تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 3 اولاول 123 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 30

نام تاپيک: تاریخ مختصر ادبیات افغانستان

  1. #11
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تبر زين


    گر بگيرد امشب از دستم تبرزين مرا
    جشن مي گيرند فردا روز تدفين مرا
    تكيه بر بازوي مردي بايد امشب داد و بس
    جز تفنگ آري، كه دراد تاب تأمين مرا؟
    من نبودم، آسمان يكباره خالي شد ز ماه
    كم كمك زين كهكشان چيدند پروين مرا
    ترس سر، چندي است دارد سر به راهم مي كند
    بشكن اي سنگ اجل! خوف بلورين مرا
    فصل تزوير است و چاه نابرادر، پيش رو
    كو فرامرزي كه گيرد از عدو كين مرا؟



    سيد ابو طالب مظفري

  2. #12
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سيد حميد حسيني

    سيد حميد حسيني ـ متولد سنگچارك جوزجان ـ نوجوان با استعدادي است كه به تازگي وارد دنياي شعر شده. او در حالي حاضر دانش آموز سال سوم دبيرستان است و در شعر آزاد درخشش خوبي داشته.



    ندارد آسمان …

    ندارد آسمان با اين همه تنديس نوراني
    جوي غيرت كه سازد خانه من را چراغاني
    صداي باد مي آيد چنان از دورها با خشم
    كه مي لرزد دلم همراه جنگل از پريشاني
    لهيب ابرشادي! تا كه باراني بريزاني
    نشد، آرام يك لحظه ببينم ديده خود را
    تمام لحظه هاي ديدگانم گشته توفاني
    و اين تاريك پر غم، روز خواهد گشت؟ مي دانم
    ندارد قصه بي انتهاي غصه، پاياني

  3. #13
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سكوت مقاوم

    با من، بيا
    ـ سكوت مقاوم! ـ
    و در جنبش آرام سبزه ها
    خود را گره بزن
    تا در حقيقت رؤياها
    تنهاترين نباشي
    با من، بيا



    سيد حميد حسيني

  4. #14
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سيد حيدر علوي نژاد بلخي

    ايشان متولد مزار شريف ـ مركز ولايت بلخ ـ است، تحصيلات ابتدايي را در كابل گذرانده و ديپلم رشته فرهنگ و ادب را در مشهد گرفته. تحصيلات حوزه اي را نيز تا درس خارج فقه و اصول دنبال كرده. آقاي علوي نژاد در سالهاي انقلاب، علاوه بر فعاليتهاي فرهنگي در جبهات داخل افغانستان، با بنياد پژوهشهاي اسلامي و مركز معارف قرآن همكاري داشته و از تدريس علوم حوزه اي نيز غافل نبوده. ايشان به شعر از دوران نوجواني علاقه داشته اما دو سال است جدي تر و پيگيرتر به اين عالم روي آورده است.


