اصلا لباس با طلا قابل مقایسه نیست.لباس خریداری میشه و یه مدت استفاده میشه و تمام.طلا بصورت مداوم در حال چرخیدن بین تولید کننده و مصرف کننده هست.نحوه اجرای فعلی ارزش افزوده کلا این چرخه رو از کار انداخته.
کالای سرمایه ای به کالاهائی اطلاق میگردد که مستقیماً برای تولید کالاها یا خدمات بهکار گرفته میشوند، این کالاها عموما خود با دوام هستند، بهرهوری سایر عوامل تولید را افزایش داده و ایجاد ارزش افزوده مینمایند.با این توضیح طلا کالای سرمایه ای محسوب میشه و به خودی خود شامل ارزش افزوده نمیشه بلکه در جریان تبدیل شدن به زیورآلات ایجاد ارزش افزوده میکنه.
من با توضیحات شما در مورد مکانیزم ارزش افزوده مشکلی ندارم.مشکلی که از اول هم مطرح کردم این هست که در حال حاضر از صنف طلا و جواهر بدون اینکه به مراحل تولید و هزینه هایی که انجام میشه کاری داشته باشن یکراست میان حدودا 50 درصد کل اجرتی که استخراج کننده طلا و شمش فروش و زرگر و تراشکار و آبکار و کیفی (واسطه) و بنکدار (پخش کننده عمده) و فروشنده نهایی میگیرن به عنوان ارزش افزوده میگیرن.تازه چندین رسته شغلی دیگه هم این بین وجود داره.کالایی که در طول تاریخ همیشه جنبه سرمایه گذاری داشته اومدن کالای مصرفی فرضش کردن.
آدم واقعا میمونه به تولید داخل کمکی که نمیشه هیچی اومدن دارن چوب لای چرخش میزارن.همین الان تعداد زیادی فروشنده کسب و کارشونو جمع کردن سرمایشونو گذاشتن بانک.از بین بردن کسب و کار چه کمکی به افزایش درآمد مالیاتی میکنه؟
یک نکته در مورد اون قسمتی از پستتون که بولد کردم بگم.خریدار زمانی که داره یک انگشتر میخره اجرت تمام مراحل تولید رو داره به فروشنده نهایی میپردازه و تمام ارزش افزوده ای که در تمام این مراحل ایجاد شده جمعا همون اجرت ساخت کار هست.پس اگر مالیاتی در همین مرحله آخر از خریدار گرفته بشه مالیات ارزش افزوده تمام مراحل قبل رو پوشش میده.نکته اصلی هم همینجا هست.مالیات بر ارزش افزوده باید از ارزشی که به مواد اولیه اضافه شده گرفته بشه که همون اجرت کار هست.