تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 5 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 42

نام تاپيک: اشتباه من تو ازدواج ( درس عبرت برای رفقا )

  1. #1
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Mar 2020
    پست ها
    17

    11 اشتباه من تو ازدواج ( درس عبرت برای رفقا )

    سلام، فرصت خونه نشینی اجباری مجالی شد تا یکسری مطالب مهم رو خدمت دوستان خودم عرض کنم. تصمیم بعهده ی خودتون هست و اشتباهات من زنگ خطر برای شما
    هدفم این نیست بگم ازدواج نکنین، هدفم اینه بگم هر کسی لایق نیست.

    بنده متولد ۶۵ هستم و در خانواده ی متوسط از نظر مالی بزرگ شدم. متأسفانه هیچوقت آگاهی خودمو درباره ی شناخت بیشتر آدم ها و تصمیمات مهمم بالا نمیبردم و خودمو عقل کل میدونستم. بزرگترین ضربه ی زندگی من از جایی شروع شد که اولین قدم اشتباه رو برداشتم.
    برمیگرده به سه و نیم سال پیش که تصمیم گرفتم با توجه به درآمد و پولی که پدرم کنار گذاشته بود یه شرایط حداقلی بوجود بیارم و ازدواج کنم، یادم میاد با دختری متولد ۶۷ آشنا شدم ... این بزرگ ترین شانس من بود اما خودم از دستش دادم. دختره توقع خاصی ازم نداشت ، خیلیم راه اومد‌ و البته خیلی متعهد بود چون چند بار امتحانش کردم و یجورایی برام ثابت شده بود آدم خوبیه، آدم مقیدی( با ایمان ) بود و فکر میکردم اینچیزا تو این زمانه امل بازیه. معیاراشو گفت و تقریبا هشتاددرصد با من و شرایطم و خانوادم اوکی بود. در نهایت من احمق بعد یمدت گفتم نه این سنی نمیخوام ! چشمش چرا مشکیه، اندامش چرا اینجوره و فلان و بهمان. خلاصه با هزار عیب جور کردن ردش کردم.
    حدود شش ماهی بیشتر گذشت و با یه دختر ۲۰_۲۱ ساله آشنا شدم.. چشمای رنگی ، اندام و همه چی در ظاهر همون بود که میخواستم. رو هوا بودم و سعی کردم از دستش ندم . یمدت باهام حرفامونو زدیم و قرار شد اقدام کنم.زمانی که دوست بودیم به بهانه های مختلف براش خرج میکردم و اگر چیزی خلاف میلش بود زود قهر میکرد. بشدت لوس و خودخواه و نازک نارنجی و البته بددهن بود بود.
    بهر حال با خانوادم مطرحش کردم اونام مشکلی بظاهر نداشتن و گفتن چون سنش کمه میتونی هر جور دوست داری بارش بیاری... این بدترین حرفی بود که میشد بمن بزنن .
    ما اقدام کردیم و مجبور شدیم دو بار خواستگاری بریم... تو جلسه دوم پدرش رو کرد بمن گفت ۵۰۰ سکه ی طلا و سه دونگ خونه یا ماشین . چون دوستش داشتم و مغزم کار نمیکرد و درگیر نگاههای سنگین خانمم بودم قبول کردم در حالی که من خونه نداشتم و خونه ی پدریم یه خونه ۹۵ متری کلنگی بود.
    گفتن طلا ۱۵۰ گرم یا بیشتر ، منم حالیم نبود گفتم بچشم و ... دقیق یادمه وقتی برای خرید رفتیم دست گذاشت روی گرون ترین حلقه که باورم نمیشد شونزده میلیون تومن از حسابم تو چند دقیقه رفته و شبش همون حلقه رو گذاشت استوریش که بعدا فهمیدم رو چشم و هم چشمی بوده... توجه نکردم و همینطور تمام پولی که پدرم و خودم داشتیم صرف خرید طلا و لباس های گران قیمت و ... شد. ما یه عقد مختصر گرفتیم چون واقعا برام پولی نمونده بود ولی امید الکی داشتم و میگفتم بیشتر کار میکنم......... تا یه شب پدرش تماس گرفت و گفت باید خونه بخری وگرنه خبری از زن نیست، باید ماشینتو عوض کنی و باید و باید و باید....
    با خانمم که تازه عقد کرده بودیم حرف زدم بحثمون شد برگشت گفت تو گوه خوردی زن گرفتی! مگه من کلفت ننتم. دو هفته ای رابطمون شکراب بود و منم سردرگم بودم. تازه فهمیدم با یه پدر و مادر زن حسابگر و یه زن که درونش یه بچه زندست طرفم . بمن پیام داد من دوست دارم با رفیقام بیرون برم مسافرت برم، فلان کارو بکنم و ... که قبلا سرش توافق کرده بودیم اونوقت بود دیدم این آدم کلا نیاز به سرپرستی و یه جیب پر پول داره و نمیتونه بعنوان همسر کنار من زندگی کنه.
    بهش گفتم تا زوده بیا جدا شیم و اونم طلاهاشو برداشت و سر مهریه چند ماهه بدو بدو دارم و رو به هر کسی انداختم واسطه بشن حداقل توافقی جدا شیم. الان در حال جدایی هستیم. اشتباه من این بود درباره ازدواج ناآگاه بودم و زیادی درگیر ظاهر بودم ، باطن و ارزشای یه آدم واقعی رو فراموش کرده بودم و از همه بدتر دست رو بچه گذاشتم. واقعا دختر جماعت تا ۲۵_۶ سالگی اصلااااا مناسب ازدواج نیستن. اشتباهی که من انجام دادم رو شما مرتکب نشین ...
    اندام و قیافه برای چند شبه بقیش باید با افکار طرفتون و خانوادش زندگی کنین.
    چند روز پیش متوجه شدم اون دختره که متولد ۶۷ بود ازدواج کرده و یه بچه داره. کاش با اون که عقلش میرسید ازدواج میکردم...
    Last edited by mani1365; 26-03-2020 at 10:01.


  2. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2019
    محل سكونت
    کرانه باختری
    پست ها
    162

    پيش فرض

    دخترای مملکت ما کم و بیش همه همین ذهنیت را دارند . بالا و پایین داره و لی همشون به اصطلاح دنبال "مرد زندگی" هستن .. یعنی بقیه از نظرشون بچه سوسول هستن که فقط باید چاپید!

    همون چیزی را که بابت ش از شما 1000 سکه میگیرند میبینی مفت و مجانی در اختیار یک "مرد زندگی" قرار میدن. همشون اینجورین

  3. 4 کاربر از ابر_حیزون بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    آخر فروم باز italodance's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Copyright
    پست ها
    3,071

    پيش فرض

    داستان خوبی بود نمیدونم چه مجله ای یود.

    بطور کلی سرشت اخلاق و خانواده طرف روی هویت و ساختار یک انسان اثر می گذاره نه ظاهر

    انگار هر کی زشته پس لابد بی ادعا هم هست نه این اشتباه هست

    حداقل تو ایران که صدق نمیکنه
    Last edited by italodance; 26-03-2020 at 11:07.

  5. #4
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Mar 2020
    پست ها
    17

    پيش فرض

    داستان خوبی بود نمیدونم چه مجله ای یود.

    بطور کلی سرشت اخلاق و خانواده طرف روی هویت و ساختار یک انسان اثر می گذاره نه ظاهر

    انگار هر کی زشته پس لابد بی ادعا هم هست نه این اشتباه هست

    حداقل تو ایران که صدق نمیکنه
    فکر نمیکنم جهار خط نوشته با کلی اشتباهات نوشتاری و رعایت نکردن اصول نوشتاری بشه اسمش رو داستان فلان مجله ناشناس معرفی کرد. این مطالب حرف های خود من بود ، چیزایی که در زندگی شخصیم اتفاق افتاد و مختصر نوشتم.


    خانواده ، خود فرد همه رو آدم باید بررسی کنه و با آنالیز شخصیت و تحقیق جلو بره.

  6. 3 کاربر از mani1365 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Mar 2020
    پست ها
    17

    پيش فرض

    دخترای مملکت ما کم و بیش همه همین ذهنیت را دارند . بالا و پایین داره و لی همشون به اصطلاح دنبال "مرد زندگی" هستن .. یعنی بقیه از نظرشون بچه سوسول هستن که فقط باید چاپید!

    همون چیزی را که بابت ش از شما 1000 سکه میگیرند میبینی مفت و مجانی در اختیار یک "مرد زندگی" قرار میدن. همشون اینجورین
    اولی مهریش ۱۱۴ سکه و ۱۴ شاخه گل بود. حتی یجایی فکر کردم میشه با حرف زدن این مهریه رو کم گرد. اشتباه از خودم بود

  8. #6
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2018
    پست ها
    93

    پيش فرض

    ............
    Last edited by Cinema2Cinema; 26-03-2020 at 14:39.

  9. #7
    حـــــرفـه ای wichidika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    13,667

    پيش فرض

    امان از مکر زنان

  10. 2 کاربر از wichidika بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #8
    آخر فروم باز radarz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2014
    محل سكونت
    تهران بزرگ
    پست ها
    2,019

    پيش فرض

    متاسفانه تا با احساسات تصمیم میگیریم و مشاوره نمی گیریم همینه !!! مرسی از اینکه داستانتو قرار دادی

  12. #9
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2019
    محل سكونت
    کرانه باختری
    پست ها
    162

    پيش فرض

    همون 114 سکه هم زیاد ه دوست عزیز

    میبینی اگه یه مرد دیگه بود فقط یه شاخه گل میخواست و شمعدونی و یه جلد کتاب

  13. #10
    آخر فروم باز italodance's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    محل سكونت
    Copyright
    پست ها
    3,071

    پيش فرض

    خوب این همه دادی و آنها هم توقع سکه خونه ماشین ویلا اینترنت پر سرعت ....


    دختر و همون اونها چی دادند؟!


    گاهی وقتها آدم این حکایات رو میبینه حیرت میکنه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •