تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 26 از 26 اولاول ... 162223242526
نمايش نتايج 251 به 256 از 256

نام تاپيک: حافظ

  1. #251
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    49

    پيش فرض

    دردم از یار است و درمان نیز هم

    دل فدای او شد و جان نیز هم


    اینکه می گویند آن خوشتر ز حسن

    یار ما این دارد و آن نیز هم


    یاد باد آن کوبه قصد خون ما

    عهد را بشکست و پیمان نیز هم


    دوستان در پرده می گویم سخن

    گفته خواهد شد به دستان نیز هم


    چو سر آمد دولت شبهای وصل

    بگذرد ایام هجران نیزهم


    هر دو عالم یک فروغ روی اوست

    گفتمت پیدا و پنهان نیز هم


    اعتمادی نیست بر کار جهان

    بلکه بر گردون گردان نیز هم


    عاشق از قاضی نترسد می بیار

    بلکه از یرغوی دیوان نیز هم


    محتسب داند که حافظ عاشق است

    وآصف ملک سلیمان نیز هم






    فرستاده شده از LG-P713ِ من با Tapatalk

  2. این کاربر از ماکالو بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #252
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود // تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود

    رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی // جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

    جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست// و آتش چهره بدین کار برافروخته بود

    گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم// که نهانش نظری با من دلسوخته بود

    کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل// در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

    دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت// الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود

    یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد// آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

    گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ // یا رب این قدر شناسی ز که آموخته بود



  4. این کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #253
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    سلام
    لطفا در مورد این بیت توضیح بفرمایید :
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    "" دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد -------------------- سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد""
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    میشه لطفا توضیح بفرمایید که منظور شاعر مذمت تنهایی بوده یا نه واگر اینطوره پس چرا دل رو به "خو کردن به تنهایی" در مصرع اول امر میکنه ؟
    با تشکر . . . .

  6. #254
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    سلام
    لطفا در مورد این بیت توضیح بفرمایید :
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    "" دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد -------------------- سعادت آن کسی دارد که از تنها بپرهیزد""
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    میشه لطفا توضیح بفرمایید که منظور شاعر مذمت تنهایی بوده یا نه واگر اینطوره پس چرا دل رو به "خو کردن به تنهایی" در مصرع اول امر میکنه ؟
    با تشکر . . . .
    سلام

    در واقع نوشتارش این گونه ست:

    دلا خو کن به تنهایی، که از تن ها بلا خیزد
    سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد

    ۱)
    چون حافظ رو شاعر معرفت می‌شناسند برخی تنهایی رو به خدا نسبت می‌دهند
    و منظور از تن ها، انسان‌ها هستند و میگه بهتره به خدا رجوع کرد تا خلقش.

    یعنی حافظ انسان رو به تنهایی، یعنی رو آوردن به خدا تشویق می‌کند.

    ۲)
    ولی اگر خصلت عارفانه حافظ و حالت عرفانی شعر رو در نظر نگیریم میشه گفت
    به خاطر خصلت‌های پلید انسانی، انسان رو به تنها شدن و دوری از انسان‌های دیگه سوق میده.

    که در کل توضیح اول درخورتر به نظر می‌رسه.

  7. 4 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #255
    داره خودمونی میشه shi.irani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2014
    پست ها
    132

    پيش فرض

    زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
    پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
    نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
    سر فرا گوش من آورد به آواز حزین گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست
    عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست
    برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر که ندادند جز این تحفه به ما روز الست
    آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است وگر باده مست
    خنده جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه حافظ بشکست

  9. #256
    داره خودمونی میشه shi.irani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2014
    پست ها
    132

    پيش فرض

    کسی به خودش نگیره برای هیج کسی نیست...برای دل خودمه

    هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد

    خداش در همه حال از بلا نگه دارد


    حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست

    که آشنا سخن آشنا نگه دارد


    دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

    فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد


    گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان

    نگاه دار سر رشته تا نگه دارد


    صبا بر آن سر زلف ار دل مرا بینی

    ز روی لطف بگویش که جا نگه دارد


    چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت

    ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد


    سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری

    که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد


    غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ

    به یادگار نسیم صبا نگه دارد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •