به نظرم این کتابیه که بعد از بلوغ باید خوانده بشه. کتابیه که کسانی که وارد اجتماع شدند به نوعی هر کلمه اش و هر سطرش رو با جون دل درک می کنند.
چه قدر داستان های این کتاب آشناست. به قدری که انگار داریم توی مزرعه زندگی می کنیم
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
به نظرم این کتابیه که بعد از بلوغ باید خوانده بشه. کتابیه که کسانی که وارد اجتماع شدند به نوعی هر کلمه اش و هر سطرش رو با جون دل درک می کنند.
چه قدر داستان های این کتاب آشناست. به قدری که انگار داریم توی مزرعه زندگی می کنیم
کتاب بعدی پلیز@ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کتاب بعدی پاییز مِی‌بی
سلام
خیلی حرکت خوبیه. ان‌شالا که بقیه دوستان هم که این کتاب رو خوندن همراهی کنن.
در جواب اون دوست عزیزی که گفتن ای کاش به صورت حضوری این حرکت انجام می‌شد باید بگم که اتفاقا اینطوری بهتره. برای مثال خودم که سال‌ها پیش پی‌دی‌اف این کتاب رو خوندم، قطعا مجبور شدم کتاب رو یه مروری بکنم و به بعضی قسمت‌هایی که دوستان نوشتند هم نگاهی بندازم و کمی مکث کنم روی کتاب و بالاخره نسخه‌ی چاپی کتاب رو هم بخرم که تمام این‌ها تنها به صورت مجازی ممکنه چون زمان می‌بره.
مالی پرسید: آیا در بستن روبان به یالم باز مجاز خواهم بود؟ سنوبال جواب داد: رفیق این روبانی که تو به آن علاقمندی نشان بردگی است. قبول نداری که ارزش آزادی بیش از روبان است؟
-----------------
با کسر با تاثر گفت: مرده است، من نمی‌خواستم این کار را بکنم به کلی از یاد برده بودم که نعل آهنین دارم. کی باور می‌کند که من تعمدی در این کار نداشته‌ام؟
سنوبال که هنوز از جراحتش خون می‌چکید نعره زد: عاطفه و دلسوزی لازم نیست رفیق! جنگ جنگ است. آدمِ مرده فقط آدم خوب است.
و قطعا اون بخش معروف که میگه:
"همه‌ی حیوانات با هم برابرند و اما بعضی برابرترند"
واقعا انتخاب خوبی بود کتابی که باید بارها و بارها خوندش.
میتونم بگم بهترین کتابی بود که خوندم.
اگه زبانتون خوبه نسخه ی اصلی و اگه نه ترجمه ی قدیم رو مطالعه کنید.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نوشته جورج اورول (۱۹۰۳ – ۱۹۵۰) نام کتاب داستانی تمثیل گونه از گروهی حیوانات است، که در اقدامی دسته جمعی مالک مزرعه را که از حیوانات بهره کشی می نموده از مزرعه فراری داده و خود کنترل را در دست می گیرند، آنها برای خود حکومتی ایجاد می کنند تا به واسطه آن بتوانند به برابری و رفاهی که خواهان آن بوده اند دست پیدا نمایند، اما پس از مدتی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، شرایط مزرعه را مشابه شرایط گذشته کرده و هرگونه مخالفت را به شدت سرکوب می نمایند.
جورج اورول رمان قلعه حیوانات را در جریان جنگ جهانی دوم با هدف انتقاد از سیاست های استبدادگونه استالین در شوروی سابق به نگارش در آورده که تمثیلی از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] می باشد و در بردارنده این پیام است که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، مانع از ایجاد یک جامعه بدون طبقه اجتماعی خواهد شد. هر کدام از شخصیت حیوانات این داستان نمادی از افراد واقعی در انقلاب شوروی سابق می باشند، خوک های که می توانند بخوانند و بنویسند نمادی از ژوزف استالین می باشند و یا اسب پیر و زحمت کشی که ابزار دست دیگران می شود نمادی از طبقه کارگر در شوروی سابق را نشان می دهند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داستان قلعه حیوانات از روزی آغاز می شود که حیوانات مظلوم و ستم دیده، در اقدامی دسته جمعی، آقای جونز مالک مزرعه را بیرون کرده و خود اداره امور را بر عهده می گیرند. آنها قوانین جدیدی برای خود در قالب هفت فرمان وضع می کنند، که مهم ترین این قوانین بدین شرح است:
- همه حیوانات با هم برابرند.
- هیچ حیوانی دیگری را نمی کشد.
- چهار پا خوب است و دو پا بد.
سپس حیوانات با توجه به توانای های که دارند پست ها و مسئولیت های مختلف را میان خود تقسیم می کنند و هر کس عهده دار انجام قسمتی از امور می شود. خوک ها که دارای هوش بالاتری نسبت به بقیه حیوانات بوده و همچنین توانایی خواندن و نوشتن دارند، مسئولیت رهبری بقیه را بر عهده می گیرند. اما پس از گذشت مدتی میان خوک ها نیز اختلافاتی ایجاد می شود، که یکی از دو خوک پرنفوذ مزرعه به نام ناپلئون با استفاده از سگ های وحشی که به صورت مخفیانه تربیت کرده است، دیگر خوک پرنفوذ مزرعه را فراری داده و خود به تنهایی تمام قدرت را در دست می گیرد.
ناپلئون، دستور می دهد تا عده ای از حیوانات را به جرم همکاری با دیگر خوک پرنفوذ مزرعه اعدام کنند و بقیه حیوانات را نیز مجبور می کند تا با غذای روزانه بسیار کم، بیشتر کار کنند تا او بتواند ثروت و امکانات رفاهی بیشتری برای خود فراهم نماید.او همچنین یاد می گیرد که چگونه روی دو پای خود راه برود و با انسان ها معامله کند و قوانین وضع شده حیوانات را به تدریج محو و تحریف کند، تا جایی که معروف ترین قوانین به صورت زیر تغییر کنند:
- همه حیوانات با هم برابرند، اما بعضی برابرترند.
- هیچ حیوانی بی دلیل دیگری را نمی کشد.
- چهار پا خوب و دو پا بهتر.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
معروف ترین جمله این کتاب عبارت: ” همه حیوانات با هم برابرند، اما بعضی برابرترند” می باشند، که به صورت یک ضرب المثل و جمله کنایه آمیز در زبان انگلیسی نیز در آمده است. کتاب قلعه حیوانات تا کنون به بیش از ۷۰ زبان دنیا ترجمه شده است و به همراه کتاب دیگری از جورج اورول به نام هزار و نهصد و هشتاد و چهار، بیش از هر دو کتاب دیگری از یک نویسنده در قرن بیستم فروش داشته اند. از جمله دیگر آثار این نویسنده و شاعر انگلیسی می توان به: هوای تازه، دختر کشیش و روزهای برمه اشاره نمود.
منبع :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
چه پست خوبیه
منم تصمیم گرفتم فردا این کتاب بگیرم و بخونم
بعدش میام نظرمو مینویسم
منم فکر کنم کمتر از ۲ سال پیش این کتاب رو خواندم. فوق العاده بود، بعد خواندن کتاب، کمی عصبی شدم، چرا که حس کردم واقعا یکی از اون حیوانات درون کتاب هستم که دارم تحت سلطه ی خوک ها زندگی میکنم.
انگار نه انگار که این کتاب سال ها پیش نوشته شده، هنوز که هنوزه، وقتی میخوانید، حس میکنید با توجه به شرایط روز جامعه نوشته شده.
این کتاب یک "باید خواند" هست.
من این کتاب حدود یک سال پیش خوندم کاری هم به اینکه شیبه الان چه جایی از دنیا هست ندارم در کل کتاب زیبایی هست حیف خونده نشه.
فرستاده شده از E2333ِ من با Tapatalk
از همین نویسنده کتاب 1984 هم پیشنهاد میشه ، کمی فضاش سنگین تر هست ولی ارزشش رو داره.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
جواب بصورت نقل قول
نوشته شده توسط Reza31001
