نویسنده : مهندس فرهاد کاشانی

چندي پيش نامه اي ناشناس از يكي از كارمندان سابق كه كاملاً مي دانستم كه كيست داشتم كه در ميان انتقادهاي فراوانش در مورد سيستم مديريت من اين بود كه چرا افرادي كه رشته تحصيلي اشان به كارشان مربوط نبود را به كار گمارده ام. فكر مي كنم كه اين همكار به سخنراني هاي متعدد من گوش نداده بود كه امروزه در دنياي مدرن رشته تحصيلي ربطي به رشته كاري ندارد و من فقط در ايران اين اظهار نظر را شنيده ام كه چرا رشته تحصيلي افراد به كار گرفته نشده و شغل ها و رشته تحصيلي بجز رشته پزشكي همخواني ندارند؟ دوستان لطفاً يكبار براي هميشه اينرا براي دوستان و آشنايان خود نيز روشن كنيد و نگوئيد در ايران رشته تحصيلي به كار ربطي ندارد. در امريكا و اروپا هم كاملاً اينطور است. چند مثال مي آورم.

برادران رايت دوچرخه ساز بودند پس نبايد هواپيما مي ساختند ولي ساختند. بيل گيتس ديپلمه است پس نبايد بزرگترين شركت نرم افزار را مي ساخت ولي ساخت. لري اليسون ديپلمه است پس نبايد دومين شركت نرم افزار جهان اوراكل را مي ساخت ولي ساخت. استيو جابز ديپلمه بود پس نبايد آيفون و خيلي چيزهاي ديگر را مي ساخت ولي ساخت. من مهندس كشاورزي با تخصص دامپروري بودم پس در امريكا نبايد در كار توليد كامپيوتر وارد مي شدم و بايد وارد كار گاوپروري مي شدم. در ايران هم نبايد راجع به ماشين مي نوشتم چون مهندس ماشين نبودم ولي نوشتم و مثل بعضي از همكلاسيها خود را مهندس مكانيك هم معرفي نكردم. دخترم رشته روابط بين المللي خوانده و در قسمت فروش شركت نرم افزار كار مي كند و مادرش كه رشته تكنولوژي تحصيلات خوانده در قسمت بازاريابي يك شركت تست نيمه هاديها كار ميكند. دهها مثال ديگر هم دارم كه رشته تحصيلي به كار ربطي نداشته. در واقع داشتن ليسانس براي من اهميتش فقط اينستكه طرف توانسته كاري را بابتكار خودش شروع كرده و آنرا بپايان رسانيده.

مهندسي كه اين آقا راجع به وي اعتراض داشت مهندسي نساجي بود و توانست قسمت سرويس و خدمات ما را بهترين در ايران بنمايد و سه سال متوالي ما شماره يك در سرويس و خدمات ماشين هاي بازرگاني (اتوبوس، كاميون، بولدوزر و غيرو) بود و اكنون كه آن آقا به امريكا مهاجرت كرده و يك مهندس مكانيك آن قسمت را اداره مي كند اين شركت مقام هيچم را در سرويس و خدمات دارد. كدام بهتر است مديري با رشته نامربوط كه كاربلد است يا مديري با رشته مربوط كه كار بلد نيست؟

اخيراً فريد ذكريا خبرنگار سي ان ان و نويسنده واشنگتن پست كتابي نوشته كه در آن مي گويد اكثر مديرعامل هاي موفق امريكا دكتر و مهندس نيستند و رشته هاي هنر يا علوم اجتماعي خوانده اند. اين از امريكا از اروپا هم مي خواهيد بدانيد.

مديرعامل موفق شركت هواپيمايي دايموند اتريش كه همه هواپيماهايش را خودش طراحي مي كند و خودش شخصاً اولين پرواز آنها را انجام مي دهد ليسانس الهيات است! فكر مي كنم كه اين كارمند سابق من هرگز سوار هواپيماي دايموند نشود چون طراح آن ليسانس مهندسي هواپيما نبوده. بهرحال عقيده هاي پوسيده اين فرد مهم نيستند. مهم اينستكه سالي 200 نفر بين چند صد هزار تا چند ميليون دلار به اين آقاي ليسانس الهيات مي دهند تا ايمن ترين هواپيماي كره زمين را سوار بشوند. نمي دانم شايد اين آقاي ليسانس الهيات بدون داشتن تخصص و فقط با خواندن چند دعا توانسته ايمن ترين هواپيماهاي كره زمين را بسازد!؟

لطفاً يكبار براي هميشه اين جمله معروف "در ايران هيچكس در رشته خود كار نميكند" را فراموش كنيد چون در بقيه دنيا هم همينطور است و هشتاد در صد ميلياردرهاي امريكا تحصيلاتشان زير ليسانس است يعني حتي تحصيلات عاليه ندارند كه بخواهد مربوط يا نامربوط باشد.

farhadkashani.com/index.php/2012-05-20-10-44-46/2013-05-15-10-23-54/847-once-and-for-all


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]