تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: لطفا پس از مرگ مرا :

راي دهنده
40. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • در خاک دفن کنید

    10 25.00%
  • بسوزانید

    9 22.50%
  • برای تحقیقات و آموزش پزشکی استفاده کنید

    15 37.50%
  • سایر موارد (نام ببرید)

    6 15.00%
صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 32

نام تاپيک: بعد از مرگ با بدن خود چه کنیم؟ (اخطار: اگر احساس می‌کنید این تاپیک به هر دلیلی (سن، بیماری و ...) مناسب شما نیست وارد آن نشوید.)

  1. #1
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    13 بعد از مرگ با بدن خود چه کنیم؟ (اخطار: اگر احساس می‌کنید این تاپیک به هر دلیلی (سن، بیماری و ...) مناسب شما نیست وارد آن نشوید.)


    خواهرزاده‌ها، وقتی بمیرم، می‌خواهم بدنم را بسوزانند و خاکسترم را با هواپیمای امداد روی مردم شهر پخش کنند.
    خاکسترم همچون دانه‌های برف روی آنان بریزد و به موها و شانه‌هایشان بچسبد، مانند شوره‌ی سر.

    از میان صنوبرهای سیاه
    جوزف بویدن










    شاید این سوال هم برای شما پیش آمده باشد که واقعا کدام یک را ترجیح بدهیم؟
    آداب و رسوم و شیوه‌ی غالب بر جامعه و مهمتر از همه دین (دین‌داران) آیا به ما این اجازه را خواهد داد؟
    اگر واقعا برای خود حق انتخابی قائل شویم، کدام را انتخاب می‌کردیم؟




    شيوه تدفين اجساد در دوره‌هاي مختلف تاريخي

    انديشه زايش و فرسايش، هستي و نيستي ازجمله مقوله‌هايي است كه انسان زميني از ديرباز با آن آشنا بوده و همواره با اين مسئله دست‌و‌پنجه نرم كرده است. انديشه مرگ و نيستي يكي از دغدغه‌هاي اصلي بشر بوده و امكان زندگي پس از مرگ نيز هميشه سئوال اصلي ذهن او.

    بديهي است كه بشر درمقابل اين سئوالات و دغدغه‌ها، واكنشي نشان مي‌دهد كه در طول تاريخ، به‌صورت آيين و سنت درميآيد و اين خود قسمتي از شكل‌گيري اديان را شامل مي‌شود. مردگان كه وجود آنها در ابتدا مشكلي بردوش بازماندگان بود و به طريق طبيعي مانند خورده شدن توسط حيوانات و با شيوه‌هاي معقول‌تر مانند سوزاندن و يا تدفين ازبين مي‌رفتند به مرور زمان و با رشد انديشه بشر، به‌جايگاهي رسيدند كه بعضاً مورد پرستش قرار مي‌گرفتند.

    البته به سوزاندن اجساد هم خود دليلي بر ارزش قائل بودن براي مردگان تلقي مي‌شود چرا كه آريايي‌ها كه از سيبري وارد فلات مركزي ايران شدند،‌انديشه‌اي با خود آوردند كه مبني بر اهميت آتش بود. اين مردمان در سيبري كه منطقه‌اي سرد مي‌باشد،‌آتش را به‌عنوان نجات‌دهنده شناختند و اين تفكر را با خود به ديگر مناطق انتقال دادند. به مرور زمان آتش به‌عنوان عنصر مقدس و نماد مذهبشان، شناخته شد و در ادامه اين تفكر و با ارزشمند شدن جسد مردگان، سوزاندن اجساد نيز نوعي تطهير و زدودن كثيفي براي انتقال به دنياي ديگر عنوان گرفت.

    البته قبل از ورود آريايي‌ها،‌مردماني در منطقه تپه‌سيلك كاشان زندگي مي‌كرده‌اند (حدد هفت هزار تا هفت هزار و 500 سال پيش) كه نحوه‌اي خاص براي دفن اجساد داشتند كه در ساير تپه‌هاي باستاني ايران (تپه حسنلو، تپه مارليك،‌شهر سوخته سيستان و ..) شبيه آن ديده شده است. مردمان سيلك در ابتدايي‌ترين فرهنگ، اجساد را در كف خانه‌هايشان دفن مي‌كرده‌اند. اهميت اجساد و حفظ آنها از گزند حيوانات وحشي و يا شايد حس نزديك بودن با جسد مي‌تواند دلايلي باشد تا مردگان را در نزديك‌ترين جاي ممكن دفن كرده باشند. مطلب مهمتر درباب اين موضوع، نحوه قرارگيري جسد بود. از كاوش‌هاي باستان‌شناسان در تپه‌سيلك وساير مناطق ايران، چنين استنباط مي‌شود كه آن مردمان، اجساد را به‌صورت جنين و چمباتمه دفن مي‌كرده‌اند. تفكري كه گمان‌زده مي‌شود در پشت اين سنت بوده باشد،‌اين است كه همان‌طور كه انسان به‌صورت جنيني به‌دنيا ميآيد،‌بايد از دنيا برود تا براي زندگي ديگر آماده شود. همراه اجساد نيز ظروف سفالي و يا غذاهايي دفن مي‌كرده‌اند كه در نقاط مختلف متفاوت است. در كنار اين نحوه تدفين، روشي ديگر و محدودتر نيز وجود داشته كه به تدفين خمره‌اي معروف است. در اين روش (كه بيشتر براي دفن كودكان و نوزادان به‌كار گرفته مي‌شد) جسد را در هواي آزاد مي‌گذاشتند تا گوشت و پوست آن تجزيه مي‌شد و پس از آن، باقيمانده جسد را در خمره‌هايي سفالي، قرار داده و با آن دفن مي كردند.

    درمورد اهميت مردگان براي مردم تمدن سيلك و تمدن‌هاي شبيه به آن،‌همين بس كه بدانيم براي محافظت از آنها،‌خمره‌ها را به‌كار مي‌بردند و درمورد دفن جنيني لايه‌اي از گل اخري (گل قرمز رنگي به نام اكسيد آهن) بر روي اجساد مي‌كشيدند. اين گل به گونه‌اي داراي تقدس بوده و از همين رو،‌گذاشتن مقداري از آن بر روي اجساد را براي حفظ و نگهداري آنها، انجام مي‌دادند. البته اين عمل باعث ماندگاري هرچه بيشتر اجساد مي‌شده به‌طوري كه اكنون اجسادي، با قدمت پنج‌هزار و 500 ساله در منطقه سيلك در حال نگهداري هستند.
    با پيشرفت بشر در زمينه صنعت و زندگي، عقايد و سنت‌هاي او هم شكلي كامل‌تر به‌خود مي گيرد و درمورد خاكسپاري اجساد، زمين‌هايي در بيرون از شهر درنظر مي‌گيرد تا محلي شود براي دفن مردگان: قبرستان.

    در كاوش‌هايي كه در قبرستان‌هاي “الف” و “ب” در منطقه سيلك انجام شده،‌اسكلت‌هايي متعلق به سه هزار و 200 سال پيش كشف شده است كه نحوه دفن آنها نيز جنيني بوده است. گفته مي‌شود با ورود آريايي‌ها، فرهنگ قبرستان‌سازي به‌ميان اين مردم آمد كه از آن زمان به بعد،‌قبرستان‌سازي به‌نوعي فرهنگ پذيرفته‌شده و قطعي درميان اقوام مختلف رواج پيدا كرد.
    البته درزمان‌هاي معاصرتر، نوع دفن حفره‌اي نيز استفاده مي‌شدكه مي‌توان از اين نمونه به نقش رستم اشاره كرد.

    ارج نهادن به مردگان و ارزش قائل‌شدن براي حفظ آنها،‌هنوز هم در برخي اديان رواج دارد.

    استفاده از تابوت در دين مسيحيت و پوشاندن آن با لباس نو، خود نمونه‌اي از عقايد به‌جا مانده از زمان‌هاي دور است. همچنين سوزاندن مردگان نزد بوداييان نيز هنوز رواج دارد كه اين سنت هم قدمتي چندهزارساله دارد.

    انسان هرچقدرهم كه در راه پيشرفت و ترقي، به سمت جلو حركت كند،‌بازهم از فكر مرگ و زندگي پس از مرگ غافل نمي‌شود. انسان،‌موجودي است جاودانه‌خواه و مرگ براي او مسئله‌اي است حل‌نشدني، از اين روست كه هر ملت و قومي، در مناطق مختلف به اقتضاي زمان و مكان قرارگيريشان،‌سنتي را ابداع كردند براي تسكين درد ميرايي خود.

    (ابوافضل قاضی)
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





    بعد از مرگ چه اتفاقی برای بدن می‌افتد؟

    در دقايق اوليه بعد از مرگ، ابتدا قلب و شش‌ها از كار مي‌افتد. و اين بدان معنا است كه سلول‌هاي بدن قادر به دريافت خون و اكسيژن نيستند و چون خون داخل رگ‌ها پمپاژ نمي‌شود در قسمت‌هاي فوقاني بدن خون در رگ‌ها خشك شده و در نواحي تحتاني جمع مي‌شود. به همين دليل نواحي‌اي از بدن مانند صورت بي‌رنگ و نواحي تحتاني مانند پاها كبود و تيره مي‌شوند.

    در اين زمان، اكثر سلول‌هاي بدن هنوز زنده‌اند در حالي كه سلول‌هاي مغزي در همان دقايق اوليه بعد از توقف قلب مي‌ميرند، سلول‌هاي ماهيچه‌اي قادرند چندين ساعت بعد از مرگ زنده بمانند و سلول‌هاي پوست و استخوان مي‌توانند چندين روز بعد از مرگ زنده بمانند. اما اين چطور امكان‌پذير است؟ سلول‌ها در زمان حيات موجود زنده با اكسيژن تنفس مي‌كنند ولي هنگام مرگ سلول‌ها حيات خود را بدون اكسيژن ادامه مي‌دهند.

    فرآيند تجزيه بعد از مرگ طي پنج مرحله صورت مي‌گيرد:

    1- از يك تا سه روز بعد از مرگ اگرچه ظاهر جسد سالم به نظر مي‌رسد، اما فرآيند تجزيه و فساد از داخل جسد در حال انجام است.
    باكتر‌هايي كه به‌طور معمول در روده فرد زنده موجود هستند، شروع به تغذيه از تركيبات درون روده كرده و سپس روده را تجزيه و متلاشي مي‌كنند. سپس اين باكتري‌ها به ديگر ارگان‌هاي بدن نفوذ كرده و شروع به هضم و از بين بردن آنها مي‌كنند. با از بين رفتن نسوج روده، آنزيمي كه جهت هضم غذا در روده و معده جاندار نگهداري مي‌شود به كل بدن تراوش مي‌كند و موجب تخريب اعضاي ديگر مي‌شود. همچنين آنزيم‌هاي درون هر سلول به خارج ترشح شده و موجب قطع‌كردن ارتباط سلول‌ها به ديگر سلول‌ها شده و موجب متلاشي‌شدن آنها مي‌شود.
    در همان لحظات ابتدايي مرگ بوي جسد در حال فساد، حشرات را جذب مي‌كند. اين حشرات قادرند روي زخم‌ها و شكاف‌‌هاي بدن جاندار (چشم، گوش، دهان و بيني) تخم‌گذاري كنند و طي 24 ساعت تخم‌ها به درون بدن رفته و نسوج را از ببرند.

    2- بعد از 4 تا 10 روز بعد از مرگ جسد شروع به توليد گاز مي‌كند. اين گازها عبارتند از هيدروژن سولفيد و متان كه واقعا بدبو هستند ولي اين بو حشرات را جذب مي‌كند. اين گازها موجب تورم و باد كردن بدن مي‌شود كه در نتيجه آن مايعات از سلول‌ها و رگ‌هاي خوني خارج مي‌شود و اين مايعات غذاي حشرات و باكتري‌ها را فراهم مي‌كند.

    3- در اين مرحله كه 10 تا 20 روز بعد از مرگ اتفاق مي‌افتد، گوشت بدن نرم و پنيري‌مانند مي‌شود و به شدت بوي نامطلوبي مي‌دهد و قسمت‌هاي بيروني جسد به رنگ تيره درمي‌آيند و اكثر مايعات بدن به حالت جامد درمي‌آيند. حرارت جسد به دليل فعاليت بيش از حد حشرات و سوسك‌ها افزايش مي‌يابد.

    4- 20 تا 50 روز بعد از مرگ باقيمانده گوشت جسد از بين مي‌رود و جسد شروع به خشك‌شدن مي‌كند. جسد در اين مرحله بوي پنيرمانندي از خود متصاعد مي‌كند كه اين بو دسته جديدي از موجودات را به خود جذب مي‌كند. قارچ‌ها در قسمتي كه جسد با بدن تماس دارد شروع به رشد مي‌كنند و به دليل جامد و خشك‌شدن جسد كرم‌ها قادر به خوردن آن نيستند و در نتيجه سوسك‌ها وارد عمل مي‌شوند.

    5- بعد از 50 تا 365 روز جسد كاملا خشك و شكننده است.

    سرعت تمامي اين مراحل به عوامل مختلفي از جمله آب و هوا، رطوبت و درجه حرارت بستگي دارد مثلا در تابستان فساد و تجزيه جسد سريع‌تر از زمستان و همچنين سرعت متلاشي‌شدن جسد زير خاك كمتر از جسدي است كه مدفون نشده است.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




    مرده سوزی در جهان از "الف" تا "ی"!
    تاریخ مرده سوزی بین بشر به 20 هزار سال پیش و به جسد فردی موسوم به مونگو لیدی در دریاچه مونگو استرالیا بر می گردد. پیش از زرتشتیان نیز مرده سوزی در برخی اقوام داخل پارس ها نیز به قولی رایج بوده اما با ورود زرتشت این عمل کامات منسوخ می شود.(ثابت نشده است)

    فرایند کاهش حجم بدن انسان مرده و تبدیل ان به ترکیبات شیمیایی به شکل قعات ریز و استخوانهای کوچک را مرده سوزی می گویند. این کار از طریق سوزاندن در کوره و یا در فضای باز با استفاده از درجه حرارات بسیار بالا صورت می پذیرد. این عمل ممکن است بعنوان مراسم تشییع جنازه در برخی فرهنگها و یا عملی بعد از مرگ و به جای تشییع جنازه صورت گیرد. این کار همچنین به جای دفن بدن کامل داخل تابوت و یا بدون تابوت انجام شود.

    بقایای بدست آمده از مرده سوزی یا در معابد جای داده شده و یا به آب روان ریخته شده و یا جایی که بازماندگان تعیین می کنند، قرار داده شود. حتی ممکن است طبق مراسم خاص بقایای مرده سوزی شده در نقاط مختلف و زمانهای مختلف عمدا پراکنده گردد.

    در اغلب کشورها مرده سوزی در قبرستانها انجام می شود اما در برخی کشورهای دیگر در کارخانه های مخصوص نزدیک معابد و یا گورستانها و یا نزدیک رودخانه و دریا در فضای باز (هند و نپال) انجام می شود. درجه حرارات لازم در کوره های مرده سوزی به 1150 درجه سانتی گراد می رسد که برای سوزاندن جسدکافی است. سوخت لازم از طریق سوخت دیزل، گاز طبیعی، یا گاز شهری (در هنگ کنگ) تامین می گردد. قبلا سوخت عمده ذغال سنگ بوده است. کوره های جدید سیستم مانیتورینگ در خود داشته و مسوول این کار همه چیز را رایانه ای مدیریت می کند.برای هر 45 کیلو جسد یک ساعتی وقت لازم است تا جسد سوزانده شود. برای بدنهای بزرگ تا 2 ساعت وقت لازم است. در بسیاری کشورها سوزاندن چند جسد همزمان (مانند امریکا) غیر قانونی است. البته دو قلوها و مادران همراه نوزاد مرده به صورت همزمان سوزانده می شوند.

    اتاقکی که جسد در آن سوزانیده می شود از جنس آجر نسوز است که هر 5 سال یکبار عوض می شود. برخی مراسم مرده سوزی با حضوربستگان انجام می شود (مانند هند که بستگان باید حضور داشته باشند.) در برخی نقاط نیز کوره های مخصوص کودکان یا افراد بزرگسال که وزن 220 کیلو را می توانند تحمل کنند، وجود دارد.

    در امریکا تابوتها اجاره داده شده و قبل از مراسم مرده سوزی از بدن جدا می شود. در انگلستان جسد همراه با کفن سوزانده می شود و جنس کفن باید از مواد قابل استفاده مجدد باشد. جواهر و قطعات متصل به مرده قبل از سوزاندن، جدا خواهد شد. جسد همچنین از اسکنر حساس به فلزات عبور داده می شود تا فلزات احتمالی از بدن جدا شود. بدلیل کاهش هزینه ها همچنین کفن های قابل استفاده مجدد طراحی شده است تا بازماندگان دچار دردسر مالی نشوند!

    دلایل مرده سوزی
    مذهب عمده ترین دلیل برای مرده سوزی اعلام شده است. برخی اقوام مانند اقوام هندی با مذهب بودا برای آمرزش مردگان، این کار را انجام می دهند دلیل عمده بعدی هزینه های گزاف است که باعث شده برخی بدلایل اقتصادی اجازه دهند تا مردگانشان را بسوزانند. عمده مذاهب دنیا معتقدند بعد از مرگ روح از بدن جدا می شود و به همین خاطر جسم را می توان پراکنده کرد و یا سوزاند. تدفین نقش غالبی را به جای مرده سوزی داشته اما با افزایش جمعیت این موضوع در جهان تحت الشعاع قرار گرفته است. در بلایای طبیعی رخ داده در جنوب هند در سال 2004 بیش از 300 هزار نفر به یکباره کشته شدند و به همین خاطر ترجیح داده شد تا اجساد سوزانده شود. در برخی از مذاهب نیز مردم معتقدند بعد از مرگ جسد به طبیعت بر می گردد و سوزاندن راهی آسان برای برگرداندن آسان و سریعتر جسم به طبیعت است.

    از آنجایی که کاتولیک مذهبها مراسم خاصی برای تدفین دارند، هزینه ها بشدت زیاد است و به همین خاطر اغلب از روحانیون خود پرسیده اند که ایا می شود چنین کاری کرد که در پاسخ جواب منفی شنیده اند. بنا براین کاتولیکها رسما حق مرده سوزی ندارند.

    درآوردن برخی ابزار مانند قلب و دندان مصنوعی و پلاتین و ... قبل از مرده سوزی واجب است و ابزار مذکور به فرد متعهد و همراه مرده داده خواهد شد.

    برخی نیز به دلایل شخصی و اینکه جسد کم کم زیر خاک تخریب می شود، ترجیح میدهند بدلیل وابستگی شدید به فرد از دست رفته ، به مرده سوزی و نگهداشتن خاکستر جسد دست بزنند.

    خاکستر سازی از بقایای سوزانده شده
    بعد از اینکه جسد سوزانده شد، با دستگاه کوبنده که مانند توپهای فلزی قوی هستند، جسد به خاکستر تبدیل می شود. در ژاپن و تایوان عملیات کوبش جسد بدون اجازه انجام نمی شود. در ژاپن اغلب خانواده ها بقایای سوزانده شده را با خود به خانه برده و سالیان سال در گوشه ای از خانه در ظرفی مخصوص همراه با نمک و سدیم و پتاسیم نگه داشته و با آن به عبادت می پردازند.

    برخی مذاهب و اقوام خاکستر را دفن می کنند. برخی نیز در رودخانه یا دریا می ریزند. در برخی کشورها مانند هند (آیین جین، هندوئیسم، سیک و بودایی) و نپال مراسم مرده سوزی کنار آب انجام شده و همان وقت نیز خاکستر مرده را به آب می دهند.

    مرده سوزی در عصر مدرن
    در سال 1873 پروفسور برونتی فرهنگ مرده سوزی را در وین نمایش داد و بعد در انگلیس به سال 1874 جنبشی در این رابطه بوجود آمد و اولین عملیات مرده سوزی در اروپا به صورت رسمی در ووکینگ انگلیس در 1878 انجام شد. در سال 1876 در واشنگتن امریکا توسط کتر فرانسیس لموین انجام گردید. این اعمال بین پروتستانها و نه کاتولیکها که با این عمل مخالف سرسخت بودند، رخ داد. در سال 1963 پاپ ممنوعین مرده سوزی را رفع کرد و کلیسای کاتولیک در سال 1966 اجازه محدود این کار را داد که دوباره با مخالفت گسترده روبرو شد. در استرالیا در سال 1925 رسما کارخانه مرده سوزی افتتاح شد.

    دکتر استیو لوکر صاحب کارخانه B&L Cremation Systems Inc سیستم مرده سوزی جدیدی بنام Hot Hearth را در دهه 1980 اختراع کرد و با استفاده از گاز و حرارت پایین کوره مرده زودتر به خاکستر تبدیل شود. در واقع حرارت بیشتری با گاز کمتر درست می شد و هزینه مرده سوزی را نیز کاهش می داد. برای هر مرده بر اساس وزن، زمان خاصی به رایانه مرکزی و کنترل کننده مرکزی داده می شود.

    آمار مرده سوزی در کشورهای مختلف
    ژاپن با 99 درصد (در سال 2008) بالاترین آمار مرده سوزی در جهان را دارد. بدین معنی که 99 درصد از ژاپنی ها وقتی می میرند، راهی مرده سوز خانه ها می شوند و اجساد سوزانده می شود.

    این در حالی است که ایتالیا و لهستان با 10 درصد کمترین آمار مرده سوزی را در بین کشورهای کرده سوز به خود اختصاص داده اند. در آسیا و در کشور چین طبق آمار ارائه شده در سال 2008 کل مرگ و میرها 9348453 نفر بوده که از این تعداد بیش از 4534000 یعنی 48 درصد را سوزانده اند.

    در اروپا ودر انگلیس آمار مرده سوزی در سال 2008 به 72 درصد رسیده است. در کانادا این رقم به 68 درصد در سال 2009 رسیده، در حالی که در دهه 1970 این رقم تنها 5 درصد بوده است. در امریکا 36 درصد از مردگان در سال 2009 سوزانده شده اند. طبق پیش بینی ها این رقم در سال 2015 به 46 درصد و در سال 2025 به 58 درصد خواهد رسید. در استرالیا نیز رقم 65 درصد و در نیوزیلند به 70 درصد رسیده است.

    منبع:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    <--- [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بیشترین مقدار سوزاندن جسد در هند چین ، ژاپن و تایوان در آسیا دیده شده که ژاپن با 99.85٪ جمعیت خود بالاترین نرخ را داراست.
    و بطور مثال در فرانسه 1979 تنها 1٪ اینگونه بود . در 2012 به 32٪ رسید و رد خود پاریس به 45٪



    و اطلاعات بیشتر:

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    البته شیوه‌های مختلف دیگری نیز وجود دارد که مثلا می‌توان به دفن در دریا اشاره کرد:
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    و یا اهدای بدن برای تحقیقات و آموزش پزشکی Body Donation .


    "Even in death do we serve life"
    Inscription on a communal grave dedicated to body donors

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    با تمام این مطالبی که نوشته شد و احتمالا خود شما دیده یا خوانده‌اید
    یا با این تاپیک می‌توانید با جستجویی به اشاراتی دیگر برسید. افراد مشهوری که سوزانده شده‌اند و ...
    اهدای بدن برای تحقیقات پزشکی

    یا دیدگاه دین بخصوص اسلام در این موارد
    و ...


    حال با تمام این اوصاف اگر واقعا برای خود حق انتخابی قائل شویم، کدام را انتخاب می‌کنیم؟


  2. #2
    ناظر فوتبال خارجی و مسابقه و سرگرمی Reza31001's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    3,760

    پيش فرض

    راستش برای من اهمیتی نداره که بعد از مرگم چه اتفاقی برای جسدم بفته و این رو واگذار می کنم که به افرادی که ممکنه در اون موقع حضور داشته باشن و تصمیم بگیرن که با جسد من چکار کنن تا به دردشون بخوره یا هر چیز دیگه
    کلا فکر میکنم بعد از مرگ دیگه جسدم مال من نیست که بخوام در موردش تصمیم بگیرم

    ضمنا حالا که بحثش شد بد نیست سری به اینجا هم بزنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  3. 6 کاربر از Reza31001 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,744

    پيش فرض

    سلام
    یاد این شعر افتادم
    رفقا گوش به حرف من بیمار دهید , بعدِ مرگم نه به خود زحمتِ بسیار دهید
    نه پِی گورکن و قاری و غسال روید , نه برای سنگِ لَحَد پول به حجّار دهید
    من وصیت میکنم هر یکی از عضو مرا به کسی که بُوَدَش حاجتِ بسیار دهید
    کله ام را که همه عمر پر از گچ بودست , راست تحویلِ علی اصغرِ گچکار دهید
    ریه ام را به جوانی که ز آلودگیا , در جوانی ریه ی او شده بیمار دهید
    چانه ام را ببرید خدمت مادر زنِ من , که ز ریختش شدم از زندگی بیزار دهید

    وين دل سنگ مرا هم که بُود سنگ سياه , به فلان سنگتراش تهِ بازار دهيد
    کليه ام را به فلان رندِ عرق خوار که شد از عرق کليه ی او پاک لت و پار دهيد
    اين دو چشمان قوی را به فلان چشم چران که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد
    وين زبان را که خداوند زبان بازی بود به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید




    ...........
    آن گلیم پاره و خرده اثاثیه ی من , بهر عوارض نوسازی به شهردار دهید
    تا مگر بند به چیزی شده باشد دستش , .... بندم ببَرید و به طلبکار دهید
    چه به ماجراهای بعد از مرگ معتقد باشید یا نباشید , هدیه ی اعضاءِ بدن بعد از مرگ کار خوب و مفیدی هست
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 22-05-2015 at 11:24.

  5. 7 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    البته اهدای عضو به نظر خودم هم کار کاملا درستی است.

    اما پاسخی برای این تاپیک نیست.


  7. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    ناظر انجمن توسعه و ساخت بازی Reza Azimy_RW's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    بی سرزمین تر از باد
    پست ها
    3,269

    پيش فرض

    بعد از مرگ که فرقی نمیکنه با بدنم چیکار کنن
    ولی خیلی دوس دارم در صورتی که میشه اهدای عضو شه
    یه بار کارتشو ثبت نام کردم که بعد از مرگ عضوا رو بدون اجازه خانواده اهدا کنن کارتش نیومد ! نمیدونم چی شد

  9. 2 کاربر از Reza Azimy_RW بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #6
    ناظر انجمن زبان pro_translator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    2,149

    پيش فرض

    ممکنه بعد از مرگم برای من فرقی نداشته باشه، ولی اگه می‌شه ازش استفاده‌ی مفید کرد، چرا که نه؟

    بعد این که بعد از یه بار کالبدشکافی (حالا نه، بیشتر) بلاخره اون بدن رو هم باید راهی یه جایی بکنن دیگه؟

    در واقع این پروسه‌ی تحقیق/آموزشی کاری قبل از خاک کردن/سوزاندن جسده...

  11. #7
    آخر فروم باز tajrobenik's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    1,748

    پيش فرض

    تو حرم دفن بشم...

  12. #8
    در آغاز فعالیت shab2shab22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2015
    پست ها
    2

    پيش فرض

    هر چند که تصور کردنش سخته ، اما دوست دارم ، به طریقی
    باشد که خوراک کرم و حشرات
    نشوم


    فرستاده شده از HUAWEI G610-U20ِ من با Tapatalk

  13. این کاربر از shab2shab22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #9
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض

    اهمیتی نداره به اون صورت. اما بهترین حالت اینه که یه منفعتی داشته باشیم برای بقیه. استفاده پزشکی خیلی خوبه، بعدش هم هر چی اطرافیان حال می کنن

  15. این کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #10
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض



    بهشت‌زهرا، غسالخانه و کفن، جایش را به دانشگاه علوم پزشکی، میز تشریح و حوضچه فیکس می‌دهد. این اتفاقی است که برای کالبدهایی می‌افتد که به دانشگاه‌های علوم پزشکی اهدا شده‌اند. همه دانشجویان با روپوش سفید و ماسک، دور یک میز جمع می‌شوند تا استادشان با تشریح و توضیح بافت‌ها و قسمت‌های مختلف جسد، آنها را برای پزشک‌شدن آماده کند.

    درس 10 واحدی آناتومی که در سه ترم در دوره دکترای پزشکی عمومی تدریس می‌شود، با واحد تشریح عملی برای دانشجویان ارایه می‌شود.
    توضیح تئوری درس همراه با عکس و فیلم، استفاده از مولاژ و اجساد حیوانات و در آخر استفاده از جسد انسان، از شیوه‌های تدریس آناتومی است. اجساد از طریق پزشکی قانونی یا وصیت رسمی و قانونی افراد، در اختیار گروه تشریح دانشگاه‌های علوم پزشکی قرار می‌گیرد. بعد از تحویل کالبد، عملیات «فیکساسیون» یا تثبیت جسد صورت می‌گیرد.
    در این مرحله از طریق شریان‌رانی، موادی شامل اسید فرمالین، اسید فنیک، گلیسیرین و آب، توسط پمپ به عروق کالبد تزریق می‌شود و سپس به حوضچه‌های فیکس منتقل شده تا هیچ‌گونه میکروارگانیسم و عفونتی وارد نشود و پس از حداقل شش ماه ماندگاری در حوضچه فیکس، به سالن‌های تشریح منتقل می‌شود تا توسط متخصصان علوم تشریحی برای دانشجویان تشریح شود.


    لیلا، دانشجوی سال آخر پزشکی درباره درس آناتومی می‌گوید: «درس آناتومی از مهم‌ترین درس‌هاست که حجم زیادی دارد و سنگین است. در تمام دوره پزشکی هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. هیچ وقت یک دانشجو نمی‌تواند بدون فهم آناتومی، یک پزشک خوب شود. اولین قسمت در معاینه بیمار، مستلزم تسلط کامل به آناتومی است وگرنه نمی‌توان تشخیص درستی انجام داد. به نظر من، مثل علوم فنی می‌ماند. برای یک مهندس برق، هرچقدر تئوری توضیح دهید، باز هم باید خودش عملی کار کند تا در ذهنش بماند و یاد بگیرد. مثلا وقتی ساختار قلب برای ما توضیح داده می‌شود، متوجه می‌شویم اما به سطحی نمی‌رسیم که بتوانیم به مددجو کمک کنیم.» او می‌افزاید: «وقتی یک رگ را روی بافت واقعی انسان می‌بینیم و موقعیتش را می‌فهمیم، می‌توانیم در یک جراحی جلوی خونریزی‌اش را بگیریم و فرد را نجات دهیم. البته در دانشگاه‌های ما، جسد به اندازه کافی وجود ندارد اما باز هم مفید است.»

    کمبود جسد در دانشگاه‌های علوم پزشکی سال‌هاست مورد بحث و اعتراض مدرسان آناتومی و دانشجویان پزشکی است.
    دکتر حسن‌زاده، متخصص علوم تشریحی و مدرس دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به اهمیت درس آناتومی در علوم پزشکی می‌گوید: «تشریح جسد از اصل‌های علم پزشکی است. بارها سر کلاس‌هایم گفته‌ام که دانشجویان با شناخت جسد به خداشناسی می‌رسند. تشریح یک جسد، جان خیلی از انسان‌های دیگر را نجات می‌دهد. متاسفانه به دلایل مختلف، با کمبود جسد مواجه هستیم. اصل تدریس آناتومی در کشورهای دیگر با جسد است اما در کشور ما، درس با مولاژ و توضیح تئوری پیش می‌رود. در دانشگاه‌های مطرح، دانشجویان خودشان تشریح جسد می‌کنند اما به دلیل کمبودها در کشورمان، دانشجویان اگر بتوانند جسد تشریح شده را می‌بینند. تعداد دانشجویانی که بالای سر هر جسد هستند نیز بالاست. استاندارد آن هر پنج یا شش نفر یک جسد است اما در کشور ما، شاید هزار نفر با یک جسد آموزش ببینند
    دکتر حسن زاده در مورد دلایل کمبود جسد در دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران می‌گوید: «به هر حال، هر جامعه‌ای فرهنگ خاص خودش را دارد اما ما در کشور خودمان اهدای جسد داریم و افراد بسیاری این موضوع را درک می‌کنند. ما افرادی را در قشرهای مختلف داریم که کالبدشان را اهدا کرده‌اند. کسانی عضو نیروهای مسلح بوده‌اند، عده‌ای پزشک و متخصص بوده‌اند و قشرهای مختلف دیگر مثل هنرمندان و استادان دانشگاه که با وصیتشان خواسته‌اند جسدشان به دانشگاه‌های علوم پزشکی داده شود. ما باید به آموزش پزشکی توجه کنیم. پزشکی ما در دنیا مطرح است و پزشکان خوبی در کشور ما تربیت شده‌اند. باید تلاش کنیم این روند تداوم داشته باشد. با استادان و دانشگاه‌هایی که داریم، امکان این کار وجود دارد اما باید تلاش کنیم کمبودها و مشکلات را حل کنیم تا آموزش پزشکی بهبود یابد.»

    احمدرضا که متخصص مغز و اعصاب است، در مورد تشریح جسد توضیح می‌دهد: «برای جامعه ما تشریح جسد خیلی خوب جا نیفتاده است و برای همین، کمبود داریم. اما امیدوارم مشکلات حل شود.» او که خرداد در ایران مدرک پزشکی عمومی گرفته و برای تخصص به مجارستان رفته است، می‌گوید: «در مجارستان کمبود جسد نبود. آنها از ما پیشرفته‌تر هستند اما دلیل اصلی کمبود جسد در کشور ما، فرهنگ و نوع نگاه به تشریح جسد است. مثلا می‌گویند تا حد امکان، جسد فرد مسلمان تشریح نشود. این حرف یک جور نژادپرستی است. مگر همه ما انسان نیستیم؟ چه فرقی با مسیحی و زرتشتی و یهودی داریم؟ دوست صمیمی من، شایان که همراهم به مجارستان آمد و تخصص زنان و زایمان و فوق تخصص نازایی گرفت، رتبه اول دانشگاه شد. اما در ایران که بودیم، فرصتی برای بررسی آناتومی زنان نبود.»
    احمدرضا می‌گوید: «جامعه ما خوشبختانه فرهنگ‌پذیر است. زمانی که از ایران رفتم، اهدای عضو جا نیفتاده بود. یادم هست در بیمارستان به خانواده یک مریض مرگ مغزی در مورد اهدای عضو پیشنهاد دادم که به شدت ناراحت شدند. اما اکنون این کار در ایران به‌عنوان کاری خداپسندانه و فداکارانه جا افتاده است چون به آن پرداخته شد و برای مردم جا افتاد. در کشور ما، به دلیل فرهنگ و مراسم‌های کفن و دفن، حساسیت‌ها روی کالبد افراد زیاد است اما امیدوارم با آگاهی‌بخشی این مشکل حل شود و مردم به‌جای دفن جسد آن را در اختیار علم بگذارند.»

    خانواده‌های بسیاری ترجیح می‌دهند بدن متوفی را دفن کنند تا آن را تحویل دانشگاه‌های علوم پزشکی دهند.
    یکی از دانشجویان دختر سال سوم پزشکی در این‌باره می‌گوید: «دانشگاه ما یک جسد تهیه کرد که اقوامش پیدا شدند و جسد را از دانشگاه تحویل گرفتند و دفن کردند. جسد دوم مراحل فیکس را پشت سر گذاشت اما باز هم خانواده‌اش پیدا شدند و جسد را بردند. جسد سوم بود که تهیه شد و تشریح شد. به نظر من، تشریح در کل کار درستی است.»
    او می‌گوید: «این‌کار در جهت پیشرفت دانشجویان انجام می‌شود و شاید حتی موجب شادی روح فرد هم بشود. از افراد مذهبی شنیده‌ام که مثلا روح فرد آرامش ندارد. اما داستانی در مورد پیامبران هست که خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد چند پرنده را در کوه‌های مختلف تکه‌تکه کند و به اذن خدا باز سر هم می‌شوند و زنده می‌شوند. وقتی خدایی هست که چنین قدرتی دارد، فکر نمی‌کنم با تشریح یک جسد، روح فرد دچار مشکل شود اما با دفن مشکلی ایجاد نشود.»

    نریمان که رزیدنت سال اول است، در مورد دفن یا تشریح جسد می‌گوید: «شاید کمی بد به نظر بیاید اما واقعا برای جسد دفن شده چه اتفاقی می‌افتد؟ توسط میکروارگانیسم‌ها و حشرات، به مرور تجزیه می‌شود. یعضی این را خوب و محترمانه می‌دانند اما اگر همان جسد مورد استفاده افرادی قرار گیرد که در شرایط سخت به کمک می‌آیند، توهین‌آمیز محسوب می‌شود. کمی بی‌انصافی در مورد ما صورت می‌گیرد. ما در دانشگاه خودمان به اجساد احترام می‌گذاشتیم و سعی‌مان یادگیری بهتر بود.»
    او می‌گوید: «من خودم وصیت می‌کنم که جسدم را به دانشگاه علوم پزشکی شهرم اهدا کنند زیرا کمبودهای بسیاری هست. من تخصص قلب را دوست دارم. هر وقت سر عمل قلب هستم، یاد جسدی می‌افتم که قلبش برای آموزش ما استفاده شد. از آناتومی متن کتاب خیلی خاطرم نیست اما تشریح عملی را کامل به خاطر دارم. هر مریضی که از عمل قلب زنده بیرون می‌آید، مدیون اوست. من هم دوست دارم بعد از مرگم این طور در خاطر افراد تحصیلکرده بمانم تا اینکه زیر خاک باشم.»

    علی گنجی

    روزنامه شرق
    5 / آذر / 1392
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  17. 4 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •