به یه خونه با چراغ های روشن
ترجیح میدم به مقصد فکر نکنم و از مسیر لذت ببرم!
شب، باران، مناظر خیس، رانندگی و موسیقی... نامبر وان آهنگهام هم در چنین شرایطی: 1- شب آغاز هجرت تو شب در خود شکستنم بود ... 2- تو اون شام مهتاب کنارم نشستی ...
اولین مسافرخونه
صرفا جهت فرار از بارون
من همین اولش وایمیسم یه نخ سیگار میکشمو برمیگردم خخخ
نوشته شده توسط بابابزرگ1234 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خونه
البته بستگی داره با کی باشم
یا با چه وسیله ای باشم
+ +
ساحل آقتابی!!
به یه سری انسان واقعی ... نه یه سری جک و جونور که به اسم انسان دارن تو ایران زندگی میکنن (یکیش خودم)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)