با سلام
عنوان تاپیک گویاست
با تشکر /
با سلام
عنوان تاپیک گویاست
با تشکر /
90 درصد زنان کارتن خواب باردار بودند!
مظفر الوندی روز پنجشنبه در کارگروه تخصصی زنان و خانواده استانداری خراسان رضوی افزود: متاسفانه از این زنان کارتن خواب حداقل 300 کودک متولد می شود ضمن آنکه عمده آنان مبتلا به ایدز و اچ .آی .وی مثبت هستند.
وی با بیان اینکه این وضعیت نگران کننده است و باید از ابعاد مختلف به این موضوع بویژه کودکان پرداخته شود، اظهار کرد: در این میان فرزندان حاصل از ازدواج های نامشروع در حال بروز و ظهور به صورت پدیده ای جدی است.
الوندی گفت: تعداد کودکان نامشروع متولد شده آنقدر زیاد و نگران کننده است که باید به طور جدی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد، کودکانی که حاکمیت و دولت باید مسئولیت آنها را پذیرفته و پرورش آنها را عهده دار شود.
وی آمارهای مربوط به ازدواج کودکان را نگران کننده دانست و افزود: هم اکنون ازدواج دختران 9 ساله بعنوان یک اپیدمی در جامعه در حال رشد است.
الوندی ادامه داد: رشد این ازدواج ها نیز محدود و منحصر فقط به مناطق و استان های مرزی نیست چنانچه طی سه ماهه نخست امسال در قزوین 900 مورد ازدواج کودکان زیر 15 سال ثبت شده که عمده این ازدواج ها هم با مردانی بسیار بزرگتر و یا کودکان 15 ساله بوده است.
وی تصریح کرد : عمده این دختران هم باردار شده و هم طلاق گرفته اند که این وضعیت بسیار نگران کننده است و در این خصوص باید فکر اساسی صورت گیرد.
دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک ادامه داد: امروز بحث قاچاق کودک مساله جدی کشور است و افرادی برای مباحث اقتصادی، نوزادان را پیش خرید می کنند، موضوعی که وجود دارد و نمی توان پنهان کرد اما گاه به دلیل فراوانی و گستردگی این مشکلات، برای جامعه عادی می شود.
وی موضوع کودکان کار و خیابانی و بهره کشی از آنها را از دیگر معضلات جدی جامعه خواند و افزود : امروز به سمت مرحله ای می رویم که تقاضاهای زیادی از سوی استانداری ها و شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر برای ایجاد کمپ های برای ترک اعتیاد کودکان دریافت می شود.
وی گفت : این وضعیت نگران کننده است و اگر در زمان خود تدبیری می کردیم به این جا نمی رسیدیم.
الوندی، بهره کشی از کودکان را از جمله خطرات و تهدیدهای جدی دانست و افزود: منظور کودکان کار در خیابان ها نیست بلکه کودکانی است که در کارگاه های زیرزمینی در شرایط بسیار نامطلوب کار می کنند و نیز بحث قاچاق کودکان است که وجود دارد.
وی ادامه داد: کودکان پناهنده، کودک ربایی، فرزندخواندگی و کودکان بی سرپرست و بدسرپرست، کودکان معلول و نیز آزار و اذیت کودکان آسیب هایی است که وجود دارد و باید به آن ها بپردازیم.
دبیر مرجع کنوانسیون حقوق کودک به ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی و کودکان بی هویت اشاره کرد و گفت: هم اکنون مشکلات جدی دراین خصوص وجود دارد حتی افرادی در سنین 24 و 25 سالگی هستند که فاقد شناسنامه و هویت بوده و حتی فردی عنوان می کرد که چند پیشنهاد جاسوسی به وی شده است.
وی افزود: در جامعه برای یک خودرو که تولید شده و یا وارد کشور می شود بلافاصله پلاک و مدارک صادر می کنیم اما برای یک انسان که متولد شده به اندازه یک ماشین بها نمی دهیم و سال ها بی هویت می ماند.
به گفته الوندی، این مسایل بدلیل مشکلاتی است که قوانین کشور داریم که باید برای آن در سطوح مختلف ملی و محلی برنامه ریزی و راهکار ارائه شود.
باشگاه خبرگاران جوان/
Last edited by green-mind; 26-01-2016 at 01:15.
ایسنا می نویسد : اعظم زنده است. اعظم پس از 21 روز شکنجه توسط شوهرش، هنوز زنده است؛ او و دخترانش 21 روز غذا نخوردند اما هنوز زندهاند. هدیه و هانیه دختران 5 و 7 ساله او هنوز زندهاند اما دیگر هیچوقت از صدای زنگ خانه خوشحال نمیشوند. اعظم هر شب همهی 21 روز شکنجه را در خاطراتش مرور میکند، مرور میکند که چگونه شوهر معتادش توانست او را با چاقو آزار دهد، مرور میکند آن زمان که آب را به زور در دهانش میریخته و دیگر میتوانسته نفس بکشد. او هر شب که میخوابد به یاد شبهایی میافتد که درون یک صندوق فلزی دربسته و بدون اکسیژن و پاهایش میسوخته چون شوهرش زیر صندوق آتش روشن میکرده است. اعظم میخواهد بخوابد اما خیال دخترانش نمیگذارد. او هنگام نفس کشیدن به یاد لحظه می افتد که شوهرش در حال خفه کردن دخترش بود. به یاد شکسته شدن فک هانیه با ضربات وحشیانه شوهرش.
خبر تکمیلی :خبرگزاری ایسنا میگوید مردی در مشهد همسرش به نام اعظم را به همراه دو فرزند دخترشان ۲۱ روز در خانه حبس کرده و او را شکنجه میکرده است.
به گفته اعظم شوهرش شک داشته که او با مردی رابطه دارد، به همین دلیل او را به لوله گاز میبندد و مورد آزار و اذیت قرار میدهد.
اعظم میگوید شوهرش او را در صندوقی آهنی میانداخته و درش را قفل میکرده تا او خفه شود. به گفته اعظم شوهرش در مواردی زیر صندوق آتش روشن میکرده، یا پارچهای را آتش میزده و روی بدن برهنه او میانداخته است.
در عکسهایی که ایسنا از اعظم منتشر کرده آثار سوختگی روی صورت او دیده میشود.
به ادعای اعظم شوهرش او را با چاقو هم میزده است.
به گزارش ایسنا در نهایت شوهر اعظم مردی را که فکر میکرده اعظم با او رابطه داشته به خانه میبرد و این مرد پس از دیدن وضعیت اعظم و دخترانش پلیس را خبر میکند. شوهر اعظم پس از فرار و مدتی زندگی پنهان بازداشت میشود.
هماکنون سازمان بهزیستی از اعظم و دخترانش مراقبت میکند.
ایسنا میگوید اعظم پیش از این اتفاق هم مورد آزار و اذیت قرار گرفته بوده و به پزشکی قانونی رفته بوده، اما از ترس شوهرش و نگرانی بزرگ کردن فرزندانش بدون پدر، از شکایت صرف نظر کرده بود. در این گزارش آمده که شوهر اعظم به تریاک و شیشه معتاد بوده است.
محل زندگی اعظم و دخترانش در مشهد است.
zم
در هفتـه ای که گذشــت . .
عدالت جنسیتی جیست
در چند هفته اخیر كه لایحه برنامه ششم توسعه در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی است، طرح موضوع «عدالت جنسیتی» در ماده ٣١ لایحه، موجب بحث و گفتوگوهایی میان نمایندگان محترم مجلس، دستاندركاران قوه مجریه، گروهی از اندیشمندان و علاقهمندان به بحث عدالت اجتماعی و حقوق زنان و مردان شده است؛ اما در تمام این گفتوگوها (تا آنجایی كه من پیگیری کردهام) كسی تعریف مشخصی از این مفهوم ارائه نكرده است؛ حتی احساس میشود از تعریف این مفهوم و بحث درباره شاخصهای آن پرهیز و صحبت در اینباره به آینده موكول میشود. گرچه دلیل چنین امری بر نگارنده مشخص نیست (شاید هم من اشتباه كردهام)؛ اما به نظر میرسد ارائه تعریفی از این مفهوم، به جای بیان كلیات، ضمن اینكه زمینه را برای گفتوگوی بیشتر فراهم میكند، باعث میشود مخالفان برقراری عدالت میان زنان و مردان در خانواده و جامعه (عدالت جنسیتی) با نقد آن و روشنكردن دلایل مخالفت با این تعریف یا هر یك از كلمات به كار برده شده، در دستیابی به تعریفی بهتر و جامعتر پیشقدم شوند. با توجه به تأكید قانون اساسی كشور بر عدالت اجتماعی، «عدالت جنسیتی» را میتوانیم چنین تعریف كنیم: «عدالت جنسیتی فرایند تدوین برنامهها، تخصیص منابع و منافع به زنان و مردان به صورت منصفانه است؛ بدون هیچگونه تبعیضی براساس جنس (یعنی زن یا مردبودن). عدالت جنسیتی به معنای برنامههای یكسان و مشابه برای زنان و مردان نیست، بلكه آنچه مدنظر است، رفتار منصفانه با زنان و مردان براساس نیازها و علایق آنان است. چنین فرایندی میتواند در مواردی به برنامهها و اقدامات یكسان و در موارد دیگری به برنامهها و برخوردهای متفاوت میان زنان و مردان بینجامد درهرحال حقوق انسانی، مسئولیتها و فرصتهای هر دو جنس همرتبه خواهد بود؛ بنابراین عدالت جنسیتی مفهومی نسبی است كه در پی برخورد منصفانه با مسائل زنان و مردان در خانواده و جامعه است. با این دیدگاه، هر یك از سازمانها و دستگاههای كشور میتوانند در حوزه مسئولیتها و وظایف خود، تعیین كنند نیازها و علایق زنان و مردان (بهعنوان برخوردارشوندگان از خدمات آنها) چگونه باید در برنامهها و اقدامات آن سازمان در نظر گرفته شود تا در جامعه عدالت برقرار شود.
ژاله شادیطلب . جامعهشناس / روزنامه شرق
تیتزیانا کانتون، زن ٣١ ساله ایتالیایی، این هفته با حلقآویز کردن خود به زندگی پایان داد. با مرگ او افکار عمومی ایتالیا دچار شرم و بهت شده است. برخی میگویند همدلیای که پس از مرگ تیتزیانا ابراز شد، چیزی بود که او در زمان حیاتش به آن نیاز داشت.
ویدئویی از رابطه جنسی او، که برای دوست پسر سابقش فرستاده بود، به طور آنلاین پخش شد و پس از مدتی به یک جنجال اینترنتی بدل شد.
او پس از پخش این ویدئو شغل خود را رها کرد و محل زندگیاش را تغییر داد. مادر تیتزیانا پس از مرگش اعلام کرد که او پیش از خودکشی این هفته، دو بار دیگر هم تلاش کرده بود خود را بکشد.
آنطور که روزنامه لاریپوبلیکا نوشته مادر تیتزیانا گفت پس از پخش ویدئو "او در رنج بود و گاهی اوقات به الکل پناه میبرد. اما در کل همیشه دختری سالم و معمولی بود."
تیتزیانا در دادگاه برنده "حق فراموشی" شده بود، به این معنی که دادگاه حکم داد ویدئوهای او باید از اینترنت پاک شوند، اما دیگر دیر بود، ویدئو را هزاران بار کپی، بازنشر و همرسانی کرده بودند. دادگاه همچنین حکم کرد که او ٢٠ هزار یورو هزینههای دادرسی را بپردازد، حکمی که رسانههای ایتالیایی آن را "توهین نهایی" خواندند.
در بخشی از ویدئویی که از تیتزیانا پخش شد او میگفت: "داری فیلم میگیری؟ آفرین!" و همین جمله بارها در شوخیهای اینترنتی به کار رفت و حتی روی پیراهنها و قاب موبایلها نقش بست.
تیتزیانا پس از تغییر محل زندگیاش قصد داشت اسمش را هم عوض کند، اما ماجرای ویدئوی رابطه جنسی همچنان برایش باعث دردسر میشد و او بابت آن هدف آزار و اذیت قرار میگرفت.
مادر تیتزیانا میگوید او احساس میکرد نتوانسته از طرق نظام قضایی به عدالت دست یابد. به جز دستگاه قضایی، کسان دیگری هم بودند که به نزدیکان تیتزیانا این حس را دادند که او را تنها گذاشتهاند. بعضی همچنان پس از مرگش او را شماتت میکنند. از جمله والتر کاپوتو، عضو شورای شهر تورین، که تیتزیانا را متهم کرد که "دنبال نوع خاصی از شهرت بود" و "قطعا قدیسه محسوب نمیشد". هرچند او بعدا بابت این موضع عذرخواهی کرد.
این هفته ویدئوی دیگری هم از آزار جنسی یک دختر ١٧ ساله ایتالیایی در یکی از سواحل دریای آدریاتیک در اینترنت پخش شده است.
مساله تحقیر زنان پس از پخش ویدئوهای جنسی از آنان تا جایی جنجالی شده که نخستوزیر ایتالیا هم در اینباره موضع گرفته و گفته است مقامهای دولتی و قضایی اختیارات لازم برای جلوگیری از انتشار تصاویر و ویدئوهایی با محتوای جنسی و شخصی را ندارند.
ماتئو رنتزی گفت: "این نبردی فرهنگی است، همینطور نبردی اجتماعی و سیاسی. ما متعهدیم که هر چه از دستمان بر میآید انجام دهیم... خشونت علیه زنان پدیدهای نیست که نتوان آن را ریشهکن کرد."
چهار مرد، از جمله دوست پسر سابق تیتزیانا احضار شده و درباره مسئولیت احتمالی آنها در سوق دادن تیتزیانا به خودکشی تحقیق شده است.
خانواده تیتزیانا خواهان اجرای عدالت و پایان دادن به تحقیر زنان برای روابط جنسیشان شدهاند.
جیمز رینولدز، خبرنگار بیبیسی میگوید: "زنی که میخواست فراموش شود، حال در سراسر کشور در یادها خواهد ماند."
b بی c
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)