نشستند دانش پژوهان به هـم يكي چاره جستند بر بيش و كم
يكي انجمن كرد از آهنگـران هر آنكس كه بودند از ايشان سران
ز رومي و مصري و از پارسی فزون بود مـردان ز صد پارســـي
يكي بارگي سـاختند آهنيــن سوارش ز آهـن وز آهنش زيــن
به ميخ و به مس درزها دوختند سوار و تــن و باره افروختنـــد
به گردون همي راندند پيش شــاه درونش بيا كنده نفت سيـــاه
سكندر بــديد و پسند آمـــدش خردمند را سـودمند آمـــدش
به اسب و به نفت آتش اندر زدند همه هنديان دست بر سر زدند
از آتش بر افروخـت نفت سيــاه بجنبيد از آن كاهنين بد ســياه
ز لشكر بر آمـد سرا سـر خروش بزخم آوريدند پيلان به جــوش
چو خورطوم ها شان بر آتش گرفت بماندند از آن پيل به آنان شگفـت
همـه لشكـر هنــد گشتند بـــاز همان ژند پيلان گردن فــــــراز
مورخ دیگری بنام «آمیانوس مارسلنیوس AMMianus Marcelinus» آخرین مورخ مشهور روم قرن چهارم میلادی كه همراه ژولینی (juline) امپراتور روم به جنگ شاهپور دوم امده بود چنین می نویسد:
«ایرانیان برگهای گیاه مخصوص را در روغنی مخصوص خیس می كردند سپس مایع دیگری به نام «نفت» بر آن می افزودند. آن گاه تیرهای جنگی خود را در آن گزارده آتش می زدند و به طرف دشمن پرتاب می كردند و دقت می كردند كمان را آهسته رهاكنند تا تیر به سرعت پرتاب نگردد و آتش آن خاموش نشود این تیرها به هر جا می رسید ایجاد آتش سوزی می كرد و اتش آن با آب خاموش نمی شد و فقط ریگ وشن آن حریق را می خواباند.
دویست سال پس از آن ایرانیان هنگام دفاع از قلعه « پترا petra » واقع در قفقاز با اسلحه های نفتی رومیان مهاجم را می راندند.
پروكوپیوس (procopiuse) مورخ امپراتوری بیزانس (قرن ششم میلادی ) كه در جنگی كه رومیها بفرماندهی Belisari use باایرانیان داشتند حضور داشته ـ در تاریخ آن جنگها چنین می نویسد:
« ساخلوی ایرانی كوزه های بسیاری كه از گوگرد و نفت و قیر انباشته شده بود آتش زدند و به طرف ر و میان پرتاب كردند وتوانستندبدان وسیله حریقی راه بیندازند که تقریبا همه چیز را سوزاند.
ساخلو به معنی فرمانده «پادگان نظامی و سربازان جنگی»میباشد.
در كتاب «دربند نامه» تألیف ابراهیم قزوینی آمده : المعتمدخلیفه عباسی در سال 272 هجری مالیات چشمه های نفت و معدنهای بادكوبه (باكو) را به اهالی در بند قفقاز بخشید.
مسعودی از مورخان و سیاحتگران و جغرافی نویسان مشهور قرن چهارم هجری، خود در سال300 هجری به بادكوبه (باكو) رفته و پس از دیدن معادن نفت آنجا چنین مینویسد:
«در آنجا چشمه های نفت سفید بود و زیر دودكش ها«آتش جاودان» می سوخت و هیچگاه خاموشی نمی گشت.
یا قوت حمدی از مورخان معروف قرن هفتم میلادی (هجری ) در معجم البلدان خود راجع به نفت بادكوبه چنین می نویسد:
بادكوبه در ایالات شیروان نزدیك در بند است . در این شهر چشمه بزرگ نفت وجود دارد كه روزی هزار درهم نفت می دهد. كنار آن چشمه دیگری از نفت سفید است كه مانند روغن زیبق( جیوه) می باشد و شب و روز جاری است و عایدی این چشمه هم مانند چشمه اولی می باشد.
ابن البلخی در فارسنامه می نویسد:
سینیز (sinize) شهركی است بر كنار دریا و حصاركی دارد و این سینیز كه همان بندر دیلم كنونی در استان بوشهر است میان مهروبان و جنابا « گناوه كنونی» است ...... كاشتی نكنند و جزخرمانخیزد و روغن چراغ و نفت آن شهر معروف است.
مقصود او از چراغ و روغن چراغ همان نفت است كه از دشت قیر و دالكی به دست می آمده است.
ماركوپولو جهانگرد مشهور می نویسد:
در سر حد ارمنستان و گرجستان چشمه نفتی موجود است كه مقادیر زیادی نفت از آن بدست میا ید و در یك وقت صد كشتی می تواند از آن بار گیری نماید.این روغن برای خوراك مناسب نیست ولی برای روشنائی مصرف می شود وشترهای مبتلا به امراض پوستی را با « نفت » معالجه می کنند.
سخن سرای بزرگ ایران زمین، سعدی شیرازی در باب هفتم گلستان از نفت سخن به میان آورده است :
« هندوئی نفت اندازی همی آموخت، حكیمی گفت ترا كه خانه نئین است بازی نه این است » .
بازی « نفت اندوزی » كه سعدی به آن اشاره كرده بدینصورت بوده: كه دو طرف چوبی را كهنه ( پارچه ) پیچیده، در نفت فرو می برند و آتش می زنند و می چرخاندند.
حمد اله مستوفی از مورخان و جغرافی نویسان معروف قرن هفتم هجری در« نزهته القلوب » كتاب مشهورش می نویسد:
«آنچه در ایران است معدن «بدیه» آبی از توابع شبانكاره ( برازجان بوشهر)، كوهی است كه از او قطراتی فرو می چكد و چون موم «نفت» منجمد می گردد آنرا موم آبی گفته اند و معادن نفت بسیار دارد و قس علیهیذا»
شاردن كه در اواخر قرن هفدهم میلادی در ایران بوده چنین می نویسد:
«نفت سیاه و سفید در مازندران یافت می شود و آنرا برای رفع سرماخوردگی و روشنائی وسوخت و رنگ كردن اشیاء و مخلوط كردن آن با رنگ های دیگر به كار می بردند».
بطوری كه در تاریخ ذكر شده، نادر شاه برای ترساندن پیل های محمد شاه هندی و سپاهیان هند از آتش اندازی بوسیله نفت استفاده كرده است و....
آنچه تا كنون بیان گردید نشان دهنده وجود نفت در ایران و آشنائی ایرانیان خردمند با این مایع گرانسنگ از قدیم الایام بوده است.
بخاطر جلوگیری ازاطاله كلام در مورد تاریخچه نفت لازم است بدانیم در اروپا ( روم، جزیره سیسیل، باواریا در آلمان لهسان، اسپانیا و .... ) هم سوابقی در مورد نفت وجود دارد كه از ذكر جزئیات خودداری نموده و آنرا انشاء اله به فرصت دیگری موكول می كنیم.
به علاوه در خاوردور مخصوصاً جزایر اندونزی، ژاپن، چین، برمه و ... در اسناد تاریخی، روایات و مطالبی موجود است كه نشانگر وجود نفت در این مناطق و آشنائی قد ما با این مایع ارزشمند بوده است.
در قاره آفریقا و آمریكا هم حكایتی از قبیل معالجه امراض با نفت، خرید و فروش قیر توسط سرخ پوستان كانادا، جویدن آدامسهای نفتی و نفت طبی آمریكا برای رفع روماتیزم و.... وجود دارد كه ذكر جزئیات آن قصه هفتاد من مثنوی خواهد شد.
جدای از مسئله وجود نفت در باستان و ازمنه قدیم كه شرح آن رفت توسعه صنعت در نیمه قرن نوزدهم، نتیجه افزایش تقاضا برای به كار بردن به صورت یك منبع روشنائی بود. نخستین حفاری نفت توسط سرهنگ دریك (derick) در تاریخ 27 اوت 1859 میلادی در ناحیه اتازونی در ایالات پنسیلوانیای. آمریكا صورت گرفته و چاهی حدود 20 متر روزانه حدود 4 متر مكعب نفت تحویل می داد.