وقتی گوگل در ابتدای سال 2011 اعلام کرد که آقای «لری پیج» به عنوان مدیر عامل جایگزین «اریک اشمیت» خواهد شد، در نیویورک تایمز نقل قولی از او آمد که گفته بود: «یکی از هدفهای اصلی من این است که گوگل را به شرکتی تبدیل کنم که زیرکی و اشتیاق و سرعت و روحیه یک استارتآپ را داشته باشد.»
اصول و طرز کار در یک استارتآپ معمولاً با استخوانبندی یک کمپانی بینالمللی مثل گوگل جور در نمیآید. خطرها و پاداشهای این دو الگو کاملاً متمایز هستند، و جوهرهٔ مورد نیاز برای راهاندازی یک استارتآپ معمولاً در کمپانیهای بزرگ دیده نمیشود. یک کمپانی با سابقه نیازی به عمل کردن بر اساس ایمانی که مؤسسین یک استارتآپ دارند، نخواهد داشت. منظور آن ایمان غیبی است که به آنها میگوید کارشان به موفقیت و پولپارو کردن ختم خواهد شد.
اما شاید گوگل حقیقتاً مثل یک استارتآپ باشد! وقتی به سال 2008 «چاک سالتر» (نویسنده ارشد در
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
) از Googleplex بازدید کرد، درباره گوگلیها نوشت: «فرقی نمیکند که این آدمها دارند جستجو برای نابینایان را آماده میکنند یا غذایی را برای همکارانشان، آنها این حس را دارند که کارشان دنیا را تغییر خواهد داد.»
سالتر از "بیباکی خلاقانه" در گوگل یاد کرد، چیزی که در طول 4 سال گذشته بیش از پیش مشهود شده.