Asalbanoo
13-04-2007, 09:49
لوریس چکناوریان در سال ۱۳۱۶ در بروجرد متولد شده، پدر و مادر او ارمنی بوده و به ایران پناهنده شده بودند. چکناوریان موسیقی را در هنرستان عالی موسیقی آغاز میکند و وقتی نزدیک به ۱۶ سال داشته اولین قطعه خود را که کنسرتویی برای ویولون و ارکستر زهی بوده تصنیف میکند. چکناوریان در آن زمان هنوز ویولون می نواخته است.
هرچند این کنسرتو نه چندان پچیده و نه چندان مشکل است ولی با شنیدن این قطعه کمتر کسی باور میکند که نویسنده آن هنوز نوجوان است! کنسرتو ویولون چکناوریان، کنسرتویی است مملو از گامهای ارمنی و تشابهات زیادی به آثار خاچاطوریان آهنگساز نامدار ارمنستان دارد.
مدتی بعد چکناوریان باله فانتاستیک را خلق میکند که استعداد عجیب خود را بار دیگر به نمایش میگذارد؛ چکناوریان مدتی بعد از آن کنسرتو پیانوی خود را تصنیف کرد (که خود از این کنسرتو به عنوان چهارمین اثرش نام می برد) که باز توانایی های خود را به عنوان یک آهنگساز ماهر نشان میدهد
او در این سالها در آکادمی موسیقی شهر وین و در موتسارتیوم شهر سالزبورگ به تحصیل موسیقی می پرداخته، وی در سال ۱۹۶۱ با رتبه اول از آکادمی موسیقی وین در رشته آهنگسازی فارغ التحصیل میشود. در سالهای تحصیلش در اتریش غیر دو کنسرتوی نام برده باله فانتاستیک برای سه پیانو و سازهای ضربی و آثاری را برای پیانو خلق میکند و در همان سال به ایران می آید و در هنرستان عالی به تدریس می پردازد.
او مدتی بعد به ریاست صداخانه ملی وزارت فرهنگ و هنر برگزیده میشود و همان سال کنسرتو پیانوی او به رهبری حشمت سنجری با تکنوازی وینفرید وان در هوفن به اجرا در می آید. همچنین باله فانتاستیک او برای پیانو به همراه دیگر آثار پیانویی او با انتشارات دوبلینگر اتریش به چاپ میرسد.
او در همین سالها به فکر خلق اپرایی بر روی اشعار شاهنامه با نام «رستم و سهراب» می افتد که او را به تحقیق روی موسیقی ایرانی و مخصوصا دستگاه چهارگاه وا می دارد؛ او در این مدت فرصت را غنیمت شمرده و از نظرات حسین تهرانی هم در مورد این موسیقی و ریتم های آن بهره مند میشد (هر چند، مثل اینکه این نظرات چندان در خلق اثر به کار نمی آید!)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لوریس چکنواریان در حال رهبری
ارکستر فیلارمونیک ارمنستان
چکناوریان در سال ۱۹۶۳ به اتریش باز میگردد و با همکاری کارل ارف مشغول نوشتن متدی برای موسیقی کودکان میشود و به گفته خودش قرار است در فرهنگستانی که به نام خودش تاسیس کرده، این متد به کار آید. او طی ۲ سال ۱۵۰ قطعه برای پیانو از مبتدی تا عالی با روش کال ارف تصنیف میکند که قسمتی از آن به انتشار هم رسیده است. ارف او را تشویق به ادامه تصنیف «رستم و سهراب» میکند ولی سالها بعد این اپرا به پایان میرسد.
از سال 1970تا 1966 چکناوریان استاد کالج کنکوردیا، استاد و رئیس گروه اپرا و سازهای ارکستری دانشگاه مینه سوتا بوده است. او در دانشگاه موسیقی میشیگان به تحصیل رهبری ارکستر هم میپردازد و در این رشته فارغ التحصیل میشود که در آینده قسمت اصلی فعالیت های او را این رشته در بر میگرد.
لوریس چکناوریان به عنوان یکی از چهره های با استعداد موسیقی کلاسیک هم مورد توجه و حمایت دولت ایران و هم ارمنستان بود. حمایت هایی که باعث شد او با رهبری اش را با همکاری با بهترین ارکسترهای جهان تقویت کند.
سال ۱۹۷۰ وقتی چکناوریان به ایران می آید دیگر او یک موسیقیدان کار کشته و ماهر بین المللی است. طی ۱۵ سال فعالیت در ایران و جهان از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ او به رهبری ارکستر اپرای تهران می پردازد که اپرای «پردیس و پریسا» برای کودکان هم در همین دوره تصنیف و اجرا میشود. همزمان با این اپرا آهنگسازان دیگری هم به تصنیف اپرا می پردازند که اپرای «خسرو و شیرین» اثر حسین دهلوی یکی از همین آثار بوده که مورد توجه اهل موسیقی قرار میگیرد
یکی از بزرگترین افتخارات چکناوریان در این سالها، انتخاب او به عنوان رهبر ویژه کمپانی RCA در انگلستان است (رهبری این ارکستر را بزرگانی مثل توسکانینی و برنشتاین به عهده داشته اند) که باعث ضبط آثار زیادی توسط او میشود که بعضی روی صفحه گرامافون به انتشار میرسد و در سالهای اخیر هم چند اثر آن بصورت CD به انتشار رسیده که تنها آثاری است از کمپانی معظم RCA که نام یک ایرانی بر روی آن حک شده است. در میان این آثار RCA چکنواریان، بعضی از دید منتقدان به عنوان آثار تاریخی(historic) یاد شده است
هرچند این کنسرتو نه چندان پچیده و نه چندان مشکل است ولی با شنیدن این قطعه کمتر کسی باور میکند که نویسنده آن هنوز نوجوان است! کنسرتو ویولون چکناوریان، کنسرتویی است مملو از گامهای ارمنی و تشابهات زیادی به آثار خاچاطوریان آهنگساز نامدار ارمنستان دارد.
مدتی بعد چکناوریان باله فانتاستیک را خلق میکند که استعداد عجیب خود را بار دیگر به نمایش میگذارد؛ چکناوریان مدتی بعد از آن کنسرتو پیانوی خود را تصنیف کرد (که خود از این کنسرتو به عنوان چهارمین اثرش نام می برد) که باز توانایی های خود را به عنوان یک آهنگساز ماهر نشان میدهد
او در این سالها در آکادمی موسیقی شهر وین و در موتسارتیوم شهر سالزبورگ به تحصیل موسیقی می پرداخته، وی در سال ۱۹۶۱ با رتبه اول از آکادمی موسیقی وین در رشته آهنگسازی فارغ التحصیل میشود. در سالهای تحصیلش در اتریش غیر دو کنسرتوی نام برده باله فانتاستیک برای سه پیانو و سازهای ضربی و آثاری را برای پیانو خلق میکند و در همان سال به ایران می آید و در هنرستان عالی به تدریس می پردازد.
او مدتی بعد به ریاست صداخانه ملی وزارت فرهنگ و هنر برگزیده میشود و همان سال کنسرتو پیانوی او به رهبری حشمت سنجری با تکنوازی وینفرید وان در هوفن به اجرا در می آید. همچنین باله فانتاستیک او برای پیانو به همراه دیگر آثار پیانویی او با انتشارات دوبلینگر اتریش به چاپ میرسد.
او در همین سالها به فکر خلق اپرایی بر روی اشعار شاهنامه با نام «رستم و سهراب» می افتد که او را به تحقیق روی موسیقی ایرانی و مخصوصا دستگاه چهارگاه وا می دارد؛ او در این مدت فرصت را غنیمت شمرده و از نظرات حسین تهرانی هم در مورد این موسیقی و ریتم های آن بهره مند میشد (هر چند، مثل اینکه این نظرات چندان در خلق اثر به کار نمی آید!)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لوریس چکنواریان در حال رهبری
ارکستر فیلارمونیک ارمنستان
چکناوریان در سال ۱۹۶۳ به اتریش باز میگردد و با همکاری کارل ارف مشغول نوشتن متدی برای موسیقی کودکان میشود و به گفته خودش قرار است در فرهنگستانی که به نام خودش تاسیس کرده، این متد به کار آید. او طی ۲ سال ۱۵۰ قطعه برای پیانو از مبتدی تا عالی با روش کال ارف تصنیف میکند که قسمتی از آن به انتشار هم رسیده است. ارف او را تشویق به ادامه تصنیف «رستم و سهراب» میکند ولی سالها بعد این اپرا به پایان میرسد.
از سال 1970تا 1966 چکناوریان استاد کالج کنکوردیا، استاد و رئیس گروه اپرا و سازهای ارکستری دانشگاه مینه سوتا بوده است. او در دانشگاه موسیقی میشیگان به تحصیل رهبری ارکستر هم میپردازد و در این رشته فارغ التحصیل میشود که در آینده قسمت اصلی فعالیت های او را این رشته در بر میگرد.
لوریس چکناوریان به عنوان یکی از چهره های با استعداد موسیقی کلاسیک هم مورد توجه و حمایت دولت ایران و هم ارمنستان بود. حمایت هایی که باعث شد او با رهبری اش را با همکاری با بهترین ارکسترهای جهان تقویت کند.
سال ۱۹۷۰ وقتی چکناوریان به ایران می آید دیگر او یک موسیقیدان کار کشته و ماهر بین المللی است. طی ۱۵ سال فعالیت در ایران و جهان از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ او به رهبری ارکستر اپرای تهران می پردازد که اپرای «پردیس و پریسا» برای کودکان هم در همین دوره تصنیف و اجرا میشود. همزمان با این اپرا آهنگسازان دیگری هم به تصنیف اپرا می پردازند که اپرای «خسرو و شیرین» اثر حسین دهلوی یکی از همین آثار بوده که مورد توجه اهل موسیقی قرار میگیرد
یکی از بزرگترین افتخارات چکناوریان در این سالها، انتخاب او به عنوان رهبر ویژه کمپانی RCA در انگلستان است (رهبری این ارکستر را بزرگانی مثل توسکانینی و برنشتاین به عهده داشته اند) که باعث ضبط آثار زیادی توسط او میشود که بعضی روی صفحه گرامافون به انتشار میرسد و در سالهای اخیر هم چند اثر آن بصورت CD به انتشار رسیده که تنها آثاری است از کمپانی معظم RCA که نام یک ایرانی بر روی آن حک شده است. در میان این آثار RCA چکنواریان، بعضی از دید منتقدان به عنوان آثار تاریخی(historic) یاد شده است