تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 17 اولاول 12345678915 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 165

نام تاپيک: آفت شناسي گیاهی

  1. #41
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض نقش قارچهای میکوریزا در کشاورزی

    قارچ های میکوریزا ازجمله فراوانترین قارچ های همزیست با گیاهان هستند که به سودمندیهای فراوان ، مانند تولید کودهای بیولوژیکی قابل جذب کردن عناصرغذائی بخصوص فسفر و مبارزه ی بیولوژیکی با آفات محصولات زراعی و باغی دارای جایگاه ویژه ای درکشاورزی هستند . بعضی میکروارگانیسمها ازنظر بیولوژیکی درکشاورزی ازارزش بالائی برخوردارند و میتوان ادعا کرد که ابزار یک کشاورزی پایدار هستند وازجمله درتولید کودهای بیولوژیکی ، قابل جذب کردن عناصرغذائی و مبارزه بیولوژیکی با دشمنان طبیعی محصولات زراعی نقش دارند.
    همزیستی میکوریزائی رابطه ای پویا و مسالمت آمیز بین سیستم ریشه ای گیاه و دسته ای خاص ا زقارچ های خاکزی به نام Mycorrliza(VAM) Veshcular Arbuscular فراوانترین و معمولترین قارچهای همزیست در خاک بوده و قادرند با بیش از 90% گونه های گیاهی ارتباط همزیستی برقرار کنند . بیشترین اثر سودآور قارچهای میکوریزائی بهبود وضع تغذیه ی گیاه میزبان بخصوص درمورد فسفر است . این قارچها درخاکهائی که غلظت عناصر غذائی آنها (به ویژه فسفر ) کم تا متوسط باشد ، قادرند نیاز فسفری گیاه میزبان را تامین کنند بطوریکه نیازی بمصرف کودهای شیمیائی فسفره نباشد از اینرو به قارچهای میکوریزا " کود بیولوژیکی " نیز گفته میشود . این قارچها در شرکت با یک تعامل سه گانه خاک – قارچ – گیاه قادرند فوائد دیگری را برای گیاه میزبان فراهم کنند که اهم آنها عبارتند از : افزایش مقاومت گیاه به امراض ، تشدید تثبیت بیولوژیکی نیتروژن ، افزایش مقاومت گیاه در مقابل خشکی و تشدید میزان فتوسنتز .
    ازجمله محدودیتهای موجود در گسترش استفاده از میکوریزا برای افزایش رشد گیاهان میتوان به رشد نسبتا آهسته قارچهای اکتومیکوریزا ( میکوریزای خارجی ) و خصوصیت منحصر به فرد این قارچها اشاره کرد که تولید انبوه مواد تلقیحی حاصل از انرا محدود میکند . درصورتیکه بتوان هاگهای قارچهایVAMرا واداربه رشد درمواد غذایی و تولید میسلیومهای فراوان کرد این امکان وجود دارد که بتوان در عمل تلقیح از باکتریهای تثبیت کننده ی نیتروژن وقارچهای VAM بطور مشترک در مقیاس گسترده ای استفاده کرد .اگر بتوان با کمک مهندسی ژنتیک ژنهای ناقل تثبیت نیتروژن (ژنهای نیف ) را به قاچهای VAM منتقل کرد ، میتوان دو خصوصیت مهم عمل تثبیت بیولوژیکی نیتروژن و افزایش حلالیت فسفات را در یک میکروارگانیسم ایجاد کرد. این توانائی بیولوژیکی هنوز در حد یک اندیشه و تفکر است و شاید در اینده ای نه چندان دور به واقعیت بیانجامد.

    منبع : ماهنامه علمی – تخصصی کشاورزی زیتون

  2. #42
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض شته و طرز مبارزه با آن

    شته
    Phylloxera
    (Filoksera)
    حشرات این خانواده که با خرطوم خود از شیره گیاهی تغذیه می کنند ، دارای تعداد زیادی از گونه ها و از آفات مهم و درجه اول گیاهان صنعتی ، زینتی ، باغبانی ، سبزیکاری ، جنگلی و غیره بوده و از اهمیت اقتصادی زیادی برخوردار میباشند .
    شته ها علاوه بر تغذیه از شیره گیاهی در انتقال بیماریهای ویروسی نقش مهمی ایفا می کنند .
    عده ای از شته ها باعث پیچیدگی برگ و یا تغییر شکل شاخه ها گردیده و برخی بر روی قسمتهای گیاهان میزبان تشکیل گالهای گوناگونی را می دهند .
    شته ها حشرات کوچک کُرَوی ، پهن و یا بیضی شکل هستند ، طول بدن آنها از نیم میلیمتر تا هشت میلیمتر متغیر و اغلب اوقات بین 2 تا 4 میلیمتر می باشد .
    رنگ آنها بسیار متنوع و اغلب دارای رنگهای زرد ، سبز ، قرمز ، سیاه و یا خاکستری هستند .
    بدن آنها نرم و پوشیده از موهای ریز با اندازه های متفاوت میباشد .
    در شته ها سر دارای یک جفت شاخک که طول آن متغیر است وجود دارد .
    شته ها دارای سه جفت پا هستند و پاهای عقبی معمولا بلند تر از سایر پاها می باشد .
    شته ها به دو شکل بدون بال و یا بالدار میباشند .
    در نزد اغلب گونه ها شکم حشره به دم کوتاهی ختم می شود .
    ضمنا در طرفین و پشت حلقه ششم شکم زائده ای با شکل و اندازه متفاوت وجود دارد .
    شکل و اندازه این زائده ، شاخکها ، دُم و تزئینات آنها از نظر تشخیص گونه ها اهمیت زیادی دارند .
    شته ها معمولا دارای ترشحات شیرین و چسبناکی بنام ( عَسَلَک ) میباشند که باعث جلب مورچه ها گَشته و حتی مورچه ها با شاخکهای خود آنها را تحریک به ترشح شیره نموده و از آن تغذیه می کنند .
    بعضی از مورچه ها برای یک کُلُنی از شته ها لانه ساخته و آنها را محبوس می کنند و یا آنها را به مکانهای دیگر مخصوصا روی ریشه گیاهان منتقل می کنند .
    در حقیقت مورچه ها استثمارکننده شته ها هستند .
    بدین جهت شته ها را گاو شیری مورچه ها نامیده اند .
    در عوض مورچه ها اغلب اوقات شته ها را از حمله و گزند دشمنانشان مصون می دارند .
    زندگی شته ها بسیار پیچیده است در قسمتی از زندگی خود بطریق بِکرزائی تکثیر پیدا کرده و سپس بعد از پیدایش افراد نر و ماده و آمیزش بین آنها نسل های متعددو متوالی ایجاد کرده و در پائیز ماده های جنسی تخمهای زمستانه می گذارند .
    زادآوری در شته ها بسیار زیاد میباشد ، بطوریکه تعداد نسل آنها گاهی در سال در مناطق مناسب به 20 نسل می رسد .
    چند تائی شته کافی است تا در اندک زمان باغ یا گلزاری را آلوده نماید .
    عده ای از شته ها زندگی خود را بر روی یک گیاه بپایان می رسانند ( یک میزبانه ) در حالیکه عده ای دیگر قسمتی از زندگی خود را روی یک گیاه و قسمت دیگر را روی گیاه دیگری می ذرانند ( دومیزبانه ).
    شرایط آبر و هوائی فصل بهار ، زادآوری این حشرات را بسیار تسریع می کند .
    در مورد شته های دو میزبانه اگر بتارانهای بهاری موقعی ببارد که حد اکثر افراد بالدار باشند ، تعداد زیادی از آنها را نابود می کند .
    در حالیکه بر روی افراد بی بال و لاروها تاثیری ندارد .
    جمعیت شته های یک میزبانه در اوائل بهار بسیار زیاد می باشند ولی بتدریج در هنگام تابستان تعداد آنها در نتیجه عوامل کنترل کننده مانند کفشدوزکها ، مگسها ، رنبورهای شته خوار ، قارچهای شته کُش ، و همچنین بعلت کمی رطوبت از بین رفته و سپس در اوائل پائیز شروع بازدیاد می کنند .
    کثرت جمعیت و در نتیجه زیان شته ها به عوامل بسیار زیاد از قبیل شرایط آب و هوائی ، رطوبت ، حرارت ، مقدار و شدت نور ، عمل پارازیت ها و شکاری ها، بستگی دارد .

    بعنوان مثال زندگی دو نوع شته در زیر شرح داده می شود :
    1 - شته سبز هلو :
    طول حشره بالغ بی بال 5/1 تا 2 میلیمتر و رنگ آن سبز ِزَرد و یا زرد می باشد .
    بدن بیضی شکل و زائده آن نسبتا طویل است .
    بیولوژی - تخمها در قاعده جوانه های هلو ، شلیل ، بندرت در زرد آلو گذاشته می شود .
    در اواسط فروردین بسته به شرایط آب و هوائی ، تخمها باز شده و حشرات بطرف برگها می روند و سپس اواسط اردیبهشت حشرات هر کدام بطور متوسط 40 تا 50 نوزاد بدون بال تولید می کنند که بنوبه خود حشرات بی بال و یا بالدار می زایند .
    در نسل سوم ، تقریبا تمام حشرات بالدار می باشند و بتدریج در اواسط خرداد تقریبا حشره ای بر روی درخت هلو باقی نمانده و تمام آنها بر روی میزبان دوم که بسیار گوناگون و از خانواده های مختلف گیاهی میباشند مانند: چغندر ، اسفناج ، تنباکو ، سیب زمینی ، کوکب ، کلم و غیره مهاجرت می کنند و نوزادان خود را در روی آنها می گذارند و این نوزادان درطول فصل تابستان نسلهای متوالی را تشکیل میدهند .
    گزش شته ها برروی برگهای هلو وسپس برروی برگهای میزبان ثانوی باعث پیچیدگی برگها میشود.
    شته ها در روی سطح زیرین برگها قرار گرفته و بدین طریق مبارزه با آنها بسیار مشکل می شود .
    در تابستان و در ماههای تیر، مرداد و شهریور شته ها در روی میزبانهای ثانوی زادآوری کرده و فعالیت آنها باعث ایجاد زردی ، پژمردگی ، تغییر شکل برگها می گردند .
    و در بعضی از موارد باعث انتقال بیماریهای ویروسی می گردند .
    درشهریورماه تا اواخرماه حشرات جنسی بالدار بسوی میزبان اولیه ( درخت هلو ) مهاجرت مینمایند.
    هر شته به تعداد پنج تا ده تخم منفردا بر روی شاخه های جوان و جوانه ها می گذارند و تخمها تا بهار سال آینده باقی خواهند ماند .

    2 - شته گل سُرخ :
    طول حشره بالغ بی بال این شته در حدود 8/2 تا 4/3 میلیمتر و رنگ آن سبز مایل به قهوه ای با زائده و پاهای سیاه رنگ می باشد .
    در ابتدای بهار تخم این شته ها که از سال قبل بر روی درخت گذاشته شده بتدریج شروع به باز شدن کرده و در نتیجه زادآوری شته ها سطح زیرین برگها و ساقه های گل دهنده ( گل سُرخ و نسترن ) مملو از این شته ها میشود .در مکانهائی که حمله این شته مقارن با سفیدک گل سُرخ باشد می توان با مخلوط کردن دو سم قارچ کُش و حشره کُش فقط یکبار مبارزه نمود .
    باید توجه داشت که دو سم مصرفی قابلیت اختلاط با یکدیگر را داشته باشند .

    مبارزه :
    مبارزه با شته ها زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که بمحض ظهور اولین کُلُنی های شته آغاز گردد .
    بعلاوه در این زمان هنوز تعداد پارازیتها و شکاری ها زیاد نبوده و سمپاشی زیان زیادی به آنها وارد نمی کند .مبارزه با شته در محیط های بسته آپارتمان نسبتا ساده بوده و با چند بار استفاده از حشره کُش های معمولی که برای مبارزه با مگس از آنها استفاده میشود از بین میرود .
    اما در محیط باز دفع شته بسیار مشکل است .
    سمومی که در مبارزه علیه شته ها بکار برده می شود ، اغلب سموم فسفره میباشند که خاصیت تماسی دارند مانند : مالاتیون ، گوزاتیون ، دیازینون و سوپر اسید ، که بر حسب ماده موثر آنها از یک تا یک و نیم گرم در یک لیتر آب مصرف میشوند .
    سموم نفوذی موسوم به سیستمیک مانند : فسامیدون ، متاسیتوکس و سموم مشابه که دارای خاصیت نفوذی میباشند برتری چشم گیری به سموم تماسی شته کُش دارند .
    زیرا علاوه بر اینکه شته ها در سطح زیرین برگها و مکانهای دیگری از گیاه که سم مستقیما به آنها نمی رسد را از بین میبرد ، بلکه به پارازیت ها و شکاری های مفید آنها نیز صدمه زیادی وارد نمی آورد .
    و نیز علیه کَنِه های گیاهی موثر می باشد و دوام آنها برحسب رشد گیاه و نوع سم بین 10 تا 20 روز طول می کشد . برای اینکه مقدار ماده موثر بیشتری داخل گیاه شود ، لازم است که سمپاشی زمانی که برگها باندازه کافی رشد کرده باشند انجام گیرد .
    بنابراین باید این سموم را دیر تر از سموم شته کُش تماسی مصرف نمود .

    برگرفته از کتاب : پرورش گلها و گیاهان زینتی
    نوشته : مهندس منوچهر کارگر

  3. #43
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض مورچه و مبارزه با آن

    مورچه

    FORMICIDAE ant
    مورچه ، یقینا احتیاج به معرفی ندارد . این حشره آشنا و تا اندازه ای مزاحم مستقیما به گیاهان صدمه نمی زند (باستثنای گونه ای که به مورچه باغبان شهرت داشته و برای کشت نوعی قارچ که غذای آنرا تشکیل می دهد برگ درختان را جدا کرده به لانه می برد .)
    زیان مورچه معمولا بطور غیر مستقیم حاصل می شود .
    مورچه ممکن است در خاک باغچه یا گلدانهای بزرگ لانه کرده موجب قطع ریشه گیاه گردد .
    بعلاوه این حشره علاقه زیادی به ترشحات شیرین حشراتی مانند شته دارد .
    شته ضمن مکیدن شیره گیاهی با اندک تحریکی از خود ترشحات شیرینی خارج می کند که بسیار مورد پسند مورچه است .
    بهمین سبب مورچه با دانستن این موضوع شاخکهای خود را به پشت شته زده ازماده شیرین مترشحه استفاده میکند.
    مورچه ها اغلب از این منبع غذائی در مقابل دشمنان دفاع کرده گاه برای محافظتشان پناهگاه میسازند .
    بعضی از انواع مورچه اقدام به نگهداری و پرورش گله ای از شته ها می کنند .
    تخم شته ها را در زمستان به لانه خود برده مرتبا با لیس زدن تمیز نگه می دارند .
    سپس با فرا رسیدن بهار تخمها را به بیرون برده بر روی گیاهان مورد علاقه شته قرار می دهند .
    آنها گله ها را از گیاهی به گیاه دیگر میبرند تا اطمینان حاصل کنند که غذای مناسب و کافی در اختیار شته قرار دارد . در مواقع اضطراری و خطر ، گله را همراه با تخمها به مکان امنی انتقال می دهند و پس از رفع خطر مجددا آنها را به چراگاه باز می گردانند .
    به این ترتیب مورچه می تواند عامل مهمی در حفظ نسل شته ها باشد .
    پس مبارزه با آن برای دفع شته ضرورت پیدا می کند .
    برای مقابله با مورچه میتوان از گرد فایگام یا بایگون و یا سموم مشابه استفاده نمود .

    برگرفته از کتاب : پرورش گلها و گیاهان زینتی
    نوشته : مهندس منوچهر کارگر

  4. #44
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض کرم ساقه خوار پوسیدگی ساقه برنج را تا 3 برابر افزایش می دهد

    شیوع بیماری پوسیدگی 2 تا 3 بار در مزارعی که مورد حمله کرم ساقه خوار قرار می گیرند، نسبت به مزارع دیگر بیشتر گزارش می شود.به گزارش ایانا نتیجه بررسی ها نشان داده است پوسیدگی ساقه بعد از حمله کرم ساقه خوار و حشراتی که در ساقه زخم ایجاد می کنند، شدت بیشتری خواهد داشت. پوسیدگی ساقه برنج یا Sclerotium oryzae از بیماریهای قارچی مهم برنج است که در غالب مناطق برنجکاری اتفاق می افتد و در حال حاضر در کشور، در اکثر مناطق گیلان پراکنده است. این بیماری در حرارت 28 درجه سانتیگراد و بارانهای شدید فعالیت زیادی داشته و می تواند خسارت قابل توجهی به ارقام حساس وارد کند. کاهش محصول در اثر بیماری از 10 تا 50 درصد متغیر است. تحقیقات نشان می دهد که اگر پتاس به همراه ازت و فسفر مصرف شود، سطح بیماری را پایین نگه می دارد اما فسفر و ازت به تنهایی باعث افزایش بیماری می شود.پوسیدگی ساقه در ارقامی از برنج که بطور طبیعی در اثر خوابیدن (ورس) آسیب می بینند، خسارت بیشتری وارد می آورد.
    این بیماری بعد از اواسط مرحله پنجه زنی در مزرعه مشاهده می شود که ابتدا به صورت لکه های کوچک تیره در بخش خارجی غلاف برگ، نزدیک به سطح آب ایجاد می شود.حمله قارچ به ساقه ها و تراکم آن با رسیدن گیاه افزایش می یابد و بیشترین شدت آن در زمان برداشت است. در موارد شدت بیماری گیاه مورد حمله ضعیف شده و روی زمین می افتد و دانه ها نیز کاملا شفاف و پر نمی شود و پودری شدن آنها را می توان مشاهده کرد. در موارد حاد، مرگ ریشه ها بوجود می آید و بدین ترتیب خسارت کلی به محصول وارد می شود.برای کنترل پوسیدگی ساقه برنج سوزاندن بقایای برنج آلوده توصیه شده است، زهکشی زمین و خشک کردن مزرعه تا حدی که زمین ترک بردارد و سپس انجام آبیاری در بسیاری از موارد در کاهش اثر بیماری موثر بوده است اگر چه به افزایش محصول کمک نمی کند.


  5. #45
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض «اثرات خطرناك آفت كشها بر سلامت انسان»

    هرچندكنترل عامل بيماريزا ( با استفاده ازآفت كش ها) در بخش كشاورزي سودمند است ولي آفت كشها باعث ايجاد بيماري و مرگ درانسان‌ها مي‌گردند،اين مشكلات ناشي از شرايط مختلف تماس مستقيم و غيرمستقيم انسان با آفت‌كش‌ها مي باشد.

    مستعدترين افراد آنهايي هستند كه در تماس مستقيم با اين چنين مواد شيميائي‌اند كه همان كارگراني هستند كه در بخش كشاورزي در معرض سموم آفت كش مي باشند و يا اينكه در كارخانه توليد سم كار مي‌كنند،كارگراني كه سموم آفت‌كش را مخلوط،حمل يا در مزرعه بكار مي‌گيرند در معرض و تماس شديد آفت‌كش‌ها قرار دارند و اولين محل تماس سم در انسان پوست مي باشد، اگر همين كارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شيميايي مجهز نباشند جذب آفت‌كش‌ها از طريق پوست مي تواند چشمگير و قابل ملاحظه باشد.

    به محض اينكه پوست در معرض سم قرار مي گيرد ، ممكن است سم در بدن جذب يا تنها در سطح پوست باقي بماند.اثرموضعي عمومي كه از تأثيرسم بر روي پوست ديده مي‌شود ، مشكلاتي از قبيل درماتيت‌ها (حساسيت‌هاي پوستي ) مي باشد.جذب آفت‌كش در بدن مي‌تواند باعث بروز مشكلاتي براي سلامتي انسان بشود: از قبيل سوزش چشم ، در حالت جذب بيشتر مشكلات دستگاه تنفسي با مسموميت سيستميك كه درآخر ممكن است به مرگ بيانجامد.

    تماس غير مستقيم با آفت‌كش ها ناشي از خوردن غذاهايي است كه سموم آفت‌كش در آن نفوذ كرده‌اند و مي تواند باعث افزايش مواد سمي در بدن انسان گردد،كه معمولاً وابسته به بودن درازمدت در معرض اين آفت كش‌ها مي باشد كه ممكن است منجر به بيماري شود ويا اينكه نگردد.

    بدن انسان يك سازواره ( ارگانيسم) بيوشيميائي خيلي پيچيده‌اي است كه براحتي خودسازگار وانعطاف پذيرمي‌شود و آن داراي سيستم تنظيم كننده متعددي است ، تا مطمئن سازد كه تمام اجزاء بدن در پاسخ به شرايط بيروني كاملاً درست ايفاي نقش مي‌كنند.

    اين نوع تنظيم ،خودپايداري ( هوموستازي ) شناخته شده است و براي تمامي فرآيندهاي بدني معمولاً بدون اطلاع و آگاهي يا تأملي روي اعضاء بدن ما اتفاق و بروز مي نمايند ، وقتي در تأثير شرايط محيطي بيروني ( همچمون گرما يا سرماي زياد ) يا شرايط دروني ( بيماري يا مسموميت ) كه سيستم‌هاي بدن نمي‌توانند بوسيله مكانيسم‌هاي عادي تنظيم گردند ، علائم ( ناراحتي ) غير معمول و بيماري ظاهر مي‌گردد. انواع اثرات فيزيكي (علائم ونشانه ها) كه مشاهده يا احساس مي گردند به انواع استرسي‌كه بدن در معرض آن قرار مي‌گيرد بستگي دارد،براي اينكه داخل بدن ارتباط دروني پيچيده بسيار زيادي بين سيستمها وجود دارند و يك تغيير جزئي درهرسيستم ممكن است در سيستم هاي ديگر بدن اثرات متعددي را بوجود آورد.

    بعلاوه انواع واكنش ها به مريضي محدود هستند بنابراين نشانه‌ها و علائم مريضي اغلب كاملاً شبيه به انواع مختلفي از عوارض بيماريها هستند بعنوان مثال : سردرد،تب،تهوع،استفراغ و اسهال علائم عمومي غيرخاص بيماري هستند كه در شرايط متفاوت ايجاد ميگردند ، لازم بذكر است بطورمعمول اغلب واكنش هاي فيزيولوژيكي به بيماري ، با شيوه هاي متعددي براي كمك به تشخيص عوامل واقعي بيماري توسعه يافته اند.

    خودپايداري (هوموستازي) بدن مي تواند بوسيله عكس العمل فيزيكي و يا بيولوژيكي بدن به استرس‌هاي اوليه بهم زده شودكه به ماهيت دروني عامل و همچنين به درجه و مدت استرس بستگي دارد، وقتي استرس بسيار شديد يا مدت‌دار باشد خودپايداري وخودتنظيمي نميتواند حفظ يا بازگردانده شود و بيماري در اين زمان بروز مي نمايد.مسموميت بوسيله عوامل شيميائي چيزي كمتراز بيماري ناشي از مواد شيميائي نبوده و علائم مسموميت شيميائي اغلب شبيه علائمي هستند كه بوسيله عوامل بيولوژيكي مثل باكتري ها و يا ويروس‌ها بروز مي نمايند.

    براي تفهيم بهتر اينكه مريضي چطوري در تماس با موادشيميائي (مواد سمي ) در انسان عارض مي شود ما اول بايستي بدانيم كه آفت كش هاچطوري در داخل بدن عمل مي‌كنند.

    آفت كش‌ها چطوري به انسان تأثير مي گذارند.

    آفت‌كش‌ها با تغيير سرعت فعاليت‌هاي مختلف بدن ، افزايش آنها ( بعنوان مثال: افزايش تپش قلب و تعريق ) يا كاهش آنها ( توقف كامل تنفس) عمل مي‌كنند.

    بعنوان مثال ، جمعيت قرارگرفته در معرض سمپاشي با حشره‌كش مالاتيون بر اساس تجربه مي‌تواند سبب تعريق گردد،اين نتيجه در اثر يك سري از رخدادهاي فيزيولوژيكي در بدن مي باشد كه به عنوان پاسخي به موادشيميائي وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعاليت بيوشيميائي آنزيم مي‌گردد.در نتيجه :

    1- اين تغيير بيوشيميائي به تغيير سلولي مي انجامد (در اين حالت افزايش فعاليت عصبي )

    2- تغيير سلولي سپس موجب تغييرات فيزيولوژيكي مي‌شود كه علائم مسموميت مشاهده يا در سيستم‌هاي فيزيولوژيكي خاص بدن(اندام ها يا دستگاه‌هاي بدن) احساس مي شوند(در اين حالت فعاليت غدد تعرقي ) در ادامه نيز توسعه بنيادین اثرات مذكور از بيوشيميائي به سلولي و آنهم به فيزيولوژيكي در اغلب مسموميت‌ها بدين شكل بروز مي‌نمايد.

    بسته به مكانيسم بيوشيميائي ويژه يك فعاليت ، يك سم ممكن است اثرات خيلي وسيعي در داخل بدن داشته باشد، ويا امكان دارد سبب تغيير خيلي محدودي در فعاليت ‌هاي فيزيولوژيكي در يك ناحيه خاصي ازبدن يا اندامي گردد. سم مالاتيون به سادگي سبب غير فعال شدن يك آنزيم مي‌شود كه رابط بين اعصاب است ، آنزيمي كه توسط سم پاراتيون ويا ديگر آفت‌كش‌ها غير فعال مي گردند در بدن معمول است و بنابراين تنوع اثرات روي اكثر سيستمهاي بدن در كنار تعريق مشاهده مي‌شوند.

    (سميّت ) :

    سميّت واژه عمومي است كه شامل اثرات زيان‌آوري است كه توسط آفت‌كش‌ها ايجاد مي‌شود اين اثرات زيانبار مي‌تواند، شامل گروهي از علائم ساده همچون سردرد،تهوع ودر حالت شديد مثل‌كما،تشنج و حتي مرگ باشد. مسموميت بطور نرمال به چهار نوع تقسيم مي‌شود، كه به ميزان قرارگيري در معرض يك آفت‌كش و مدت زمان تماس با سم بستگي دارد تا علائم مسموميت توسعه و بروز نماید ( مسموميت مزمن و مسموميت حاد ).

    در ابتدا چنين است در نتيجه قرارگيري كوتاه مدت در معرض سم و اتفاقي كه در داخل يك دوره زماني كوتاه مدت بطور نسبي در داخل بدن اتفاق مي افتد ، در صورتيكه در حالت درازمدت در نتيجه قرارگيري در معرض سم در دوره زماني بلندمدت مسموميت رخ مي‌دهد.

    اغلب مسموميت ها بهبودپذير هستند و باعث صدمه دائمي نمي‌شوند اما ممكن است بهبود كامل در درازمدت حاصل آيد، اگرچه بيشتر آفت‌كش ها ممكن است باعث بروز صدمات دائمي و غيرقابل برگشت و بهبود پذير باشند، آفت‌كش ها مي توانند بر روي يك سيستم و عضو خاصي در بدن تأثير بگذارند يا آنها ممكن است مسموميت ويژه‌اي را با تأثيرگذاري روي تعدادي از سيستم را ايجاد نمايند.معمولاً نوع مسموميت به گروه‌هاي ديگري نيز تقسيم ميشوند ،كه بر اساس تأثيرگذاري آن بر سيستم ها و دستگاه‌هاي عمده بدن قرار دارند ، تعدادي از آنها در جدول شماره يك ليست گرديده‌اند.

    بجهت اينكه سيستم بدن تنها بطور معدودي واكنش به استرس هاي شيميائي و بيولوژيكي دارد،آن يك فرآيند پيچيده‌اي است ، علائم و نشانه‌ها را جور ميكند و عامل اصلي بيماري انساني يا مريضي را تعيين مي‌كند ،در بيشترحالات تعيين اينكه آيا مريضي بوسيله قرارگيري در معرض موادشيميائي بوده يا توسط يك عامل بيولوژيكي رخ داده (مثل ويروس آنفلوآنزا ) غير ممكن است.

    تاريخ در معرض قرارگرفتن و تماس با يك ماده شيميائي يك سرنخ مهم در كمك به تعيين عامل بيماري است،اگر چه تاريخچه بطور قطعي نمي‌تواند ثابت كند كه ماده شيميائي عامل بيماري شده است، براي ثبوت رابطه علت و معلول خيلي مهم است كه ماده شيميائي در بدن در جريان خون يافت شود به اندازه‌اي كه باعث بيماري مي‌شودو به ميزانش پي برده شود،اگر ماده شيميائي اثر بيوشيميائي با ردگيري آسان و خاصي را ايجاد مي كند ( ممانعت آنزيم استيل ـ كولين استراز ) نتيجه تغيير بيوشيميائي در بدن ممكن است در ثبوت قطعي عامل بكارگرفته شود.مردم در تماس با مواد شيميائي اغلب در ضمن كاركردنشان بيمار ميشوند و بايستي احتياطات لازم پزشكي به پزشكشان در خصوص تماس قبلي شان با مواد شيميائي ( مسموميت ) گفته شود.

    فاكتورهاي تعيين كننده برآمد مسموميت آفت كش :

    اگر جذب آفت كش يك واقعيت ثابت شده است امكان دارد مقدار سم جذب شده براي ايجاد مرگ كافي گردد كه به مقدار تركيب اصلي سم (سميت ) دارد.

    راه‌هاي مختلف اندازه گيري سميت مواد شيميائي توسعه يافته است و اندازه گيري اين فاكتور شامل دز كشنده صددرصد يا Ld50 است . واژه Ld50 بيان مي كند شدت سميتي كه از طريق جذب پوستي و دهاني براي كشتن 50% كل حيوانات تحت آزمايش نياز است. معمولاً اطلاعات حاصله از مطالعات آزمايش ها طبقه بندي آفت كش را در ارتباط با درجه سميت فراهم مي كند كه آفت كش هاي خيلي سمي Ld50 خيلي كمتري دارند .هرچندآن بايستي ارزشش از Ld50 گفته شود ولي بهتر بود از روي احتياط تفسير گردد ، نظرباينكه تفاوت وسيعي در پاسخ بين گونه‌هاي موجودات زنده وجود دارد.

    دز آفت‌كش ، تاحدودي برآمد مسموميت ايجادشده بوسيله سم را تعيين مي‌كند. اگر دز بيشتري از سم جذب بدن شده باشدمسموميتي‌كه بوجودمي‌آيد نه تنها درتركيبات نسبتاً سمي بلكه براي تركيبات با سميت پايين نيزجدي خواهد بود .كنترل دز،اساس ايمني استفاده از آفت كش‌هاست خيلي مهم است كه توجه داشته باشيم كه چه مقدار دزي از يك ماده مضره معمولاً كشنده است ، بطورديگر دز خيلي پايين اغلب آفت كش هاي سمي بدون تأثير است.

    بروز علائم سمي آفت كش ممكن است ‌چندان هم تنها به دز بستگي نداشته باشد بلكه به مدت قرارگيري در معرض سم نيز بستگي داشته باشد.براي اكثر آفت‌كشها اثرات سمي مشاهده شده از تماس كم با سم ممكن است كاملاً متفاوت از تماس هاي تكراري با سم باشد.

    بيشتر علائم تماسهاي تكراري با سم به آرامي توسعه مي يابند ودربيشتر موارد ممكن است علائم مسموميت مشابه با علائم بيماريهاي مزمن باشد كه تشخيص اينكه مورد مسموميت است يا بيماري را با مشكل مواجه مي‌سازد.

    تعيين‌كننده نهائي برآمد مسموميت ايجاد شده توسط سم ، مسير ورود سم به بدن است ، مسموميت از طريق آفت كش از طريق خوردن ، استنشاق يا جذب از راه پوست مي باشد.بيشتر مواد شيميائي بعنوان مثال ،سم مالاتيون توسط هرسه روش تماس با سم در دزبالاي سم بطوريكسان ايجاد مسموميت مي‌كند و توسط هرسه روش تماس با سم صرفنظر از مدت قرارگيري در معرض سم و مقدار دز سم بطور يكسان ايجاد مسموميت نمي كند.

    تماس و نفوذ پوستي عمومي ترين راه نفوذ سم به بدن مي باشد و اگر مقدار معيني از آفت كش به بدن وارد شده باشد اثرات سمي بطور عادي ديده خواهند شد. رويهمرفته تعدادي از آفت كش هاي شناخته شده از طريق پوست در مقدار بيشتري جذب شوند تقريباً كم است،اثرات مشاهده شده در اكثر حالات معمولاً محدود به پوست با علائمي همچون خارش و حساسيت پوست مي باشند .

    نحوه استفاده آفت كش هاي شيميائي:

    تمامي آفت كش‌هاي شيميائي بايستي با احتياط بكار برده شوند ،براي استفاده مطمئن و دائمي از تمامي مواد شيميائي عناوين ذيل را رعايت كنيد.

    1- هميشه قبل از استفاده مواد شيميائي برچسب روي آن را بدقت خوانده وطبق دستورالعمل اجراكنيد.

    2- آفت كش‌ها را بدور از دسترس كودكان نگهداشته و در ظروف سربسته برچسب دار نگهداري نمائيد.

    3- از كشيدن سيگار در زمان سمپاشي يا گردپاشي خوداري كنيد چون اكثر مواد شيميائي قابل اشتعال هستند.

    4- از لباس‌هاي محافظت كننده و ماسك استفاده نمائيد آستين ها كاملاً كشيده در پايين دست و يقه را كاملاً ببنديد، در صورت ريخته شدن مواد سمي روي پوستتان فوراً آن را با آب و صابون بشوئيد.

    5- دستانتان را بعد از سمپاشي يا گردپاشي و قبل از غذاخوردن يا سيگاركشيدن بشوئيد و لباستان را تعويض نمائيد.

    6- اگر شمادرزمان استفاده از آفت كش يا كمي بعد از آن احساس ناخوشي كرديد سريعاً به پزشك مراجعه نمائيد.

  6. #46
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    12 سرخرطومی سیب(Anthonomus pomorum )

    سرخرطومی سیب(Anthonomus pomorum )
    اين حشره از آفات مهم درختان ميوه دانه دار در نواحی کوهستانی و سردسير می باشد . وجود آن از کشورهای اروپايی ، شمال آفريقا – روسيه – افغانستان و ترکيه گزارش شده است . در ايران اين آفت از دماوند – طالقان و شمشک جمع آوری شده است . در دره رودخانه هراز در منطقه لاريجان ، گاهی درختان سيب و گلابی به اين آفت آلودگی شديد نشان می دهند
    بيولوژی و مشخصات :

    حشرات کامل حدود 5/3 تا 6 ميلی متر طول دارند . نرها کمی کوچکتر از ماده ها هستند . رنگ آنها بين قهوه ای تيره تا قهوه ای روشن تغيير می کند و در ثلث انتهايی هريک از بالپوشها يک نوار مورب زرد رنگ وجود دارد که مجموعا وقتی بالپوشها بسته است به شکل V يا هفت ديده می شود.

    حاشيه اين نوارها معمولا تيره تر از ساير قسمتهای بدن به نظر می رسد . بالپوشها و پاها از پرزهای خاکستری رنگ و کم پشت پوشيده شده است ، بعلاوه در انتهای قدامی ران پاها به سمت داخل يک خار نوک تيز و نسبتا قوی وجود دارد . وضع اين خار در گونه مشابه آن A.pyri کاملا متفاوت است . طول خرطوم به 2/1 تا 5/1 ميلی متر می رسد . تخم ها بيضوی و به رنگ سفيد شکری است و در حدود 7/0 ميلی متر می باشد . لاروها سفيد رنگ ، خميده و بدون پا هستند و در ميان غنچه ها و شکوفه های خشک شده ديده می شود . طول بدن لارو در حداکثر رشد 5 تا 6 ميلی متر است .

    اين حشره زمستان را به صورت حشره کامل در زير پوستک های تنه درختان سيب و گلابی بسر می برد.

    در بهار به محض گرم شدن هوا و مصادف با باز شدن جوانه های برگ ظاهر می شوند و پس از مختصری تغذيه از برگهای جوان ، در داخل شکوفه های باز نشده که هنوز سبز و کوچک هستند ، تخم می گذارند .

    اين تخم ها به فاصله يک هفته تا 10 روز باز می شوند و لاروها پس از خروج از تخم از اندام های زايای گل ( پرچم و مادگی ) تغذيه می کنند . شکوفه های آفت زده باز نمی شوند و گلبرگها در حالت غنچه خشک می شوند . به رنگ قهوه ای روشن در می آيند. لاروها به فاصله 4 هفته دوران تغذيه خود را خاتمه داده و در داخل غنچه های خشک شده تبديل به شفيره می شوند و پس از 2 تا 3 هفته به حشرات کامل تبديل می شوند . اين حشرات پس از مختصر تغذيه به زير پوستک ها و پناهگاه های ديگر می روند و مدتی نزديک به 10 ماه به استراحت می پردازند .

    سرخرطومی سيب در اکثر نقاط کشور ما اهميت اقتصادی ندارد و به سادگی در اثر عوامل طبيعی کنترل کننده جمعيت آن محدود می گردد . در کشور ما مطالعات کافی در مورد بيولوژی و به خصوص عوامل طبيعی کنترل کننده روی اين گونه صورت نگرفته است . در منابع خارجی از وجود پارازيت های موثر و مفيدی از جمله examinator ، pimpla ، P.pomorum و گونه های چندی از جنس های Apanteles ، Meteorus ، Habrocytus نام برده می شود


    مبارزه :

    در صورتيکه سابقه خسارت اين آفت در منطقه ای شديد باشد و بررسی حشرات کامل در زير پوستک ها ، تراکم آنها را در حد بالای زيان اقتصادی نشان می دهد .

    می توان درختان ميزبان را پس از باز شدن برگها و قبل از باز شدن شکوفه ها با محلول 2 در 1000 تکسافن يا تيودان سم پاشی نمود.
    Last edited by Vmusic; 25-09-2006 at 18:13.

  7. #47
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    12 پروانه برگخوار صنوبر ( Gypsonoma acerina )

    پروانه برگخوار صنوبر ( Gypsonoma acerina )
    حشره کامل به عرض 1 تا 5/1 سانتی متر است و رنگ عمومی بدن آن خاکستری ، رنگ بالهای جلويی شکلاتی و رنگ بالهای عقبی آن خاکستری است . پروانه ماده 24 ساعت بعد از خروج از شفيره ، تخمهای خود را به طور انفرادی يا 2 تا 3تايی روی دمبرگ يا در امتداد رگبرگ اصلی يا روی دندانه های کناری برگ قرار می دهد. تخمها 5 تا 6 روز بعد به لارو تبديل می شوند. لاروها ابتدا ازپارانشيم برگ تغذيه نموده و سپس کامل می شوند.لاروها با اتصال 2 تا 3 برگ ، لانه ای برای خود ساخته و تبديل به شفيره می شوند.

    زمستانگذرانی اين حشره به صورت لارو در شکاف تنه يا در زير برگهای مرده است.

    لاروها در بهار ابتدا از جوانه ها و سپس از برگها تغذيه کرده و منجر به از بين رفتن جوانه ها و پژمردگی آنها و جارويی شدن شاخه می شوند.

    اين آفت در نهالستانها و خزانه های صنوبر ديده شده و موجب خسارت می شود.

    روش مبارزه :

    مبارزه عليه حشره کامل در ارديبهشت ماه همزمان با پرواز و تخمريزی پروانه ها و يا اوايل فروردين ماه همزمان با شروع فعاليت تغذيه لاروهای زمستان گذران ، انجام پذير می باشد.

    روش مناسب و عملی در مبارزه شيميايی با اين آفت ، استفاده از سموم نفوذی از قبيل سم متاسيستوکس به ميزان يک در هزار همزمان با شروع فعاليت تغذيه لاروهای زمستان گذران می باشد.
    Last edited by Vmusic; 25-09-2006 at 18:11.

  8. #48
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    12 سوسک پوستخوار بزرگ نارون(scolytus scolytus )

    سوسک پوستخوار بزرگ نارون(scolytus scolytus )
    حشره کامل اين سوسک به طول 4 الی 6 ميليمتر بوده و سر و پيش گرده آن سياه ، پيشانی آن پوشيده از موهای کوتاه و بالپوشها قهوه ای مايل به قرمز می باشد .

    لاروها معمولا ضمن فعاليت خود دالان مادری يک طرفه طويلی که طول آن 2 تا 3 سانتيمتر و گاهی تا 10 سانتی متر می رسد ، ايجاد می کنند.

    اين حشره ناقل بيماری قا رچی مرگ نارون می باشد و 1 يا 2 نسل در سال دارد.

    اين حشره در جنگل های شمال کشور و همچنين در استانهای تهران ، آذربايجان و فارس در زير پوست درختان نارون ، ممرز و آزاد مشاهده می شود.

    روش مبارزه :

    با توجه به اينکه سوسک پوستخوار نارون اغلب به درختان ضعيف ، مسن و بيمار حمله می کند، از اين رو برای مبارزه با اين آفت بايد اين نوع درختان را از عرصه جنگل ها قطع و خارج نمود تا بدين وسيله از حمله آفت به درختان سالم جلوگيری شود .

    روش شيميايی مبارزه با اين آفت سمپاشی درختان با سم متوکسی کلر می باشد.


    Last edited by Vmusic; 25-09-2006 at 18:11.

  9. #49
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    12 سوسک های خاکزی carabidae

    سوسک های خاکزی carabidae
    ويژگی حشرات کامل :

    1- به اندازه متوسط تا بزرگ بوده

    2- شاخک نخی

    3- آرواره های بالا بزرگ طويل و بزرگ هستند

    4- پيش گرده رشد خوبی دارد

    5- کناره بالپوش ها ضخيم شده و روی بالپوش ها شيارهای طولی ديده می شود .

    بيولوژی :

    هم لارو و هم حشرات کامل شکارگر بوده و فعاليت شبانه دارند . حشرات کامل به هنگام روز در زير سنگ ها و کلوخه ها مخفی هستند . لاروها خاکزی می باشند. در برخی از گونه ها ی اين خانواده هم لارو و هم حشرات کامل گياهخوار بوده و خسارت می زنند.

    مانند سوسک سياه غلات : که از برگها و خوشه های غلات تغذيه می کنند
    Last edited by Vmusic; 25-09-2006 at 18:09.

  10. #50
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    12 زنجره های قوربا غه ای Cercopidae

    زنجره های قوربا غه ای Cercopidae
    زنجره هايی هستند کوچک که از لحاظ شکل ظاهری شبيه leafhoppers ها هستند اما با داشتن دو خار در ساق پای عقبی از آنها شناخته می شوند .

    اين زنجره ها در روی درختان ، درختچه ها و گياهان علفی مشاهده شده و از شيره آنها تغذيه می کنند . پوره ها پس از خروج از تخم و شروع تغذيه يک ماده کف مانندی ترشح می کنند که اطراف بدن پوره را احاطه می کند و پوره درون اين ماده کف مانند از شيره گياهی تغذيه می نمايد

    [IMG]
    محل استقرار پوره ها ، انشعابات شاخه و برگ می باشد.

    اين ماده کف مانند را کف بهاری می گويند ، اين ماده توسط غدد اپيدرمی بندهای 7 و 8 شکم ترشح می شود

    پوره اين زنجره ها شبيه قورباغه بوده و به اين خاطر اسم انگليسی froghopper به آنها داده شده است.

    مثال :Cercopis sanquinea که روی هريک از بالهای جلويی يک لکه قرمز به رنگ خونی دارد.
    Last edited by Vmusic; 25-09-2006 at 18:19.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •