نشستم دهکده رو رفرش میدم تا تاپیکای جدید از زیر آب بیان بیرون ...
برم بقیه بریکینگ و ببینم ...
عصرم اگر خدا بخواد و حسش یاری کنه برم استخر ...
خیلی هم اینجا گرم شده ... (الکی مثلا ما رو خط استوایم )
.
.
.
و من الله توفیق ...
نشستم دهکده رو رفرش میدم تا تاپیکای جدید از زیر آب بیان بیرون ...
برم بقیه بریکینگ و ببینم ...
عصرم اگر خدا بخواد و حسش یاری کنه برم استخر ...
خیلی هم اینجا گرم شده ... (الکی مثلا ما رو خط استوایم )
.
.
.
و من الله توفیق ...
استراحت بعد از فاز آشپزخونه خونه تکونی
دارم اکیپ جم میکنم تا راضیشون کنم امشب آخر شب بریم خونه قلیون بکشیم .
الان هم سفر گذاشتن واسه شام
لباس اتو کردم ،
الان هم یه لیوان چایی با عسل ریختم نشستم پای سیستم .
ساعت نه و نیمه شبه دارم پشت سیستم ناهار میخورم.
آره درست گفتم ناهار!
از صبح هیچی نخورده بودم. (یه همچین بدن مقاومی دارم من!)
خسته کوفته پای سیستم در خدمت شما...
بدنم میگه بخواب بخواب بخواب
ساعت 3:50
Sent from my GT-I9105 using Tapatalk
چمدان میبستم
و فکر میکردم به اسفندی که دود شد
به برفی که نیامد
به سالی که گذشت
و نگاه میکردم
به صفحه سفید روبرو
و سالی که در پیش روست
با توپ والیبالم داشتم پنجه ساعد میزدم
خوابم میاد+چایی میخورم از نوع لیوانی
می سیگاریم، می خوانیم، می نوشیم اما اصراف نمی کنیم! پست های دوستان می نگریم.
حسی گفت بخواب اما نمیاد لامذهب (شکلک نیشم بازه)!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)