Asalbanoo
28-03-2007, 00:28
رتباط بین رنگ وموسیقی:هنگامی كه هنوز فرهنگ بشری مكتوب نبود و در دورانی كه هیچ یك از آثار موسیقی، ثبت نمیشدند، مؤثرترین راه برای دستیابی به فرهنگ موسیقایی، مراجعه به تصاویری است كه از سازها و نوازندگان در نقاشیهای دیوارههای غارها بر جا ماندهاند.
اینگونه بررسیها، در رشتهای به نام «ای كونوگرافی»۱ انجام میشوند. با بررسی تصویر موسیقیدان یونانی روی یك كوزه، فرشتگان آوازهخوان در نقاشی دیواری یك كلیسا و بسیاری از آثار هنری دیگر، میتوان به موسیقی دورانهای مختلف پی برد. مخصوصا ًبرای كسانی كه درباره موسیقی باستانی تحقیق میكنند، تصاویر و مجسمهها، مدارك با ارزشی هستند.
ورنون۲ معتقد بود كه از موسیقی واگنر۳ رنگهای زرد و سبز و از موسیقی شوپن۴ رنگ سفید را احساس میكند. از این جالبتر آنكه بسیاری از شنوندگان سی ـ ماژوررا سفید و دی ـ ماژور را زرد رنگ میدانند.
در اواخر قرن نوزدهم، كاستل۵ یهودی، ارگی را بازسازی كرد و روی هر كلید آن، كارتی رنگی را قرارداد و كلیدها را بهصورت شفاف درآورد. او نام این ساز را «ارگ رنگی» گذاشت. در سال ۱۹۲۲، یك خواننده آلمانی الاصل، نوعی ارگ رنگی را در نیویورك درست كرد و نام آن را كلاوی لوكس۶ گذاشت.
در سال ۱۹۲۶، از این ساز در اركستر فیلادلفیا برای نواختن قطعه شهرزاد ریمسكی كرساكف۷ استفاده شد. این ساز، اكنون در موزه هنرهای معاصر نیویورك قرار دارد. همچنین آهنگسازی انگلیسی به نام ورازیر۸ اثری به نام سمفونی رنگ را ساخت كه در آن رنگهای مختلف در هر موومان سمفونی بهعنوان تمهای فرعی به كار رفتهاند.
موسیقی در عین حال كه مثل نقاشی است، این تفاوت اساسی را با آن دارد كه اگر در نقاشی مثلاً رنگ آبی و زرد را با هم مخلوط كنیم، رنگ جدیدی بهدست میآید و رنگهای قبلی، هویت فردی خود را از دست میدهند، در حالیكه در موسیقی، نتها هنگامی كه در كنار هم قرار میگیرند، باز هم دارای هویت فردی هستند و صدای مشخص خودشان را دارند.
ویكتور زوكركاندل۹ استاد فلسفه موسیقی میگوید:
«رنگها برای اینكه استقلال خود را حفظ كنند باید از نزدیك شدن به یكدیگر اجتناب كنند و فاصله مطمئنی را بین خود رعایت نمایند. آنها نمیتوانند در یك فضای بسیار محدود در كنار هم قرار بگیرند و در هم نیامیزند، ولی نتها میتوانند، یكجا باشند و جدا بمانند!»
۱. Iconography
۲. Vernon
۳. Wagner
۴. Chopin
۵. Kastel
۶. Clavilux
۷. Rimsky Korsakov
۸. Vries
۹. Victor Zucker Kandl
چیستا یثربی
منبع:ماهنامه موسیقی مقام
اینگونه بررسیها، در رشتهای به نام «ای كونوگرافی»۱ انجام میشوند. با بررسی تصویر موسیقیدان یونانی روی یك كوزه، فرشتگان آوازهخوان در نقاشی دیواری یك كلیسا و بسیاری از آثار هنری دیگر، میتوان به موسیقی دورانهای مختلف پی برد. مخصوصا ًبرای كسانی كه درباره موسیقی باستانی تحقیق میكنند، تصاویر و مجسمهها، مدارك با ارزشی هستند.
ورنون۲ معتقد بود كه از موسیقی واگنر۳ رنگهای زرد و سبز و از موسیقی شوپن۴ رنگ سفید را احساس میكند. از این جالبتر آنكه بسیاری از شنوندگان سی ـ ماژوررا سفید و دی ـ ماژور را زرد رنگ میدانند.
در اواخر قرن نوزدهم، كاستل۵ یهودی، ارگی را بازسازی كرد و روی هر كلید آن، كارتی رنگی را قرارداد و كلیدها را بهصورت شفاف درآورد. او نام این ساز را «ارگ رنگی» گذاشت. در سال ۱۹۲۲، یك خواننده آلمانی الاصل، نوعی ارگ رنگی را در نیویورك درست كرد و نام آن را كلاوی لوكس۶ گذاشت.
در سال ۱۹۲۶، از این ساز در اركستر فیلادلفیا برای نواختن قطعه شهرزاد ریمسكی كرساكف۷ استفاده شد. این ساز، اكنون در موزه هنرهای معاصر نیویورك قرار دارد. همچنین آهنگسازی انگلیسی به نام ورازیر۸ اثری به نام سمفونی رنگ را ساخت كه در آن رنگهای مختلف در هر موومان سمفونی بهعنوان تمهای فرعی به كار رفتهاند.
موسیقی در عین حال كه مثل نقاشی است، این تفاوت اساسی را با آن دارد كه اگر در نقاشی مثلاً رنگ آبی و زرد را با هم مخلوط كنیم، رنگ جدیدی بهدست میآید و رنگهای قبلی، هویت فردی خود را از دست میدهند، در حالیكه در موسیقی، نتها هنگامی كه در كنار هم قرار میگیرند، باز هم دارای هویت فردی هستند و صدای مشخص خودشان را دارند.
ویكتور زوكركاندل۹ استاد فلسفه موسیقی میگوید:
«رنگها برای اینكه استقلال خود را حفظ كنند باید از نزدیك شدن به یكدیگر اجتناب كنند و فاصله مطمئنی را بین خود رعایت نمایند. آنها نمیتوانند در یك فضای بسیار محدود در كنار هم قرار بگیرند و در هم نیامیزند، ولی نتها میتوانند، یكجا باشند و جدا بمانند!»
۱. Iconography
۲. Vernon
۳. Wagner
۴. Chopin
۵. Kastel
۶. Clavilux
۷. Rimsky Korsakov
۸. Vries
۹. Victor Zucker Kandl
چیستا یثربی
منبع:ماهنامه موسیقی مقام