آيين دوست يابي یا راه نفوذ در دیگران
آيين دوست يابي كتابي نوشته شده به قلم دیل کارنگی است
آيين دوست يابي نخستین بار در سال ۱۹۳۷ نوشته و چاپ شد.
دیل کارنگی کتابهای دیگری مانند آیین سخنرانی و آیین زندگی و بسیاری کتابهای دیگر هم نوشته است
آنچه بامطالعهی کتاب ارزشمند آيين دوست يابي به دست میآوریم، آشنایی با قواعدی انسانی است که علا رقم گذشت سالهای بسیار هنوز هم کاربرد دارد و استفاده از آموزشهای این کتاب میتوانید زندگی شخصی و روابط اجتماعی خواننده را دچار تغییرات بسیار مثبت کند.
داستان نوشته شدن این خلاصه کتاب :
بعد از خواندن کتاب آيين دوست يابي به دنبال خلاصه کتاب آن بودم تا بتوان آن را مرور کنم و از به گفتههای آن عمل کنم، بعد از دانلود کردن چند خلاصه کتاب،آنچه میخواستم را نیافتم پس تصمیم گرفتم خودم آن را بنویسم تا دوستان دیگری هم که مثل من به دنبال خلاصه کتابهای کاربردی هستند بتوانند از این کتاب استفاده کنند.
قواعد این بخش کتاب شامل ۶ قاعده است که در قالب ۹ فصل خدمت شما ارائه میشود
نویسندهی خلاصه کتاب آيين دوست يابي:
علی محمدیان
شروع كتاب آيين دوست يابي:
فصل اول
فنون اساسی سلوک و رفتار با دیگران
اگر مایل به داشتن عسل هستید،به کندو لگد نزنید!
انتقاد و خردهگیری ممنوع:
انتقاد اخگر خطرناکی است که ممکن است در مخزن غرور افراد انفجار ایجاد کند
انتقاد افراد را در حالت دفاعی فرومیبرد و وادار به توجیه خطاهای خود میشوند
جالب است بدانید از میان هر صدبار خطایی که اشخاص مرتکب میشوند بهندرت میتوان افرادی را یافت که برای بیش از یک خطا خود را سرزنش کنند،به عبارت بهتر کمتر کسانی هستند که از هر صد خطایی که انجام میدهند،بیشتر یکی از خطاها را قبول کنند و مستوجب سرزنش بدانند
انتقاد کردن این خطر را هم دارد که به غرور گرانبهای فرد لطمه وارد کند و حس مهم بودن آنها را زیر سؤال ببرد که نتیجهی آن انتقاد برانگیخته شدن احساس کینه و دشمنی است
نکتهی طلایی:
در هنگام معاشرت با مردم باید این نکته را به یاد داشته باشیم که سروکارمان با افرادی نیست که منطق سرشان میشود بلکه با افرادی سروکار داریم که دارای احساسات،موجوداتی هستند دارای تعصبات و عقاید بیدلیل و محرکشان غرور و خودبینی است
بهجای محکوم کردن افراد بگذارید آن را بشناسیم و کشف کنیم چرا رفتارشان چنین است؟این کار بسیار بهتر و پرمنفعتتر از انتقاد کردن است
فصل دوم :
درک راه سلوک با دیگران یک راز بزرگ است
برای وادار کردن افراد به انجام کاری فقط یکراه وجود دارد:
در طرف مقابل،میل انجام آن کار را به وجود بیاوریم
فراموش نکنید که جز علاقهمند کردن افراد به انجام کارها راه دیگری وجود ندارد
تنها راه وادار کردن شما به انجام کاری که مورد رضایت من است،این است که آنچه را شما میخواهید در اختیارتان بگذارم یا به شما بدهم
عمیقترین انگیزه در نهاد آدمی میل به مهم بودن است
دکتر جان دیویی
به عبارت خودمانیتر همه ما مایل هستیم که دیگران ما را مهم تلقی کنند و “در میان سرها،سری بهحساب آورند”
به گفتهی دیل کارنگی:
تردیدی ندارم که اگر میل سوزان مهم بودن از همان آغاز در میان انسانها و نیاکان ما وجود نداشت،توفیق این تمدن چشمگیر و خیرهکننده برای بشر حاصل نمیشد
میل سوزان مهم بودن است که شمارا وادار میکند که لباسهای خوب بپوشید و اتومبیل آخرینمدل سوار شوید و از هوش بچههای خود برای دیگران تعریف کنید و فخر بفروشید این سکهی میل مهم بودن روی دیگری هم دارد:
بازهم این میل سوزان مهم بودن است که برخی نوجوانان را به سمت کارهای خلاف و نادرست سوق میدهد تا از طریق این کارها مشهور شوند
اگر به من بگویید که چه چیزی در شما حس مهم بودن ایجاد میکند میتوانم به شما بگویم کیستید و چیستید.
کم نیستند افرادی که خود را به بیماری میزنند تا از طریق جلب همدردی و توجه دیگران احساس مهم تلقی شدن خود را ارضا کنند
با تعریف کردن از دیگران و تشویق آنها میتوانید آنها را وادار به انجام کاری کنید که میخواهید اما اگر به خردهگیری و انتقاد بپردازید استعداد و تلاش را در کسانی که برای شما کار میکنند میکشید
فرق تملق و تمجید
تملق مدح بیارزش است که واقعاً از ته دل نیست و همراه با صمیمیت نیست و مثل استفاده از پول تقلبی است
اما تمجید همراه با صمیمیت است و از ته دل برمیآید و واقعی است، هنگام تمجید از کسی سخاوتمندانه از او تمجید کنید