    دو بسته …

    خفته بوديم ما سخت سنگين
    بود رؤياي ما خوب و رنگين
    خوابها رفت با برق سيلي
    صورت سرخ ما گشت نيلي
    خانه چرخيد، چرخيد، چرخيد
    پيكرمانه، ديوار غلتيد
    سر بر آشفته هر سو دويديم
    ز آنچه درخانه خويش ديديم
    دزدها، زدهايي هماهنگ
    حربه در دستشان حربه جنگ...
    تا كه از مشت، از جا پريديم
    همچو خواب از سر ما، پريديم
    لب فرو بسته، چيزي نگفتيم
    خشم بر خود، كه آن گونه خفتيم
    دزدها هر كه ديدند، بستند
    هر چه نابردني را، شكستند
    هر كه جنبيد، قلبش دريدند
    هر كه ناليد، حلقش بريدند
    ترس، بر جملگي چيره گشته،
    چشم در چشم هم خيره گشته
    دل پر از درد، در سينه اندوه
    غم فرو ريخته كوه در كوه
    يك صداي ملامتگرانه
    غصه مي خواند گاهي ترانه:
    «پشت پا خورده سرنوشتيم»
    سرنوشتي كه ما خود نوشتيم
    حق ما بود، چون در نبستيم
    راه بر دزدها بر نبستيم ...
    نغمه اش نغمه اي آشنا بود
    قصه اش قصه درد ما بود
    شعله از چشمه خشم جوشيد
    موج برخاست، غيرت خورشيد
    فصل خفتن سر آمد، دگر شد
    ناله ها نعره شير نر شد
    راه، گم كرده بودند دزدان
    ناگهان مرده بودند دزدان
    تا كه رستند، چون تير رفتند
    ـ يك كمي گر چه دلگير رفتند ـ
    ميوه از باغ ما خورده بودند
    تحفه هم از سفره برده بودند
    آنچه داديم و با خويش بردند
    چون كه رفتند و بعداً شمردند؛
    قسمت هر يكي شد دو بسته
    دست از آرنج و فكي شكسته

  5. #15
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اسـتاد خلیلالله خلیلی

    استاد خليلي در سال ۱۲۹۳ خورشيدي در شهر كابل ديده به جهان گشود. در سنين طفوليت والدينش را از دست داد و در نيمهي راه، تعليم را رها كرد. او سالهاي را در كابل، كوهستان و بلخ گذرانيد.؟؟؟ استاد در پستهاي اساسي زيادي در دواير دولتي افغانستان در داخل و خارج از كشور كار كرد. در اوايل دههي بيست خورشيدي به حيث معاون دانشگاه كابل به كار گماشته شد. در سال ۱۳۳۰ رئيس مستقل رياست مطبوعات شد و در سال ۱۳۳۲ به حيث مشاور عالي سلطنتي در دربار محمد ظاهر شاه پذيرفته شد. در سالهاي نخستين دههي ۵۰ به عنوان سفير كبير مدتي در عربستان سعودي و سپس در عراق مصروف خدمت بود.

    استاد خليلي پس از كودتاي هفت ثور سفارت را ترك و مدتي در اروپا و امريكا به سر برد. اما عشق وطن دير آنجا نگذاشتش. استاد پس از آن به پاكستان آمد و در كنار هزاران هموطن آوارهاش، مسكن گزيد و در اين دوره آثار زيادي از وي به نشر سپرده شد. استاد خليلي در مجموع ۶۲ اثر منظوم و منثور در عرصههاي مختلف هنر، ادب، سياست، فلسفه و عرفان دارد كه بيشترشان در داخل و خارج از كشور به طبع رسيده است. استاد خليلی نام صاحب مرتبتي در ميان فارسيزبانان كشور ايران نيز كسب كرده بود. چنانچه مقامات دانشگاهي و حلقههاي ادبي كشور دوبار در طي سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۴۰ از استاد خليلي دعوت نمودند و استاد مورد استقبال فراوان حلقههاي فرهنگي قرار گرفت.

    استاد خليلالله خليلی در بهار ۱۳۶۶ خورشيدی در شهر اسلامآباد پاکستان چشم از جهان فروبست و به جاودانگان پیوست. روحش شاد باد.

    منبع: سایت هنری، ادبی، فرهنگی و آموزشی هرات باستان

  6. #16
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض سيد ضياء قاسمی

    سيد ضياء قاسمی از شاعران موفق افغانی است که در سال ١٣٥٤ خورشيدی در افغانستان به دنيا آمده و اکنون در شهر تهران سکونت دارد. از آثار او مجموعهی شعری در قالب «گزيدهی ادبيات معاصر، شمارهی ١٣٠» بهچاپ رسيده است.

    از نکات مهم شعر قاسمی اين است که او بر خلاف برخی شاعران جوان همدورهاش طوری زبان فخيم فارسی را بهکار میگيرد که انگار زبان کوچه و بازار امروز است و توانسته است از ادغام اين دو گونهی بيانی –همانند موسيقیهای ادغامی– آثار بديعی را خلق نمايد.

    شعرهای قاسمی عموماً قالب غزل دارند و تأثير امثال بيدل بر اشعار او مشهود است. در شعرهای سپيد قاسمی نيز فرم ساختار زبان تفکر و ديگر عناصر يک شعر موفق بهروشنی ديده میشود

  7. #17
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض محمدکاظم کاظمی

    محمد کاظم کاظمی: «من متولد ١٣٤٦ در هرات هستم. در سال ١٣٥٤ به کابل کوچيدم و تا صنف ١٢ در آنجا درس خواندم. سپس در ١٣٦٣ راهی ايران شدم و تحصيلاتم را در رشتهی مهندسی ساختمان از دانشگاه مشهد به پايان بردم. از ١٣٦٥ بيش از پيش مشغول فعاليتهای ادبی شدم و اين فعاليتها در طول دههی هفتاد ادامه يافت. فعلا عضو موسسهی فرهنگی «درّ دری» هستم و به فعاليتهای ادبی و فرهنگی اشتغال دارم.»

    محمد کاظم کاظمی با سرودن مثنوی «بازگشت» در فروردين ٧٠ نگاهها را به شعر افغان خيره ساخت و بخشی از غرور به تاراج رفتهی قوم افغان را بازگرداند. پس از آن در کنار تعميق مطالعات به جد به نقد ادبی روی آورد و به تربيت نسل تازهای از شاعران جوان افغان همت گماشت.



  8. #18
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض شيشه و چوب از محمد کاظم کاظمی

    تو را از شيشه میسازد، مرا از چوب میسازد
    خدا کارش درست است، اين و آن را خوب میسازد

    تو را از سنگ میآرد برون، از قلب کوهستان
    مرا از بيدِ خشکی در کنار جوب میسازد

    در آتش میگدازد، تا تو را رنگی دگر بخشد
    به سوهان میتراشد تا مرا مطلوب میسازد

    تو را جامی که از شير و عسل پُر کردهاش دهقان
    مرا بر روی خرمن برده خرمنکوب میسازد

    تو را گلدان رنگينی که با يک لمس میافتد
    مرا گرد سرت میچرخم و جاروب میسازد

    تو از من میگريزی باز هم تا مصر رؤياها
    مرا گرگی کنار خانهی يعقوب میسازد

    مرا سر میدهد تا دشتهای آتش و آهن
    و آخر در مصاف غمزهای مغلوب میسازد

    خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی
    يکی را شيشه میسازد، يکی را چوب میسازد

  9. #19
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض سرزمين خويش از محمد کاظم کاظمی

    موسی به دين خويش، عيسی به دين خويش
    ماييم و صلح کل در سرزمين خويش

    همسايگان خوب! قربان دستتان،
    ما را رها کنيد با مِهر و کين خويش

    ما با همين خوشيم، گيرم که جملگی
    داريم دست کج در آستين خويش

    ای دوست! عيب من چندان بزرگ نيست
    آن قدرها مبين در ذرّهبين خويش

    ديگر چه لازم است با خنجرش زنی
    هر کس که ترش کرد سويت جبين خويش

    خواهی علف بکار، خواهی طلا بياب
    وقتی نشستهای روی زمين خوي

  10. #20
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض محمد نعيم كمالي

    محمد نعيم كمالي در ولسوالي«جا غوري» ـ از توابع ولايت غزني ـ متولد شده است. دوره ابتدايي و هفت سال متوسطه را در زادگاهش گذرانده، بعد از انقلاب به علوم اسلامي روي آورده و اكنون د رحوزه علميه مشهد به درس خارج فقه اشتغال دارد. كمالي از سال 1369 به شعر كشيده شده و در اين زمينه، زباني طنز آلود و ذهني نكته سنج دارد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •