لودوویکو آریوستو شاعر و کمدی نویس ایتالیایی به سال 1474 متولد و در سال 1533 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:
صندوقچه
احضارکننده ارواح
لنا
دانش پژوهان
اورلاندوی خشمگین
رولان خشمگین
خشم های اورلاندو.
لودوویکو آریوستو شاعر و کمدی نویس ایتالیایی به سال 1474 متولد و در سال 1533 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:
صندوقچه
احضارکننده ارواح
لنا
دانش پژوهان
اورلاندوی خشمگین
رولان خشمگین
خشم های اورلاندو.
كلمنس برنتانو اصلاً از يك خانواده ايتاليايي بود، ولي خاندان ا واز چند پشت پيش ازو ي در آلمان ميزيستند. وي به سال 1778 در فرانكفورت به دنيا آمد و نخستين سالهاي زندگي خود را نيز در آنجا گذرانيد، ولي زندگاني ادبي او در هايدلبرگ كه مركز يك دسته از رمانتيكهاي بزرگ آلمان بود شروع شد. آثار شاعرانه او به مراتب از آثار منظوم ساير شعرايي كه جزء دسته رمانتيكهاي هايدلبرگ بودند، عاليتر است. در اشعار او همه جا اثر ذوق بسيار لطيف و حس علاقه به زيباييهاي طبيعت و احساسات دروني ديده ميشود. همين احساسات دروني بالاخره او را به حلقه روحانيت كشيد و ساليان آخر عمر را در خدمت كليسا گذرانيد. مهمترين اثر او كه منظومه حماسي و درعينحال عاشقانه مفصل به نام «تغزلات تاج گل» است بر اثر مرگش ناتمام ماند. رمان «گودوي» و چندين داستان و يك نوول موسوم به «كاسپرل و آنرال» از آثار دوره جواني وي به شمار ميرود. او به سال 1842 ديده از جهان فرو بست.
در سال 1785 در ميلان به دنيا آمد و در سال 1873 در همين شهر جان سپرد. در دوران جواني روشنگريهاي انقلاب فرانسه بر او اثر گذاشته بود. اما هرگز از ايمام مسيحي اش دست برنداشت. زيرا اين اعتقادات از کودکي در جان او نشسته بود و اشعار او با اعتقادات مذهبي اش آغشته شدهاند. مانزوني سعي ميکند که مسيحيت را با دموکراسي و استبدادستيزي با همديگي بياميزد.
"نامزدها" در سه جلد از سال 1825 تا 1827 منتشر شد و در سال 1842 با تصحيح و تجديدنظر خود مولف بار ديگر به چاپ رسيد.
Pearandello - Luiji
لوئيجي پيراندللو در 1867 در سيسيل ايتاليا چشم به جهان گشود . او در دانشگاه ايتاليا و سپس دانشگاه بن به تحصيل پرداخت و پايان نامه درجه دكتراي خود را در رشته لهجه زادگاه خود نوشت . پيراندللو كار ادبي را با شعر آغازكرد اما لوئيجي كاپوئانا ،رمان نويس نام آور سيسيلي ،او را به نوشتن داستان تشويق كرد و پيراندللو نخستين مجموعه داستان خود را در 1893 انتشار داد . سال بعد رانده شده را نوشت . اين رمان داستان زني است كه شوهرش او را از خانه مي راند و پس از مدتي رفته رفته شخصيتي پيدا مي كند كه جامعه در ابتدا مي پنداشته است . درونمايه هاي نخستين داستانهاي او تقابل ظاهرو واقعيت است . او در اين داستانها به جنبه هاي غم انگيز جامعه اي مي پردازد كه تنها به ظاهرو انجام تشريفات ارج مي نهد . پيراندللو بسيار شوخ طبع بود اما شوخ طبعي او در داستانهايش بيشتر رنگي تلخ و غمخوارانه دارد.
هر چند پيراندللو در نخستين داستانهايش از ورگاوكاپوئانا رئاليستهاي سيسيل ،تاثيرپذيرفت امابسيار زود به كشف مضمون پرداخت . رمان مرحوم ماتيا پاسكال (1904) داستان مردي است كه روزي خبر مرگ خود را در روزنامهامي بيند .اوكه ازرنج زندگي به جان آمده از خواندن خبر مرگ خودشادمان مي شود و خانه و شهر خود را ترك مي گويد . پيراندللو اعتقاد داشت كه شخصيت آدم پديده اي ذهني است و به شيوه تفكر بستگي دارد و بارها عبارت «نسبيت شخصيت» را به كارمي برد . او اين عقيده را كه ازنظر فلسفي مردود شناخته شده از آلفرد بينه و هانري برگسون ، دو فيلسوف فرانسوي ، گرفته بود امابسيار روشن و با اطميناني هيجان انگيز بيان مي كرد .
لوئيجي پيراندللو در زبان محاوره توانابود همين امر او رابه طور طبيعي به جانب تئاتر كشاند. او نخستين نمايشنامه خود ،شرارت ، را در 1908 نوشت . در سال 1916 د رمدت يك سال نه نمايشنامه نوشت كه از ميان آنها اگر اين طور مي انديشيد حق با شماست براي او شهرت كسب كرد . او در نوشتن اين نمايشنامه ها شيوه هاي مالوف و قرار دادي را به كار گرفت . اماتماس با گروههاي پيشرو او را ياري كرد تا اهميت هماهنگي عناصر را در صحنه دريابد . پيراندللو «تئاترجامع» خود را بر نمايشنامه يك شخصيت پريشان پايه ريزي كرد كه بعد ها به نمايشنامه شش شخصيت در جستجوي نويسنده تبديل شد . اين نمايشنامه شهرتي جهاني براي پيراندللو به دنبال داشت . شش شخصيت در جستجوي نويسنده ، هر يك به شيوه خود وامشب از خود مي سازيم (1930) مجموعه نمايشنامه سه گانه پيراندللو را تشكيل مي دهندكه خود آنها را «نمايشنامه هاي سه گانه تئاتر در تئاتر» مي ناميد .اين سه نمايشنامه شناخت تئاترپيراندللو را امكانپذير مي سازند. پيراندللو تاكيدمي ورزيد كه تئاترخيال است ،چون صورت«فرم»دارد يا بهتر گفته شود صورت است ،«صورت كه حركت مي كند . »، ونيز داراي اثباتي است كه زندگي از آن عاري است . نمايشنامه هاي پيراندللو از اعتبار جدلي برخور دارندو بر آن نيستندتا ارزشهايي را نشان دهند كه از عقايد تجريدي حاصل ميآيند. پيراندللو با نمايشنامه هاي خودانقلابي در شگردهاي تئاتر جديد پديد آورد . او قرار داد هاي ثابت تئاتر را مردود مي دانست ؛ چون معتقد بود كه آنهاتجربه نمايش را به جاي سازده بودن تاحد سرگرمي تنزل مي دهند و برا ي تماشاچيان جز تن آساني حاصلي ندارند. او در تئاتر خودقرار دادها را مورد پرسش قرار مي دهد .پرده هاي خيال را تك تك كنار مي زندتابه حقيقت عريان شرايط زندگي آدمي دست يادبد .زيرا اعتقاد داشت كه تنهابا شناخت اين حقيقت است كه مي توان به رستگاري آدمي دل بست . نمايشنامه هانري چهارم (1922) ،كه نخستين نمايشنامه تئاتر پوچي به شمار مي آيد .بيش از ديگرنمايشنامه هاي اوبه اجرا در آمده است . تراژدي هانري در اين است كه آن نقاب ديوانگي كه آگاهانه بر چهره مي آويزد ،در پايان نمايش ، با نيروي عواطفي كه بيرون از اختيار اوست ،جزيي از وجود اومي گردد. پيراندللو دراين نمايشنامه به نقابهايي اشاره مي كندكه جامعه بر چهره ما مي گذارد و جز ايفاي آن نقش ،انتظار ديگري ازماندارد. تجسم بي هويتي و تنزل شخصيت آدمي تاحد ايفاگر نقشي اجتماعي بزرگترين دستاورد تئاتر پيراندللو بوده است .
پيراندللو همراه با برتلد برشت،جان ميلينگتن سينگ و يوجين اونيل چهار تن نمايشنامه نويسان بزرگ قرن معاصر به شمار مي آيند. لوئيجي پيراندللو زندگي توانفرسايي داشت. ديوانگي همسر بسيار زيبايش از تراژدي هاي زندگي اوست . با اين همه .نكته درخور توجه اين است كه او بهترين آثارش را در دوران سراسر رنجباري به وجود آورد كه به نگهداري از او مشغول بود و فقر مادي آزارش مي داد . پيراندللو در عين حال زندگي ادبي پرباري داشت . به جز هفت رمان و پنجاه نمايشنامه ،دويست و پنجاه داستان كوتاه منتشر كرد . اونيمي ا زاين نمايشنامه ها براساس داستانهاي كوتاه خود نوشت . دروغين بودن ظواهر ؛عدم وجودعنصري يكپارچه در شخصيت كه به صورت حالات ، عقايد ،احساسات و كثرت «من» هاي گوناگون بروز مي كند ؛ جاودانگي آدمهاي داستاني در تقابل با آدمهاي واقعي كه مي ميرند و فراموش يم شوند؛و تظاهر نژاد انسان به زيستن بر اساس اصول عقلاني ، برخي از تشويشهاي ذهني پيراندللوي داستان نويس را تشكيل مي دهند .
ما پس از خواندن داستانها يا ديدن نمايشنامه پيراندللو به نتايجي دست مي يابيم كه اساسي تر از عقايدي است كه او خود در اين آثار ارائه كرده است و اين موضوع از نشانه هاي آثار نويسنده بزرگ است .
Virgil - P
پابلوس ویرژیل
پابلوس ویرژیل را باید بزرگترین شاعر رومی در دنیای قدیم به حساب آورد. شرح زندگی او بیشتر از نوشته های خود وی به دست می آید. ویرژیل در 15 اکتبر سال 70 قبل از میلاد از خانواده ای روستایی در «آند» متولد شد. عشق و علاقه بی حد وی نسبت به زادگاه خود و مردمی که در آن به فلاحت و کشاورزی مشغول بودند، اساس الهامات اشعار ویرژیل را تشکیل می دهد. ویرژیل در کرمونا و میلان و بالاخره در رم به تحصیل پرداخت. در دوران تحصیل علاقه وافری به خواندن آثار نویسندگان به خصوص شعرای رومی و یونانی داشت و خود نیز در علم معانی و بیان فلسفه دانشی فراوان کسب کرد.
زندگی ویرژیل تماماً به شعر و شاعری اختصاص داده شده و مطالعات وی بیشتر در همین زمینه است. وی هیچگاه به کار سیاست و نظام نپرداخت، وی دوستانی داشت که همگی آنها در جریانات سیاسی و انقلابی مملکت دستی داشته و پیوسته مسائل را با وی در میان می گذاشتند.
«دکلوگ» اولین مجموعه شعر اوست که بین سال های 42 تا 37 قبل از میلاد سروده شده است و دیگری «انئید» می باشد.
پلوتوس، شاعر و نمایشنامه نویس روم باستان قبل از میلاد بود. وی روستازاده ای بود که به زندگی شهری علاقه ای سرشار داشت، روی همین اصل به تشریح زندگی شهری پرداخته بود. این نویسنده و شاعر پس از نکه از راه تئاتر پولی به دست آورد، به تجارت پرداخت اما نویسنده درام کارش به تهیدستی کشید و دوباره به نوشتن دست زد. در آثار او شوق به دریانوردی و تجارت به خوبی به چشم می خورد و حدود 130 نمایشنامه نوشت که همه موفقیت آمیز بود. برخی از آثار وی عبارتند از:
آمفی تریون
سی کوان
اسیر
کمدی الاغ ها
تاج
جعبه جواهر
سربازان افازن
گلدان طلا
اسیران
پسودولوس
مناخموس
خانه افسانه شده
پارسیان
کارتاژیان
طناب
ترینوموس
دهاتی
استیکوس.
Ougobety
اوگوبتی، نمایشنامه نویس، شاعر، داستان سرا و قاضی ایتالیایی در چهارم ماه فوریه 1892 در شهر کامرینو متولد گردید و در نهم ژوئن 1953 میلادی در اثر ابتلا به بیماری سرطان چشم از جهان فرو بست. برخی از آثار وی عبارتند از:
شاه با فکر، کدبانو، خانه روی آب، جزیره فوق العاده، سیل، مهمانخانه ای در بندرگاه، فروپاشی، شکار اردک، یکشنبه زبا در ماه سپتامبر، رؤیاهای ما، کمدی فصل تابستان، شب در خانه مدر ثروتمند، داستان کریسمس، باد شب، پرسش، زن و شوهر، جلسه در خانه قدیمی، جنایت در جزیره بزها، ملکه یاغی ها، فساد در محکمه قضاوت، نبرد تا پیروزی، آیرون بی گناه، باغچه کنگره دار، قمارباز، آب های آلوده، فراری، سنگ مرتفع، مرد و زن و آخرین غزل ها.
Buzzati - Dino
دينو بوتزاتي
1972 ـ 1906
بوتزاتي از سال 1933 فعاليت ادبي خود را آغاز كرد. او با نوشتن دو كتاب بيابان تاتارها و هفت فرستاده در عرصه ادبيات ايتاليا و جهان به شهرت رسيد.
مضامين مورد علاقه بوتزاتي مرگ، زندگي و اضطرابهاي بشري بود. برخي از منتقدان، آثار وي را سوررئاليستي قلمداد كردهاند، اما داستانهاي او گرچه داراي رويدادها و حال و هوايي ناممكن است، ليكن آنها را ميبايد حاصل گونهاي گرايش به دروننگري و ماوراطبيعه دانست.
بوتزاتي در آثار خود رمز و راز را با نگاهي تلخ و بدبينانه درميآميزد به گونهاي كه آثارش را با داستانهاي كافكا و ادگار الن پو نيز سنجيدهاند.
گفتني است كه برخي از آثار بوتزاتي همچون بيابان تاتارها ـ فيلمبرداري در ايران ـ وبارنابوي كوهستانها به فيلم درآمده و در سراسر جهان به نمايش گذاشته شده است.
بوتزاتي افزون بر نويسندگي به نقاشي نيز ميپرداخت و مضامين بسياري از آثارش را خود نقاشي ميكرد. نام اصلي اين داستان ـ كه به شيوه آزاد ترجمه شده ـ پالتو است.
جووانی گوارسکی (۱ مه ۱۹۰۸ در پارما - ۲۲ ژوئیه ۱۹۶۸ در ایتالیا) نویسنده، روزنامهنگار،کاریکاتوریس و طنزپرداز ایتالیایی است.
زندگی
او در خانوادهای از طبقهٔ متوسط در نزدیکی شهر پارمای ایتالیا به دنیا آمد. پس از ناکامی در تحصیلات دانشگاهی به مشاغل مختلف روی آورد تا این که سرانجام در ۱۹۲۹م. سردبیر مجلهای فکاهی به نام کوریره امیلیانو را به عهده گرفت و در سالهای ۱۹۳۶م. تا ۱۹۴۳م. سردبیری مجلهٔ فکاهی دیگری به نام برتولدو به عهدهٔ او گذاشته شد.
در طی جنگ جهانی دوم دولت موسولینی را مورد انتقاد قرار داد که همین انتقادات مشکلاتی را برایاش فراهم آورد در همین دوران برادرش در جبههٔ روسیه مفقودالاثر شد و او شبی از ناراحتی مست کرد و تا صبح در خیابانها عربده کشید و به فاشیستها ناسزا گفت که موجب دستگیری او شد و مدتها در بازداشتگاههای آلمانها بهسر برد تا این که به سربازی رفت و به جبهه اعزام شد.
در سال ۱۹۴۳م.، هنگامی که ایتالیا با نیروهای متفقین پیمان متارکه جنگ را امضا کرد، او در جبههٔ شرقی بود و چون حاضر به همکاری با آلمان نشد دستگیر و تا پایان جنگ در اردوگاه اسراء در کشور لهستان به سر برد و توسط ارتش انگلیس آزاد شد. بعد از بازگشت به کشور به کاریکاتورکشی روی آورد و البته پیش از آن حتا دست به کار دربانی و نگهبانی هم زده بود. به میلان رفت و ابتدا سردبیر هفتهنامه «برتولدو» و سپس ناشر و سردبیر روزنامهٔ فکاهی «کاندیدو» شد و طنزهای سیاسی او مخاطبین بسیاری یافت.در ۱۹۵۰م. با خلق دونکامیلو شهرتی جهانی پیدا کرد.
در سال ۱۹۵۴م. به اتهام افترا بازداشت شد. او نامهای را انتشار داده بود که در آن از قول رهبر مقاومت ایتالیا د گاسپری که بعدها به نخست وزیری رسید، از متفقین خواسته شده بود رم را بمباران کنند. دادگاه او را به دوازده ماه زندان محکوم کرد اما به دلیل خوشرفتاری زودتر آزاد شد.
در ۱۹۵۶م. وضع سلامتیاش وخیم شد و برای درمان به سویس رفت. در ۱۹۵۷ از سردبیری کاندیدو کناره گرفت، ولی هنوز در آن مجله مطلب مینوشت. سرانجام در ۱۹۶۸م. در پی حملهٔ قلبی درگذشت.
رمان
شوهر مدرسهای، ترجمهٔ جمشید ارجمند، ۱۳۷۹، ناشر: کتاب پرواز کارلوتا و عشق، ترجمهٔ جاهد جهانشاهی، ناشر: پاییز
مجموعه داستان
دنیای کوچک دن کامیلو، ترجمهٔ جمشید ارجمند، ناشر: شرکت تهران فاریاب دن کامیلو و پسر خلف، ترجمهٔ مرجان رضایی(۱۳۸۵)، ناشر: نشر مرکز زندگی خانوادگی، ترجمهٔ منوچهر محجوبی (با نام «خانهٔ نینو»)
در ایران
منوچهر محجوبی در سالهای اول دههٔ ۵۰ ه.خ. سریالی از روی کتاب «زندگی خانوادگی» با همین نام برای رادیو تلویزیون ملی ایران ساخت.
از روی کتاب شوهر مدرسهای و دن کامیلو فیلمی به نام «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» به کارگردانی ابولحسن داودی و نویسندگی فیلمنامهٔ پیمان قاسمخوانی ساخته شد.
کوروش نریمانی نمایشنامهای برگرفته از شخصبت دونکامیلو نوشت و کارگردانی کرد که روی صحنه رفت و جایزهای تحت عنوان کارگردانان زیر چهل سال به او اهداد شد.
Helilio - T.T
تی شی ین تسیانو حلیلیو
تی شی ین تسیانو حلیلیو، از نویسندگان و نمایشنامه نویسان به نام ایتالیایی می باشد. این چهار اثر از وی می باشد:
ونوس خفته
مسیح در باغ
مرگ سنت پطر
داوود و گولیات.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)