من به درون مایه انچه که در عمل باید انجام شود می پردازم وگرنه که می شود ده ها و صد ها تاپیک ایجاد کرد از اثر اقتصاد و امنیت و ... و در اخرش به این رسید "مردم نمی فهمند" "مردم چرا کتاب نمی خوانند" و...
مردم همین اند که هستند و قرار نیست همه کس همه چیز را بداند و با تحمیل همگن شود ان هم در سطح انکار وجود بیولوژیکی ... باید مردم را پذیرفت اما به فضیلت آراسته کرد که دیگر اضطراب و استرس بیهوده ای که جامعه مدرن به انها تحمیل می کند را نبینند...
این فریاد ها برای خلوص و صفای جامعه روستایی ،برای قدیم ها و بچگی،برای لبخندی در سطح جامعه و برای مسائلی از این قبیل را نمی شود به زور جامعه شناس و قرص افسردگی خوراندن به مردم کامل حل کرد چون اصل مشکل پابرجا مانده و می ماند...
قوی و برتر و زیباتر و بهتر از شما را نمی شود با انکار وجود و برچسب سک#سیت و نژادپرستی و فرهنگ pc محور خفه کرد ولی با فضیلت و اعتقاد و سنت می شود سلسله مراتبی مفید ساخت
تا کی انکار نژاد و نقش نژادی ؟تا کی انکار جنسیت و نقش جنسیتی؟تا کی نفی طبیعت انسانی و تاکید بیهوده روی تربیت؟
مسلمانان را به اروپا بردن انها را همرنگ انجا نمی کند...بمب های دموکراسی خواهانه سوریه و عراق و لیبی را عوض نمی کند
نه غربی مسلمان می شود و نه خاورمیانه ای نامسلمان...این سعی باطل و خانمان سوز شده مشکل حاضر
تمدن غرب در جای خود و تمدن اسلامی در جای خود...
این جهانی سازی ترقی خواهان به جز جنگ و هرج و مرج چه داشته؟معلوم نیست نمی دانند یا واقعا نمی خواهند بفهمند...
اینکه انسان بایدهایی دارد و خیلی ها یارای پاسخ ندارند دلیل شده که چشم خیس ملت افتاده به تکنولوژی...حتی نمیخواهند بداند عواقب اش چیست...مثل بقیه کارهایشان...