من به این جمله دوست عزیزمون تانکر خیلی فکر کردم. سعی کردم خودمو رو تا جای ممکن جای ایشون بذارم (چون برمیگرده به شرایط حدود 10 سال پیش زندگی و افکار خودم یکم سخت بود ولی غیر ممکن نیست برام). بعد متوجه شدم که ایشون حق داره!
دوستانی که تو این گفتگو با من هم نظر بودن یا نظرشون نزدیک من بود، قاعدتا حس میکردن ایشون خیلی منطقی نیست. خب قطعا هر کسی تا حدی قصور داره تو منطقی بودن کسی کامل نیست ولی ایشون یکسری از حرفاشون کاملا منطقیه. ببینید ایشون میگن نگران زندگی خودشون نیستن. بلکه این براشون مهمه که نیروی شر از خیر بیشتر نشه. بهش غلبه نکنه. و خوب تو دیکشنری ایشون همجنسگرایی شره. خب چرا یه ادم وقتی تفکرش اینه نیاد با همجنسگرایی مخالفت نکنه؟
شخصی مثل من اصلا کاری به خیر و شر تو دنیا نداره. اصلا دنیارو به خیر و شر تقسیم نمیکنه. بخاطر همین هم کاری به این مسائل ندارم. ولی وقتی یکی معیارش مسئله خیر و شر تو جهانه خب همین خروجی رو داره و نه تعجب داره نه جای افسوس و نه جای بحث. من سعی میکردم بهشون نشون بدم که مثلا علم به این رسیده که همجنسگرایی بیماری روانی نیست غافل از اینکه ایشون دغدغش علم نیست. مسئله خیر و شره.