تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 29

نام تاپيک: چرا من و خانوادم تو زمستون دیوانه میشیم غیر از مادرم.

  1. #1
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2017
    پست ها
    29

    9 چرا من و خانوادم تو زمستون دیوانه میشیم غیر از مادرم.

    من و بابام و خواهرم به جز مادرم که ژنتیکش فرق میکنه با ما و سالمتره اعصابش .

    ما 3 نفر دیوانه میشیم تو زمستون . من 28 خواهرم 30 و بابام 53 سالشه.

    من تو زمستون حالم خیلی ضعیف و پایینه مثلا فکر میکنم بابام میمیره ..گاز منفجر میشه. نکنه سقف بریزه.

    خواهرم میترسه بچش بمیره.خیلی حساسه.

    بابام فکر میکنه خودش بمیره حساسه فکر میکنه سرش میسوزه میره تو فکر .

    چرا مگه زمستون چی داره که ما هر سال همین وضعیت رو داریم؟به خاطر سرمای هواست؟یا کم بودن نور خورشید؟

    تازه من و بابام و خواهرم هر 3 دارو ضد وسواس می خوریم ولی هیچ فایده ای نداره.


    زمستون خیلی قویهسرما و تاریکی..آدم فکر میکنه همش میخواد بمیره..سرماخوردگی و آنفولانزا هم که به شدت همه مردم میگیرن و من خیلی ناراحت میشم ..

    اصلا اخبار میبینم تو یه کسور خارجی چند نفر مردن حالم خیلی بد میشه میگم نکنه ما هم بمیریم. غصه میخورم. اخبار = غصه.واسه مردمی که میمیرن خیلی غصه میخورم و ناراحت میشم.

    20 روزشو پشت سر گذاشتیم 80 روز دیگه تموم میشه ..خدا کنه زنده بمونم تا آخر زمستون

  2. 3 کاربر از مودم محدود کننده بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    حتما یک مراجعه به روانشناس داشته باشید .

  4. این کاربر از green-mind بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3
    کاربر فعال انجمن پزشکی M.R.S.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,376

    پيش فرض

    علت کاملا روشن نیست،اما در منابع علمی هم ذکر شده در فصل زمستان شیوع بیماری های روانپزشکی بیشتر میشه؛بخصوص افسردگی

    Sent from my MI 5 using Tapatalk

  6. 4 کاربر از M.R.S. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    آخر فروم باز روانپریش's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    2,442

    پيش فرض

    منم دقيقا همينجوريم كلا فصل زمستون دز داروهاي روانپزشكيم ميره بالا
    دليلشم چون زمستون فصل مرگ طبيعته روي نا خوداگاه آدما هم تاثير منفي داره

  8. این کاربر از روانپریش بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,744

    پيش فرض وسواس و افکار غیر عادی رو جدی بگیرین چون میتونه مقدمه بیماری روانی باشه

    من و بابام و خواهرم به جز مادرم که ژنتیکش فرق میکنه با ما و سالمتره اعصابش .

    ما 3 نفر دیوانه میشیم تو زمستون . من 28 خواهرم 30 و بابام 53 سالشه.

    من تو زمستون حالم خیلی ضعیف و پایینه مثلا فکر میکنم بابام میمیره ..گاز منفجر میشه. نکنه سقف بریزه.

    خواهرم میترسه بچش بمیره.خیلی حساسه.

    بابام فکر میکنه خودش بمیره حساسه فکر میکنه سرش میسوزه میره تو فکر .

    چرا مگه زمستون چی داره که ما هر سال همین وضعیت رو داریم؟به خاطر سرمای هواست؟یا کم بودن نور خورشید؟

    تازه من و بابام و خواهرم هر 3 دارو ضد وسواس می خوریم ولی هیچ فایده ای نداره.


    زمستون خیلی قویهسرما و تاریکی..آدم فکر میکنه همش میخواد بمیره..سرماخوردگی و آنفولانزا هم که به شدت همه مردم میگیرن و من خیلی ناراحت میشم ..

    اصلا اخبار میبینم تو یه کسور خارجی چند نفر مردن حالم خیلی بد میشه میگم نکنه ما هم بمیریم. غصه میخورم. اخبار = غصه.واسه مردمی که میمیرن خیلی غصه میخورم و ناراحت میشم.

    20 روزشو پشت سر گذاشتیم 80 روز دیگه تموم میشه ..خدا کنه زنده بمونم تا آخر زمستون
    سلام
    چند ساله اینجوری هستین ؟
    نکنه شماها از پدرتون این رو یاد گرفتین ؟
    بنده یک نفر رو میشناسم حرف سین رو از بچگی درست تلفظ نمیکرده . برادر کوچکش هم که 2 سال از کوچکتره از اون تقلید کرده و شده مثل اون .
    باباشون میگفت وقتی داداش کوچیکه تنها بود گاهی سین رو درست تلفظ میکرد اما وقتی داداشش هست مثل اون حرف میزنه

    ==================================
    یه بار هم خونه ی یکی از اقوام آلبالو تازه خریده بودیم , شستیم و ریختیم توی بشقاب و داشتیم میخوردیم . دیدم دختر 13 ساله شون همینجوری عین نقل میندازه بالا و میخوره . بهش گفتم هر چیزی میخوای بخوری یه نگاهی بهش بنداز , وارسیش کن ممکنه له شده باشه , ممکنه سوخته باشه , ممکنه کرم زده باشه مریض میشی
    گفت بابامون دعوامون میکنه میگه اینقدر تیتیش مامانی نباشید , لوس بازی در نیاربد . چشمتون رو ببندین و بخورین !!!!
    پدر و مادر و خواهر و برادر اولین کسانی هستند که آدم ازشون تقلید میکنه و یاد میگیره
    ======================================
    بنده نمیدونم خانوادتون از کِی اینجوری شده اما احتمال زیاد داره که پدرتون این رو رواج داده و در مغز شماها جا انداخته
    این رو خودتون بهتر میدونین که کدومتون اول اینجوری شده و از کِی و به چه علت .
    ======================================
    درضمن جسارت نشه , یک مسئله ی خیلی خیلی مهم رو باید بگم:
    کسانی که کارشون به بیمارستان روانی میکشه , دکتر اولین چیزی که در موردشون میپرسه اینه که از قدیم و از کودکی یا نوجوانی وسواس نداشته ؟ مثل وسواس در شستشو و نظافت و غذا خوردن و مرتب کردن وسائل و غیره
    وسواس میتونه مقدمه ی بیماریهای روانی باشه
    این موضوع رو خیلی جدی بگیرین


    قبلاً این رو در تاپیک تجربه ها نوشته ام در سال 2011 اما حالا پیداش نکردم

  10. 3 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jan 2017
    پست ها
    29

    پيش فرض

    دارم دیوانه میشم از فکر و خیال و نگرانی نمیدونم چرا اینجوری شدم..ولی همش نگرانم برم زندان ..مثلا فکر میکنم از بچگیم ببینم چه اشتباهاتی انجام دادم..یهویی از کلانتری بیان در خونه...

    نمیدونم چه جوری توضیح بدم..همش دنبال یه اشتباه می گردم که ببینم محاسبه کنم با اون اشتباه میرم زندان یا نه..

    این داروهای ضد وسواس که اثر نداره بدترم کرده..

    همش دارم تمام خاطراتم رو مرور میکنم ببینم اشتباهی تو زندگیم کردم که بخاطرش برم زندان؟همش دنبال اشتباه می گردم

    من نه آدم کشتم نه تجاور کردم نه دزدی کردم که به خاطرش برم زندان...اما نمیدونم چرا مغزم نگرانه دنبال یه چیزی میگرده تو خاطراتش...اگر کاری کرده بودم که تا الان پلیس منو برده بود..ولی مغزم نمیدونم چرا اینرو در نظر نمیگیره

    دیوانه شدم رفت..خدانگهدار ما رفتیم تیمارستان

  12. #7
    آخر فروم باز sasan.69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    محل سكونت
    رشت
    پست ها
    3,204

    پيش فرض

    ب روانشناس يا روان پزشک مراجعه کنيد، افسردگى فصلى دچار شديد و نياز ب درمان اساسى داريد...

  13. #8
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,744

    پيش فرض

    دارم دیوانه میشم از فکر و خیال و نگرانی نمیدونم چرا اینجوری شدم..ولی همش نگرانم برم زندان ..مثلا فکر میکنم از بچگیم ببینم چه اشتباهاتی انجام دادم..یهویی از کلانتری بیان در خونه...

    نمیدونم چه جوری توضیح بدم..همش دنبال یه اشتباه می گردم که ببینم محاسبه کنم با اون اشتباه میرم زندان یا نه..

    این داروهای ضد وسواس که اثر نداره بدترم کرده..

    همش دارم تمام خاطراتم رو مرور میکنم ببینم اشتباهی تو زندگیم کردم که بخاطرش برم زندان؟همش دنبال اشتباه می گردم

    من نه آدم کشتم نه تجاور کردم نه دزدی کردم که به خاطرش برم زندان...اما نمیدونم چرا مغزم نگرانه دنبال یه چیزی میگرده تو خاطراتش...اگر کاری کرده بودم که تا الان پلیس منو برده بود..ولی مغزم نمیدونم چرا اینرو در نظر نمیگیره

    دیوانه شدم رفت..خدانگهدار ما رفتیم تیمارستان
    سلام
    یک خواننده ی ساکن امریکا هست که از 17 سال پیش خواننده شده , صداش خیلی قشنگه , شعرهای آهنگهاش بامعنی زیبا , آهنگهاش زیبا , اهل الکل و مواد و بی بند باری و عیاشی و فساد هم نیست .
    اما بنده از صداش و شنیدن آهنگهاش اصلاً خوشم نمیاد !!!!
    بنده چند بار آهنگهاش رو گوش کردم و از خودم میپرسیدم آخه تو چرا از این خواننده بدت میاد؟؟؟!!! صدا به این قشنگی و آهنگ به این قشنگی , چرا بیخودی ازش خوشت نمیاد ؟؟؟
    جوابش رو پیدا کردم:
    کسی که اولین بار نوارش رو به بنده داد یک آدم فاسد و عیاش و خراب بود که اتفاقی در یک مهمونی دیدمش و دوستِ یکی از دوستان بنده بود
    نفرتِ بنده از اون شخص باعث شده از این خواننده هم خوشم نیاد و به محض شنیدن صدای این خواننده خودبخود احساس خوبی بهم دست نمیده چون این خواننده و اون فرد مزخرف به هم پیوند خورده اند در فکر بنده
    ================================================== =
    حالا شما هم باید ببینید جریان نگرانی از زندان از چه وقت شروع شده و به چی ربط داره در گذشته ی شما و خانوادتون
    البته جسارت نشه اگر شما سابقه تصادف و ضربه مغزی دارین یا سابقه ی مصرف الکل و مواد و داروهای روان گردان , در اینصورت موضوع فرق میکنه

  14. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه amirdiba's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    475

    پيش فرض

    با اطمینان کامل میگم باید در فکر و شیوه زندگینون انقلاب کنید. مثل کسی که وزنش زیاده و تا اراده نکنه اتفاقی نمی افته شما هم باید اراده کنید. همه اینا از تفکرات خود ساخته شما ایجاد شده و تقویت گردیده و به قانون تو مغزتون تبدیل شده. اراده کنید بدبین نباشید. در این راه از روانشناس و روانپزشک هم کمک بگیرین بهتره. ولی من اعتقاد کاملی به طب سنتی دارم یک نفر کاربلد پیدا کن. مطمنم با تغییراتی که تو هورمونهاتون میده درست میشه.

  15. این کاربر از amirdiba بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #10
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    پست ها
    6,351

    پيش فرض

    کمبود ویتامین دی هم تاثیر گذار است

  17. این کاربر از Life24 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •