من هم چنین منظوری نداشتم؛ نگاه به گذشته نشون میده تغییر زبان مشترک چه بلایی ممکنه بر سر زبان بومی بیاره.
اگه به خاطر زبان علم بودن، انگلیسی رو به عنوان زبان اول انتخاب کنیم، ای بسا بعد از چند قرن زبان دیگری جایگزین بشه و باز کل جهان باید خودشون رو با وضعیت جدید هماهنگ کنن. البته بعید نیست در آن وضعیت زبان انگلیسی هم به حاشیه بره.
اینکه کلمات خارجی مثل Police و ... رو به صورت فارسی بنویسیم، چیز عجیبی نیست.
اما اینکه بگیم کسانی که زبان اولشون با زبان مشترک یکی نیست پس از قافله علم عقب هستند، به نظرم حرف بجایی نیست.
لزوم وجود یک زبان مشترک رو انکار نمیکنم. هر کس نیاز به دسترسی به مقلات داشته باشه میره ترجمه میکنه و یا زبان مرجع رو یاد میگیه تا تولید محتوای جدید به یک زبان مشترک باشه.
انجمادی که مطرح میکنید، در واقع راکد ماندن یک زبان نیست بلکه ثبت علم به زبانی دیگر است.
وگرنه چنانچه دانشمندانی که انگلیسی زبان نیستند، این زبان رو تحریم کنند پس از مدتی عملاً انگلیسی از دستور کار خارج میشه. اتفاقی که مشابه اون بعد از جنگ اول و دوم البته در مورد زبان آلمانی افتاد!
چیزی که شما مطرح کردی در واقع گسترده شدن علم هست، که به دنبال اون کلمات تخصصی جدید هم ایجاد میشن. اگر مقالات و... مثلاً به زبان آلمانی ثبت بشن، خُب کلمات جدید هم ریشه در همین زبان خواهند داشت.
گذشته از این گاهی محققین یک کشور که انگلیسی زبان نیستند، مقالاتی رو ثبت میکنن که واژگان و اصطلاحات جدیدِش ریشه در زبان خودشون داره. یعنی مقاله به زبان انگلیسی هست ولی بعضی کلمات جدید انگلیسی نیستند و صرفاً با الفبای انگلیسی نوشته شُدن.
همین زبان های فعلی که امروز در جهان پایدار شدن هم از ابتدای تاریخ وجود نداشتن !
اونا هم یکسری زبان هارو کنار زدن و به مرور قدرت پیدا کردن.
همانطور که رسم الخط و زبان ایرانی ها از ابتدا فارسی نبوده، چندین خط به طور کامل اومدن و نابود شدن.
و اینقدر زمان گذشته که تقریبا برای کسی اهمیت نداره زبان و خط ایران قبل اسلام چی بوده جز یکسری محقق.
شما مطمئن باشید در هزار سال دیگه هم، زبان و رسم الخط ما برای آیندگان هیچگونه اهمیتی نخواهد داشت.
چون عمر انسان اونقدر کفاف نمیده که بتونه به همه گذشته اش بها بده و مجبوره نزدیکترین گذشته ای که بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه رو انتخاب کنه.
همینطور که نسل جوان امروز تقریبا چیزی از سعدی و حافظ و مولوی و... نمیدونه، با تعویض یکی دو نسل دیگر این اندیشمندان به مرور به کتابخانه های محققین خواهند رفت.
چون زبان فارسی پویایی خودش رو از دست داده و نتونسته با علم جلو بیاد.
هرچه فاصله زبان یک کشور و علم رایج زمانش در تاریخ بیشتر شده، اون زبان هم به مرگ نزدیک تر شده و کاملا بین پایداری یک زبان و علم ارتباط تنگاتنگی وجود داره.
حتی یک مثال نقض در این مورد نمیتونید پیدا کنید که چگونه علم های جدید با ورودشون به کشورها زبان بومی اونارو هم به مرور محو کردن.
چه زمانی که زبان علم، عربی شد و فارسی رو روز به روز ضعیف تر کرد و چه امروز که انگلیسی داره فارسی رو ضعیف و ضعیف تر میکنه.
مطمئن باشید از تعصب ما به زبان خودمان چیزی گیر این زبان بدبخت نمیاد تا ما حرفی برای گرفتن در علوم تجربی و انسانی نداشته باشیم و کل مفاخرمون یا مال صدها سال پیش باشن یا مفسرین تفکرات صحرای عربستان !!!
.
.
.
مجددا مجبورم نقل قولی که از دکتر مشایی نوشته بودم رو تکرار کنم و امیدوارم دوستان بهش بدون تعصب فکر کنند:
اگر امروز به افرادي مانند رازي و ابوعلي سينا افتخار مي كنيم به طوري كه قد آنها از اعماق تاريخ بيرون است :
براي بلندي قد آنها نيست بلكه كوتاهي قد نسل هاي بعدي آن را نمايان كرده است.
شايد بوعلي سينا در عصر خود قامتي برجسته داشته اما قرار نيست افتخار هزار سال بعد آدميان نيز باشد و اين نشانه فقر انسان ها در دهه هاي بعدي است چرا كه نشان می دهد فرصت شكوفايي در دوره هاي متعدد پديد نيامده است.