یه چیزی بگو دلت خنک بشه !

[Mr_100_dolari]

از چی بگم برات ؟

انتظار داری تو از دل من چی درآد ؟

نه واقعا چه انتظاری داری ها ؟

آفرین هیچ انتظاری نداشته باش ...

فقط کمک کن تا از این مرحله هم رد بشیم ...

please-help-me

[Atghia]

بعضی ها هم از بزرگسالی فقط اینو بلد شدن که بزک (آرایش) کنن و تیپ بزنن و خیابون متر کنن!
مغز در حد نخود فرنگی باقی میمونه سایز لب و گونه زیاد میشه والااا

[shi.irani]

کاش میشد بگم نمیشه زشته...

[Reza31001]

ما سینما نمیریم
یعنی خیلی خیلی کم میریم
عید رفتیم تهران گفتیم حالا که اومدیم یه سر سینما هم بریم که میگن اینجا سینماهاش خوبه
رفتیم پارک ملت دوری زدیم و آخرش خواستیم بریم سینما ملت
چی شد؟ چون شب عید بود (دقیقا شب اول فروردین) سینما با اون عظمتش تعطیل بود
هیچی دیگه مامانم برگشت گفت "حسنی به مکتب نمی رفت وقتی میرفت ... "
.
.
.

گذشت و رسیدیم به این روزها دیدم رفقا میگن این فیلم ایران برگر ارزش دیدن داره و بد نیست
یه بهانه دیگه هم جور شد و گفتیم امشب بریم سینما
زنگ زدم سینما و آمار سانسهاش رو گرفتم (البته تلفن گویا بود)
یکم دیر راه افتادیم و کمی هم ترافیک بود دیگه داشت دیر میشد مجبور شدم با عجله رانندگی کنم و خلاصه هر طوری شد چند دقیقه به شروع سانس رسیدیم دم سینما
حالا سینما خلوته و پرنده پر نمیزنه
منو میگی
اولش فکر کردم به دلیل کمبود آدم تعطیل کردن ولی بعدش آمارش در اومد شب وفاته و سینماها تعطیل

نشستیم تو ماشین که برگردیم مامانم برداشته میگه "حسنی به مکتب نمی رفت وقتی میرفت ..."

هیچی دیگه دنبال چندتا دوستان ناباب می گردم برم معتاد بشم از دست ایناااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااا

[befermatooo]

حالم از شبکه گردشگری تورلند بهم میخوره

[banii]

دیگی که واسه من نجوشه،سر سگ توش بجوشه.

:|

[Atghia]

داشتم فکر میکردم که آدمی از زندگیش چی میخواد؟
مهم ترین چیز رو حس رضایت از زندگی دیدم
که چطور به دست میاد؟
داشتن امنیت مالی و رضایت احساسی!
امنیت مالی در گرو داشتن درامد ثابت و مطمئن و یا ارث از پدر است!
رضایت احساسی از طریق داشتن یک شریک که بتونی روح و جسمتو باهاش به آرامش برسونی
بیش از این به نظر من در زندگی تکاپو و تقلا و به آب و آتش زدن حیف هست! حروم شدنه عمر هست
اینا چیه میگم و هدفم چیه؟ هیچی به بی هدفی های امروزم که فکر کردم این نتایج به نظرم رسید خواستم شریک باشیم

[Mehrshad-msv]

گاهی انقدر خسته ای که غافلی از خوشی های کوچک زندگی
در خود می لولیم
اما بجای طراوت زندگی گم می شویم
در شلوغی افکار نرسیدهامان
و غافل می شویم از رسیدهامان
لحظه ای کاش به کودکی با حسرت به دوستان خود نگاه می کند
و او فقط نگاه می کند و آه میکشد
شاید دیگر کسی مجبور نباشد صحنه بی رحم بقای زندگی را در این سن تجربه کند
اما خوشبحال او چون عشق را در کودکی و در دستان خسته ما می آموزد

[amirmahmod]

داشتم مروری به گذشته میکردم خاطرات خوبی داشتم ولی چی میشد اگه اون موقع یا حتی الان خانوادم جامعم دوستانم فامیلام مردم بهم سرکوفت نمیزدن!
بهم نمیگفتن تو نمیتونی نمیگفتن تو دیگه چی میگی نمیگفتن از پسر همسایه یاد بگیر نمیگفتن چرا تنبلی و بیشتر از این زخم ها رو نمیشکافتن.

[hamid_diablo]

خسته شدم از بس تو این جامعه نا عدالتی دیدم

از فاصله طبقاتی بگیر تا ژستهای آدمهایی که فقط فکر میکنند روشن فکرن...

تحمل کردن یه عده که ثروت باد اورده باعث شده فخر فروشی کنند...