه مدل موفق و علمی برای تبیین بخشی (نظریه پاره ای ) یا کل (نظریه جهان شمول) سیستم یا جهان هست.
اما شبه علم فاقد این فاکتورها هست و سراسر بر اساس موهومات میچرخه و فاقد اون ویژگی های تکرارپذیری و واقعیت روی زمینی هست...ولی ادبیاتش علمی است.
البته ماهیت علم هم کمی در علوم مختلف فرق میکنه مثلا امروزه توی علوم انسانی هم با متدلوژی علمی خیلی از فرضیات عجیب غریب دیگه جایگاهی در علم ندارن چون فاقد اون متدلوژی علمی هستند مثلا ....
در مورد علوم فیزیکی و بحثهای ۲ ۲ تا چهارتا که دیگه جای خود داره و به این راحتی علم و شبه علم با هم قاطی نمیشن توجه کنید که این واژه شبه علم به شکل سلیقگی (حداقل در مورد علوم ریاضی) اطلاق نمیشه اون موارد بالا تعدادی ازون ویژگی های علمی هست که گفتم و فقدان اونها در یک ادعای علمی باعث میشه به اون ادعا بگیم شبه علم
من که گفتم خیلی از نظریه هایی که ما الان داریم شاید غلط باشند و ما این را قبول نکنیم طوری که دموکریت قبول نمی کرد مدل اتمی اش اشتباه باشد و همه ی دانشمندان آن عصر از آن مدل استفاده می کردند تقریبا می شه گفت هیچ نظریه ای قطعی نیست مگر اینکه به صورت مستقیم مشاهده شود حتی اون موقع هم کسی نمی داند چقدر مشاهده ی ما درست بوده!
MasterGeek
20-09-2009, 21:20
یه تفکر غلطی که راجع به نظریه های فیزیکی وجود داره (قوانین ریاضی که قانون هستند) اینه که مثلا گفته بشه فیزیک نیوتن غلط هست!!!! پس مهندسی مکانیک رو چی استوار هست؟؟؟؟
در واقع اتفاقی که می افته ناقص شدن این نظریه ها با توجه به شرایط مفروضشون هست مثلا از یه نظریه جهان شمول به یه نظریه پاره ای تبدیل بشه مثل همین مکانیک نیوتنی....
بنابراین نمیشه از همچین مثالهائی برای توجیه شبه علم ها استفاده کرد.... در واقع مبنای همچین استدلالی غلط هست ضمنا تشبیه در علم تا اونجائی که میدون جایگاه چندانی نداره.....
بنده به شخصه در این مورد تحقیق زیادی کردم و فقط میتونم بگم گیج شدم .. البته متاسفانه به تحقسقات هم نمیشه اتکا کرد چون یک نوع حس بدبینی در من وجود داره و اون اینه که بسیاری از منابع وابسته به سازمانهایی هستند که فقط خودشون در این مورد میدونند .. یعنی اینکه وقتی من میام از ناسا کمک میگیرم از کجا بدونم داره راست میگه چون یه جورایی مجبورم حرفش رو بپذیرم ؟
کلا بدبینم
هیچ موقع با قاطعیت نمیخوام این موضوع رو رد کنم ولی اینو فکر کنم جای دیگم گفتم که اینجام میگم به نظر خیلی اوقات امریکا خواسته منطقه ای رو قرنطینه کنه تا به کارهای مخفیش بپردازه تو اون منطقه بحث بشقاب پرنده رو راه انداخته بوده ... این فقط یه نظریست .. ولی احتمال وجود موجودات فضایی بالاست .. اینکه بشر تا الان تونسته رابطه برقرار کنه بعید میدونم
مثلا واقعه ی رازول که بعد از چندین سال توضیح آمریکا در آنجا سقوط بالن هواشناسی بوده که در آنجا وجود نداشته!
اینا طرحهایی هستد که از سوی تعدادی ازشاهدان عینی تو صیف شده و به مراکز پلیس و امنیتی گزارش شد ه اند:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این هم مجسمه سومری با نام خدای پدر(که در مصر RA گفته میشد).به اندازه و حالت قرار گرفتن چشمها دقت کنید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اکر شما دقت کنید میبینید که همه ارگان های شبیه صورت انسان دارند(دو چشم،دو سوراخ بینی،دهان و ...)پس اینها اکثرا ساختگی اند ولی من بعصی منابع زیست شناسی دارم که می گه یوفو ها امکان شباهت نزدیک به انسان ها را دارند که بزودی با مراجعه به یک سری مطالب مفید میدم.
اگر سوالی هم در مورد وقایع مشاهده یوفو ها دارید بپرسید.
اینا طرحهایی هستد که از سوی تعدادی ازشاهدان عینی تو صیف شده و به مراکز پلیس و امنیتی گزارش شد ه اند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این هم مجسمه سومری با نام خدای پدر(که در مصر RA گفته میشد).به اندازه و حالت قرار گرفتن چشمها دقت کنید.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در قدیم برای افراد خوب و... در نقاشی ها و مخصوصا مجسمه ها، چشم ها رو بزرگ می کشیدن.
مخصوصا مجسمه های اکد و بابل که نصف کله کلا چشمه!
احتمالا ربطی به اعتقادشون در زمینه ی روح و .. هست!
Shayan Arya
22-09-2009, 11:10
بنده به شخصه در این مورد تحقیق زیادی کردم و فقط میتونم بگم گیج شدم .. البته متاسفانه به تحقسقات هم نمیشه اتکا کرد چون یک نوع حس بدبینی در من وجود داره و اون اینه که بسیاری از منابع وابسته به سازمانهایی هستند که فقط خودشون در این مورد میدونند .. یعنی اینکه وقتی من میام از ناسا کمک میگیرم از کجا بدونم داره راست میگه چون یه جورایی مجبورم حرفش رو بپذیرم ؟
کلا بدبینم
هیچ موقع با قاطعیت نمیخوام این موضوع رو رد کنم ولی اینو فکر کنم جای دیگم گفتم که اینجام میگم به نظر خیلی اوقات امریکا خواسته منطقه ای رو قرنطینه کنه تا به کارهای مخفیش بپردازه تو اون منطقه بحث بشقاب پرنده رو راه انداخته بوده ... این فقط یه نظریست .. ولی احتمال وجود موجودات فضایی بالاست .. اینکه بشر تا الان تونسته رابطه برقرار کنه بعید میدونم
اگر با بدبینی به یک یا چند سازمان خاص نگاه کنیم باز هم واقعیت اینه که امروز ناسا نمیتونه همه چیز رو پنهان کاری کنه
به نظر من که در دنیای امروز هیچ واقعیتی رو نمیشه پنهان کرد ، شاید برای مدتی انکار کنند ولی خیلی زود ثابت میشه
در مورد کارهای مخفیانه امریکا و دیگر کشورهای پیشرفته زیر پوشش UFO ها و ... من هم این نظر رو خیلی قبول دارم و مطمئن هستم بسیاری از موارد مربوط به مسائل جاسوسی بودند که بیینده فکر کرده UFO دیده
ولی باز هم در مواردی که صحبت از شی نورانی میشه نمی تونم بفهمم چرا یک ابزار جاسوسی باید اینقدر جلب توجه کنه؟!
احتمال وجود حیات فهوشمند فرازمینی خیلی زیاده ولی امکان ارتباط مستقیم با اونها خیلی کمه
اگر یک مدل کلی از جهان رو در ذهن داشته باشیم خیلی راحت میشه حدس زد که UFO ها نمیتونن مثل خونه خاله در تعداد زیاد به ما سر بزنند و احوال پرسی کنند
تازه اگر هم سر زده باشند با اولین حمله ما به UFO ها و سرنشینان اونها باید جنگ ستارگان شروع میشد ولی فعلا که خبری نیست!
Shayan Arya
22-09-2009, 19:01
سپاه هم به جنگ UFO ها می رود:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ضمنا ماهیت این اشیا هم مشخص شده و به گفته ... همشون دشمن هستند :D
darkstreet
22-09-2009, 20:57
البته نتونستن بازمانده های اون رو پیدا کنن
احتمالا از پروازهای جاسوسی بوده که هدف قرار گرفته مخصوصا توی این بازه زمانی و خلیج فارس طبیعیه
بعید میبینم بشه سفینه یوفو ها رو مورد هدف قرار داد اونم به این سادگی
اینا طرحهایی هستد که از سوی تعدادی ازشاهدان عینی تو صیف شده و به مراکز پلیس و امنیتی گزارش شد ه اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این هم مجسمه سومری با نام خدای پدر(که در مصر RA گفته میشد).به اندازه و حالت قرار گرفتن چشمها دقت کنید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از کتاب تاریخ هنر برای تازه کارها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=&f=false) – ص.47 و 48 : (باور کنید اسم کتاب همینه و تازه صمیمانه اش کردم)
مجسمه ها بعنوان جایگزینی برای مردم عمل می کردند ؛ به این معنا که وقتی یک سومری مجسمه ای را نذر می کرد ، بخشی از وجودش درون مجسمه می ماند... (دیدن چنین مجسمه هایی باعث می شود بپرسید) آیا اینها بیگانه هایی با چشم لیمویی هستند(!) یا مثلا شاید سومری های چنین قیافه غریبی داشته اند؟!
.. (هیچکدام -) حتماً در فیلمهای ترسناک دیده اید که شخصیت های فیلم وقتی با روح روبرو می شوند ، چشمانشان
گشاد می شود .. در اینجا هم چشمان گشاد نماد عبادت و توجه مطلق به خدایان بوده ، بطوریکه نمی توانسته اند لحظه ای چشم از او بردارند ... واضح است که کیفیت ساخت هر مجسمه بستگی به موقعیت شهری داشته و در شهرهای کوچک ساده تر و با جزئیات کمتر نسبت به شهرهای بزرگ بوده است ..
تمام مجسمه ها با استیل استاندارد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])اون دوره مطابقت دارند : نیم تنه از روبرو – چشمان بزرگ بادامی شکل (حشره ای شکل – بیگانه ای!!) ، دستها از جلو بهم قفل شده ان - گردنبند - چشمان گشاده ، نشانه ارتباط بهتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) با خدایانه (انگار در یه حالت خلسه یا از خودبیخودی هستند) ... مثل همیشه این عکس ترکیبی رو ببینید:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مجسمه ها رو در مکانهای مقدس بعنوان نذری-پیشکشی می گذاشتند (در نتیجه برآورده شدن حاجت – یا بعنوان خواهش و دعا – عین همین الان خودمون)... بعنوان سمبلی از پرستش و عبادت مداوم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ...
الان میدونیم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])که مثلا اغلب اونایی که ریش نداشتند نماد کشیش ها بودند ... ضمنا اغلب دوتایی که از همه بزرگتر بودند نماد حاکم و همسرش بوده اند ...
پست با مضمون مشابه (سومری ها و بیگانه ها) : اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
روز شنبه یک موجود عجیب و غریب در پاناما پیدا شد که حرفهای زیادی درباره آن گفته میشود.
در سال گذشته نیز یک موجود عجیب و غریب در ساحل دریا در نیویورک پیدا شد که دانشمندان تاکنون نتوانسته‌اند اصلیت و خاستگاه آن را شناسایی کنند.
بدن این موجود مو ندارد و به نظر میرسد پوست و سیمای بدنش، مانند کائوچو است. این موجود هیولای پاناما لقب گرفته است. گروهی از مقامات مسئول این موجود را با موجود عجیبی که قبلاً در نیویورک پیدا شده و به آن هیولای مانتوک لقب داده شده، مقایسه میکنند.
هیولای مانتوک نیز توسط امواج به ساحل دریا در نیویورک آورده شد. این موجود نیز دندانهای تیز و پوست عجیب و غریبی مانند کائوچو دارد.
گزارش‌های صادره از پاناما نشان میدهد گروهی از جوانان این موجود عجیب و غریب را که چهار دست و پا از یکی از غارهای شهر سرو آزول، در شمال شهر پاناما خارج میشده، دیده‌اند. زمانی که این موجود به طرف جوانان آمده، برخی از آنان دچار ترس و وحشت شده‌اند و با عصا ضربه‌ای به او زدند که باعث مرگش شده است. آنها این موجود را به داخل برکه آب انداخته و محل را ترک کردند.
این افراد پس از مدتی دوباره به محل آمده و از این موجود عکس گرفتند که در پایگاه اینترنتی تلویزیون پاناما قرار داده شده است. عکسهای منتشره از هیولای پاناما سؤالاتی را در ذهن خوانندگان برانگیخته و یکی از آنان حدس می‌زند که این موجود از سیاره دیگری آمده باشد.
یکی از عکسهایی که از هیولای پاناما گرفته شده، نشان میدهد که این موجود دست و پا و بدن انسان را دارد و عکس دوم نیز چشم، بینی، دهان و زبان او را به وضوح نشان داده است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر خودم :
بیشتر شبیه ـه عروسک کلاه قرمزیه تا آدم فضایی !
pedramch
24-09-2009, 03:23
اره...منم تو کف این موجوده ام:27:
جریانش چیه؟
کسی عکس دیگه ای نداره ازش؟:دی
ممنون/:5:
Aref_2008
24-09-2009, 13:09
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::1 8::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18::18:
Aref_2008
24-09-2009, 15:31
من یه سوالی داشتم از اون ن هایی که زیاد از آتلانتیس ها می فهمن؟!!!
میگم منطقه آتلانتیس همون جایی که الان بهش می گویند مثلث برمودا؟!!!!!!!!!
چرا میگن مغر ماورایی داشتن؟
؟
یک عکس رو چند بار زوم و reverse کردند و هی میذارند !
از این موجودات زیاد دیده شده ... ولی راست و دروغش همیشه معلوم نیست .
Aref_2008
24-09-2009, 16:17
یکی به سوال من جواب بده آتلانتیس ها چند هزار سال پیش در زمین زندگی می کردند ؟
DaRiOuShJh
24-09-2009, 16:36
بابا تا اونجا که من خبر دارم اینا افسانه هستند! تاریخ ندارن که مثله مایا ها و مادها و ....!
برای زمانیه که خدایان رومی مثله پوزایدون و زئوس و ... ول بودن!!!
**********************************
بیا! اینجا یه نگاه بنداز جلبه:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Aref_2008
24-09-2009, 17:16
شما یوفو رو قبول دارید ولی آتلانتیس ها رو قبول ندارید!!!
DaRiOuShJh
24-09-2009, 17:26
بابا گیری دادی ها!
من کجا گفتم قبول نداریم!
تو ویکی هم نوشته! جزیره ای اسطوره ای است!
یعنی توی اساطیر و افسانه ها وجود داشته!
اسطوره ها هم که کسی نمیدونه واقعا بودن یا نه!
مثلا اژدها یا غول یه چشم یا سایکلابز یا چه میدونم هیدرا یا دایناسور هفت سر و ...
کسی نمیدونه اینا وجود داشتن یا نه! برای همینه که میگن بهشون افسانه
این سواله شما مثله اینه که مثلا بگیم تاریخ تولد رستم کی بوده
Aref_2008
24-09-2009, 17:39
مگه آتلانتیس ها تاریخشون چقدر با ایرانیان فرق داره!!!!!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همچین میگید اسطوره ای انگار اینکه تاریخشون 10 برابر با ایرانیان فرق می کنه !!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
DaRiOuShJh
24-09-2009, 18:10
شما کلا خسته نباشی!
چه سنمی داره به ایران!
تازه مگه اونا هنوز ملت هستن که تاریخ داشته باشن
تو اون لین یه نگاه مینداختی نوشته:
approximately 9600 BC
یعنی 9600 سال قبل از میلاد مسیح که تازه اونم حدودیه!
در کل این بحثمون هم خیلی مربوط به تاپیک فکر نکنم باشه الان اخراجمون میکنن
Aref_2008
24-09-2009, 18:17
َبله!
اگه 9600 سال قبل از میلاد مسیح پس چطوری با مصریان ارتباط برقرار کردند!
از کتاب تاریخ هنر برای تازه کارها ...
اتفاقا برایه کودک هایی که ساکن مناطق گرمسیرین میوه درخت کاج همون بستنی قیفیه.
بزرگ درست کردن چشم های مجسمه فوق کوچکترین ربطی به موضوع هنر(!!!) نداره.
استیلاستاندارد اون دوره ... چشمان بزرگ بادامی شکل...
اون استیل استاندارد همون ادغام نسل بیگانه ها با نسل اون زمان بشر زمینی و در نتیجه درشت بودن اندازه چشمها در نزد سومریان بود. تمومت کنم.
نشانه ارتباط بهتر با خدایانه
این خدایان کسانی نبودند غیر از بیگانه ها که که در اکثر فرهنگ های باستانی به چشم میخورند.
هنر(!) هیچ جایی در این مقوله نداره.این حالت جذبه فقط موقعی دیده میشه که شخص اسلاف خودشو که ALIEN ها باشن ملاقات کنه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رفته رفته بوروکراسی علمی چاره ای نداره که جای خودشو به واقع بینی فکری بده .همه خواهیم دید.
َاگه 9600 سال قبل از میلاد مسیح پس چطوری با مصریان ارتباط برقرار کردند!
تمدن مصر یکی از باقیمونده های آتلانتیس بود که به مصر گریخته بودن.
...
بزرگ درست کردن چشم های مجسمه فوق کوچکترین ربطی به موضوع هنر(!!!) نداره.
..
هنر(!) هیچ جایی در این مقوله نداره.
بحث ما تاریخ هنر هستش نه هنر صرف ... این چند خط زیبا رو از صفحه 1 همون کتاب (تاریخ هنر برای تازه کارها) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=&f=false) بخونیم که توضیح خوبی در زمینه ارتباط دو مقوله اس:
چرا بعضی ها تاریخ هنر رو مطالعه می کنن و بعضی ها نه؟ ...(جواب من به گروه دوم اینه که) تاریخ هنر ، جنبه بصری تاریخه ... این دو مقوله عین دوتا برادر هستن ... مطالعه تاریخ هنر و تاریخ در کنار هم، مثل اینه که به یه متن تصویر اضافه کنیم ... (مطالعه تاریخ هنر) باعث میشه کل قضیه (تاریخ) واضح تر و جالب تر بشه ... در این کتاب (تاریخ هنر برای تازه کارها) سعی شده تاریخ هنر و تاریخ بهم پیوسته باشه ...
...
اون استیل استاندارد همون ادغام نسل بیگانه ها با نسل اون زمان بشر زمینی و در نتیجه درشت بودن اندازه چشمها در نزد سومریان بود. تمومت کنم.
..
این خدایان کسانی نبودند غیر از بیگانه ها که که در اکثر فرهنگ های باستانی به چشم میخورند.
این حالت جذبه فقط موقعی دیده میشه که شخص اسلاف خودشو که ALIEN ها باشن ملاقات کنه:
..
رفته رفته بوروکراسی علمی چاره ای نداره که جای خودشو به واقع بینی فکری بده....
برداشت من اینه که ایشون پاسخ من و منابعی که بنده نقل کردم (از جمله: دانشگاه شیکاگو- دانشگاه ردلندز-موزه بریتانیا) رو صرفاً نمادی از کاغذبازی علمی می دونن و معتقدن این ایده که نسل سومری ها با بیگانه ها ترکیب شده واقع بینانه تره ... قضاوت در مورد میزان اعتبار هر حرفی با دوستان ...
درباره لاشه عجیبی که اصطلاحاً "هیولای مونتاک" نامیده میشه تا حالا دو سه پست داشتیم (البته پست های دوستان نقل قول بوده و نظر شخصی شون نیست - 1 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])/2 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])/3 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) ، من وقت کردم که یادداشتی در این مورد آماده کنم ؛ ابتدا نقل قول دوستان (خلاصه اش کردم) و بعد توضیح من و قضاوت هم با شما :
از آن جمله است یافته شدن جسد هیولا یا موجود افسانه ای در سواحل مونتاک. با توجه با جریان داشتن سفرهای زمانی و آزمایشات بسیاری که در این بندر رخ می دهد کاملا طبیعی است که تونلی در ماقبل تاریخ یا در زمان باستان گشوده شده باشد و این هیولا از آن زمان به این زمان پرتاپ شده است.
..
به تازگي موجودي شبيه به اين در سواحل آمريکا پيدا کردند که دانشمند ها را بسيار متعجب کرده.و آن ها هنوز پي تحقيقاتي در روي اين جانور عجيب و قريب اند.اگر کمي به اين جانور دقت کنيد ميبينيد که اين جانور شباهت زيادي به سر ستون تخت جمشيد دارد.پس ميفهميم در آن زمان در خليج هميشه فارس اين موجود زندگي ميکرده که پس از مرور زمان نسل وي منقرض شده.از دندان هاي اين موجود عجيب و قريب معلوم است که او هم ميتواند يکي از سلطان هاي بزرگ دريا باشد ولي اندازه ي او بسيار کوچک تر از نهنگ و يا کوسه است.
اين موجود به احتمال 99% در آب هاي خليج فارس هم زندگي ميکرده و حتما هم حيواني درنده و قوي بوده.زيرا هخامنشيان در سنگ تراشي هاي خود هميشه نماد قدرت را کشيده اند مثل...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در سال گذشته نیز یک موجود عجیب و غریب در ساحل دریا در نیویورک پیدا شد که دانشمندان تاکنون نتوانسته‌اند اصلیت و خاستگاه آن را شناسایی کنند.
برعکس اونچه دوستان نقل کرده ان، دیگه ابهام و تعجب خاصی در کار نیست و محققین در این مورد نظر داده اند و قضیه از این نظر حل شده اس:
اولاً در نظر داشته باشید که اطلاق واژه "هیولا" صرفاً جنبه تفریحی-کنایی داشته ... این لاشه کمتر از یک متر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) طول داشته و در حد یه جانور کوچکه ...
ثانیا از همون ابتدا اعلام شد که این باید یه راکون یا مشابه اون باشه ... تحقیقات بعدی و نظریات متخصصین جانورشناسی هم این قضیه رو تایید کرد ... بررسی وضعیت پوزه (و دندانهای بالایی که حفره خالی شون هم واضحه)، دستها (شبکه بین انگشتی ندارند) و طول اندامها نقش کلیدی در این زمینه داشته اند (عکس ضمیمه: تصویر اشعه ایکس یه جونده که اسکلت استاندارد این خانواده از حیوانات رو نشون میده)... بی مویی و متورم بودنش هم یه عارضه عادی در مورد لاشه هایی هستش که مدتی در آب سرگردان میشن ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتی مطرح شد که منشاً قضیه مشخص شده و شخص یا اشخاصی که لاشه رو به آب انداخته بودند از مراسم تشییع جنازه(!) این راکون عکس هایی هم گرفته اند (محض سرگرمی، چک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کنید) ... تشییع جنازه به شیوه وایکینگی صورت گرفته ! (جسد در قایق قرار می گیره و قایق رو آتش می زنن) ...
* پست مرتبط با واقعه مونتاک : پروژه فیلادلیفا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نماد عینی از بوروکراتهای علمی:
... منابعی که بنده نقل کردم (از جمله: دانشگاه شیکاگو- دانشگاه ردلندز-موزه بریتانیا)... میزان اعتبار هر حرفی با دوستان ...
اینها خیلی دیر خواهند فهمید که:
این گفتار هست که اهمیت داره نه گوینده.
Shayan Arya
25-09-2009, 18:09
این گفتار هست که اهمیت داره نه گوینده.
من با بخش دوم این جمله موافق نیستم
وقتی که در یک طرف عده ای کشاورز، مامور پلیس، دانش آموز ، بی سواد یا کم سواد خرافاتی و ... باشند و در طرف دیگر NASA و دانشمندان مختلف، اولین نکته که اهمیت داره اینه که ما داریم گفتار چه کسانی رو بررسی می کنیم؟ گروه اول یا گروه دوم؟
اهمیت گفتار هم در جای خودش قابل بررسی است
این گفتار هست که اهمیت داره نه گوینده.
خوب عزیز برادر!
گفتارهاتون تخلیه دیگه!
یعنی ما ، این که اون موجود یک راکون بوده که سوزوندنش و انداختن تو آب رو بپذیریم.
یا اینکه خدایان سومری فرستادنش؟
ربطی به گوینده نداره.
ولی اعتبار گوینده هم به شدت مهمه.
من با بخش دوم این جمله موافق نیستم
وقتی که در یک طرف عده ای کشاورز، مامور پلیس، دانش آموز ، بی سواد یا کم سواد خرافاتی و ... باشند و در طرف دیگر NASA و دانشمندان مختلف، اولین نکته که اهمیت داره اینه که ما داریم گفتار چه کسانی رو بررسی می کنیم؟ گروه اول یا گروه دوم؟
اهمیت گفتار هم در جای خودش قابل بررسی است
منظور جمله مذکور اینه:
گفته فرد فاقد مدرک 1 - نمیشه گفت چون مدرک نداره همه گفته هاش اشتباهه و 2 - شهادت چنین فردی در همیشه موارد دروغ نیست.
کارشناس هم 1 - بلحاظ انسان بودن: اشتباه میکنه و 2 - بلحاظ جزمی نبودن و پویا بودن دانش: رایش تاریخ مصرف داره.
خواهند فهمید که:
این گفتار هست که اهمیت داره نه گوینده.
منظور جمله مذکور اینه:
گفته فرد فاقد مدرک 1 - نمیشه گفت چون مدرک نداره همه گفته هاش اشتباهه و 2 - شهادت چنین فردی در همیشه موارد دروغ نیست.
کارشناس هم 1 - بلحاظ انسان بودن: اشتباه میکنه و 2 - بلحاظ جزمی نبودن و پویا بودن دانش: رایش تاریخ مصرف داره.
همه اینا مجوز کافی برای اینکه سنگینی کفه ترازوی اعتبار اولی و دومی رو یه اندازه بدونیم فراهم نمیکنه ...
