کتاب Fight Club 2
نگاهی به داستان از زبان چاک پالاتیک
10 سال بعد از واقعه ی باشگاه مشت زنی عاقبته دیدگاه تایلر داردن به من گفت که من در ناخودآگاه سباستین (جک) نشسته ام
سباستین رابطه ناکارآمد خود را با مارلا ادامه میدهد و آنها در گیر روال دنیوی و خسته کننده جامعه خود شدند و آرزو میکنند که تایلر دوباره پدیدار شود و هرج و مرج تازه ای را به امغان بیاورد.
در مصاحبه ای با " آستانه " چاک توضیح داد که چرا دوباره این شخصیت و این کتاب را به میدان آورده است:"یکی از بهترین دوستان من نویسنده برجسته Chelsea Cain کسی که سری Heartsick و سری Kick Lannigan را نوشته است که او نویسنده ها و مردم طنز پرداز زیادی را در پورتلند میشناسد
او یک مهمانی شام به راه انداخت و من و تعدادی از نویسندگان و طنز پردازان را دعوت کرد و آنها مانند زدن چکش به سر میخ مرا مجبور به نوشتن یک داستان کمیک کردند
و الحق که از ابتدا ذهن من رفت به سمت Fight Club
سپس قرارداد کتاب من با Doubleday رقم خورد تا یک مجموعه از داستان های کوتاه نوشته شود که البته بیشتر قسمت ها از قبل نوشته شده بود پس این پنجره از زمان است که من می توانم در منحنی یادگیری برای داستان طنز به پیش بروم."
در سال 1996 چاک پالاتیک ( Chuck Palahniuk ) یک داستان کوتاه هفت صفحه ای در اولین رمان خود نوشت که در تمام طول تاریخ چرخید.
سه سال بعد کارگردان دیوید فینچر (David Fincher) فیلمی جاودانه از مبارزه با قهرمانان جنون با کمک ادوارد نورتون , براد پیت و هلنا بونهام کارتر ساخت.
که فراتر از وضعیت فرقه که پیام ضد مصرف آن داستان سرخوردگی ها و ناکامی های زنبور کارگر در طول حرفه بی روح روز میباشد که آن را باشگاه مبارزه واقعی در سراسر جهان میکند.
زندگی تایلر داردن بیشتر به نقاشی های دیواری تبدیل شده است که از گستردگی واژگان نقل شده دوباره متولد شده است (امروزه هرکس اولین قانون باشگاه مبارزه را میداند)
این ماه داستان رستاخیز خود را در قالب 10 موضوع کمیک (طنز) با عنوان Fight Club 2 روانه نگاه های خوانندگان میکند (از 27 مه) که نویسنده آ« چاک پالاتیک و ناشر آن کامرون استوارت میباشد که اولین قسمت آن روایتی است از 10 سال بعد , در سالگرد عروسی نهم راوی (جک) و شریک زندگی خود , مارلا
گویا بعد از موضوعاتی چون وسواس اینترنت , جنگ , بیماری و رکورد اقتصادی خسته کننده آمریکا دوباره نیازی شدید به تایلر داردن پیدا کردند
کتاب 1996 که با تیراندازی به صورت با امید قتل همزاد خود و دست در دست هم بر روی ساختمانی بلند همچو خط افق که در اطراف آن تخریبی جز تجارت فلج در سن تاریک آن ها نبود.
اینک در این کتاب مارلا و جک (که امروزه به سباستین تغییر نام داده) در کنار هم زندگی میکنند. جک نام آن چه را که بعد از آن حادثه گذاشت بهشت بود اکنون
در روال عادی و خسته کننده جامعه رنج میبرد و مارلا و کارگران و فضولات هستی هنوز مخفیانه تایلر را ستایش میکنند...
منابع :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جواب بصورت نقل قول
