تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: روایت محسن رنانی از حذف آزمون سمپاد

  1. #1
    حـــــرفـه ای wichidika's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    13,667

    پيش فرض روایت محسن رنانی از حذف آزمون سمپاد

    روایت محسن رنانی از حذف آزمون سمپاد

    شرق : محسن رنانی، اقتصاددان و استاد دانشگاه اصفهان، در استودیوی الفبای وزارت آموزش و پرورش راجع به جایگاه آموزش‌وپرورش در توسعه کشور گفت‌وگو کرده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

    اگر بخواهیم توانایی یک کشور را در حوزه قابلیت برای توسعه در نظر بگیریم و اینکه این ملت بخواهد در جهان حرفی برای گفتن داشته و قابلیت اول‌شدن در خاورمیانه را داشته باشد، نباید گفت می‌توانید خودرو بسازید؟ انرژی اتمی دارید یا خیر؟ فقط باید دید آن کشور می‌تواند آدم تربیت کند یا خیر. این را از طریق نظام آموزشی آن کشور می‌توان فهمید. اگر توانست آدمی تربیت کند که نرمال، طبیعی، منظم، شاد و باکیفیت باشد، آن کشور توسعه پیدا می‌کند اما اگر نتواند آن کشور، هر صنعتی هم که بسازد نمی‌تواند توسعه پیدا کند.
    همیشه در گمان من این بود که وقتی اخبار را روشن می‌کنیم، به جای اینکه بگوید فلان کارخانه صنعتی افتتاح شد یا امروز فلان وزیر کلنگ زد، صدر اخبار ما یک خبر تربیتی باشد. همیشه آرزو داشتم رخدادهای آموزش‌وپرورش به‌عنوان یک رخداد اول در اخبار ما حضور پیدا کند و همین‌ که اخبار مربوط به حوزه آموزش در رده آخر است، نشان می‌دهد که نظام تدبیر ما پی به اهمیت آموزش‌وپرورش نبرده است.
    روزی در یک استان مرزی برای سخنرانی دعوت شدم و از من پرسیدند ما روی چه صنعتی سرمایه‌گذاری کنیم تا توسعه‌یافته شویم؟ گفتم: شنیدم در استان شما قرار است پروژه‌ای برای پتروشیمی ساخته شود، هزینه‌اش چقدر است؟ گفتند: چندصد میلیارد دلار. گفتم بروید به دولت اعلام کنید که ما پروژه پتروشیمی نمی‌خواهیم. گفتند ما بسیار برای گرفتن چنین پروژه‌ای زحمت‌ کشیده‌ایم و نمایندگان ما سال‌ها دویده‌اند که این پروژه بیاید. پاسخ دادم: پول آن را بگیرید و بگذارید بانک. سالی ٤٠٠‌ هزار ‌میلیارد سود بانکی می‌دهد و به معلمانتان سه برابر حقوق دهید؛ اما شرط دارد. تمام معلمان باید آزمون روان‌شناختی بدهند که مشخص شود قابلیت معلمی دارند یا خیر. دیگر اینکه تعهد بدهند که هیچ شغل دیگری غیر از معلمی نداشته باشند و سوم اینکه تعهد بدهند هر سال دوره‌های بازآموزی را شرکت کنند. در این صورت شما ٢٠ سال دیگر سه نسل از کودکانتان که مدرسه را تمام کردند، سه نسل کودک و توانمند شدند، استان شما را از جا بلند می‌کنند. درحال‌حاضر افراد توانمند ندارید.
    ولی اگر پتروشیمی زدید؛ تجهیزاتش از خارج می‌آید، گازش با لوله از جنوب می‌آید و مهندسان آن از تهران می‌آیند و پتروشیمی که ساخته شود، محصولاتش با تریلی از استان شما می‌رود و برای شما آلودگی آن می‌ماند. اگر توسعه می‌خواهید، بروید روی معلمانتان کار کنید و مهم‌تر از معلمان روی مادرانتان کار کنید. مادران سرمایه‌گذاران اصلی توسعه هستند. اینکه مادر با بچه، چه کند، تعیین می‌کند آینده کشور چه خواهد شد. پس نخستین کارخانه توسعه، مادران هستند و دومین کارخانه توسعه، مدرسه است. منظور من از مدرسه دوره دبستان تا ١٢سالگی است.
    توسعه یعنی تربیت انسان توانمند، نه دانشمند
    توسعه، بنیادش بر تربیت است و نه آموزش. توسعه بنیادش بر پرورش انسان‌های توانمند است و نه انسان‌های دانشمند. این‌همه دانشگاه زدیم، انسان‌های دانشمند تربیت کردیم ولی در مدارس و خانواده‌هایمان انسان‌های توانمند تربیت نکردیم. بیش از ٣٠ سال است که از بعد از انقلاب برای توسعه تلاش می‌کنیم ولی تمام توجه ما بر صنعت، کشاورزی، ساختمان و سدسازی و راه و برق است. اگر ٣٠ سال تمرکز ما روی آموزش و تربیت بیاید، می‌توانیم بگوییم نسل بعدی ما آماده است تا از ما یک جامعه‌ای که در تراز اول منطقه باشد، بسازد. اینکه ما در سند چشم‌انداز گفته‌ایم، ٢٠ سال بعد در منطقه، کشور اول اقتصادی و نظامی باشیم به شرطی شدنی است که ما قبل از برنامه ٢٠ساله یک برنامه ٣٠ساله برای تربیت آدم‌های توانمند داشته باشیم. تابه‌حال برنامه‌های توسعه‌مان برای تربیت افراد باسواد و فن‌ورز بوده و نه برای تربیت افراد توانمند. از بعد از دبستان و دبیرستان و دانشگاه، ما نیروی تولید پرورش می‌دهیم و نه نیروی توسعه. آنچه ما برای توسعه می‌خواهیم، انسان‌های توانمندی است که بتوانند دوستی و رفاقت کنند و قانون را محترم بشمرند، خلاق باشند و خشم خود را کنترل کنند و بتوانند گفت‌وگو انجام دهند و محیط زیست را پاس بدارند و در دموکراسی اخلاقی عمل کنند.
    اینها نیروهای توسعه‌اند. دانشگاه، نیرو برای افزایش تولید تربیت می‌کند ولی انسان توانمند که بتواند زیست انسانی و اخلاقی مطلوبی داشته باشد، مهم است. اگر نتوانیم افراد توانمند تربیت کنیم، بهترین ماشین را به این افراد بدهیم تصادف می‌کنند. ما اتومبیل‌هایمان نسبتا پیشرفته است، اما در این ٣٠ سال از تصادفات ما کم نشده است؛ زیرا توانایی فکری و ذهنی لازم برای یک سانت کمتر روی پدال گاز فشاردادن، تربیت‌نشده است. در دبستان باید انسانی تربیت کنیم که به‌جای یک متر وارد خط عابر پیاده‌شدن بفهمد که یک‌سوم حق عابر پیاده را گرفته‌ و شاید همین یک متر در پنج هزارمتری که طی می‌کند اثری نداشته باشد، اما همین در بلندمدت و آینده وقتی مدیر بانک شد اختلاس سه ‌هزارمیلیاردی می‌کند و می‌گوید من می‌توانستم اختلاس ٩‌ هزارمیلیاردی بکنم ولی حالا یک‌سوم اختلاس می‌کنم. این همان راننده است. اطلاعاتی که ما در طول دوره تحصیلی به خورد بچه‌هایمان می‌دهیم، زباله است و نوعی یادگیری زاید است. بچه توانایی فکرکردن ندارد.
    اگر قرار باشد دانش‌آموز در دبیرستان دانش بیاموزد ابتدا باید فکرکردن بیاموزد و بعد یاد بگیرد فلان قله کجاست. کاری که ما می‌کنیم، تزریق اطلاعات زاید در ذهن دانش‌آموزانمان است. بخش بزرگی از نظام آموزشی ما اطلاعات زایدی می‌دهد که به درد زیستن او یا لذت‌بردن و انسان‌بودنش نمی‌خورد. در دبستان باید زیستن را بیاموزیم و در دبیرستان فکرکردن و در دانشگاه باید تخصص بیاموزیم و عمل‌کردن. ما این فاصله را نداریم از اول دبستان، اطلاعات در ذهن بچه می‌ریزیم و استرس می‌دهیم بدون اینکه فکرکردن را بیاموزد. با نسلی روبه‌رو هستیم که ١٢ سال تحت استرس شدید بوده است. اگر ما در خیابان تصادف کردیم و دعوا می‌کنیم مقصرش آموزش‌وپرورش است؛ زیرا ما از کودکی ١٢ سال با کابوس و استرس از خواب بیدار شده‌ایم. این فرد تا بزرگ شود اعصابی برایش نمی‌ماند. این بلایی که ما سرمان آمده، برآمده از نظام آموزشی ماست و این نتیجه استرس‌های مداومی است که ذره‌ذره در حال تزریق به وجود افراد جامعه‌مان هستیم. این افراد نمی‌توانند توسعه بیافرینند. توسعه سه سطح دارد. اگر کشوری بتواند رفاه، رضایت و معنا برای شهروندانش فراهم کند، توسعه پیدا کرده است. به آموزش‌وپرورش ابزاری نگاه می‌شود و البته بعدا هم به دانشگاه نگاه ابزاری شد. دانشگاه‌ها را توسعه دادیم تا دانش‌آموزان آنجا مشغول شوند. تحول اساسی در آموزش‌وپرورش نیازمند عزم نظام سیاسی کشور است. درواقع برای تحول فقط کفایت نمی‌کند وزیر تصمیم بگیرد، بلکه دولت هم باید حمایت کند و در نظام سیاسی هم تحول ایجاد شود.
    مشق شب را بردارید، استرس کم می‌شود
    می‌توان از تغییرات کوچک شروع کرد. هم امکانات رفاهی و حقوق خوب به معلم بدهیم و هم ضوابط محکم داشته باشیم، ولی در همین شرایط کنونی هم اگر عزمی در وزارتخانه و دولت باشد، می‌توان تغییراتی داد. مثلا حذف مشق شب‌ کار بزرگی است و نه بودجه می‌خواهد و نه چیزی، فقط یک دستور می‌خواهد. البته با این دستور اولین مقاومت از سوی مادرها اتفاق می‌افتد و اعتراض می‌کنند که چرا مشق شب نمی‌دهید فرزندانمان فردا روز می‌خواهند کنکور بدهند و قبول نمی‌شوند. درواقع نگرانی کنکور با مادر هست. رقابتی که در سال دوازدهم برای کنکور گذاشته‌اید در سال اول دبستان برای مادر نگرانی ایجاد کرده است. پس اگر می‌خواهید مشق شب را بردارید که بهتر است چنین کنید چون هفت سال دانش‌آموز با نگرانی می‌خوابد و با کابوس بیدار می‌شود، اول باید نگرانی مادر را بردارید. مقاومت بعدی با معلم است. معلم یاد گرفته است مشق شب دهد و خط بزند درواقع مشق شب ابزار قدرت معلم شده است. معلم‌های ما هم باید آموزش ببینند و بدانند با رفتارشان با بچه چه می‌کنند. با یک مقایسه یا یک اخم چه بلایی سر بچه می‌آورند. البته معلم هم در یک فشار پراسترس بزرگ‌ شده و در گزینش معلم هم ممکن است ما کوتاهی کرده باشیم. اگر امنیت اجتماعی و امنیت معیشت تأمین نشود هیچ‌کسی به دنبال خودشکوفایی و فضیلت‌های اجتماعی نمی‌رود، چه برسد به دیگران بخواهد بیاموزد. شکی نیست که اگر بخواهیم آموزش‌وپرورش را به یک موتور توسعه تبدیل کنیم و انسان‌های توسعه‌آفرین از این سیستم بیرون بیایند، قبل از هر چیزی باید اولویت‌بندی نظام سیاسی تغییر کند. نه اینکه اولویت دولت صرفا بودجه بیشتر باشد، بلکه باید بدانیم این کشور را باید آدم‌های آن بسازند و نفت و نیروی نظامی و... نمی‌سازد؛ بنابراین باید امنیت ملی، آب و آموزش‌وپرورش سه اولویت اول کشورمان در یک مدیریت بلندمدت قرار گیرد و همه امکانات مدیریت و انرژی‌مان را روی این سه گزینه بگذاریم. در حوزه امنیت بیرونی موفق عمل کرده‌ایم اما در حوزه آب و تربیت نیازمند کارکردن است که جلودار و خط مقدم آن آموزش‌وپرورش است. درواقع وقتی بخواهیم موضوعات دیگر را مدیریت کنیم اگر این سه موضوع مدیریت نشود، در موضوعات دیگر هم شکست می‌خوریم. این اولویت‌بندی ٣٠ساله است. اگر بپرسید الان تا یک سال آینده اولویت چیست، می‌گویم رکود. نظام سیاسی باید بسیج شود تا رکود را حل کند و دولت به‌تنهایی نمی‌تواند؛ بنابراین برنامه‌ریزی برای کوتاه‌مدت یا بلندمدت متفاوت است.
    منافعی اجازه حذف کنکور نمی‌دهند
    یکی از تغییرات دیگر حذف کنکور است. ‌زمانی تعداد دانشگاه‌ها کم و متقاضی زیاد بود و تناسبی میان جمعیت و صندلی دانشگاه نبود، شاید آزمون کنکور قابل دفاع بود. گرچه آن زمان هم به نظر من قابل دفاع نبود، ولی امروز که بالای یک ‌میلیون صندلی در دانشگاه داریم درحالی‌که متقاضیان دانشگاه زیر یک ‌میلیون است اصولا کنکور هیچ توجیه منطقی و عقلانی ندارد.
    اینکه چه مکانیسمی برای جذب بگذارند یا اینکه چگونه باید از خانواده‌های فقیر برای تحصیلات عالیه فرزندانشان حمایت شود هم مکانیسمی می‌طلبد و این حرف من نافی نادیده‌گرفتن این قشر نیست. هر دانشگاهی می‌تواند مکانیسمی برای ورود داشته باشد ولی اینکه ما کل کشور و خانواده‌ها را بسیج کنیم که از یک‌میلیون‌و ١٠٠ ‌هزار صندلی ٧٠٠‌ هزار عدد را پر کنیم کار قابل‌دفاعی نیست. صندلی‌ها خالی است و ما تلاش کنیم با فشار برویم رویشان بنشینیم! کنکور این کار را می‌کند. ما حتی در مورد پزشکی هم صندلی بیش از نیازمان داریم. فرض کنید در این حوزه هم تعداد صندلی کم است؛ ما برای پرکردن تعداد مثلا ٢٠‌ هزار صندلی پزشکی، یک‌ میلیون خانواده را درگیر می‌کنیم تا این صندلی‌ها پر شود. بعد همان پزشک چه آسیبی می‌بیند. مردم می‌گویند چرا این پزشک‌ها این‌قدر بداخلاق و بی‌حوصله‌اند. چون تو پدرش را درآوردی تا پزشک شود. پنج سال قبل از دانشگاه و ١٠ سال بعد از دانشگاه و این فرد دیگر آدمی معمولی نیست. اصولا کنکور سازوکار بدی است و بیشتر کشورها حذف کرده‌اند. کنکور کاملا زاید است و گمان می‌کنم منافعی هست که اجازه حذف کنکور را نمی‌دهد. باید اطلاع‌رسانی کرد و خانواده‌ها را مجاب کرد و مکانیسم را تغییر داد. من معتقدم همان‌گونه که آموزش‌وپرورش جدی وارد حذف آزمون مدارس خاص شد، باید در مورد کنکور هم جهادی وارد شود. البته هر کار جدیدی هزینه دارد و ممکن است وزیر استیضاح هم بشود ولی یک نفر باید در این کشور هزینه بدهد. اگر کسی نخواهد هزینه بدهد که کاری پیش نمی‌رود.
    جلوی باندهای قدرت کوتاه نیایید
    اگر این موضوع ساده را که همه متخصص‌ها معتقدند آزمون مدارس خاص که برای یک نسل آسیب‌زاست، نتوانیم حذف کنیم، به این معنی است که در نظام سیاسی ما هیچ تحول جدی دیگری امکان ندارد. اگر اینجا نتوانیم کاری کنیم، دیگر نظام بانکداری یا توزیع آب را نمی‌توانیم اصلاح کنیم. حکمرانی آب بسیار هزینه‌بر است اما باید حل شود اما در اینجا که با منطق و استدلال می‌شود موضوعی را حل کرد، نتوانیم کاری کنیم، قطعا در حوزه‌های دیگر هم نمی‌توان مسائل را حل کرد. این موضوع می‌تواند یک امتحان بزرگ برای آموزش‌وپرورش و دولت و نظام سیاسی باشد. اینکه این آزمون‌ها با قدرت باندهایی که منافع اقتصادی‌شان در خطر است، حذف نشود، امتحان بزرگی است.
    هیچ اولویتی در آموزش‌وپرورش مهم‌تر از اولویت کودکان نیست. حتی معلم‌ها هم اولویت نیستند، چون کودکان سرمایه‌اند و اگر کاری برایشان نکنیم می‌سوزند. ما دائم داریم به سرمایه‌ای که کاملا خدادادی است، آسیب می‌زنیم و تخریب می‌کنیم. در هر صورت در حوزه آموزش هم مانند حوزه‌های دیگر انحصارهایی شکل‌ گرفته و طبیعی است که برخی برای حفظ منافعشان سعی دارند انحصارها را حفظ کنند اما اینجاست که معلوم می‌کند یک مسئول آیا در برابر منافع ملی و جامعه و توسعه پاسخ‌گو هست یا خیر؟ طبیعی است که شما هر جا را بخواهید جراحی کنید، عده‌ای منافعی را از دست می‌دهند. همه حوزه‌ها همین است و انحصارهایی شکل‌ گرفته و طبیعی است که صاحبان انحصار پول خرج می‌کنند که تحولی رخ ندهد. من معتقدم اینجاست که مقامات ما آزمون می‌شوند. اینکه آیا به منافع ملی می‌اندیشند یا در برابر منافع باندها کوتاه می‌آیند.
    هر کشوری که ٤٠ درصد از منابعش از نفت باشد، ما به آن می‌گوییم اقتصاد رانتی و هر دولتی که بیش از ٤٠ درصد درآمدش از منابع طبیعی و نفت باشد، به آن می‌گویند دولت رانتی. ایران دولتش رانتی است و گروه‌های قدرت حول این شکل‌ گرفته‌اند ولی وقتی سیاست‌مدار ما با مشورت متخصصان به این جمع‌بندی رسید که باید این جراحی شود، اگر نکند مسئول است. طبیعی است که باید مقاومت کرد و آگاهی جامعه و خانواده و مهم‌تر از همه مادران از همه‌چیز مهم‌تر است. تمام سرمایه‌گذاری روی کودک در سال‌های اول زندگی است اما در کشور ما تازه از ١٠‌سالگی به بعد نگرانی خانواده‌ها شروع می‌شود و پول خرج می‌کنند.
    درحالی‌که آن پولی که برای کنکور خرج می‌کند، باید در همان سال اول خرج کند و برای تربیت صحیح فرزندش مشاوره بگیرد؛ بنابراین دو انحراف داریم؛ یکی اینکه خانواده‌ها ناآگاه‌اند که چه می‌کنند با بچه‌ها و دوم اینکه در اولویت‌ها انحراف به وجود آمده است. ناآگاهی خانواده باعث شده سن زیر یک سال که ٨٠ درصد توانایی بچه در حال شکل‌گرفتن است، نادیده گرفته شود و بعد انرژی‌مان را می‌گذاریم برای بعد از ١٠‌سالگی. هیچ جامعه‌ای روی توسعه را نمی‌بیند مگر اینکه بتواند سه توانمندی را درون کودکش بکارد؛ یکی صبر، دوم گفت‌وگو و سوم رواداری. این سه ویژگی بنیاد شخصیت توسعه‌یافتگی است.
    این سه ویژگی در کودکان ایرانی کاشته نمی‌شود و این کودکان پزشک و متخصص و سیاست‌مدار می‌شوند، ولی صبوری ندارند. در سطح کلان‌تر نیز متأسفانه جامعه ما چندسطحی و چندبخشی شده است. درواقع یک جامعه یکپارچه همبسته نیست و رقابت‌های مخرب باعث شده جامعه چندپاره شود. در کشوری ممکن است چندین حزب باشد و رقابت سیاسی بکنند اما جامعه چندپاره نیست چون رقابت سیاسی مخرب ندارند. در کشور ما رقابت سیاسی هویتی شده است و می‌گویند اگر این رئیس‌جمهور بیاید، جای من اینجا نیست. برخورد نامناسب و بازی بد سیاست‌مداران ما باعث شکاف در سیاست شده و همین منجر به شکاف در اجتماع شده است.

  2. #2
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    پست ها
    9

    پيش فرض

    [CENTER]واکنش‌های اعتراضی به حذف آزمون سمپاد

    [COLOR=#666666][FONT=IRAN]«حذف آزمون ورودی دوره متوسطه اول سمپاد، اعتراض دانش‌آموزان را به دنبال داشت.»
    به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت «خبر معاون آموزش ابتدایی آموزش‌وپرورش کافی بود که دانش‌آموزان سمپاد، معلمان و خانواده آنها را برای تجمع اعتراضی به‌ سمت آموزش‌وپرورش روانه کند. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌وپرورش با بیان این که بر اساس تصمیم شورای عالی آموزش‌وپرورش برگزاری آزمون‌های تستی در دوره ابتدایی، استفاده از کتب کمک‌آموزشی و ورود مؤسساتی که به این بهانه وارد مدارس ابتدایی می‌شدند، همگی ممنوع شد، گفت: دیگر آزمون ورودی مدارس نمونه‌دولتی و تیزهوشان برگزار نمی‌شود.
    بچه‌های سمپاد غمگین و عصبانی بودند، پلاکاردهای در دستشان را در هوا تکان می‌دادند و می‌گفتند ما مرغ عروسی و عزا شده‌ایم. چند نفرشان بعد از تجمع به روزنامه شرق می‌آیند و از دغدغه‌هایشان می‌گویند. آنها می‌گویند: «به ما گفته‌اند سمپاد راهنمایی را به‌ علت فشار روانی حذف می‌کنند اما این فشار روانی حذف نمی‌شود، چون مدارس غیر دولتی مسلما آزمون ورودی دارند و این آزمون‌های ورودی باعث می‌شود که اگر فشاری برای آزمون سمپاد وجود دارد، باز هم اتفاق بیفتد و استرس ما کاهش پیدا نمی‌کند ولی چون خودشان مدرسه غیر انتفاعی دارند برای این که درآمدشان بالا برود، چنین بلایی سر ما می‌آورند که مردم به سمت مدارس غیر دولتی بروند.»
    آنها می‌گویند: «دعوای آموزش‌وپرورش با سمپاد قدیمی است؛ احمدی‌نژاد آمد و سمپاد را از زیر نظر ریاست‌جمهوری به زیر نظر آموزش‌وپرورش برد و این اتفاق باعث تضعیف سمپاد شد چون ما دیگر یک رئیس ثابت نداشتیم و آموزش‌وپرورش در کارهای ما دخالت می‌کرد. مثلا در مدرسه‌های ما پژوهش و هنر و ورزش بسیار حائز اهمیت است ولی آنها این را نمی‌پذیرند.»
    پیش از این، رضوان حکیم‌زاده، معاون آموزش ابتدایی آموزش‌وپرورش، گفته بود: «آزمون تیزهوشان و نمونه‌دولتی در پایه هفتم اثرات مخربی روی دوره ابتدایی داشت و یکی از مطالبات جدی خانواده‌ها این بود، زیرا با توجه به رقابت ناسالمی که شکل گرفته بود، پروسه بسیار استرس‌زایی بود و هزینه‌های بسیاری را نیز دربرداشت. در این‌ میان، خانواده‌هایی که متمکن بودند می‌توانستند وارد کلاس‌های خاص شوند که زمینه سودجویی برخی مؤسسات را فراهم کرده بود. از سوی دیگر، خانواده‌هایی که شرایط مالی نداشتند برچسب عدم‌ توانمندی و باهوش‌ نبودن به فرزندشان می‌خورد که به‌ لحاظ تربیتی آسیب‌رسان بود.»
    روز گذشته پیغام‌هایی در توییتر بین وزیر آموزش‌وپرورش و فاطمه سعیدی مطرح شد که نشان از رضایت نماینده کمیسیون آموزش از این اقدام داشت. فاطمه سعیدی درباره دلیل موافقت خود برای حذف این آزمون‌ها می‌گوید: «داستان این آزمون‌هایی که برای مدارس نمونه‌دولتی و سمپاد برگزار می‌شود به سال‌ها پیش بازمی‌گردد. مدارس تعدادشان کم بود و آموزش‌هایشان متفاوت بود و اگر آزمون ورودی برگزار می‌کردند، نوع آزمون‌ها شبیه آزمون‌های الان بود؛ نه کلاس تستی بود، نه معلم خصوصی می‌گرفتند و نه این که از اول ابتدایی بچه را از لحظه ورود آماده آزمونی بکنند که سال‌ها بعد برای رفتن به مدارس خاص گرفته می‌شود. ما برای ورود به دو مرحله راهنمایی و دبیرستان در سیستم آموزشی سابق و حالا هم دوره متوسطه اول و دوم از بچه‌ها آزمون می‌گیریم و بچه‌ها از بدو ورود به مدرسه با اضطراب مواجه می‌شدند و کلاس برایشان برگزار می‌کردیم و جمعه‌ها و روزهای تعطیل و بعدازظهرشان را پر از کلاس‌ آمادگی برای ورود به سمپاد می‌کردیم؛ یعنی شما به هر مدرسه‌ای سر بزنید، به‌ ویژه مدارس غیر انتفاعی، می‌بینید که می‌خواهند بچه‌هایشان را آماده کنند تا این بچه‌ها تیزهوش و نخبه بشوند و در این آزمون قبول شوند.»
    سعیدی در ادامه افزود: «این نوع غربالگری برای رفتن بچه‌ها به تیزهوشان را من به‌ عنوان یک معلم اصلا قبول ندارم که بخواهیم چندین سال بچه‌ها را درگیر تست و کلاس و آزمون کنیم تا از پس یک امتحان دو ساعته بربیایند و با این سیستم غلط غربالگری به آنها بگوییم شما نخبه هستید. اصلا این نوع شناسایی تیزهوش و آموزش تیزهوشان نیست. ما باید نوع حمایت از تیزهوشان و نخبگان را عوض کنیم. شما یک اضطراب را از بدو ورود به مدرسه به دانش‌آموز می‌دهید و خانواده‌اش را هم درگیر می‌کنید و از همه مهم‌تر هزینه‌هایی است که خانواده‌ها برای این قضیه پرداخت می‌کنند. شما اگر بخشنامه‌های آموزش‌وپرورش را مطالعه کنید، در هر منطقه و ناحیه چند مدرسه سمپاد وجود دارد. تا الان فقط مراکز استان‌ها مدارس تیزهوشان داشتند و معلمان و تجهیزات و تمهیدات را برای آموزش تیزهوشان آماده می‌کردند ولی الان اصلا چنین سیستمی نیست. شما فکر نکنید که حالا هم مدارس تیزهوشان کار خاصی می‌کنند؛ فقط این بچه‌ها یک‌سری محفوظات بیشتر دارند. من فکر می‌کنم تأثیر منفی این آزمون‌ها روی بچه‌ها و این نوع انتخاب نخبه و تیزهوش انتخاب صحیحی نیست؛ این که یک بچه شش سال تمام هزینه بدهد، جمعه‌هایش را از بین ببرد که در آزمون مدرسه سمپاد قبول شود.»
    این نماینده مجلس تأکید کرد: «نوجوان ما تحت این ظلم آشکار تمام دوران خوب نوجوانی را از دست می‌دهد، چرا؟ چون باید آماده یک آزمون شود. با استرس و اضطراب روزهای خوب زندگی او را می‌گیریم تا در نهایت بگوییم نخبه هستی یا نه! مورد دیگر در اساسنامه مدارس نمونه‌دولتی است.
    ما در اساسنامه این مدارس حمایت از بخش کمتر برخوردار و دانش‌آموزان با استعداد مناطق ضعیف، یعنی آنهایی که نیاز به حمایت داشتند را داریم. مثلا بچه‌های مناطق کم‌برخوردار و محروم که برای ادامه تحصیل باید به‌ جای دیگری می‌رفتند و نیاز به مدارس دولتی داشتند. در اساسنامه مدارس نمونه‌دولتی، هر دانش‌آموزی برای خود یک بودجه دارد که شامل تغذیه، خوابگاه و حمایت آموزشی می‌شود، نه این که شما در قلب تهران و در مناطق شمالی تهران هم مدارس نمونه‌دولتی داشته باشید. من اصلا قصه این مدارس را نمی‌فهمم و آنها هیچ تفاوتی با مدارس عادی ندارند؛ فرقشان با مدارس عادی یک آزمون است و ولع قبول‌شدن در این آزمون تفاوت این ماجراست. من حتما از این موضوع حمایت می‌کنم و سال‌ها پیگیر این موضوع بودیم. متأسفانه آموزش‌وپرورش به سمتی می‌رود که حتی برای آموزش عادی هم دستش در جیب اولیا است. این قصه بماند که خانواده‌ها چقدر هزینه و اضطراب متحمل می‌شدند و من افسردگی را در چهره دانش‌آموزانم می‌دیدم. مطمئن باشید با این کار نشاط و شادابی به بخش عمده‌ای از دانش‌آموزان برمی‌گردد و آنها از اضطراب گذشته رها می‌شوند.»
    سعیدی در پایان خاطرنشان کرد: «این حرف وزیر آموزش‌وپرورش صحیح است که شادی و نشاط از میان بچه‌های ما جمع شده بود؛ بچه‌هایی که ولع قبولی در آزمون داشتند. شما تصور کنید که ما دوره ابتدایی را با این آزمون‌ها شروع می‌کردیم که بچه‌ها در آزمون تیزهوشان قبول شوند. در دوره راهنمایی هم همین بود، این که آن‌ قدر بخوانند تا در مدارس نمونه‌دولتی یا تیزهوشان قبول شوند. وقتی دوره دبیرستان دوره دوم تمام می‌شود، همین دانش‌آموز را آماده می‌کنیم برای کنکور؛ کنکوری که تقریبا همه داوطلبان یک دانشگاهی قبول می‌شوند. من شدیدا از حذف این آزمون‌ها حمایت می‌کنم و از وزیر آموزش‌وپرورش می‌خواهم آموزش را در مدارس یکسان کند و طوری نیروها و معلم‌ها را آموزش دهد که تفاوتی بین مدارس ما نباشد و اگر قرار است نخبه و تیزهوشی داشته باشیم، مطمئن باشید در مدارس معمولی و شهرهای دورافتاده هم داریم؛ همان‌طور که نتایج کنکور ما نشان می‌دهد. مسئله دیگری که نباید از آن غفلت کرد، کاسبی و دکان‌ بازکردن مؤسساتی است که از این سیستم ناکارآمد بیشترین بهره را می‌بردند. انواع و اقسام کتاب‌های کمک‌آموزشی و کلاس‌های فوق‌العاده برای تست‌زنی و آماده‌شدن جهت این آزمون‌ها برقرار است. با لغو این آزمون‌ها می‌توان این دکان دونبشی که به‌ دلیل سیستم غلط به وجود آمده را تعطیل کرد. در این راه البته مقاومت‌هایی صورت خواهد پذیرفت که باید بی‌اعتنا به ‌ویژه‌خواران و انحصارطلبان مسیر درست را رفت.»
    اما صدرا سلطانی، معاون آموزشی مدارس علامه حلی (سمپاد) نیز در این رابطه به «شرق» می‌گوید: «چیزی که به ما اعلام کردند، این است که قرار است آزمون ورودی دوره اول برگزار نشود. البته دلایلی که ارائه می‌کنند، بحث استرس دانش‌آموزان و درگیری کلاس‌های تست‌زنی است و می‌گویند دانش‌آموزان عملا برای آزمون ورودی دوپینگ می‌کنند اما اگر آزمون ورودی برای دوره پایه هفتم نداشته باشند، ... طبیعتا بعد از سه سال کلا دوره اول سمپاد نخواهیم داشت و کلا گویا قرار است دوره متوسطه سمپاد بماند. البته ما از تصمیم نهایی آنها بی‌خبر هستیم. در صورتی‌ که آزمون سمپاد حذف شود، با توجه به این که حدود ١٢ونیم درصد بچه‌ها در مدارس غیر انتفاعی درس می‌خوانند و نزدیک دو درصد بچه‌ها در تیزهوشان هستند، همین مسئله استرس دانش‌آزمون را به مدارس غیر انتفاعی منتقل می‌کند. همان‌ طور که می‌دانید هزینه مدارس سمپاد نصف شهریه مصوبه‌ای است که آموزش‌وپرورش برای مدارس غیر انتفاعی دریافت می‌کند و البته مدارس غیر انتفاعی، به بهانه‌های مختلف خیلی بیشتر از مصوب آموزش‌وپرورش از خانواده دانش‌آموزان خود دریافت می‌کنند.»
    او در ادامه افزود: «به نظر ما این استرس از کلاس‌های ٣٠ تا٤٠ نفری و فضای کنکور نشات می‌گیرد. خانواده‌ها می‌خواهند بچه‌هایشان در مدارس خوب تحصیل کنند و این که ما بخواهیم سمپاد را حذف کنیم، طبیعتا باعث نمی‌شود آن خانواده‌هایی که برای بچه‌هایشان اهمیت قائل هستند، اضطرابشان از بین برود. درباره عدالت آموزشی هم باید بگویم که ما تا وقتی مدارس دولتی‌مان بهینه نشود، این عدالت ایجاد نمی‌شود. این چه عدالتی است که بچه‌های تیزهوش و نخبه به مدارس دولتی بروند و به آن اطمینان کنند.»
    گفت‌وگوهای «شرق» در دو روز گذشته با دانش‌آموزان سمپاد نشان می‌دهد آنها به‌ شدت نگران هستند و دغدغه‌های متفاوتی با هم‌سن‌وسال‌هایشان دارند. آنها به‌ خوبی سیستم آموزشی را می‌شناسند و نیازمند توضیحی دقیق از جانب آموزش‌وپرورش هستند. خانواده‌های آنها در گفت‌وگو با «شرق» تأکید کردند که سال‌هاست برای آمادگی کودکشان در این آزمون هزینه کرده‌اند و حالا حذف این آزمون‌ها بدون اطلاع قبلی جفا در حق آنها است. به‌ هر ترتیب شاید آنها می‌خواهند وزیر به حرف آنها گوش دهد. این حرف درست است که اضطراب آزمون سمپاد حالا به آزمون‌های تمام‌نشدنی مدارس غیر انتفاعی سوق پیدا می‌کند و در کنار این اضطراب آنها باید نگران هزینه‌های گزاف این مدارس هم باشند؛ مسئله‌ای که آموزش‌وپرورش هنوز برای حل آن پاسخی نداده است.

    [CENTER]کانال تلگرام : کانالی با ایده های نو
    [SIZE=4][B]

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •