تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 2 از 2

نام تاپيک: ما معركه هستيم! We Are Fantastic

  1. #1
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    890

    6 ما معركه هستيم! We Are Fantastic





    ما معركه هستيم!اصلاً‌ چرا از خودمون يك كمي تعريف نكنيم؟ چرا همه اش از خودمان بد بگوييم؟فكر كنيد كه موضوع انشاء اين باشد: مقداري از خود تعريف كنيد.خب بابك زنجاني سه ميليارد خورد خوب كرد. خارجي كه نبود هموطن بود. خوب بود خارجي پولمان را مي خورد؟ ترافيكمان هم عاليست. بقيه دنياي مدرن مثل احمق ها پشت سر هم صف مي كشند و مثل قطار حركت مي كنند. خب اگر مي خواستيد سوار قطار بشويد چرا سوار ماشين شديد؟ ماشين يعني انعطاف پذيري. ماشين يعني يك فرمان به چپ يك فرمان به راست. خارجي ها در يك خيابان سه خطه فقط سه تا ماشين جا مي دهند. ما در خيابان سه خطه پنج ماشين جا مي دهيم. پنج بهتر است يا سه؟ خارجي ها در خيابان با نظم حركت مي كنند و بعد مي روند در خانه ويديو گيم بازي مي كنند كه اصلاً در آن نظمي نيست ما براي اينكه وقت بيشتري را با خانواده بگذرانيم ويديو گيم خود را در خيابان در حين بازگشت به خانه بازي مي كنيم كه وقتي رسيديم خانه وقت بيشتري را با خانواده بگذرانيم. عين ويديو گيم هر لحظه بايد منتظر باشيد كه اتفاق ناگواري بيفتد. ماشيني از سمت راست يا چپ جلويتان بپيچد. ماشيني بي هوا ترمز كند. عابري ناگهان وسط خيابان بپرد. ما ويديو گيم چهار بعدي داريم يعني سه بعدي كه هست هيچ تازه زنده هم هست و عقل دارد و هي دارد فكر مي كند كه چگونه شما را شكست بدهد.اين غربي ها مرتب با زدن راهنما مسير بعدي خود را براي يكديگر روشن ميكنند. اينكار اشتباهي است. ما هيچوقت دست خود را براي ديگران روشن نميكنيم. اول از راهنما زدن شروع ميشود بعد به چيزهاي ديگر ختم ميشود. ما با زرنگي خاصي راهنماي چپ ميزنيم ولي براست ميپيچيم نميدانم اين همان استتار و اختفا هست يا خير؟ اصلاً اگر راهنما خوب بود چرا براي هواپيماهاي جنگي نگذاشتند؟ علت اينستكه اگر دشمن ميدانست بكدام چهت ميرويد براحتي ميتوانست شما را از بين ببرد.هيچوقت فكر كرده ايد كه اگر پياده هاي ما به پياده رو بازميگشتند چقدر ما به پياده روهاي بيشتري احتياج داشتيم؟ ما با اينكارمان در واقع به بودجه دولتمان كمك ميكنيم. و تمام فضاهاي خيابانمان را با پياده ها پر ميكنيم. يعني ما از صددرصد فضاي خيابانمان استفاده ميكنيم. و اگر هنوز جايي باقي باشد از گداها و فروشندگان براي پر كردن فضا استفاده مي كنيم.بعضي مي گويند مرض آلزايمر از به كار نيانداختن مغز بدست مي آيد و توصيه ميكنند كه مطالعه كنيد. اگر اين امر حقيقت داشت كه ما همه در ايران‌ آلزايمر داشتيم پس فقط كتاب خواندن مغز را به كار نمي اندازد. رانندگي در ايران نيز يك بازي مغزي است و مغز را هشيار نگاه مي دارد. مغز هشيار فرصت آلزايمر ندارد.دروغ مي گوييم خيلي هم خوب مي گوييم و خيلي هم خوبه اگر ما مهارت دروغگويي نداشتيم و به اعراب و مغول ها و تيموريان چاكرم و نوكرم نكرده بوديم كه ما هم مثل خيلي از ملل راستگوي جهان از بين رفته بوديم. اينكه تعداد كشورهاي چند هزار ساله اندك است و شامل ما و چين و هند و يونان و ايتاليا مي شود نشان مي دهد كه دروغگويان زنده مانده اند و بقيه تمدن ها از بين رفته اند. همين كه بايد با دروغ يكديگر بسازيم و حقيقت را از ميان دروغ ها تشخيص بدهيم خود يك مهارت بسيار مهم است. بچه هاي من كه در امريكا بدنيا آمده اند با اين كلمه آشنايي ندارند و اگر خداي ناكرده هواپيمايي كه سوار آن هستند ربوده بشود و از مسافرين بپرسند مال كجا هستند و دينشان چيست زود خود را لو مي دهند در حاليكه ما ايراني ها خوب گوش مي كنيم كه بفهميم اين گروگانها چه مليتي و ديني دارند و چي دوست دارند بشووند و زود خود را با آنها همسو مي كنيم و از مرگ حتمي نجات پيدا مي كنيم. بنابراين دروغگويي ما يك صفت بسيار مثبت ما است و بدون آن الان وجود نداشتيم.توي امريكا اين شركت ها آنقدر ساده هستند كه هر سه ماه سود و زيان خود را اعلام مي كنند و بابت آن ماليات مي دهند. زرنگ ما هستيم كه فقط زيان نشان مي دهيم و هميشه خود را به گدائي مي زنيم كه نه ماليات بدهيم و نه قرض و نه چشم بخوريم.مي گويند ما از بيشترين تعداد جراحي پلاستيك در جهان بهره مي بريم. اين اشكال دارد كه كار ناقص ملائكه را اصلاح كنيم و خود را شبيه آرتيست هاي هاليوود بنماييم؟ اونها هم اگر عرضه و پولش را دارند بروند و اين كار را بكنند. فكر كنم حسوديشان مي شود كه ما خوش تيپ و خوشگل بشويم.به ما مي گويند كه پرايدتان مدل 1985 فورد است و اتاق قديمي است. بنز جي خودتان كه از سال 1979 با همين شكل و شمايل توليد مي شود و هر سال گرانتر هم ميشود چي؟ هواپيماي سسناي ١٧٢ خودتان كه از دهه پنجاه ميلادي با همين شكل توليد شده چي؟ چطور مال شما كه شد برتري شد ولي مال ما مي شود اتاق قديمي و تكراري؟مي گويند هواپيماهاي شما قديمي و خراب است. خلبان خوب را در همين هواپيماها مي شود تربيت كرد وگرنه خلباني كه با كامپيوتر هواپيما را پرواز مي دهد كه خلبان نيست و موقع اورژانس دست و پايش را گم مي كند.مردم دنياي متمدن عجله اي براي رسيدن به مقصد ندارند چون با رسيدن به مقصد كار مهمي براي انجام ندارند. نه اختراعي نه اكتشافي نه مطالعه اي ولي ما هميشه كمبود وقت داريم چون كارهاي مهمي داريم. اصلاً كار دنيا بدون ما نميگذرد براي همين ما بايد براي رسيدن به مقصد عجله كنيم.اين خارجي ها چون در طول هفته در مسابقات اتومبيلراني شركت نميكنند بايد در آخر هفته بروند مسابقات فورمول و نسكار و غيرو را ببينند كه عقده هايشان خالي بشود ولي ما بدون خريد بليط. ٢٠٠ دلاري فورمول هر روز تمرين راننگي مي كنيم. شوماخر و هميلتون اگر مردند بيايند و با ما در خيابانهاي تهران مسابقه بدهند.همين كساني كه ورود ممنوع ميروند چقدر كار خوبي ميكنند. خوب بود خيابان يكطرفه را دنده عقب بروند كه ديد درست و حسابي ندارد؟. چرا بايد آنها را سرزنش كنيم در حاليكه وقتي با جلوي ماشين ورود ممنوع ميرويد موانع و ماشينها و آدمها را مي بينيد.خلاصه از خودمان هرچه تعريف كنم كم كرده ام. برويم و يك اسفندي براي خودمان دود كنيم كه چشم نخوريم با اين همه خوبي.
    http://farhadkashani.com/index.php/2012-05-20-10-44-46/2013-05-15-10-23-54/786-we-are-fantastic



  2. #2
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    890

    پيش فرض

    درباره ی نویسنده ی مقاله

    مهندس فرهاد کاشانی
    او از نخبگان ایرانی-آمریکایی مقیم کالیفرنیا و از مدیران سابق IBM وشرکتهای حوزه ICT در پایتخت فناوریهای پیشرفته ی آمریکا یعنی دره ی سیلیکن (سیلیکان ولی Silicon Valley) است دارای سه مدرک مهندسی است و چندین دوره کوتاه مدت مدیریت را در دانشگاههای استنفورد، هاروارد، کرنل و دانشگاه کالیفرنیا گذرانده است. از دهه ی 90 میلادی ریاست هیأت مدیره ی انجمن متخصصین ایرانی دره ی سیلیکن را بر عهده داشته است.در سن 25 سالگی به مدیریت عامل شرکت خصوصی صنعتی و مهندسی ایرانی سیمیران رسید که چندی بعد ملی شد. بمدت 13 سال قائم مقام ارشد و قائم مقام مدیر عامل در چند شرکت الکترونیک در "سیلیکان ولی" بود و کارخانجاتی را در مکزیکو، تایوان، آلمان، هلند و انگلیس علاوه بر امریکا و در زمانهای مختلف مدیریت می کرد که سپس وی از طرف شرکت مادیران برای همکاری به ایران دعوت شد.



    طی دهه ی اخیر به انتقال تجربیات، فناوری های نو و کارآفرینی در ایران روی آورده که تاسیس چند شرکت در ایران از جمله شرکت آریادیزل (نمایندگی کامیونهای رنو Renault Trucks) و شرکتهای حوزه ی سخت افزار، کامپیوتر و الکترونیک نمونه ی فعالیتهای وی است
    تالیفات وی در زمینه ی مدیریت منتشر شده و نیز مقالات گوناگون وی راجع به فناوریهای نوین برای چند دهه است که در ماهنامه های علمی و فنی ایرانی مانند مجله ی ماشین، نوآور و غیره مورد اقبال خوانندگان است ...
    به عقیده وی مدیر خوب هم در "سیلیکان ولی" و هم در "جاده مخصوص" چه در صنعت کامپیوتر و چه در صنعت کامیون می تواند موفق عمل کند و مدیر ضعیف نیز هم در ایران و هم در امریکا در هر صنعتی که فعالیت کند ناموفق خواهد بود.او سه کلید از کلیدهای مهم موفقیت را اینطور بیان می کنند:
    داشتن هدف، اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت
    داشتن استقامت و روحیه پیگیری اهداف
    ارتباطات

    یکی از تعاریف مدیریت از نگاه وی: "مدیریت یعنی هنر انجام بیشتر با کمتر"





Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •