img_5947.jpg
اولين نكته اي كه در كانتر دريافت كارت پرواز به چشم ميخورد ذوق زدگي مسافراني بود كه مسئول كانتر هنگام تحويل كارت پرواز به آنها گفته بود كه پروازشون با ايرباس جديد ايران اير هست.
و البته بودند افرادي به ظاهر دلواپس كه در دوگانگي خوشحالي يا ناراحتي از سفر با اين هواپيما دچار بحراني دروني شده بودند.

از كانترمن صندلي D رديف ٢٦ را خواستم تا به لطف دربهاي خروج اضطراري بتونم ديد بهتري از كابين داشته باشم.
اما ايشان لطف كردند و گفتن سيت اگزيت رديف ٢٥ هست و در ادامه خواهم گفت ويژگي هاي اين رديف را.

پس از ورود. به سالن ترانزيت و اعلام جهت سوار شدن به هواپيما متوجه شدم اعضاي تيم ملي كشتي اوكراين هم همسفر با ما هستند و ناخودآگاه يادم از ايران١٤٠ آمد و بقيه ي ماجرا.

هنگام سوار شدن به اتوبوس نكته ي اولي كه جلب نظر ميكرد شروع بارش برف در مشهد بود و خبر از اولين دي آيس براي اين نازنين ٣٢١ ميداد.

در طي مسير نگاه به ايرباسهاي ٣٠٠ و ام دي هاي خسته بود تا ناگهان از ميانگين سني حدودا ٢٥ سال گذر كرده و به پرنده ي هما با تنها چند هفته عمر رسيديم و چشم همگان به جمال اين زيبارو افتاد.

مسافران از اتوبوس پياده شدند و از پرسنل زميني درخواست كردم تا چند دقيقه اي بتونم اين هماي درخشان را ببينم و از ديدن آن پينت زيبا و تازه و شاركلت سورمه اي فاكس آلفا لذت كافي را ببرم.


بعد از چند دقيقه و با بالا رفتن از پلكان در آستانه ي ورود به جوانترين هواپيماي ناوگان مسافربري ايرانمان بودم.

img_5984.jpg
پس از ورود هواپيما و خسته نباشيد و تبريك به خدمه ي پرواز از قسمت بيزينس كلاس هواپيما عبور كرده و راهي قسمت اكونومي شدم.

نكته ي قابل توجه تنظيم نور بسيار مناسب و دلنشين كابين بود كه در طول پرواز هم متناسب به شرايط به خوبي تغيير ميكرد.

و اما نكته ي اصلي در مورد اين ايرباس٣٢١، از لحظه ي ورود به كابين تا لحظه ي خروج، بويِ نويي هواپيما كاملا به چشم مي آمد و خبر از تابيدن خورشيد تابانِ برجام ميداد.

در طي گذر از كابين اكونومي نكته ي جالب ديگري نيز به چشم مي آمد. ايرباس٣٢١ ايران اير رديف ١٣ ندارد.
مساله اي كه در ايرباسهاي ٣٢٠ هما وجود ندارد و احتمالا به كانفيگ انتخابي برزيلي ها مربوط مي باشد.

با رسيدن به رديف ٢٥ متوجه شدم كه دقيقا كانترمن گرامي رديف جلوي درب خروج را به من داده و اين يعني نشستن بر روي سخت ترين و تنگ ترين صندلي هواپيما. با اين وجود شوق پرواز با اين پرنده و البته مسافت كوتاه پروازي چندان موضوع را حاد نميكرد.

نگاه من و مسافران به سيستم IFE هواپيما بود و لذت از نوييِ هواپيما و ذكر خيري از دوستانِ دوران هشت ساله ي باشكوه گذشته!

img_5991.jpg

img_5997.jpg

img_6004.jpg

img_6006.jpg
نكته اي كه چند تن از مسافران با لحني نسبتا شديد به آن اعتراض داشتند فعال نبودن سيستم سرگرمي داخل پرواز بود و با گفتن چندباره ي اين موضوع توسط برخي مسافران به مهمانداران محترم، گويي در نگاه مهمانداران ميتوان خواند كه اگر خيلي ناراحتي ام دي آتا در كنار ما پارك شده و مقصد آن هم تهران است!

پروسه ي اولين دي آيس اين ٣٢١ شروع شد و برخي مسافران معتقد بودند اين هواپيماي جديد خودش بايد سيستم ضد يخ خودكار داشته باشد و نيازي به انجام اين پروسه نبايد وجود داشته باشد!

خلبان پرواز كپتن فرهادي گرامي بودند و اعلام شد هواپيما تا ارتفاع ٣٤٠٠٠ پا پرواز خواهد كرد و طول پرواز هم يك ساعت و پانزده دقيقه است.

بالاخره با ناز و عشوه ي فراوان فاكس آلفا شروع به حركت به سمت تاكسي وي كرد و صداي آروم و دلنشين موتورهاي CFM آن كه گوش ها را نوازش ميداد.

با رسيدن به سر باند و غرش موتورها، هماي ٤٦١ به پرواز درآمد، اما اينبار خبري از لرزش كابين و پنل هاي آن نبود و همه چيز همانطوري بود كه بايد!

با رسيدن به ارتفاع كروز و خاموش شدن نشان بستن كمربند ايمني(كه ساخت ايالات متحده بودند) از جاي خود بلند شده و جهت ديدن بيشتر كابين اين تازه ورود به سمت انتهاييِ كابين حركت كردم.
نكته ي جالب كماكان حس خوشحالي در چهره ي بسياري از مسافران و نگاهي برگرفته از پارادوكسي عميق در نگاه اندكي ديگر از مسافران بود.
img_6008.jpg
جهت تكميل پروسه ي وارسي از توالت هواپيما نيز بازديدي به عمل آمد و با عرض پوزش حتي بوي نويي را در توالتهاي اين پرنده نيز ميتوان متوجه شد.

img_6013.jpg
پس از استقرار مجدد بر روي صندلي و پذيرايي شام از مسافران، كاهش ارتفاع جهت فرود در مهرآباد آغاز شد و با نزديكي به تهران و مهرآباد، صداي فلپ هاي هواپيما گوش نوازي ميكرد و در دل دعا ميكردم تا با لندينگي نرم خيلي فشار به اين كودكِ هما نيايد.دقيقا همينطوري شد و با لندينگي عالي در مهرآباد و ورود هواپيما به رمپ، سن ناوگان هوايي مستقر در آن محدوده حدود يكسال كاهش پيدا كرد!

img_6020.jpg

هواپيما در كنار بوئينگ ٧٣٧ ايرتور پارك شد و مجدد يادم از دلالان گرامي و دلسوز افتاد و ذكر خيري از دوران پرافتخار هشت سال گذشته.

img_6025.jpg

img_6026.jpg
هنگام خروج باز هم تامل بيشتري كردم تا همگي مسافران از هواپيما خارج شوند و كمي بيشتر و بهتر بتوانم كابين آن را ببينم.
هنگام خروج هم به لطف كپتن فرهادي به داخل كاكپيت رفته و سريعا درودي به دكتر ظريف و آخوندي فرستادم كه تلاش كردند تا ما مردم( از مسافران گرفته تا خدمه) كمي طعم مدرنيته و آسايش و امكانات استاندارد را بچشيم.

از كاكپيت خارج شدم و هنگام خروج از هواپيما صداي يكي از خدمه مي آمد كه: حالا كي دلش مياد فردا با اكو فاكس بخواد بره پرواز…

img_6029.jpg

img_6032.jpg