صرفاً دوستان نیستند که با این جمله مشکل دارند، از کتاب "عناصر استدلال : شناخت، انتخاب و حدود عقلانیت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])" بخونید : ص.110 (در باب بحث نظری که حرف یک نفر در برابر دیگری قرار بگیره گفته)
اگر بخواهیم نظریه کلاسیک "دریافت خبر" ("چه کسی چه چیزی را .. می گوید") را بصورت مختصر در این قالب بیان کنیم : .... اهمیت و قانع کنندگی "چه کسی" (فاکتورهای مربوط به گوینده/منبع) بیشتر از اهمیت "چه چیزی" (فاکتورهای مربوط به محتوای خبر) می باشد ...
//
از کتاب "تفکر انتقادی: قدم به قدم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])" بخونید: ص.205 (با تیترفرعی "ماهیت شبه علم" که با عنوان این تاپیک ما هم ارتباط تنگاتنگ داره)
... ایده هایی که به شیوه علمی رد شده اند را همچنان قابل قبول دانسته (مثل دوستی که عکس های ناسا و... رو با نقاشی شامپانزه مقایسه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])می کرد متاسفانه) ... قیاس های ضعیف صورت می دهند (قضیه نقاشی ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) ... بجای توجه به توضیحات علمی و قوانین استدلال، به سناریوهای عجیب متوسل می شوند (فرضاً همین قضیه اشتراک نسل بیگانه ها و سومری ها) ... طرفدار شیوه "صندلی راحتی" هستند؛ یعنی: تحقیقات علمی دانشمندان را در حد گزارش های مردم عادی و متون غیرتخصصی می دانند ...
موضع خودم رو هم که قبلا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(پاراگراف آخر) گفته ام.
یکی دیگه از مواردی که دوست داشتم بررسی کنم، ماجرای تصاویر"اسکلت های غول پیکر" بود که دو- سه ماه پیش بحثش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شد... بابک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])جان بدرستی گفتند (لینک) که عکسها واقعی نیست ، اما دوستان دیگه (بهاره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])عزیز– جناب امیری49 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و جناب آوالون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ظاهراً نظر عکس داشتند و معتقد بودند که عکسها واقعیه و دستهایی سعی بر مخفی کاری و انکار واقعیت دارن... هرچند از نظر منطقی بنظرم هم واضح بود که امکان نداره چنین چیزی واقعیت داشته باشه و در مجامع علمی مطرح نشه... بهرحال پست های دوستان (خلاصه شده) و بعد توضیح من رو بخونید .. قضاوت با شما:
ظاهرا اشاره به عکس هایی که گفته شده بود اسکلت انسان های غول پیکر در عربستانه. مردی در حال حفاری در کنار یک اسکلت بزرگ. که مشخص شد عکس واقعی نیست.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لطفا رو هوا حرف نزنيد
در مورد اينكه عكس واقعي نيست مدركي هم داريد؟
به نظر شما در بین هزاران دانشمند و محققی که در این زمینه تحقیق می کنند حتی یک نفر هم راست نگفته و همش تخیلات و چرندیات است؟ !
نتیجه : چه دلیلی وجود داره که فرد یا افرادی بخوان با صرف کلی وقت چنین مقبره مصنوعی با جزئیات دقیق ایجاد کنند و در نهایت اون رو به شکل اسکلت یک غول به نمایش بکشن؟!
من احتمال زیادی میدم که این عکس واقعی بوده ولی افرادی با دستکاری این اون قصد انکارش رو دارند !
نمونه هایی از اسکلت های بزرگ جثه مکشوفه در عمان , ترکیه و هند که پس از کشف بلا فاصله سر و صدای آنها خوابانده شده یا مطابق گفته دوستمون bahareh_bus دست هایی در صدد باصطلاح " پرونده سازی فتوشاپی(!) " بر آمدند:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من به دنبال منبع عکس ها جستجویی کردم ... ظاهرا منشاء اصلی ظهور این شایعه اینترنتی، عکس هایی بوده ان که در مسابقه فوتوشاپ worth1000 (سایتی که بین هنرمندان دیجیتال مسابقه ترتیب میده)، در زیرشاخه "عجایب باستانی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])" نمایش داده شده بودن... توضیح مسابقه رو بخونید: (سال 2002 بوده)
در این مسابقه ، شما باید یک عکس ساختگی از یک کشف باستان شناسی بسازید (مثلاً با موضوع: آتلانتیس – قوطی نوشابه چند هزار ساله – جمجمه غول پیکر و مانند آن) ... تخیل به خرج بدید...
دو سال بعد از اون مسابقه فوتوشاپی، ظاهرا یکی با دیدن این عکسها شیطنتش گل کرده و این hoax (داستان ساختگی و سرکاری) مطرح شد (اواسط 2004) و یکبار دیگه در سال 2007 هم مجدداً احیا شد ... من به تفکیک در مورد هرکس توضیج مختصری داده ام:
عکس پست اول: این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])منبع اولیه اش بوده... سرمنشا کل قضیه ...
عکسهای پست سوم: (از راست - برحسب چیدمان در پست اولیه دوستمون شماره گذاری کرده ام)
ردیف اول:
+عکس اول: فوتوشاپ مجسمه ساختگی یک استخوان در موزه تفریحی مونت بلانکو (توضیح عکس چهارم رو بخونید)
+عکس دوم: منبع اولیه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
+عکس سوم: همون جمجمه ای که در عکس آخر (ردیف دوم – سوم از راست) استفاده شده، اینجا هم استفاده شده!
+عکس چهارم : یه استخوان ساختگی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(مجسمه) ران پا هستش که به قصد ایجاد جاذبه برای بازدیدکنندگان یک موزه تفریحی ساخته شده...
+عکس پنجم: از این عکس چندین جا برای تکرار ادعاهای مربوط به اسکلت غول پیکر در هند استفاده شده بود و اینکه حتی نشنال جئوگرافیک هم این قضیه رو تایید کرده که چنین نبوده و داستان جعلی بوده... لینک عکس آخر رو چک کنید.
ردیف دوم:
+عکس اول از راست: همون عکس پست اوله، منتها با چرخش ...
+عکس دوم از راست : منبع اولیه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
عکس سوم از راست : فوتوشاپ شده ی عکس دیگری هستش که نسخه اصلی اش مثلا در این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])صفحه BBC اومده ..
مجله نشنال جئوگرافیک مقاله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])بسیار خوبی در این مورد داره که ریشه ها (توضیح میده که چنین hoax هایی از چند قرن قبل هم وجود داشته) ، انگیزه ها و چگونگی گسترش شایعات مربوط به اسکلت های غول پیکر رو بررسی کرده ... این جمله قشنگ در مورد علت پذیرش اینطور داستانهای ساختگی توسط مردم رو بخونید:
چنین شایعاتی بسادگی باور میشن چون .. نقطه نظری رو مطرح می کنند که بسیار هیجان انگیزتر از اون چیزیه که علم ثابت کرده ... درست مثل هیجان مربوط به وقتی که زنگ خونه ای رو بزنیم و در بریم!
DaRiOuShJh
28-09-2009, 19:56
هممم
مرسی برادر
میگم خیلی دور از واقعیت هم نمیزنه چون افسانه هایی هم تو ملل مختلف دربارشون ذکر شده!
ولی اسکلت ها زیادی تازه میزنن به نظرم
دایناسور که داشتیم! حالا چی میشه Giant هم داشته باشیم!×!
Cyclopes یا ...!!×!
چنین شایعاتی بسادگی باور میشن چون .. نقطه نظری رو مطرح می کنند که بسیار هیجان انگیزتر از اون چیزیه که علم ثابت کرده ... درست مثل هیجان مربوط به وقتی که زنگ خونه ای رو بزنیم و در بریم!
هه هه هه
جالب بودن!
به نظرم مردم چند چیز رو راحت قبول میکنن:
1. چیزی که زیاد تکرار میشه و چند نفر قبول میکنن
2. چیزی که به قوله ایشون! هیجان داشته باشه و تازگی
3.چیزی که برای فهمیدنه وافعیتش نیاز به کنکاش نداشته باشن!
seymour عزیز داداش من کاملا حرفهاتو تائید میکنم
به قول یه نفر اینها چون مسائلیه که اکثر مردم بهشون علاقه دارن و جذابه کسی دلش نمییاد به صراحت تکذیبش کنه در صورتی که خودشون هم ته دلشون میدونن کذبه
بنده فقط شدیدا به وجود جن و روح اعتقاد دارم
البته نظر همه محترمه
Shayan Arya
29-09-2009, 15:26
چنین شایعاتی بسادگی باور میشن چون .. نقطه نظری رو مطرح می کنند که بسیار هیجان انگیزتر از اون چیزیه که علم ثابت کرده ... درست مثل هیجان مربوط به وقتی که زنگ خونه ای رو بزنیم و در بریم!
به نظرم مردم چند چیز رو راحت قبول میکنن:
1. چیزی که زیاد تکرار میشه و چند نفر قبول میکنن
2. چیزی که به قوله ایشون! هیجان داشته باشه و تازگی
3.چیزی که برای فهمیدنه وافعیتش نیاز به کنکاش نداشته باشن!
seymour عزیز داداش من کاملا حرفهاتو تائید میکنم
به قول یه نفر اینها چون مسائلیه که اکثر مردم بهشون علاقه دارن و جذابه کسی دلش نمییاد به صراحت تکذیبش کنه در صورتی که خودشون هم ته دلشون میدونن کذبه
بنده فقط شدیدا به وجود جن و روح اعتقاد دارم
البته نظر همه محترمه
من هم از داستان های تخیلی مثل هری پاتر و یا فیلم حس ششم خوشم میاد، با وجود اینکه نه به روح اعتقاد دارم و نه به جن و جادو و ...
در واقع وقتی فیلم می بینم و یا داستانی مطالعه میکنم که تخیلی هست خودم رو وارد یک دنیای جدید می کنم که هر چیز غیر ممکن میتونه اتفاق بیفته و این هیجان رو خیلی دوست دارم ولی اگر روزی J.K.Rowling داستانهاش رو به عنوان داستان واقعی به من معرفی کنه نه تنها لذت و هیجانی برای من نخواهد داشت بلکه احساس حماقت جای هیجان رو خواهد گرفت
همین طور هیجان ارتباط با بیگانه ها برای من فقط در فیلم ها جالب هست، نه در دنیایی که قوانین و محدودیت هاش رو با تمام وجود حس میکنم و می بینم که بعضی از این ادعاها برخلاف قوانین شناخته شده طبیعت هست
DaRiOuShJh
29-09-2009, 18:35
»یگم بزرگتره این عکس رو ندارید؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این ذوزنقه آبیه چی رو داره نشون میده؟!
**************************
خوب داستان تخیلی یه چیزه برادر اسطوره و افسانه یه چیز ارتباط با ماورا یه چیزه، موجودات فضایی و ... یه چیز
اینا بحثاشون جداس
مرجوم ژول ورن هم خیلی داستان های جالبی مینوشت و اکثرا به واقعیت هم نزدیک بودن ولی داستان تخیلی بودن
این هری پاتر و ... که جای خود دارد!
من یه پست هم گمونم اینجا دادم در مورده جن و روح که گویا پاک شده نمیدونم چی شده
لابد این تاپیک شامل اون مورد نمیشه
ولی بیگانه ها و مخصوصا بحثه پایان دنیا و اصطلاحات دیگش نظیر Armageddon و Dooms Day و ... کلا با داستان و این چیزا قابله مقایسه و هم تراز کردن نیستن
مخصوا اینکه مورد دوم در اکثره ادیان هم ریشه داره
*****************************************
این موضوع هم خیلی بحث بر انگیزه:
نه به روح اعتقاد دارم و نه به جن و جادو و ...
milky way
29-09-2009, 19:29
در این دنیا چیزهای زیادی وجود داره که بعضاً باعث شگفتی همه میشه و یا خارق العاده به نظر میاد ولی این یه حقیقته هر چیز عجیبی که تفکر حاضر انسان نتونه تحلیلش کنه دلیل بر غیر طبیعی بودن یا خرق عادت بودن اون چیز نیست، ممکنه هنوز دانش انسان به اون مرحله نرسیده که بتونه این اتفاقات رو تحلیل کنه مثل زمانی که نیوتن گفت زمین جاذبه داره اون زمان به هرکی همچین حرفی میزدی بهت میخندید و باور نمیکرد این مسئله رو ولی الانم من وقتی مثلاً به شما بگم تو دنیای بزرگ موجودات فضایی وجود دارن بازم تکذیب میکنین، واقعاً آدم اگر یکمی تاریخ رو هم فقط بخونه متوجه میشه که هیچ چیزی رو به صورت قطع نمیتونید بگید امکان پذیر نیست یا وجود نداره حالا جن باشه روح باشه یا هرچی. چون عقل الان من و تو به این چیزا قد نمیده دلیلی بر وجود نداشتنشون نیست.
یا حتی موجودات فضایی، کسی که بگه تو این دنیا موجودات زنده فضایی وجود خارجی ندارن به نظر من احمقه چون قضیه کاملاً مشخصه وقتی تو این دنیای به این بزرگی بیش از 10 بیلیون کهکشان فقط وجود داره، 10 بیلیون کهکشان که تازه کهکشان راه شیری یه کهکشان کوچیک حساب میشه و میلیاردها میلیارد سیاره حالا کی میتونه بگه که تو این دنیای به این بزرگی و این میلیاردها سیاره فقط در زمین موجود زنده وجود داره، این حرف خنده داره اصلاً.
با سلام
دوستان در این مدت که پستی نزاشتم در حال بررسی 105 مورد بودیم که معتقد بودند یوفو دیدند
در شمال و جنوب و غرب وشرق(کمتر) استان تهران این موارد بررسی شد
نکته قابل توجه اینکه بیشتر هم وطنان اصلآ یوفو ندیده بودند
معنی یوفو اشیاء ناشناخته پرنده هست دیگه ولی اونا اشیاء شماخته شده دیده بودند ولی تحت تاثیر برخی جریانات القایی این فکر رو میکردن
برای مثال در غرب تهران فردی به نام ا.ح معتقد بود که هر روز موقع غروب یوفویی در آسمان ظاهر میشه
که وقتی من شخصآ بررسی کردم دیدم که ماهواره بوده نه یوفو
یا بعضی ها چراغ هایی رو که رویه کوه به صورت دایره وار هستن رو یوفو میدونستن که غلط بودنش مشخص شد
و...
فقط در سه مورد واقعآ یوفو دیده بودند البته یوفو از جنس آمریکایی یا از کشوری دیگر
در تمام این سه مورد به پخش شدن نور و رنگ های مختلف از یوفوها اشراه شد که من گفتم و بازم میگم اینا یوفو نیستن بلکه وسیله های پروازی کشور ها هست
اصلآ اگر کسی گفت رنگهای مختلف موضوع از دایره یوفو خارج میشه
یعنی وسیله های جدید پروازی
دقیقآ قضیه مثل شاهکار کمپانی لاکهید یعنی sr71 هست که زمانی هیچ کس از وجودش خبر نداشت
در هفته پیش هم 3 یوفو توسط سپاه مورد اصابت قرار گرفت
با تماسی که با دوستان سپاهی در خلیج فارس گرفتیم متوجه شدیم که اونها هم نظرشون اینکه اینا فقط میتونن ساخته دست بشر باشن
خب منم با توجه به این مشاهدات گسترده موضعم کاملآ عوض شده و یوفوها رو بزرگترین دروغ تاریخ بشریت میدونم
البته در پست بعدیم توضیحاتی در مورد جادو دین و... خواهم داد
اینا یوفو نیستن بلکه وسیله های پروازی کشور ها هست
یوفوها رو بزرگترین دروغ تاریخ بشریت میدونم.
مدارگرد Mars Global Surveyor در لینکهای زیر متعلق به جی پی ال (JPL) در ناسا:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تصاویری دیدنی ارسال کرده که با هم می بینیم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این اولی رو با کمی چرخش زاویه دید و رنگ آمیزی مصنوعی می بینیم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
||||||||||||||||
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمین خودمونو تحلیل نکرده چرا بریم سراق مریخ و ماه و...
1.من هم از داستان های تخیلی مثل هری پاتر و یا فیلم حس ششم خوشم میاد، با وجود اینکه نه به روح اعتقاد دارم و نه به جن و جادو و ...
2.در واقع وقتی فیلم می بینم و یا داستانی مطالعه میکنم که تخیلی هست خودم رو وارد یک دنیای جدید می کنم که هر چیز غیر ممکن میتونه اتفاق بیفته و این هیجان رو خیلی دوست دارم ولی اگر روزی J.K.Rowling داستانهاش رو به عنوان داستان واقعی به من معرفی کنه نه تنها لذت و هیجانی برای من نخواهد داشت بلکه احساس حماقت جای هیجان رو خواهد گرفت
3.همین طور هیجان ارتباط با بیگانه ها برای من فقط در فیلم ها جالب هست، نه در دنیایی که قوانین و محدودیت هاش رو با تمام وجود حس میکنم و می بینم که بعضی از این ادعاها برخلاف قوانین شناخته شده طبیعت هست
1.منم خیلی دوست دارم و خیلی جالبه
خوب داستان تخیلی یه چیزه برادر اسطوره و افسانه یه چیز ارتباط با ماورا یه چیزه، موجودات فضایی و ... یه چیز
اینا بحثاشون جداس
مرجوم ژول ورن هم خیلی داستان های جالبی مینوشت و اکثرا به واقعیت هم نزدیک بودن ولی داستان تخیلی بودن
این هری پاتر و ... که جای خود دارد!
من یه پست هم گمونم اینجا دادم در مورده جن و روح که گویا پاک شده نمیدونم چی شده
لابد این تاپیک شامل اون مورد نمیشه
ولی بیگانه ها و مخصوصا بحثه پایان دنیا و اصطلاحات دیگش نظیر Armageddon و Dooms Day و ... کلا با داستان و این چیزا قابله مقایسه و هم تراز کردن نیستن
مخصوا اینکه مورد دوم در اکثره ادیان هم ریشه داره
این موضوع هم خیلی بحث بر انگیزه:
چیزی که انسان رو به این همه پیشرفت رسونده فقط و فقط تخیل انسان هست
در این دنیا چیزهای زیادی وجود داره که بعضاً باعث شگفتی همه میشه و یا خارق العاده به نظر میاد ولی این یه حقیقته هر چیز عجیبی که تفکر حاضر انسان نتونه تحلیلش کنه دلیل بر غیر طبیعی بودن یا خرق عادت بودن اون چیز نیست، ممکنه هنوز دانش انسان به اون مرحله نرسیده که بتونه این اتفاقات رو تحلیل کنه مثل زمانی که نیوتن گفت زمین جاذبه داره اون زمان به هرکی همچین حرفی میزدی بهت میخندید و باور نمیکرد این مسئله رو ولی الانم من وقتی مثلاً به شما بگم تو دنیای بزرگ موجودات فضایی وجود دارن بازم تکذیب میکنین، واقعاً آدم اگر یکمی تاریخ رو هم فقط بخونه متوجه میشه که هیچ چیزی رو به صورت قطع نمیتونید بگید امکان پذیر نیست یا وجود نداره حالا جن باشه روح باشه یا هرچی. چون عقل الان من و تو به این چیزا قد نمیده دلیلی بر وجود نداشتنشون نیست.
یا حتی موجودات فضایی، کسی که بگه تو این دنیا موجودات زنده فضایی وجود خارجی ندارن به نظر من احمقه چون قضیه کاملاً مشخصه وقتی تو این دنیای به این بزرگی بیش از 10 بیلیون کهکشان فقط وجود داره، 10 بیلیون کهکشان که تازه کهکشان راه شیری یه کهکشان کوچیک حساب میشه و میلیاردها میلیارد سیاره حالا کی میتونه بگه که تو این دنیای به این بزرگی و این میلیاردها سیاره فقط در زمین موجود زنده وجود داره، این حرف خنده داره اصلاً.
درسته و موافقم
خیلی خوب توضیح دادین
تشکر
edited by Dianella
زمین خودمونو تحلیل نکرده چرا بریم سراق مریخ و ماه
چون مشت نمونه خروار است.
Shayan Arya
01-10-2009, 11:25
1.منم خیلی دوست دارم و خیلی جالبه
منم به وجود جن اعتقادی نداشتم ولی وقتی فهمیدم یهودی ها و بعضآ در کشور خودمون ازشون برای تهیه ی خبر برای سازمان اطلاعات استفاده میشه یکم در فکر فرو رفتم
2.حماقت اینکه ما به جای اینکه خودمون تحقیق و بررسی کنیم فقط هر چیزی شنیدیم رو قبول کردیم
در واقع واقعیت اینکه جی کی رولینگ یا خودش جادوگر هست و یا خیلی میدونه در این باره
بیشتر این کارهایی که در هری پاتر انجام میشه رو میشه انجام داد!
جادو این چیزی نیست که دین به ما قالب کرده
دین به ما میگه همیشه جادو گرا با شیطان و جن و...ارتباط دارن ولی واقعیت این نیست
با بررسی کتیبه های قدیمی (که البته اگر دنبال این مطالب در اینترنت بگردید حتمآ فیلتره )من متوجه شدم برای مردمان قدیم تنها راه مقابله با جن و شیاطین جادو بوده!
یعنی دین به ما از اون اول دروغ میگفته و میگه
انسان واقعآ میتونه با جادو هر کار بکنه،هر کاری
البته جادو کمک گرفتن از جن و... نیست
جادو خود انسانه،خود انسانه که میتونه تمام چیزها رو بسازه و نابود کنه و بوجود بیاره و...
جالبه بدونید اگر تمام علوم رو یکجا جمع کنید میشه جادو!
اصلآ برای همین علوم رو از هم جدا کردن
مختصری در مورد جادو بود.اگر در حرفام شک دارین برید و تحقیق کنید
من مثل این رژیم نیستم که یک حرف رو دیکته کنم و البته هر چیزی که بر خلافم باشه حرام بدونم
همیشه انسان وقتی درست میتونه تصمیم بگیره که اطلاعاتش کامل باشه
به یادمون باشه که کتابهای دکتر شریعتی هم روزی حرام و... بود!!!
3.بیشتر دانشمندان تایید کردن که میتونه حیاط دیگری وجود داشته باشه
ولی ما خودمونیم که دوست داریم دروغ بسازیم و البته بعضی کشورها که از این دروغ های ما سواستفاده می کنن مثل آمریکا
من با شما اختلاف نظر بسیار اساسی دارم که اینجا جای بحثش نیست و ترجیح میدم چیزی نگم
خب منم با توجه به این مشاهدات گسترده موضعم کاملآ عوض شده و یوفوها رو بزرگترین دروغ تاریخ بشریت میدونم
* اینکه به دروغ بودن یوفو ها پی بردید خیلی خوبه، فقط مراقب باشید در دام دروغ های بزرگتر گرفتار نشید
edited by Dianella
بزرگترین دروغ تاریخ بشر همون چیزی هست که باعث شده میلیاردها انسان به جن و روح اعتقاد داشته باشند
لطفا برهان علمی برای رد وجود جن و روح بیارید.
(هرچند ربطی به موضوع تاپیک نداره) وگرنه هیچ چیزی با یک خط نوشته شما رد نمیشه.
جن و روح وجود دارن اما ufo ها رو نمی دونم
به هر حال هرچی هست کاری به ما ندارن :دی
Shayan Arya
01-10-2009, 12:06
لطفا برهان علمی برای رد وجود جن و روح بیارید.
(هرچند ربطی به موضوع تاپیک نداره) وگرنه هیچ چیزی با یک خط نوشته شما رد نمیشه.
برای کسانی که به این مسائل اعتقاد دارند و هیچ چیزی هم نمیتونه نظرشون رو عوض کنه حرفی برای گفتن ندارم، ولی برای کسانی که به دنبال حقیقت هستند باید بگم تمام علوم به ویژه فیزیک و شیمی قوانینی دارند که نه عامل جادو در معادلاتشون وجود داره و نه جن و روح و ...
ساده تر بگم شما یا باید قوانین فیزیک رو قبول کنید یا اعتقاد به جادو و ...(به همین دلیل هم در طول تاریخ نبرد دانشمندان و مذهبیون وجود داشته و دارد)
نکته آخر اینکه باز هم کسانی که به جادو اعتقاد دارند باید حرفشون رو اثبات کنند، نه اینکه ما که معتقدیم جادو و جن و روح خارج از قوانین علم هستند برای ردش دلیل علمی بیاریم!
پیشنهاد میکنم یک بار دیگه این پست رو مطالعه کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
جادو و جن و روح خارج از قوانین علم هستند
شما اگر فرق بین دو کیلو گوشت و یک گربه رو بدونی که وجود روح در گربه باعث عدم وجود حرکت ارادی و تصمیم در گوشت میشه ( که یک موضوع عقلی هست و نیازی به پیش کشیدن فیزیک و شیمی(!) نیست) اونوقت متوجه میشی که قوانین حاکم بر روح و جن از همون قوانین فیزیک و شیمی پیروی میکنن که علم امروزی هنوز به اون دسترسی پیدانکرده.
کسانی که به جادو اعتقاد دارند باید حرفشون رو اثبات کنند
همینطور که عرض کردم مفهومی که عقل اونو تایید کنه اصلا نیازی به اثبات نداره.
اگر کسی هست که از لحاظ علمی داده های عقلیو رد بکنه(!) من دیگه اصلا چیزی برای گفتن نخواهم داشت.
همینطور که عرض کردم مفهومی که عقل اونو تایید کنه اصلا نیازی به اثبات نداره.
در واقع چون اثبات شده ، عقل اونو قبول کرده...
danial_848
01-10-2009, 16:59
در واقع چون اثبات شده ، عقل اونو قبول کرده...
خوب عقل تاییدش کرده که اثبات شده دیگه
»یگم بزرگتره این عکس رو ندارید؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این ذوزنقه آبیه چی رو داره نشون میده؟!
اون چیزی که بعنوان "ذوزنقه آبی" بهش اشاره کردی، در واقع یه جور چارچوب مشبک-مانند هستش با نخ ها یا سیم های قرمز رنگ ... عکس بزرگتر از نسخه فتوشاپی رو ضمیمه کردم ...
عکس اصلی ماجرا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(قبل از اینکه با فوتوشاپ اون جمجمه رو اضافه کنن) هم اینجاست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]): مربوط میشه به تحقیقات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تیمی از دانشگاه شیکاگو در کشور نیجر (دهه 90) که باعث پیدا شدن چندین سری اسکلت دایناسور شد ...
این هم یه مقایسه :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
*PiNk PaNTHeR*
01-10-2009, 17:09
نمیخوام Ignorant بازی داربیارم اما به شخصه همونقدر تصویر کوانتومی از اتم رو قبول دارم که UFO رو قبول دارم. یعنی به نظرم دوتاییشون به یک اندازه غیرقابل باور و به یک اندازه قابل باور هستند.
Shayan Arya
01-10-2009, 17:20
شما اگر فرق بین دو کیلو گوشت و یک گربه رو بدونی که وجود روح در گربه باعث عدم وجود حرکت ارادی و تصمیم در گوشت میشه ( که یک موضوع عقلی هست و نیازی به پیش کشیدن فیزیک و شیمی(!) نیست) اونوقت متوجه میشی که قوانین حاکم بر روح و جن از همون قوانین فیزیک و شیمی پیروی میکنن که علم امروزی هنوز به اون دسترسی پیدانکرده.
همینطور که عرض کردم مفهومی که عقل اونو تایید کنه اصلا نیازی به اثبات نداره.
اگر کسی هست که از لحاظ علمی داده های عقلیو رد بکنه(!) من دیگه اصلا چیزی برای گفتن نخواهم داشت.
در واقع چون اثبات شده ، عقل اونو قبول کرده...
اون چیزی که شما دوستان عقل می نامید چیزی جز توهم و خرافات نیست...
حیطه ای که علم به اون دسترسی ندارد در واقع حیطه هیچ است
یا هیچ چیز نیست یا اگر هست توضیح علمی دارد.
edited by Dianella
Marichka
01-10-2009, 21:42
سلام
دوستان بحث یه مقدار داره پرت میشه ها! چند تا پست اخیر که خارج از حیطه ی بحث تاپیک هستند رو حذف نمی کنم ولی لطفا برگردیم به بحث خودمون.
ممنونم
man7tomani
01-10-2009, 22:47
نمیدونم حرفم چقدر به موضوع تاپیک مرتبط است اما میگم
دیروز که با بچه ها تو محل بودیم یدفعه ایی دوستم آسمون رو نشون داد
دیدم یه جسم کاملا نورانی (مثل چراغ) تو آسمون به سرعت داره رد میشه
سرعتشم کم و زیاد میشد
که یهو یه جا یه توقف کرد و بعد از چند لحظه ناپدید شد
شاید باورتون نشه ولی شبیه هیچی نبود
نه شبیه(هواپیما ،موشک جت،شهاب سنگ ، نه .....)
نورش مثل چراغ بود یعنی اینکه مثل شهاب سنگ براق نبود و مثل یه ستاره نور داشت.
نمیخوام بگم حتما فلان چیز بود ولی واقعا غیر طبیعی بود.
در این دنیا چیزهای زیادی وجود داره که بعضاً باعث شگفتی همه میشه و یا خارق العاده به نظر میاد ولی این یه حقیقته هر چیز عجیبی که تفکر حاضر انسان نتونه تحلیلش کنه دلیل بر غیر طبیعی بودن یا خرق عادت بودن اون چیز نیست، ممکنه هنوز دانش انسان به اون مرحله نرسیده که بتونه این اتفاقات رو تحلیل کنه مثل زمانی که نیوتن گفت زمین جاذبه داره اون زمان به هرکی همچین حرفی میزدی بهت میخندید و باور نمیکرد این مسئله رو ولی الانم من وقتی مثلاً به شما بگم تو دنیای بزرگ موجودات فضایی وجود دارن بازم تکذیب میکنین، واقعاً آدم اگر یکمی تاریخ رو هم فقط بخونه متوجه میشه که هیچ چیزی رو به صورت قطع نمیتونید بگید امکان پذیر نیست یا وجود نداره حالا جن باشه روح باشه یا هرچی. چون عقل الان من و تو به این چیزا قد نمیده دلیلی بر وجود نداشتنشون نیست.
یا حتی موجودات فضایی، کسی که بگه تو این دنیا موجودات زنده فضایی وجود خارجی ندارن به نظر من احمقه چون قضیه کاملاً مشخصه وقتی تو این دنیای به این بزرگی بیش از 10 بیلیون کهکشان فقط وجود داره، 10 بیلیون کهکشان که تازه کهکشان راه شیری یه کهکشان کوچیک حساب میشه و میلیاردها میلیارد سیاره حالا کی میتونه بگه که تو این دنیای به این بزرگی و این میلیاردها سیاره فقط در زمین موجود زنده وجود داره، این حرف خنده داره اصلاً.
از همه اینها عجیب تر اینه که کسی به خودش زحمت نمیده چهار صفحه قبل این تاپیک رو بخونه تا متوجه بشه اینجا هیچ کس نمیگه ( هیچ کس انقدر احمق نیست) حیات در هیچ جا کیهان نیست جز زمین.
اینجا بحث میشود درباره اینکه آیا موجودات فضایی به زمین سفر کرده اند یا نه. بشقاب ها آیا فضایی هستند یا چیزی دیگر.
لذت داره که مخالفین فکری خودمون رو احمق تصور کنیم ؟
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــ
نمیخوام Ignorant بازی داربیارم اما به شخصه همونقدر تصویر کوانتومی از اتم رو قبول دارم که UFO رو قبول دارم. یعنی به نظرم دوتاییشون به یک اندازه غیرقابل باور و به یک اندازه قابل باور هستند.
دقیقا پاسخی برای اونها که فکر میکنند دلیل مخالفت با بشقاب ها عجیب و غریب بودن اونهاست و اینکه ذهن کوچک و حقیر دانشمندان توان هضم عجایب رو نداره. علم پر از شگفتیهاییه که بشقاب و برمودا در قبالش هیچن.
عجیب بودن مورد مناقشه نیست. عده ای ( از جمله من ) خطا در مشاهده و تشخیص غلط، گزارش غلط، خطای چشم، توهم، نا آگاهی و دروغ رو دلیل گزارش های حضور بیگانگان میدونن. عده ای دیگه هم حضور بیگانگان رو بر مبنای شواهد مورد انکار ما قطعی میدونن.
همینطور که عرض کردم مفهومی که عقل اونو تایید کنه اصلا نیازی به اثبات نداره.
اگر دانسته های که از تلاش دانشمندان بهمون رسیده رو کنار بزاریم و سری به پشت بوم خونمون بزنیم مشخصا عقل بهمون میگه این آسمانه که دور زمینِ ثابت میگرده.
انجمن عقلا به فارسی:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
یا هیچ چیز نیست یا اگر هست توضیح علمی دارد.
قوانین حاکم بر روح و جن از همون قوانین فیزیک و شیمی پیروی میکنن که علم امروزی هنوز به اون دسترسی پیدانکرده.
اگر دانسته های که از تلاش دانشمندان بهمون رسیده رو کنار بزاریم و سری به پشت بوم خونمون بزنیم مشخصا عقل بهمون میگه این آسمانه که دور زمینِ ثابت میگرده.
عرض کردم عقل. نه احساس.
اونی که شما مثال زدی اشتباهه و مربوط میشه به حس کردن.
عکسای دیگری از وجود فونداسیون در مریخ.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
DaRiOuShJh
02-10-2009, 21:43
همممممم
شاید قبلها تو مریخ حیات وجود داشته یا شاید هم حیات جدیدی طی میلیون ها سال در حاله شکل گیریه
شایدم اینا به apocalypse و به قولی آخر زمان ربط داشته باشن و بعد از نابودی زمین تغییراتی تو همین کهکشان راه شیری پیش بیاد که یه جورایی همین مریخ به خورشید یا هر منبع دیگه ای نزدیک تر شه و حیات شکل بگیره اونجا ها
این طوری هم از نظر مذهبی موضوع حل میشه هم از نظر علمی تا حدودی
Shayan Arya
02-10-2009, 22:36
نمیدونم حرفم چقدر به موضوع تاپیک مرتبط است اما میگم
دیروز که با بچه ها تو محل بودیم یدفعه ایی دوستم آسمون رو نشون داد
دیدم یه جسم کاملا نورانی (مثل چراغ) تو آسمون به سرعت داره رد میشه
سرعتشم کم و زیاد میشد
که یهو یه جا یه توقف کرد و بعد از چند لحظه ناپدید شد
شاید باورتون نشه ولی شبیه هیچی نبود
نه شبیه(هواپیما ،موشک جت،شهاب سنگ ، نه .....)
نورش مثل چراغ بود یعنی اینکه مثل شهاب سنگ براق نبود و مثل یه ستاره نور داشت.
نمیخوام بگم حتما فلان چیز بود ولی واقعا غیر طبیعی بود.
لطفا توضیحات کاملتری بدید
مثلا ارتفاع این شی نورانی چقدر بود؟
آیا در ارتفاعی که پرندگان پرواز می کنند حرکت می کرد یا در ارتفاع پرواز هواپیماها یا حتی بالاتر و خارج از جو زمین؟
تقریبا حرکت این شی رو چند ثانیه یا دقیقه مشاهده کردید؟
در کدام سمت آسمان و ...
عرض کردم عقل. نه احساس.
اونی که شما مثال زدی اشتباهه و مربوط میشه به حس کردن.
شما چه تصوری از عقل دارید؟
آیا فکر می کنید عقل اسم یک عضو خاص از بدن شماست؟
عقل چیزی جز یک کلمه برای توصیف عمل و نتیجه گیری مغز از حواس مختلف انسان نیست
danial_848
02-10-2009, 23:21
نمیدونم حرفم چقدر به موضوع تاپیک مرتبط است اما میگم
دیروز که با بچه ها تو محل بودیم یدفعه ایی دوستم آسمون رو نشون داد
دیدم یه جسم کاملا نورانی (مثل چراغ) تو آسمون به سرعت داره رد میشه
سرعتشم کم و زیاد میشد
که یهو یه جا یه توقف کرد و بعد از چند لحظه ناپدید شد
شاید باورتون نشه ولی شبیه هیچی نبود
نه شبیه(هواپیما ،موشک جت،شهاب سنگ ، نه .....)
نورش مثل چراغ بود یعنی اینکه مثل شهاب سنگ براق نبود و مثل یه ستاره نور داشت.
نمیخوام بگم حتما فلان چیز بود ولی واقعا غیر طبیعی بود.
دقیقا یه چیزی با این مشخصات رو چندروز پیش دیدم. غروب بود وهوا هم صاف. ماه هم دیده میشد. نگاهم که بهش افتاد فکر کردم یک دنباله دار هست. بعد گفتم شاید هواپیماست ولی هیچ کدوم نبود! تجربه خیلی جالبی بود. اشیا پرنده در استانی که درش زندگی میکنم بارها دیده شده خودم یکیشونو دیدم(غیر ازاین) که تغییر رنگ میداد برخلاف چیزی که saiidz چندصفحه قبل گفتند هواپیمای بدون سرنشین یا جاسوسی و... نبود چون بیحرکت روی اسمان بود و درنهایت ناپدید شد.
keykavoos
03-10-2009, 11:32
سلام
ببخشيد كه اسپم ميدم ولي امروز بالاخره 117 صفحه تاپيك رو خوندم، تشكر ميكنم از دوستاني كه تو اين تاپيك فعاليت كردن، به ويژه از سيمور و بابك عزيز كه كلا ديد منو نسبت به اين موضوع عوض كردن. منم مثل خيلي هاي ديگه قبلا اين گزارشات رو باور داشتم (چون در واقع چيز دقيقي خودم تا حالا نخونده بودم فقط يه چيزايي شنيده بودم.) اما حالا كه اين استدلال هاي آبكي طرفداران سفر ظروف پرنده به زمين و اين قايم موشك بازي ها شون و ربط دادن اين چيزا به سومر و آتلانتيس و مخلوط شدن نژادها :18: و خداياني كه تو نيبيرو زندگي مي كنن و ابر نوراني و يوفوهايي كه دنبال بازي ميكردن موقع مصلوب شدن مسيح رو گذاشتم كنار تحقيقات سيمور و استدلال هاي بابك و شايان و بقيه دوستان ديدم كه چقدر تو خاكي بودم.
ممكنه قوانين حاكم بر روح جزء قوانيني باشه كه علم هنوز به اش دست پيدا نكرده، ولي اين مسئله ي اومدن فضايي ها به زمين اونم از زهره (!) (چرا از يه سياره ي دورتر نه كه اصلا خارج از كهكشان ما باشه؟) حكايت همون قوريه كه بين زمين و مريخ داره دور خورشيد مي چرخه!
عکسای دیگری از وجود فونداسیون در مریخ.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از بررسی و حل این قضیه سالها می گذره و چیز عجیبی در کار نیست: اولین بار دانشمندها با مشاهده عکسهای ارسالی مارینر-9 (1972) به این ساختارهای جالب توجه نشون دادند و حتی اسم "اینکا سیتی" رو هم براش انتخاب کردند! ... سالها بعد MGS به بررسی دقیق تر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) این ناحیه پرداخت (2002 – عکسهای MOC) و مشخص شد که این ناحیه در واقع بخشی از یک الگوی بزرگتر و مدور بوده که نزدیک به 100 کیلومتر طول داشته ... با مطالعات بیشتر، دانشمندان از روی شکل و وضعیت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])این الگو تونستند داستان زندگی اش رو شرح بدن: ابتدا یه سنگ آسمانی به این ناحیه خورده و این ناحیه در نتیجه برخورد شکل گرفته ، بعداً مواد مذاب در طول شکاف ها راه افتاده و وقتی سرد و سخت شده ، این دیواره ها که در مقابل فرسایش مقاومت بیشتری دارند شکل گرفته اند ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توضیح این عکس هم ساده اس ... اول بیاید نمای عمومی ترش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو با هم ببینیم؛ قبلا گفتیم که "هی زوم کردن و زوم کردن، و بعدش نتیجه گیری" روش درستی نیست: گفتیم که مثلا هاگلند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])برای اینکه ادعاهای عجیب و غریبش رو به خورد ملت بده از همین روش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])استفاده میکنه که بوضوح اشتباهه ... این عکس با نمای مناسب تریه و نشون میده که این الگو بیش از 10 کیلومتر طول داره:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در نواحی آتش فشانی (مثل همین عکس که دقیقا جنوب شرقی الیمپوس مونس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B3) قرار داره)، جریان مواد مذاب می تونن حالت لوله ای به خود بگیرند (lava tube) : مواد فوقانی زودتر سرد میشن و یه سقف پدید میارن (لوله هایی با دهها کیلومتر طول) و بعداً که جریان مواد مذاب از این لوله خالی شد ، تدریجاً سقفش فرو می ریزه ... این عارضه روی زمین خودمون هم مرسومه (اینجا: لوله ای در هاوایی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و در مریخ هم همینطور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، که این ناحیه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم یه نمونه اشه ..
چون مشت نمونه خروار است.
خب مشت همون حکم زمین رو داره نه مریخ و ماه و...
ما یاد گرفتیم در شناخت همه چیز اول از خودمون شروع کنیم
1.من با شما اختلاف نظر بسیار اساسی دارم که اینجا جای بحثش نیست و ترجیح میدم چیزی نگم
3.* اینکه به دروغ بودن یوفو ها پی بردید خیلی خوبه، فقط مراقب باشید در دام دروغ های بزرگتر گرفتار نشید
3.البته مسله ی یوفوها دروغ نیست بلکه به ما دروغ گفتن
یعنی چیزی که زمینی هست رو به عنوان چیزی فرا زمینی معرفی کردن(بیشتر توضیح نمیدم به همون علت)
ولی به نظرم شما برای حرفاتون منبعی بزارید خوبه
چون هیچ وقت این کارو نکردید
شما هی دم از علم میزنید
سخنان علمی شما!باید منبعی علمی هم داشته باشه
پس معرفی کنید
به نظر من همه باید از این قانون تبعیت کنیم،قانونی که بابک عزیز در امضاشون گذاشتن و در تمام چیزها هم صادقه
1.برای کسانی که به این مسائل اعتقاد دارند و هیچ چیزی هم نمیتونه نظرشون رو عوض کنه حرفی برای گفتن ندارم، ولی برای کسانی که به دنبال حقیقت هستند باید بگم تمام علوم به ویژه فیزیک و شیمی قوانینی دارند که نه عامل جادو در معادلاتشون وجود داره و نه جن و روح و ...
ساده تر بگم شما یا باید قوانین فیزیک رو قبول کنید یا اعتقاد به جادو و ..
پیشنهاد میکنم یک بار دیگه این پست رو مطالعه کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
درضمن برای مثال فیزیک کوانتوم قسمتی از جادو هست و فقط اسمش عوض شده
در آینده بسیار نزدیک(البته شروع شده و ما خبر نداریم.برای مثال در آمریکا دستگاهی ساخته شده که به وسیلیه اون میشه صدای روح مردگان رو شنید(جهان موازی))فیزیک به سمت متافیزیک خواهد رفت
edited by Dianella
بله من هم با saiddz موافقم .
مثلا خیلی چیز ها اول سری سپس دولتی و بعد عمومی شدن و اصلا چیزی شبیه یه آن هم به ذهن مردم نمی رسید:
مثل همین کامپیوتر که اگر چند سال پیش (در صورتی که اختراع شده بود و به صورت سری در اختیار بعضی دولت ها بود)
به کسی می گفتی که کامپیوتر اینجوریه و میتونی توش تایپ کنی و داده ذخیره کنی و ... می گرفتنت می بردنت تیمارستان!
هم اکنون جستجوگری بر روی مریخ به دنبال آثار حیات است
که سی و چند ساله بود و نبودش هیچ فرقی به این موضوع نداشته و تا موقعیکه خودشون صلاح بدونن همینطور تو کار جستجو(!)خواهد بود.
man7tomani
03-10-2009, 19:17
لطفا توضیحات کاملتری بدید
مثلا ارتفاع این شی نورانی چقدر بود؟
آیا در ارتفاعی که پرندگان پرواز می کنند حرکت می کرد یا در ارتفاع پرواز هواپیماها یا حتی بالاتر و خارج از جو زمین؟
تقریبا حرکت این شی رو چند ثانیه یا دقیقه مشاهده کردید؟
در کدام سمت آسمان و ...
من از همون اول که دوستم نشون داد تا جایی که ناپدید شد دنبالش کردم
شاید باورتون نشه ولی مو به تنم سیخ شد وقتی یه دفعه ایی غیب شد
ببینید اینجایی که من بودم کل آسمون تو زاویه دید من بود
از شمال شرقی وقتی رفیقم نشون داد تا اونجایی که ناپدید شد حتی 20 ثانیه هم طول نکشید(به سمت جنوب غربی)
ولی خیلی جالب بود برام که یدفه ایی غیب شد
ارتفاش هم خیلی زیاد بود
آیا فکر می کنید عقل اسم یک عضو خاص از بدن شماست؟
Negative
عقل چیزی جز یک کلمه برای توصیف عمل و نتیجه گیری مغز از حواس مختلف انسان نیستاین نتیجه گیری از طریق تحلیل اطلاعات بدست اومده از حواس حاصل میشه (Processing) که صد در صد با نتیجه گیری انعکاسی و مستقیم از داده های حواس (مثل رویت آسمان و ثابت پنداشتن زمین) تفاوت داره.
امروز بالاخره 117 صفحه تاپيك رو خوندم، تشكر ميكنم از دوستاني كه تو اين تاپيك فعاليت كردن، به ويژه از سيمور و بابك عزيز كه كلا ديد منو نسبت به اين موضوع عوض كردن. منم مثل خيلي هاي ديگه قبلا اين گزارشات رو باور داشتم (چون در واقع چيز دقيقي خودم تا حالا نخونده بودم فقط يه چيزايي شنيده بودم.) اما حالا كه اين استدلال هاي آبكي طرفداران سفر ظروف پرنده به زمين و اين قايم موشك بازي ها شون و ربط دادن اين چيزا به سومر و آتلانتيس و مخلوط شدن نژادها و خداياني كه تو نيبيرو زندگي مي كنن و ابر نوراني و يوفوهايي كه دنبال بازي ميكردن موقع مصلوب شدن مسيح رو گذاشتم كنار تحقيقات سيمور و استدلال هاي بابك و شايان و بقيه دوستان ديدم كه چقدر تو خاكي بودم.
بعضی دوستان خیلی از مطالبو بدون توجه از کنارش رد شده اند.
راز دانسته های قبیله داگون...جمجمه در عکس ناسا در مریخ...اسکلت حیوانی در مریخ...لوله عظیم بخار در همانجا...سنگواره هشت پا مانند...عکس ناسا و دو سفینه در مریخ...جعبه مکعب شکل... و .....
معلوم میشه اصلا بادقت نخوندی و نتیجه گرفتی.
مشت همون حکم زمین رو داره...
چیزی ندارم که بگم.
ما یاد گرفتیم در شناخت همه چیز اول از خودمون شروع کنیم.
پس به چه علت به سیارات سفاین فرستادیم؟!
فیزیک کوانتوم قسمتی از جادو هست و فقط اسمش عوض شده.
فیزیک به سمت متافیزیک خواهد رفت.
موافقم.
سلام./
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به صرف اینکه چیزی آشناست مدرک قرار دادنش عجیبه.
من هم اینو خدای طوفان تلقی میکنم. آذرخش دورشه. فوت کرده . سمت فوت هم غبار داره. خوده خودشه.:31:
اصلا هم به خودم زحمت زیادی برای فکر کردن ندادم برای این تحلیل.:20:
( تکمله : همین الان یه نفر بغل دستم گفت این خدای آتشفشانه)
من هم اینو خدای طوفان تلقی میکنم. آذرخش دورشه. فوت کرده . سمت فوت هم غبار داره.الف - شراره آذرخش تیز میشه و نوکش گرد نمیشه .
ب - تشنج مولکول های هوا در اطراف آذرخش همه طرفه میشه.مثل فوت(!) یکطرفه نمیشه.
یه نفر بغل دستم گفت این خدای آتشفشانه.آتشفشان افقی فوران نمیکنه.
edited by Dianella
سلام./
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مستند Ancient Aliens که در باره نظریه ی Erich van Danikan نویسنده کتاب ( ارابه خدایان - Chriots Of Gods ) هست در این مورد قشنگ توضیح میده ...
Shayan Arya
04-10-2009, 11:26
من از همون اول که دوستم نشون داد تا جایی که ناپدید شد دنبالش کردم
شاید باورتون نشه ولی مو به تنم سیخ شد وقتی یه دفعه ایی غیب شد
ببینید اینجایی که من بودم کل آسمون تو زاویه دید من بود
از شمال شرقی وقتی رفیقم نشون داد تا اونجایی که ناپدید شد حتی 20 ثانیه هم طول نکشید(به سمت جنوب غربی)
ولی خیلی جالب بود برام که یدفه ایی غیب شد
ارتفاش هم خیلی زیاد بود
میشه بگی در چه ساعتی از روز یا شب این اتفاق افتاد؟
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
بررسی متون و تصاویر باستانی به این سادگی نیست که با دانسته ها و نگاه الان خودمون هر تصویر رو تفسیر کنیم
هر یک از این نمادها در یک تمدن و در یک زمان خاص میتونه معانی متفاوتی داشته باشند
دقیقا یه چیزی با این مشخصات رو چندروز پیش دیدم. غروب بود وهوا هم صاف. ماه هم دیده میشد. نگاهم که بهش افتاد فکر کردم یک دنباله دار هست. بعد گفتم شاید هواپیماست ولی هیچ کدوم نبود! تجربه خیلی جالبی بود. اشیا پرنده در استانی که درش زندگی میکنم بارها دیده شده خودم یکیشونو دیدم(غیر ازاین) که تغییر رنگ میداد برخلاف چیزی که saiidz چندصفحه قبل گفتند هواپیمای بدون سرنشین یا جاسوسی و... نبود چون بیحرکت روی اسمان بود و درنهایت ناپدید شد.
بله این خبر از ماه پیش تا الان ادامه داره
من پی گیری کردم
اینا یکجور هواپیمای جاسوسی هستن که خود ایران ازشون استفاده میکنه
ما با دوربین های مخصوص زوم کردیم و دیدیم که یک چیزی در زیر این نور هست
این نور در بالای اون شی قرار داره و چراغش هم به شکل مربع هست
همه چیز توضیحی علمی داره
بله من هم با saiiddz موافقم .
مثلا خیلی چیز ها اول سری سپس دولتی و بعد عمومی شدن و اصلا چیزی شبیه یه آن هم به ذهن مردم نمی رسید:
مثل همین کامپیوتر که اگر چند سال پیش (در صورتی که اختراع شده بود و به صورت سری در اختیار بعضی دولت ها بود)
به کسی می گفتی که کامپیوتر اینجوریه و میتونی توش تایپ کنی و داده ذخیره کنی و ... می گرفتنت می بردنت تیمارستان!
یک مورد هم اضافه میکنم
همین مسیج در گوشی ها که ما به راحتی استفاده میکنیم
یک روز فقط چند کشور خاص این فناوری رو داشتند!!
Negative
1.چیزی ندارم که بگم.
2.پس به چه علت به سیارات سفاین فرستادیم؟!
3.موافقم.
1.منظورتون رو نفهمیدم یعنی موافقید؟
2.به همون دلیلی که کشتی ساختیم و به نقاط مختلف زمین رفتیم
زیاده خواهی انسان(زمین وارستو ببین و خون گریه کن)
3.خوبه
Shayan Arya
04-10-2009, 17:43
این نتیجه گیری از طریق تحلیل اطلاعات بدست اومده از حواس حاصل میشه (Processing) که صد در صد با نتیجه گیری انعکاسی و مستقیم از داده های حواس (مثل رویت آسمان و ثابت پنداشتن زمین) تفاوت داره.
یک سری اطلاعات از قبل در حافظه هستند و یک سری هم در اون لحظه دریافت میشن
مغز هم پردازش می کنه و نتیجه گیری می کنه....
فقط وقتی که نتیجه گیری مستقیم رو کنار بگذاریم و به آزمایش بپردازیم موضوع فرق میکنه و ما وارد علم می شویم
صحبت اون دوست ما این بود که بدون علم نتیجه گیری صحیح ممکن نیست، در پاسخ به اینکه وقتی عقل تایید کنه نیازی به اثبات نیست!
راز دانسته های قبیله داگون...جمجمه در عکس ناسا در مریخ...اسکلت حیوانی در مریخ...لوله عظیم بخار در همانجا...سنگواره هشت پا مانند...عکس ناسا و دو سفینه در مریخ...جعبه مکعب شکل... و .....
گودزیلا در ژاپن
بت من در Gotham City
و ...
3.البته مسله ی یوفوها دروغ نیست بلکه به ما دروغ گفتن
یعنی چیزی که زمینی هست رو به عنوان چیزی فرا زمینی معرفی کردن(بیشتر توضیح نمیدم به همون علت)
ولی به نظرم شما برای حرفاتون منبعی بزارید خوبه
چون هیچ وقت این کارو نکردید
شما هی دم از علم میزنید
سخنان علمی شما!باید منبعی علمی هم داشته باشه
پس معرفی کنید
به نظر من همه باید از این قانون تبعیت کنیم،قانونی که بابک عزیز در امضاشون گذاشتن و در تمام چیزها هم صادقه
ببخشید من این پست رو ندیدم، الان جواب میدم
اول اینکه من هیچ نظریه علمی صادر نکردم! فقط گفتم چیزی که به وسیله علم تایید نشده قابل قبول نیست
(این حرف بالا در مورد مسئله روح و جن و جادو بود که بهتره ادامه ندیم به خاطر تذکر مدیر انجمن)
درضمن برای مثال فیزیک کوانتوم قسمتی از جادو هست و فقط اسمش عوض شده
در آینده بسیار نزدیک(البته شروع شده و ما خبر نداریم.برای مثال در آمریکا دستگاهی ساخته شده که به وسیلیه اون میشه صدای روح مردگان رو شنید(جهان موازی))فیزیک به سمت متافیزیک خواهد رفت
بحث نمی کنم ولی اگر چند تا لینک معتبر در این مورد سراغ دارید لطفا ارائه کنید
+(من الان فکم چسبیده به کیبورد و نمی تونم بیشتر از این تایپ کنمممم!@$%^&)
سلام./
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یک سوال: توضیح این عکس چی هستش؟ یا منبعش؟... منظورم اینه که یه مقدار اطلاعات در مورد تصویر میدید که بتونیم نسخه بهتری رو پیدا کنیم و بررسی کنیم؟ ..
ظاهراً مرتبط با همون قضیه پاکال و فضانورد باستانی هستش (عکس زیر) که اریک فون دانیکن مطرح کرده ؛ مساله اینه که این عکس خیلی ساده تر از اونه.. بهرحال اگه یه توضیح بدید ممنون میشم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهرحال اگه منبعی برای مطالعه بیشتر لطف کنید ممنون میشم ..
گودزیلا در ژاپن...بت من در Gotham City و ...
گودزیلا و بتمن و باقیش در عکس های تخصصی ناسا وجود ندارند.
یه مقدار اطلاعات در مورد تصویر میدید که بتونیم نسخه بهتری رو پیدا کنیم و بررسی کنیم؟ فقط تو این سایت ایتالیایی اومده که این تصویر در روی دیوار سنگی یک رصد خونه در مکزیک حجاری شده که فردی در داخل یک وسیله هوایی در زیر طوفان در حال گذر هست و باستانشناسان پاسخ قانع کننده ای براش ندارند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Shayan Arya
04-10-2009, 23:08
گودزیلا و بتمن و باقیش در عکس های تخصصی ناسا وجود ندارند.
بالاخره ناسا پنهان کاری میکنه یا نه؟
یا شاید هم سوتی دادن و عکس ها رو منتشر کردن؟
به نظر من ، شما دارید در عکس ها اون چیزی رو که دوست دارید می بینید در صورتی که حقیقت موضوع شاید اینطور نباشه
مثل داستان فیلی که در تاریکی خرطومش رو بگیری فکر می کنی مار هست یا اگر پای فیل رو لمس کنی به نظرت درخت هست
اینا یکجور هواپیمای جاسوسی هستن که خود ایران ازشون استفاده میکنه.
هواپیمای جاسوسی که باید سری باشه چرا باید از خودش نور بده که همه متوجهش بشند؟مگر قرار نیست مخفی بمونه؟
بالاخره ناسا پنهان کاری میکنه یا نه؟بله پنهانکاری میکنه.
اما حجم اطلاعات ارسالی همیشه اونقدر هست که چیزایی که باید مخفی بمونند به بیرون درز میکنند.
همیشه همینطور بوده و فقط مختص ناسا نیست.
یک تصویر از یک کنده کاری روی سنگ مربوط به تمدن مایایی در مکزیک. نفری که در داخل یک وسیله پروازی نشسته و با دو دست شیی رو با دقت نگهداشته. بعضی نقاط برای تشخیص بهتر رنگ شده اند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فقط تو این سایت ایتالیایی اومده که این تصویر در روی دیوار سنگی یک رصد خونه در مکزیک حجاری شده که فردی در داخل یک وسیله هوایی در زیر طوفان در حال گذر هست و باستانشناسان پاسخ قانع کننده ای براش ندارند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ممنون - اون سایت ایتالیایی رو دیدم که طبق معمول اغراق و اشتباه داشت ... گفته که: "در هیچ کتاب یا اثر مهمی در این زمینه، به این نقاشی پرداخته نشده بجز کتابی از پینا چان (متخصص باستان شناسی از ایتالیا) ... و خلاصه اینکه نقاشی کاملا ناشناس و گمنام باقی مونده و توضیحی براش وجود نداره".. جالبه که من در جستجوی اولیه ام هم صرفاً به دوتا سایت یوفولوژی ایتالیایی دیگه برخوردم، ظاهرا فقط اینا خوششون اومده ...
هر دو بخش ادعاهای این سایت غلطه: مکرراً به این نقاشی پرداخته شده و متخصصین هم روی معناش اتفاق نظر دارند:
من برای یافتن این نقاشی باید اول محل دقیقش رو پیدا می کردم که ظاهراً Chalcatzingo ذکر شده بود ... در "دائره المعارف ماقبل تاریخ: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=%22Cerro%20de%20la%20Cantera%22%2Brelief&f=false)امریکای میانه" (ص.143) خوندم که نقاشی ها در همون محل ترسیمشون هستند ... حالا باید اسم یا نشانه ای از خود این نقاشی گیر میاوردم: سراغ کتاب "اولمک ها و همسایگانشان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=Chalcatzingo%2Bflying%2Bpina&f=false)" رفتم که در ص.56 لیست دقیق آثار موجود رو برحسب ویژگی هاشون آورده بود ... این اثر با شماره 1 ثبت شده و عنوانش هست: el rey (پادشاه) ... (عکس واقعی در ضمیمه)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
متخصصین، تم اصلی این نقاشی و چندین نقاشی دیگه در این مکان رو باروری و حاصلخیزی می دونند و حتی اونها رو در توالی هم می دونند... در این نقاشی بخصوص، یک زن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=Chalcatzingo%2Bflying&f=false)یا مرد درون یک مکان غار-مانند نشسته.. از دهانه غار چیزی(باد-سخن-قدرت) وزیدن گرفته (در فصول بارانی در این ناحیه، اوایل صبح مه و بخار از سمت کوهستان مشاهده می شده؛ اونها به نشانه گسترش قدرت خدای مربوطه می گرفتنش)... اما: بالای این غار فرضی، چشم وجود داره و در نتیجه این شخصیت درون دهان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])این موجود نشسته که منتسب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])به خدای قادر بر کوهستان و آبهای جاری از اونه (اغلب بصورت یک پلنگ امریکایی توصیف میشه)...
El-ray روی یک طومار/کتیبه نشسته و یک طومار دیگه هم در دست داره ... بالای سرش هم چندین ابر باریدن گرفته اند به نشانه تجلی قدرت تحت اراده این خدا، و رعد و برق هم می بینیم... در نظر بگیرید که یکی از منابع آب مصرفی این ناحیه از زیر این غار می گذره ... بنابراین با خدا/الهه ای روبرو هستیم که قدرت آوردن آب به منطقه و اشاعه باروری/زایایی رو داره ...
همون جناب پینا چان (که در سایت ایتالیایی اشاره شده) معتقده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])که این خدای پلنگ مانند (در واقع نیمه مار/نیمه پلنگ) مهمترین خدای اولمک ها و نماینده "مادر زمین" هستش : قادر بر آبها ، و در نتیجه قادر به زندگی ... در این عکس هم اون فرد درون دهان اون موجود در واقع تجلی مادی اون خدا / یکجور رابط بین مفهوم مادی و معنوی اونه ..
من باز یه فرصت آزاد داشتم و گشتی در پست های قدیمی زدم، این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])مورد رو بررسی کردم (که اتفاقاً دوست دیگه ای هم به بی پاسخ موندنش اشاره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کرده بود) ...
وقت بخیر به همه رفقا ;
قطعه زیر مربوط میشه به مختصات 19.73 غربی و 3.08 شمالی در روی مریخ که توسط اربیتر یا مدارگرد جی پی ال بنام " Mars Global Surveyor " تهیه شده:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که در اون لوله عظیمی دیده میشه که مایعی مثل آب جوشیده شده از اون خارج میشه - و حتی سایه مایع مذکور هم روی سطح مشخص هست -
این تکه با کد MOC # M11-00009 در آرشیو مرکزی جت پروپالشن(JPL) وابسته به ناسا مشخص شده.
اما بنده ردی از اون در سایت مرکز مذکور به نشانی:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدندیدم , (محتملا حذف شده).
ممنونم.
توضیح این عکس هم ساده اس: خلاصه اش اینه که این (و موارد مشابه) صرفاً بقایای جریانهای رسوبی روی دامنه این ارتفاعات هستند ... اما کاملتر:
ناحیه ای که این تصویر درش مطرح شده دقیقا کنار یک کانال قدیمی در جنوب شرقی Aram Chaos (محل برخورد یک سنگ آسمانی در گذشته های دور - نزدیک به خط استوای مریخ) هستش.. طی سالهای اخیر، Aram Chaos بسیار مورد توجه دانشمندان بوده و تحقیقات مختلف با ابزار گوناگون روی اون صورت گرفته ... از جمله با ابزاری مثل THEMIS (متعلق به مدارگرد ادیسه)، TES و MOLA (متعلق به MGS)، و HRSC و امگا (متعلق به مارس اکسپرس) که در ترکیب، توانایی تشخیص جنس مواد در سطح یا در زیر سطح با دقت بسیار بالا رو دارند و مشخصاً به دنبال مواد معدنی، مایعات و غیره می گردند ...
علاقه دانشمندان به این ناحیه بخاطر اینه که حدس می زنن که در گذشته های خیلی دور در این ناحیه آب وجود داشته، علتش هم اینه که بررسی جنس مواد معدنی در این ناحیه، حضور هماتیت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(نوعی سنگ آهن) رو نشون میده.. حالا این چه ربطی به آب داره؟ ... ربطش اینه که معمولاً هماتیت وقتی به این ترتیب (مثل عکس) رسوب می کنه که آب از میان سنگهای حاوی آهن رد بشه (چند میلیارد سال قبل) ...
اونها برای تایید این قضیه مطالعات زمینی هم صورت دادند: مریخ نورد Opportunity رو به اون منطقه فرستادند که این فرضیه رو تایید کرد، و ضمناً به بررسی ریخت شناسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (مورفولوژی) این منطقه هم پرداختند ... یکی از مواردی که در بررسی ریخت شناسی بعنوان مدرکی برای وجود آهن مطرح شده، همین شیارهاست (یا به قول دوستمون: لوله ها) .. این الگو، هم در این عکس و هم در عکسهای دیگه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])این ناحیه دیده میشه : اینها صرفاً بقایای جریانهای رسوبی بوده اند که حاکی از وجود آهنه ... بخوانیم:
(درباره این شیارها، چگونگی پیدایش شون: ) بعضی از این رسوبات حالت ریز-دانه های روانی به خود می گیرند که مانند یک جریان، به سمت بستر کوه روان می شوند... این مسیرها که بصورت لوله مانند شروع می شوند می توانسته اند ترکیبات آهنی را با خود جابجا کنند .. (این مسیرها) دهها متر طول و عرض داشته و می توانند از بالا تا پایین یک کوه را طی کرده و راه خود را باز کنند ...
(از تحقیق ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])مشترک توسط محققین مرکز بین المللی مطالعات سماوی (ایتالیا)، دانشکده زمین شناسی/ژئوفیزیک دانشگاه یوتا، و مرکز ملی آستروبیولوژی اسپانیا)
تحقیقات دیگه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم این قضیه رو تایید کرده اند (انطباق ویژگی های فیزیکی نواحی حاوی آهن در زمین و مریخ پرداخته)
پست مشابه: پدیده pareidolia ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نکته آخر: اینکه گفته شده "عکس موجود نیست و حذف شده" (که مثلا لاپوشانی کنند؟) هم صرفاً کافی بوده بیشتر می گشتند ... این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])برای دانلود نسخه دیگری از عکس، از همون سایت... قبلا هم موردی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])داشتیم که گفته بودند ناسا چیزی رو حذف کرده، در حالیکه صرفاً باید بیشتر می گشتند..
ممنون از شما.
اما یکسری دیگر هم به مفهوم بندی متن نگاهی بندازید:
یک زن یا مرد درون یک مکان غار-مانند نشسته.از دهانه غار چیزی(باد-سخن-قدرت) وزیدن گرفته (در فصول بارانی در این ناحیه، اوایل صبح مه و بخار از سمت کوهستان مشاهده می شده؛ اونها به نشانه گسترش قدرت خدای مربوطه می گرفتنش) اما: بالای این غار فرضی، چشم وجود داره و در نتیجه این شخصیت درون دهان این موجود نشسته که منتسب به خدای قادر بر کوهستان و آبهای جاری از اونه (اغلب بصورت یک پلنگ امریکایی توصیف میشه) El-ray روی یک طومار/کتیبه نشسته و یک طومار دیگه هم در دست داره . بالای سرش هم چندین ابر باریدن گرفته اند به نشانه تجلی قدرت تحت اراده این خدا، و رعد و برق هم می بینیم. در نظر بگیرید که یکی از منابع آب مصرفی این ناحیه از زیر این غار می گذره . بنابراین با خدا/الهه ای روبرو هستیم که قدرت آوردن آب به منطقه و اشاعه باروری/زایایی رو داره ... (منظورم شما نیستی):
اگر یک چنین آرایش متنی رو در باره موضوعی دیگر از زبان یک یوفولوژیست(که من همچین اسمی رو قبول ندارم) شنیده بودید صدی نود می گفتید این تفسیر و توجیهات قلمبه دیگه چیه؟! همش محصول شبه علمی هاست(!)... یارو حتی مدرکش(!) رو هم نداره. غیر از اینه؟
اگر اجازه بفرمایید(چون اینجا آزادی عقیده برقرار هست) بنده این مطالب رو توجیه زورکی باستان شناسان روی مطلبی که ازش سردر نیاوردند میدونم. ولاغیر.
با تشکر.
یک سوال: توضیح این عکس چی هستش؟ یا منبعش؟... منظورم اینه که یه مقدار اطلاعات در مورد تصویر میدید که بتونیم نسخه بهتری رو پیدا کنیم و بررسی کنیم؟ ..
ظاهراً مرتبط با همون قضیه پاکال و فضانورد باستانی هستش (عکس زیر) که اریک فون دانیکن مطرح کرده ؛ مساله اینه که این عکس خیلی ساده تر از اونه.. بهرحال اگه یه توضیح بدید ممنون میشم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهرحال اگه منبعی برای مطالعه بیشتر لطف کنید ممنون میشم ..
من منبعی پیدا نکردم که در مودر این باشه ،اما یه چند خط توضیح و عکس از همین مستند بیگانه ها میزارم که ممکنه مفید باشه .. (اینا همش گفته های توی این مستند و طبق نظریه ی اریک ون دنیکن هست و من برای اطلاع اینجا میزارمشون )
توی این فیلم در مورد فضانوردان باستانی که روی زمین فرود اومدن و مردومان آن زمان اونا رو خدایانی تصور میکردن که با نورو صدای زیادیی بر اونا نازل شدند ...
یه چند تا تصویر هم از مجسمه ها و.. هست ...البته مطالب زیادی داره که ممکنه مفید باشه .. اگر لینک دانلود ویا اطلاعاتی هم در مورد این مستند مورد نیاز باشه بنده در خدمتم ..
مثل این ، که توضیحی که روی فیلم میده در مورد یه فضانورد باستانی هست که به تمام تجهیزات تنفسی و کنترلی مجهز است.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یا مثلا این اجسام پرنده ای که مشابه هواپیما و... یا چیزای دیگه هستند ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یا مثلا این عکس ، که بی ربط به اون مجسمه لرد پاکال هم نیست یه شکل بسیار آیرودینامیکی رو نشون میده که یه شخصی با زانوهای جمع شده توی سینه وسط این جسم نشسته ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و بالاخره بریم سر قضیه لرد پاکل ، که به گفته ی این یارو ، این لرد پاکال که فرمانروای مایان ها در قرن هفتم بوده تقریبا مردم به عنوان یه خدا ازش یاد میکردن و اون جثه بزرگی هم داشته ، قدی حدود 7-8 فوت (2.5 متر تقریبا) ... و کلا مردم به عنوان خدا و یا رابط با خدایان میشناختنش و عبادتش میکردن ..
اینم همون عکس هست:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که میگن چند تا نظریه در مورد این هست ، یکی اینکه میگن این لرد پاکال داره دیسند میکنه و به اعماق زمین بر میگرده ، و نمیگن که میمیره یا طوری میشه ..
یه نظریه دیگه هم که کاملا متفاوت هست ، این هست که این لرد پاکال رو نشون میده توی یه وسیله که اون رو به آسمانها و به سمت خدایان میبره ..
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توی این تصویر هم این دو تصویر رو کنار هم قرار داده و مقایسه میکنم از نظر شکل و نحوه عملکرد ..
توضیحی که روی عکس میده به این صورت هست که:
یه مجرای تنفسی و لوله به روی دماغ پاکال نصب شده ، یک اهرم کنترل و یه دسته توی دستاش هست ..
پای راستش هم یه پدال رو کنترل میکنه و پاشنه ی پای چپش هم روی یک پدال دیگه هست ..
یه جای دیگه هم یه تیکه از حالت و نحوه قرار گرفتن یک فضا نورد در درون اون فضا پیما رو نشون میده با اون تجهیزات و کنترلهاش که میگه برای هنر و صنعت اون زمان ، همین حکاکی به صورت شماتیک و ساده هم خیلی چیزارو میتونه برسونه ..
در پایین این حکاکی که به گفته ی ون دنیکن یک فضا پیمای باستانی هست هم یک چمبر سوختی و یا خرروجی گازهای سوختی و احتراق هست که به صورت شعله های آتش نشان داده شده ..
البته در مورد بیگانه ها نمونه ها و موارد مختلفی رو بیان میکنه که من در مورد همین لرد پاکال که در موردش بحث بود اطلاعاتی رو گذاشتم ..
Mohammad Hosseyn
07-10-2009, 07:26
یک سوال: توضیح این عکس چی هستش؟ یا منبعش؟... منظورم اینه که یه مقدار اطلاعات در مورد تصویر میدید که بتونیم نسخه بهتری رو پیدا کنیم و بررسی کنیم؟ ..
ظاهراً مرتبط با همون قضیه پاکال و فضانورد باستانی هستش (عکس زیر) که اریک فون دانیکن مطرح کرده ؛ مساله اینه که این عکس خیلی ساده تر از اونه.. بهرحال اگه یه توضیح بدید ممنون میشم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بهرحال اگه منبعی برای مطالعه بیشتر لطف کنید ممنون میشم ..
خود این بابا دانیکن ، تو کتابش این توضیح رو نوشته .
"" این تصویر نقش برجسته ی سنگ قبری در اعماق معبد " کتیبه ها " در پالنکو است ""
عکس تو کتب خودش بهتر نمایش داده شده .
البته ایشون اضحار داشتن که هر بچه ای این توصیر رو ببینه صد درصد میگه این یه سفینست و اون آدم هم فضانورده .
والا ما که چیزی ندیدم . نکنه هنوز بچه ایییییم خبر نداریم .
من خودم چند وقتی هست کتاب مشهور فون دانیکن رو دوباره کامل ورق زدم ، و واقعا به چیزهایی رسیدم عجیب . اینکه شاید اگه من جای دانیکن بودم و یا جای هر کسی که یوفو ها رو تائید (البته آقای دانیکن مستقیما در مورد یوفو حرفی نمی زنن ) میکنن. من هم مثل اونها برای اینکه تمام سوالاتم یه روزه جواب پیدا کنه همین نظریات مسخره رو در می اوردم . کارهای عجیب غریبی هم میکردم ، مثل اتیش زدن یه راسو و یا عکسهای جعلی دیگه و ... . از این جور چیزها در تاریخ بسیار اتفاق افتاده . بازم میوفته .
ممنون از شما.
اما یکسری دیگر هم به مفهوم بندی متن نگاهی بندازید:
(منظورم شما نیستی):
اگر یک چنین آرایش متنی رو در باره موضوعی دیگر از زبان یک یوفولوژیست(که من همچین اسمی رو قبول ندارم) شنیده بودید صدی نود می گفتید این تفسیر و توجیهات قلمبه دیگه چیه؟! همش محصول شبه علمی هاست(!)... یارو حتی مدرکش(!) رو هم نداره. غیر از اینه؟
اگر اجازه بفرمایید(چون اینجا آزادی عقیده برقرار هست) بنده این مطالب رو توجیه زورکی باستان شناسان روی مطلبی که ازش سردر نیاوردند میدونم. ولاغیر.
با تشکر.
البته متن یا آرایش متن اگه ایراد داره قطعاً مشکل از منه که میخوام مطالبی که یادداشت کرده ام (و معمولاً به اندازه یک صفحه شده) رو تا حدود 300-400 کلمه کاهش بدم که حوصله خوندنش برای همه باشه ... تقریبا 80% پست های این تیپی که می زنم به همون اندازه که مطلب میذارم، به همون اندازه از مطلب/منابع حذف می کنم که پست کوتاه از آب در بیاد ... ظاهرا فشرده سازی چه روی عکس باشه چه روی متن، نتیجه خوبی نمیده ... از این جهت اگه من مقصر هستم عذر می خوام...
نه رفیق- اجازه ما هم دست شما هست و من هیچ انتظاری ندارم...
بیاید یه جمع بندی کنیم: شما معتقدید نظر باستان شناسان و محققین، از قضیه سر در نیاوردن و توجیهات زورکیه، اما نظر شما که این نقاشی شبیه فردی در یک موشک (یا مانند آن) هستش، قابل باورتر و واقعگراتر هستش ... ممنون ...
اینم تصاویری مربوط به همون موجوده
دانشمندان روش تحقیق کردن و به این نتیجه رسیدن که بدنش شبیه هست نه خود حیوانی که سیمور گفتن
حالا سیمور جان یا خودشون مطلب رو اینطور جلوه دادن یا اشتباه کردن فکر میکنم
اشتباه کردی و من چنین چیزی نگفته ام... می تونی دقیقاً اون تیکه ای که من به قول شما چنین حرفی زده ام یا اینطور جلوه داده ام رو نقل کنی؟
خود این بابا دانیکن ، تو کتابش این توضیح رو نوشته .
"" این تصویر نقش برجسته ی سنگ قبری در اعماق معبد " کتیبه ها " در پالنکو است ""
عکس تو کتب خودش بهتر نمایش داده شده .
البته ایشون اضحار داشتن که هر بچه ای این توصیر رو ببینه صد درصد میگه این یه سفینست و اون آدم هم فضانورده .
والا ما که چیزی ندیدم . نکنه هنوز بچه ایییییم خبر نداریم .
من خودم چند وقتی هست کتاب مشهور فون دانیکن رو دوباره کامل ورق زدم ، و واقعا به چیزهایی رسیدم عجیب . اینکه شاید اگه من جای دانیکن بودم و یا جای هر کسی که یوفو ها رو تائید (البته آقای دانیکن مستقیما در مورد یوفو حرفی نمی زنن ) میکنن. من هم مثل اونها برای اینکه تمام سوالاتم یه روزه جواب پیدا کنه همین نظریات مسخره رو در می اوردم . کارهای عجیب غریبی هم میکردم ، مثل اتیش زدن یه راسو و یا عکسهای جعلی دیگه و ... . از این جور چیزها در تاریخ بسیار اتفاق افتاده . بازم میوفته .
من مشکلی با کل قضیه و اینطور داستانها ندارم و اصلا واسه ام یه هیجان خاصی داره وقتی اینطور چیزایی رو می بینم که در نگاه اول توضیحشون ساده نیست ... مشکلم دوتا چیزه : 1- چرا این آدمها بجز شباهت ظاهریِِ احتمالی (این خط، داشبوردشه.. اون اهرم، دنده کمکیه.. اون دایره ه مرکز بازیافت مواده) مدرک دیگه ای ارائه نمی کنن؟ 2- چرا علاقه ای به شیوه علمی ندارن؟ .. چرا حرف و نظر متخصصین واسه شون ارزشی نداره؟ (در شرایطی که خودشون حتی همون تخصص رو ندارن که حداقل بگیم اختلاف نظر بین علماست) ... خلاصه مشکلم با همون بحث "شبه علم" هستش ..
البته من معمولاً وارد این بحث ها نمیشم، چون اولاً بابک جان، شما و دوستان دیگه بخوبی این قسمت رو پوشش میدن، ثانیا فکر می کنم پست های مصداقی(که دقیق یه ابهام رو بررسی کنم) به همون اندازه موثره (همون قضیه "من حرفام رو تو زمین بازی می زنم!!") ... این یه دفعه هم چون خونه بودم امروز و نمی دونم چرا احساس کردم حالم خوبه
اشتباه کردی و من چنین چیزی نگفته ام... می تونی دقیقاً اون تیکه ای که من به قول شما چنین حرفی زده ام یا اینطور جلوه داده ام رو نقل کنی؟
شما راست میگید ولی حق بامنه:31:
Shayan Arya
08-10-2009, 12:03
در همین زمینه:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
به نظر من آنقدر دلیل و مدرک کافی در رد داستان های UFO ها و ... ارائه شده که برای کسانی که میخواهند به نتیجه برسند کافی است، ولی برای کسی که تا آخرین لحظه عمرش میخواد این افکار رو با خودش نگه داره کاری نمیشه کرد
ظاهرا عکسش هم صادقه!
اولا که این تعدادی که شما شمردید قابل توجه نبود .
و اصلا حرف های من اشتباه . منم دیوانه .
شما میگید ایشون پیشگو هست . خوب اینجا یه جمع علمی هست (البته میبایست باشه !! ) . شما باید به این جمع علمی ثابت کنید که ایشون واقعا از همه چیز خبر داره ، اونوقت حرفهای ایشون رو سند قرار بدید .
--------------------------------
ما هم واسه همین اینجا هستیم .. شما لطف کن شواهد رو بیار ، کافی بودنش یا نبودنش معلوم میشه .
-----------------------------------
یه سوال جانبی !!
این یوفو ها که اینقدر پیشرفته هستن که اینهمه فاصله رو میان و سفر در زمان میکنن و .... اینقدر عرضه رو ندارن که یه سفینه رو هدایت کنن ؟ چرا اینهمه گزارش سقوط یوفو داریم (در مجموع از سقوط همواپیماهای خودمون داره جلو میزنه !! دی (:
بسیار هم قابل توجهه؛ شهرت طرف واسه همین چیزاس اصلا.
نه من ادعا کردم که ایشون از همه چیز خبر داشته و نه خودش مدعی چنین امری بوده که حالا بخوام بیام در این جمع علمی(!) به شما ثابت کنم این رو.
--------------------------------
برو بعدی
-----------------------------------
این قبیل سؤال مطرح کردن‌ها ارزشی نداره و نوعی مغلطه هست. مثل این که من بگم اگه هواپیمای فوق مدرن و رادارگریز F-117 تا بدان حد پیشرفته هست، پس چطور صرب‌ها تونستن یک فروند از اون رو در سال 97 ساقط کنن؟ پس نتیجه میگیرم اصلا این هواپیما ساخته نشه!
توی یه جلسه ای بودم و بحث کارهای خارق العاده بود.
روایت شد درویشی در انگلستان در مقابل چشم بهترین دکتر اون دیار سر آقایی رو از تنش جدا میکنه. بعد آب دهن میزنه و دوباره میچسبونه و طرف زنده میشه. دکتر میگه درسته من اینو دیدم . اما چون با علم جور در نمیاد قبولش نمیکنم.
چی رو قبول نمیکنه؟! اتفاق افتادن چیزی که به چشم دیده رو یا توجیه درویش برای چگونگی انجام اون عمل رو؟
فرق علم و شبه علم هم همینه یه فرضیه باید از آزمایشات (واقعیت: آزمون پذیری) اونم نه یه بار بلکه بارها (تکرار پذیری) سرفراز بیرون بیاد تا بشه بهش گفت یه نظریه! تازه این نظریه هم یه مدل موفق و علمی برای تبیین بخشی (نظریه پاره ای ) یا کل (نظریه جهان شمول) سیستم یا جهان هست.
اما شبه علم فاقد این فاکتورها هست و سراسر بر اساس موهومات میچرخه و فاقد اون ویژگی های تکرارپذیری و واقعیت روی زمینی هست...ولی ادبیاتش علمی است.
البته ماهیت علم هم کمی در علوم مختلف فرق میکنه مثلا امروزه توی علوم انسانی هم با متدلوژی علمی خیلی از فرضیات عجیب غریب دیگه جایگاهی در علم ندارن چون فاقد اون متدلوژی علمی هستند مثلا ....
در مورد علوم فیزیکی و بحثهای ۲ ۲ تا چهارتا که دیگه جای خود داره و به این راحتی علم و شبه علم با هم قاطی نمیشن توجه کنید که این واژه شبه علم به شکل سلیقگی (حداقل در مورد علوم ریاضی) اطلاق نمیشه اون موارد بالا تعدادی ازون ویژگی های علمی هست که گفتم و فقدان اونها در یک ادعای علمی باعث میشه به اون ادعا بگیم شبه علم
مگه به علم ربطش دادم که شما اینا رو در جواب گفتی؟! بحث «پیشگویی» (و نه «پیشبینی») و این داستانها اصلا دخلی به علم نداره...
به نظر خیلی اوقات امریکا خواسته منطقه ای رو قرنطینه کنه تا به کارهای مخفیش بپردازه تو اون منطقه بحث بشقاب پرنده رو راه انداخته بوده ... این فقط یه نظریست .
نظریه نیست، واقعیته؛ از این مراکز حفاظت‌شده زیاد دارن. نمونه معروفش هم همین منطقه‌ی Area 51 هست.
◙
سال ها پیش، پیش از آنکه انقلاب ایران رخ دهد واقعه ای در تهران روی داد که هم اکنون به عنوان (یکی از 10 پرونده برتر مربوط به مشاهده اشیای پرنده ناشناس در جهان) مطرح است. در این حادثه هواپیماهای جنگده ارتش ایران و (یک شی پرنده ناشناس) تا مرز درگیری پیش رفتند. حوالی ساعت 12:30 دقیقه بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 شمسی) به وقت محلی تهران پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه شمیران دریافت کرد که همه همه آنها از وقوع وقایع نامعاوم در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند.برخی از تماسگیرندگان به شیئی شبیه به یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش فوق العاده توصیف میکردند.برسی های پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های مذکور را به آن نسبت داد در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب یوسفی معاون عملیات در جریان اتفاق قرار گرفت. او در ابتدا این کونه عنوان کرد که شئ مذکور تنها یک ستاره بوده است.ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهر آباد و مشاهده شخصی خود که شئ بسیار درخشان و بزرگتر از یک ستاره را به وضوح در آسمان رویت کرد تصمیم گرفت تا یک جنگنده فانتوم را از پایگاه هوایی همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران مامور پرواز و رهگیری پرنده ناشناس کند.هواپیمای F_4 در ساعت 1:30 دقیقه بامداد پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد.خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که شئ مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله 110 کیلومتری مشاهده کرد.زمانی که هواپیما به فاصله تقریبی 46 کیلومتری پرنده ناشناس رسید ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این واقعه عجیب خلبان که ادامه تعقیب را ناممکن می دید تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیز آن که به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.در ساعت 1:40 دقیقه دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان پرویز جعفری عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد.او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند در 12 نوامبر سال 2007 (21 آبان ماه سال جاری) در کنفرانسی که برای برسی این رویارویی در باشگاه ملی خبرگزاری های ایالات متحده آمریکا بر گذار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ناشناس موسوم به یوفوها شد.هواپیمای جعفری که در فاصله 50 کیلومتری توانست شی ناشناس را روی راداره خود قفل کند.مشخصات راداری یوفو شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود.زمانی که جت F_4 با سرعت 204 کیلومتر بر ساعت به فاصله 46 کیلومتری شی پرنده ناشناس رسید یوفو آغاز به حرکت کرد و فاصله خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد. تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم به دلیل درخشندگی خیره کننده آن امکان پذیر نبود.بنا به اظهارات خلبان نورهای ساطعه به رنگ های آبی سبز قرمز و نارنجی با الگویی به شکل مربع به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آنها به قدری سریع بود بود که می شد همه رنگ ها را با هم دید.در همان حال شئ مورد نظر و هواپیمایF_4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند. یک شئ ثانویه کوچک تر از شئ اول جدا شد و با سرعت بسیار زیاد یه سوی جنگنده فانتوم حرکت کرد.ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند یک فروند موشک حرارت یاب (سایدوندر AIM_9 ) کرد ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطره قریب الوقوع بی دفاع می دید در آخرین اقدام با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله 4/7 کیلومتری پشت سره او توقف کرد و باره دیگر به سوی شئ ناشناس اول بازگشت و به آن ملحق شد.با استناد به نوار گفت و گوی خلبان و کمک خلبان شئ ناشناس پس از آن با سرعت چند برابر صوت دور شد.این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از از شئ پرنده ناشناس عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به وضع عادی بازگشت.اندکی بعد خدمه F_4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت مقابل شئ اول جدا شد و با سرعت زیاد مستقیم به سوی زمیت حرکت کرد. آنها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اثابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد ولی پرنده ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند.
جعفري بعدها گفت که شئ مورد نظر آنچنان تابناک مي نمود که در نور آن مي شد حتي سنگ ها و شن ها پيرامون محل آن را نيز مشاهده کرد.سپس هواپيما براي فرود رهسپاره فرودگاه مهرآباد شد.آنها متوجه شدند هر بار که از يک موقعيت مغناطيسي 150 درجه اي نسبت به مهرآباد مي گذرند دوچار اختلال مخابراتي و بروز اشکال در امر ارتباط مي شوند. يک هواپيماي ديگر خطوط هواپيمايي هم که در همان هنگام در حال نزديک شدن به فرودگاه مهرآباد بود دوچار مشکل مشابهي شد و سامانه مخابرات آن از کار افتاد.اندکي بعد وقتي که هواپيماي F_4 در حال آخرين اقدام براي تقرب بود خدمه آن باز هم شئ پرنده ديگري را مشاهده کردند.اين شئ چهارم استوانه اي شکل بود و در دو انتهاي خود نورهايي چشمکزن ساطع مي کرد.شئ مذکور از روي هواپيماي فانتوم پرواز کرد.برج مراقبت پرواز هيچ هواپيمايي را در منطقه گذارش نکرد.ولي زماني که خلبان فانتوم موقعيت و جهت يوفو را به آنها اطلاع داد پرسنل برج توانستند آن را مشاهد کنند.سال ها بعد مامور اصلي کنترل پرواز و يکي از فرماندهان نظامي مسئول پژوهش در اين پرونده افشا کردند که شئ مورد نظر از روي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامي تجهيزات الکترونيکي آن را نيز از کار انداخته بود.پس از روشن شدن هوا خدمه فانتوم با يک فروند هليکپتر نظامي عازم محل فرود جسم پرنده سوم شدند.با اين حال هيچ ردي بر جاي نمانده بود.آنها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همين حال سيگنال مشخصي که بيب بيب مي کرد توجه آنها را به خود جلب کرد.اين علامت در نزديکي يک خانه شديدتر مي شد.آنها در نزديکي خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در اين باره که آيا شب گذشته شاهد حادثه اي نامعمول بودو اند يا نه پرس و جو کردند.اهالي گزارش دادند که صدايي مهيب شنيده تد و نوري شديد شبيه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.بعد ها پژوهش هاي بيشتري روي محل فرود انجام شد و منطقه از نظر برسي آثار تشعشعي به طور کامل تفتيش شد ولي نتايج اين برسي ها هيچ گاه در اختيار عموم قرار نگرفت.
گزارش DIA (DEFENCE INTELIGENCE AGENCY) و بازتاب حادثه
مدارک مربوط به اين حادثه به خوبي توسط ( سازمان اطلاعات دفاعي ايالات متحده آمريکا)موسوم به DIA جمع آوري و تاييد شد و نسخه هايي از گزارش آن براي کاخ سفيد . ورارت کشور. ستاد مشترک ارتش.سازمان امنيت ملي NSAسازمان جاسوسي مرکزي CIA ارسال شد. همراه گزارش DIAفرمي وجود داشت که به ارزيابي کيفيت گزارش مربوط مي شد.در اين برگه تاييد شده بود که :
الف) شئ مورد نظر را شاهدان متعددي که در نقاط مختلفي نظير شميران مهرآباد و بستر يک درياچه خشک قرار داشته اند از چشم انداز هاي متفاوت( زمين و آسمان) ديده اند.
ب) بسياري از اين شاهدان اشخاص معتبري بوده اند(از جمله يک تيمسار نيروي هوايي.خدمه آموزش ديده پرواز و يک متصدي برج مراقبت.
ج) مشاهدات بصري توسط رادارها نيز به تاييد رسيده اند.
د) سه فروند هواپيماي ديگر وقوع آثار الکترومغناطيسي مشابهي را گزارش داده اند.
ه) عده اي از خدمه پرواز دوچار برخي آثار فيزيولوژيک (نظير مختل شدن ديد شب به دليل شدت درخشش شئ مورد نظر)شده بودند.
و) قالبيت هاي رزمايشي مشاهده شده در شئ پرنده ناشناش حالتي خارق العاده داشته.
چنانچه که مشخص است اين حادثه در زمان خود آن گونه که در خور رويدادي با اين درجه از اهميت و اعتبار به نظر مي رسد بازتاب عمومي کسترده اي نيافت و تنها معدودي از نشريات نه چندان پرشمار گان به آن اشاره کردند.از جمله نشريه IRAN TIMES چاپ واشنگتن دي سي در شماره اول اکتبر سال 1976 شرح دست اولي از حادثه را از زبان ستوان جعفري خلبان دومين جت رهگير بدان گونه که بر نوار مکالمات واقعي حين تعقيب ضبط شده بود به چاپ رساند: «هواپيما با سرعت صوت به سمت تهران پرواز کرد.جعفري گفت که يوفو با مشاهده آمدن او بر سرعت خود افزود .به گفته وي اندازه شئ پرنده ناشناس نصف اندازه ماه کامل(بدن گونه که از زمين ديده مي شود) بود و از آن پرتو هايي به رنگ بنفش نارنجي و سفيد با شدتي در حدود سه براب ر شدت نور مهتاب ساطع مي شد»
به جعفري دستور داده شد که اگر نمي تواند نزديک شود به پايگاه برگردد.او دست از تعقيب کشيد ولي زماني که مي خواست بازگردد به مسئول کنترل اطلاع داد که شئ پرنده ناشناس تعقيب کنندگان خود را دور زده و اکنون در حال تعقيب آنها است.او گفت که در معرض خطر کاهش اجباري ارتفاع قرار دارد(چيزي داره از پشت سر من مي آد....فکر مي کنم مي خواد خودشئ به من بزنه ...همين الان از بغل گوشم رد شد).اين مقاله همچنين به شرح صحبت هاي خلبان درباره (يک شئ گرد نوراني با محيطي در حدود 4.5 متر که از يوفو جدا شده است مي پردازد.در گزارش ياد شده همچنين آمده است که واقعي بودن شئ مذکور قبلا توسط دو تن از خلبانان فانتوم. چندين نفر از مسئولان برج مراقبت و شاهداني که از روي زمين آن را ديده اند به تاييد رسيده است.شاهداني که از روي زمين شئ مذکور را ديده اند گزارش داده اند که جسمي درخشان به سرعت آسمان را مي پيمده است.عده اي هم گزارش داده اند که شيئ تابناک را ديده اند که از آسمان فرو افتاده است.همچنين در سال 1978 MIJI QUARTERLY که به صورت يک نشريه ادواري توسط فرماندهي امنيت الکترونيک در سن آنتونيوي تگزاس به چاپ مي رسد و به موضوع ويژه جنگ هاي الکترونيک اختصاص دارد شرحي از ماجرا را که در اصل بر گرفته از همان گزارش DIA است منتشر کرده بود.مقاله مذکور با اين عبارت آغاز مي شود : هر خلبان گاهي در دوران فعاليت خود ممکن است با وقايع عجيب و نا معمولي مواجه شود که هرگز نمي توان آنها را به طور کامل و مناسب با استفاده از منطق يا پژوهش هاي متعاقب حادثه توضيح داد .مقاله زير تنها به ذکر مجدد چنين رويدادي بدان گونه که توسط دو تن از خدمه يک فانتوم متعلق به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران در اواخر سال 1976 گزارش شده است مي پردازد.هيچ گونه اطلاعات يا توضيح بيشتر درباره اين حوادث شگفت انگيز در دسترس نيست.اين داستان بايگاني خواهد شد و احتمالا به فراموشي سپرده مي شود.ولي به موضوع جذاب و احيانا هراس انگيز براي مطالعه بدل خواهد شد.يکي از اسناد مهم ديگري که درباره اين حادثه وجود دارد مربوط به سفارت آمريکا در رباط است که در تاريخ 25 سپتامبر 1976 با اين عنوان براي وزارت کشور ايالات متحده ارسال شده است: موضوع : درخواست اطلاعات درباره اشياي پرنده ناشناس.اين گزارش آشکار ساخت که حدود 3 تا 4 ساعت بعد از وقايع تهران حوالي ساعت 1 تا 2 روز 19 سپتامبر به وقت محلي مراکش شئ پرنده ناشناس با مشابهت بسيار در اين کشور مشاهده شده است. در گزارش آمده است که پليس مغرب گزارش هاي متعددي درباره شيئي که عمدتا در ارتفاع کم و به موازات ساحل اقيانوس اطلس پرواز مي کرده دريافت کرده است.اين شئ پرنده ناشناس شکلي مدور يا لوله مانند با ظاهري درخشان و نقره اي رنگ داشته است و در حين پرواز رد منقطعي از قطعات و بارقه هاي درخشان از آن بر جاي مي ماند.شئ مذکور هيچ صدايي نداشت.
يکي از کارمندان سفارت که نامي از او در گزارش وجود ندارد اظهار مي دارد که خودش اين شئ را ديده استکه ظاهرا به آهستگي همانند هواپيمايي که آماده فرود مي شود در حرکت بوده است . به گفته وي شئ مورد نظردر ابتدا شبيه يک صفحه مدور به نظر مي رسيد ولي بدا که نزديکتر شدظاهري شبيه به يک لوله را از خود نشان داد.ده روز بعد وزير کشور وقت ايالات متحده هنري کيسينجر در پاسخي که به اين گزارش داد خط سياست رسمي دولت اين کشور را درباره اشياي پرنده ناشناس در پيش گرفت.کيسينجر ادعا کرد : همان گونه که گزارش کميته کاندون مشخص کرده است همه اشياي پرنده ناشناس را مي توان به عوامل طبيعي نسبت داد و هيچ توجيهي براي برسي هاي بيشتر وجود ندارد.به گفته وي احتمالا مردم شاهد يک شهاب ثاقب يا بخشي از يک ماهواره در حال متلاشي بوده اند که مدرکي براي ورود آن به جو زمين وجود ندارد.
دوران سکوت
مشاهده اشياي پرنده ناشناش بر فراز آسمان ايران باز هم ادامه يافت . در سال 1978 ميلادي 1357 شمسي که کشور در آستانه انقلاب قرار داشت باز هم حادثه اي مشابه به وقوع پيوست .اين بار نيز موضوع مورد توجه DIA قرار گرفت.گزارش اين پرونده توسط دفتر وابسته نظامي ايالات متحده آمريکا به ستاد مشترک ارتش ارسال شد که بخشي از مسير عادي گزارش هاي اطلاعاتي خارجي محسوب مي شود و همانند مورد سال 1976 نسخه هايي از آن براي وزارت کشور CIA . NSA ارسال شد.در گزارش مذکور که در واقع از روزنامه انگليسي زبان TEHRAN JOURNAL مورخ 18 جولاي سال 1978 و 27 تير 1357 شمسي نقل شده آمده است که باز هم در شمال تهران در شب شانزدهم جولاي 25 تير عده اي از مردم شئ پرنده ناشناس را مشاهده کرده اند .يکي از شاهدان اظهار داشته است که ظاهر شدن ناگهاني اين شئ و شناور ماندن آن را در بالاي سر خود ديده است.مشاهده کنندگان گفته اند که اين شئ پرنده ناشناش يک شئ عجيب تابناک بوده است که به نظر مي رسيد به سوي جنوب غربي و سمت ساوه شناور است.آنان با شبکه راديويي ملي و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد که حضور اين شئ را تاييد کرد تماس گرفته بودند.با اين حال جزئيات بيشتري توسط مسئولان برج ارائه نشد.در اين گزارش اضافه شده است که مقامات رسمي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و همچنين خدمه يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري لوفتانزا نيز حضور نامعمول شيئي را که توسط دستگاه هاي آنان رديابي شده بود گزارش داده اند.مقاله تهران جورنال همچنين به صورت خلاصه به يک حادثه ديگر که تقريبا در همان محدوده زماني در آوريل 1978 روي داده بود اشاره کرده است و بر اساس اين گزارش يک خلبان محلي ادعا کرده است که در حين پرواز از اهواز به تهران او و کمک خلبانش شئ درخشاني را مشاهده کرده و موفق به عکس برداري از آن شده اند.اين عکس تا زماني که مقامات بخش امنيت هواپيمايي غير نظامي اجازه نداد در اختيار کسي قرار نگرفت.حضور اين شئ پرنده ناشناس توسط رادارهاي زميني نيز به طور آشکار مورد تائيد قرار گرفته بود. يکي از مسئولان کنترل رادار مهرآباد در اين باره اظهار کرد که آنها به هنگام اين رويداد شيئي را که ابعاد آن حدود 20 برابر يک جمبوجت بوده است بر روي صفحات رادار شناسايي کرده اند.گفته شده است که مقامات هواپيمايي غيرنظامي در اين باره برسي و تحقيقاتي را انجام داده بودند که هيچ نتيجه اي از آن در اختيار عموم قرار نگرفت.
اندکي پس از آن به دليل تحولات سياسي و وقوع انقلاب در ايران اين قبيل رويدادها در محاق رويدادهايي به مراتب مهيجتر قرار گرفتند. اما حادثه عجيب سپتامبر 1976 که به نظر برخي از پژوهشگران يوفوها از جمله مهمترين موارد ثبت شده رويارويي با اشياي پرنده ناشناس در اتمام جهان محسوب مي شود نمي توانست براي هميشه مسکوت بماند . بينگونه بود که در سال 1994 تهيه کنندکان کنجکاو برنامه هفتگي SIGHTINGS که در FOX پخش مي شد پرونده اين حادثه را بار ديگر بيرون کشيدند.
مصاحبه با شاهدان دسته اول
سايتينگز يک مجموعه تلويزيوني مستند بود که امور فرا ادراکي دست مايه برنامه هاي هفتگي 60 دقيقه اي خود قرار مي داد.اين بار (تيم وات) مجري برنامه براي گشودن مجدد پرونده که 16 سال پيش مطرح شده بود به سراغ افراد مختلفي رفت که در زمان وقوع به نوعي با آن درگير شده بودند.تقريبا همه اين افراد اعتقاد داشتند که در جريان اين ماجرا با يک شئ پرنده فرازميني برخوردار از نوعي فناوري بسيار پيشرفته سر و کار داشته اند.بر اساس تخمين يکي از خلبانان نخستين جت رهگير به نام (يدي ناظري) شئ پرنده ناشناس با سرعتي در حدود 2 تا 3 هزار مايل ير ساعت (تقريبا 3 تا 5 هزار کيلومتر بر ساعت) حرکت مي کرد.او گفت : سرعت و قدرت آن بسيار فراتر از ما بود.نخستين فانتوم نتوانست به شئ ناشناس برسد. در اين هنگام بود که فکر کردم اين شئ يک يوفو است. ناظري اضافه کرده است : هيچ کشوري نيست که صاحب چنين پرنده اي باشد.اين بود که فکر کردم بي ترديد از سياره ديگري آمده است.خلبان فانتوم دوم پرويز جعفري گفت که پس از ناموفق ماندن اقدام براي شليک موشک خود و همراهش را در معرض خطر مرگ يافته و از بيم جان اقدام به برون افکني(اجکت) کرده بود ولي در اين هنگام دکمه پرتاب صندلي هم کار نمي کرد.
همچنين جعفري بعدها در کنفرانس باشگاه ملي خبرگزاري هاي آمريکا در واشينگتن دي سي به جزييات ديگري اشاره کرد.از جمله اين که شئ اصلي به چهار شئ مختلف تفکيک شده بود يکي از آنها همان شئ بود که او در اقدامي ناموفق کوشيده بود آن را هدف شليک موشک سايدوايندر خود قرار دهد.شئ ديگر هواپيماي وي را تعقيب کرده بود و شئ سوم جسمي نوراني بود که خلبان جعفري براي ارائه به کنفرانس مطبوعاتي آماده کرده بود از او سوال شد که آيا اعتقاد وي آنها با يک سفينه فضايي بيگانه مواجه بوده اند و او پاسخ داد که در اين باره مطمئن است.
نادر يوسفي معاون وقت نيروي هوايي ايران به تيم وايت گفت که او دستور رهگيري را به دو هواپيماي جت داده . يوسفي اظهار داشت بر اساس تجربه اي که از حادثه 19 سپتامبر سال 1976 به دست آورده ام معتقدم که آن بالا چيزي هست. ما نمي دانيم چيست و از کجا آمده است.يوسفي بسياري از جزئياتي را که قبلا درباره اين رويارويي در گزارش DIA ثبت شده بود تکرار کرد . ولي در ضمن نکات اندکي ديگري را نيز بدان افزود.او گفت که وقتي ارتباط دومين فانتوم هو قطع شد سامانه هاي تسليحاتي آن از کار افتادند و هواپيما مانور گريز را انجام داد بار ديگر سعي کرد تا به عنوان آخرين اقدام به تعقيب شئ پرنده ناشناس بپردازد . با اين که هواپيما با سرعت دو ماخ(هرماخ 340 متر بر ثانيه يا همان سرعت صوت) يه سوي آن حرکت کرد ولي يوفو به آساني از از فانتوم فاصله گرفت و دور شد .يوسفي گفت خلبانان تصميم گرفتند به فرودگاه مهرآباد برگردند.زماني که آنها برگردند.زماني که آنها داشتند به زمين نزديک مي شدند برج مراقبت فرودگاه با وي تماس گرفت و خبر داد شئ پرنده ناشناس دارد هواپيما را که در حال بازگشت به پايگاه است تعقيب مي کند.
)حسين پيروزي) سرپرست برج مراقبت فرودگاه مهرآباد به مجري برنامه سايتينگز کفت که وقتي يوفو روي دم هواپيما بود خلبان وحشت زده به نظر مي رسيد.بر اساس اظهارات پيروزي و ساير پرسنل کنترل پرواز شئ پرنده ناشناش داشت در ارتفاع پايين و با فاصله اي در حدود 760 متر روي فرودگاه پرواز مي کرد.ناظران اين شئ را شبيه به يک استوانه با ابعادي در حدود ابعاد يک اتوبوس بين شهري توصيف کردند که چراغ هايي با نور ثابت درخشان در دو انتها و يک چراغ چشمک زن در ميانه بدنه داشت .زماني که يوفو با ارتفاع کم روي برج مراقبت فرودگاه مهر آباد پرواز کرد تمامي تاسيسات آن از کار افتاد. ا اين حال ساير بخش هاي فرودگاه کار عادي خود را ادامه مي داد .
پس از اين پرواز نزديک به زمين يوفو به سمت غرب اوج گرفت.حدود 25 دقيقه به د يکي از خلبانان نيروي هوايي مصر مه مشغول پرواز بر فراز درياي مديترانه بود آن را مشاهده کرد و اندک زماني بعد سرنشينان يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري KLM اعم از خلبان خدمه و مسافر شئ مذگور را بر فراز ليسبون پايتخت کشور پرتغال ديدند که بر روي اقيانوس اطلس به سوي غرب در حال حرکت بود.روز بعد در تهران تحقيقاتي در اين باره انجام شد.معاون فرمانده وقت نيروي هوايي مصاحبه هايي را با تمامي عوامل انجام داد و گزارشي را تنظيم کرد.خلبان جعفري خلبان دومين هواپيماي فانتوم گفت او از جمله کساني بوده که با وي مصاحبه شده شده است.يکي از اين مصاحبه شوندگان حسين پيروزي متصدي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بود.او به ياد داشت که هيئت برسي در پايان جلسه به گفته گو با وي پرداخت.پيروزي گفت : زماني که آنها گزارش ما و گزارش خلبان ها را شنيدند به اين نتيجه رسيدند که هيچ کشوري نمي تواند از چنين فن آوري يرخوردار باشد و همه آنها اعتقاد داشتند که اين شئ پرنده ناشناش منشا برون زميني داشته.آذربرزين در مصاحبه مستقلي که با برنامه سايتينگز انجام داده بود اظهارات پيروزي را تاييد کرد.به گفته وي آنها نتيجه گرفتند که شئ پرنده ناشناس عمدتا سامانه هاي الکترونيک هواپيما و برج مراقبت را مختل کرده بود.آذربرزين درباره اجرامي که ظاهرا از يوفو شليک شده بود گفت :خلبان ها به آنها گوي آتشين مي گفتند .ولي همه ما معتقد بوديم که آنها امواج بسيار نيرومندي با ماهيت الکترومغناطيسي بودند که تمامي سامانه هاي الکترونيک اعم از UHF و VHF سامانه کنترل حريق رادار اسلحه و ارتباط جنگ افزاري را مختل کرده بود.همه چيز از کار افتاده بود.آذربرزين همچنين گفت که وقتي دومين هوپيماي فانتوم داشت از شيرجه اضطراري خود بيرون مي آمد و از زير پرنده ناشناش مي گذشت کمک خالبان در وضعيت مناسبي براي مشاهده آن قرار گرفت . او به سايتينگز و پژوهشگري به نام بروس مکابي گفت که کمک خلبان توانسته بود در اين موقعيت شئ پرنده ناشناس را ببيند.کمک خلبان گفته بود که يوفو شکلي شبيه به يک بشقاب يا نعلبکي داشته است با يک کابين گنبدي شکل يا شبيه به توپ که تا نيمه در يک هاله نوراني مات به رنگ نارنجي يا زرد فرورفته بود.با اين حال هيچ خدمه اي در آن وجود نداشت.
آذربرزين با در نظر گرفتن تمامي عوامل از جمله ميزان شتاب فوق العاده اي که در شئ پرنده ناشناس مشاهده شده بود چنين نتيجه گرفت که عملکرد آن بسيار پيشرفته تر از هر نوع وسيله پرنده شناخته شده ساخت بشر است.آذربرزين همچنين به مکابي گفت که مدارک کامل مصاحبه در اختيار نيروي هوايي ايالات متحده قرار گرفته شد.با اين حال نيروي هوايي آمريکا همچنان بر اين موضع است که که تنها مدارک موجود درباره حادثه مذکور که از طريق DIA در اختيار آنها قرار گرفته است. در اصل توسط يکي از افسران نيروي هوايي ايالات متحده که با خلبان دومين فانتوم مصاحبه کرده بود تهيه شده است.آذربرزين درباره عقيده شخصي خود به سايتينگز گفت : من به اشياي پرنده ناشناش اعتقاد دارم و نمي توانم وجود آن را ناديده بگيرم. آنها مي خواهند راهي براي برقرار کردن ارتباط با زمينيان بيابند.آنان در اين زمينه تلاش مي کنند و به آن هم مي رسند.در اين جا بد نيست اشاره کنيم که يک ماهواره جاسوسي نظامي نيز موفق به ثبت مدارکي در ارتباط با اين حادثه شده بود. اين ماهواره موسوم به DSP-1 در زمان وقوع حادثه نوعي دگرگوني غير عادي فرو سرخ به مدت يک ساعت در منطقه روي داده بود را شناسايي کرد.
توضيحات و تحليل هاي بد بينانه
)فيليپ جي. کلاس) يکي از پژوهشگراني که در خصوص پرده برداشتن از ادعاهاي دروغين درباره مسائل ماوراي ادراکي تلاش مي کند در کتابي با عنوان ( يوفوها : فريب عمومي) درباره حادثه سال 1976 تهران اين تحليل را مطرح مي کند که شاهدان در ابتدا يک جرم نجومي را که احتمالا سياره مشتري بوده است ديده اند.بقيه ماجرا هم علتي جز بي کفايتي خلبان و اختلال در عملکرد تجهيزات نداشته است.البته با توجه به انبوه شواهد موجود که منابع موثق و غير مرتبط با هم به دست رسيده اند چنين توجيه خامي کودکانه به نظر مي رسد.اين نکته درست است که در آن هنگام مشتري با تفاوت زياد نسبت به بقيه اجرام سماوي (بجز حلال ماه جديد) درخشان ترين جرم آسمان شبانگاهي بوده است.ولي محتمل نيست که دو هواپيماي فانتوم به تعقيب آن پرداخته يا در راستاي آن پيشرفته باشند.نخستين شاهداني در شميران متوجه اين شي تابناک شدند که يکي از آنها معاون فرمانده عمليات نيروي هوايي يوسفي بوده است که فرمان رهگيري آن را صادر کرد.دو هواپيماي جت از پايگاه هوايي همدان که در 282 کيلومتري (غرب-جنوب غرب تهران قرار دارد به هوا برخاستند و در جهت نقطه 64 کيلومتري شمال تهران مرکز حرکت کردند.در حالي که مشتري در شرق قرار داشت.بنابراين شئ پرنده ناشناس در آن هنگام تقريبا 90 درجه با مشتري فاصله داشته است.به علاوه دومين فانتوم شئ پرنده ناشناس را از شمال تهران تا جنوب آن تعقيب کرده است که در اين جا هم فاصله مشتري با مسير تعقيب به حدود 90 درجه مي رسد.فراتر آن که هر دو هواپيما حضور شيئ را روي رادار ثبت و رديابي کردند که چنين چيزي درباره يک جرم نجومي اعم از ستاره يا سياره ناممکن است.
بسياري از جزييات ديگر اين حادثه نيز با توضيحات پيشنهادي (کلاس) جور در نمي آيد.مثلا اين که تجهيزات الکترونيک هواپيماي فانتوم و برج مراقبت همگي با نزديک شدن يوفو از کار کار افتاده بودند.به علاوه ارتباط مخابراتي يک هواپيماي ديگر که سومين شئ پرنده در حال پرواز در آن محدوده و يک هواپيماي غير نظامي بوده است قطع شده است.به گفته (جرومي کلارک) نظريه کلاس عوامل ايراني دخيل در حادثه را کلا افرادي فاقد مهارت هاي فني و مشاهده اي و حتي محروم از ابتدايي ترين اطلاعات حرفه اي فرض شده اند.با توجه به اين امر از برخي از جهات آسان تر است تصور کنيم که همه شهود با هم تباني کرده اند تا چنين داستاني را به صورت تعمدي سر هم کنند (که هيچ گونه مدرکي در تائيد اين مطلب وجود ندارد).
------------------------------------------------------------
مجله‌ی دانشمند، شماره‌ی 533 | تایپ از یکی دوستان
◙
keykavoos
08-10-2009, 16:00
«پیشبینی» یه کار علمیه و کلا حسابش از «پیشگویی» جداست
در ثانی، مگه به علم ربطش دادم که اینا رو در جواب گفتی؟! بحث پیشگویی و این داستانها که اصلا دخلی به علم نداره...بالا خره شد علمي يا غير علمي؟ ما رو پيش بيني حساب كنيم يا رو پيش گويي؟(تو پست قبلي هم كلمه ي پيش گويي ذكر شده بود)
Shayan Arya
08-10-2009, 17:45
ظاهرا عکسش هم صادقه!
بارها گفتم زحمت اثبات به عهده مدعیان است
ولی در عمل تنها چیزی که دیدیم طرح سوال بوده که مثلا این اتفاق غیر طبیعی چه توضیحی داره و یا اینکه در موارد دیگر توجیهات تخیلی هم ضمیمه شرح رویداد شده
به هر حال دنیا به این بزرگی و UFO ها در تعداد بی شمار موجود است! برید با این بیگانه ها ارتباط برقرار کنید و شرح ماجرا رو هم به همراه عکس و فیلم منتشر کنید
اگر می بینید من این موضوع رو با طنز همراه می کنم به خاطر این است که شمار مدارک تقلبی و تخیلی از حساب گذشته و این باعث می شود که هر آدم بی طرفی هم با بدبینی به اصل موضوع نگاه کند (مثل داستان چوپان دروغگو)
با این حال اگر مدرک جدید و با ارزشی ارائه شود من آماده تجدید نظر هستم و در این زمینه هیچ خط قرمزی ندارم
سلام.
میخوام تو این تاپیک با کمک شما یه سری از مطلبایی که در مورد موجودات فضایی یا ufo ها هست رو بزارم.
البته قبلا هم همچین تاپیکایی بوده ولی صرفا یه مطلب کوچیک گفته شده و چند پست زده شده و تمام.
ولی میخوام اینجا به نوعی یه جا باشه تا هر مطلبی از این دست رو بشه گذاشت(حالا چه برای قبول یا رد کردن)
از همه دوستان هم میخوام که توی نظر سنجی شرکت کنن.
و از دوستانی هم که به این جور موضوعات علاقه دارن میخوام اگه مطلبی در این مورد دارن اینجا بزارن.
خود من هم سعی میکنم بدون هیچ نوع وارد کردن سلیقه شخصیم اینجا مطلب بزارم.
مچکرم:11:
edited by Dianella
درود بر آنها یی که قبول دارند
چی رو قبول نمیکنه؟! اتفاق افتادن چیزی که به چشم دیده رو یا توجیه درویش برای چگونگی انجام اون عمل رو؟
اتفاق رو دیده. چون علمی نیست نمیپذیره.
اشاره ای بود به سفسطه مشهوری که دانشمندان ماورا الطبیعه رو فقط بدلیل اینکه با علم ( علمِ حقیر به عبارتی) جور در نمیاد انکار میکنن. نه بخاطر دلایلی که در این تاپیک هم قابل مشاهده است: خطا در مشاهده و تشخیص غلط، گزارش غلط، خطای چشم، توهم، نا آگاهی و دروغ
ظاهرا عکسش هم صادقه!
من یک باورمند به ماورالطبیعه، حضور فعال فضایی ها در زمین، ماجراهای برمودا و غیره بودم. اخلاق بدی دارم به نام یقه گیری از عقاید. اینها در مقابل این یقه گیری دووم نیاوردن.
با این حال اگر مدرک جدید و با ارزشی ارائه شود من آماده تجدید نظر هستم و در این زمینه هیچ خط قرمزی ندارم
دقیقا.
البته مدرک. نه چیز هایی که با کمی کنکاش نابود میشن.
ـــــــــــ
یک سوال.
آیا هر وقت با پدیده ای مواجه شدیم و پاسخی براش نداشتیم باید رویا پردازی کنیم براش؟
بالا خره شد علمي يا غير علمي؟ ما رو پيش بيني حساب كنيم يا رو پيش گويي؟(تو پست قبلي هم كلمه ي پيش گويي ذكر شده بود)
تاریخ ثابت کرده که هر دو میتونن درست باشن
1.اتفاق رو دیده. چون علمی نیست نمیپذیره.
2.اشاره ای بود به سفسطه مشهوری که دانشمندان ماورا الطبیعه رو فقط بدلیل اینکه با علم ( علمِ حقیر به عبارتی) جور در نمیاد انکار میکنن. نه بخاطر دلایلی که در این تاپیک هم قابل مشاهده است: خطا در مشاهده و تشخیص غلط، گزارش غلط، خطای چشم، توهم، نا آگاهی و دروغ
3.من یک باورمند به ماورالطبیعه، حضور فعال فضایی ها در زمین، ماجراهای برمودا و غیره بودم. اخلاق بدی دارم به نام یقه گیری از عقاید. اینها در مقابل این یقه گیری دووم نیاوردن.
4.یک سوال.
آیا هر وقت با پدیده ای مواجه شدیم و پاسخی براش نداشتیم باید رویا پردازی کنیم براش؟
1.کاملآ درسته و کاملآ موافقم
مثلآ یکی کسی رو تو تاریکی میبینه که پراغ قوه به دست داره میاد
چون چراغ قوه روشنه چشماش نمیتونه شخص و پشت نور هر چیزی که هست رو ببینه
این دلیل نمیشه اون فرد چیز جدیدی باشه
به هیچ وجه
2.من در مورد این علوم بسیار زیاد تحقیق کردم
این علوم (در واقع اصل این علوم)بر این پایه هایی که بابک جان گفتن استوار نیستن و اصلآ یوفوها هم در دایره این علوم قرار نمیگیرن
ولی نمیدونم چرا استادان و... این علوم برای سود خودشون یه مشت دروغ و چرت و پرت تحویل شاگردا و... میدن
3.این اخلاق بدی نیست،این چیزی هست که چشم انسان رو روبه واقعیت باز میکنه
نه در این مورد بلکه در تمام موارد
4.یکی از راههای پیشرفت همین خیال پردازیه ولی نه در این مورد
با این حال اگر مدرک جدید و با ارزشی ارائه شود من آماده تجدید نظر هستم و در این زمینه هیچ خط قرمزی ندارم
درسته ولی تمام انسان ها باید دقت کنن
چون حقیقت مثل نور هست و ما مثل مردمک چشم
هر چقدر نور بیشتری به مردمک برسه مردمک باریکتر میشه!
یه جمله ی قشنگ یادم افتاد که بگم بد نیست
من با آنچه ميگویی مخالفم، ولی تا پای جان ايستاده ام که تو حق گفتن آزادانه آنرا داشته باشي
با سلام خدمت دوستان
عرضم به حضورتون كه بنده شب جمعه قبل 88/7/10 به همراه يكي از دوستان شئ نوراني رو در راه ماهيگيري به طرف سد چاليدره ( مشهد ) حدود ساعت 30 دقيقه بامداد مشاهده كرديم
ماجرا از اينجا شروع شد كه دوستم موقع توقف بين راه ( با موتور ميرفتيم ) روي زمين دراز كشيد و بعدش گفت يك ستاره متحرك ميبينه
بهش گفتم اون حتما ماهواره است اما گفت گاهي واي ميسته
وقتي منم نقطه اي رو كه اون نشون داد ديدم باورم شد چون اون شئ بطرز عجيبي سرعت ميگرفت ، واي ميستاد و از همه جالبتر به سمت چپ و راست هم حركت ميكرد
نكته ديگه اين كه احتمالا اوج و نزول هم داشت ( اين رو از روي زياد شدن نورش ميگم )
خلاصه كلي حسرت خوردم كه چرا دوربين شكاري رو همرام نياورده بودم
حالا ميخوام از دوستان بپرسم كه آيا اصولا ميتونه ماهواره ها همچين حركاتي هم داشته باشند ؟
كسي از دوستان تا حالا موردي مثل اينكه من ديدم رو قبلا ديده بوده؟
شما معتقدید نظر باستان شناسان و محققین، از قضیه سر در نیاوردن و توجیهات زورکیه، اما نظر شما که این نقاشی شبیه فردی در یک موشک (یا مانند آن) هستش، قابل باورتر و واقعگراتر هستش ... ممنون ...
اگر قسمت پر لیوان رو هم (بخواهید که) ببینید در می یابید که تنها بنده نیستم که این حرف رو می زنه.
در جای جای همه پست های شما همیشه ردی از مدرک پرستی و یا همان بوروکراسی علمی به چشم می خوره.
آیا هر وقت با پدیده ای مواجه شدیم و پاسخی براش نداشتیم باید رویا پردازی کنیم براش؟آیا هر وقت با پدیده ای مواجه شدیم و پاسخی براش نداشتیم باید توجیهی زورکی بیاریم براش؟
یعنی گفتن کلمه نمیدونیم تا این حد سخته؟
آيا اصولا ميتونه ماهواره ها همچين حركاتي هم داشته باشند ؟محال امره.
وسیله جاسوسی هم نمیتونه باشه چون منبع نور در اون تعبیه نمیکنند.
عامل طبیعی هم نیست چون در هیچ عامل طبیعی چنین حرکاتی دیده نمیشه.
با سلام خدمت دوستان
عرضم به حضورتون كه بنده شب جمعه قبل 88/7/10 به همراه يكي از دوستان شئ نوراني رو در راه ماهيگيري به طرف سد چاليدره ( مشهد ) حدود ساعت 30 دقيقه بامداد مشاهده كرديم
ماجرا از اينجا شروع شد كه دوستم موقع توقف بين راه ( با موتور ميرفتيم ) روي زمين دراز كشيد و بعدش گفت يك ستاره متحرك ميبينه
بهش گفتم اون حتما ماهواره است اما گفت گاهي واي ميسته
وقتي منم نقطه اي رو كه اون نشون داد ديدم باورم شد چون اون شئ بطرز عجيبي سرعت ميگرفت ، واي ميستاد و از همه جالبتر به سمت چپ و راست هم حركت ميكرد
نكته ديگه اين كه احتمالا اوج و نزول هم داشت ( اين رو از روي زياد شدن نورش ميگم )
خلاصه كلي حسرت خوردم كه چرا دوربين شكاري رو همرام نياورده بودم
حالا ميخوام از دوستان بپرسم كه آيا اصولا ميتونه ماهواره ها همچين حركاتي هم داشته باشند ؟
كسي از دوستان تا حالا موردي مثل اينكه من ديدم رو قبلا ديده بوده؟
میگم دوستان بازم این گزارشات اوج گرفته
تعجب آوره
این آدرس فوروم جالبیه که درباره ی موجودات فضایی و یه سری مسائل سیاسی پنهانی بحث میکنه:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من فرصت کردم یک پست دیگه دوستمون آوالون، که درباره سیاره فرضی نیبیرو زده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])بود رو بررسی کنم ... مثل همیشه قضاوت با دوستان: (توجه کنید که روی سخنم با تهیه کننده ویدئوست نه با دوستمون)
لینک زیر شامل بهترین عکسها از نیبیرو " Nibiru " هست که تاکنون از سوی ناسا به بیرون درز کرده:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدلازم به ذکر هست که ناسا با نامیدن نیبیرو بنام ارکوس سعی در انحراف افکار کسانی داشته که به حقیقت امر واقف نیستند.
میدونیم که ارکوس سیارکی کوچکتر از پلوتو هست که در کمربند بیرونی منظومه ما در گردش هست , وهیچ ربطی به تصاویر فوق نداره.
من این فایل ویدئویی رو دانلود (2 مگ) و بررسی کردم .. مثل همیشه حجم قابل توجهی اش اشتباهات ابتدایی بعضاً خنده دار و اغراق های بی ربط هستش ... از نظر من با همون اشتباه فاحش اول میشد بی خیال شد، اما بهرحال ادامه دادم؛ قضاوت با شما :
+خنده دارترین مورد که شاید باورتون نشه اینه ؛ همون اول ویدئو، میگه :
این سیاره در سال 2011 یا 2012 از کهکشان ما رد میشه !!! ...
یعنی کسی که این ویدئو رو سرهم کرده تفاوت منظومه و کهکشان رو نمیفهمیده!! .. چه ابهتی داره این سیاره که مدارش از کهکشان ما "رد" میشه؟!!! (دور چی می چرخه؟!!) ... متاسفانه اینطور غلط های ابتدایی در اسناد و مدارک مربوط به بحث نیبیرو موج می زنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).. چرا؟
+ جای دیگه گفته که:
"در عکس آخر (به ادعای فیلم، متعلق به اوایل 2008) این سیاره 6 ماه تا پلوتو فاصله داره"..
بنابراین : 6 ماه تا پلوتو فاصله داره و در سال 12-2011 وارد کهکشان ما میشه !!!... کاملاً بی ربط و بی معنی! ...
+ طرف همون ابتدای ویدئو خودش رو شاغل در ناسا معرفی کرده (برای توجیه اینکه عکسها خاص و سری هستند) و اونوقت سطح سوادش انقدر پایینه که عرض شد! (حتی نوشتار انگلیسی اش هم مشکل داره) ... توجه دارید که این دروغگویی در مورد پست و مقام یه امر بسیار مرسومه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])و انگار ادعاهای عجیب بدون اونها یه چیزی کم داره ... این آقا با این اطلاعاتش اگه هم شاغل در ناسا بوده احتمالاً نظافتچی بوده! ...
+ این آقا فرصت داشته که سونات مهتاب بتهوون رو بذاره روی این تصاویر (موسیقی رو هدر داده!)، پس چرا اطلاعاتی مثل بعد و میل و قدر اینها رو ننوشته؟ اینطوری چه نتیجه ای میشه گرفت؟ .. چهارتا نقطه و یه عکس اشعه ایکس که معلوم نیست چطور از چنین فاصله دوری با چنین وضوحی ثبت شده... نوشته "خطر نزدیکه" (چه خطری؟) ، نوشته "خودتون رو آماده کنید" (واسه چی؟) ... دریغ از یک جمله با محتوای اکادمیک
+ اشتباهات ویدئو یکی دوتا نیست، مثلا گفته :
"در زمانی که عکس های آخر گرفته شده (ادعا شده 2008) .. پلوتو در دورترین فاصله اش از خورشید به سر می برد "
که کاملاً غلطه ... پلوتو در 20 سال آخر قرن بیستم حتی از نپتون هم به خورشید نزدیکتر بود و تازه داره سفرش رو به سمت افلیون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(دورترین نقطه در مدارش از خورشید) شروع می کنه که سال 2113 خواهد بود ...
+ اصل ویدئو ابتدا در این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])آدرس YouTube آپلود شده بوده؛ ویدئوی پرمخاطبی هم بوده که بیش از 1100 کامنت خورده (یعنی تقریبا معادل کل مطلب این تاپیک از اول تا اینجا) ... چند وقت بعد خود طرف متنی رو نوشته ابتدای صفحه اش و اعتراف کرده که ویدئو واقعی نیست و ... البته از ادبیات مودبانه ای هم استفاده نکرده.
+ من این رو قبلاً ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم گفته بودم:
اگه این آدمها(بعضی افرادی که از طریق این ادعاها مشهور شده اند و پول در میارن رو عرض می کنم) در مورد چیزهایی که میشه صحت شون رو چک کرد دروغ میگن ، چطور انتظار دارن در مورد چیزایی که نمیشه صحت شون رو چک کرد بهشون اعتماد کرد؟
----------------------------
پست مشابه با مضمون غلطهای بی شمار: موزه رازول ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])- پروژه فیلادلفیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Shayan Arya
10-10-2009, 17:57
این آدرس فوروم جالبیه که درباره ی موجودات فضایی و یه سری مسائل سیاسی پنهانی بحث میکنه:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
جالب بود :D
مثلا این بحث:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کلا برای تقویت قوه تخیل خوبه ولی زیاده روی در این بحث ها کار عاقلانه ای نیست
بالاخره باید یک جا درنگ کرده و با توجه به آنچه می دانیم نتیجه گیری کنیم
یعنی درست نیست تا روز آخری که زنده ایم به این فکر کنیم که مثلا ما در دنیای واقعی هستیم یا دنیای مجازی؟
با سلام.
عکسی از مریخ پیمای فرصت در اینجا قرار میدم.حتما چیز آشنایی در اون خواهید دید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آدرس اون در سایت ناسا این هست:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدفقط نمی دونم به چه علت تصویرو سیاه و سفید کرده اند؟
با تشکر از آوالن.
میگم دوستان بازم این گزارشات اوج گرفته
تعجب آوره
براي خود من از همه بيشتر ديدن اون منظره حيرانم كرد
من تا دوران دانشگاه هر سال تابستونا ميرفتم دهمون ....
اونجا در آسمون شبش ميلياردها ستاره ميبني جوري كه سرت گيج ميشه و در هر قطعه از فضا اقل كم هر چند دقيقه يه
ماهواره كه خط سير مستقيم داره و بسته به ميزان ارتفاع و زاويش با زمين از چند ثانيه تا دقايقي رو در خط سير
ستقيم خودش طي ميكنه و بعد هم ناپديد ميشه .
شهاب هم زياد ديدم حتي تيكه تيكه شدنشون و رد دودشون
اما اون چيزي كه اون شب ديدم براي اولين بار در عمرم بود
فك نميكنم ديگه هم ببينم چون بي سابقه بود
براي همين اينجا مطرح كردم كه چطور همچين چيزي ممكنه .
Shayan Arya
10-10-2009, 23:59
با سلام.
عکسی از مریخ پیمای فرصت در اینجا قرار میدم.حتما چیز آشنایی در اون خواهید دید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
آدرس اون در سایت ناسا این هست:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدفقط نمی دونم به چه علت تصویرو سیاه و سفید کرده اند؟
با تشکر از آوالن.
درباره این الوار قبلا بحث نشده؟
اونی که دیدی یا
1 - آزمایش یک وسیله پروازی توسط نظامیان کشورمون در شب هست.
2 - یا شاهد یک یوفو بودی.
حالت سومی وجود نداره.
درباره این الوار قبلا بحث نشده؟
نخیر در این تاپیک چنین چیزی گذاشته نشده.
نخیر در این تاپیک چنین چیزی گذاشته نشده.
پس حتما جای دیگه دیده بودم که الان یادم نیست!
به هر حال کلی مطلب در این مورد هست:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پس حتما جای دیگه دیده بودم که الان یادم نیست.
به هر حال کلی مطلب در این مورد هست.علی الظاهر تنه درخت بوده که فسیل شده و تبدیل شده به تخته سنگ.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
capitan black
11-10-2009, 00:59
با سلام خدمت دوستان
عرضم به حضورتون كه بنده شب جمعه قبل 88/7/10 به همراه يكي از دوستان شئ نوراني رو در راه ماهيگيري به طرف سد چاليدره ( مشهد ) حدود ساعت 30 دقيقه بامداد مشاهده كرديم
ماجرا از اينجا شروع شد كه دوستم موقع توقف بين راه ( با موتور ميرفتيم ) روي زمين دراز كشيد و بعدش گفت يك ستاره متحرك ميبينه
بهش گفتم اون حتما ماهواره است اما گفت گاهي واي ميسته
وقتي منم نقطه اي رو كه اون نشون داد ديدم باورم شد چون اون شئ بطرز عجيبي سرعت ميگرفت ، واي ميستاد و از همه جالبتر به سمت چپ و راست هم حركت ميكرد
نكته ديگه اين كه احتمالا اوج و نزول هم داشت ( اين رو از روي زياد شدن نورش ميگم )
خلاصه كلي حسرت خوردم كه چرا دوربين شكاري رو همرام نياورده بودم
حالا ميخوام از دوستان بپرسم كه آيا اصولا ميتونه ماهواره ها همچين حركاتي هم داشته باشند ؟
كسي از دوستان تا حالا موردي مثل اينكه من ديدم رو قبلا ديده بوده؟
سلام..
خدمتتون عرض کنم که بنده هم چند سال پیش شاهد همچین موردی بودم...خصوصیاتشون :
1-سرعت بسیار زیادشون
2-چرخش های عجیب !
3-چند بار به طور عمودی پایین اومدند.
4-توقف ناگهانی با وجود سرعت بسیار زیادشون (اانگار n تا ترمز abs داشتند :31: ! )
البته من دو تا رو با هم دیدم...به طور یقین مطمئنم یوفو بودند ..
موفق باشی.
چه جالب ...
پس قبلا هم ديده شده.
با سلام.
عکسی از مریخ پیمای فرصت در اینجا قرار میدم.حتما چیز آشنایی در اون خواهید دید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آدرس اون در سایت ناسا این هست:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدفقط نمی دونم به چه علت تصویرو سیاه و سفید کرده اند؟
با تشکر از آوالن.
علی الظاهر تنه درخت بوده که فسیل شده و تبدیل شده به تخته سنگ.
این همون قضیه معروف " کُنده چوب در مریخ" هستش که سال پیش همین موقع معروف شد و حل شده است: دانشمندان در مورد این قضیه هم نظر داده اند و گفته اند که چوبی در کار نیست و یه تخته سنگه... قضاوت در مورد میزان اعتبار هر حرفی با شما :
مثلاً پروفسور جیم بل استاد اخترشناسی از دانشگاه کارنل در این مورد میگه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]):
چیزی که دارید می بینید یک قطعه چینه دار از یک صخره سولفوری هستش .. خیلی مرسوم هستش که چنین قطعاتی بر اثر تکان های محیطی (اغلب برخورد سنگ آسمانی) از جای خودشون دربیان... صرفاً زاویه دید (داریم از لبه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، سنگ رو می بینیم) و نور (برخوردش به سطح لایه ای سنگ) باعث میشه که اون توهم به ذهنمون برسه …
و اضافه کرده که :
متاسفانه این چوب (یا هر چیز غیرطبیعی) نیست… به این خاطر میگم متاسفانه چون اگه چوب بود خیلی جالب میشد! …
مشابه گذشته ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تصویر 3 بعدی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) این قضیه می تونه کارگشا باشه و البته اگه عینک سه بعدی ندارید از این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])عکس استفاه کنید: چشماتون رو چپ کنید (جدی میگم! – شاید عجیب باشه اما موثره) ، سه تا تصویر خواهید دید؛ وسطی رو دقت کنید : میشه بالای سنگ رو دید که متصل به چینه بالاسرشه .. عکس از چندتا قطعات رانش یافته مشابه رو در ضمیمه گذاشتم ...
پست مشابه در باب پدیده pareidolia : جنگل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])در مریخ – فونداسیون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])در مریخ – لوله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])در حال فوران در مریخ - ...
در مورد اینکه دوستمون گفتن چرا سیاه و سفید عکس گرفته ؟
اصل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تصویر متعلق به بهار 2004 هستش که opportunity با دوربین navigation اش گرفته (NAVCAM)... کلاً این مریخ نورد دوتا دوربین اصلی داره که navigation سیاه و سفید می گیره و panoramic رنگی .. اما مزیت navigation اینه که زاویه دیدش گسترده تره و واسه همین خیلی وقتها ارجحیت داره و استفاده میشه ...
این جمله زیبا از مقاله خوب سایت معتبر UniverseToday رو بخونیم:
(در مورد تمام این عکسهای "فلان چیز صرفاً شبیه فلان چیزه") توجه به یه نکته ضروریه و اون هم اینکه به همون صورت که ما این عکسها رو می بینم، بزرگترین متخصصین "ژئولوژی سیاره ای" دنیا هم این عکس ها رو می بینند و روش فکر می کنن، و تا حالا پیش نیومده که این برداشت های عجیب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو صورت بدند . بنابراین اگه به نظرتون می رسه که یکسری سایت های اینترنتی دست چندم، درک و شناخت بهتری نسبت به خبره ترین دانشمندان سیاره مون دارند، بهتره دوباره فکر کنیم ...
*PiNk PaNTHeR*
11-10-2009, 20:31
مدرک برای اینکه فضاییها به شبکه ی اینترنتی ما دسترسی دارن :دی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آیا هر وقت با پدیده ای مواجه شدیم و پاسخی براش نداشتیم باید توجیهی زورکی بیاریم براش؟
یعنی گفتن کلمه نمیدونیم تا این حد سخته؟محال امره.
اگر با علم تماس بیشتری به وجود بیاد متوجه میشید که علم پر است از نمیدانم. دقیقا همین نمیدانم باعث بوجود آمدن جادو و خرافه در دوران گذشته و حضور فعال فرزند خلفشون، شبه علم، در دنیای امروزه میشه.
نا توانی علم پزشکی در درمان بیماری هایی همچون جزام و طاعون بود که راه رو برای "درمان گران"، "دعا نویسان" و "جادوگران محترم قبیله" باز کرد تا شغلی مایه دار برای خودشون محیا کنند.
ناتوانی منجمان در تبیین رخداد هایی مثل کسوف و ظهور دنباله دارها بود که پای ستاره بین ها رو به دنیا باز کرد تا با اختر بینی جیب خودشون رو پر کنند.
شبه علم در دوره ما با اقتدار بیشتری حضور خودش رو نشون داده. دلیل هم واضح. هر چه که بیشتر دونستیم سوال های بیشتری مقابلمون قرار گرفت. سوال های بیشتر به معنی نمیدانم های بیشتره؛ و این نمیدانم به مفهوم پولدارتر شدن جادوگر‌ها.
علم از بیان توضیحات و توجیهات زورکی عاجزه. باید راه پر زحمت تحقیق علمی رو پیش رو بگیره تا شاید به نتایجی برسه.
اما شبه علم، اصلا. فقط کافیه بر مبنای یک احساس، یک هوس یا یک دید عقیدتی-شخصی به ارائه نظریه بپردازه. به این ترتیب شما به جمع دانشمندان خودخوانده شبه علم میپیوندید. ( برای آشنایی با این دانشمندان مطالعه کتاب های اریک فن دنیکن رو پیشنهاد میکنم)
با سلام.
عکسی از مریخ پیمای فرصت در اینجا قرار میدم.حتما چیز آشنایی در اون خواهید دید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آدرس اون در سایت ناسا این هست:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدفقط نمی دونم به چه علت تصویرو سیاه و سفید کرده اند؟
با تشکر از آوالن.
منم تشکر میکنم.
یک توضیح عمومی (نه درباره این عکس) درباره عکس های رنگی فضا پیماها:
عموما فضاپیماها یک CCD (تراشه حساس به نور) سیاه و سفیذ دارند. همراه 3 فیلتر رنگی به رنگ های اصلی. از هر سوژه 3 بار و هر بار با یک فیلتر عکاسی میشه. بعد این سه تصویر بطور مجازی به رنگ فیلترشون در میان و بعد با هم ادغام میشن. به این شکل ما یک تصویر رنگی داریم.
با این کار عکس هایی با کیفیت بالاتر به دست میاد. به دلیل زمان بر بودن ویرایش حجم انبوه داده ها در ابتدا عکس ها به شکل اولیه سیاه و سفید منتشر میشن و بعد از مدتی عکس اصلاح شده رنگی منتشر میشه.
در تصویر چیزی بسیار شبیه به چوب دیده میشه. اما شباهت ها رو نباید مدرک قرار داد.
لذت بردم از این متن:
متاسفانه این چوب (یا هر چیز غیرطبیعی) نیست… به این خاطر میگم متاسفانه چون اگه چوب بود خیلی جالب میشد! …
حتی یک باکتری. فقط یک باکتری با منشا غیر زمینی پیدا بشه تا انحصار زمینی حیات پایان پیدا کنه. منتظر اون روزم.
ـــــــــــــــــــــ
(در مورد تمام این عکسهای "فلان چیز صرفاً شبیه فلان چیزه") توجه به یه نکته ضروریه و اون هم اینکه به همون صورت که ما این عکسها رو می بینم، بزرگترین متخصصین "ژئولوژی سیاره ای" دنیا هم این عکس ها رو می بینند و روش فکر می کنن، و تا حالا پیش نیومده که این برداشت های عجیب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو صورت بدند . بنابراین اگه به نظرتون می رسه که یکسری سایت های اینترنتی دست چندم، درک و شناخت بهتری نسبت به خبره ترین دانشمندان سیاره مون دارند، بهتره دوباره فکر کنیم ...
جواب قبل از زحمت دیگر دوستان. دانشمندا دروغ میگن و همه با هم در توطئه جهانی ناسا دست دارن.:31:
اگر با علم تماس بیشتری به وجود بیاد متوجه میشید که علم پر است از نمیدانم.
بنده متاسفانه کمتر کسی رو در هر درجه علمی دیدم که از این کلمه استفاده کنه(شاید من اشتباه میکنم).
کسانی از این رده رو خیلی دیدم که خودشونو به این در و اون در میزنن تا نظری داده باشند.
بالا خره شد علمي يا غير علمي؟ ما رو پيش بيني حساب كنيم يا رو پيش گويي؟
پیشبینی مبنای علمی داره و اساس کار پیش‌بینی‌کننده روشن هست، در حالی که پیشگویی چنین نیست... به هر حال اینکه روی چی و به چه میزان حساب باز کنید بستگی به بینش خودتون داره.
◙
توطئه جهانی ناسا
دقيقا!!..............درستش همينه
قبلا در مورد آزمایش اخیر در ماه (LCROSS) مطلبی توسط دوستان نقل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شده بود که من یادداشت نیمه کاره ای درباره اش داشتم و هیچوقت فرصت نشد کاملش کنم، دوستی در تاپیک دیگه اشاره مجددی به این شایعه "بمباران ماه" داشت که من اون یادداشت رو کامل کردم .. اگه دوست داشتید پست من رو چک کنید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...
بنده متاسفانه کمتر کسی رو در هر درجه علمی دیدم که از این کلمه استفاده کنه(شاید من اشتباه میکنم).
کسانی از این رده رو خیلی دیدم که خودشونو به این در و اون در میزنن تا نظری داده باشند. کاملا درسته. البته من دیدم اما کم. اما اشاره بنده به فرد نبود. در دنیای علم مثل هر جای دیگه تا دلتون بخواد کلاه بردار و متقلب داریم. مثل همینایی که 195 دلار میدن بهترین عنوان های علمی سال رو میگیرن برای خودشون*. نکته اینجاست که ماهیت دانش جدید ، به شدت ماهیت بازسازی و اصلاح داره. بخش بزرگی از سخت گیری های علمی هم از اینجا منشا میگیره.
*
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
داشتم تاپیک رو ورق میزدم که که موجه این پست قدیمی درباره سیاره نیبیرو شدم
... و اما نیبیرو می اید ! ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 686x514.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تصویر بالا نیبیرو در ماه می ۲۰۰۲ . بعد از ۷ ماه در ماه سپتامبر ۲۰۰۲ نزدیکتر و بزرگتر شده است.
و بعد از اینکه تصویر به نظرم آشنا اومد رفتم دنبالش:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ــــــــــــــــ
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این یکی از تصاویر ناسا است که نیبیرو را در میان سیارات و ماههای خودش نشان می دهد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس دوم هر چیزی میتونه باشه. (دوستانی که با تصاویر نجومی آشنان میفهمن چی میگم) منبعی ، بعد و میلی. هیچ.
این یه نمونه از این هر چیزی ها. دایره هم دورش کشیدن. وای وای:31::
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
عکس سوم هم شدیدا برام آشناست . اما به یاد نیاوردم تا اصل عکس رو بزرام . احتمالا یک کوتوله قهوه ای یا نامزد احتمالی یک سیاره فراخورشیدی در کنار ستاره مادر. اگه کسی اصل عکس رو پیدا کرد خوشحال میشم در تاپیک قرار بده
نمونه ها :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اما منبع عکس های این مقاله از اینجا به دست اومده:
طبق گزارشات زیر زمینی, ناسا سالهاست که این ستاره و سیارات اطراف آن را تحت نظر دارد و اخیرا چندین تصویر از ناسا توسط فرد یا افرادی ناشناس به اینترنت فرستاده شده است
بنابراین اگر می پرسید چرا ناسا و سایر سازمانهای به ظاهر علمی و سیاسی در رابطه با همه این موارد دروغ می گویند جواب در همان پاراگراف بالاست!
چند جمله برام جالب بود تو این مفاله . نقل قول میکنم:
برخی عقیده دارند اکوسیستم و طبیعت قادر است تا هر مقدار آلودگی و زباله را دفع و تحمل کند. گازهای گلخانه ای سبب گرم شدن زمین نمی شوند. آب شدن یخهای قطب به دلیل بالا رفتن دمای زمین نیست
با دریافتن این حقیقت که چیزی به نام گاز گلخانه ای وجود ندارد و سبب نابودی زمین نیز نمی شود، یک سوال بزرگ شکل میگیرد و آن این است که چرا یخهای قطب در حال آب شدن هستند ؟ و چرا طوفانهای سهمگین و زلزله های شدید بیش از گذشته رخ می دهند؟ چرا فصلها جا به جا می شوند و چرا در تابستان برف می بارد و در زمستان هوا گرم و بهاری می شود؟
نمیدونم منبع امار بیشتر شدن رخداد زلزله و توفان کجاست.
اما درباره باریدن برف در تابستون یه خاطره دارم. اخبار تلویزیون خودمون ( وسط های تابستون بود ) گفت که بارش برف در استرالیا باعث حیرت دانشمندان شده است. خبرنویس نمیدونسته وقتی اینجا تابستونه تو استرالیا زمستونه ( و باریدن برف تو زمستون عجیب نیست) اشتباهش رو به دانشمند های بیچاره نسبت داد.
بخشی که بنفش کردم تحت تاثیر توهم توطئه خودم بود. انگار صاحب یکی از این کارخونه های زباله تولید کنیِ هوا آلوده کن، پول داده این مطلب رو بنویسن.
پیداش کردم.
عکس سوم سیاره کوتوله اریس و قمرش دیسنومیا ست
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ـــــــــــــ
در پست اطلاعات جنبی پیرامون سیاره نیبیرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])گفته شده که نیبیرو همون اریسه. بخونیم:
این جرم اولین بار در سال 1983 توسط ایراس ( ماهواره ستاره شناسی مادون قرمز) دیده شد. گزارش واشنگتن پست چنین است :
یک جرم آسمانی که احتمالاٌ به بزرگی سیاره مشتری است و احتمالاٌ چنان به زمین نزدیک است که قسمتی از منظومه شمسی خواهد بود که تابحال در سمت صورت فلکی اریون (شکارچی) یافت شده است. این جرم چنان اسرارآمیز است که ستاره شناسان نمی دانند یک سیاره است ، یا یک ستاره دنباله دار غول پیکر ، یا یک شبه ستاره که هرگز آنقدر داغ نبوده که تبدیل به ستاره شود ، یا یک کهکشان دور که بسیار جوان و هنوز در مراحل آغازین شکل دهی اولین ستارگانش است و یا یک کهکشانی که چنان در غبار فرو رفته که هیچ نوری از ستارگان آن هرگز از آن عبور نمی کند.
کسی اینجا در حد زیر صفر هم نجوم بدونه متوجه پرت بودن این مطلب میشه. این جسم ظاهرا همه چیزی میتونه باشه و ستاره شناسا هم نمیتونن فرق کهکشان،ستاره کوتوله و دنباله دار رو بفهمن.
در همان سال اخترشناسی به نام استندیش از اطلاعات ارسالی فضاپیمای کاوشگر وویجر 2 که در سال 1989 پرواز در ارتفاع پایینی بر فراز نپتون داشته است استفاده کرد تا بار دیگر تاثیر جاذبه‌ای اورانوس بر آن را محاسبه کند. زمانی که تراکم این سیاره نیز با استفاده از این داده‌ها و محاسبات دوباره اندازه‌گیری شد، محققان آزمایشگاه پیش رانش جت از برطرف شدن اختلاف محاسبات مربوط به مدار این سیاره خبر دادند تا شاید حداقل بحث بی‌پایه تاثیرگذاری بر مدار نپتون خاتمه یابد البته این فقط پاره ای از جزییات بوده است بسیاری بر این عقیده هستند که ناسا پی به وجود این سیاره برده است و می خواهد با پنهان نگه داشتن ان از وحشت مردم جلوگیری کند هم اکنون پایگاهی در قطب جنوب مشغول برسی سیاره نیبیرو است.
بعد از کشف اورانوس دانشمندان متوجه بی نظمی هایی در مدارش شدن. با محاسبات موفق به کشف سیاره نپتون میشن. با محاسبه جرم و فاصله نپتون و مقایسه با داده های رصدی موجود متوجه میشن که جرم نپتون برای توجیه تمام بی نظمی های اورانوس کافی نیست. پس به جستجوی سیاره ای ورای نپتون میرن . نامش میشه سیاره X . ( درست مثل ماجرای سیاره فرضی ولکان برای توضیح اختلال مدار عطارد که اون اختلال ها هم با ارائه نظریه نسبیت حل شد) در جریان این جستجو سیاره پلوتو کشف میشه . اما جرم و اندازه پلوتو بسیار کمه. از ماه هم کوچکتر. پس جستجو ادامه پیدا میکنه تا میرسیم به ماجرای ویه‌جر در مطلی بالا. بعد از این محاسبه یکبار دیگه تمام داده های رصدی گذشته مجددا مرور شد. با حذف داده های رصدی ضعیف ( داده رصدی ضعیف به معنای آی یه سیاره جدید دیدم نیست، منظور اعلام مکان یا همون بعد و میل سیاره اورانوس و نپتون بوده ) در باقیمونده گزراش های ثبت شده دیگه اثری از اختلال مداری اورانوس باقی نموند.
به این معنی نیست که دیگه امکان وجود سیاره ای ورای مدار نپتون وجود نداره. احتمالش هست اما نه بر مبانی داده های مداری اورانوس.
برای آشنایی بیشتر با اریس: (محتوای پرانتز ها از من)
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دورهٔ گردش اریس به دور خورشید ۵۵۶٫۷ سال است و هم‌اکنون در دورترین نقطه ممکن از خورشید جای گرفته‌است. به جز دنباله‌دارهای بسیار دور، اریس و ماهش دورترین پیکره‌های آسمانی هستند که در سامانه خورشیدی یافت شده‌اند. یشینه فاصلهٔ آن از خورشید تقریباً ۹۷ یگان اخترشناسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) و کمینهٔ فاصله اش از خورشید ۳۸ یگان اخترشناسی است.این نشان میدهد که اریس گاهی نزدیکتر از پلوتون و گاهی دورتر از آن نسبت به زمین است.( همچنان دورتر از نپتون)
قطر اریس ۲۴۰۰ کیلومتر است که از پلوتون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بزرگتر است و جرم آن نیز ۲۷ درصد بیشتر از پلوتون میباشد.(همچنان کوچک تر از ماهِ زمین)
دیسنومیا ماه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) سیاره کوتوله ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%88%D9%84%D9%87) اریس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، ۱۵۰ کیلومتر قطر دارد و فاصلهٔ آن از جرم مادر ۳۷۰۰۰ کیلومتر است . ماه قمری اریس، ۱۶ روز به طول می انجامد.
اریس در منظومه شمسی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این از تکلیف اریس.
متوجه نشدم چرا نیبیریو و اریس یکی فرض شدن. اینو گفتم تا مشکلی برای بحث نیبیریو باقی نمونه.
متوجه نشدم چرا اعلام کشف یک سیاره جدید میتونه مردم رو به وحشت بندازه. جز با تئوری توطئه.
اینم یه مطلب جالب از نیبیریو:
سیاره نیبیرو که محل اقامت آنهاست (جن ها) با چشم ما در هیچ کجای منظومه شمسی دیده نمی شود. به این معنی که این سیاره در بعد دیگری قرار گرفته است.
همچنین لازم به ذکر است که جنیان فقط در زمین سکونت ندارند بلکه در سراسر عالم پراکنده هستند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
الآن رسما منظومه شمسی چند سیاره داره؟
◙
8 تا . پلوتو بعد از کشف چند جرم بزرگ از کمربند کوییپر وارد لیست جدید سیارات کوتوله شد.
این ویدیو مربوط میشه به رزمایش موشکی چند هفته پیش ایران که دیده میشه که ابر کنار موشک به خاطر عبور شیئی نامرئی از وسط نصف میشه بعضی ها گفتن ufo بوده بعضی ها هم میگن از هواپیماهای جاسوسی فوق سری آمریکاست...البته احتمال فوتوشاپ و پریمایر هم وجود داره :31:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این ویدیو مربوط میشه به رزمایش موشکی چند هفته پیش ایران که دیده میشه که ابر کنار موشک به خاطر عبور شیئی نامرئی از وسط نصف میشه بعضی ها گفتن ufo بوده بعضی ها هم میگن از هواپیماهای جاسوسی فوق سری آمریکاست...البته احتمال فوتوشاپ و پریمایر هم وجود داره :31:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینم لینک دانلودش
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
لینک رو الان تصحیح کردم . چرا کسی نمیگه که اشکال داره؟:41:
عکس زیر کلیسای جامع شهر سالامانکا در اسپانیاست.بنای اون مربوط میشه به قرن 12 میلادی.
در یکی از ورودی های اون حجاری جالبی وجود داره.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفته میشه بنا در سال 1992 بازسازی شده و بعضی جا ها اومده حجار بمناسبت ورود آرمسترانگ به این شهر(!؟)این کارو کرده.اما این هم بر سر ربانهاست که در جاهای دیگری در این کلیسا هم مشابه این حجاری بوده که شاید حذف شده.
سوال بنده اینه که گیریم این اثر در بازسازی بنا به اون اضافه شده , چرا تخریبی که روی مجسمه دیده میشه علیرغم گذشت 17 سال(آنهم در اروپای هنر دوست) مرمت نشده؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این پیکره در میریخ داستانش چیه ؟ صورت در ماه رو دیده بودیم پیکره در مریح رو نه ؟
اگر قبلا بحث شده دوستان یه لینکی ازش برا ما هم بزارن .
سبز باشین ...!!!
این ویدیو مربوط میشه به رزمایش موشکی چند هفته پیش ایران که دیده میشه که ابر کنار موشک به خاطر عبور شیئی نامرئی از وسط نصف میشه بعضی ها گفتن ufo بوده بعضی ها هم میگن از هواپیماهای جاسوسی فوق سری آمریکاست...البته احتمال فوتوشاپ و پریمایر هم وجود داره :31:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فکر نکنم فتوشاپ باشه. البته بعضی‌ها گفتن ممکنه سایه‌ی موشک سپاه بوده! جالب بود به هر حال.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
◙
فکر نکنم فتوشاپ باشه. البته بعضی‌ها گفتن ممکنه سایه‌ی موشک سپاه بوده! جالب بود به هر حال.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
◙
دوست عزیز لینکی که گذاشتی ف*یلتر شده !!!
این پیکره در میریخ داستانش چیه ؟ صورت در ماه رو دیده بودیم پیکره در مریح رو نه ؟
اگر قبلا بحث شده دوستان یه لینکی ازش برا ما هم بزارن .
همون صورت در مریخ هست و در این تاپیک بررسی شده. نتیجش هم این بوده که تصاویر باصطلاح دقیقترش هم از سوی ناسا بوده , که در صورت وقوع ماستمالیزاسیون(!) قضیه حل نشده باقی میمونه.
دوست عزیز لینکی که گذاشتی ف*یلتر شده !!!
مگه قراره هر لینکی که می‌ذاریم باز باشه؟ اونم با این وضعی که درست کردن...
◙
Marichka
15-10-2009, 01:41
سلام
این عکسی هست که لینکش برای بعضی دوستان باز نمیشه در مورد نصف شدن ابر یکی از موشکها به وسیله ی یک شی دیگه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
موفق باشید :)
عکس زیر کلیسای جامع شهر سالامانکا در اسپانیاست.بنای اون مربوط میشه به قرن 12 میلادی.
در یکی از ورودی های اون حجاری جالبی وجود داره.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفته میشه بنا در سال 1992 بازسازی شده و بعضی جا ها اومده حجار بمناسبت ورود آرمسترانگ به این شهر(!؟)این کارو کرده.اما این هم بر سر ربانهاست که در جاهای دیگری در این کلیسا هم مشابه این حجاری بوده که شاید حذف شده.
سوال بنده اینه که گیریم این اثر در بازسازی بنا به اون اضافه شده , چرا تخریبی که روی مجسمه دیده میشه علیرغم گذشت 17 سال(آنهم در اروپای هنر دوست) مرمت نشده؟
این Hoax ی بود که بیش از یکسال پیش مطرح شد در مورد اینکه نمایی از یک فضانورد باستانی روی حکاکی های دیواری در کلیسای شهر سالامانکا وجود داره ... این قضیه هم حل شده است:
متاسفانه این مطلب هم تقریبا تمام اطلاعاتی که به ما میده غلطه ... (البته دوستمون نقل قول کرده و خطاب من به ایشون نیست)
+ عکس مذکور مربوط به کلیسای جدید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شهر سالامانکا هستش (Catedral Nueva)، نه کلیسای قدیمی این شهر (که اون متعلق به قرن 12 هست) ؛ این کلیسا بین قرون 16 تا 18 ساخته شده ... بله – شاید فرقی نکنه واسه ما که حالا این مال 800 سال پیشه یا 300 سال پیش ... اما توجه کنیم به عدم تعهد علمی نویسنده های اینطور مطالب که مکرر باهاش روبرو هستیم (نمونه های مشابه : پروژه فیلادلفیا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) – بمباران ماه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) – ویدئوینیبیرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])- ...) ...
+ اینکه گفته شده حجار به مناسبت ورود آرمسترانگ به اون شهر این کار رو کرده هم غلطه ... در واقع این اضافات حین پروژه بازسازی کلیسا در سال 1992 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])صورت گرفته (داشتند کلیسا رو برای چهارمین دوره یک نمایشگاه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])مذهبی آماده می کردند) .. این یه جور امضای هنری حجار مسوول بازسازی این قسمت (آقای میگوئل رومرو) بوده که تصویر یه فضانورد (به تشابه کف کفش هاش با جاپاهای روی ماه دقت کنید- جزئیاتش خیلی جالبه) رو به کارش اضافه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کرده ... افزودن یه عنصر مدرن/معاصر به مرمت و احیای آثار قدیمی ظاهراً یه جور رسم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %2Fcronica.php%3Fid%3D67&hl=en&ie=UTF8&sl=pt&tl=en)هستش .. (بطور مشابه کلیسای یورک/فضانورد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - کلیسای پالنسیا/عکاس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - کلیسای کایاهورا/موبایل! - کلیسای سانتا ماریا ماگیوره/آرم تیم آتلتیکو بیلبائو! - و...) ...
پروفسور میگوئل سوبرینو از دانشکده معماری مادرید درباره همین عکس گفته ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 008080301395811%26dia%3D20080803%26seccion%3Dcultu raysociedad%26seccion2%3Dculturaysociedad%26chnl%3 D40&rurl=translate.google.com&usg=ALkJrhjeW13mU-mfWkF8_dty6CvqDbf4SQ):
این معمولاً افزودن یه شیء کوچک در نمای کار هستش ... یه جور علامت یا امضای فردی که بازسازی رو انجام داده ، پای کار به حساب میاد .. اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 شد که انجام این کار مرسوم شد
+ سوال دوستمون هم که پرسیدن "چرا پس از 17 سال مرمت نشده؟" ایراد داره... این مجسمه وقتی در بازسازی 1992 افزوده شده سالم بوده طبیعتاً، عکسهای متعددی هم از نسخه سالمش موجوده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).. این عکسهایی که از نسخه آسیب دیده همراه با Hoax مطرح شده همگی مربوط به سالهای اخیر هستند ... نه مثلا 17 سال پیش!
مقاله ای از مجله معتبر Discover ابتدای امسال به این موضوع پرداخته ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])بود.. این چند جمله آخرش قشنگه ؛ بخونیم:
مساله اینه که در مواجهه با اینطور سوالات شبه علم، معمولاً جواب رو میشه با سهولت و سرعت در (اشکالات) خود سوال پیدا کرد و نه در ابهامی که مطرح میشه ...
این پیکره در میریخ داستانش چیه ؟ صورت در ماه رو دیده بودیم پیکره در مریح رو نه ؟
اگر قبلا بحث شده دوستان یه لینکی ازش برا ما هم بزارن .
سبز باشین ...!!!
بله – قبلا در مورد این قضیه پیکره در مریخ هم مثل صورت در مریخ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ()، بحث های خوب و روشنگری داشته ایم ... این دو پست (1 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])- 2 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) رو میتونی چک کنی ..
اگر ما اینو میدیدیم چه برداشتی میکردیم؟ (در این راستا که هر وقت چیزی دیدیم و نفهمیدیم چیه بگیم فضایی ها رو دیدیم)
:
خانواده ای از کلورادو یک بالن هواشناسی میسازد که با آن چند تست انجام دهد. بالن با هلیم پر میشود و بدونه کنترل از گاراژ خانه خارج میشود. برادر بزرگتر به پدرش و پلیس میگوید که برادر ٦ ساله کوچکترش در بالن بوده است. بخاطر این خبر هلیکوپتر خبرنگاران و پلیس بدنبال بالن میروند و قضیه بطور مستقیم از تلویزیون پخش میشد. بالاخره بعد از دو ساعت و طی مسافت ٨٠ کیلومتر ، بالن بروی زمین مینشیند ولی از پسر ٦ ساله در آن خبری نبود. بالاخره پسر ٦ ساله پیدا میشود. او از ترس دعوای پدرش بخاطر بازی با بالن خود را در گاراژ خانه مخفی کرده بوده است. خلاصه امروز همه سره کار گذاشته شده بودند. اینجا در یک ویدیو پرواز و نشست این بالن را میبینید. (ترجمه از بالاترین)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فیلم ماجرا:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمتن خبر
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
taghi_ramzi
16-10-2009, 21:29
سلام
من یه ده سالی هست که خیلی تو حوزه نجوم مطالعه ندارم ،ولی قبل اون یه مقداری داشتم
در مورد این پست دو تا سوال به ذهنم می رسه :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تا جایی که من یادم میاد زمانی که اورانوس توسط ویلیام هرشل کشف شد، اولین سیاره ای بود که با چشم غیر مسلح دیده نمیشد و توی متون قدیم هم ازش یادی نشده بود و اسم اورانوس هم از روی الگوی اسم گذاری سیاره های قبلی انتخاب شد.
ولی اینجا نوشته شده که اون سیاره ی جدیده اسم باستانی هم داشته.
دوم اینه که عبور یه سیاره از کنار یه سیاره دیگه چطور می تونه گرمش کنه ؟
(اینا خدای نکرده جسارت و زیر سوال بردن متن نیست ، چون من اصلا در اون حد نیستم)
قسمت 2:
اگر ما اینو میدیدیم چه برداشتی میکردیم؟ (در این راستا که هر وقت چیزی دیدیم و نفهمیدیم چیه بگیم فضایی ها رو دیدیم)[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر شما این چنین چیزی را بالا سرتان می دیدید چه فکری می کردید؟ فضایی ها آمده اند تا نابودمان کنند، یا عذاب الهی نازل شده؟ اما ظاهرا این ابر های عجیب که اخیرا در مسکو دیده شده اند فقط یک پدیده طبیعی هستند و به گفته یک کارشناس هواشناسی شهر مسکو در اثر برخورد توده های هوا ایجاد شده اند.
جریان دقیق از این قرار است که چند جبهه هوا با خیال راحت در حال عبور از آسمان مسکو بوده اند که یک جبهه هوای مربوط به قطب شمال بهشان حمله می کند پس از مدتی خورشید نیز وارد عمل می شود و میدان نبرد را گرم تر می کند، تمام این عوامل دست به دست هم می دهند و باعث ایجاد این پدیده طبیعی می شوند.
کارشناس هواشناسی تصریح کرد: "این یک پدیده کاملا بصری و در عین حال تاثیر برانگیز است."
پس بنابراین در دنیای واقعی این ها فقط ابر هستند، اما اگر در یک فیلم این ها را دیدید شک نکنید که این ابر یک کشتی فضایی است و از حفره وسط آن اشعه لیزر بیرون می آید.
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فیلم این ماجرا برای دانلود :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سلام
تا جایی که من یادم میاد زمانی که اورانوس توسط ویلیام هرشل کشف شد، اولین سیاره ای بود که با چشم غیر مسلح دیده نمیشد و توی متون قدیم هم ازش یادی نشده بود و اسم اورانوس هم از روی الگوی اسم گذاری سیاره های قبلی انتخاب شد.
ولی اینجا نوشته شده که اون سیاره ی جدیده اسم باستانی هم داشته.
محض زنگ تفریح
زمانی که میرزا عبد الغفار نجم الدوله ( مبدع تقویم امروزیمون، هجری شمسی - تهیه کننده اولین نقشه شهر تهران - مدیر اولین آمار گیری نفوس تهران) مدرس دار‌الفنون در ترجمه کتب جدبد نجومب برای اولین بار از سیارات جدیدِ اورانوس و نبطون اسم میبره طالع‌بین های همدوره اش نقدش میکنن که اگر واقعا چنین سیاره ای هایی هستن پس کجاست احکام سعد و نحسشون. و با این استدلال وجود سیارات جدید رو انکار میکنن.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع : مجله نجوم
زمانی که اورانوس توسط ویلیام هرشل کشف شد، اولین سیاره ای بود که با چشم غیر مسلح دیده نمیشد و توی متون قدیم هم ازش یادی نشده بود و اسم اورانوس هم از روی الگوی اسم گذاری سیاره های قبلی انتخاب شد.
ولی اینجا نوشته شده که اون سیاره ی جدیده اسم باستانی هم داشته.اسم باستانی مندرج در الواح گلین مکشوفه منظور نظر نویسنده می باشد.
عبور یه سیاره از کنار یه سیاره دیگه چطور می تونه گرمش کنه ؟تاثیر گرانش جرم عظیم یا نزدیک(یا هر دو) و در حال حرکت عموما بر هسته مذاب(هسته بیرونی)سیاره مورد نظر بوده و بصورت اخلال در چرخش و توزیع سیالات درون زمینی(ماگما , آب , سولفور و...) نمایان می شود و در مراحل بعدی افزایش زمین لرزه و آتشفشان و به تبع آن سونامی و توفان رو شاهد خواهیم بود.
این تاثیر بر روی ستاره های نظیر خورشید بصورت افزایش تعداد و اندازه کورونا و در قدم بعدی گرمتر شدن(نسبی)سیارات دور ستاره مذکور هست.
محض زنگ تفریح
زمانی که میرزا عبد الغفار نجم الدوله ( مبدع تقویم امروزیمون، هجری شمسی - تهیه کننده اولین نقشه شهر تهران - مدیر اولین آمار گیری نفوس تهران) مدرس دار‌الفنون در ترجمه کتب جدبد نجومب برای اولین بار از سیارات جدیدِ اورانوس و نبطون اسم میبره طالع‌بین های همدوره اش نقدش میکنن که اگر واقعا چنین سیاره ای هایی هستن پس کجاست احکام سعد و نحسشون. و با این استدلال وجود سیارات جدید رو انکار میکنن.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منبع : مجله نجوم
احکام سعد و نحس کواکب جدید جدای از کواکب قدیمی و بصورت کامل تعریف شده و در همه جای دنیا به طرز واحد شناخته شده.
سلام.
این تصاویر مربوط میشن به موزه ملی کیوتو در ژاپن.قدمت مجسمه ها 5000 قبل از میلاد هست.
به وسیله عینک مانند , لباس ناممکن در اون زمان و نیز 4 انگشتی بودنشان(همانند واقعه رازول) دقت کنید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام.
این تصاویر مربوط میشن به موزه ملی کیوتو در ژاپن.قدمت مجسمه ها 5000 قبل از میلاد هست.
به وسیله عینک مانند , لباس ناممکن در اون زمان و نیز 4 انگشتی بودنشان(همانند واقعه رازول) دقت کنید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این یک فرم هنری بسیار مرسوم برای چند هزار سال (دوره Jomon) در ژاپن بوده، و تا حالا هزاران هزار نمونه (عددی که ذکر شده : 18000 عدد!) از اونها در ژاپن کشف شده ... اصطلاحا به اینا میگن Dogu ... اینا قرار بوده نماد بخت و اقبال (در زمینه های مختلف بخصوص سلامتی و تولد) باشن .. و وقتی که آرزویی برآورده میشده ، اینا رو می شکوندن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و مینداختن دور... واسه همین بوده که بسیاری از اینا رو در مکانهایی که خاکروبه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])باستانی بودند پیدا کردند و اغلب هم با یک یا چند اندام قطع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شده: چون در مراسم مذهبی یکی یک اندام رو جدا می کردند...
اعتقادی که در ورای ساخت این مجسمه ها بوده ، همون چیزیه که در فرهنگ های دیگه هم هست: مجسمه قرار نماینده فرد یا یکی از جنبه های معنوی اون باشه ... dogu هایی گزارش شده که همراه مرده ها دفن شده اند (تا اونها رو به سلامت به دنیای دیگه رهنمون بشن) ، یا برای موفقیت در شکار بوده اند، و بخصوص برای تولد نوزاد ..
فرهنگ سفال در اون دوران ژاپن، قدیمی ترین از این نوع در دنیاست .. و اونچه که بصورت یکسری نقاشی و خطوط روی مجسمه ها دیده میشه (و دوستمون "لباس ناممکن" نامیده) در آثار این دوره مکرر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])دیده میشه ... اصلاً نام این دوره (jomon) هم به همین معنیه : نشانه های پیچ و تاب دار (cords) – یعنی انقدر مرسوم بوده که نام اون دوره از روش انتخاب شده!
Dogu ها انواع مختلفی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])داشتند که البته تقریبا در همگی این طرز نمایش چشم ها و علائم و نقاشی روی مجسمه حفظ شده (لینک رو چک کنید - و عکس ضمیمه) ... این فرم کاملش رو منتسب می کنند به یک الهه زن (سینه، کمر باریک، لگن عریض) که همونطور که گفته شد یار و یاور در سلامتی و باروری بوده ...
نهایتاً اینکه طبیعیه اگه واسه ما در قرن 21 این چیزها عجیب باشه، و تخیل به خرج بدیم و وصلشون کنیم به بیگانه ها و توجیه های غریب ... وظیفه علم همینه که جلوی این بدفهمی ها رو بگیره ... جوزف کمپل (که در زمینه اسطوره شناسی تطبیقی و مذاهب کهن متخصص معروفیه) خیلی قشنگ گفته که:
" آدم هر وقت در مورد چیزی اطلاع کافی نداشته باشه، کاربردش رو ندونه ، و صرفاً نگاهش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کنه و بره تو بحرش، تخیلش فعال میشه ، (فکر می کنه که) انگار که رمز و رموزی در اون شیء هست که مستقیماً وصله به رموز جهان! ... فرقی نمی کنه که این چیز یه مداد باشه ، یه زیرسیگاری ، یا هر چیز دیگه ... "
---------------------------
پست با مضمون مشابه : بیگانه در مجسمه سومری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) – فضانورد در کلیسا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) – یوفو در نقاشی های کهن (1 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])و 2 ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) – بیگانه در هیروگلیف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) – یوفو در هیروگلیف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) - ..
این یک فرم هنری بسیار مرسوم... بوده...هنر به این صورتی که ما الان در این زمان اون رو تعریف میکنیم اون موقع اصلا وجود نداشته.
تا حالا هزاران هزار نمونه از اونها در ژاپن کشف شده...کم بودن یا زیاد بودن مدرک به هیچ وجه دلیل بر پیش پا افتاده بودن و یا کم اهمیت بودن اون نیست.
بصورت یکسری نقاشی و خطوط روی مجسمه ها دیده میشه...خط و نقاشی , برجسته نمیشه.
کاملا پیداست که برجستگی های مذبور حاشیه لباس هست.
اصلاً نام این دوره (jomon) هم به همین معنیه : نشانه های پیچ و تاب دار... نام اون دوره از روش انتخاب شده...نام مذکور در این زمان خودمون داده شده(درستش اینه که وصله داده اند) , نه اینکه در زمان ساخت به این اسم خونده بشه.
منتسب می کنند به یک الهه زن...اصل موضوع ما هم همین الهه ها هستند....
همینه که جلوی این بدفهمی ها رو بگیره ...اصل بد فهمی از سوی کسانی که پرچم علم رو بر سرنیزه میزنند (شما رو نمیگم) این هست:
جوزف کمپل (که در زمینه اسطوره شناسی تطبیقی و مذاهب کهن متخصص معروفیه) ...توجیه زورکی باستان شناسان روی مطلبی که ازش سردر نیاوردند. پست شماره 1184 همین تاپیک رو باز هم بخونید.
جوزف کمپل:
" آدم هر وقت در مورد چیزی اطلاع کافینداشته باشه، کاربردش رو ندونه ، و صرفاً نگاهش کنه و بره تو بحرش، تخیلش فعال میشه ، (فکر می کنه که) انگار که رمز و رموزی در اون شیء هست که مستقیماً وصله به رموز جهان! ... فرقی نمی کنه که این چیز یه مداد باشه ، یه زیرسیگاری ، یا هر چیز دیگه ... "
این آقا واقعا در مورد خودش درست گفته.
بنابراین شما نظر صاحب نظران و متخصصین باستان شناسی رو قبول ندارید و اون رو توجیه زورکی می دونید و میگید اونا از مطلب سر در نیاوردند؛ و معتقدید نظر شما که مرتبط با بیگانه هاست، معقول تر هستش ... ممنون ...
واضحه که اگه ارتباط اینا به بیگانه ها نظر شخصی شما نیست و/یا منبعی در این زمینه دارید که ارائه کنید ، خیلی خوشحال میشیم و استفاده خواهیم کرد ...
//
کاملا پیداست که برجستگی های مذبور حاشیه لباس هست
شما صرفاً "شباهت ظاهری" رو مدنظر قرار می دید ... قضاوت با دوستان که آیا این یه معیار کافی و مناسبه یا نه و میزان اعتبار هر حرفی چقدره... از جون تاکایاما استاد دانشگاه و متخصص باستان شناسی ژاپنی می تونم نقل کنم که در تحقیقاتش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(1969) گفته که لباسی در کار نیست و این نقاشی ها نماینده خالکوبی روی بدن هستند ... وی روی قدیمی ترین تاریخ نگاری در زمینه تاریخ ژاپن، که یک کتاب خطی متعلق به قرن سوم به نام Gishiwajinden هستش کار کرده که این مطلب رو مجددا تایید کرده ...
Marichka
22-10-2009, 22:20
سلام
دوستان ظاهرا دوباره نیاز هست چند تا نکته رو یادآور بشم؛
بحث علمی یعنی قضاوت در مورد درستی یا نادرستی داده های موجود، ولی این که طرز فکر فردی نسبت به دسته ای از داده ها چگونه هست و چه برداشتی نسبت به اونها داره، خارج از حیطه ی بحث علمی هست.
اگر در هر زمینه مدرکی قرار میدید منبع رو لطفا ذکر بفرمایید وگرنه قید کنید که "به نظر من ..." این مساله به این صورت هست و در ادامه دلایلی که باعث شده چنین برداشتی رو داشته باشید بیارین تا دیگران متوجه بشن بر چه اساس و پیشینه ی ذهنی این اظهار نظرتون رو قرار میدید.
و در ضمن لطفا از متهم کردن هم برای داشتن طرز فکری خاص نسبت به موضوعی خاص خودداری بفرمایید! اگر فکر می کنید طرز فکری منجر به رسیدن به نتیجه ی اشتباهی میشه بازم هم فقط به ذکر دلایل و نظرتون بپردازید بدون حمله و نشونه رفتن انگشت اتهام به سمت دیگران!
ممنونم
قید کنید که "به نظر من ..."
هیچ موردی نداره.خیلی هم خوب و درسته.
معتقدید نظر شما که مرتبط با بیگانه هاست، معقول تر هستش ... ممنون ... اگر قسمت پر لیوان رو هم (بخواهید که) ببینید در می یابید که تنها بنده نیستم که این حرف رو می زنه.
واضحه که اگه ارتباط اینا به بیگانه ها نظر شخصی شما نیست دقیقا تک تک موارد گفته شده در پست قبلی بنده اشکالاتی هست که شخصا وارد کردم و در هیچ کجا اون ها رو نمی بینید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جون تاکایاما استاد دانشگاه و... گفته که لباسی در کار نیست و این نقاشی ها نماینده خالکوبی روی بدن هستند ... در صورت خالکوبی بودن و بی لباس بودن اون ها , قسمت پائین تنه عکس پایین رو چطور میشه توجیه کرد؟ پائین تنه یک فرد بی لباس اینطوری میشه؟
Shayan Arya
22-10-2009, 23:35
به نظر من بحث علمی بعضی وقت ها فایده نداره :41:
چون وقتی طرف مقابل با بدبینی به شما و حرفهاتون نگاه میکنه اول باید این مشکل رو حل کنیم بعد به بررسی دلایل و مدارک بپردازیم :10:
ولی اگر هدف گیر دادن به شواهد ظاهری و بحث شبه علمی باشه من هم یک معما طرح میکنم :27:
در نقاشی های لینک زیر دوستان نظرشون این بود که شی مورد نظر یک سفینه و فرد داخل شی یک بیگانه در حال فرار است:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
با این حال در این نقاشی وسلیه خاصی روی چشم بیگانه در حال فرار دیده نمیشه (البته اگر کیفیت عکس بهتر بود شاید تعداد انگشتان دست رو هم میشد فهمید)
اما در اینجا همه مجسمه ها عینک دارند:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
لطفا در این مورد توضیح بدید :46:
دلیل ارتباط دادن نقاشی های قبلی به مجسمه های فوق رو بنده متوجه نشدم.
Shayan Arya
22-10-2009, 23:49
دلیل ارتباط دادن نقاشی های قبلی به مجسمه های فوق رو بنده متوجه نشدم.
مگه به نظر شما هر دو مورد بیگانه ها نیستند؟
ویرایش:
پست بعدی من در جواب به جناب seamack به دلیل خارج از حیطه! حذف شد :41:
ولی به نظرم میشد حداقل بخشی از سوال رو باقی گذاشت تا بحث ادامه پیدا کنه :46:
اگر در این مورد ادامه نمیدم به همین دلیل هست وگرنه کلی سوال و معما داشتم که تازه شروع شده بود :31:
پایان ویرایش
مگه به نظر شما هر دو مورد بیگانه ها نیستند؟همانطور که شکل گلها و گیاهان با همدیگه متفاوته ; همه بیگانه ها هم یک جور نیستند.
در صورت خالکوبی بودن و بی لباس بودن اون ها , قسمت پائین تنه عکس بالا رو چطور میشه توجیه کرد؟ پائین تنه یک فرد بی لباس اینطوری میشه؟
قبلا ذکر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شد که اندام (دو دست و دو پا) را به ازای برآورده شدن آرزوهای خود قطع می کردند/ می شکوندن (مثل بلیط که ته اش رو می کنن!) ... در نتیجه، این بخش های "موقتی" انگار که جزو اصلی مجسمه نباشه، تزئین نمی شدند..
این با مطالعات دیگر من هم جور در میاد و همخوانی داره: در منابع صرفاً خالکوبی شانه و torso ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])(=نیمه بالا بدن، بجز دستها و سر) رو دیدم (و حتی صورت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])).. اما هیچوقت خالکوبی دست یا پای این مجسمه ها ذکر نشده...
حتی طریقه این خالکوبی ها و ترسیم ها هم ذکر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])شده : (اینجا هم دست و پا رو مطرح نکرده)
سینه ، ناحیه پشت و شانه و لگن را با استفاده از تیغه هایی که از جنس بامبو بودند، شیار می دادند ... قدیمی ترین نشانه های خالکوبی (از این نوع)، در ژاپن مربوط به مجسمه های Dogu می شود...
*Necromancer
23-10-2009, 13:12
من این تاپیکو دنبال نمی کنم!
پست اولو خوندم تو تاپیک هم جستجو کردم اما ندیدم کسی در مورد قضیه اون کلیپ بشقاب پرنده ها در اهواز توضیحی چیزی بده
حتما همه اون ویدئو رو دیدین
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اهواز کجا بوده، اینو اول بار که تو نت پخش کردن گفتن مال هاوایی هست که البته زود Fake بودنش معلوم شد. به موبایل ایرانی‌ها که راه پیدا کرد شد «یوفو در اهواز»!
◙
vBulletin , Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.