تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 28 اولاول ... 11171819202122232425 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 279

نام تاپيک: تاملات تنهایی ...

  1. #201
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    چون میگذرد غمی نیست ...

    فرقی نمیکنه غم و غصه چقدر عمیق و سنگین باشه و دلیلش چی باشه، هر چه زمان بگذره درد و زخمش کمرنگ تر و کهنه تر میشه تا زمانی که تقریبا از بین میره و زندگی بر میگرده به روال عادیش... برای اکثر قریب به اتفاق انسانها اینطور هست ... اما دلیلش چیه ... زمان چطور و با چه مکانیزمی این دردها رو از بین میبره ...

    با مکانیزم ترمیم زخم هایی جسمانی توسط بدن آشنا هستیم ... در فرایند ترمیم این زخم ها زمان نقش اساسی داره ...این رو بداهتا و شهودی درک میکنیم و سوال برانگیز نیست ... اما در ترمیم زخم های روانی چرا نیاز به زمان هست ...
    Last edited by AMHSIN; 16-01-2018 at 00:13.

  2. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #202
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    سلام.
    توی این تاپیک چند تا پست رو خوندم...
    تقریبا با موضوع مورد پرسش مغایر بود! ... مثلا نمیدونم شخصی توی این وضعیت اقتصاد و کار و ... توی تنهاییش به این فکر میکنه که چرا ادمی زاد 3 تا کلیه نداره؟
    مثلا در تنهایی ها به مسایلی نظیر فرگشت و ... این مسایل فکر میکنه یکی ! البته من معیار عرفی و نوعی رو مد نظر دارم اگر نه بلی... مسلما یه پزشک ممکنه توی تنهاییش به این موضوع فکر کنه که چرا شخصی 4 تا کلیه نداره! ... عرف و تفکر خاص رو مد نظر ندارم بنده.
    به یاد هرم ابراهام مزلو افتادم که خوبه این هرم رو بدون تحریف ببینید . نه ترجمه های فارسی رو... ! من موندم حتی توی ترجمه علم هم باید چه مسایلی در نظر گرفته شه ! و هرم تحریف شه .


    توی این هرم در اولین بخش از قائده ی هرم به مسایلی چون مسایل جنسی اشاره میکنه! خیلی جالبه که این دانشمند به حق و واقع این موضوع رو همپایه با نیاز هایی چون غذا میدونه! در اصل این نیاز ها ابتدایی ترین نیاز ها و غریزی ترین اون ها هستن...
    حالا چرا این موضوع رو مطرح کردم؟...
    چون مزلو عقیده داره وقتی که نیاز های یکی از این بخش ها به طور کامل رفع نشن فرد نمیتونه به مرحله بعد وارد شه یا اگر هم وارد شه به صورت ناقص و تکامل نایافته به مرحله بعد میره.
    حالا اصل کلام این که من میگم با شرایط و اوضاع کنونی وقتی ایتدایی ترین نیاز های یه فرد به درستی بر آورده نشدن چطوری میتونه به این فکر کنه که چرا فرد 2 تا سر نداره یا چرا یه کلیه نداره و آیا امکان حیات با یه دست هم وجود داره یا نه..؟ بازم میگم طرفم بحث من با پزشک و بیولوژیست و متخصص ژنتیک نیست ... یه شخص نوعی رو میگم... یعنی واقعا بعضیا به چنین مسایلی فکر میکنن؟

    با مکانیزم ترمیم زخم هایی جسمانی توسط بدن آشنا هستیم ... در فرایند ترمیم این زخم ها زمان نقش اساسی داره ...این رو بداهتا و شهودی درک میکنیم و سوال برانگیز نیست ... اما در ترمیم زخم های روانی چرا نیاز به زمان هست ...
    دوست گرامی ...
    با مطرح کردن مباحثی از قبیل بدیهیات و مشهودات سعی در امکان عدم نیاز به وجود علت رو موجه جلوه ندید.
    علت هم مراتبی داره ... و همواره وقتی سخن از علت میشه بحث از علل تامه و پدید آورنده ی معلول نیست که بخوایم با طرح مباحثی از قبیل بدیهیات و شهودات موضوع سبب و علت رو نفی کنیم. حتی شرط هم میتونه علت ناقص باشه... قید هم میتونه گونه ای از علت باشه...
    نظریاتی در زمینه جرم شناسی مطرح هست که بعضا میگه انسان ما به ازاء انسان بودنش تمایل به بدی و انحراف داره ! و ما باید اگر دیدیم شخصی دچار انحراف نمیشه روی اون تحقیق کنیم !! نه شخص بزهکار و مجرم! شخصا کاملا با این موضوع موافقم . اگر چه اسراری بر تحمیل عقیده ام بر کسی ندارم و نظرم رو هم تغییر نمیدم.
    در زمینه زخم های روانی که حتی به گونه ای زخم زبان رو هم در نظر میگیره و...
    این بخش از حکایت گلستان سعدی در باب سوم بسیار زیبا ذات انسان رو نشون میده :
    جوان به غرور دلاوری که در سر داشت از خصم دل آزرده نیندیشدی و قول حکما که گفته‌اند هر که را رنجی به دل رسانیدی اگر در عقب آن صد راحت برسانی از پاداش آن یک رنجش ایمن مباش که پیکان از جراحت بدر آید و آزار در دل بماند
    به گونه ای تایید همون نظریه هست...
    خودمم بگم توی تنهاییم به چی فکر میکنم :
    به این فکر میکنم چرا باید افرادی رو که خیلی دوست دارم صرفا به دلیل مسایل پیش پا افتاده ای نظیر اون چیزی که توی اولین بخش از قائده هرم مزلو هست از دست بدم! نمیگم خودم مقصر نیستم ...اما مقصر قاصر هستم نه مقصر با تقصیر. یعنی همه ی مشکل منتسب به شخص بنده نیست.
    بازم خوبه افرادی به تکامل و فرگشت فکر میکنن ... طبیعتا مشکلات هرم ابراهام مزلو رو حداقل تا مرحله سوم و بعضا چهارم ندارن...
    موفق باشید.
    Last edited by مُعین; 16-01-2018 at 20:59.

  4. این کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #203
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    سلام.
    توی این تاپیک چند تا پست رو خوندم...
    تقریبا با موضوع مورد پرسش مغایر بود! ... مثلا نمیدونم شخصی توی این وضعیت اقتصاد و کار و ... توی تنهاییش به این فکر میکنه که چرا ادمی زاد 3 تا کلیه نداره؟
    مثلا در تنهایی ها به مسایلی نظیر فرگشت و ... این مسایل فکر میکنه یکی ! البته من معیار عرفی و نوعی رو مد نظر دارم اگر نه بلی... مسلما یه پزشک ممکنه توی تنهاییش به این موضوع فکر کنه که چرا شخصی 4 تا کلیه نداره! ... عرف و تفکر خاص رو مد نظر ندارم بنده.
    به یاد هرم ابراهام مزلو افتادم که خوبه این هرم رو بدون تحریف ببینید . نه ترجمه های فارسی رو... ! من موندم حتی توی ترجمه علم هم باید چه مسایلی در نظر گرفته شه ! و هرم تحریف شه .


    توی این هرم در اولین بخش از قائده ی هرم به مسایلی چون مسایل جنسی اشاره میکنه! خیلی جالبه که این دانشمند به حق و واقع این موضوع رو همپایه با نیاز هایی چون غذا میدونه! در اصل این نیاز ها ابتدایی ترین نیاز ها و غریزی ترین اون ها هستن...
    حالا چرا این موضوع رو مطرح کردم؟...
    چون مزلو عقیده داره وقتی که نیاز های یکی از این بخش ها به طور کامل رفع نشن فرد نمیتونه به مرحله بعد وارد شه یا اگر هم وارد شه به صورت ناقص و تکامل نایافته به مرحله بعد میره.
    حالا اصل کلام این که من میگم با شرایط و اوضاع کنونی وقتی ایتدایی ترین نیاز های یه فرد به درستی بر آورده نشدن چطوری میتونه به این فکر کنه که چرا فرد 2 تا سر نداره یا چرا یه کلیه نداره و آیا امکان حیات با یه دست هم وجود داره یا نه..؟ بازم میگم طرفم بحث من با پزشک و بیولوژیست و متخصص ژنتیک نیست ... یه شخص نوعی رو میگم... یعنی واقعا بعضیا به چنین مسایلی فکر میکنن؟


    دوست گرامی ...
    با مطرح کردن مباحثی از قبیل بدیهیات و مشهودات سعی در امکان عدم نیاز به وجود علت رو موجه جلوه ندید.
    علت هم مراتبی داره ... و همواره وقتی سخن از علت میشه بحث از علل تامه و پدید آورنده ی معلول نیست که بخوایم با طرح مباحثی از قبیل بدیهیات و شهودات موضوع سبب و علت رو نفی کنیم. حتی شرط هم میتونه علت ناقص باشه... قید هم میتونه گونه ای از علت باشه...
    نظریاتی در زمینه جرم شناسی مطرح هست که بعضا میگه انسان ما به ازاء انسان بودنش تمایل به بدی و انحراف داره ! و ما باید اگر دیدیم شخصی دچار انحراف نمیشه روی اون تحقیق کنیم !! نه شخص بزهکار و مجرم! شخصا کاملا با این موضوع موافقم . اگر چه اسراری بر تحمیل عقیده ام بر کسی ندارم و نظرم رو هم تغییر نمیدم.
    در زمینه زخم های روانی که حتی به گونه ای زخم زبان رو هم در نظر میگیره و...
    این بخش از حکایت گلستان سعدی در باب سوم بسیار زیبا ذات انسان رو نشون میده :

    به گونه ای تایید همون نظریه هست...
    خودمم بگم توی تنهاییم به چی فکر میکنم :
    به این فکر میکنم چرا باید افرادی رو که خیلی دوست دارم صرفا به دلیل مسایل پیش پا افتاده ای نظیر اون چیزی که توی اولین بخش از قائده هرم مزلو هست از دست بدم! نمیگم خودم مقصر نیستم ...اما مقصر قاصر هستم نه مقصر با تقصیر. یعنی همه ی مشکل منتسب به شخص بنده نیست.
    بازم خوبه افرادی به تکامل و فرگشت فکر میکنن ... طبیعتا مشکلات هرم ابراهام مزلو رو حداقل تا مرحله سوم و بعضا چهارم ندارن...
    موفق باشید.

    thanks for your post my old buddy ... long time no see ... had you read more posts in this thread your opinion would be different I guess ... anyway I have had enough of trying to prove myself

  6. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #204
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    روح

    آیا موجودات زنده علاوه بر جسم، روح هم دارند ... هر چقدر دنیا علمی تر و پیشرفته تر میشه اعتقاد به معنویت و بعد روحانی کمرنگ تر و غیر قابل پذیرش تر میشه ... این روزها اگه جایی از روح صحبت کنی اجتمال اینکه مورد تمسخر قرار بگیری زیاده ... اما آیا این جور برخوردها و رد کردن ها رو واقعیت هم تایید میکنه؟

    شخصن نمیدونم که آیا روح واقعن وجو داره یا نه ... اما مسایلی هست که تا روشن نشن به هیچ وجه نمیشه راحت وجود یک بعد غیرمادی رو انکار کرد ... مثه پدیده هایی که در عین وجود داشتن مادی نیستن ... ظاهرا مادی نیستن ... شاید روزی مشخص بشه اینها هم مادی هستن ولی هنوز مادی بودن اونها ثابت نشده ... این پدیده ها بخصوص پدیده هایی هستن که از جنس آگاهین ... تقریبا تمام آنچه میبینم و میشنویم و حس میکنیم همه از این نوع پدیده ها هستن ... در جهان مادی خارج نه رنگ آبی وجود داره، نه بوی گل، نه مزه سیب، نه صدای آب، نه حس دلتنگی و نه هیچ حس دیگری ... تمام حس های ما از جهان خارج از جنس آگاهی هستن ... در ورای آگاهی ما نه رنگی هست، نه صدایی، نه بویی، نه مزه ای و نه حسی ...

    این آگاهی ما چطور از ماده بوجود امده ... چطور از تاثیر ماده بر ماده چیزی بوجود امده که خصوصیات ماده رو در ظاهر نداره ... چنین چیزی چطور ممکنه ... اگر اجزای بنیادین ماده رو به مثابه اعداد صفر تا نه در نظر بگیریم که از ترکیب اونها بینهایت موجود مادی متنوع بوجود امده ... اعتقاد به مادی بودن آگاهی مثه اینه که بگیم در جایی از ترکیب این اعداد حروف بوجود امدن ...

    مساله دیگه اینه که بافرض ثابت شدن بعد غیرمادی باز نمیشه با اطمینان گفت که در جهان دو بعد وجود داره، شاید هر دو یک چیز هستن که ذهن ما بخشی رو بصورت مادی و بخشی رو بصورت غیرمادی پردازش میکنه ... یک چیز رو اما به قطع میدونم و اون اینکه ذهن ما فعلن توانایی فهم جهان اونگونه که هست رو نداره ...
    ترکیبی از تعریف نامناسب و اشکالات فلسفی در مورد «نظریه دوگانگی وجود» [تفکیک جوهر مادی و غیرمادی]، وجود داره که اون رو غیر قابل قبول میکنه.

    نمیشه که ما اول ماده رو در یک محدوده‌ای تعریف کنیم، به هر چیزی غیر اون بگیم «غیرماده» و بعد بپرسیم چطور ماده می‌تونه باعث وجود چیزی غیر مادی بشه! اینجا صرفا مشکل زاویه‌ی نگاه هست نه چیزی که بهش نگاه می‌کنید. تصور کنید در قرون وسطی یا قبل اون زندگی می‌کنید. احتمالا تصوری روحانی نسبت به مفاهیمی مثل صدا، نور، مزه و ... دارید. در حالی که تمام این‌ها چیزی جز حالت‌های خاص مادی نیستن و صرفا به واسطه ناآگاهی نسبت به منشا مادی اونها، چنین نگاهی بهشون داشته‌اید. مشکل همینه که ما با ندونستن میخوایم به نتیجه برسیم. چون نمیدونیم آیا آگاهی از جنس همون مصادیق مادیاتی که قبلا شناختیم هست یا نه، نمیتونیم نتیجه بگیریم که پس حتما ماهیتی غیرمادی داره. بشر دائما در حال تعدیل مصادیق تعریفش از مادیات هست.

    اما از طرفی دوگانگی وجود مشکلات فلسفی مهمی داره. مهمترینش اینه که چگونه میشه تصور کرد دو نوع جوهر با هم تعامل داشته باشند در حالی که یکی نیستند؟ اساسا ارتباط بین جوهرهای متفاوت یعنی چه؟
    ما راجع به جهان مادی اطلاعاتی داریم. اینکه چه اجزایی رو در برمیگیره از چه قوانینی تبعیت میکنه و چطور چیزها بوجود میان یا بهم تبدیل میشن. به نظر میرسه برای مواردی که توضیحی نداریم صرفا اسم غیر مادی گذاشتیم و طبیعتا هیچ آگاهی هم از قوانین و چگونگی این دنیای غیرمادی [خیالی] نداریم.

    پیشرفت علمی باعث شد ما به این تفکر غلط که احساسات و هیجانات منشا غیرمادی دارن غلبه کنیم و بفهمیم که مثلا احساس ترس در قسمتی از مغز بنام آمیگدالا شکل میگیره. قدم بعدی اینه که چرا ترس اونی هست که هست و اینطور در خودآگاه ما احساس میشه. علم واقعا داره در این زمینه با سرعت خیلی بالایی جلو میره و ما نباید خودمون رو دوباره گرفتار این کنیم که به ندانسته‌‌هامون از دنیای مادی بگیم غیرماده و خودمون رو از پاسخ‌هایی که قابل دستیابی هستن دور کنیم.

  8. 2 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #205
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض


    thanks for your post my old buddy ... long time no see ... had you read more posts in this thread your opinion would be different I guess ... anyway I have had enough of trying to prove myself
    سلاممم
    آقا من که شما رو هر چی فکر میکنم به جا نمیارم !
    دوست قدیمی ... امیر تو هستی؟ ایدیت رو عوض کردی ... اگر خودتی که من بالغ بر 40 بار پیام دادم به گوشیت کسی بهم محل نزاشت...
    الان خواستم فضل فروشی کنم دیدم انگلیسی جواب دادی اخه انگلیسیت خیلی خوب بود دستی به عربی ببرم خخخخخ دل و دماغی ندارم
    had you read more posts in this thread your opinion would be different
    if these opinions dont disagree with my fundamental opinions....

    خخخ گفتم بزار اوراق علوم نسج علیه العنکبوت من برای خودم باشه . به خصوص پایگاه عقاید غزالی وارم ...که قبولش نداشتیهنوز تغییر نکردن!
    بقیه پست ها هم والا حوصلم نشد بخونم همینطوری یکی دو تا پست دیدم و ... نظرم رو گفتم ... اینقدر کتاب از نوع ادبی مونده تموم کنم دیگه وقتی برای خوندن تاپیک نبود و بازم شرمنده اگر که پست بی ربطی گذاشتم.

    ...i can resist any thing exept

    جراحه الصدری لا تبین بالسبر
    رضینا بالوصالک بالوعود علی ما انت ناصیه العهود...( اذا کنت الامیر...)

    بازم ببخشید اگه که ناخونده پست دادم.
    Last edited by مُعین; 17-01-2018 at 19:10.

  10. این کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #206
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    پیش بینی شاه نعمت الله ولی در مورد عمر این نظام

    شاه نعمت‌الله از عرفای قرن هشتم و نهم پیشگویی‌هایی از دوران صفوی به بعد کرده ... در مورد تحریف این پیشگویی ها حرف و حدیث زیاده، با این وجود برخی از پیشگوی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ایشون تو پیش بینی هاشون عمر جکومت جمهوری اسلامی رو 40 سال میدونن و جالب اینه که سال 97 این حکومت 40 ساله میشه

    با این شایطی که این حکومت بوجود آورده این پیش بینی خیلی هم دور از ذهن نیست ...

  12. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #207
    پروفشنال Masoud-2014's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    841

    پيش فرض

    پیش بینی شاه نعمت الله ولی در مورد عمر این نظام

    شاه نعمت‌الله از عرفای قرن هشتم و نهم پیشگویی‌هایی از دوران صفوی به بعد کرده ... در مورد تحریف این پیشگویی ها حرف و حدیث زیاده، با این وجود برخی از پیشگوی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ایشون تو پیش بینی هاشون عمر جکومت جمهوری اسلامی رو 40 سال میدونن و جالب اینه که سال 97 این حکومت 40 ساله میشه

    با این شایطی که این حکومت بوجود آورده این پیش بینی خیلی هم دور از ذهن نیست ...
    سلام ...

    میگن تحریف شدست ...
    نسخه های متفاوتی وجود داره که اصلا معلوم نیست کدومش اصلیه ...
    تو بعضی هست تو بعضی نیست ...
    نسخه اصلی ( اصل اصل) باشه میشه بحث کرد ولی الان؟
    Last edited by Masoud-2014; 17-05-2018 at 14:46.

  14. این کاربر از Masoud-2014 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #208
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    چند وقت پیش برام سوال شده بود خوابهایی که میبینیم بصورت اول شخص هستن یا سوم شخص ... یعنی آیا مثه بیداری هست که خودمون رو نمیبینیم (اول شخص) یا مثه بعضی بازی های کامپیوتری هست که همه چیز حتی خودمون رو هم میبینیم (سوم شخص) ... اکثر اوقات وقتی که بیدار میشم و به خوابی که دیدم فکر میکنم حالت سوم شخص دارن و خودم رو هم میبینم ... آیا خواب ها بصورت سوم شخص اتفاق میافتن؟ ظاهرا اینطوره ... اما یک چیز رو باید در نظر گرفت ... ممکنه وقتی داریم خواب میبینم اتفاقات بصورت اول شخص رخ میدن اما وقتی اون رو دوباره به خاطر میارم حالت سوم شخص میگیره ... مثه مرور خاطرات که معمولا بصورت سوم شخص هست (رویاپردازی های روزانه هم غالبا بصورت سوم شخص هستن)

    امروز اما خوابی دیدم که خلاف اینو ثابت میکرد ... یعنی نشون میداد که بعضی از خواب ها سوم شخص هستن .... بنظرم اینکه خواب اول شخص هست یا سوم شخص نتایج جالبی میتونه داشته باشه ... اگه سوم شخص باشه میشه بر اساس شباهت و استقرا گفت احتمالا خواب ها هم چیزی نیستن جز مرور خاطره ها و امیدها و ترسها و ... انسان، چون تصور این چیزها در بیداری از دریچه دید سوم شخص هست (حداقل طبق تجربه خودم) ... اما اگر خوابها از دید اول شخص اتفاق بیافتند میشه گفت شاید از جنس خاطرات و آرزوها و ... نیستن و پدیده ای هستن با جنسی متفاوت ...
    Last edited by AMHSIN; 01-06-2018 at 22:17.

  16. این کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #209
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    چند وقت پیش برام سوال شده بود خوابهایی که میبینیم بصورت اول شخص هستن یا سوم شخص ... یعنی آیا مثه بیداری هست که خودمون رو نمیبینیم (اول شخص) یا مثه بعضی بازی های کامپیوتری هست که همه چیز حتی خودمون رو هم میبینیم (سوم شخص) ... اکثر اوقات وقتی که بیدار میشم و به خوابی که دیدم فکر میکنم حالت سوم شخص دارن و خودم رو هم میبینم ... آیا خواب ها بصورت سوم شخص اتفاق میافتن؟ ظاهرا اینطوره ... اما یک چیز رو باید در نظر گرفت ... ممکنه وقتی داریم خواب میبینم اتفاقات بصورت اول شخص رخ میدن اما وقتی اون رو دوباره به خاطر میارم حالت سوم شخص میگیره ... مثه مرور خاطرات که معمولا بصورت سوم شخص هست (رویاپردازی های روزانه هم غالبا بصورت سوم شخص هستن)

    امروز اما خوابی دیدم که خلاف اینو ثابت میکرد ... یعنی نشون میداد که بعضی از خواب ها سوم شخص هستن .... بنظرم اینکه خواب اول شخص هست یا سوم شخص نتایج جالبی میتونه داشته باشه ... اگه سوم شخص باشه میشه بر اساس شباهت و استقرا گفت احتمالا خواب ها هم چیزی نیستن جز مرور خاطره ها و امیدها و ترسها و ... انسان، چون تصور این چیزها در بیداری از دریچه دید سوم شخص هست (حداقل طبق تجربه خودم) ... اما اگر خوابها از دید اول شخص اتفاق بیافتند میشه گفت شاید از جنس خاطرات و آرزوها و ... نیستن و پدیده ای هستن با جنسی متفاوت ...
    سلام
    من بحث های شما رو توی این تاپیک کامل نخوندم اما نظرم درباره خواب همینه که آخر گفتید : مروری بر خاطره ها و ...
    مثلا اگر غیر از این بود اینقدری که بعضی مواقع به امتحان فکر میکردیم یا اینکه مثلا کجا یه تیکه جواهر قیمتی افتاده بلکه بریم برش داریم یا...
    یه بارم تو خواب میدیدم که مثلا فردا فلان سوالات توی امتحان میاد... دریغ از یه خواب که توی کل دوران تحصیل 25 صدم به نمره ما اضاف کرده باشه
    حتی خواب کسایی هم که دوستشون دارم نمیبینم ...
    همیشه هم ناراحتم و غصه میخورم بر حال کاغذ که بعضا باید چنین مسایلی مثل تعبیر خواب و ... روش چاپ شه. اونوقت من باید یه کلیات فلان نویسنده یا... رو برای درس بخرم خداد تومن... اگر کاغذ هم برای موارد درست استفاده میشد این وضعیت نبود...

  18. این کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #210
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    سلام ...

    میگن تحریف شدست ...
    نسخه های متفاوتی وجود داره که اصلا معلوم نیست کدومش اصلیه ...
    تو بعضی هست تو بعضی نیست ...
    نسخه اصلی ( اصل اصل) باشه میشه بحث کرد ولی الان؟
    نه دوست عزیز تحریف شده نیست و اهل ادب حتی اینقدر براش ارزش قایل نیستن که بخوان کلیاتش رو بخونن...
    این غزل از حافظ رو هم طعنه ای میدونن به شاه نعمت الله ولی :
    آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

    آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

    دردم نهفته به ز طبیبان مدعی
    باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
    .
    .
    .
    مثل این نستراداموس بود کی بود میگفت سال 2012 دنیا تموم میشه یه تعدادی از افراد هم رفته بودن توی کوه و بیابون نشسته بودن که زندگیشون دوام پیدا کنه ؟ مگر خبر ندارن که توی ایران هر کی میمیره دیگه نمیگن خدا بیامرزتش بلکه میگن خدا دوستش داشت که بردش؟






Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •