تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: سکاها یا آریایی ها که بودند (و که نبودند)

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2018
    محل سكونت
    نوار غزه
    پست ها
    432

    پيش فرض سکاها یا آریایی ها که بودند (و که نبودند)

    سَکاها دسته‌ای از مردمان کوچ‌نشین آریایی و ایرانی‌تبار بودند که محل زندگی آنان از شمال به دشت‌های جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب می‌رسید. سکاها از شاخه‌های‌ نژاد هند و اروپایی‌ بودند. سکاها برای اولین بار در سده هشتم پیش از میلاد در تاریخ نمایان شدند. با اینکه برخی از محققین سکاها را از هون ها و برخی ترک می دانند اما بیشتر پژوهشگران هم داستانند که سکاها جزو هندواروپاییان و احتمالا از نژاد ایرانی هستند.به طور کلی سه گروه عمده سکاها را در آسیای مرکزی می شناسیم:سکا تیگره‌خوده : سکاهای تیزخود( با کلای نوک تیز).سکا سوگدم : سکاهای آن سوی سغدسکا هئومه‌ورگه : سکاهای هوم‌نوش( به خاطر احترامی که برای نوشیدنی هوم داشتند.)سکاهای دیگری بودند که نامشان سکا پَرَدرایه (سکاهای آن سوی دریا) بود که منظور دریای سیاه است.در جهان یونانی و اروپا به این گروه عنوان کلی سکاها را دادند.آن گروه که به سمت شرق و شمال در آسیای مرکزی پیش روی کردند به نام سرمتی ها، آلان ها، و ماساژت ها شناخته شدند و تا پیش از سده چهارم پس از میلاد توسط مردم ترک زبان از بین رفتند. هرودوت، مورخ یونانی دوران باستان، گزارش می دهد که قبایل کیمری، پیش از سکاییان در نواحی استپی دریای سیاه سکونت داشته اند. سپس، سکاییان آمدند و کیمریان را شکست دادند. با آمدن سکاها، کیمریانِ چادرنشین از قفقاز عبور کردند و در کشورهای آسیای غربی پراکنده گشتند؛ و سکاهای تعقیب کننده با شاهشان، مادیس به سوی کوه ها روانه شدند و هنگام عبور از گذرگاه ها، مادها را شکست دادند. سکاها در اوایل سده هفتم پ.م، بر ضدآشور قد علم کردند. همانا آگاهیم، پس از مدتی جنگ بین سکاها و آشوریان، شاه آشور، اِسرحدون با انعقاد صلحی پیروزمندانه با سکاها از راه دادن هدایای گرانبها و شوهر دادن دختر خود به شاه سکاها، پاراتوآ، توانست از بُعد سیاسی موفقیتی کسب کند. پس از آن، توجه سکاها به فلسطین و مصر معطوف گشت. تنها با پرداخت خراجی سنگین بود که فرعون پسامتیک اول ۶۶۳- ۶۰۹ توانست کشور خود را از دست تجاوز سکاها نجات دهد. آنگاه، سکاها از مصر به آشور بازگشتند و در دوره ۶۵۰- ۶۲۰ پ.م، توانستند مادها، یکی از قدرتمندترین دولت های شرق باستان را کاملاً تحت سلطه خود در آورند. سرانجام در سال ۶۱۲ پ.م، یک سپاه سکایی – مادی، نینوا را تسخیر کرد و امپراتوری آشور را سرنگون نمود. در برهه ای از زمان، کیاکسار و مادها، سکاها (سران سکایی) را به جشنی دعوت کردند و آنها را از میان برداشتند”. این موضوع حاکی از آن است که رهبری سکاها با خیانت کشته شد. به هر حال، بخش اصلی سپاه چادرنشینان در پایان قرن هفتم پ.م، به سمت شمال قفقاز به عقب رانده شد.در اویل دوران هخامنشیان درگیری‌های مرزی با سکاها ادامه داشت. در یکی از همین درگیری‌های مرزی کوروش بزرگ بنیان‌گذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای خاوری به نام ماساژت‌ها در منطقه خیوه به سال ۵۲۹ پیش از میلاد کشته شد.داریوش بزرگ در اواخر سده ششم پ.م، موفق شد دولتی نیرومند به وجود بیاورد؛ نیرومندترین ملتی که در آن زمان بر روی زمین وجود داشت. شاهنشاهی او از مصر تا هند گسترده بود. او برای اینکه خود را برای جنگ های آینده آماده کند، حکومت خود را با ایجاد اصلاحاتی بهبود بخشید و سپاهی قدرتمند به وجود آورد. داریوش، می خواست دولت شهرهای یونانی را که در سمت غرب بر سر راه او قرار داشتند، تصرف نماید، اما قبل از اینکه او بتواند برضد آنها اقدامی بکند، باید مرزهای شمالی شاهنشاهی را از یورش احتمالی چادرنشینان؛ یعنی سکاها و همسایه های آنها، سارومات ها ایمن می کرد.داریوش بزرگ حمله ای را ترتیب داد و با فرا رسیدن بهار یا تابستان ۵۱۲ پیش از میلاد، به دانوب رسید و در امتداد دهانه رود نیز، کشتی ها با لنگر انداختن، پُلی ساخته بودند. سپاه نیرومند مهاجم، در سمت چپ ساحل رودخانه به طرف سرزمین سکاها حرکت کرد. نخست، داریوش درصدد بود که پل را پشت سرش خراب کند و کارکنان کشتی و محافظان پل را به بدنۀ سپاه اضافه کند، اما مشاورانش او را تشویق کردند که پل را دست نخورده باقی بگذارد. در مقابل، هرودوت می نویسد که او شلاقی را برداشت و ۶۰ گره به آن زد و به فرماندهان چنین دستور داد که پس از حرکت سپاه، هر روز یکی از آن گره ها را باز کنند و تا زمانی که همه گره باز نشده است، او بازنگردد. سپاه پشتیبان باید با کشتی ها به خانه باز گردد، اما آنان باید تا آن روز به هر قیمتی شده، از پل محافظت کنند. سکاها در برابر یورش پارسیان، شروع به عقب نشینی کردند و در حین عقب نشینی، چاه ها و چشمه ها را پُر می کردند و علف زارها را می سوزاندند. سکاها، پیوسته عقب نشینی می کردند و از نبرد دوری می جستند. پیش از اینکه آنها به دشت های شمال دریا اَزُف برسند، شلاق چرمی که نزد نگهبانان پل دانوب بود، یک سوم گره های آن باز شده بود. از دید پارسیان، این جنگ را پایانی نبود و اهداف جنگ، دور از دسترس بوده است. سکاها، نه تنها شکست ناپذیر بودند، بلکه در حین عقب نشینی، با پیوستن نیروهای جدید از سمت شرق، روز به روز نیرومندتر می گشتند. آنها، موادی از جمله؛ غذا، آب و علوفه را که مهاجمان نداشتند، در اختیار داشتند. سرانجام داریوش توقف کرد و تصمیم گرفت اردوگاهی بزرگ و نیرومند در ساحل شمالی دریای اَزُف در همسایگی شهر جدید بِردیانسک بسازد. آنگاه، داریوش کاری صورت داد که هرگز پیش از این انجام نداده بود. او پیکی به شاه ایدونتورس فرستاد و چنین گفت: “ای مرد عجیب؛ چرا مدام فرار می کنی، در حالیکه می توانی جنگ را انتخاب کنی؟ اگر فکر می کنی، به اندازه کافی قوی هستی که با من مبارزه کنی، پس از پرسه و گشت زدن دست بردار، برگرد و مبارزه کن. اگر اعتراف می کنی که از من ضعیف تر هستی، به هر حال، باید دست به کاری نزنی و با فرمانروای خود وارد گفتگو شوی و به نشانه تسلیم و اطاعت، برای او خاک و آب بیاوری”. هرودوت گزارش می دهد که ایدونتورس اینگونه جواب داد:”من هرگز از روی ترس از کسی فرار نکرده ام. همچنانکه در زمان صلح هم، در حال گشت و پرسه زدن بوده ام، الان نیز دارم این کار را می کنم. تو می پرسی که چرا من فوراً با تو نجنگیدم. می خواستم یادآور شوم، ما از خودمان شهر و زمین مزروعی نداریم که از ویران یا غارت کردن آنان واهمه داشته باشیم. پس دلیلی نداشت، بیدرنگ با شما وارد جنگ شوم. تا زمان مناسب، این کار را نخواهم کرد. هدایایی به جای آب و خاک برای شما خواهم فرستاد که در شأن شما باشد؛ و تو به خاطر اینکه خودت را فرمانروای من خواندی، بهای گزافی خواهی داد”. سکاها تصمیم داشتند با از بین بردن پل قایقی بر روی دانوب، راه برگشتی پارسیان را مسدود کنند. اسکوپاس به کنار دانوب رسید و با تیول های یونانی که از پل پاسبانی می کردند، وارد گفتگو شد. گزارش شده که او اطمینان حاصل کرد که یونانیان پل را از بین خواهند بُرد.در این هنگام، ایدونتورس هدایایی را که قول داده بود، برای داریوش فرستاد: یک موش، یک قورباغه، یک پرنده و پنج تیر؛ هدایایی عجیب برای شاه بزرگ. داریوش چنین برداشت کرد که سکاها تسلیم بی قید و شرط را پذیرفته اند: آنها سرزمین خود را به او پیشکش می کنند (زیرا موش در خاک زندگی می کند و مانند انسان غلات می خورد)؛ آب شان (چرا که قورباغه در آب زندگی می کند)؛ اسبهای شان (که پرنده نشان آن و نماد وسیله آزادی شان و باارزش ترین دارایی آنها است)؛ و سلاح خود را در پیش او بر زمین می گذارند (تیرها). یکی از همراهان داریوش، برداشتی دیگرگون از پیغام داشت؛ اگر شما پارسیان، مانند پرندگان پرواز نکنید و یا مانند موش در زمین پنهان نشوید، یا مانند قورباغه در بِرکه ای نپرید، دیگر هرگز موطن خویش را نخواهید دید و زیر رگبار تیرهای ما خواهید مُرد جریان بی وقفه نبرد، خیلی زود داریوش را متقاعد کرد که برداشت دومی درست است.در نهایت داریوش خسته و بی نتیجه بازگشت و این پیروزی بر داریوش شهرتی بسیار برای سکاها داشت. در زمان اشکانیان و در حدود اواخر قرن دوم پیش از میلاد سکاها در مرزهای شرقی اشکانیان پیشروی کردند و نواحی قندهار و سیستان امروزی را تسخیر نمودند.درباره زندگی خانوادگی سکاها باید گفت که آن ها زنان متعدد می گرفتند و پسران اغلب همسران پدران خود ( به استثنای مادرشان) را به ارث می بردند هر چند در هر صورت یکی از آنان معمولا در هنگام درگذشت شوهرش می بایست بمیرد، به منظور آن که او را تا جهان دیگر همراهی کند.سکاها بی اندازه خرافاتی بودند و به سحر و جادوگری و تاثیر تعویذ و طلسم اعتقاد داشتند. محترم ترین جادوگران سکایی از میان بعضی از خانواده های مخصوص بر می خاستند، به صدای نازک سخن می گفتند و جامه زنان می پوشیدند. زندگی آن ها خطرناک بود چرا که اگر پیشگویی آن ها درست از آب در نمی آمد او کل خانواده اش را به استثنای زنان در آتش می سوزاندند.درباره سکاها می توان گفت که آن ها مظاهر طبیعت را می پرستیدند و بزرگترین مراسم را برای تابیتی-وستا برگزار می کردند که این الهه بزرگ مظهر آتش و شاید جانوران بود.پایان زندگی یک سکایی به این گونه بود که امعا و احشای جسد را خالی کرده و با گیاهان خوشبو پر می کردند او را سوار بر ارابه کرده و اعضای طایفه زاری کنان در پی او به راه می افتادند سپس جسد را در گور گذاشته و به همراه او یکی از همسران به همراه خادمان و اسبان او در گور می گذاشتند.در پایان خوانندگان عزیز را دعوت می کنیم که کتاب “سکاها ۷۰۰ تا ۳۰۰ پیش از میلاد” نوشته دکتر سرننکو و به ترجمه امیر زمانی و بهزاد معینی سام را برای اطلاعات بیشتر بخوانند.در این گفتار خرد عکس های بازسازی شده از جنگجویان سکایی را که در کتاب به صورت سیاه سفید چاپ شده در اینجا به صورت رنگی در اختیار خوانندگان می گذاریم:

  2. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2018
    محل سكونت
    نوار غزه
    پست ها
    432

    پيش فرض

    پادشاه سکاها جزو پادشاهان به بند کشیده شده توسط داریوش هخامنشی :




Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •