مشکل با خوابگاه

[ne71]

من حدود 7 ساله که دانشجوام و از همون اول هم خوابگاهی بودم. یه مشکلی که دارم افسرده شدن تو خوابگاهه. طوری که از شهرمون دارم بر میگردم خوابگاه آرزو می کنم که هیچ وقت نرسم!
مشکل دیگم هم بدخواب بودنمه، طوری که به خاطر سر و صدا شب ها یا دیر خوابم می بره یا نصف شب بیدار میشم، خواب ظهر هم که هیچی... . که اینم وضعم رو بدتر میکنه. اینام خب روی درس خوندنم خیلی تأثیر منفی میذاره.
پارسال که ارشد یه دانشگاه دیگه قبول شدم یه خوابگاه خلوت 5 اتاقه نصیبم شد که اتاقاش بزرگ بود. اونجا حال بهتری داشتم. متأسفانه امسال دیگه اونجا رو نمیدن. این چند روز اول که اومدم به خوابگاه جدید به شدت حالم بد بود. الانم حالم گرفتست نمی تونم زیاد به درسام برسم. به خصوص که اینجا رفیق صمیمی ندارم. رفت و آمد به شهرمون هم پردردسر تره.
الان موندم که برم دنبال، همون خوابگاه قبلیه اتاق بگیرم یا سعی کنم به همینجا عادت کنم؟ سربازی هم همینطوریه؟

[hamid3369]

متاسفانه قابل حل نیست با سازگاری کنین ...یا اگه بودجه دارین با دوست خوب خونه مجردی بگیرین

[ملا نصرالدین]

من حدود 7 ساله که دانشجوام و از همون اول هم خوابگاهی بودم. یه مشکلی که دارم افسرده شدن تو خوابگاهه. طوری که از شهرمون دارم بر میگردم خوابگاه آرزو می کنم که هیچ وقت نرسم!
مشکل دیگم هم بدخواب بودنمه، طوری که به خاطر سر و صدا شب ها یا دیر خوابم می بره یا نصف شب بیدار میشم، خواب ظهر هم که هیچی... . که اینم وضعم رو بدتر میکنه. اینام خب روی درس خوندنم خیلی تأثیر منفی میذاره.
پارسال که ارشد یه دانشگاه دیگه قبول شدم یه خوابگاه خلوت 5 اتاقه نصیبم شد که اتاقاش بزرگ بود. اونجا حال بهتری داشتم. متأسفانه امسال دیگه اونجا رو نمیدن. این چند روز اول که اومدم به خوابگاه جدید به شدت حالم بد بود. الانم حالم گرفتست نمی تونم زیاد به درسام برسم. به خصوص که اینجا رفیق صمیمی ندارم. رفت و آمد به شهرمون هم پردردسر تره.
الان موندم که برم دنبال، همون خوابگاه قبلیه اتاق بگیرم یا سعی کنم به همینجا عادت کنم؟ سربازی هم همینطوریه؟

ببینید اگر خوابگاه قبلی رو به شما میدن حتما استفاده کنید.حتما پیگیری کنید
ولی اگر به هیچ عنوان امکانش نیست سعی کنید توی همین خوابگاه یا توی دانشگاه یه دوست پیدا کنید.البته منتظر نباشید دیگران به سمت شما بیایند.برای پیدا کردن دوست خودتان پیش قدم شوید

ولی سربازی خیلی خیلی خیلی افتضاح تر از این وضع الان شماست.شونصد نفر توی یه اتاق که بهداشت فردیشون افتضاحه.بوی گند.صدای خر خر. کله سحر باید بیدار بشید البته اینجور-->
بقیه روز رو با غذاهای افتضاح همراه با چاشنی تحقیر شدن باید بگذرونید .

[homaadib]

اگه شرایطشو داری با کسی شریک شو خونه بگیر

[akpa]

من حدود 7 ساله که دانشجوام و از همون اول هم خوابگاهی بودم. یه مشکلی که دارم افسرده شدن تو خوابگاهه. طوری که از شهرمون دارم بر میگردم خوابگاه آرزو می کنم که هیچ وقت نرسم!
مشکل دیگم هم بدخواب بودنمه، طوری که به خاطر سر و صدا شب ها یا دیر خوابم می بره یا نصف شب بیدار میشم، خواب ظهر هم که هیچی... . که اینم وضعم رو بدتر میکنه. اینام خب روی درس خوندنم خیلی تأثیر منفی میذاره.
پارسال که ارشد یه دانشگاه دیگه قبول شدم یه خوابگاه خلوت 5 اتاقه نصیبم شد که اتاقاش بزرگ بود. اونجا حال بهتری داشتم. متأسفانه امسال دیگه اونجا رو نمیدن. این چند روز اول که اومدم به خوابگاه جدید به شدت حالم بد بود. الانم حالم گرفتست نمی تونم زیاد به درسام برسم. به خصوص که اینجا رفیق صمیمی ندارم. رفت و آمد به شهرمون هم پردردسر تره.
الان موندم که برم دنبال، همون خوابگاه قبلیه اتاق بگیرم یا سعی کنم به همینجا عادت کنم؟ سربازی هم همینطوریه؟

مشکلات خواب شما رو منم عینا دارم یعنی روزی شیش الی هفت ساعت کلا میخوابم اونم وسط خواب بیدار میشم حتی دیشب کامل بیدار بودم تا 6 صبح 6 که خوابیدم کلا تا ده و نیم خوابیدم
برای مشکل خوابتون دو تا راه دارین اول فعالیت بدنی طی روز داشته باشین تا خسته بشین مثلا باشگاه برین که واقعا تاثیر داره چون من و خود شما (چون شرایطتون رو توضیح دادین ) مشکلات فکری و ذهنی داریم بدخوابیم باید با خستگی بدنی کاری کنیم تا شب راحتر خوابمون ببره
راه حل دوم استفاده از یه ارامبخش سبک هستش البته با تجویز پزشک من خودم به خاطر استرسی که دارم(کلا همیشه حس میکنم وقت ندارم و یه کاری رو باید انجام میدادم که ندادم) کلردیپوکساید(اگه درست نوشته باشم) با دوز 5 رو مصرف میکنم در عین اینکه یکم بیخیالم میکنه رو خوابم هم تاثیر مثبت داره فقط صبح ها یکم کسل میشم
در مورد مشکل خوابگاه احتمالا شما ادم درون گرایی هستی و محیط خوابگاه سازگار نیست براتون بنظرم چند تا دوست خوب پیدا کنید وقت خالیتون رو با ورزش و مطالعه پر کنید کمی هم تفریح وبدونید که مشکلات روحی رو حتما باید خودمون بخوایم تا برطرف بشن و با دارو و درمان خیلی قابل حل نیستند

[mehrabooni]

من حدود 7 ساله که دانشجوام و از همون اول هم خوابگاهی بودم. یه مشکلی که دارم افسرده شدن تو خوابگاهه. طوری که از شهرمون دارم بر میگردم خوابگاه آرزو می کنم که هیچ وقت نرسم!
مشکل دیگم هم بدخواب بودنمه، طوری که به خاطر سر و صدا شب ها یا دیر خوابم می بره یا نصف شب بیدار میشم، خواب ظهر هم که هیچی... . که اینم وضعم رو بدتر میکنه. اینام خب روی درس خوندنم خیلی تأثیر منفی میذاره.
پارسال که ارشد یه دانشگاه دیگه قبول شدم یه خوابگاه خلوت 5 اتاقه نصیبم شد که اتاقاش بزرگ بود. اونجا حال بهتری داشتم. متأسفانه امسال دیگه اونجا رو نمیدن. این چند روز اول که اومدم به خوابگاه جدید به شدت حالم بد بود. الانم حالم گرفتست نمی تونم زیاد به درسام برسم. به خصوص که اینجا رفیق صمیمی ندارم. رفت و آمد به شهرمون هم پردردسر تره.
الان موندم که برم دنبال، همون خوابگاه قبلیه اتاق بگیرم یا سعی کنم به همینجا عادت کنم؟ سربازی هم همینطوریه؟

خوابگاه که عشقه بهترین دوران دانشجویی توی خوابگاه میگذره همه ی خاطرات خوب تو همین محیط اتفاق میفته با دوستانی از شهرهای ایران

حالا شما اگه نمیسازی بنظرم یه روانشناس برو چه اشکالی داره مگه اونم دکتره دیگه کارش اینه که مثلا به این مشکل رسیدگی کنه

ببینه چرا افسرده شدید

راه درمانی معرفی کنه

[MOHAMMAD_ASEMOONI]

سلام

از داروخانه گوش گیر بخرید و موقع خواب بذارید توی گوشهاتون . تاثیر زیاد داره در کاهش صداهای اطراف
اگر سر و صدا از درب و پنجره هست پس میتونین با نوار درزگیر از نوع فومی مشکل رو تا حد زیادی حل کنین
تعیین قانون برای هم اتاقیها هم بسبار مفید هست یعنی سر یاعت معین مثلاً 11 یا 12 شب باید سکوت باشه یا خاموشی و سکوت
با بی قانونها هم برخورد کنین با خبر دادن به مدریت و پیگیری نستمر تا حل شدنِ مشکل
از دعوا و توهین و درگیری اجتناب کنین
ضمناً خودتون هم تلاش کنین برای قویتر شدن معنویاتتون یعنی وصعیت رو قبول کنین به عنوان برهه ای از زندگی که یقیناً میگذره و تمام میشه و خاطره میشه

[abootalebkheshmati]

خوابگاه هزار تا مشکل داره
اگر توانایی مالی نداری با چند نفر دیگه یه جا بگیر
ارزون در میاد

[payam]

درود

شاید شما شخصیت دیر جوشی داری، و با بچه ها خوابگاه چفت نمیشی . به نظرم بکن این کارو

من زمانی که از خوابگاه دور میشدم، ثانیه شماری میکردم برگردم. چون انقدر سطح شوخی و خنده بین بچه ها بالا بود که دوست نداشتم از دست بدم اون ثانیه هارو : ))

ما توی خوابگاه فقط گشنگی میکشیدیم و میخندیدیم و بازی میکردیم و عشق و حالای خاص اون دوره .

شما با هم خوابگاهی هات دوست شو مشکلت حل میشه