شلوار های وصله دار : رسول پرویزی.

[مُعین]

با سلام خدمت دوستان گرامی.
یادم میاد قصه عینکم رو در کتاب پیش دانشگاهی خوندم و بعد دیگه از رسول پرویزی چیزی نخوندم تا اینکه مدتی پیش کتاب شلوار های وصله دار که شامل تعدادی داستان از جمله همون قصه عینکم هست رو خوندم...
داستان های جالبی داشت ... مثل پالتو حناییم , شلوار های وصله دار ... و یکی از زیباترین هاش که ظاهرا بعد ها هم نوشته شده و به کتاب اضافه شده دوپشته بر الاغ هست...
حالا من سوالم این بود که ایا بر اساس زندگی واقعی خود نویسنده این کتاب نوشته شد ؟ با توجه به سبک خاطره گونه و... و اینکه اشاره ای صریح هم نکرده که این داستان زندگی واقعی خودش هست یا نه ... مثلا در داستانی مادرش رسول خطابش میکنه و ... از دشتستان بوشهر میگه که محل تولدش هست و ...
اما شک دارم که این داستان ها واقعی باشن...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[dorhato]

رسول پرویزی: (۱۲۹۸ش تنگستان استان بوشهر - آبان ۱۳۵۶ش شیراز) نویسندهٔ ایرانی دهه‌های ۱۳۲۰ و ۳۰ خورشیدی.
متولد ۱۲۹۸در جنوب ایران.
نویسندهٔ داستان‌های کوتاه و نماینده بوشهر در مجلس شورای ملی بود. بعدها به علت تصدی مناصب حکومتی (سناتور) نوشتن را ادامه نداد.
در سال ۱۳۳۶ نخستین و معروف‌ترین مجموعه داستان خود، «شلوارهای وصله‌دار»، را منتشر کرد.