تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 12

نام تاپيک: وضعیت اجتماعی زن در ایران باستان

  1. #1
    پروفشنال vxp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    865

    پيش فرض وضعیت اجتماعی زن در ایران باستان

    بی شک وضع اجتماعی زن در هیچ دوره و تاریخی از وضع عمومی آن جامعه مجزا نیست. بدون تردید سرزمین ایران یکی از قدیمی ترین و کهن ترین مراکز زندگی بشر بوده است و اسناد و مدارک در مورد شناسایی وضع زن و همچنین مرد چه در ایران و چه در جاهای دیگر بسیار نارسا و ناچیز است. به طور کلی بررسی نخستین جوامع بشر و ملت ها و اقوام گوناگون فقط به وسیله آثار و وسایل مکشوفه و آنچه از زندگی بشر این دوره به جا مانده امکان پذیر و قابل بررسی و تجزیه و تحلیل است.در دورانی که شاید بیش از ده هزار سال قبل از میلاد باشد٬ تغییراتی در وضع اقلیمی ایران به وجود آمد. و انسان غارنشین رفته رفته برای خود خانه ساخت. در این دوران کانون خانواده مرکز قدرت قبیله بود.چون زن هم در خانه و هم در بیرون از خانه با مرد در کار تولید و رفع حوایج زندگی همکاری داشت٬ و از طرفی تولید مثل و بچه زاییدن و استمرار نسل به طور طبیعی بر عهده او بود لذا ارزش واهمیت زن نسبت به مرد فزونی یافت و تعادل قدرت را به سود زن متمایل ساخت.ویل دورانت درباره این دوران می نویسد: « در این دوران؛ یعنی دوره مادرشاهی؛ حق فرمانروایی؛ حق قضاوت ؛ حق اداره امور خانواده ؛ و توزیع خورد و خوراک و آنچه زندگی بشر وابسته به آن بود ؛ همه در دست زن بوده است؛ مرد به شکار حیوانات می پرداخت؛ و از جنگل ها و مزارع مواد خوراکی به دست می آورد که آن را در اختیار مادرشاه می گذاشت تا بین افراد قبیله توزیع نماید. اختلاف نیروی بدنی که امروز بین زن و مرد مشهود است در آن رزوگار قابل ملاحظه نبود. این اختلاف نیروی جسمانی بعدها از لحاظ شرایط زندگی و محیط زیست پیدا شد. زن در این دوران از حیث بلندی قامت و نیروی جسمانی نه تنها دست کمی از مرد نداشت؛ بلکه به مقتضای طبیعت موجود کاملا نیرومند بود که می توانست ساعتهای درازی را به کارهای دشوار بپردازد؛ و به هنگام حمله دشمن به خاطر فرزندان و عشیره و قبیله تا سر حد مرگ مبارزه کند.»دکتر گیرشمن ضمن بحث پیرامون انسانهای ماقبل تاریخ در ایران؛ از نقش زنان در پیدایش تمدن بدوی و ابتدایی آن روزگارسخن می گوید و می نویسد: « در این جامعه ابتدایی وظایف سنگین به عهده زن گذاشته شده بود. در نتیجه عدم تعادلی بین وظایف مرد و زن ایجاد شد و زن دارای مقامی برتر نسبت به مرد گشت و ارزش واهمیت زن نسبت به مرد فزونی یافت».نگهبانی خانه ؛ تهیه و پخت غذا ؛ ساختن ظروف سفالی ؛ نگهداری فرزندان باعث اولویت زن نسبت به مرد شد و اداره کارهای قبیله به دست او افتاد. در عین حال سلسله انساب خانواده به نام زن خوانده می شد. این نحوه اولویت و تفوق زن بر مرد به صورت عصر مادر شاهی در فلات ایران شروع شد و همین سیستم که یکی از خصایص ساکنان ایران بود که بعدها در آداب آریاهایی فاتح٬ وارد شد.علاوه بر رهبری اقتصادی و اجتماعی مقام روحانیت نیز از امتیازات زن بود و ایرانیان مانند همسایگان خود مذهب مادرخدایی داشته اند و در نواحی مختلف ایران پرستش الهه مادر رواج داشت. در میان ابزار و اشیا فراوانی که در لرستان کشف شده مجسمه ای پیدا شده که سر زنی را تمام رخ نشان می دهد. گیرشمن احتمال می دهد که این زن رب النوع اقوام آسیایی بوده است که از آسیای صغیر تا شوش مورد پرستش بوده و احتمال دارد پرستش ایزد بانوی آناهیتا که بعدا در ایران رواج یافت از اینجا سرچشمه گرفته باشد. چون یکی از کهن ترین تمدن های اولیه بشری تمدن ایلام در غرب فلات ایران است بی مناسبت نیست که از تمدن ایلام نیز سخنی به میان آید. تا قبل از حفریات شوش اطلاعات در مورد تمدن و سوابق تاریخی ایلام بسیار کم بود. مساعی دیولافوآ و دمورگان و سایر مستشرقین موجب کشف و احیای تاریخ و تمدن ایلام گردید.در حدود چهار هزار سال قبل از میلاد در سرزمینی که شامل خوزستان؛ لرستان؛ پشتکوه؛ و کوه های بختیاری است٬ حکومت ایلام رشد و تکامل یافت و روی کار آمد. مردم ایلام دولت خود را آنشان یا انزان می خواندند و خط میخی را که دارای سیصد علامت بود و با خط سومری ها شباهت داشت به کار می بردند. مجسمه ملکه ایلام معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگار است. این مجسمه اکنون در موزه لوور پاریس است. به نظر باستان شناسان این ملکه بر اقوام آریایی که در نواحی ایلام و کوه های زاگرس تا حدود کرمانشاه می زیسته اند٬ فرمانروایی داشته است و یکی دیگر از کهن ترین محله های زندگی مردم و تمدن های کشف شده در حدود « سیالک » کاشان است که در حفریات و کشفیات نیز آثار متعددی از تمدن دوران مادرشاهی به دست آمده است. با به دست آمدن مقدار زیادی دوک نخ ریسی در ناحیه سیالک کاشان معلوم میشود که زنان ایران در حدود چهار هزار سال قبل از میلاد به کار نساجی می پرداخته اند. همچنین با پیدا شدن مقدار زیادی آلات زینتی از قبیل گردن بند و دست بند و انگشتر که از صدف یا گل یا سنگ می باشد محقق شده حس زیباشناسی نیز در زنان آن زمان به شدت رایج بوده .در این دوران که یکی از دوره های درخشان مادرشاهی در ایران است خانه سازی با خشت خام رواج داشت و نقش و نگار روی دیوار به دست زنان انجام می گرفت. در حفاری های باستانی مجسمه هایی از زنان به صورت شاهزاده ؛ ملکه و الهه کشف شده که معرف وضع اجتماعی زن در آن روزگاران است.
    وضع اجتماعی و حقوقی زن از مهاجرت آریاها به ایران تا دوران هخامنشی

    به عقیده دکتر گیرشمن؛ در آغاز هزاره اول قبل از میلاد ؛ دو واقعه مهم و غیر مرتبط روی داد که در حیات اجتماعی ملل آسیای غربی تاثیر فراوان داشت. اول مهاجرت اقوام هندواروپایی به هند و ایران و اروپاست و دیگر کشف و استعمال آهن کوهستان های شمالی و شرقی آسیای میانه که شمال و مشرق و مغرب ایران را در بر میگیرد؛ در دوران ما قبل تاریخ گذرگاه اقوام آریایی به سایر نقاط دنیا بود. در این ناحیه نژاد آریایی به سر میبرد که قدرت فکری و معنوی خود را بارها نشان داده بود. آریایی های ایران به طوایف و قبایل متعددی تقسیم میشدند که مهمترین آنها مادها در غرب و پارسی ها در جنوب بودند.همچنین پارتها در خاور ایران نیز از نژاد آریایی بودند. قوم ماد روابط نزدیکی با تمدن پیش رفته بین النهرین داشت و فرهنگ و تمدن آنها تا جنوب روسیه و ترکمنستان می رسید.تا صد سال پیش برای نوشتن تاریخ ماد٬ جز نوشته های مورخین یونانی چیزی در دست نبود. ولی از یک قرن در نتیجه تلاش باستان شناسان هزاران سند کتبی و آثار ارزنده تاریخی از زیر خاک به دست آمده است. با اینکه این آثار مستقیما مربوط به تاریخ ماد نیست و از تاریخ بابل و آشور و دیگر کشورهای شرق نزدیک حکایت میکند اما باز هم کم و بیش در روشن کردن تاریخ ماد تاثیر داشت؛ زیرا مادها تنها قبیله آریایی بودند که در سایه اتحاد٬ امپراتوری بزرگ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] را برای همیشه شکست دادند و از صفحه روزگار محو کردند و اقوام و قبایل بسیاری را از قید اسارت آنان رهایی بخشیدند. پس از استقرار سلسله ماد در مغرب ایران اندک اندک رژیم مادر شاهی جای خود را به رژیم پدرشاهی داد. معذلک فعالیت کشاورزی با زنان بود؛ و مردان برای زنان اهمیت ویژه ای قایل بودند. پس از مادها نوبت به سلسله هخامنشی و پارس ها می رسد که بنیانگزار آن کورش بزرگ است. به طوری که می دانیم؛ ملکه ماندانا مادر کوروش و دختر آستیاک؛ آخرین پادشاه ماد تاثیر انکارناپذیری در انتقال قدرت به پسرش کوروش داشت. در دوران مادها؛ زن به ریاست قبیله و نیز قضاوت می رسید؛ هنوز بقایای از سیستم مادر شاهی وجود داشت.دیاگونف در تاریخ ماد می نویسد دوران مادرشاهی با انقراض سلسله ماد به پایان رسید و در حکومت هخامنشی زن و مرد از حقوقی برابر و یکسان برخوردار بودند. بنا به گفته دیاگونف؛ که او باز از قول کتزیاس؛ مورخ یونانی نقل میکند؛ دختر و داماد پادشاه در حکومت ماد میتوانستند قانونا مانند پسر وارث سلطنت او باشند. در جامعه مادها هنگامی که سیستم پدرشاهی جانشین مادرشاهی گشت؛ مقام اجتماعی زن و حقوق او در خانواده همچنان محفوظ ماند؛ فقط تا حدی از اختیارات فوق العاده زن کاسته شد.طبق تحقیقات باستان شناسان لباس زن مادی با اختلاف اندکی شبیه پوشاک مردان بوده است و حجاب نداشتند. همانطور که در بالا گفته شد؛ دختر و داماد پادشاه می توانستند وارث تاج و تخت او باشند. چون آستیاک فرزند پسر نداشت؛ قانونا سلطنت ماد حق شاهزاده ماندانا بود؛ و این امر همانطور که گفته شد؛ در انتقال قدرت به کوروش موثر بود. ماندانا مدرسه و گروه های پارس را بنیان نهاد که در آن عده زیادی از پسران پارسی همسن و سال کوروش ؛ تیراندازی ؛ اسب سواری و فنون نبرد را یا میگرفتند. گذشته از این ماندانا به کوروش آموخت که حق چیست و نا حق کدام است. شاید احترام فوق العاده ای را که کوروش نسبت به مادرش ماندانا رعایت میکرد؛ به پاس داد و عدالتخواهی بود که از او آموخته بود. به طوری که پلوتارک می نویسد مهم ترین عامل پیروزی کوروش بر آستیاک زنان بودند. مسلما تعالیم مزدایی که زنان و مردان را یکسان می نگرد؛ و فرقی بین آنان قائل نیست. در ارتقا مقام و شخصیت زن در ایران باستان اثری انکار ناپذیر داشته است. در دین زرتشت؛ هر انسانی که از دانش و نیکی برخوردار باشد؛ محترم است. بنا به معتقدات زرتشتی؛ در آغاز آفرینش به خواست اهورامزدا؛ در مهر روز مهرماه دو ساقه ریواس به هم پیچیده از زمین سر براوردند و گیاه کم کم از صورت گیاهی به صورت دو انسان درآمدند که در قامت و صورت شبیه هم بودند؛ یکی مذکر به نام « مشیه» و دیگری مونث به نام «مشیانه».در کتاب « بندهش » فصل ۱۵ آمده است: « آنگاه اهورامزدا روان را که پیش از پیکر آفریده بود در کالبد مشیه و مشیانه بدمید و آنان جاندار گشتند. پس به آنان گفت شما پدر و مادر مردم جهان هستید. شما را پاک و کامل بیافریدم. هر دو اندیشه و گفتار و کردار نیک به کار بندید؛ و دیوان را پرستش مکنید. پس مشیه و مشیانه از جای خود به حرکت آمدند٬ و خود را شستشو کردند٬ و نخستین سخنی که بر زبان راندند این بود اهورامزدا یگانه است. او آفریننده ماه و خورشید و ستارگان و آسمان و آب و خاک وگیاهان جاندارنست». چنانچه ملاحظه میشود؛ در دین مزدیسنی که معتقدات زرتشتیان بر آن نهاده شده است زن و مرد هر دو از یک ریشه تکوین می یابند با هم از زمین سربر می دارند و یکسان رشد می کنند و اهورامزدا با آنان بیکسان و با یک زبان سخن می راند و دستور واحدی برایشان مقرر می فرماید. آن دو پس از اقرار به یگانگی اهورامزدا نخستین سخنی که به زبان می رانند این است « هر یک از ما باید خشنودی و دلگرمی و محبت و دوستی دیگری را فراهم کند.» از این گفتار برمی آید که در دین زرتشت هیچ یک از زن و مرد را به یکدیگر تفوق و امتیازی نیست٬ و آن دو از نظر آفرینش و خلقت یکسان و برابرند. شخصیت زن در دین زرتشت نه تنها در آغاز جهان با مرد برابر است بلکه در پایان نیز با مرد یکسان و برابر است. بنا به معتقدات دینی زرتشتیان هنگامی که « سوشیانت» موعود نجات بخش آخرالزمان از شرق ایران و حوالی دریاچه هامون ظهور می کند از هر گوشه ایران پاکان و دینداران به او می پیوندند. تعداد آنان سی هزار نفر است که نیمی از آن مرد و نیمی دیگر زن خواهد بود.عظمت مقام زن را در آیین زرتشت از اینجا می توان دانست که بنا به معتقدات زرتشتی از شش امشاسپند دین زرتشت٬ سه امشاسپند ضمیر مذکر و سه امشاسپند ضمیر مونث دارند. سه امشاسپند مذکر عبارتند از:
    ۱) بهمن یا وهمن یا وهومن که به معنای خرد کامل است.
    ۲) اردیبهشت یا اشاوهیشتا که به معنی نظم و بهترین راستی و هنجار و قانون و سامان آفرینش است.
    ۳) شهریور یا خشتروییریه که به معنی حکومت بر خویش٬ خویشتن داری٬ و شهریاری آسمانی است.
    ۴) اسفند یا سپندارمزد که مظهر مهر و محبت و عشق و باوری و موکل بر زمین است.
    ۵) خرداد یا اروتات که نمودار کمال٬ رسایی؛ شادی و خرمی و موکل بر آبهاست
    ۶) امرداد یا امرتات که مظهر جاودانگی و بی مرگی است؛ همچنین تعدای از ایزدان مذاهب زرتشت که در مرتبه پایین تری از امشاسپندان هستند(امشاسپند ملک؛ و ایزد فرشته) ضمیر مونث دارند.مثلا پس از درگذشت انسان در سپیده صبح چهارم؛ در سر پل چینوت؛ مهر و سروش و رشن از روان درگذشته درباره اعمال و کارهای او پرسش می کنند. مهر ایزد و سروش ایزد از ایزدان مذکر؛ و رشن ایزد از ایزدان مونث است. همچنین ایزد دینا که به معنی وجدان و دین است؛ با رشن ایزد همکاری دارد.

    ایزد چیستا که به معنی دانش و خرد است نیز مونث است. زرتشت از این ایزد بارها کمک طلبیده است. دیگر از ایزدان مونث اشی است که فرشته دهش و بخشایش و آسایش است. و زرتشت در گاتها او را چنین ستوده است: « جهان از او راه رسم خداپرستی گرفت و اهریمن راه عزیمت گزید». در ایران باستان زرتشتیان زناشویی را تنها به منظور رفع حوایج جسمانی و جنسی انجام نمی دادند. بلکه برای آن هدف و آرمانی بسیار عالی و مترقی داشتند. این هدف فراهم کردن وسایل پیشرفت معنوی و غلبه نهایی نیکی بر بدی بود. تعالیم زرتشت بشر را در راه رسیدن به عالیترین مدارج روحانی یعنی فراهم نمودن و تسریع ظهور سوشیانت و غلبه نیکی بر بدی هدایت می کند. هدف از زناشویی مشارکت در نهضت بزرگ روحی است که در بیشتر ادیان الهی به بشر وعده داده شده است.بنابراین؛ زناشویی در دین زرتشت عملی مقدس و ستایش انگیز است که از هر گونه تحقیر و تبعیض و نابرابری به دور است. به قول گیگر از خصوصیات موقعیت حقوقی زن و برابری او با مرد در دین زرتشت آن است که همانطوری که مرد پس از زناشویی به لقب « نمان پیتی » یعنی سرور و کدخدای خانه ملقب می گشت؛ زن نیز از زناشویی به لقب « نمانوپیتی » یعنی نور و فروغ خانه ملقب می گشت به عبارت دیگر مرد کدخدای و زن کدبانوی خانه بود. به قول همین دانشمند بزرگ آلمانی؛ و نویسنده کتاب « تمدن ایرانیان خاوری» زن پس از ازدواج در صف همسری شوهر قرار می گرفت؛ نه در ردیف اموال و یا از تابعین او. به عبارت دیگر زن کنیز و برده مرد نبود٬ بلکه همسر و همدل و همراه مرد بود و در کلیه حقوق با مرد بربار و در جمیع امور با او شریک به شمار می آمد.کریستن سن؛ خاورشناس بزرگ دانمارکی می گوید: « رفتار مردان نسبت به زنان در ایران باستان همراه با نزاکت بود. زن چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی از آزادی کامل برخوردار بود. در مورد آزادی در ازدواج هیچ چیزی مستندتر و موجه تر از رفتار خود زرتشت نسبت به دختر کوچکش پروچیستا نیست. زرتشت به دختر کوچکش پروچیستا می فرماید: « پروچیستا من جاماسب را که مرد دانشمندی است( وزیر گشتاسب و منجم و ستاره شناس معروف زمان) برای همسری تو برگزیدم؛ تو با خرد مقدس خود مشورت کن و ببین که آیا او را لایق همسری خود می دانی یا نه؟ در بند ۵ گاتها زرتشت خطاب به همه پسران و دختران جوان می گوید « ای دختران شوکننده و ای دامادان اینک شما را می آموزم و آگاه می کنم٬ پندم را به خاطر بسپارید٬ و برابر اندرزم رفتار کنید تا در زندگی سعادتمند نائل گردید. هر یک از شما باید در پیمودن را زناشویی و مهرورزی و پاکی و نیکی بر دیگری سبقت جویید٬ زیرا تنها بدینوسیله می توان به یک زندگی سراسر شادی رسید.»به طوری که می بینیم در زندگی زنان و مردان پارسا یکسان مورد خطاب قرار میگیرند. پس از مرگ نیز به روان و فروهر هر دوی آنها یکسان درود فرستاده می شود. در یشت ها آمده است: « فروهر همه مردان و زنان نیک را می ستاییم. در فصل ۳۸ یسنا آمده است: « ای اهورامزدا زنان این سرزمین را می ستاییم و زنانی که آیین راستی و نیکی برخوردارند.» در فروردین یشت؛ که طولانی ترین یشت اوستا است؛ بر فروهر زنان و مردان نیک جهان یکسان درود فرستاده شده است. زن زرتشتی در قرن اولیه ظهور زرتشت و نیز در زمان هخامنشیان از بیشترین حقوق متعالی برخوردار بود و یکی از درخشان ترین ادوار تاریخی خود را می گذاراند. همانطور که گفته شد نمونه کامل آن ماندانا مادر کورش بود؛ که بارها کوروش به وجود او افتخار کرده است و حضور زنانی از قبیل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ؛ پانته آ؛ رکسانا ؛ آرتمیز؛ و غیره نمودار حضور فعال زن ایرانی در این دوران است و مشارکت همه جانبه زنان در این عصر چشمگیر است. از حفریات و کشفیات باستان شناسی که در تخت جمشید به عمل آمده٬ الواحی به دست آمد که نشان می دهد در ساختمان تخت جمشید عده زیادی از زنان مانند مردان مشارکت داشته و حقوق و مزایای جنسی از قبیل نان و شراب و غیره؛ مطابق مردان دریافت داشته اند. این الواح هم اکنون در موزه های جهان ضبط است.پس از شکست هخامنشیان وضع اجتماعی زن ایرانی تغییر کرد و قوس نزولی را پیمود. زیرا در زمان سلوکیدها؛ زنان و دختران زیادی از یونان در ایران زندگی می کردند؛ و چون در یونان زن از تساوی حقوق با مردان برخوردار نبود. لذا در وضعیت و سرنوشت زن ایرانی نیز تاثیر نهاد. می دانیم که در دیانت زرتشت ازدواج بر پایه تک همسری است٬ هیچ مرد زرتشتی حق ندارد با داشتن زن؛ زن دیگر انتخاب بکند. لکن تعداد زیادی از این زنان و دختران یونانی به صورت معشوقه مردان ایرانی درآمدند که به طور قطع از استحکام بنیان خانواده ایرانی کاست. برخی از این زنان به صورت عقد مهلت دار با مرد ایرانی به سر می بردند و برخی دیگر نیز با روابط آزاد با مردان ایرانی حشر و نشر داشتند.در زمان اشکانیان گرچه زن ایرانی تا حدی موقعیتش تحکیم شد؛ ولی به هر حال حکومت سلوکیدها و تاثیرات ناشی از آن و نفوذ هلنیسم اثر خود را گذاشت. از طرفی در دوران پارتها یا اشکانیان به علت گستردگی قلمرو پارتها طوایف و اقوام و ملل گوناگون در امپراتوری وسیع اشکانیان می زیستند که هر یک آداب و رسوم و سنن مخصوص به خود داشتند و طبیعتا این دگرگونی در وضعیت زن و خانواده ایرانی اثربخش بود.در زمان ساسانیان که دین زرتشت اهمیت اولیه خود را بازیافت و سیستم حکومت نیز به طریق موبد شاهی اداره می شد؛ زن ایرانی تحت تعالیم مذهب زرتشت باز حقوق و امتیازاتی را به دست آورد. عصر ساسانیان به قول دارمستتر؛ نه تنها از لحاظ تاریخ ایران؛ بلکه برای تمام جهان واجد اهمیت است. از کارنامه اردشیر بابکان اینطور برمی آید که شخصیت زن از همان آغاز کار ساسانیان محترم شمرده می شد؛ و هیچکس حتی پادشاه نمی توانست به میل و دلخواه خود زنی را مورد آزار قرار دهد. به طوری که از الواح و مدارک و اسناد این دوران برمی آید زن از موقعیت خاصی در دوران ساسانیان برخوردار بوده است. مادر شاپور دوم نزدیک به بیست سال یعنی از پیش از تولد شاپور تا موقعی که او به سن رشد قانونی رسید؛ امور مملکت را با موبدان بزرگ اداره می کرد. در پندنامه آذرباد مهر اسپند به پسر خود اینطور می گوید: « اگر تو را فرزندی است؛ خواه دختر و خواه پسر او را به دبستان بفرست تا با فروغ خرد و دانش آراسته گردد و نیکو زندگی کند».زن در مذهب زرتشت از لحاظ مذهبی می توانست تا درجه زوت برسد. این امر مسلما مستلزم فراگرفتن علوم بایسته دینی بوده است. در « ماتیکان هزار دادستان» آمده است که روزی چند زن راه را بر یکی از قضات عالیمقام می گیرند؛ و از او مسایلی را سوال می کنند. قاضی مزبور به همه سوالات به جز یکی پاسخ می دهد. بلافاصله یکی از زنان می گوید جواب این سوال در صفحه فلان از فلان کتاب است. این موضوع می رساند که زن در عهد ساسانیان حتی بر مسایل مشکل حقوقی نیز احاطه داشته است. بارتلمه مستشرق معروف آلمانی که کتاب « حقوق زن در زمان ساسانی» را نگاشته؛ مطابق مندرجات آن؛ دختر در انتخاب همسر آزاد بود و اجباری نداشت مردی را که پدرش برای او در نظر گرفته به همسری قبول کند و پدر حق نداشت او را از ارث محروم نماید؛ و یا تنبیه دیگری درباره اش اعمال دارد.فصل ۱۹ از کتاب ماتیکان هزار دادستان در بند ۳ و ۴ می گوید: « دختران را بدون رضایت خودشان نمی توان به ازدواج مردی درآورد.» در بند ۲۹ از فصل ۲۸ همین کتاب می گوید: « پسران و دختران پس از ازدواج در پرداخت قروض و دیون پدر و مادر متوفی خود سهیم و شریکند» ؛ و از این فتوا اینطور استنباط می گردد که دختران نه تنها در حقوق بلکه در تکالیف و مسئولیت ها نیز در ردیف پسران خانواده بوده اند. قانون خانواده حق نظارت مرد را در خانواده تعیین کرده بود و مرد وظیفه داشت که همسر و فرزندان خود به خوبی و مهربانی رفتار کند. پدر و مادر و فرزندان در برابر یکدیگر مسئولیت مشترک داشتند. اگر کسی اموال خود را به اشخاص بیگانه می بخشید و وارثین قانونی خود را محروم می کرد؛ این عمل قانونی نبود؛ و تنفیذ نمی شد. پس از درگذشت پدر خانواده حق ولایت با مادر بود؛ و ریاست خانواده به او تفویض می گشت. در صورتی که بین طرفین طلاق و جدایی صورت میگرفت؛ زن می توانست مهریه مطالبه کند؛ و مادام که شوهر اختیار نکرده و درآمدی از خودش نداشت؛ همسر سایق باید نفقه او را بپردازد. بارتلمه بر بنیاد کتاب ماتیکان هزار دادستان درباره حد نصاب ارث چنین می نویسد: « تقسیم ارث در حقوق ساسانی پس از درگذشت پدر خانواده به این ترتیب بود که زن و پسران هر یک سهم مساوی از ارث داشتند. دختران در صورتی که ازدواج کرده و از خانه پدر جهیزیه به خانه شوهر برده بودن نصف؛ و در غیر این صورت مطابق برادران ارث می بردند. مطابق قوانین اوستا
    ۱) زن حق مالکیت داشته و می توانسته دارای خود را مستقلا اداره کند.
    ۲) زن می توانسته ولی و یا قیم و نگهدار فرزندان خود باشد.
    ۳) زن می توانسته مطابق قانون از طرف شوهر خود وارد محاکمه شود؛ و به نام او امور را اداره نماید(در صورت بیماری شوهر)
    ۴) زن می توانسته از شوهر ستمگر و بدرفتار خود به دادستان شکایت کند و سزای او را بخواهد.
    ۵) شوهر حق نداشته است بدون اجازه زنش دخترخود را شوهر دهد.
    ۶) در دادگاه گواهی زن پذیرفته می شد.
    ۷) زن می توانسته است داور یا وکیل شود.
    ۸) زن می توانسته وصی قرار گیرد و تمام اموال خود را وصیت کند.

    همچنین اوستا برای دختر و پسر از حیث تعلیم و تربیت هیچ فرقی قایل نیست و در هوسپرم نسک آمده: « رای اهورامزدا٬ به من فرزندی عطا کن که بتواند از عهده انجام وظایفش برآید و مسئولیت خود را درباره خانه و خانواده و شهر و کشور احساس کند( دختر یا پسر مطرح نیست).آینه تمام نمای خصایص و روحیات و اعمال و نحوه زندگی و شخصیت باطنی و آرزوهای مردم ایران باستان است و می تواند ما را در این راه رهنمون باشد. همانطور که در صحنه های پر حادثه و حماسه ساز آن مردان بزرگی چون کاوه٬ و رستم و اسفندیار و سیاوش و سهراب و کیخسرو را می بینیم٬ با زنان دانا و خردمنی چون فرانک و سیندخت و گردآفرید و رودابه و تهمینه و کتایون و فرنگیس و کردیه و پوراندخت و آزرمیدخت و . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] … روبرو می شویم که با کیاست و فراست و خرد و چاره گری کارهای بزرگ و خلاقه ای را انجام داده ؛ و حتی گاهی چراغی فرا راه مردان بوده اند.آنچه فردوسی در شاهنامه به نظم آورده است؛ تخیلات و رویاهای شاعرانه نیست. بلکه تمام روایات و اخبار تاریخ کهن ایران است که سینه به سینه حفظ شده و یا کتابت گردیده و سرانجام به دست فردوسی رسیده؛ و این حماسه سرای بزرگ علیرغم محدویت و قضاوت نادرست و افکار کوته بینانه ای که در قرون سوم و چهارم هجری در مورد زنان معمول یا درایت و امانت داری ستایش انگیزی همان اخبار و روایت و شنیده ها را که درباره زن عهد باستان به دستش رسیده و نمودار ارج و اهمیت زن ایرانی در آن دوران است؛ با زبان شعر بازگو نموده؛ و نقش اجتماعی و موقعیت زن را آنچنان که در ایران قبل از اسلام بوده ؛ معرفی کرده است.

    بن مایه : وب سایت تاریخ ما

  2. #2
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [SPOILER]جایگاه زن در ایران باستان
    زن در دین زرتشتی نه تنها جایگاه انسانی ندارد بلکه او را مخلوق اهریمن (شیطان) می دانستند نه مخلوق اهورا مزدا. زرتشتیان تمام موجودات شرور و موذی و درنده را مخلوق اهریمن می دانستند و کشتن آنها را نیکو می دانستند و نوعی کفاره برای برخی گناهان به شمار می رفت.
    در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشه گری را برای این کار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
    بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، 1380، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.
    آیینی که زن را مخلوق اهریمن می دانست و برای او شخصیت قائل نمی شد و او را زاییده ی دیو فاحشه گر می دانست، چگونه است که برای او روز بزرگداشت قائل شود؟

    نکته ای دیگر درباره حقوق زن در زرتشتی
    به موجب متن پهلوی زرتشتی «ماتیکان هزار داتستان» تولید برده با اجاره دادن زن به مردها انجام می پذیرفته است. مرد می توانست علاوه بر اینکه زن خود را به مردان دیگری واگذار کند، حق داشت تا کنیز خریداری شده خود را به مردان دیگر کرایه دهد تا هم از درآمد حاصل از اجاره زن بهره مند شود و هم فرزندان حاصله را از مادر جدا کند و به عنوان برده به فروش برساند. در هیچکدام از این مراحل رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نبود. (ازدواج استقراضی)
    بنگرید به: متن پهلوی زرتشتی ماتیکان هزار داتستان، بخش های گوناگون؛ و: بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب الزمانی، چاپ دوم، تهران، 1344
    مهمترین دلیل این کار این بود که وقتی شوهر زن خویش را به مردی قرض دهد بی گمان آن زن باردار می شد و فرزندی که از این قرض دادن به دنیا می آمد نصیب شوهر اولی زن می شد (کسی که زنش را قرض داده) و او می توانست این فرزندان را بعنوان برده بفروشد و از این کار پول در آورد.
    در واقع سپندارمذگان که از نام سپندارمذ هم دختر و هم زن اهورا مزدا بود به وجود می آید. (منبع اوستا. در یشتها 17/16 (=ارت یشت بند 16))


    سپندارمذ فرشته نگهبان زمین
    پور داوود سپندارمذ را به زمین معنا کرده است که درست معنا کرده ولی نامش را که سپندارمذ است ننوشته و به «دختر نیک اهورا مزدا» ترجمه کرده است:
    «ای مزدا ، کسی که آن (جهان) را بیافرید پدر برزیگر نیک منش و زمین دختر نیک کنش اوست» (هات 45 بند 4)
    در اینجا به دو چیز اشاره می شود: یکی «پدر برزیگر» و برزیگر به معنای دهقان یا همان کشاورز است که در اینجا مزدا پدر کشاورزان نامیده می شود و دیگری «زمین دختر نیک کنش اوست». این زمین همان سپندارمذ است که بعدها از او و پدرش اهورا مزدا دختری به نام ارث به وجود می آید. زمین در زرتشت نامش سپندارمذ است که در جاهای دیگر اوستا به «فرشته نگهبان زمین» هم ترجمه می شود.
    در این لغتنامه دهخدا می خوانیم:
    «سپندارمذ. [ س ِ پ َ م َ ] (اِخ ) نام فرشته ای که موکل زمین و درخت ها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد. (برهان ). فرشته ? نگهبان زمین و گاه هم خود زمین بشمار رفته . (مزدیسنا و… تا?لیف معین ص 432).
    سپندارمذ برگشاید زبان
    برون افکند گنجهای نهان»
    ارث دختر اهورا مزدا و سپندارمذ است (اهورا مزدا با دختر خودش سپندارمذ که فرشته نگهبان زمین نامیده می شد همخوابه می شود و از این همخوابگی دختر به نام ارث یا ارش به وجود می آید.
    «ای ارت ، پدر تو است اهورامزدا ، که بزرگترین ایزدان که بهترین ایزدان است. مادر توست سپندارمذ، برادران تو هستند سروش نیک مقدس و رشن بزرگوار و مهر دارنده دشتهای فراخ» (ارت یشت بند16- یشتها ج2 ص190)


    در واقع سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است
    سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه می کند.
    مزدا خود را پدر کشاورزان می دانست و زرتشت نسبت به کشاورزی سفارش کرده است. و زمین برای کشاورزان و خصوصا زندگی در آن زمان بسیار مهم بود و مهمترین مسئله در کشاورزی زمین است و محصول خوب را از برکت زمین می دانستند. و به همین سبب بود که زمین در نزد زرتشتیان مقدس بود. چهار عنصر مقدس در نزد زرتشتیان یعنی هوا، آب، خاک و آتش است و خاک از زمین است . در زرتشتی کسی حق نداشت مرده را خاک کند. چون عقیده داشتند جسم مرده نجس است و سبب نجس شدن زمین می شود . و این کار یعنی دفن کردن مرده در زمین نزد زرتشتیان گناه محسوب می شود و مجازات داشت.

    نتیجه
    در آیینی که زن را دیو فاحشه گر و دختر اهریمن و همردیف حیوانات شرور می دانند و جایگاه پستی دارد، بعید است که برای او روز بزرگداشتی قرار دهند. در این خصوص اگر کتب زرتشتی در دست ندارید می توانید به کتاب «نیکی، بدی،جنسیت؛ نوشته ی دکتر جمشید گرشاسب ـ از زرتشتیان هند ـ رجوع کنید.
    و بیشتر به آن می ماند که سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است و نه گرامیداشت زن که بعدها در کتاب های ترجمه شده از سوی باستان دوستان به "روز زن و زمین» تغییر نام پیدا کرد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [/SPOILER]

  3. #3
    پروفشنال vxp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    865

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [SPOILER]جایگاه زن در ایران باستان
    زن در دین زرتشتی نه تنها جایگاه انسانی ندارد بلکه او را مخلوق اهریمن (شیطان) می دانستند نه مخلوق اهورا مزدا. زرتشتیان تمام موجودات شرور و موذی و درنده را مخلوق اهریمن می دانستند و کشتن آنها را نیکو می دانستند و نوعی کفاره برای برخی گناهان به شمار می رفت.
    در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشه گری را برای این کار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
    بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، 1380، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.
    آیینی که زن را مخلوق اهریمن می دانست و برای او شخصیت قائل نمی شد و او را زاییده ی دیو فاحشه گر می دانست، چگونه است که برای او روز بزرگداشت قائل شود؟

    نکته ای دیگر درباره حقوق زن در زرتشتی
    به موجب متن پهلوی زرتشتی «ماتیکان هزار داتستان» تولید برده با اجاره دادن زن به مردها انجام می پذیرفته است. مرد می توانست علاوه بر اینکه زن خود را به مردان دیگری واگذار کند، حق داشت تا کنیز خریداری شده خود را به مردان دیگر کرایه دهد تا هم از درآمد حاصل از اجاره زن بهره مند شود و هم فرزندان حاصله را از مادر جدا کند و به عنوان برده به فروش برساند. در هیچکدام از این مراحل رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نبود. (ازدواج استقراضی)
    بنگرید به: متن پهلوی زرتشتی ماتیکان هزار داتستان، بخش های گوناگون؛ و: بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب الزمانی، چاپ دوم، تهران، 1344
    مهمترین دلیل این کار این بود که وقتی شوهر زن خویش را به مردی قرض دهد بی گمان آن زن باردار می شد و فرزندی که از این قرض دادن به دنیا می آمد نصیب شوهر اولی زن می شد (کسی که زنش را قرض داده) و او می توانست این فرزندان را بعنوان برده بفروشد و از این کار پول در آورد.
    در واقع سپندارمذگان که از نام سپندارمذ هم دختر و هم زن اهورا مزدا بود به وجود می آید. (منبع اوستا. در یشتها 17/16 (=ارت یشت بند 16))


    سپندارمذ فرشته نگهبان زمین
    پور داوود سپندارمذ را به زمین معنا کرده است که درست معنا کرده ولی نامش را که سپندارمذ است ننوشته و به «دختر نیک اهورا مزدا» ترجمه کرده است:
    «ای مزدا ، کسی که آن (جهان) را بیافرید پدر برزیگر نیک منش و زمین دختر نیک کنش اوست» (هات 45 بند 4)
    در اینجا به دو چیز اشاره می شود: یکی «پدر برزیگر» و برزیگر به معنای دهقان یا همان کشاورز است که در اینجا مزدا پدر کشاورزان نامیده می شود و دیگری «زمین دختر نیک کنش اوست». این زمین همان سپندارمذ است که بعدها از او و پدرش اهورا مزدا دختری به نام ارث به وجود می آید. زمین در زرتشت نامش سپندارمذ است که در جاهای دیگر اوستا به «فرشته نگهبان زمین» هم ترجمه می شود.
    در این لغتنامه دهخدا می خوانیم:
    «سپندارمذ. [ س ِ پ َ م َ ] (اِخ ) نام فرشته ای که موکل زمین و درخت ها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد. (برهان ). فرشته ? نگهبان زمین و گاه هم خود زمین بشمار رفته . (مزدیسنا و… تا?لیف معین ص 432).
    سپندارمذ برگشاید زبان
    برون افکند گنجهای نهان»
    ارث دختر اهورا مزدا و سپندارمذ است (اهورا مزدا با دختر خودش سپندارمذ که فرشته نگهبان زمین نامیده می شد همخوابه می شود و از این همخوابگی دختر به نام ارث یا ارش به وجود می آید.
    «ای ارت ، پدر تو است اهورامزدا ، که بزرگترین ایزدان که بهترین ایزدان است. مادر توست سپندارمذ، برادران تو هستند سروش نیک مقدس و رشن بزرگوار و مهر دارنده دشتهای فراخ» (ارت یشت بند16- یشتها ج2 ص190)


    در واقع سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است
    سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه می کند.
    مزدا خود را پدر کشاورزان می دانست و زرتشت نسبت به کشاورزی سفارش کرده است. و زمین برای کشاورزان و خصوصا زندگی در آن زمان بسیار مهم بود و مهمترین مسئله در کشاورزی زمین است و محصول خوب را از برکت زمین می دانستند. و به همین سبب بود که زمین در نزد زرتشتیان مقدس بود. چهار عنصر مقدس در نزد زرتشتیان یعنی هوا، آب، خاک و آتش است و خاک از زمین است . در زرتشتی کسی حق نداشت مرده را خاک کند. چون عقیده داشتند جسم مرده نجس است و سبب نجس شدن زمین می شود . و این کار یعنی دفن کردن مرده در زمین نزد زرتشتیان گناه محسوب می شود و مجازات داشت.

    نتیجه
    در آیینی که زن را دیو فاحشه گر و دختر اهریمن و همردیف حیوانات شرور می دانند و جایگاه پستی دارد، بعید است که برای او روز بزرگداشتی قرار دهند. در این خصوص اگر کتب زرتشتی در دست ندارید می توانید به کتاب «نیکی، بدی،جنسیت؛ نوشته ی دکتر جمشید گرشاسب ـ از زرتشتیان هند ـ رجوع کنید.
    و بیشتر به آن می ماند که سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است و نه گرامیداشت زن که بعدها در کتاب های ترجمه شده از سوی باستان دوستان به "روز زن و زمین» تغییر نام پیدا کرد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [/SPOILER]
    به یزدان که گر شما خرد داشتید / کجا این سر انجام بد داشتیم

  4. #4
    پروفشنال vxp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    865

    پيش فرض

    من متعجبم که شما علاوه بر کپی کردم مطالب چنین سایت هایی ایا تا به حال یک بار به خود زحمت داده اید که اوستا یا گاتها را بخوانید؟ این مطالبی که ان وبسایت گفته در گاتها نیستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تت.

  5. #5
    پروفشنال alex_love's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    URMIA
    پست ها
    749

    پيش فرض

    قومی متفکرند اندر ره دین *********************** قومی به گمان فتاده در راه یقین

    میترسم از آن که بانگ آید روزی *********************** کای بیخبران راه نه آنست و نه این

    خیام

  6. 2 کاربر از alex_love بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #6
    پروفشنال vxp's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    865

    پيش فرض

    قومی متفکرند اندر ره دین *********************** قومی به گمان فتاده در راه یقینمیترسم از آن که بانگ آید روزی *********************** کای بیخبران راه نه آنست و نه این
    خیام
    آنان که به صحرای علل تاخته اند / بی او همه کار ها پرداخته اندامروز بهانه ای در انداخته اند/ فردا همه آن بود که در ساخته اند

  8. این کاربر از vxp بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #7
    آخر فروم باز dvd2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    OPTICAL FIBER
    پست ها
    1,033

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    [SPOILER]جایگاه زن در ایران باستان
    زن در دین زرتشتی نه تنها جایگاه انسانی ندارد بلکه او را مخلوق اهریمن (شیطان) می دانستند نه مخلوق اهورا مزدا. زرتشتیان تمام موجودات شرور و موذی و درنده را مخلوق اهریمن می دانستند و کشتن آنها را نیکو می دانستند و نوعی کفاره برای برخی گناهان به شمار می رفت.
    در متن پهلوی زرتشتی «بندهش» آمده است که اهورامزدا چون از یافتن موجودی که بتواند زاییدن انسان (= مرد) را به عهده بگیرد، ناتوان شد؛ دیو فاحشه گری را برای این کار انتخاب کرد. این دیو دختر اهریمن بود و «زن» یا «جَهی» نام داشت.
    بنگرید به: فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، 1380، بخش نهم، در باره چگونگی زنان.
    آیینی که زن را مخلوق اهریمن می دانست و برای او شخصیت قائل نمی شد و او را زاییده ی دیو فاحشه گر می دانست، چگونه است که برای او روز بزرگداشت قائل شود؟

    نکته ای دیگر درباره حقوق زن در زرتشتی
    به موجب متن پهلوی زرتشتی «ماتیکان هزار داتستان» تولید برده با اجاره دادن زن به مردها انجام می پذیرفته است. مرد می توانست علاوه بر اینکه زن خود را به مردان دیگری واگذار کند، حق داشت تا کنیز خریداری شده خود را به مردان دیگر کرایه دهد تا هم از درآمد حاصل از اجاره زن بهره مند شود و هم فرزندان حاصله را از مادر جدا کند و به عنوان برده به فروش برساند. در هیچکدام از این مراحل رضایت داشتن یا نداشتن زن شرط نبود. (ازدواج استقراضی)
    بنگرید به: متن پهلوی زرتشتی ماتیکان هزار داتستان، بخش های گوناگون؛ و: بارتلمه، کریستین، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب الزمانی، چاپ دوم، تهران، 1344
    مهمترین دلیل این کار این بود که وقتی شوهر زن خویش را به مردی قرض دهد بی گمان آن زن باردار می شد و فرزندی که از این قرض دادن به دنیا می آمد نصیب شوهر اولی زن می شد (کسی که زنش را قرض داده) و او می توانست این فرزندان را بعنوان برده بفروشد و از این کار پول در آورد.
    در واقع سپندارمذگان که از نام سپندارمذ هم دختر و هم زن اهورا مزدا بود به وجود می آید. (منبع اوستا. در یشتها 17/16 (=ارت یشت بند 16))


    سپندارمذ فرشته نگهبان زمین
    پور داوود سپندارمذ را به زمین معنا کرده است که درست معنا کرده ولی نامش را که سپندارمذ است ننوشته و به «دختر نیک اهورا مزدا» ترجمه کرده است:
    «ای مزدا ، کسی که آن (جهان) را بیافرید پدر برزیگر نیک منش و زمین دختر نیک کنش اوست» (هات 45 بند 4)
    در اینجا به دو چیز اشاره می شود: یکی «پدر برزیگر» و برزیگر به معنای دهقان یا همان کشاورز است که در اینجا مزدا پدر کشاورزان نامیده می شود و دیگری «زمین دختر نیک کنش اوست». این زمین همان سپندارمذ است که بعدها از او و پدرش اهورا مزدا دختری به نام ارث به وجود می آید. زمین در زرتشت نامش سپندارمذ است که در جاهای دیگر اوستا به «فرشته نگهبان زمین» هم ترجمه می شود.
    در این لغتنامه دهخدا می خوانیم:
    «سپندارمذ. [ س ِ پ َ م َ ] (اِخ ) نام فرشته ای که موکل زمین و درخت ها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد. (برهان ). فرشته ? نگهبان زمین و گاه هم خود زمین بشمار رفته . (مزدیسنا و… تا?لیف معین ص 432).
    سپندارمذ برگشاید زبان
    برون افکند گنجهای نهان»
    ارث دختر اهورا مزدا و سپندارمذ است (اهورا مزدا با دختر خودش سپندارمذ که فرشته نگهبان زمین نامیده می شد همخوابه می شود و از این همخوابگی دختر به نام ارث یا ارش به وجود می آید.
    «ای ارت ، پدر تو است اهورامزدا ، که بزرگترین ایزدان که بهترین ایزدان است. مادر توست سپندارمذ، برادران تو هستند سروش نیک مقدس و رشن بزرگوار و مهر دارنده دشتهای فراخ» (ارت یشت بند16- یشتها ج2 ص190)


    در واقع سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است
    سپندارمزد لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه می کند.
    مزدا خود را پدر کشاورزان می دانست و زرتشت نسبت به کشاورزی سفارش کرده است. و زمین برای کشاورزان و خصوصا زندگی در آن زمان بسیار مهم بود و مهمترین مسئله در کشاورزی زمین است و محصول خوب را از برکت زمین می دانستند. و به همین سبب بود که زمین در نزد زرتشتیان مقدس بود. چهار عنصر مقدس در نزد زرتشتیان یعنی هوا، آب، خاک و آتش است و خاک از زمین است . در زرتشتی کسی حق نداشت مرده را خاک کند. چون عقیده داشتند جسم مرده نجس است و سبب نجس شدن زمین می شود . و این کار یعنی دفن کردن مرده در زمین نزد زرتشتیان گناه محسوب می شود و مجازات داشت.

    نتیجه
    در آیینی که زن را دیو فاحشه گر و دختر اهریمن و همردیف حیوانات شرور می دانند و جایگاه پستی دارد، بعید است که برای او روز بزرگداشتی قرار دهند. در این خصوص اگر کتب زرتشتی در دست ندارید می توانید به کتاب «نیکی، بدی،جنسیت؛ نوشته ی دکتر جمشید گرشاسب ـ از زرتشتیان هند ـ رجوع کنید.
    و بیشتر به آن می ماند که سپندارمذگان روز گرامیداشت زمین است و نه گرامیداشت زن که بعدها در کتاب های ترجمه شده از سوی باستان دوستان به "روز زن و زمین» تغییر نام پیدا کرد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [/SPOILER]
    نویسنده مربوطه و نشر دهنده آن دید خود را و القاب وصفات زنان خود را به زنان ایرانیان نسبت می دهند.این عده با دروغ و تحریف سعی بر التیام بخشیدن به زخمای خود که فاحشه بودن و فحاشه گری زنان خودشان است را دارند.
    بغض کینه حسادت دشمنان و امثال شما نبست به تاریخ با شکوه ایرانیان باعث غیر قابل قبول شدن ومردود شدن گفته های شما شده است.

  10. این کاربر از dvd2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    vxp

  11. #8
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    نویسنده مربوطه و نشر دهنده آن دید خود را و القاب وصفات زنان خود را به زنان ایرانیان نسبت می دهند.این عده با دروغ و تحریف سعی بر التیام بخشیدن به زخمای خود که فاحشه بودن و فحاشه گری زنان خودشان است را دارند.
    بغض کینه حسادت دشمنان و امثال شما نبست به تاریخ با شکوه ایرانیان باعث غیر قابل قبول شدن ومردود شدن گفته های شما شده است.
    پسر/دختر خوب برای کسی دیگه ای هم خیلی راحته که بگه فلان زن ها در کشورهای حوزه خلیج تن فروشی میکنند اما نباید گفت چونکه اولا نباید قضیه رو تعمیم داد و دیگه این که اگر هم تعدادی اینکار رو میکنند از سر ناچاری و یا دلایل دیگه میتونه باشه.
    نویسنده اون مقاله یه سری دلایل و یه سری منابع آورده شما هم میتونی برو ردیه اش رو بیار بجای بهتان.

  12. #9
    آخر فروم باز dvd2010's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2010
    محل سكونت
    OPTICAL FIBER
    پست ها
    1,033

    پيش فرض

    پسر/دختر خوب برای کسی دیگه ای هم خیلی راحته که بگه فلان زن ها در کشورهای حوزه خلیج تن فروشی میکنند اما نباید گفت چونکه اولا نباید قضیه رو تعمیم داد و دیگه این که اگر هم تعدادی اینکار رو میکنند از سر ناچاری و یا دلایل دیگه میتونه باشه.
    نویسنده اون مقاله یه سری دلایل و یه سری منابع آورده شما هم میتونی برو ردیه اش رو بیار بجای بهتان.
    پاسخ شما همین است:
    نویسنده مربوطه و نشر دهنده آن دید خود را و القاب وصفات زنان خود را به زنان ایرانیان نسبت می دهند.این عده با دروغ و تحریف سعی بر التیام بخشیدن به زخمای خود که فاحشه بودن و فحاشه گری زنان خودشان است را دارند.
    بغض کینه حسادت دشمنان و امثال شما نبست به تاریخ با شکوه ایرانیان باعث غیر قابل قبول شدن ومردود شدن گفته های شما شده است.
    نژاد پرستی تا چه حد؟ حتی از نام بردن خلیج پارس خودداری میکنید.

  13. این کاربر از dvd2010 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    vxp

  14. #10
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    پاسخ شما همین است:
    نویسنده مربوطه و نشر دهنده آن دید خود را و القاب وصفات زنان خود را به زنان ایرانیان نسبت می دهند.این عده با دروغ و تحریف سعی بر التیام بخشیدن به زخمای خود که فاحشه بودن و فحاشه گری زنان خودشان است را دارند.
    بغض کینه حسادت دشمنان و امثال شما نبست به تاریخ با شکوه ایرانیان باعث غیر قابل قبول شدن ومردود شدن گفته های شما شده است.
    نژاد پرستی تا چه حد؟ حتی از نام بردن خلیج پارس خودداری میکنید.
    توهین های شما تمامی نداره ظاهرا ، البته اینجور برخورد و تهمت میتونه بیانگر و ناشی از یه فرار رو به جلو باشه (حکایت نوعروس و خروس)
    اون خط آخر هم چه ربطی به موضوع بحث داشت و اگه کمی ادبیات فارسی بلد باشید میدونید وقتی مخاطب آشنایی قبلی با موضوعی داره میشه نام خاص رو حذف کرد و همون عام با توجه به سابقه دلالت بر خاص میکنه مثلا اگه شما ساکن کرج باشید و بگید من میرم کوه کسی فکر نمیکنه دارید میرید هیمالایا یا حتی سبلان بلکه میدونن دارید میرید کوه البرز.

صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •